واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

مقاله درمورد. افسردگی روحی و طرز درمان آن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

افسردگی روحی و طرز درمان آن:

             ۱-افسردگی چیست ؟افسردگی در واقع یک بیماری فراگیر و لطمه زننده به روح و روان آدمیست که از مشخصات آشکار آن می توان به احساس پوچ بودن و ناراحتی ، احساس ناامیدی و یا بی ارزش بودن و حتی داشتن تفکرات منفی اشاره کرد .  عموما فرد مبتلا به افسردگی دارای رفتاری کند و آهسته است .افسردگیهای پیشرفته می توانند فعالیتهای روزمره ، مطالعات، خواب و خوردن  را تحت تاثیر قرار دهد .

            ۲- علایم ابتلا به افسردگی محققان علوم روانشناسی و روانپزشکی بر این باورند که  با توجه به شخص ، شدت علایم  افسردگی و پریشان خاطری متفاوت هستند . علایم شناخته شده این بیماری عبارتند از :

   ناراحتی همیشگی ، احساس پوچ بودن، پریشان خاطری  احساس ناامیدی و بدبینی و احساس گناهکار بودن ، بی ارزش بودن و ناکار آمد بودن

از دست دادن علایق و تفکرات دلپذیر در جریان تفریحات و سرگرمی ها

 کاهش قوای بدن و کرخت و سست شدن رفتار

داشتن مشکلات تمرکز ی دربه خاطر آوردن امور و تصمیم گیری

 

  از دست دادن میل به غذا خوردن و کاهش وزن و حتی بالعکس داشتن میل شدید به خوردن غذا و خواب زیاد

 بهمرگ وخودکشی زیاد فکر کردنو تلاش جهت خودکشی

  احساس خشم و بی حوصلگی

  علایم فیزیکی طولانی مدت که معالجات پزشکی پاسخگوی آنها نیستند از جمله سردرد و دردهای مزمن عصبانیت غیر معمول کاهش نیاز برای خوابیدن   صحبت کردن زیاد    

 کاهش قوای قضاوت و داوری

رفتارهای نادرست اجتماعی

               ۳-علل ابتلا به افسردگی

۱- منشا وراثتی :در اثراختلالات وراثتی

۲-افراددارای سطح پائینی از خودباوری هستند واغلب نگاه بدبینانه ای نسبت به خود و دنیای اطرافشان دارد و نیز به سرعت تحت فشار استرس های محیطی مستاصل می شوند ، آمادگی کامل برای ابتلا به افسردگی دارند .

۳-تغییرات فیزیکی در بدن : می تواند با تغییرات روحی و روانی نیز همراه باشد . برای این اساس گفته می شود که بیماری هایی از جمله اختلالات مغزی ، سکته های مغزی و حملات قلبی ، سرطان ، پارکینسون و اختلالات هورمونی می تواند عامل ابتلا به افسردگی شوند که در نتیجه موجب آن می شوند که شخص بیمار ، سست و کرخت شده و اقدامی جهت مراقبت از خود در برابر این بیماری ها صورت ندهد و بدین ترتیب بهبود شخص همواره به تعویق می افتد .

       ۴- درمان افسردگی :

   الف) نماز خواندن با حضور قلب

     ب) ارتباط با خداوند وبا او راز ونیازکردن ونرد عشق باختن

     ج)توسل به امامان معصوم علیهم السلام وحضرت زهرا سلام الله علیه 

      د)دادن صدقه برای دفع بلا

ه) اصلاح دیدگاه خود به زندگی پایین آوردن یا همسان کردن توقعات خود از زندگی با توانائیها ودارائیهای کنونی

بیماری روحی افسردگی براثر عدم شناخت توانایی و محیط بوجود می آید

11 03 2009

روانشناسان و متخصصان امور تربیتی افسردگی را یک نوع بیماری روحی می دانند که فرد به دلیل عدم درک و شناخت صحیح محیط زندگی و باور نداشتن توانایی دچار آن می شود.

مدیر مرکز مشاوره رهیاب تهران دراین باره می گوید: افسردگی علل گوناگونی دارد که عمده ترین آن آشفتگی فکر، اندیشه و شکست های تحصیلی یا اقتصادی و سیاسی و همچنین نا رضایتی از بیماری های جسمی و ناتوانی های فیزیکی می باشد.

” اعظم السادات پرپوچی” معتقد است 95درصد بیماران افسرده حداقل یک نشانه اضطراب دارند و 65درصد بیماران اضطرابی افسرده هستند.‬‬‬‬‬‬‬‬

وی اضطراب ناشی از جدایی والدین را بسیار مخرب و اندوهناک در وضعیت اخلاقی و روحی فرزندان و افسردگی آنان می داند.

پرپوچی همچنین، محیطهای ناامن و خطرناک، آلودگی هوا، خشونت در خانه و روابط بین افراد و درگذشت یکی از عزیزان را از علل دیگر افسردگی و اضطراب در کودکان، نوجوانان و جوانان به حساب می آورد.

به اعتقاد وی، فقر و بی خانمانی، ورشکستگی اقتصادی ، سیاسی ، شکستهای تحصیلی و عدم موفقیت در ورود به دانشگاه و عوامل غیر مترقبه مثل زلزله، سیل ، تصادفات و حادثه های ناگوار دیگر را از دیگر عوامل اضظراب و افسردگی است.

به گفته ی وی، برای غلبه بر افسردگی، فرد باید با دوستان صمیمی و کسانی که مورد اعتمادش هستند، ارتباط و نزدیکی بیشتری را برقرار کند.

وی گفت: اگر انسان بتواند با احساسات و اطرافیان خود همزمان ارتباط برقرار کند و واقعیت های زندگی را همواره در نظر بگیرد و به راحتی اتفاقات را بپذیرد، دیگر دچار افسردگی نمی شود.

کارشناس امور تربیتی تاکید کرد: در حدود 4تا 2/5درصد کودکان از نظر بالینی دچار افسردگی می شوند و در مقطع دبستان میزان افسردگی 11درصد می- باشد، در دوره نوجوانی 4تا 8درصد گسترش می یابد.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

وی گفت: در دوره بعد از نوجوانی نسبت دختران افسرده دو برابر پسران است و باافزایش سن، شیوع افسردگی در دختران بیشتر هم می شود.

پرپوچی افزود: والدینی که فرزندان افسرده دارند با توجه و محبت بیشتر به آنان و همچنین مراجعه به موقع به روانپزشک و دارو و درمان به جا می- توانند در درمان این بیماری به فرزندان خود کمک کنند.

وی با اشاره به اینکه بخش عمده ای از مسوولیت کودکان و نوجوانان به مدارس معطوف می شود، گفت: بسیاری از شکست ها و ناکامی های کودکان و نوجوانان ریشه در مدارس و عملکردهای آموزشگاهی و مسوولان مدارس دارد.

او خاطرنشان کرد: مربیان بهداشتی، مسوولان مدارس، دبیران و مشاوران در مدارس به محض دیدن تغییر خلق و خوی یک دانش آموز و همچنین انزوای فرد، خانواده را باید در جریان قرار دهند و خود نیز دررفع افسردگی فرد بکوشند.

ندا دیلمی، مدیر مرکز مشاوره خانواده متعادل وابسته به مجتمع قضایی بر این باور است که افرادی که دچار افکار و باورهای غیرمنطقی شوند دیگر قادر به فعالیت های مثبت و مفید نیستند و دچار افسردگی می شوند.

وی تصریح کرد: فرد افسرده به دلیل آشفتگی و پریشانی فکر قادر به تصمیم گیری و انتخاب صحیح نیست و این قضیه سبب عقب افتادگی کاری و اجتماعی در تمام امور چنین شخصی می شود.

او گفت: با توجه به نزدیکی کنکور و امتحانات دانش آموزان، استرس و فشار بیشتری به افراد وارد می شود که باعث اضظراب خواهد شد.

به اعتقاد وی، خانواده ها در این زمینه با کمک به فرزند خود در کاهش فشار عصبی به وی کمک زیادی می کنند.

بهتراست فرد متخصصی این مقاله یا قسمت را بررسیکند.اگر در این زمینه تخصص دارید این مقاله را بررسی کنید و یا خودآن‌راکاملتر کنید.

برایاثبات‌پذیریکامل این مقاله، بهمنابع بیشترینیاز است.لطفاً با توجه بهسیاستویکی‌پدیا در قبال منابعبا ارائهٔمنابعمعتبراین مقاله را بهبود بخشید.مطالب بی‌منبع ممکن است در آینده حذفشوند.

/



خرید و دانلود مقاله درمورد. افسردگی روحی و طرز درمان آن


مقاله درمورد. اهل بیت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

مقدمه

در سخنانرسولخداوائمه اطهار علیهم السلام، کلمات اهل بیت،عترت،آلمحمدو قربی، آل رسول زیاد به چشم می‌خورد. اکنون باید دید اینان کیستند و چهخصوصیاتی دارند.

اهل بیت همچون کشتی نوح

رسول خدا بارها سخن از اهل بیت و عترت خود بهمیان آورده و راجع به آنها فضائلی را بیان فرموده است، از آن جمله: ابوذرمی‌گوید روزی پیامبر فرمود:«. . . مَثَل اهل بیت من در میان شما مَثَل کشتینوحاست. هر کس به این کشتی سوار شود، نجات می‌یابد و هر کس نپذیرد، غرق می‌شود.» ونیز فرمود:«اهل بیت مرا مانند سر بدانید نسبت به بدن، و مانند دو چشم نسبت به سر؛چون بدن بدون سر راه نجات نمی‌یابد و سر بدون چشم هدایت نمی‌گردد.» و نیزدر حدیثمتواتردیگری آمده است که رسول خدافرمود:«من در بین شما دو چیز گرانبها و پرارزش باقی می‌گذارم: یکی کتاب خدا، قرآن،که ریسمانی است از آسمان به زمین، و دیگری عترت (اهل بیت) من. آگاه باشید که این دوهرگز از یکدیگر جدا نمی‌گردند تا در روز قیامت بر من درحوضکوثروارد شوند. ای مردم، به کتاب خدا چنگ بزنید چرا که در آن هدایت و نور است،و شما را در مورد اهل بیتم سفارش می‌کنم.» و این جمله را سه بار تکرار فرمود.

اهل بیت (عترت) پیامبر چه کسانی هستند؟

ابنعباسمی‌گوید: روزی رسول خدا برای ما خطبه‌ای خواند و فرمود:«. . . ای گروهمردم! اهل بیت من اقوام نزدیک من و فرزندانم هستند. آنها گوشت و خون منند. از شمادرروز قیامتدرباره آنها سؤال می‌شود. بدانیدکه با آنها چه رفتاری خواهید داشت. هر کس آنها را آزار کند مرا آزار کرده و هر کسبه آنها ستم کند به من ستم کرده است. یاری آنها یاری من و عزّت آنها عزّت من است. هر کس «هدایت» را از غیر آنها طلب کند، مرا تکذیب کرده است. از خدا بترسید، که هرکس با آنها دشمنی کند من با او دشمنم و هر کس را که من دشمن او باشم وای بر او!»

آل محمد در تفسیر فخر رازی

فخر رازییکی از علمای بزرگاهلتسنّناست که در کتاب تفسیرش می‌گوید:«آل محمد یعنی کسانی که بیشترین تعلّق رابه رسول خدا دارند و شکی نیست کهعلیوفاطمهوحسنوحسینبه او از سایرین نزدیک‌ترند. و این امری بسیار معلوم و متواتر است که آنها آلمحمدند. اگر کسی بگوید آل محمد بستگان پیامبرند، باز هم آن چهار نفر خواهند بود. واگر کسی بگوید آل محمد امّت پیامبرند، باز هم آن چهار نفر آل محمد هستند. پس در هرحال، علی و فاطمه و حسن و حسین، آل محمد هستند.»

قربی در تفسیر بیضاوی

و نیز بیضاوی در تفسیر خود این روایت را آوردهاست که: رسول خدا این آیه را تلاوت فرمود : « قل لا أسألکم علیه اجراًالا الموده فی القربی » _سوره شوری، آیه 23_ (بگو من هیچ اجری برای رسالتم ازشما نمی‌خواهم، مگر محبّت و مودّت نسبت به خاندانم.» ابن عباس می گوید:« وقتیاین آیه نازل شد، به رسول خدا عرض کردم:« منظور از خاندان شما چه کسانی هستند کهخداوند دوستی آنها را بر ما واجب کرده است؟» پیامبر فرمود:« علی و فاطمه وفرزندان آنها » و این جواب را سه بار تکرار فرمود.

عترت پیامبر

و نیزامامصادق علیه السلاماز پدرانش نقل می کند که روزی رسول خدا فرمود:«من از میان شمامی‌روم و دو چیز ارزشمند در بین شما باقی می‌گذارم: کتاب خدا و عترت و اهل بیتم.» در این هنگامجابربنعبدالله انصاریبرخاست و پرسید:«یا رسول الله! عترت شما کیانند؟» رسول خدافرمود:«علی و حسن و حسین و امامان از فرزندان حسین که نهمین آنهامهدیاست که قیام خواهد نمود.» مراجعه کنید به:



خرید و دانلود مقاله درمورد. اهل بیت


مقاله درمورد. اهمیت کار

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

اهمیت کار

فعالیت و کار، پایه و اساسی است که نظام آفرینش روی آن استوار می باشد و آن استکه ضامن بقای هر آفریده ای است. خدای متعال، آفریده های خود را مناسب حال هر یک، باوسایلی مجهز کرده که با به کار انداختن آن ها منافع را جلب و مضار را از خود دفعکند. انسان که شگفت ترین و پیچیده ترین نقش آفرینش است، نیازش از دیگر آفریدگان بیشتر می باشد و بدین سبب، به فعالیت بیش تری احتیاج دارد تا به وسیله آن، حوایج بیشمار شخصی خود را رفع نماید و هم نظام خانوادگی را که طبعا باید تشکیل دهد سرپا نگهدارد.

اسلام که دینی است فطری و اجتماعی، به همین ملاحظه، کسب و کار را واجبشمرده و برای افرادی که بی کار می نشینند ارزشی قایل نشده است. در اسلام، هر فردباید طبق سلیقه و ذوق خود، یکی از این همه حرفه و صنعت که خدای متعال فکر انسان رابه سوی آن ها هدایت فرموده است، انتخاب کند و از این راه روزی خود را به دست آورد وباری از بارهای اجتماعی را به دوش کشیده، در آسودگی مردم بکوشد. خدای متعال میفرماید: و ان لیس للانسانالا ما سعی؛ انسان تنها به وسیله کوشش و کار می تواند به جایی برسد (سورهنجم آیه 39). و از این جا است که بی کاری در اثر تنبلی در اسلام، شدیدا ممنوع است. مضار بیکاری

از بیان گذشته روشن شد که کار و کوشش، راهی است که آفرینش پیش پایانسان گذاشته تا با پیمودن آن، سعادت زندگی خود را دریابد و البته انحراف از مجرایخلقت و طبیعت اگر چه بسیار کم هم باشد، جز به ضرر انسان تمام نخواهد شد و در اینصورت، انحراف از امری که اساس نظام زندگی روی آن استوار است، جز بدبختی دنیا و آخرتدربر نخواهد داشت.

از این جا است که امام موسی کاظم (ع) می فرماید: در کارهااظهار سستی و خستگی مکن وگرنه دنیا و آخرت را از دست می دهی (کافی 5: 85، ح 2)،پیغمبر اکرم (ص) کسانی را که به بی کاری خو کرده، سنگینی زندگی خود را به دوشدیگران می اندازند، لعنت فرموده است (همان4: 12، ح9)امروز از راه سنجش هایروانی و اجتماعی به خوبی روشن شده است که قسمت اعظم مفاسد اجتماعی از بی کاری بر میخیزند. بی کاری است که چرخ اقتصادی و فرهنگی جامعه را از گردش باز می دارد و هرگونه انحطاط اخلاقی و خراقه پرستی را رواج می دهد.

کشاورزی و منافع آن

کشاورزی – که به وسیله آن، مواد غذایی جامعه تهیه می شود – به واسطه اهمیتی کهدارد، یکی از پسندیده ترین حرفه های انسانی است و به همین سبب، در اسلام تاکیدزیادی در اتخاذ این شغل وارد شده است.

امام صادق (ع) می فرماید: روز قیامت،مقام کشاورزان از هر مقامی بالاتر است (کافی5: 261، ح7)امام باقر (ع) میفرماید: هیچ کاری از زراعت بهتر و فایده آن عمومی تر نیست، زیرا نیکوکار و بدکار،چرنده و پرنده، از آن نفع می برند و به زبان حال، کشاورز را دعا می کنند (همان: 260، ح5)

بی‌کاری و سربار جامعه بودن، ننگ و فسادآور است، در حالی که کسب و کار و اشتغال، طلب روزی و سربار مردم نبودن یک فضیلت و عبادت به شمار می‌آید.

از اهل بیت(علیهم السلام) نقل شده است:

عبادت، ده جز دارد که نه بخش آن طلب روزی حلال، دنبال کسب و کار حلال رفتن و نان حلال برای زن و بچه تهیه کردن است.

بی‌کاری و فساد

بی‌کاری و سربار جامعه بودن در اسلام یک عمل زشت و ضد ارزش به شمار می‌آید.

امام صادق(علیه السلام) فرمود:

     اِنَّ اللهَ یبْغِضُ کَثْرَﮤَ النَّوْمِ و کَثْرَﮤَ الفَراغِ

      خداوند متعال پرخوابی و بی‌کاری زیاد را دوست ندارد.[۱]

امام موسی کاظم(علیه السلام) فرمود:

     اِنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ لَیبْغِضُ الْعَبْدَ النَوّامَ، اِنَّ اللهَ یبْغِضُ الْعَبْدَ الفارِغَ.

     خداوند با آدم پرخواب و آدم بی‌کار دشمن است.

در برخی احادیث، دنبال کسب و کار نرفتن، نشانه کم‌عقلی بیان شده است. امام صادق(علیه السلام) فرمود:      تَرْکُ التِجارَﮤِ ینْقَصُ الْعَقْلَ.

رها کردن کسب و کار، عقل را کم می‌کند.

فردی از امام صادق(علیه السلام) اجازه خواست که کسب و کار را تعطیل کند، حضرت او را از این کار نهی کرد و فرمود:

لاتَتْرُکْها فَاِنَّها مَذهَبَـﮥٌ لِلْعَقْلِ.

هرگز کار و تجارت را ترک نکن؛ زیرا عقل را از بین می‌برد.[۲]

در بعضی احادیث آمده است که دعای یه گروه، مستجاب نمی‌شود، یکی از آن‌ها، آدمی است که در خانه می‌نشیند و کار نمی‌کند و می‌گوید: خدایا! روزی مرا برسان.

بعضی از آدم‌های تنبل که برای کار نکردن دنبال بهانه می‌گشتند، وقتی آیه تقوا نازل شد:

      * وَ مَن یتَقِ اللهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لایحْتَسِبُ *

      هرکس تقوا پیشه کند خداوند برای او گشایش قرار می‌دهد و از هر راه بی‌گمان روزی‌اش را می‌رساند.[۳]بهانه خوبی به دست آوردند. درِ خانه‌هایشان را بستند و در خانه نشستند و گفتند: خداوند روزی ما را تضمین کرده است، ما تقوا پیشه می‌کنیم و خداوند روزی ما را می‌رساند. خبر به رسول خدا(صلی الله علیه وآله) رسید، حضرت آنان را احضار و توبیخ کرد و فرمود: چه‌کار می‌کنید؟ عرض کردند: امروز بی‌کاریم. حضرت فرمود:



خرید و دانلود مقاله درمورد. اهمیت کار


مقاله درمورد. اهمیت سلام کردن در قرآن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

"اهمیت سلام کردن در قرآن"

«سلام» یکی از نام های الهی است در قرآن آمده است : « السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیمِن » سلام و ایمنى دهنده است و مسلط است‏. (1) که خداوند عزوجل به این جهت به این نام وصف شده است که عیب و گزندی که به بندگان می رسد به خداوندعزوجل نمی رسد. « سلام به معنای اینکه زندگی خالی از آفات ظاهری و باطنی است» . (2) درواقع «سلام» که همان سلامتی و عادی از هرگونه عیب و نقص و آفت است تنها در بهشت محقق می گردد در آن جایی که ابدیت بدون فنا و نیستی است و ثروت بدون فقر و عزت بدون خواری و تندرستی بدون بیماری است . سلام یکی از شعارهای اساسی اسلام است که با گفتن « سلام علیکم » یعنی از هرگونه گزندی در امان می باشی ، آغاز می شود و انسانی که بر او «سلام» شده واجب است جواب سلام را بدهد . سلام رمزی است که باعث وحدت و اخوت و نزدیکی دلها به یکدیگر می گردد. سلام در اسلام از اهمیت خاصی برخوردار است زیرا در سایه «سلام» است که صمیمیت و الفت و برادری حکمفرما میگردد . دو مسلمانی که از کنار یکدیگر می گذرند باید سلام کنند و به همین منظور آمده است کسی که ابتدا سلام کند صاحب حسنات بیشتری از جواب دهنده خواهد شد . سلام کردن در واقع نوعی اظهار تواضع و فروتنی است و خود را در مقابل دیگران کوچک می بیند و اقدام به سلام کردن می کند . در جامعه امروزی نیاز به معنویت و ارزشهای اسلامی بیـش از هر زمان دیگری احساس می شود . امروز بزرگترها ، از معلم گرفته تا استاد دانشگاه از مسئولین رده بالای سیاسی تا مسئولین اجرایی کشور بایستی نسبت به شعار رسمی مسلمانان اهتمام بیشتری داشته باشند تا از حسنات و ثواب الهی برخوردار گردند خصوصاً اگر سلام کننده نسبت به کوچکتر از خود سلام کند دارای دو مزیت است اولاً اینکه : انسان سلام کننده تواضع ، را در خورد بوجود آورده است و با این عمل خود به یکی از شعارهای بزرگ اسلامی لبیک گفته است و ثانیاً : کسی که به او سلام شده احساس بزرگی و شخصیت می کند که این انسانی که از من بزرگتر است به من سلام کرده پس من کسی هستم در واقع شخصیت و بها دادن به دیگران زمینه ساختن اجتماع است . بدیهی است انسانی که در کارهای خیر و نیک پیشتاز است فضیلت بیشتری کسب می کند و از حسنات و ثواب بیشتری برخوردار خواهد شد . در احادیث متعددی آمده است که کسانیکه قبل از سلام کردن سخن گویند آنها را بی پاسخ بگذارید پیامبر بزرگوار اسلام (ص) می فرماید : ( مَنْ بَدَأَ بِالْکَلَامِ قَبْلَ السَّلَامِ فَلَا تُجِیبُوه ) ‏رسول خدا (ص) فرمود : هر که پیش از سلام کردن آغاز بسخن کند پاسخش را نگوئید . (3) یکی از تأثیرات سلام کردن ار بین بردن تکبر و غرور در انسان است که باعث می شود فرد متواضع شود و تکبر را کنار بگذارد با این کار ، فرد خود را همسطح با دیگران می بیند و برای خود شخصیت دروغین و کاذب نمی سازد و به راحتی با آنها انس می گیرد . سلام کردن باعث می شود دوستی و محبت در میان مردم برقرار گردد . بحمد الله در منطقه ما (سوسـنگرد) سلام از اهمیت خاصی برخوردار است زیرا مردم ما به هر که برسند به او سلام می کنند خواه آشنا یا ناآشنا باشد زیرا به یکی از شـعارهای اسلامی که همانا سلام است عمل می کنند . در زمانهای قدیم در کشور چین قبایلی وجود داشتند که هنگام سلام کردن با همدیگر کاری می کردند که کف دست آنها خونی شود و با همدیگر دست می دادند تا به طرف بفهمانند که خون من و تو با هم اختلاط پیدا کرده است و این عمل نزدیکی هر دو را به هم می رساند . نکته قابل توجه این است که در فرهنگ اسلامی سلام کردن به چند گروه ممنوع شده است ؛ از جمله سلام کردن به کسانی که کارهای ناشایست و نامشروع انجام می دهند مانند سلام کردن به فرد قمارباز ، شرابخوار و فرد معروف به فسق و کسانی که آشکارا دست به گناه و مفسده می زنند . زیرا سلام کردن به آنها نوعی تأیید و صحه گذاشتن بر اعمال آنها محسوب می شود و باید در برخورد با آنها با قیافه ای گرفته و نامهربان برخورد کرده ، ولی اگر بدانیم که با سلام کردن و احوالپرسی کردن صحیح با آنها باعث هدایت آنها خواهیم شد ، اشکالی ندارد . و از جمله کسانی که نباید مردان به آنها سلام کنند زن جوان است زیرا امکان دارد خود به مفسده بیفتد یا تأثیر نامطلوبی بر روحیه معنوی انسان بگذارد . خداوند عزوجل از انسان مسلمان می خواهد که خواسته ها و نیازهای روحی و عاطفی و روانی خود را به نحو احسن پاسخ دهد . اگر انسانی کار نیک و امر خیر و احسانی را برای ما انجام می دهد بایستی همانند آن احسان و کار نیک و یا بهتر از آن به عنوان عکس العمل جواب دهیم . در زندگی کارهای خیر و احسانهای فراوانی وجود دارد که انسان می تواند برای هم دین خود و یا همنوع خود انجام دهد در قرآن آمده است : (وَ إِذَا حُییتُم بِتَحِیةٍ فَحَیواْ بِأَحْسَنَ مِنهَْا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللَّهَ کاَنَ عَلىَ‏ کلُ‏ِّ شىَ‏ْءٍ حَسِیبًا ) چون به شما درودى گویند در پاسخ درودى بهتر از آن گوئید و یا حد اقل همان را باز گوئید که خدا بر هر چیز براى حسابگرى ناظر است‏ . (4) سلام یکی از امور بسیار نیکی است که هم قرآن و هم سنت به آن سفارش نموده است زیرا که اسلام برخواسته از نیازهای روحی و عاطفی انسان است و خصوصاً اگر سلام کردن اسلامی باشد که عبارت است از « السلام علیـکم » زیرا این کلمه برخواسته از احساس عمیق و محبت و عاطفه خالصانه است . در واقع سلام کردن انسان به برادر دینی اش حامل تعبیر زیبایی از علاقه اش به انسانهای دیگر است که حامل امنیت و آرامش و طمانینه و عدم تجاوز به دیگران است . اسلام می خواهد که سلام گفتن را با سلام پاسخ داده شود و محبتی که در متن سلام نهضته را به طرف مقابل بیان کند و به همین خاطر است که جواب گفتن «سلام» واجب شده است . زیرا خداوند نمی خواهد که این احساس و عواطف زیبا در میان انسانها از بین برود . زیرا سلام کردن ضامن روابط عمیق بین انسانها به طور اعم و بین مؤمنین به طور اخص است کسی که دست محبت را به طرف انسانها به صورت سلام دراز می کند باید به بهترین نحو به او پاسخ داده شود تا روابط عمیق اجتماعی بر اساس محبت و دوستی و برادری مستحکم گردد . در میان اعراب قبل از اسلام هنگامیکه به یکدیگر می رسیدند به همدیگر « حیاک الله » خداوند شما را زنده نگه دارد می گفتند . ولی اسلام ( حیاک الله ) را به «سلام» تعبیر داد (تحَِیتُهُمْ یوْمَ یلْقَوْنَهُ سَلَام‏ ) تحیتشان در روزى که او را دیدار کنند سلام است‏ . (5) و گفتن السلام علیک کاملتر و تمامتر از گفتار حیاک الله است زیرا سلام کردن نامی از نامهای الهی است که خداوند می خواهد که سلامتی بر بندگان حاکم شود . مقررات سـلام کردن : 1- سلام کردن مستحب است و جواب آن واجب است که در اینجا اهمیت جواب سلام را تا حد وجوب رسانده است . (قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص السَّلَامُ تَطَوُّعٌ وَ الرَّدُّ فَرِیضَة ) رسول خدا (ص) فرمود: سلام کردن مستحب است و رد (یعنى جواب) آن واجب است‏ . (6) 2- کسی که قبل از آنکه «سلام» کند به او پاسخ ندهید چقدر به سلام اهمیت داده شده است که انسان باید بداند که با گفتن «سلام» یکی از شعارهای اسلامی را رعایت کرده است . ( مَنْ بَدَأَ بِالْکَلَامِ قَبْلَ السَّلَامِ فَلَا تُجِیبُوه ) ‏رسول خدا (ص) فرمود : هر که پیش از سلام کردن آغاز بسخن کند پاسخش را نگوئید . (7) 3- ابتدا به اسلام سخن گفتن نزدیکی به خدا و رسولش را در پی دارد . ( قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَوْلَى النَّاسِ بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ مَنْ بَدَأَ بِالسَّلَام‏ ) رسول خدا (ص) فرمود: نزدیکترین مردم بخدا و رسولش کسى است که بسلام آغاز گفتار کند . (8)



خرید و دانلود مقاله درمورد. اهمیت سلام کردن در قرآن


مقاله درمورد. ایران و فرانسه در گذشته وحال

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

ایران و فرانسه در گذشته وحال

 

گلها و صلیبیان و ایران ـ چون به پژوهش در تاریخ باستان بپردازیم و در جنوب فرانسه به کاوش آثار دوران اقوام گل دست بزنیم، به آثاری ازیک پرستشگاه اختصاص یافته به میترا بر می‌خوریم. این آیین در ایران پدید آمد و مغان آن را گسترش دادند و به تدریج به آیین مزدائی زرتشتی مبدل ساختند. میترائیسم دیرزمانی برپای ماند ودرمیان مصریان ویونانیان و رومیان رواج یافت. درآغاز نخستین سدة میلادی به روم راه یافت وتا دویست سالی در ایتالیا و سرزمین گل رواج داشت. این بدان معنی است که رابطة میان مردم سرزمین کهن گل با ساکنان فلات ایران به دراز مدیت پیش از جنگهای صلیبی ریشه می‌رساند.

فینیقیان در کرانه‌های کشور خویش ناوگان بازرگانی نیرومندی پدید آوردند و دربندرهای مهم مدیترانه تجارتخانه‌ها برپا داشتند. اینان که در طول تاریخ خویش گرفتار فرمانروایی آشوریان و مصریان و پارسیان و بعدها یونانیان و رومیان شدند از جمله کارهائی که کردند برقراری رابطة بازرگانی با کرانه‌های جنوبی فرانسه بود و بدین گونه بازاری برای کالاهای شرق پدیدار ساختند. احتمالأ دراین دوران است که بعضی از گیاهان بومی ایران و بالخاصه شیراز از انواع تاک و رز و درختان میوه مانند هلو و نیز ابریشم چین و پارچه‌های زربفت و مانند آنها به فرانسه راه یافت.

پس تمدن و دین ایرانیان باستان درآغاز نخستین سدة میلادی در فرانسه اشاعه یافت. به هنگام جنگهای صلیبی یعنی در دوران واقع میان قرن یازدهم تا سیزدهم با آمدورفت کشتیهای بسیار جریان بزرگی در دریا میان بندرهای مدیترانة شرقی و جمهوری و نیز برقرار شد و نیروی نوی به گسترش بازرگانی و مبادلات سیاسی مخصوصأ دولت سلجوقی ارزانی داشت. این روابط موجب تبادل اندیشه‌ها و تفاهم فراوان میان شرق و غرب شد.

براثر حرکت قطع نشدنی و پیوستة شوالیه‌های فرانسوی مخصوصأ تامپلیه‌ها (1) که گروهی خاص از سپاهیان روحانی بودند با نظم وسازمان مرتب به سوی پادشاهیهای ارمنستان صغیر در کلیلیکه و ارمنستان کبیر در قفقاز و گذشتن از شمال ایران با ایرانیان این نواحی مواجه شدند. از سوی دیگر باید یادآور شویم که هنر مسیحی امپراتوری یونانی مشرق یا بیزانس از هنر ساسانی بسیار متاثر شده وهمچنین هنر کهن رومی بسیاری از شیوه های هنری شرق را در سرزمین گل مدتها پیش از پایه گذاری کشور فرانسه رواج داد.

در این زمان است که نام فرنگی در فارسی رایج شد. این نام را که به فرانکها اطلاق شد هنوز هم در ایران معمول است و به همه اروپاییان فرنگی گویند.(2)

هنر شرقی پسند خاطر اروپاییان گشته بود و توجه صلیبیان را فرقه های مسیحی شرق مخصوصا مانوی که در سده سوم میلادی در ایران پدید آمده بود وحاصل پیوند فلسفی دو دین مزداپرستی و مسیحیت بود جلب کرد. بعضی از ایشان حتی اسلام پذیرفتند. سپاهیان اهل آلبی(3) در جنوب فرانسه به آیین مانویان گرویدند و چون بازگشتند آن را رواج دادند و موجب شد که تا بیست سالی در درون فرانسه جهار یا جنگ صلیبی علیه مانویان تولوز(4) و آلبی و کارکاسون(5) و بزیه(6) بر پا باشد.

به گفتة ویلهاردوین(7) وقایع‌نگار جنگهای چهارم صلیبی دلبستگی فراوانی برای مطالعه دربارة شرق نزدیک پدید آمد. دانشگاه پاریس دوره‌هایی جهت تحصیل زبانهای شرقی گشود و آبه‌کلونی(8) قرآن را در 1141 ترجمه کرد.

اکنون به همین مختصر اکتفا می‌کنیم. درواقع تاریخ این دوران بسیار کهن در روابط ایران و فرانسه می‌تواند موضوع بررسی و پژوهشی پهناور و بسیار پرکارانه باشد که آن را به روزگار آینده می‌گذاریم.

ایران سرزمین فیلسوفان و شاعران، با فرانسه به سبب دلبستگی دانشمندان کنجکاو و پژوهشگری که به تاریخ و باستان‌شناسی و هنرآن سرزمین علاقه پیدا کرده بودند و به اصفهان و شیراز یا تهران برای تحقیق در رسوم و آیین و ادبیات می‌رفتند نخست رابطة فرهنگی برقرار ساخت.

لوئی چهاردهم باب روابط با ایران را می‌گشاید ـ در قرن هفدهم به سبب مهمان‌نوازی شاه‌عباس بزرگ جهانگردان و روحانیان فرانسوی به ایران رفته و روزگاری درآنجا صرف کردند و گزارشهای دقیق در توصیف این کشور دوردستی که گزنفون آن را کشور دانشمندان نامیده است نوشتند. در پاریس یک کرسی فارسی در مدرسه «طلاب زبان»(9) در 1679 به دست کلبر(10) برپا شد. نخستین جهانگردان اندک اندک تمدنی ناشناخته را کشف کردند. کسانی مانند برنیه(11) پزشک از دانشکدة پزشکی مونپلیه(12) و ژان باپتیست تاورنیه(13) که سفرنامه‌اش در 1679 منشر شد علاقة بسیاری از مردم را به رسوم ظریف و جالب توجه ایرانیان جلب کرد و مخصوصأ شوالیه ژان شاردن(14) که تألیفات او متضمن معلومات وسیع و شگف‌انگیز اوست در تاریخ و ادبیات و رسوم این کشور خدمات بزرگی به استواری روابط ایران و فرانسه کردند. سپس مونتسکیو(15) و لوساژ(16) و ولتر(17) و بسیاری دیگر از کارهای ایشان بهره‌های فراوان گرفتند.

لوئی چهادهم در سپتامبر 1708 پیمانی‌بست که به موجب آن بازرگانان فرانسوی از پرداخت عوارض معاف و در امر مذهب آزاد شناخته شدند. این بی‌شک نخستین متنی است که در روابط دو کشور دردست داریم.

ناپلئون اول ـ سدة نوزدهم با عصر ناپلئون اول و دوران رومانتیکها شروع شد. ناپلئون به سبب نیرویی که یافته بود خوابی برای ایران دیده بود که ازآنجا به هند دست یابد. به موجب پیمانی که درکاخ فینکنشتاین(18) در 1807 امضا شد فرانسه تعهد کرد که تمامیت ارضی ایران و گرجستان را در برابر روسیه به شرط آنکه شاه به بریتانیا اعلان جنگ دهد حفظ کند. یک هیئت به سرپرستی ژنرال گاردان(19) به تهران فرستاده شد. ازاین هیئت با کمال صمیمیت پذیرائی کردند. اما ناپلئون پس ازچندی سیاست خود را تغییر داد و با تسار الکساندر اول آتشی کرد. مأموریت گاردان پایان گرفت. اما او که دیپلماتی کاردان بود درمیان اطرافیان اثری نیکو گذاشت که خاطرة آن تا امروز برجای مانده و راه را برای همکاری ایران و فرانسه بارکرد.

ناپلئون سوم و گوبینو ـ در 1854 در شدیدترین لحظات جنگ کریمه ناپلئون سوم برآن شد که برای مخالفت و برابری با نفوذ روس روابط با ایران را که از مدتها گسسته بود باردیگر تجدید کند. پروسپر بوره(20) راکه سالها در مشرق به سمت سرکنسول خدمت کرده بود به سرپرستی هیئتی که به تهران می‌رفت برگزید. این هیئت در 1855 نخستین پیمان‌دوستی و بازرگانی را با ایران امضا کرد.

برای بوره دستیاری با سمت دبیر اول فرستاده شد به نام کنت دوگوبینو که از آغاز جوانی شور شرقشناسی دراو سرکشی می‌کرد. گوبینو ازاین نخستین دوران اقامت در ایران سخت خشنود شد و آنجا را گهوارة یک نژاد برتر یعنی آریا پنداشت. کتابی که به نام «سه سال درایران» منتشر ساخت لبریز از ملاحظات ظریف و پرخنده بود. در 1861 باردیگر به عنوان وزیر مختار به ایران آمد.

دراین سفر کتابهای «تاریخ ایران»(21) و «دینها و فلسفة آسیای میانه»(22) و «اخبار آسیا»(23) را فراهم ساخت. شاهکارهای او درعالم ادبیات آنها هستند که سخت تحت نفوذ و اثر ایرانند.

پیرلوئی(24) که شیفتة شناختن سرزمین حافظ و گل‌سرخ بودبه ایران برای شناختن این کشور سفر کرد. درکتاب «به‌سوی اصفهان»(25) توصیف زیبایی از ایران به جای گذاشت و مناظر ایران را همچون فضای حوریان بهشتی مجسم ساخته است.



خرید و دانلود مقاله درمورد. ایران و فرانسه در گذشته وحال