لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 7 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقایسه سیستمعاملهای UNIX و Windows
1 مقدمه
در روزهای اولیه صنعت کامپیوتر (دهه هفتاد)، بیشتر کامپیوترهایی که تولید میشد mainframe بودند و افراد خاصی از آنها استفاده میکردند. هر سازنده برای سخت افزار خود یک سیستم عامل مجزا مینوشت که فقط بر روی آن سخت افزار خاص اجرا میشد؛ یعنی سخت افزار و سیستم عامل مربوط به آن با هم بعنوان یک محصول فروخته میشدند. در آن زمان آزمایشگاه Bell که قسمتی از شرکت AT&T بود (امروزه بصورت مستقل و تحت نام Lucent Technologies فعالیت میکند) به علت مشکلات کارمندان شرکت در کار کردن با سیتمهای mainframe شروع به نوشتن سیستم عامل UNIX و زبان برنامه نویسی C برای استفاده داخلی کارمندان خود نمود.
در آن زمان AT&T اجازه فروش سخت افزار و نرم افزار بنام خود را نداشت، لذا پس از مدتی کد سیستم عامل UNIX را برای مصارف آکادمیک به دانشگاهها عرضه کرد. از آنجایی که سیستم عامل UNIX طوری طراحی شده بود که به سادگی قابل انتقال بر روی سخت افزارهای مختلف بود، مورد توجه دانشگاهها قرار گرفت. آنها با استفاده از UNIX میتوانستند یک سیستم عامل واحد بر روی سخت افزارهای مختلف خود داشته باشند. Ken Thompson، یکی از پدید آورندگان UNIX، آن را به دانشگاههای California و Berkeley برد و در آنجا تغییرات عمدهای توسط دانشجویان در کد UNIX اعمال شد که منجر به پدید آمدن BSD UNIX1 گردید.
پس از مدتی که شرکت اجازه ورود به تجارت کامپیوتر را پیدا کرد استفاده رایگان UNIX ممنوع شد و همین امر باعث شد عدهای به فکر ایجاد یک نسخه رایگان UNIX بیفتند. پروژههای FreeBSD، NetBSD، OpenBSD و بعدها Linux از این جمله میباشند. از طرفی شرکتهای بزرگی مانند Sun، IBM، DEC، SCO و HP به تولید سیستم عاملهای مخصوص خود بر پایه BSD پرداختند. شرکت AT&T نیز سرگرم تولید نسخه خاص خود به نام System V بود. ورود سیستم عاملهای جدید بر پایه UNIX باعث کنار زدن سایر سیستم عاملهای انحصاری شد. تنها سیستم عاملهایی که توانستند بازار خود را حفظ کنند MVS محصول شرکت IBM و OpenVMS محصول شرکت DEC بودند (MVS به علت تعداد بالای نسخههای نصب شده و OpenVMS به علت امنیت و قابلیت اطمینان بالا).
با تولید ریزکامپیوترها و کامپیوترهای شخصی سازندگان سخت افزار دوباره شروع به ارائه سیستم عاملهای انحصاری خود نمودند؛ حتی با ارتقاء سخت افزار سیستم عاملها نیز تغییر میکردند. شرکتهای Commodore و Apple سیستم عاملهای نسبتاً گرافیکی برای کامپیوترهای PET، C64 و Apple ارائه کردند. شرکت Digital Research نیز سیستم عامل CP/M را ارائه کرد که روی عدهای از سخت افزارها قابل اجرا بود. پس از مدتی و با همهگیر شدن کامپیوترهای شخصی شرکتهای Commodore، Atari و Apple سیستم عاملهای گرافیکی خود را با نامهای Amiga، GEM و Macintosh به بازار عرضه کردند. بعدها شرکت Microsoft یک کپی از CP/M بنام MS-DOS و یک کپی از Macintosh بنام Windows را وارد بازار کرد. نقطه قوت این سیستم عاملها واسط کاربر گرافیکی آنها بود که استفاده کردن از آنها را خیلی سادهتر میکرد و همین نکته باعث شد در بین عموم طرفداران زیادی پیدا کنند.
در میان این سیستم عاملها Amiga و GEM دارای پایههای بسیار قوی بودند درحالیکه Macintosh و Windows چنین وضعیتی نداشتند. Amiga به علت مدیریت نامناسب و تصمیم گیریهای بد شرکت Commodore و GEM نیز به علت مشکلات مالی شرکت Atari از دور رقابت کنار رفتند. Microsoft با ارائه نسخههای 95، 98، NT و 2000 مرتباً سعی در بهبود دادن وضعیت سیستم عامل Windows نمود. Apple نیز سعی کرد این کار را با ارائه Copeland (که هیچوقت به بازار عرضه نشد) و Mac OS X انجام دهد. در میان سیستم عاملهای کامپیوترهای شخصی، OS/2 که توسط شرکت IBM عرضه شد تنها سیستم عاملی بود که واسط کاربر گرافیکی خوب و یک ساختار پایهای محکم را باهم دارا بود، ولی Microsoft با تاکتیکهایی که در پیش گرفت (از جمله ائتلاف با Intel بعنوان مطرحترین سازنده قطعات کامپیوترهای شخصی) مانع از گسترش و همگانی شدن آن شد.
از زمانی که کامپیوترهای شخصی وارد بازار شدند نسخههایی از UNIX نیز برای آنها ایجاد شد، مانند گونههای مختلف پروژههای BSD و Linux. Linux اولین سیستم عامل مبتنی بر UNIX است که در دنیای کامپیوترهای شخصی متداول شد و برای این منظور طراحی شده که بعنوان یک جایگزین برای Windows باشد. کار بر روی Linux توسط Linus Torvalds شروع شد و امروزه دهها هزار برنامهنویس داوطلب در سرتاسر دنیا روی آن کار میکنند. دو گروه KDE و GNOME بر روی واسط کاربر گرافیکی Linux کار میکنند و حاصل کار آنها این است که امروزه، صرفنظر از مشکلات موجود در نصب کردن سیستم، عده زیادی از افراد غیرمتخصص میتوانند از Linux استفاده کنند. پیشبینی میشود که در آینده نزدیک Linux بعنوان یک سیستم عامل با ساختار پایهای محکم و واسط کاربر گرافیکی مدرن بتواند جای خود را در بین کاربران کامپیوتر پیدا کند.
2 معرفی کلی برخی از سیستم عاملهای موجود
در جدول زیر لیست یک سری سیستم عاملهای متداول و نسبتاً قوی به همراه یک سری خصوصیات کلی آنها آمده است. قبل از اینکه جدول را مطالعه کنید توضیح چند نکته ضروری است:
- منظور از تعداد بیت، تعداد بیتهایی است که میتوان برای دسترسی به فضای آدرس و داده استفاده کرد. تعداد بیتها حداکثر میزان دیسک و حافظه قابل مدیریت توسط سیستم را تعیین میکند.
- supercomputer ها کامپیوترهایی با قدرت محاسباتی بسیار بالا میباشند که برای انجام اعمال پیچیده ریاضی از آنها استفاده میشود.
mainframe ها از لحاظ قدرت عملیاتی بعد از supercomputer ها قرار دارند که در زمان واحد قادر به انجام حجم زیادی از عملیات میباشند. سرورهای cluster شده نیز میتوانند مانند mainframe ها حجم عملیاتی بالایی را مدیریت کنند.
نام سیستم عامل
سخت افزار
حداکثر تعداد پردازنده
تعداد بیت
کاربرد
FreeBSD
Pentium, PowerPC, Alpha
4
32
سرورهای با بار زیاد
NetBSD
Pentium, PowerPC, SPARC, Alpha, MIPS, VAX, HP
1
32 & 64
سرورهای با بار زیاد
OpenBSD
Pentium, SPARC, Alpha, MIPS, HP
4
64
سرورهای با بار زیاد
Mac OS X
Power PC
2
64
سرورهای با بار متوسط
Linux
Pentium, PowerPC, SPARC, MIPS, Alpha, HP
4
32 & 64
سرورهای با بار زیاد
Solaris
SPARC, Pentium
64
64
سرورهای با بار زیاد، supercomputer
HP-UX
HP
128
64
سرورهای با بار زیاد، mainframe
Digital UNIX
Alpha
4
64
سرورهای با بار زیاد، mainframe
AIX
PowerPC
24
64
سرورهای با بار زیاد، mainframe
SCO UnixWare
Pentium
4
32
سرورهای با بار زیاد، mainframe
IRIX
MIPS
128
64
سرورهای با بار زیاد، supercomputer
OpenVMS
Alpha, VAX
16
32 & 64
سرورهای با بار زیاد، mainframe
MVS
IBM 360 370 390
18
64
سرورهای با بار زیاد، mainframe
OS/2
Pentium
1
32
سرورهای با بار کم
NetWare
Pentium
4
32
سرورهای با بار زیاد
Amiga
PowerPC, Pentium
2
32
سرورهای با بار کم
Windows NT
Pentium
4
32
سرورهای با بار کم
Windows 2000 Advanced Server
Pentium
8
64
سرورهای با بار کم
Windows 2000 Server
Pentium
4
32
سرورهای با بار کم
Windows 2000 Professional
Pentium
2
32
سرورهای با بار کم
Windows XP Advanced Server
Pentium
8
64
سرورهای با بار کم
Windows XP Server
Pentium
4
32
سرورهای با بار کم
Windows XP Professional
Pentium
2
32
سرورهای با بار کم
3 مقایسه Windows و UNIX
در این قسمت نگاهی اجمالی میاندازیم به تفاوتهای موجود در سیستم عاملهای Windows و UNIX. این تفاوتها از چند نظر مورد بررسی قرار میگیرند، از جمله:
- قابلیت اطمینان
- مدیریت
- هزینه
- امنیت
- سرعت
3-1 قابلیت اطمینان
سیستمهای مبتنی بر UNIX معمولا از قابلیت اطمینان بالایی نسبت به سیستمهای Windows برخوردارند. پدیدههایی مانند hang و crash در سیستمهای Windows بیشتر اتفاق میافتد. اغلب کاربران سیستمهای Windows با آن صفحه آبی معروف به Blue Screen of Death آشنا هستند2. علاوه بر این در سیستمهای Windows برای ایجاد تغییرات کوچک یا حتی نصب یک نرم افزار سیستم باید reboot شود. معمولاً برای ارائه سرویسهایی که قرار است 24 ساعته در دسترس باشند (مانند وب) از سیستمهای Windows استفاده نمیکنند چون reboot شدن سیستمی که چنین سرویسی را ارائه میکند اصلاً جنبه خوشایندی ندارد، مخصوصاً اگر سرویس ارائه شده تجاری باشد در دسترس نبودن سرویس ممکن است زیانهای اقتصادی فراوانی به همراه داشته باشد. در مقابل برای ارائه سرویس چاپ میتوان از Windows استفاده کرد چون برای مثال یک بار در هفته reboot شدن یک سرور چاپ برای کسی اهمیت چندانی ندارد.
سیستم عاملهای Windows در اصل یک مشکل بزرگ دارند و آن در مورد استفاده از registry میباشد. سیستم عاملهای مبتنی بر UNIX از دایرکتوری /etc برای نگهداری اطلاعات پیکربندی و تنظیمات خود سیستم عامل و کاربردهای نصب شده بر روی آن استفاده میکنند ولی سیستم عامل Windows از یک پایگاه داده برای نگهداری این اطلاعات استفاده میکند. این ایده ممکن است از لحاظ منطقی خیلی بهتر از روش UNIX و نگهداری فایلهای پیکربندی بصورت پراکنده در دایرکتوریهای مختلف باشد، ولی عمل ثابت کرده که اینگونه نیست. کل registry در یک فایل باینری نگهداری میشود که سیستم عامل و تمام کاربردها قبل از اجرا محتویات آن فایل را تماماً بررسی میکنند. از اینجا این نکته روشن میشود که registry یک فایل بزرگ است که مدام نیز در حال تغییر است و در نتیجه امکان صدمه دیدن آن نیز بسیار زیاد است و در صورت صدمه دیدن registry نه سیستم عامل و نه هیچ کاربرد دیگر نمیتواند به درستی بر روی سیستم اجرا شود. سیستمهای UNIX فایلهای پیکربندی و تنظیمات مربوط به سیستم عامل و کاربردها را در فایلهای متنی جداگانه در دایرکتوری /etc نگهداری میکنند. گذشته از پراکندگی فایلها که یک عیب برای این روش محسوب میشود مزایای قابل توجهی از آن حاصل میشود. هر نرم افزار برای اجرا شدن فقط فایلهای مربوط به خودش را میخواند و در صورت معیوب بودن یکی از فایلها فقط در نرم افزار مربوطه تاثیر میگذارد نه در کل سیستم، بعلاوه اینکه تصحیح فایلهای متنی خیلی سادهتر از تصحیح فایل باینری registry میباشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
خصوصی و فعالیت و مقایسه آن با حسابرسی در سازمانهای دولتی
بنابه اظهار نظر مایکل آنگر(9)، پروفسور در رشته اعتبارات بین الملل در دانشگاه امریکن در واشنگتن دیسی، هرچند که بازارهای سرمایه توسعه نیافته میتوانند برنامه خصوصی سازی را به شدت تحت فشار قراردهند، اما کشورهایی در آفریقا و نقاط دیگر در حال یافتن تکنیکهای مالی دیگری هستند که به جابجایی این عملیات به سمت جلو کمک کند. از سال 1984 تا 1996 آنگر رئیس متخصص اقتصاد اعتباری در آژانس ایالات متحده در دایره توسعه بین الملل برای تشکیلات اقتصادی خصوصی و مشاور ارشد در اداره یواساید برای آفریقا بود. خصوصی سازی تشکیلات اقتصادی استانی (اساوای)(55) در وحله اول یک داد و ستد اقتصادی است، که بازارهای سرمایه را به یک بخش کامل در این فرآیند سوق داده است. با توجه به کمبود سرمایه و پول در بسیاری از کشورها، خصوصا کشورهای آفریقایی، دولت یادگرفته که تکنیکهای دیگر اعتباری را استفاده کند که هم باعث تسهیل در خصوصی سازی شود و هم درعمل، بازارهای سرمایه کشور را عمیق تر کند. بصورت مجازی تمام تکنیکهایی که در پایین توضیح داده شدهاند با ارایه قراردادهای بلند مدت و کوتاه مدت برای سرمایهگذاران و تولید درآمد برای دولت به توسعه بازارهای سرمایه کمک میکنند. آنها معرف بدنه در حال رشد تجربیات از طریق مکانیزم سرمایه گذاری هستند که بر نیاز مبرم به سرمایه پیروز میشوند و صاحبان محلی را دلگرم میسازند. اوراق قرضه عمومیاوراق قرضه عمومی ویا آغاز عرضه عمومی (آیپیاو)(56) معمولا درخور شرکتهای بزرگتر است – که معمولا سوددهی بیشتر دارند و بهتر اداره میشوند – که باعث جذب تعداد زیادی از سرمایهگذاران می شوند ، و بدین ترتیب تعداد زیادی از صاحبان سهام را تشویق و ثروت را در سطح وسیعی توزیع میکنند.عرضه سهام عمومی، بطور معمول در کشورهای پیشرفته استفاده میشود اما استفاده از آن در کشورهای درحال توسعه که بازارهای سرمایه فعال و مکانیزمی برای گسترش داد و ستد سهام دارند نیز، رواج یافته است.با بکارگیرای آن در سطح وسیع، آیپیاو عموما دارای خصایص صراحت، شفافیت و دسترسی آسان به سرمایهگذاران کوچک است. مشکل عرضه سهام بطورعمومی، در واقع دارای پیچیدگی و وقت گیر است و در نتیجه نیازمند نیروهای فنی مانند وکیل، کامند بانک سرمایهگذار، موسسات حسابرسی میباشد. مزایای آیپیاو بقرار ذیل است:با مخاطب قرار دادن بخش عظیمی از سرمایهگذاران، هدف جابجایی منصفانه سرمایه از دولت به سمت مردم را ممکن میسازد. مخصوصا در کشورهای در حال توسعه ، آیپیاو اغالبا درجه اطمینان قابل توجهی را کسب کرده ، و فعالیت بازاهای سرمایه را تحریک کرده است و طبقه دیگری از صاحبان سرمایه را بوجود آورده. هیجانات فعالیت خصوصی سازی در شیلی عامل اصلی گسترش سریع بازار بورس سندیگو بود و سرمایهگذاری که در بین سالهای 1989 و 1993 تقریبا پنج برابر شد. صراحت آیپیاو کمکی است برای جلوگیری از گسترش این تردید که دولت داراییهای استانی را به بهرههای پولی قدرمتمند ویا اشخاص ثروتمند زیر قیمت بازار تبدیل میکند.آیپیاو میتواند منبع درآمد مهمی برای دولت باشد.آیپیاو موفق و منفعتهای متعاقب آن در قیمت سهام، برای بوجود آوردن حوزههای انتخاباتی که پروژههای فعلی و بعدی خصوصی سازی را حمایت کنند، مورد استفاده قرار میگیرد. این وضعیت در انگلیس برای خصوصی سازی بریتیش تلهکام(57) رخ داد. این شرکت آنقدرمورد پسند عوام بود که حزب کارگری کشور تهدید کرده بود که اگر به قدرت برسند تمامی سهام را باز میگردانند و البته این تهدید را بعدا پس گرفتند. و خصوصی سازی در بریتانیای کبیر با تندی انجام پذیرفت. تعداد زیادی از کشورهای آفریقایی آیپیاو را بعنوان بخشی از برنامه خصوصی سازی خود برگزیدهاند. در کنیا پنج تشکیلات اقتصادی استانی با استفاده از روش آیپیاو در سال 1993 خصوصی شدهاند. دو موسسه، شرکت اعتباری مسکن کنیا (58) وسوپر مارکت اوچامی (59) در عرض سه ماه بوسیله فروش 15 میلیون دلار سهام خصوصی شدهاند.کشورهایی که بازارهای سرمایهای آنها کمتر توسعه یافته است از ترکیب آیپیاو و فروش خصوصی اعتبارات استفاده کردهاند. در این روشها، آیپیاو به گسترش مالکیت سهام در میان عموم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 53 صفحه
قسمتی از متن .docx :
جاهلیّت در آیینه تاریخ و قرآن
ظـهـور اسـلام در شبه جزیره عربستان زندگى مردم را در تمام ابعاد دگرگون کرد، و آنان را از وادى گـمـراهـى به شاهراه هدایت رهنمون ساخت . اسلام عربها را که تا آن روز در مقایسه با تمدنهاى ایران و روم هیچ به شمار مى آمدند، به همه چیز رساند و سرور جهان ساخت ، کسانى را که تا زمان ظهور اسلام بدترین نوع زندگى و زشت ترین اخلاق را داشتند، پرچمدار اخلاق و فضیلت گردانید.
در اینجا وضعیت قوم عرب را پیش از اسلام بقدر گنجایش مورد بررسى قرار خواهیم داد.
مفهوم جاهلیّت
واژه جـهل دو معنا دارد: یکى ؛ ضد علم به معناى نادانى و دیگرى ضد حلم به معناى سفاهت و بى خـردى و بـدسـیـرتـى . ایـن واژه در قـرآن کـریم به صورتهاى گوناگون آمده است . بعضى دانشمندان علوم قرآنى معتقدند که جهل در این کتاب شریف به مفهوم ضد حلم یعنى سفاهت آمده است .(1)
قرآن کریم آنان را که پس از نزول قرآن هنوز در پى قوانین عصر جاهلیت اند این چنین محکوم مى سازد:
((اءَفَحُکْمَ الْجاهِلِیَّةِ یَبْغوُنَ وَ مَنْ اءَحْسَنُ مِنَ اللّهِ حُکْما لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ))(2)
آیـا حـکـم جـاهـلیـت را مـى جـویـنـد و کـدام حـکـم از حـکـم خـدا بـراى اهل یقین نیکوترخواهدبود؟
بیان قرآن درباره تعصبهاى جاهلى چنین است :
((اِذْ جَعَلَ الَّذینَ کَفَرُوا فى قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّةَ، حَمِیَّةَ الْجاهِلِیَّةِ))(3)
آنگاه کافران در دلهاتعصب ، آن هم تعصب جاهلیت پروردند.
همچنین درباره آرایش زنان پیامبر فرموده است :
((وَ قَرْنَ فى بُیوُتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَةِ الْاُولى ))(4)
و در خانه هایتان قرار و آرام گیرید و مانند دوران جاهلیت پیشین آرایش مکنید.
از مـجموع آیه هایى که ذکر شد و نیز آیه هاى همانند، معلوم مى شود، جاهلیتى که در قرآن ذکر شده ناظر بر شیوه رفتار و نوع پندار عرب است نه بر حد دانش آنان ؛ با این توضیح که در دوره جـاهـلیـت ، دشـمـنـى ، جـنـگ و خـونـریـزى ، زنـده بـه گـور کـردن دختران ، شرابخوارى و ربـاخـوارى در مـیـان مـردم رایـج بـود، و پـیـداسـت کـه ارتـکـاب ایـن مـفـاسـد بـیـشـتـر مـعـلول ضـعـف اخـلاقـى اسـت نـه بـى دانـشـى ، چـنان که امروز نیز برخى از آنها حتى در جوامع پـیـشـرفـتـه و مـتـرقـى بـا وجود آگاهى مردم از تمام مفاسد آن به چشم مى خورد. به مردم چنین جوامعى نمى شود گفت : دانش ندارند، با اینکه دانش دارند: بى خردند.
دوره جاهلیّت
جـاهـلیـت نـامـى است که قرآن کریم بر دوره تاریخى پیش از اسلام نهاده است . گذاردن این نام بـر اوضـاع قبل از اسلام به منظور بیان تفاوتهاى اساسى و عمیق آن عصر با اوضاع پس از ظهور اسلام است .(5)
ایـن امـر در مـیان بیشتر جوامع معمول است ، چنان که ما نیز امروزه به دوره سلطنت خاندان پهلوى دوره طـاغـوت مـى گـوییم که بر اساس مقایسه با جامعه پس از انقلاب و حاکمیّت ولایت فقیه و بـرقرارى نظام جمهورى اسلامى است . بطور معمول این گونه نامگذاریها بیانگر حالت تنفر و انزجار از دوره پیشین است.
مـورّخـان بـه دوره زمـانـى دویـست سال قبل از بعثت تا آغاز بعثت یا تا هجرت و تاءسیس حکومت اسلامى در مدینه ، دوره جاهلیت مى گویند.(6) واژه جاهلیت در قرآن کریم نیز در سوره هاى مدنى به کار رفته است .(7)
وایـن نـشـان مـى دهـد کـه اسـتـعـمـال ایـن واژه در مـیـان مـسـلمـانـان پـس از هـجـرت مـعـمـول شده است .(8) همچنین موّرخان براى جاهلیت نیز چند دوره در نظر گرفته اند: دوره نـزدیـک بـه اسـلام کـه مدّت دویست سال بود و دوره پیش از آن که جاهلیت قدیم نام گذارى شده است .(9)
وضع عمومى عرب در دوره جاهلیّت
عرب عصر جاهلیّت ، در نهایت انحطاط اخلاقى به سر مى برد و جز اندکى از سنتهاى پسندیده و سجایاى اخلاقى در میان آنان چیزى باقى نمانده بود. معیشت آنها بسیار دشوار و راه زندگى آنان ناهموار بود.
قـرآن کـریـم در مـقـام یـادآورى نـعـمـتهاى خداوند به مسلمانان و سعادتى که با روى آوردن به اسلام یافته اند؛ وضع آن دوره را چنین وصف کرده است .
((وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللّهِ عَلَیْکُمْ اِذْ کُنْتُمْ اَعْداً فَاَلَّفَ بَیْنَ قُلوُبِکُمْ فَاَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِاِخْوانا وَ کُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النّارِ فَاَنْقَذَکُمْ مِنْها))(10)
و نـعـمـت خـدا بـر خـویـشتن را به یاد آرید که با یکدیگر دشمن بودید و او بین دلهایتان الفت بـرقـرار کـرد و در نـتیجه نعمت او برادر شدید و در حالى که بر لبه پرتگاه آتش بودید؛ شمارا از آن نجات داد.
از ایـن آیـه دو مـعـنـى مـمکن است استفاده شود، یکى اینکه مردم دوره جاهلیت چنان اعتقادى داشتند که اگر با آن مى مردند اهل دوزخ بودند؛ و دیگر اینکه خصومت در میان جامعه بگونه اى بود که هر لحـظـه امـکـان داشـت آتـش جـنـگ مـیـان آنـان شـعـله ور گـردد.(11) در هـر حال ، آیه شریفه بیانگر سقوط معنوى واعتقادى مردم در دوره جاهلیت است .
دیانت عرب جاهلى
عـربـهـااز زمـان حـضـرت ابـراهـیـم (ع )، بـردیـن تـوحـیـدبـاقـى بودندتاآنکه فردى به نام ((عـَمـْرِوبـِنـِلُحَّى )) بـت پـرسـتـى رادر مـیـانـشان رایج کرد وپس ازآن شرک درجامعه حاکم شد. مـشـرکـان منکر وجود خداوند نبودند، بلکه با وجود اعتراف به خالقیّت خداوند، بتها را واسطه هـاى خـدا بـراى انـجام کارهاى جهان پنداشته و آنها را براى نزدیک شدن به او مى پرستیدند. بـه این منظور حدود سیصد و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
مقاله ای خواندنی پیرامون مقایسه دو جنگنده سوخو و میراژ
همانطوری که می دانیم، دو جبهه شرق و غرب، و در اینجا روسیه و فرانسه، همیشه به دنبال ساخت محصولاتی بوده اند که به نوعی از همتای خارجی خود برتر بوده و قابل رقابت با آن باشد. در این مقاله، هواپیماهای سوخو Su-30 MK روسی و میراژ 2000 فرانسوی مورد مقایسه گرفته و توانایی تاکتیکی و عملیاتی آنان سنجیده خواهد شد. هواپیمای Su-30 MK، آشکارا سعی در حفظ شکل ظاهری و همچنین توانایی های خود نزدیک به نیاکان او یعنی هواپیمای معروف سوخو 27 فلانکر، با تمرکز بر روی افزایش توانایی های چند ماموریتی خود، دارد. این هواپیما، به کلاس هواپیماهای اصطلاحاً «سنگین وزن» تعلق دارد. بزرگترین ویژگی این هواپیما، استقلال و مستقل بودن آن از پایگاه های زمینی-البته نه به طور کامل- برای حمله به اهداف زمینی یا هوایی خویش یا عملیات رهگیری است، به طوری که ظاهراً نیازی به اطلاعات هدف گیری از پایگاه های زمینی ندارد. Mirage 2000-5 اما هواپیمای میراژ 2000، هواپیمایی سبک وزن است که اصولاً برای عملیات دفاع هوایی در صورت حمله دشمن با اتکاء کامل بر پشتیبانی اطلاعاتی زمینی تولید شده است. اما، آخرین گونه این هواپیما یعنی میراژ M-2000-5، به طور قابل توجهی در حال فروش جهانی است و بیشتر کشورها در صدد خرید آن هستند. این هواپیمای فرانسوی، در عملیات دور از خانه به دلیل ضغف سیستم های شناسایی خود، به راحتی مغلوب حریف خود یعنی Su-30 MK که دارای استقلال عملیاتی از پایگاه خانه است، می شود. البته مقایسه این دو هواپیما، از لحاظ پایه ای چندان صحیح نیست، به این دلیل که هر یک از این دو هواپیما به کلاسی مخصوص بستگی داشته و دارای امتیازات منحصر به فرد در زمینه های تخصصی خود می باشند. اما باز نیز مواردی وجود دارد که بتواند بین این دو هواپیما به مقایسه گذاشته شده و در توانایی هر یک سنجیده شود. عملکرد بهینه هواپیمای Su-30 MK را می توان به پیکربندی درست ساختاری و آیرودینامیکی آن نسبت داد. از لحاظ قدرت آیرودینامیکی، واقعاً Su-30 MK مانند تمام هواپیماهای خانواده فلانکر رقیبی ندارد. در مقابل، ویژگی های آیرودینامیکی هواپیمای میراژ، چندان معلوم نمی باشد، اگرچه شکل بال های دلتا و مثلثی و بدون دم بودن آن-که در اکثر هواپیماهای اروپایی پست های قبلی وجود داشت- در سرعت های مافوق صوت بسیار موثر و مفید است. مانورپذیری بی همتای سوخو در تمام دنیا شناخته شده و تصدیق شده است. موتورهای با قابلیت منحرف کردن قدرت موتور به جهت دلخواه، این جنگنده را قادر می سازند که برای مثال به خوبی از عهده مانور کبرا بر آمده و حتی گاه مانور هایی در زاویه حمله 180 درجه انجام دهد. این مانورهای بی نظیر را نمی توان عادی نامید، بلکه باید از آن ها به عنوان «فوق العاده» یاد کرد که یکی از مهم ترین عوامل موفقیت در جنگ های هوایی نزدیک یا تن به تن است. این قابلیت بیشتر به علت دارا بودن سیستم الکترونیکی کنترل موتور/هواپیما ممکن شده که در طی آن، سیستمی هوشمند به طور اتوماتیک زاویه مورد نیاز برای سطوح کنترلی مانند شهپر ها و همچنین زاویه انحراف خروجی موتورها محاسبه کرده و بر اساس آن هواپیما تغییر جهت می دهد. امنیت پرواز نیز با یک سیستم محدود کننده شتاب گرانشی زمین-که توسط آن یا شتاب گرانشی زیاد می شود که به علت آن وزن تا 9 برابر سنگین تر شده و خون به مغز خلبان نمی رسد یا حالت منفی به خود گرفته و وزن سبک تر می شود و خون زیادی به مغز می رسد و در هر دو حالت باعث مختل ساختن فعالیت می شود- که شتاب جی را در وضعیت های مختلف کنترل کرده و محدود می کند. بدین گونه خلبان در این هواپیما با راحتی تمام می تواند به عملیات بپردازد. هواپیمای میراژ 2000 به طرزی کاملاً معمولی پرواز کرده و به انجام ماموریت می پردازد. این هواپیما،دارای سیستم انحراف قدرت موتور نبوده و حداکثر زاویه حمله آن از 25 تا 28 درجه تجاوز نمی کند. البته این هواپیما از نظر تحمل شتاب گرانشی زمین، برتری به مقدار بسیار ناچیز 5/0 جی دارد که حتی در نظر نمی آید. البته میراژ با وجود ضعف هایی که داراست، قابلیت چرخیدن به جهات مختلف را با سرعت بالا داراست و پیکربندی بال دلتا شکل آن و فلپ های داخلی برای تنظیم وضعیت دماغه هواپیما، جنگنده فرانسوی را قادر می سازد که بدون تالل و معطلی از حالت پرواز عادی و افقی، به حالت اوجی گیری کاملاً عمودی در آید. همچنین برخورداری از تنها یک موتور و همچنین وزن سبک تر نسبت به سوخو، موجب برتری این هواپیما از نظر چالاکی در جست و خیز های هوایی و همچنین مصرف سوخت کمتر و هزینه های نگهداری کاهش یافته می شود.
ناگفته نماند که جنگنده میراژ از توانایی پرواز در ارتفاع پایین با سرعت بالا نیز برخوردار بوده و همچنین نسل جدید این هواپیما یعنی میراژ M-2000-9، از رادارهای جدیدی برای بهبود عملیات هوا به زمین خود سود می برد. دو هواپیمای سوخو و میراژ، از نظر سقف پرواز، سرعت و قابلیت شتابگیری تقریباً در سطح یکسانی قرار دارند و سنگینی هواپیمای سوخو در مقابل میراژ، با داشتن یک موتور بیشتر نسبت به میراژ 2000 جبران شده است که با این اوصاف، این دو هواپیما در زمان یکسانی به منطقه درگیری می رسند. اما با این حال، توانایی رهگیری سوخو با شعاع عملیاتی 3.000 کیلومتری، 45% نسبت به میراژ بیشتر بوده و می تواند یک کشور نسبتاً متوسط از نظر مساحت را به خوبی پوشش دهد. هواپیمای سوخو، همچنین امتیاز دو خلبان بودن را داراست که به آن امکانات وسیع و دقت عمل بیشتر از نظر بمباران های هوایی و غیره را می دهد و از این لحاظ، این مسئله برای میراژ تک نفره یک ضعف تلقی می شود. از لحاظ قابلیت حمل سلاح، سوخو قادر است تا 40% سلاح بیشتری نسبت به میراژ حمل نماید و این ویژگی این توانایی را به سوخو می دهد که در یک حمله هوا به زمین، تعداد بیشتری از اهداف زمینی را نابود سازد. از سوی دیگر، پیشرانه ها یا موتورهای هواپیمای سوخو، نقش غیر قابل انکاری در افزایش کارائی و عملکرد این هواپیما دارند. موتور AL-31 FP سوخو در مقابل موتور M53-P2 ساخت سنکما موتوری بهینه تر از نظر مصرف ویژه سوخت است. این موتورها، حتی در شرایط بحرانی مانند مانورهای بسیار سخت که در آن ها هوای مورد نیاز موتور به دلیل وضعیت ویژه ورودی ها به خوبی تامین نمی شود، عملکرد ثابت و نسبتاً یکسانی را حفظ می کنند. در این مقایسه، نقش اویونیک یا سیستم های الکترونیکی هواپیما به راستی غیر قابل چشم پوشی است. اجازه بدهید نگاهی نیز به سیستم های اویونیکی هواپیماهای مورد مقایسه بیندازیم. برتری رادار Su-30 MK از نظر برد تشخیص رادار، تجسس، ضد اغتشاش بودن و توانایی برای شلیک موشک های فعال و نیمه فعال کارائی و تاثیر فوق العاده ای را در نبرد های دور از خانه به ارمغان می آورد. در نبرد علیه اهداف زمینی، توانایی های راداری دو جنگنده تقریبا ً یکسان می باشد. تمام هواپیماهای مدرن روسی، شامل Su-30 MK، به مقر مکان یابی نوری مجهزند که این سیستم، قادر است به طور خودکار اهداف هوایی را شناسایی کرده و بر روی آنان قفل نماید، و سپس با دقت بالایی فاصله و مختصات و سایر مشخصات آنان را نمایان سازد. این سیستم، دقت هدف یابی را افزایش و زمان جستجو را به طور موثری کاهش می دهد. مصونیت رادار این هواپیما در مقابل سیستم های ECM مغشوش کننده رادار، آن را قادر می سازد که بدون هیچ گونه مشکلی آسمان را تجسس نمایند. برای ماموریت های زمینی، چه میراژ چه سوخو مجهز به سیستم جستجو کننده هدف نوری می باشند که تقریباً دارای خصوصیات مشترکی هستند. هواپیماهای جنگنده مدرن روسی، کلاً دارای خصوصیت بقاپذیری فراوانی هستند. برای مثال، در هواپیمای Su-30 MK از سیستم های جلوگیری کننده نشت سوخت و همچنین دستگاه های اطفاء حریق بسیار عالی بهره برده می شود که بقاپذیری این هواپیما را به مقدار 20% نسبت به هواپیماهای کلاس میراژ 2000 افزایش می دهند. از لحاظ برد موشک های مورد استفاده، تسلیحات هوا به هوای Su-30 MK دارای حدود 30% برد بیشتر نسبت به موشک های به کار رفته در میراژ-مانند سوپرماترا- هستند و امکاناتی چون قابلیت شلیک از فواصل دورتر را نسبت به حریف خود فراهم می آورند. لازم به ذکر است که هواپیمای سوخو Su-30 MK از 12 مقر تسلیحاتی و میراژ 2000 از 9 مقر برای حمل سلاح ها سود می جوید. قابلیت حمل دو برابر بمب در سوخو در مقابل میراژ، باعث کاهش تعداد سورتی پروازهایی می شود که برای نابودی مجموعه ای از اهداف زمینی مورد نیاز است، و در نتیجه این عمل، تعداد تلفات ممکن هوایی کاهش می یابد. در کل، می توان به این نتیجه رسید که به کارگیری جنگنده ای دوربرد با قابلیت استقلال از پایگاه های زمینی برای فراهم آوردن اطلاعات مورد نیاز به واسطه سیستم های پیشرفته به کارفته، بسیار مقرون به صرفه تر از انجام نبرد با تعداد زیادی جنگنده کوتاه برد، غیر موثر و در عین حال با توانایی های کمتر و وابسته است و نهایتاً، با اوصاف و شرایط موجود در این مقایسه کلی، هواپیمای Su-30 MK در سطح برتری بالاتری نسبت به هواپیمای میراژ قرار می گیرد.
نویسنده: آرمان Air.blogfa.com
+ نوشته شده توسط امیر حسین در دوشنبه یازدهم تیر 1386 و ساعت 19:55 | 11 نظر
آشنایی با موشک REDEYE
General Dynamics FIM-43 Redeye موشک ضدهوایی FIM-43 موسوم به Redeye، اولین سیستم دفاع هوایی قابل حمل شخصی (MANPADS) محسوب میشود که وارد خدمت در نیروی زمینی ایالات متحده و سپاه تفنگداران نیروی دریایی شده است و دقیقن پدر موشک سیستم دفاع هوایی شخصی امروزی، یعنی استینگر میباشد. MANPADS : Man-Portable Air Defense System به سال 1948، ارتش ایالات متحده به دنبال یک سیستم دفاع هوایی موثر و قابل حمل به وسیلهء سربازان میگشت، زیرا مسلسلهای ضدهوایی کالیبر 50 میلیمتری، دیگر در برابر هواپیماهای جت سریعالسیر و پرقدرت، موثر نبودند. در آن زمان، چندین سیستم ضدهوایی مبتنی بر موشک یا مسلسلهای ضدهوایی، مورد آزمایش قرار گرفتند اما هیچکدام نتوانستند نظر مساعد مقامات را جهت تولید انبوه بدست آوردند. بین سالهای 1955 تا 1956، کمپانی Convair مطالعاتی را بر روی سیستم ضدهوایی سبک وزن، قابل حمل و آشیانهیاب حرارتی، آغاز نمود. به تاریخ نوامبر 1956، حاصل مطالعات این شرکت منجر به تولید موشک ردآی یا چشم قرمز گشت. (چشم قرمز، بدین جهت که یک هدفیاب حساس به حرارت به رنگ قرمز در نوک این موشک، تعبیه شده بود.) بلافاصله این موشک، توسط نیروی زمینی و سپاه تفنگداران نیروی دریایی ایالات متحده به خدمت گرفته شد. به سال 1957، یادداشتی رسمی در مورد توانمندیهای بالقوهء موشک ردآی منتشر شد، و در نتیجه، به تاریخ آوریل 1958، کمپانی Convair، برندهء اولین قرارداد، جهت تولید سیستم موشکی ردآی گشت. مرحلهء بعدی توسعهء تواناییهای ردآی، افزودن قابلیت پرتاب از روی شانه بود که قرار بود موشک، با قطری حداکثر 70 میلیمتر و وزنی حداکثر 9 کیلوگرم، همراه با پرتابگر خویش داشته باشد، تا حمل و پرتاب آن به وسیلهء یک سرباز، امکانپذیر باشد. خدمه در حال پرتاب مدل A
تولید انبوه این موشک، به تاریخ جولای 1959 آغاز گشت و به تاریخ مارس 1960، اولین آزمایش شلیک موشک ردآی انجام شد. (البته هنوز
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
عنوان :
مقایسه تطبیقی حقوق زن در اسلام
و دیدگاه های فمینیستی
تعریف مسأله و بیان سوالها
خداوند متعال نوع انسان را از دو جنس مرد و زن آفریده و تفاوت در جنسیت را مایه بقای نوع انسانی قرار داده است. تفاوتهای جسمی و روحی - روانی زن و مرد ناشی از خلقت تکوینی آنهاست حکمت ها و مصلحت های خاص خود را دارد. این تفاوتها در بعد تشریحی، مسایل فقهی و حقوقی خاص و متفاوتی را برای هر دو جنس به دنبال دارد و باعث شده که احکام آنها در برخی موارد با هم مشابهت نداشته باشد.
دین مبین اسلام به عنوان آخرین دین الهی که بهترین و کامل ترین برنامه را برای سعادت دنیوی و اخروی انسان ارایه داده است برای زن و مرد هویتی واحد قایل است و تنها ملاک و معیار برتری هر یک از دو جنس را تقوی معرفی می کند.
و شخصیت انسانی آنها را واجد حقوق مساوی و مستعد رشد و کمال و تقرب به خداوند متعال می داند.
برای شناخت و درک صحیح مسایل فقهی و حقوقی زنان باید به ویژگیهای خاص تکوینی زنان در بعد روحی – روانی و جسمی توجه شود و سپس در مورد حضور متناسب زنان در عرصه های خانوادگی ،اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی و ... به قضاوت بنشینیم و گونه برداشتها و تصمیم گیریهای ما در مورد زنان تناسبی با حقوق زنان نداشته ، دچار افراط و تفریط و چه بسا حقوق زن به نام تساوی حقوق یا دفاع از حقوق زنان پایمال شود یعنی همان کاری که در سده های اخیر در غرب صورت گرفته است.
فمینیسم یا زن سالاری افراطی از جمله جریانات دفاع از حقوق زنان در سده اهی اخیر به خصوص دهه 60 میلادی است. این طرز تفکر در اواخر قرن 18 در غرب شروع به شکل گیری کرد و به طور مشخص و سازمان یافته در چهارچوب یک نهضت سیاسی در سال 1848 شروع شد.
با دقت در دیدگاهها و عملکرد فمینیست ها که گاهی گرایش های افراطی نیز در پیش گرفته اند مشاهده می کنیم که آراء آنها ناشی از سیر تاریخی ستم به زنان در غرب بوده و این ستم باعث شده که جنبشی در دفاع از حقوق زنان در آن دیار شکل بگیرد و زنانی که تا کنون ستم می دیدند اکنون به شکل دیگری در قالب دفاع از حقوق زنان مورد ستم واقع شوند.
بنابراین سؤالاتی که این رساله در صدد پاسخ به آنهاست عبارتند از:
1- آیا اسلام معتقد به تشابه حقوق زن و مرد است؟
2- آیا بعضی از محدودیت های اسلام در مورد زنان مخالف حقوق زن است؟
3- آیا طبیعت و خلقت تکوینی زن اقتضای حقوق مشابه با مرد را دارد؟
4- زیربنای تفکر فمینیستی چیست؟
5- ادعای فمینیست ها در طرفداری از حقوق زنان تا چه اندازه با واقع مطابقت دارد؟
6- تمایلات نفسانی چه تأثیری در دیدگاههای فمینیستی داشته است؟
7- مطامع سوداگران سرمایه داری چه تأثیری در رواج تفکر فیمینستی داشته است؟