لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 47 صفحه
قسمتی از متن .doc :
ملی ـ مذهبی, نیروی مبارز و مولدبا نهادینهشدن اندیشة مصلحتگرا در قانوناساسی دوم, دیدگاههای ایدئولوژیک به عقب رانده شدند, که به نظر میرسد با فروپاشی بلوک شرق, این روند تقویت شد. آیا به نظر شما ملی ـ مذهبیهای ملهم از طالقانی, شریعتی و مجاهدین بنیانگذار, متأثر از چنین فضایی شدند؟ برای توضیح بیشتر این پرسش باید بگویم بعضیها معتقد هستند که این حکومت دینی است ولی به لحاظ قانوناساسی عملاً میبینیم فقط اصل چهار بیانگر احکام است که آن را هم بعد از تجدیدنظر در قانوناساسی در سال 1368, مجمع تشخیص مصلحت میتواند وتو کند. اصل دیگری که در بازنگری اضافه شد شورای عالیامنیت ملی میباشد که به هر مسئلهای میتواند رنگ امنیتی بدهند و در شورای عالی امنیت مطرح کنند, اگر رهبری هم امضا کند, در سطح نظام قابل اجراست؛ بنابراین درواقع مملکت بر دو بال امنیت و ظاهراً مصلحت میگردد و دین هم رخت بر بسته است.جریانی که اصطلاحاً میگوییم رفرمگرا یا سنتی, در پارادایم سنت میاندیشد و از آنجا که با مسائل روز دست به گریبان است, سعی میکند تمهیداتی بیندیشد, بدون آنکه آن پارادایم دینشناسی خودش را نو یا عوض کند. من شما را ارجاع میدهم به گفتوگویی بسیار صریح که در نشریة کیان (شمارة 40 و 41) بین آقایان مجتهد شبستری و کدیور انجام گرفت. آقای محسن کدیور اصرار داشت که بدون تغییر در پارادایم دینشناسی ـ دین سنتی حوزه ـ میتوان مخالف خشونت بود. ببینید! ما هم با این چندان مخالف نیستیم, ولی در بسیاری از جاها پارادایم دینشناسی سنتی نمیتواند نیازهای مدرن و کارآمد را توضیح بدهد. این یک مسئلة اصولی در تفکر سنتی رفرمگراهاست که دیدگاههایشان در بسیاری از امور اجرایی در این کشور نقش داشته است. بعدها در عمل شاهد بودیم که هرگاه این تفکر به عدم کارایی برخورد کرده, سعی نموده است بدون نقد عمیق تئوری و تفکر خود تهمیداتی بیندیشد. روشنفکران دینی داخل حاکمیت و امثالهم از سه ویژگی شرع, عرف و قانون در قانوناساسی سخن میگویند, ولی با تعارضی که وجود دارد, همواره یکی از این سه ویژگی میتواند دیگری را به نفع خودش, نفی کند و لازم نمیداند مدلهای جدیدی بیابد؛ بدون اینکه مبانی آن مدلها را از اندیشة خودش بگیرد و مدلهای متناسب با آن اندیشه را تعبیه کند. مجمع تشخیص مصلحت و بحث احکام ثانویه و بعدها قوانینی که بهنام قوانین عرفی در جامعه ما معروف شود ـ و با احکام شریعت و تفکر سنتی هم چندان هماهنگی ندارد ـ درحقیقت چسباندن وصلههای ناچسبی است که نتایج خوبی هم در تاریخ اندیشههای دینی در جامعة ما نداشته است. به عبارتی ما برای مدلسازی و تعبیة مدل در امور اقتصادی, سیاسی و اجتماعی, باید توجیهات تئوریک و فلسفة نظری لازم آن را هم تدارک دیده باشیم, ولی این, مغفول مانده است. اما مسئلة مهم این است که جریان روشنفکری دینی ملهم از طالقانی, شریعتی و بازرگان, در کوران رقابتهای ایدئولوژیک و دلبری اندیشة مارکسیسم و بعد بهعنوان یک جریان رهاییبخش دارای نقاط ضعف و نقاط مثبتی است. کلاً جریان روشنفکری دینی یک جریان کوچک و محدود در قسمتی از جهان است و اگر هم این جریانها در سایر نقاط جهان وجود دارند, مثلاً اندیشههای هندویی نوگرا یا ادیان توحیدی دیگر یا الهیات رهاییبخش, هیچ ارتباط منطقی با هم ندارند. هرکس در سرزمین خودش با موجهای جهانی لیبرالیسم, سوسیالیزم و... مواجه میشود که جدا از خوب یا بد بودنشان, بحرانهایی را در جامعة خود ایجاد میکنند. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم مدل سوسیالیستی و لیبرالیستی در هر جامعهای به یکسری عوامل پسینه نیاز دارد که جامعة امروز ما, عوامل پسینه برای تحقق این مدلها را ندارد. لذا وقتی ما این تفکرات را بدون مبانی نظریشان بهکار میگیریم, درحقیقت فرآورده را میآوریم و مصرف میکنیم. در حالی که فرآورده در جایی صحیح مصرف میشود که زمینههای قبلی برای مصرفش آماده شده باشد. چون ما علوم مدرنیته را بهدرستی هضم و درک نکردهایم, محصولات این علوم مدرن در سوسیالیزم یا لیبرالیزم را در اندیشة سیاسی, بهطور درست نمیتوانیم دریابیم. روشنفکران دینی این را خوب فهمیدند, ولی هنوز در عرصة دکترین و نظریه و مدل در امور گوناگون, مدلهای بومی برای جامعة خودشان تعبیه نکردهاند, ولی در نقادی مدلهای وارداتی کوشا بودهاند. در عین حال برخی از جریانهای روشنفکری دینی, تأثیرپذیریهایی هم از مدلهای غالب زمانه داشتند که این هم دو وجه دارد. در وجه اول, من در مورد شریعتی که یک مقدار مطالعه دارم سعی میکنم توضیح بدهم. دکترشریعتی در موضع کلان تفکر خودش با مارکسیسم ـ که ایدئولوژی غالب تفکر مدرن بعد از جنگ دوم جهانی تا 1980 میلادی بود ـ یک رابطة انتقادی دارد. در این رابطة انتقادی, دکترشریعتی ناچار است از اسلام یک طرح ایدئولوژیک ارائه بدهد که این مدل کلی آرمانی کار غلطی نیست. ولی دکترشریعتی و دیگر روشنفکران دینی فرصت نداشتند که به مبانی نظری و کلان و لوازم این سپهری که میخواستند از مذهب ارائه بدهند در کنار نظریات اجتماعی خودشان, با اصول مسلم عقلانی بپردازند. در جامعة ما اندیشه بهمدت چهارصدسال به خواب رفته است. از اواخر دورة صفویه تا به امروز هنوز ما به جدّ نتوانستیم سامان جدیدی از اندیشة نوین و کارآمد برای جامعة خودمان داشته باشیم. اینها باعث شد که حتی آرای این بزرگان هم گاه دچار بدفهمی بشود. ولی روشنفکران دینی ضمن اینکه همواره از پارادایمهای جهانی قدرتمند تأثیرپذیرفتهاند, بهخصوص نحلة شریعتی, بازرگان و طالقانی ـ و به نظر من بیشتر اقبال و شریعتی ـ سعی کردند یک موضع انتقادی مستقل هم در مقابل مدرنیته و هم در مقابل سنت داشته باشند تا بتوانند مسیر اندیشه را در جامعة ما بومیسازی بکنند و با بومیسازی, این
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
اتحاد ملی انسجام اسلامی
انسان ها به اقتضای زندگی اجتماعی همواره در پی اتحاد و همبستگی با هم نوعان خود بوده اند که این اتحاد و همبستگی و پیوند خود بر دو نوع قابل تقسیم و دسته بندی می باشد.
نوع اول : اتحاد و پیوندی تصنعی و غیر واقعی است. به این صورت که دولت ها و حکومت ها و اقوام و حتی اشخاص بر اساس مصلحت اندیشی و جلب منافع، در مقطعی از زمان با یکدیگر پیوند تفاهم بسته و متحد می شوند. لکن این اتحاد مشروط به حفظ منافع طرفین است لذا با نقض آن شرط، لاجرم این پیوند نیز می گسلد.
نوع دوم : اتحاد حقیقی و پیوندی قلبی است که ابتدا درون و باطن انسان ها را تحت تاثیر قرار داده، پس از آن در برون و اعمال و افعال ایشان بروز و ظهور می یابد.
این اتحاد حقیقی از محتوا و طرز تفکری خاص تبعیت نموده و دیدگاه های ویژه ای را نیز ارائه می کند از جمله اینکه:الف- حقّ، تنها محور اتحاد حقیقی در عالم می باشد.
ب – حقّ، ماهیتا در بین تابعین خود ایجاد اتفاق، اتحاد و همبستگی نموده و باطل، ذاتا تفرقه افکن و وحدت شکن می باشد.
پ – خداوند، مردم را به تبعیت از حقّ دعوت نموده و پیامبران و رهبران الهی خود را به عنوان پرچم دار حقّ و برپا دارنده آن به میان مردم روانه نموده تا تفرقه و نفاق را برطرف ساخته و ایشان را حول محور حقّ متحد نماید.
ت – انبیاء و پیام آوران الهی، ذره ای اختلاف نظر با یکدیگر نداشته و خود الگوی کامل و نمونه عینی اتحاد می باشند.
د – در مقابل حزب خداوند که با تبعیت و دعوت به حقّ، ایجاد اتحاد می نماید، جبهه شیطان قرار دارد که با ترویج باطل، میان مردم تفرقه می افکند.
ج – پیامبر اسلام(ص)، ائمه معصومین(ع) و بویژه در این برهه از زمان حضرت مهدی(عج) وارث رسالت و احیاگر مکتب انبیاء بوده و پرچم اتحاد را بر دوش دارند.
آری همان بزرگواری که درباره اش فرموده اند:
«خداوند بوسیله او امتها را به اتفاق آورده و پراکنگی ها را برطرف می نماید»(۱)
و خداوند کریم وظیفه سنگین استیلای حق و ظهور دین خویش را به عهده اش سپرده تا سرانجام روزی با نصرت الهی، ریشه های تفرقه یعنی شرک، کفر و نفاق را ذایل نموده و در دولت کریمه خود، جهان هستی را حول کلمه توحید یکپارچه و متحد و یکدست سازد.
قرآن کریم به عنوان آخرین و کامل ترین کتاب آسمانی، سه گروه از مردم را مورد خطاب قرار داده و به اتحاد فرا می خواند:
اولین خطاب خداوند دعوت جامع و فراگیر تمامی انسان ها، در همه زمان ها به پیروی از حقّ می باشد:
«یا ایها الناس اعبدوا ربکم الذی خلقکم و الذین من قبلکم لعلکم تتقون»(۲)
(ای مردم پروردگارتان را پرستش کنید، همورا که شما و پیشینیانتان را آفرید. باشد که تقوا پیشه کنید.)
در دومین خطاب، اهل کتاب من جمله مسیحیان و یهودیان مورد ندا و دعوت الهی قرار می گیرند:
«قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم الا نعبد الا الله و لا نشرک به شیئا»(۳)
(ای اهل کتاب بیایید از آن کلمه حق که میان ما و شما یکسان است پیروی کنیم و آن اینکه جز خدای یکتا را نپرستیم)
در سومین خطاب دامنه دعوت به مراتب محدودتر گشته و تنها گروهی خاص را شامل می گردد:
«واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا»(۴)
(همگی به ریسمان محکم خداوند چنگ زده و پراکنده نشوید)
در همه این خطاب ها اعم از اینکه نوع انسان مخاطب باشد یا گروهی خاص، خداوند بندگان خود را به سوی حقّ می خواند و به راه تبعیت از حقّ فرمان می دهد.
اکنون که به این نقطه از بحث رسیدیم، پاسخ به چند سوال ضروری به نظر می رسد:
اول اینکه: حقّ که محور اتحاد حقیقی می باشد، خود چیست و چه تعریفی دارد؟
دوم اینکه: چه کسانی صلاحیت تشریح و تبیین حقّ را دارا می باشند؟
قرآن کریم کلام خداوند است و تفسیر و توضیح آن بر عهده کسانی خواهد بود که خداوند علم آنرا بدیشان آموخته و نیز تعلیم بندگان را بر گردنشان نهاده باشد.
خداوند تبارک و تعالی خود در قرآن چنین می فرماید:
«و ما یعلم تأویله الاّ الله و الراسخون فی العلم»(۵)
از امام صادق(ع) روایت است که فرمودند:
ما «راسخون فی العلم» هستیم و ما تاویل قرآن را می دانیم.(۶)
همچنین در روایت دیگری امام صادق(ع) فرمودند:
«الراسخون فی العلم» امیرالمومنین علی بن ابی طالب(ع) و ائمه بعد از او هستند.(۷)
و در جای دیگر امام صادق(ع) فرمودند:
«الراسخون فی العلم» آل محمد(ص) هستند.(۸)
پس ترجمان و آموزگاران کلام خداوند، پیامبر(ص) و اهل بیت عصمت(ع) بوده و صلاحیت تبیین حقّ را تنها آنها دارند و انسان ها موظفند برای فهم و فراگیری حقایق کتاب خدا به سراغ این خاندان رفته و از آنها بپرسند و به دستورشان عمل نمایند.
پس ما نیز برای یافتن حقیقت و باطن حقّ به محضر ائمه معصومین(ع) رجوع نموده و زانوی ادب می زنیم و از آنان می آموزیم.
پیش از این گفتیم که خداوند در آیه ۱۰۳ سوره آل عمران چنین می فرماید:
«واعتصموا بحل الله جمیعا و لا تفرقوا و اذکروا نعمت الله علیکم اذ کنتم اعداء فالّف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخوانا و کنتم علی شفا حفرة من النار فانقذکم منها کذلک یبیّن الله لکم آیاته لعلّکم تهتدون»
در کتاب شریف تفسیر جامع ج۱ به نقل از خصائص سید رضی چنین آمده است:
امام باقر(ع) فرموده اند:
«پیامبر(ص) در آخرین روزهای حیات خویش در حال بیماری، عمویش عباس و امیرالمومنین(ع) را صدا زده و به آنها تکیه نموده و به مسجد تشریف بردند و نماز را با مردم نشسته بجا آورده سپس بر فراز منبر قرار گرفتند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 82
معاونت برنامهریزی و بررسیهای اقتصادی
فهرست مطالب
عنوان شماره صفحه
پیشگفتار الف
1. مقدمه 1
2. تجارت الکترونیکی در جهان 4
3. راهبردهای تجارت الکترونیکی در ایران 5
4. عملکرد تجارت الکترونیکی تا پایان سال 1382 9
4-1- آگاهسازی، آموزش و تحصیل 9
الف- دوره های کاردانی و کارشناسی 9
ب - دوره های تحصیلات تکمیلی (کارشناسی ارشد) 10
ج - دوره های کوتاه مدت 11
د- نشستها و همایش های علمی 13
هـ- پژوهشها و نشریات علمی 14
و- اطلاع رسانی 14
ز - آموزش الکترونیکی 16
4-2- مسائل قانونی و مقرراتی 17
4-3- زیر ساخت های تجارت الکترونیکی 20
الف - مخابراتی 20
ب- علمی 25
ج- فنی 26
د- استانداردسازی 26
هـ- امنیتی 27
و- اطلاعاتی 27
4-4- مالیه الکترونیکی 29
4-4-1- بانکداری الکترونیکی 29
الف - خدمات الکترونیکی 29
ب- اطلاع رسانی 34
ج- سیستم مکانیزه 35
4-4-2- بیمه الکترونیکی 38
4-4-3- بورس الکترونیکی 38
4-5- دولت الکترونیکی 40
الف- خزانهداری الکترونیکی 40
ب - فراهمسازی الکترونیکی 41
ج - مالیات الکترونیکی 41
د- گمرک الکترونیکی 42
هـ- خدمات الکترونیکی 42
4-6- فعالیت های لجستیکی 43
الف- امور گمرکی 43
ب - حمل و نقل 44
ج – انرژی 46
د - شبکه پستی 46
4-7- فعالیتهای تشویقی 48
5. خلاصه و نتیجه گیری 50
فهرست جداول
عنوان شماره صفحه
جدول (1) عناصر کلیدی راهبردهای ملی تجارت الکترونیکی کشورهای مختلف 3
جدول (2): تقسیم وظایف برای ایجاد و توسعه تجارت الکترونیکی در کشور براساس سیاست نامه تجارت الکترونیکی 7
جدول(3) : وضعیت شبکه مخابراتی در کل کشور در سالهای مختلف 22
جدول (4): وضع موجود شمارههای آنالوگ شبکه ثابت کشور از سال 1376 الی 1382 22
جدول (5): مشترکین خطوط پرسرعت دیتا 23
جدول (6): وضعیت ارتباطات بینالملل دیتا 23
جدول (7): نگاهی کلی به وضعیت بخش مخابرات در دورههای گذشته و همچنین هدف برنامه سوم توسعه و عملکرد چهار ساله اول برنامه 23
جدول (8): خلاصه عملکرد بانکهای کشور در سال 1382 37
جدول (9): فعالیت پروازی طی دوره 82- 1376 45
جدول (10): اطلاعات اساسی و پایه ای در کل شبکه پستی طی سالهای مختلف 47
پیشگفتار
امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات محور توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورهای مختلف قرار گرفته است. تجارت الکترونیکی یکی از نمودهای عینی انقلاب فناوری اطلاعات و ارتباطات در عرصههای اقتصادی است. ظهور اینترنت و تجاری شدن آن در دهههای اخیر شیوههای سنتی تجارت را متحول نموده است. تجارت الکترونیکی انقلابی در شیوهها و رویههای تجاری گذشته ایجاد کرده و سرعت و صرفهجویی را در بهترین وجه جامه عمل پوشانده است. در محیط الکترونیکی فاصلههای جغرافیایی و محدودیتهای زمانی و مکانی منتفی و مبادلات تجاری بر پایه اطلاعات الکترونیکی انجام میشود. تجارت الکترونیکی با رفع موانع فراروی تجارت بینالملل روند تجارت جهانی را تسریع مینماید. تجارت الکترونیکی از مزایا و پیامدهای اقتصادی مهمی از قبیل گسترش بازار، کاهش قیمت منابع تولید، ارتقای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 82
معاونت برنامهریزی و بررسیهای اقتصادی
فهرست مطالب
عنوان شماره صفحه
پیشگفتار الف
1. مقدمه 1
2. تجارت الکترونیکی در جهان 4
3. راهبردهای تجارت الکترونیکی در ایران 5
4. عملکرد تجارت الکترونیکی تا پایان سال 1382 9
4-1- آگاهسازی، آموزش و تحصیل 9
الف- دوره های کاردانی و کارشناسی 9
ب - دوره های تحصیلات تکمیلی (کارشناسی ارشد) 10
ج - دوره های کوتاه مدت 11
د- نشستها و همایش های علمی 13
هـ- پژوهشها و نشریات علمی 14
و- اطلاع رسانی 14
ز - آموزش الکترونیکی 16
4-2- مسائل قانونی و مقرراتی 17
4-3- زیر ساخت های تجارت الکترونیکی 20
الف - مخابراتی 20
ب- علمی 25
ج- فنی 26
د- استانداردسازی 26
هـ- امنیتی 27
و- اطلاعاتی 27
4-4- مالیه الکترونیکی 29
4-4-1- بانکداری الکترونیکی 29
الف - خدمات الکترونیکی 29
ب- اطلاع رسانی 34
ج- سیستم مکانیزه 35
4-4-2- بیمه الکترونیکی 38
4-4-3- بورس الکترونیکی 38
4-5- دولت الکترونیکی 40
الف- خزانهداری الکترونیکی 40
ب - فراهمسازی الکترونیکی 41
ج - مالیات الکترونیکی 41
د- گمرک الکترونیکی 42
هـ- خدمات الکترونیکی 42
4-6- فعالیت های لجستیکی 43
الف- امور گمرکی 43
ب - حمل و نقل 44
ج – انرژی 46
د - شبکه پستی 46
4-7- فعالیتهای تشویقی 48
5. خلاصه و نتیجه گیری 50
فهرست جداول
عنوان شماره صفحه
جدول (1) عناصر کلیدی راهبردهای ملی تجارت الکترونیکی کشورهای مختلف 3
جدول (2): تقسیم وظایف برای ایجاد و توسعه تجارت الکترونیکی در کشور براساس سیاست نامه تجارت الکترونیکی 7
جدول(3) : وضعیت شبکه مخابراتی در کل کشور در سالهای مختلف 22
جدول (4): وضع موجود شمارههای آنالوگ شبکه ثابت کشور از سال 1376 الی 1382 22
جدول (5): مشترکین خطوط پرسرعت دیتا 23
جدول (6): وضعیت ارتباطات بینالملل دیتا 23
جدول (7): نگاهی کلی به وضعیت بخش مخابرات در دورههای گذشته و همچنین هدف برنامه سوم توسعه و عملکرد چهار ساله اول برنامه 23
جدول (8): خلاصه عملکرد بانکهای کشور در سال 1382 37
جدول (9): فعالیت پروازی طی دوره 82- 1376 45
جدول (10): اطلاعات اساسی و پایه ای در کل شبکه پستی طی سالهای مختلف 47
پیشگفتار
امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات محور توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورهای مختلف قرار گرفته است. تجارت الکترونیکی یکی از نمودهای عینی انقلاب فناوری اطلاعات و ارتباطات در عرصههای اقتصادی است. ظهور اینترنت و تجاری شدن آن در دهههای اخیر شیوههای سنتی تجارت را متحول نموده است. تجارت الکترونیکی انقلابی در شیوهها و رویههای تجاری گذشته ایجاد کرده و سرعت و صرفهجویی را در بهترین وجه جامه عمل پوشانده است. در محیط الکترونیکی فاصلههای جغرافیایی و محدودیتهای زمانی و مکانی منتفی و مبادلات تجاری بر پایه اطلاعات الکترونیکی انجام میشود. تجارت الکترونیکی با رفع موانع فراروی تجارت بینالملل روند تجارت جهانی را تسریع مینماید. تجارت الکترونیکی از مزایا و پیامدهای اقتصادی مهمی از قبیل گسترش بازار، کاهش قیمت منابع تولید، ارتقای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
انقلاب صنعتى
از مهمترین پدیدههاى تحققیافته در اواخر قرن هجدهم میلادی، در روند تکامل نظام سرمایهدارى در کشورهاى اروپائی، باید از اختراع ماشین و ورود آن در روند تولید کالا در مؤسسات و شکلگیرى انباشت سرمای نام برد.
ترقى علمى و فنى و نفوذ ماشینیزم در امور اقتصادی، همانا جایگزینى منابع نیروى بىجان (بازوى مکانیکى و ماشینی) با منابع نیروى جاندار (بازوى انسانی) را به ارمغان آورد.
در اول قرن نوزدهم میلادى چند دستگاه ماشین بافندگى بیش از بیست برابر بافنده دستى و یک دستگاه ماشین ریسندگى دویست برابر چرخ ریسندگى معمولى تولید مىکردند. از ۱۷۵۰ تا ۱۸۳۰ میلادى ماشینى شدن ریسندگى در انگلستان میزان بهرهورى را تا ۳۰۰ برابر افزایش داد. )دکتر ستارىفر،فصل نامهٔ تأمیناجتماعی، سال اول شماره اول،تابستان۱۳۷۸، مؤسسه عالى پژوهش تٔامین اجتماعی، صفحه ۳۳ و ۳۴(
انقلاب صنعتى در غرب میزان ثروت ملى و قدرت خرید مردم را افزایش داد. این انقلاب، ضمن تأمین اشتغال بخش وسیعى از جمعیت و ارتقاء سطح درآمد سرانه، و گسترش تولید انبوه باعث شد ابتدا انگلستان و سپس آلمان، بلژیک، فرانسه به جرگه کشورهاى صنعتى پیوستند و بهتدریج مجموع اروپاى غربى به منطقهاى صنعتى تبدیل گردید. )دکتر ستارىفر، فصل نامهٔ تأمیناجتماعی، سال اول شماره اول،تابستان۱۳۷۸، مؤسسه عالى پژوهش تٔامین اجتماعی، صفحه ۳۳ و ۳۴(
انقلاب صنعتى در کشورهاى اروپائى این پىآمدها را دربر داشت:
- گسترش مراکز صنعتی.
- گسترش شهرها.
- تولید انبوه.
- تنوع کالائی.
- ارتقاء بهرهورى نیروى کار.
- گسترش بازار و پیدایش طبقه کارگر.
با گسترش و نفوذ ماشین در فعالیتهاى اقتصادی، تضاد میان صاحبان سرمایه (صاحبان بازوى مکانیکى و ماشینی) و صاحبان نیروى کار متجلىتر شد و نظریهپردازان جدیدى در قالب مکاتب سوسیالیسم تخیلى (نظیر پرودون و سن سیمون) پدیدار شدند و بهتدریج با نقد همهجانبه سرمایهدارى و تضاد مقوله کار و سرمایه مطرح گردید.
بهتدریج روابط بین کارگر و کارفرما در قالب اشکال حقوقى و قراردادهاى اجتماعى تکامل یافت و کارگاهها و کارخانهها از چارچوب خشک واحدهاى فنى و اقتصادى بهصورت مؤسسات و سازمانهاى اجتماعی-انسانى مورد توجه اندیشمندان قرار گرفتند.
این عصر را دوران گذار از نظام مانوفاکتورى (تولید دستی) به نظام تولید ماشینى و صنعتى در مقیاس وسیع و گسترده مىدانند.
ابداع و اختراع ماشینهاى جدید و پدید آمدن شیوههاى نوین در امر تولید کالا و ارائه خدمات تنها عوامل مؤثر در رشد و توسعه اقتصاد صنعتى در جهان غرب نمىباشند، بلکه گسترش سازمان اجتماعى کار و برقرارى سیستم تشکیلاتى و روابط سازمانى منطقی، بهرهگیرى از نیروى انسانى متخصص، تراکم و انباشت سرمایه و بهکارگیرى و تلفیق معقول و اصولى این عوامل در فرآیند تولید کالا را نیز باید از فاکتورها و عوامل مؤثر در رشد سرمایهدارى صنعتى در غرب بهحساب آورد.
رشد سرمایهدارى صنعتى در غرب، در واقعیت امر با افزایش کمى مؤسسات و سازمانهاى گوناگون در زمینههاى مختلف تولیدات بزرگ صنعتى و ارائه خدمات همراه بود.
در عین حال برقرارى روابط آهنین در تشکیلات و سازمانهاى منظم با مقررات و ضوابط منطقی، تکامل کیفى سازمان اجتماعى کار و تقسیم کار در اجزاء گوناگون و مشخص، برقرارى سلسله مراتب، بهرهگیرى از اسلوبهاى علمى و فنی، برنامهریزى و هماهنگى انسانها با ابزار، وسایل و تجهیزات مدرن، همه و همه اشکال کمى و مضامین کیفى مقولات سازمان و مدیریت را بیش از پیش گسترش دادند.
سرپرستى و نظارت با شکل و محتواء استبدادی، اولین شکل مدیریت در بنگاهها و سازمانهاى صنعتى و خدماتى در نظام سوداگرى صنعتى غرب بود که نظیر اشکال پیشین نظارت و سرپرستی، توسط مالکان ابزار تولید (یعنى سرمایهداران) انجام مىگرفت. چهار ویژگى عمده اینگونه مؤسسات کوچک عبارت بودند از:
۱. تلفیق مالکیت و مدیریت.
۲. متخصص بودن مدیر در اداره مؤسسه.
۳. کوچک بودن سازمان.
۴. سطح نازک تکنولوژی.
با فزونىیافتن دامنه فعالیت مؤسسات و سازمانهاى تولیدى و تخصصى و پیچیده شدن فعالیتهاى درونى و برونى این سازمانها، مجموعه مسائلى را پیش آوردند که دیگر سرپرستى و هدایت و مدیریت اینگونه سازمانها در حد توان مالکین مؤسسات نبود.
این روند ضرورتاً به تفکیک امر مدیریت از مالکیت انجامید. بهتدریج نقش سرپرستى و مدیریت در سازمانهاى بزرگ صنعتى و خدماتى بهعدهاى از کارکنان متخصص و باتجربه سپرده مىشود که هماهنگی، سازماندهى و برنامهریزى تولیدى و خدماتى سازمانها را از یک سو و کنترل و نظارت بروکراتیک را از سوى دیگر عهدهدار مىشوند. مجموعه این کادرهاى مطلع، مجرب و متخصص یعنى سرپرستان و مدیران، یک نظام یا نهاد مدیریت صنعتی را در سازمانها بهوجود مىآورند.
فرآیند تکامل اقتصاد صنعتى در غرب که با ورشکستگى و نابودى بنگاههاى کوچک همراه بود، شرایط لازم براى تراکم گسترده سرمایه و اختلاط و ادغام چندین بنگاه تولیدى و تبدیل آنها به شرکتهاى بزرگ انحصارى (در مقیاس ملى و بینالمللی) را فراهم مىآورد.
این پدیده در نوع خود ویژگىهاى جدیدى به سازمانها مىدهد و عرصه فعالیت و اعمال مدیریت را بیش از گذشته مىدهد و بدین ترتیب شاخههاى تخصصى متعددى در زمینه مدیریت سازمانها پدید مىآیند. نظیر مدیریت فنى و تولیدی-مدیریت تدارکات و انبارداری، حمل و نقل، فروش، امور خدماتی، امور مالى و حسابدارى و بهویژه مدیریت نیروى انسانی، مدیریت بازرگانی، مدیریت دولتى و...