واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد منجى موعود و ما

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 11 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

«منجى موعود» و مااشاره :در آخرین روزهاى بهمن‏ماه سال 82 (82/11/24) کنفرانس »موعود ادیان« به همت مرکز اسلامى انگلستان و مشارکت نزدیک »مرکز گفت‏وگوى ادیان انگلستان« و »نمایندگى فرهنگى جمهورى اسلامى ایران« در شهر »لندن« برگزار شد.در این نشست صمیمى که جمعى از صاحب‏نظران در این موضوع از کشورهاى انگلستان، مصر، ایران و... به‏عنوان سخنران شرکت کرده بودند موضوعات مختلفى چون »منجى‏گرایى، مهدویت، موعود در آئین مسیحیت و...« مورد بحث و مطالعه واقع شد.آقایان »سیدنى شیپتون (مدیر اجرایى مؤسسه مرکز گفت‏وگوى ادیان انگلستان)، سر زیگموند استرانبرگ (رئیس بنیاد گفت‏وگوى ادیان)، مارکوس برى بروک (رئیس مرکز کلیساى آکسفورد)، دکتر زکى بداوى از مصر و آیت‏اللَّه شیخ محسن اراکى (رئیس مرکز اسلامى انگلستان)، آیت‏اللَّه امامى کاشانى و اسماعیل شفیعى‏سروستانى (مدیر مسؤول مؤسسه فرهنگى موعود) در زمره شرکت‏کنندگان اصلى و مدعو بودند. کنفرانس در دو نوبت و به صورت مجزا با حضور جمعى از اندیشمندان و فضلاى انگلیسى، ایرانى و پاکستانى برگزار شد.مجموعه مقالات این کنفرانس در قالب یک جلد کتاب از سوى مرکز اسلامى انگلستان منتشر خواهد شد.برگزارى این کنفرانس و طرح »موعود ادیان« در یک کشور اروپایى حکایت از بروز حساسیت و تعلق خاطر عموم ملل به وقایع آخرالزمان دارد و ضرورت برنامه‏ریزى جدى مراکز فعال فرهنگى وابسته به جمهورى اسلامى را متذکر مى‏شود.در حاشیه کنفرانس نیز گفت‏وگوها و نشستهاى جنبى سخنرانان و جلسات پرسش و پاسخ جلب‏نظر مى‏کرد.موعود، ضمن قدردانى از برگزارکنندگان این نشست فرهنگى، ضرورت انتشار مباحث ویژه مهدوى را به زبانهاى مختلف و با ادبیات مناسب متذکر مى‏شود.آنچه درپى مى‏آید خلاصه‏اى از متن سخنرانى اسماعیل شفیعى‏سروستانى مدیر مسؤول مجلات موعود و موعودجوان در کنفرانس مزبور است. امید که مقبول طبع خوانندگان موعود واقع شود.ان‏شاءاللَّهگفت‏وگو از »موعود ادیان« و منجى آخرالزمان، گفت‏وگویى است دیرین، با عمرى به درازاى خلقت انسان و سکناى او در عرصه خاک. این تاریخ بلند از یک سو و اشتراک آن در میان همه اقوام و ملل، از دیگرسو حکایت از ذاتى بودن این معنا در نوع انسان دارد و شاید بتوان به مدد این باور مشترک و انتظارى که مصادیق آن را در میان آراء، اقوال و حتى اساطیر اقوام مختلف ساکن در گستره زمین مى‏توان برشمرد انسان را »موجودى منتظر« تعریف کرد.این »موجود منتظر« که اتفاقاً همین تعریف او را از سایر موجودات متمایز ساخته است در گذار از شرایط مختلف تاریخى و فراز و نشیبهاى حیات همواره در تلاش براى گذار از »وضع موجود« و فراهم آوردن »وضعى مطلوب« گونه‏هاى مختلف »فرهنگها« و »تمدنها« را به نمایش گذارده است.تولد و حیات »تمدنها« انعکاس این تمناى بزرگ است چنانکه رویگردانى بشر از بسیارى از فرهنگها، ایدئولوژیها، نظریه‏ها و... نیز نشان از آن دارد که هیچیک به تمامى قادر به ارضاى انسان و پاسخگویى به تمناى درونى او نبوده‏اند. به عبارت دیگر، انسان از همه آنچه که حقیقتاً نمى‏تواند پاسخگوى تمناى دستیابى او به »عدالت«، »آزادگى«، »اخلاق« و بهره‏مندى عادلانه از نعمتهاى خدا باشد، دست شسته و بر شاهراه انتظار چشم به آینده‏اى برتر دوخته است. جالب توجه آنکه همه مدعیان نجات بشر، سعادتمندى، رفاه و امنیت نیز با اشاره به همین »میل و تمناى« مشترک، امکان ماندن، بهره‏کشى و سوء استفاده از طبیعت زلال و صاف انسانها را پیدا کرده‏اند.»موعود ادیان« نه یک پندار و یا خرافه و نه حاصل و محصول روزگار سخت زندگى و عکس‏العملهاى روانى و احساسى بلکه، واقعیتى است که ریشه در جان انسان دارد. از یک سو خرد انسانى و از دیگر سو بیان مشترک همه پیامبران الهى، تمامى حکیمان فرزانه، قدیسان آزاده و ادبیات همه اقوام و ملل این نکته را تأیید کرده و بدان صحه مى‏گذارد. چه، هیچ انسانى در شرایط طبیعى ضرورت دستیابى به عدالت سلامتى، رفاه، عدالت، امنیت و برخوردارى مشترک از نعمتهاى عالم را منکر نمى‏شود، هیچ صاحب عقل و خردى نیز ضرورت تجربه کامل‏ترین رتبه و سطح از اینهمه نعمتها را رد نمى‏کند. چه، بدون ظهور و بروز این درجه از کمال همه مجاهدتهاى انبیا، کوشش مصلحان و رشادت سلحشوران ابتر و رها مى‏ماند و یأس و نومیدى بر تمامى ساحتهاى اخلاقى و روحى سایه مى‏افکند و انسان به تمام معنى از کارکرد حقیقى دور مى‏افتد. به آن مى‏ماند که کسى ظهور و بروز »کمال« در ثمره‏هاى زمین و گیاهان و جانوران را منکر شود و آن را امرى وهمى و غیر واقعى فرض کند. از همینجاست که عرض مى‏کنم »انتظار فرا رسیدن روز مقدس ظهور موعود ادیان«، انتظار فرا رسیدن روز کمال انسان است. موجودى که برتر و شایسته‏تر از همه نباتات و جانوران و اشرف آنها خلق شده است. این معنا حامل قوى‏ترین انگیزه و پشتوانه بزرگ‏ترین اراده براى زیستن، سالم ماندن، مجاهده و تلاش براى بیرون‏راندن همه نشانه‏هاى تباهى از ساحت زندگى و مناسبات فردى و اجتماعى است. شاید از همین جهت و به دلیل همین پتانسیل قوى است که همواره دشمنان بشر، استعمارگران و سرمایه‏داران طالب قدرت و سیطره، سعى در نفى و انکار این ایده و ملوث ساختن آن با مفروضاتى بى‏پایه کرده‏اند تا حقیقت و واقعیتى بزرگ و انسان‏ساز را خرافه‏اى ضعیف جلوه‏گر سازند و از این طریق امکان ادامه حیات و سیطره خود را فراهم نمایند.جان مایه و »روح« همه آثار ماندگار فرهنگى، همه ادب و ادبیات سترگ و جاودان ملل، همه تابلوهاى نقاشان آرمانگرا و همه داستانهاى مانده از سلحشوران نام‏آور، مدیون این بخش از حقیقت آدمى است چنانکه همه آثارى که به نوعى اسبابِ ماندن در بى‏اخلاقى، دنیاپرستى، ابتذال و دورى از معنا و معنویت را فراهم آورده‏اند محصول غفلت، غیبت و دورى جستن آگاهانه و ناآگاهانه از این امرند.آیا تقدس‏زادیى از عالم و آدم، غلبه ماتریالیسم، اصالت یافتن سودپرستى و واماندگى انسان معاصر در بهره‏مندیهاى صرفاً مادىِ جسمى و جنسى که جملگى طى چند قرن اخیر موجبات بروز شکافهاى طبقاتى، بحرانهاى زیست محیطى، جنگهاى خانمانسوز، فاصله عمیق میان کشورهاى برخوردار و عقب‏مانده، توسعه فساد اخلاقى و امثال اینها را فراهم ساخته علتى جز غفلت از این وجه از حقیقت و وجود انسان دارد؟سکولاریزه کردن همه فرهنگها و تمدنهاى کهن و ارائه تفاسیر صرفاً مادى از معتقدات اقوام و ملل و سلب حیثیت معنوى از انسان و طبیعت، همه اسباب لازم را براى خلع سلاح شدن انسان از معنا و معنویت و بى‏پناه ماندن او در وقت غلبه بحرانها و هوسها مهیا کرده است. از همین روست که انسانِ بى‏پناه معاصر، پناه آوردن به افیون و مواد تخدیرکننده روان و یا تن دادن به ابتذال را پا به پاى جدالى خانمان برانداز براى دستیابى به ثروت و قدرت پیشه خود ساخته است تا شاید از این طریق دمى بى‏خبرى و یا آسودگى موقتى و البته آسیب‏پذیر و میرا را نصیب خود سازد.این امر همه شرایط لازم را براى بروز انفعال و تأثیرپذیرى انسان معاصر فراهم کرده است؛ شرایطى که سود اصلى را نصیب شیطان، دجال‏صفتان و حامیان و مبلغان آنان ساخته و روحیه مقاومت، مجاهده و



خرید و دانلود تحقیق در مورد منجى موعود و ما


تحقیق در مورد منجى موعود و ما

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 11 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

«منجى موعود» و مااشاره :در آخرین روزهاى بهمن‏ماه سال 82 (82/11/24) کنفرانس »موعود ادیان« به همت مرکز اسلامى انگلستان و مشارکت نزدیک »مرکز گفت‏وگوى ادیان انگلستان« و »نمایندگى فرهنگى جمهورى اسلامى ایران« در شهر »لندن« برگزار شد.در این نشست صمیمى که جمعى از صاحب‏نظران در این موضوع از کشورهاى انگلستان، مصر، ایران و... به‏عنوان سخنران شرکت کرده بودند موضوعات مختلفى چون »منجى‏گرایى، مهدویت، موعود در آئین مسیحیت و...« مورد بحث و مطالعه واقع شد.آقایان »سیدنى شیپتون (مدیر اجرایى مؤسسه مرکز گفت‏وگوى ادیان انگلستان)، سر زیگموند استرانبرگ (رئیس بنیاد گفت‏وگوى ادیان)، مارکوس برى بروک (رئیس مرکز کلیساى آکسفورد)، دکتر زکى بداوى از مصر و آیت‏اللَّه شیخ محسن اراکى (رئیس مرکز اسلامى انگلستان)، آیت‏اللَّه امامى کاشانى و اسماعیل شفیعى‏سروستانى (مدیر مسؤول مؤسسه فرهنگى موعود) در زمره شرکت‏کنندگان اصلى و مدعو بودند. کنفرانس در دو نوبت و به صورت مجزا با حضور جمعى از اندیشمندان و فضلاى انگلیسى، ایرانى و پاکستانى برگزار شد.مجموعه مقالات این کنفرانس در قالب یک جلد کتاب از سوى مرکز اسلامى انگلستان منتشر خواهد شد.برگزارى این کنفرانس و طرح »موعود ادیان« در یک کشور اروپایى حکایت از بروز حساسیت و تعلق خاطر عموم ملل به وقایع آخرالزمان دارد و ضرورت برنامه‏ریزى جدى مراکز فعال فرهنگى وابسته به جمهورى اسلامى را متذکر مى‏شود.در حاشیه کنفرانس نیز گفت‏وگوها و نشستهاى جنبى سخنرانان و جلسات پرسش و پاسخ جلب‏نظر مى‏کرد.موعود، ضمن قدردانى از برگزارکنندگان این نشست فرهنگى، ضرورت انتشار مباحث ویژه مهدوى را به زبانهاى مختلف و با ادبیات مناسب متذکر مى‏شود.آنچه درپى مى‏آید خلاصه‏اى از متن سخنرانى اسماعیل شفیعى‏سروستانى مدیر مسؤول مجلات موعود و موعودجوان در کنفرانس مزبور است. امید که مقبول طبع خوانندگان موعود واقع شود.ان‏شاءاللَّهگفت‏وگو از »موعود ادیان« و منجى آخرالزمان، گفت‏وگویى است دیرین، با عمرى به درازاى خلقت انسان و سکناى او در عرصه خاک. این تاریخ بلند از یک سو و اشتراک آن در میان همه اقوام و ملل، از دیگرسو حکایت از ذاتى بودن این معنا در نوع انسان دارد و شاید بتوان به مدد این باور مشترک و انتظارى که مصادیق آن را در میان آراء، اقوال و حتى اساطیر اقوام مختلف ساکن در گستره زمین مى‏توان برشمرد انسان را »موجودى منتظر« تعریف کرد.این »موجود منتظر« که اتفاقاً همین تعریف او را از سایر موجودات متمایز ساخته است در گذار از شرایط مختلف تاریخى و فراز و نشیبهاى حیات همواره در تلاش براى گذار از »وضع موجود« و فراهم آوردن »وضعى مطلوب« گونه‏هاى مختلف »فرهنگها« و »تمدنها« را به نمایش گذارده است.تولد و حیات »تمدنها« انعکاس این تمناى بزرگ است چنانکه رویگردانى بشر از بسیارى از فرهنگها، ایدئولوژیها، نظریه‏ها و... نیز نشان از آن دارد که هیچیک به تمامى قادر به ارضاى انسان و پاسخگویى به تمناى درونى او نبوده‏اند. به عبارت دیگر، انسان از همه آنچه که حقیقتاً نمى‏تواند پاسخگوى تمناى دستیابى او به »عدالت«، »آزادگى«، »اخلاق« و بهره‏مندى عادلانه از نعمتهاى خدا باشد، دست شسته و بر شاهراه انتظار چشم به آینده‏اى برتر دوخته است. جالب توجه آنکه همه مدعیان نجات بشر، سعادتمندى، رفاه و امنیت نیز با اشاره به همین »میل و تمناى« مشترک، امکان ماندن، بهره‏کشى و سوء استفاده از طبیعت زلال و صاف انسانها را پیدا کرده‏اند.»موعود ادیان« نه یک پندار و یا خرافه و نه حاصل و محصول روزگار سخت زندگى و عکس‏العملهاى روانى و احساسى بلکه، واقعیتى است که ریشه در جان انسان دارد. از یک سو خرد انسانى و از دیگر سو بیان مشترک همه پیامبران الهى، تمامى حکیمان فرزانه، قدیسان آزاده و ادبیات همه اقوام و ملل این نکته را تأیید کرده و بدان صحه مى‏گذارد. چه، هیچ انسانى در شرایط طبیعى ضرورت دستیابى به عدالت سلامتى، رفاه، عدالت، امنیت و برخوردارى مشترک از نعمتهاى عالم را منکر نمى‏شود، هیچ صاحب عقل و خردى نیز ضرورت تجربه کامل‏ترین رتبه و سطح از اینهمه نعمتها را رد نمى‏کند. چه، بدون ظهور و بروز این درجه از کمال همه مجاهدتهاى انبیا، کوشش مصلحان و رشادت سلحشوران ابتر و رها مى‏ماند و یأس و نومیدى بر تمامى ساحتهاى اخلاقى و روحى سایه مى‏افکند و انسان به تمام معنى از کارکرد حقیقى دور مى‏افتد. به آن مى‏ماند که کسى ظهور و بروز »کمال« در ثمره‏هاى زمین و گیاهان و جانوران را منکر شود و آن را امرى وهمى و غیر واقعى فرض کند. از همینجاست که عرض مى‏کنم »انتظار فرا رسیدن روز مقدس ظهور موعود ادیان«، انتظار فرا رسیدن روز کمال انسان است. موجودى که برتر و شایسته‏تر از همه نباتات و جانوران و اشرف آنها خلق شده است. این معنا حامل قوى‏ترین انگیزه و پشتوانه بزرگ‏ترین اراده براى زیستن، سالم ماندن، مجاهده و تلاش براى بیرون‏راندن همه نشانه‏هاى تباهى از ساحت زندگى و مناسبات فردى و اجتماعى است. شاید از همین جهت و به دلیل همین پتانسیل قوى است که همواره دشمنان بشر، استعمارگران و سرمایه‏داران طالب قدرت و سیطره، سعى در نفى و انکار این ایده و ملوث ساختن آن با مفروضاتى بى‏پایه کرده‏اند تا حقیقت و واقعیتى بزرگ و انسان‏ساز را خرافه‏اى ضعیف جلوه‏گر سازند و از این طریق امکان ادامه حیات و سیطره خود را فراهم نمایند.جان مایه و »روح« همه آثار ماندگار فرهنگى، همه ادب و ادبیات سترگ و جاودان ملل، همه تابلوهاى نقاشان آرمانگرا و همه داستانهاى مانده از سلحشوران نام‏آور، مدیون این بخش از حقیقت آدمى است چنانکه همه آثارى که به نوعى اسبابِ ماندن در بى‏اخلاقى، دنیاپرستى، ابتذال و دورى از معنا و معنویت را فراهم آورده‏اند محصول غفلت، غیبت و دورى جستن آگاهانه و ناآگاهانه از این امرند.آیا تقدس‏زادیى از عالم و آدم، غلبه ماتریالیسم، اصالت یافتن سودپرستى و واماندگى انسان معاصر در بهره‏مندیهاى صرفاً مادىِ جسمى و جنسى که جملگى طى چند قرن اخیر موجبات بروز شکافهاى طبقاتى، بحرانهاى زیست محیطى، جنگهاى خانمانسوز، فاصله عمیق میان کشورهاى برخوردار و عقب‏مانده، توسعه فساد اخلاقى و امثال اینها را فراهم ساخته علتى جز غفلت از این وجه از حقیقت و وجود انسان دارد؟سکولاریزه کردن همه فرهنگها و تمدنهاى کهن و ارائه تفاسیر صرفاً مادى از معتقدات اقوام و ملل و سلب حیثیت معنوى از انسان و طبیعت، همه اسباب لازم را براى خلع سلاح شدن انسان از معنا و معنویت و بى‏پناه ماندن او در وقت غلبه بحرانها و هوسها مهیا کرده است. از همین روست که انسانِ بى‏پناه معاصر، پناه آوردن به افیون و مواد تخدیرکننده روان و یا تن دادن به ابتذال را پا به پاى جدالى خانمان برانداز براى دستیابى به ثروت و قدرت پیشه خود ساخته است تا شاید از این طریق دمى بى‏خبرى و یا آسودگى موقتى و البته آسیب‏پذیر و میرا را نصیب خود سازد.این امر همه شرایط لازم را براى بروز انفعال و تأثیرپذیرى انسان معاصر فراهم کرده است؛ شرایطى که سود اصلى را نصیب شیطان، دجال‏صفتان و حامیان و مبلغان آنان ساخته و روحیه مقاومت، مجاهده و



خرید و دانلود تحقیق در مورد منجى موعود و ما


مقاله. منجی در دین زرتشت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

منجی در دین زرتشت

اهمیت‏بررسی نجاتبخشی در ادیان، به دلیل افزایش گرایش بشر معاصر به پدیده دین است. یکی از علل اصلی این گرایش، ارائه تصویری امید بخش و نورانی از آینده بشر، توسط ادیان آسمانی است.

محور اصلی بحث در مقاله حاضر، ظهور منجی آخر الزمان است که در متون کهن زرتشتی از آن به سوشیانس، یعنی سود دهنده و خیر خواه، تعبیر می‏شود. این برگزیده الهی، زمانی که جهان آکنده از تباهی ها شود، در بخش مرکزی زمین ظهور خواهد کرد. سوشیانس از فرزندان زرتشت است که نطفه‏اش به شیوه معجزه‏آسایی در دریاچه نگهداری می‏شود و مادر او دوشیزه‏ای است از نژاد زرتشت پیامبر. این شخصیت‏الهی‏درصفات‏و ویژگیها شباهت‏خاصی به زرتشت پیامبر خواهد داشت.

در پایان مقاله به شباهتهایی اشاره شده است که در متون دینی اسلام و زرتشت، میان حضرت مهدی‏«عجل‏الله تعالی فرجه‏الشریف‏» و سوشیانس وجود دارد.

کلید واژه‏ها: ادیان، اسلام، زرتشت، منجی آخر الزمان، مهدی، سوشیانس.

دل‏بستن به جهانی روشن و نورانی و خالی از هرگونه ظلم و ستم، تشکیل اجتماعی که معیارهای معنوی و انسانی بر آن حاکم باشد و رسیدن به جامعه‏ای که در آن ستمگری‏وستمدیدگی‏و زور و زورمداری بر مردم و سرنوشت آنان معنا و مفهومی نداشته باشد، در پس این جهان پر هرج و مرج و آکنده از ظلم و استثمار، از آمال و آرزوهای دیرینه انسان بوده و هست.

اندیشه جامعه آرمانی در آثار اندیشمندان و فلاسفه بزرگ نیز مشهود است. از زمانی که افلاطون مدینه فاضله را پایه‏گذاری کرد، تا قرنها بعد که مساله مسیانیسم، (اصل اعتقاد جامعه به موعود و اینکه هر جامعه‏ای در نهاد خویش، این اعتقاد را به عنوان عکس‏العمل طبیعی و فطری دارد.)

مطرح گردید، جلوه‏های گوناگون اعتقاد به مساله نجاتبخشی و ظهور منجی در دوره پایانی زندگی بشر، نزد متفکران نمودار گشت.

اندیشه نجاتبخشی و ظهور نجات دهنده‏ای که در دوره پایانی این جهان، نظامی منطبق با قانونهای الهی برقرار سازد، در ادیان وجود داشته است و نه تنها جنبه خیالی ندارد، بلکه وجه‏مشترک همه ادیان الهی است و به تصریح ادیان، تحقق این نظام، ثمره کوشش برگزیدگان خدا و مردان حقی است که به زندگی بشر سرگشته و وامانده، رنگی نو می‏بخشند.

در دین مبین اسلام تصریح شده است که آینده از آن مستضفان است و به عقیده شیعیان، حضرت مهدی‏«عجل‏الله تعالی فرجه‏الشریف‏» برای استقرار جهانی آراسته به همه فضایل و عاری از هرگونه زشتی و پلیدی پیکار می‏کند تا به وعده الهی تحقق عینی بخشد که جاء الحق و ذهق‏الباطل.

در آیین زرتشت نیز سوشیانسها رسالت تحقق بخشی عدالت در جهان آینده را برعهده دارند؛ زرتشت، نوید آمدن منجی در دوره پایانی جهان را داده است. دین زرتشت‏یکی از ادیان الهی است. قرآن کریم و نیز فرموده‏های پیامبراکرم‏«صلی الله علیه وآله‏» مؤید این مطلب است. در آیه شریفه ان الذین آمنوا و الذین هادوا و الصابئین و النصارى و المجوس و الذین اشرکوا ان الله یفصل بینهم یوم القیامه ؛ منظور از مجوس زرتشتیان می‏باشند؛ خداوند تکلیف ایمان آورندگان و پیروان را از کسانی که مشرک هستند، جدا می‏داند.

پیامبر اکرم‏«صلی الله علیه وآله‏» نیز زرتشت (مجوس)را اهل کتاب‏دانسته و فرموده‏اند: «ایشان پیامبری داشتند که او را کشتند و کتابی نیز داشتند که آن را سوزاندند.»

پورداوود, زنده کننده زبانهای ایران باستان که کتاب یشت‏ها را نیز به رشته تحریر درآورده در مقدمه گاتها و سروده‏های زرتشت آورده است:

تحقیقا نمی‏دانیم محل ولادت و زمان زندگی زرتشت‏کجا و کی بوده است؟ برای اینکه، زرتشت متعلق به زمان بسیار قدیم است که دست تاریخ به آستان بلند آن نمی‏رسد.

درباره عصر زرتشت، اختلاف آرا و روایات تاریخی بسیار زیاد است‏بطوری که اقوال بین سال 600 تا 6000 قبل از میلاد مسیح در نوسان است.

موافق روایات عامیانه زرتشتیان، زرتشت در حدود 660 ق.م به دنیا آمد و در سال 583 ق.م در سن هفتاد سالگی بهنگام هجوم لشگر «ارجاسب تورانی‏» در آتشکده بلخ کشته شد.

در میان کتب زرتشتیان، گاتها یا سروده‏های زرتشت، قدیمی‏ترین و معتبرترین آنهاست و بعد از آن، اوستا شامل دستورها و فرمانهای زندگی است. کتاب بندهش که در قرن سوم هجری نوشته شده، در مورد مساله «منجی‏»، نظریه‏هایی چون نظریات شیعه دارد، در حالی که در اوستا این موارد به چشم نمی‏خورد.

بعد از گسترش اسلام در ایران، گروهی به دین زرتشت‏باقی ماندند که عده‏ای از آنان به هندوستان مهاجرت کردند و عده‏ای دیگر تحت‏حکومت اسلامی ماندند و جزیه پرداختند. به مرور زمان آداب و رسوم و خط و زبان اوستا به سبب دشواری رو به فراموشی گذاشت تا جایی که فقط چند نفر به راز و رمز و خط اوستا آگاهی داشتند. با اوج هضت‏خاورشناسی ، «انکتیل دو پرون‏» فرانسوی به هند رفت و با زحمت فراوان و خط اوستا و پهلوی را آموخت ؛ حدود دویست‏سال پیش، او نخستین ترجمه اوستا را در سه جلد بزرگ به زبان فرانسه نوشت و از آن پس زرتشتیان هم شروع به تحقیق کردند.

اوستا شامل دو بخش اوستای گاهانی و اوستای جدید می‏باشد ؛ لذا تحقیق پیرامون منجی در دین زرتشت از هر دو بخش اوستا و نیز دیگر کتب معتبر زرتشتیان انجام شده است.

مسلم این است که اعتقاد به ظهور نجات بخش در دین زرتشت وجود دارد, نجات دهنده از خاندان نبوت و از فرزندان زرتشت است و اصولا شخصیتی الهی و آسمانی دارد و در صفات و ویژگیها به پیامبر و دین آور آغازین شبیه و جامع همه خصوصیات اوست. در اوستا می‏خوانیم که: «فروهرهای نیک توانای پرهیزگاران را که 99999 تای آنها از نطفه زرتشت پاسبانی می‏کنند، می‏ستاییم.»

هرمزد، سرور جهان هستی منتظران را به نجات دهنده‏ای که خواهد فرستاد، چنین نوید می‏دهد: «کسی که در این راه با دیوان و مردمان، که به نوبه خود با او (زرتشت) مخالفت می‏کنند، ستیز کرده است ؛ یعنی از آن مردمی است که به او (زرتشت) وفا دارند چنین کسی با دینش (وجدانش) تو را دوست، برادر یا پدر است، اهورامزدا سرور خانه، ما را نجات خواهد داد.»

نام منجی دین زرتشت، سوشیانس یا سوشیانت است. این واژه در اوستای گاهانی و اوستای جدید، بصورت مفرد و جمع به کار رفته است که سودمند یا رهانندگان آیین خیر یا خیرخواهان جماعت معنی می‏شود.

... از این جهت‏سوشیانس نامیده خواهد شد (یعنی استوت ارت) زیرا که سراسر جهان مادی را سود دارد.

آنجا که زرتشت‏به پیامبری برگزیده می‏شود و با اهورا مزدا سخن می‏گوید، آمده است: «ای اهورا! آن راه منش نیک را که به من گفتی[بازنما] آن راه هموار و خوب ساخته شده راستی که روان "سوشیانسها" از آن به سوی پاداشی که به نیک اندیشان نوید داده شد، (پاداشی که بخشش توست) خواهند خرامید.»

سوشیانس آنجا که بصورت مفرد به‏کار رفته است، نامی است‏برای آخرین آفریده خداوند، آفریده‏ای از تبار نیکان و پرهیزگاران که فروهرش ستودنی است سوشیانس بصورت مفرد در واقع نام دیگر استوت ارت می‏باشد. اما سوشیانس در کاربرد جمع خود در اوستا به معنی نجات دهندگان، بیانگر نقش سوشیانسها در بازسازی جهان آینده‏است، آنان همان وظیفه‏ای را به عهده دارند که زرتشت داشت، آنان از نژاد زرتشت پیامبر و از نطفه اویند. این سوشیانسها عبارتند از: هوشیدر، هوشیدرماه و سوشیانس که از نطفه زرتشت هستند.

بنابراین سوشیانس به معنای خاص، کسی است که در پایان جهان ظهور خواهد کرد.

و آن که سوشیانس پیروزگر نام خواهد داشت و استوت ارت نیز نامیده خواهد شد، در بخش مرکزی زمین یعنی خونیره سوشیانس خواهد بود.

زرتشتیان قائل به ظهور سه منجی هستند که هریک به فاصله هزار سال از دیگری ظهور خواهند کرد که به ترتیب عبارتند از: «هوشیدر»، به معنی پروراننده قانون، و «هوشیدرماه‏» به معنی پروراننده نماز و نیایش، و «استوت ارت‏» آخرین منجی، که با آمدن او جهان نو می‏شود و رستاخیز می گردد و مردگان زنده می‏شوند و زندگان نیز عمری همیشگی خواهند داشت. چگونگی زاده شدن آنان به این نحو است که سه نطفه از زرتشت در آب دریاچه کیانسه یا هامون وجود دارد که تعدادی فروهر از آنها نگهبانی می‏کنند. زمان تولد هریک که فرا رسد، دوشیزه‏ای پانزده‏ساله برای شستن سر، به آب کیانسه وارد شود و آبستن گردد. سی سال به پایان هزاره چهارم، یعنى هزاره زرتشت پیامبر، دختری «نامی پد» نام در آب شستشو کند و به هوشیدر آبستن شود. سی سال پیش از پایان هزاره پنجم دختری «وه‏پد» نام در آب شستشو می‏کند و هوشیدر ماه از او زاده شود. و بالاخره سی سال به پایان هزاره ششم دختری «گواگ‏پد» نام در آب دریاچه شستشو می‏کند و به سوشیانس، آخرین موعود زرتشتی، آبستن می‏شود. این سه دختر پانزده سال کامل دارند که باردار می‏شوند و پیش و پس از آبستنی تا هنگام تولد فرزندشان با کسی همبستر نشده‏اند و در زمان بارداری، کسی جز خودشان از بارداری آنان آگاه نیست.

بارداری مادر سوشیانس شباهت زیادی به بارداری مادر حضرت مهدی‏«عجل‏الله تعالی فرجه‏الشریف‏» دارد. مادر حضرت مهدی‏«عجل‏الله تعالی فرجه‏الشریف‏» نیز دارای بارداری پنهان بود و آثار حمل در او آشکار نبود.

زمینه سازان قیام منجی ظهور بهرام ورجاوند و پشیوتن در دین زرتشت‏به عنوان زمینه سازان قیام منجی مطرح گردیده است و درست‏شبیه قیام خراسانی و قیام معروف یمانی قبل از ظهور حضرت حجت‏«عجل‏الله تعالی فرجه‏الشریف‏» می‏باشد. این دو تن، زمینه را برای آمدن "هوشیدر" آماده می‏کنند و نابسامانیها و آشوبهایی را که آرامش و آسایش را بر هم زده است، فرو می‏نشانند. خروج بهرام، مژده پایان شب سیاه و طلوع سپیده امید گروندگان راستکار و درست پیمانی است که سالها سرزنش بیدینان را تحمل کرده‏اند. او خواهد آمد تا دین زرتشت را سامان دهد. پشیوتن نیز یکی از بی مرگان جاودانه است که برای استحکام دین زرتشت قیام می‏کند. قیام پشیوتن، آخرین قیام نیکمردانه‏ای است که اندکی پیش از هزاره هوشیدر رخ می‏دهد و هدف او بازسازی دین و برپاداشتن آیینهای دینی و گسترش آموزشهای آن است.

وضعیت جهان در پایان هر یک از هزاره‏ها جهان در پایان هریک از هزاره‏ها جهانی است آکنده از تباهیها و پریشانیها ؛ جهان خرابی که در آن، همه کس و همه‏چیز راه نابودی می‏پیماید .

بی‏سامانی، سیه‏روزی، نابرابری، نامردمی و... گلوی همه را می‏فشارد و این همه گسیختگی و نابسامانی از نشانه‏های



خرید و دانلود مقاله. منجی در دین زرتشت


تحقیق: منجی در دین زرتشت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

منجی در دین زرتشت

اهمیت‏بررسی نجاتبخشی در ادیان، به دلیل افزایش گرایش بشر معاصر به پدیده دین است. یکی از علل اصلی این گرایش، ارائه تصویری امید بخش و نورانی از آینده بشر، توسط ادیان آسمانی است.

محور اصلی بحث در مقاله حاضر، ظهور منجی آخر الزمان است که در متون کهن زرتشتی از آن به سوشیانس، یعنی سود دهنده و خیر خواه، تعبیر می‏شود. این برگزیده الهی، زمانی که جهان آکنده از تباهی ها شود، در بخش مرکزی زمین ظهور خواهد کرد. سوشیانس از فرزندان زرتشت است که نطفه‏اش به شیوه معجزه‏آسایی در دریاچه نگهداری می‏شود و مادر او دوشیزه‏ای است از نژاد زرتشت پیامبر. این شخصیت‏الهی‏درصفات‏و ویژگیها شباهت‏خاصی به زرتشت پیامبر خواهد داشت.

در پایان مقاله به شباهتهایی اشاره شده است که در متون دینی اسلام و زرتشت، میان حضرت مهدی‏«عجل‏الله تعالی فرجه‏الشریف‏» و سوشیانس وجود دارد.

کلید واژه‏ها: ادیان، اسلام، زرتشت، منجی آخر الزمان، مهدی، سوشیانس.

دل‏بستن به جهانی روشن و نورانی و خالی از هرگونه ظلم و ستم، تشکیل اجتماعی که معیارهای معنوی و انسانی بر آن حاکم باشد و رسیدن به جامعه‏ای که در آن ستمگری‏وستمدیدگی‏و زور و زورمداری بر مردم و سرنوشت آنان معنا و مفهومی نداشته باشد، در پس این جهان پر هرج و مرج و آکنده از ظلم و استثمار، از آمال و آرزوهای دیرینه انسان بوده و هست.

اندیشه جامعه آرمانی در آثار اندیشمندان و فلاسفه بزرگ نیز مشهود است. از زمانی که افلاطون مدینه فاضله را پایه‏گذاری کرد، تا قرنها بعد که مساله مسیانیسم، (اصل اعتقاد جامعه به موعود و اینکه هر جامعه‏ای در نهاد خویش، این اعتقاد را به عنوان عکس‏العمل طبیعی و فطری دارد.)

مطرح گردید، جلوه‏های گوناگون اعتقاد به مساله نجاتبخشی و ظهور منجی در دوره پایانی زندگی بشر، نزد متفکران نمودار گشت.

اندیشه نجاتبخشی و ظهور نجات دهنده‏ای که در دوره پایانی این جهان، نظامی منطبق با قانونهای الهی برقرار سازد، در ادیان وجود داشته است و نه تنها جنبه خیالی ندارد، بلکه وجه‏مشترک همه ادیان الهی است و به تصریح ادیان، تحقق این نظام، ثمره کوشش برگزیدگان خدا و مردان حقی است که به زندگی بشر سرگشته و وامانده، رنگی نو می‏بخشند.

در دین مبین اسلام تصریح شده است که آینده از آن مستضفان است و به عقیده شیعیان، حضرت مهدی‏«عجل‏الله تعالی فرجه‏الشریف‏» برای استقرار جهانی آراسته به همه فضایل و عاری از هرگونه زشتی و پلیدی پیکار می‏کند تا به وعده الهی تحقق عینی بخشد که جاء الحق و ذهق‏الباطل.

در آیین زرتشت نیز سوشیانسها رسالت تحقق بخشی عدالت در جهان آینده را برعهده دارند؛ زرتشت، نوید آمدن منجی در دوره پایانی جهان را داده است. دین زرتشت‏یکی از ادیان الهی است. قرآن کریم و نیز فرموده‏های پیامبراکرم‏«صلی الله علیه وآله‏» مؤید این مطلب است. در آیه شریفه ان الذین آمنوا و الذین هادوا و الصابئین و النصارى و المجوس و الذین اشرکوا ان الله یفصل بینهم یوم القیامه ؛ منظور از مجوس زرتشتیان می‏باشند؛ خداوند تکلیف ایمان آورندگان و پیروان را از کسانی که مشرک هستند، جدا می‏داند.

پیامبر اکرم‏«صلی الله علیه وآله‏» نیز زرتشت (مجوس)را اهل کتاب‏دانسته و فرموده‏اند: «ایشان پیامبری داشتند که او را کشتند و کتابی نیز داشتند که آن را سوزاندند.»

پورداوود, زنده کننده زبانهای ایران باستان که کتاب یشت‏ها را نیز به رشته تحریر درآورده در مقدمه گاتها و سروده‏های زرتشت آورده است:

تحقیقا نمی‏دانیم محل ولادت و زمان زندگی زرتشت‏کجا و کی بوده است؟ برای اینکه، زرتشت متعلق به زمان بسیار قدیم است که دست تاریخ به آستان بلند آن نمی‏رسد.

درباره عصر زرتشت، اختلاف آرا و روایات تاریخی بسیار زیاد است‏بطوری که اقوال بین سال 600 تا 6000 قبل از میلاد مسیح در نوسان است.

موافق روایات عامیانه زرتشتیان، زرتشت در حدود 660 ق.م به دنیا آمد و در سال 583 ق.م در سن هفتاد سالگی بهنگام هجوم لشگر «ارجاسب تورانی‏» در آتشکده بلخ کشته شد.

در میان کتب زرتشتیان، گاتها یا سروده‏های زرتشت، قدیمی‏ترین و معتبرترین آنهاست و بعد از آن، اوستا شامل دستورها و فرمانهای زندگی است. کتاب بندهش که در قرن سوم هجری نوشته شده، در مورد مساله «منجی‏»، نظریه‏هایی چون نظریات شیعه دارد، در حالی که در اوستا این موارد به چشم نمی‏خورد.

بعد از گسترش اسلام در ایران، گروهی به دین زرتشت‏باقی ماندند که عده‏ای از آنان به هندوستان مهاجرت کردند و عده‏ای دیگر تحت‏حکومت اسلامی ماندند و جزیه پرداختند. به مرور زمان آداب و رسوم و خط و زبان اوستا به سبب دشواری رو به فراموشی گذاشت تا جایی که فقط چند نفر به راز و رمز و خط اوستا آگاهی داشتند. با اوج هضت‏خاورشناسی ، «انکتیل دو پرون‏» فرانسوی به هند رفت و با زحمت فراوان و خط اوستا و پهلوی را آموخت ؛ حدود دویست‏سال پیش، او نخستین ترجمه اوستا را در سه جلد بزرگ به زبان فرانسه نوشت و از آن پس زرتشتیان هم شروع به تحقیق کردند.

اوستا شامل دو بخش اوستای گاهانی و اوستای جدید می‏باشد ؛ لذا تحقیق پیرامون منجی در دین زرتشت از هر دو بخش اوستا و نیز دیگر کتب معتبر زرتشتیان انجام شده است.

مسلم این است که اعتقاد به ظهور نجات بخش در دین زرتشت وجود دارد, نجات دهنده از خاندان نبوت و از فرزندان زرتشت است و اصولا شخصیتی الهی و آسمانی دارد و در صفات و ویژگیها به پیامبر و دین آور آغازین شبیه و جامع همه خصوصیات اوست. در اوستا می‏خوانیم که: «فروهرهای نیک توانای پرهیزگاران را که 99999 تای آنها از نطفه زرتشت پاسبانی می‏کنند، می‏ستاییم.»

هرمزد، سرور جهان هستی منتظران را به نجات دهنده‏ای که خواهد فرستاد، چنین نوید می‏دهد: «کسی که در این راه با دیوان و مردمان، که به نوبه خود با او (زرتشت) مخالفت می‏کنند، ستیز کرده است ؛ یعنی از آن مردمی است که به او (زرتشت) وفا دارند چنین کسی با دینش (وجدانش) تو را دوست، برادر یا پدر است، اهورامزدا سرور خانه، ما را نجات خواهد داد.»

نام منجی دین زرتشت، سوشیانس یا سوشیانت است. این واژه در اوستای گاهانی و اوستای جدید، بصورت مفرد و جمع به کار رفته است که سودمند یا رهانندگان آیین خیر یا خیرخواهان جماعت معنی می‏شود.

... از این جهت‏سوشیانس نامیده خواهد شد (یعنی استوت ارت) زیرا که سراسر جهان مادی را سود دارد.

آنجا که زرتشت‏به پیامبری برگزیده می‏شود و با اهورا مزدا سخن می‏گوید، آمده است: «ای اهورا! آن راه منش نیک را که به من گفتی[بازنما] آن راه هموار و خوب ساخته شده راستی که روان "سوشیانسها" از آن به سوی پاداشی که به نیک اندیشان نوید داده شد، (پاداشی که بخشش توست) خواهند خرامید.»

سوشیانس آنجا که بصورت مفرد به‏کار رفته است، نامی است‏برای آخرین آفریده خداوند، آفریده‏ای از تبار نیکان و پرهیزگاران که فروهرش ستودنی است سوشیانس بصورت مفرد در واقع نام دیگر استوت ارت می‏باشد. اما سوشیانس در کاربرد جمع خود در اوستا به معنی نجات دهندگان، بیانگر نقش سوشیانسها در بازسازی جهان آینده‏است، آنان همان وظیفه‏ای را به عهده دارند که زرتشت داشت، آنان از نژاد زرتشت پیامبر و از نطفه اویند. این سوشیانسها عبارتند از: هوشیدر، هوشیدرماه و سوشیانس که از نطفه زرتشت هستند.

بنابراین سوشیانس به معنای خاص، کسی است که در پایان جهان ظهور خواهد کرد.

و آن که سوشیانس پیروزگر نام خواهد داشت و استوت ارت نیز نامیده خواهد شد، در بخش مرکزی زمین یعنی خونیره سوشیانس خواهد بود.

زرتشتیان قائل به ظهور سه منجی هستند که هریک به فاصله هزار سال از دیگری ظهور خواهند کرد که به ترتیب عبارتند از: «هوشیدر»، به معنی پروراننده قانون، و «هوشیدرماه‏» به معنی پروراننده نماز و نیایش، و «استوت ارت‏» آخرین منجی، که با آمدن او جهان نو می‏شود و رستاخیز می گردد و مردگان زنده می‏شوند و زندگان نیز عمری همیشگی خواهند داشت. چگونگی زاده شدن آنان به این نحو است که سه نطفه از زرتشت در آب دریاچه کیانسه یا هامون وجود دارد که تعدادی فروهر از آنها نگهبانی می‏کنند. زمان تولد هریک که فرا رسد، دوشیزه‏ای پانزده‏ساله برای شستن سر، به آب کیانسه وارد شود و آبستن گردد. سی سال به پایان هزاره چهارم، یعنى هزاره زرتشت پیامبر، دختری «نامی پد» نام در آب شستشو کند و به هوشیدر آبستن شود. سی سال پیش از پایان هزاره پنجم دختری «وه‏پد» نام در آب شستشو می‏کند و هوشیدر ماه از او زاده شود. و بالاخره سی سال به پایان هزاره ششم دختری «گواگ‏پد» نام در آب دریاچه شستشو می‏کند و به سوشیانس، آخرین موعود زرتشتی، آبستن می‏شود. این سه دختر پانزده سال کامل دارند که باردار می‏شوند و پیش و پس از آبستنی تا هنگام تولد فرزندشان با کسی همبستر نشده‏اند و در زمان بارداری، کسی جز خودشان از بارداری آنان آگاه نیست.

بارداری مادر سوشیانس شباهت زیادی به بارداری مادر حضرت مهدی‏«عجل‏الله تعالی فرجه‏الشریف‏» دارد. مادر حضرت مهدی‏«عجل‏الله تعالی فرجه‏الشریف‏» نیز دارای بارداری پنهان بود و آثار حمل در او آشکار نبود.

زمینه سازان قیام منجی ظهور بهرام ورجاوند و پشیوتن در دین زرتشت‏به عنوان زمینه سازان قیام منجی مطرح گردیده است و درست‏شبیه قیام خراسانی و قیام معروف یمانی قبل از ظهور حضرت حجت‏«عجل‏الله تعالی فرجه‏الشریف‏» می‏باشد. این دو تن، زمینه را برای آمدن "هوشیدر" آماده می‏کنند و نابسامانیها و آشوبهایی را که آرامش و آسایش را بر هم زده است، فرو می‏نشانند. خروج بهرام، مژده پایان شب سیاه و طلوع سپیده امید گروندگان راستکار و درست پیمانی است که سالها سرزنش بیدینان را تحمل کرده‏اند. او خواهد آمد تا دین زرتشت را سامان دهد. پشیوتن نیز یکی از بی مرگان جاودانه است که برای استحکام دین زرتشت قیام می‏کند. قیام پشیوتن، آخرین قیام نیکمردانه‏ای است که اندکی پیش از هزاره هوشیدر رخ می‏دهد و هدف او بازسازی دین و برپاداشتن آیینهای دینی و گسترش آموزشهای آن است.

وضعیت جهان در پایان هر یک از هزاره‏ها جهان در پایان هریک از هزاره‏ها جهانی است آکنده از تباهیها و پریشانیها ؛ جهان خرابی که در آن، همه کس و همه‏چیز راه نابودی می‏پیماید .

بی‏سامانی، سیه‏روزی، نابرابری، نامردمی و... گلوی همه را می‏فشارد و این همه گسیختگی و نابسامانی از نشانه‏های



خرید و دانلود تحقیق: منجی در دین زرتشت


تحقیق درمورد. منجی در دین زرتشت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

منجی در دین زرتشت

اهمیت‏بررسی نجاتبخشی در ادیان، به دلیل افزایش گرایش بشر معاصر به پدیده دین است. یکی از علل اصلی این گرایش، ارائه تصویری امید بخش و نورانی از آینده بشر، توسط ادیان آسمانی است.

محور اصلی بحث در مقاله حاضر، ظهور منجی آخر الزمان است که در متون کهن زرتشتی از آن به سوشیانس، یعنی سود دهنده و خیر خواه، تعبیر می‏شود. این برگزیده الهی، زمانی که جهان آکنده از تباهی ها شود، در بخش مرکزی زمین ظهور خواهد کرد. سوشیانس از فرزندان زرتشت است که نطفه‏اش به شیوه معجزه‏آسایی در دریاچه نگهداری می‏شود و مادر او دوشیزه‏ای است از نژاد زرتشت پیامبر. این شخصیت‏الهی‏درصفات‏و ویژگیها شباهت‏خاصی به زرتشت پیامبر خواهد داشت.

در پایان مقاله به شباهتهایی اشاره شده است که در متون دینی اسلام و زرتشت، میان حضرت مهدی‏«عجل‏الله تعالی فرجه‏الشریف‏» و سوشیانس وجود دارد.

کلید واژه‏ها: ادیان، اسلام، زرتشت، منجی آخر الزمان، مهدی، سوشیانس.

دل‏بستن به جهانی روشن و نورانی و خالی از هرگونه ظلم و ستم، تشکیل اجتماعی که معیارهای معنوی و انسانی بر آن حاکم باشد و رسیدن به جامعه‏ای که در آن ستمگری‏وستمدیدگی‏و زور و زورمداری بر مردم و سرنوشت آنان معنا و مفهومی نداشته باشد، در پس این جهان پر هرج و مرج و آکنده از ظلم و استثمار، از آمال و آرزوهای دیرینه انسان بوده و هست.

اندیشه جامعه آرمانی در آثار اندیشمندان و فلاسفه بزرگ نیز مشهود است. از زمانی که افلاطون مدینه فاضله را پایه‏گذاری کرد، تا قرنها بعد که مساله مسیانیسم، (اصل اعتقاد جامعه به موعود و اینکه هر جامعه‏ای در نهاد خویش، این اعتقاد را به عنوان عکس‏العمل طبیعی و فطری دارد.)

مطرح گردید، جلوه‏های گوناگون اعتقاد به مساله نجاتبخشی و ظهور منجی در دوره پایانی زندگی بشر، نزد متفکران نمودار گشت.

اندیشه نجاتبخشی و ظهور نجات دهنده‏ای که در دوره پایانی این جهان، نظامی منطبق با قانونهای الهی برقرار سازد، در ادیان وجود داشته است و نه تنها جنبه خیالی ندارد، بلکه وجه‏مشترک همه ادیان الهی است و به تصریح ادیان، تحقق این نظام، ثمره کوشش برگزیدگان خدا و مردان حقی است که به زندگی بشر سرگشته و وامانده، رنگی نو می‏بخشند.

در دین مبین اسلام تصریح شده است که آینده از آن مستضفان است و به عقیده شیعیان، حضرت مهدی‏«عجل‏الله تعالی فرجه‏الشریف‏» برای استقرار جهانی آراسته به همه فضایل و عاری از هرگونه زشتی و پلیدی پیکار می‏کند تا به وعده الهی تحقق عینی بخشد که جاء الحق و ذهق‏الباطل.

در آیین زرتشت نیز سوشیانسها رسالت تحقق بخشی عدالت در جهان آینده را برعهده دارند؛ زرتشت، نوید آمدن منجی در دوره پایانی جهان را داده است. دین زرتشت‏یکی از ادیان الهی است. قرآن کریم و نیز فرموده‏های پیامبراکرم‏«صلی الله علیه وآله‏» مؤید این مطلب است. در آیه شریفه ان الذین آمنوا و الذین هادوا و الصابئین و النصارى و المجوس و الذین اشرکوا ان الله یفصل بینهم یوم القیامه ؛ منظور از مجوس زرتشتیان می‏باشند؛ خداوند تکلیف ایمان آورندگان و پیروان را از کسانی که مشرک هستند، جدا می‏داند.

پیامبر اکرم‏«صلی الله علیه وآله‏» نیز زرتشت (مجوس)را اهل کتاب‏دانسته و فرموده‏اند: «ایشان پیامبری داشتند که او را کشتند و کتابی نیز داشتند که آن را سوزاندند.»

پورداوود, زنده کننده زبانهای ایران باستان که کتاب یشت‏ها را نیز به رشته تحریر درآورده در مقدمه گاتها و سروده‏های زرتشت آورده است:

تحقیقا نمی‏دانیم محل ولادت و زمان زندگی زرتشت‏کجا و کی بوده است؟ برای اینکه، زرتشت متعلق به زمان بسیار قدیم است که دست تاریخ به آستان بلند آن نمی‏رسد.

درباره عصر زرتشت، اختلاف آرا و روایات تاریخی بسیار زیاد است‏بطوری که اقوال بین سال 600 تا 6000 قبل از میلاد مسیح در نوسان است.

موافق روایات عامیانه زرتشتیان، زرتشت در حدود 660 ق.م به دنیا آمد و در سال 583 ق.م در سن هفتاد سالگی بهنگام هجوم لشگر «ارجاسب تورانی‏» در آتشکده بلخ کشته شد.

در میان کتب زرتشتیان، گاتها یا سروده‏های زرتشت، قدیمی‏ترین و معتبرترین آنهاست و بعد از آن، اوستا شامل دستورها و فرمانهای زندگی است. کتاب بندهش که در قرن سوم هجری نوشته شده، در مورد مساله «منجی‏»، نظریه‏هایی چون نظریات شیعه دارد، در حالی که در اوستا این موارد به چشم نمی‏خورد.

بعد از گسترش اسلام در ایران، گروهی به دین زرتشت‏باقی ماندند که عده‏ای از آنان به هندوستان مهاجرت کردند و عده‏ای دیگر تحت‏حکومت اسلامی ماندند و جزیه پرداختند. به مرور زمان آداب و رسوم و خط و زبان اوستا به سبب دشواری رو به فراموشی گذاشت تا جایی که فقط چند نفر به راز و رمز و خط اوستا آگاهی داشتند. با اوج هضت‏خاورشناسی ، «انکتیل دو پرون‏» فرانسوی به هند رفت و با زحمت فراوان و خط اوستا و پهلوی را آموخت ؛ حدود دویست‏سال پیش، او نخستین ترجمه اوستا را در سه جلد بزرگ به زبان فرانسه نوشت و از آن پس زرتشتیان هم شروع به تحقیق کردند.

اوستا شامل دو بخش اوستای گاهانی و اوستای جدید می‏باشد ؛ لذا تحقیق پیرامون منجی در دین زرتشت از هر دو بخش اوستا و نیز دیگر کتب معتبر زرتشتیان انجام شده است.

مسلم این است که اعتقاد به ظهور نجات بخش در دین زرتشت وجود دارد, نجات دهنده از خاندان نبوت و از فرزندان زرتشت است و اصولا شخصیتی الهی و آسمانی دارد و در صفات و ویژگیها به پیامبر و دین آور آغازین شبیه و جامع همه خصوصیات اوست. در اوستا می‏خوانیم که: «فروهرهای نیک توانای پرهیزگاران را که 99999 تای آنها از نطفه زرتشت پاسبانی می‏کنند، می‏ستاییم.»

هرمزد، سرور جهان هستی منتظران را به نجات دهنده‏ای که خواهد فرستاد، چنین نوید می‏دهد: «کسی که در این راه با دیوان و مردمان، که به نوبه خود با او (زرتشت) مخالفت می‏کنند، ستیز کرده است ؛ یعنی از آن مردمی است که به او (زرتشت) وفا دارند چنین کسی با دینش (وجدانش) تو را دوست، برادر یا پدر است، اهورامزدا سرور خانه، ما را نجات خواهد داد.»

نام منجی دین زرتشت، سوشیانس یا سوشیانت است. این واژه در اوستای گاهانی و اوستای جدید، بصورت مفرد و جمع به کار رفته است که سودمند یا رهانندگان آیین خیر یا خیرخواهان جماعت معنی می‏شود.

... از این جهت‏سوشیانس نامیده خواهد شد (یعنی استوت ارت) زیرا که سراسر جهان مادی را سود دارد.

آنجا که زرتشت‏به پیامبری برگزیده می‏شود و با اهورا مزدا سخن می‏گوید، آمده است: «ای اهورا! آن راه منش نیک را که به من گفتی[بازنما] آن راه هموار و خوب ساخته شده راستی که روان "سوشیانسها" از آن به سوی پاداشی که به نیک اندیشان نوید داده شد، (پاداشی که بخشش توست) خواهند خرامید.»

سوشیانس آنجا که بصورت مفرد به‏کار رفته است، نامی است‏برای آخرین آفریده خداوند، آفریده‏ای از تبار نیکان و پرهیزگاران که فروهرش ستودنی است سوشیانس بصورت مفرد در واقع نام دیگر استوت ارت می‏باشد. اما سوشیانس در کاربرد جمع خود در اوستا به معنی نجات دهندگان، بیانگر نقش سوشیانسها در بازسازی جهان آینده‏است، آنان همان وظیفه‏ای را به عهده دارند که زرتشت داشت، آنان از نژاد زرتشت پیامبر و از نطفه اویند. این سوشیانسها عبارتند از: هوشیدر، هوشیدرماه و سوشیانس که از نطفه زرتشت هستند.

بنابراین سوشیانس به معنای خاص، کسی است که در پایان جهان ظهور خواهد کرد.

و آن که سوشیانس پیروزگر نام خواهد داشت و استوت ارت نیز نامیده خواهد شد، در بخش مرکزی زمین یعنی خونیره سوشیانس خواهد بود.

زرتشتیان قائل به ظهور سه منجی هستند که هریک به فاصله هزار سال از دیگری ظهور خواهند کرد که به ترتیب عبارتند از: «هوشیدر»، به معنی پروراننده قانون، و «هوشیدرماه‏» به معنی پروراننده نماز و نیایش، و «استوت ارت‏» آخرین منجی، که با آمدن او جهان نو می‏شود و رستاخیز می گردد و مردگان زنده می‏شوند و زندگان نیز عمری همیشگی خواهند داشت. چگونگی زاده شدن آنان به این نحو است که سه نطفه از زرتشت در آب دریاچه کیانسه یا هامون وجود دارد که تعدادی فروهر از آنها نگهبانی می‏کنند. زمان تولد هریک که فرا رسد، دوشیزه‏ای پانزده‏ساله برای شستن سر، به آب کیانسه وارد شود و آبستن گردد. سی سال به پایان هزاره چهارم، یعنى هزاره زرتشت پیامبر، دختری «نامی پد» نام در آب شستشو کند و به هوشیدر آبستن شود. سی سال پیش از پایان هزاره پنجم دختری «وه‏پد» نام در آب شستشو می‏کند و هوشیدر ماه از او زاده شود. و بالاخره سی سال به پایان هزاره ششم دختری «گواگ‏پد» نام در آب دریاچه شستشو می‏کند و به سوشیانس، آخرین موعود زرتشتی، آبستن می‏شود. این سه دختر پانزده سال کامل دارند که باردار می‏شوند و پیش و پس از آبستنی تا هنگام تولد فرزندشان با کسی همبستر نشده‏اند و در زمان بارداری، کسی جز خودشان از بارداری آنان آگاه نیست.

بارداری مادر سوشیانس شباهت زیادی به بارداری مادر حضرت مهدی‏«عجل‏الله تعالی فرجه‏الشریف‏» دارد. مادر حضرت مهدی‏«عجل‏الله تعالی فرجه‏الشریف‏» نیز دارای بارداری پنهان بود و آثار حمل در او آشکار نبود.

زمینه سازان قیام منجی ظهور بهرام ورجاوند و پشیوتن در دین زرتشت‏به عنوان زمینه سازان قیام منجی مطرح گردیده است و درست‏شبیه قیام خراسانی و قیام معروف یمانی قبل از ظهور حضرت حجت‏«عجل‏الله تعالی فرجه‏الشریف‏» می‏باشد. این دو تن، زمینه را برای آمدن "هوشیدر" آماده می‏کنند و نابسامانیها و آشوبهایی را که آرامش و آسایش را بر هم زده است، فرو می‏نشانند. خروج بهرام، مژده پایان شب سیاه و طلوع سپیده امید گروندگان راستکار و درست پیمانی است که سالها سرزنش بیدینان را تحمل کرده‏اند. او خواهد آمد تا دین زرتشت را سامان دهد. پشیوتن نیز یکی از بی مرگان جاودانه است که برای استحکام دین زرتشت قیام می‏کند. قیام پشیوتن، آخرین قیام نیکمردانه‏ای است که اندکی پیش از هزاره هوشیدر رخ می‏دهد و هدف او بازسازی دین و برپاداشتن آیینهای دینی و گسترش آموزشهای آن است.

وضعیت جهان در پایان هر یک از هزاره‏ها جهان در پایان هریک از هزاره‏ها جهانی است آکنده از تباهیها و پریشانیها ؛ جهان خرابی که در آن، همه کس و همه‏چیز راه نابودی می‏پیماید .

بی‏سامانی، سیه‏روزی، نابرابری، نامردمی و... گلوی همه را می‏فشارد و این همه گسیختگی و نابسامانی از نشانه‏های



خرید و دانلود تحقیق درمورد. منجی در دین زرتشت