پاورپوینت در مورد تکه ای از وراثت ما

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل :  .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید : 66 اسلاید

 قسمتی از متن .ppt : 

تکه ای از وراثت ما

سبزیم که از نسل بهاران هستیم

دور است ز ما تن به مذلت دادن

پاکیم که از تبار یاران هستیم

ما خون سر به داران هستیم

وارث

کربلا هنوز قلب تپنده تاریخ است.

تکه ای از عرش اعلی که به حرمت حسین بن علی به خاک فرش گسترد.

تو مپندار که ما عاشقان ثار الله برای تکه ای خاک اینگونه فریاد واویلتا سر می دهیم.

شهید آوینی

برادر!

اگر شوق پرواز داری و زیارت حق را می جویی به پا خیز. چکمه هایت را بپوش

ره توشه ات را بردار

و هجرت کن

امام حسین (ع) در صحرای کربلا انتظار تو را می کشد

شهید آوینی

پاورپوینت در مورد تکه ای از وراثت ما

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل :  .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید : 66 اسلاید

 قسمتی از متن .ppt : 

تکه ای از وراثت ما

سبزیم که از نسل بهاران هستیم

دور است ز ما تن به مذلت دادن

پاکیم که از تبار یاران هستیم

ما خون سر به داران هستیم

وارث

کربلا هنوز قلب تپنده تاریخ است.

تکه ای از عرش اعلی که به حرمت حسین بن علی به خاک فرش گسترد.

تو مپندار که ما عاشقان ثار الله برای تکه ای خاک اینگونه فریاد واویلتا سر می دهیم.

شهید آوینی

برادر!

اگر شوق پرواز داری و زیارت حق را می جویی به پا خیز. چکمه هایت را بپوش

ره توشه ات را بردار

و هجرت کن

امام حسین (ع) در صحرای کربلا انتظار تو را می کشد

شهید آوینی

تحقیق در مورد هر یک از ما یک نهال را حفظ کنیم

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 8 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

پخش نهال در ایجاد و فضاى سبز سنت بسیار خوبى است اما به نظر من به جاى این شعار که هر یک از ما یک اصله نهال را بکاریم بهتر است بگوییم «هر یک از ما یک نهال را حفظ کنیم»دکتر محمد طاهر نظامى با بیان این جمله مى گوید: جنگل کارى هاى این شکلى بیشتر جنبه نمایشى دارد اما در اجرا و عمل و برآورد آمار همه این ها زیر سؤال مى روند . عضو هیأت علمى دانشگاه آزاد اسلامى کرج با اشاره به کاهش سطح جنگل هاى کشور از نیم قرن گذشته تا کنون نسبت به تخریب بى رویه جنگل و قاچاق چوپ اظهار نگرانى کرده و انتشار آمار افزایش ۱‎/۵ میلیون به سطح جنگل کشور از سوى سازمان جنگل ها را بى پایه و اساس مى داند. وى که از دانشگاه نانسى فرانسه فارغ التحصیل شده است بیش از ۳۰ سال در سطوح مختلف سازمان جنگل ها و مراتع و دانشگاه ها سابقه مدیریت و تدریس دارد . دکتر نظامى در یک گفت وگوى یک ساعته به پرسش هاى ما پاسخ دادند که از نظر مى گذرد : وضعیت جنگل هاى کشورمان را در مقایسه با سایر کشورهاى جهان چگونه مى بینید ؟ اگر بخواهیم به معیارها و استانداردهاى جهانى به عرصه منابع طبیعى کشورمان نگاه کنیم ما از لحاظ میزان بارش چیزى حدود یک سوم میزان بارش جهانى را داریم به عبارتى بارش هاى سالانه ما حدود ۲۴۰ میلیمتر است از لحاظ سطح پوشش گیاهى هر کشورى حداقل ۲۵ درصد سرزمینش باید تحت پوشش گیاهى باشد کشورما از این نظر تنها ۷ درصد پوشش گیاهى دارد به لحاظ متوسط سرانه در جهان به هر یک نفر انسان در جهان حدود هفت دهم هکتار مى رسد ما رقمى که داریم ۲۵ صدم تا یک دهم هکتار براى هر نفر داریم یعنى ما از متوسط جهانى در دنیا عقب تر هستیم. علاوه بر اینها ۳۰ درصد سرزمین ما به طور کامل خشک و بیابانى است . ۸۰ درصد سرزمین ما در کمربند خشک دنیا قرار دارد با مرور این آمار و ارقام به شرایط بد اکو سیستم در کشورمان پى مى بریم بنابراین ما در شرایط بسیار دشوارى قرار داریم این موضوع زمانى تکان دهنده و دردناک مى شود که نگاهى به آمارهاى ۵۰ سال پیش بیندازیم. بنا بر آمارهایى که در آن سال ها منتشر شد ما چیزى حدود ۲۱ میلیون هکتار جنگل و حدود ۹۰ میلیون هکتار و مرتع داشتیم. ۳‎/۵ میلیون هکتار از جنگل هاى حوزه دریاى مازندران جنگل هاى صنعتى بودند ۱۲ تا ۱۵ میلیون هکتار جنگل هاى حوزه زاگرس بوده است ، حدود ۳۰۰ هزار هکتار جنگل هاى ارسباران را داشتیم که از غنى ترین جنگل هاى جهان به لحاظ ژنتیکى هستند . چیزى حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار هکتار در حوزه فلات مرکزى جنگل داشتیم. الان اگر نگاه کنیم متوجه مى شویم که حدود ۵۰ درصد از این جنگل ها نابود شده اند . جنگل هاى کشور به حدود ۱۲‎/۴ میلیون هکتار و جنگل هاى شمال کشور به ۱‎/۸ میلیون هکتار رسیده است . جنگل هاى حوزه زاگرس به ۴ تا ۵ میلیون هکتار کاهش پیدا کرده است. این کاهش در جنگل هاى حوزه ارسباران به حدود ۱۲۰ هزار هکتار مى رسد . این ها کاهش کمى است یعنى در واحد سطح بوده است ولى آن چیزى که به لحاظ بیولوژیکى، زیست محیطى و اکولوژیکى جاى بحث دارد و موجب نگرانى مى شود این است که در طول این نیم قرن بیشتر کاهش کیفى داشتیم. بسیارى از گونه هاى مرغوب و بومى ما به لحاظ ژنتیکى در حال انقراض هستند . از طرف دیگر پا به پاى انقراض گونه هاى گیاهى و کاهش سطح جنگل ها جانوران و حیوانات وحشى بومى مناطق جنگلى کشورمان نیز از بین مى روند اینها همه در نتیجه دست کارى هاى غلطى بوده که ما در طول این نیم قرن در اکو سیستم انجام دادیم.شما از کاهش جنگل هاى کشور به نسبت ۵۰ سال گذشته حرف مى زنید اما برخى مقام هاى ذى ربط معتقدند که در سال هاى اخیر یک میلیون هکتار به وسعت جنگل هاى کشور اضافه شده است شما این آمار را مى پذیرید ؟ من متأسفانه از تأیید این آمار خوددارى مى کنم. این رقم نمى تواند درست باشد . وقتى در آمار رسمى گفته مى شود که سالانه چیزى حدود ۶۰ تا ۷۰ هزار هکتار در زمین هاى شمال جنگل کارى مى شود چه طور مى شود که در طى یکى دو سال یک میلیون هکتار به جنگل هاى کشور اضافه شود . بنابراین اگر منظور جنگل هاى صنعتى و تجارى شمال باشد این رقم به هیچ وجه قابل قبول نیست اما اگر جنگل کارى کویرى و بیابان زدایى را در نظر بگیریم شاید بتوانیم این رقم را بپذیریم . در این صورت باید تعریف جنگل ها را از یکدیگر تفکیک کنیم منظور ما از جنگل چیست آیا جنگل هاى تجارى ، حفاظتى و حمایتى است و یا جنگل هایى که نقش فضاى سبز و زدایش آلودگى را دارند . این ها با هم تفاوت دارند و باید از یکدیگر تفکیک شوند. اما سازمان جنگل ها و مراتع بر توسعه این جنگل ها مصر است و روى این موضوع مانور مى دهد . در مورد توسعه جنگل آمارى از قول ریاست محترم سازمان  جنگلها خواندم که ایشان گفته بودند حدود ۱‎/۵ میلیون به سطح جنگل ها اضافه شد . قبول این مطلب دشوار است ولو به طور تخمینى . با توجه به اینکه بنده حدود ۳۵ سال تجربه کار در سازمان جنگل ها را دارم و اکنون هم اخبار را دنبال مى کنم . این مطلب را نمى توانم قبول کنم. در روزنامه ایران در تاریخ ۲۵ مهرماه ذکر شده بود که روزانه ۳۴۰ هکتار از عرصه هاى جنگلى نابود مى شوند و این مطلب نمى تواند بى اساس باشد . همچنین ۱۶۴ مورد آتش سوزى در جنگل هاى فارس طى دو سال گذشته اتفاق افتاده است اینها آمار و نمونه هاى کوچکى هستند . بنابراین با فشار جمعیت ، عدم توزیع مناسب امکانات ، جابجایى پروژه ها ، ضعف مدیریت و روند تخریب و سیر قهقرایى ما خیلى بیشتر از کارهاى کوچک موضعى است که ما انجام مى دهیم.براساس تحقیقات انجام شده، رشد شهرنشینى موجب تسریع در روند تخریب جنگل ها شده است. با این روند اکولوژى و اکوسیستم به شدت آسیب مى بیند این در حالى است که رشد جمعیت نیز مزید بر علت شده است. آیا تصور نمى کنید تداوم این روند در درازمدت به مرگ منابع طبیعى ما بینجامد؟این مطلب کاملاً درست است. یکى از مشکلات بزرگ زیست محیطى از لحاظ اکولوژیکى افزایش بى رویه جمعیت است که از لحاظ جامعه شناسى به آن انفجار جمعیت گفته مى شود. کشورهاى جهان سوم که در حال جهش اقتصادى هستند چنین مشکلاتى را دارند. کشور ما هم که به یک رفاه نسبى اقتصادى رسیده است به دلیل بهبود وضع تغذیه، بهداشت عمومى و... جمعیت اش رو به افزایش است.افزایش جمعیت در کشورهاى جهان سوم به علت عدم وجود برنامه هاى درازمدت اقتصادى وسیاست بهره ورى در زمین مشکل آفرین شده است.در روستاها به دلیل بیکارى، جوانان به حاشیه شهرها و کلان شهرها پناه مى برند. حاشیه شهرها هم منابع طبیعى است پس انفجار بى رویه جمعیت موجب تخریب این منابع طبیعى مى شود. خیلى از جوانان در روستاها مى مانند و به دلیل بیکارى به جان جنگل ها مى افتند. باید به این حقیقت تلخ اشاره کنم که جوانان جویاى کار که در پیدا کردن کار ناکام مى مانند در دام باندهاى قاچاق مى افتند. آنها ناخواسته دست به قاچاق چوب و تخریب جنگل مى زنند. این یک تراژدى غم انگیز است و به مرگ منابع طبیعى ما خواهد انجامید.آمارها حکایت از افزایش قاچاق چوب دارد اما تا به حال کوشش جدى جهت جلوگیرى از روند رو به رشد قاچاق صورت نگرفته است تداوم این وضعیت به کجا خواهد انجامید؟به طور سنتى حداقل از نیم قرن پیش در جنگلهاى شمال کشور حتى در جنگلهاى کویرى و زاگرس قاچاق چوب صورت مى گرفت که این چوبها یا مستقیماً فروخته مى شد و یا آن را براى فراهم کردن سوخت به زغال تبدیل مى کردند. بنابراین از عرصه هاى کویرى و بیابانى و جنگلهاى نیمه خشک مثل زاگرس تا ارسباران و تا حوزه دریاى مازندران ادامه داشته است همانطور که مى دانیم نوار باریک جنگلهاى حوزه دریاى مازندران تنها ثروت طبیعى زاینده ماست و در دنیا هم این جنگلها به عنوان یکى از مجموعه هاى ارزشمند میراث هاى ژنتیکى شناخته شده اند. مثلاً جنگل هاى راش ، در منطقه اسالم تالش در دنیا به عنوان یکى از راشستان هاى زیبا و

تحقیق درمورد الگوریتم

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

چکیده : در این گزارش ما به بررسی ویژگی های الگوریتمهای کنترل همروندی توزیعی که بر پایه مکانیزم قفل دو مرحله ای(2 Phase Locking) ایجاد شده اند خواهیم پرداخت. محور اصلی این بررسی بر مبنای تجزیه مساله کنترل همروندی به دو حالت read-wirte و write-write می‌باشد. در این مقال، تعدادی از تکنیکهای همزمان سازی برای حل هر یک از قسمتهای مساله بیان شده و سپس این تکنیکها برای حل کلی مساله با یکدیگر ترکیب می‌شوند.

در این گزارش بر روی درستی و ساختار الگوریتمها متمرکز خواهیم شد. در این راستا برای ساختار پایگاه داده توزیعی یک سطحی از انتزاع را در نظر می‌گیریم تا مساله تا حد ممکن ساده سازی شود.

1. مقدمه : کنترل همروندی فرآیندی است که طی آن بین دسترسی های همزمان به یک پایگاه داده در یک سیستم مدیریت پایگاه داده چند کاربره هماهنگی بوجود می‌آید. کنترل همروندی به کاربران اجازه می‌دهد تا در یک حالت چند برنامگی با سیستم تعامل داشته باشند در حالیکه رفتار سیستم از دیدگاه کاربر به نحو خواهد بود که کاربر تصور می‌کند در یک محیط تک برنامه در حال فعالیت است. سخت ترین حالت در این سیستم مقابله با بروز آوری های آزار دهنده ای است که یک کاربر هنگام استخراج داده توسط کاربر دیگر انجام می‌دهد. به دو دلیل ذیل کنترل همروندی در پایگاه داده های توزیعی از اهمیت بالایی برخوردار است:

کاربراان ممکن است به داده هایی که در کامپیوترهای مختلف در سیستم قرار دارند دسترسی پیدا کنند.

یک مکانیزم کنترل همروندی در یک کامپیوتر از وضعیت دسترسی در سایر کامپیوترها اطلاعی ندارد.

مساله کنترل همروندی در چندین سال قبل کاملا مورد بررسی قرار گفته است و در خصوص پایگاه‌داده‌های متمرکز کاملا شناخته شده است. در خصوص این مسال در پایگاه داده توزیعی با توجه به اینکه مساله در حوزه مساله توزیعی قرار می‌گیرد بصورت مداوم راهکارهای بهبود مختلف عرضه می‌شود. یک تئوری ریاضی وسیع برای تحلیل این مساله ارائه شده و یک راهکار قفل دو مرحله ای به عنوان راه حل استاندارد در این خصوص ارائه شده است. بیش از 20 الگوریتم کنترل همروندی توزیعی ارائه شده است که بسیاری از آنها پیاده سازی شده و در حال استفاده می‌باشند.این الگوریتمها معمولا پیچیده هستند و اثبات درستی آنها بسیار سخت می‌باشد. یکی از دلایل اینکه این پیچیدگی وجود دارد این است که آنها در اصطلاحات مختلف بیان می‌شوند و بیان های مختلفی برای آنها وجود دارد. یکی از دلایل اینکه این پیچدگی وجود دارد این است که مساله از زیر قسمتهای مختلف تشکیل شده است و برای هر یک از این زیر قسمتها یک زیر الگوریتم ارائه می‌شود. بهترین راه برای فائق آمدن بر این پیچدگی این است که زیر مساله ها و الگوریتمهای ارائه شده برای هر یک را در ی.ک سطح از انتزاع نگاه داریم.

با بررسی الگوریتمهای مختلف می‌توان به این حقیقت رسید که این الگوریتمها همگی ترکیبی از زیر الگوریتمهای محدودی هستند. در حقیقت این زیر الگوریتمها نسخه‌های متفاوتی از دو تکنیک اصلی در کنترل همروندی توزیعی به نامهای قفل دو مرحله ای و ترتیب برچسب زمانی می‌باشند.

همانطور که گفته شد، هدف کنترل همروندی مقابله با تزاحمهایی است که در اثر استفاده چند کاربر از یک سری داده واحد برای کاربران بوجود می‌آید است. حال ما با ارائه دو مثال در خصوص این مسائل بحث خواهیم نمود. این دو مثال از محک معروف TPC_A مقتبس شده اند. در این مثالها، یک سیستم اطلاعات را از پایگاه داده ها استخراج کرده و محاسبات لازم را انجام داده و در نهایت اطلاعات را در پایگاه داده ذخیره می‌نماید.

حالت اول را می‌توان بروزآوری از دست رفته نامید. حالتی را تصور کنید که دو مشتری از دو سیستم مجزا بخواهند از یک حساب مالی برداشت نمایند. در این حالت فرض کنید در غیاب سیستم کنترل همروندی، هر دو با هم اقدام به خواندن اطلاعات و درج اطلاعات جدید در سیستم میکنند. در این حالت در غیاب سیستم کنترل همروندی تنها آخرین درج در سیستم ثبت می‌شود. این حالت در شکل 1 نشان داده شده‌ است.

شکل 1 نمایش حالت بروز آوری از دست رفته

حالت دوم حالتی است که در آن اطلاعات صحیح از پایگاه داده استخراج نمی‌شود. در این حالت فرض کنید دو مشتری بخواهند کارهای ذیل را انجام دهند.

مشتری 1: بخواهد یک چک 1 میلیونی را به حساب X واریز و از حساب Y برداشت نماید.

مشتری 2: بخواهد بیلان حساب مالی X و Y شامل کل موجودی را نمایش دهد.

در غیاب کنترل همروندی همانطور که در شکل 2 نشان داده شده‌است، تزاحم بین پروسس ها بوجود خواهد آمد. فرض کنید در زمانی که مشتری 1 اطلاعات را از حساب Y خوانده و اطلاعات حساب X را دریافت نموده و 1 میلیون از حساب Y برداشت نموده ولی هنوز 1 میلیون به حساب X و اریز نکرده مشتری 2 اطلاعات کل دو حساب را دریافت نموده و نتیجه را چاپ نماید. در این حالت مشتری شماره 2 اطلاعاتی را که به عنوان بیلان نمایش می‌دهد 1 میلیون از مقدار واقعی کمتر است. این حالت یک فرق اساسی با حالت اول دارد و آن این است که در این حالت نتیجه نهایی در پایگاه داده درست خواهد بود در حالیکه اطلاعات دریافت شده بصورت موقت غلط خواهند بود.

شکل 2 خواندن اطلاعات نادرست از سیستم

مساله کنترل همروندی در پایگاه داده های توزیعی تا حدودی شبیه مساله دوبه‌دو ناسزگاری در سیستم عامل می‌باشد. در مساله دوبه‌دو ناسازگاری، هماهنگی جهت دسترسی به منابع سیستم ائم از حافظه، ابزارهای ورودی و

گزینش های ما در عشق از دیدگاه روانشناسی 12ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

گزینش های ما در عشق از دیدگاه روانشناسی

عشق پدیده ای است که از دیر باز ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. دانشمندان حوزه های گوناگون به نوعی به تحلیل این پدیده در انسان پرداخته اند.مطلبی که در زیر آمده است سعی دارد به طور اجمالی یک سری از فاکتور های روانی را که در ایجاد این حس نقش بازی می کنند را باز شمارد.

معشوق انعکاسی ازعاشق

جستجوی فردی که انعکاسی از ما باشد از شایع ترین تئوری هایی است که به عنوان دلیل انتخاب معشوق بیان می شود. به این مفهوم که در فرد مقابل چیزی که در خودمان نیز وجود دارد، ما را به طرف او جذب می کند. در حقیقت در این نوع عشق انسان در جستجوی "منی دیگر" است. منی که بتواند تصویر مرا چون آیینه در خود انعکاس دهد. منی که برایم آشناست و برایم امنیت به همراه می آورد.

گاهی نیز در جستجوی آیینه ای هستیم که "من ایده آل " را به ما باز گرداند. اگر به عنوان مثال "سخت کوش بودن" جزو ایده آل های ما باشد، اینکه بتوانیم عشق فردی سخت کوش را به خود معطوف کنیم، برایمان تائیدی است از تصویری که می خواهیم از خودمان داشته باشیم.

در حقیقت، ما در این نوع عشق، در جستجوی نگاهی هستیم که ما را در آن تصویری که دوست داریم از خودداشته باشیم تائید کند.هر چه تردید در صحت این تصویراز خود بیشتر باشد، حضور این دیگری به عنوان عاملی اطمینان بخش برای ما حیاتی تر می شود.

البته باید گفت در اغلب عشق ها، به میزانی این بعد به چشم می خورد. هر فردی در رابطه با معشوق تا حدی در جستجوی بازسازی نگاهی است که از خود دارد. نگاه تائید کننده ی دیگری برای ما نمودی است که چقدر با"ایده آل هامان"منطبق هستیم. ولی زمانی که عشق تنها به این جنبه خلاصه شود، می تواند نمودی از شخصیت شکننده فرد عاشق باشد که بدون نگاه مثبت معشوق تمام روانش متزلزل می شود.

یکی دیگر از مشخصاتی که این عشق دارد،ایده آلیزه کردن فرد معشوق است. زیرا که شخص برای اینکه بتواند دیگری را بعنوان آیینه ای که تصویرش را به او باز می گرداند مورد تائید قرار دهد،باید از او در ذهنش شخص "معتبری" بسازد.

معشوق به عنوان موجودی مکمل

در این عشق تفاوت های فرد است که ایجاد کننده ی این احساس کشش بین دو نفر می شود. در اینجا دیگر شخص در جستجوی همتای خود نیست، بلکه در جستجوی کسی است که جایگزین یک سری فقدان های وجودی اش شود. به عنوان مثال فرد منزوی عاشق فردی بسیار اجتماعی می شود.عامل اصلی این کشش یافتن ابعادی است که فرد در خود نمی تواند ایجاد کند. به گفته ی روانشناسان در بسیاری موارد این تفاوت نه تنها می تواند با زمان جذابیتش را از دست بدهد، بلکه بصورت عامل اختلاف طرفین بروز کند. یعنی جنبه هایی که در اول ارتباط عامل اصلی انتخاب فرد بوده اند، به مرور زمان برای فرد عاشق به صورت ضعف هایی غیر قابل تحمل در می آیند تا جایی که می توانند جدایی دو فرد را باعث شوند. به عنوان مثال در نمونه ی بالا اجتماعی بودن فرد به "سبک بودن" یا "فضا گیر بودن" تعبیر شود.

می توان گفت در نوع اول عشق( جستجوی فرد مشابه خود) نیز سیر رابطه می تواند به همین جا ختم شود. یعنی با مرور زمان شخص مقابل انعکاسی می شود از ضعف هایی که فرد درخود تحمل دیدنشان را ندارد و به این صورت عشق کمرنگ تر و کمرنگ تر می شود. زیرا فرد از حضور مداوم کسی که او را پی در پی به یاد ضعف های خودش می اندازد احساس راحتی نمی کند.

برخلاف چیزی که می توانیم تصور کنیم، این دو نوع گرایش( کشش به فرد مشابه و یا متفاوت ) می توانند به طور هم زمان در یک فرد وجود داشته باشد. در حقیقت روان انسان به دلیل پیچیدگی که دارد، قادر است در خود تناقضات بسیاری را جا بدهد. در روانشناسی احساسات متناقض، حضور یکدیگر را همیشه نفی نمی کنند.سیاه و سفید می توانند هم زمان با هم وجود داشته باشند و همین تناقضات هستند که دینامیک روانی ما را باعث می شوند.

روانشناسان معتقدند یک سری از دلایل انتخاب عشقی از ناخود آگاه و بخش دیگرش آگاهانه می باشد.

به عقیده "وینچ"[1]، ما در خیلی مواقع در بخش "خود آگاه ذهن مان" برای انتخاب در جستجوی شباهت های فرد مقابل هستیم."ارزش ها و علائق مشترک"در این انتخاب نقش بازی می کنند. در صورتی که بخش"مکمل" عشق را تا حدود زیادی "ساختار شخصیت" افراد و نیاز های عاطفی و عمیق و در خیلی موارد ناخود آگاه شان عامل می شوند. اساس این نظر وینچ عقاید فروید در این زمینه است. در حقیقت فروید در کتاب "مقدمه ای بر نارسیسیسم"[2]، عنوان می کند که در تجربیات بالینی اش مشاهده نموده است که افراد خود شیفته گرایش زیادی به انتخاب اشخاص وابسته و مطیع دارند.

در حقیقت وینچ در کاری تحقیقی، می خواست صحت و سقم این گفته ی فروید را به محک آزمایش بگذارد. او با استفاده از متدهای آماری( آنالیز فاکتوریل ) به بررسی گروهی از زوج ها پرداخت. وی در تحقیقاتش نشان داد که مردهای خود مرکز و خود شیفته، گرایش به انتخاب زنانی دارند که تصویری منفی