واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد مقام و منزلت معلم 0525

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 20 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مقدمه :

از روزی که انسان بدنیا آمد خداوند تبارک و تعالی هزاران پیامبر و امام را بر انگیخته تا وسیله ی هدایتی برای انسان باشند و او را از مسیر ضلالت و گمراهی و تاریکی به مسیر نور، پاکی و هدایت الهی راهنمایی کنند.

معلمهایی که برای بیان دستورات الهی سختی ها و مشکلات و... را به جان خریدند و همه سختی ها را متحمل شدند تا آخرین فرستاده ی الهی حضرت محمد (ص) از طرف خداوند متعال بر انگیخته شد زمانی به ابلاغ رسالت خود پرداخت که کعبه مرکز بت های بزرگ و کوچک مردم حجاز بود و آداب جاهلی و رسوم خرافی در بین آنها وجود داشت و پیامبر اکرم (ص) با آنها به مبارزه کرد و به اصلاح جامعه پرداخت و هدف او فلاح و رستگاری و هدایتشان بود تا آنچه را که نمی دانند به آنها آموزش و یاد دهد.

از همین جا نقش و جایگاه (معلم) مشخص می شود که وظیفه ای بس سنگین و خطیر بر عهده دارد که باید بتواند از آن به خوبی بیرون بیاید و گرنه در پیشگاه خداوند مسئول است و باید جواب پس بدهد.

برای یک معلم دینی ویژگیهای زیادی را می توان برشمارد که بعضی از آنها عبارتند از:

مقام و منزلت معلم، امانتداری، رافت و مهربانی، اخلاص، عبادت، سعه صدر (صبوری) تقوا، وجدان اخلاقی، تخصص و تعهد، امر به معروف و نهی از منکر، آداب و رسوم اجتماعی و.... که ما در اینجا مطالبی در این زمینه ها بین می کنیم:

مقام و منزلت معلم:

معلم باید قدر خود را بداند و منزلت خویش را بشناسد یعنی مواظب باشد و احساس مسئولیت کند. که مسئولیت سنگین بر عهده ی او است.

از نظر خداوند متعال کار معلم کار خداست و نقش او در جامعه نقش پیامبر اکرم (ص) است.

اولین سوره ای که بر پیغمبر اکرم (ص) نازل شده است سوره ی علق است.

(اقرا باسم ربک الذی خلق، خلق الانسن من علق، اقرا و ربک الاکرم، الذی علم بالقلم)

قرآن را به نام پروردگارت که خدای آفریننده عالم است به خلق قرائت کن، آن خدائی که آدمی را از خون بسته بیافرید، بخوان قرآن را و پروردگار کریم ترین عالم است، آن خدائی که بشر را علم نوشتن به قلم آموخت.

این آیات در همان ابتدای رسالت بر پیامبر اکرم (ص) نازل شد و در این آیات پروردگار عالم خود را معلم بیان می کند، معلم توانایی انجام کارهای بزرگی را دارد و قادر است افراد صالح به اجتماع عرضه نماید. تلاوت قرآن کریم و توسل و دعا باید از سوی معلمین مورد توجه فراوان قرار گیرد.

نباید معلم درجه ی والا و مقام رفیع خود را با مادیات دنیوی عوض کنند و بلکه مقام او در پیش خداوند متعال بس رفیع و والا است که خداوند متعال در قرآن کریم بالاترین درجات را برای معلم بیان نموده است.

معلم باید قدر و منزلت خود را بداند با بچه ها خوب کار کند و از کلماتی نظیر عزیزم، جانم و... با آنها سخن بگوید در عین اینکه ابهت معلمی حفظ شود و در کلاس جاذبه داشته باشد اگر یک کلاس دینی تشکیل شود در روایات می خوانیم که ملائکه می آیند و بالهایشان را پهن می کنند تا افراد روی آنها بنشینند بعد به آسمان می روند و افتخار می کنند که بال آنها فرش جلسه تعلیم و تعلم شده است.

معلم اگر بتواند آلوده ای را پاک کند و یک مسلمان متعهد تحویل جامعه بدهد مانند این است که جهان را زنده کرده است.

امانتداری:

معلم امانتی بزرگ و پر ارزش را در اختیار دارد و باید امانتدار باشد. مانند پدر و مادر فقط با این تفاوت که پدر و مادر یک، دو امانت دار ولی یک معلم حداقل صد، صد و پنجاه امانت داشته باشد که بعد از درس خواندن وارد اجتماع شوند که امانتها از هر دری گرانبهاتر هستند. اسلام در مقابل مکاتب مغرب زمین برای انسان ارزش بسیاری قائل است البته اگر انسان، انسان باشد.

امیرالمومنین (ع) در نهج البلاغه می فرماید: (مومن حرمتش از حرمت کعبه بیشتر و از ملائک مقرب بالاتر است) دنیای غرب ارزش انسانی را تا پایین ترین درجات مادی آورده است. اگر به شما یک چیز گرانبها، الماسی را به امانت بسپارند تا از آن نگهداری کنید شب خواب به چشم شما نمی آید چون آن امانت بسیار گرانبها است که مبادا از بین برود. الماس هر چند گرانبهاست ولی سنگی بیش نیست پس جوان و نوجوان هزاران برابر آن ارزش دارد. سعادت و شقاوت نسلهای بعد بعهده ی معلم امانتدار است و اگر خدا ناخواسته امانتدار نباشد و در آن خیانت کند نسلی را به خطر افکنده است و اگر هم امانتدار باشد ثواب نسل های بعدی برای اوست.

امانتی که در دست معلم است پر قیمت، ظریف و حساس است و بر ما معلمان دینی است که بسیار، بسیار مواظب این امانات باشیم و گرنه در پیشگاه خداوند مسئول هستیم. اگر یک چیز به امانت به شما بسپارند و در آن خیانت کنید، تنها یک گناه خواهد بود اما خیانت در تربیت دانش آموزان گناهی مستمر است که فرهنگ امروز نسل آینده را خواهد ساخت. سعادت و شقاوت نسلهای بعد مرهون معلم است و اگر العیاذ باالله امانتدار نباشد و در آن خیانت کند نسلی را به خطر افکنده است و اگر امانتدار باشد ثواب نسل های پیاپی برای اوست.

عبادت:

در اسلام خدمت به خلق خدا برترین عبادت است. حتی جبهه و خط مقدم با آن همه نورانیت با آنکه معلم اخلاق است. کار معلم ثوابش بالاتر است حتی از حج و نماز شب هم بالاتر است.

امام موسی بن جعفر (ع) نیز فرمودند: (قاضی حاجت المومن یعدل سبعین حج المقبول) اگر گره از کار کسی گشودی، ثواب آن معادل هفتاد حج قبول است خدمت به مردم دو قسم است یکی مربوط به مادیات مانند دادن قرض به کسی که مقروض است و دیگری مربوط به معنویات که خدمت علمی و فرهنگی به نسل حال و آینده است و معنویات بالاتر از مادیات است.

یک معلم باید آنچه برای فرزندان خود می خواهد، برای دیگران هم آن را بخواهد و آنچه را برای فرزندان خود نمی پسندی برای فرزندان مردم هم نپسند. اگر دانش آموز یک سوال نمی داند باید آن را با سعد صدر به او آموزش و



خرید و دانلود تحقیق در مورد مقام و منزلت معلم 0525


تحقیق در مورد منزلت آدم و حواء

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 7 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

منزلت آدم و حواء

وجه تسمیه و آغاز آفرینش آن ها

پرستش فرشتگان پیرامون خلقت آن ها

مقصود از آفرینش آدم (ع) جانشینی او در زمین بر گروهی از جنیان است که پیش از اودر آنجا می زیستند و نه این که آفرینش او به جهت سکونت در بهشت باشد. بلی بهتر این می بود که او با عمل خویش باعث نمی گشت تا از بهشت خارج گردد و با عزت و کرامت می زیست و خود و همسرش در خلعت بهشتیان از هدایا و کرنش فرشتگان بهره می جستند.

انسان آفریده شده را ورای سه نیروی «شهوت»، «غضب» و «عقل» می دانستند که دو نیروی اول او را به سمت فساد و خونریزی و نیروی سوم او را به سمت فرمانبرداری و شناخت سوق می داد لکن آن ها فلسفه ی آفرینش انسان را در غالب و اعتبار در نیروی اول محصور ساخته و اصولا اص خلقت او را مقتضی حکمت ندانستند و به اعتبار نیروی عقل نیز خود را بدون آن که در مقام معارضه با مفاسد بدانند شایسته تر از آدم تشخیص دادند و بین گونه از امتیازات و فضیلت های منبعث از دو نیروی دیگر که ممکن بود در خدمتعقل درآید و در مسیر خیر و نیکی پرورش یابد، غافل ماندند. هم چنین آن ها نتوانستند تشخیص دهند که ممکن است ترکیب و جمع بین آحاد و جزئیات بتواند نتیجه مطلوب تری را به ارمغان آورد هم چون از قوه به فعل رسیدن منافع بیشماری که در عالم هستی وجود دارد که خود فلسفه ی اصلی جانشینی انسان در روی زمین است. و نحوه ی تعلیم اسماء به آدم (ع) یا به صورت «آفرینش علمی» که ضروری و لازمه ی خلقت او بوقوع پیوسته و با این که به شکل «القایی رحمانی»م در نفس آدم شکل گرفته است.

از امام صادق (ع) روایتی است که فرمودند: دلیل نامیدن آدم به این اسم بدان خاطر است که اواز ادیم و پوسته و قشر زمین آفریده شده است. و شیخ صدوق عیه الرحمه می فرماید: «ادیم نام چهارمین لایه ی درونی زمین است و آدم ابوالبشر از آن خلق شده است. و از امام صادق (ع) روایتی است که فرمودند: حواء را بدین اسم نامیدند چرا که او از حی یعنی آدم آفریده شده است.

در اصل اشتقاق اسم آدم (ع) اختلاف نظر وجود دارد بعضی گفته انداسمی غیر عربی است و بدون اشتقاق مانند آزر و گروهی معتقدند که آن مشتق از «ادمه» است به معنای گندمگون بودن و بعضی قائلند که مشتق از آدم و به معنای الفت و اتفاق است. اما حواء مشتق از حی یا حیوان است و از اشتقاقات نادر و یا جعلی است مانند لاین و تامر.

از امیرالمومنین (ع) روایتی است که فرموده اند: خداوند تعالی به جبرئیل امین فرمان داد تا از پهنه ی زمین و دشت ها و بلندی های آن چهار نوع گل را فراهم سازد، گل سفید و سرخ و سیاه و خاکی رنگ سپس فرمان داد تا چهار نمونه از آب های زمین یعنی آب گوارا، آب شور، آب تلخ و گنداب را به آن گل ها بیافزاید، آن گاه آب گوارا را در گلوی آدم، آب شور را در چشمان او، آب تلخ را در گوش هایش و آب متعفن را میان بینی او تعبیه و جاری سازد.

در توحید مفضل از قول امام صادق (ع) و در بیان علت این امر آمده است: قرار دادن آب گوارا در حلق آدم بدین جهت بود تا تناول غذا برای او لذت بخش باشد و علت قراردادن آب شور در چشمان آدم برای این بود که باعث بقا و صحت مردمک چشم است و نیز بودن آب تلخ در گوش باعث عدم ورود حشرات به مغز انسان خواهد شد چرا که به محض ورود در میان لایه های آن خواهند مرد و در مواردی نادر نیز خواهند توانست از میان آن عبور کرده و به سیستم عصبی مغز رخنه نمایند.

خداوند در قرآن می فرماید: «و خلق الانسان من عجل» انسان از شتاب آفریده شده است چرا که طبیعت او بدین صورت است و هنگامی که خداوند روح را از سر انگشتان پای آدم در او بدمید و آن روح به زانوی وی رسید، کوشش کرد از جای برخیزد اما نتوانست و خداوند فرمود: «خلق الانسان من عجل» و زن را «امراه» نامیدند چون از «مرء» یعنی مرد و آدم آفریده شده است و نیز زن را «نساء» نامیدند چرا که برای آدم انیس و همدمی غیر حواء وجود نداشت.

«حضرت عبدالعظیم حسنی» روایت می کند که از امام جواد پرسشی پیرامون علت بوی کریه مدفوع انسان نمودم و ایشان پاسخ فرمودند: هنگامی که خداوند آدم را خلق نمود جسمی پاک و طیب داشت و مدت چهل سال فرشتگان الهی برای تکریم به نزد او می آمدند و اظهار می داشتند تو برای ماموریتی خاص آفریده شده ای و ابلیس از دهان او وارد و از دبرش خارج می گشت و بدین جهت است که احشاء انسان کریه و نامطبوع است.

از «طاووس» و «مجاهد» روایت شده است که «ابلیس» قبل از ارتکاب گناه در زمین اقامت داشت و در زمره ی فرشتگان بود و عزراییل نامیده می شد و کلا ملائکه ساکن در روی زمین جن نامیده می شدند و در میان فرشتگان عرصه ی زمین کسی به مرتبه ی علمی او نمی رسید و چون به نافرمانی خداوند برخاست مورد غضب واقع شده و خداوند او را ابلیس نام نهاد و «و کان من الکافرین» چرا که در علم خداوند و از ازل او به این وصف شناخته شد.



خرید و دانلود تحقیق در مورد منزلت آدم و حواء


تحقیق در مورد منزلت آدم و حواء 6 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 7 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

منزلت آدم و حواء

وجه تسمیه و آغاز آفرینش آن ها

پرستش فرشتگان پیرامون خلقت آن ها

مقصود از آفرینش آدم (ع) جانشینی او در زمین بر گروهی از جنیان است که پیش از اودر آنجا می زیستند و نه این که آفرینش او به جهت سکونت در بهشت باشد. بلی بهتر این می بود که او با عمل خویش باعث نمی گشت تا از بهشت خارج گردد و با عزت و کرامت می زیست و خود و همسرش در خلعت بهشتیان از هدایا و کرنش فرشتگان بهره می جستند.

انسان آفریده شده را ورای سه نیروی «شهوت»، «غضب» و «عقل» می دانستند که دو نیروی اول او را به سمت فساد و خونریزی و نیروی سوم او را به سمت فرمانبرداری و شناخت سوق می داد لکن آن ها فلسفه ی آفرینش انسان را در غالب و اعتبار در نیروی اول محصور ساخته و اصولا اص خلقت او را مقتضی حکمت ندانستند و به اعتبار نیروی عقل نیز خود را بدون آن که در مقام معارضه با مفاسد بدانند شایسته تر از آدم تشخیص دادند و بین گونه از امتیازات و فضیلت های منبعث از دو نیروی دیگر که ممکن بود در خدمتعقل درآید و در مسیر خیر و نیکی پرورش یابد، غافل ماندند. هم چنین آن ها نتوانستند تشخیص دهند که ممکن است ترکیب و جمع بین آحاد و جزئیات بتواند نتیجه مطلوب تری را به ارمغان آورد هم چون از قوه به فعل رسیدن منافع بیشماری که در عالم هستی وجود دارد که خود فلسفه ی اصلی جانشینی انسان در روی زمین است. و نحوه ی تعلیم اسماء به آدم (ع) یا به صورت «آفرینش علمی» که ضروری و لازمه ی خلقت او بوقوع پیوسته و با این که به شکل «القایی رحمانی»م در نفس آدم شکل گرفته است.

از امام صادق (ع) روایتی است که فرمودند: دلیل نامیدن آدم به این اسم بدان خاطر است که اواز ادیم و پوسته و قشر زمین آفریده شده است. و شیخ صدوق عیه الرحمه می فرماید: «ادیم نام چهارمین لایه ی درونی زمین است و آدم ابوالبشر از آن خلق شده است. و از امام صادق (ع) روایتی است که فرمودند: حواء را بدین اسم نامیدند چرا که او از حی یعنی آدم آفریده شده است.

در اصل اشتقاق اسم آدم (ع) اختلاف نظر وجود دارد بعضی گفته انداسمی غیر عربی است و بدون اشتقاق مانند آزر و گروهی معتقدند که آن مشتق از «ادمه» است به معنای گندمگون بودن و بعضی قائلند که مشتق از آدم و به معنای الفت و اتفاق است. اما حواء مشتق از حی یا حیوان است و از اشتقاقات نادر و یا جعلی است مانند لاین و تامر.

از امیرالمومنین (ع) روایتی است که فرموده اند: خداوند تعالی به جبرئیل امین فرمان داد تا از پهنه ی زمین و دشت ها و بلندی های آن چهار نوع گل را فراهم سازد، گل سفید و سرخ و سیاه و خاکی رنگ سپس فرمان داد تا چهار نمونه از آب های زمین یعنی آب گوارا، آب شور، آب تلخ و گنداب را به آن گل ها بیافزاید، آن گاه آب گوارا را در گلوی آدم، آب شور را در چشمان او، آب تلخ را در گوش هایش و آب متعفن را میان بینی او تعبیه و جاری سازد.

در توحید مفضل از قول امام صادق (ع) و در بیان علت این امر آمده است: قرار دادن آب گوارا در حلق آدم بدین جهت بود تا تناول غذا برای او لذت بخش باشد و علت قراردادن آب شور در چشمان آدم برای این بود که باعث بقا و صحت مردمک چشم است و نیز بودن آب تلخ در گوش باعث عدم ورود حشرات به مغز انسان خواهد شد چرا که به محض ورود در میان لایه های آن خواهند مرد و در مواردی نادر نیز خواهند توانست از میان آن عبور کرده و به سیستم عصبی مغز رخنه نمایند.

خداوند در قرآن می فرماید: «و خلق الانسان من عجل» انسان از شتاب آفریده شده است چرا که طبیعت او بدین صورت است و هنگامی که خداوند روح را از سر انگشتان پای آدم در او بدمید و آن روح به زانوی وی رسید، کوشش کرد از جای برخیزد اما نتوانست و خداوند فرمود: «خلق الانسان من عجل» و زن را «امراه» نامیدند چون از «مرء» یعنی مرد و آدم آفریده شده است و نیز زن را «نساء» نامیدند چرا که برای آدم انیس و همدمی غیر حواء وجود نداشت.

«حضرت عبدالعظیم حسنی» روایت می کند که از امام جواد پرسشی پیرامون علت بوی کریه مدفوع انسان نمودم و ایشان پاسخ فرمودند: هنگامی که خداوند آدم را خلق نمود جسمی پاک و طیب داشت و مدت چهل سال فرشتگان الهی برای تکریم به نزد او می آمدند و اظهار می داشتند تو برای ماموریتی خاص آفریده شده ای و ابلیس از دهان او وارد و از دبرش خارج می گشت و بدین جهت است که احشاء انسان کریه و نامطبوع است.

از «طاووس» و «مجاهد» روایت شده است که «ابلیس» قبل از ارتکاب گناه در زمین اقامت داشت و در زمره ی فرشتگان بود و عزراییل نامیده می شد و کلا ملائکه ساکن در روی زمین جن نامیده می شدند و در میان فرشتگان عرصه ی زمین کسی به مرتبه ی علمی او نمی رسید و چون به نافرمانی خداوند برخاست مورد غضب واقع شده و خداوند او را ابلیس نام نهاد و «و کان من الکافرین» چرا که در علم خداوند و از ازل او به این وصف شناخته شد.



خرید و دانلود تحقیق در مورد منزلت آدم و حواء 6 ص


تحقیق در مورد مقام و منزلت زن در قرآن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 5 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مقام و منزلت زن در قرآن

آنچه در زیر از نظر می گذرد خلاصه ای است از دیدگاه مکتب رهائی بخش اسلام در مورد جایگاه زن که با توجه به بخشی از سور و آیات قرآن کریم تنظیم شده است .

مقام زن در اسلام چنان است که در قرآن کریم سومین سوره مفصل به نام "النساء" نامیده شده است و در ده سوره دیگر مسائلی مربوط به حقوق و منزلت زنان است و همه جا در خطابات عام آنان مورد خطابند و همچنین می توان از بسیاری از مفاهیم قرآن می توان نکات مهمی را در این رابطه استنباط کرد و می توان این ادعای دروغ را که اسلام برای زن ارزشی قائل نیست بدینوسیله بطور کلی منتفی دانست .

اسلام زن را بعنوان مسئله مهم زندگی و متمم حیات انسانی در مسائل اجتماعی ، اخلاقی و قانونی خود جا داده و او را به عنوان عضو موثر جامعه دانسته است .

پیامبر اکرم صلوات الله علیه و اله آنگاه که از زنان بیعت گرفت به آنان  اعلام کرد شما از عناصر اصلی اجتماع و ارکان بنیادی جامعه هستید و برای حفظ و سلامت آن باید به میزان سهم خود از آن پاسداری نمائید .

یا ایها النبی اذا جاءک المومنات یبایعنک ....

ای پیامبر اگر زنان مومنه آمدند تا با تو بیعت کنند ، (اینکه) با خداوند شریک نگیرند و دزدی نکنند ، و زنا نکنند ، و فرزندان خود را نکشند (سقط جنین نکنند ) و تهمتی نسازند ، از آنچه میان دست و پای ایشان است ( فرزند غیر را به شوی خود نسبت ندهند ) و در نیکوکاری ها از تو پیروی کنند ، با ایشان بیعت کن و برای ایشان از خداوند آمرزش خواه ، بدرستی که خداوند آمرزنده و مهربان است .  سوره ممتحنه آیه 12

زن بعنوان موجودی زیبا ، ظریف ، مستقل ، آرامی بخش ، با تقدس دختری ، همسری ، خواهری و مادری در مسیر تکامل جامعه است و تا ارزش خود را نشناسد و یا جامعه از موهبت او محروم باشد، انحطاط قطعی آن جامعه را بدنبال خواهد داشت .

و الله جعل لکم من انفسکم ازواجا و جعل لکم من ازواجکم بنین و حفده و رزقکم من الطیبات افبالباطل یؤمنون و بنعمت الله یکفرون  سوره نحل آیه 27       

بسیاری از تکالیف مشخص شده برای زنان و مردان یکسان بوده و تفاوت های موجود مربوط به نقش ، ظرفیت و لیاقت هریک بوده و حقوق آنان نیز بر این اساس  معین شده است .

یا ایها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحده و خلق منها زوجها و بثّ منهما رجالا کثیرا و نساء و اتقوا الله الذی تسائلون  به و الارحام ان الله کان علیکم رقیبا   -  نساء آیه 1

ای مردم پروا کنید از خداوندی که شما را از نفس و ریشه واحد و یگانه آفرید پس از آن از همان ریشه همسرش را آفرید و از آن دو مردان و زنان فراوانی را پدید آورد و پروا کنید از خداوندی که به او همدیگر را سوگنند می دهید و پروا کنید از خویشاوندان ، بدرستی که خداوتد بر شما ناظر و رقیب است .

ان فی خلق السموات و الارض و اختلاف اللیل و النهار لایات لاولی الالباب * الذین یذکرون الله قیاما و قعودا و علی جنوبهم و یتفکرون فی خلق السموات و الارض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانک و قنا عذاب النار * ... فاستجاب لهم ربهم  انی لا اضیع عمل عامل منکم من ذکر او انثی بعضکم من بعض فالذین هاجروا و اخرجوا من دیارهم و اوذوا فی سبیلی و قاتلوا و قتلوا لاکفرن الله سئیاتهم و لادخلنهم جنات تجری من تحتها الانهار ثوابا من عند الله و الله عنده حسن الثواب -  آل عمران آیات 190 تا 195

یوم تری المومنین و المومنات یسعی نورهم بین ایدیهم و بایمانهم بشریکم الیوم جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها ذلک هو الفوز العظیم  - حدید آیه 12

بنابراین زن و مرد در بهره مندی از کسب و سعی و تلاش و پاداش عبادت و الزلم به وظایف و مسئولیت ها مساویند .

و لا تمنوا ما فضل الله به بعضکم علی بعض للرجال نصیب مما کسبوا و للنساء نصیب مما اکتسبن واسئلوا الله من  فضله ان الله  کان بکل شیء علیما   _  نساء 32

هر کس متناسب با شرایط خلقت خود از خزانه بی پایان الهی بهره ای دارد که باید از فضل و احسان خداوند آنرا جستجو کند و تمنای بی جا نیز نداشته باشد و مرد و زن هر کدام وظایف محوله را از نظر فردی و اجتماعی ایفا نمایند .

و لهن مثل الذی علیهن بالمعروف و للرجال علیهن درجه و الله عزیز حکیم   _ بقره آیه 228   

درجه خاص مرد بر زن امتیازی است که از نظر مرد بودن و قدرت ، کفالت و رعایت و ...مسئولیت های اجتماعی داراست و باید در جهت حفظ و آرامش و رفاه خانواده و جامعه صرف گردد و هرگز نشانه کرامت بیشتر او نسبت به زن قلمداد نمی شود زیرا :

ان اکرمکم عند الله اتقیکم

زن نیز به نوبه خود با توجه به آیه فوق امتیازات خاصی را داراست که منحصر به وجود او و متناسب با خاصه های وجودی و تکوینی اش می باشد .

در قرآن کریم مردان و زنان با القاب مساوی و همسان یاد شده اند که بر نقش و جایگاه هر یک در جامعه  و مساوی بودن آنان در اصل تکلیف تاکید دارد .

ان المسلمین و المسلمات و المؤمنین و المؤ منات والقانتین و القانتات و الصادقین و الصادقات و الصابرین و الصابرات و الخاشعین و الخاشعات و المتصدقین و المتصدقات و الصائمین و الصائمات و الحافظین لفروجهم و الحافظات و الذاکرین الله کثیرا و الذاکرات اعدّ لهم مغفره و اجرا عظیما   - احزاب آیه 35

ان المصدقین و المصدقات و اقرضوا الله قرضا حسنا یضاعف لهم و لهم اجر کریم - حدید 18

در بعضی از آیات قرآن می توان به برتری زن بر مرد استنباط نمود که این امر وظایف آنان را نسبت به جامعه سنگین تر می نماید.

اذ قالت امرأه عمران رب انی نذرت لک ما فی بطنی محررا فتقبل منی انک انت السمیع العلیم * فلما و ضعتها قالت رب انی وضعته انثی و الله اعلم بما وضعت و لیس الذکر کالانثی و انی سمیتها مریم و انی اعیذها بک و ذریتها من الشیطان الرجیم  - آل عمران آیات 35 و 36

در ادامه این گفتگو خداوندد می فرماید : فتقبلها ربها بقبول حسن و انبتها نباتا حسنا ....

 در آیه فوق ( لیس الذکر کالانثی )  به برتری زن بر مرد اشاره دارد که از نظر قرب و نزدیکی او به بارگاه لطف و احسان پروردگار عالم است .

اما در مورد اختلافات حقوقی زن و مرد دلایل متعددی ذکر شده که از جمله آن روایت زیر است :

از امام محمد باقر علیه السلام پرسیدند چرا زن ضعیف و مسکین یک سهم از ارث می برد و مرد دو سهم ؟

حضرت فرمودند : زیرا بر زن جهاد و نفقه و خونبها نیست و اینها همه بر عهده مرد است

حق هر کس باید متناسب با توجه به مسئولیت و نقش او در جامعه تعیین شود و جامعه ای که زن را  به تلاش برای کسب در آمد چون مردان از خانه به بیرون کشانده ، سِمَت مادری و زن بودن و نقش های اساسی تربیتی و مدیریتی او را نادیده بگیرد  ، اجتماع کامل و ایده آلی نیست . اسلام برای این نقش اهمیت فوق العاده ای قائل شده و جنبه های معنوی تربیتی را عمدتا به او سپرده است .

و وصینا الانسان بوالدیه احسانا حملته امه کرها و وضعته کرها و حمله و فصاله ثلثون شهرا حتی اذا بلغ اشده و بلغ اربعین سنه قال رب اوزعنی ان اشکر نعمتک التی انعمت علی و علی والدی و ان اعمل صالحا ترضیه و اصلـــح لی فی ذریتـی انی تبت الیک و انی من المسلمین   - احقاف آیه 15

امام رضا علیه السلام می فرمایند :

"و بدان حق مادر ، لازم ترین حقوق  و واجب ترین آنهاست زیرا او باری را برداشته که هیچ کس بر نمی دارد و فرزند را حفظ کرد ، با گوش و چشم و سایر اندامها ، در حالی که به این کار شاد و خوشرو بود ، با همه دشواریهایی که هیچ کس بر آن تاب و و شکیبائی ندارد  فرزند خود را حمل کرد ، راضی شد که خود گرسنه بماند و او سیر شود ، و خود تشنه بماند و او سیراب گردد ، و خود برهنه بماند و اورا بپوشاند و خود در آفتاب بماند و او را سایه دهد ، پس باید شکر از او و نیکوئی به او ، به این اندازه باشد ، هر چند طاقت ادای کمترین حق او را ندارید ، مگر به یاری خداوند "    

   وجوه اختلافات حقوقی بین زن و مرد بواسطه شرایط روحی و تکوینی او و در راستای نقش او در جامعه  است و این به معنای بها ندادن و کم ارزش قلمداد کردن او نیست . چنانچه



خرید و دانلود تحقیق در مورد مقام و منزلت زن در قرآن


تحقیق در مورد مقام و منزلت معلم 0525

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 20 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مقدمه :

از روزی که انسان بدنیا آمد خداوند تبارک و تعالی هزاران پیامبر و امام را بر انگیخته تا وسیله ی هدایتی برای انسان باشند و او را از مسیر ضلالت و گمراهی و تاریکی به مسیر نور، پاکی و هدایت الهی راهنمایی کنند.

معلمهایی که برای بیان دستورات الهی سختی ها و مشکلات و... را به جان خریدند و همه سختی ها را متحمل شدند تا آخرین فرستاده ی الهی حضرت محمد (ص) از طرف خداوند متعال بر انگیخته شد زمانی به ابلاغ رسالت خود پرداخت که کعبه مرکز بت های بزرگ و کوچک مردم حجاز بود و آداب جاهلی و رسوم خرافی در بین آنها وجود داشت و پیامبر اکرم (ص) با آنها به مبارزه کرد و به اصلاح جامعه پرداخت و هدف او فلاح و رستگاری و هدایتشان بود تا آنچه را که نمی دانند به آنها آموزش و یاد دهد.

از همین جا نقش و جایگاه (معلم) مشخص می شود که وظیفه ای بس سنگین و خطیر بر عهده دارد که باید بتواند از آن به خوبی بیرون بیاید و گرنه در پیشگاه خداوند مسئول است و باید جواب پس بدهد.

برای یک معلم دینی ویژگیهای زیادی را می توان برشمارد که بعضی از آنها عبارتند از:

مقام و منزلت معلم، امانتداری، رافت و مهربانی، اخلاص، عبادت، سعه صدر (صبوری) تقوا، وجدان اخلاقی، تخصص و تعهد، امر به معروف و نهی از منکر، آداب و رسوم اجتماعی و.... که ما در اینجا مطالبی در این زمینه ها بین می کنیم:

مقام و منزلت معلم:

معلم باید قدر خود را بداند و منزلت خویش را بشناسد یعنی مواظب باشد و احساس مسئولیت کند. که مسئولیت سنگین بر عهده ی او است.

از نظر خداوند متعال کار معلم کار خداست و نقش او در جامعه نقش پیامبر اکرم (ص) است.

اولین سوره ای که بر پیغمبر اکرم (ص) نازل شده است سوره ی علق است.

(اقرا باسم ربک الذی خلق، خلق الانسن من علق، اقرا و ربک الاکرم، الذی علم بالقلم)

قرآن را به نام پروردگارت که خدای آفریننده عالم است به خلق قرائت کن، آن خدائی که آدمی را از خون بسته بیافرید، بخوان قرآن را و پروردگار کریم ترین عالم است، آن خدائی که بشر را علم نوشتن به قلم آموخت.

این آیات در همان ابتدای رسالت بر پیامبر اکرم (ص) نازل شد و در این آیات پروردگار عالم خود را معلم بیان می کند، معلم توانایی انجام کارهای بزرگی را دارد و قادر است افراد صالح به اجتماع عرضه نماید. تلاوت قرآن کریم و توسل و دعا باید از سوی معلمین مورد توجه فراوان قرار گیرد.

نباید معلم درجه ی والا و مقام رفیع خود را با مادیات دنیوی عوض کنند و بلکه مقام او در پیش خداوند متعال بس رفیع و والا است که خداوند متعال در قرآن کریم بالاترین درجات را برای معلم بیان نموده است.

معلم باید قدر و منزلت خود را بداند با بچه ها خوب کار کند و از کلماتی نظیر عزیزم، جانم و... با آنها سخن بگوید در عین اینکه ابهت معلمی حفظ شود و در کلاس جاذبه داشته باشد اگر یک کلاس دینی تشکیل شود در روایات می خوانیم که ملائکه می آیند و بالهایشان را پهن می کنند تا افراد روی آنها بنشینند بعد به آسمان می روند و افتخار می کنند که بال آنها فرش جلسه تعلیم و تعلم شده است.

معلم اگر بتواند آلوده ای را پاک کند و یک مسلمان متعهد تحویل جامعه بدهد مانند این است که جهان را زنده کرده است.

امانتداری:

معلم امانتی بزرگ و پر ارزش را در اختیار دارد و باید امانتدار باشد. مانند پدر و مادر فقط با این تفاوت که پدر و مادر یک، دو امانت دار ولی یک معلم حداقل صد، صد و پنجاه امانت داشته باشد که بعد از درس خواندن وارد اجتماع شوند که امانتها از هر دری گرانبهاتر هستند. اسلام در مقابل مکاتب مغرب زمین برای انسان ارزش بسیاری قائل است البته اگر انسان، انسان باشد.

امیرالمومنین (ع) در نهج البلاغه می فرماید: (مومن حرمتش از حرمت کعبه بیشتر و از ملائک مقرب بالاتر است) دنیای غرب ارزش انسانی را تا پایین ترین درجات مادی آورده است. اگر به شما یک چیز گرانبها، الماسی را به امانت بسپارند تا از آن نگهداری کنید شب خواب به چشم شما نمی آید چون آن امانت بسیار گرانبها است که مبادا از بین برود. الماس هر چند گرانبهاست ولی سنگی بیش نیست پس جوان و نوجوان هزاران برابر آن ارزش دارد. سعادت و شقاوت نسلهای بعد بعهده ی معلم امانتدار است و اگر خدا ناخواسته امانتدار نباشد و در آن خیانت کند نسلی را به خطر افکنده است و اگر هم امانتدار باشد ثواب نسل های بعدی برای اوست.

امانتی که در دست معلم است پر قیمت، ظریف و حساس است و بر ما معلمان دینی است که بسیار، بسیار مواظب این امانات باشیم و گرنه در پیشگاه خداوند مسئول هستیم. اگر یک چیز به امانت به شما بسپارند و در آن خیانت کنید، تنها یک گناه خواهد بود اما خیانت در تربیت دانش آموزان گناهی مستمر است که فرهنگ امروز نسل آینده را خواهد ساخت. سعادت و شقاوت نسلهای بعد مرهون معلم است و اگر العیاذ باالله امانتدار نباشد و در آن خیانت کند نسلی را به خطر افکنده است و اگر امانتدار باشد ثواب نسل های پیاپی برای اوست.

عبادت:

در اسلام خدمت به خلق خدا برترین عبادت است. حتی جبهه و خط مقدم با آن همه نورانیت با آنکه معلم اخلاق است. کار معلم ثوابش بالاتر است حتی از حج و نماز شب هم بالاتر است.

امام موسی بن جعفر (ع) نیز فرمودند: (قاضی حاجت المومن یعدل سبعین حج المقبول) اگر گره از کار کسی گشودی، ثواب آن معادل هفتاد حج قبول است خدمت به مردم دو قسم است یکی مربوط به مادیات مانند دادن قرض به کسی که مقروض است و دیگری مربوط به معنویات که خدمت علمی و فرهنگی به نسل حال و آینده است و معنویات بالاتر از مادیات است.

یک معلم باید آنچه برای فرزندان خود می خواهد، برای دیگران هم آن را بخواهد و آنچه را برای فرزندان خود نمی پسندی برای فرزندان مردم هم نپسند. اگر دانش آموز یک سوال نمی داند باید آن را با سعد صدر به او آموزش و



خرید و دانلود تحقیق در مورد مقام و منزلت معلم 0525