لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 101 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فرار مغزها و نظریه کوچ مجازیوظیفه روشنفکر، البته یکی از وظایف او، نقد اجتماعی است؛ نقد اجتماعی وضعیت معاصر. او دو خط مشی کلی برای این نقد نقد دارد: یکم آنکه مبتنی بر علم باشد و دوم اینکه، استراتژیک باشد. او در جایگاه روشنفکری، فقط یک گام و نه بیشتر از جامعه جلوتر است. از بعد استراتژیک، نکات متفاوت سیاسی و تاکتیکی را لحاظ می کند؛ و در مقام اهل علم، بایستی که اگر از مرز دانش فراتر نمی رود، خود را در مرز آن نگه دارد. هدف وی تعالی است، تعالی جامعه. او، نه همچون سرخوردگان، اهل فرار است؛ بلکه در برابر واقعیت ایستاده است. در این نوشتار، سعی شده است با تاکید اولیه بر مسئله فرار مغزها، یک نظریه جامعه شناسانه و مدیریتی ارائه گردد.
این نظریه، ارائه دهنده راه حل غلبه بر مشکل نیست؛ بلکه برای درک ابعاد مسئله و تعریف صحیح آن است. برای تغییر در واقعیت، اولین گام درک، تجزیه و تحلیل آن است. از این رو ما نیاز به تئوری داریم. چنان که راسل می گوید: یک تئوری خوب از هر چیزی کاربردی تر است. از جمله بحث های امروزه در سطح دولت و جامعه، بحث فرار مغزها است. فرار مغزها، همچون هر پدیده اجتماعی دیگر علل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دارد؛ که در این نوشتار بر سر علل سخنی نمی رود. از بعد تصمیم گیری و حل مسئله، چهار مرحله اساسی وجود دارد: یکم، تعریف و تبیین مسئله؛ دوم، تحلیل و درک اسباب و علل؛ سوم، شناسایی راه حل ها و طراحی راه حل نهایی؛ و چهارم، پیاده سازی و اجرا. پس از آن، نوبت بهبود مستمر است. به این صورت که مدام، پسخورد گرفته شود و تغییرات لازم اعمال شود. البته این مطلب، با سعی و خطا تفاوت دارد. یعنی زندگی مداوم سیستم. در این نوشتار چنانکه اول نیز گفته شد، نگارنده در مقام برنامه ریز نیست، بلکه در مقام منتقد و تحلیلگر است. پس به گام اول پرداخته می شود؛ و به ناچار گریزی نیز به گام دوم زده می شود. درک فرار مغزها، به لحاظ جامعه شناسی، یک گونه مهاجرت است. (البته اگر هم نباشد نزدیک ترین موضوع به بحث است). از این رو، در آغاز، مفهوم و ماهیت مهاجرت تشریح می شود تا بر پایه آن، مسئله فرار مغزها نیز، مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. مهاجرت یکی از پدیده های کلاسیک جمعیت شناسی و مباحث معمول جامعه شناسی است. در فرهنگ بریتانیکا، دو اصطلاح اساسی از نظر مفهومی و دو وجهه اقتصادی نیز از لحاظ تحلیلی دارد.
واژه اول، «به اندازه کافی دور» (significant) است. این مطلب در نگاه اول به فاصله اشاره دارد. البته صرفاً به منزله فاصله جغرافیایی نیست؛ بلکه، تغییرات بافت اجتماعی است. این تغییر، بعضاً منجر به فرهنگ پذیری و تطبیق می شود. واژه دوم، «به اندازه کافی طولانی» (permanent) است. این مورد بر این نکته تاکید دارد که بعد زمانی نیز مطرح است. به این معنی که مهاجر در بطن برهم کنش اجتماعی جامعه جدید وارد می شود. با توجه به دو نکته فوق مهاجرت تعویض چارچوب حیات اجتماعی است. برای همین است که مهاجرت با تبعید، مسافرت و ماموریت تفاوت دارد. به هر روی در مهاجرت بایستی انتقال از یک بافت و فضا به بافت و فضای جدید صورت گیرد. مطلب دیگر این است که، مهاجرت از بعد اقتصادی و هم اجتماعی بر هر دوی مبدا و مقصد اثرگذار است. یعنی همان گونه که معلول شرایط اقتصادی - اجتماعی است، اثر متقابل نیز می گذارد. علم برنامه ریزی اجتماعی سعی در کنترل و بهینه سازی مسئله مهاجرت در راستای منافع محیط برنامه ریزی دارد. البته در جمعیت شناسی، همواره معضلات فراوانی در تعریف مهاجر و مهاجرت وجود دارد. متعاقباً، بررسی و تحلیل آمار مهاجرت ها نیز با دشواری روبه روست. به همین صورت نیز، فرار مغزها یک تعریف دقیق و مشخص ندارد. بنابراین آن ابهام ها در این مورد نیز به چشم می خورد. اما مسئله اساسی آمارها و یا تعریف دقیق نیست بلکه درک باطن و کشف بطن واقعیت است که برای ما اهمیت دارد. باطن امر این است که در مملکت ما ذهنیت رفتن، فکر دل کندن، انگیزه پریدن از شاخ وطن و بر شاخه غریب و بیگانه بر نشستن شکل گرفته است. ما مغز فرار ساخته ایم. کم نیستند کسانی که اگر شرایط فراهم شود؛ اقدام به مهاجرت می کنند. صرف رفتن گروهی تحصیل کرده مسئله ما نیست. برای روشن تر شدن موضوع، نیاز به تکمیل تحلیل مفهومی مهاجرت داریم. عمل مهاجرت دارای دو شرط است. یکم: شرط لازم آن است که انگیزه کافی شکل بگیرد و مبدا نیز دافعه لازم را داشته باشد. مبدا: به این معنا که فرد دارای ماوای اولیه باشد؛ یعنی عضوی از جامعه محسوب شود. از این بابت ماهیت مهاجرت پرندگان با مهاجرت انسان تفاوت دارد. مهاجرت پرندگان جزیی از چارچوب حیات آنها است؛ اما، در مورد انسان ها تعویض چارچوب حیات است. انگیزه: مهاجرت قصدمندی لازم را می طلبد. مهاجر دارای انگیزه کافی و هدف توجیه پذیر باشد. پاشنه آشیل مهاجرت نیز در همین شرط نهفته است. یعنی شکل گیری اراده انسانی برای انجام مهاجرت واضح است که اگر انگیزه شکل نگیرد، مهاجرت منتفی است. حتی اگر مقصدی هم باشد و شرایط نیز فراهم باشد. دوم: شرط کافی این است که مقصد مهاجرپذیر و شرایط محیطی موافق باشد. مقصد: واضح است که هر مهاجرتی دارای مقصد است. جایی که مهاجر در آن مستقر می شود. این مقصد، از نظر مهاجر بایستی دارای ترجیحاتی باشد که مهاجرت را عاقلانه و مقرون به صرفه می سازد. همچنین مقصد نیز باید مهاجرپذیر باشد. یعنی شرایط مهاجرت فراهم باشد. شرایط محیطی: شرایط مادی، فیزیکی و قوانین مبدا و مقصد بایستی به گونه ای باشد که مانع مهاجرت نشوند. فرار مغزها یا مغزهای فراربنابر مطالب فوق، افرادی مهاجرت خواهند کرد که انگیزه لازم در آنها شکل گرفته باشد؛ و شرایط نیز فراهم باشد. بنابراین ما با دو آمار رو
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
نظریه ادبیات
مقدمه
رنه ولک نویسندة این کتابدر1903 در وین به دنیا آمد . در 1918 به پراگ مهاجرت کرد و در 1926 از دانشگاه پراگ دکترا گرفت و در 1939 به آمریکا رفت . رنه ولک را از برجسته ترین جامعترین و پرکارترین نظریه پردازان و مورخان تاریخ و نقد ادبی قرن بیستم می دانند. از آثار ولک، گذشته از نظریة ادبیات ، اثر عظیم تاریخ نقد جدید (1750-1950) در هفت جلد است.
آوستن وارن نویسندة دیگر این کتاب در 1899 در ماساچوست آمریکا متولد شد. در 1926 از دانشگاه پرینستن دکترا گرفت و در دانشگاه های متعدد از جمله بوستون، آیدوا، و میشیگان به تدریس ادبیات انگلیسی پرداخت . وارن مقاله ها و کتاب های فراواندر نقد ادبی نوشته است، از جمله: الکساندر پوپ : منتقد و انسان گرا (1929)، هندی جیمز در دوران پیرت (1947)، و قدیسان نیواینگلند (1956).
ماهیت ادبیات:
نخستین مسئله ای که مطرح است ماهیت ادبیات است . یکی از راههای تعریف ادبیات اطلاق این واژه برتمام آثار چای است. بنابراین تعریف می توانیم «هر چیز» را مورد تحقیق قرار دهیم راه دیگر تعریف ادبیات این است که آنرا به «کتابهای بزرگ» منحصر کنیم. کتاب هایی که صرف نظر از موضوعشان به سبب «بیان یا شکل ادبی» در خور توجه اند. در این جامعیار داوری یا ارزش زیبای شناختی به تنهایی است ، یا ارزش زیبای شناختی توام با امتیاز کلی عقلانی است در میان اشعار غنایی، نمایش و قصه آثار بزرگ بر مبنیا زیبایی شناختی برگزیده می شوند. سایر آثار به سبب شهرت یا ارزش عقلانی همراه با ارزش زیبایی شناختی به معنای محدود انتخاب می گردند: خصلت های برگزیدة این آثار سبک، ساختمان و قدرت کلی ارائه مطلب است. این یک طریقة معمول برای متمایز کردن ادبیات و سخن گفتن از آن است. وقتی می گوییم «این یک اثر ادبی نیست» در موردارزش ادبی آن این گونه قضاوتی کرده ایم و هم ازاین گونه است قضاوت ما هنگامی که کتابی بر باب تاریخ، فلسفه، یا علم را اثری ادبی می نامیم. زبان مادة ادبیات است چنان که سنگ یا برنز مادة مجسمه سازی، رنگ مادة نقاشیو صوت مادة موسیقی. اما باید دانست که زبان مثل سنگ ماده ای خنثی نیست، لکه خود آفریدة بشر است و بنابراین سرشار از مادة فرهنگی گروهی است که به آن زبان صحبت می کنند. ادبیات اندیشه را هم شامل می شود، و زبان عاطفی هم به هیچ روی منحصر به ادبیات نیست. کافی است گفت و گوی عاشقانه و جدال های معمولی را به خاطر آوریم . اما زبان علمی ایده آل منحصراً دلالتی است، و هدفش ایجاد تناظر یک به یک بین نشانه و مصداق آن است. این نشانه کاملاً اختیاری است و بنابراین می توان نشانه های دیگری را جانشین آن کرد. این نشانه همچنین حاکی ماوراست، یعنی توجه را به خود معطوف نمی دارد و بدون هیچ ابهامی اشاره به مرجع خودمی کند. اما ماهیت ادبیات در جنبه های اشاری آن بهتر نمایان می شود. واضح است که مرکز هنر ادبیات در جنبه های اشاری آن بهتر نمایان می شود. واضح است که مرکز هنر ادبی را باید در انواع سنتی آن، یعنی آثار غنایی و حماسی و نمایشی، جست و جو کرد. در همة این انواع، اشاره به دنیای افسانه ای و تخیلی است. گذاره های داستان یا شعر یا نمایش یا نمایش به معنای تحت اللفظی آن صادق نیستند، آنها گزاره های منطقی نیستند . میان گذاره های از یک داستان تاریخی یا داستان تاریخی یا داستانی نوشتة بالزاک، که به ظاهر اطلاعاتی دربارة رویدادهای تاریخی می دهند، و اطلاعاتی که در یک کتاب تاریخ یا جامعه شناسی آمده است ، تفاوتی اساسی و مهم وجود دارد. ادبیات «تخیلی» نیازمند کاربرد تصاویر خیال نیست. زبان شعر آمیخته با تصویر است، به طوری که از ساده ترین نقش ها آغاز می کند و در منظومه های اسطوره ای عام و کلی بلیک به اوج می رسد. اما تصویرسازی ضروری بیان افسانه ای و بنابراین بخش اعظم ادبیات نیست چه بسا اشعاری که به کلی خالی از تصویرند، حتی نوعی شعر وجود دارد که «گفتار – مستقیم محض» است. بعلاوه این گونه تصاویر را نباید با تصویرهای علمی، دیداری و حسی اشتباه کرد.
کارکرد ادبیات:
کارکرد ادبیات در هر گفتار منسجمی باید به یکدیگر وابسته باشند. کاربرد شعر، تابع ماهیت آن است. آیا مفهوم ماهیت و کارکرد ادبیات در طول تاریخ تغییر کرده است؟ نباید اختلافی را که مشرب «هنر برای هنر» در پایان قرن نوزدهم یا اخیراً مشرب شعر ناب ایجاد کرده است بیش از حد بزرگ کنیم. این اعتقاد را که شعر وسیلة
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 2 صفحه
قسمتی از متن .doc :
Frued-defense Mechanism
Sigmund Freud is known for being the first psychologist who developed the first comprehensive theory of personality. He tries to explain things that are difficult to understand. Freud is still a huge influence on psychology and society today. He was very controversial and some to this day don’t agree on what he had to say. Freud believed that one way his patients dealt with experiences was by using defense mechanisms.
One example of defense mechanisms that I can relate to my own life is sublimation. Sublimation for example is taking aggressive impulses and directing them into something else, such as sports. I feel that it is the best way to release your anger. Sometimes I feel one performs better. I know that I do. I go to the gym on a regular basis and one day my girlfriend and I got into a huge fight because she accused me of cheat
Sigmund Frued (From The Interpretation of Dreams)
It turns out that dreams may be worth interpreting after all. Freud’s basic insight that our mind preserve memories and emotions which are not always consciously available to us has transformed the way humanity views itself ever since. Freud said that there had been three great humiliations in human history: Galileo’s discovery that we were not the center of the universe, Darwin’s discovery that we were not the crown of creation, and his own discovery that we are not in control of our own mind. The tendency of modern people to trace their problems to childhood traumas or other repressed emotions begins with Freud. One of Freud’s more important discoveries was that emotions buried in the unconscious surface in disguised form during dreaming, and that the remembered fragments of dreams can help uncover the buried feelings. Whether the mechanism is exactly as Freud described it, many people subsequently derive with insights into themselves from studying their dreams, and most modern people consider dreams emotionally significant. Unlike our ancestors who often saw them either as divine premonition or as the bizarre side-effects of indigestion. Freud argued that drea
Some topics in this essay:Interpretation Dreams, Freud Freuds, Addressing Freud, Overall Freud, Nevertheless Freud, Irmas Injection, dream interpretation, universal key symbols, universal key, interpretation dreams, key symbols, fixed symbolic, dream freud, events emotions, spontaneous association, modern people, method interpretation,
Sigmund Freud (1856 - 1939)
Psychoanalytic Theory of Learning
Biography
Sigmund Freud was born May 6, 1856 at Freiberg, Moravia. His family settled in Vienna in 1860. He entered the University of Vienna to study medicine and graduated as an M.D. in 1881. He worked in the Vienna General Hospital until 1886 when he set up his private practice. He introduced hypnosis into his practice and treated patients with "nervous diseases". The first use of the term psychoanalysis was in 1896. In 1899 his book, "The Interpretation of Dreams" was published. This was his favorite among his many writings, and he referred to dreams as "the royal road to the unconscious". Subsequent work and writings dealt with sexuality, jokes and the unconscious, taboos and incest, and "Freudian slips". In 1906 Freud became friend and colleague of the Swiss adherent of psychoanalysis, Carl Gustav Jung. They traveled together to the USA in 1909 and delivered the first lectures on psychoanalysis in America. In 1923 Freud was diagnosed with cancer. He turned 80 years old in 1936, and in that year was honored by the Royal Society in Britain. In 1938, when the Nazis invaded Austria, Freud and his family managed to get exit visas and relocated to London, where he continued his clinical practice and writing. He died in London on September 23, 1939 from the cancer he had had for 16 years.
Theory
Freud is best known for his contributions in the field of therapy. His approach was dynamic and clinical rather than experimental. He was one of the earliest Westerners to recognize and work with unconscious processes. Psychoanalysis was an educational process in which unconscious conflicts are consciously confronted. Cognition was important in Freud's work, and insight into one's unconscious processes is vital in regulating one's own behavior.
Frued postulated a system of developmental psychology like Piaget did. His theory included the concept of dynamic tension between cognitive elements, as Lewin did.
Freud traced motivation to one's needs, as did Hull, Tolman, and others. His theory accounted for instinctual urges, which when satisfied, always lead to pleasurable feelings. The theory also included the concept of psychic energy, which he referred to as libido.
References:
Sahakian, 1976
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 101
فرار مغزها و نظریه کوچ مجازیوظیفه روشنفکر، البته یکی از وظایف او، نقد اجتماعی است؛ نقد اجتماعی وضعیت معاصر. او دو خط مشی کلی برای این نقد نقد دارد: یکم آنکه مبتنی بر علم باشد و دوم اینکه، استراتژیک باشد. او در جایگاه روشنفکری، فقط یک گام و نه بیشتر از جامعه جلوتر است. از بعد استراتژیک، نکات متفاوت سیاسی و تاکتیکی را لحاظ می کند؛ و در مقام اهل علم، بایستی که اگر از مرز دانش فراتر نمی رود، خود را در مرز آن نگه دارد. هدف وی تعالی است، تعالی جامعه. او، نه همچون سرخوردگان، اهل فرار است؛ بلکه در برابر واقعیت ایستاده است. در این نوشتار، سعی شده است با تاکید اولیه بر مسئله فرار مغزها، یک نظریه جامعه شناسانه و مدیریتی ارائه گردد.
این نظریه، ارائه دهنده راه حل غلبه بر مشکل نیست؛ بلکه برای درک ابعاد مسئله و تعریف صحیح آن است. برای تغییر در واقعیت، اولین گام درک، تجزیه و تحلیل آن است. از این رو ما نیاز به تئوری داریم. چنان که راسل می گوید: یک تئوری خوب از هر چیزی کاربردی تر است. از جمله بحث های امروزه در سطح دولت و جامعه، بحث فرار مغزها است. فرار مغزها، همچون هر پدیده اجتماعی دیگر علل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دارد؛ که در این نوشتار بر سر علل سخنی نمی رود. از بعد تصمیم گیری و حل مسئله، چهار مرحله اساسی وجود دارد: یکم، تعریف و تبیین مسئله؛ دوم، تحلیل و درک اسباب و علل؛ سوم، شناسایی راه حل ها و طراحی راه حل نهایی؛ و چهارم، پیاده سازی و اجرا. پس از آن، نوبت بهبود مستمر است. به این صورت که مدام، پسخورد گرفته شود و تغییرات لازم اعمال شود. البته این مطلب، با سعی و خطا تفاوت دارد. یعنی زندگی مداوم سیستم. در این نوشتار چنانکه اول نیز گفته شد، نگارنده در مقام برنامه ریز نیست، بلکه در مقام منتقد و تحلیلگر است. پس به گام اول پرداخته می شود؛ و به ناچار گریزی نیز به گام دوم زده می شود. درک فرار مغزها، به لحاظ جامعه شناسی، یک گونه مهاجرت است. (البته اگر هم نباشد نزدیک ترین موضوع به بحث است). از این رو، در آغاز، مفهوم و ماهیت مهاجرت تشریح می شود تا بر پایه آن، مسئله فرار مغزها نیز، مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. مهاجرت یکی از پدیده های کلاسیک جمعیت شناسی و مباحث معمول جامعه شناسی است. در فرهنگ بریتانیکا، دو اصطلاح اساسی از نظر مفهومی و دو وجهه اقتصادی نیز از لحاظ تحلیلی دارد.
واژه اول، «به اندازه کافی دور» (significant) است. این مطلب در نگاه اول به فاصله اشاره دارد. البته صرفاً به منزله فاصله جغرافیایی نیست؛ بلکه، تغییرات بافت اجتماعی است. این تغییر، بعضاً منجر به فرهنگ پذیری و تطبیق می شود. واژه دوم، «به اندازه کافی طولانی» (permanent) است. این مورد بر این نکته تاکید دارد که بعد زمانی نیز مطرح است. به این معنی که مهاجر در بطن برهم کنش اجتماعی جامعه جدید وارد می شود. با توجه به دو نکته فوق مهاجرت تعویض چارچوب حیات اجتماعی است. برای همین است که مهاجرت با تبعید، مسافرت و ماموریت تفاوت دارد. به هر روی در مهاجرت بایستی انتقال از یک بافت و فضا به بافت و فضای جدید صورت گیرد. مطلب دیگر این است که، مهاجرت از بعد اقتصادی و هم اجتماعی بر هر دوی مبدا و مقصد اثرگذار است. یعنی همان گونه که معلول شرایط اقتصادی - اجتماعی است، اثر متقابل نیز می گذارد. علم برنامه ریزی اجتماعی سعی در کنترل و بهینه سازی مسئله مهاجرت در راستای منافع محیط برنامه ریزی دارد. البته در جمعیت شناسی، همواره معضلات فراوانی در تعریف مهاجر و مهاجرت وجود دارد. متعاقباً، بررسی و تحلیل آمار مهاجرت ها نیز با دشواری روبه روست. به همین صورت نیز، فرار مغزها یک تعریف دقیق و مشخص ندارد. بنابراین آن ابهام ها در این مورد نیز به چشم می خورد. اما مسئله اساسی آمارها و یا تعریف دقیق نیست بلکه درک باطن و کشف بطن واقعیت است که برای ما اهمیت دارد. باطن امر این است که در مملکت ما ذهنیت رفتن، فکر دل کندن، انگیزه پریدن از شاخ وطن و بر شاخه غریب و بیگانه بر نشستن شکل گرفته است. ما مغز فرار ساخته ایم. کم نیستند کسانی که اگر شرایط فراهم شود؛ اقدام به مهاجرت می کنند. صرف رفتن گروهی تحصیل کرده مسئله ما نیست. برای روشن تر شدن موضوع، نیاز به تکمیل تحلیل مفهومی مهاجرت داریم. عمل مهاجرت دارای دو شرط است. یکم: شرط لازم آن است که انگیزه کافی شکل بگیرد و مبدا نیز دافعه لازم را داشته باشد. مبدا: به این معنا که فرد دارای ماوای اولیه باشد؛ یعنی عضوی از جامعه محسوب شود. از این بابت ماهیت مهاجرت پرندگان با مهاجرت انسان تفاوت دارد. مهاجرت پرندگان جزیی از چارچوب حیات آنها است؛ اما، در مورد انسان ها تعویض چارچوب حیات است. انگیزه: مهاجرت قصدمندی لازم را می طلبد. مهاجر دارای انگیزه کافی و هدف توجیه پذیر باشد. پاشنه آشیل مهاجرت نیز در همین شرط نهفته است. یعنی شکل گیری اراده انسانی برای انجام مهاجرت واضح است که اگر انگیزه شکل نگیرد، مهاجرت منتفی است. حتی اگر مقصدی هم باشد و شرایط نیز فراهم باشد. دوم: شرط کافی این است که مقصد مهاجرپذیر و شرایط محیطی موافق باشد. مقصد: واضح است که هر مهاجرتی دارای مقصد است. جایی که مهاجر در آن مستقر می شود. این مقصد، از نظر مهاجر بایستی دارای ترجیحاتی باشد که مهاجرت را عاقلانه و مقرون به صرفه می سازد. همچنین مقصد نیز باید مهاجرپذیر باشد. یعنی شرایط مهاجرت فراهم باشد. شرایط محیطی: شرایط مادی، فیزیکی و قوانین مبدا و مقصد بایستی به گونه ای باشد که مانع مهاجرت نشوند. فرار مغزها یا مغزهای فراربنابر مطالب فوق، افرادی مهاجرت خواهند کرد که انگیزه لازم در آنها شکل گرفته باشد؛ و شرایط نیز فراهم باشد. بنابراین ما با دو آمار رو
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 62
"نظریه امامت در ترازوی نقد"
نظریه امامت در ترازوی نقد
ارکان اصلی نظریه
نظریة امامت، از ابتدای تکون تاکنون فراز و نشیبهای فراوانی را پشت سر نهاده و عالمان و متکلمان شیعه در طول تاریخ، قرائتهای مختلفی از آن داشتهاند. لکن یک قرائت خاص همواره رواج و شهرت بیشتری داشته و خصوصاً در عصر حاضر سطرة خود را بر تلقیهای دیگر گسترانده و شکل تفسیر رسمی را پیدا کرده است. ارکان این تلقی خاص به شرح زیر است:
الف) وجود امامان معصوم پس از پیامبر (ص) ضرورت دارد و بر خداوند واجب است برای رهبری و هدایت امت و حفظ شریعت، امامان معصومی را به عنوان جانشینان پیامبر اسلام نصب کند، (اصل وجوب و ضرورت امامت)
ب) خداوند برای دوران پس از پیامبر (ص) دوازده امام معصوم را- که اولین آنها امام علیبنابیطالب و آخرینشان حضرت مهدی (ع) میباشد- به امامت امت نصب نموده است. (نصب الهی امامان دوازدهگانه)
ج) امامان معصوم، به دلیل نصب الهی، عصمت و علم مصون از خطا و اشتباه، بر کلیة امور دینی و دنیوی امت، ریاست دارند و سخن آنها حجت قاطع است. لکن شأن اصلی آنها تفسیر دین و حفظ شریعت است و اگر به دلیل شرایط خاص جامعه، بر مسند قدرت و حکومت نباشند، مقام مرجعیت دین آنها همچنان باقی است.
د) دوازدهمین امام، به دلیل بیلیاقتی مردم و تهدید دستگاه حکومتی و خوف شهادت، به فرمان الهی و تا مدتی نامعلوم، غایب شده است و در آخر الزمان ظهور میکند تا همة دنیا را از ظلم و فقر و فساد و گمراهی نجات دهد.
در این نوشتار میکوشیم تا نشان دهیم که اولاً ادلة ارائه شده برای اثبات نظریة امامت ناتمام است، ثانیاً ناسازگاری درونی، این نظریه را رنج میدهد و ثالثاً شواهد و قرائنی وجود دارد که این نظریه را نقض میکند. از آنجا که متکلمان شیعه، امامت را استمرار نبوت میدانند، مجبور میشویم بحث خود را از فلسفة نبوت آغاز کنیم.
فلسفة نبوت
در بحث فلسفة نبوت، دو سئوال مهم مطرح میشود. نخست آنکه چرا خداوند پیامبران به سوی بشر فرستاده است، دوم آنکه آیا بعثت پیامبران، ضرورت دارد یا اینکه پیامبران، موهبتهای الهی هستند و در ارسال آنها به سوی بشر، وجوب و ضرورتی رد کار نبوده و نیست. پیداست که برای یافتن پاسخ سئوال اول، میتوان به تعالیم پیامبران و کتابهای آسمانی آنها رجوع کرد و فهمید که هدف و غرض خداوند از ارسال رسل چه بوده است. اما در مورد سئوال دوم، کار به این سادگی و آسانی نیست. اگر قائل به وجوب و ضرورت نبوت باشیم، باید با دلیل عقلی و پیشین (بدون استفاده از تعالیم پیامبران) این مدعا را اثبات کنیم.
متکلمان شیعه قائل به وجوب و ضرورت بعثت پیامبران هستند و این ضرورت را مقتضای حکمت الهی و قاعدة لطف میدانند. ما در اینجا از میان ادلة متعددی که در اثبات این مدعا اقامه شده است، دو نمونه را آورده و به نقد و بررسی آنها میپردازیم و معتقدیم که با مبانی ارائه شده در این نقدها، همة ادلة ضرورت نبوت را میتوان نقد کرد.
دلیل اول (مقتضای حکمت الهی)
این دلیل بر مبنای نقصان علم و دانش بشری و عدم کفایت عقل انسان در شناخت راه کمال و سعادت اقامه شده است:
«الف. خدای متعال انسان را برای تکامل اختیاری آفریده است.