واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درباره نقش زنان مسلمان در جبهه 25 ص با فرمتword

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

نقش زنان مسلمان در جبهه

الف ـ مشارکت زنان صدر اسلام در جنگ

زنانی که در جبهه شرکت کرده اند فراوانند و تاریخ نام چند نفر از آنان را به این عنوان ثبت کرده است . اینک به چند مورد از آنان اشاره می شود .

امّ عطیّه :

وی از زنان انصار بود و علاقة شدیدی به شرکت در جنگ و حضور در جبهه ابراز می کرد . امّ عطیّه در هفت غزوه شرکت کرد و مداوای مجروحان از جمله خدمات وی در جبهه به شمار می آید .

نسیبه دختر کعب ، مشهور به امّ عماره :

وی از زنان فداکار و شجاعی است که رشادتهای وی در غزوة احد معرف شخصیت او می باشد . فداکاری نسیبه ، به اندازه ای حساس و ضروری بود که پیامبر اکرم (ص) به فرزند او عماره فرمود : «امروز مقام مادر تو از مردان جنگی ـ نام دوتن از مردان دلیر را می برد ـ والاتر است» زیرا آن دو از ترس جنگ و کشته شدن ، پیامبر خدا را تنها گذاشته ، فرار کردند ؛ ولی نسیبه با احساس خطر نسبت به پیامبر (ص) وظیفة عادی خویش را رها کرد و همگام با سایر رزمندگان ، از وجود گرامی پیامبر (ص) به دفاع پرداخت .

عماره فرزند نسیبه گوید : « در جنگ احد ، بازوی چپم زخمی شد. مردی به تنومندی درخت خرما ضربتی به بازویم زد و بی توجه به راه خود ادامه داد . خون همچنان سرازیر بود و باز نمی ایستاد . پیامبر اکرم (ص) فرمود زخم را ببند . آنگاه مادرم آمد و با پارچه هایی که آماده کرده بود آن را بست . پیامبر می نگریست . پس از بستن زخمها ، مادرم گفت :« پسرم ! بپا خیز و جنگ کن»

امّ ابیه

وی ، یکی از شش نفری بود که عده ای زیر نظر وی به معالجة مجروحین جنگی در جبهه ها اشتغال داشتند. امّ ابیه با همراهانش راهی خیبر شدند . پیامبر اسلام (ص) با اطلاع از آمدن ایشان ، فردی را فرستاد و با احضار آنان فرمود : «به دستور چه کسی به اینجا آمده اید ؟» امّ ابیه گوید : «چون آثار غضب را برچهرة آن حضرت مشاهده کردیم ، گفتیم : یا رسول الله ! ما با مقداری دارو به منظور مداوای مجروحین آمده ایم . آنگاه حضرت با ماندن ما موافقت فرمود . شغل ما در این جنگ مداوای مجروحان و پختن غذا و طعام بود .

امّ ایمن

یکی دیگر از زنانی که نامش زینت بخش تاریخ جنگهای اسلام شده ، امّ ایمن است . وی زنی بسیار شریف و مؤمن بود . همواره در کنار زنان مجاهد در راه خدا ، در جبهة جنگ به مداوای مجروحان می پرداخت .

حمنه دختر جحش

حمنة از زنان بسیار صبور و مقاومی بود که در جنگها افتخار حضور داشت با اینکه دایی و برادر و شوهرش در جنگ احد شرکت کدند به فوز عظیم شهادت نایل آمدند ، خود نیز با کمال رشادت وشهامت ، همگام با سایر رزمندگان به مداوای مجروحان می پرداخت و به آنان آب می رساند .

ربیع دختر معوذ

وی از زنان انصار و بسیار محترمه و از صحابة پیامبر اکرم (ص) به شمار می رفت ، همراه حضرت (ص) در جنگها شرکت داشت و مجروحان را درمان می کرد .

امّ زیاد

وی از خاندان اشجع و از جمله شش نفری بود که به سرپرستی عده ای از زنان به خیبر رفته بودند.

امیه دختر قیس

امیه از جمله زنانی بود که پس از هجرت به مدینه مسلمان شد و با پیامبر (ص) بیعت نمود و در جنگ خیبر شرکت کرد .

امیه گوید : « با عده ای از زنان بنی غفار به حضور پیامبر اسلام (ص) رسیده ، عرض کردیم : یا رسول الله مایل هستیم در خدمت شما برای معالجة مجروحان و کمک به رزمندگان ، به سوی خیبر حرکت کنیم پیامبر (ص) به نشانة رضایت و موافقت فرمود: با عنایات الهی حرکت کن .»

لیلای غفاریه

وی شیر زنی بود که در خدمت رسول اکرم صلی الله علیه و آله در جنگها شرکت می کرد و به پرستاری و یاری مجروحان می پرداخت . عبدالله بن عمر ، از لیلای غفاریه نقل کرده است که می گفت :«من زنی بودم که با پیامبر (ص) برای مداوای مجروحین به جنگ می رفتم.»

امّ سلیم

وی در جنگ اخد شرکت داشت و به تشنگان آب می داد و مجروحین را درمان می کرد . در جنگ حنین با اینکه حامله بود از شرکت در جنگ خودداری نکرد.

معاذه غفاریه

به تعبیر اعلام النساء ، وی از زنان دانشمند عصر خویش به شمار می رفت و با محضر پیامبر (ص) انس داشت در جنگها شرکت می کرد وبیماران را پرستاری و مجروحین را معالجه می کرد .

ام سنان اسلمیه

وی زنی با محبت ، دوستدار اهل بیت عصمت و در جهاد با کفار ، صاحب همت و شجاعت بود ، هنگامی که رسول خدا (ص) عازم خیبر بود ، به حضور پیامبر (ص) آمد و عرض کرد : « یا رسول الله دوست دارم با شما حرکت کنم و در میدان جنگ به معالجة مجروحین و مداوای بیماران و یاری مجاهدان پرداخته ، از وسایل ایشان محافظت نمایم و تشنگان را سیراب کنم .» حضرت فرمود : رواست ؛ با زوجة من امّ سلمه حرکت کن .

ب ـ پرستاری بیماران

دومین مسئولیتی که زنان عهده دار آن بودند ، وظیفة پرستاری از بیمارن جبهه است . پیامبر اکرم (ص) همة نیروهای کار آمد را در جبهه به کار می گرفت و زنانی چون : ام عطیه ، معاذه غفاریه ، لیلای غفاریه ، و ام سنان را به جبهه می برد تا علاوه بر مسئولیت معالجة مجروحین ، وظیفة پرستاری بیماران را نیز عهده دار باشند .

ج ـ تدارکات و پشتیبانی جبهه

یکی از مسایل حساس جبهه ، وجود سازمان قوی و منظمی است که تأمین کننده نیازهای تدارکاتی جبهه باشد هنگامی که مردان مشغول رزمند ؛ زنان می توانند بدین مهم اقدام کنند ؛ همچنان که در جنگهای صدر اسلام با تمام تلاش خویش و به خوبی انجام وظیفه کردند. اینک مواردی از مشارکت زنان در تأمین نیازهای تدارکاتی و پشتیبانی جنگهای معصومین علیهم السلام را می آوریم .

1ـ انتقال و حمل آب و غذا به جبهه

در جنگ احد ، بسیاری از نیروهای مسلمانان فرار کرده بودند . و پیامبر اسلام با تنی چند از یاران نزدیک خود ، در برابر هجوم دشمن مقاومت می کرد . وضعیت سختی پیش آمده بود که چهارده تن از زنان مسلمان برای یاری رزمندگان روانه جبهه احد شدند .

واقدی می نویسد : «محمد بن مسلمه ، همراه زنان به جستجوی آب پرداختند . اینان چهارده نفر بودند که فاطمه(س) دختر پیامبر



خرید و دانلود تحقیق درباره نقش زنان مسلمان در جبهه 25 ص با فرمتword


تحقیق درباره نقش دین در جهان معاصر با فرمتword

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

نقش دین در جهان معاصر

نیم نگاهی به فهرست کشورهای پیشرفته صنعتی و مبتنی بر دمکراسی و آزادی در جهان امروز نشانگر این است که اکثریت قریب به اتفاق این کشورها دارای پس زمینه فرهنگی و دینی اروپایی- مسیحی هستند. حتی با قدری تامل میان این طیف وسیع از مردم جهان آشکار می شود که در میان اروپاییان، اروپای غربی و امریکای شمالی از یکسو و در بین مسیحیان نیز عمدتا پروتستان ها و کاتولیک ها در این جرگه قرار دارند. به بیان دیگر بخش توسعه نیافته این بخش از حوزه تمدنی، عبارت از مردمان ارتدوکس عمدتا شرقی و پیش از این کمونیست هستند.

علاوه بر این و از منظری دیگر درمیان مجموعه وسیع ادیان و حوزه های تمدنی دنیای امروز از مسیحی کاتولیک، پروتستان و ارتدکس؛ تا مسلمان سنی، شیعی و وهابی؛ و حوزه کنفوسینی تا بودا؛ و از یهود تا برهمن و...، عمده نهادها و نمادهای توسعه و صنعت، فناوری و نوآوری، علم و حلم، مدارا و مراعا، آزادی و آبادی، دمکراسی یا مردمسالاری و انسان سالاری همگی در دنیایی انباشته و مرکزیت یافته اند که دو حوزه تمدنی مهم از آن محرومند: اسلام و مسیحیت ارتدکس! از سوی دیگر از بین کشورهای اسلامی نیز از شرق آسیا، خاور میانه تا آفریقا، عمدتا کشورهایی از گردونه سعادت دنیوی دور افتاده اند که بیشترین حجم مردم آنان را مسلمانان تشکیل می دهند. بدین معنا که ممالکی مانند هند و مالزی با وجود سکونت تعداد زیادی مسلمان در این دو، مسلمانان دارای اکثریت نیستند و لذا اندیشه و فرهنگ اسلامی نقش تعیین کننده ای در این ممالک ایفا نمی کند. بیش از 50 کشور اسلامی در جهان وجود داردکه اکثریت قریب به اتفاق آنان دارای ساختارهای کهن اقتصادی و اجتماعی اند و هنوز از مهمترین کانون های جهانی در تضییع حقوق بشر بشمار می روند." آرند لیفارت (Arend Lifart,2000) در الگوی دمکراسی خود 36 کشور را فهرست می کند که در طول 20 سال گذشته بسوی دمکراسی ثابت گام نهاده اند. در این میان فقط 5 کشور در آسیا و افریقا قراردارند (بوتسوانا، هند، اسرائیل، ژاپن، و ماریتوس) ولی هیچیک از آنها دارای اکثریت اسلامی نیستند (هرچند که هند دارای بیش از 100 میلیون مسلمان است)." در گزارشی که راین تاگیرا (Rein Tagira,2002) در زمینه "چشم انداز های دمکراسی در کشورهای اسلامی" منتشر ساخته است می نویسد امروزه هیچ کشور دمکراتیکی در بین ممالک اسلامی وجود ندارد. او در یک مقایسه گسترده میان کشورهای به دمکراسی روی آورده در طول سالهای پس از جنگ جهانی دوم و بویژه پس از فروپاشی شوروی و بلوک سیاسی- نظامی شرق چنین تحلیل می کند که الگوی حرکت بسوی دمکراسی و جنبش دمکراسی خواهی روبه گسترش است." درسال 1928 دمکراسی بعنوان خصوصیت عمده فرهنگ پروتستانتیزم شناخنه می شد. سراسر اروپای پروتستان از انگلستان، هلند و سوئیس گرفته تا لتوانی، استونی و فنلاند، همگی دمکراتیک بودند، در حالیکه در بین کشورهای کاتولیک فقط کشورهای بلژیک، فرانسه و چکسلواکی وجود داشت. البته در سال 1935 زمانی که آلمان پروتستان از دمکراسی روی برگرداند از سوی استونی، لتوانی و لهستان و لیتوانی دنبال شد. ولی همچنان منطقه وسیعی از کشورهای پروتستان در حوزه دمکراسی ماندند. در آن سالها دغدغه مهم چگونگی گسترش دمکراسی در ممالک کاتولیک بود. امروزه این تصویر دگرگون شده است. دمکراسی در دنیای امروز طیف گسترده ای از ممالک پروتستان- کاتولیک از مدیترانه تا آمریکای جنوبی را در بر می گیرد. حتی دمکراسی به کشورهایی نظیر ژاپن، هند، اسرائیل و یونان نیز تسری پیدا کرده است. به بیان تاگیرا، زمانی که کمونیزم در اروپای شرقی و میانه ازهم پاشید، اولین انتخابات آزاد الگوی جدیدی را تولید کرد. دمکرات ها در کشورهایی که بطورسنتی کاتولیک- پروتستان بودند پیروز شدند ولی کمونیستها در کشورهای اسلامی و ارتدوکس همچنان باقی ماندند. این تفاوت ها حتی بر میزان رشد اقتصادی این کشورها نیز اثر نهاد بطوریکه بر پایه اندازه گیری کامرون، نرخ رشد اقتصادی کشورهای کاتولیک- پروتستان از 29.5 امتیاز در مجارستان تا 24 در کرواتی کشانده می شود در حالیکه کشورهای اسلامی از 22.7 در گرجستان تا 11.4 در ترکمنستان در امتداد است. فدراسیون روسیه به امتیاز 20.3 رسید. بنابر برآورد کامرون، آزادی فردی و سیاسی از 1999 تا 2000 نرخ رشد همه کشورهای کاتولیک- پروتستان پسا کمونیستی را از 12 به 13 کشاند، در حالیکه در کشورهای ارتدکس- اسلامی در این دوره نرخ رشد از 11 امتیاز در رومانی به یک امتیاز در ترکمنستان سقوط کرد. روسیه در این میان به 6 امتیاز دست یافت! او معتقد است پس از فروپاشی شوروی، دمکراسی بسرعت در کشورهای دارای پیشینه کاتولیک-پروتستان روبه رشد نهاد. البته فرایند رشد دمکراسی در کشورهای ارتدوکس با کمی تردید و در کشورهای اسلامی بطور قطع شکل نهادینه بخود نگرفت. در گرجستان تمامی امیدهای مربوط به ظهور دمکراسی رو به یاس نهاد و در منطقه بالکان بویژه در آلبانی مسلمان نشین دمکراسی بسیار شکننده است و در بوسنی و کوزوو فقط به زور سرنیزه نیروهای بین مللی حافظ صلح، نمایی از دمکراسی باقی مانده است. در شرق آسیا صرفنظر از هندوستان با فرهنگ دمکراتیک باز مانده از دوران استعمار انگلیس، کشوری هایی مانند پاکستان پس از سالها گردش در بین دمکراسی و دیکتاتوری، بنگلادش و اندونزی نتوانسته اند دمکراسی را در کشور پایه ریزی کنند. ترکیه پس از 80 سال تمرین دمکراسی هنوز در این راه به موفقیت لازم نرسیده است. ایران با وجود مجلس و ریاست جمهوری انتخابی، هنوز در انحصار تصمیم گیری غیردمکراتیک گروهی از روحانیت قرار دارد. کشور نیمه مسیحی- مسلمان لبنان باوجود 40 سال امید و تلاش، سرانجام به عقب رانده شد. تاگیرا در جمع بندی خود از مروری بر تحولات دهه های اخیر در زمینه رشد گسترش دمکراسی در مناطقی از جهان این پرسش را مطرح می سازد که "آیا فرهنگ اسلامی دارای زمینه های ناسازگار با فرهنگ دمکراسی است که چنین کشورهای اسلامی را ازدنیای دمکراتیک به حاشیه رانده است؟" (1) با مروری بر طرح بنیادین پرسش مورد نظر در مقاله حاضر، رویکرد اصلی این است که کشور ایران با پس زمینه چند صد ساله خود در باور به اندیشه و سلوک اسلامی از نوع شیعه، دارای چه جایگاهی است؟ آیا بدلیل خاستگاه دینی مردم ایران و به استناد گزارشهای واقعی و اجتناب ناپذیر موجود، برای دستیابی به دمکراسی پایدار، آزادی و توسعه اقتصادی راه بدیلی برای برون رفت از بن بست تاریخی درماندگی در تمامیت گرایی یا توتالیتاریزم وجود دارد؟ آیا استبداد شرقی به تعبیر فراگیرتر و استبداد ایرانی از نوع پاتریمونیالیستی آن راه محتوم حیات سیاسی- اجتماعی مردم دین باور ایرانی است؟ آمار و شواهد موجود منتشر شده در گزارش "دمکراسی در قرن بیستم" در سال 2000 حاکی است که در طول یک قرن گذشته تعداد دولت های دمکراتیک در ابتدای قرن بیست یعنی 1900 میلادی، از صفر مطلق به ١٢٠ کشوردر انتهای قرن یعنی در سال 2000، رسیده است. این تعداد ٦٢ درصد کل دولتهای جهان را تشکیل می دهد که ٥٨ درصد جمعیت جهان نیز در این قلمروهای سیاسی زندگی می کنند. پس از رتبه اول دمکراسی در جهان، ٢٠ درصد دولتهای جهان دارای نظام های سیاسی اقتدارگر (Authoritarianism) است که این نسبت در سال ١٩٠٠ برابر صفر مطلق بوده است. در این قلمروهای سیاسی و جغرافیایی، بیش از ٣٣ درصد جمعیت جهان زندگی می کنند. بر پایه این گزارش "علاوه بر این حدود ٨ درصد از



خرید و دانلود تحقیق درباره نقش دین در جهان معاصر با فرمتword


تحقیق درباره نقش دین و خداشناسی در زندگی انسان 19 ص با فرمتword

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

نقش دین و خداشناسی در زندگی انسان

شناخت خداوند یک تکلیف است ، اما منظور ، شناخت حقیقت ذات خدا نیست بلکه مراد ، شناخت صفات او به اندازه طاقت بشری است که تحقق آن در دو مرحله انجام می‌پذیرد ، شناخت خود و درک اوصاف آن و سلب جهات نقص از آن، یعنی در واقع شناخت صفات خداوند ، به ادراک آن چه که سابقاً در نفس خود شاهد بوده ایم باز می گردد .

دین هرگز بشر را به سوی جهل ارجاع نمی‌دهد بلکه نوعی انقلاب فکری است که انسان را در همه عرصه‌ها به سوی کمال و ترقی سوق می‌دهد.

این عرصه‌ها چهار بعد دارند :

الف : منظم کردن افکار و عقاید و پاکسازی آنها از اوهام و خرافات .

ب : تضمین اصول اخلاقی

ج : تحکیم ارتباطات اجتماعی

د – لغو تفاوتهای نژادی و قومی

وانسان تنها در سایه ایمان به خداوند و معرفت او وادیان الهی به این اهداف چهارگانه می‌رسد: در عرصه اول یعنی اصلاح افکار و عقیده ، هرگز ممکن نیست که انسان بدون داشتن عقیده زندگی کنند ، حتی کسانی که الحاد پیشه کرده‌اند و شعار بی‌دینی برگزیده اند نمی‌توانند بدون داشتن اعتقادی در تبیین و تفسیر وجود و فرجام حیات زندگی کنند .این دین است که جهان ونظم موجود در آن را با تفسیری واقع گرایانه و غایت انگار تشریح نموده وقوانین حاکم بر عالم را بر پایة مبانی مستحکمی توضیح می دهد . بشر ، در تفسیر دینی هرگز بطور عبث بر صفحه وجود ظاهر نشده وبه طور تصادفی خلق نشده است ، بگونه‌ای که برای تکوین وخلقت او در این سیاره ، غایتی وجود دارد که می‌توان در سایه تعالیم انبیاء و هدایت مبعوثین خالق ، بدان دست یافت ودر نتیجه تفسیر دینی ومعنوی کاملاً با تفاسیر مادی انگارانه متفاوت است . ماده انگاران عقیده دارند که ماده اولیه جهان ، قدیم بوده و خود به خود نظم یافته است یعنی نه دارای غایتی است و نه انسان در آن جایگاهی دارد . ولی کائنات در دیدگاه انسان الهی ، آغاز و انجامی دارد یعنی از خداوند نشات گرفته و در نهایت نیز بسوی خداوند باز می‌گردد .

به ذهن هر انسان سلیم النفس سه پرسش ابتدائی خطور می کند :

1- از کجا آمده است ؟

2- به سوی کجا می‌رود ؟

3- چرا خلق شده است ؟

آنها معتقدند که آغاز وانشاء هرچیز از خدا است و در نیز همه موجودات به او باز می گردند «إنا لله وإنا إلیه راجعون» یعنی غایت خلقت ، تخلق به ارزشها و آرمانهای اخلاقی و شناخت و به اسماء و صفات پاک او است . این در حالی است که ماده انگاران وملحدین هیچ پاسخ رضایت بخش و قانع کننده ای به آن سه پرسش نمی دهند .

با مقایسه بین تفکر الهی و روش مادی در پاسخ گویی به این سه سوال است که انسان در می‌یابد تکامل فکری ومعنوی تنها در سایه دین محقق شده وتوسط آن ، آفاق وسیعی در برابر عقل و اندیشه او گشوده می‌شود . این در حالی است که ماده انگاران ، همواره ذهن بشر را با جهل و ابهام پر می‌کنند و اندیشه او را بسوی شکاکیت ، نسبی انگاری وخرافات سوق می‌دهند .

از آنها باید پرسید چگونه ممکن است ماده دارای نیرویی باشد که به خود نظم ببخشد ؟ آیا ممکن است علت و معلول ، فاعل و مفعول ، و یا جاعل و مجعول یکی باشند ؟ آیا می توان پذیرفت که این نظم دقیق وشگفت انگیز در جای جای عرصه گیتی ، حاصل یک تصادف کور باشد ؟

قطعاً پاسخ به تمام این پرسشها منفی خواهد بود .

در بارة نقش دین در توسعه وتضمین اخلاق باید گفت که عقاید دینی همواره پشتوانه محکمی برای اصول اخلاقی است ، زیرا تقید وپایبندی به ارزشها واصول و رعایت آنها ، غالباً با دشواریها ومشقتهایی همراه است و اجرا شدن این اصول اخلاقی در جامعه ، مستلزم تحمل آلام و دشواریهایی می باشد .

در اینجا این پرسش مهم مطرح می‌شود که ضمانت اجرا وتحقق این اصول متعالی اخلاقی چیست ؟ اعتقاد به وجود خدای متعال وروز آخرت وثواب وعقاب ، عامل مهمی در تشویق و تحریک انسان به اجرای اصول اخلاقی در حیات دنیوی می‌باشد ، در حالی که اگر این اعتقاد وجود نداشت ، اخلاق ودستورهای آن صرفاً به پند و اندرزهایی تو خالی تبدیل می‌شد که هیچ ضمانت اجرایی برای آن وجود نمی داشت .

مؤرخ معاصر « ویل دورانت » در بارة ارتباط دین واخلاق می نویسد :

« دین باعث تجلی اخلاق است ، یعنی بر خلاف مبادلات اقتصادی که غایت آن موفقیت مادی ودنیوی است، اخلاق می تواند در برخی زمینه ها مغایر با تمایلات ولذائذ شخصی باشد ، واین اعتقاد دینی است که می تواند احساس مسئولیت را در قبال رعایت اصول اخلاقی در روح انسان ایجاد کند» .



خرید و دانلود تحقیق درباره نقش دین و خداشناسی در زندگی انسان 19 ص با فرمتword


تحقیق درباره نقش دین در کاهش جرایم 11 ص با فرمتword

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

نقش دین در کاهش جرایم

همه مذاهب و ادیان الهی، انسانها را به درستی، راستی و فلاح و رستگاری دنیوی و اخروی فرا خوانده اند.

به تعبیری شاید بتوان گفت که علت انتخاب پیامبران الهی و انزال وحی و نیز دستورات دینی، نجات انسانها از رذایل اخلاقی و منع آنها از کارهای زشت و نامناسب و تشویق مردم به ایمان و نیکوکاری بوده است.

تحقیقات انجام شده در جوامع مذهبی نیز این مطلب را ثابت کرده است که در ایام خاص نظیر ماه مبارک رمضان و... میزان جرم و جنایات کاهش قابل توجهی دارد که این امر گویای نظریه فوق است.

نویسنده در این مقاله کوشیده است عوامل کاهش دهنده جرم و نیز راهکارهای دینی جلوگیری از جرایم را بررسی نماید.

مطلب را با هم از نظر می گذرانیم:

در مورد نقش دین، تاثیر آن در جلوگیری از جرائم در بین جرم شناسان و غیر آنها حداقل دو دیدگاه وجود دارد:

الف: برخی بر این پندارند که عناصر سه گانه عقل، دست آوردهای علمی و وجدان اخلاقی، برای ایجاد نظم عمومی و تعیین حدود و اختیارات افراد و نحوه مناسبات آنها و کاهش جرم کافی است و هیچ نیازی به مذهب نیست و اصلامذهب توانایی انجام آن را ندارد1

ب: برخی که اکثریت را تشکیل می دهند اگرچه برای عقل و دست آوردهای علمی و وجدان اخلاقی، احترام قائلند و به ارزش آنها در قلمرو جلوگیری ازجرم معترفند. به عقیده طرفداران این نظریه، مبانی اعتقادی، احکام تکلیفی فقهی و اصول اخلاقی دینی بهترین عوامل بازدارنده از انحراف، بزهکاری و تباهی است.2

جرم شناسان درباره عواملی که از پیش در تشکیل شخصیت بزهکار تاثیر دارد پس از مطالعات و تحقیقات گسترده نهایتاً به تاثیر دو دسته عوامل فردی یا درون زا و عوامل محیطی یا بیرون زا اعتقاد پیدا کردند. در عوامل فردی، عوامل وراثتی و روانی مورد مطالعه قرار می گیرد. اسلام هم به عنوان دین مترقی و آخرین دین آسمانی به نقش وراثت و اهمیت آن در شکل گیری ساختار شخصیتی افراد به دور از اعتقاد به اصالت و یا عدم تاثیرگذاری آن، توجه داشته و آن را زمینه بسیاری از سعادت ها و شقاوت ها معرفی کرده است. در روزگارانی که بشر اطلاعات چندانی از زیست شناسی، علم ژنتیک، توارث، چگونگی پیدایش جنین و انتقال خصوصیات والدین به نسل جدید را نداشت معارف وحیانی و ربوبی اسلام با لسان آیات و روایات و تعابیر بسیار ساده و روان، اذهان اندیشمندان را به سوی موضوعات مهمی در این باره رهنمون ساخت.

اما عوامل محیطی یا برون زا دامنه بسیار گسترده ای پیدا می کند؛ جرم شناسان، عوامل مزبور را با استفاده از مقیاس های متفاوتی تقسیم بندی کرده اند که از جمله آنها می توان محیط طبیعی یا جغرافیایی، محیط اجتماعی عمومی، محیط اجتماعی شخصی، محیط اجتناب ناپذیر، محیط اتفاقی و محیط انتخابی را نام برد.

مذهب که ریشه در فطرت انسان دارد باتوجه به تمام تقسیمات عوامل محیطی، رهنمودهایی ارائه داده است که اولاجنبه پیشگیری دارد و ثانیاً اگر کسی به هر دلیل، از وقوع جرم جلوگیری نکرد باید به روش های درمانی دین اسلام پناه ببرد. مثلادر بعد پیشگیری چون خانواده نقش فوق العاده ای در شکل گیری شخصیت بزهکار و مجرم ایفا می کند به گونه ای که پژوهش های متعدد ثابت کرده است وقتی فسادی موجب بروز اختلال در عمل طبیعی خانواده نسبت به طفل شود پس از مدتی شاهد بروز بزهکاری خواهیم بود. قابل ذکر است که عامل مزبور می تواند به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم در شکل گیری شخصیت کودک مجرم، تاثیر بگذارد اما در بیشتر موارد نفوذ جرم زایی خانواده به نحوی غیرمستقیم بر کودک اعمال می شود، از این رو اسلام نقش خانواده را در به وجود آمدن یا نیامدن تبهکاری و انحراف در حالات و مراحل متفاوت بسیار مهم دانسته و توصیه های پیشگیرانه متعدد و ارزشمندی را به پیروان خود و سایر افراد بشریت برای بهسازی نسل بیان کرده است. چنانکه قبل از هر چیز درباره انتخاب همسر و ویژگی های او و چگونگی تشکیل خانواده سخن گفته است و انسان ها را از ارتباط مشروع ولی نامناسب و چه بسا جرم آفرین3 چه رسد به آمیزش نامشروع و بدون قید و بند، به دلیل مفاسدی که در آن نهفته است4 برحذر داشته5 و در مقابل، آنان را به سنت ازدواج و تشکیل کانون گرم خانواده، تشویق و ترغیب می نماید. آیات و روایات ذیل نمونه ای از این رهنمودهاست:

«وانکحوا الایامی منکم...؛6 اشخاص بی همسر و غلامان و کنیزان شایسته تان را همسر دهید...»

«و من ءایته ان خلق لکم من انفسکم ازوجا...؛7 و از نشانه های او این است که برای شما از خودتان جفت هایی آفرید تا بدان ها آرام گیرید...»

پیامبر اکرم(ص) فرمود: «هرگاه بنده ازدواج کند نصف دین را کامل کرده است...»8

پیامبر اکرم(ص) فرمود: «زوجوا...؛9 عزب های خود را زن دهید زیرا با این کار خداوند اخلاق آنان را نیکو می گرداند و روزی هایشان را زیاد می کند و بر جوانمردی های آنان می افزاید.»

نقش عامل رافت خانوادگی و عدم انحرافات اخلاقی و منکرات در والدین و نقش عدم وجود موانع تربیت صحیح و وجود خلق نیک در والدین یا تاثیر بی مهری والدین بر بزهکاری فرزندان خردسال و بزرگسالشان، ابتلای والدین به مسکرات و میگساری و... کیفیت برقراری ارتباط جنسی آنها حتی نگاه های آنها به یکدیگر، تاثیر مسکن و جایگاه زندگی و روابط تنگاتنگ آنها بین اعضای خانواده همه و همه در صالح یا ناصالح شدن فرزندان مؤثر است و دین اسلام برای تمامی این موضوعات و مراحل و مراتب آنها دستورالعمل هایی داده است که پاییبندی به آنها سد محکمی در برابر ارتکاب جرم است. توبه و انابه و راز و نیاز به قاضی الحاجات و اعتراف به گناه فقط در برابر او، رهنمودهای تادیبی و تربیتی و مجازاتی که در باب حدود و دیات و قصاص در احکام منور دین مبین آمده است هر یک به جای خود در عین پیشگیری برای بعضی، حکم درمان علت و مرض و جرم و گناه را دارند. احکام و مقررات دین مبین اسلام به عنوان مجموعه ای منسجم و نظام مند متشکل از مسائل اعتقادی، اخلاقی، عبادی و حقوقی تنظیم یافته است از این رو با آن که که برای جرمی مجازات مناسب با آن پیش بینی شده، ولی پیشاپیش مقرراتی به صورت «بهداشت جنایی» مقرر کرده، تا با رعایت آن، انگیزه و علل ارتکاب جرم تقلیل یافته و ارتکاب به حداقل رسیده یا نابود شود.

عوامل کاهش دهنده جرم

1-راهکارهای اعتقادی

مذاهب آسمانی تمام پیامبران خدا بر دو اصل اساسی استوار است:

الف) ایمان به خدا؛ ب)ایمان به قیامت

الف- ایمان به خدا

مقصود از ایمان به خدا این نیست که فقط به صورت یک نظریه علمی، همانند فلاسفه الهی، جهانی را مخلوق آفریدگار دانا و با اراده بدانیم و به گروه الهیون بپیوندیم و تئوری فلاسفه مادی را باطل و مردود بشناسیم؛ بلکه مقصود باور داشتن خداوندی است که مالک واقعی انسان و جهان است و یگانه معبود شایسته پرستش. خداوندی که سمیع و بصیر است گفته های مردم را می شنود، کارهای آنها را می بیند و به تمام آنچه بر آنان می گذرد بینا و آگاه است. خداوندی که بر همه انسان ها احاطه کامل دارد و در تمام لحظات، مراقب حرکات و سکنات آنان است و بر کلیه واقعیت های آشکار و پنهانشان واقف است.

بشر از آن جهت که در اندیشه کمال مطلق است و خواسته های بی نهایت دارد؛ مادیات محدود نه تنها پاسخگوی تمنیات نامحدود او نیست، بلکه با نیل به لذت ها و نعمت های مادی و دست یافتن به ثروت ها و مقامات دنیوی- که بعضا عواقب سوئی به دنبال دارد و وی را آلوده به گناه می کند- سیر و دل زده می شود و همچنان به جستجوی بی نهایت می رود تا خواهش نامحدود خویش را اقناع نماید و به ضمیر ناآرام خود تسکین بخشد این هدف عالی جز با یاد خداوندی که کامل مطلق و واجد تمام کمال است دست یافتنی نیست. در یک جمله جوابگوی مطلق خواهش های بشر فقط خداست.

«آندره لالاند» می گوید: مذهب نظام احساسات و اعتقادات و اعمالی است که هدفشان خداوند است.10 و همین خداوند است که نیکی جامعه را می خواهد و رابطه جامعه با او مذهب را تشکیل می دهد. مذهب از طرفی وجود قوای اعلارا که بشر به آنها وابسته است اعلام می دارد و از طرف دیگر امکان برقراری رابطه با آنها را ممکن و ضروری می شمارد.11 مذهب به منزله ایمان به قوای مافوق بشر است که سیر خوی و شخصیت و زندگی بشر را اداره و بازرسی می کند.12

انسان با ایمان چون با سراسر هستی انس و الفت دارد13 و در معیت خدا زندگی می کند14 و همنشین پیامبران و صدیقان است15، پیرامون گناه نمی گردد.

انسان با ایمان به عوامل آرامش زایی چون دعا و نماز مسلح است16با کاش و اگر زندگی نمی کند17 انسان با ایمان راضی و خشنود است هم از خود و هم از خدا و هم از جهان18 انسان با ایمان احساس عمیق نسبت به نعمت های خدادادی دارد19 احساس رضایت مؤمن، مصدر قوت و نیروی اوست چرا که او ایمنی درونی یافته است.20

«مؤمن تبهکار نیست»21، «بی وجدان نیست»22، «بی تحمل نیست»23، «ناامید نیست»24، «نمی ترسد».25

مؤمن به واسطه ایمانش بینشی نسبت به جهان، فرمانروایان جهان و حقوق جهانیان پیدا می کند که



خرید و دانلود تحقیق درباره نقش دین در کاهش جرایم 11 ص با فرمتword


تحقیق درباره نقش خانواده در زندگی انسان 16 ص با فرمتword

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

فهرست صفحه

اخلاق خانواده .................................................................... 1

رابطه فرزند با پدر و مادر ........................................................ 1

رابطه زن و شوهر ................................................................. 3

خانواده در دنیای امروز .......................................................... 8

نابسامانی های موجود در رابطه با خانواده ..................................... 9

ضرورت امروزی توجه به خانواده ............................................... 10

اسلام و خانواده ................................................................. 11

منبع .............................................................................. 13

اخلاق خانواده

مطلوبیت زندگى اجتماعى و پیوند دادن زندگى فرد با فرد یا افراد دیگر، از آن رو است‏که نیازهاى مادى و معنوى افراد در زندگى‏هاى دست جمعى (اجتماعى) بهتر تأمین مى‏شود .در همین رابطه باید گفت اصیل‏ترین نیازهاى آدمى در ظرف خانواده تأمین مى‏گردد، زیرا در محیط خانواده است که نیاز تکوینى فرزند به پدر و مادر و نیاز مستقیم زن و شوهر به یکدیگر و نیازهاى عاطفى اعضاى خانواده به یکدیگر، پاسخ‏هاى خود را مى‏گیرند.

رابطه فرزند با پدر و مادر

مهم‏ترین رابطه میان انسانى با انسان دیگر، رابطه فرزند با پدر و مادر است که اصل وجود فرزند وابسته به آنها است.آنچه پدر و مادر براى فرزند انجام مى‏دهند، به هیچ وجه قابل جبران و مقابله نیست و از این رو نمى‏توان بر اساس قاعده قسط و عدل رفتار آنان را پاسخ داد.گویا به همین دلیل است که قرآن کریم معیار ارزش را در رابطه با پدر و مادر، احسان قرار داده است و در هیچ آیه‏اى نیامده که فرزند باید با پدر و مادر رفتارى عادلانه داشته باشد؛ زیرا در چنین موضوعى، عدل کارایى ندارد.

قرآن کریم در آیات فراوانى فرزند را توصیه به احسان به پدر و مادر خویش مى‏کند و تعبیرهاى خاصى در این باره به کار مى‏برد که حاکى از اهمیت فوق العاده مسأله است.در آیه 36 از سوره نساء پس از امر به عبادت خدا و شرک نورزیدن به الله، بى‏درنگ مى‏فرماید: «و به پدر و مادر احسان کنید» . (1)

در آیه 23 از سوره اسراء تعبیر و قضى ربک الا تعبد الا ایاه و بالوالدین احسانا؛ «و پروردگار تو مقرر ساخت که جز او را مپرستید و به پدر و مادر خویش احسان کنید» .قضا در این جا به معناى تکلیف حتمى و مؤکد است.بالاترین تکلیف انسان عبادت خداوند است و پس از آن احسان به پدر و مادر قرار دارد.در آیه‏اى دیگر مى‏فرماید: «ما به انسان سفارش کردیم که نسبت به پدر و مادر خویش به خوبى رفتار کند» .و از آن جا که این سفارش ممکن است موجب این توهم شود که فرزند باید به طور کامل تسلیم پدر و مادر باشد، مى‏فرماید : «اما اگر آنان کوشش کردند تو را به کفر بکشانند دیگر اطاعت نکن» . (2) تقارن این دو مطلب بیانگر آن است که انسان چه اندازه باید در برابر پدر و مادر خویش خاضع و تسلیم باشد.نفس این‏استثنا حاکى از گستره لزوم اطاعت و سرسپارى و فروتنى در برابر والدین است.در سوره لقمان پس از بیان همین مطلب که «اگر تو را وادارند تا درباره چیزى که تو را به آن دانشى نیست به من شرک ورزى، از آنان فرمان مبر» سفارش مى‏کند در عین حال که ایشان مشرک‏اند و تو را به شرک فرا مى‏خوانند، باید در دنیا به خوبى با آنان معاشرت کنى و رفتارت نسبت به آنان نیکو باشد. (3) از دیگر تعابیر شگفت قرآن در این باره آن است که



خرید و دانلود تحقیق درباره نقش خانواده در زندگی انسان 16 ص با فرمتword