لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
نگاهی به اهداف و آثار ازدواج در قرآن
• مفهوم ازدواج
• اهداف و آثار ازدواج
1- حفظ انساب
2- برخورداری از سکون و آرامش
3- حفظ نوع بشر
4- داشتن فرزندان صالح
5- مودت و رحمت
6- ارضای غریزه جنسی
7- بازداشتن از گناه
8- توسعه رزق
یکی از بناهای پر اهمیت اجتماع، ازدواج و تشکیل خانواده است در این واحد اولیه اجتماعی سنگ بنای تعلیم و تربیت نهاده میشود و انسان در عرصه ازدواج به آرامش و تکامل میرسد.
در این مقاله سعی شده است که با نگاهی اجمالی به اهداف و آثار ازدواج از نظر قرآن کریم به تبیین اهمیت این سنت حسنه پرداخته شود. مطلب را با هم از نظر میگذرانیم:
مفهوم ازدواج
ازدواج، در عرف و شرع، پیمان زناشویی است که بر اساس آن، برای مرد و زن در برابر هم، تعهدات اخلاقی و حقوقی پدید میآید که سرپیچی (از بسیاری) از آنها، عقوبت و کیفر در پی خواهد داشت.
در هر آیینی، ازدواج با قوانین و مقررات ویژهای صورت میگیرد و اسلام به آداب و رسوم دیگر اقوام احترام گذاشته است: «لکل قوم نکاح» از پیمان زناشویی در قرآن به «نکاح» نیز تعبیر شده، و به دو معنا به کار رفته است:
نیاز روح به کانون آرامش، با اهمیتتر از نیاز جنسی است. همسر شایسته در پیش آمدهای زندگی، راه وصول به آرامش و سعادت را نزدیک میکند
اهداف و آثار ازدواج
حکمتها و آثار مهمی بر ازدواج ترتب دارد، و قرآن در آیاتی به آنها پرداخته است. در برخی موارد، هر چند زن و مرد با یکدیگر زندگی میکنند، اهدافی که باید در زندگی آنان حاکم باشد، از میان میرود و دو طرف بدون آن که بهرهای از زندگی مشترک ببرند، با یکدیگر زندگی میکنند برخی گفتهاند: هر جا نشانههای الفت و حکمتهای زوجیت چه در دنیا و چه در آخرت برقرار باشد، قرآن واژه زوجیت را به کار برده است.(روم/ 21 فرقان/74 زخرف/70 بقره/25 یس/56)
و هرگاه جای این نشانهها و حکمتها را بغض و خیانت یا تفاوت عقیده زن و مرد با یکدیگر پر میکند، قرآن از کلمه «امرأه» استفاده کرده است (یوسف/30 تحریم/10و 11).
همچنین آن جا که حکمت زوجیت (بقای نسل انسان) از میان برداشته میشود، باز قرآن واژه «امرأه» را به کار برده است (ذاریات/25 مریم /4 و 5 آل عمران/40).
بدین سبب دوباره وقتی این حکمت سر برمیآورد و ثمره زوجیت به بار مینشیند، باز قرآن تعبیر را عوض کرده کلمه «زوج» را به کار میبرد. در آیه 40 آل عمران، زکریا به خدا خطاب میکند که همسرم نازا است: «و امرأتی عاقر»؛ ولی وقتی دعای او اجابت میشود، قرآن میفرماید: «و اصلحنا له زوجه».
1- حفظ انساب:
ازدواج و رعایت مقررات آن، نسب را حفظ میکند. در اسلام، حفظ نسب، پایه احکام و حقوق فراوانی است. بعضی از احکام فقهی، بر شناخت رابطه فرزند با پدر و مادر یا بر شناخت نسبتهای فامیلی دیگر، مبتنی است. تبعیت فرزند از پدر و مادر در کفر و اسلام، در طهارت و نجاست، در بردگی و حریت، ربابین پدر و فرزند، قصاص نشدن پدر به قتل فرزند، مقبول نبودن شهادت پسر بر ضد پدر، وجوب قضای نمازهای میت بر پسر بزرگتر، مسائل ارث، ولایت پدر و جد، حقوق طرفینی مانند حق حضانت و نفقات، عقوق والدین و اطاعت از آنها و مسائل اخلاقی مانند صله رحم، هبه به اقارب، عقیقه فرزند و مسائل فراوان دیگری، بر حفظ انساب متوقف است. و از این جا به اهمیت ازدواج و مراعات حدود آن نیز پی میبریم. حفظ نسب، حکمت عده زن بین دو ازدواج شمرده شده است. انتظار زن برای ازدواج دوباره پس از وفات شوهر به مدت چهار ماه و ده روز (بقره/ 234)، عده زن به مدت سه دوره پاکی پس از طلاق (بقره/ 228) و انتظار زن باردار برای ازدواج مجدد تا هنگام وضع حمل (طلاق/4) همه این مقررات گویای اهمیت حفظ نسب است. حرمت ازدواج با زن شوهردار (نساء/ 24)، و حرمت زنا (اسراء/32) نیز برپایه حکمت حفظ نسب قرار داده شده است.
2- برخورداری از سکون و آرامش:
نیاز روح به کانون آرامش، با اهمیتتر از نیاز جنسی است. همسر شایسته در پیش آمدهای زندگی، راه وصول به آرامش و سعادت را نزدیک میکند: «و من ایاته أن خلق لکم من أنفسکم أزوجا لتسکنوا الیها...»، «...و جعل منها زوجها لیسکن الیها...»
برخی مفسران، مقصود از لباس را در آیه 187 بقره، سکون و آرامش دانستهاند؛ همان گونه که خدا شب را لباس (مایه آرامش و سکون) دانسته: «و جعلنا الیل لباس لکم و انتم لباس لهن» نیز به سکون و آرامشی که با همسر حاصل میشود، اشاره خواهد داشت.
یکی از بناهای پر اهمیت اجتماع، ازدواج و تشکیل خانواده است در این واحد اولیه اجتماعی سنگ بنای تعلیم و تربیت نهاده میشود و انسان در عرصه ازدواج به آرامش و تکامل میرسد
3- حفظ نوع بشر:
طبق بیان قرآن، ازدواج وسیلهای برای تولید و بقای نسل در انسان و حیوان است: «... جعل لکم من انفسکم ازواجا و من الانعام ازواجا یذروکم فیه...»
گرچه جمله «یذروکم فیه» تکثیر نسل انسان را بیان داشته است، در این جهت، میان انسان و چهارپایان و گیاهان فرقی نیست. در جای دیگری میفرماید: پروردگار، شما را از «نفس واحدی» آفرید و جفتش را نیز از او خلق کرد، و از آن دو، مردان و زنان بسیاری را پراکنده ساخت: «... و بث منهما رجالاً کثیرا و نساء...».
در آیه 72 نحل میفرماید: از همسرانتان برای شما فرزندان و نوهها قرار داد «... و جعل لکم من ازواجکم بنین و حفده». قرآن، بقای نسل انسان و اجتماع مدنی را به ازدواج منوط میداند و روی آوردن به زنا و لواط را نابود کننده راه بقای نسل میشمارد: «و لا تقربوا الزنی انه کان فاحشه و ساء سبیلا»، «ائنکم لتأتون الرجال و تقطعون السبیل»؛ زیرا با رواج راههای نامشروع، رغبت به نکاح کم میشود؛ جاذبهاش از بین رفته، فقط بار تامین مسکن و نفقه و به دنیا آوردن اولاد و تربیت آنان، باقی میماند. در نتیجه، آسانترین راههای اشباع غرایز که نامشروع است، رایج میشود و هدف بقای نسل، رنگ میبازد.
4- داشتن فرزندان صالح:
یکی از خواستههای غریزی انسان، نیاز فطری به پدر و مادر شدن شمرده، و پاسخ به این خواسته با ازدواج و داشتن فرزند تامین میشود؛ زیرا اصل تولید و تکثیر، از راههای غیر مشروع نیز ممکن است؛ ولی در سایه ازدواج، نسلی دارای اصل و نسب پدید میآید. قرآن در آیاتی، فرزند را زینت زندگی دنیا شمرده که بیانگر رغبت انسان به داشتن فرزند و برقرار شدن رابطه پدر یا مادر و فرزند است «المال و البنون زینه الحیوه الدنیا». داشتن فرزند به صورت ثمره ازدواج، با تعبیرهای گوناگونی در قرآن آمده است. در آیه 223 بقره از این که میگوید: «نساوکم حرث لکم فاتوا حرثکم انی شئتم...»، یادآور میشود که بکوشید از این فرصت بهره گیرید و با پرورش فرزندان صالح و شایسته که به حال دین و دنیای شما مفید باشد، اثر نیکی برای خود از پیش بفرستید. «... و قدموا لانفسکم...». در آیه 187 بقره پس از آن که از آمیزش با همسر سخن به میان آمده است، میفرماید: «... و ابتغوا ما کتب الله لکم...» که به نظر بسیاری مقصود، طلب فرزند است. در موارد متعددی از قرآن، خداوند برای داشتن فرزند صالح، خوانده شده است. در آیه 189 اعراف از قول پدر و مادر نقل میکند که عرضه میدارند اگر فرزند صالح نصیبشان شود، شکرگزار خواهند بود: «دعوا الله ربهما لئن اتیتنا صالحا لنکونن من الشکرین...». در چند جا، درخواست حضرت زکریا (ع) مطرح شده است که از خداوند، فرزندی که لیاقت جانشینی او را داشته: «... فهب لی من لدنک ولیا»، و مورد رضایت پروردگار باشد: «... و اجعله رب رضیا» را خواسته است. در سوره آل عمران، پس از مشاهده شایستگیهای مریم (ع) پروردگارش را میخواند: خداوندا! از طرف خود، فرزند پاکیزهای نیز به من عطا فرما: «... هب لی من لدنک ذریه طیبه انک سمیع الدعاء».
5- مودت و رحمت:
از دیگر آثار ازدواج، مودت و رحمت است: «و جعل بینکم موده و رحمه...» آن چه در آغاز زندگی مشترک بین زن و شوهر، یگانگی برقرار میکند، و اثر آن در مقام عمل ظاهر میشود، مودت است؛ ولی پس از گذشت زمان و رسیدن دوران ضعف و ناتوانی، رحمت جای مودت را پر میکند. رحمت و مودت به تعبیر قرآن، دو نشانه الهی و ضامن به پا ماندن بنای زندگی و تداوم وحدت است؛ البته رحمت در همان آغاز زندگی نیز در زندگی نقش دارد. گاهی زحمات و خدمات بلاعوض و ایثارگرانه بدون هیچ گونه چشم داشتی حتی گاهی با برخورد سرد از طرف مقابل، از انسان سر میزند. در اینجا برای حفظ نظام خانوایکی از خواستههای غریزی انسان، نیاز فطری به پدر و مادر شدن شمرده، و پاسخ به این خواسته با ازدواج و داشتن فرزند تامین میشود؛ دگی، مودت رنگ میبازد؛ ولی رحمت جایگزین آن میشود.
یکی از خواستههای غریزی انسان، نیاز فطری به پدر و مادر شدن شمرده، و پاسخ به این خواسته با ازدواج و داشتن فرزند تامین میشود؛
6- ارضای غریزه جنسی:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
نگاهی به آزادی در اسلام
مقدمه
آزادی در اسلام به لحاظ محتوایی واژهای است مبهم، که در سیاست هم مورد استفاده قرار گرفت. از این رو با توجه به سیاست دینی جمهوری اسلامی لازم دیده شد تا محتوا و ماهیت آن در این نظام دینی، مورد بررسی قرار گیرد. فهم نوع برخورد اسلام با این مفهوم سیاسی، از لابهلای احادیث، روایات و قرآن مجید قابل دسترسی میباشد. در این پژوهش پس از ارائه تعریفی از ماهیت آزادی و آزادی اسلامی، به آسیبشناسی این مقوله، در زمان حاضر پرداخته که امید میرود برای پژوهشگران این عرصه خالی از فایده نباشد.
مفهوم آزادی
آزادی در لغت معادل «حریه»، «freedom» و «liberty» است، واژهای است که در مدت کوتاهی در واژگان سیاسی مردم به صورت پررنگی جا گرفته. با توجه به ماهیت اسلامی نظام حاکم بر کشور عزیزمان باید در انتخاب این شعارها یا هر اقدام سیاسی خرد و کلان دیگری با دقت و وسواس برخورد نمود. با معیارهای دین آن را تطبیق داده ، نظر اسلام را در مورد این مقوله جویا شد.
آزادی، به علت اطلاق در دو بار مثبت و منفی، فاقد معنا است، تنها وقتی به صورت تخصصی مطرح میشود که به صورت ترکیب اضافی درآید. مانند ؛ آزادی بیان، آزادی قلم، آزادی اندیشه و واژههای متفاوت دیگری که برای مدتی در زبان سیاسی مردم رد و بدل میشد. (1)
ماهیت آزادی در دین اسلام
اصلیترین و ابتداییترین معنای آزادی، داشتن اختیار است و در مقابل جبر (مجبور بودن) قرار دارد. (2) آیاتی در قرآن وجود دارد که انسان را مختار دانسته افراد را نسبت به انجام برخی امور امر و نهی میکند زیرا امر و نهی تنها در مورد مخاطب مختار صادق است. انسان، همواره میخواهد در امور اختیاری، بی قید و افسار گسیخته و طبق هوای نفس عمل کند. و هیچ قانونی برای کنترل در اختیارات او وضع نشود. و در صورت وضع مجازاتی برای او در برنداشته باشد. (3) اگر معیارهای ذهنی افراد، غرایز و بعد حیوانی باشد، آزادی به عنوان عدم تقید به بسیاری از قوانین حاکم بر جامعه خواهد بود. البته در صورتی که قوانین آن جامعه کارآمد و ارزشی باشند. زیرا در جامعه ارزشی به کمال هویت انسانی و روحیات بشر توجه میشود. قانون مداری در آن، عین ارزش است و جامعه در راه رسیدن به ارزشهای کارآمدتر تکاپو مینماید. برای جداسازی و شناسایی جامعه ارزشی و حیوانی میتوان از عقل و دین بهره برد. عقل، ممیز انسان از غرایز و حیوانیت صرف است. (4) عقل به آزادی و اختیار هویت میدهد. درک ناکارآمدی غرایز در طی مسیر واقعی زندگی و احساس نیاز به قانون از عقل برمیخیزد. اما در ادامه قانون برتر، برای رسیدن به رشد و تعالی بیشتر، عقل، قدرت پاسخگویی کامل را ندارد (با توجه به وجود درصدهای مختلف عقلمداری در جامعه و تفاوت در تحلیلها، تفکرات و ...). از این رو، دین با ارائه قوانین برتر و ارسال رسل، بشر را در رسیدن به علم کاملتر و برداشت درست عقلانی راهنمایی میکند.
در روایات به این امر تصریح گشته و علم آموزی به عنوان امر واجب، مورد توجه قرار گرفته.(5) قرآن کریم ، کسانی که تعقل نمیورزند را همانند چهارپایان و حتی از آنان گمراهتر و نادانتر دانسته. (6)
اسلام، با احترام به اختیار انسان، با سفارش به علمآوری، انسان را به مدد نیروی تعقل رها نمیسازد. بلکه با احکام پویای دین، هدایت او را در دست میگیرد. تعالیم اسلام، همواره توجه صرف به مسائل مادی و غریزی را نکوهش کرده، آنرا حیوانیت برشمرده، توجه به مسائل غیرمادی ماورائی را در زندگی مدنظر قرار میدهد. (7) با وجود همه این مسائل، اسلام انسان را حتی در عرصه انتخاب دین، صاحب اختیار میداند. (8)
دین مجموعهای از احکام، قوانین و باید و نبایدها است که خداوند آنرا متناسب با ذات بشر و رشد و تعالی او وضع نموده. انسان عاقل با دقت در این قوانین، وجود آن را برای رسیدن خود و جامعه به کمال، ضروری میبیند. اسلام، نماینده گروه اهل تعقل را دانشمندان میداند.(9)
همانطور که بیان شد دین باید و نبایدهایی دارد از این رو انسان دینمدار، با انتخاب دین برای برخی رفتارهای خود، محدودیتی ایجاد میکند. اما با این حال، تلخی این محدودیت در رسیدن به جامعهای کارآمد، ارزش مدار، امین و هویت مند، شیرین مینماید. وقتی توجه به دین و انتخاب آن در زندگی بشر مورد توجه و تایید قرار گرفت، با نیروی تعقل و بدون اصرار، تعصب و غرض ورزی، باید به مطالعه ادیان پرداخت، تا بتوان کامل ترین دین را در رسیدن به کمال واقعی اتخاد نمود.
اسلام دین برتر
اندیشمندان مسلمان و غیرمسلمان فراوانی در اقصی نقاط جهان بوده و هستند که اسلام را دین برگزیده دانسته و آن را انتخاب نمودند. به طور مسلم، اگر مطالعه در ادیان بصورت ناقص، و با خودخواهی یا برخی تمایلات و احساسات جهت دار، همراه باشد، انسان را به مسیر اصلی رهنمون نخواهد ساخت. باید، کاملاً زلال بود و بیطرفانه به مطالعه و قضاوت در مورد آن پرداخت.
علم و دین دو ابزاری هستند که افراد با مسلح شدن به آن، مجاز به ارائه نظر و آزادی بیان میگردند. (10) از این رو، جایگاه دین برجستهتر میشود. اسلام، دینی کامل و برگزیده خداوند است که انسانهای آزاده ارزش مدار و بزرگان زیادی در آن به منحصه ظهور رسیدهاند. و این نبود، مگر در نتیجه روح حاکم بر تعالیم دین الهی که بشر را به مراتب بالای زندگی مادی و معنوی، رهنمون میسازد. که در سایر ادیان با این کیفیت وجود ندارد. (11)
ممیزه دیگر اسلام، عاری بودن آن از خرافات و زلالی احکام آن میباشد که همه اندیشمندان بیتعصب و اندیشهور به آن اذعان دارند. بعد متعالی دیگر اسلام، سادگی و روانی آن است که آن را در همه سطوح جامعه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 40
نگاهى بروندینى به معاد و عوالم پس از مرگ
آیا انسان به جز زندگى مادى دنیوى، زندگى دیگرى دارد؟ آیاغیر از عالم دنیا، عالم یا عوالم دیگرى به نام جهان یا جهانهاىپس از مرگ وجود دارد؟ آیا انسان موجودى تکساحتى و یکبعدى استکه بر این کره خاکى همچون گیاهى میروید و میخشکد و میپوسد وچیزى جز همین بدن مادى نیست؟ آیا باید براى عالم یا عوالم پساز مرگ، دغدغهخاطرى نداشته باشیم و سعى ما براین باشد که سعادتو خوشى این دنیا را تامین کنیم و به فکر فردا و فرداهاى پس ازمرگ نباشیم؟ آیا ما همان گیاه یا حیوانیم با ترکیباتى مادىظریفتر و پیچیدهتر؟ آیا از بعد دیگر وجود خود -که همان بعدنفسانى و روحانى است- و از ساحت گستردهتر حیات خود که فراتر ازافلاک و سماوات و ارضین است، نباید پرده برداریم و نبایدچارهاندیشى کنیم که مبادا روزى انگشتحسرت به دندان گزیم ومصداق این آیه کریمه قرآنى شویم که:
«و یوم یعض الظالم على یدیه...» .
«روزى میآید که ستمکار به دندان بر دو دستش میگزد» .
کارل دوبرل - دانشمند آلمانى- میگوید:
«علوم طبیعى به خود جرات دادند که جاودانگى نفس را انکارکنند. ولى خداوند، آنها را کیفر داد و خود آنها را برهان قاطعبر خلود و جاودانگى ساخت» .
«جبریل دولان» در کتاب «پدیده روحى» مینویسد:
«ما دشمنانمان را به اسلحه خودشان سرکوب میکنیم و با روشخودشان به آنها اعلام میکنیم که روح، پس از مرگ، باقى و جاودانىاست. تمام نظریات مادى و دانشمندانى که انسان را مادهاى مجرداز روح میپنداشتند و علم مادى را ابزار اثبات مادى بودن انسانقرار داده بودند، به شدت تکذیب شدند و با مشاهدات حسى روحىگمراهى آنها آشکار شد» .
در نیمه دوم قرن نوزدهم در اروپاى غوطهور در لجنزارماتریالیسم، غوغایى بپا شد، چشمهاى بسته گشوده شدند، گوشهاىناشنوا، شنوا شدند، دلهاى خفته، بیدار گشتند و عقول غافل بهخود آمدند.
در آن روزگار تاریک و ظلمانى، ارواح متجلى شدند. جرقههاىتجرد، چشمهاى عبرتبین را خیره کردند و آنها که گرفتار خوابغفلتشده بودند، چشم گشودند و خود را بر ضلالت و گمراهى ملامتکردند.
در آن نهضت اروپایى میلیونها نفر از ارکان دانش. حضورى چشمگرداشتند. آنها اساتید فن و علما و پزشکان و مهندسین بودند.
برخى آنها را متهم میکردند که جنزده شدهاند و اجنه را ارواحپنداشتهاند یا سادهلوحانى هستند که سراب را آب میپندارند و ازحقیقتبه دور افتادهاند.
این تهمتها ناروا بود. در میدان علم و تجربه، درایت وجوانمردى لازم است. علم و تجربه را باید با علم و تجربه پاسخداد. آنها که از راه علوم تجربى به وجود نفس مجرد، اذعان واعتقاد پیدا کرده بودند، مردمی دقیق و هشیار بودند و هرگزاوهام و خرافات، بر جان و دل آنها چیرگى نیافته بود.
وانگهى مگر کشف وجود اجنه به جاى ارواح، دلیلى آشکار بر اینکه موجودات عالم، منحصر به آنچه ما به چشم مسلح یا غیر مسلح،مشاهده میکنیم نیستند، بلکه در وراى محسوسات بلاواسطه ومعالواسطه ما، موجودات دیگرى هم هستند که نمیتوان بر سر آنهاتیغ انکار فرود آورد. هرچند که ما جن را از مجردات و ازموجودات نورى نمیدانیم. بلکه بنا به رهنمود قرآن آنها اجسامناریند، چنان که انسانها اجسام خاکیند .
ولى ارواح و فرشتگان، خارج از قلمرو مادهاند. آنچه مهم است،این است که نباید جهان و موجودات آن را منحصر در محسوساتبدانیم و از ماوراى محسوسات، بىخبر بمانیم.
سابقه تاریخى اعتقاد به روح و عوالم پس از مرگ
حقیقت این است که اعتقاد به روح و عوالم پس از مرگ، پدیدهاىنو و تازه نیست، بلکه سابقهاى بس طولانى و عمرى دراز به اندازهعمر بشریت دارد.
در حقیقت، اعتقاد به روح یا نفس مجرد و عدم فناى انسان بهفناى تن، به معناى خودباورى انسان است. آنها که از این اعتقادفاصله گرفتهاند، در حقیقت گرفتار ناخودباورى شدهاند. آنها خودرا فراموش کردهاند. چرا که خدا را از یاد بردهاند. قرآن در یکىاز دستورات خویش فرمود:
«و لا تکونوا کالذین نسوا الله فانساهم انفسهم...» .
«مانند کسانى که خدا را فراموش کردند و خداوند -به کیفرخدافراموشى- خودشان را از یادشان برد، نباشید» .
هرچند عقیده به بقاى روح و عوالم پس از مرگ، انسانها راگرفتار کارهایى ناپسند و خرافى کرده و به اعمالى روى آوردهاندکه در خور شان انسان عاقل و مؤمن و متعهد نبوده، ولى اینها بهدلیل فاصله گرفتن انسان از مکتب انبیا بوده و سوء استفاده ازیک حقیقت، دلیل یا مجوز طرد آن حقیقت نمیشود، بلکه تلاش یاجهادى دیگر میطلبد که حقیقت از اوهام و خرافات پیراسته شود وجان و دل انسان از زنگار جهالت و عادات شوم و غلط و دست وپاگیر، پاک گردد.
هرگاه پادشاهى میمرد، زنانش براى پیوستن به او و رفع تنهائىاو بر یکدیگر پیشى میگرفتند.
در افریقا بستگان مرده، زنها و کنیزانش را با سم میکشتند، تا به مرده بپیوندند و او را از وحشت تنهایى نجات دهند.
در برخى از مناطق، هرگاه پادشاهى از دنیا میرفت، دوازده دخترجوان همراه او زنده به گور میکردند، تا با او مونس و همدمباشند. شگفت این که دخترهاى جوان، در این راه با یکدیگر بهرقابتبرمیخاستند واحیانا رقیب خود را میکشتند، تا مانع از سرراه خود بردارند.
برخى از اقوام، عادت داشتند که هرگاه فرزندى از آنها جوانمرگمیشد، مادر یا عمه یا جده او را میکشتند و با او به خاکمیسپردند تا همدم او باشد.
به اعتقاد برخى، مردگان به جایى میروند که در آنجا شکارفراوان، و کالا ارزان، و سال طولانى، و چشمهها پرآب و جوشان است.
برخى دیگر براین باور بودند که با فرا رسیدن تاریکى شب،ارواح مردگان بیدار میشوند و به جستجوى غذا میپردازند. بلکهبرخى معتقد بودند که آنها هم کشت و درو دارند و همچون زندگانبه کار و تلاش مشغولند و احیانا با یکدیگر به جنگ و نبردبرمیخیزند .
هرچند این اعمال و عقاید، رنگ خرافه دارد؛ ولى در عین حال،خبر از یک حقیقت میدهد. پیامبران خدا همواره تلاش میکردند کهحقیقت را از اوهام و خرافات، عریان کنند و کام بشر را با آبزلال، سیراب گردانند و او را از نوشیدن آبهاى آلوده و گندیده،برحذر دارند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 35 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
نگاهی بر مدیریت تغییر
مدیریت به فرایند انجام فعالیت ها بطور اثربخش و کارآمد توسط دیگر افراد اشاره می کند. این فرایند، وظایف یا فعالیت های برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری و کنترل را دربر می گیرد.
مفهوم مدیریت
مدیریت تغییر و نوآوری
شرکتهای بزرگ، تجارتخانههای کوچک، دانشگاهها، ادارات دولتی در ایالات و شهرها، بیمارستانها و حتی ادارات نظامی زیر فشار قرار دارند تا تغییر و تحولی را در شیوه کارشان بوجود آورند. هر چند همیشه ایجاد و انجام تغییر و تحول، پارهای از کار مدیران بوده است ولی در سالهای اخیر بر شدت آن افزوده شده است. در اینجا علت آن را بررسی خواهیم کرد.
تغییر و تحول
تحول عبارت است از تغییر در محیط، ساختار، فناوری، یا افراد یک سازمان.
اگر تغییر و تحولی در کار نبود، کار مدیران نسبتاً ساده بود و برنامهریزی بدون مشکل بود چرا که امروز با فردا فرقی نمیکرد.
مشکل مربوط به طراحی سازمان نیز حل میشد. از آنجا که محیط با ثبات بود، نیازی به تطبیق نبود. همینطور، تصمیمگیری به شدت ساده بود چرا که پیامد هر تصمیم گیری با قطعیت قریب به یقین قابل پیشبینی بود.
کار مدیران ساده بود مثلاً اگر رقبا تولیدات و خدمات جدید معرفی نمیکردند، اگر مشتریان درخواستهای تازه مطرح نمیکردند، اگر مقررات دولت هیچگاه تغییر نمیکرد، اگر فناوری هیچگاه ترقی نمیکرد، یا اگر نیازهای کارکنان همیشه یکسان بود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
تولید فیلم انیمیشن
عنوان :نگاهی کوتاه به انیمیشن
قسمت اول
در دهه سی، خیابانهای تهران با نئون آشنا شده و شبهای تهران با نورهای رنگین آذین می شوند و نقشهایی از رنگهای تند نئون بر در و دیوار می نشینند و بر سر در سینماها و بر فراز بامهای بلند شهر ، حرکتی از نورهای تند ، تماشاچی را به سینماها و مشتریها را به خرید کالا فرامی خواند . لاله زارمرکز تجمع این بازیهای نور می شود، از ساده ترین نقشهای هندسی متحرک گرفته تا نمایش صحنه های کاملتر ، مانند راه رفتن و غیره. در دهه چهل باز هم نئون های رنگین متحرک، شبها را از سکوت و سکون به هیاهوی رنگارنگ بازی نور می برند.تعبیه هر نئون بر بامی یا سردری ، شروع واقعی نقاشی متحرک در ایران است. حال، نقاشی به جای آنکه بر کاغذ و طلق نقش ببندد، بر بومهای فلزی می نشیند و قلم و رنگ ، همان لامپ های جیوه و تنگستن ونئون است. باز هم خطای باصره است و قریب به هشت تا دوازده تصویر رنگی در هر ثانیه که چشم را می فریبد.نام آشنا ومعتبری مانند مرتضی ممیز با چند طرح نئون از جمله نوشیدن کانادادرای بر بام بنایی در میدان فردوسی ، در صدر پیشکسوتان گرافیک، تبلیغات و نقاشی متحرک می درخشد.سالهای ۱۳۳۵-۱۳۴۰ اداره کل فرهنگ و هنرهای زیبا ( که بعدا وزارت فرهنگ و هنر و امروزه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است ) ، جایی که کارگاه سرامیک ، قالی بافی ، مینیاتور سازی و غیره دایر بود و ادعای حمایت از هنرهای ملی داشت ، آرزوهای دور و دراز و مرارتهای تمام نشدنی و آزمون و شکست جوانانی چند ، که در پی تشکلی هنری بودند ، منجر به تاسیس دفتری شد که قرار بود کارخانه رویا سازی کشور شود که نشد.این گروه متشکل بود از : اسفندیار احمدیه ( نقاش کارگاه سرامیک) ، جعفر تجارتچی ( افسر نیروی هوایی و کاریکاتوریست)، پرویز اصانلو ( فیلمبردار دوره دیده و کارگردان)، پطروس پالیان و اسدالله کفافی که هر پنج نفر از موسسان بخش انیمیشن وزارت فرهنگ و هنر بودند. چندی بعد نصرت الله کریمی ، کارگردان تحصیلکرده در چکسلواکی نیز به این گروه اضافه شد که با کمک چند دختر و پسر مستعد توانستند اولین فیلم های کارتونی ایران را بنیان گذارند.قسمت دوم
جو باربرا Joe Barbera از گروه هانا-باربرا که کارتونهای محبوبی چون تام و جری ، یوگی و دوستان ، عصرحجر را ساخته بود، دوشنبه 18 دسامبر 2006 (27 آذر 1385) در سن 95 سالگی درگذشت. او اولین گامهای موفقیت را با شریک قدیمی اش "بیل هانا" و با ساخت کارتون بسیار موفق "تام و جری" برداشت. داستان های خنده دار نبرد موش وگربه هفت بار نامزد دریافت جایزه اسکار شد.این دوشریک گروهشان را در سال 1930 ، زمانی که برای کمپانی MGM کار می کردند تشکیل دادند و در دهه 60 با ساخت سریالهای کارتونی مانند "عصرحجر" ، "یوگی و دوستان" و "اسکوبی دو" قله های موفقیت را یکی پس از دیگری فتح کردند. کارتونهایی کاملا متفاوتلئونارد مالتین ، منتقد، در کتاب خود با عنوان "مروری بر کارتونهای آمریکایی" می نویسد:« این گروه نویسنده-کارگردان سالهای سال تولید و ارائه کارتونهایی کاملا ممتاز را با شخصیتهایی یکسان را ادامه می دادند بدون اینکه به ورطه تکرار بیافتند.» "بری مایر" Barry Meyer رییس کمپانی برادران وارنر شخصیتهای خلق شده توسط هانا و باربرا را نه فقط ابرقهرمانهای کارتونی که آنها را جزیی از فرهنگ عامه مردم آمریکا می داند. او عقیده دارد: «شخصیتهای خلق شده توسط این دو از عصر حجر تا عصر فضا ، از ازل تا ابد را پوشش می دهد. هنگامی که او از میان دوستان و اقوامش برود، زندگی اش را در آثارش ادامه خواهد داد.»هانا که در سال 2001 درگذشته است زمانی گفته بود:«من هنرمند خوبی نیستم ولی جو بهتر از هرکس دیگری در جهان می تواند از یک طرح اولیه به خوبی خلق و خو طرز رفتار یک شخصیت را درک کند.»این دو اولین بار موش و گربه را در انیمیشن "پیشی چکمه را بدست می آورد" در کنار هم قرار دادند که نتیجه ان نامزدی آن دو برای جایزه اسکار بود. در اثر موفقیت این کار ، کمپانی MGM به انها فرصت داد تا برروی این شخصیت بیشتر کار کنند و در نهایت شخصیتهای تام و جری به بلوغ رسیدند.هنگامی که MGM در اواسط دهه 50 به کار بخش انیمیشن خود پایان داد، هانا و باربرا مجبورشدند برای خودشان کار کنند. با توجه به بودجه بسیار پایین تلویزیون، کارتونهای جدید آنها بیشتر برروی شوخی های شفاهی تاکید داشت تا جزییات تصویری -که برای اجرایشان باید هزینه زیادی صرف می شد- ."عصر حجر" در عمان بار اول پخش ار تلویزیون به موفقیتی