واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

دانلود ورد درمورد معاد

دانلود ورد درمورد معاد

دانلود ورد درمورد معاد

فرمت فایل: ورد

تعداد اسلاید: 6

 

 

 

 

 

با بررسی آیات قرآنی وروایات ائمه معصومین (علیهم السلام) می توان گفت حیوانات همانند انسانهاپس ازمرگ محشورخواهندشد و در روز قیامت درحدآگاهیشان حسابرسی میشوند.

بعنوان نمونه خداوند درآیه 38سوره مبارکه انعام می فرماید : " وَ ما مِن دابّةٍ فی الارضِ وَ لا طائِرٍ یَطیرُ بِجناحَیهِ إلّا اُمَمٌ أمثالُکُم  ما فرَّ َطنا فی الکتابِ مِن شَیئٍ ثمَّ إلی رَبِّهِم یُحشَرونَ  : هیچ جنبنده ای در زمین و هیچ پرنده ای که با دو بال خود پروازمی کندنیست، مگراینکه امتهایی مثل شما هستند، ماهیچ چیزرادر این کتاب فروگذارنکردیم، پس همگی بسوی پروردگارشان محشور می گردند .



خرید و دانلود دانلود ورد درمورد معاد


مقاله درمورد- ابن سینا و اتهام انکار معاد جسمانی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

ابن سینا و اتهام انکار معاد جسمانی؟!!

چکیده

همه مطالب مقاله حاضر با قصد بررسی صحت و یا سقم نسبت انکار معاد جسمانی به ابن سینا با استناد به اقوال وی در کتاب «شفا» و «نجات» و آثار دیگر او تدوین شده است. حاصل کلام وی در مجموعه آثارش این است که معاد در دو صورت «جسمانی» و «روحانی» قابل تصور است، که نوع جسمانی آن قابل اثبات به برهان نیست. اما نوع روحانی آن را می توان به برهان اثبات کرد. او بعد از تقسیم معاد به جسمانی و روحانی، تصدیق معاد جسمانی را به طریق شرعی و به حکم تصدیق جز نبوت بر مسلمان فرض می داند. ولی با این حال معتقد است که سعادت نفسانی را اصلاً قابلیت قیاس با سعادت بدنی نیست. بنابراین رغبت حکمای الهی به برخورداری از آن بسیار بیشتر از سعادت جسمانی است. به گونه ای که اگر حتی سعادت بدنی را به ایشان اعطا کنند، به آن التفات و توجهی نخواهند داشت. وی بعد از تأکید بر این مسأله در صدد است تا توضیح دهد که چرا با وجود کمال بیشتری که در سعادت نفسانی است، مع ذلک انسانها از آن غافلند.

بعد از ذکر علل بی توجهی انسانها به کمالات برتر، سرانجام و در بخش پایانی با استناد به قول کسانی که وی آنها را «اهل علم» می نامد، می پذیرد که بعضی از نفوس انسانی که از آنها به عنوان «بدینون» یا نفوس ساده یاد می شود، می توانند معاد جسمانی داشته باشند، اما آن جسم، از جنس اجرام سماوی خواهد بود، که به عنوان آلت نفس در خدمت ایشان قرار می گیرد.

نگارنده در سخن پایانی به فقراتی از دیدگاه شیخ اشاره کرده است که احتمال می رود به آن دلیل این بزرگوار در مظان اتهام قرار گرفته باشد و اما داوری را به خواننده واگذار نموده تا با مطالعه دقیق خود حق مطلب را به جا آورد.

واژگان کلیدی: معاد جسمانی ، معاد روحانی، نفس، سعادت، شقاوت

فصل هشتم از مقاله نهم الهیات «الشفاء» به بحث معاد اختصاص دارد. شیخ در این فصل و همچنین در آثار دیگر خود، دیدگاهش را در خصوص معاد و اقسام آن ذکر کرده است و سپس به مسأله سعادت و شقاوت و ارتباط نفوس مختلف با آن پرداخته است. از آنجا که بیان نظر شیخ در خصوص مسأله معاد جسمانی مشکلاتی را برای او فراهم نموده و او را در مظان اتهام انکار ضروری دین قرار داده، به نظر لازم می آید متعاطیان فلسفه برای پرهیز از پیش داوریهای غیر منصفانه و رعایت جانب انصاف، در جریان کل بحث وی در قسمت پایانی کتاب «الشفاء» و آثار دیگری که وی در آنها به آن موضوع پرداخته است، قرار گیرند.

نظر به اینکه اتهام و نسبت کفر در خصوص این مسأله از ناحیه شخصیت شهیر عالم اسلام، امام محمد غزالی، متوجه فیلسوف مسلمان، ابوعلی ابن سینا گشته است، اهمیت پرداختن به آن را دو چندان می نماید. زیرا نه امام محمد آن کسی است که بتوان او را نادیده گرفت و از کنار آراء و نظراتش به آسانی گذشت و نه اندیشه حکیمی همچون ابوعلی اجازه قبول چنین داوری را، به راحتی، در مورد او به ما می دهد.

امام محمد غزالی در کتاب معروف خویش، «تهافت الفلاسفه»، ص 46) که آن را به قصد رسوا ساختن اندیشه های - به زعم خویش - سخیف فلاسفه به رشته تحریر در آورده است، ضمن نسبت دادن «رؤسای ضلال» به پیشروان حکمت و فلسفه اسلامی، یعنی فارابی و ابن سینا، مدعی است که ایشان در خصوص حداقل بیست مسأله از مسائل فلسفی راه را به گمراهی رفته اند و در مورد حداقل سه مسأله از مسائل بیست گانه، سر از وادی کفر در آورده اند، که یکی از آنها نظر ایشان در مورد معاد جسمانی است.

شیخ متهم است که «برانگیختن تن ها و بازگردانیدن جانها به تن ها و وجود آتش جسمانی را انکار کرده و وجود بهشت و حور عین و دیگر چیزهایی که به مردم وعده داده اند را مثالهایی دانسته که برای فهمانیدن ثواب و عقاب روحانی که برتر از ثواب و عقاب جسمانی است، زده اند» (تهافت الفلاسفه، ص 284)

اما آیا به راستی چنین نسبتی شیخ را رواست؟ آیا شاهد مثالی در گفتار او وجود دارد که تأیید این مطلب باشد؟ صرف نظر از نسبتی که به او داده اند، قطعاً بررسی عین کلام او بهترین میزان برای داوری است و به همین دلیل نگارنده تصور می کند، نگاه اجمالی به بیان مستوفای شیخ در الهیات «الشفا» - به عنوان متن - و آثار دیگر او ضمن تصحیح پیش داوری ما، حداقل دینی است که ما به عنوان یک نوآموز فلسفه، به پیشگاه حکیمی بزرگ و فیلسوفی شهر، ادا می کنیم.

معاد از نظر شیخ

ابو علی در تتمه مقاله نهم از کتاب «الشفا» و همچنین در کتاب «النجاه» متذکر شایستگی تحقیق پیرامون احوال نفوس انسانی بعد از مفارقت بدن گشته، می گوید:

«یجب ان یعلم ان المعاد منه ما هو منقول من شرع و لا سبیل الی اثباته ال من طریق الشریعه و تصدیق جز النبوه و هو الذی للبدن عند البحث» (الشفاء، ص 460/ النجاه، ص 681)

به نظر می رسد تصریح شیخ به «قابل اثبات نبودن معاد بدن هنگام بعث» مهمترین بهانه ای است که مخالفان وی همچون امام محمد غزالی، از آن به عنوان حربه کفر استفاده کرده اند؛ حال آنکه بیان شیخ تا بدینجا پایان نمی پذیرد. او بعد از تقسیم معاد به جسمانی و روحانی و تصریح به قابل اثبات نبودن نوع جسمانی آن استثنایی را ذکر می کند و آن تصدیق به طریق شرعی آن است. از نظر او معاد جسمانی منقول از شرع بوده که به حکم تصدیق خبر نبوت باید به آن باور داشت، گر چه راه عقلی اثبات آن مسدود است. اما بسط شریعت حق پیامبر عظیم الشأن اسلام، حال سعادت و شقاوتی را که برای بدن است، بر ما معلوم نموده است.

از نظر ابو علی، نوع دیگری از معاد که به شیوه قیاس برهانی و استدلال عقلی مدرک است، نیز وجود دارد که نبوت هم آن را تأیید نموده است، او این معاد را همان سعادت و شقاوتی می داند که به نفس مربوط است، گر چه اوهام ما از تصور آن، به دلایلی عاجز است.

قبول معاد روحانی، فرع تجرد نفس انسان است، عموم حکمای متأله از نفس تصویری را ارائه می نمایند که کاملاً متفاوت با جسم انسان است. ابوعلی نیز در کتاب النفس، (ص 28 به بعد) پس از اشاره به اقوال مختلفی که در خصوص حقیقت نفس گفته شده است، به «غیر جسمانی» بودن آن اشاره کرده، می گوید:

«فنقول نحن انک تعرف مما تقدم لک ان النفس لیست بجسم»

بعد از آن به جوهریت آن تأکید می کند و در همین کتاب تصریح دارد بر اینکه نفس، جوهری است که هویت مستقل داشته و قادر بر انجام افعال مختلفی است که البته در انجام بعضی از آنها، نیازمند امور مادی است. از جمله اینکه قوه متخیله نفس نیازمند امور مادی است. (همان، ص 51)

نظر ابو علی در خصوص نفس و چگونگی تصور او از آن دارای اهمیت بسیار است. زیرا که اساساً قابلیت نفس در پذیرش نقشی که او برای معاد روحانی آن تصویر کرده است، در گرو تعریف خاصی است که نفس باید داشته باشد. او در فصل او از نمط سوم



خرید و دانلود مقاله درمورد- ابن سینا و اتهام انکار معاد جسمانی


تحقیق درباره نگاهى برون‏دینى به معاد و عوالم پس از مرگ 41ص با فرمتword

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 40

 

نگاهى برون‏دینى به معاد و عوالم پس از مرگ

آیا انسان به جز زندگى مادى دنیوى، زندگى دیگرى دارد؟ آیاغیر از عالم دنیا، عالم یا عوالم دیگرى به نام جهان یا جهانهاى‏پس از مرگ وجود دارد؟ آیا انسان موجودى تک‏ساحتى و یک‏بعدى است‏که بر این کره خاکى همچون گیاهى می‏روید و می‏خشکد و می‏پوسد وچیزى جز همین بدن مادى نیست؟ آیا باید براى عالم یا عوالم پس‏از مرگ، دغدغه‏خاطرى نداشته باشیم و سعى ما براین باشد که سعادت‏و خوشى این دنیا را تامین کنیم و به فکر فردا و فرداهاى پس ازمرگ نباشیم؟ آیا ما همان گیاه یا حیوانیم با ترکیباتى مادى‏ظریفتر و پیچیده‏تر؟ آیا از بعد دیگر وجود خود -که همان بعدنفسانى و روحانى است- و از ساحت گسترده‏تر حیات خود که فراتر ازافلاک و سماوات و ارضین است، نباید پرده برداریم و نبایدچاره‏اندیشى کنیم که مبادا روزى انگشت‏حسرت به دندان گزیم ومصداق این آیه کریمه قرآنى شویم که:

«و یوم یعض الظالم على یدیه...» .

«روزى می‏آید که ستمکار به دندان بر دو دستش می‏گزد» .

کارل دوبرل - دانشمند آلمانى- می‏گوید:

«علوم طبیعى به خود جرات دادند که جاودانگى نفس را انکارکنند. ولى خداوند، آنها را کیفر داد و خود آنها را برهان قاطع‏بر خلود و جاودانگى ساخت‏» .

«جبریل دولان‏» در کتاب «پدیده روحى‏» می‏نویسد:

«ما دشمنانمان را به اسلحه خودشان سرکوب می‏کنیم و با روش‏خودشان به آنها اعلام می‏کنیم که روح، پس از مرگ، باقى و جاودانى‏است. تمام نظریات مادى و دانشمندانى که انسان را ماده‏اى مجرداز روح می‏پنداشتند و علم مادى را ابزار اثبات مادى بودن انسان‏قرار داده بودند، به شدت تکذیب شدند و با مشاهدات حسى روحى‏گمراهى آنها آشکار شد» .

در نیمه دوم قرن نوزدهم در اروپاى غوطه‏ور در لجنزارماتریالیسم، غوغایى بپا شد، چشمهاى بسته گشوده شدند، گوشهاى‏ناشنوا، شنوا شدند، دلهاى خفته، بیدار گشتند و عقول غافل به‏خود آمدند.

در آن روزگار تاریک و ظلمانى، ارواح متجلى شدند. جرقه‏هاى‏تجرد، چشمهاى عبرت‏بین را خیره کردند و آنها که گرفتار خواب‏غفلت‏شده بودند، چشم گشودند و خود را بر ضلالت و گمراهى ملامت‏کردند.

در آن نهضت اروپایى میلیونها نفر از ارکان دانش. حضورى چشمگرداشتند. آنها اساتید فن و علما و پزشکان و مهندسین بودند.

برخى آنها را متهم می‏کردند که جن‏زده شده‏اند و اجنه را ارواح‏پنداشته‏اند یا ساده‏لوحانى هستند که سراب را آب می‏پندارند و ازحقیقت‏به دور افتاده‏اند.

این تهمتها ناروا بود. در میدان علم و تجربه، درایت وجوانمردى لازم است. علم و تجربه را باید با علم و تجربه پاسخ‏داد. آنها که از راه علوم تجربى به وجود نفس مجرد، اذعان واعتقاد پیدا کرده بودند، مردمی دقیق و هشیار بودند و هرگزاوهام و خرافات، بر جان و دل آنها چیرگى نیافته بود.

وانگهى مگر کشف وجود اجنه به جاى ارواح، دلیلى آشکار بر این‏که موجودات عالم، منحصر به آنچه ما به چشم مسلح یا غیر مسلح،مشاهده می‏کنیم نیستند، بلکه در وراى محسوسات بلاواسطه ومع‏الواسطه ما، موجودات دیگرى هم هستند که نمی‏توان بر سر آنهاتیغ انکار فرود آورد. هرچند که ما جن را از مجردات و ازموجودات نورى نمی‏دانیم. بلکه بنا به رهنمود قرآن آنها اجسام‏ناریند، چنان که انسانها اجسام خاکیند .

ولى ارواح و فرشتگان، خارج از قلمرو ماده‏اند. آنچه مهم است،این است که نباید جهان و موجودات آن را منحصر در محسوسات‏بدانیم و از ماوراى محسوسات، بى‏خبر بمانیم.

سابقه تاریخى اعتقاد به روح و عوالم پس از مرگ

حقیقت این است که اعتقاد به روح و عوالم پس از مرگ، پدیده‏اى‏نو و تازه نیست، بلکه سابقه‏اى بس طولانى و عمرى دراز به اندازه‏عمر بشریت دارد.

در حقیقت، اعتقاد به روح یا نفس مجرد و عدم فناى انسان به‏فناى تن، به معناى خودباورى انسان است. آنها که از این اعتقادفاصله گرفته‏اند، در حقیقت گرفتار ناخودباورى شده‏اند. آنها خودرا فراموش کرده‏اند. چرا که خدا را از یاد برده‏اند. قرآن در یکى‏از دستورات خویش فرمود:

«و لا تکونوا کالذین نسوا الله فانساهم انفسهم...» .

«مانند کسانى که خدا را فراموش کردند و خداوند -به کیفرخدافراموشى- خودشان را از یادشان برد، نباشید» .

هرچند عقیده به بقاى روح و عوالم پس از مرگ، انسانها راگرفتار کارهایى ناپسند و خرافى کرده و به اعمالى روى آورده‏اندکه در خور شان انسان عاقل و مؤمن و متعهد نبوده، ولى اینها به‏دلیل فاصله گرفتن انسان از مکتب انبیا بوده و سوء استفاده ازیک حقیقت، دلیل یا مجوز طرد آن حقیقت نمی‏شود، بلکه تلاش یاجهادى دیگر می‏طلبد که حقیقت از اوهام و خرافات پیراسته شود وجان و دل انسان از زنگار جهالت و عادات شوم و غلط و دست وپاگیر، پاک گردد.

هرگاه پادشاهى می‏مرد، زنانش براى پیوستن به او و رفع تنهائى‏او بر یکدیگر پیشى می‏گرفتند.

در افریقا بستگان مرده، زنها و کنیزانش را با سم می‏کشتند، تا به مرده بپیوندند و او را از وحشت تنهایى نجات دهند.

در برخى از مناطق، هرگاه پادشاهى از دنیا می‏رفت، دوازده دخترجوان همراه او زنده به گور می‏کردند، تا با او مونس و همدم‏باشند. شگفت این که دخترهاى جوان، در این راه با یکدیگر به‏رقابت‏برمی‏خاستند واحیانا رقیب خود را می‏کشتند، تا مانع از سرراه خود بردارند.

برخى از اقوام، عادت داشتند که هرگاه فرزندى از آنها جوان‏مرگ‏می‏شد، مادر یا عمه یا جده او را می‏کشتند و با او به خاک‏می‏سپردند تا همدم او باشد.

به اعتقاد برخى، مردگان به جایى می‏روند که در آنجا شکارفراوان، و کالا ارزان، و سال طولانى، و چشمه‏ها پرآب و جوشان است.

برخى دیگر براین باور بودند که با فرا رسیدن تاریکى شب،ارواح مردگان بیدار می‏شوند و به جستجوى غذا می‏پردازند. بلکه‏برخى معتقد بودند که آنها هم کشت و درو دارند و همچون زندگان‏به کار و تلاش مشغولند و احیانا با یکدیگر به جنگ و نبردبرمی‏خیزند .

هرچند این اعمال و عقاید، رنگ خرافه دارد؛ ولى در عین حال،خبر از یک حقیقت می‏دهد. پیامبران خدا همواره تلاش می‏کردند که‏حقیقت را از اوهام و خرافات، عریان کنند و کام بشر را با آب‏زلال، سیراب گردانند و او را از نوشیدن آبهاى آلوده و گندیده،برحذر دارند.



خرید و دانلود تحقیق درباره نگاهى برون‏دینى به معاد و عوالم پس از مرگ 41ص با فرمتword


تحقیق در مورد توحید معاد نبوت 116 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 116 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

معاد

انسان از روح و بدن مرکب است .

کسانیکه بمعارف اسلامى تا اندازه اى آشنائى دارند میدانند که در خلال بیانات کتاب و سنت سخن روح و جسم یا نفس و بدن بسیار بمیان میآید و یا اینکه تصور جسم و بدن که بکمک حس درک میشود تا اندازه اى آسان است و تصور روح و نفس خالى از ابهام و پیچیدگى نیست .

اهل بحث از متکلمین و فلاسفه شیعه و سنى در حقیقت روح نظریات مختلفى دارند ولى تا اندازه اى مسلم است که روح و بدن در نظر اسلام دو واقعیت مخالف همدیگر میباشند .

بدن بواسطه مرگ خواص حیات را از دست میدهد و تدریجا متلاشى میشود ولى روح نه اینگونه است بلکه حیات بالاصاله از آن روح است و تا روح به بدن متعلق است بدن نیز از وى کسب حیات میکند و هنگامیکه روح از بدن مفارقت نمود و علقه خود را برید ( مرگ ) بدن از کار میافتد و روح همچنان بحیات خود ادامه میدهد .

آنچه با تدبر در آیات قرآن کریم و بیانات ائمه اهل بیت (ع ) بدست میآید اینست که روح انسانى پدیده ایست غیر عادى که با پدیده بدن یک نوع همبستگى و یگانگى دارد .

خداى متعال در کتاب خود میفرماید ( لقد خلقنا الانسان من سلالة من طین ثم جعلناه نطفة فى قرار مکین ثم خلقنا النطفة علقة و خلقنا العلقة مضغة فخلقنا المضغة عظاما فکسونا العظام لحما ثم انشأ ناه خلقا آخر ) سوره مؤمنون آیه 12-14 .

( تحقیقا ما انسان را از خلاصه که از گل گرفته شده بود آفریدیم .

سپس او را نطفه اى قرار دادیم در جایگاه آرامى سپس نطفه را خونى بسته کردیم پس خون بسته را گوشتى جویده شده کردیم سپس گوشت جویده شده را استخوانهائى کردیم پس استخوانها را گوشت پوشانیدیم پس از آن او را آفریده دیگرى بیسابقه قرار دادیم ) .

از سیاق آیات روشن است که صدر آیات , آفرینش تدریجى مادى را وصف میکند ودر ذیل که به پیدایش روح یا شعور و اراده اشاره میکند آفرینش دیگرى را بیان میکند که با نوع آفرینش قبلى مغایر است .

و در جاى دیگر در پاسخ استبعاد منکرین معاد باین مضمون که انسان پس از مرگ و متلاشى شدن بدن و گم شدن او در میان اجزاء زمین چگونه آفرینش تازه اى پیدا کرده انسان نخستین میشود , میفرماید ( بگو فرشته مرگ شما را از ابدانتان میگیرد پس از آن بسوى خداى خودتان برمیگردید یعنى آنچه پس از مرگ متلاشى گشته و در میان اجزاء زمین گم میشود بدنهاى شما است ولى خودتان ارواح بدست فرشته مرگ از بدنهایتان گرفته شده اید و پیش ما محفوظید ) سوره سجده آیه 11 .

گذشته از اینگونه آیات قرآن کریم با بیانى جامع مطلق روح را غیر مادى معرفى میکند چنانکه میفرماید ( از تو حقیقت روح را میپرسند بگو روح از سنخ امر خداى من است ) سوره اسرى آیه 85 , و در جاى دیگر در معرفى امر خود میگوید ( امرخدا وقتى که چیزى را خواست این است و بس که بفرماید بشو آن چیز بیتوقف میشودو ملکوت هر شئى همین است ) سوره یس آیه 83 و مقتضاى این آیات آنستکه فرمان خدا در آفرینش اشیاء تدریجى نیست و در تحت تسخیر زمان و مکان نمیباشد پس روح که حقیقتى جز فرمان خداوند ندارد مادى نیست .

و در وجود خود خاصیت مادیت را که تدریج و زمان و مکان است ندارد

بحث در حقیقت روح از نظر دیگر

کنجکاوى عقلى نیز نظریه قرآن کریم را درباره روح تأ یید میکند .

هر یک از ما افراد انسان از خود حقیقتى را درک مینماید که از آن ( من ) تعبیر میکند و این درک پیوسته در انسان موجود است حتى گاهى سر و دست و پا و سایر اعضاء حتى همه بدن خود را فراموش میکند ولى تا خود هست خود ( من ) از درک او بیرون نمیرود این ( مشهود ) چنانکه مشهود است قابل انقسام و تجزى نیست و با اینکه بدن انسان پیوسته در تغییر و تبدیل است و امکنه مختلف براى خود اتخاذ میکند و زمانهاى گوناگون بروى میگذرد حقیقت نامبرده ( من ) ثابت است ودر واقعیت خود تغییر و تبدیل نمیپذیرد و روشن است که اگر مادى بود خواص مادیت را انقسام و تغییر زمان و مکان میباشد میپذیرفت .

نیز نسبت داده آرى بدن همه این خواص را میپذیرد و بواسطه ارتباط و تعلق روحى این خواص بروح میشود ولى با کمترین توجهى براى انسان آفتابى میشود که ایندم و آندم و اینجا و آنجا و این شکل و آن شکل و این سوى و آن سوى همه از خواص بدن میباشد و روح از این خواص منزه است و هر یک از این پیرایه ها از راه بدن بوى میرسد .

نظیر این بیان در خاصه درک و شعور ( علم ) که از خواص روح است جارى میباشدو بدیهى است اگر علم خاصه مادى بود بتبع ماده انقسام و تجزى و زمان و مکان را میپذیرفت .

البته این بحث عقلى دامنه دراز و پرسشها و پاسخهاى بسیارى بدنبال خود دارد که از گنجایش این کتاب بیرون است و این مقدار از آن بحث در اینجا بعنوان



خرید و دانلود تحقیق در مورد توحید معاد نبوت 116 ص


تحقیق درباره معاد و جهان پس از مرگ 23 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع تحقیق:

معاد و جهان پس از مرگ

محقق : سید مصطفی هاشمی

استاد راهنما : جناب آقای افشاری

کد کلاس : 121........... کد درس : 3903

ترم دوم- سال تحصیلی 84-85

الله لا اله الا هو لیجمعنکم الی یوم القیا مت

لا ریب فیه و من اصدق من الله حدیثا

)) سوره ی مبارکه ی نساء آیه ی87 ((

افسوس که آنچه برده ام باختنی است

بشناخته ها تمام نشناختنی است

برداشته ام هر آنچه باید بگذاشت

بگذاشته ام هرآنچه برداشتنی است

90 اسم از اسامی قیامت از دیدگاه قرآن

((یوم الحشر)) براساس آیه 45 سوره یونس

((یوم القیامت الساعه)) براساس آیات 186 و187 اعراف

((یوم النسیان )) بر اساس آیات 51 اعراف و 126 طه

((یوم البشارت و التبریک)) براساس آیات 13 حدید و 35 نحل

((یوم الشماتت والالتماس)) براساس آیات 50 مومن و98 انبیا

((یوم الشفاعت)) براساس آیات 46 بقره و 53 اعراف

((یوم الشهادت)) براساس آیات 138 بقره 19 و20 و21 فصلت

((یوم الندامت)) بر اساس آیه 55 یونس

((یوم العداوت)) براساس آیات 162 و163 بقره و31 فرقان

((یوم عظیم وکبیر)) بر اساس آیه 16 یونس

((یوم الجزا)) بر اساس آیات3 حمد و 12 حج

((یوم الخسران)) بر اساس آیات 46 یونس و 25 هود

((یوم الوفود و الورود)) بر اساس آیات84 مریم و 101 هود

((یوم الفصل)) بر اساس آیات 59 یس و17 عم

((یوم الجمع)) بر اساس آیات 87 نسا و 109 مائده

((یوم الخشوع و التسلیم)) بر اساس آیات 28 و29 نحل و108 طه

((یوم الامر)) بر اساس آیات 43 و44 ن والقلم

((یوم الحسرت والتاسف)) بر اساس آیات 28 انفال و 32 انعام

((یوم الذلت)) براساس آیات 28 یونس و 20 صافات

((یوم القضاوت والحکومت))بر اساس آیات 63 انعام و 73 مریم و 95 نحل

((یوم الظلمت)) بر اساس .آیات10 و 11 دخان و 14 حدید

((یوم لاریب فیه)) بر اساس آیات 9 و25 آل عمران و 87 نسا

 

((یوم لا ینفع فیه نسب)) بر اساس آیات 11 تا 15 معراج و 101 مومنون

((یوم لا ینفع شیء)) بر اساس آیات 9 آل عمران و254 بقره

((یوم الاخرت)) براساس آیات 83قصص و 134 نسا

((یوم الوفا )) بر اساس آیات 28 بقره و 25 آل عمران

((یوم الشدت و الیاس )) بر اساس آیات 29 فرقان و 70 نمل

((یوما عبوسا )) بر اساس آیات 11 و 12 دهر

((یوم التناد )) بر اساس آیات 42 تا 48 مدثر و 35 مومن

((یوم الحساب)) بر اساس آیات 15 و16 اسراء

((یوم المعاد )) بر اساس آیات 4 یونس و134 انعام

((یوم التلاق )) بر اساس آی144 یونس و 16 مومنون



خرید و دانلود تحقیق درباره معاد و جهان پس از مرگ 23 ص