لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 119 صفحه
قسمتی از متن .doc :
پیشگفتار :
- هدف از تشکیل هر دفتر اقتصادی :
میتواند موارد زیر باشد :
الف : بدست آوردن سود حداکثر و بطور مستمر و در زمان طولانی
ب – بدست آوردن سهم شایسته ای از بازار مربوطه نسبت به رقیبان در یک رشته صنعت یا در یک منطقه ومحدوده معین و یا حتی در خارج آن محدوده مورد فعالیت
یک شرکت یا سازمان برای بدست آوردن سود از فعالیت اقتصادی خود ، باید هزینه های هنگفت مالی و انسانی را متحمل شود تا بتواند در طی چند سال ( که البته بسته به نوع فعالیت دارد ) به نقطه سربه سری فعالیت مربوط دست پیدا کند .
داشتن هزینه های ثابت هنگفت تا رسیدن به سودآوری و نقطه سربه سری ، شرکتها را برآن داشت تا به یک سری فعالیتها و برنامه ریزیها و تصمیماتی دست بزنند که علاوه بر پرداخت و جبران هزینه های هنگفت ثابت و متغیر شرکت را به سودآوری نیز برسانند .
ازطرفی سودآوری شرکت رابطه مستقیمی با طول عمرآن دادر . یعنی اینکه هرچه شرکت سودآورتر باشد ، چرخه و دوره عمر آن بیشتر و طولانی تر است و نیز طول عمر یک بنگاه اقتصادی نیز خود باعث می شود تا شرکت به سودآوری دست پیدا کند .
اما ازآنجا که هر شرکت و یا بنگاه اقتصادی در دوره عمر خود مراحل رشد سودآوری و افول را طی میکند بنابر این شناخت عواملی که باعث فرصت برای یک سازمان یا شرکت میشود و نیز عوامل تهدید کننده بقاء و دوام آنچه از داخل و خارج سازمان از ضروریات حیات یا دوره زندگی شرکت میباشند . دیگر اینکه شرکتها برای رسیدن به سود بیشتر و نیز اعتبار و هویت سازمانی احتیاج به داشتن فعالیت در سهم بالای بازار و شناخت ازطرف مشتریان میباشند .که وجود شرکتهای رقیب در یک رشته صنعت باعث رقابت برای رسیدن به سهم شایسته ای ازبازار میگردد .
استفاده از تکنیکها و روشها و استراتژی های خاص و کارآمد شرکت را در رسیدن به پیروزی در این رقابت و نیز دست یافتن به رهبری بازار رهنمون میشود که میتواند با دردست گرفتن سهم عمده فعالیت بازار باعث اعتبار سازمانی برای شرکتها و نیز با استفاده از روشهای کنترلی در بازار بعنوان یک تاثیرگذار قلمداد شود .
حل سوال اینجاست ، چگونه میتوان به این مهم دست یافت ؟
رسیدن به چنین هدفی آرزوی هربنگاه اقتصادی است اما چرا فقط چند شرکت میتوانند موفق شوند و دیگر شرکتها استفاده چندانی نمیتواند از فعالیت خود ببرند .
پاسخ به این سوالات مذکور را به این ترتیب بیان میکنیم .
مدیریت عالی سازمان با عنوان یک تشخیص دهنده و راهبر در سطح بالای سازمانی با انتخاب گزینه های صحیح و درست از استراتژی ها و تصمیمات در شرایط مختلف میتواند سازمان را به سطح مطلوبی از بازدهی و بهره وری و نیز رشد سازمانی سوق دهد . شناخت عوامل محیطی درونی و بیرونی نیز مطلع بودن از اوضاع اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی مدیران را در انتخاب راه و رسم مشخص و مطمئن در پیمودن مسیر خاص یاری میکند .
اما گاهی سازمان یک هدف بلندمدت برای خود در نظر میگیرد . رسیدن به هدف بلند مدت با شناخت از آینده ای که هیچگاه معلوم نیست و در دنیای بسیار متغیر امروزی هیچ معیاری برای آن نمیتواند متصور بود ، چگونه میتواند میسر باشد ؟
جدای از مطالعات محیطی ازقبیل درونی و بیرونی و نیز شناخت از اوضاغ اجتماعی ، سیاسی و فرنگی و نیز قوانین دولتی ، استفاده از نوع تکنولوژی در شرکتها و نیز بررسی بازارها درحال و آینده و تشخیص بموقع تغییر نیازها در جوامع میتواند مدیران عالی سازمان را در رسیدن به اهداف بلند مدت سازمانها رهنمون شوند .
عوامل نام برده فوق خود دارای یک روش سیستمی و موقعیتی است که از آن بعنوان مدیریت استراتژیک یاد میشود . اگر مدیریت استراتژیک با استفاده خلاقانه و درست موقعیتی در مقاطع مختلف زمانی انجام شود سازمان را به سطحی قابل قبول از سودآوری خواهد رساند وگرنه تمامی امکانات منابع و داراییهای سازمان را به باد خواهد داد و شرکت را به زوال و نیستی میکشاند .
شناخت مراحل سیستماتیک مدیریت استراتژیک نخستین گام در استفاده از آن میباشد . داشتن دیدگاهی راهبردی برای مدیران سازمانها امتیازی است که میتواند به بهره وری و موقعیت سازمان بیانجامد ، هرچند که این موضوع آنقدر وسیع است که تنها با مطالعه ای کلی از آن بسنده میکنیم .
تاریخچه :
از مطالعات تاریخی میتوان دریافت که استراتژی های سیاسی و نظامی از دوران پیش از تاریخ نیز وجود داشته اند . با پیچیده تر شدن و بزرگتر شدن و نیز متمدن تر شدن جوامع ، تعارضات وامیران ، سیاستمداران و فرماندهان روز به روز شدت گرفت که به مطالعه مفاهیم استراتژیک نیاز پیدا شد نا آنکه مجموعه ای از عوامل به هم پیوسته که چکیده ای از آن را در سخنان بزرگانی چون سانتسو ، ماکیاولی ، ناپلئون و .... می بینیم
همچنین بنیادی ترین اصول استراتژی ( نظامی و سیاسی ) در دوران پیش از مسیحیت در جوامع مهم آن روز ازقبیل ایران ، یونان و روم نیز وجود داشت و سازمانهای امروزی در اولین مرحله این اصول را با محیط و موقعیت خاص خود منطبق کرده اند .
مفاهیم نظامی در گذشته هنوز هم بر اندیشه استراتژیک در دوران جدید سایه افکنده است ازجمله آنکه شارن هودست ، نیاز به تحلیل نیروها و ساختارهای اجتماعی را بعنوان مبنای درک شیوه های فرماندهی اثربخش و مدرک مورد استفاده قرار میدهد .
فردریک کبیر این نکته را در قلمرو فرماندهی خود به اثبات رسانیده است . وی با تکیه بر اینگونه تحلیلها ، آموزش و انظباط و اقدام سریع را بعنوان مفاهیم اساسی برای یک فرهنگ منسجم آلمانی که پیوسته باید برای جنگ در جبهه آماده باشند بکار گرفت .
فون بولو نیز چیرگی نقش استراتژیک موضع گیری جغرافیایی و نظامهای پشتیبانی تدارکاتی را در استراتژی مورد تاکید قراردهد
صدها مورد از موارد بالا گویای آن است که تمامی این متفکران و مدیران عصر جدید اصول کلاسیک استراتژی را به دوران یونان باستان بکار گرفته میشد مورد استفاده قرار داده اند .
پس میتوان از تجزیه و تحلیل استراتژی های نظامی - سیاسی در دوران گذشته و بخصوص دوران باستان به نکات قابل توجهی دست پیدا کرد که برای طرح راهبرد های امروزی موثر و مفید واقع شود .
اول اینکه تمامی استراتژی های اثربخس سه عنصر مهم دارند
الف - مهمترین هدفهایی که باید حاصل شوند .
ب – برترین و بهترین سیاستها و روشهایی که باید برای انجام عملیات ها بکار گرفته شوند .
ج – توالی عملیات عمده ای که باید به هدفهای مشخص و معیارهای معین منجر شود
.
دوم : استراتژیهای اثربخش حول چند محور و چند حرکت اساسی که به آنها همبستگی و تمرکز و توازن میدهد تشکیل میشود که بعضی از حرکتها موقتی و بعضی دیگر تا پایان عمر استراتژی پایدارند
.
سوم : استراتژیها نه فقط با مسائل غیرقابل پیش بینی که با امور ناشناخته سروکار دارند و همچنین تحلیل گری نیز نمیتواند معیین کند که تعاملات و نیز نیروهای درون و بیرون سازمان تا چه حد برای سازمان ایجاد فرصت و یا تهدید میکنند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .doc :
هدف از قیام عاشورا
قیام عاشورا، یکی از تأثیرگذارترین حادثهها در تاریخ اسلام پس از پیامبر(ص) به شمار میرود و به همین دلیل هم به شدت مورد توجه مردم بوده و هم مورد مطالعه محققان و پژوهشگران اسلامی بوده و به ویژه هدف و انگیزه اصلی این قیام، موضوع بحث آنان بوده است. به اعتقاد شما، هدف اصلی از قیام امام حسین(ع) را در کدام موضوع میتوان یافت؟
قیام امام حسین(ع) را در درجه اول میتوان مقابله با بدعت ارزیابی کرد، بدعت جانشینی پیامبر(ص) توسط کسانی که صلاحیت نداشتند. البته این بدعت در زمان امام حسین(ع) و با به حکومت رسیدن یزید که با انکار وحی، انحرافات آشکار و انجام موارد خلاف شرع، شناخته میشد، به اوج خود رسیده بود و طبیعی است که امام حسین(ع) هم به این بدعت آشکار، واکنش نشان دادند و در اولین اقدام خود با یزید بیعت نکردند.
البته واکنش به بدعت حاکم شدن یزید به عنوان خلیفه مسلمانان، به عنوان هدف اصلی قیام امام حسین(ع) شناخته میشود. اما سؤالی که در این مقطع به وجود میآید، این است که آیا حاکم شدن افرادی نظیر عثمان و معاویه در جایگاه خلیفه پیامبر(ص) که با ظاهرسازی و تقید به ظواهر دینی، موجب انحرافات گستردهای در جامعه اسلامی شدند و با سیاستبازی حتی مسایلی مانند دشنام به امیرالمؤمنین(ع) را در جامعه تثبیت کردند، خطر بیشتری برای جامعه اسلامی نداشت؟ از همین رو این پرسش به ذهن متبادر میشود که علت تفاوت رویکرد امام علی(ع)، امام حسن(ع) و حتی ده سال اول امام حسین(ع) با رویکرد امام حسین(ع) در سال 61 چه بوده است؟ این تفاوت چقدر به شرایط برمیگردد و چقدر به احتمال تأثیر؟
فکر میکنم در پاسخ به این سؤال، باید بحث مقابله با بدعت را بیشتر توضیح دهم.
درواقع جریان معاویه ادامه همان جریان گذشته است. البته وقتی راهی از کجی شروع میشود، هرچه جلوتر میرود و زمان میگذرد، فاصلهاش با صراط مستقیم بیشتر میشود. بر اساس اسلامی که در آن روز رواج یافته بود، مسلمانی بر مسند حکومت مینشیند و مردم با او بیعت میکنند و در این صورت، خلافت و حکومت او شرعیت مییابد. این جریانی است که از ابتدای رحلت پیامبر(ص) به راه افتاد و در مورد خلیفه اول، دوم، سوم، چهارم و نیز در مورد معاویه انجام شده است. آنان بر این باور بودند همین مقدار برای شرعیت کافی است به گونهای که امروز هم، وقتی به کتب فقهای اهل سنت مراجعه میکنید، آنچه را رخ داده، شرعی و قانونی میدانند.
مثلا امروز در عربستان هم به همین شکل عمل میشود؟
بله
البته همان مباحث اشاعره و معتزله هم پشتوانه فکری آن است؟
البته مقدمهها و پشتوانههای گوناگون فکری و... برای این رویه وجود دارد، ولی به هر حال معتقدند آنچه اتفاق افتاده، قانونی است، اما بنا بر بینش شیعی، حکومت تنها یک وجه دارد و آن وجه دینی است و دخالت آسمان در حکومت باید جدی باشد. بنا بر این نظریه، ما به «امامت منصوص» معتقدیم. وقتی امام منصوص و انتخابشده از سوی خداوند وجود دارد، هیچکس دیگری، حق حکومت و نشستن بر مسند حاکم اسلامی ندارد. بنا بر این دیدگاه، نظریه قبلی غلط است و اگر به نام دین عرضه شود، میشود بدعت. به این ترتیب، ائمه ما که علمای امت هستند باید با این مسئله برخورد کرده و آشکارا آن را نفی کنند. البته این کاری است که امیرالمؤمنین(ع) از همان آغاز انجام دادهاند؛ چه در زمان انتخاب خلیفه اول چه در شورای تعیین خلیفه پس از عمر.
در تاریخ طبری آمده است: یک نفر در جنگ صفین به سراغ امام علی(ع) آمد و گفت که بر اساس کتاب خدا و سنت پیامبر(ص) و سیره خلفای گذشته، با شما بیعت میکنم، اما امیرالمؤمنین(ع) فرمودند تا کتاب خدا و سنت پیامبر(ص) هست، به چیز دیگری احتیاج نداریم. ایشان عین همین مطلب را در شورای تعیین خلیفه پس از عمر نیز اظهار کردند.
ببینید، حرف را باید زمانی گفت که موقعیت آن وجود داشته باشد. حکومت یزید مقدمه داشت. معاویه به زور، فرزندش را به مردم تحمیل کرده بود و مردم با وجود آنکه این واقعیت را میفهمیدند، آن را پذیرفتند.
معاویه در سالهای آخر عمرش به همراه همه بزرگان مدینه به مکه آمد؛ از جمله عبداللهبنزبیر، عبداللهبنعمر و امام حسین(ع)، که پس از مرگ معاویه، مخالفان اصلی حکومت یزید به شمار میرفتند. معاویه در این مجمع عام، در کنار هر یک از بزرگان، دو نفر مسلح گذاشت و دستور داد که اگر کسی نفس کشید یا حرفی زد، او را بکشند و در آن جمع، خطاب به همه اعلام کرد که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
دبیرستان رشد
تحقیق آمار
نام دبیر :
تهیه کننده :
امین حافظ ملکی
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 2
خلاصه 3
جمع آوری دادهها ،ارزیابی مشکلات ، منابع 3
جدول 1، 2، 3 5
جدول 4، 5 7
نمودارهای جدول شماره 1 8
نمودارهای جدول شماره 2 10
نمودارهای جدول شماره 3 12
نمودارهای جدول شماره 4 14
نمودارهای جدول 5 16
نتیجهگیری 18
سوالات مربوطه 19
مقدمه
در قرن جدید مردم دنیا بیشتر از گذشته به تماشای فیلمها و سریالها مینشینند . تنوع این فیلمها ، آنقدر زیاد است که حتی می شود آنها را به راحتی نقد کرد یا آن را حمایت کرد . از این رو توجه به گرایش مردم جهان به دیدن فیلمها و سریالها وجهتگیری جوامع از این قبیل ، که برخی برای اوقات فراغت و تفریح و برخی برای عبرت گرفتن و برخی برای متحول شدن به دیدن آن میپردازند . از این رو ما به پرداختن بعضی ازعوامل میپردازیم .
خلاصه
اغلب مردم به دیدن فیلم میپردازند و فکر میکنند که دیدن فیلم میتواند جایگزین خوبی برای اوقات فراغت فردی و خانوادگی و یا الگوگیری و عبرت گرفتن آنها در زندگی شوند.
برخی با تماشای فیلم شخصیت اصلی داستان را الگویی برای خود قرار داده و سعی میکند که خود را همانند او بسازد . چه خوب و چه بد ، در واقع تحت تاثیر شخصیت فرد قرار گرفته و به زندگی او جهت میدهد که دراین جا ما به این سوال میپردازیم که « هدف و مقصود واقعی ما از دیدن فیلم چیست » .
باتوجه به محدودیتها به این سوال جامعهی آماری را دانش آموزان دوم دبیرستان تزکیه در نظر گرفتهایم و تعداد 40 نفر در این جامعه آماری به عنوان نمونه انتخاب کردهایم که از هر کلاس به طور متوسط حدود 7 نفر انتخاب شدهاند که اینک به بررسی این موضوعات میپردازیم .
جمع آوری دادهها
همان گونه که در خلاصه ذکر شد ، تعداد 40 نفر از دانش آموزان پایه دوم دبیرستان تزکیه به عنوان نمونه انتخاب گردید و جمع آوری دادهها از طریق پرسشنامه به طور کتبی نوشته شده است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 52
فصل اول
کلیات
مقدمه
قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی که در تاریخ 10/8/77 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده یکی از قوانین مهم تصویب شده بعد از انقلاب اسلامی می باشد. این قانون از مقوله اجرای احکام کیفری و از قوانین شکلی کیفری یا همان آیین دادرسی کیفری است.
قوانین شکلی قوانینی هستند که برای پیش گیری از اشتباهات قضایی و اعمال هرچه بهتر عدالت کیفری وضع می شوند و ناظر به قوانین آیین دادرسی کیفری(تعقیب متهم، تحقیق، محاکمه، اجرای حکم و غیره) بمعنای وسیع کلمه اند.
در حقیقت اجرای حکم، مرحله بهره برداری از دادرسی های کیفری است. عدم اجرای دقیق حکم صادره و حتی توأم نبودن آن با یک روش اجرایی معقول و منطقی کلیه زحمات و اقدامات مراجع کیفری را بر باد می دهد، و نتیجه مورد نظر را تباه میگرداند.
اهمیت آیین دادرسی کیفری بر صاحب نظران مسائل جنایی پوشیده نیست تا آنجاکه گفته اند چنانچه به کشوری ناشناخته گام نهید و مشتاق آگاهی از حقوق و آزادیهای فردی و ارزش و اعتباری که جامعه برای آن قائل است، باشید کافی است به قانون آیین دادرسی کیفری آن مراجعه کنید.
قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی که بدنبال طرح اصلاح ماده یک قانون مصوب 1351 در خصوص محکومیت های مالی به تصویب رسیده، علاوه بر ایجاد پارهای تحولات در سیاست های کیفری کشور در خصوص محکومیت به جزای نقدی، امکان بازداشت محکوم علیه دعوی مالی به درخواست طلبکاران فراهم کرده است.
با عنایت به آثار مجازات حبس در خصوص اشخاص اخیر و همچنین تأثیر آن در روابط معمالانی مردم، در این پایان نامه کوشش شده است، علاوه بر بررسی و نقد آثار و تبعات قانون اخیرالذکر، پیشنهاداتی نیز ارائه گردد. تا شاید در اصلاحات بعدی اینها مورد توجه قانونگذار قرار گیرد.
با توجه به بازتاب گسترده قانون مزبور در رسانه های گروهی و به تبع آن در سطح جامعه، تشریح و تبیین صحیح آن در افکار عمومی لازم و ضروری به نظر می رسد.
در تبیین مقررات و مفاهیم حقوقی، باید سوابق تاریخی و ریشه های آن نیز مورد توجه قرار گیرد. زیرا قواعد و مفاهیم حقوقی که امروزه به صورت درختان تنومند با ریشه های استوار و شاخه هایی افراشته جلوه گر می شوند، در آغاز نهالهایی نوپا و شکننده بوده اند، که نیازها و ضرورتها آنها را بر زمین کاشته است. این نهالها، زاده محیط پرورش یافته در شرایط آن می باشند. که به منظور آگاهی از سابقه تاریخی، قانون اخیرالذکر، بررسی هرچند اجمالی در این خصوص صورت گرفته است که در قسمت بعدی به آن می پردازیم.
در تجزیه و تحلیل و نقادی این قانون، چون مقررات آن بر اساس مبانی اسلامی و موازین فقهی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
هدف حسابداری و مفهوم ارزیابی بازار به بازار
حالا به رابطه بین مفهوم سود تحقق یافته با سود و زیان ارزیابی در داراییهای مالی توجه می کنیم.قبل از ادامه بحث بهتر است سود تحقق یافته و سود اقتصادی را با هم مقایسه کنیم و دوباره رابطه آنها را با هم مورد بررسی قرار دهیم .با توجه به معنی درست داراییهای مالی ،نتایج سرمایه گذاریها به میزان یکسان طبق هر دو مفهوم سود اندازه گیری می شوند. در مواردی که داراییهای مالی صرفاً پول اضافی هستند و می توانند بتدریج فروخته شوند ،ارزششان برابر با قیمتهای بازار است ومهم نیست چه کسی دارنده آن است و یک تغییر در قیمتهای بازار آنها در اصل با تحقق جریان نقد یکسان است.در مقابل ،در مورد داراییهای مشهود تجاری، با توجه به اینکه تغییرات در ارزش بازار و ارزش سرقفلی بر سود اقبصادی تاثیر گذار است ،آنها تا زمانی که به صورت وجوه نقد در نیامده اند بر سود تحقق یافته تاثیر گذار نیستند.در این پروسه ، سرقفلی به صورت پیش بینی نتایج آتی سرمایه گذاری تجاری است که تمام یا بخشی از آن در طی زمان مستهلک شده یا به داراییهای مادی تبدیل شده است.این پروسه با سود تحقق یافته مرتبط نیست ولی برای سود اقتصادی مهم می باشد.نتایج سرمایه گذاری زمانی تحقق یافته است که از ریسک تجاری خارج شده باشد. اندازه گیری سود تحقق یافته تمام تغییرات ارزش دارایی را شناسایی نمی کند اما بخشی را که به عنوان ارزش داراییهای مالی ،تحقق یافته را شناسایی می کند . اگر سرقفلی ایجاد شده توسط یک سرمایه را به عنوان عامل سرمایه ایی که نگهداری میشود در نظر بگیریم ، میزان سود در هر حال توسط مجموع گردش وجوه نقدی سرمایه و نتایج آن تخمین زده می شود. بنابراین تفاوت بین این دو مفهوم دیگر بیش از تفائت در دوره ایی که سود به آن تعلق دارد نیست. هر دو مفهوم منجر به تخصیص میان دوره ایی قیمت می شوند. پس کدامیک بهتر می توانند اهداف اطلاعات حسابداری را برآورده سازند،تخصیص جریانات نقدی براساس مفهوم سود اقتصادی یا تخصیص جریانات نقدی بر اساس روشی سیستماتیک (مستقل از تغییرات ارزش دارایی ) و بر اساس مفهوم تحقق؟
این یک نگاه قدیمی و سنتی است که داراییهای مالی باید برای سرمایه گذاران و ارزیابی ارزش شرکت از طریق پیش بینی های خود از نتایج آتی ،اطلاعاتی را در دسترس قرار دهند.
در ابتدا در مورد یک سرمایه گذاری تجاری صحبت می کنیم . همانطور که بارها گفته اییم این پیش بینی با توجه به موسسه اقتصادی که پیش بینی را انجام می دهد متفاوت است.سرمایه گذاران خود نتایج را پیش بینی می کنند و بدین وسیله ارزش داراییهای سرمایه گذاری شده در تجارت را براورد می کنند .ارزش داراییهای مشهود که سود اقتصادی را مشخص میکنند ،نتیجه چنین براوردی توسط سرمایه گذاران است و اطلاعات پیش بینی شدهء مفیدی برای براورد سرمایه گذاران نیستند.البته سود تنها با تغییرات در قیمت بازار اندازه کگیری میشود،صرفنظر از اینکه ارزش سرقفلی هم نوعی سود اقتصادی است.اما چنین اطلاعاتی برای سرمایه گذاران در پیش بینی جریانات نقدی آتی یا براورد سرقفلی در شرکت مفید نیست.تا زمانیکه جریان نقدی ایجاد شده از سرمایه گذاری های تجاری وابسته به منابع مدیریتی غیر عینی در هر شرکت باشد ،اطلاعات درامد باید با جریان نقد واقعی تحقق یافته توسط شرکت را ثبت کند.با مقایسه نتیجه با انتظار پیش بینی شده ،سرمایه گذاران می توانند در انتظار و براورد خود از ارزش سرمایه گذاری تجدید نظر کنند.این مفهوم که به عنوان ارزش بازخور شناخته می شود به سودتحقق یافته بستگی دارد.از طرف دیگر ،در مورد داراییهای مالی ،حداقل برای آنهاییکه آزادانه و بتدریج فروخته می شوند،در ارزیابی داراییها هیچ تفاوتی وجود ندارد.چون هیچ ارزش سرقفلی در داراییهای مالی وجود ندارد،ارزیابی آنها با استفاده از شناسایی قیمت بازار تکمیل می شود. برای چنین داراییهایی ، ارزش رایج بازار بهترین اطلاعات می باشد.البته مشخص نیست که سود اندازه گیری شده بر پایه تغییرات بازار تا چه اندازه ایی میتواند برای پیش بینی ها مثمر ثمر باشند. این واقعیت که داراییهای مالی ارزش سرقفلی ندارند با این دیدگاه که نتایج آتی سرمایه گذاریها در چنین داراییهایی ربطی به نتایج گذشته ندارند و اطلاعات سود بعنوان منبعی برای انتظارات پیش بینی شده مفید نمی باشد،منطبق است.بدین ترتیب هر کدام از مفاهیم سود که انتخاب می شوند ،اطلاعات سود از سرمایه گذاریهای مالی برای پیش بینی سرمایه گذاران معنی و مفهومی بیش از اطلاعات ارزش بازار سهام ندارند.البته حداقل می تواند اطلاعاتی موافق پیش بینی های جریانات نقد آتی باشد.از این لحاظ که جریانات نقد بوجود آمده در دوره مورد انتظار با موارد ابتدای دوره مقایسه می شود.بجز در مواردی که تغییرات قیمت بازار به معنی تحقق جریانات نقد نمی باشد،سود وزیان ارزیابی روی داراییهای مالی نمی تواند اطلاعات نامربوطی با براورد ارزش شرکت براساس پیش بینی نتایج آتی باشد.بر این اساس یک تفائت اساسی در موارد داراییهای مشهود وجود دارد.
The objective of accounting and the meaning of mark-to-market valuation
Now, let us consider about relationship between the concept of realized income and valuation gains or losses on financial assets. Before going on to the discussion of this issue, it would be helpful to compare the realized income and economic income and reconfirm the relationship between them. As already discussed in detail, with regard to financial assets in the proper sense of the word, the results of investments would be measured at the same amount under both of the two income concepts. In cases of financial assets that are mere investments of surplus money and can always be freely sold by the piece, their values are equal to the market prices no matter who holds them and a change in their market prices is in substance same as realization of cash flow. On the contrary, in cases of physical assets used in business, whereas changes in the market value and the value of goodwill affect the economic income, they will not affect the realized income until they are realized as cash flows. In this process, goodwill is generated as an expectation of future results of business