واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درباره آینده کار وشغل در دنیای مدرن چه می شود

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

آینده کار وشغل در دنیای مدرن چه می شود؟

در حالیکه کشورهای جهان سوم و از جمله ایران از بحران بیکاری رنج می برند شایدنوشتن درباره آینده کار و تحول آن در جوامع صنعتی پیشرفته کمی نامربوط بنظر آید اماممکن است قرابتهایی حداقل در آینده نه چندان دور در این زمینه بتوان یافت.

بویژه اینکه در برنامه ریزی توسعه در ایران هدف اصلی برنامه چهارم تغییر ساختاقتصادی و حرکت به طرف اقتصاد دانش محور است. حال باید دید اگر این امر تحقق یابدتاثیرات این نوع ساخت اقتصادی بر بازار کار چیست؟بدون شک می توان گفت که رشدفرد گرایی بر تمام حوزه های زندگی از جمله کار و عوامل آن در بازار کار تاثیرگذاشته است. در دهه 1960 در اوج پیشرفت اقتصاد جهانی کسانی پیش بینی می کردند کهجامعه صنعتی روزی به جامعه ای فراغتی تبدیل شود. تعداد ساعات کار بتدریج کاهش مییافت در حالیکه بهره وری حتی افزایش هم می یافت. اما دیگر آن نوع پیش بینی ها محلیاز اعراب ندارد. کار در زندگی مردم اهمیت بیشتری یافته است. حتی با توجه به اینکهنسبت زنان در نیروی کار حتی در بعضی از کشورها از مردان هم پیشی گرفته است. در اینمیان آینده کار هم تغییرات زیادی کرده است. شاید این مساله امری عادی بنظر رسد کهبسیاری هستند که در دنیای جدید از کار و شغل خود احساس نارضایتی می کنند. اما اگربه عمق نارضایتی ها نگاه شود می توان دید که اتقاقاتی در دینای شغل در حال وقوعاست؟ علت اصلی عدم رضایت مردم از کارشان چیست ؟ چه تغییراتی در شغل و کار رخ دادهاست واثر این تغییرات بر آدمیان چیست؟بیشتر کسانی که کارهای سطح بالایی داشتهاند و با شرکتهای بزرگ کار می کردند و همه نوع امکانات در اختیار داشتند از نظمسلسله مراتبی سازمان یعنی مرتب به جلسات اداری رفتن و گزارش های بودجه ای خواندن وشنیدن دستورات مافوق و بررسی شکایت ها و گله های کارمندان خسته شدند و همه را رهاکرده اند. در حال حاضر خانه دیگر مفهوم سنتی خود را از دست داده است و محل کار همشده است. آنها نیز خانه هایشان را پایگاه کار و کامپیوترهاشان را ابزار کرده اند. حالا خلاق تر ، مولد ترو سرحال تر شده اند. اما آیا همه می توانند این کار را کنندیا تنها طبقات متوسط و جوانان این کار را می کنند؟

براد لی استاد جامعه شناسی دانشگاه بریستول که روی طرحی بنام کار و نیروی جوانکار می کند می گوید ما جوانان زیادی را مصاحبه کرده ایم که می خواهند کارشان را عوضکنند. جوانی که در یک روزنامه محلی کار می کرد آرزو داشت رمان نویس شود. این چشماندازها در افق نظر آدم ها کم نیستند. آدم های زیادی هستند که می خواهند کارشان راعوض کنند. این باعث می شود که آنها به کارهای موقت تن دهند و چند شغل عوض کنند وکارهای موقتی زیادی داشته باشند.

مساله از اینجا ناشی می شود که شما هر روز به سر کارتان که می روید در پایان روزاین احساس را دارید که چه بیهوده آن روز را سر کرده اید. این احساس بدیاست. ایناحساسی است مشترک در تمام دنیای مدرن و حتی سایر کشورها . این احساس که در کار شماچیزی نبوده که شما را خوشحال کند عدم رضایت شغلی می دهد.

نولان استاد اقتصاد در دانشگاه لیدز نظر دیگری دارد. او می گوید اگر به تحرکاتنیروی کار نگاه کنید تعداد کسانی که شغل های مدیریتی گرفته اند و کسانی که بهدستمزدهای بالا رسیده اند رو به افزایش بوده است. او می گوید در بریتانیا همان نحوهقدیمی کار یعنی کار در سازمان و شرکت هنوز طرفدار دارد و روبه افزایش است.

او می گوید آمارها نشان می دهند که تعداد کسانی که در شرکتها کار دائمی دارندروبه افزایش است ؛ تعداد کسانی که چند کار می کنند رو به کاهش است؛ تعداد کسانی کهاز کار های دائمی خارج می شوند رو به کاهش است؛ تعداد کسانی که کارهای آزاد میگیرند رو به کاهش است. همه اینها نشان می دهد که اتفاقی چندان مهمی نیفتادهاست.

اما داستان اینطور نیست و این حرف مخالفان زیادی دارد. در امریکا تعداد کسانی کهدر جوانی چند شغل عوض کرده اند روبه افزایش است. موارد زیادی بوده است که مثلا فرددر 30 سالگی 7 تا 8 شغل طول دوران کارش عوض کرده است.

جوانان بیشتر به این واقعیت پی برده اند که نمی توان یک کار برای همه عمرداشت.

البته ممکن است که این آمارهای متفاوت تصویر مختلطی از اوضاع بدست دهد. اما چهمی شود کرد پدیده ای جدید در سازمانهای ادرای و سازمان کار در جریان است.

چه چیزی آدمها را از کارهایشان می رماند؟ بسیاری معتقدند که ظهور فردگرایی وپدیده انتخاب باعث می شود که بشر از بسیاری مزایای کاری در شغل های دائمی دست بکشندتا آن حق را لمس کنند.جان گری استاد فلسفه مدرسه اقتصادی لندن می گوید بلی ظهوراین حس که آدمها به دنبال حرفه های مختلف هستند به این دلیل است که این کار کنترلانتخاب شغل را بدست آدم ها می دهد.شغل در سازمان کار سنتی مزیت های زیادی دارداما معایب آنها این است که فرد در سازمان بورکراتیک گم می شود و قدرت خلاقیت خود رااز دست می دهد. هر چه فرد گرایی افزایش یابد این حس در آدمیان بیشتر پدید می آید کهاز این دام بورکراسی درآید.ریچار سنت استاد جامعه شناسی می گوید که طبیعت نیرویکار و و دوره کار در امریکا کوتاه مدت تر شده است. متوسط عمر شرکتها به 6 سال سقوطکرده است. رقابت های گروهی در شرکتها مانند ماکروسافت جای سلسله مراتب سازمانی راگرفته است. و رقابت شدید تولید و کارایی را افزایش داده است. در شرکتهایی ماندماکروسافت گروه های کاری تشکیل می شوند و روی این طرح کار می کنند و در نهایت یکگروه برنده می شود. تمام محصولاتی که از این شرکت می بینید اینطور بدست امده است. سازمان کار تغییر کرده است. این درست بر خلاف آنچیزی است که ماکس وبر در آغاز قرنمی گفت که مدرنتیته در چنگال بوراکراسی گرفتار می شود. البته آسیب شناسی این مسالههم این است که بسیار سخت است که در سازمانی کار کرد که آینده ای در آن نداشتهباشید. و یا عضو گروه کاری حرفه ای باشید اما بعد از مدتها کار نتیجه کارتان دودشود چون کسی دیگری طرح بهتری داده است.همچنین اگر به گردش کار در شرکت گوگلنگاه کنید دیگر آن نظم سازمانی وبری را نمی بینید چون دیگر نمی شود کارائی سازمانیرا با شیوه های قدیمی افزایش داد و کارکنان حرفه ای را با انگیزه ها ی مختلف جز باطرح های جدید نمی توان در سازمان نگاه داشت.سنت می گوید اگر ساخت بازار کار رادر سه دهه گذشته نظر کنیم می توان گفت که سازمان تجارت در حال سقوط است. متوسط عمرشرکتهای امریکایی به 6 سال نزول کرده است. یکی از دلایل این سقوط شاید این باشد کههم شرکتها و هم کارگران در حال باز نگری مجدد از خود هستند. او می گوید این تغییریمهم است چون انسانها با این وجود این تغییرات در کار و حرفه دیگر نمی توانند هویتکاری داشته باشند:

بطور مثال به وضعیت زنان نگاه کنید آنها وقتی کار خود را برای نگهداری بچه ترکمی کنند در هنگام برگشت چه می کشند. اگر در بخش خدمات باشند باید به بخش های پایینتر بروند؛ اگر پرستار باشند از این بیمارستان به بیمارستان دیگر منتقل می شوند؛ اگرمعلم باشند هم همینطور ؛ اگر منشی باشند شرکتها در حال باز نگری و ترکیب و تغییرهستند و ممکن است کار سابق را نداشته باشند. دیگر حافظه سازمانی در این اوضاع وجودندارد. البته در میان مردان هم بویژه طبقات پایین وضع همین است. تغییرات در سازمانها و شرکتها اوضاع کارهای دائمی را برای آنها برهم می زند و نابودی حافظه سازمانیبه نوعی بحران هویت کاری یا حرفه ای می انجامد . از منظر دیگری هم اگر نگاه کنیمبویژه در کارهای حرفه ای و مدیریتی اقتصاد اطلاعاتی ستمی برابر ستم بیکاری را بردوش صاحبان این حرفه ها گذاشته است. وقت آنان می گویند ما وقت نداریم به این معنیاست که آنها هیچ وقتی ندارند که در آن بتواند کار نکنند درست در مقابل ستمی که بهبیکاران می رود آنها هم وقت زیادی دارند که کار نمی کنند. وضع اساتید دانشگاه همهمین طور است . اگرچه آنها کمتر با موانع بورکراسی روبرویند. جامعه مدرن دانشگاهشمحیط ”منتشر کن یا بمیر است “(publish or Perish) . رشد کامپیوتر و سرعت گردشاطلاعات باعث شده است که این روند شدیدا افزایش یابد. بجرات می توان گفت که از دورهزمانی مرحله ”مرور تحقیقات گذشته” در هر طرح تحقیقاتی چندین برابر کاسته شده است. این ستمی به محققان است، تا بیشتر منتشر کنند، البته اگر آنها از شغلشان رضایتنداشته باشند. در این شرایط بنظر می رسد که انسان مدرنیته قفس آهنین بورکراسی راشکسته است اما اوضاع بیرون قفس هم چندان پایدار نیست. برادلی که در بریستول بیشاز هزار جوان را مصاحبه کرده است چیزهای جالبی می گوید . او معتقد است که اولاجوانان نسبت به مساله بیکاری خوب آگاهی دارند و از آن ترس هم دارند اما نسبت بهتغییر کارشان هم بسیار خوش بین هستند. آدمهای زیادی هستند که در 30 و 40 سالگیهستند و همین احساس خوشبینی را دارند. البته ریچارد سنت معتقد است که مهاجرانشاید از این شکاف در سازمانها بیشترین استفاده را کنند. مثلا در بریتانیا پاکستانیها توانستند شغل های موقتی و کوچکی با احداث مغازه های کوچک تسخیر کنند. هندوستانیها الان تقریبا در کار تکنولوژی نرم افزار خیلی سرامد شده اند و بازاری های خوبی دراروپا دارند. کره ای ها در بخش خدمات امریکا نفوذ کرده اند. چینی ها تقریبا کافه هاو سرویس های خدماتی هتل ها را در بریتانیا در دست دارند.البته تمام اینهارابسیار بستگی به پایگاه طبقاتی آدمها دارد. فرزندان طبقات کارگر معمولا آموزش عالیرا طی نکرده اند و دوره ها بیکاری بیشتری را طی کرده اند. طبقات متوسط بیشتر نفوذ وقوم و خویش دارند تا آنها را در یافتن شغل مورد علاقه کمک کنند. بهر حال میتوان گفت که اوضاع بسیار تغییر کرده است. تامین شغلی دیگر وجود ندارد. البته خیلیها معتقدند در سرمایه داری هیچگاه تامین شغلی نبوده است. اما رضایت شغلی هم درسلسله مراتب سازمانی سنتی کم شده است. ماهیت اقتصاد تغییراتی کرده است. بخش هایجدید کامپیوتری و اینترنتی به اصطلاح تجارت الکترونیکی به اقتصاد فیزیکی افزوده شدهاست و سازمان الکترونیکی را ایجاد کرده است. الان بیشتر سازمانها به کارمندان خودوسایل تماس الکرونیکی می دهند و از آنها می خواهند در خانه بمانند و کارها را انجامدهند.رقابت درون سازمانها گروهی شده است.



خرید و دانلود تحقیق درباره آینده کار وشغل در دنیای مدرن چه می شود


دانلود کارآفرینی به چه معناست؟ 68 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 69

 

پیشگفتار

در اواسط قرن بیستم بود که انسان‌ها و جوامع بشری شاهد رنسانس دیگری بودند که تغییرات اساسی و شگرفی را در نحوه زندگی و رفتار بشر به وجود آورد. انسان هزاره سوم هرچه در توان داشت صرف می‌کرد تا بتواند شیوه زندگی خود را به بهترین نحو ممکن در جهت بهبود کیفیت آن تغییر دهد.

در این میان بود که اینترنت با تمامی کارکرد‌ها و تأثیراتش با قدرت تمام خلق شد. این سیستم دیر زمانی نگذشت که جای خود را در بطن زندگی مردم و جوامع به طور افسار گسیخته‌ای باز کرد و نگرش‌های جدیدی را در عرصه‌های مختلف خلق کرد.

اینترنت بعنوان یک پدیده نوین در اجتماعات انسانی در حال گسترش است. هر روز از سوی صاحبنظران و رسانه‌ها نقش مثبت اینترنت درتوسعه اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی برجسته‌سازی می‌شود و در جهت بهبود آثار مثبت و کاهش پیامدهای منفی اینترنت نظرات و پیشنهادات فراوانی ارائه می‌گردد.

جامعه امروز به طور روز‌افزون از جنبه‌های آموزشی، ارتباطات، اطلاعات، اقتصاد و بازار به تکنولوژی‌های ارتباطی و شبکه اطلاعاتی وابسته شده است. در سطح کلان اینترنت و در بعد اقتصادی به تجارت الکترونیک، در بعد سیاسی به کاهش اقتدار دولت‌ها، در بعد اجتماعی به کاهش هزینه‌ها و در بعد فرهنگی تسلط زبان انگلیسی را در پی داشته است.

اگر قبول داشته باشیم که ساختار و بنیان زندگی امروز از اساس تغییر کرده است می‌توانیم مظاهر این تغییرات را بپذیریم، پدیده‌هایی چون دولت الکترونیک، اقتصاد الکترونیک، بانکداری الکترونیک، آموزش الکترونیک و ..... از جمله این موارد هستند.

اما زندگی در یک شهر الکترونیک و جامعه اطلاعاتی نیازمند پیش‌فرض‌هایی از سوی شهروندان آن جامعه است. پیش‌نیازهایی که نیارمند زندگی در دولت الکترونیک و شهر الکترونیک است. شهروند امروز دیگر یک شهروند معمولی نیست. او یک شهروند الکترونیک است با تمام توانایی‌های لازم برای یک زندگی شبکه‌ای.

 پیدا کردن شغل در دهکده جهانى هزاره سوم، کار آسانى است. البته اگر قبول کنید که کاریابى در این دوران، نیازمند استفاده از قابلیت هاى ارتباطى و اطلاع رسانى همین عصر است. اگر بخواهید روش هاى سنتى کاریابى و پیدا کردن یک شغل مناسب را دنبال کنید، شاید چند هفته سرگردان باشید و تنها صفحه نیازمندى هاى چند نشریه یا مراجعه به شمارى آژانس کاریابى شهرى، شما را ارضا کند. به هر حال هر کس روش خاصى را پى مى گیرد. اما بهترین روش ها کدام است، مسئله اى که در این گزارش به آن خواهیم پرداخت این متن غنی را همکار گرامی درج نموده که عینا تقدیم می گردد.

مقدمه:

زمان زیادی نیست که کلمات کارآفرین و کارآفرینی در رسانه‌های مختلف تکرار می‌شود و هر کس به سلیقه خود از این واژه جدید برای اشاره به مدیران، افراد موفق،‌سرمایه‌داران،‌سرمایه‌گذاران،‌صادرکنندگان، دلال‌ها و تاجران استفاده می‌کند. هرچند هر کدام از این افراد ممکن است کارآفرین باشند ولی هیچکدام مصداق کاملی برای این مفهوم نیستند.به راستی کار‌آفرین کیست؟ آیا کارآفرینان ویژگیهای متمایزی از دیگر بازیگران صحنه اقتصاد دارند؟ نگاهی به مسیر حرکت فعالیت‌های کارآفرینان،‌مبدأ و منشأ و حرکت و انرژی که در طول مسیر آنان را تغذیه می‌نماید در تصویری اجمالی از شخصیت کارآفرین ارائه شده است.چه چیز باعث می‌شود که نشاط حرکت به لختی و سکون غلبه کند؟ آرزوی آن چیزی که امروز نیست ولی فردا می‌تواند باشد، اولین چیزی است که جمود کارآفرین را در هم می‌شکند. یعنی کارآفرین آرزومند است.آن چه جهت و مسیر کارآفرین را برای رسیدن به آرزوهایش تعیین می‌کند از درون او برمی‌خیزد. عزم او برای حرکت یا توقف و اقدام یا عدم اقدام، چیزی نیست که مولود شرایط،‌محیط یا اطرافیان باشد. یعنی کارآفرین کنترل درونی دارد. او برای اینکه بتواند درست آن چه را که می‌اندیشد عینیت بخشد و عزم خود را عملی کند باید رئیس و کار‌فرمای خود باشد. یعنی‌کار‌آفرین نیاز به استقلال دارد.وقتی که خلاقیت از ذهن به عمل منتقل می‌شود، نو‌آوری صورت می‌گیرد. نو‌آوری یعنی پیمودن راه نارفته، کسی که اولین بار راهی را می‌پیماید،‌اولین کسی است که می‌تواند خبر مخاطرات راه را برای دیگران بیاورد. یعنی کارآفرین خطرپذیر است.

او به جای آن که منتظر ضمانت یک پایان موفق بماند، به فکر و تلاش خود تکیه می‌زند، به مشکلات حمله می‌کند و پیش می‌رود. یعنی کار‌آفرین منفعل نیست و برای استقبال از آینده روحیه‌ای تهاجمی دارد.

ذهن پویای او مرزهای از پیش تعیین‌شده و قالب‌های رایج را درهم می‌شکند و با وجودی که همان چیزی را می‌بیند که دیگران ‌بینند،‌اما چیزی را می‌اندیشد که دیگران نمی‌اندیشند. یعنی‌کارآفرین خلاق است.

به استقبال فردا رفتن، آخر ماجرا نیست. کسی که آگاهانه و پیشاپیش خود را در میدان مواجهه با مسائل می‌اندازد، باید توان سخت کار‌کردن در شرایط پرتنش را هم داشته باشد. یعنی کار‌آفرین با وجود فشار زیاد ، ‌کارآیی خود را حفظ می‌کند.

لحظه ‌تصمیم آغاز،‌تنها زمانی نیست که او با ریسک مخاطره مواجه می‌شود. ابهام یک پایان نامعلوم، برهر قدم این راه سایه می‌اندازد. یعنی کار‌آفرین قدرت تحمل ابهام دارد.

باید گفت که تعریف مجموعه‌ای از صفات که کارآفرین ایده‌آل را به تصویر کشد ، امکان‌پذیر نیست و از طرفی هر کارآفرینی تمام ویژگیهای ذکر شده در ادبیات را ندارد. برخی دیگر از ویژگیهایی که محققین بسیاری آنها را به عنوان ویژگیهای کارآفرین برشمرده‌اند عبارتند از: آینده‌نگربودن و داشتن چشم انداز : چشم‌انداز برای شخص کار‌آفرین کاملاً شفاف و خالی از هرگونه ابهام بوده و لذا قابل انتقال به دیگران می‌باشد. داشتن چنین چشم‌اندازی به کارآفرین کمک می‌کند تا حرکتی مستمر و بدون سردرگمی و مستقیم به سمت هدف داشته باشد. علاوه بر این چشم‌انداز قابل انتقال دیگران را نیز در طی مسیر همراه و مددیار او می‌نماید.مصمم بودن : عزم راسخ کارآفرینان یکی دیگر از ویژگیهای بارز آنهاست که انرژی و تعهد لازم برای کسب موفقیت را ایجاد می‌کند. کار‌آفرینان مصمم از ایده‌های جدید و فرصت‌ها و پیشنهادات شغلی دیگر چشم‌پوشی کرده و در مقابل به کاری که برای خود برگزیده‌اند پایبند می‌ماند. این قطعیت کارآفرین را در طی فرایند راه‌اندازی از هر گونه شک و تردید و دودلی مصون



خرید و دانلود دانلود کارآفرینی به چه معناست؟ 68 ص


دانلود کارآفرینی به چه معناست؟ 68 ص

دانلود کارآفرینی به چه معناست؟ 68 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 69 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

پیشگفتار

در اواسط قرن بیستم بود که انسان‌ها و جوامع بشری شاهد رنسانس دیگری بودند که تغییرات اساسی و شگرفی را در نحوه زندگی و رفتار بشر به وجود آورد. انسان هزاره سوم هرچه در توان داشت صرف می‌کرد تا بتواند شیوه زندگی خود را به بهترین نحو ممکن در جهت بهبود کیفیت آن تغییر دهد.

در این میان بود که اینترنت با تمامی کارکرد‌ها و تأثیراتش با قدرت تمام خلق شد. این سیستم دیر زمانی نگذشت که جای خود را در بطن زندگی مردم و جوامع به طور افسار گسیخته‌ای باز کرد و نگرش‌های جدیدی را در عرصه‌های مختلف خلق کرد.

اینترنت بعنوان یک پدیده نوین در اجتماعات انسانی در حال گسترش است. هر روز از سوی صاحبنظران و رسانه‌ها نقش مثبت اینترنت درتوسعه اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی برجسته‌سازی می‌شود و در جهت بهبود آثار مثبت و کاهش پیامدهای منفی اینترنت نظرات و پیشنهادات فراوانی ارائه می‌گردد.

جامعه امروز به طور روز‌افزون از جنبه‌های آموزشی، ارتباطات، اطلاعات، اقتصاد و بازار به تکنولوژی‌های ارتباطی و شبکه اطلاعاتی وابسته شده است. در سطح کلان اینترنت و در بعد اقتصادی به تجارت الکترونیک، در بعد سیاسی به کاهش اقتدار دولت‌ها، در بعد اجتماعی به کاهش هزینه‌ها و در بعد فرهنگی تسلط زبان انگلیسی را در پی داشته است.

اگر قبول داشته باشیم که ساختار و بنیان زندگی امروز از اساس تغییر کرده است می‌توانیم مظاهر این تغییرات را بپذیریم، پدیده‌هایی چون دولت الکترونیک، اقتصاد الکترونیک، بانکداری الکترونیک، آموزش الکترونیک و ..... از جمله این موارد هستند.

اما زندگی در یک شهر الکترونیک و جامعه اطلاعاتی نیازمند پیش‌فرض‌هایی از سوی شهروندان آن جامعه است. پیش‌نیازهایی که نیارمند زندگی در دولت الکترونیک و شهر الکترونیک است. شهروند امروز دیگر یک شهروند معمولی نیست. او یک شهروند الکترونیک است با تمام توانایی‌های لازم برای یک زندگی شبکه‌ای.

 پیدا کردن شغل در دهکده جهانى هزاره سوم، کار آسانى است. البته اگر قبول کنید که کاریابى در این دوران، نیازمند استفاده از قابلیت هاى ارتباطى و اطلاع رسانى همین عصر است. اگر بخواهید روش هاى سنتى کاریابى و پیدا کردن یک شغل مناسب را دنبال کنید، شاید چند هفته سرگردان باشید و تنها صفحه نیازمندى هاى چند نشریه یا مراجعه به شمارى آژانس کاریابى شهرى، شما را ارضا کند. به هر حال هر کس روش خاصى را پى مى گیرد. اما بهترین روش ها کدام است، مسئله اى که در این گزارش به آن خواهیم پرداخت این متن غنی را همکار گرامی درج نموده که عینا تقدیم می گردد.

مقدمه:

زمان زیادی نیست که کلمات کارآفرین و کارآفرینی در رسانه‌های مختلف تکرار می‌شود و هر کس به سلیقه خود از این واژه جدید برای اشاره به مدیران، افراد موفق،‌سرمایه‌داران،‌سرمایه‌گذاران،‌صادرکنندگان، دلال‌ها و تاجران استفاده می‌کند. هرچند هر کدام از این افراد ممکن است کارآفرین باشند ولی هیچکدام مصداق کاملی برای این مفهوم نیستند.به راستی کار‌آفرین کیست؟ آیا کارآفرینان ویژگیهای متمایزی از دیگر بازیگران صحنه اقتصاد دارند؟ نگاهی به مسیر حرکت فعالیت‌های کارآفرینان،‌مبدأ و منشأ و حرکت و انرژی که در طول مسیر آنان را تغذیه می‌نماید در تصویری اجمالی از شخصیت کارآفرین ارائه شده است.چه چیز باعث می‌شود که نشاط حرکت به لختی و سکون غلبه کند؟ آرزوی آن چیزی که امروز نیست ولی فردا می‌تواند باشد، اولین چیزی است که جمود کارآفرین را در هم می‌شکند. یعنی کارآفرین آرزومند است.آن چه جهت و مسیر کارآفرین را برای رسیدن به آرزوهایش تعیین می‌کند از درون او برمی‌خیزد. عزم او برای حرکت یا توقف و اقدام یا عدم اقدام، چیزی نیست که مولود شرایط،‌محیط یا اطرافیان باشد. یعنی کارآفرین کنترل درونی دارد. او برای اینکه بتواند درست آن چه را که می‌اندیشد عینیت بخشد و عزم خود را عملی کند باید رئیس و کار‌فرمای خود باشد. یعنی‌کار‌آفرین نیاز به استقلال دارد.وقتی که خلاقیت از ذهن به عمل منتقل می‌شود، نو‌آوری صورت می‌گیرد. نو‌آوری یعنی پیمودن راه نارفته، کسی که اولین بار راهی را می‌پیماید،‌اولین کسی است که می‌تواند خبر مخاطرات راه را برای دیگران بیاورد. یعنی کارآفرین خطرپذیر است.

او به جای آن که منتظر ضمانت یک پایان موفق بماند، به فکر و تلاش خود تکیه می‌زند، به مشکلات حمله می‌کند و پیش می‌رود. یعنی کار‌آفرین منفعل نیست و برای استقبال از آینده روحیه‌ای تهاجمی دارد.

ذهن پویای او مرزهای از پیش تعیین‌شده و قالب‌های رایج را درهم می‌شکند و با وجودی که همان چیزی را می‌بیند که دیگران ‌بینند،‌اما چیزی را می‌اندیشد که دیگران نمی‌اندیشند. یعنی‌کارآفرین خلاق است.

به استقبال فردا رفتن، آخر ماجرا نیست. کسی که آگاهانه و پیشاپیش خود را در میدان مواجهه با مسائل می‌اندازد، باید توان سخت کار‌کردن در شرایط پرتنش را هم داشته باشد. یعنی کار‌آفرین با وجود فشار زیاد ، ‌کارآیی خود را حفظ می‌کند.

لحظه ‌تصمیم آغاز،‌تنها زمانی نیست که او با ریسک مخاطره مواجه می‌شود. ابهام یک پایان نامعلوم، برهر قدم این راه سایه می‌اندازد. یعنی کار‌آفرین قدرت تحمل ابهام دارد.

باید گفت که تعریف مجموعه‌ای از صفات که کارآفرین ایده‌آل را به تصویر کشد ، امکان‌پذیر نیست و از طرفی هر کارآفرینی تمام ویژگیهای ذکر شده در ادبیات را ندارد. برخی دیگر از ویژگیهایی که محققین بسیاری آنها را به عنوان ویژگیهای کارآفرین برشمرده‌اند عبارتند از: آینده‌نگربودن و داشتن چشم انداز : چشم‌انداز برای شخص کار‌آفرین کاملاً شفاف و خالی از هرگونه ابهام بوده و لذا قابل انتقال به دیگران می‌باشد. داشتن چنین چشم‌اندازی به کارآفرین کمک می‌کند تا حرکتی مستمر و بدون سردرگمی و مستقیم به سمت هدف داشته باشد. علاوه بر این چشم‌انداز قابل انتقال دیگران را نیز در طی مسیر همراه و مددیار او می‌نماید.مصمم بودن : عزم راسخ کارآفرینان یکی دیگر از ویژگیهای بارز آنهاست که انرژی و تعهد لازم برای کسب موفقیت را ایجاد می‌کند. کار‌آفرینان مصمم از ایده‌های جدید و فرصت‌ها و پیشنهادات شغلی دیگر چشم‌پوشی کرده و در مقابل به کاری که برای خود برگزیده‌اند پایبند می‌ماند. این قطعیت کارآفرین را در طی فرایند راه‌اندازی از هر گونه شک و تردید و دودلی مصون



خرید و دانلود دانلود کارآفرینی به چه معناست؟ 68 ص


تحقیق درباره تجسم اعمال یعنی چه 21 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

تجسم اعمال یعنی چه؟ آیا شدنی است؟

یکی از ویژگیهای جهان آخرت تجسم اعمال است. تجسم اعمال یعنی اینکه هر یک ازالفاظ و سخنان و اعمال نیک و بد ما با اینکه در دنیا وابسته به ما بودند و در یک لحظه پدید آمدند و به ظاهر از بین رفتند به صورت وجودهای مستقلی در صحنة قیامت ظاهر شوند.

به عبارتی، کردار ما، چه خوب و چه بد، صورتی دنیوی دارد که ما آن را می بینیم وچهرهای اخروی، که اکنون در آن عمل نهفته است. در روز رستاخیز، عمل پس ازتحولاتی که در آن رخ میدهد شکل دنیوی خود را از دست میدهد و با چهرةرستاخیزی جلوه می کند و باعث آرامش و راحتی صاحب خود یا آزار او می شود. ایمان به تجسم اعمال از نظر تربیتی اثر فوِق العاده ای در انسان می گذارد، به طوری که او را به نیکیها و اعمال صالح علاقه مند و از زشتیها بازمی دارد. اما اولین مطلب در این موضوع این است که صرف نظر از آیات و روایات و مدارک مهم اسلامی، که در اثبات تجسم اعمال وجود دارد، آیا اساساً چنین امری ممکن است و با موازین علمی منطبق است؟برای روشن شدن پاسخ، به اختصار، چند مقدمه را مطرح می کنیم:1) اعمال ما اشکال مختلفی از نیروست. سخنان ما نیروی صوتی است که ازنیروهای مکانیکی زبان و لب پدید می آید و از نیروی خاص مغزی مدد می گیرد. حرکات و افعال و کارهای ما نیز هر یک شکلهای دیگری از نیروی مکانیکی یا آمیخته ای ازنیروی مکانیکی و صوتی است. 2) سراسر جهان ترکیبی از مادّة و نیروست و تبدیل مادّه به نیرو از اصول مسلّم فیزیک است و اینکه مادّه و نیرو دو مظهر یک حقیقت اند. مادّه نیروی متراکم و فشرده است که در شرایط معینی به نیرو تبدیل می شود.

3) با توجه به رابطة تنگاتنگ مادّه و نیرو، هیچ مانعی بر سر راه تبدیل نیرو به مادّه وجود ندارد و تبدیل هر یک به دیگری کاملاً قابل درک و ممکن است.

4) بر طبق قانون بقای مادّه و نیرو، این دو هیچ گاه از میان نمیروند و همواره در این جهان باقی اند. نتیجه اینکه ماده و نیرو جلوه هایی از یک حقیقت اند و با توجه به اصل بقای نیرو ومادّه، هرگز مانعی نخواهد داشت که نیروهای پخش شده در این عالم بار دیگر به حالت متراکم درآیند و حالت جرمی و جسمی به خود بگیرند و به هنگام محاسبة اعمالْ هر کس همة اعمال خود را ببیند و اعمال همواره به همراه او باشد. این همان تجسم اعمال است.

صحرای محشر

در تفسیر مجمع البیان از رسول خدا(ص) مرویست که وقتی معاذ از معنی این آیه پرسید (روز قیامت که صور دمیده می شود دسته دسته می آیید) یعنی چه؟ حضرت فرمود: ای معاذ مطلب بزرگی را پرسش نمودی.امت من در روز قیامت ده صنف هستند که البته خداوند این ده صنف را از مسلمین جدا گرداندو صورتشان را تغییر می دهد:

کسانی که به صورت میمون وارد محشر می شوند...آنها نمام هستند یعنی سخن چین و آن کسی که میان دو نفر را برهم میزند و سخنان آنها را به یکدیگر می رساند.

آنکه به شکل خوک وارد محشر می شود... خورنده حرام است کسی که در کسبش کم فروشی کرده،غش در معامله کرده،مال مردم را خورده است.

گروهی را سرنگون و وارونه به محشر آورند و همان گونه به عذاب می برند... آنها کسانی هستند که ربا خواری می کنند.

گرئهی زبانشان را می جوند و از دهانشان چرک بیرون می آید...آنها عالمان بی عملند. هر عالمی که کردارش غیر از گفتارش باشد...موعظه خوب می کند اما در عمل به گل فرو رفته دیگران از سخنانش بهره برده اند اما خود بد بختش بی عمل بوده اینست که زبانش را می جود و حسرت می خورد.

عده ای دست و پا بریده وارد محشر می شوند...آزار رساننده به همسایه اینگونه است.

بعضی کور هستند...که حاکم جور و ناحق است که حکم به ناحق کرده است.

گروهی گنگ و کر هستند...آنها خود پسندانند، یعنی عجب دارند.

عده ای را به شاخه آتش می بندند...کسانی هستند که در دنیا نمامی و سعایت سلاطین را می کردند و موجب آزار مردم و اسباب زحمت آنها را فراهم می کردند.

بعضی به گونه ای در محشر حاضر می شوند که از مردار هم گندترند...آنها کسانی هستند که از شهوات و لذات حرام بر خوردار بوده اند.و حق واجب الهی را که در مال آنها بود نمی دادند.

گروهی جبه هایی از قطران بر آنها پوشانده اند که چسبیده باشد به پوستهایشان...اینان تکبرکنندگان و فخر و نازکنندگانند.

و حدیث دیگر از رسول خدا(ص) روایت است که کسانیکه دو میخ از آتش در چشمان آنهاست کسانی هستند که چشم خود را از حرام پر کرده اند.

و دیگر روایتیست از پیامبر اکرم که می فرمایند:مردم در قیامت سه جور وارد محشر می شوندبعضی سواره و بعضی پیاده و بعضی با صورتها حرکت می کنند. گفتند یا رسول الله (ص) چگونه با سر حرکت می توان کرد؟ فرمودند:همان خداییکه آنها را در دنیا بر پاهایشان حرکت میداد قادر است که با سرهایشان حرکت دهد آنها را.

چگونگى پاداش و کیفر اعمال

دانشمندان در پاداش و کیفر اعمال عقاید گوناگونى دارند: گروهى از آنها معتقدند که جزاى اعمال، مانند پاداش و کیفرهاى این جهان روى قرار داد است؛ یعنى چنان که در این جهان براى هر بزهى، کیفرى از طرف قانون گذاران تعیین شده است و کیفر سارق روى قرار و تقنین، غیر از کیفر قاتل است، هم چنین خداوند بزرگ براى هر عملى، کیفر و یا پاداش خاصى معین نموده است و هر کسى طبق مقررات الهى به سزاى اعمال خود مى رسد و هرگونه پاداش و کیفر، مخلوق خداوند است و کوچک ترین ربطى به شخص خوش کردار و یا بدکردار ندارد، و خداوند، در اختیار آن شخص مى گذارد و این نظریه، همان نظریه اجر و مزد و کیفرهاى مقرراتى است.

دسته دیگر معتقد است تمام کیفرها و پاداش ها مخلوق نفس و روح انسانى است، که نفس انسان بى اختیار در آن جهان آن ها را خلق مى کند. اینان مى گویند کردار نیک و بد



خرید و دانلود  تحقیق درباره تجسم اعمال یعنی چه 21 ص


تحقیق. آینده کار وشغل در دنیای مدرن چه می شود

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

آینده کار وشغل در دنیای مدرن چه می شود؟

در حالیکه کشورهای جهان سوم و از جمله ایران از بحران بیکاری رنج می برند شایدنوشتن درباره آینده کار و تحول آن در جوامع صنعتی پیشرفته کمی نامربوط بنظر آید اماممکن است قرابتهایی حداقل در آینده نه چندان دور در این زمینه بتوان یافت.

بویژه اینکه در برنامه ریزی توسعه در ایران هدف اصلی برنامه چهارم تغییر ساختاقتصادی و حرکت به طرف اقتصاد دانش محور است. حال باید دید اگر این امر تحقق یابدتاثیرات این نوع ساخت اقتصادی بر بازار کار چیست؟بدون شک می توان گفت که رشدفرد گرایی بر تمام حوزه های زندگی از جمله کار و عوامل آن در بازار کار تاثیرگذاشته است. در دهه 1960 در اوج پیشرفت اقتصاد جهانی کسانی پیش بینی می کردند کهجامعه صنعتی روزی به جامعه ای فراغتی تبدیل شود. تعداد ساعات کار بتدریج کاهش مییافت در حالیکه بهره وری حتی افزایش هم می یافت. اما دیگر آن نوع پیش بینی ها محلیاز اعراب ندارد. کار در زندگی مردم اهمیت بیشتری یافته است. حتی با توجه به اینکهنسبت زنان در نیروی کار حتی در بعضی از کشورها از مردان هم پیشی گرفته است. در اینمیان آینده کار هم تغییرات زیادی کرده است. شاید این مساله امری عادی بنظر رسد کهبسیاری هستند که در دنیای جدید از کار و شغل خود احساس نارضایتی می کنند. اما اگربه عمق نارضایتی ها نگاه شود می توان دید که اتقاقاتی در دینای شغل در حال وقوعاست؟ علت اصلی عدم رضایت مردم از کارشان چیست ؟ چه تغییراتی در شغل و کار رخ دادهاست واثر این تغییرات بر آدمیان چیست؟بیشتر کسانی که کارهای سطح بالایی داشتهاند و با شرکتهای بزرگ کار می کردند و همه نوع امکانات در اختیار داشتند از نظمسلسله مراتبی سازمان یعنی مرتب به جلسات اداری رفتن و گزارش های بودجه ای خواندن وشنیدن دستورات مافوق و بررسی شکایت ها و گله های کارمندان خسته شدند و همه را رهاکرده اند. در حال حاضر خانه دیگر مفهوم سنتی خود را از دست داده است و محل کار همشده است. آنها نیز خانه هایشان را پایگاه کار و کامپیوترهاشان را ابزار کرده اند. حالا خلاق تر ، مولد ترو سرحال تر شده اند. اما آیا همه می توانند این کار را کنندیا تنها طبقات متوسط و جوانان این کار را می کنند؟

براد لی استاد جامعه شناسی دانشگاه بریستول که روی طرحی بنام کار و نیروی جوانکار می کند می گوید ما جوانان زیادی را مصاحبه کرده ایم که می خواهند کارشان را عوضکنند. جوانی که در یک روزنامه محلی کار می کرد آرزو داشت رمان نویس شود. این چشماندازها در افق نظر آدم ها کم نیستند. آدم های زیادی هستند که می خواهند کارشان راعوض کنند. این باعث می شود که آنها به کارهای موقت تن دهند و چند شغل عوض کنند وکارهای موقتی زیادی داشته باشند.

مساله از اینجا ناشی می شود که شما هر روز به سر کارتان که می روید در پایان روزاین احساس را دارید که چه بیهوده آن روز را سر کرده اید. این احساس بدیاست. ایناحساسی است مشترک در تمام دنیای مدرن و حتی سایر کشورها . این احساس که در کار شماچیزی نبوده که شما را خوشحال کند عدم رضایت شغلی می دهد.

نولان استاد اقتصاد در دانشگاه لیدز نظر دیگری دارد. او می گوید اگر به تحرکاتنیروی کار نگاه کنید تعداد کسانی که شغل های مدیریتی گرفته اند و کسانی که بهدستمزدهای بالا رسیده اند رو به افزایش بوده است. او می گوید در بریتانیا همان نحوهقدیمی کار یعنی کار در سازمان و شرکت هنوز طرفدار دارد و روبه افزایش است.

او می گوید آمارها نشان می دهند که تعداد کسانی که در شرکتها کار دائمی دارندروبه افزایش است ؛ تعداد کسانی که چند کار می کنند رو به کاهش است؛ تعداد کسانی کهاز کار های دائمی خارج می شوند رو به کاهش است؛ تعداد کسانی که کارهای آزاد میگیرند رو به کاهش است. همه اینها نشان می دهد که اتفاقی چندان مهمی نیفتادهاست.

اما داستان اینطور نیست و این حرف مخالفان زیادی دارد. در امریکا تعداد کسانی کهدر جوانی چند شغل عوض کرده اند روبه افزایش است. موارد زیادی بوده است که مثلا فرددر 30 سالگی 7 تا 8 شغل طول دوران کارش عوض کرده است.

جوانان بیشتر به این واقعیت پی برده اند که نمی توان یک کار برای همه عمرداشت.

البته ممکن است که این آمارهای متفاوت تصویر مختلطی از اوضاع بدست دهد. اما چهمی شود کرد پدیده ای جدید در سازمانهای ادرای و سازمان کار در جریان است.

چه چیزی آدمها را از کارهایشان می رماند؟ بسیاری معتقدند که ظهور فردگرایی وپدیده انتخاب باعث می شود که بشر از بسیاری مزایای کاری در شغل های دائمی دست بکشندتا آن حق را لمس کنند.جان گری استاد فلسفه مدرسه اقتصادی لندن می گوید بلی ظهوراین حس که آدمها به دنبال حرفه های مختلف هستند به این دلیل است که این کار کنترلانتخاب شغل را بدست آدم ها می دهد.شغل در سازمان کار سنتی مزیت های زیادی دارداما معایب آنها این است که فرد در سازمان بورکراتیک گم می شود و قدرت خلاقیت خود رااز دست می دهد. هر چه فرد گرایی افزایش یابد این حس در آدمیان بیشتر پدید می آید کهاز این دام بورکراسی درآید.ریچار سنت استاد جامعه شناسی می گوید که طبیعت نیرویکار و و دوره کار در امریکا کوتاه مدت تر شده است. متوسط عمر شرکتها به 6 سال سقوطکرده است. رقابت های گروهی در شرکتها مانند ماکروسافت جای سلسله مراتب سازمانی راگرفته است. و رقابت شدید تولید و کارایی را افزایش داده است. در شرکتهایی ماندماکروسافت گروه های کاری تشکیل می شوند و روی این طرح کار می کنند و در نهایت یکگروه برنده می شود. تمام محصولاتی که از این شرکت می بینید اینطور بدست امده است. سازمان کار تغییر کرده است. این درست بر خلاف آنچیزی است که ماکس وبر در آغاز قرنمی گفت که مدرنتیته در چنگال بوراکراسی گرفتار می شود. البته آسیب شناسی این مسالههم این است که بسیار سخت است که در سازمانی کار کرد که آینده ای در آن نداشتهباشید. و یا عضو گروه کاری حرفه ای باشید اما بعد از مدتها کار نتیجه کارتان دودشود چون کسی دیگری طرح بهتری داده است.همچنین اگر به گردش کار در شرکت گوگلنگاه کنید دیگر آن نظم سازمانی وبری را نمی بینید چون دیگر نمی شود کارائی سازمانیرا با شیوه های قدیمی افزایش داد و کارکنان حرفه ای را با انگیزه ها ی مختلف جز باطرح های جدید نمی توان در سازمان نگاه داشت.سنت می گوید اگر ساخت بازار کار رادر سه دهه گذشته نظر کنیم می توان گفت که سازمان تجارت در حال سقوط است. متوسط عمرشرکتهای امریکایی به 6 سال نزول کرده است. یکی از دلایل این سقوط شاید این باشد کههم شرکتها و هم کارگران در حال باز نگری مجدد از خود هستند. او می گوید این تغییریمهم است چون انسانها با این وجود این تغییرات در کار و حرفه دیگر نمی توانند هویتکاری داشته باشند:

بطور مثال به وضعیت زنان نگاه کنید آنها وقتی کار خود را برای نگهداری بچه ترکمی کنند در هنگام برگشت چه می کشند. اگر در بخش خدمات باشند باید به بخش های پایینتر بروند؛ اگر پرستار باشند از این بیمارستان به بیمارستان دیگر منتقل می شوند؛ اگرمعلم باشند هم همینطور ؛ اگر منشی باشند شرکتها در حال باز نگری و ترکیب و تغییرهستند و ممکن است کار سابق را نداشته باشند. دیگر حافظه سازمانی در این اوضاع وجودندارد. البته در میان مردان هم بویژه طبقات پایین وضع همین است. تغییرات در سازمانها و شرکتها اوضاع کارهای دائمی را برای آنها برهم می زند و نابودی حافظه سازمانیبه نوعی بحران هویت کاری یا حرفه ای می انجامد . از منظر دیگری هم اگر نگاه کنیمبویژه در کارهای حرفه ای و مدیریتی اقتصاد اطلاعاتی ستمی برابر ستم بیکاری را بردوش صاحبان این حرفه ها گذاشته است. وقت آنان می گویند ما وقت نداریم به این معنیاست که آنها هیچ وقتی ندارند که در آن بتواند کار نکنند درست در مقابل ستمی که بهبیکاران می رود آنها هم وقت زیادی دارند که کار نمی کنند. وضع اساتید دانشگاه همهمین طور است . اگرچه آنها کمتر با موانع بورکراسی روبرویند. جامعه مدرن دانشگاهشمحیط ”منتشر کن یا بمیر است “(publish or Perish) . رشد کامپیوتر و سرعت گردشاطلاعات باعث شده است که این روند شدیدا افزایش یابد. بجرات می توان گفت که از دورهزمانی مرحله ”مرور تحقیقات گذشته” در هر طرح تحقیقاتی چندین برابر کاسته شده است. این ستمی به محققان است، تا بیشتر منتشر کنند، البته اگر آنها از شغلشان رضایتنداشته باشند. در این شرایط بنظر می رسد که انسان مدرنیته قفس آهنین بورکراسی راشکسته است اما اوضاع بیرون قفس هم چندان پایدار نیست. برادلی که در بریستول بیشاز هزار جوان را مصاحبه کرده است چیزهای جالبی می گوید . او معتقد است که اولاجوانان نسبت به مساله بیکاری خوب آگاهی دارند و از آن ترس هم دارند اما نسبت بهتغییر کارشان هم بسیار خوش بین هستند. آدمهای زیادی هستند که در 30 و 40 سالگیهستند و همین احساس خوشبینی را دارند. البته ریچارد سنت معتقد است که مهاجرانشاید از این شکاف در سازمانها بیشترین استفاده را کنند. مثلا در بریتانیا پاکستانیها توانستند شغل های موقتی و کوچکی با احداث مغازه های کوچک تسخیر کنند. هندوستانیها الان تقریبا در کار تکنولوژی نرم افزار خیلی سرامد شده اند و بازاری های خوبی دراروپا دارند. کره ای ها در بخش خدمات امریکا نفوذ کرده اند. چینی ها تقریبا کافه هاو سرویس های خدماتی هتل ها را در بریتانیا در دست دارند.البته تمام اینهارابسیار بستگی به پایگاه طبقاتی آدمها دارد. فرزندان طبقات کارگر معمولا آموزش عالیرا طی نکرده اند و دوره ها بیکاری بیشتری را طی کرده اند. طبقات متوسط بیشتر نفوذ وقوم و خویش دارند تا آنها را در یافتن شغل مورد علاقه کمک کنند. بهر حال میتوان گفت که اوضاع بسیار تغییر کرده است. تامین شغلی دیگر وجود ندارد. البته خیلیها معتقدند در سرمایه داری هیچگاه تامین شغلی نبوده است. اما رضایت شغلی هم درسلسله مراتب سازمانی سنتی کم شده است. ماهیت اقتصاد تغییراتی کرده است. بخش هایجدید کامپیوتری و اینترنتی به اصطلاح تجارت الکترونیکی به اقتصاد فیزیکی افزوده شدهاست و سازمان الکترونیکی را ایجاد کرده است. الان بیشتر سازمانها به کارمندان خودوسایل تماس الکرونیکی می دهند و از آنها می خواهند در خانه بمانند و کارها را انجامدهند.رقابت درون سازمانها گروهی شده است.



خرید و دانلود تحقیق. آینده کار وشغل در دنیای مدرن چه می شود