واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

کودک آزاری 5ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

کودک آزاری

درباره کودک آزاری تعاریف متعددی شده است. این تنوع  و تعاریف متضاد سبب شده تا مقایسه میزان بدرفتاری در بین کشورهای مختلف غیرممکن گردد. به همین منظور سازمان بهداشت جهانی درصدد است تا در این زمینه تعریفی که حاصل وفاق جمعی است، ارائه دهد

بدرفتاری با کودکان معمولاً در چهار حوزه مورد بررسی قرار می گیرد؛ کودک آزاری جسمی (physical child abuse)، کودک آزاری عاطفی (emotional child abuse)، کودک آزاری جنسی (sexual child abuse) و غفلت (neglect).

در تعریف گورملی و برودزینسکی (1989) از کودک آزاری، علاوه بر چهار حوزه فوق، کودک آزاری رفتاری تلقی می شود که در دامنه سنی زیر 18 سال اتفاق می افتد و این اصل با تعریف پیمان جهانی حقوق کودک نیز همخوانی دارد. به هر حال حوزه های دیگری وجود دارند که به آنها نیز اشاره می شود. اغلب بین انواع کودک آزاری یک نوع رابطه و همبستگی وجود دارد.

1- کودک آزاری جسمی: به طور کلی کودک آزاری جسمی آسیبی است که مواردی چون ضربه زدن، داغ کردن، آسیب رساندن به سر، شکستگی، آسیبهای درونی، زخمی کردن یا هر شیوه دیگر از آسیب جسمانی را شامل می شود. تحقیقاتی که در فاصله سال های 90 تا 92 انجام گرفته بیانگر این مطلب است که مرگ های ناشی از کودک آزاری جسمی 87 درصد در بین کودکان زیر پنج سال و 65 درصد در بین کودکان زیر یک سال بوده است. (تاور، 1996)

2-  کودک آزاری عاطفی: بدرفتاری عاطفی آسیبی اساسی و قابل توجه است که کارکردهای روانشناختی، رفتار و رشد کودک را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد و طرد، محرومیت عاطفی، برخورد خشونت آمیز خانواده (بی ثباتی خانوادگی)، انتقاد، تحقیر و انتظارات نامناسب از کودک، کودک آزاری عاطفی تلقی می شود. بدرفتاری عاطفی معمولاً با بدرفتاری جسمی و کلامی همراه است (کینگستون و پنهیل، 1995).

3-  کودک آزاری جنسی: آلبرز (1994) کودک آزاری جنسی را این گونه تعریف کرده است: تماس یا تعامل بین کودک و فرد بزرگسال، هنگامی که از کودک برای تحریک جنسی شخص مرتکب (Perpetrator) یا فرد دیگری استفاده شود.کودک آزاری جنسی دامنه وسیعی را در بر می گیرد که مواردی مثل نمایش آلت تناسلی فرد بزرگسال به کودک، مجبور کردن کودک به نشان دادن آلت تناسلی خویش به فرد بزرگسال، وادارساختن کودک به روسپی گری یا استفاده از کودک در حوزه هرزه نگاری (Pornography) را نیز شامل می شود (واکر، بونر و کافمن، 1988).

4-  غفلت: عبارت است از حذف یا نادیده گرفتن کودک که ممکن است با آزار بدنی همراه باشد. غفلت به منزله الگوی پایداری است که بیانگر رابطه متقابل و اندک والدین و مراقبان با کودک، حذف و عدم تأمین نیازهای اولیه جسمی یا ؟؟؟؟؟ کودک مثل تغذیه، بهداشت، پوشاک، نظافت، تربیت، مراقبت های پزشکی، ؟؟؟؟ و ابراز عشق و علاقه می باشد.

5-  بهره کشی اقتصادی (Economic abuse): کنترل بیش از حد در استفاده و بهره برداری از پول در حوزه بهره کشی اقتصادی قرار دارد. والد یا مراقبان برای کسب درآمد فشار زیادی به کودک یا حتی همسر خود تحمیل می کنند. در حالی که در مورد نحوه خرج کردن آن هیچ گونه اختیاری به آنها نمی دهند. عدم مشارکت کودک یا همسر در نحوه و چگونگی خرج پول نیر بهره کشی مالی تلقی می شود.

 6- بدرفتاری آموزشی (Educational Abuse): فشار و آسیب های احتمالی که از طریق نظام آموزشی، معلمان، شیوه های تدریس، محتوای کتابها و ... در کودکان ایجاد می شود، در حوزه بدرفتاری آموزشی قرار می گیرد. تأکید بر نمره گرایی، نادیده گرفتن تفاوت های فردی، ایجاد رقابت های شدید، تأکید بر یادگیری از راه حفظ کردن، ایجاد فشارهای روانی برکودکان به علت انتظارات بیش از حد از آنان و ... در این گروه جای می گیرد. بدرفتاری آموزشی می تواند با سایر بدرفتاری های از جمله بدرفتاری جسمی همراه باشد .

مطالعه ای در بین 2240 نوجوان دبیرستانی تهرانی انجام شد. این گروه شامل 1175 دختر و 1065 پسر در گروه سنی 14 تا 18 سال بود. از این تعداد، 1362 نفر (حدود 60 درصد) به1600 مورد کودک آزاری اشاره کردند (بعضی به دفعات مورد آزار قرار گرفته بودند). تعداد106 نفر (5/4 درصد از مجموع و 6/6 درصد از آزاردیدگان) گزارش کردند که در معرض آزار جنسی قرار گرفته اند و 32 درصد از دانش آموزان حداقل به یک مورد بی توجهی و غفلت اشاره کرده اند. از کسانی که مورد آزار قرار گرفته بودند، 61 درصد از آزار جنسی، 33 درصد از آزار عاطفی و 6/6 درصد از آزار جسمانی خبر دادند. عادی ترین انواع آزار جسمی، سیلی خوردن (48 درصد) کتک خوردن با چوب یا وسایل دیگر (17 درصد) لگد زدن (15 درصد) پرت کردن (10 درصد) و گازگرفتن (4 درصد) بود. در 69 درصد از موارد، کودک آزار یا عضو خانواده بود (22 درصد) یا خویشاوند نزدیک (31 درصد) یا آشنای خانوادگی (16 درصد). این بررسی همبستگی قابل ملاحظه و مستقیمی را بین کودک آزاری و شدت افسردگی کودکان آزار دیده نشان می دهد. نتایج این بررسی با اطلاعات به دست آمده از سایر کشورها مطابقت دارد.

آسبب شناسی

توجه به سبب شناسی کودک آزاری یکی از مهمترین عواملی است که مشاور یا درمانگر باید به آن توجه نماید؛ زیرا در خلال توجه به این مطلب است که می تواند مداخله مناسب را طرح ریزی، بررسی و هدایت نماید. تلاش هایی که به منظور تبیین علل کودک آزاری صورت گرفته، الگوهای مختلفی را موجب شده است که در اینجا به مهمترین آنها اشاره می شود.

(1) الگوی روانپزشکی (Psychiatric model): این مدل، علل کودک آزاری را در ویژگی شخصیتی والدین و کودکان و به نوعی در آسیب شناسی روانی آنها دنبال می کند. به طور کلی الگوی روانپزشکی، افراد کودک آزار (بدرفتار) را از لحاظ آسیب شناسی روانی به طور معنادار، افرادی پریشان می داند که با پریشانی خود باعث بدرفتاری و بهره کشی از کودکان می شوند. در این باره دو نوع آسیب شناسی مهم مطرح شده است، یکی اختلالات روان پریش (Psychotic) و دیگری اختلالات جامعه ستیز (psychopathic). همچنین به این موضوع اشاره شده است که بدرفتاری در افراد الکلی و سوء مصرف کنندگان مواد شایع است. نتایج اولیه در مورد موضوع کودک آزاری چنین نشان می دهد که 14 درصد از مادران و 7 درصد از پدران در گزارش های خود به این نکته اشاره کرده اند که در دوران کودکی مورد بدرفتاری قرار گرفته اند.

در بسیاری از خانواده ها با یکی از کودکان بیشتر از بقیه بدرفتاری می شود. کودکان نارس و کودکانی که در هنگام تولد کم وزن هستند و نیز آنهایی که به طور کلی دچار نارسایی های رشدی هستند بیشتر در معرض خطر قرار دارند. برا ی مثال می توان به کودکان عقب مانده ذهنی و کودکان بیش فعال



خرید و دانلود  کودک آزاری  5ص


تحقیق درباره شنوایی کودک

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

شنوایی کودک شما

 

اشاره: * از چه سنی باید شنوایی فرزندم مورد ارزیابی قرار گیرد؟* شنوایی فرزندم کجا باید مورد ارزیابی قرار گیرد؟ * شنوایی فرزندم چگونه ارزیابی می شود؟ * چه اهمیتی دارد که شنوایی فرزندم هرچه سریع تر مورد ارزیابی قرار گیرد؟ * چگونه می توانم در اوان کودکی، متوجه کم شنوایی فرزندم شوم؟ * اگر فرزندم دچار کم شنوایی باشد چگونه ممکن است شنوایی اش بهتر شود؟ * چگونه به فرزندم کمک کنم با دیگران ارتباط برقرار کند؟ * آیا فرزندم در مدرسه با اشکالاتی روبه رو خواهد شد؟ * از کجا می  توانم اطلاعات بیشتری به دست آورم؟ بیشتر کودکان از زمان تولد می شنوند و گوش می دهند. آنان با تقلید صداهای پیرامون خود و صدای والدین و اطرافیان خود صحبت کردن را می آموزند. اما این امر در مورد همه کودکان صادق نیست. در حقیقت از هر ۱۰۰۰ کودک، ۲ یا ۳ کودک ناشنوا یا سخت شنوا متولد می شوند و تعداد بیشتری در سالهای بعدی کودکی شنوایی خود را از دست می دهند. بسیاری از این کودکان نیازمند آن هستند که زبان و گفتار را به صورتی متفاوت با دیگر کودکان بیاموزند. از این رو تشخیص هر چه سریع تر ناشنوایی یا ضایعه شنوایی حائز اهمیت بسیاری است. آنچه در پی می آید، پاسخی است به پرسش های آغازین این نوشتار و هر آن چیزی که در مورد ارزیابی شنوایی کودکان لازم است دانسته شود. از چه سنی شنوایی فرزندم باید مورد ارزیابی قرار گیرد؟ کودک شما باید در ماه نخست زندگی خود مورد ارزیابی شنوایی قرار گیرد. در صورتی که مشکوک به کم شنوایی شویم، تا ماه سوم حتماً باید کودک توسط یک متخصص شنوایی که شنوایی شناس نامیده می شود شنوایی اش ارزیابی شود. در صورت اثبات وجود کم شنوایی، حتماً باید تا پیش از ۶ ماهگی سمعک یا دیگر وسیله ارتباطی مناسب تجویز شود. شنوایی فرزندم کجا باید مورد ارزیابی قرار گیرد؟ بسیاری از بیمارستان های سراسر جهان همه نوزادان را به طور اتوماتیک مورد ارزیابی شنوایی قرار می دهند، در بعضی از بیمارستانها، فقط نوزادان در معرض خطر کم شنوایی را ارزیابی شنوایی می کنند. این نوزادان عبارتند از کودکان دارای تاریخچه خانوادگی ناشنوایی یا اختلالات شنوایی، وزن کم به هنگام تولد یا دیگر شرایط بالینی خاص. حتی اگر کودک شما دارای عوامل خطرساز کم شنوایی نباشد، بسیار اهمیت دارد که شنوایی اش آزمایش شود. زیرا بسیاری از کودکان علیرغم نداشتن عوامل خطرساز کم شنوایی، کم شنوا هستند. حتی کودکانی که پدر و مادر و پدر بزرگ و مادربزرگشان شنوایی هنجار دارند، ممکن است همراه با کم شنوایی به دنیا بیایند. در این مورد، از بیمارستان محل تولد کودک خود سوال کنید. اگر مطمئن نیستید کودک شما مورد ارزیابی شنوایی قرار گرفته است یا خیر، در این مورد می توانید از پزشک کودک خود سؤال کنید. شنوایی فرزندم چگونه ارزیابی می شود؟ برای ارزیابی شنوایی کودکان دو آزمون مورد استفاده قرار می گیرد. در هیچیک از این آزمون ها، نیازی نیست کودک فعالیتی کند؛ فقط باید ساکت بخوابد. انتشارات برانگیخته صوتی OAE, Otoacoustic Emissions : این آزمون نشان می دهد که آیا قسمتهای مختلف گوش داخلی پاسخ مناسبی به اصوات می دهند یا خیر؟ در این آزمون، یک میکروفن کوچک در مجرای گوش قرار می گیرد. صدایی به گوش فرستاده می شود و «بازتاب» آن ارزیابی می شود. این بازتاب در هر فردی با شنوایی هنجار یافت می شود. عدم وجود این بازتاب، ممکن است نشانه وجود کم شنوایی باشد. پاسخ ساقه مغز شنیداری ABR. Auditory Brain Stem Response : این آزمون نشان می دهد ساقه مغز شنیداری (بخشی از عصبی که اصوات را از گوش به مغز می برد) و مغز چگونه به اصوات پاسخ می دهد. در این آزمایش، گوشی ها و الکترودهایی روی سر کودکتان گذاشته می شود. برای این که کودک در طی آزمایش آرام و ساکت باقی بماند، ممکن است یک آرام بخش ضعیف به او داده شود آزمایشگر، اصواتی را از طریق گوشی به گوش نوزاد می فرستد. اگر کودک صداها را بشنود، مغز او فعالیت های الکتریکی خواهد داشت که از طریق دستگاه، اندازه گیری و ثبت می شود. در صورتی که به طور پیوسته به اصواتی که در هر یک از این آزمون ها برایش فرستاده می شود، پاسخ ندهد، ممکن است پزشک توصیه کند او را برای ارزیابی جامع و کامل شنوایی به یک شنوایی شناس ارجاع دهد.چه اهمیتی دارد که شنوایی فرزندم هر چه سریع تر مورد ارزیابی قرار گیرد؟ مهمترین زمان برای دریافت و آموختن زبان، سه سال نخست زندگی هر فرد است. در حقیقت کودکان در ۶ ماه نخست زندگی خود شروع به یادگیری زبان و گفتار می کنند. بررسی ها نشان می دهد افرادی که دچار اختلالات شنوایی هستند و اقدامات توانبخشی برای آنان خیلی زود آغاز می شود، مهارتهای زبانی بهتری نسبت به گروهی دارند که این اقدامات برایشان انجام نمی گیرد. هر چه شما زودتر در مورد ناشنوایی و اختلالات شنوایی، آگاهی داشته باشید، سریع تر می توانید اطمینان حاصل کنید کودکتان از راهکارهای کمکی برای آموزش مهارتهای ارتباطی بهره مند شده



خرید و دانلود تحقیق درباره شنوایی کودک


پاورپوینتی در مورد روان شناسی کودک

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل :  .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید : 11 اسلاید

 قسمتی از متن .ppt : 

 

اهمیت روان شناسی کودکروان شناسی کودک اهمیت خود را از کودک می‌گیرد، چرا که دوران کودکی انسان اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد. شاید نگاهی به دوران کودکی انسان و توانائیهای نوزاد انسان در مقایسه با سایر موجودات اهمیت این دوران را آشکارتر ‌سازد. نوزاد انسان در میان سایر موجودات عالم طولانی‌ترین زمان را نیاز دارد که قابلیت‌ها و توانائیهای خود را پرورش و آشکار سازد. در واقع انسان حدود 18 سال اول زندگی خود را در حال رشد و تکامل در ابعاد مختلف است و این زمان طولانی و با‌ اهمیتی در زندگی انسان است. از طرف دیگر ، نوزاد انسان با کمترین توانایی‌ها و امکانات (نظیر بازتابها) به دنیا می‌آید و به مراقبت زیاد و شدیدی نسبت به سایر موجودات نیاز دارد (برای مثال در نظر بگیرید که چگونه گوساله گاو پس از به دنیا آمدن روی پای خود می‌ایستد، ولی نوزاد انسان حتی نمی‌تواند سر خود را راست نگه دارد). ابن مراقبت توسط پدر و مادر در وهله اول و توسط اطرافیان و جامعه در وهله دوم اعمال می‌شود، ولی این مراقبت بدون آگاهی ، دانش و آموزش شیوه‌های فرزند‌پروری صحیح امکان ندارد و اهمیت روان شناسی کودک نیز از این دو موضوع (زمان طولانی رشد کودکی و شیوه‌های صحیح فرزند‌پروری) ناشی می‌شود.

مطالعه در مورد مقابله با برخی مشکلات رفتاری _ روانی دوران کودکیکودکان نیز همچون بزرگسالان دچار آشفتگی‌های روانی _ رفتاری می‌شوند و این مسئله باعث تحقیقات و مطالعات دامنه‌داری در زمینه انواع این آشفتگی‌ها و تفاوت آنها با شفتگیهای رفتاری _ روانی بزرگسالان و همچنین شیوه‌های درمانی این آشفتگیها شده است. برخی ار این مشکلات و آشـــفتگیهای رفتاری روانی کودکان عبارتند از: اتیسم (Otism) ، اختلالات یاد گیری، اختلالات توجه ، اختلالات دفعی ، ناخن جویدن .نمی خواهم به مدرسه بروم !والدین ، هیچ گاه اطمینان ندارند که آیا به اجبار کودک را به مدرسه فرستادن کار درستی است یا نه؟ آنها به طور دقیق نمی دانند که آیا کودک ، واقعا احساس ضعف و بیماری کرده یا مثل بسیاری از کودکان که گاهی دلشان نمی خواهد به مدرسه بروند بهانه گیری می کند. در خانه هایی که مدرسه رفتن کودکشان به صورت مشکل در آمده صبحهای زود، مالامال از اشک و دعوا و سر و صداست. بعضی از کودکان صبح که از خواب بیدار می شوند، می گویند که به مدرسه نمی رویم و تعداد دیگرشان تمارض به دل درد و سردرد می کنند، یا با آه و ناله اعلام می کنند که حالشان خوب نیست. مهم نیست فرزندتان چگونه حالت

اضطراب و نارضایتی خود را نشان می دهد، بلکه آنچه اهمیت دارد این است که شما با دلداری دادن ، اعتماد به نفس او را تقویت کنید؛ اما گاهی اوقات باید علایم فیزیکی را که باعث نشانه های بیماری فرزندتان می شود نادیده بگیرید و بهترین راه اصرار به اصل موضوع است که او باید به مدرسه برود. به نظر یکی از کارشناسان در این مواقع بهتر است بگویید: «عزیزم تو یک درجه هم تب نداری و چشمانت سرحال و شاداب است. مامان و بابا امروز کارهای مهمی دارند که باید انجام دهند. پس بهتر است به مدرسه بروی تا ما هم به کارهایمان برسیم.» با وجود این ، اگر به فرزندتان به دلیل این که واقعا بیمار است ، اجازه مدرسه رفتن را ندادید، او را مطمئن سازید که روز خوبی در خانه نخواهد داشت. او را در رختخوابش بخوابانید و در ساعات بعدی روز هم ، حتی اگر گفت حالش بهتر است ، اجازه بازی ندهید.

دلایل اضطراب کودکان هنگام رفتن به مدرسه دلایل متعددی وجود دارد که چرا کودکان 6-5 ساله از رفتن به مدرسه می گریزند، مهمترین و معمول ترین نارضایتی آنها عبارتند از: «من می خواهم فقط در خانه بمانم!» بعضی کودکان در این سن به زمان بیشتری برای سازگارکردن خود با قوانین و محیطهای جدید نیاز دارند. بازگشایی مدارس پس از تعطیلات تابستانی ، به دنیا آمدن خواهر یا برادر، بیماری و یا مرگ یکی از اقوام می تواند باعث اضطراب و دلشوره کودک شود، حتی بچه ای که قبلا این طور نبوده راه حل: با فرزندتان درباره آنچه که در روزهای مدرسه انجام می داده صحبت کرده و روی نکات مثبت و جالب توجه تاکید بیشتری کنید. ساعات روز او را طوری برنامه ریزی کنید تا احساس رضایت بیشتری کند. استفاده از وسایل کوچک و جالبی که به طور چشمگیری باعث کاهش اضطراب و تقویت اعتماد به نفسش می شود بسیار موثر است. از قبیل گذاشتن یادداشت هایی در ظرف غذایش ، حیوان کوچک عروسکی یا یک سری عکسهای خودش.، ممکن است دچار این اضطراب ها شود.



خرید و دانلود پاورپوینتی در مورد روان شناسی کودک


تحقیق در مورد کودک و مدرسه 54 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 54 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مقدمه :

شرایط متعددی وجود دارد که در دوران بارداری جنین را تحت تاثیرات نامطلوبخود قرار میدهد : در این فصل ما به توضیح آن دسته ازشرایط نامطلوب که به روی کودک اثر دائمی میگذارند می پردازیم ، که این خود ممکن است برای معلمان جالب باشد.

صدها بیماری ژنتیکی یا ارثی درکودکان بوجود می آید که مربوط به والدین بوده و پیش از بارداری مادر ، عمل می کنند: یعنی والدین دارای ژن بیماری خاصی می باشند که در بارورینطفه و شکل گیری آن ، تا ثیر دایمی می گذارد، مانند : بیماری فنیل کتونوریا و بیماری فیبروکیستی لوزالمعده . اگر پدرو یا مادری ،یکی از این بیماری های ژنتیک را داشته باشند ، از هر چهار کودک آنها ، یکی به این بیماری مبتلا خواهد شد. ( اگر کودکی از یک خانواده ، این بیماری را داشته باشد ، از هر چهار کودک دیگر ، یکی از آنها به این بیماری دچار خواهد شد.)

برخی بیماریها در ارتباط با جنس کودک است و تنها در یک جنس دیده می شود ، مانند بیماری هموفیلی که به علت غالب بودن برخی از ژنها ، پدید می آید و از دو کودک خانواده ، یکی را مبتلا می سازد .

گاه با وجودی که هیچ زمینه ی بیماری از گذشته ، در خانواده دیده نمی شود ، ولی کودک ، از هنگام تولد ، شرایط غیر عادی و غیر طبیعی دارد . بدون تردید بیماری او ژنتیکی است .

گاه نیز در بعضی از خانواده ها گرایش به حاملگی چند گانه ( مانند دوقلو )‌ و یا داشتن فرزندان کم وزن وجود دارد . عوامل ژنتیکی در شکل گیری شخصیت و هوش کودک نقش تعیین کننده ای دارند . البته عواملی مانند هوش و شخصیت ، و همچنین عوامل محیطی ، یعنی نحوه ی پرورش و تربیت والدین نیز موثرند . به عبارت دیگر اگر زوجی دوران کودکی را در خانواده ای سرشار از عشق ، محبت و شادمانی پرورش یافته باشند ، به احتمال زیاد فرزندان شادتری تربیت خواهند کرد . والدینی که خود ، دوران کودکی را بدون عشق و محبت پشت سر گذاشته اند کمتر قادر به داد و ستد محبت هستند . آنها فرزندانشان را طرد می کنند و مورد بی مهری قرار می دهند . در نتیجه کودکانشان نیز واکنشهای عاری از مهر و محبت نشان خواهند داد . حتی روشهای تنبیه و انظباطی که در دوران کودکی به کار گرفته می شود نیز مستقیما بر نسل بعد اثر می گذارد . به بیان دیگر ، کسانی که در کودکی تنبیه بدنی شده اند ، برای آنکه در بزرگسالی همان روشها را در مورد فرزندان خود به کار گیرند ، مستعد تر هستند . این گونه افراد معتقدند که هیچ کس از کتک خوردن صدمه و آسیبی ندیده است . اما در واقع همان کتکها باعث شده اند که آنها برای تربیت کودکان خود از چوب استفاده کنند .

برت می گوید : کودکان به نسبت خانواده هایشان دارای بهره های هوشی متفاوتی هستند . بهره ی هوشی فرزندان افراد تحصیل کرده و متخصص 120 ، افراد غیر ماهر 100 و کارگران غیر ماهر 90 است . یعنی فرزندان افراد غیر کارگر ، تقریبا 5 برابر بیشتر از فرزندان طبقه کارگر ، استعداد و توانایی ورود به دانشگاه را دارند . و نیز در حالی که افراد غیر کارگر بیشتر از افراد طبقه کارگر هستند ، با این وجود تعداد فرزندانی که بهره ی هوشی لازم برای ورود به دانشگاه را دارند ، متجاوز از 5 برابر فرزندان غیر کارگرند ، در مقابل نصف فرزندان افراد غیر کارگر با بهره های هوشی مناسب به دانشگاهها راه مییابند . در این جا سخن درباره ی زمینه های ارثی و ژنتیکی هوش و بحث و جدل همیشگی اعتبار سهم این عامل و یا عامل محیطی نیست ، بلکه درباره ی نحوه و چگونگی تربیت است .

یکی از عوامل مهم روانی در تربیت کودکان ، تعداد سالهای زناشویی قبل از حاملگی است . طبعا کودکی که بعد از 15 سال زندگی زناشویی به دنیا می آید ، مورد محافظت و مراقبت بیشتری قرار می گیرد و برای لوس شدن ، میدان وسیعتری دارد . از دیگر عوامل مهم روانی ، سن والدین ، علاقه ی آنها به داشتن فرزندی از جنس خاص و تعداد فرزندان است . به طور حتم فرزندی از جنس مطلوب پدر و مادر می باشد ، به علت تبعیضهای گوناگون ، لوس شده و در مقابل ، فرزندی که از جنس نامطلوب است ، طرد می شود .

موقعیت کودک در خانواده

ترمن در گزارش خود می نویسد : 65 درصد از کودکان با قریحه و استعداد که بهره های هوشی 140 و بالاتر دارند ، فرزند اول خانواده هستند . مطالعات گسترده ی دیگری نشان می دهد که :

در یک خانواده پر جمعیت ، بهره ی هوشی ، در فرزندان بعدی کمتر است . البته عوامل محیطی تا حدودی در این امر نقش دارند . زیرا احتمالا مادر وقت کمتری را به آنان اختصاص داده و یا مسن تر شده است .

لین و استون معتقدند که بزرگترین و کوچکترین فرزندان یک خانواده و با تنها فرزند یک خانواده ، از دیگر فرزندان آن خانواده باهوشتر است . این مساله با شرایط محیطی ارتباط دارد ، زیرا از نظر ژنتیکی قابل توجیه نیست در خانواده ای که بیش از دو یا سه فرزند دارند ، بهره ی هوشی نخستین فرزند از بقیه ی خواهران و برادران بیشتر می باشد ،‌علت این امر به طبقه اجتماعی آنها مربوط می شود . طبعا زوجهایی که به طبقات اجتماعی بالا تعلق دارند ، در مقایسه با طبقات پائین تر قرزندان کمتری دارند . در خانواده هایی که تنها ، دو فرزند وجود دارد . اگر فاصله زمان تولد آنها طولانی باشد ، هر دو از میانگین بهره ی هوشی بالائی برخوردار خواهند بود . میانگین بهره ی هوشی دوقلوها احتمالا 95 است .

بدون تردید نتیجه گیری از مطالعات مختلفی که در زمینه ی ارتباط بین تولد و مشخصات روانی کودک انجام گرفته ، بسیار دشوار خواهد بود .

عوامل اجتماعی :

سوء تغذیه مادر در دوران بارداری با کم وزنی نوزاد همراه است زیرا جنین در نتیجه نارسائی در جفت از سوء تغذیه رنج خواهد برد . تعداد سلولهای مغز جنین ، تا حد زیادی ، در ماههای آخر بارداری تعیین می شود ، بنابراین سوء تغذیه ، بر مغز کودک اثرات مداوم خواهد داشت . در دو قلو ها همزاد کوچکتر ، به طور متوسط بهره ی هوشی پائین تر و کمتری از همزاد دیگرش خواهد داشت . و این امر تا حدودی مربوط به تاثیر سوء تغذیه در رحم مادر ، است . علاوه بر این ، بین اندازه کودک در هنگام تولد و وزن و قد او در سالهای بعد از همبستگی معنی داری وجود دارد . عوامل پس از تولد نیز به رشد و نمو کودک مربوط خواهد بود .



خرید و دانلود تحقیق در مورد کودک و مدرسه 54 ص


تحقیق در مورد کودک آزاری

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 22 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مقدمه

و امام حق الصغیر:( فرحمته و تثقیفه و تعلیمه العثوعنه و الستو علیه و الرفق به والمعونته له و استر علی جرائر فانه للتوبه و المداراه له و ترک مماحکته فان دالک ادنی له )

( اما حق کسانی که کوچکترند، آن است که با آنان مهربان باشی. در انتقال صحیح فرهنگ و آداب سازند ه به او کوشا باشی. ارزشها را بشناسی و به او بشناسانی و تعدیلش کنی . آموزشهای لازم و مؤثر در زندگی پاک و سالم را شناخته ، به او تصمیم دهی . با توجه به اینکه کوچکتر و کن تجربه تر و کم طاقت است، در برابر کوتاهی او گذشت سازنده داشته باشی. راز دار او باشی و او راخجلت ندهی . رفتار تو با کوچکتر ها دوستانه (با او را ه بیابی) . در مشکلات یار و کمک کار او باشی . خطاهای ناشی از کودک و کم تجربگی را به رخ او نکشی و او را چری و لجوج بار نیاوری که این نوع عکس العمل سبب می شود که از آن خطاها باز گشت نماید. با او (عاقلانه و ماهرانه ) مدارا کنی . او را در معرض آزمایش های طاقت فرسا که موجب احساس سر شکستگی و عقب ماندگی اش شود، قرار مده ( با توجه به تلاش در را ه عقب ماندگی هایش ) که این نوع رفتار برای تأمین رشد انسانی او مناسب تر و راه نزدیکتری است.)در ایران حدود ده میلیون کودک زندگی می کنند که متعلق به چهار میلیون خانواده هستند و بدیهی است که اکثریت قاطع این خانواده ها وظیفه سنگین تربیت و نگهداری از اطفال را به خوبی انجام می دهند ، اما برای جامعه اسلامی که اخلاق انسانی جزء خصوصیات اصلی آن است و جود چنین لکه هایی هر چند کوچک نیز تحمل نا پذیر است.

یکی از مسائل پیچیده و ناراحت کننده مفصلی که توجه بسیاری از محققین ، جامعه شناسان، جرم شناسان و روان شناسان را به خود معطوف داشته و موضوع کودک آزاری می باشد که روز به روز هم گسترش بیشتر ی می یابد. شاید علت این گستردگی در راز قدرت نهفته باشد. قدرتی که معمولاَ با نا آگاهی و خشونت همراه است . کودکان، مانند تمام ستم دیدگان حتی در دفاع از خود بسیار نا توان وآسیب پذیر ند و نیاز به حمایت و مراقبت دارند. بزرگسالان مانند تمام صاحبان قدرت ، در پی حفظ برتری و اعمال نفوذ خود هستند و نتیجه چنین معادله نا برابر ستمی است که بر کودکان وارد می شود.

در کشور ما کودک آزاری پنهان است و گاهی به ندرت فقط نمونه هایی از این کودک آزاری به مصوبات کشانده و انشاء می شود .

دو کانون مهم کودک آزاری خانواده و مردم هستند. نمونه هایی زیاد در مدارس کودک آزاری آموزشی است . در آموزش و پرورش ، شیوه نادرست تحصیل و حتی گرفتن امتحان های متعدد و پشت سر هم روی احساس بچه ها تأثیر می گذارد اما از این تأثیر هنوز آمار درستی در دسترس نیست. کودک آزاری پنهان بیش از هر چیز در میان خانواده در جامعه وجود دارد که این امر به شدت کودکان را تهدید می کند.

آقای دکتر چزایر ی روان شناس بالینی در مورد کود ک آزاری می گوید : ( کودک آزاری در خانواده بیشتر به صورت تنبیهات جسمی و روانی است اما نوع دیگر کودک آزاری که سوء استفاده های جنسی است بیشتر در بیرون خانواده اتفاق می افتد.)

کودک آزاری فقط ضرب و شتم کودک و حتی سوء استفاده های جسمی نیست. در خیابانها ی شهر صدها کودک را می بینیم که برخی حاصل ازدواجهای آزادند و تا چندی پیش این کودکان بواسطه نداشتن شناسنامه محروم از رفاه بودند. در همین خیابانها کودکان بسیاری می بینیم که ناگزیر از بزهکاریند چون از کودکی به اینکار وارد شده و آموزش داده می شوند و دایره کودک آزاری بسیار وسیع تر از دیده ها و شنیده های ما است.

تاریخچه کودک آزاری

کودک آزاری سابقه ای به قدمت زندگی انسانها دارد. حوزه جغرافیایی گسترده ای به پهنای جهانی که در آن زندگی می کنیم ،با تفاوتهایی به گوناگونی فرهنگ ملتهای جهان.

یونانیان قدیم کودک را به عنوان یک عضو خانواده و فردی از اجتماع آینده تلقی می کردند . دوران اولیه مسیحیت و قدرت کلیسا در قرون وسطی اطفال را به صورت بالغین نا پخته تلقی می نمودند حتی تا قرن پانزدهم و شانزدهم نیز چنین نظریه ای وجود داشت.

از اطفال انتظار رفتار بزرگسالان را داشتند. پس از سنین 3یا 4 سالگی همان بازی های بزرگسالان را با خودشان یا والدین انجام می دادند. دانش آموزان ده تا بیست ساله را با هم در یک کلاس درس می دادند و کودکان را موجودات بیگناه محسوب یکرده و آنها را از تجاوزات وحشیانه روز نگاه نمی داشتند.

نخستین دوره مربو ط به سال 1860 است که این پدیده کم و بیش احساس مس شد ( آلبر وز تاریو) یک پزشک قانونی در پریس گزارشی از معلولیت جسمی 32 کودک ارائه داد همزمان نیز ( ساملوست) یک متخصص کودک گزارشی از شکستگی های متعدد و کبودیها و بر آمدگی های استخوانی را در کودک داد.

دومین دوره در سال 1946 توسط (کافی) رادیولوژیست آمریکایی مطرح شده و ی 6 مورد کودک مبتلا به خونریزی مزمن زیر سخت شامه گزارش عمومی که در همه آنها شکستگیهای متعدد استخوان دراز (23 عدد) وجود داشت.

در شرح حال این 6 کودک سابقه ضربه و استخوانهای دراز وجود نداشت و هیچگونه شواهد بالینی و رادیولوژیک دال بر بیماری اسکلتی موضعی و یا عمومی که باعث شکستگیهای پاتولوژیک استخوان شوند یافت نمی شد. کافی معتقد بود که شکستگیهای استخوانی دراز ، ریشه تورمانیکی دارند ولی مکانیسم آنها نا معلوم بود.سومین دوره در سال 1962 توسط کمپ و همکارانش به نام ( سندرم کودک کتک خورده) توصیف گردید. چهارمین دوره که از سال 1972 شروع شد و مسئله کودک آزاری به صورت آزار جسمی ، جنسی، روحی، روانی ، غفلت بیان گردید.

و اکنون پنجمین دوره ای که بیشتر تأکید بر نحوه پیشگیری آن می باشد در حال شکل گیری است.

تنبیه کودکان برای مدت زمان طولانی یک امر طبیعی قلمدا د می شد . در انگلستان در دوره انقلاب صنعتی کودکان مدت زمان طولانی در کارخانه ها و معادن زغال سنگ مشغول به کار بودند و اکثر کار فرمایان به صورت خیلی جدی آنها را مورد کتک و آزار قرار می دادند و هر چه به گذشته دورتر بر می گردیم متوجه می شویم که حمایت و مواظبت از کودکان کم رنگ تر می شود و کودکان یا کشته یا ترور و یا مورد تجاوزات جنسی قرار می گیرند. با توجه به تاریخچه فوق به این نکته پی می بریم که آگاهی بین المللی از ( کودک آزاری) یک پدیده جدید است و با وجود این امروز این موضوع کاملاً مشخص و بارز است ولی هنوز در سر تا سر جهان ما شاهد چنین سوء رفتار هایی نسبت به کودکان هستیم.

مفهوم کودک آزاری :

کودک آزاری عبارت است از هر گونه بد رفتاری با کودکان یا افرادی که در سنین بلوغ به سر می برند این بد رفتاری می تواند از طرف پدر یا مادر یا محافظان کودک یا کسانی که مسئول مراقبت او هستند، باشد.

اقسام کودک آزاری

کودک آزاری به 4 دسته تقسیم می شود:

الف) کودک آزاری جسمانی

ب) کودک آزاریجنسی

ج) کودک آزاریروحی و روانی

د) کودک آزاریبی توجهی و غفلت



خرید و دانلود تحقیق در مورد کودک آزاری