لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
تاثیر آلودگی بر گیاهان
مقدمه
در قرن حاضر ، میزان ورود مواد شیمیایی به محیط ، از طریق فعالیتهای صنعتی ، کشاورزی ، حمل و نقل ، فاضلابها و سایر فعالیتهای انسان ، بطور تاسفباری افزایش یافته است. مواد شیمیایی ، بعد از ورود به محیط ، ممکن است توسط جابجایی هوا و جریان آب ، بطور وسیعی انتشار یابند و اثرات مختلفی بر محیط و موجودات زنده آن بگذارند. مقادیر کم مواد شیمیایی ممکن است باعث آلودگی محیط شوند اما عوارضی به دنبال نداشته باشند. معمولا یک ماده شیمیایی ، تنها در صورتی آلاینده محسوب میشود که اثرات محیط داشته باشد.
اثر آلایندههای محیطی
اثر محیطی مواد شیمیایی به غلظت آنها در محیط و یا میزان دریافت و تجمعشان توسط موجود زنده بستگی دارد. عوارض ناشی از آلانیدهها ممکن است از نظر وسعت محدودهای که اشغال میکنند، بسیار متفاوت باشند:
بعضی از عوارض ، بسیار محدود (محلی) هستند یعنی اثر محیطی آلاینده به نواحی مجاور و نزدیک ، مثلا یک معدن قدیمی ، محدود میشود.
بعضی دیگر از عوارض ، منطقهای هستند و در نتیجه جابجایی وسیع آلایندهها ایجاد میشوند مثل باران اسیدی.
بالاخره برخی دیگر ، جهانی هستند مثل تجمع دیاکسید کربن و سایر گازهای گلخانهای در جو کره زمین یا اثر تغییرات لایه اوزون بر میزان تابش پرتوهای فرابنفش.
تاثیرات آلایندهها از نظر مدت زمان نیز بسیار متفاوتند. برای مثال بعضی از عوارض در نتیجه آزاد شدن ناگهانی مقدار زیادی آلاینده در محیط ایجاد میشوند که ممکن است موجب اثری آنی شده، سپس و بتدریج بهبود یابد، در حالی که بعضی دیگر از تاثیرات محیط ، نتیجه تجمع تدریجی انبوهی از آلایندهها ، طی سالها یا حتی دههها هستند.
اثرات آلودگی بر جوامع گیاهی
میزان دریافت آلایندهها
این عامل تا حد زیادی به غلظت آلاینده در محیط و مدتی که گیاه در معرض آن قرار میگیرد بستگی دارد. البته گاهی ممکن است آلاینده در محیط وجود نداشته باشد ولی بطور فعال توسط گیاه جذب نشود. برای مثال ، گیاهان جذب اکثر آلایندههای هوا را از طریق روزنهها ، کنترل و محدود میکنند.
عوامل درونی گیاه
گونههای مختلف گیاهی ، عکسالعملها و میزان حساسیت متفاوتی نسبت به آلایندهها دارند، علاوه بر این بین افراد یک گونه نیز ، تنوع ژنتیکی قابل توجهی در این زمینه وجود دارد. این تفاوتها عمدتا به توانایی گیاه در محدود کردن جذب آلاینده و یا در صورت جذب آن ، به سم زدایی ، سوخت و ساز و دفع سم مربوط میشود. علاوه بر ژنوتیپ ، عوامل دیگری از قبیل سن گیاه و مرحله رشد آن نیز در عکسالمعل گیاه از قبیل سن گیاه و مرحله رشد آن در عکسالعمل گیاه نسبت به آلاینده ، موثرند.
عوامل محیطی
شرایط محیطی به روشهای مختلفی در عکسالعمل گیاه نسبت به آلایندهها تاثیر دارند. اولا ، شرایط محیطی می توانند میزان جذب آلاینده را کاهش دهند، برای مثال ، کم آبی خاک موجب بسته شدن روزنه ها و به دنبال آن کاهش جذب آلایندههای هوا میشود. ثانیا ، عوامل محیط ممکن است توانایی گیاه را در سمزدایی کاهش دهند.مثلا دیاکسید سولفور در شرایطی که دما یا نور محیط کم است، سمیت بیشتری برای گیاه دارد. ثالثا ، قرار گرفتن در معرض آلایندهها ممکن است تغییرات مورفولوژیکی در گیاه ایجاد کند که باعث حساسیت و آسیب پذیری بیشتر آن نسبت به صدمات محیطی شود، به عنوان مثال ، افزایش جذب یونهای سولفات یا آمونیوم توسط جوانههای کاج ، حساسیت آنها را نسبت به سرما افزایش میدهد.
اثر غلظتهای متفاوت آلودگی بر گیاهان
وقتی غلظت آلاینده به حد کافی زیاد باشد ممکن است باعث نابودی کال گیاه شود.
در غلظتهای پایینتر ، گیاه قادر به ادامه حیات است ولی اعمال حیاتی آن دچار اختلال میشوند. مثلا ممکن است میزان فتوسنتز کاهش یابد، کنترل تعرق از بین برود و یا فعالیت ریشه کم شود. این اثرات معمولا باعث کاهش تولید بیوماس یا ناهماهنگی و تغییر توزیع مواد غذایی بین اندامهای گیاهی میشوند.
در غلظتهای باز هم پایینتر ، ممکن است فعالیت و رشد گیاه در شرایط محیطی بهینه ، عادی به نظر رسند ولی آلاینده موجب تغییرات ریختی یا شیمیایی کوچکی شود که تحمل گیاه را نسبت به صدمات محیط مثل خشکی ، یخ زدگی و یا آفات و بیماریها کاهش دهد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
سهم بیوتکنولوژی در اصلاح گیاهان زراعی
بیوتکنولوژی به مجموعه روشهایی که در طی چند سال اخیر بر مبنای پیشرفت های حاصل در بیولوژی مولکولی و سلولی به وجود آمده است اطلاق می گردد برخی از تکنیک ها مانند نجات جنین ، ریزازدیادی و کشت گرده از چند دهه قبل توسط به نژادگران برای اصلاح گیاهان زراعی به کار گرفته شده اند اما روش های دیگر مانند تکنولوژی مارکرهای مولکولی ، دستکاری ژن و انتقال ژنتیکی هنوز در مراحل اولیه ورود در برنامه های به نژادی هستند در اکثر موراد اساسا محصول به نژادی زیاد تحت تاثیر تکنیک ها و ابزار قرار نمی گیرند بلکه فرآیند به نژادی بیشتر تحت تاثیر قرار می گیرند ارقام اصلاح شده ای که به کمک روش های مولکولی یا سلول تولید شده اند هنوز هم به روش متداول و به صورت بذر عرضه می شوند.
تکنولوژی مولکولی و سلولی از دو روش اساس فرآیندهای اصلاحی را تحت تاثیر قرار می دهند:
1- افزایش راندمان گزینش .
2- تولید فرم های جدیدی از تنوع ژنتکی
این که آیا این ابزار جایگزین موثر و عملی برای روش های به نژادی متداول هستند یا خیر ، به اهداف ، نوع گیاه زراعی و منابع قابل دسترسی بستگی دارد.
هدف از این فصل اشاره به فرصت های موجود برای استفاده از بیوتکنولوژی جهت رسیدن به ثبات و پایداری بیشتر نظام های کشاورزی است یک نظام کشاورزی برای پایدار بودن به ده ها و یا قرن ها سال نیاز دارد تا ضمن اینکه در جهت رفاه انسان عمل می کند کیفیت محیط نیز حفظ می شود.
محیط های اجتماعی و فیزیکی متفاوت دارای انواع مختلفی از نظام های تولید گیاهان زراعی یا ارقام مختلف عملیات زراعی و شبکه های توزیع و فروش هستند علی رغم وجود راه های مختلف برای رسیدن به پایداری ، افزایش بیش از حد جمعیت عاملی است که در حد نسبتا زیادی نظام های تولید کشاورزی را تهدید می کند کشاورزی پایدار باید از نظر تولید غذا و توانایی توزیع آن برای جمعیت موجود ، خودگردان باشد چنانچه جنبه اصولی نیازها و محدودیت های بلند مدت نظام های اجتماعی و بیولوژیکی بیشتر از منافع کوتاه مدت آن مورد توجه قرار می گیرند در آن صورت نوآوری های بیوتکنوژی در راه رسیدن به یک زندگی مطلوب جهت انسان موثر واقع خواهد شد.
این بحث منحصرا به بخش هایی از تحقیقات بیوتکنولوژی محدود می شود که در آن پیشرفت های کافی به دست آمده است و امکان بررسی نقش این روش ها در افزایش ثبات و پایداری نظام های تولید کشاورزی میسر است بحث پیرامون این موضوع خواهد بود که چگونه مارکرهای مولکولی ، کشت بافت و تکنولوژی انتقال ژنتیکی در ارزیابی کاربرد افزایش تنوع ژنتیکی گیاهان زراعی و کاهش وابستکی به عومال خارجی همانند نهادهای کشاورزی ، مفید واقع خواهد شد .بسیاری از مثالهایی که مورد بحث قرار خواهد گرفت در خصوص مقاومت به آفت و کاربردهای آن در اصلاح برنج خواهد بود.تاکید ما بر روی برنج به دلیل اهمیت این گیاه زراعی برای انسان و به دلیل فعالیت های هماهنگ بین المللی برای توسعه و نیز بکارگیری رهیافت های یبوتکنولوژیکی در اصلاح برنج می باشد.
در عین حال این مطلب به ارزیابی محدودیت های موجود در بیوتکنولوژی و اینکه چگونه پیشرفت های آتی ممکن است واقعیت های فعلی را تغییر دهد خواهد پرداخت علی رغم تحول سریع تکنیک های مولکولی و سلولی نکته مهمی که باید مد نظر داشت این است که احتمالا هنوز موثرترین فرصت ها برای استفاده از بیوتکنولوژی در اصلاح گیاهان زراعی برای کشاورزی پایدار بکار گرفته نشده است.
ارزیابی و استفاده از تنوع ژنتیکی
تنوع ژنتیکی از ملزومات اصلاح نباتات است که از تکامل طبیعی ناشی شده و جزء مهمی از پایداری نظامهای بیولوژیکی می باشد که از نظر اکولوژیکی متعادل هستند. تنوع باعث تامین قابلیت سازگاری دراز مدت و بقای جمعیت می شود. در مواردی که درجه تطابق افراد بستگی به اقلیم، عوامل خاکی و اجزای زنده محیط تغییر می کند، جمع آوری افرادی با درجه تطابق مختلف به تنوع ژنتیکی جمعیت کمک می کند. نظامهای طبیعی از نظر ژنتیکی پیچیده هستند، در حالی که نظامهای کشاورزی موجود جلوة ساده ای از آن پیچیدگی هستند. در بخش آینده نقش سه نوع از ابزار بسیار متفاوت بیوتکنولوژی تعریف و سهم آنها در ارزیابی و ارتقای تنوع ژنتیکی برای استفاده در گیاهان زراعی مورد بحث قرار خواهد گرفت.
در طول زمان، اصلاح گیاهان زراعی برای کشاورزی نوین، همواره منجر به کاهش تنوع ژنتیکی شده است. زیرا غالباً ژنوتیپهای سودمند و پرمحصول در سطح وسیع به صورت تک کشتی، کشت می شوند. برای مثال در سال 1984 سطح زیر کشت واریته برنج در حدود 5/10 میلیون هکتار برآورد شده است چنین استقبال وسیعی از یک واریته این برد حاکی از گسترش تعداد اندکی از ژنها در سطح یک منطقه جغرافیایی وسیع است. علی رغم اینکه این پدیده موفقیت شایان ذکری را در به نژادی گیاهان بدنبال داشته است ولی با مشکلاتی مانند چرخه های اپیدمی آفت که قبل از انقلاب سبز غیرقابل پیش بینی بود، مواجه شده است.
کشت گسترده گیاهان زراعی که از نظر ژنتیکی یکنواخت هستند ممکن است، علی رغم مزایای کوتاه مدتی که از نظر بهبود عملکرد دارد، از طریق تاثیر سطوح غیرقابل دسترس گزینش بر جمعیت آفت، در طولانی مدت ثبات عملکرد را بهم بزند. این فشار گزینشی ممکن است در محیطهایی که برای شیوع آفات مستعد هستند، نتایج جبران ناپذیری را بدنبال داشته باشد. از جمله مهمترین مثالها در این خصوص می
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
بافت شناسی در گیاهان
تاریخچه
بافت شناسی گیاهی تاریخی دیرینه دارد و با کوشش دانشمندان مثل مالپیگی و گرو ، ابتدا در اواسط قرن هفدهم بنیانگذاری شد. گرو توانست تصاویر دقیقی ار بافتهای گیاهی را کشف کند که هم اکنون نیز استفاده میشود.
مفاهیم پایه
بافتهای گیاهی بسیار متنوعند و اصولا تنوع آنها در نتیجه تکامل بوجود آمده است. بدین صورت که گروههای گیاهی تکامل یافتهتر ، دارای تنوع بافتی بیشتری میباشند. بیشتری تنوع بافتی در گیاهان گلدار (تک لپهای و دو لپهای) دیده میشود. چون در این گروه ، بافتها و سلولها به حد والایی از تکامل خود رسیده اند و کاملا اختصاصی شدهاند.
در گروههای پستتر ، بافتها تنوع کمتری دارند مثلا در خزهها ، اگر چه تا حد زیادی تقسیم کار صورت گرفته اما هنوز بافتها تمایز کامل نیافته و کاملا اختصاصی نشدهاند. بنابراین بافتها ، عمدتا پارانشیمی میباشند و در نهانزادان آوندی ، بعضی از بافتها نظیر بافت هدایت کننده برای اولین مرتبه تمایز یافته است و بعد تکامل آنها ادامه مییابد تا در گیاهان گلدار به حد کمال خود میرسد و کاملا اختصاصی میشود.
انواع بافتهای گیاهی
بافت مریستم
این بافت ، بافت فوقالعاده مهمی است چون منشا کلیه بافتها و ساختمانهای گیاهی است. بافت مریستم بافت نسبتا پیچیدهای است که در اندامهای مختلف به صور گوناگون یافت میشود و در هر مکان از خصوصیات ویژهای برخوردار است. اگر چه فعالیت مهم سلولهای بافت مریستم تقسیم و تکثیر سلولی است ولی در موقعیتهای مختلف و اندامهای مختلف ، شکل و وضعیت متفاوتی را به خود میگیرند و عهدهدار تشکیل اندامها و بافتهای خاصی میباشند.بنابراین ، سلولهای مریستمی در جایگاههای مختلف از نظر فیزیولوژیکی و طرز تقسیم ، کاملا اختصاصی عمل میکنند. سلولهای بافت مریستم عموما فاقد واکوئل میباشند و گاه واکوئلهای ریزی دارند. دیواره سلولی نازک و فعالیت پرتوپلاسمی شدیدی داشته و قدرت تقسیم فوق العادهای در آنها وجود دارد. بطوری که یک سلول مریستمی ممکن است قدرت تقسیم خود را هزاران سال حفظ کند.
بافت پارانشیم
یکی از بافتهای بسیار مهم است. این بافت ، یک بافت عمومی و همگانی محسوب میشود و در بسیاری از ساختمانها بخصوص ساختمان نخستین ، بافتهای دیگر درون آن واقع میشوند. بدین جهت ، بافت پارانشیم را گاهی ، بافت زمینهای نیز میگویند. سلولهای این بافت ، تنها دارای دیواره نخستین و به کلی فاقد دیواره ثانویه میباشند. سلولهای این بافت ، دارای پروتوپلاسم فعال میباشند و در فعالیتهای مهم و حیاتی گیاهان شرکت دارند. سلولهای این بافت ، معمولا شکل خاصی ندارند و در هر مکانی با شکل و خصوصیات پرتوپلاسمی خاصی ، که در ارتباط با نوع فعالیت آنها میباشند ظاهر میگردند. این بافت شامل سه نوع بافت زیر میباشد.
بافت کلرانشیم: بافت پارانشیم فتوسنتزی میباشد چرا که این سلولها دارای کلروپلاستهای متعددی میباشند و فواصل سلولی زیادی بین آنها وجود دارد.
بافت پارانشیم ذخیرهای: وظیفه ذخیره در اندامهای مختلف مثل ریشه ، ساقه ، دانه و میوه را بر عهده دارد. که غالبا این مواد ذخیرهای شامل هیدرات کربن مثل نشاسته و گاهی نیز شامل دانههای روغنی و پروتئینی میباشند سلولهای این بافت فاقد شکل مشخص میباشند و دارای دیواره نازکیاند اما پروتوپلاسم آنها فعال است.
پارانشیم زمینهای: تقریبا در همه اندامها بین بافتهای جداگانه قرار دارند و سلولهایش دارای شکلهای مختلفاند که بر حسب محل خود به بافتهای مختلف اسکرانشیم ، کلانشیم تبدیل میشوند یا در نقش انتقال مواد یا گاه در نقش ذخیره مواد یا نقشهای دیگر عمل میکنند.
بافتهای مقاوم
بافت کلانشیم: یک بافت مقاوم است که غالبا در ساختمانهای نخستین ساقه ، ریشه و اندامهای دیگر یافت میشود. این بافت معمولا در نواحی بیرونی اندامها نزدیک به روپوست به صورت دستجات سلولی یا استوانه سرتاسری یک لایه یا چند لایه سلولی ، ظاهر میشود. بافت کلانشیم فاقد دیواره ثانویه هستند و دیواره اولیه در آنها به طرز نامنظمی ضخیم میشود. نامنظم بودن رسوبات دیواره سلولهای بافت کلانشیم کمک موثری در شناسایی سریع این بافت میکند. به خاطر اینکه سلولهای این بافت فاقد دیواره ضخیم ثانویهاند بنابراین فعالیت پروتوپلاسمی نسبتا بالایی دارند.
بافت اسکلرانشیم: بافت مقاومی است که تقریبا در همه نقاط گیاه دیده میشود این بافت گاه به صورت اجتماع ، گاه به صورت یک یا چند لایهای گاه نیز به صورت سلولهای پراکنده انفرادی دیده میشود بافت اسکلرانشیم هم در ساختمانهای نخستین و هم در ساختمانهای ثانویه گیاه دیده میشود. سلولهای این بافت به دو دسته فیبر و اسکلریدی تقسیم میشود. که بخصوص از نظر شکل باهم فرق دارند. فیبر سوزنی و کشیده اما اسکلریدی دارای اشکال متنوع میباشد.
بافت هادی
بافت آوند چوبی: بافت آوند چوبی همراه بافت آبکش ، به عنوان سیستم هدایت کننده است. این بافت در استوانه مرکزی اندامهای ریشه و ساقه قرار گرفته و دارای سلولهای متفاوتی مثل سلولهای غربالی وسل و تراکئید اختصاصیاند. اما برخی دیگر مثل سلولهای پارانشیم یا الیاف غیر اختصاصی میباشند. پس این بافت ، یک نوع بافت مرکب است.
بافت آوند آبکشی: بافت آوند آبکشی عهدهدار انتقال مواد غذایی در گیاه است، یعنی انتقال شیره پرورده در اندامهای مختلف. در ارتباط نزدیک با بافت آوند چوبی قرار گرفته و در ساختمانهای نخستین اندامهای ریشه و ساقه ، درون استوانه مرکزی قرار دارد. ولی به علت عدم وجود دیواره ثانویه سلولهای آبکش ، تشخیص آن از سلولهای پارانشیمی در مشاهدات میکروسکوپی مشکل میباشد. این بافت نیز مثل بافت چوبی یک بافت مرکب است که دارای سلولهای اختصاصی مثل سلولهای غربالی و سلول همراه میباشند و نیز سلولهای غیر اختصاصی مثل پارانشیمی و الیاف.
بافت محافظ
بافت محافظ ، جهت محافظت از اندامهای گیاهی میباشد و قشر خارجی آنها را تشکیل میدهد. بافت محافظ دو نوع است: یکی بافت محافظی است که اندامهای گیاه را در رشد نخستین میپوشاند که آنرا روپوست یا اپیدرمیس گویند. دیگری بافت پریدرم که پوشش اندامها را در ساختمان پسین تشکیل میدهد که به آن بافت چوب پنبهای هم میگویند. این دو بافت محافظ کاملا از هم متفاوتند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
بسم الله الرحمن الرحیم
عنوان :
بافت شناسی در گیاهان
زیرنظر دبیر ارجمند :
جناب آقای روشن ضمیر
تهیه و تنظیم :
آرشام خزائلی پور
بهار 1387
بافت شناسی در گیاهان
تاریخچه
بافت شناسی گیاهی تاریخی دیرینه دارد و با کوشش دانشمندان مثل مالپیگی و گرو ، ابتدا در اواسط قرن هفدهم بنیانگذاری شد. گرو توانست تصاویر دقیقی ار بافتهای گیاهی را کشف کند که هم اکنون نیز استفاده میشود.
مفاهیم پایه
بافتهای گیاهی بسیار متنوعند و اصولا تنوع آنها در نتیجه تکامل بوجود آمده است. بدین صورت که گروههای گیاهی تکامل یافتهتر ، دارای تنوع بافتی بیشتری میباشند. بیشتری تنوع بافتی در گیاهان گلدار (تک لپهای و دو لپهای) دیده میشود. چون در این گروه ، بافتها و سلولها به حد والایی از تکامل خود رسیده اند و کاملا اختصاصی شدهاند.
در گروههای پستتر ، بافتها تنوع کمتری دارند مثلا در خزهها ، اگر چه تا حد زیادی تقسیم کار صورت گرفته اما هنوز بافتها تمایز کامل نیافته و کاملا اختصاصی نشدهاند. بنابراین بافتها ، عمدتا پارانشیمی میباشند و در نهانزادان آوندی ، بعضی از بافتها نظیر بافت هدایت کننده برای اولین مرتبه تمایز یافته است و بعد تکامل آنها ادامه مییابد تا در گیاهان گلدار به حد کمال خود میرسد و کاملا اختصاصی میشود.
انواع بافتهای گیاهی
بافت مریستم
این بافت ، بافت فوقالعاده مهمی است چون منشا کلیه بافتها و ساختمانهای گیاهی است. بافت مریستم بافت نسبتا پیچیدهای است که در اندامهای مختلف به صور گوناگون یافت میشود و در هر مکان از خصوصیات ویژهای برخوردار است. اگر چه فعالیت مهم سلولهای بافت مریستم تقسیم و تکثیر سلولی است ولی در موقعیتهای مختلف و اندامهای مختلف ، شکل و وضعیت متفاوتی را به خود میگیرند و عهدهدار تشکیل اندامها و بافتهای خاصی میباشند.بنابراین ، سلولهای مریستمی در جایگاههای مختلف از نظر فیزیولوژیکی و طرز تقسیم ، کاملا اختصاصی عمل میکنند. سلولهای بافت مریستم عموما فاقد واکوئل میباشند و گاه واکوئلهای ریزی دارند. دیواره سلولی نازک و فعالیت پرتوپلاسمی شدیدی داشته و قدرت تقسیم فوق العادهای در آنها وجود دارد. بطوری که یک سلول مریستمی ممکن است قدرت تقسیم خود را هزاران سال حفظ کند.
بافت پارانشیم
یکی از بافتهای بسیار مهم است. این بافت ، یک بافت عمومی و همگانی محسوب میشود و در بسیاری از ساختمانها بخصوص ساختمان نخستین ، بافتهای دیگر درون آن واقع میشوند. بدین جهت ، بافت پارانشیم را گاهی ، بافت زمینهای نیز میگویند. سلولهای این بافت ، تنها دارای دیواره نخستین و به کلی فاقد دیواره ثانویه میباشند. سلولهای این بافت ، دارای پروتوپلاسم فعال میباشند و در فعالیتهای مهم و حیاتی گیاهان شرکت دارند. سلولهای این بافت ، معمولا شکل خاصی ندارند و در هر مکانی با شکل و خصوصیات پرتوپلاسمی خاصی ، که در ارتباط با نوع فعالیت آنها میباشند ظاهر میگردند. این بافت شامل سه نوع بافت زیر میباشد.
بافت کلرانشیم: بافت پارانشیم فتوسنتزی میباشد چرا که این سلولها دارای کلروپلاستهای متعددی میباشند و فواصل سلولی زیادی بین آنها وجود دارد.
بافت پارانشیم ذخیرهای: وظیفه ذخیره در اندامهای مختلف مثل ریشه ، ساقه ، دانه و میوه را بر عهده دارد. که غالبا این مواد ذخیرهای شامل هیدرات کربن مثل نشاسته و گاهی نیز شامل دانههای روغنی و پروتئینی میباشند سلولهای این بافت فاقد شکل مشخص میباشند و دارای دیواره نازکیاند اما پروتوپلاسم آنها فعال است.
پارانشیم زمینهای: تقریبا در همه اندامها بین بافتهای جداگانه قرار دارند و سلولهایش دارای شکلهای مختلفاند که بر حسب محل خود به بافتهای مختلف اسکرانشیم ، کلانشیم تبدیل میشوند یا در نقش انتقال مواد یا گاه در نقش ذخیره مواد یا نقشهای دیگر عمل میکنند.
بافتهای مقاوم
بافت کلانشیم: یک بافت مقاوم است که غالبا در ساختمانهای نخستین ساقه ، ریشه و اندامهای دیگر یافت میشود. این بافت معمولا در نواحی بیرونی اندامها نزدیک به روپوست به صورت دستجات
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
آفات گیاهان زینتی
جلسه سی و سوم
خصوصیات دشمنان طبیعی مطلوب
مقدمه :
در جلسات گذشته در مورد روشهای کنترل آفات صحبت کردیم. در این جلسه به مبحثی تحت عنوان ویژگیهای دشمن طبیعی مطلوب میپردازیم.
دانستن ویژگیهای دشمن طبیعی برای بکار بردن آن بعنوان یک کنترل کنندهی مطلوب لازم و ضروری است.
* خصوصیات دشمن طبیعی مطلوب
1) سازگاری اکولوژیکی؛ باید بین نیازهای اکولوژیک دشمن طبیعی و میزبان مخصوصا از نظر دما و رطوبت مطلوب تطابق وجود داشته باشد. برای مثال، یک دشمن طبیعی در منطقه گرمسیر را نمیتوان وارد یک منطقه سردسیر کرد و انتظار کارآیی مطلوب را از آن داشت.
هماهنگی زمانی و مکانی؛ باید بین فعالیت فصلی دشمن طبیعی و میزبان تطابق وجود داشته باشد. البته در کنترل گیاهان زینتی و گلخانهای تطابق فصلی را میتوان از طریق رهاسازی دشمن طبیعی به صورت مصنوعی ایجاد نمود.
فرض کنید که جمعیت آفت در اردیبهشت ماه به اوج طبیعی Peak خود میرسد. در حالیکه جمعیت دشمن طبیعی مثلاً در اواخر خرداد به حداکثر خود میرسد. بنابراین دشمن طبیعی نمیتواند در موقع مناسب مؤثر باشد زیرا آفت زودتر خسارتش را وارد کرده است .
در مورد پارازیتوئیدها وجود هماهنگی داخلی (Internet synchronization) با میزبان ضروری است. به عبارتی پارازیتوئید باید قادر باشد مراحل رشد و نمو را در داخل بدن میزبان طی کند و تبدیل به حشره کامل شود. اگر پارازیتوئید نتواند به حشره کامل تبدیل شود لازم است که در هر نسل آفت، یک رهاسازی مجدد وجود داشته باشد. این مسئله در مورد آفات گلخانهای و آفات گیاهان زینتی مقرون به صرفه نیست.
روشهای مختلف رهاسازی دشمنان طبیعی
بطور کلی رها سازی دشمنان طبیعی به سه صورت انجام میشود :
2) رها سازی تلقیحی یا (Inoculative release)؛ در این روش دشمن طبیعی یک بار تکثیر و رهاسازی میشود. این دشمن طبیعی برای همیشه در اکوسیستم و در محیط مستقر میشود و آفت را تحت کنترل در میآورد. یکی از جالبترین روشهای کنترل آفات است که به آن کنترل بیولوژیک کلاسیک هم اطلاق میشود.
3) روش رهاسازی تلقیحی فصلی یا (Seasonal inoculative release)؛ برای کنترل بیولوژیک آفات گیاهان گلخانهای از روش رهاسازی تلقیحی فصلی استفاده میشود. در این روش در ابتدای فصل یا در زمانی که آفت در گلخانه ظاهر میشود دشمن طبیعی رهاسازی میشود و تا انتهای فصل دشمن طبیعی فعالیت میکند و آفت را تحت کنترل در میآورد. در واقع این روش در مواردی استفاده میشود که امکان ادامه کنترل بیولوژیک یا ادامه بقای دشمن طبیعی در شرایط گلخانه در طی سالهای متوالی وجود ندارد.
4) روش رهاسازی اشباعی یا (Inundative release)؛ در هر زمانی که نیاز باشد دشمن طبیعی را در محیط رهاسازی میکنند. و کلاً بقا دشمن طبیعی در محیط هدف نیست، بلکه رهاسازی دشمن طبیعی و کاهش جمعیت آفت کفایت میکند. اگر مجدد جمعیت آفت افزایش پیدا کرد رهاسازی دیگری انجام میشود.
5) واکنش به تراکم؛ دشمن طبیعی مطلوب باید به سرعت به تغییرات جمعیت میزبان یا آفت واکنش نشان دهد. یعنی وقتی که جمعیت آفت افزایش پیدا میکند، دشمن طبیعی باید به این افزایش تراکم میزبان یا آفت، بسرعت واکنش نشان دهد و جمعیت خود را افزایش دهد. وقتی که جمعیت میزبان کاهش پیدا میکند جمعیت دشمن طبیعی یا پارازیتوئید یا پرداتور هم کاهش پیدا کند.
6) ظرفیت تولید مثل؛ سرعت رشد جمعیت دشمن طبیعی باید برابر یا بیشتر از میزبان یا آفت باشد.
مثلاً اگر آفتی در یک محدوده زمانی میتواند 20 نتاج ماده تولید کند دشمن طبیعی آن هم حداقل باید 20 نتاج ماده تولید کند تا دشمن طبیعی مؤثر باشد.
7) قدرت جستجوگری؛ دشمن طبیعی مطلوب باید قادر باشد میزبان یا آفت را در تراکمهای پایین پیدا کرده و آنها را مورد حمله قرار دهد یا پارازیته کند. دشمنان طبیعی مؤثر از قدرت جستجوگری بالایی برخوردارند و میتوانند جمعیت میزبانشان را در سطوح پایین تحت کنترل در بیاورند. درحالیکه دشمنان طبیعی که از قدرت جستجوگری پایینی برخوردارند عموماً قادر به پیدا کردن میزبان در تراکمهای پایین نیستند.
8) اختصاصی بودن میزبان؛ مؤثرترین دشمنان طبیعی مونوفاژ هستند. دشمنان طبیعی با طیف میزبانی محدود نسبت به دشمنان طبیعی با طیف میزبانی وسیع در کنترل آفات موفقتر هستند.
دشمنان طبیعی که طیف میزبانی وسیع دارند خیلی در کنترل آفات مؤثر نیستند. دشمنان طبیعی پلیفاژ بدلیل اینکه در روی یک میزبان تمرکز پیدا نمیکنند عموماً قادر به کنترل یک آفت خاص نیستند. و نمیتوانند به سرعت به تغییرات جمعیت یک آفت خاص واکنش نشان دهند. در حالیکه دشمنان طبیعی مونوفاژ و در مواردی الیگوفاژها بسرعت به تراکم جمعیت میزبان خودشان واکنش نشان میدهند.
9) هیپرپارازیتیسم؛ هیپرپارازیتیسم رشد و نمو یک پارازیتوئید روی یک پارازیتوئید دیگر است و به عنوان یک پدیده منفی در برنامههای کنترل بیولوژیک قلمداد میشود.