واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درباره. بیماری لکه سفید در ماهی یا Ich

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 35

 

(whit spot disease)Ich بیماری لکه سفید در ماهی یا Ich

Ich یک نام عمومی است برای انگلIchthy phthirus multifiliss که عامل بیماری Ich است این انگل تعداد زیادی از ماهی ما را دردوره کوتاهی از زمان می‌کشد. تشخیص ودرمان برای کنترل Ich ضروری است و همچنین برای کاهش تلفات ماهی‌ها. البته پیشگیری از بیماری بهترین روش است برای دوری یا اجتناب از مرگ و میر ماهی‌ها.

تشخیص یا شناسایی Ich

عفونت در ماهی به وسیله Ich ممکن است همراه یکسری خالها یا لکه‌ها برروی پوست باشد که فکر می‌کردند آنها در اثر پاشیده شدن نمک است به علت همین تظاهر بیماری یا پیدایش آن Ich به عنوان بیماری لکه سفید نامیده می‌شود. پوست ماهی همچنین ناهموار به نظر می‌رسد.

فرم بالغ انگل بزرگ می‌باشد(تاmm1 یا32/1 اینچ) و بدون بزرگنمایی دیده می‌شود. Ich اغلب یک نسج مرده از موکوس را بر روی پوست ماهی ایجاد می‌کند که این شبیه است به قارچها وقتی با فاصله به آب نگاه می‌کنیم. با این وجود خیلی از اوقات تنها علامت تظاهر یافته Ichشاید مرگ یا، دم مرگ بودن ماهی است.

در بعضی از نمونه‌های Ich شاید علائم فقط بر روی آبشش‌ها بروز کند نه بر روی پوست ماهی در اثر Ich ممکن است ماهی مشاهده شود که با سرعت زیاد حرکت کرده و به اجسام و یا ته آبگیر می‌خاراند یا می مالد. این رفتار گاهی دم زدن یا Flashing نامیده می‌شود. سرعت و ناگهان نمایش دادن رنگ براق شکم هنگام غلتیدن و حرکات نامنظم دیده شده. که بر روی سطح آب برقی مشاهده می‌شود. که با این تظاهر فکر می‌کردند آنها حشرات را می خورند یا به حشرات حمله می‌کنند. در مرحله‌ی آخر بیماری عفونی Ich ممکن است ماهی‌ها خموده و سست و سنگین به نظر بیایند و بعضی مواقع اطراف جریان آب جمع می‌شوند. در بیماری عفونی ماهی معمولاً از خوردن امتناع می‌کند.

زیر میکروسکوپ Ich کروی یا گرد به نظر می رسد که اطراف یک محور حرکتی تغییر شکل و حرکت می دهد و دارای یکسری موهای خیلی کوچک و ریزی است که مژه نامیده می‌شود و در مجموع انگل را می‌پوشانند. این نوع تحرک اغلب قیاس یا شبیه می‌شود یا آمییها. در مرکز ارگانیسم بالغ یک هسته C شکل می‌باشد (عکس 2) مرحله کوچک عفونت هسته اش فاقد شکل C میباشد. و حرکت آنها در آب تحت مخالف حرکت محوری بالغ ها در آب روان است.

مرحله‌ی پیشرفته عفونت Ichموکوس و اپی‌تلیوم را در پوست و آبشش‌های ماهی سوراخ می‌کند. بعد از سوراخ کردنIch خیلی سخت درمان می‌‌شود به این علت که سلولهای پوششی موکوسی و سلولهای میزبان به وسیله انگل پوشیده شده است.

درمان سریع و صحیح خیلی مهم بوده و کمک می‌کند برای پیشگیری از ایجاد یک عفونت پیشرفته.

سیر تکاملیIch

Ichthy phthirus multifiliss یک انگل تک باخته است که معمولاً در داخل آبگیرها به وسیله حامل ماهی یا دیگر حیوانات یا انسان منتقل می‌شود که این می تواند به از راه رودخانه به داخل آبگیر پمپ شود یا جریان آبی که به عنوان منبعی برای آبگیر استفاده می‌شود.

وقتیIch ماهیان آلوده یا عفونی را ترک می‌کند به آن tomont می‌گویند (عکس3) tomont به کف آبگیر یا دیگر سطوح هجوم می برد و فرم یک کیست (cyst) با دیوراه نازک را می‌گیرد. در داخل کیست



خرید و دانلود تحقیق درباره. بیماری لکه سفید در ماهی یا Ich


تغییرپذیرى خُلق

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 28

 

تغییرپذیرى خُلق یا اخلاق

یکى دیگر از مبادى علم اخلاق این است که آیا اخلاق، قابل تغییر است‏یا نه؟ فارابى در کتاب شریف «الجمع بین الرایین‏» در باره یکى از بحثهاى مورد اختلاف دو شخصیت‏بزرگ علمى یعنى ارسطو و افلاطون در مسئله اخلاق مى‏فرماید:

عده‏اى بر آنند که بین این دو شخصیت عظیم علمى، اختلاف نظر هست; ارسطو بر این باور است که اخلاق، جزو عادات تغییر پذیر و تحول یاب است; اما افلاطون بر این عقیده است که اخلاق بر دو قسم است: قسمى طبیعى و قسمى دیگر کسبى است و بخش طبیعى اخلاق، قابل تغییر نیست (1) .

البته اگر این دو سخن با همین دو تعبیر، از آن دو شخصیت‏بزرگ فلسفى نقل شده باشد، با هم ناهماهنگ است; زیرا ارسطو مى‏گوید اخلاق کلا قابل تغییر و تحول است ولى افلاطون مى‏گوید شاخه‏اى از اخلاق که کسبى است، قابل تغییر است; اما بخش دیگر آن که طبیعى است قابل تغییر نیست.

تبیین نظر ارسطو و افلاطون

فارابى مى‏گوید:

جناب ارسطو این مسائل را در کتاب «فیه ما فیه‏» گفته است و من در آن کتاب به شرح این مطالب پرداختم و گفتم اولا: این کتاب در قوانین مدنى است، نه در اخلاق; یعنى، مسائل حقوقى را بازگو مى‏کند; نه مسائل اخلاقى را و ثانیا: نظر جناب ارسطو در آن کتاب، مسائل کلى و مطلق است نه مسائل جزئى (2) .

یعنى به طور کلى بحث مى‏کند که آیا اخلاق همانند «ذاتیات‏» و یا به تعبیر پیشینیان «جنس‏» و «فصل‏» و «ماده‏» و «صورت‏» است و به عبارت دیگر همان طور که فصل، ذاتى هر ذى فصل و نوع، ذاتى هر ذى نوع است، آیا خلق، ذاتى هر متخلق و تغییر ناپذیر است‏یا هر خلقى قابل تغییر است؟

جناب ارسطو اصل امکان قبول تغییر را مطرح کرده و سخن او در سهولت و صعوبت آن نیست. اما سخن افلاطون این است که اخلاق، دو قسم است; بخشى از آن طبیعى و تغییر آن، دشوار و بخش دیگر کسبى و تغییر آن آسان است و منظور از طبیعى بودن «صورت نوعیه‏» و ذاتى شدن نیست; بلکه ملکه شدن به منزله صورت شدن است و قهرا تغییرش دشوار است; ولى محال نیست. چرا که بین «متعذر» و «متعسر» فرق است. «متعسر» چیزى است که ممکن ولى دشوار است اما «متعذر» چیزى است که انسان از انجام آن معذور است و قادر بر آن نیست. متعذر در این گونه موارد که در مقابل متعسر قرار مى‏گیرد، به معناى ممتنع است.

بنابراین، نظر افلاطون این است که تغییر دادن اخلاقى که طبیعى شود دشوار است; اگر درختى به صورت کج رشد کند و راه عابران را ببندد، باغبان مشکل مى‏تواند آن را راست کند، ولى چنین نیست که به هیچ وجه نتوان آن را مستقیم کرد; البته منحنى بالذات را نمى‏شود مستقیم کرد; اما مى‏شود با عواملى این مانع سر راه را برداشت. منظور افلاطون از این مثال این است که تغییر روش کسى که به خلقى خاص، سالیان دراز، عادت کرده و به حد کهولت رسیده است، سخت است.

در تعبیرات دینى ما هست که: «رد المعتاد عن عادته کالمعجز» (3) یعنى، تغییر دادن مسیر اعتیاد کسى که به چیزى عادت کرده، مانند معجزه است البته نه خود معجزه و در آثار ادیبان بزرگوار ما آمده است:

«تربیت نا اهل را چون گردکان بر گنبد است‏»

این خود تشبیهى است و جناب شیخ مصلح الدین سعدى، نمى‏خواهد بگوید همان طور که گردو روى گنبد دوار نمى‏ایستد بلکه مى‏غلطد، تربیت‏براى نااهل روا نیست، منظور وى دشوار بودن است نه محال بودن.

بنابراین، جناب فارابى مى‏فرماید: افلاطون مثل ارسطو فتوا مى‏دهد که ممکن است اخلاق را عوض کرد اگر چه این تغییر، دشوار است; و سپس مى‏افزاید: هر صورت جدیدى بعد از مدتى که با ماده خود، قرین مى‏شود، مجموعا ماده ثانى براى صورت بعدى مى‏شود و آن صورت بعدى هم که روى این مجموعه پدید مى‏آید و مدتى با آنها عجین مى‏شود، مجموعا ماده براى صورت سوم و... مى‏گردند. آنگاه مثالى ذکر مى‏کند: مثل این که خاک به صورت گیاه در مى‏آید و گیاه وقتى رشد کرد، به صورت الواح، چوبها و تخته‏ها و تخته‏ها به صورت تخت، میز تحریر و مانند آنها در مى‏آید که به این ترتیب، هر کدام از اینها زمینه براى پذیرش صورتهاى بعدى است.

البته این صورت، صورت طبیعى نیست; بلکه صورت صناعى است که جناب افلاطون آن را در حد مثال براى تقریب به ذهن ذکر کرده‏اند; یعنى نفس با هر خصوصیتى که مانوس شود، زمینه براى صفت‏بعدى را پیدا مى‏کند و آن صفت‏بعدى هم که مدتى در نفس مى‏ماند براى پدید آمدن صورت طبیعى دیگرى، زمینه و طبیعت مى‏شود. بنابراین، افلاطون نمى‏گوید تغییر صور و افراد، یکسان است; بلکه مى‏گوید بعضى از آنها سخت و بعضى، سهل است و جناب ارسطو هم نمى‏گوید تغییر همه یکسان است; یعنى، تغییر اخلاق براى کسى که معتاد به خلقى شده با کسى که عادت نکرده، یکسان است پس در اصل امکان تغییر و نیز در تفاوت بین درجات اخلاقى به صعوبت و سهولت، هر دو موافقند و بین این دو بزرگوار، اختلاف نظرى نیست.

امکان تغییر انسان و انواع تغییرپذیرى

آنچه که در جهان یافت‏شده یا مانند فرشتگانى است که سخن همه آنها این است: «وما منا الا له مقام معلوم‏» (4) و تغییر پذیرى در حیطه آنان راه ندارد، چون موجوداتى مجرد و ثابتند و یا مثل موجودات عالم طبیعت مانند آسمانها، دریاها، کوهها، درختان، حیوانات و انسان است که تغییر پذیرند.

تغییر پذیرى بر سه گونه است: یا به صورت زوال و نابودى است که پیشینیان از آن به «کون و فساد» تعبیر مى‏کردند و یا به صورت تکامل یا تنازل است که سه قسم مى‏شود و هر سه قسم تغییر هم در انسان هست. چون انسان در قلمرو طبیعت است و هر موجودى که در منطقه طبیعت‏به سر مى‏برد پذیراى تغییر است.

موجودى که در مسیر حرکت قرار مى‏گیرد، گاهى بر اثر آسیب و گزند حوادث، فاسد مى‏شود; گاهى راههاى تنزل و



خرید و دانلود  تغییرپذیرى خُلق


تحقیقات

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

عنوان آزمایش : میوگرافی یا ثبت یک قویچ عضله

وسایل و مواد مورد نیاز : ران قورباغه ـ نخ ـ یک منبع برق ضعیف ـ سرم فیزیولوژی ـ یک دستگاه برای ثبت انقباض عضله ـ دو سوزن به عنوان الکترود

مقدمه :

تکان عضلانی از سه قسمت درست شده است :

1 ـ فاز LP (نهفته ) : یعنی زمانی که عضله را تحریک می کنید تا زمانی که به ما جواب دهد مدت زمانی طول می کشد به این مدت زمان فاز نهفته گویند که زمان خیلی کمی است.

2 ـ فاز CP : بعد از جواب دادن به تحریک غشائش دیلاریزه می شود و بلافاصله بعدش انقباض داریم .

3 ـ R.P : بعد که تحریک را از عضله برداریم غشا دیلاریزه می شود و بعد استراحت می کند .

شرح : ران قورباغه را به طور کامل از استخوان جدا کرده و بعد آن را به دستگاه ساده ساخت خود دانشگاه وصل می کنیم سپس الکترود ها را به آن وصل و به طور کوتاه به آن برق ( شوک ) می دهیم عضله منقبض و با انقباض و انبساط خود یک نمودار رسم می کند .

نتیجه گیری : این دیلاریزاسیون در نتیجه پمپ سدیم پتاسیم است .

1ـ پتانسیل عمل وارد انتهای آکسون شده و بنابراین استیل کولین آزاد می شود .

2ـ صفحه محرکه انتهایی دیلاریزه می شود .

3ـ پتانسیل عمل گسترش پیدا کرده و در طول سار کومرها وارد لوله های T می شود .

4ـ سارکول ها منقبض می شود .

همکاران : هادی کرمی ، سامان صالحیور

عنوان آزمایش : بررسی مومئوستازیس

وسایل مورد نیاز : بشر ، سرم فیزیولوژی ، قلب قورباغه ، آب گرم و سرد ، دماسنج

مقدمه :

مایع داخلی سلولی اختلافات قابل توجهی با مایع خارج سلولی دارد . به ویژه به جای یون های سدیم و کلر موجود در مایع خارج سلولی محتوی مقادیر زیاد یون های پتاسیم ، منیزیم و فسفات است . مکانیسم های اختصاصی برای انتقال یون ها بین دو سوی غشاء سلول ها این اختلافات را حفظ می کنند . اصلاح مومئوستاز به معنای حفظ و نگهداری شرایط استاتیک یا ثابت در محیط داخلی بدن به کار می رود . اساساً تمام اندام ها و بافت ها بدن اعمالی انجام می دهند که به حفظ این ثابت کمک می کند به عنوان مثال ریه ها به مایع خارج سلولی اکسیژن می رسانند مجدداً تأمین کننده کلیه غلت های یونی را حد ثابتی حفظ کنند و دستگاه گوارش مواد غذایی را تأمین می کند .

1ـ اثر دما روی مومئوستاز

شرح : در این سه آزمایش ما از قلب قورباغه استفاده می کنیم یعنی اثر این سه شرایط که هر کدام انواعی دارد را بررسی می کنیم . سه تا بشر بری داریم . یکی از بشرها را توی حمام آب سرد می گذاریم تا دمای آن به C100 برسد یکی از بشرها را به انواع شاهد نگه می داریم و به آن کاری نخواهیم داشت ودیگری را در حمام آب گرم می گذاریم تا دمای آن حداکثر C250 بالا بیاید سپس قلب را در هر یک از این سه بشر انداخته و تعداد ضربانات را در دقیقه برای هر سه بشر اندازه می گیریم .

مشاهدات :

61

A

شاهد

98

B

گرم

38

C

سرد

2ـ اثر PM روی مومئوستاز :

شرح : سه تا بشر برمی داریم . PM یکی از بشرها 5/7PM= و یکی 7PM= و دیگری 5/6PM= در این مرحله آزمایش یک نکته را باید رعایت کنیم و آن این است قبل از این که از 5/6PM= به 5/7PM= بیاندازیم باید قلب را ابتدا با سرم فیزیولوژی شسته و در PM شاهد قرار داده (7) سپس در 7PM= قرار می دهیم. سپس تعداد ضربانات را در یک دقیقه اندازه می گیریم .

تعداد ضربانات در یک دقیقه

PH

50

D

7

60

E

5/6

47

F

5/7

3ـ اثر آدرنالین :

شرح : وقتی که قلب از ضربانات ایستاد به آن کمی آدرنالین تزریق می کنیم و مشاهدات خود را یادداشت می کنیم : انقباضات قلب بیشتر می شود .

نتیجه گیری : آدرنالین (اپی نفرین ) باعث افزایش انقباضات می شود .

همکاران : سروش آقاسی ـ بصیر محمدی

عنوان آزمایش : شمارش گلبولهای قرمز خون

وسایل مورد نیاز : پیپت ملانژور ـ لام نئوبار ـ خون ـ سرم فیزیولوژی .

مقدمه :

گلبول قرمز از غشا و سیتوپلاسم تشکیل شده و دارای اندامک زیادی نمی باشد و بعضی از آن ها هسته داشته و بعضی ندارند . در زیر غشا یک کمیلکس پروتئینی وجود دارد 60 گلبول قرمز آب است برای ساختن گلبول قرمز ویتامین B12 لازم است که ویتامین های گروه B تا حدی نقش غذایی دارند . همچنین به آهن هم نیاز داریم . کمبود آن باعث می شود .

شرح : دو قطره خون می گیریم . قطره اول را دور می ریزیم چون سلول های خونی نباید با سلول های پوست قاطی شود . پیپت را ابتدا شسته و بعد نوک پیپت را قطره خون و بعد می مکیم تا حد 5/0 و بعد از دهان بیرون آورده و سر آن را می گیریم که پایین نریزد و بعد داخل سرم فیزیولوژی گذاشته و دوباره مک می زنیم تا خط 100 این کار را انجام می دهیم با این کار 200 بار دقیق می کنیم . سپس یک قطره از محلول داخل پیپت را بین لام و لامل روی قسمت صلیبی می ریزیم سپس لام را زیر میکروسکوپ گذاشته و نگاه می کنیم . در وسط گرانیکول یک قسمت صلیبی شکل وجود دارد که به صورت مربع می باشد که گلبولهای قرمز در وسط این مربع ها شمارش گلبول های روی خط ها را میانگین می گیریم و 4 مربع از چهار گوشه و یکی از وسط را شمارش می کنیم .

محاسبات :

5/51 =+48 : مربع اول

چهار خانه به سمت راست می رویم 5/49 = +44 : مربع دوم

چهار خانه به سمت پایین می رویم 62=+5

چهار خانه به سمت پایین می رویم 66=5+61

مربع وسطی 49=+47

توضیحات راجع وسایل مورد استفاده در این آزمایش

ـ پیپت ملانژور از دو قسمت : 1ـ شیشه 2ـ لوله منعطف تشکیل شده است .

شیشه از ساقه و حباب روی ساقه دو عدد وجود دارد ، اما تمام این ساقه خالی نیست و داخل آن یک لوله موئین یک بهم زن قرمز وجود دارد . بالای حباب 100 نوشته شده است یعنی (1) لام تئوباز : هم طول، هم عرض و هم ضخامت فرق می کند و دارای شیارهایی هستند و این صلیب محل تلاقی شیارها است و یک مربع بزرگ در وسط صلیب ایجاد شده که اضلاع آن سه خطی است . داخل این مربع کوچک 25 مربع کوچک است و هر کدام از آنها اضلاع سه خطی دارند حدود 400 مربع داخل مربع بزرگ برای شمارش پلاکتها و گلبول های قرمز و سفید مورد استفاده است ما با مربع های شش گانه کار نداریم فقط ما با مربع بزرگ کار داریم چون خون آنجا جمع می شود.

همکاران : سامان صالحپور ، هادی کرمی

عنوان آزمایش : بررسی مومئوستازیس

وسایل مورد نیاز : بشر ، سرم فیزیولوژی ، قلب قورباغه ، آب گرم و سرد ، دماسنج



خرید و دانلود  تحقیقات


تغییرپذیرى خُلق

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 28

 

تغییرپذیرى خُلق یا اخلاق

یکى دیگر از مبادى علم اخلاق این است که آیا اخلاق، قابل تغییر است‏یا نه؟ فارابى در کتاب شریف «الجمع بین الرایین‏» در باره یکى از بحثهاى مورد اختلاف دو شخصیت‏بزرگ علمى یعنى ارسطو و افلاطون در مسئله اخلاق مى‏فرماید:

عده‏اى بر آنند که بین این دو شخصیت عظیم علمى، اختلاف نظر هست; ارسطو بر این باور است که اخلاق، جزو عادات تغییر پذیر و تحول یاب است; اما افلاطون بر این عقیده است که اخلاق بر دو قسم است: قسمى طبیعى و قسمى دیگر کسبى است و بخش طبیعى اخلاق، قابل تغییر نیست (1) .

البته اگر این دو سخن با همین دو تعبیر، از آن دو شخصیت‏بزرگ فلسفى نقل شده باشد، با هم ناهماهنگ است; زیرا ارسطو مى‏گوید اخلاق کلا قابل تغییر و تحول است ولى افلاطون مى‏گوید شاخه‏اى از اخلاق که کسبى است، قابل تغییر است; اما بخش دیگر آن که طبیعى است قابل تغییر نیست.

تبیین نظر ارسطو و افلاطون

فارابى مى‏گوید:

جناب ارسطو این مسائل را در کتاب «فیه ما فیه‏» گفته است و من در آن کتاب به شرح این مطالب پرداختم و گفتم اولا: این کتاب در قوانین مدنى است، نه در اخلاق; یعنى، مسائل حقوقى را بازگو مى‏کند; نه مسائل اخلاقى را و ثانیا: نظر جناب ارسطو در آن کتاب، مسائل کلى و مطلق است نه مسائل جزئى (2) .

یعنى به طور کلى بحث مى‏کند که آیا اخلاق همانند «ذاتیات‏» و یا به تعبیر پیشینیان «جنس‏» و «فصل‏» و «ماده‏» و «صورت‏» است و به عبارت دیگر همان طور که فصل، ذاتى هر ذى فصل و نوع، ذاتى هر ذى نوع است، آیا خلق، ذاتى هر متخلق و تغییر ناپذیر است‏یا هر خلقى قابل تغییر است؟

جناب ارسطو اصل امکان قبول تغییر را مطرح کرده و سخن او در سهولت و صعوبت آن نیست. اما سخن افلاطون این است که اخلاق، دو قسم است; بخشى از آن طبیعى و تغییر آن، دشوار و بخش دیگر کسبى و تغییر آن آسان است و منظور از طبیعى بودن «صورت نوعیه‏» و ذاتى شدن نیست; بلکه ملکه شدن به منزله صورت شدن است و قهرا تغییرش دشوار است; ولى محال نیست. چرا که بین «متعذر» و «متعسر» فرق است. «متعسر» چیزى است که ممکن ولى دشوار است اما «متعذر» چیزى است که انسان از انجام آن معذور است و قادر بر آن نیست. متعذر در این گونه موارد که در مقابل متعسر قرار مى‏گیرد، به معناى ممتنع است.

بنابراین، نظر افلاطون این است که تغییر دادن اخلاقى که طبیعى شود دشوار است; اگر درختى به صورت کج رشد کند و راه عابران را ببندد، باغبان مشکل مى‏تواند آن را راست کند، ولى چنین نیست که به هیچ وجه نتوان آن را مستقیم کرد; البته منحنى بالذات را نمى‏شود مستقیم کرد; اما مى‏شود با عواملى این مانع سر راه را برداشت. منظور افلاطون از این مثال این است که تغییر روش کسى که به خلقى خاص، سالیان دراز، عادت کرده و به حد کهولت رسیده است، سخت است.

در تعبیرات دینى ما هست که: «رد المعتاد عن عادته کالمعجز» (3) یعنى، تغییر دادن مسیر اعتیاد کسى که به چیزى عادت کرده، مانند معجزه است البته نه خود معجزه و در آثار ادیبان بزرگوار ما آمده است:

«تربیت نا اهل را چون گردکان بر گنبد است‏»

این خود تشبیهى است و جناب شیخ مصلح الدین سعدى، نمى‏خواهد بگوید همان طور که گردو روى گنبد دوار نمى‏ایستد بلکه مى‏غلطد، تربیت‏براى نااهل روا نیست، منظور وى دشوار بودن است نه محال بودن.

بنابراین، جناب فارابى مى‏فرماید: افلاطون مثل ارسطو فتوا مى‏دهد که ممکن است اخلاق را عوض کرد اگر چه این تغییر، دشوار است; و سپس مى‏افزاید: هر صورت جدیدى بعد از مدتى که با ماده خود، قرین مى‏شود، مجموعا ماده ثانى براى صورت بعدى مى‏شود و آن صورت بعدى هم که روى این مجموعه پدید مى‏آید و مدتى با آنها عجین مى‏شود، مجموعا ماده براى صورت سوم و... مى‏گردند. آنگاه مثالى ذکر مى‏کند: مثل این که خاک به صورت گیاه در مى‏آید و گیاه وقتى رشد کرد، به صورت الواح، چوبها و تخته‏ها و تخته‏ها به صورت تخت، میز تحریر و مانند آنها در مى‏آید که به این ترتیب، هر کدام از اینها زمینه براى پذیرش صورتهاى بعدى است.

البته این صورت، صورت طبیعى نیست; بلکه صورت صناعى است که جناب افلاطون آن را در حد مثال براى تقریب به ذهن ذکر کرده‏اند; یعنى نفس با هر خصوصیتى که مانوس شود، زمینه براى صفت‏بعدى را پیدا مى‏کند و آن صفت‏بعدى هم که مدتى در نفس مى‏ماند براى پدید آمدن صورت طبیعى دیگرى، زمینه و طبیعت مى‏شود. بنابراین، افلاطون نمى‏گوید تغییر صور و افراد، یکسان است; بلکه مى‏گوید بعضى از آنها سخت و بعضى، سهل است و جناب ارسطو هم نمى‏گوید تغییر همه یکسان است; یعنى، تغییر اخلاق براى کسى که معتاد به خلقى شده با کسى که عادت نکرده، یکسان است پس در اصل امکان تغییر و نیز در تفاوت بین درجات اخلاقى به صعوبت و سهولت، هر دو موافقند و بین این دو بزرگوار، اختلاف نظرى نیست.

امکان تغییر انسان و انواع تغییرپذیرى

آنچه که در جهان یافت‏شده یا مانند فرشتگانى است که سخن همه آنها این است: «وما منا الا له مقام معلوم‏» (4) و تغییر پذیرى در حیطه آنان راه ندارد، چون موجوداتى مجرد و ثابتند و یا مثل موجودات عالم طبیعت مانند آسمانها، دریاها، کوهها، درختان، حیوانات و انسان است که تغییر پذیرند.

تغییر پذیرى بر سه گونه است: یا به صورت زوال و نابودى است که پیشینیان از آن به «کون و فساد» تعبیر مى‏کردند و یا به صورت تکامل یا تنازل است که سه قسم مى‏شود و هر سه قسم تغییر هم در انسان هست. چون انسان در قلمرو طبیعت است و هر موجودى که در منطقه طبیعت‏به سر مى‏برد پذیراى تغییر است.

موجودى که در مسیر حرکت قرار مى‏گیرد، گاهى بر اثر آسیب و گزند حوادث، فاسد مى‏شود; گاهى راههاى تنزل و



خرید و دانلود  تغییرپذیرى خُلق


تحقیقات

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

عنوان آزمایش : میوگرافی یا ثبت یک قویچ عضله

وسایل و مواد مورد نیاز : ران قورباغه ـ نخ ـ یک منبع برق ضعیف ـ سرم فیزیولوژی ـ یک دستگاه برای ثبت انقباض عضله ـ دو سوزن به عنوان الکترود

مقدمه :

تکان عضلانی از سه قسمت درست شده است :

1 ـ فاز LP (نهفته ) : یعنی زمانی که عضله را تحریک می کنید تا زمانی که به ما جواب دهد مدت زمانی طول می کشد به این مدت زمان فاز نهفته گویند که زمان خیلی کمی است.

2 ـ فاز CP : بعد از جواب دادن به تحریک غشائش دیلاریزه می شود و بلافاصله بعدش انقباض داریم .

3 ـ R.P : بعد که تحریک را از عضله برداریم غشا دیلاریزه می شود و بعد استراحت می کند .

شرح : ران قورباغه را به طور کامل از استخوان جدا کرده و بعد آن را به دستگاه ساده ساخت خود دانشگاه وصل می کنیم سپس الکترود ها را به آن وصل و به طور کوتاه به آن برق ( شوک ) می دهیم عضله منقبض و با انقباض و انبساط خود یک نمودار رسم می کند .

نتیجه گیری : این دیلاریزاسیون در نتیجه پمپ سدیم پتاسیم است .

1ـ پتانسیل عمل وارد انتهای آکسون شده و بنابراین استیل کولین آزاد می شود .

2ـ صفحه محرکه انتهایی دیلاریزه می شود .

3ـ پتانسیل عمل گسترش پیدا کرده و در طول سار کومرها وارد لوله های T می شود .

4ـ سارکول ها منقبض می شود .

همکاران : هادی کرمی ، سامان صالحیور

عنوان آزمایش : بررسی مومئوستازیس

وسایل مورد نیاز : بشر ، سرم فیزیولوژی ، قلب قورباغه ، آب گرم و سرد ، دماسنج

مقدمه :

مایع داخلی سلولی اختلافات قابل توجهی با مایع خارج سلولی دارد . به ویژه به جای یون های سدیم و کلر موجود در مایع خارج سلولی محتوی مقادیر زیاد یون های پتاسیم ، منیزیم و فسفات است . مکانیسم های اختصاصی برای انتقال یون ها بین دو سوی غشاء سلول ها این اختلافات را حفظ می کنند . اصلاح مومئوستاز به معنای حفظ و نگهداری شرایط استاتیک یا ثابت در محیط داخلی بدن به کار می رود . اساساً تمام اندام ها و بافت ها بدن اعمالی انجام می دهند که به حفظ این ثابت کمک می کند به عنوان مثال ریه ها به مایع خارج سلولی اکسیژن می رسانند مجدداً تأمین کننده کلیه غلت های یونی را حد ثابتی حفظ کنند و دستگاه گوارش مواد غذایی را تأمین می کند .

1ـ اثر دما روی مومئوستاز

شرح : در این سه آزمایش ما از قلب قورباغه استفاده می کنیم یعنی اثر این سه شرایط که هر کدام انواعی دارد را بررسی می کنیم . سه تا بشر بری داریم . یکی از بشرها را توی حمام آب سرد می گذاریم تا دمای آن به C100 برسد یکی از بشرها را به انواع شاهد نگه می داریم و به آن کاری نخواهیم داشت ودیگری را در حمام آب گرم می گذاریم تا دمای آن حداکثر C250 بالا بیاید سپس قلب را در هر یک از این سه بشر انداخته و تعداد ضربانات را در دقیقه برای هر سه بشر اندازه می گیریم .

مشاهدات :

61

A

شاهد

98

B

گرم

38

C

سرد

2ـ اثر PM روی مومئوستاز :

شرح : سه تا بشر برمی داریم . PM یکی از بشرها 5/7PM= و یکی 7PM= و دیگری 5/6PM= در این مرحله آزمایش یک نکته را باید رعایت کنیم و آن این است قبل از این که از 5/6PM= به 5/7PM= بیاندازیم باید قلب را ابتدا با سرم فیزیولوژی شسته و در PM شاهد قرار داده (7) سپس در 7PM= قرار می دهیم. سپس تعداد ضربانات را در یک دقیقه اندازه می گیریم .

تعداد ضربانات در یک دقیقه

PH

50

D

7

60

E

5/6

47

F

5/7

3ـ اثر آدرنالین :

شرح : وقتی که قلب از ضربانات ایستاد به آن کمی آدرنالین تزریق می کنیم و مشاهدات خود را یادداشت می کنیم : انقباضات قلب بیشتر می شود .

نتیجه گیری : آدرنالین (اپی نفرین ) باعث افزایش انقباضات می شود .

همکاران : سروش آقاسی ـ بصیر محمدی

عنوان آزمایش : شمارش گلبولهای قرمز خون

وسایل مورد نیاز : پیپت ملانژور ـ لام نئوبار ـ خون ـ سرم فیزیولوژی .

مقدمه :

گلبول قرمز از غشا و سیتوپلاسم تشکیل شده و دارای اندامک زیادی نمی باشد و بعضی از آن ها هسته داشته و بعضی ندارند . در زیر غشا یک کمیلکس پروتئینی وجود دارد 60 گلبول قرمز آب است برای ساختن گلبول قرمز ویتامین B12 لازم است که ویتامین های گروه B تا حدی نقش غذایی دارند . همچنین به آهن هم نیاز داریم . کمبود آن باعث می شود .

شرح : دو قطره خون می گیریم . قطره اول را دور می ریزیم چون سلول های خونی نباید با سلول های پوست قاطی شود . پیپت را ابتدا شسته و بعد نوک پیپت را قطره خون و بعد می مکیم تا حد 5/0 و بعد از دهان بیرون آورده و سر آن را می گیریم که پایین نریزد و بعد داخل سرم فیزیولوژی گذاشته و دوباره مک می زنیم تا خط 100 این کار را انجام می دهیم با این کار 200 بار دقیق می کنیم . سپس یک قطره از محلول داخل پیپت را بین لام و لامل روی قسمت صلیبی می ریزیم سپس لام را زیر میکروسکوپ گذاشته و نگاه می کنیم . در وسط گرانیکول یک قسمت صلیبی شکل وجود دارد که به صورت مربع می باشد که گلبولهای قرمز در وسط این مربع ها شمارش گلبول های روی خط ها را میانگین می گیریم و 4 مربع از چهار گوشه و یکی از وسط را شمارش می کنیم .

محاسبات :

5/51 =+48 : مربع اول

چهار خانه به سمت راست می رویم 5/49 = +44 : مربع دوم

چهار خانه به سمت پایین می رویم 62=+5

چهار خانه به سمت پایین می رویم 66=5+61

مربع وسطی 49=+47

توضیحات راجع وسایل مورد استفاده در این آزمایش

ـ پیپت ملانژور از دو قسمت : 1ـ شیشه 2ـ لوله منعطف تشکیل شده است .

شیشه از ساقه و حباب روی ساقه دو عدد وجود دارد ، اما تمام این ساقه خالی نیست و داخل آن یک لوله موئین یک بهم زن قرمز وجود دارد . بالای حباب 100 نوشته شده است یعنی (1) لام تئوباز : هم طول، هم عرض و هم ضخامت فرق می کند و دارای شیارهایی هستند و این صلیب محل تلاقی شیارها است و یک مربع بزرگ در وسط صلیب ایجاد شده که اضلاع آن سه خطی است . داخل این مربع کوچک 25 مربع کوچک است و هر کدام از آنها اضلاع سه خطی دارند حدود 400 مربع داخل مربع بزرگ برای شمارش پلاکتها و گلبول های قرمز و سفید مورد استفاده است ما با مربع های شش گانه کار نداریم فقط ما با مربع بزرگ کار داریم چون خون آنجا جمع می شود.

همکاران : سامان صالحپور ، هادی کرمی

عنوان آزمایش : بررسی مومئوستازیس

وسایل مورد نیاز : بشر ، سرم فیزیولوژی ، قلب قورباغه ، آب گرم و سرد ، دماسنج



خرید و دانلود  تحقیقات