واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درباره یهود 32ص با فرمتword

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 36

 

مقدمه

پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله پس از هجرت به مدینه، برخوردهاى گوناگونى با یهودیان این شهر داشته که از این میان، جنگ‏هاى آن‏حضرت با بنى‏قینقاع، بنى‏نضیر، بنى قریظه و خیبر شهرت یافته است. هم‏چنین آن‏حضرت سریه‏هایى را براى کشتن برخى چهره‏هاى مفسد یهودى اعزام نموده‏اند، لیکن درباره برخوردهاى مسالمت‏آمیز میان رسول خدا و یهودیان کمتر سخن به میان آمده‏است. در این‏جا دو مورد مهم از این برخوردها بررسى مى‏گردد: یکى انعقاد قرارداد صلح میان آن حضرت و گروه‏هاى یهودى مدینه و دیگرى تلاش ایشان براى برقرارى صلح با یهود خیبر پیش از جنگ با خیبریان، هرچند این تلاش به نتیجه نرسیده‏است.

منابع اصلى این تحقیق عبارت‏اند از دو کتاب «السیرة النبویه‏» و «المغازى‏». السیرة النبویه که به سیره ابن هشام شهرت دارد در واقع سیره ابن‏اسحاق است که عبدالملک بن هشام (متوفاى 213ق) آن را جمع‏آورى کرده و گاه از آن کاسته و گاه مطالبى را برآن افزوده‏است. محمدبن اسحاق (متوفاى 150ق) قدیمى‏ترین سیره نویسى است که روایات او در تاریخ اسلام جایگاه ویژه‏اى دارد. او کارهاى پراکنده پیش از خود را جمع کرده و سیره منظمى را به دست داده‏است. با وجود آن همه مطالبى که این مورخ درباره روابط پیامبرصلى الله علیه وآله و یهود آورده، از پیمان آن حضرت با سه گروه یهودى مدینه سخنى به میان نیاورده‏است، بلکه گزارش او از پیمان عمومى به گونه‏اى است که مورخان بعدى، گروه‏هاى اصلى یهود را هم در این قرار داد سهیم دانسته‏اند و به نظر مى‏رسد این توهم ناشى از واژه‏هایى است که ابن‏اسحاق در این گزارش به‏کار برده‏است.

درباره وثاقت ابن‏اسحاق اختلاف نظر فراوان است اما به نظر مى‏رسد پذیرش گزارش‏هاى او از سوى مورخان بعدى شاهدى بر وثاقت او باشد. گذشته از این، در بررسى‏هاى تاریخى به آسانى نمى‏توان گفته‏هاى ابن اسحاق را که با قراین و شواهدى قابل تایید است، رد کرد، زیرا در این صورت بیشتر اطلاعات تاریخى صدر اسلام با مشکل روبه‏رو خواهد شد، البته این سخن بدان معنا نیست که هر نقل مشکوکى را هم بپذیریم. در این نوشتار هم‏چنین از اضافات ابن هشام استفاده‏هاى زیادى شده‏است.

منبع دیگر (المغازى) از محمدبن عمر واقدى (متوفاى 207ق) است. او تنها مورخى است که خبرهاى مربوط به همه جنگ‏ها و سریه‏هاى دوران رسول خدا را به تفصیل ثبت کرده‏است. قدیمى بودن او و کارشناسى‏اش در زمینه جنگ‏ها و سریه‏ها اعتبار ویژه‏اى به این کتاب بخشیده و ارائه جزئیات رویدادها آن را بر سیره ابن اسحاق برترى داده است.

پس از این دو منبع اصلى، کتاب‏هاى: الطبقات الکبرى، تاریخ الخلیفه، الاموال، المحبر، انساب الاشراف، تاریخ یعقوبى، تاریخ طبرى، دلائل النبوه، اعلام الورى و دیگر منابع مربوط به سیره و مغازى مورد توجه بوده‏است. در این میان، کتاب الاموال و اعلام الورى در موضوع پیمان‏هاى پیامبر و یهود بیشتر مورد استفاده قرار گرفته است. ابوعبید قاسم بن سلام (متوفاى 224 ق) مؤلف کتاب الاموال، دومین کسى است که پس از ابن اسحاق متن کاملى از پیمان نامه مدینه ارائه کرده و به خاطر ذکر نام راویان، حتى برگزارش ابن اسحاق - که به سند این قرار داد اشاره نکرده‏است - برترى دارد. در عین حال یکى از مورخانى که درباره رکت‏یهودیان معروف مدینه در این پیمان، ابهام ایجاد مى‏کند ابوعبید مى‏باشد که سخن او منشا اشتباه برخى تاریخ‏نویسان شده‏است. علامه ابوعلى طبرسى (متوفاى 548 ق) صاحب تفسیر مجمع البیان، نویسنده کتاب تاریخ اعلام الورى است. این کتاب گرچه در تاریخ چهارده معصوم‏علیهم السلام است، بخش زیادى از آن به سیره پیامبر اختصاص دارد. از این رو، منبع مهمى در موضوع پیمان با یهودیان اصلى مدینه (بنى قینقاع، بنى‏نضیر و بنى قریظه) به شمار مى‏رود و بلکه منحصر به فرد است. البته دست دوم بودن این منبع ضررى به اعتبار این نقل نمى‏زند چون از منابع کهن بر درستى گزارش او شاهد آورده‏ایم.

درباره بخش دوم این نوشتار ذکر این نکته لازم است که همه مورخان سریه عبدالله بن رواحه را، براى کشتن اسیربن رزام، عنوان کرده‏اند اما با بررسى گزارش‏هاى مختلف به این نتیجه دست‏یافته‏ایم که این حرکت‏به منظور برقرارى صلح با خیبر بوده‏است ولى در هنگام بازگشت هیئت اعزامى، به درگیرى کشیده شده‏است.

1) پیمان با یهود

پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله پس از ورود به مدینه با گروه‏هاى زیادى پیمان بستند. آن‏چه مورد نظر ماست پیمان‏هایى است که یهودیان مدینه در آن شرکت داشته‏اند. با این‏که مورخان به مناسبت‏هاى مختلف به قراردادهاى پیامبرصلى الله علیه وآله با یهود اشاره کرده‏اند اما به متن آن‏ها چندان توجهى نشده‏است; مثلا هنگام گزارش جنگ‏هاى آن حضرت با سه گروه یهود مى‏گویند: پیامبر با آنان پیمانى داشت که نادیده گرفتند (1) ولى مواد آن را بیان نکرده‏اند. تنها دو مورد از این قراردادها به‏طور کامل ثبت‏شده که یکى مربوط به همه گروه‏هاى مدینه است و به پیمان عمومى و موادعه یهود معروف شده و



خرید و دانلود  تحقیق درباره یهود 32ص با فرمتword


تحقیق سیماى یهود در ادب منظوم پارسى 10 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

سیماى یهود در ادب منظوم پارسى

(از سده سوم تا سده هفتم ه.ق)

عباس نادرى شیخ(1)

بررسى آثار منظوم ادب پارسى در ارتباط با یهودیان، گذشته از این که ما را با نحوه‏ى تفکر شعرا و سخنوران در مورد یک گروه اقلیت فکرى و مذهبى آشنا مى‏کند، مى‏تواند ما را به درک بهتر اوضاع زندگى یهودیان آن دوره‏ها رهنمون سازد. آثار این بزرگان که در واقع، بخش مهمى از هویت ملى و فرهنگى ما را تشکیل مى‏دهد، ارزش زیادى در درک صحیح الگوهاى رفتارى دارند. داشتن تساهل و تسامح در برخورد با افکار و عقاید مخالف فکرى و مذهبى، پرهیز از جزم‏اندیشى و اختلافات فرقه‏اى و عقیدتى و هم‏چنین پرهیز از ظاهربینى و درک حقیقت موجود در هر دین و آیینى اساس فکر و اندیشه‏ى پدیدآورندگان این آثار است.

واژه‏هاى کلیدى: ایران، یهودیان، ادب پارسى، مذهب، بنى اسرائیل، جهود.

بازتاب سیماى یهود در ادب منظوم پارسى در سده‏ى سوم تا سده‏ى هشتم هجرى قمرى از دو لحاظ قابل توجه است. نخست این که شاعران و سخنوران این دوره‏ها به لحاظ فکرى، نسبت به یهود چگونه مى‏اندیشیدند و چه عواملى بر نحوه‏ى نگرش آنها تأثیر مى‏گذاشت و دیگر این که، کدام بخش از زندگى اجتماعى این قوم در آثار منظوم این دوره بازتاب یافته است.

اخبار مربوط به یهودیّت و یهودیان در این گونه آثار به دو شکل جلوه‏گر شده است. بخشى از این اخبار در واقع، بازتاب همان روایات و حکایاتى است که در قرآن آمده است. کمتر سخنورى را مى‏توان یافت که از قصص بنى‏اسرائیل و انبیاى این قوم سخنى به میان نیاورده باشد. برخى از ویژگى‏هاى مربوط به انبیا، سمبلى است براى بیان احساسات درونى شاعر، على‏الخصوص هنگامى که پیامبر اسلام صلى‏الله‏علیه‏و‏آله نعت مى‏شود، جامع تمام صفات برگزیده‏ى پیامبران پیشین خود معرفى مى‏گردد، پیامبرى که حُسن یوسف، هیبت موسى، شکوه سلیمان و حلم عیسى را به همراه دارد. نه تنها سخنوران و مورّخان اسلامى، بلکه تمام اقشار جامعه به پیروى از قرآن با احترام و تقدس خاصى از پیامبران بنى‏اسرائیل سخن مى‏گویند، اصلى که شاید خود یهودیان به پیروى از تورات، چندان آن را مراعات نمى‏کنند.

بخش دوم اخبار وارده در رابطه با خود قوم یهود است. قرآن در معرفى این قوم، اوصاف چندان مثبتى به کار نمى‏برد؛ حرص شدید به دنیا،1 کتمان حقایق،2 سعى و اهتمام به قتل انبیا،3 بهانه‏جویى و خیانت در امانت4 از جمله صفاتى است که قرآن در مورد آنان به کار مى‏برد. در مجموع اسلام حُسن نظرش به مسیحیّت بیشتر از یهودیّت است. دلیل موضع‏گیرى تند قرآن برضدّ قوم یهود ریشه در عملکرد خود قوم یهود داشت. تا زمانى که یهودیان برضدّ اسلام و پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله موضع خشنى اتخاذ نکرده بودند، قرآن نیز موضع منفى‏اى نگرفته بود، اما با هجرت پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله از مکه به مدینه و آغاز تنش بین مسلمانان و یهودیان که نتیجه‏ى پیمان‏شکنى خود یهودیان بود، موضع قرآن و به پیروى از آن بینش مسلمانان نسبت به یهود تغییر کرد. طبیعى است، مسلمانى که قرآن مى‏خواند و از اوصاف قرآنى یهود آگاه مى‏شود، نمى‏تواند نگرش چندان مثبتى نسبت به این قوم داشته باشد. شعرا و سخنوران نیز تحت تأثیر قرآن دید مثبتى نسبت به یهودیان نداشتند. قرآن مؤثرترین عامل شکل‏گیرى افکار مسلمین نسبت به امور بود.

این گروه نخبه و تحصیل‏کرده که در واقع متولَّیان فرهنگى جامعه محسوب مى‏شدند، سعى داشتند تا سطح اخلاق را در جامعه بالا برده و فرهنگ ایرانى ـ اسلامى را غنا بخشند. غالب اخبار و روایات این گروه تکیه بر اخلاق داشت و بر رشد و توسعه‏ى اخلاق اسلامى تأکید مى‏نمود. اگر رفتار قوم یهود، مورد انتقاد واقع مى‏شد به خاطر گذشته‏ى تاریخى منعکس شده‏ى آنان در قرآن و هم‏چنین عملکرد آنان در جامعه‏ى آن زمان بود. غالب مشاغل تحریم شده و مکروه5 در اسلام از سوى یهودیان اداره مى‏شد، آنان بزرگترین رباخواران جامعه محسوب مى‏شدند. حال، اگر مسلمانى به چنین عمل ضد اخلاقى مبادرت مى‏نمود به یهود تشبیه مى‏شد. انجام اعمال منافى شرع و اخلاق در خفا از سوى مسلمین از جمله‏ى دیگر اقداماتى بود که عامل به آن به یهود تشبیه مى‏گردید. گر چه بیت ذیل، مربوط به چند دهه‏ى متأخر از دوره‏ى مورد بحث ماست، اما به کارگیرى آن از سوى حافظ ناشى از ریشه‏دار بودن چنین رفتارى است؛ رفتارى که جامعه‏ى اسلامى به خوبى از آن آگاه بود.

احوال شیخ و قاضى و شرب الیهودشان کردم سؤال صبحدم از پیر مى فروش6

شرب خمر یهودیان در خفا، ناشى از ممنوعیت‏هایى بود که جامعه‏ى اسلامى در مورد شراب اعمال کرده بود. استفاده از شراب و خَمریات در اسلام حرام است، بنابراین یهودیان که به پیروى از آیین خود مجاز به استفاده از آن بودند، حق نداشتند در ملاء عام مبادرت به ساختن، خوردن و فروختن شراب کنند. آنان مى‏بایست به دور از انظار مسلمانان چنین کارى را مى‏کردند. بعدها این کار یهودیان نه تنها در مورد شراب، بلکه در مورد هر عمل حرام دیگر، نمادى شد براى اقدامات افرادى که در جهت خلاف اخلاق اسلامى گام بر مى‏داشتند.

عوامل دیگرى که بر خط مشى فکرى یک سخنور تأثیر مى‏گذاشت، خاستگاه جغرافیایى، مسائل اعتقادى و هم‏چنین نحوه‏ى معیشت شاعر بود. محیط، یکى از عوامل مؤثر در شکل‏گیرى و رشد شخصیت انسان به شمار مى‏رود. هر فردى سعى دارد تا به هنجارهاى پذیرفته شده‏ى محیط زندگى خود احترام بگذارد و از ناهنجارى‏ها بپرهیزد. بسیار مهم است که ما بدانیم در پیرامون ما چه کسانى هستند و چه رفتارى دارند. ارزش‏ها و ضدارزش‏ها از نظر آنها چیست؟ بنابراین، شاعرى که در محیط زندگى خود، بخش کثیرى از اهل ذمّه به ویژه یهودیان را جاى داده بود و هر روز شاهد جریان زندگى آنان بود، نمى‏توانست دیدگاهش با کسى که ارتباط مستقیمى با آنان نداشت و اوضاع زندگى آنان را به خوبى درک نمى‏کرد، یکى باشد.

بینش و نگرش اعتقادى هر فردى نقش مهمى در تعیین تفکر و شکوفایى اندیشه دارد. دیدگاه مذاهب و فرقه‏هاى مختلف اسلامى نسبت به حق و حقوق ذمّیان متفاوت است. در این میان، فقه حنفى و شیعى رعایت حال ذمّیان را بیش از فقه شافعى و حبنلى کرده است. هم‏چنین تفاوت بارزى در دیدگاه گروه‏هاى فکرى معتزله، اخوان‏الصفا و صوفیان نسبت به این مسئله وجود دارد.7

در برخى موارد، در منابع تاریخى و ادبى ارتباط سخت و تنگاتنگى بین صوفیان، عرفا و ذمّیان دیده مى‏شود. یهودیان على‏رغم سرسختى و لجاجتى که در حفظ آیین خویش نشان مى‏دادند، گاهى با مشاهده‏ى عملکرد عرفا و صوفیان با اشتیاق پذیراى اسلام مى‏شدند، یهودیانى که به واسطه‏ى رفتار این گروه مسلمان شده‏اند کم نیستند، به طور مثال از شعراى مورد بحث دروه‏ى ما، شیخ احمد جام ژنده پیل، از عرفاى قرن پنجم8 و فخرالدین ابراهیم همدانى متخلّص به «عراقى» توانسته بودند، گروهى از یهودیان را مسلمان نمایند.9 صوفى، همان طور که اسباب اسلام آوردن کسى را فراهم مى‏ساخت، ممکن بود خود نیز به آیین دیگرى در آید. هرچند عملاً خروج از اسلام بسیار کم رخ مى‏داد، با این حال، صوفى معتقد بود؛ اگر چیزى بتواند یک مسلمان را از دایره‏ى اسلام خارج کند، آن نیروى «عشق» است. عطار مى‏گوید: یهودى شدن یک مسلمان، خاصه یهودى شدن شیعه در واقع از شگفتى‏ها است.

دل نفس شد و شگفت آمد گر یک علوى جهود گردد10

عطار عقیده دارد، کسانى که على‏رغم وحدت وجود، قائل به تکثر وجود مى‏باشند در زمره‏ى «گبر» و «جهود» قرار دارند. از نظر او ممکن است که این وجود واحد در اجزاى کثیر متجلّى شود، اما این به منزله‏ى تکثر وجودى نیست. درست این است که انسان در وجود هر ذره‏اى تنها یک خالق را ببیند و بر یگانگى او اذعان کند، اگر چنین شود، دیگر راه رسیدن به حقیقت محدود و منحصر به یک راه یا روش یک فرقه‏ى مذهبى نمى‏گردد.

هر که را ذره‏اى وجود بود پیش از هر ذره‏اى سجود بود

نه همه بت ز زر و سیم بود که بت رهروان وجود بود

هر که یک ذره مى‏کند اثبات نفس او گبر یا جهود بود

در حقیقت، چو جمله یک بودست پس همه بودها نبود بود11

مولوى نیز در مثنوى و معنوى خویش، معتقد است که حقیقت ادیان یکى است و انبیا هدف واحدى را دنبال مى‏کرده‏اند. کتاب او که در واقع تفسیرى از قرآن و احادیث اسلامى است، دید چندان مطلوبى نسبت به یهودیان ندارد. از نظر او آنچه «جهود سگ»12 را وادار به دوگانه بینى و جدا دانستن ادیان مى‏کند، همانا ظاهربینى اوست.

آن جهود از ظرف‏ها مشرک شده است نور دید آن مؤمن و مدرک شده است

چون نظر بر ظرف افتد روح را پس دو بیند شیث را و نوح را13

از نظرگاه است، اى مغز وجود اختلاف مؤمن و گبر و جهود14

مولوى در حکایات دیگرى که داستان آن درباره‏ى قتل نصارا توسط یک پادشاه «جهود» است، اعلام مى‏دارد که داستان این شاه به حکایت مرد احولى مى‏ماند که به واسطه‏ى معیوب بودن چشمش یک شیشه را دو شیشه مى‏دید. پند اطرافیان، مبنى بر این که شیشه یکى است و دوگانگى آن حاصل خطاى دید چشم توست، مؤثر واقع نشد، لذا او تصمیم گرفت با شکستن یکى، شیشه واقعى را از غیر واقعى تمیز دهد، اما شکسته شدن شیشه همان و محو شدن هر دو تصویر همان. از نظر او شاهى که در صدد نابودى مسیحیت بود، در واقع ضربه به هر دو دین مى‏زد و گر نه، دین موسى و عیسى یکى است و نمى‏شود یکى را شکست تا دیگرى را دید.15 او در حکایات دیگرى، باز به کشته شدن نصارا توسط شاه جهود اشاره کرده است. حکایت دوم او در واقع، همان داستان اصحاب «اخدود» سوره‏ى «بروج» است.16

نگاه حقیرانه‏ى مولوى به «جهود» همانا ناشى از عملکرد قوم یهود بود. قرآن درباره‏ى آنان مى‏گفت که یهودیان على‏رغم اینکه مى‏دانستند محمد حق است و همان طور که فرزندان خود را مى‏شناختند، حقانیت دین اسلام را نیز به همان نسبت مى‏شناختند،17 ولى با این حال، مخالفت مى‏کردند. از دیدگاه اندیشمندان اسلام، یهود مخالف حق و حقیقت بود. مولوى مى‏گوید با این که حق در همه جا و همه چیز جلوه مى‏کند، اما شناخت آن کار هر کسى نیست. اگر چنین امرى کار ساده‏اى بود دیگر یهودى، مسیحى و زردشتى بودن معنایى نداشت.

گر میسر کردن حق رَه بُدى هر جهود و گبر از او آگه بُدى18

خانه‏ى آن دل که ماند بى‏ضیا از شعاع آفتاب کبریا

تنگ و تاریک است چون جان جهود بى‏نوا از ذوق سلطان ودود19

عنوان یهود، پشت سر خویش دنیایى از صفات منفى را پنهان مى‏کرد. از نظر برخى از شعرا، جهودى بودن برابر بود با «پستى»، «خیانت»، «بى‏وفایى»، «حرص» و «شر». ابیات ذیل در دواوین شعرى مویّد این صفات است.

زبونى کان ز حد بیرون توان کرد جهودى شد، جهودى چون توان کرد20

«به معناى ذلت»

از جهودى رهاند شاهى را دور کرد از کسوف ماهى را21

«به معناى پستى»

در بیت زیر یهودى معادل با «شر» قلمداد شده است که در مقابل «خیر» قرار دارد.

با جهودى معاملت مى‏ساخت خیر دید آن جهود را بشناخت22

به عقیدت جهود کینه سرشت مار نیرنگ و اژدهاى کنشت23

حرص در پیرى جهودان را مباد اى شقى اى که خداش این حرص داد24

با در نظر گرفتن این عوامل ذکر شده ما مى‏توانیم نحوه‏ى نگرش شاعر و سخنور دوره‏ى مورد نظر را نسبت به یهودیان شناسایى کنیم. نکته‏اى که در این دواوین به گستردگى به کار رفته، همانا واژه‏ى «جهود» است. خود یهودیان معتقدند که واژه‏ى «جهود» داراى بار معنایى منفى و حقارت‏آمیزى است.25 در حالى که مطالعه منابع چنین چیزى را تأیید نمى‏کند. نویسندگان ما همیشه این واژه را معادل همان واژه‏ى یهود به کار مى‏برده‏اند. گر چه لازم است، مطالعه شود تا مشخص شود که اولین بار این واژه توسط چه کسى به کار برده شده است.

جنبه‏ى دوم تحقیق بررسى بازتاب اوضاع اجتماعى و مظاهر زندگى یهودیان در ادب منظوم پارسى این دوره‏ها است. یکى از این بازتاب‏ها ویژگى پوششى یهودیان است. حکومت‏هاى اسلامى براى تمایز ذمیان از مسلمانان قواعد و قوانین خاصى را تعیین کرده بودند که رعایت آنان واجب مى‏نمود. یکى از این قوانین، تعیین نشان یا لباس خاص ذمیان بود. تورات نیز یهودیان را در استفاده از پوشش یکسان با بیگانگان بر حذر مى‏دارد.26 در واقع، لباس یکى از نمادهاى تعیین هویت یک ملت و جامعه به شمار مى‏آید. از پوشش یهودیان در منابع اسلامى تحت عنوان «عسلى» به «رنگ عسل، سرخ یا زرد» نام برده شده است. گر چه این یک امر قراردادى بود و ممکن بود که در جاهاى متفاوت و سرزمین‏هاى دیگر فرق کند، مثلاً فاطمیان پوشش یهودیان را لباس سیاه قرار داده بودند27 که احتمالاً واکنشى بود نسبت به دشمنى‏هاى عباسیان. چون که پرچم و لباس عباسیان رنگ سیاه داشت. از سویى، فاطمیان از طرف عباسیان به یهودى‏گرى منتسب مى‏شدند.



خرید و دانلود تحقیق سیماى یهود در ادب منظوم پارسى 10 ص


تحقیق درباره نقش یهود در دوران ظهور 17 ص با فرمتword

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

نقش یهود در دوران ظهور-1

از آیات قرآن اینگونه برداشت می شود که تاریخ یهودیان بعد از حضرت موسى تا پایان زندگانى‏شان در ایجاد فتنه و فساد در جامعه خلاصه مى‏شود، تا آنگاه که مجازاتشان فرا رسد و خداوند افرادى را برانگیزد که به سهولت بر آنان چیره شوند.

اگر به‏جز آیات نخستین سوره «بنى اسرائیل»، پیرامون نقش یهودیان در آخر الزمان و عصر ظهور حضرت مهدى(ع)، چیز دیگرى هم در اختیار نداشتیم، همان کافى بود؛ زیرا این آیات در عین کوتاهى، آیات وحى الهى و بسیار رسا و گویا هستند که خلاصه‏اى از تاریخ را بیان کرده و به شکل معجزه آسا و با دقت تمام، آینده را روشن ساخته است. در حالى که علاوه بر این آیه‏ها و آیات دیگر، روایات بسیارى وجود دارد که بعضى مربوط به تفسیر آیات، و برخى دیگر پیرامون وضع یهودیان در عصر ظهور و انقلاب حضرت مهدى(ع) است، که پس از تفسیر آیات به بیان آنها نیز خواهیم پرداخت. وعده الهى نسبت به نابودى یهودیان خداوند در سوره بنى اسرائیل آیات 4 تا 8 مى‏فرماید: وقضینا إلى بنى‏اسرائیل فی الکتاب لتفسدنّ فى الأرض مرّتین ولتعلنّ علوّاً کبیراً. ما در تورات به بنى اسرائیل حکم قطعى کردیم که شما در زمین دو بار فساد خواهید کرد و برترى طلبى و طغیان بزرگى خواهید نمود. یعنى ما در توراتى که بر آنان فرستادیم حکم قطعى کردیم که شما به‏زودى از راه راست منحرف شده و دو بار در جامعه فساد و تبهکارى مى‏کنید، همچنانکه به‏زودى بر دیگران برترى‏جویى و طغیان بزرگى خواهید نمود. فإذا جاء وعد أولاهما بعثنا علیکم عباداً لنا أولى بأس شدید... . چون وقت مجازات شما بر نخستین فساد و تبهکاریتان رسید، بندگانى که منسوب به ما هستند به سویتان مى‏فرستیم، بندگانى با صلابت و سرسخت که بر سرتان فرود آیند. فجاسوا خلال الدیار وکان وعداً مفعولاً. که در میان خانه‏ها به جست‏وجوى [شما] بپردازند و این وعده‏اى قطعى و انجام شدنى است. این جمله کنایه از سهولت فتح نخستین فلسطین به دست مسلمانان است، که سپاه مسلمانان به جست‏وجوى خانه به خانه بقایاى دشمنان یهودى خود مى‏پردازند و این وعده‏اى، قطعى است. ثم رددنا لکم الکرّة علیهم وأمددناکم بأموال وبنین وجعلناکم أکثر نفیراً. سپس شما را بر مسلمانانى که علیه شما برانگیختیم، پیروز گردانیم و به شما ثروتها و فرزندانى عطا کنیم و از یاوران بیشترى برخوردار نماییم تا به کمک شما علیه آنان بستیزند. إن أحسنتم أحسنتم لأنفسکم وإن أسأتم فلها... . اگر خوبى کردید، خوبى به خود نموده‏اید و اگر بدى کردید به خود بدى کرده‏اید... . و آنگاه وضع شما مدتى بدین گونه ادامه پیدا مى‏کند و چنانچه توبه نموده و به‏واسطه نعمتهایى که از ثروتها و اولاد به شما بخشیدیم، نیک عمل نمودید به سود خودتان بوده و اگر به بدى و طغیان و خود بزرگ‏بینى پرداختید فرجام بد آن، مربوط به خودتان خواهد بود. فإذا جاء وعد الاخرة لیسؤوا وجوهکم ولیدخلوا المسجد کما دخلوه أول مرة ولیتبّروا ما علواً تتبیراً. و چون وعده [کیفر طغیان] بار دوم فرا رسد، [مخالفانتان] چهره‏هاى شما را غمبار و سیاه گردانند و وارد مسجد [الاقصى] گردند همانگونه که نخستین بار داخل شدند و بر آنچه دست یافتند به کلى نابود کنند. اما شما در آینده نه تنها عمل نیک انجام نمى‏دهید بلکه به اعمال بد دست مى‏زنند، ما شما را مهلت مى‏دهیم تا روزى که وقت مجازات و کیفر شما بر دومین فسادتان فرا رسد، آنگاه بندگانى از سوى خراسان را که به مراتب سخت‏تر از مرحله اول رفتار مى‏نمایند، بر شما مسط مى‏کنیم تا آنچه را از آن بیمناک و گریزانید بر شما تحمیل کنند و چهره‏هایتان را غمبار و افسرده سازند. و فاتحانه وارد مسجد الاقصى گردند، همانطور که در زمان تعقیب خانه به خانه شما در مرحله اول، وارد گردیده و برترى‏جویى و فسادگرایى شما را به نابودى کشاندند. عسى ربّکم أن یرحمکم وإن عدتم عدنا وجعلنا جهنّم للکافرین حصیراً. [اگر توبه کنید] امید است که پروردگارتان بر شما ترحم کند و اگر [به فساد] بازگردید ما نیز [به کیفر شما] باز مى‏گردیم و جهنم را براى کافران زندانى تنگ قرار دادیم. شاید پروردگارتان شما را بعد از دومین کیفر با هدایت خویش مورد رحمت قرار دهند و چنانچه بعد از آن دوباره به انحراف و فساد روى آوردید، ما نیز مجازات شما را آغاز مى‏کنیم و شما را در تنگناى دنیوى قرار داده و در آخرت دوزخ را زندان و حصار شما خواهیم ساخت. نخستین نتیجه‏اى که از این آیات قرآن گرفته مى‏شود آن است که تاریخ یهودیان بعد از حضرت موسى تا پایان زندگانى‏شان در ایجاد فتنه و فساد در جامعه خلاصه مى‏شود، تا آنگاه که مجازاتشان فرا رسد و خداوند افرادى را برانگیزد که به سهولت بر آنان چیره شوند. سپس خداوند بنا بر حکمت و مصلحت خود، یهودیان را بر آنان پیروز گرداند، و به آنها مال و اولاد فراوان دهد و یارى‏کنندگان آنها را در دنیا افزایش دهد. اما یهودیان نه تنها از این اموال و یاران استفاده نمى‏کنند بلکه براى بار دوم در روى زمین به فساد و فتنه روى مى‏آورند، البته این بار علاوه بر فساد، گرفتار خوى تکبر و برترى‏طلبى شده و خویش را بسیار بهتر و برتر از سایر مردم مى‏پندارند.



خرید و دانلود تحقیق درباره نقش یهود در دوران ظهور 17 ص با فرمتword


مقاله درمورد... تاریخچه یهود

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

تاریخچه یهود

 

دین‌ یهود یک‌ آئین‌ توحیدی‌ و یکتاپرستی‌ است‌ که‌ حدود سال‌ 1350 م‌. توسط‌ موسی‌بن‌عمران‌ که‌ از نژاد بنی‌اسرائیل‌ (حضرت‌ یعقوب‌) بود، به ‌جهانیان‌ عرضه‌ گردید. گرچه‌ اساس‌ این‌ آئین‌ بر پایه ی‌ توحید استوار می‌باشد، ولی‌ در اثر تحولات‌ و دگرگونی‌هایی‌ که‌ در طول‌ تاریخ‌ بدان‌ راه‌ یافته‌ و به‌ویژه‌، تحریفات‌ و دست‌کاری‌هایی‌ که‌ در متن‌ تورات‌ (کتاب‌ حضرت‌ موسی‌) داده‌ شده‌ است‌، انسان‌ را نسبت‌ به‌ توحیدی‌ ماندن‌ آن‌ دچار شک‌ّ و تردید می‌نماید.«پیروان‌ این‌ آئین‌ را یهودی‌ می‌نامند که‌ اغلب‌، آن‌ها را با لقب‌ «بنی‌اسرائیل‌» معرفی‌ می‌نمایند. بنی‌اسرائیل‌ در شهر «کنعان‌» که‌ از اراضی‌ فلسطین‌ می‌باشد، اقامت‌ داشتند.» بعد از این‌که‌ حضرت‌ یوسف‌ فرمانروای‌ مصر شد، قوم‌ بنی‌اسرائیل‌ به‌ مصر مهاجرت‌ نمودند و علاوه‌ بر این‌که‌ جمعیّت‌ آن‌ها رو به‌ افزایش‌ گذاشت‌، در علوم‌ و فنون‌ نیز به‌ پیشرفت‌های‌ قابل‌ توجّهی‌ دست‌ یافتند و همین‌ امر موجب‌ نگرانی‌ مصریان‌ شد که‌ مبادا این‌ قوم‌ با نیروی‌ خود، زمام‌ امور را به‌ دست‌ گیرند. از این‌ رو، یکی‌ از فراعنه ‌تصمیم‌ گرفت‌ از جمعیّت‌ آن‌ها بکاهد؛ لذا دستور کشتن‌ نوزادان‌ پسر بنی‌اسرائیل‌ را صادر نمود.«در باب‌ دوّم‌ سفر خروج‌ تورات‌ آمده‌ است‌ که‌ در آن‌ ایام‌ زنی‌ از بنی‌اسرائیل‌ فرزند پسری‌ به‌ دنیا آورد و به‌ منظور نجات‌ وی‌ از چنگال‌ مأموران‌ فرعون‌، او را به‌ مدت‌ سه‌ ماه‌ پنهان‌ نمود.» از آن‌جایی‌ که‌ مخفی‌ نگه‌ داشتن‌ کودک‌ برای‌ همیشه‌ ممکن‌ نبود، صندوقی‌ را تهیه‌ کرد و کودک‌ را در آن‌ نهاد و در نیزارهای‌ رود نیل‌ رها کرد؛ همین‌ که‌ صندوق به‌ نزدیکی‌های‌ قصر فرعون‌ رسید، به‌ دستور همسر فرعون‌ از آب‌ گرفته‌ شد و با وساطت‌ وی‌ کودک‌ از خطر مرگ‌ جان‌ سالم‌ به‌ در برد؛ این‌ کودک‌، موسی‌ بود.«حضرت‌ موسی‌ (ع‌) در دامن‌ دشمن‌ سرسخت‌ بنی‌اسرائیل‌، یعنی‌ فرعون ‌پرورش‌ یافت‌.» آن‌ حضرت‌ به‌ جهت‌ مخالفت‌هایی‌ که‌ با عقاید فرعون‌نمود، جان‌ خویش‌ را در خطر دید و برای‌ حفظ‌ جان‌ خود و فرار از خشم‌ فرعون‌ و فرعونیان‌ از مصر خارج‌ شد و به‌ «مدین‌» وطن‌ حضرت‌ شعیب‌ (ع‌) پناه‌ برد. او پس‌ از هشت‌ یا ده‌ سالی‌ که‌ در خدمت‌ حضرت‌ شعیب‌ (ع‌) بود، مدین‌ را به‌ قصد زادگاه‌ خودش‌ (مصر) ترک‌ کرد و در بین‌ راه‌ مدین‌ و مصر، به ‌پیامبری‌ مبعوث‌ و برای‌ دعوت‌ فرعون‌، با همرامی‌ برادرش‌ هارون‌ به‌ سوی‌ مصر رهسپار شد.حضرت‌ موسی‌ (ع‌) یکی‌ از پیامبران‌ «اولوالعزم‌» و صاحب‌ شریعت‌ مستقل‌می‌باشد که‌ در زمان‌ سلطنت‌ یکی‌ از فراعنه ی‌ مصر به‌ نام‌ «مفتاح، فرزند رامسس‌ دوّم‌، در حدود 1350 قبل میلاد مسیح‌ به‌ پیامبری‌ مبعوث‌ گردید. داستان ‌بعثت‌ حضرت‌ موسی‌ (ع‌) و کیفیت‌ تبلیغ‌ و چگونگی‌ دعوت‌ آن‌ حضرت‌، از پرماجراترین‌ حوادثی‌ است‌ که‌ در تاریخ‌ بشریت‌ به‌ وقوع‌ پیوسته‌ و قرآن‌ کریم ‌نیز در سوره‌های‌ متعدد، در ضمن‌ آیات‌ فراوانی‌، از چگونی‌ برخورد حضرت‌ موسی با فرعون‌ و درگیری‌های‌ او با امتش‌، یعنی‌ بنی‌اسرائیل‌، سخن‌ گفته ‌است‌.تورات‌ (کتاب‌ حضرت‌ موسی‌) در سفر خروج‌، باب‌ سوّم‌، عدد 13، ابتدای‌ بعثت‌ موسی‌ (ع‌) را چنین‌ به‌ تصویر می‌کشد. موسی‌ به‌ خدا گفت‌:اینک‌ من‌ می‌روم‌ نزد بنی‌اسرائیل‌ و چون‌ به‌ ایشان‌ بگویم‌، خدای‌ پدران‌ شما، مرا به‌ سوی‌ شما گسیل‌ داشته‌ است‌، پس‌ اگر از من ‌پرسیدند که‌ نام‌ او چیست‌، من‌ در جواب‌ ایشان‌ چه‌ بگویم‌؟ خدا به ‌موسی‌ گفت‌ «آهیة‌ الذی‌ آهیة‌» هستم‌ آنکه‌ هستم‌، تو به‌ بنی‌اسرائیل‌ بگو «آهیة‌» مرا به‌ نزد شما فرستاده‌ است‌. دوباره‌ خدا به‌ موسی‌ گفت‌: به‌ بنی‌اسرائیل‌ چنین‌ بگو: یَهُوَه‌، خدای‌ پدران‌ شما، خدای‌ ابراهیم‌ و خدای‌ اسحاق و خدای‌ یعقوب‌، مرا به‌ سوی‌ شما فرستاده‌ است‌؛ این‌نام‌ من‌ است‌ تا ابد و همین‌ است‌ یادگار من‌ نسلی بعد از نسل.مسلم‌ این‌ است‌ که‌ دعوت‌ حضرت‌ موسی‌ (ع‌) به‌ سوی‌ توحید و یکتاپرستی‌ بوده‌ است‌. او علاوه‌ بر توحید، مردم‌ را از ستمکاری‌ منع‌ و در مقابل‌ ظلم‌ و بیدادگری‌، آن‌ها را بسیج‌ می‌نموده‌ است‌. خدایی‌ که‌ حضرت‌ موسی، مردم‌ را به‌ آن‌ دعوت‌ می‌کرده‌، خدایی‌ واحد و این‌ دعوت‌ برای‌ عموم‌ جهانیان‌ بوده‌ است‌ و هرگز خدای‌ اختصاصی‌ که‌ تنها طرفدار یهود باشد، مدنظر آن‌ حضرت‌ نبوده‌؛ امّا ملّت‌ یهود طبق‌ برداشتی‌ که‌ از تورات ‌فعلی‌ و مخصوصاً از کتاب‌ «تلمود» می‌نمایند، خودشان‌ را بهترین‌ نژادها و عزیزترین‌ امّت‌ها نزد خدا می‌دانند و خدا را تنها به‌ خودشان‌ اختصاص‌داده‌ و او را تنها، حامی‌ یهود قلمداد می‌کنند.یهودی‌ها معتقدند: دنیا و آنچه‌ در آن‌ می‌باشد و حتی‌ افراد بشر، همه‌ برای بنی‌اسرائیل‌ و به‌ خاطر آن‌ها آفریده‌ شده‌ است‌. یهودی‌ها روی‌ این‌ پندار، به خودشان‌ حق‌ می‌دهند تا به‌ هر نحوی‌ که‌ بتوانند از همه‌ ی مواهب‌ آفرینش‌ بهره‌گیری‌ نموده‌ و حتی‌، انسان‌ها را نیز به‌ استخدام‌ خودشان‌ درآورند. ملّت‌ یهود معتقد است‌ که‌ از نژاد برتر آفریده‌ شده‌ و آسمانی‌منش‌ می‌باشد. این ‌است‌ که‌ این‌ ملّت‌ در جمع‌آوری‌ ثروت‌، بسیار حریص‌ هستند و همیشه‌ در صدد بسط‌ نفوذ خود بوده‌ و خواهان‌ تصرف‌ جمیع‌ کشورهای‌ دنیا می‌باشند.حضرت‌ موسی‌ (ع‌) رسالت‌ یافت‌ تا فرعون‌ و فرعونیان‌ را از گمراهی‌ نجات‌ دهد. خداوند به‌ وی‌ قدرت‌ داد تا در مسابقه‌ای‌ که‌ فرعون‌ با جمع‌ کردن‌ جادوگران‌ و ساحران‌ برای‌ مقابله‌ با حضرت‌ موسی‌ (ع‌) ترتیب‌ داده‌ بود، با اژدها شدن‌ عصای‌ آن‌ حضرت‌ و بلعیدن‌ مارها و آلات‌ و ادوات‌ ساحران‌، پیروز گردد و تعداد کثیری‌ به‌ او ایمان‌ بیاورند. فرعون‌ با شکست‌ در مقابل ‌حضرت‌ موسی‌ (ع‌) در زمینه‌های‌ مختلف‌، برای‌ حفظ‌ تخت‌ و تاج‌ خود، تصمیم ‌به‌ نابودی‌ او گرفت‌ و لذا با لشکر خود به‌ تعقیب‌ آن‌ حضرت‌ که‌ به‌ سمت‌ رود نیل‌، عزیمت‌ نموده‌ بود پرداخت‌؛ امّا قبل‌ از رسیدن‌ لشکر فرعون‌ به ‌اردوگاه‌ آن‌ حضرت‌، به‌ امر خدا، حضرت‌ موسی‌ و یارانش‌ از رود نیل‌ گذشتند و با وارد شدن‌ فرعون‌ و لشکریان‌ به‌ رود نیل‌، همه ی‌ آنها به‌ هلاکت‌ رسیدند.«حضرت‌ موسی‌ و یارانش‌ با عبور از رود نیل‌ وارد صحرای‌ سینا شدند. در همین‌ ایام‌ «یَهُوَه‌» خدای‌ بنی‌اسرائیل‌، موسی را به‌ بالای‌ کوه‌ طور فرا خواند و اصول‌ دین‌ یهود را به‌ وی‌ وحی‌ فرمود.» «چنانچه‌ در تورات‌ آمده‌ است‌، موسی‌ آن‌ احکام‌ را برد و بر لوح‌ سنگی‌ نوشت‌ و برای‌ مژده‌ نزد بنی‌اسرائیل‌ آورد که‌ از جمله آن‌ احکام‌، به‌ شرح‌ زیر می‌باشد:»1 ـ مَن‌ «یَهُوَه‌» خدای‌ تو هستم‌ و جز من‌، تو خدای‌ دیگری‌ نخواهی ‌داشت‌.2 ـ تو نباید نام‌ مرا به‌ باطل‌ ببری‌، زیرا مرتکب‌ گناه‌ خواهی‌ شد.3 ـ روز «شباط‌» (شنبه‌) را برای‌ روز قربانی‌ و تقدیس‌ قرار بده‌، شش‌ روز کار کن‌، ولی‌ روز هفتم‌ روز استراحت‌ و وقف‌ خدای‌ تو است‌.4 ـ به‌ پدر و مادر خود احترام‌ کن‌، تا عمری‌ دراز در روی‌ زمین‌ داشته ‌باشی‌.5 ـ قتل‌، زنا و دزدی‌ مکن‌.6 ـ علیه‌ همسایه‌ خود شهادت‌ دروغ‌ مده‌.7 ـ به‌ اموال‌ و ناموس‌ همسایه‌ طمع‌ نورزید.9 ـ به‌ بت‌ سجده‌ نکنید.حضرت‌ موسی (ع‌) چهل‌ سال‌ با قوم‌ خود در صحرای‌ سینا که‌ آن‌ را «تیه‌» گفته‌اند، سرگردان‌ بود و در این‌ مدّت‌ از دست‌ قوم‌ بنی‌اسرائیل‌ رنج‌ها کشید. بنی‌اسرائیل‌ با بهانه‌های‌ گوناگون‌ آن حضرت را مورد آزار و اذیّت‌ قرار دادند. از جمله‌، وقتی‌ که‌ موسی‌ (ع‌) برای‌ مناجات‌ به‌ کوه‌ طور رفت‌ و هارون‌ را جانشین‌ خود قرار داد، بنی‌اسرائیل‌ از زیورآلات‌ زنان‌، گوساله‌ای‌ زرّین‌ ساخته‌ و به‌ عبادت‌ آن‌ پرداختند. چون‌ این‌کار به‌ دست‌ شخصی به



خرید و دانلود مقاله درمورد... تاریخچه یهود


تحقیق در مورد نقش یهود در دوران ظهور 17 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 17 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

نقش یهود در دوران ظهور-1

از آیات قرآن اینگونه برداشت می شود که تاریخ یهودیان بعد از حضرت موسى تا پایان زندگانى‏شان در ایجاد فتنه و فساد در جامعه خلاصه مى‏شود، تا آنگاه که مجازاتشان فرا رسد و خداوند افرادى را برانگیزد که به سهولت بر آنان چیره شوند.

اگر به‏جز آیات نخستین سوره «بنى اسرائیل»، پیرامون نقش یهودیان در آخر الزمان و عصر ظهور حضرت مهدى(ع)، چیز دیگرى هم در اختیار نداشتیم، همان کافى بود؛ زیرا این آیات در عین کوتاهى، آیات وحى الهى و بسیار رسا و گویا هستند که خلاصه‏اى از تاریخ را بیان کرده و به شکل معجزه آسا و با دقت تمام، آینده را روشن ساخته است. در حالى که علاوه بر این آیه‏ها و آیات دیگر، روایات بسیارى وجود دارد که بعضى مربوط به تفسیر آیات، و برخى دیگر پیرامون وضع یهودیان در عصر ظهور و انقلاب حضرت مهدى(ع) است، که پس از تفسیر آیات به بیان آنها نیز خواهیم پرداخت. وعده الهى نسبت به نابودى یهودیان خداوند در سوره بنى اسرائیل آیات 4 تا 8 مى‏فرماید: وقضینا إلى بنى‏اسرائیل فی الکتاب لتفسدنّ فى الأرض مرّتین ولتعلنّ علوّاً کبیراً. ما در تورات به بنى اسرائیل حکم قطعى کردیم که شما در زمین دو بار فساد خواهید کرد و برترى طلبى و طغیان بزرگى خواهید نمود. یعنى ما در توراتى که بر آنان فرستادیم حکم قطعى کردیم که شما به‏زودى از راه راست منحرف شده و دو بار در جامعه فساد و تبهکارى مى‏کنید، همچنانکه به‏زودى بر دیگران برترى‏جویى و طغیان بزرگى خواهید نمود. فإذا جاء وعد أولاهما بعثنا علیکم عباداً لنا أولى بأس شدید... . چون وقت مجازات شما بر نخستین فساد و تبهکاریتان رسید، بندگانى که منسوب به ما هستند به سویتان مى‏فرستیم، بندگانى با صلابت و سرسخت که بر سرتان فرود آیند. فجاسوا خلال الدیار وکان وعداً مفعولاً. که در میان خانه‏ها به جست‏وجوى [شما] بپردازند و این وعده‏اى قطعى و انجام شدنى است. این جمله کنایه از سهولت فتح نخستین فلسطین به دست مسلمانان است، که سپاه مسلمانان به جست‏وجوى خانه به خانه بقایاى دشمنان یهودى خود مى‏پردازند و این وعده‏اى، قطعى است. ثم رددنا لکم الکرّة علیهم وأمددناکم بأموال وبنین وجعلناکم أکثر نفیراً. سپس شما را بر مسلمانانى که علیه شما برانگیختیم، پیروز گردانیم و به شما ثروتها و فرزندانى عطا کنیم و از یاوران بیشترى برخوردار نماییم تا به کمک شما علیه آنان بستیزند. إن أحسنتم أحسنتم لأنفسکم وإن أسأتم فلها... . اگر خوبى کردید، خوبى به خود نموده‏اید و اگر بدى کردید به خود بدى کرده‏اید... . و آنگاه وضع شما مدتى بدین گونه ادامه پیدا مى‏کند و چنانچه توبه نموده و به‏واسطه نعمتهایى که از ثروتها و اولاد به شما بخشیدیم، نیک عمل نمودید به سود خودتان بوده و اگر به بدى و طغیان و خود بزرگ‏بینى پرداختید فرجام بد آن، مربوط به خودتان خواهد بود. فإذا جاء وعد الاخرة لیسؤوا وجوهکم ولیدخلوا المسجد کما دخلوه أول مرة ولیتبّروا ما علواً تتبیراً. و چون وعده [کیفر طغیان] بار دوم فرا رسد، [مخالفانتان] چهره‏هاى شما را غمبار و سیاه گردانند و وارد مسجد [الاقصى] گردند همانگونه که نخستین بار داخل شدند و بر آنچه دست یافتند به کلى نابود کنند. اما شما در آینده نه تنها عمل نیک انجام نمى‏دهید بلکه به اعمال بد دست مى‏زنند، ما شما را مهلت مى‏دهیم تا روزى که وقت مجازات و کیفر شما بر دومین فسادتان فرا رسد، آنگاه بندگانى از سوى خراسان را که به مراتب سخت‏تر از مرحله اول رفتار مى‏نمایند، بر شما مسط مى‏کنیم تا آنچه را از آن بیمناک و گریزانید بر شما تحمیل کنند و چهره‏هایتان را غمبار و افسرده سازند. و فاتحانه وارد مسجد الاقصى گردند، همانطور که در زمان تعقیب خانه به خانه شما در مرحله اول، وارد گردیده و برترى‏جویى و فسادگرایى شما را به نابودى کشاندند. عسى ربّکم أن یرحمکم وإن عدتم عدنا وجعلنا جهنّم للکافرین حصیراً. [اگر توبه کنید] امید است که پروردگارتان بر شما ترحم کند و اگر [به فساد] بازگردید ما نیز [به کیفر شما] باز مى‏گردیم و جهنم را براى کافران زندانى تنگ قرار دادیم. شاید پروردگارتان شما را بعد از دومین کیفر با هدایت خویش مورد رحمت قرار دهند و چنانچه بعد از آن دوباره به انحراف و فساد روى آوردید، ما نیز مجازات شما را آغاز مى‏کنیم و شما را در تنگناى دنیوى قرار داده و در آخرت دوزخ را زندان و حصار شما خواهیم ساخت. نخستین نتیجه‏اى که از این آیات قرآن گرفته مى‏شود آن است که تاریخ یهودیان بعد از حضرت موسى تا پایان زندگانى‏شان در ایجاد فتنه و فساد در جامعه خلاصه مى‏شود، تا آنگاه که مجازاتشان فرا رسد و خداوند افرادى را برانگیزد که به سهولت بر آنان چیره شوند. سپس خداوند بنا بر حکمت و مصلحت خود، یهودیان را بر آنان پیروز گرداند، و به آنها مال و اولاد فراوان دهد و یارى‏کنندگان آنها را در دنیا افزایش دهد. اما یهودیان نه تنها از این اموال و یاران استفاده نمى‏کنند بلکه براى بار دوم در روى زمین به فساد و فتنه روى مى‏آورند، البته این بار علاوه بر فساد، گرفتار خوى تکبر و برترى‏طلبى شده و خویش را بسیار بهتر و برتر از سایر مردم مى‏پندارند.



خرید و دانلود تحقیق در مورد نقش یهود در دوران ظهور 17 ص