واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درباره حکومت های یک حزبی 35 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 42

 

حکومت های یک حزبی

امام خمینی و تحزب

چکیده

امام خمینی به عنوان مرجعی بزرگ و رهبر انقلاب اسلامی ایران و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی در ایران با پدیده تحزب و احزاب سیاسی دارای دیدگاه خاصی است که می‌تواند در جامعه امروز ما راهگشا باشد. دیدگاه او را می‌توان در پنج مرحله مورد بررسی قرار داد. در اولین مرحله یعنی پیش از انقلاب اسلامی ایران امام خمینی به دلیل وابستگی احزاب سیاسی به بیگانگان یا فرمایشی و غیرآزاد بودن آنها، اصولاً آنها را عامل پراکندگی در جامعه و نفوذ بیگانگان یا وابسته به رژیم می‌دید. از همین روی بطور کلی با فعالیت احزاب سیاسی و تحزب مخالفت ورزیده و فعالیت آنها را فتنه‌انگیز دانسته بود.

در مرحله دوم یعنی در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی ایران امام بر فعالیت احزاب مردمی و تأمین‌کننده منافع مردم صحه گذاشته و فعالیت آنها را ـ حتی احزاب غیراسلامی و نامسلمان را ـ آزاد اعلام نمودند، اما این آزادی را مشروط به مضر نبودن فعالیت آنها برای اسلام و مصالح عمومی دانسته‌اند.

مرحله سوم رویکرد امام خمینی به احزاب سیاسی، سالهای نخستین بعد از انقلاب را دربرمی‌گیرد. در این مقطع، امام که پراکندگیهای ناشی از فعالیت گروهها و احزاب سیاسی را می‌دید، بر بقای انقلاب و استمرار نظام نوپای اسلامی بیمناک شد و این پراکندگیها را عاملی در جهت تضعیف انقلاب می‌دانست بنابراین به طور مکرر در سخنانشان، خواستار اتحاد گروههای سیاسی در جامعه شدند ولی تذکرات امام در مورد وحدت بین گروههای سیاسی نتیجه‌بخش نبود. چهارمین مرحله از نگرش امام خمینی به فعالیت احزاب را از سال 1360 تا 1367 مورد بررسی قرار داده‌ایم؛ مقطعی که در ابتدای آن، سازمان مجاهدین خلق (منافقین) دست به اقدام مسلحانه علیه نظام نوپای اسلامی زده بود؛ در این مقطع امام نظر چندان مثبتی به فعالیت احزاب نداشت و حتی احزاب اسلامی که بوسیلة یاران امام نیز تأسیس شده بودند ـ نظیر حزب جمهوری اسلامی ـ منحل شدند.

پنجمین و آخرین بخش این پژوهش به رویکرد امام خمینی نسبت به حزب و پدیدة تحزب بعد از سال 1367 می‌پردازد که در این زمان، با پایان یافتن جنگ و تثبیت نظام، فضا برای فعالیت احزاب بیشتر مهیا شد بطوری که امام با انشعاب در جامعة روحانیت مبارز و تشکیل مجمع روحانیون موافقت کرد.

واژه‌های کلیدی: امام خمینی، حزب، تحزب، احزاب سیاسی

دیباچه

امروزه بررسی دیدگاه امام خمینی در مورد پدیده‌های سیاسی ـ اجتماعی در حال حاضر در نظام جمهوری اسلامی به شدت پراهمیت و حیاتی است، چرا که امام خمینی با عنوان رهبر انقلاب، بیشترین نقش را در پیروزی انقلاب داشته‌اند؛ در عین حال ایشان به عنوان بنیانگذار نظام سیاسی جدید نیز مسیر و اهداف کلی این نظام سیاسی را تعیین کرده‌اند. از طرفی دیگر حاکمان نظام جمهوری اسلامی، در سیاست‌ورزی و کشورداری همیشه خود را تالی و پیرو خط امام خمینی می‌دانند؛ با این حال وقتی به عملکرد‌های متفاوت و یا احیاناً متعارض آنان در برخورد با پدیده‌های اجتماعی و سیاسی برمی‌خوریم، برایمان این پرسش پیش می‌آید که براستی کدامین دیدگاه با آرا و نظرات امام خمینی انطباق دارد؛ و البته آشکار است که بهترین راه تشخیص راه امام، مراجعه به گفته‌ها و نظریات خود ایشان از طریق مراجعه به آثار ایشان است تا به این وسیله، سره از ناسره تشخیص داده شود، چرا که گفته‌ها و دیدگاه‌های امام، مسیری را برای حرکت منطبق با رویکرد ایشان فرا راه ما روشن می‌کند. البته در این میان توجه به یک اصل اساسی نباید مورد غفلت قرار گیرد و آنهم اینکه در پژوهشهایی که در حوزة علوم انسانی صورت می‌گیرد، قطعیت در نتایج و دستاوردهای آن تا حدودی بعید به نظر می‌رسد. رویکرد امام خمینی نسبت به احزاب در شرایط متفاوت و مقاطع تاریخی متفاوت، تغییراتی داشته است. آنچه باید همواره در نظر داشت این است که روند موضع‌گیریها و سخنان امام خمینی بیانگر این است که رویکرد امام در مورد احزاب فرمایشی رژیم پهلوی قاعدتاً متفاوت از رویکرد ایشان به احزابی نظیر حزب جمهوری اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی باشد بنابراین با توجه ویژه به این امر باید در مورد دیدگاه امام خمینی نسبت به پدیده‌های سیاسی ـ اجتماعی خصوصاً احزاب سیاسی، اظهارنظر کرد.

در ابتدا لازم است تا تعریف و تاریخچة مختصری از حزب و روند تشکیل اولین احزاب آورده شود، آنگاه به بررسی موضوع اصلی پژوهش بپردازیم.

تعریف حزب و روند تشکیل اولین احزاب

فرایند سیاست دارای اجزای متعددی است که حزب نیز از آن دسته است. در بیان مفهوم حزب، تعاریف گوناگونی، از منظرهای متفاوتی بیان شده است.

به عقیدة گِتِل حزب سیاسی مرکب از گروهی از شهروندان کم و بیش سازمان یافته است که به عنوان یک واحد سیاسی عمل می‌کند و با استفاده از حق رأی خود می‌خواهد بر حکومت تسلط پیدا کند و سیاستهای عمومی خود را عملی سازد. [عالم، 1375: 363]

از نظر لیکاک، «حزب سیاسی گروه کم و بیش سازمان یافتة شهروندانی است که به عنوان یک واحد سیاسی با هم عمل می‌کنند، در مسائل عمومی عقاید مشترکی دارند و با استفاده از اختیار دادن رأی در راستای هدفی مشترک می‌کوشند بر حکومت تسلط یابند.» [همان]

می‌توان اجرای یک حزب سیاسی را به شرح زیر مشخص کرد:

1ـ توافق نظر معین درباره‌ی اصول بنیادی میان افراد تشکیل‌دهندة حزب

2ـ سازمان یافتگی و داشتن تشکیلات



خرید و دانلود تحقیق درباره  حکومت های یک حزبی 35 ص


تحقیق در مورد درون یک دوربین دیجیتال 14 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 15 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

درون یک دوربین دیجیتال

اشاره: بدون شک تا به‌حال مقالات زیادی در رابطه با دوربین‌های دیجیتالی خوانده‌اید. مقالاتی که بسیار جامع و یا بسیار مختصر نوشته شده‌اند و یا حتی به کالبد شکافی همه و یا یکی از اجزای دوربین‌های دیجیتالی پرداخته‌اند. گاهی نیز دوربین‌ها با هم مقایسه شده‌اند. و ممکن است تصور کنید دیگر چیزی در مورد دوربین‌های دیجیتال وجود ندارد که نیاز به بررسی و یا اهمیت دوباره‌خوانی داشته باشد. اما در این مقاله ما قصد داریم ضمن آشنا کردن شما با نحوه کارکرد دوربین‌های دیجیتالی، نحوه عکاسی کردن با این دوربین‌ها را نیز بیان کنیم. لطفاً ادامه مقاله را بخوانید.

درآمدبگذارید این‌طور شروع کنیم: شما می‌خواهید یک عکس خانوادگی بگیرید و آن را برای یکی از دوستانتان که در کشور دیگری زندگی می‌کند ایمیل کنید. برای این‌کار شما مجبورید عکس‌تان را به گونه‌ای تهیه کنید که از نظر کامپیوتر قابل تشخیص باشد. مطمئنا انتظار ندارید عکس‌تان را جلوی مانیتور کامپیوتر بگیرید تا آن را ببیند و برای دوستتان تعریف کند! (این مطلب را در صفحه نوستالژی شماره‌ قبل خوانده‌اید!)

 

35mm Full-Frame 11.1-Megapixel CMOS Sensor

بیت‌ها و بایت‌ها همان زبان مخصوص کامپیوتر هستند. هر عکس دیجیتالی عملا زنجیره‌ای از صفر و یک محسوب می‌شود که نقاط رنگی تشکیل دهنده عکس‌ها (پیکسل‌های رنگی) توسط آن‌ها برای کامپیوتر تعریف می‌شوند. همه فرمت‌های خاص عکس، در حقیقت اشکال گوناگون تعریف این نقاط رنگی توسط کامپیوتر به حساب می‌آیند. برای این‌که یک عکس به این فرمت‌ها تبدیل شود دو‌راه وجود دارد. شما می‌توانید به‌وسیله‌ یکی از همان دوربین‌های قدیمی نگاتیوی یک عکس بگیرید.  نگاتیو را به طریقه‌ شیمیایی ظاهر کنید. آن را روی یک کاغذ عکاسی چاپ کنید و سپس توسط یک اسکنر آن را به یک عکس دیجیتالی تبدیل کنید. هرچند که استفاده از یک اسکنر نگاتیوی جدید می‌تواند مرحله‌ چاپ عکس بر روی کاغذ را حذف کرده و عمل تبدیل را مستقیماً از روی نگاتیو انجام دهد، اما مبنای کار باز هم بر دریافت الگوی نوری بازتابش شده و ضبط مقدار ارزش پیکسلی آن‌ها استوار است.اما راه دوم این است که مستقیماً نور بازتابش شده از موضوع را دریافت کرده و مقدار ارزش پیکسلی آن‌ها را بلافاصله و بدون هیچ واسطه‌ای ذخیره کنید و یا به زبان ساده‌تر از یک دوربین دیجیتال استفاده کنید.اما اصلی‌ترین تفاوت کار بین دوربین‌های دیجیتالی و آنالوگ در همین نکته نهفته است. مثل تمام دوربین‌های آنالوگ قدیمی، دوربین‌های دیجیتالی نیز دارای تعدادی لنز‌ هستند که می‌توانند نور دریافتی از سوژه را به منظور ایجاد یک تصویر متمرکز کنند. اما به جای این‌که نور متمرکز شده روی یک قطعه نگاتیو حساس به نور متمرکز گردد، روی قطعه‌ای نیمه هادی تابیده می‌شود که قابلیت ضبط الکترونیکی نور را داراست. در مرحله‌ بعدی کامپیوتر با تفکیک اطلاعات الکترونیکی دریافتی از این پروسه به داده‌های دیجیتالی، تصاویر را با فرمت‌های گوناگون ذخیره می‌کند. همه‌ قابلیت‌های هیجان‌انگیز دوربین‌های دیجیتالی از همین قابلیت عملکرد مستقیم ناشی می‌شود.حالا‌ می‌خواهیم ببینیم دوربین‌ها دقیقا چه کاری انجام می‌دهند.

دوربینی بدون فیلم تفاوت کلیدی بین یک دوربین دیجیتال و یک دوربین نگاتیوی آنالوگ این است که دوربین‌های دیجیتالی فیلم ندارند و در عوض سنسوری دارند که می‌تواند تابش نور را به بار الکتریکی تبدیل کند. سنسورهای دیجیتالی اغلب دارای ابعاد بسیار کوچکتری نسبت به نگاتیو‌های 35میلی‌مترهستند. البته اندازه‌های بزرگ‌تری هم ساخته شده‌اند. مثلا‌ً در دوربین CANON EOS -1Ds نوعی حسگر به کار رفته است که42 x 63 mm  می‌باشد و وضوحی برابر1/11مگاپیکسل دارد.

 

سنسور تصویری به کار رفته در اغلب دوربین‌های دیجیتالی موجود از نوع ‌Charge Coupled Device)CCD) می‌باشد. البته برخی دوربین‌های ساده‌تر از نوع دوم سنسور‌ها یعنی تکنولوژی Complementary Metal Oxide Semiconductor)CMOS) نیز استفاده می‌کنند. علیرغم بهبود‌هایی که در سنسور‌های CMOS حاصل شده و احتمالاً می‌تواند در آینده بیشتر مورد استقبال عموم قرار گیرد اما بعید به نظر می‌رسد بتواند به طور کلی در دوربین‌های حرفه‌ای‌تر جانشین سنسور‌های CCD شود. در طول این مقاله ما بیشتر روی فناوری CCD تمرکز می‌کنیم. البته برای سادگی کار می‌توانید هر دوی آن‌ها را یکسان فرض کنید. زیرا این دو، از نظر ماهیت عملا یکسان هستند تنها از لحاظ استفاده از نور دریافتی متفاوت از یکدیگر عمل می‌کنند. بنابراین بیشتر چیزهایی که درباره ‌CCD‌ها یاد می‌گیریم قابل تعمیم به CMOS‌ها نیز هستند.سنسور‌های نوری مجموعه‌ای متشکل از هزاران ردیف بسیار کوچک از دیود‌های حساس به نور هستند که می‌توانند فوتون‌های نور را به بار الکتریکی تبدیل کنند. این دیود‌های یک‌سویه را Photosite می‌نامند. هر فوتوسایت به تابش نور حساس است و مسلماً هرچه نور تابیده‌ شده بر آن شدت بیشتری داشته باشد، بار الکتریکی بیشتری در آن انباشته خواهد شد.در حسگر‌های CCD این بار الکتریکی انباشته شده در هر فوتوسایت به صورت تک به تک و ردیف به ردیف خوانده می‌شود و اصولاً تشخیص مقدار یک بار الکتریکی وابسته به مکان آن در میان دیگر فوتوسایت‌ها می‌باشد. ضمن این‌که قبل از آن‌که سنسور نوری بتواند آماده‌ عکسبرداری شود لازم است که تمام اطلاعات مربوط به عکس قبلی از روی آن به طور کامل خوانده و حذف شود. اما در سنسور‌های CMOS، هر یک از عناصر حساس به نور دارای یک آدرس طولی و عرضی مشخص است و می‌تواند به طور منفرد توسط محور‌های X و Y آدرس‌دهی و خوانده شود. مطلب کمی پیچیده شد؟ بهتر است کمی بیشتر درباره‌ آن بحث کنیم.

CMOS در مقابل CCD   دقیقا از مرحله‌ای که فوتون‌های نور توسط فوتوسایت‌ها به الکترون تبدیل می‌شوند، تفاوت بین دو نوع حسگر اصلی آشکار می‌شود. مسلماً مرحله‌ بعدی عبارت است از خواندن مقادیر بار انباشته شده در هر سلول و تشخیص یکسل رنگی مربوط به آن. در سنسور‌های CCD بار الکتریکی شارژ شده از یک گوشه‌ سنسور خوانده شده و ردیف به ردیف جلو می‌رود و به طور همزمان یک مبدل آنالوگ به دیجیتال متناوب با تمام مقادیر دریافتی از پیکسل‌ها را به مقادیر دیجیتالی تبدیل می‌کند. اما CMOSها دارای چندین ترانزیستور مختلف در سر راه داده‌ها هستند که با تقویت و جابه‌جا کردن بار‌های الکتریکی توسط سیم‌های متصل به آن‌ها، مقادیر را جداگانه و تک به تک به پردازشگر ارسال می‌کنند. هرچند که انعطاف‌پذیری این شیوه به مراتب بالاتر از روش سطر به سطر است و می‌تواند برای کاربرد‌هایی مثل فوکوس خودکار و اندازه‌گیری نور مفید واقع شود. اما عملا سیگنال دریافتی ازCCDها شفاف‌تر می‌باشد. CCDها برای ایجاد قابلیت ارسال بار بدون اعوجاج و تحریف، از یک پروسه‌ صنعتی خاص استفاده می‌کنند و این پروسه روشی را ارایه می‌دهد که موجب خلق تصاویری بسیار شفاف می‌شود. اصلی‌ترین تفاوت‌های بین سنسورهای CMOS و CCD را می‌توان به این شکل فهرست کرد:‌ ● سنسور‌های CCD  همانطور که در بالا گفته شد تصاویری با کیفیت بالاتر و اختلال کمتری به‌وجود می‌آورند. اما به طور تجربی ثابت شده که سنسور‌های CMOS  برای ایجاد نویز و اختلال بسیار مستعد‌ترند.● از آنجا که هر پیکسل در سنسور‌های CMOS  دارای چندین ترانزیستور مرتبط است که در کنار آن‌ها قرار می‌گیرد، حساسیت این سنسور‌ها به نور پایین‌تر می‌آید. چرا که بسیاری از فوتون‌های نور به جای این‌که با سطح دیودهای نوری برخورد کنند با این ترانزیستورها برخورد کرده و به هدر می‌روند.● سنسور‌های CCD  به مصرف توان بالا معروفند. این سنسور‌ها در مقایسه با سنسورهای CMOS تقریبا 100 مرتبه بیشتر از باتری استفاده می‌کنند.CCD ها به علت تولید بالاتر، بسیار بیشتر ازCMOS  ها مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته‌اند و مسلما روش‌های تولید اقتصادی‌تر و با کیفیت‌تری برای آن‌ها ابداع شده است. به همین دلیل می‌توان مشاهده کرد که اغلب دوربین‌های با کیفیت و مارک‌های معتبر جهان از این سنسور بهره می‌برند.● از آن‌جا که تقویت کننده سیگنال‌های نوری در CMOS  بلافاصله بعد از هر فوتوسایت قرار دارد بنابراین این نوع حسگر‌ها می‌توانند تصاویر را دو برابر سریع‌تر نسبت بهCCD ها انتقال دهند.براساس گفته‌های بالا متوجه می‌شوید کهCCD ‌ها بیشترین استفاده را در دوربین‌هایی دارند که بیشتر بر کیفیت بالاتر تصویر، مقدار بیشتر پیکسل‌های تصویر و حساسیت به نور بالا‌تر تأکید دارند. اما در عوض سنسور‌هایCMOS  دارای قیمت کمتر هستند و بیشتر در دوربین‌هایی به کار می‌روند که از نظر اقتصادی به صرفه بوده و دارای منبع انرژی محدودتری می‌باشند.

وضوح (Resolation) مقدار جرییاتی که هر دوربین می‌تواند روی یک تصویر ضبط کند، رزولوشن (وضوح) نامیده می‌شود و توسط واحد پیکسل اندازه‌گیری می‌شود. هرچه وضوح دوربین شما بالاتر باشد مقدار جزییاتی بیشتری را می‌توانید در تصویر خود بگنجانید و هرچه مقدار این جزییات در تصویر بیشتر باشد می‌توانید در هنگام چاپ اندازه آن را بزرگتر کنید بدون آن‌که تصویر شما محو یا دندانه‌‌دندانه شود. انواع وضوح‌های دوربین‌ها این‌گونه است:256x256 پیکسل: این اندازه وضوح روی دوربین‌های بسیار ارزان قیمت دیده می‌شود و بسیار ناچیز تر از آن است که برای چاپ مورد استفاده قرار گیرد. وضوح نمایشگر برخی از گوشی‌های موبایل در همین حد است و می‌توان از تصاویری با این خصوصیت برای نمایش در آن‌ها استفاده کرد. این وضوح کلاً دربردارنده‌ 65هزار پیکسل است.640x640 پیکسل: این ابعاد حداقل اندازه وضوح در دوربین‌های واقعی است و بهترین اندازه برای تصاویری است که می‌خواهید آن‌ها را روی وب قرار داده و یا از طریق اینترنت برای کسی ایمیل کنید. این مقدار وضوح دربردارنده‌ 307000 پیکسل می‌باشد.1216x912 پیکسل: اگر تصمیم دارید تصاویرتان را در ابعاد معمولی عکس‌های نگاتیوی چاپ کنید این وضوح بهترین انتخاب است. چرا که اولین نوع وضوح از رده مگاپیکسل محسوب می‌شود و حدودا دارای 000/109/1 پیکسل می‌باشد.1600x1200 پیکسل: تصاویری با این مشخصات به عنوان تصاویر وضوح بالا محسوب می‌شوند و می‌توانند بدون هیچ مشکلی تا ابعاد 30x40 سانتی‌متر که بالاترین اندازه پیشنهادی عکاسان برای چاپ نگاتیوهای دوربین‌های 35  میلی‌متری می‌باشد چاپ شوند. این مقدار وضوح  دربردارنده‌ حدودا دومیلیون پیکسل رنگی می‌باشد و برای استفاده‌ خانگی بسیار مناسب است. هرچند که تا به امروز دوربین‌هایی تا وضوح 14میلیون پیکسل نیز ساخته شده است اما پیشنهاد مناسب برای کسانی که درباره‌ دوربینی مناسب برای کاربردهای خانگی سؤال می کنند یک دوربین دومگاپیکسلی می‌باشد. شما که نتیجه‌ای بهتر از نتیجه‌ دوربین‌های نگاتیوی معمولی احتیاج ندارید؟



خرید و دانلود تحقیق در مورد درون یک دوربین دیجیتال 14 ص


مقاله درباره دولت قانونمدار

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

عناصر سازنده یک دولت

دولت قانونمدار

گفتمان یا به قولی پارادایم حاکم بر حقوق اساسی جدید مسأله دولت قانونمدار Etat de droitاست . مطابق گفتمان حاکم، تمامی مقامات و نهادهای سیاسی( از جمله پارلمان) باید تابع قواعد حقوقی- بویژه قواعد حامی حقوق بنیادین- باشند. هیچ یک از مقامها و نهادهای سیاسی حق تحدید حقوق و آزادی های بنیادین را جز در چهارچوب آیین های خاص و پیچیده پیش بینی شده در قوانین ندارند..

فهرست مطالب

الف- مفاهیم و مبانی دولت قانونمدار

ب- دولت قانونمدار در حقوق اساسی ایران

الف- مفاهیم و مبانی دولت قانونمدار

گفتمان یا به قولی پارادایم حاکم بر حقوق اساسی جدید مسأله دولت قانونمدار Etat de droitاست . مطابق گفتمان حاکم، تمامی مقامات و نهادهای سیاسی( از جمله پارلمان) باید تابع قواعد حقوقی- بویژه قواعد حامی حقوق بنیادین- باشند. هیچ یک از مقامها و نهادهای سیاسی حق تحدید حقوق و آزادی های بنیادین را جز در چهارچوب آیین های خاص و پیچیده پیش بینی شده در قوانین ندارند .

اندیشه دولت قانونمدار(Rechtsstaat )اول بار توسط حقوقدانان آلمانی مطرح شد، این اندیشه برای نویسندگان آلمانی نیمه دوم قرن نوزدهم و سالهای اولیه قرن بیستم(مانند ایرینگIHERING و ژلینک JELLINEK) به معنای پشت سر نهادن دولت انتظامیEtat de police - که نماد آن قدرت اداره بود- تلقی می شد . از منظر اینها، اعمال دولت، تابع هنجارهای برین است. البته این طیف، همزمان بر این عقیده پای می فشارند که دولت خالق حقوق نیز هست، اما اصل خود محدود سازی ( Principe d’auto-limitation ) مانع از خیره سری دولت خواهد شد و اگر دولت، حرمت قواعد خویش ساخته را پاس ننهد، فی الواقع بنیاد وجودی خود را نابود ساخته است.

بنا به گفته ژاک شوالیه، یکی ازحقوقدانهای برجسته فرانسه، دولت قانونمدار همانند یک ماشین جنگی علیه دولت قانونی Etat légal ظاهر می شود. ماده شش اعلامیه حقوق بشر و شهروند 26 اوت 1789 فرانسه نماد دولت قانونی است. این ماده، مقرر می دارد: « قانون بیانگر اراده عام است. تمامی شهروندان، خواه به صورت شخصی و خواه از طریق نمایندگانشان حق مشارکت در قانونگذاری را دارند. قانون باید، چه در مقام مجازات و چه در مقام حمایت، برای همگان یکسان باشد. از نظرگاه قانون، همه شهروندان برابرند و پذیرش آنها برای مقامها، موقعیتها و مشاغل عمومی به طور برابر و بر اساس قابلیتشان صورت گرفته و تمایز دیگری جز استعداد و فضایل آنها اعمال نخواهد شد.». همانا فلسفه حاکم بر این ماده، فلسفه دولت قانونی است که نواقص آن به خوبی توسط حقوقدانهایی چون کاره دو مالبرگ نشان داده شده است.

در چهارچوب دولت قانونی، قانون، مقدس و نظارت ناپذیر بوده و حداکثر می توان به اعمال یک نظارت ساده بر فعالیتهای اداره پرداخت، این در حالی است که اعمال نهادی چون پارلمان نیز نباید مصون از نظارت بماند. به همین خاطر گفته می شود، جمهوری پنجم فرانسه دوران دولت قانونی را پشت سر گذارده و وارد دوره جدید « دولت قانونمدار» « Etat de droit »شده است.

مفهوم دولت قانونی تنها متضمن حکومت قانون بر روابط شهروندان بود، اما ظهور اندیشه دولت قانونمدار دایره حاکمیت قانون را به خود دولت نیز تسری داد . یکی از پیامدهای برجسته پارادایم دولت قانونمدار این است که اندیشه نظارت ناپذیری برخی از نهادها-بالاخص پارلمانها ونهادهای قانون گذاری- رفته رفته رنگ می بازد. درست است که پارلمانها به قول ژان ژاک روسو مظهر اراده عامند، اما دیگر نمی توان چشم و گوش بسته به تمامی اعمال آنان مهر تایید زد. قانون بعنوان نماد قدرت پارلمان تنها هنگامی می تواند ردای مشروعیت بر تن کند که در پیرابند قانون اساسی-هنجار برتر- وضع شده باشد. تشخیص میزان انطباق مصوبات مراجع قانونگذاری نیزمنطقا باید بر عهده نهادی خاص مانند شورای قانون اساسی در فرانسه یا شورای نگهبان در ایران یا دیوان عالی کشور(همانند آمریکا) یا دادگاه قانون اساسی(همانند اتریش و آلمان) باشد.

مضمون حداقلی دولت قانونمدار بر سه اندیشه استوار است :

یک- اندیشه محدودسازی قدرت : هریک از نهادهای اقتدار فقط به اعمال صلاحیتهای معین و تعریف شده خود می پردازند و اعمال این صلاحیتها نیز باید در چارچوب آیین پیش بینی شده صورت گیرد.

دو- اندیشه سلسله مراتبی بودن اعمال نهادهای قدرت : این اندیشه، متضمن نظارت بر اعمال مادون بر اساس اعمال مافوق است.

سه- حق دادخواهی و امکان دستیابی به دادرس : تمام افراد جامعه، صرف نظر از موقعیت اجتماعی و سیاسی خود، باید بتوانند، در صورت اقتضا و حتا علیه خود دولت به دادخواهی نزد یک قاضی مستقل بپردازند.

دقیقا در چهارچوب اندیشه دولت قانونمدار است که شورای قانون اساسی فرانسه در رای شماره 195-85 خود به لزوم نظارت بر اعمال پارلمان تصریح کرده و می گوید: « قانون تنها در چهارچوب احترام به قانون اساسی بیانگراراده ملی است»، یعنی برخلاف اندیشه حاکم بر دولت قانونی، درست است که قانون محصول کوشش برگزیدگان ملت است اما دیگر نمی توان، بی چون و چرا، هر قانونی را نماد اراده عمومی دانست. قانون تنها در صورتی حکایت از اراده همگانی خواهد داشت که اصول و اهداف مندرج در قانون اساسی را پاس داشته باشد.

ب- دولت قانونمدار در حقوق اساسی ایران

دولت قانونمدار دارای تعریف و عناصر سه گانه مشخصی است. یقیناً، فقدان یا تخدیش هر یک از عناصر سه گانه تحدید قدرت، سلسله مراتب و حق دسترسی تمام عیار به قاضی(حتا علیه بالاترین مقام سیاسی کشور) مانع از قانونمدار نامیدن حکومت(دولت) مورد نظر خواهد شد.

منبع : دکتر علی اکبرگرجی

یک- محدودسازی قدرت :

تفسیر اصول قانون اساسی در راستای اعطای اختیارات فرا-قانونی و فرا-قانون اساسی( یعنی اختیارات فاقد حدود ترسیم شده توسط قوانین موضوعه) به نهادها و مقامات حکومتی با شاخصه ی نخستین دولت قانونمدار یعنی تحدید قدرت با موازین وضعی ناسازگار به نظر می رسد. یادآوری این نکته، بسیار پراهمیت است که تحدید حیطه اقتدارات نهادها و مقامات حکومتی با قواعد وجدانی، اخلاقی، فلسفی، فقهی و... نمی تواند ردای قانونمداری را بر پیکر حکومت مورد نظر بپوشاند. البته، شان و منزلت برین و کیمیاگونه قواعد اخلاقی و درونی برای نگارنده، امری بدیهی است اما مراد آموزگاران دولت قانونمدار، تحدید قدرت با موازین عینی حقوق وضعی است. بنابراین تفکیک مفاهیمی چون دولت اخلاق مدار یا دولت شریعت مدار از مفهوم روشن و متعین دولت قانونمدار کاملاً ضروری است.

دو- عنصر سلسله مراتب

عنصر سلسله مراتب نیز حداقل شامل دو چهره است: سلسله مراتب سیاسی- اداری و سلسله مراتب قوانین. درباره چهره نخست نظام مبتنی بر سلسله مراتب می توان توضیحات مربوط به تحدید قدرت را هم صادق دانست. اما پیرامون سلسله مراتب قوانین باید اندکی تفصیل داد. معمولاً، در نظامهای حقوقیِ مردم سالار، قوانین به این ترتیب رده بندی می شوند: قانون اساسی، (معاهدات بین المللی) ، قوانین عادی و آیین نامه های اداری. بنابراین قانون اساسی در نظام سلسله مراتبی، هنجار برین یا قانون مادر است و دیگر قوانین و آیین نامه ها باید در چهارچوب آن تنظیم شوند. به همین ترتیب تمام آیین نامه های اداری باید در پیرابند قوانین موضوعه تدوین و تصویب شوند. حال پرسش این است که آیا چنین سلسله مراتبی در نظام هنجاری



خرید و دانلود مقاله درباره دولت قانونمدار


تحقیق درباره احادیث علم و دانش

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

خداوند انسان را آفریده و از یک طرف به او توانایی تعقّل واندیشیدن را داده و از طرف دیگر انگیزه ها و اسباب خواسته های نفسانی و حیوانی را در اختیارش قرار داده است. وبه همین خاطر دو نیروی درونی عقلانی و خیر خواهی، نفسانی و شرارت، هر یک او را به طرف خویش می کشانند. ودر همین ارتباط است که اسلام به نقش و منزلت علم در جهت تقویت جنبۀ عقلانی وخیرخواهی انسان اشاره نموده ومی فرماید:(تنها آگاهان و دانشمندانند که براستی از خداوند می ترسند ) -«فاطر:28» بدین معنی که تنها عالمان و آگاهانی که به مقام و منزلت خداوند آگاهی راستینی دارند، هراس ( انحراف از دین او را) در دل دارند. زیرا آگاهی حقیقی خشیّت را در پی دارد.قرآن در حرمت نهادن به علم و علما و بلندی بخشیدن منزلت صاحبان علم و اندیشه پیشگام و پرچمدار همۀ کتابهای ادیان آسمانی است.همچنین خداوند متعال در جای دیگر می فرماید: (بگو: آیا آنهایی که می دانند و آنهایی که نمی دانند مساویند؟ این تنها اندیشمندانند که متذکر می شوند) «زمر:9»اسلام رفتن به دنبال کسب علم ودانش را یکی از واجبات به شمار می آورد، و اوّلین آیاتی از قرآن که نازل شده اند با «خواندن و قلم و علم» آغاز شده است.احادیث نبوی همۀ آیات قرآنی را که به جایگاه علم و منزلت علما مربوط می شود مورد تأکید قرار میدهند. از رسول خداصلی الله علیه وسلم روایت شده است: ( چنانچه خداوند به کسی ارادۀ خیر داشته باشد او را در دین آگاه می سازد.) «رواه البخاری و مسلم»(1037)و از ابوهریره روایت شده است که: (هرگاه عمر انسان خاتمه پیدا نماید، کار وعمل او بجز در سه مورد پایان می پذیرد: یکی صدقه واحسانی که ادامه پیدا کند ، دوم : علمی که مورد استفاده قرار بگیرد، سوم: فرزند پاک وپرهیزگاری که برای او دعای خیر بنماید).« رواه مسلم»(1631)یکی از ویژگیهای علم و دانش دوام و ماندگاری منافع آن است. و اجر و پاداش آن هم حتی پس از مرگ برای انسان همچنان ادامه پیدا خواهد نمود. حافظ المنذری می گوید: ( کسی که علم سودمندی را به دیگری می آموزد و نسخه برداری می نماید پاداش خود و پاداش همه کسانی که آن را می آموزند یا نسخه برداری می کنند و آنهایی که به آن پس ازاو عمل می کنند، تا زمانی که آن علم باقی می ماند و به آن عمل می شود، پاداش نویسنده و نقل کنندۀ آن باقی خواهد ماند. همچنین کسانی که چیزهای غیرمفید را می نگارند و به طرق مختلف آن را در اختیار مردم قرار می دهند، گناه آن و گناه کسانی که آن را می خوانند ونسخه برداری می کنند و پس از او به آن عمل می نمایند، تا زمانی که آن دانش و وسیله زیانبار و عمل به آن وجود داشته باشد، ادامه پیدا خواهد کرد). « المنتقی من الترغیب والترهیب ج1 ص125».اما منزلت وجایگاه علم در نزد بزرگان اسلام به اینگونه بیان شده که حضرت علی رضی الله عنه خطاب به کمیل بن زیاد می فرماید:(ای کمیل! بدان که: علم نگهبان توست و تو نگبهان مال و ثروت، علم حاکم و داور است و دارایی محکوم و مورد قضاوت قرار می گیرد، خرج و هزینه نمودن از مقدار ثروت می کاهد، اما انفاق و دادن علم به دیگران آن را بیشتر و خالص تر می گرداند).امام ابن القیم جوزیه این سخنان سنجیدۀ حضرت علی کرّم الله وجهه را که در واقع گلی بر گرفته از گلستان نبوّت می باشد، در کتاب «مفتاح دار السّعادة» بسیار زیبا تشریح نموده است.ودیگر فضایل و ارزشی که علم دارد اینست که در پیشاپیش عمل قرار دارد، و انسان را به عملگرایی راهنمایی می نماید.در حدیثی مشهور که از معاذ در مورد فضیلت علم ابن عبدالبرّ آن را روایت می نماید چنین آمده است: (علم را بیاموزید! زیرا فراگیری آن خداگرایی، و کسب آن عبادت، و مدارسه اش ذکر وتسبیح، و تحقیق و بررسیش جهاد، و آموزش آن صدقه، وبخشش از آن موجب نزدیک شدن به خداوند می شود). یکی دیگر از فضایل علم بر اساس آنچه در احادیث به اثبات رسیده، برتری و فضل آن بر عبادت ومقدم بودن عالمان برعابدان است. در حدیث مشهور ابودرداء آمده است که: (فضل و برتری عالم بر عابد، مانند برتری ماه شب چهارده بر دیگر ستارگان است.«رواه احمد واصحاب السنن».ودر روایتی که ابو امامه نقل می نماید آمده است: (فضلیت عالم بر عابد مانند فضیلت من بر پایین ترین شماست).«صحیح الجامع الصغیر» (4213) از این جهت علم و دانش بر عبادت برتری داده شده که منافع علم شامل عالم ودیگران نیز می شود، و منافع عبادت منحصر به خودعبادت گذار است. و به عبارت دیگر خیر و دستاورد عبادت تنها متعلق به عبادت کننده و منافع علم فراگیر و همگانی است.( برگرفته از بیداری اسلامی )

نشانه‌ دینداران

- قالَ علیٌّ (ع): اِنَّ لِاَهلِ الدّینِ عَلاماتٌ یُعرَفوُنَ بِها: صِدقُ الحَدیثِ وَ اَداءُ الاَمانَةِ، وَ وَفاءٌ بِالعَهدِ، وَ صِلَةٌ لِلاَرحامِ، وَ رَحمَةٌ لِلضُّعَفاءِ وَ قِلَّةُ مُؤاتاةٍ لِلنِّساءِ وَ بَذلُ المَعروُفِ، وَ حُسن الخُلقِ، وَ سَعَةُ الحِلمِ وَ اتِّباعُ العِلمِ وَ ما یُقَرِّبُ مِنَ اللهِ زُلفی، فَطوُبی لَهُم وَ حَسنُ مَآبٍ.علی (ع) فرموند: همانا برای دینداران نشانه هایی است که به آنها شناخته می شوند: راستگویی و ادای امانت (امانت را به صاحبش پس دادن)، و وفاء به عهد و پیمان، و صله و ارحام، و پیوند با خویشان و ترحّم بر ناتوانان، و کم در آمیختن با زنان، و بذل احسان و نیکی، و خوش اخلاقی و بردباری کامل، و پیروی از علم و دانش، و آنچه باعث نزدیکی به خداست، پس خوشا به حال آنها و سرانجام خویشان.«تحف العقول /210» «البحار 78/49»

طلب علم واجب‌تر از طلب مال است

- عن اَبی حَمزَةَ عَن اَبی اِسحاقَ السَّبیعیّ عَمَّن حَدَّثَهُ قالَ سَمِعتُ اَمیرَ المُؤمَنینَ (ع) یَقوُلُ: اَیُّهَا النّاسُ اِعلَموُا اَنَّ کمالَ الدّینِ طَلَبُ العِلمِ وَ العَمَلُ بِهِ اَلا وَ اِنَّ طَلَبَ العِلمِ اَوجَبُ عَلَیکُم مِن طَلَبِ المالِ، اِنَّ المالَ مَقسوُمٌ مَضموُنٌ لَکُم قَد قَسَمَهُ عادِلٌ بَینَکُم وَ ضَمِنَهُ وَ سَیَفی لَکُم وَ العِلمُ مَخزوُنٌ عِندَ اَهلِهِ وَ قَد اُمِرتُم بِطلَبِهِ مِن اَهلِهِ فَطلُبوُهُ.امیر المؤمنین (ع) فرمودند: ای مردم بدانید کمال دین طلب علم و عمل به آن است، بدانید همانا بدست آوردن علم از بدست آوردن مال بر شما واجبتر و لازمتر است، زیرا که مال برای شما قسمت و تضمین شده، عادلی (که خداوند است) آنرا بین شما قسمت کرده و ضمانت نموده است و به شما می رساند ولی علم نزد اهلش نگهداشته شده و شما مأمورید که آنرا از اهلش طلب کنید، پس آنرا بدست آورید.«اصول کافی ج 1 باب فضل علم»

حکمت و دانش گم‌شده مؤمن است

قالَ علیٌّ (ع): اَلحِکمَةُ ضالَّةُ المُؤمِنِ فَخُذِ الحِکمَةَ وَ لَو مِن اَهلِ النِّفاقِ.«نهج البلاغه فیض حکمت 77»علی (ع) فرمودند: حکمت و دانش گم شده مؤمن است (همیشه باید در پی آن باشد) پس آنرا فراگیر اگرچه از مردمان منافق و دورو باشد.

 

مردم سه دسته‌اند

قالَ علیٌّ (ع): اَلنّاسُ ثَلاثَهٌ: عالِمٌ رَبّانِیٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلی سَبیلِ النَّجاةِ وَ هِمَجُ رِعاعٌ اَتباعُ کُلِّ ناعِقٍ، یَمیلوُنَ مَعَ کُلِّ ریحٍ، لَم یَستَضیئوُا بِنوُرَ العِلمُ فَیَهتَدوُا، وَ لَم یَلجَاوُا ِالی رُکنٍ وَثیقٍ فَیَنجوُا.علی (ع) فرمودند: مردم سه دسته اند: عالم ربّانی (دانشمند خداپرست) و دانشجویی که بر راه نجات است (که در مسیر حق است و علم نافع تحصیل می نماید) و (بقیّه مردمی که مانند) پشّه های پراکنده اند که پیروان هر بانگ و صدایی هستند و دنبال هر بادی می روند، در پرتو نور علم و دانش نیستند تا هدایت شوند و راه بجایی برند، و تکیه به رکن محکمی ندارند تا نجات یابند.«سفینه البحار ج 2 ص 224» «تحف العقول 163» «البحار 78/76»

احادیث ( پیامبر اکرم (ص) )                           موضوع : علم ودانش

 

 

« اَلعِلمُ خَزائِنُ وَمِفتاحُها السُّؤال ، فَسَئَلوا یَرحَمَکُمُ اللهُ فَاِنَّهُ یُو جِرُ فیهِ اَربَعَةٌ :

 

اَلسّائِلُ وَالمُعَلِّمُ وَلمُسَمِّعُ وَالمُحِبَّ لَهُم . »

 

علم ودانش گنجینه است وکلید آن سؤال است پس سؤال کنید تا خداوند به شما رحم کند .زیرا خداوند در مورد علم و دانش به چهار گروه پاداش می دهد .

اِنَّما شِفاءُ الجَهل السُّؤالُ .

      علاج نادانی ، فقط سؤال است .

 

 

   حُسنُ السُّؤالِ نِصفُ العِلمِ .

    خوب پرسیدن نصف علم است .

 

              

احادیث                                                           موضوع: المُعَلِّم = مدیریت فعال

 

 

« اِنَّ اللهَ تَعالی لَم یَبعَثنی مُعَنِّتآ وَلا مُعَنِّتآ وَ لکِن بَعَثَنی مُعَلِّمآ مُیَسِّرآ »

 

همانا خداوند بزرگ مرا نفرستاده است در حالی که اشکال گیرو اشکال تراش باشم ولی مرا آموزگاری آسان گیر( برای هدایت بشریت)

 

فرستاده است                                                       ( نهج الفصاحه 124 ص 31)

 

 

« عالِمٌ یَنتَفَعُ بِعِلمِهِ خَیرٌ مِن اَلفِ عابِدِ . »

 

عالمی که علمش مورد استفاده ی ( دیگران) قرار می گیرد از هزار عابد بهتر است .

 

                                                                        (نهج الفصاحه 126 ص 32)

 

« وَ قَّروا مَن تَعَلَّمونَ مِنهُ العِلمَ اوَ قَّروا مَن تُعَلَّمو نَهُ العِلمَ »

 

کسی که ازاو علم یاد می گیرید وبه کسی که به اوعلم یاد می دهید را احترام بگذارید

                                                                         ( نهج الفصاحه 128 ص 32)

 

 عَلَّموا وَیَسَّروا وَلا تُعَسَّروا وَبَشَّروا وَلا تُنَفَّرُوا .......................

 

( از علم خود ) بیاموزید و آسان بگیرید وسخت مگیرید و بشاش رو باشید و خشم نگیرید...........

 

                                                                        ( نهج الفصاحه 95 ص27)

  

احادیث راجع به علم                                       منبع : کتاب تهذیب وتنظیم علی مشکینی اردبیلی

 

« پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم )

 - آفت علم فراموشی است.

 - علما درمیان خلق امین خدایند .

 - حکمت گمشده ی مؤمن است .

 - علم دوست مؤمن است وحلم مددکار وعقل راهنما ، وعمل پیشرو ومدارا پدرونیکی برادر و صبر امیر لشکرش .

 - هر که طلب علم کند خداوند رزقش را کفالت کند .

 - هر که علمش به او سود ندهد جهلش به او زیان رساند .

 - هر که در طلب علمی رود وبیاید ، دو سهم اجردارد وهرکه برود ونیابد یک سهم .

 - احترام عالمی که به علمش عمل کند چون احترام شهدا وصدیقین است .



خرید و دانلود تحقیق درباره احادیث علم و دانش


تحقیق درباره؛ خط و خوشنویسی ، انواع آن و ارزشهای بصری هر یک

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

خط و خوشنویسی ، انواع آن و ارزشهای بصری هر یکخط و خوشنویسی نقش سازنده و مؤثر هنر خط در پیشبرد علوم و پایه گذاری تمدن و فرهنگ اصیل چنان مؤثر عمیق و بنیادین و آن چنان گسترده و نامحدود بوده است که در وصف نمی گنجد .ارتقاء سطح دانش بشری در همه موضوعات مرهون هنر خط و نگارش و کتابت است اعجاز این هنر ، توانست اندوخته های بشری را طی تاریخ در اختیار سراسر این جهان و همة مردمان قرار دهد . خط توانست فراتر از زمان و مکان و مرزها و فرهنگ ها ، حاضران را با گذشتگان پیوند و اتصال دهد و انتقال علم و اندیشة انسانها را میسر نموده و تداوم بخشد نگارش و کتابت در طول حیات خود توانسته است افکار ، احساسات ، معلومات و تجربیات گذشتگان را در تاریخ ثبت کند و از دستبرد ، تباهی ، تاراج و زوال محفوظ دارد . تا نسل حاضر از اندوخته های نیاکان خود برخوردار و بهره مند شود . هنوز از زمان پیدایش و یا اختراع خط ، اطلاع دقیقی در دست نیست . اما آنچه بدون تردید مشخص است این است که خط و یا اختراع علائم نگارش و ترسیمهای قراردادی در بین نوع بشر از مفیدترین و مهم ترین اختراعات و باعث شکوفائی تمدن بشری شده است .هنر خط ، همانند دیگر دستاوردهای اندیشة بشری ، دورانهای مختلفی را طی نموده است و پس از سپری نمودن اعصار و قرون طولانی به مرحلة کنونی خود رسیده است . پیدایش خط در آغاز به صورت تصویری و ترسیمی بوده و هر تصویر نمایندة یک اندیشه و یا یک واقعه محسوب می شده است . سپس مرحلة رمزی آن پیش آمده که هر حرف نشانگر کلمه و تصویری بوده است .در آن روزگار 24 الفبای قراردادی بوجود آمد که همگام با بکاربردن آنها ، از علامتهای پیچ در پیچ هیروگلیف نیز استفاده می شده است . از آثار آن دوره ؛ اهرام مصر ، کتیبه ها و نوشته های فراوان در کشور مصر است . پس از مصریان ، فنیقیان آن حروف اولیه را به درجة عالی تری رسانده و سپس یونانیان به آن کمال مطلوب را بخشیدند . آنگاه خط آسانتری بنام خط هیراتیکی در حدود 1900 سال قبل از میلاد مسیح بوجود آمد . پس از آن یک نوع خط مورتیکی جانشین آن گردید که این خطوط را برروی سنگهای نازک و سفید حک می کردند .گرچه نوشتن و حک کردن بر روی اینگونه اجسام سفت ، امری بسیار مشکل بود ، لکن این دشواری مانع از تحریر نمی شد . کتیبه ها و سنگ نوشته های زیادی از کتابخانه های بابل و ایلام بدست آمده است .بطور خلاصه در ایران در عهد هخامنشی خط میخی در عهد ساسانی خط پهلوی و از عهد ورود اسلام به ایران خطهای کوفی و نسخ و سپس نستعلیق رایج بوده است .

در مورد زمان پیدایش خط تاریخ ، مشخصی نمی توان قائل شد ، چون امری تدریجی بوده و طی سالها یا قرنها به صورت مشخص تجلی و ظهور پیدا کرده است ، لکن تشخیص اصل و بنیاد و ریشة هر خط ، با استناد به آنچه در دست است ، تا حدودی میسر است . 1ـ کوفی 2ـ نسخ و خطوط دیگر ، از تأثیر گذاری نوعی بر نوع دیگر پدیدار شده اند . پیدایش خط کوفی را چنین آورده اند :لذا می توان دریافت که خط کوفی ، نتیجه ای از نظم و ترتیب خط حجازی می باشد . لازم به ذکر است که در آغاز ، خط کوفی در کنار خطوط عِبری و سریانی ، جزو خطوط در امپراطوری بزرگ ایران و روم ، حائز اهمیت نبود و وقتی نامدار شد که خط رسمی دین اسلام گردید و مورد توجه رسول اکرم ( ص ) و مسلمانان صدر اسلام قرار گرفت . خط عربی قبل از اسلام ، منحصر به شبه جزیره عربستان بود و توسعة آن با انتشار دین اسلام انجام پذیرفت و در سرزمینهای فتح شده همپای دین اسلام منتشر شد و مشرق و مغرب را پر نمود و بر زبانهای اصلی ممالک غیر عرب ، غلبه کرد .بعد از آن پیوسته سلیقه ها و ذوق های اقوام مختلف که در شهر کوفه گرد آمده بودند ، دست به کار شدند تا آنکه شیوة کوفی از حجازی فاصله پیدا کرد و صورت خط حجازی تقریباً به حال ابتدائی خود باقی ماند . ولی خط کوفی ، جلوة بهتری پیدا کرد و در نیمة اول قرن اول هجری ، به آخرین صورت مستقل خود ، رسید و حروف آن از حروف نسخی آن زمان هم از حیث جلوه ، و هم از جهت ، حروف بهتر شد .همان طور که عبریان ، خط مربع ، و سریانیان خط سریانی و نسطوریان خط ستر نجیلی را مخصوص کتابهای دینی و علمی خود قرار داده بودند ، مسلمانان نیز ، خط کوفی را که صورت و هیأتی بهتر یافته ، و مشابه خط ستر نجیلی شده بود ، خاص نوشتن قرآن قرار دادند و بعدها آن را در تزیین مساجد و سکه ها و کتب ، مورد استفاده قرار دادند و به دلیل احساس نیاز هویت برای معماریهای اسلامی ، مساجد و بناهای اسلامی ، کاربردی در کتیبه ها پیدا کرد که پس از مصرف و کاربرد در کتابت به روی دیوارها و ستونها و مناره ها خود را بالا کشید و هم زمان تزئینی تر شد و به دلیل اجتناب طراحان از ایجاد نقوش تحریم شده ، نقش و نگاره هایی به آن اضافه شد و فضاهای خالی ، با گردش های قلم ، فرهنگی جدید را در مقاطع مختلف به وجود آورد . خط عربی به تبعیت از دین اسلام ، در ممالک دور و نزدیک نفوذ کرد تا جایی که ناحیة وسیعی از جهان ، یعنی آن قسمت از میان شط فرات ، از مشرق و سواحل اقیانوس اطلس از مغرب ، و سواحل شمالی مدیترانه از شمال و خط استوا از جنوب واقع است ، به این زبان تکلم کرده و به آن خط کتابت کردند . و بعضی با خط و زبان خود صحبت و به خط عربی کتابت کردند ، مانند ایران .سلسله فتوحات اسلامی ، از راه آسیای صغیر به مصر و به طرف شمال آفریقا و ممالک مغرب ( تونس ، الجزایر ، مراکش ) کشیده شد و تمدن اسلامی و خطوط اسلامی به دنبال آن در این سرزمینها جایگزین گردید .خط در این نواحی که احتمالاً از اوایل قرن دوم باید متداول شده باشد ، نوعی کوفی و مشتق از آن است و به خط مغربی معروف ، و از قدیمی ترین خطوط اسلامی است که در تمام آفریقای شمالی ، به جز مصر و قسمتی از سایر نقاط آفریقای شرقی و مرکزی و با جزئی تغییر ، معمول گردیده است .خط کوفی :

چون اسلام در ایران انتشار یافت ، خط کوفی جایگزین خط پهلوی ساسانی و دین دبیرة اوستایی شد و ایرانیان تقریباً از اواخر قرن اول و اوایل سدة دوم هجری کم کم در نوشته های خود خط کوفی را معمول داشته و آنرا جایگزین خط پهلوی نمودند .



خرید و دانلود تحقیق درباره؛ خط و خوشنویسی ، انواع آن و ارزشهای بصری هر یک