لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .Doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 25 صفحه
قسمتی از متن .Doc :
بودجه 83 در یک نگاه
طی سالهایگذشته عدم شفافیتبودجه دولتکه به شش فصل و20ماده تقسیم میشد بهعنوان یکی از جدیترین مشکلات بودجه مطرح بودهاست. وطبق مطالعات سازمان بینالمللی پول بودجه نویسی در ایران با هیچکدام ازشاخصهای بینالمللی تطبیق نمییافت، لذا با توصیههای سازمان بینالمللی پول وآگاهی نویسندگان و تصویب کنندگان بودجه درکشور به تدریج زمینه تغییرنگارش آن فراهم آمد و از سال1380با استفاده از روش جدید بودجه کشور تدوین گردید. در این روش بودجه به هفت فصل تقسیم میگردد: 1- جبران خدمت کارکنان 2 – استفاده از کالاها و خدمات 3- هزینههای اموال ودارایی 4 - یارانه 5-کمکهای بلاعوض 6- رفاه اجتماعی7- سایر هزینهها بودجه سال 1383آخرین پرونده وضعیت مالی دولت در برنامه سومتوسعه میباشد. لذا به همین سبب از اهمیت خاصی برخوردار بوده و دارای ویژگیهای مهمی میباشد: 1- بهینهسازی اندازه دولت با تاکید بر توسعهکیفی و شایستگی : در این رابطه صرفهجویی در اعتبارات هزینهای (جاری) و افزایش کارایی تملک داراییهای سرمایهای(عمرانی)، مشارکت مردم و واگذاری بخشی ازتصدیهای دولتی مورد تاکید بودجه میباشد. پیشبینی بازخرید کارکنان غیرماهر دستگاههای دولتی از محل فروش اموال منقول و غیرمنقول مازاد، فروش شرکتهای دولتی به میزان 2200 میلیارد ریال و رشد2/11 درصدی بودجه عمرانی سال 83 را در این راستا میتوان توصیف کرد. 2- حفظ قدرت خریدکارکنان: به استناد ماده 3 قانون برنامه سومتوسعه و به منظور جلوگیری از کاهش رفاه شاغلان بخشدولتی، حقوق و دستمزد آنها به میزان تورم افزایش خواهدیافت. بر اساس فصل اول بودجه یعنی جبران خدمتکارکنان بودجه دستگاهها تا 16 درصد افزایش یافتهاست. تغییر نظام هماهنگ پرداختها در سال آینده از دیگر برنامههای دولت است. 3- اهتمام جدی در جهت اتمام طرحهای نیمهتمام و عدمشروع طرحهای جدید: محدودیت شروع طرح و پرونده جدید و اعطای اولویت به طرحهاییکه در سال 1383 خاتمه میپذیرد، موجب خواهد شد تعداد بیشتری از پروژههای عمرانی در سال آینده به بهرهبرداری برسد. در سال 1380 متوسط اتمام طرحهای عمرانی 10 سال بوده که هم اکنون به 5/7 سال رسیدهاست و طبق پیشبینیهای سازمان مدیریتوبرنامهریزی تا پایان سال آینده به شش ماه کاهش خواهدیافت. 4-تداوم سیاستهای تمرکززدایی: مجموع بودجه استانهای سراسرکشور بالغ بر 71029 میلیارد ریال خواهدبود، که استان تهران با بودجهای معادل 7421 میلیارد ریال بیشترین میزان و استان سمنان با 919 میلیارد ریال کمترین میزان بودجه سال 83 را به خود اختصاص دادهاند. تبدیل طرحهای ملی به استانی، افزایش اختیارات شورای برنامهریزی و توسعه استانها و تداوم ردیف اعتباری توسعه و توازن منطقهای (کمک به مناطق محروم) از راهبردهای بودجه است. همچنین به رغم محدودیت شروع طرح و یا پروژه عمرانی ملی جدید، در خصوص پروندههای استانی شروع یک پروژه جدید در ازای خاتمه دو پروژه پذیرفته شدهاست. 5- محدود کردن رشد مصارف بودجه: رشد مصار ف بودجه نسبت به رقم مشابه سال 1382 معادل 5/14 درصداست . رشد اعتبارات جاری 1/11 درصد و اعتبارات عمرانی 6/11 درصد پیشبینی شدهاست. یکی از مهمترین دلایل افزایش هزینههای جاری هزینه واردات بنزین، افزایش حقوقکارمندان دولت و پیشبینی بدهیهای مالیاتی شرکتهای بیمه و بانکها از دیگر عوامل افزایش بودجه جاری میباشد. 6- افزایش سهم درآمدهای مالیاتی: سهم در آمدهای مالیاتی در کل منابع عمومی دولت از 4/23 درصد در سال 82 به 4/28 درصد در سال 83 افزایش خواهدیافت و نسبت درآمدهای مالیاتی به اعتبارات هزینهای نیز از 8/35 درصد در سال 82 به 5/47 درصد در سال 83 افزایش خواهدیافت. در بودجه سال 83 درآمدهای مالیاتی و نفت به عنوان مهمترین منابع درآمدی دولت مطرح میباشند. درآمدهای مالیاتی دولت در سال آینده 2/95959 میلیارد ریال پیشبینی شدهاستکه از نگاه بسیاری از منتقدان وصول این مقدار مالیات با مشکل مواجه خواهدشد. و در سال 1382 نیز دولت در پوشش کامل درآمدهای مالیاتی خود ناتوان بودهاست. مجلس نیز در تصویب لایحه بودجه در این قسمت حساسیت فوقالعاده نشان دادهاست، به طوری که در کمیسیون تلفیق 700 میلیارد ریال از پیشبینی دولت کاسته شد. در هرحال سیاست دولت برآن استکه از اتکای بودجه به درآمدهای نفتی بکاهد و بر درآمدهای مالیاتی تکیه نماید، برخی از منتقدین اقتصادی این سیاست را تلاش دولت جهت اتکای به درآمدهای ثابت میدانند تا درآمدهای متغییر ناشی از فروش نفت که از اختیار دولت خارج است. 7- بهبود توزیع درآمد: رعایت احکام قیمتگذاری کالاها و خدمات و اتخاذ روشهای جبرانی و تداوم سیاست پرداخت یارانه و خریدکالاهای اساسی بر اساس قیمتهای تضمینی از اصلیترین اقدامات دولت در سال 83 خواهدبود. در سال 83 حدود 40 هزار میلیارد ریال یارانه مستقیم(یارانهکالاهای اساسی) پرداخت خواهدشدکه رشدی معادل 10 درصد دارد. این یارانه به گندم، آرد، نان، روغن، برنج، شیرخشک، شیر، پنیر، کودشیمیایی و. … تعلق میگیرد. 8- حمایتهای اجتماعی: تصویب نظام جامع تامیناجتماعی جهت هدفمندکردن یارانهها از اهداف دولت در سال 1383 خواهدبود. گسترش پوشش بیمه خدماتدرمانی، افزایش حداقل حقوق شاغلان و بازنشستگان، افزایش حمایتهای مالی مستمر اقشارکمدرآمد از طریق اعطایکالاهایاساسی مضاعف یاکالا برگ اضافی و یا افزایش سهمکالاهای اساسی یارانهای، تداوم سیاست توزیعکالا برای مددجویان تحت پوششکمیته امداد و سازمان بهزیستی و حمایت مستمر از دانشآموزان و دانشجویان تحت پوشش سازمانها و نهادهای حمایتی از سیاستهای دولت جهتگسترش حمایتهای اجتماعی میباشد. 9- شرکتهای دولتی: همانگونه که در ابتدا ذکر شد بودجه شرکتهای دولتی در سال 1383 نسبت به سال قبل ، 4/23 درصد خواهدبود و سهم بودجه شرکتهای دولتی از کل بودجه 9/63 درصد میباشد. از مجموع دریافتهای بودجه 83 شرکتهای دولتی، بانکها و موسسات انتفاعی وابسته به دولت 458233 میلیارد ریال(معادل 67 درصد) مربوط به درآمدهای عملیاتی شرکتهای مزبور و مبلغ 21320 میلیارد ریال نیز بابت جبران زیان و اجرای طرحهای تملک داراییهای سرمایهای به شرکتهای دولتی، بانکها و موسسات انتفاعی وابسته به دولت پرداخت خواهدشد. سرمایهگذاری شرکتهایدولتی در سال 83 معادل 8/11 درصد نسبت به سال 82 افزایش خواهدداشت که 1/8 درصد آن از محل منابع عمومی و بقیه از سایر منابعی که طبق پیشبینیهای انجامشده در اختیار شرکتهایدولتی، بانکهاو موسسات انتفاعی وابسته به دولت قرار میگیرد تامین خواهدشد.رشد 4/23 درصدی بودجه شرکتهای دولتی در سال 83 با انتقادات فراوانی مواجهگردیدهاست. با وجود هدفکاهش سهم شرکتهایدولتی از بودجه، سالیانه این شرکتها سهم بیشتری از بودجه را به خود اختصاص میدهند، سیاستهای دولت درکاهش تصدیگری و فروش شرکتهای دولتی نیز در سهم این بودجه تاثیری نداشتهاست. مدیرکل دفترهماهنگی امور شرکتها و خصوصیسازی سازمان مدیریتوبرنامهریزی رشد 4/23 درصدی را غیرمنطقی نمیداند. به نظر وی؛ این شرکتها تا میزان 10 درصد اجازه افزایش قیمت محصول را دارند و 13 درصد افزایش دیگر نیز ناشی از افزایش سطح فعالیت شرکتها و سرمایهگذاری شرکتها میباشدکه منطقی است و از بزرگ شدن شرکتهایدولتی نشات نگرفتهاست. رئیسجمهور نیز به هنگام تقدیم لایحه بودجه به مجلس دلیل اصلی این امر را افزایش سطح فعالیت شرکتها، سرمایهگذاری شرکتها و اجرای مفاد بند ‘‘د’’ ماده 12 قانون بودجه سال 82 دانست. طبق پیشبینیهای بهعملآمده در سال 83 به میزان 22000 میلیارد ریال سهام شرکتهایدولتی عرضه خواهد شد. علیرغم تمامی توجیهات ارائه شده توسط دولت، انتقادات بسیاری به شرکتهایدولتی وارد است، ازجمله عدم بازدهی اقتصادی، مدیریتهای ناسالم، فرارهایمالیاتی، ایجاد رانتهای خاص جهت امور شرکتها و همچنین نیروهای انسانی درگیر با آنها و … 10- پیشبینی رشد بخشهای اقتصادی: بر اساس بودجه سال 83 و مقایسه آن با سال 82 پیشبینیهای زیر در بخشهای مختلف اقتصادی صورت گرفتهاست: الف- رشدکل اقتصادیکشور3/7 درصد برآوردشدهاست. ب- ارزش افزوده بخشکشاورزی معادل5/6 درصد رشد خواهدداشت. ج- رشد ارزشافزوده بخش نفت وگاز حدود نیم درصد است. د- رشد ارزشافزوده بخش صنعت معادل 5/9 درصد خواهدبود. ه- بخش ساختمان به میزان 9/10 درصد رشد خواهدداشت. و- رشد بخش خدمات در سال 83 به 7/7 درصد خواهدرسید. ز- رشد سرمایهگذاری به 9/7 درصد خواهدرسید. ح- رشد مخارج مصرفی بخش خصوصی7/3 درصد و بخشدولتی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 50
نرمان کازینز در کتاب جالبش » تشریح یک بیماری« داستان آموزندهای درباره پابلو کاسالز موسیقیدان برزگ فرن بیستم تعریف میکند. داستانی است از ایمان و تجدید حیات که میتوان از آن درسها گرفت.
کازنیز، جریان ملاقتش با کاسالزرا که کمی قبل از جشن تولد 90 سالگی وی انجام شده بود شرح می دهد. میگوید آن روز دیدن پیرمرد که روزی تازه را آغاز می کرد تا حدی دردناک بود. ضعف پیری و بیماری آرتریست طوری او را از پا درآورده بود که برای پوشیدن لباس نیاز به کمک داشت. با پاهائی لرزان، قامتی خمیده و سری فروافتاده راه میرفت. دستهایش ورم کرده و انگشتانش خشکیده بود. بسیار پیر و یی اندازه خسته بنظر میرسید.
پیش از آنکه لب به غذا بزند به سمت پیانو براه افتاد. پیانو از جمله سازهائی بود که در نواختن آن مهارت داشت. با دشواری بسیار خود را پشت صندلی پیانو جا داد. با تلاش و تقلای فراوان انگشتان متورم و خشکیدهاش را به سوی کلاویههای پیانو کشاند.
آنگاه گوئی معجزهای رخ داد. کاسالز ناگهان و به تمامی در برابر چشمان حیرت زده کازینر دگرگون شد. حالت روحی نیرومندی پیدا کرد که گوئی در جسم او نیز اثر بخشید و شروع به حرکت و نواختن کرد. سرعت و نرمش حرکات بدن و انگشتانش چنان بود که فقط از یک پیانیست جوان، سالم و قوی، با بدنی نرم ساخته بود. کازینز میگوید » انگشتانش همجون شاخه درختی که در برابر گرمای روحبخش خورشید قرار گیرد به نرمی از هم باز شد و بطرف کلیدها رفت. قامت خود را راست کرد. گوئی به راحتی نفس میکشید« فکر نواختن پیانو، روحی تازه به او داده بود که جسمش را نیز زنده کرده بود. ابتدا آهنگی از باخ را با ظرافت و مهارتی کم نظیر نواخت. سپس به یکی از کنسرتوهای برامس پرداخت. انگشتانش گوئی در روی کلیدهای پیانو با یکدیگر به مسابقه برخاسته بودند. کازینز مینویسد : »بدن او بکلی در موسیقی ذوب شده بود. دیگر از آن بدن خشک و چروکیده اثری نبود. بلکه نرم و شکوهمند و فارغ از بیماری آرتریت می نمود.« هنگامی که از پشت پیانو برخاست بکلی با زمانیکه پشت پیانو نشست فرق داشت. قامتش کشیدهتر و بلندتر بنظر میآمد. از قدمهای لرزانش اثری برحا نبود. بیدرنگ به سوی میز صبحانه شتافت. با اشتها غذا خورد و آنگاه برای قدم به ساحل دریا رفت.
ما معمولاَ ایمان را بعنوان اعتقاد مذهبی یا گرایش به کیش معین، در نظر میگیریم، که در بسیاری از موارد هم درست است. اما اساساَ ایمان عبارت از هر نوع اصل راهنما، باور یقین و یا گرایش است که به زندگی معنی بخشد و آنرا جهت دهد. محرکهای خارجی در اطراف ما فراوانند. اعتقادات و باورهای ما، صافیهائی پیش ساخته و سازمان یافته اند که ادراکات ما را از جهان بیرونی تصحیح میکنند. باورها، فرماندهی مغز را بعهده دارند. وقتی به درستی چیزی یقین داریم، گوئی به مغز خود فرمانی صادر می کنیم که وقایع بیرونی را به نحوی معین متصور سازد. کاسالز به موسیقی و هنر ایمان داشت. و این چیزی بود که به زندگی او زیبائی و نظم و اصالت داده بود. و چیزی بود که می توانست هرروز، معجزهای تازه در زندگی او بیافریند. ایمانی که به قدرت فوق تصور هنر داشت، چنان نیروئی به او میداد که درک آن تا حدی دشوار است. ایمانش هرروز او را از پیرمردی خسته، به نابغهای پرشور بدل میساخت. و اگر عمیقتر بنگریم، به ایمانش زنده بود.
جان استوارت میل روزگاری نوشت »یک انسان با ایمان، معادل نودونه فرد علاقمند است « و درست به این علت است که ایمان دری به سوی بهروزی میگشاید. ایمان مستقیماَ به سیستم عصبی فرمان میدهد. وقتی به درستی امری ایمان داشته باشید، کاملاَ در حالت روحی خاصی فرو میروید که مقتضی آن ایمان است. اگر ایمان بدرستی بکار گرفته شود بزرگترین نیرویی است که منشاء خیروخوبی در زندگانی میشود. از سوی دیگر، همان طور که ایمان و اعتقادات صحیح میتوانند نیروبخش باشند، عقایدی که فکر و عمل را محدود می سازند اثرات ویرانگر دارند. در طول تاریخ، مذاهب، نیروبخش میلیونها انسان بوده اند و انسان ها را قادر به کارهایی ساخته اند که فوق تصور آنها بوده است. ایمان سبب می شود که غنی ترین منابع نیروهای درونی خود را بیدار ساخته ، این منابع را در جهت رسیدن به اهداف خود بکار گیریم.
ایمان همچون نقشه و قطب نمائی است که ما را به سوی هدف راهنمائی می کند، و به کمک آن یقین پیدا میکنیم که به مقصد موردنظر خواهیم رسید. مردمی که ایمان نداشته و یا نتوانند آنرا در خود ایجاد کنند، در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
خداوند انسان را آفریده و از یک طرف به او توانایی تعقّل واندیشیدن را داده و از طرف دیگر انگیزه ها و اسباب خواسته های نفسانی و حیوانی را در اختیارش قرار داده است. وبه همین خاطر دو نیروی درونی عقلانی و خیر خواهی، نفسانی و شرارت، هر یک او را به طرف خویش می کشانند. ودر همین ارتباط است که اسلام به نقش و منزلت علم در جهت تقویت جنبۀ عقلانی وخیرخواهی انسان اشاره نموده ومی فرماید:(تنها آگاهان و دانشمندانند که براستی از خداوند می ترسند ) -«فاطر:28» بدین معنی که تنها عالمان و آگاهانی که به مقام و منزلت خداوند آگاهی راستینی دارند، هراس ( انحراف از دین او را) در دل دارند. زیرا آگاهی حقیقی خشیّت را در پی دارد.قرآن در حرمت نهادن به علم و علما و بلندی بخشیدن منزلت صاحبان علم و اندیشه پیشگام و پرچمدار همۀ کتابهای ادیان آسمانی است.همچنین خداوند متعال در جای دیگر می فرماید: (بگو: آیا آنهایی که می دانند و آنهایی که نمی دانند مساویند؟ این تنها اندیشمندانند که متذکر می شوند) «زمر:9»اسلام رفتن به دنبال کسب علم ودانش را یکی از واجبات به شمار می آورد، و اوّلین آیاتی از قرآن که نازل شده اند با «خواندن و قلم و علم» آغاز شده است.احادیث نبوی همۀ آیات قرآنی را که به جایگاه علم و منزلت علما مربوط می شود مورد تأکید قرار میدهند. از رسول خداصلی الله علیه وسلم روایت شده است: ( چنانچه خداوند به کسی ارادۀ خیر داشته باشد او را در دین آگاه می سازد.) «رواه البخاری و مسلم»(1037)و از ابوهریره روایت شده است که: (هرگاه عمر انسان خاتمه پیدا نماید، کار وعمل او بجز در سه مورد پایان می پذیرد: یکی صدقه واحسانی که ادامه پیدا کند ، دوم : علمی که مورد استفاده قرار بگیرد، سوم: فرزند پاک وپرهیزگاری که برای او دعای خیر بنماید).« رواه مسلم»(1631)یکی از ویژگیهای علم و دانش دوام و ماندگاری منافع آن است. و اجر و پاداش آن هم حتی پس از مرگ برای انسان همچنان ادامه پیدا خواهد نمود. حافظ المنذری می گوید: ( کسی که علم سودمندی را به دیگری می آموزد و نسخه برداری می نماید پاداش خود و پاداش همه کسانی که آن را می آموزند یا نسخه برداری می کنند و آنهایی که به آن پس ازاو عمل می کنند، تا زمانی که آن علم باقی می ماند و به آن عمل می شود، پاداش نویسنده و نقل کنندۀ آن باقی خواهد ماند. همچنین کسانی که چیزهای غیرمفید را می نگارند و به طرق مختلف آن را در اختیار مردم قرار می دهند، گناه آن و گناه کسانی که آن را می خوانند ونسخه برداری می کنند و پس از او به آن عمل می نمایند، تا زمانی که آن دانش و وسیله زیانبار و عمل به آن وجود داشته باشد، ادامه پیدا خواهد کرد). « المنتقی من الترغیب والترهیب ج1 ص125».اما منزلت وجایگاه علم در نزد بزرگان اسلام به اینگونه بیان شده که حضرت علی رضی الله عنه خطاب به کمیل بن زیاد می فرماید:(ای کمیل! بدان که: علم نگهبان توست و تو نگبهان مال و ثروت، علم حاکم و داور است و دارایی محکوم و مورد قضاوت قرار می گیرد، خرج و هزینه نمودن از مقدار ثروت می کاهد، اما انفاق و دادن علم به دیگران آن را بیشتر و خالص تر می گرداند).امام ابن القیم جوزیه این سخنان سنجیدۀ حضرت علی کرّم الله وجهه را که در واقع گلی بر گرفته از گلستان نبوّت می باشد، در کتاب «مفتاح دار السّعادة» بسیار زیبا تشریح نموده است.ودیگر فضایل و ارزشی که علم دارد اینست که در پیشاپیش عمل قرار دارد، و انسان را به عملگرایی راهنمایی می نماید.در حدیثی مشهور که از معاذ در مورد فضیلت علم ابن عبدالبرّ آن را روایت می نماید چنین آمده است: (علم را بیاموزید! زیرا فراگیری آن خداگرایی، و کسب آن عبادت، و مدارسه اش ذکر وتسبیح، و تحقیق و بررسیش جهاد، و آموزش آن صدقه، وبخشش از آن موجب نزدیک شدن به خداوند می شود). یکی دیگر از فضایل علم بر اساس آنچه در احادیث به اثبات رسیده، برتری و فضل آن بر عبادت ومقدم بودن عالمان برعابدان است. در حدیث مشهور ابودرداء آمده است که: (فضل و برتری عالم بر عابد، مانند برتری ماه شب چهارده بر دیگر ستارگان است.«رواه احمد واصحاب السنن».ودر روایتی که ابو امامه نقل می نماید آمده است: (فضلیت عالم بر عابد مانند فضیلت من بر پایین ترین شماست).«صحیح الجامع الصغیر» (4213) از این جهت علم و دانش بر عبادت برتری داده شده که منافع علم شامل عالم ودیگران نیز می شود، و منافع عبادت منحصر به خودعبادت گذار است. و به عبارت دیگر خیر و دستاورد عبادت تنها متعلق به عبادت کننده و منافع علم فراگیر و همگانی است.( برگرفته از بیداری اسلامی )
نشانه دینداران
- قالَ علیٌّ (ع): اِنَّ لِاَهلِ الدّینِ عَلاماتٌ یُعرَفوُنَ بِها: صِدقُ الحَدیثِ وَ اَداءُ الاَمانَةِ، وَ وَفاءٌ بِالعَهدِ، وَ صِلَةٌ لِلاَرحامِ، وَ رَحمَةٌ لِلضُّعَفاءِ وَ قِلَّةُ مُؤاتاةٍ لِلنِّساءِ وَ بَذلُ المَعروُفِ، وَ حُسن الخُلقِ، وَ سَعَةُ الحِلمِ وَ اتِّباعُ العِلمِ وَ ما یُقَرِّبُ مِنَ اللهِ زُلفی، فَطوُبی لَهُم وَ حَسنُ مَآبٍ.علی (ع) فرموند: همانا برای دینداران نشانه هایی است که به آنها شناخته می شوند: راستگویی و ادای امانت (امانت را به صاحبش پس دادن)، و وفاء به عهد و پیمان، و صله و ارحام، و پیوند با خویشان و ترحّم بر ناتوانان، و کم در آمیختن با زنان، و بذل احسان و نیکی، و خوش اخلاقی و بردباری کامل، و پیروی از علم و دانش، و آنچه باعث نزدیکی به خداست، پس خوشا به حال آنها و سرانجام خویشان.«تحف العقول /210» «البحار 78/49»
طلب علم واجبتر از طلب مال است
- عن اَبی حَمزَةَ عَن اَبی اِسحاقَ السَّبیعیّ عَمَّن حَدَّثَهُ قالَ سَمِعتُ اَمیرَ المُؤمَنینَ (ع) یَقوُلُ: اَیُّهَا النّاسُ اِعلَموُا اَنَّ کمالَ الدّینِ طَلَبُ العِلمِ وَ العَمَلُ بِهِ اَلا وَ اِنَّ طَلَبَ العِلمِ اَوجَبُ عَلَیکُم مِن طَلَبِ المالِ، اِنَّ المالَ مَقسوُمٌ مَضموُنٌ لَکُم قَد قَسَمَهُ عادِلٌ بَینَکُم وَ ضَمِنَهُ وَ سَیَفی لَکُم وَ العِلمُ مَخزوُنٌ عِندَ اَهلِهِ وَ قَد اُمِرتُم بِطلَبِهِ مِن اَهلِهِ فَطلُبوُهُ.امیر المؤمنین (ع) فرمودند: ای مردم بدانید کمال دین طلب علم و عمل به آن است، بدانید همانا بدست آوردن علم از بدست آوردن مال بر شما واجبتر و لازمتر است، زیرا که مال برای شما قسمت و تضمین شده، عادلی (که خداوند است) آنرا بین شما قسمت کرده و ضمانت نموده است و به شما می رساند ولی علم نزد اهلش نگهداشته شده و شما مأمورید که آنرا از اهلش طلب کنید، پس آنرا بدست آورید.«اصول کافی ج 1 باب فضل علم»
حکمت و دانش گمشده مؤمن است
قالَ علیٌّ (ع): اَلحِکمَةُ ضالَّةُ المُؤمِنِ فَخُذِ الحِکمَةَ وَ لَو مِن اَهلِ النِّفاقِ.«نهج البلاغه فیض حکمت 77»علی (ع) فرمودند: حکمت و دانش گم شده مؤمن است (همیشه باید در پی آن باشد) پس آنرا فراگیر اگرچه از مردمان منافق و دورو باشد.
مردم سه دستهاند
قالَ علیٌّ (ع): اَلنّاسُ ثَلاثَهٌ: عالِمٌ رَبّانِیٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلی سَبیلِ النَّجاةِ وَ هِمَجُ رِعاعٌ اَتباعُ کُلِّ ناعِقٍ، یَمیلوُنَ مَعَ کُلِّ ریحٍ، لَم یَستَضیئوُا بِنوُرَ العِلمُ فَیَهتَدوُا، وَ لَم یَلجَاوُا ِالی رُکنٍ وَثیقٍ فَیَنجوُا.علی (ع) فرمودند: مردم سه دسته اند: عالم ربّانی (دانشمند خداپرست) و دانشجویی که بر راه نجات است (که در مسیر حق است و علم نافع تحصیل می نماید) و (بقیّه مردمی که مانند) پشّه های پراکنده اند که پیروان هر بانگ و صدایی هستند و دنبال هر بادی می روند، در پرتو نور علم و دانش نیستند تا هدایت شوند و راه بجایی برند، و تکیه به رکن محکمی ندارند تا نجات یابند.«سفینه البحار ج 2 ص 224» «تحف العقول 163» «البحار 78/76»
احادیث ( پیامبر اکرم (ص) ) موضوع : علم ودانش
« اَلعِلمُ خَزائِنُ وَمِفتاحُها السُّؤال ، فَسَئَلوا یَرحَمَکُمُ اللهُ فَاِنَّهُ یُو جِرُ فیهِ اَربَعَةٌ :
اَلسّائِلُ وَالمُعَلِّمُ وَلمُسَمِّعُ وَالمُحِبَّ لَهُم . »
علم ودانش گنجینه است وکلید آن سؤال است پس سؤال کنید تا خداوند به شما رحم کند .زیرا خداوند در مورد علم و دانش به چهار گروه پاداش می دهد .
اِنَّما شِفاءُ الجَهل السُّؤالُ .
علاج نادانی ، فقط سؤال است .
حُسنُ السُّؤالِ نِصفُ العِلمِ .
خوب پرسیدن نصف علم است .
احادیث موضوع: المُعَلِّم = مدیریت فعال
« اِنَّ اللهَ تَعالی لَم یَبعَثنی مُعَنِّتآ وَلا مُعَنِّتآ وَ لکِن بَعَثَنی مُعَلِّمآ مُیَسِّرآ »
همانا خداوند بزرگ مرا نفرستاده است در حالی که اشکال گیرو اشکال تراش باشم ولی مرا آموزگاری آسان گیر( برای هدایت بشریت)
فرستاده است ( نهج الفصاحه 124 ص 31)
« عالِمٌ یَنتَفَعُ بِعِلمِهِ خَیرٌ مِن اَلفِ عابِدِ . »
عالمی که علمش مورد استفاده ی ( دیگران) قرار می گیرد از هزار عابد بهتر است .
(نهج الفصاحه 126 ص 32)
« وَ قَّروا مَن تَعَلَّمونَ مِنهُ العِلمَ اوَ قَّروا مَن تُعَلَّمو نَهُ العِلمَ »
کسی که ازاو علم یاد می گیرید وبه کسی که به اوعلم یاد می دهید را احترام بگذارید
( نهج الفصاحه 128 ص 32)
عَلَّموا وَیَسَّروا وَلا تُعَسَّروا وَبَشَّروا وَلا تُنَفَّرُوا .......................
( از علم خود ) بیاموزید و آسان بگیرید وسخت مگیرید و بشاش رو باشید و خشم نگیرید...........
( نهج الفصاحه 95 ص27)
احادیث راجع به علم منبع : کتاب تهذیب وتنظیم علی مشکینی اردبیلی
« پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم )
- آفت علم فراموشی است.
- علما درمیان خلق امین خدایند .
- حکمت گمشده ی مؤمن است .
- علم دوست مؤمن است وحلم مددکار وعقل راهنما ، وعمل پیشرو ومدارا پدرونیکی برادر و صبر امیر لشکرش .
- هر که طلب علم کند خداوند رزقش را کفالت کند .
- هر که علمش به او سود ندهد جهلش به او زیان رساند .
- هر که در طلب علمی رود وبیاید ، دو سهم اجردارد وهرکه برود ونیابد یک سهم .
- احترام عالمی که به علمش عمل کند چون احترام شهدا وصدیقین است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
پوشیدگی زن یک پیشگیری معقول از بروز مفاسد است.
فلسفه حجاب
فلسفه حجاب از مسائل مهمی است که آگاهی از آن می تواند یکی از پایه های تحقق فرهنگ پوشش اسلامی گردد و به آن عمق و معنا بخشد. زیرا به این سئوال مهم بانوان که «چرا باید باحجاب باشیم» پاسخ می دهد. پوشش دینی از فلسفه های متعددی برخوردار است که به طور مستقل مورد بررسی قرار می گیرند.
الف- ارزش والای زن
زن از دیدگاه اسلام دارای شخصیتی شایسته و رسالت و موقعیتی الهی است که می تواند مدارج کمال را طی کرده و به مراتب عالی انسانیت بار یابد و مصداق تحقق فلسفه خلقت یعنی خلیفه خدا گردد. وجود زن، زینب بخش آفرینش انسان است و افق روح او تجلی گاه رحمت. دامن زن، مدرسه بشر است و کمالِ مرد بدون او ممکن نیست. زن مظهر ظرافت و جمال آفرینش است. اصلاح جامعه در گرو تقوای زن و محیط خانواده کلاس درس اوست و بر همین اساس زن مربی بشر است و می تواند با تربیت فرزندی امتی را رهائی بخشد.
حال جایگاه والای این گوهر آفرینش اقتضا دارد که در صدف حجاب قرار گیرد تا ارزش های او حفظ شود و این است فلسفه پوششی که خدای حکیم برای ناموس خلقت واجب کرده است.
فلسفه نگهبانی و پوشش اشیاء، ارزش آنهاست و هر قدر افزایش یابد درصد محافظت از آنها بیشتر می شود به گونه ای که جواهرات، اسناد و اوراق بهادار در مطمئن ترین و محکمترین جا نگهداری می شوند. زن هم که گوهری گرانبهاست باید خود را در صدف حجاب نگهداری کند. از آنچه بیان شد معلوم می گردد فلسفه حجاب حفظ ارزش والای زن است و از همین رو است که خداوند پوشش دینی را بر او واجب و نگاه به بدن و موی سر او را حرام فرموده است.
خانم «فاطمه دولان» استاد مسلمان انگلیسی زبان در ایران می گوید: من به عنوان کسی که در کشور غربی زندگی کرده است می فهمم که فلسفه حجاب چیست؟ وجود حجاب باعث می شود که زن ارزش خود را از حد یک کالای تجارتی و یا وسیله ای برای بهره دهی بیشتر، بالا ببرد و هم خود برای خویش ارزش قایل باشد و هم جامعه را وادار به احترام کند.
زن اگر موقعیت خود را در نظام آفرینش بیابد، حقیقت و ارزش خود را درک کند، بداند از کجا آمده است، در کجا قرار دارد و به کجا می رود از پوشش دینی به عنوان یک نیاز جدی خود بهره می گیرد و هرگز جامعه را صحنه نمایش تن و تحرکات جنسی خود قرار نمی دهد.
1- نکته عرفانی:
ای گوهر آفرینش! زن چه نیکو مقامی دارد که فاطمه از افق او تجلی کرد و مریم و زینب از آسمان او درخشیدند و آسیه و خدیجه از هستی او طلوع کردند. پس گوهر وجود خود را به صدف حجاب زینت بخش که حجاب اسلامی از جلوه های زیبای بندگی است.
ب- امنیت و آرامش زن
نفس آدمی دریائی از تمایلات و خواسته های اوست که مهمترین آنها به خوراکیها، امور جنسی و مال و جاه مربوط می شود و بدون شک بالاترین خواسته های مردان تمایل به جنس زن است. در سخنان عرفا آمده است:
اعظم الشهوه شهوه النساء
بزرگترین خواسته مرد رغبت به زنان است.
ارائه زیبایی ها و مواضع بدن زن، به شهوت و طمع مردان دامن می زند و آنها را به یک کانون جدی خطر مبدل می سازد که به سلب امنیت و آرامش زن منتهی می گردد. آنچه می تواند از این ناامنی پیشگیری کند پوشیدگی زن از چشم های گرسنه نامحرمان است که با حجاب کامل اسلامی عمل خواهد شد. پوشش دینی پیام عفت، شخصیت و خداترسی زن مسلمان است و مردان جامعه نه تنها به چنین بانوئی چشم طمع نخواهند داشت که پاکی و نجابت او را می ستایند. و از طرفی بدن و اسرار زیبائی های او در سایة حجابی که دارد از چشم نامحرم پوشیده خواهد بود. در این صورت است که زن در سنگر حجاب خود از تیر نگاه های زهرآلود و سخنان آزار دهنده و برخوردهای اراذل جامعه مصون خواهد بود و امنیت و آرامش درونی او برقرار خواهد شد.
جسم فروپوش چو دُر در صدف تا نشوی تیر نگاه را هدف
قرآن کریم با اشاره به این فلسفه حجاب فرموده است:
یا ایها النبی لازواجک و بناتک و نساء المومنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین.
ای پیامبر! به زنان و دخترانت و زنهای مؤمنان بگو خود را با مقنعه بلند (چادر) بپوشانند که این پوشش برای آنکه به عفت شناخته شوند بهتر است تا (از تعرض هوسرانان) آزار نبینند.
2- نکته عرفانی:
خواهرم! دنیا خراب آبادی است که هر نقطه آن به مینهای شیطان و نگاه های آلوده ناامن گشته است. اما فرشته های حجاب در محفل انس و یاد خدا در امنیتی به سر می برند که دیگران از طعم آن بی خبرند.
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
خط و خوشنویسی ، انواع آن و ارزشهای بصری هر یکخط و خوشنویسی نقش سازنده و مؤثر هنر خط در پیشبرد علوم و پایه گذاری تمدن و فرهنگ اصیل چنان مؤثر عمیق و بنیادین و آن چنان گسترده و نامحدود بوده است که در وصف نمی گنجد .ارتقاء سطح دانش بشری در همه موضوعات مرهون هنر خط و نگارش و کتابت است اعجاز این هنر ، توانست اندوخته های بشری را طی تاریخ در اختیار سراسر این جهان و همة مردمان قرار دهد . خط توانست فراتر از زمان و مکان و مرزها و فرهنگ ها ، حاضران را با گذشتگان پیوند و اتصال دهد و انتقال علم و اندیشة انسانها را میسر نموده و تداوم بخشد نگارش و کتابت در طول حیات خود توانسته است افکار ، احساسات ، معلومات و تجربیات گذشتگان را در تاریخ ثبت کند و از دستبرد ، تباهی ، تاراج و زوال محفوظ دارد . تا نسل حاضر از اندوخته های نیاکان خود برخوردار و بهره مند شود . هنوز از زمان پیدایش و یا اختراع خط ، اطلاع دقیقی در دست نیست . اما آنچه بدون تردید مشخص است این است که خط و یا اختراع علائم نگارش و ترسیمهای قراردادی در بین نوع بشر از مفیدترین و مهم ترین اختراعات و باعث شکوفائی تمدن بشری شده است .هنر خط ، همانند دیگر دستاوردهای اندیشة بشری ، دورانهای مختلفی را طی نموده است و پس از سپری نمودن اعصار و قرون طولانی به مرحلة کنونی خود رسیده است . پیدایش خط در آغاز به صورت تصویری و ترسیمی بوده و هر تصویر نمایندة یک اندیشه و یا یک واقعه محسوب می شده است . سپس مرحلة رمزی آن پیش آمده که هر حرف نشانگر کلمه و تصویری بوده است .در آن روزگار 24 الفبای قراردادی بوجود آمد که همگام با بکاربردن آنها ، از علامتهای پیچ در پیچ هیروگلیف نیز استفاده می شده است . از آثار آن دوره ؛ اهرام مصر ، کتیبه ها و نوشته های فراوان در کشور مصر است . پس از مصریان ، فنیقیان آن حروف اولیه را به درجة عالی تری رسانده و سپس یونانیان به آن کمال مطلوب را بخشیدند . آنگاه خط آسانتری بنام خط هیراتیکی در حدود 1900 سال قبل از میلاد مسیح بوجود آمد . پس از آن یک نوع خط مورتیکی جانشین آن گردید که این خطوط را برروی سنگهای نازک و سفید حک می کردند .گرچه نوشتن و حک کردن بر روی اینگونه اجسام سفت ، امری بسیار مشکل بود ، لکن این دشواری مانع از تحریر نمی شد . کتیبه ها و سنگ نوشته های زیادی از کتابخانه های بابل و ایلام بدست آمده است .بطور خلاصه در ایران در عهد هخامنشی خط میخی در عهد ساسانی خط پهلوی و از عهد ورود اسلام به ایران خطهای کوفی و نسخ و سپس نستعلیق رایج بوده است .
در مورد زمان پیدایش خط تاریخ ، مشخصی نمی توان قائل شد ، چون امری تدریجی بوده و طی سالها یا قرنها به صورت مشخص تجلی و ظهور پیدا کرده است ، لکن تشخیص اصل و بنیاد و ریشة هر خط ، با استناد به آنچه در دست است ، تا حدودی میسر است . 1ـ کوفی 2ـ نسخ و خطوط دیگر ، از تأثیر گذاری نوعی بر نوع دیگر پدیدار شده اند . پیدایش خط کوفی را چنین آورده اند :لذا می توان دریافت که خط کوفی ، نتیجه ای از نظم و ترتیب خط حجازی می باشد . لازم به ذکر است که در آغاز ، خط کوفی در کنار خطوط عِبری و سریانی ، جزو خطوط در امپراطوری بزرگ ایران و روم ، حائز اهمیت نبود و وقتی نامدار شد که خط رسمی دین اسلام گردید و مورد توجه رسول اکرم ( ص ) و مسلمانان صدر اسلام قرار گرفت . خط عربی قبل از اسلام ، منحصر به شبه جزیره عربستان بود و توسعة آن با انتشار دین اسلام انجام پذیرفت و در سرزمینهای فتح شده همپای دین اسلام منتشر شد و مشرق و مغرب را پر نمود و بر زبانهای اصلی ممالک غیر عرب ، غلبه کرد .بعد از آن پیوسته سلیقه ها و ذوق های اقوام مختلف که در شهر کوفه گرد آمده بودند ، دست به کار شدند تا آنکه شیوة کوفی از حجازی فاصله پیدا کرد و صورت خط حجازی تقریباً به حال ابتدائی خود باقی ماند . ولی خط کوفی ، جلوة بهتری پیدا کرد و در نیمة اول قرن اول هجری ، به آخرین صورت مستقل خود ، رسید و حروف آن از حروف نسخی آن زمان هم از حیث جلوه ، و هم از جهت ، حروف بهتر شد .همان طور که عبریان ، خط مربع ، و سریانیان خط سریانی و نسطوریان خط ستر نجیلی را مخصوص کتابهای دینی و علمی خود قرار داده بودند ، مسلمانان نیز ، خط کوفی را که صورت و هیأتی بهتر یافته ، و مشابه خط ستر نجیلی شده بود ، خاص نوشتن قرآن قرار دادند و بعدها آن را در تزیین مساجد و سکه ها و کتب ، مورد استفاده قرار دادند و به دلیل احساس نیاز هویت برای معماریهای اسلامی ، مساجد و بناهای اسلامی ، کاربردی در کتیبه ها پیدا کرد که پس از مصرف و کاربرد در کتابت به روی دیوارها و ستونها و مناره ها خود را بالا کشید و هم زمان تزئینی تر شد و به دلیل اجتناب طراحان از ایجاد نقوش تحریم شده ، نقش و نگاره هایی به آن اضافه شد و فضاهای خالی ، با گردش های قلم ، فرهنگی جدید را در مقاطع مختلف به وجود آورد . خط عربی به تبعیت از دین اسلام ، در ممالک دور و نزدیک نفوذ کرد تا جایی که ناحیة وسیعی از جهان ، یعنی آن قسمت از میان شط فرات ، از مشرق و سواحل اقیانوس اطلس از مغرب ، و سواحل شمالی مدیترانه از شمال و خط استوا از جنوب واقع است ، به این زبان تکلم کرده و به آن خط کتابت کردند . و بعضی با خط و زبان خود صحبت و به خط عربی کتابت کردند ، مانند ایران .سلسله فتوحات اسلامی ، از راه آسیای صغیر به مصر و به طرف شمال آفریقا و ممالک مغرب ( تونس ، الجزایر ، مراکش ) کشیده شد و تمدن اسلامی و خطوط اسلامی به دنبال آن در این سرزمینها جایگزین گردید .خط در این نواحی که احتمالاً از اوایل قرن دوم باید متداول شده باشد ، نوعی کوفی و مشتق از آن است و به خط مغربی معروف ، و از قدیمی ترین خطوط اسلامی است که در تمام آفریقای شمالی ، به جز مصر و قسمتی از سایر نقاط آفریقای شرقی و مرکزی و با جزئی تغییر ، معمول گردیده است .خط کوفی :
چون اسلام در ایران انتشار یافت ، خط کوفی جایگزین خط پهلوی ساسانی و دین دبیرة اوستایی شد و ایرانیان تقریباً از اواخر قرن اول و اوایل سدة دوم هجری کم کم در نوشته های خود خط کوفی را معمول داشته و آنرا جایگزین خط پهلوی نمودند .