واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درباره شناخت مختصرى از زندگانى امام هادى علیه السلام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 31

 

شناخت مختصرى از زندگانى امام هادى علیه السلام (1)

نویسنده:مهدى پیشوایى

«امام ابوالحسن على النقى الهادى» - علیه السلام - پیشواى دهم شیعیان، در نیمه ذیحجه سال 212 هجرى در اطراف مدینه در محلى به نام «صریا» به دنیا آمد(1). پدرش پیشواى نهم، امام جواد - علیه السلام - و مادرش بانوى گرامى «سمانه» است که کنیزى با فضیلت و تقوا بود (2).

مشهورترین القاب امام دهم، «نقى» و «هادى» است، و به آن حضرت «ابوالحسن الثالث» نیز مى‏گویند (3).

امام هادى - علیه السلام - در سال 220 هجرى پس از شهادت پدر گرامیش برمسند امامت نشست و در این هنگام هشت ساله بود. مدت امامت آن بزرگوار 33 سال و عمر شریفش 41 سال و چند ماه بود و در سال 254 در شهر سامرّأ به شهادت رسید.

خلفاى معاصر حضرت

امام هادى در مدت امامت خود با چند تن از خلفاى عباسى معاصر بود که به ترتیب زمان عبارتند از:

1 - معتصم، برادر مأمون (217 - 227) (4)

2 - واثق، پسر معتصم (227 - 232).

3 - متوکل، برادر واثق (232 - 248).

4 - منتصر، پسر متوکل (6 ماه).

5 - مستعین، پسر عموى منتصر (248 - 252).

6 - معتزّ، پسر دیگر متوکل (252 - 255).

امام هادى در زمان خلیفه اخیر مسموم گردید و به شهادت رسید و در خانه خود به خاک سپرده شد.

اوضاع سیاسى، اجتماعى عصر امام

این دوره از خلافت عباسى ویژگیهاى دارد که آن را از دیگر دوره‏ها جدا مى‏سازد ذیلاً به برخى از این ویژگیها اشاره مى‏کنیم:

1 - زوال هیبت و عظمت خلافت: خلافت، چه در دوره اموى و چه در دوره عباسى، براى خود هیبت و جلالى داشت، ولى در این دوره بر اثر تسلط ترکان و بردگان بر دستگاه خلافت، عظمت آن از بین رفت و خلافت همچون گویى به دست این عناصر افتاد که آن را به هر طرف مى‏خواستند پرتاب مى‏کردند، و خلیفه عملاً یک مقام تشریفاتى بود، ولى در عین حال هر موقع خطرى از جانب مخالفان احساس مى‏شد خلفا و اطرافیان و عموم کارمندان دستگاه خلافت، در سرکوبى آن خطر نظر واحدى داشتند.

2 - خوش گذرانى و هوسرانى درباریان: خلفاى عباسى در این دوره به خاطر خلأى که بر دستگاه خلافت حکومت مى‏کرد، به شب نشینى و خوش گذرانى و میگسارى مى‏پرداختند و دربار خلافت غرق در فساد و گناه بود. صفحات تاریخ اخبار شب نشینیهاى افسانه‏اى آنان را ضبط نموده است.

3 - گسترش ظلم و بیدادگرى و خودکامگى: ظلم و جور و نیز غارت بیت المال و صرف آن در عیاشیها و خوشگذرانیها جان مردم را به لب آورده بود.

4 - گسترش نهضتهاى علوى: در این مقطع از تاریخ، کوشش دولت عباسى بر این بود که با ایجاد نفرت در جلامعه نسبت به علویان، آنها را تارو مارو سازد. هر موقع کوچکترین شبحى از نهضت علویان مشاهده مى‏شود، برنامه سرکوبى بى رحمانه آنان آغاز مى‏گشت، و علت شدت عمل نیز این بود که دستگاه خلافت با تمام اختناق و کنترلى که برقرار ساخته بود، خود را متزلزل و ناپایدار مى‏دید و از این نوع نهضتها سخت بیمناک بود.

شیوه علویان در این مقطع زمانى این بود که از کسى نامى نبرند و مردم را به رهبرى «شخص برگزیده‏اى از آل محمد» دعوت کنند، زیرا سران نهضت مى‏دیدند که امامان معصوم آنان، در قلب پادگان نظامى «سامرّأ» تحت مراقبت و مواظبت مى‏باشند و دعوت به شخص معین مایه قطع رشته حیات او مى‏گردد. این نهضتها و انقلابها بازتاب گسترش ظلم و فشار بر جامعه اسلامى در آن عصر بود و نسبت مستقیمى با میزان فشار و اختناق داشت، به عنوان نمونه در دوران حکومت «منتصر» که تا حدى به خاندان نبوت و امامت علاقه‏مند بود و در زمان او کسى متعرض شیعیان و خاندان علوى نمى‏شد، قیامى صورت نگرفت.

تواریخ، تنها در فاصله سال 219 تا 270 قمرى، تعداد 18 قیام ضبط کرده‏اند. این قیامها نوعاً با شکست روبرو شده و توسط حکومت عباسى سرکوب مى‏گشتند.

علل شکست قیامها

علل شکست این نهضتها و قیامها را از یک سو باید در ضعف رهبرى و فرماندهى این نهضتها جستجو کرد و از طرف دیگر در طرفداران و یاران این رهبران: رهبران نهضتها نوعاً داراى برنامه صحیح و کاملى نبودند و نابسامانیهایى در کار آنها وجود داشت و از طرف دیگر قیام آنها صدر در صد رنگ اسلامى نداشت و از این جهت معمولاً مورد تأیید امامان زمان خود قرار نمى‏گرفتند.

البته گروهى از یاران و طرفداران این قیامها مردمى مخلص و شیعیان واقعى بودند که تا سر حد مرگ براى اهداف عالى اسلامى مى‏جنگیدند، ولى تعداد این دسته کم بود و غالب مبارزین کسانى بودند که اهداف اسلامى روشنى نداشتند، بلکه در اثر ظلم و ستمى که بر آنان وارد مى‏شد، ناراحت شده و در صدد تغییر اوضاع برآمده بودند. این گروه، در صورت احساس شکست و یا احتمال مرگ، رهبر خود را تنها گذاشته از اطراف او پراکنده مى‏شدند.

چنانکه اشاره شد، اگر بسیارى از این انقلابها مورد تأیید امامان قرار نمى‏گرفت، یا به این دلیل بود که صد در صد اسلامى نبودند و در اهداف آنها و رهبران آنها انحرافهایى مشاهده مى‏شد و یا طراحى و برنامه ریزى آنها طورى بود که شکست آنها قابل پیش بینى بود، و لذا اگر امام آشکارا آنها را تأیید مى‏کرد، در صورت شکست قیام، اساس تشیع و امامت و هسته اصلى نیروهاى شیعه در معرض خطر قرار مى‏گرفت.

فعالیتهاى مخفى امام

آنگونه که جدول مدت حکومت خلفاى عباسى نشان مى‏دهد، از میان آنان متوکل از همه بیشتر با امام هادى معاصر بوده است؛ ازینرو موضعگیرى او را در برابر امام ذیلاً توضیح مى‏دهیم:

متوکل نسبت به بنى هاشم بد رفتارى و خشونت بسیار روا مى‏داشت. او به آنان بدگمان بود و همواره آنان را متهم مى‏نمود. وزیر او «عبدالله بن یحیى بن خاقان» نیز پیوسته از بنى هاشم نزد متوکل سعایت مى‏نمود و او را تشویق به بد رفتارى با آنان مى‏کرد. متوکل در خشونت واجحاف به خاندان علوى گوى سبقت را از تمامى خلفاى بنى عباس ربوده بود (5).

متوکل نسبت به على - علیه السلام - و خاندانش کینه و عداوت عجیبى داشت و اگر آگاه مى‏شد که کسى به آن حضرت علاقه‏مند است، مال او را مصادره مى‏کرد و خود او را به هلاکت مى‏رساند (6).

بر اساس همین ملاحظات بود که حضرت هادى - علیه السلام -، بویژه در زمان متوکل، فعالیتهاى خود را به صورت سرّى انجام مى‏داد و در مناسبات خویش با شیعیان نهایت درجه پنهانکارى را رعایت مى‏کرد. مؤید این معنا حادثه‏اى است که آن را مورخان چنین نقل کرده‏اند:

«محمد بن شرف» مى‏گوید: همراه امام هادى - علیه السلام - در مدینه راه مى‏رفتم. امام فرمود: آیا تو پسر شرف نیستى؟ عرض کردم: آرى. آنگاه خواستم از حضرت پرسشى کنم، امام بر من پیشى گرفت و فرمود: «ما در حال گذر از شاهراهیم و این محل، براى طرح سؤال مناسب نیست»! (7).

این حادثه شدت خفقان حاکم را نشان مى‏دهد و میزان پنهانکارى اجبارى امام را بخوبى روشن مى‏سازد.



خرید و دانلود تحقیق درباره شناخت مختصرى از زندگانى امام هادى علیه السلام


پاورپوینت درباره بلوک ها (1)

پاورپوینت درباره بلوک ها (1)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل :  .pptx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید : 10 اسلاید

 قسمتی از متن .pptx : 

 

بلوک ها

یک گروه از عبارات که یک ساختار واحد تشکیل می دهند.

عبارات بلوک ها می توانند به صورت موازی و یا ترتیبی اجرا شوند.

بلوک ها

بلوک

ابتدای آن با begin و انتهایش با end تعیین می شود.

جملات به صورت ترتیبی و پشت سر هم اجرا می شوند.

میزان تاخیر هر جمله نسبت به جمله قبل محاسبه می شود.

بلوک های ترتیبی

بلوک ها

initial

begin

x<=1’b0;

y<=1’b1;

z={x,y};

end

بین کلمات fork و join قرار می گیرند.

جملات به صورت هم زمان اجرا می شوند.

اگر تاخیر یا رخداد در عبارتی مشخص شود، زمان اجرا نسبت به زمان اجرای اولیه حساب می شود.

بلوک های موازی

بلوک ها



خرید و دانلود پاورپوینت درباره بلوک ها (1)


تحقیق درمورد گزارش کارآموزی کارخانه واگن پارس 44ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 44

 

گزارش کارآموزی (1)

کارخانه واگن پارس

کارخانه واگن پارس که بزرگترین سازنده وسائط حمل و نقل ریلی در خاورمیانه می‌باشد. در سال 1352 با سرمایه‌ای بالغ بر چهارده میلیارد ریال با سرمایه‌گذاری مشترک سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران و راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران در شهرستان اراک تأسیس گردید.

واگن پارس در سال 1362 با ساخت و تولید انواع وسائط حمل و نقل ریلی مانند لکلومتیو، واگنهای باربری، واگن‌های مسافربری، واگنهای محرک و … آغاز به فعالیت نمود.

فعالیت این کارخانه ساخت و تعمیر اساسی انواع مختلف خودروهای ریلی اعم از واگنهای باری، مسافری، مترو و تأمین قطعات اصلی و یدکی واگنها می‌باشد.

از آنجائیکه بخش قابل ملاحظه‌ای از مواد مصرفی این شرکت ساخت داخل کشور می‌باشد، هزینه تولیدات شرکت پائین بوده و باعث گردیده است که واگن پارس در عرصة بازارهای جهانی در مناقصه‌های متعدد موفق گردد.

این کارخانه با بهره‌گیری از آخرین تجربیات در زمینه ساخت واگن و با بکارگیری پیشرفته‌ترین ماشین آلات می‌تواند سالیانه بیش از یک هزار دستگاه انواع مختلف واگن را تولید و همچنین 2500 دستگاه واگن را تعمیر اساسی نماید. واگن پارس توانسته است محصولات خود را درسطح مطلوب با رعایت آخرین استانداردهای صنعتی راه‌آهن ( UIC ) به بازار عرضه و بدین ترتیب به یکی از قطب‌های مهم تولید کنندة واگن تبدیل گردد.

تولیدات:

- واگن مسافری :

ـ باری

ـ لکلومتیو

ـ واگن محرک

ـ واگن مخزن

ـ واگن حمل بالاست

ـ واگن کفی

ـ واگن حمل غلات

ـ واگن 6 محوره

ـ واگن 4 محوره

ـ واگن حمل سیمان

ـ واگن حمل گندم

ـ ساخت انواع بوژی

« واگن حمل سیمان و پودر »

مناسب برای حمل سیمان و انواع قله مثل گچ، پودر، آلومینیوم و سایر موادی که دانه‌بندی آنها کمتر از 4 میلی‌متر است.

بدنه اصلی از یک استوانه به قطر 2600 میلی‌متر و طول 2710 میلی‌متر و ضخامت 6 میلی‌متر شیب دار شده و در زیر به قیف تخلیه منتهی می‌شود. بارگیری از 4 دریچه بمدت 6 دقیقه صورت می‌پذیرد که در بالای واگن قرار گرفته‌اند. تخلیة واگن با ظرفیتی بالغ بر 2/1 تن در دقیقه به کمک هوای فشرده صورت می‌گیرد که این تخلیه از طریق یک لوله به قطر 100 میلی‌متر انجام می‌شود. این سیستم تخلیه قادر است مواد را تا ارتفاع 20 متر در سیلو تخلیه کند.

حجم مخزن این واگن 52 متر مکعب می‌باشد و ظرفیت بارگیری واگن 55 تن است.

وزن واگن بدون بار 5/25 تن است.

بوژی واگن مدل 665IIRR از نوع H با سرعت 120 کیلومتر در ساعت می‌باشد.

سیستم ترمز واگن از نوع « “KE- GP –16 » می‌باشد که این نوع سیستم با هوای فشرده عمل می‌نماید. حداکثر سرعت مجاز واگن با بار 100 کیلومتر در ساعت و بدون بار 120 کیلومتر در ساعت است.



خرید و دانلود تحقیق درمورد گزارش کارآموزی کارخانه واگن پارس  44ص


تحقیق درباره؛ هندبال

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 38

 

قانون (1) زمین بازی

 

(1:1) زمین بازی، محوطه ای است به شکل مستطیل که طول آن 40 و عرض آن 20 متر می باشد. این زمین دارای دو محوطه دروازه (قانون 1:4 و قانون 6) و یک محوطه بازی است. دو خط بلند طولی را خطوط کناری و خطوط کوتاه انتهایی را خط دروازه (بین دو پایه دروازه) یا خط بیرونی دروازه (دو طرف دروازه) می نامند.

زمین بازی حداقل باید در طول خطوط کناری، یک متر و در پشت خط بیرونی دروازه، دو متر حریم داشته باشد. وضعیت زمین بازی نباید به صورتی تغییر یابد که باعث کسب آوانتاژ یکی از تیمها شود.

(1:2) در وسط هر خط دروازه، یک دروازه قرار می گیرد. دروازه ها باید به خوبی در زمین یا دیوار پشت آن نصب شده باشند. ابعاد داخلی هر دروازه 2 متر ارتفاع و 3 متر طول دارد. هر دروازه دارای دو پایه است که به وسیله یک تیر افقی به یکدیگر متصل می شوند. لبه پشتی پایه ها با لبه بیرونی خط دروازه منطبق است. پایه ها و قطعه افقی بالای آنها باید مقطعی به ابعاد 8 سانتیمتر داشته باشند. بخش دروازه که از داخل زمین، نمایان است باید سطوح آن با دو رنگ متفاوت که ضمناً با زمینه پشت دروازه اختلاف واضح داشته باشد، رنگ آمیزی شود. دروازه ها باید مجهز به تور باشند به نحوی که توپ پرتاب شده به دروازه، به سرعت از آن خارج نشود.

(1:3) کلیه خطوط زمین، جزء قسمتی از منطقه ای است که آن را محدود می کند. خط دروازه ها مابین دو پایه دروازه 8 سانتیمتر و مابقی خطوط 5 سانتیمتر پهنا دارد. خطوط بین دو منطقه مجاور را می توان به وسیله رنگی متفاوت از کفپوش مجاور آن منطقه، جایگزین نمود.

(1:4) در مقابل هر دروازه، یک محوطه دروازه قرار دارد (قانون 6). محوطه دروازه به وسیله خط محوطه دروازه محدود و معین می شود (خط 6 متر) که به شرح زیر رسم می گردد:

یک خط به طول 3 متر و به فاصله 6 متر موازی و قرینه با خط دورازه در داخل زمین کشیده می شود (از لبه عقبی خط دروازه تا لبه جلویی خط محوطه دروازه) و این خط از هر طرف با یک ربع دایره به شعاع 6 متر (به مرکز زاویه عقب داخلی پایه های دروازه به خط بیرونی دروازه متصل می شود).

(1:5) خط پرتاب آزاد (9 متر) یک خط مقطّع است که طول هر قطعه و فاصله بین قطعات، 15 سانتیمتر است. این خط به فاصله 3 متر و موازی با خط منطقه دروازه رسم می شود.

(1:6) خط 7 متر یک متر طول دارد و موازی با خط دورازه رسم می شود. فاصله این خط با لبه پشتی خط دروازه 7 متر است و دقیقاً در مرکز و مقابل دروازه کشیده می شود.

(1:7) خط محدودیت دروازه بان (4 متر) به طول 15 سانتیمتر و موازی  با خط دروازه کشیده می شود و فاصله این خط با لبه پشتی خط دروازه 4 متر و دقیقاً در مرکز و مقابل دروازه قرار دارد.

(1:8) خط وسط زمین نقاط مرکزی دو خط کناری را به یکدیگر متصل می نماید.

(1:9) خط منطقه تعویض (بخشی از خط کناری) برای هر تیم به فاصله 5/4 متر از خط وسط تعیین شده است. نقطه انتهایی خط منطقه تعویض به وسیله خط موازی با خط وسط و به طول 15 سانتیمتر به سمت داخل خط کناری و 15 سانتیمتر به سمت خارج خط کناری مشخص می گردد.

قانون (2) وقت بازی، علامت پایانی و تایم اوت

 

 وقت بازی

(2:1) وقت عادی بازی برای تمامی تیمهایی که 16 سال به بالا دارند در دو نیمه و هر نیمه به مدت 30 دقیقه است که در بین آن 10 دقیقه استراحت داده می شود. وقت عادی بازی برای تیمهای جوانان، دو زمان 25 دقیقه ای برای گروه سنی 12 تا 16 سال و دو وقت 20 دقیقه ای برای گروه سنی 8 تا 12 سال می باشد. در هر دوی این موارد، زمان استراحت 10 دقیقه می باشد.

(2:2) چنانچه مسابقاتی که برنده آن باید معلوم شود، در پایان وقت عادی، مساوی تمام شود، پس از 5 دقیقه استراحت، بازی در وقت اضافی ادامه خواهد یافت. وقت اضافی شامل دو نیمه 5 دقیقه ای همراه با یک دقیقه استراحت در بین دو نیمه خواهد بود. چنانچه مسابقه پس از وقت اضافی اول مجدداً مساوی شود، پس از 5 دقیقه استراحت، وقت اضافی دوم انجام خواهد شد. این وقت اضافی نیز شامل دو نیمه 5 دقیقه ای همراه با یک دقیقه استراحت بین دو نیمه خواهد بود. در صورتی که مسابقه همچنان مساوی باشد، برنده به وسیله مقررات خاص همان مسابقات، تعیین خواهد شد.

علامت پایانی

(2:3) وقت بازی با سوت داور برای اجرای پرتاب شروع، آغاز می شود. بازی به وسیله علامت پایانی ساعت عمومی یا وقت نگهدار خاتمه می یابد. اگر هیچ نوع علامتی داده نشد، داور برای اعلام پایان وقت، سوت خواهد زد (17:10).

 

توضیح: در صورتی که ساعت عمومی مجهز به علامت اتوماتیک پایانی در دسترس نباشد، وقت نگهدار از یک ساعت رومیزی با یک کورنومتر استفاده کرده و خاتمه مسابقه را با علامتی که می دهد اعلام خواهد کرد. چنانچه از ساعت اتوماتیک استفاده می شود در صورت امکان باید ترتیبی داده شود تا ساعت از صفر به سمت 30 دقیقه وقت را نشان دهد.

(2:4) خطاها و رفتار خلاف روحیه ورزشی که قبل یا همزمان با اعلام پایان وقت، به وقوع می پیوندد، باید جریمه شود (برای وقت استراحت بین دو نیمه یا پایان مسابقه) حتی اگر به علت همزمانی اعلام پایان وقت و وقوع خطا، نتوان همان موقع خطا را اعلام نمود. داوران فقط پس از آنکه ضرورتاً پرتاب آزاد (به استثنای پرتاب آزاد) یا پرتاب 7 متر اجرا شده و نتیجه بلاواسطه آن به دست آمده باشد مسابقه را پایان خواهند داد.

(2:5) در حالی که پرتاب آزاد یا پرتاب 7 متر در حال اجرا بوده یا قبلاً اجرا شده و توپ در فضا می باشد، اگر علامت پایانی وقت، به صدا درآید (برای وقت استراحت بین دو نیمه یا پایان مسابقه) پرتاب باید تکرار شود. قبل از آنکه داوران، پایان مسابقه را اعلام نمایند باید نتیجه بلاواسطه پرتاب تکرار شده مشخص شود.

(2:6) در هنگام اجرای پرتاب آزاد یا پرتاب 7 متر با شرایط ذکر شده در قانونهای 5ـ2:4 در صورتی که بازیکنان یا مسؤولین تیم، مرتکب تخلف یا رفتار خارج از روحیه ورزشی گردند با جریمه شخصی روبه رو می شوند. به هر حال تخلف، در خلال اجرای چنین پرتابی نمی تواند منجر به یک پرتاب آزاد در جهت مخالف شود.

(2:7) چنانچه داوران، متوجه شوند که وقت نگهدار، زودتر از موعد، پایان مسابقه را اعلام کرده است (برای استراحت بین و نیمه و پایان مسابقه) آنها باید بازیکنان را برای ادامه بازی در زمان باقیمانده در زمین نگهدارند. تیمی که در لحظه وقوع زود هنگام بازی، توپ را در اختیار داشته است، در شروع مجدد بازی نیز صاحب توپ خواهد بود. اگر توپ، قبلاً از جریان بازی خارج شده باشد بازی با پرتابی متناسب با آن، با موفقیت ادامه خواهد یافت. اگر توپ در جریان بازی باشد، بازی با یک پرتاب آزاد متناسب با قانون 13:4 الف، ب ادامه خواهد یافت. اگر نیمه اول (یا وقت اضافی) دیرتر از زمان مقرر به پایان برسد، نیمه دوم باید به همان میزان، کاهش یابد. اگر نیمه دوم (یا وقت اضافی) دیرتر از زمان مقرر به پایان برسد، داوران نمی توانند در این وضعیت، تغییری ایجاد نمایند.

 

 

تایم اوت

(2:8) داوران تصمیم می گیرند که وقت بازی چه موقع و برای چه مدت متوقف شود (تایم اوت).

در موارد زیر اعلام تایم اوت الزامی است:

الف) هنگام اعلام دو دقیقه تعلیق، دیسکالیفه یا اکسکلود؛

ب) هنگام اعلام پرتاب 7 متر؛

ج) هنگام اعلام تایم اوت تیمی؛

د) هنگام خطای تعویض با ورود بازیکن اضافی به زمین؛

ه) هنگامی که از سوی وقت نگهدار یا سرپرست فنی سوت زده شود؛

و) هنگام ضرورت مشورت بین داوران، طبق قانون 17:8؛

در وضعیتهای مسلم دیگر و متناسب با موقعیت، می توان به صورت عادی نیز تایم اوت اعلام نمود (توضیحات پیرامون قوانین شماره 2). تخلفات در حال تایم اوت، نتیجه ای مشابه تخلفات در خلال وقت بازی را خواهد داشت (پاراگراف اول 16:3).

(2:9) در ارتباط با تایم اوت، داوران به وسیله علامتی به وقت نگهدار اعلام خواهند کرد چه زمانی وقت بازی متوقف و چه زمانی مجدداً شروع شود. توقف وقت بازی به وسیله 3 سوت کوتاه و علامت (شماره 16) به وقت نگهدار اطلاع داده خواهد شد. پس از تایم اوت همواره باید شروع مجدد بازی به وسیله سوت اعلام شود.

(2:10) هر تیم، مجاز به استفاده از یک دقیقه تایم اوت تیمی در هر نیمه از وقت معمول بازی می باشد (توضیحات پیرامون قوانین شماره 3).

قانون (3) توپ

 

(3:1) توپ، به شکل کروی و جنس آن از چرم و یا مواد مصنوعی است. سطح توپ نباید براق و لغزنده باشد (3ـ17).

(3:2) اندازه توپ شامل محیط و وزن، در رده های مختلف تیمی به صورت متفاوت به شرح زیر است:

* محیط 60ـ58 سانتیمتر و وزن 475ـ425 گرم (اندازه 3 فدراسیون جهانی هندبال) برای مردان و نوجوانان (بالای 16سال)؛

* محیط 56ـ54 سانتیمتر و وزن 375ـ325 گرم (اندازه 25 فدراسیون جهانی هندبال) برای زنان و دختران جوان (بالای 14 سال) و پسران جوان (16ـ12 سال)؛

*محیط 52ـ50 سانتیمتر و وزن 330ـ290 گرم (اندازه 1 فدراسیون جهانی هندبال) برای دختران جوان (14ـ8 سال) و پسران جوان (12 ـ8 سال).

 

توضیح: شرایط فنی لازم برای توپهای مورد استفاده در کلیه مسابقات بین المللی رسمی در مقررات توپ فدراسیون جهانی هندبال آمده است. اندازه و وزن توپهای مورد استفاده در مینی هندبال، در این قوانین گنجانده نشده است.

(2:3) در هر بازی، حداقل باید دو توپ در اختیار باشد. در جریان بازی، توپهای ذخیره باید در نزدیکترین محل به میز وقت نگهدار باشد. این توپها باید شرایط مشروحه در قانون 2ـ3:1 را داشته باشند.

(3:4) داوران تصمیم می گیرند چه زمانی از توپ ذخیره استفاده شود. در چنین موقعیتی به منظور حداقل توقف اجتناب از اعلام تایم اوت، داوران باید سریعاً توپ ذخیره را وارد بازی نمایند.

قانون (4) بازیکنان، ذخیره ها، تجهیزات و وسایل

 

بازیکنان

(4:1) یک تیم، شامل 12 بازیکن می باشد. بیش از 7 بازیکن نمی توانند همزمان در داخل زمین باشند، مابقی بازیکنان، ذخیره می باشند. در خلال بازی، همواره تیم باید یک بازیکن داخل زمین خود را به عنوان دروازه بان معین کرده باشد. بازیکنی که به عنوان دروازه بان تعیین شده است



خرید و دانلود تحقیق درباره؛ هندبال


مقاله درباره سرگذشت نوح

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

‏سرگذشت نوح(ع) (1)

پرستش بت‏ها و خدایان

نوح(ع) نخستین(1) پیامبر اولوالعزم است که خداوند او را با رسالت خویش به سوى قومش فرستاد که به پرستش بت‏ها رو آورده و غرق در گمراهى و کفر گشته بودند. قرآن، نام‏بت‏هایى را که قوم نوح مى‏پرستیدند، از زبان اشراف آنان بیان مى‏دارد:

وَقالُوا لا تَذَرُنَّ آلِهَتَکُمْ وَلا تَذَرُنَّ وَدّاً وَلا سُواعاً وَلا یَغُوثَ وَیَعُوقَ وَنَسْراً * وَقَدْ أَضَلُّوا کَثِیراً...؛(2)

قوم نوح گفتند: خدایان خود را رها نکنید، به‏ویژه‏از پنج بت وَد و سواع و یغوث و یعوق و نسر، دست برندارید و بسیارى از مردم را به گمراهى کشاندند.

آن گونه که آیه شریفه «لا تَذَرُنَّ آلِهَتَکُمْ» مى‏فرماید قوم نوح داراى خدایان دیگرى نیز بوده‏اند، گفته شده این خدایان، عبارت از ستارگان در گردش بوده‏اند و چون این ستارگان، شب‏ها پدیدار و روزها نهان مى‏شدند، براى تقرب به خدایان خویش، بت‏ها را واسطه قرار مى‏دادند، حضرت نوح(ع) مدت طولانى میان قوم خود درنگ کرد و آنهارا به پرستش خدا دعوت کرد. خداى سبحان مى‏فرماید: «وَلَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى‏ قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِیهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلّا خَمْسِینَ عاماً؛ ما نوح را به سوى قومش فرستادیم و نهصدوپنجاه سال میان آنان درنگ کرد» ولى این مدتِ طولانى نتیجه بخش نبود و از آنها جز عده‏اى اندک کسى به رسالتِ وى ایمان نیاورد،به نحوى که پدرى هرگاه پسرش به سن رشد مى‏رسید، به او سفارش مى‏کرد که تا زنده است از نوح(ع) پیروى نکند. به همین دلیل، پا فشارى بر شرک را از یکدیگر به ارث برده و در نافرمانى و گناه غوطه‏ور مى‏شدند.

دعوت به حق

نوح(ع) به قوم خود فرمود: «من شما را از عذاب الهى برحذر داشته و راه نجات و رهایى را برایتان روشن مى‏سازم، خداى یگانه را بپرستید و لحظه‏اى به او شرک نورزید. زیرا من بیم آن دارم که اگر غیر او را پرستش کنید و یا دیگرى را با او شریک بدانید، شما را در قیامت به شدت کیفر کند».

وَلَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى‏ قَوْمِهِ إِنِّى لَکُمْ نَذِیرٌ مُبِینٌ * أَنْ لاتَعْبُدُوا إِلّا اللَّهَ إِنِّى أَخافُ عَلَیْکُمْ عَذابَ یَوْمٍ أَلِیمٍ؛(3)

ما نوح را به سوى قومش فرستادیم [و گفت‏] من بیم دهنده آشکارى برایتان هستم، جز خدا کسى را نپرستید، من براى شما بیم عذاب دردناکى را دارم.

چنان‏که نوح(ع)بدانان فرمود: «اگر خدا را اطاعت کنید و از گناهان دورى گزینید، گناهان گذشته شما را مى‏آمرزد و به شما مهلت داده و تا آخرین روزهاى عمرتان که خدا مقدر فرموده، شما را از نعمت‏هاى دنیوى بهره‏مند مى‏سازد، ولى اگر از پروردگارتان نافرمانى کردید، هرگز شما را مهلت نمى‏دهد و برایتان عذاب را مقرر فرموده و به طور ناگهانى که تصور آن را نمى‏کنید، بر شما فرود مى‏آید...».

قالَ یا قَوْمِ إِنَّى لَکُمْ نَذِیرٌ مُبِینٌ * أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ وَأَطِیعُونِ * یَغْفِر لَکُم مِّن ذُنُوبِکُمْ وَیُؤَخِّرْکُمْ إِلَى‏ أَجَلٍ مُّسَمّىً إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذَا جَآءَ لا یُؤَخَّرُ لَوْ کُنتُمْ تَعْلَمُونَ؛(4)

نوح فرمود: اى قوم، من بیم دهنده‏اى آشکار براى شمایم، خدا را بپرستید و از او بترسید و مرا اطاعت کنید. خداوند گناهان شما را مى‏بخشد و تا زمانى معین شما را مهلت مى‏دهد، آن‏گاه که وقت مقرر الهى رسید، تأخیر پذیر نیست، اگر به این معنا پى‏ببرید.

برترى جویى کفار

قوم نوح، پندواندرز آن حضرت را نادیده گرفتند و به بیم دادن الهى نسبت به خود، اعتنایى نکردند و با دلایلى، پیامبرى آن حضرت را انکار نموده و مى‏گفتند:

الف) وى (نوح) مانند آنها انسان است و مى‏خورد و مى‏آشامد، بنابراین، چگونه کسى که مانند آنها انسان است مى‏تواند پیامبر باشد؟، پیامبر - از دیدگاه آنها - مى‏بایست فرشته باشد نه انسان!

ب) پیروان او همه، افراد مستضعفند، منظورشان تهیدستان و کارگران و کشاورزان و افراد سطح پایین جامعه بود، و این گونه افراد - در نظر آنها - بدون اندیشه و فکر از نوح پیروى کرده و از علم و دانش بهره‏اى ندارند.

ج) نوح(ع) و پیروانش را به دروغگویى متهم ساختند و به این اتهامِ خود مطمئن نبودند، بلکه صرفِ ظن و گمان بود....

فَقالَ المَلَأُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مانَراکَ إِلّا بَشَراً مِثْلَنا وَما نَراک اتَّبَعَکَ إِلّا الَّذِینَ هُمْ أَراذِلُنا بادِىَ الرَّأىِ وَما نَرى‏ لَکُمْ عَلَیْنا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّکُمْ کاذِبِینَ؛(5)

سران کافر قومش گفتند: ما تو را مانند خود بشرى بیشتر نمى‏دانیم، در دیدگاه نخستین باید گفت کسانى که از تو پیروى مى‏کنند، اشخاصى پست و بى‏مقدارند. ما هیچ‏گونه برترى براى شما بر خود نمى‏بینیم، بلکه شما را دروغگو مى‏پنداریم.

قرآن، در آیه‏اى دیگر برترى جویى قوم نوح و ردّ دعوتِ آن حضرت و متهم ساختن وى را به گمراهى، به تصویر کشیده است، چنان‏که از نوح(ع) چهره‏اى شکیبا و مهربان ارائه داده که قصد دارد این تصور غلط را از ذهن قومش بزداید، از این رو به آنها مى‏گوید: «اى مردم، من گمراه نیستم، آن گونه که شما تصور مى‏کنید، من فرستاده‏اى از نزد پروردگار جهانیانم، دستورات و احکامى که مرا به خاطر آنها فرستاده و به مصلحت شماست، برایتان ابلاغ مى‏کنم، من شما را به آنچه‏که سعادت‏تان در آن است پند و اندرز مى‏دهم و از بدبختى و شقاوت برحَذَرتان مى‏دارم، چرا که خداوند، چیزهایى را که شما از آن آگاهى ندارید، به من آموخته است».

آن‏گاه نوح(ع) برایشان روشن مى‏کند که پند و نصیحت و راهنمایى اگر توسط فردى از خودِ آنها باشد، شگفت‏آور نیست که آنها را از عذاب خدا بیم داده و به رحمت و رضوان الهى دعوت کند.

قالَ المَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ إنّا لَنَراکَ فِى ضَلالٍ مُبِینٍ * قالَ یا قَوْمِ لَیْسَ بِى ضَلالَةٌ وَلکِنِّى رَسُولٌ مِنْ رَبِّ العالَمِینَ * أُبَلِّغُکُمْ رِسالاتِ رَبِّى وَأَنْصَحُ لَکُمْ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لاتَعْلَمُونَ * أَوَ عَجِبْتُمْ أَنْ جاءَکُمْ ذِکْرٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَلى‏ رَجُلٍ مِنْکُمْ لِیُنْذِرَکُمْ وَلِتَتَّقُوا وَلَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ؛(6)

گروهى از قومش گفتند، ما تو را در گمراهى آشکار مى‏بینیم در پاسخشان گفت: اى قوم من در گمراهى نیستم، بلکه فرستاده‏اى از نزد پروردگار جهانیانم که دستورات خدا را به شما ابلاغ کرده و شما را پند مى‏دهم و از ناحیه خداوند چیزهایى را مى‏دانم که شما بدان‏ها آگاهى ندارید. آیا اگر فردى از سوى خداوند مأمور شد شما را [از عذاب الهى‏] بیم دهد تا پرهیزگار شده به امید این‏که مورد لطف خدا قرار گیرید، شگفت‏زده مى‏شوید.

نوح و پیگیرى دعوت خود



خرید و دانلود مقاله درباره سرگذشت نوح