واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درباره: موسیقی ایران 10 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

موسیقی ایران:

نقوش و حجاری ها و نگـارگـری های به جای مانده از دوران باستان تا زمان اسلام نشان دهـنده عـلاقه و ذوق ایرانیان به هـنر موسیقی می باشد. در دوران پس از اسلام موسیقی به دلیل مخالف ها، شکوفایی دوران پـیشین خود را از دست داد. ولی به هـر حال به حیات خود ادامه داد.  این استمرار را می توان در زمان صفویه در بنای کاخ چهـلستون و اتاق موسیقی کاخ عالی قاپو مشاهـده کرد. 

موسیقی ملی ایران، مجـموعه ای است از نواهـا و آهـنگ هایی که در طول قـرن هـا، در این سرزمین به وجود آمده و پـا به پای سایر مظاهـر زندگی مردم ایران تحول وتکامل یافتـه، و بازتابی از خصوصیات اخلاقی، وقایع سیاسی، اجـتماعـی و جـغـرافـیایی ملتی است که تاریخـش به زمان های بسیار دور می رسد. ظرافت و حالت تعـمق ویـژه موسیقی ایرانی انسان را به تـفـکر و تعـقل و رسیدن به جـهـانی غـیر مادی رهـنمون می سازد.  

موسیقی ملی ایران، که مبـنا و سابقه ای بسیار کـهـن دارد، شامل شاخه های مختـلفی به شرح زیر است:  

1 - قـبل از اسلام:  موسیقی های اقوام کهـن ایران شامل : بـخـتـیـاری، کردی، لری و .....

2 - بعـد از اسلام:  

الف - موسیقی مقامی ( حماسی، تعـزیه، عـزا )

ب - ردیفـی ( دستگـاه های موسیقی سنـتی ) 

در دوره حاضر این تـقـسیم بـندی به شرح زیر است:   

1 - قـبل از اسلام

2 - بعـد از اسلام

3 - موسیقی های محـلی ایران و نغـمه های سنـتی ( ملودی های دو گـروه قـبل ) و تـنـظیم و تهـیه کلاسیک آنهـا. 

طبق روش طبقه بـندی جـدید در آواز و مقامات، که از حدود صد سال پـیش برقـرار شده، آواز و موسیقی سنـتی ایران را در دوازده مجـموعه قرار داده اند. 

 

از دوازده مجـموعـه تـقـسیم بـندی شده، هـفت مجموعـه که وسعـت و استـقـلال بـیـشـتری داشتـه اند، دستگـاه نامیده شده و پـنج مجموعـه دیگـر را که مستـقل نـبوده و از دستگـاهـهای مزبور منشعـب شده اند، آواز نامیده اند.  

بنا براین موسیقی سـنتی امروز ایران، که باقی مانده مقامات دوازده گـانه قـدیم است، قـبلا مفـصل تر بوده و امروز جـزئی از آن در دستـرس است. 

بر هـفت دستگـاه اصلی و پـنج آواز، تعـدادی گوشه استواری و الگـوی نوازندگـان و خوانـندگـان امروزی است. 

شمار این گـوشه ها را 228 ذکـر کرده اند، ردیف های مخـتـلف و مشهـور استادان موسیقی سنـتی صد ساله اخـیر مانـند آقا حسیـنـقـلی، میرزا عـبدالله، درویش خان و صـبا نـیـز از هـمین نـظم پـیـروی می کـند. 

 

اسامی دستگـاه ها و آوازهـا در موسیقی سنـتی ایران

نام هـفت دستـگـاه اصلی عـبارت است از شور، ماهـور، هـمایون، سه گـاه، چـهـارگـاه، نوا و راست پـنجـگـاه؛ نام پـنج آواز بدین شرح است:  اصفـهـان، ابوعـطا، بـیات ترک، افـشاری و دشتـی.  

اجـزای دستـگـاه و آواز

برای اجرای یک دستگـاه با یک آواز تـرتـیـبی را باید رعـایت کرد که معـمولا این چـنـیـن است: 

درآمد، آواز، تصنـیف و رنگ، از زمان مرحوم درویش خان و به ابـتکـاری وی پـیش درآمد و چـهار مضراب نیـز به این سلسله مراتـب اضافه شده است. 

ترانه های فـولکـوریک ایران

زنده یاد خالـقی، در این باره چـنـین می نویـسد: 

یکی از منابع ذیـقـیمت موسیقی هـر کشور آهـنگ هـا و نغـمات و ترانه هایی است که در نقاط مختـلف آن مملکـت، خاصه در دهـات، قصبات دور از شهـر به وسیله مردم بومی و روستایی خوانده می شود و چون این نوع موسیقی کـمتـر تحـت تاثـیر افـکار مردم شهـر نـشـین واقع شده، طبـیعی تر و به موسیقی حقیقی و اصیل و قدیمی آن کشور نزدیکـتر است؛ جمع آوری آنهـا عـلاوه بر اینکـه باعـث حـفـظ و نگـهـداری آنهـا است، کمکی هـم به تحـقـیق درباره مخـتصات آن مـمـلکـت می کـند، و چـگـونگی و کـیفـیت آن را معـلوم می نماید.    

چـون در ایران اقوام مخـتـلفی ساکـنـند که از نظر فرهـنگ و قـومی تـفاوت های بـسیاری با یکـدیگـر دارند، بنابراین موسیقی فولکوریک ایران دارای خصوصیات بسیار متـنوعی از نظر طرز بـیان و لحـن موسیقی است. مثـلا موسیقی آذربایجـانی، گـیلانی، خراسانی، بـخـتـیاری، کردی، شـیرازی و بلوچی نـه تـنـها ملودی هـا، که در گـویش نـیز با یکـدیگـر بـسیار متـفاوتـند، از نظر فرم موسیقی می توان از دو نوع موسیقی بومی در ایران نام برد:   

1 - تـرانه های بومی آوازی که به صورت انـفرادی یا دسته جمعـی خوانده می شود. 

2 - رقص های محلی سازی که با سازهـای محلی به اجرا در می آید. 

ترانه های محلی ایرانی از نظر ملودی بـسیار غـنی و پـر مایه است که از این نـظر یـکی از غـنی ترین، زیـبا ترین و متـنوع ترین تـرانه های فـولکوریک دنـیا هـستـند. این ترانه ها که نشانهً طرز فکر و تـمدن و فرهـنگ کـشور هـستـند، سینه به سینه نقـل شده و از نسلی به نسل دیگر می رسد و آئینه تمام نمای افکـار و اندیشه های مردمی اند که خود خالق و آفـریـنـنده آن بـشمار می رونـد. این تـرانه ها از وضع اجـتماع، طرز فکر، نوع زندگی و طبـیعـت که در سرزمیـن ایران وجود دارد، یکی از غـنی ترین منابع فـرهـنگی ایران به شمار می آیـند. این تـرانه ها نمایانـندهً ملت و گـذشته ایران هـستـند و می توانـند بهـترین الهام بخـش موسیقیدانان در پـدید آمدن آثار موسیقی عـلمی قرار گـیرند. 

نمونه هایی از موسیقی فـولکوریک ایران:  

موسیقی بـخـتـیاری، لرستان و فارس موسیقی گـیلان و تالش موسیقی کردستان موسیقی سواحل جنوب ایران



خرید و دانلود تحقیق درباره: موسیقی ایران 10 ص


تحقیق در مورد خربزه – هندوانه 10 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 10 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

خربزه – هندوانه

از تیره کدوئیان

تیه زمین

برای کاشت گیاهان جالیزی تیره کدوئیان باید در پاییز به خاک شخم عمیق زد تا به خوبی آماد گردد. زمینی که سال گذشته در آن غلات کاشته شده یا زیر کشت محصولات پوششی ( گندم، شبدر، شبدر شیرین و ...) یا مرتع و چمن بوده است باید در پاییز خوب شخم بشود تا باقیمانده‌های گیاهی بر اثر سرما و یخبندان زمستان در زیر خاک بپوسد.

اگر در مزرعه محصولات ردیفی مانند پنبه، چغندرقند، کنجد ، لوبیا و سیب زمینی کاشت شده باشد به زودی پس از برداشت محصول زمین را باید شخم زد و اخرین عملیات تهیه زمین را یک ماه پیش از کاشت انجام داد تاخاک خوب نشست کرده و آماده کشت شود. پیش از کاشت باید به زمین شیار شده دیسک زد و هرس بر روی آن کشیده یا دستگاه زمین صاف کن یا با ماله float سطح خاک را صاف کرد. زمینی که به این ترتیب آماده شد برای کاشت دیم خوب است ولی در مناطقی که از‌ آب آبیاری استفاده می‌کنند بستر بذر باید بالاتر از سطح آب قرار گیرد تا آب ضمن آبیاری به لاله و میوه گیاه نرسد.

علاوه بر این اگر بستر برجسته به طور صحیح تهیه و استفاده شود گیاه رااز سرما و یخبندان حفظ کرده و به آن کمی‌گرما می‌دهد.

فاصله بین ردیفها چه در روش کاشت روی سطح مسطح و چه روی بستر برجسته یا جوی و پشته، با نوع بوته و روشهای کاشت هر ناحیه فرق می‌کند.

برای خربزه و طالبی 120 تا 210 سانتی متر هندوانه 180 تا 240 سانتی متر می‌باشد.

در نواحی گرم و خشک جایی که کاشت طالبی و خربوزه احتیاج به آبیاری دارد از جوی و پشته استفاده می‌شود. عمق جوی 50 تا 60 سانتی متر و پهنای پشته بر اساس رقم کاشت از 150 تا 220 سانتی متر فرق می‌کند. در این نواحی برحسب شیب زمین و ناحیه جاده ای که جهت عبور و مرور وسایل کشاورزی و موتور سمپاشی و... به پهنای 3-4 متر می‌سازند.

تا بتوان طالبیهای چیده شده را به سهولت به این جاده رساند.

یک ماه پیش از کاشت باید کلوخها را با دیسک خرد کرد و سطح خاک را جهت کاشتن بذر با هرس آماده تر و در برخی نواحی از ماله چوبی یا آهنی برای تسطیح اراضی استفاده می‌کنند. دیسکی که به کار می‌رود باید طوری باشد که کلوخ را خرد کند و خاک را اندکی برگرداند و ریز نماید.

برای کاشت محصول خوب خربزه بستر بذر باید در نهایت دقت آماده گردد.

اگر زمینی زیر غلات یا مرتع باشد باید در تابستان یا پاییز آن را شخم زد تا در پاییز و زمستان مواد آلی مقوار کافی پوسیده شده و ساقه‌های گیاه زیر خاکرود.

اگر محصول سال قبل یونجه باشد نخست شخم کم عمق 15-20 سانت به زمین زده پس دیسک راجهت مخالف بر روی ان رد می‌کنند.

اگر زمین زیر چغندر قند پنبه یا سایر محصولات ردیفی و جوی و پشته ای باشد باید نخست به آن دیسک زد تا کمی‌مسطح گردد و سپس با گاو آهن آن را شیار کرد.

یک ماه پیش از کاشت زمین باید دیسک خورده دندانه زده و ماله کشیده شده باشد. اگر خاک خوب نرم نشده باشد عملیات مزبور را باید تکرار کرد.

زمینی که در آن طالبی، خربزه و خیار چنبر با آبیاری کشت می‌شود، باید مسطح باشد و شیب آن حدود 25 سانتیمتر تا یک متر برای هر صد متر درازا باشد تا بتوان مزرعه را یکنواخت آبیاری کرد و آب در سرتاسر در ازای جوی یکسان نفوذ کند و در انتهای ردیف جوی آب بسیار جمع نشود.

روش دیگر این است که جوی و پشته را بوسیله گاو آهن با دستگاه جوی و پشته بند در اورده با بیل کود را ریخته یا با کود پاش مقدار معینی کود حیوانی در کنار جویها به فاصله معین و دقیق می‌گذارند که بعد روی اینک کپه‌های کود بذر کاشته می‌شود.

کاشت: بوته‌های اهلی تیره کدوئیان را می‌توان به 3 طریق کاشت

روش کاشت مستقیم

کاشت در گودال بوسیله کارگر

کاشت در گلدان‌های کوچک سفالی یا کاغذی

در ایران روش مستقیم استفاده می‌شود.

اگر بذر بوسیله بذر پاش کاشته شود فاصله بین بوته‌ها را کمتر از 60 تا 120 سانتی متر می‌گیرد. چون بذر طالبی و خربوزه در هوای سرد خوب سبز نمی‌شوند بنابر این وقت کارشت تا موقع مساعد باید به تاخیر افتد. در ایران قسمت اعظم طالبی و خربزه کاری به صورت بذر کاشته می‌شود.

در نواحی ای که از آبیاری استفاده می‌کنند خربزه را بر روی پشته‌هایی شیب دار یک طرفه که شیب آنها شمالی و جنوبی است و پهنای پشته ممکن است 150، 180، 210، 240 سانتی متر باشد بالای داغ آب می‌کارند بذر را به طریق کپه ای 45 تا 60 سانتی متر از یکدیگر می‌کارند.

مزیت کاشت با بذر افشانی که بوسیه تراکتور کشیده می‌شود این است که کار سریع انجام می‌شود و بذر در عمق یکسان و یکنواخت کاشته می‌شود.

عمق کاشت بستگی به نوع خاک رطوبت موجود و رقم خربزه دارد. معمولا عمق کاشت بذر بین 5 – 2 یا 5 و 3 سانتی متر است. در خاکهای شنی بذر را در عمق بیشتری می‌کارند تا خاکهای رسی و سنگین و خاکهایی که آبیاری می‌گردند. هر چه بذر درشت باشد در عمق بیشتری نسبت به بذر ریزتر می‌توان آن را کاشت.

در نواحی ای که از آب آبیاری استفاده می‌شود به علت اینکه خاک در اواخر بهار ممکن است خشک شود بذر را عمیق تر می‌کارند. چرا که در زمستان و اوایل بهار خاک مرطوب است و از رطوبت عمق پایین بذر می‌تواند استفاده کند.

شرایط جوی و خاک مناسب:

اکثر گیاهان جالیزی احتیاجات بومی‌شناسی یا اکولوژیکی مشترکی دارند. قسمت عمده آنها متعلق به نواحی گرم و مرطوب یا خشک و گرم جهان هستند و بنابر این برای رشد کامل به گرمای طولانی نیاز دارند و به سرما بسیار حساس هستند.

گیاهان جالیزی دارای ریشه‌های بسیار زیاد سطحی هستند، ریشه‌ها اکثر اوقات مساحتی بیش از آنچه که زیر لاله روی زمین هستند در زیر خاک اشغال می‌کنند. رشد آنها



خرید و دانلود تحقیق در مورد خربزه – هندوانه 10 ص


تحقیق در مورد آراستگی و شخصیت 10 ص (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

آراستگی و شخصیت‌پذیری

مقدمه

اگر به آدم‌های گوناگونی که از کنار شما در خیابان مجاور و شلوغ عبور می‌کنند، اندکی تأمل کنید، دربارة هر کدام که دارای تیپ و شکل و شمایل خاصی هستند، چه قضاوتی می‌کنید؟

افراد با کت و شلوار، پیراهنِ آستین‌کوتاه، چادر یا روسری، کفش کتانی، در حال جویدن آدامس، با لباس تعمیرکاری و یا اتوکشیده، کرواتی و اُدکلانی، همراه با کیف دستی پارچه‌ای و یا سامسونت، موهای بلند از پشت بسته یا کوتاه همراه با ته‌ریش، قیافه عبوس و اخمو و یا شاداب و خندان، صورت و چهره زمخت با سبیل کلفت و یا باوقار و آرام، لباس‌های تنگ و چسبان و کوتاه، رنگارنگ و یا تیره و... به‌راستی درباره هر یک از این‌ها چه قضاوتی می‌کنید؟

آیا ژولیدگی ظاهر و آشفتگی و برافروختگی چهره، و یا وقار و طمأنینه ظاهر و آراستگی آن، در نوع شخصیت آدمی تأثیرگذار است؟ آیا می‌توان گفت نوع پوشش آدمی برگرفته از جهان‌بینی اوست و انسان‌‌های مادی‌گرا و یا وابسته به مکاتب نهیلیسم با دین‌داران و مؤمنان الهی در نوع پوشش متفاوتند؟! آیا پوشش برگرفته از فرهنگ آدمی است؟

این قلم بر آن است که به پرسش‌هایی از این دست در قالب چند نکته پاسخ دهد.

الف) پوشش و شخصیت

1. نوع پوشش آدمی می‌تواند بیان‌گر نظام فکری و جهان‌بینی و ارزش‌ها و افق‌های فکری حاکم بر او باشد. در هر جامعه‌ای نوع پوشش آدمیان، علاوه بر این‌که تابع شرایط اقلیمی و محیطی است، حکایت از جهان‌بینی، ارزش‌ها و هنجارهای حاکم بر فرهنگ آن جامعه دارد. زنان مسلمان در یک جامعه دینی با پوشش مناسب در اجتماعات ظاهر می‌شوند.

2. نوع و سبک پوشش و آرایش و روی‌آوری به تنوع پوششی و نوآوری در پوشش و بهره‌گیری از مدهای متنوع می‌تواند حاکی از شخصیت آدمی و خط فکری او می‌باشد. آدم‌های دم‌دمی‌مزاج و مدپرست و کسانی که هر روز به دنبال مد و پوشش خاصی می‌روند و دائماً پوشش و سبک آرایش ظاهر خویش را تغییر می‌دهند، معمولاً از ماهواره‌ها و آن سوی آب‌ها آرمان خویش را جست‌وجو می‌کنند و به‌نوعی، افرادی وابسته به فرهنگ بیگانه، غریبه و خودباخته تلقی می‌شوند. دم‌دمی مزاجی، تقلید افراط‌گونه، فقدان ثبات رأی و ... از ویژگی‌های این گونه افراد است.

3. در همه جوامع، تغییر و تحول و نوآوری همواره امری پسندیده و واپس‌گرایی، تحجر، کهنه‌گرایی و رکود، امری مذموم و ناپسند است و آراستگی ظاهری روزانه، تغییر سبک مو، ظاهر و اُتوی لباس‌ها، پیرایش موها در حد اعتدال، چینش اثاثیه منزل و محل کار به سبک زیبا، بهره‌گیری از رنگ‌های جدید، نو و شاد و به‌طور کلی آراستگی خود و محیط زندگی و کاری، و تغییر، تحول و نوآوری در آن، حکایت از برخورداری فرد از انضباط درونی، غریزه فطری، وقار، شادابی و خوش‌سلیقگی او دارد. از سوی دیگر، تحجر، آشفتگی، ژولیدگی، بی‌نظمی، عدم تغییر، یک شکلی و بی‌شکلی و ... نشان از انزواگزینی، رکود و رخوت فرد دارد.

4. تغییر، تحول و نوآوری باید متعادل باشد. اگر نوآوری به معنای گرایش به ایجاد راه‌های جدید و نوین، و اصلاح راه‌های پیشین، برای دسترسی سریع به اهداف مورد نظر باشد، امری پسندیده است. اما اگر نوآوری و تغییر و تحول بر اساس معیارهای عقلانی و منطقی صورت نگیرد، به انحراف کشیده شده، موجب ساخت‌شکنی، شکستن هنجارهای موجود و پذیرش افراطی و بی‌حد و حصر هر نوع تغییر و تحولی در جامعه می‌شود.

5. نوع پوشش آدمیان بیان‌گر تعلق خاطر آنان به فرهنگ دارد. استفاده و بهره‌گیری از پوشش مناسب با فرهنگ ملی و دینی ایرانی تناسب دارد. استفاده از رنگ‌های شاد و لباس‌های مناسب، نشانه شخصیت ایرانی و دینی مستقل و حکایت از عزت نفس و وابستگی به فرهنگ این مرز و بوم دارد. همان‌گونه که استفاده از کروات، بهره‌گیری از لچک‌های کوتاه، لباس تنگ و چسبان و پوشش ناکافی برای مردان و زنان و اهمیت ندادن به نوع پوشش و حضور در اجتماعات با پوشش نامناسب، حاکی از عدم تعلق خاطر چنین فردی به فرهنگ بومی، ملی و دینی دارد و نشانه وابستگی او به فرهنگ‌های بیگانه است.

ب) آثار و پیامدهای پوشش

علاوه بر آنچه گذشت، پوشش افراد، پیامدها و آثاری نیز در پی دارد و تأثیرگذار بر شخصیت و حاکی از هیمنه آدمی است؛ به برخی از آن‌‌ها در این‌جا اشاره می‌گردد:

1. آراستگی ظاهری و خودآرایی فرد و نظافت ظاهری و پاکیزگی او، نقش به‌سزایی در جاذبة



خرید و دانلود تحقیق در مورد آراستگی و شخصیت 10 ص (word)


تحقیق درباره خطبه غدیر و آیات مطرح شده در آن 10 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

خطبه غدیر و آیات مطرح شده در آن :

دومین آیه که مورد استشهاد پیامبر اکرم (ص ) قرار گرفته آیه ولایت است , حضرت فرمود : « و هو ولیکم بعدالله و رسوله , و قد انزل الله تبارک و تعالی بذلک ایه من کتابه ; علی صاحب اختیار و ولی شما است بعد از خدا و رسولش . و در این آیه در قرآنش نازل فرموده است , آنجا که می فرماید : « انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاه و یوتون الزکاه و هم راکعون»

حادثه ای رخ داد که می توانست سعادت ابدی بشریت را تضمین کند و برای همیشه , انسانها را از ضلالت و گمراهی نجات بخشد , به این جهت , داستان غدیر یک قصه تاریخی خاص نیست که زمان آن گذشته باشد و همین طور یک حادثه شخصی نیز نیست که پیامبر فقط علی (ع ) را به عنوان وصی خود (آنچنان که شیعیان می گویند) و یا به عنوان محبوب جامعه اسلامی (آنچنان که اهل سنت مدعی هستند) معرفی نموده و در نتیجه تاریخ مصرف آن گذشته باشد , بلکه در غدیر خم تاریخ کل بشریت رقم خورد , چرا که امامت امامان در طول تاریخ مطرح و تبیین شد , حقیقتی که از امیرمومنان آغاز می شود و به مهدی صاحب الزمان (ع ) منتهی می گردد. در سال دهم هجرت , بعد از اتمام حج , که آن را به نامهای متعددی خوانده اند , همچون « حجه الوداع » و « حجه البلاغ » « حجه الکمال » . « حجه التمام » و حجه الاسلام در « غدیرخم » قبل از « جحفه » که راههای متعددی همچو اهل مدینه , مصر , عراق , از آنجا منشعب و جدا می شود. حادثه ای رخ داد که می توانست سعادت ابدی بشریت را تضمین کند و برای همیشه , انسانها را از ضلالت و گمراهی نجات بخشد , به این جهت , داستان غدیر یک قصه تاریخی خاص نیست که زمان آن گذشته باشد و همین طور یک حادثه شخصی نیز نیست که پیامبر فقط علی (ع ) را به عنوان وصی خود (آنچنان که شیعیان می گویند) و یا به عنوان محبوب جامعه اسلامی (آنچنان که اهل سنت مدعی هستند) معرفی نموده و در نتیجه تاریخ مصرف آن گذشته باشد , بلکه در غدیر خم تاریخ کل بشریت رقم خورد , چرا که امامت امامان در طول تاریخ مطرح و تبیین شد , حقیقتی که از امیرمومنان آغاز می شود و به مهدی صاحب الزمان (ع ) منتهی می گردد. مخالفان نیز این را به خوبی فهمیده اند. لذا از همان آغاز تلاش کردند(و در حدی موفق شدند) که داستان غدیر را تاویل نمایند , چرا که اگر فقط امامت امیر مومنان بود , ممکن بود به نوعی آن را پذیرا شوند , ولی آنچه ترس داشتندو دارند , ادامه کار , و تداوم امامت و ولایت در طول تاریخ است که سخت مخالفان را خلع سلاح می کرده است . بنابراین به شدت در مقابل آن قرار گرفتند و ازاول زیر بار نرفتندتا جلوی استمرار آن را نیز بگیرند. و پیامبر اکرم (ص ) نیز به خوبی به این مسئله توجه داشته لذا تصریح فرمود که امامت ادامه دارد « ...ثم من بعدی علی ولیکم و امامکم بامرالله ربکم ثم الامامه فی ذریتی من ولده الی یوم تلقون الله عز اسمه و رسوله1 سپس بعد از من علی ولی شما و امام شما به فرمان خداست . سپس امامت در نسل من از فرزندان علی تا روزی که خدا و رسولش را ملاقات کنید , می باشد. » آنچه پیش رو دارید نگاهی است به آیاتی که در خطبه غدیر درباره امامت علی (ع ) و دیگر امامان (ع ) مورد استدلال و اشاره قرار گرفته است . نکاتی از حدیث و حادثه غدیر یک نگاه اجمالی به خطبه و حدیث غدیر , وقایعی قبل و بعد از آن بخوبی این نکته را روشن می سازد که بحث امامت علی (ع ) و تداوم آن مطرح بوده است به جهت این نکات : 1 ـ پیامبراکرم (ص ) حدود نودهزار نفر تا یکصد وبیست هزار نفر رادر گرمای شدید در چهار راهی جحفه متوقف ساخت که نشانگر اهمیت مسئله مطرح شده می باشد. 2 ـ خطبه خویش را با ذکر این نکته آغاز می کند که رحلت من نزدیک است و به زودی عوت حق را لبیک می گویم , این خود نشان از آن دارد که در پی مطرح کردن جانشین خویش می باشد. 3 ـ از مردم اقرار و اعتراف گرفت که آنچه را خداوند برای آنان از اعتقادات و احکام و اعمال فرستاده است به آنها ابلاغ نموده و خدا را بر این اقرار شاهد گرفت . 4 ـ حدیث ثقلین را مجددا یادآوری نمود که اگر می خواهید دچار گمراهی نشوید از قرآن و اهل بیت (ع ) جدا نشوید , و این سخن مقدمه ای است برای نکته بعدی . 5 ـ بعدازاین که دست علی (ع ) را بالامی برد واز مردم اقرار می گیرد که خدا و رسولش بر آنان ولایت دارند , می فرماید : « هر کس که من مولای او هستم علی مولای اوست » یعنی همان ولایتی که برای پیامبر اکرم (ص ) ثبات است , که ولایت زعامت و حکومت بر آنان باشد , برای علی (ع ) نیز ثابت است . 6 ـ جمله « من کنت مولاه و ... » را سه بار و به قول احمد حنبل چهار بار تکرار نمود تا هم تاکیدی شده باشد و هم کسانی که متوجه نشده اند , متوجه شوند. 7 ـ در حق کسانی که ولایت علی (ع ) را بپذیرند دعا , و در حق کسانی که آن را رد کند نفرین نمود. 8 ـ آیات عدیده ای از قرآن ازجمله آیه تبلیغ اکمل و ... , مورد استدلال و استشهاد قرار گرفت که بعدا بیان می شود. 9 ـ تبریک گفتن حاضران و بیعت زن و مرد با امیر مومنان (ع ) و ... همه نشانگر این مطلبند که هدف , معرفی امامت امیرمومنان (ع ) و تداوم آن بوده است . باتوجه به این نکات سراغ آیاتی می رویم که در خطبه غدیر و بعد از آن مورد استدلال و اشاره قرار گرفته و یا بعد از حادثه نازل شده است . 1 ـ آیه تبلیغ یا اعلام امامت بعد از ثنا و شتایش الهی فرمود : « فاوحی الی ... « یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس 2 ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است , کاملا (به مردم ) برسان , و اگر نکنی , رسالت او را انجام نداده ای , خداوند تو را از (خطرات احتمالی ) مردم نگاه می دارد » . 3 آنگاه ادامه داد که مردم ! جبرئیل سه بار نازل شده است که خداوند فرمان داده که در میان این جمع برای سفید و سیاه اعلام کنم که : « ان علی بن ابی طالب اخی و وصیی و خلیفتی و الامام بعدی ;4 که به حقیقت علی بن ابی طالب برادر و وصی و جانشین و پیشوای بعد از من است . » در منابع اهل سنت می خوانیم که این عباس نقل کرده است که آیه « یا ایها الرسول ... » در مورد علی (ع ) نازل شد. خداوند به رسول خدا فرمان داد که در مورد (ولایت ) علی (ع ) تبلیغ نماید. سپس پیامبر خدا دست علی را گرفت و فرمود : هر کس من صاحب اختیار اویم پس علی صاحب اختیار اوست پس خدایا دوست بدار کسی را که او را دوست بدارد و دشمن بدار کسی که او را دشمن بدارد » . 5 2 ـ علی سرپرست شماست دومین آیه که مورد استشهاد پیامبر اکرم (ص ) قرار گرفته آیه ولایت است , حضرت فرمود : « و هو ولیکم بعدالله و رسوله , و قد انزل الله تبارک و تعالی بذلک ایه من کتابه ; علی صاحب اختیار و ولی شما است بعد از خدا و رسولش . و در این آیه در قرآنش نازل فرموده است , آنجا که می فرماید : « انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاه و یوتون الزکاه و هم راکعون ;6 سرپرست و ولی شما , تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آورده اند , همانها که نماز را برپا می دارند , و در حال رکوع , زکات می دهند , » و این علی بن ابی طالب بود که اقامه نماز کرد و زکات (صدقه ) در حال رکوع در راه خدا داد . »7 و ضریس از علی (ع ) نقل نموده که آیه « انما ولیکم الله ... » بر پیامبر نازل شد , حضرت به مسجد وارد شدند درحالی که مردم مشغول نماز بودند , دید سائلی ایستاده است , پیامبر رو به سائل کرد و فرمود : آیا کسی چیزی به تو داده است عرض کرد : نه یا رسول الله جز ان رکوع کننده (به علی (ع ) اشاره کرد) که انگشتر خود را به من داد . » 8 علامه شیخ عبدالحسین امینی شصت و شش نفر از دانشمندان اهل حدیث و استوانه های روایی اهل سنت را با نام و نشانی دقیق کتابهایشان فهرست کرده و متن حدیثی را که حاوی انطباق آیه مذکور با شخص علی (ع ) است از انس بن مالک نقل می کند و در آخر می افزاید : « مضمون این حدیث در این کتابها موجود است و همه آنها تصریح دارند که این آیه در مورد خاتم بخشی حضرت امیرمومنان علی (ع ) در مسجد نبوی نازل گردیده است . » 9 مرتضی را دان ولی اهل ایمان تا ابد چون زدیوان ابد دارد مثال « انما » 10 3 ـ افشای منافقان در ادامه می فرماید : « از جبرئیل خواستم که از بیان آیه تبلیغ مرا معذور دارد , چرا که مومنان (راستین ) در اقلیت و منافقان و خدعه گران و... فراوانند چنان که قرآن کریم در باره آنها فرمود : « تقولون بافوا هکم ما لیس لکم به علم و تحسبونه هینا و هو عند الله عظیم ;11 با دهان خود سخنی می گفتید که به آن یقین نداشتید , و آن را کوچک می پنداشتید در حالی که در نزد خدا بزرگ است . » همانهایی که مرا آزار دادند , تا آنجا که مرا اذن (خوش باورم نامیدند)... و خداوند در رد آنها فرمود : « و منهم الذین یوذون النبی و یقولون هو اذن , قل اذن خیرلکم ... ;12 از آنها کسانی هستند که پیامبر(ص ) را آزار می دهند , و می گویند « او آدم خوش باوری است ! » بگو « خوش باوربودن او به نفس شماست » . ... اگر بخواهم اسامی تک تک آنها را ببرم می توانم , و اگر به خواهم به شخص آنان اشاره کنم می توانم , ولکن به خدا در امور آنها(و کارهایشان ) به آنها احترام گذاشتم , با این حال آیه تبلیغ را باید به گوش مردم برسانم . » 13 این منافقان همانهایی بودند که بعد از خطبه غدیر و معرفی علی (ع ) به عنوان جانشین



خرید و دانلود تحقیق درباره  خطبه غدیر و آیات مطرح شده در آن 10 ص


تحقیق درباره خدیجه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 26

 

خدیجه، (محدث، متوفى سال 10 ه) دختر خویلد، بانویى با فضیلت از بانوان شرافتمند و بزرگوار، اولین کسى بود که اسلام آورد و همواره حامى و پشتیبان همسرش رسول خدا صلى الله علیه و آله بود و از بذل جان و مال در راه دین خدا و پیامبرش دریغ نداشت.

وى 68 سال قبل از هجرت (پانزده سال قبل از عام الفیل) به دنیا آمد.مادرش فاطمه دختر زائدة است.خدیجه بانویى تاجر و شرافتمند و ثروتمند بود.وى مردان را به اجاره مى‏گرفت و به آنها سرمایه مى‏داد که به مضاربه تجارت کنند.عموهاى پیامبر صلى الله علیه و آله که قصد داشتند همسرى براى آن حضرت بگیرند، نزد خدیجه رفتند و از وى خواستند تا سرمایه‏اى در اختیار نبى گرامى که آنزمان جوانى پاک و ستوده بود قرار دهد تا با آن به تجارت رود و با سود حاصل از این تجارت ازدواج کند.

خدیجه چون به صفات حضرت واقف شد، وى را براى تجارت به شام فرستاد.در طى سفر میسره (غلام خدیجه) معجزات و کراماتى از حضرت مشاهده کرد و از راهبى شنید که وى پیغمبر خداست.میسره پس از بازگشت همه آنچه را که شنیده بود به اطلاع خدیجه رساند.شوق و رغبت خدیجه به حضرت بیشتر شد و در نهایت به رسول الله صلى الله علیه و آله ارادت و علاقه خویش را ابراز داشت و پیشنهاد ازدواج داد و به رسول خدا صلى الله علیه و آله عرض کرد: «به سبب خویشاوندیت با من، و شرف و بزرگى و امانتداریت در میان قوم، و اخلاق نیکو و راستگویى‏ات، مایلم با تو ازدواج کنم.»

تنها همین شرف و بزرگى وى را بسنده است که مادر دخترى چون فاطمه زهرا علیها السلام است .او به امام على علیه السلام نیز علاقه داشت، علامه مجلسى درباره حب و علاقه حضرت خدیجه علیها السلام نسبت به على علیه السلام مطلبى نقل کرده که مضمون آن چنین است: پس از ازدواج خدیجه علیها السلام با پیامبر صلى الله علیه و آله، على علیه السلام به دنیا آمد.رسول خدا صلى الله علیه و آله با خدیجه علیها السلام درباره دوستى و محبت على علیه السلام صحبت فرمود.خدیجه علیها السلام به على علیه السلام محبت فراوان داشت و براى آن‏حضرت به وسیله خدمتکارانش، لباس، زیور آلات و ملزومات مى‏فرستاد.مردم مى‏گفتند: این (على علیه السلام) برادر و محبوبترین افراد نزد او و نور چشم خدیجه است.سعادت از همه سو به آن حضرت روى آورده بود.الطاف و محبتهاى خدیجه روز و شب، صبح و عصر به خانه ابوطالب روان بود.از دیگر مناقب خدیجه علیه السلام، قبول ولایت على علیه السلام و اولادش بود.آن را قبول و اظهار مى‏داشت.

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: جبرئیل نزد من آمد و گفت: خدیجه را از طرف پروردگارش و من سلام برسان و او را به خانه‏اى از جواهر در بهشت که هیچ رنجى در آن نیست بشارت ده.

حضرت خدیجه پس از بازگشت از دوران محاصره سخت مکیان در شعب ابى طالب، در رمضان سال دهم، در سن 64 سالگى وفات یافت، آن سال را عام الحزن (سال اندوهها) نامیدند.

زینب، (محدث، متوفى سال 20 ـ 21 ه) دختر جحش، ام المؤمنین، مادرش امیمة دختر عبد المطلب، و کنیه‏اش ام الحکم، زنى مؤمن و مطیع فرمان الهى بود.از مهمترین فضایل این بانوى گرامى آن است که خداوند عقد وى را در آسمانها با رسول الله صلى الله علیه و آله بست.

او زنى صالح، بسیار روزه‏گیر، بسیار نمازگزار و زیاد صدقه دهنده به بینوایان بود و رسول خدا صلى الله علیه و آله وى را بسیار دوست مى‏داشت.او در اولین روزهاى دعوت رسول خدا صلى الله علیه و آله اسلام آورد و در پى هجرت پیامبر صلى الله علیه و آله، او نیز به مدینه هجرت کرد.رسول الله صلى الله علیه و آله نام او را که برة بود به زینب تغییر داد و او را براى زید بن حارثه (1) خواستگارى نمود، پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «من به این ازدواج رضایت مى‏دهم» .

بعد از این صلاحدید پیامبر زندگى مشترک آن دو شروع، ولى پس از مدتى زید تصمیم به طلاق او گرفت و وى را طلاق داد.و چون عده اش سرآمد، پیامبر صلى الله علیه و آله به فرمان الهى براى بر هم زدن حکم جاهلیت که همسر پسر خوانده به پدر محرم است و نمى‏تواند با او ازدواج نماید و بر اساس حکم آیات قرآن، با زینب ازدواج کرد.رسول خدا صلى الله علیه و آله پس از ازدواج با ام سلمه در اواخر سال پنچم هجرى، با زینب دختر عمه‏اش ازدواج کرد.

عایشه در رثاى او گفته است: «ذهبت حمیدة فقیدة مفزع الیتامى و الارامل...» ، زن ستوده مرحومه‏اى که پناه یتیمان و بینوایان بود، درگذشت.من زنى به خوبى او در دین و پاکیزه ومتقى‏تر از او نسبت به خداى عز و جل و راستگوتر از وى در گفتار ندیدم...

ام المؤمنین زینب، زنى صبور و بسیار دست و دل باز بود، پوست دباغى مى‏کرد و مى‏فروخت و پول آن را صدقه مى‏داد.هنرهاى دیگرى هم داشت که عواید حاصل از آنها را به فقرا مى‏بخشید .با آنکه درآمد خوبى داشت، هنگام مرگ چیزى به ارث نگذاشت و همه را به بینوایان داده بود .بانو زینب نمونه یک زن مسلمان و مؤمن است که (با هنرهایى که داشت) کار مى‏کرد و براى خود درآمد داشت و این مال، هرگز سبب فخرفروشى و خودبینى وى نشد.او همه را در راه خدا انفاق کرد و براى خود چیزى اندوخته نساخت و زیورى نخرید.زینب در سال 20، به قولى در سال 21 ه و در 53 سالگى دنیا را وداع گفت.علامه مامقانى مى‏نویسد: «انى اعتبرها من اعلى الحسان» از لحاظ حسن بودن او را در بالاترین درجه مى‏دانم. (2)

سوده، (محدث، متوفى قرن 1 ه) دختر زمعة بن قیس، مادرش شموس دختر قیس است.شیخ طوسى در رجالش و ابن عبد البر، ابن منده، ابو نعیم، ابن اثیر و دیگران وى را از اصحاب و راویان رسول الله صلى الله علیه و آله شمرده‏اند.علامه مامقانى درباره‏اش مى‏گوید: «انى اعتبرها من الحسان و اعتمد على روایتها» : من او را از احسان (3) مى‏شمارم و بر روایتش اعتماد دارم.سوده پنج حدیث از رسول خدا صلى الله علیه و آله روایت کرده که یکى از آنها را صحیحین ذکر نموده‏اند.

سوده چون اسلام آورد و با رسول الله صلى الله علیه و آله بیعت کرد، شوهرش سکران بن عمر نیز که پسر عمویش بود مسلمان شد و این دو با هم به حبشه مهاجرت کردند.پس از رحلت خدیجه علیها السلام و فوت سکران و قبل از ازدواج پیامبر صلى الله علیه و آله با عایشه، حضرت با وى ازدواج کرد ولى فرزندى به دنیا نیاورد.از ابن عباس روایت شده که سوده مى‏ترسید رسول خدا صلى الله علیه و آله او را طلاق دهد، از این رو عرض کرد: مرا طلاق ندهید و نوبت مرا براى عایشه قرار دهید، مى‏خواهم روز قیامت در زمره همسرانتان محشور شوم، و رسول خدا صلى الله علیه و آله چنین کرد.این آیه شریفه درباره او نازل شد: «و ان امرأة خافت من بعلها نشوزا او اعراضا فلا جناح علیهما ان یصلحا بینهما صلحا...»

سوده داراى اخلاقى ستوده بود، عایشه از وى تعریف کرده و گفته است: کسى نزد من محبوبتر از سوده نبود.

ابن سیرین در روایتى مى‏گوید: رسول خدا صلى الله علیه و آله براى حجة الوداع همه همسران خویش را برد، و بعد از پیامبر صلى الله علیه و آله زنان آن حضرت حج به جاى آوردند، اما سوده به حج نرفت و مى‏گفت: حج من این است که از خانه بیرون نروم.این خصلت سوده بیانگر نهایت اطاعت و عفت اوست.

حرة، (محدث، متوفى قرن 1 ه) دختر حلیمه سعدیه، خواهر رضاعى رسول الله صلى الله علیه و آله، یکى از بانوان عالم، مؤمن و معتقد به ولایت على بن ابى طالب علیه السلام که با سخن و زبان خویش جهاد کرد و در برابر سلطان جائرى همچون حجاج بن یوسف، کلمه حق را ادا نمود.

وى در حضور حجاج بن یوسف، برابرش ایستاد.حجاج گفت: تو حره دختر حلیمه سعدیه هستى؟

حره جواب داد: از فرد بى ایمانى، فراست و هوشیارى ظاهر شده (که مرا شناخته است) .حجاج گفت: خدا تو را به اینجا آورد، مى گویند که تو قائل به برترى على بر ابوبکر و عمر و عثمان هستى؟

حره گفت: آن که گفته من او را تنها بر اینها برترى مى‏دهم، دروغ گفته است.

حجاج گفت: مگر از غیر اینها هم او را برتر مى‏دانى؟

حره گفت: او را بر آدم و نوح و لوط و ابراهیم و داود و سلیمان و عیسى برترى مى‏دهم.

حجاج گفت: واى بر تو، او را بر صحابه برترى دادى، و هفت پیامبر اولى العزم را هم اضافه کردى؟ اگر بر گفته خود دلیل نیاورى، گردنت را مى‏زنم.

حره گفت: من او را برتر نمى‏دانم، بلکه خداوند عز و جل او را در قرآن فضیلت داده است .

او سپس شواهد و آیات قرآنى خود را در این باره بیان کرد و حجاج را به تعجب و تحسین واداشت .

صفیه، دختر عبد المطلب، (محدث، متوفى 20 ه) مادرش هالة دختر وهیب است.او در اوائل دعوت پیامبر صلى الله علیه و آله اسلام آورد و با رسول الله صلى الله علیه و آله بیعت نمود و به مدینه هجرت کرد.از رسول خدا صلى الله علیه و آله روایت کرده و در جنگهاى احد و خندق و خیبر شرکت داشت.وى زنى صبور و بسیار شجاع بود و در شهادت برادرش حمزه صبر و پایدارى زیاد از خود نشان داد.وى از شاعران بسیار خوب عرب بود و در مصیبت از دست دادن پدرش عبد المطلب و برادرش حمزه و رسول خدا صلى الله علیه و آله اشعار خوبى سروده است.

شیخ صدوق به اسناد خود از فاطمه بنت الحسین از اسماء بنت ابى بکر از صفیه بنت عبد المطلب روایت مى‏کند که فرمود: «لما سقط الحسین من بطن امه و کنت ولیتها قال‏النبى صلى الله علیه و آله یا عمة هلمى الى ابنى.فقلت: یا رسول الله انا لم ننظفه بعد، فقال: یا عمة انت تنظفینه؟ ان الله تبارک و تعالى قد نظفه و طهره» .

همچنین با همین سند از صفیه بنت عبد المطلب آورده است که فرمود: «لما سقط الحسین من بطن امه فدفعته الى النبى صلى الله علیه و آله فوضع النبى صلى الله علیه و آله لسانه فى فیه (فمه) و اقبل الحسین على لسان رسول الله صلى الله علیه و آله یمصه، قالت: فما کنت احسب رسول الله صلى الله علیه و آله یغذوه الا لبنا او عسلا قال: فبال الحسین علیه فقبل النبى (ص) بین عینیه ثم دفعه الى و هو یبکى و یقول: لعن الله قوما هم قاتلوک یا بنى، یقولها ثلاثا.قالت: فقلت: فداک ابى و امى و من یقتله؟ قال: بقیة (تقتله) الفئة الباغیة من بنى امیة لعنهم الله.»

هنگامى که حسین علیه السلام به دنیا آمد، او را به پیامبر صلى الله علیه و آله دادم، آن حضرت زبانش را در دهان حسین گذاشت و حسین زبان رسول خدا را مى‏مکید.صفیه گوید: گمان نمى کردم که رسول خدا صلى الله علیه و آله به جز شیر یا عسل چیزى به او بدهد.نوزاد را در آغوش پیامبر بود که لباس او را خیس کرد [ولى‏] پیامبر صلى الله علیه و آله میان دو چشم حسین را بوسید، سپس او را به من داد ولى بسیار محزون و گریه مى‏کرد و مى‏فرمود: پسرم، خدا لعنت کند قومى را که قاتل تو هستند و سه بار تکرار فرمود.صفیه گوید: گفتم : پدر و مادرم فدایت، چه کسانى او را مى‏کشند؟ فرمود: گروه سرکش از بنى امیه، که خدا لعنتشان کند.

ابن سعد به سند خود نقل مى‏کند: هنگامى که رسول خدا صلى الله علیه و آله براى جنگ با دشمنان از مدینه خارج شد، همسرانش و زنان را در حصار حسان بن ثابت گذاشت.مردى یهودى (جاسوسى) به طرف حصار آنها آمد.صفیه به حسان گفت: این یهودى را بکش.گویا حسان مى‏ترسید، صفیه عمودى (میله آهنى) گرفت و از حصار پایین آمد، در آهسته آهسته باز شد و به مرد یهودى حمله کرد و او را با عمود به قتل رساند.صفیه در جاهلیت با حارث بن حرب ازدواج کرد و بعد از وى به عقد عوام بن خویلد (برادر خدیجه علیه السلام) در آمد و زبیر و سائب و عبد الکعبه را به دنیا آورد.اعیان الشیعه مى‏نویسد: صفیه ادیب، عاقل و شاعر فصیح بود.او در 73 سالگى از دنیا رفت و در بقیع مدفون شد.

فاطمه، دختر اسد بن هاشم، (محدث، متوفى قرن 1 ه) مادرش فاطمه بنت هرم بن رواحه است.وى نخستین زنى است که پس از حضرت خدیجه علیها السلام مسلمان شد و اولین بانویى است که با پاى پیاده هجرت کرد و در مدینه بر رسول خدا صلى الله علیه و آله وارد شد.تنها کسى است که دیوار کعبه برایش شکافته شد و در خانه خدا وضع حمل کرد.فاطمه بنت اسد اولین زن هاشمى است که فرزند هاشمى به دنیا آورد.فاطمه بنت اسد داراى فضیلتها وصفات بى شمارى است: او مادر على علیه السلام، بلکه مادر همه ائمه علیه السلام است.در حق پیامبر صلى الله علیه و آله مادرى کرد و آن حضرت را بر فرزندان خود مقدم داشت.آنگاه که خدیجه علیها السلام از دنیا رفت و فاطمه زهرا علیها السلام خردسال بود فاطمه بنت اسد براى زهرا علیها السلام نیز مادرى کرد.

مرحوم کلینى حدیثى به اسناد خویش از مفضل بن عمر نقل مى‏کند که گفت: از ابا عبد الله علیه السلام شنیدم که فرمود: وقتى رسول خدا صلى الله علیه و آله متولد شد، سفیدى مملکت فارس و کاخهاى شام براى آمنه (مادرش) نمایان شد.فاطمه بنت اسد، خندان نزد ابو طالب رفت و آنچه را آمنه گفت بود به او خبر داد.ابو طالب گفت: تعجب کردى؟ تو نیز وصى و وزیر او را حامله خواهى شد و به دنیا مى‏آورى.این حدیث علاوه بر فضیلت فاطمه بنت اسد،



خرید و دانلود تحقیق درباره  خدیجه