لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
رعد و برق
رعد و برق نوعی تخلیه الکتریکی است که در اثر الکتریسته ساکن بین دو ابر و زمین ایجاد می شود. درصورت بارش شدید و تندر حتما شاهد رعد و برق خواهیم بود. با اینکه اکثر مجروحین بواسطه برخورد صاعقه کشته نمیشوند، لیکن اغلب در درازمدت علائم ضعف و ناتوانی از خود نشان میدهند. در پی تندر، خطرات دیگری ازجمله توفان، بادهای سهمگین، تگرگ و بروز سیلهای ناگهانی، هم احتمال وقوع دارد. تندرهای خشک که باران به همراه ندارد، نیز بسیار شایع است. در تندرهای بارانی، باران حاصل از آن بخار میشود، اما رعد و برق میتواند به زمین رسیده باعث بروز آتشسوزیهای سهمگین شود.
در ارتباط با رعد و برق باید توجه داشت که:
خطر مالی و جانی برای افراد دارد.آن اغلب ورای بارانهای سنگین رخ میدهد، گاهی تا 20 کیلومتر دورتر از محل ریزش باران احتمال وقوع دارد.
صاعقه در واقع رعد و برق ناشی از توفان تندری است که میتواند دورتر از غرش آسمان به گوش برسد.
شانس برخورد با رعد و برق 1 در 600 هزار تخمین زده شده است، با اینهمه با انجام اقدامات احتیاطی و رعایت نکات ایمنی میتوان آن را کاهش داد.
صاعقه ای که با انسان برخورد میکند هیچ بار الکتریکی بر جای نمیگذارد و برای درمان مصدوم باید فوراً اقدام کرد. از رفتن به مناطق مرتفع خودداری کنید.
اقدامات قبل از وقوع رعد و برق
درختان و شاخههای پوسیده و خشکی را که در طول یک توفان احتمال سقوط دارند و ممکن است، باعث ایجاد خسارات مالی و جانی شوند را قطع نمائید.
بعد از دیدن رعد و برق تا شنیدن غرش آسمان حداکثر تا 30 میتوانید بشمرید به داخل بروید تا30 دقیقه بعد از شنیدن صدای آخرین غرش نیز داخل خانه بمانید.
از درب و پنجره و بخاری دیواری ، شوفاژ و دیگر هادی های الکتریسیته دور شوید.
به منظور جلوگیری از خطر آتش سوزی ناشی از صاعقه نسبت به نصب برق گیر در ساختمانهای بلند اقدام کنید.
اشیای بیرون خانه که ممکن است به اطراف پرتاب شده و باعث ایجاد صدمه شوند را در محل مناسب قراردهید.
پشتدریها و درهای بیرونی را چفت کنید، سایبانها و پردهها را بکشید.
برای کسب خبر از مقامات محلی از رادیو باتریی استفادهکنید.
از قرارگرفتن در مجاورت برقگیرهای طبیعی مثل درختان بلند و تنها در فضای باز.
از قرارگرفتن در ارتفاعات، بالای تپهها، روی مراتع، ساحل و روی یک قایق شناور.
اقدامات حین وقوع رعد و برق
فعالیتهای بیرون خانه را متوقف کنید
درزمان وقوع رعد و برق از منزل خارج نشوید
در صورتی که در اتومبیل هستید ، در محل مطمئن توقف کنید و موتور را خاموش کنید و آنتن ماشین را پائین بکشید
داخل ساختمان و یا خودروی سقفدار بمانید.
بدنه فولادی یک خودروی سقفدار بشرطیکه فلز آن را لمس نکنید از شما بخوبی محافظت میکند
از درختان ، تپه ها ، دیرکها ، سیم برق هوایی ، لوله های فلزی و آب دور شوید.
اگر در حال شناکردن هستید، فوراً از آب بیرون بیائید،و یا روی قایق سوارید، سریعاً به سمت ساحل برگردید.
هنگام صاعقه می توانید، به داخل ساختمان یا ایستگاه ترن زیرزمینی بروید .
دوش و حمام نگیرید چون ممکن است لوازم حمام باعث انتقال جریان الکتریسته شوند
تنها در مواقع اورژانسی آنهم درصورت امکان از یک تلفن بیسیم استفاده کنید
دوشاخه تمام وسایلبرقی مثل رایانه را از برق خارجکنید.
هواکش را خاموشکنید.
جریان برق ناشی از رعد و برق میتواند باعث بروز صدمات جدی شود
از قرارگرفتن در آلونک یا ساختمانهای تنها در فضای باز.
همچنین پرهیز از نزدیکشدن به هر وسیله فلزی مثل تراکتور، تجهیزات کشاورزی، موتورسیکلت و دوچرخه
محوطه جنگل:
سرپناهی درکنار درختان کوتاه و تنومند بیابید و هرگز زیر درختان بلند نروید.
درفضای باز:
به حالت خمیده در درههای تنگ و عمیق پناه بگیرید.
مراقب سیلهای ناگهانی باشید.
به یاد داشته باشیدکه چنانچه در هنگام رعدو برق موهایتان سیخ شد، نشانه نزدیکی برخورد جریان رعدوبرق است، بصورت چمباتمه روی زمین بنشینید.
دستها را روی گوشها و سر را بین زانوها قراردهید.
تماس خود را با زمین به حداقل برسانید.
به هیچ وجه روی زمین دراز نکشید.
اقدامات بعد از وقوع رعد و برق
درصورت نیاز به کمک با 115 تماس بگیرید
درصورت مواجهه با فرد مصدوم، فوراً وضعیت تنفس (درصورت قطع تنفس مصدوم،سریعاً تنفس مصنوعی به او دهید)، و نبض (درصورت عدم لمس نبض کاروتید در مصدوم، احیای قلبی ـ ریوی را انجام دهید) را کنترل نمائید.
محل ورود و خروج جریان الکتریسیته را برای یافتن علائم سوختگی بررسی و پانسمان کنید.
همچنین مراقب آسیبهای وارده به سیستم عصبی، شکستگی استخوانها و ازدستدادن بینایی و شنوایی در مصدوم را بررسی نمائید.
توفان شن
توفان شن عبارت است از صعود پرقدرت شن و ذرات گرد و غبار در اثر بادهای سخت و توفانی که به سمت ارتفاعات به حرکت درمیآید. توفانهای شن اغلب در مناطقی از کویر که فاقد پوشش گیاهی هستند و یا بخاطر استفاده بی رویه , زمین پوشش گیاهی خود را از دست داده است روی می دهند . زمین عاری از گیاه و وزش بادهای با سرعت زیاد مهمترین عوامل تشکیل این نوع توفانها هستند . بهره برداری بی رویه بمنظور تامین سوخت، وقوع خشکسالی های پیاپی و نیز کاهش سطح سفره آبهای زیرزمینی منجر به گسترش بیابانها و حرکت ماسه های روان می گردد . توفان شن، پدیدهای طبیعی و اقلیمی است که در مناطق خشک و نیمه خشک امری بسیار رایج است. این توفان بیشتر زمانی که جبهه هوای ناگهانی درحال عبور است یا زمانی که نیروی باد از میزان آستانه خود بیشتر میشود شن و گرد و خاک را در سطح خشک به هوا بلند میکند. ذرات گرد و خاک با حرکت و تعلیق خود باعث فرسایش و ساییدگی تدریجی زمین و خاک از محلی شده و در محلی دیگر ته نشین میشوند.
اقدامات قبل از وقوع توفان شن
هنگام وزش شدید باد از رفتن به نواحی کویری و صحرا خودداری کنید.
قبل از رفتن به مناطقی که خطر توفان شن دارد از وضعیت آب و هوا باخبر شوید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
نام تحقیق :
نام معلم محترم :
نام دانش آموز :
رعد و برق
طی مطالعه ای که دانشمندان روی ابرها انجام داده اند به این نتیجه رسیده اند که ابرهای
باران زا با طی سلشله مراحل خاص و شیوه ای مشخص، تشکیل می شوند و شکل گیری و
ایجاد ابرهای باران زا نیاز به انواع خاصی باد و ابر دارد.
یکی از انواع ابرهای باران زا که معمولاً با رعد و برق همراه است کومولونیمبوس است.
(شکل 1ـ18)
هواشناسان در مورد تشکیل ابر کومولونیمبوس مطالعه کرده اند تا نحوه تولید و ایجاد باران،
تگرگ، برق (نور) را بیابند. یافته ها نشان می دهد که کومولونیمبوس طی مراحل زیر باران
ایجاد می کند.
1ـ ابتدا ابرها با نیروی باد به حرکت در می آیند، قطعه های پراکنده و کوچک که کومولوس نام دارند با نیروی باد به یکدیگر فشرده شده و در یک منطقه تجمع می یابند و ابرهای کومولونیموس را می سازند.
2ـ اتصال: ابرهای کوچکتر به یکدیگر متصل و ابرهای بزرگتر را تشکیل می دهند.
3ـ تراکم و انبوه شدن: وقتی ابرهای کوچکتر به هم می پیوندند و ابرهای بزرگتر را
می سازند در ابرهای بزرگ حرکت و رشد عمودی به سمت بالا صورت گرفته که این
پدیده در مرکز ابرها بیشتر از لبه ها و کناره های آن رخ می دهد و بعد از این رشد
رو به بالا موجب کشیده شدن توده ابر به بالا و رسیدن به ناحیه سردتر اتمسفر (جو)
که محل تشکیل قطره های آب و تگرگ است می شود.
و قطره های آب و تگرگ، بزرگتر و سنگین تر شده و حرکت رو به بالای آنها
متوقف می شود و به صورت قطره های باران و تگرگ فرود می آیند.
«آیا ندیدی که خدا ابرها را از هر طرف براند تا به هم بپیوندد و باز انبوه و متراکم سازد،
آنگاه بنگری قطرات باران از میان ابر فرو ریزد و نیز از جبال و کوه ابر آسمان تگرگ
فرو ریزد که آن به هر که خدا خواهد اصابت کند و از هر که خواهد بازدارد
(تا تگرگش زیان نرساند) و روشنی برق چنان می تابد که خواهد روشنی دیده ها را
از بین ببرد.»
(سوره نور ـ آیه 43)
مترولوژیستها (هواشناسان) تنها در دهه های اخیر با کمک وسایل پیشرفته مانند هواپیما،
ماهواره، کامپیوتر، بالون و ...... به مطالعه بادها، جهت آنها و اندازه گیری رطوبت،
تغییرات آن رطوبت، تعیین سطح فشار اتمسفر، تغییرات آن پرداخته و به جزئیات
شکل گیری ابرها و ساختمان و نحوه عمل ابرها پی برده اند.
آیه مذکور پس از باران و ابر در مورد تگرگ و برق صحبت می کند:
خداوند از کوههای آسمان (ابر) تگرگ فرو ریزد که به هر که خدا خواهد اصابت کند و
از هر که خواهد باز دارد و روشنی برق چنان بتابد که خواهد روشنی دیده ها را از بین ببرد.
(سوره نور ـ آیه 43)
مترولوژیستها (هواشناسان) دریافته اند که ابرهای کومولونیمبوس که حامل تگرگ
هستند تا ارتفاع 25000 الی 30000 پا (فوت) (7/4ـ7/ 5مایل) می رسند شبیه
رشته کوههایی مانند آنچه در قرآن آمده: « او تگرگ را از رشته کوههای (ابرهای
حجیم و پر ارتفاع) در دل اسمان فرو فرستاد.»
حال این سوال مطرح می شود که چرا در این آیه گفته شده« برق و نورش»؟ و منظور
اینکه
برق و نور به تگرگ نسبت داده شده چه می تواند باشد؟ آیا به این معنی است که تگرگ
عامل مهم تولید برق است؟ اجازه دهید آنچه در کتاب «مترولوژی امروز» هوا شناسی
گفته شده را ذکر کنیم. همین که تگرگ از قسمت سرد و یخچالی ابر فرو می ریزد
یعنی همان جایی که بلورهای یخ در آن تشکیل می شود، ابرها باردار می شوند و قطره
های آب با تگرگ به هم برخورد کرده یخ می زنند و باقی مانده گرمای خود را از
دست می دهند. سطح تگرگ گرمتر از اطراف خود بلور است. وقتی تگرگ با
بلور یخ مجاور و مماس می شود یک پدیده مهم رخ می دهد. کلاً الکترونها همیشه از
ناحیه سردتر به نقطه گرمتر حرکت می کند.
در همین حال وقتی قطره های خیلی سرد و یخ زده در تماس با یک دانه تگرگ قرار
می گیرند همین پدیده رخ می دهد و از این رو تگرگها بار منفی گرفته و قطرات بسیار
سرد یخ بار مثبت می گیرند و در برخورد با تگرگ خرد و متلاشی می شوند حال
ذرات خرده شده یخ سبکتر شده و به لایه های بالایی ابر صعود می کنند و تگرگ
با بار منفی باقی مانده و در لایه های زیرین و بستر ابر قرار می گیرد. بنابراین لایه
های زیرین ابر کلاً دارای بار منفی بوده و سپس این بار منفی به صورت برق به زمین
تخلیه می گردد.
نتیجه می گیریم که تگرگ نقش مهمی در تولید و ایجاد برق دارد.
کل این اطلاعات در سالهای اخیر بدست آمده است اصولاً تا 1600 بعد از میلاد
نظرات ارسطو در هواشناسی (مترولوژی) مطرح و غالب بوده است، مثلاً او معتقد
بود که اتمسفر دارای دو نوع هوا است، هوای مرطوب و هوای خشک و رعد صدای
حاصل از برخورد هوای خشک با ابرهای مجاور را می دانست و برق و نور را حاصل
از شعله ور شدن و سوختن هوای خشک با شعله ضعیف و نازک تعریف می کرد
و اینها عقاید هواشناسی بود که در 1400 سال پیش یعنی زمان نزول قرآن مطرح و غالب بود.
آذرخش
آذرخش ( رعد و برق ) نوعی تخلیه الکتریکی است که در اثر الکتریسته ساکن بین دو ابر و زمین ایجاد می شود .
در اثر برخورد ذرات آب یک جبهه هوای گرم به ذرات یخ یک جبهه هوای سرد ، الکتریسته ساکن بوجود می آید که نسبت به زمین دارای بارالکتریکی منفی بوده و در صورتی که فاصله منبع جریان الکتریکی نسبتاًنزدیک به سطح زمین باشد ، صاعقه بروز می کند . در رعد و برقهای شدید معمولاًبیشترین تخلیه الکتریکی صورت می گیرد .
رعایت نکات ایمنی هنگام وقوع صاعقه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
یک بازنگری C
این ضمیمه به عنوان کمکی به برنامهنویسان C با شناسایی جنبههای مختلف زبان تهیه شده است. به این طریق، این ضمیمه به عنوان یک راهنما است و آموزشی نیست.
سرمنشاءهای [برنامه] C
زبان برنامهنویس C در اولین بار به وسیله دنیس ریتج (Dennis Ritch) بر روی یک DEC.PDP-11 که از سیستمعامل UNIX استفاده میکرد. اختراع گردید. زبان C دنبالة زبانی با نام BCPL است که هنوز در اروپا بیشترین استفاده از آن میشود. BEPL به وسیلة مارتین ریچارد (Martin Richard) به وجود آمد و به وسیلة زبان B تحت تأثیر قرار گرفت. که توسط کن تامپسون (Ken Thompson) اختراع شد و به ایجاد زبان C منجر گردید.
برای سالهای متمادی استاندارد دی فاکتور (de factor) برای C، استانداردی بود که به وسیله ورژن ۵ سیستم عامل UNIX پشتیبانی میشد و در برنامهنویسی C که به وسیلة برایان کرنافن (Brian Kernighan) و دنیس ریچ (Dennis Ritch) نوشته شده بود توضیح داده میشد و به وسیله (Englewood cliffs: Prentice-Hall.Inc.,1978) [منتشر گردید]. در هنگامی که محبوبیت کامپیوترهای کوچک افزایش یافت تعداد زیادی از کارکردهای C خلق شد. اکثریت این کارکردها در سطح کد با یکدیگر قابل تعویض بودند بنابراین چون استانداردی وجود نداشت اختلاف به وجود میآمد.
برای تصحیح این وضعیت کمیتهای در تابستان ۱۹۸۳ به منظور کار بر روی تولید یک ANSI استاندارد تشکیل شد تا اینکه زبان C را توصیف کند. با این نوشته، استاندارد مورد نظر کامل بوده و سازگاری آن با ANSI بسیار زود مورد قبول واقع شد.
زبان C به عنوان یک زبان استاندارد
زبان C عموماً به عنوان یک زبان ساختاری در نظر گرفته شد، با برخی تشابهات با ALGOL و پاسکال. اگرچه کلمة ساختار بلوکی مستقیماً برای زبان C در حالت آکادمیک به کار نمیرود، زبان C به صورت غیر رسمی بخشی از آن گروه زبان است، مشخصة بارز زبان ساختاری جداسازی کد و اطلاعات از یکدیگر است. این مطلب به این معنی است که زبان میتواند همة اطلاعات و دستورالعملهای ضروری برای انجام یک کار مشخص را از بقیة برنامه حذف و پنهان کند. به طور کلی، جداسازی با مراحل فرعی با انواع عمومیای که دائماند، به دست میآید. به این طریق، احتمال دارد که مراحل فرعی نوشته شوند تا اینکه وقایعی که در آن اتفاق میافتد باعث تأثیرات فرعی در قسمتهای دیگر برنامه نشود. استفادة بیش از حد از انواع جهانی (انواعی که در کل برنامه شناخته میشوند) ممکن است باعث نفوذ عوامل به درون برنامه شود با مجاز شناختن تأثیرات ناخواسته در برنامه، در برنامة C همة مراحل فرعی عملکردهای مجزا هستند.
عملکردها بلوکهای سازههای Cاند که در آن همة فعالیتها اتفاق میافتند. آنها کارهای بخصوص را در برنامه به منظور کدگذاری و تشخیص جداگانه انجام میدهند. پس از debugging یک عملکرد که فقط انواع عمومی را به کار میگیرد، شما میتوانید بر عملکردی تکیه کنید که در همة موقعیتهای متنوع بدون به وجود آوردن تأثیرات جانبی در بخشهای دیگر برنامه، کار کند. همة انواع نشان داده شده در این عملکرد بخصوص فقط با آن عملکرد شناخته خواهند شد.
همچنین استفاده از بلوکهای کد در برنامة C ساختار برنامه را به وجود میآورد. یک بلوک کد عبارتهایی از یک گروه برنامه منطقی متصل است که میتواند به عنوان یک واحد در نظر گرفته شود. و با قرار گرفتن خطوط کد مابین ابروها بسته و باز مانند زیر قرار میگیرند.
If (x<10) {print f ("invalid input-retry"); done=o;}
در این مثال، دو عبارت پس از "if" بین ابروها هر دو نمایش داده میشوند اگر X کمتر از ۱۰ باشد. این دو عبارت با هم با ابروها یک بلوک کد را نشان میدهند. آنها به یکدیگر متصل میشوند؛ یک عبارت نمیتواند بدون نشان دادن دیگری نشان داده شود. در C هر عبارت میتواند یا یک عبارت مجزا و یا بلوکی از عبارتها باشد. استفاده از بلوکهای کد برنامههای خوانایی را با متطقی برای پیروی کردن از آنها، به وجود میآورد.
C یک زبان برنامهنویس است، بر خلاف اکثر برنامههای کامپیوتری سطح بالا، C محدودیتهایی را اعمال میکند که شما میتوانید با آن کار کنید. با استفاده از C یک برنامهنویس میتواند از برنامهنویسی کد در کل جلوگیری کند، فقط در موارد بسیار ضروری در حقیقت یک انگیزه برای اختراع C به وجود آوردن یک برنامة جایگزین مونتاژ بود.
زبان کامپیوتری از نشانهای مشخص از یک کد دهتایی واقعی استفاده میکند که کامپیوتر مستقیماً آن را به کار میگیرد. هر زبان کامپیوتری عامل به یک عامل مجزا طراحی میشود تا اینکه کامپیوتر آن را به کار گیرد. اگر چه یک زبان کامپیوتری به برنامهنویسان قدرت انجام کارها را با بالاترین انعطاف و بهرهمندی میدهد، بسیار آشکار، کارکردن با آن در هنگام ایجاد یک برنامه مشکل است. به علاوه چون یک زبان کامپیوتری طبیعتاً بی برنامه است، برنامة نهایی تمایل به «یک کد خطی» (Spaghett:code) یک آشفتگی جهشی (tangle of jump) و یا شاخص و خواندن دارد. این مطالب باعث میشود که این زبان برای خوانده شدن، بهسازی شدن و نگهداری مشکل باشد.
در ابتدا C برای برنامهنویسی سیستمها به کار رفت. برنامه سیستم قسمتی از یک دسته از برنامهها است که قسمتی از یک سیستم عامل کامپیوتر و یا کاربردهای پشتیبان را شکل میدهد. مثلا موارد زیر را برنامههای سیستم مینامند.
● سیستمهای عامل
● مترجمها
● سردبیرها
● اسمبلرها
● مؤلفین
● مدیران دادهها
هنگامی که C در حال همهگیر شدن بود بسیاری از برنامهنویسان به دلیل کارآیی و قابلیت دسترسی به آن، آن را برای برنامهریزی همة کارها به کار گرفتند. چون مؤلفین C برای همة کامپیوترها وجود دارند، گرفتن یک کد برای یک ماشین و سپس تألیف و به کار گیری آن در ماشین دیگر با تغییرات بسیار کم یا بدون تغییر، بسیار ساده است. این دسترسی در زمان و هزینه صرفهجویی میکند. مؤلفین C همچنین تصمیم به تولید یک کد سریع، متراکم و عینی کردند. مثلاً سریعتر و کوچکتر از همگردانهای BASIC.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
ماشکها ازخانواده لگومنیوز بوده و از گیاهان علوفه ای مرغوب می باشند. در این جنس حدود 150 گونه وجود دارد که تنها تعداد محدودی از آنها زراعی هستند. ماشکها می توانند به صورت مختلف از جمله چرا، علوفه خشک، سیلو و همچنین به عنوان کد سبز استفاده گردند. در مراتع میتوانآنها را به صورت خالص و یا مخلوط با غلات دانه ریزی نظیر ری گراس (علف چمنی) کشت نمود و علوفه ان در اوائل بهار چرا گردد. به طور کلی ماشکها به لگدمالی مقاوم هستند. با شبدرها، یونچه و سایر گیاهان خانواده لگومنیتوز ارزش غذایی یکسانی دارند. پروتئین آنها با توچه به مرحله ای از رشد که برداشت می شوند بین 12 تا 20 درصد متغیر است. علاوه بر آن به علت تثبیت ازت هوا در خاک سبب حاصلخیری وبهبود خاک نیز می گردد.
خصوصیات مرفولوژیکی
ماشکها گیاهانی یکساله و برخی دوساله و به ندرت چند ساله هستند. دارای فرم رویشی کم و بیشت خوابیده و بالارونده، ساقه ضعیف که ارتفاع آن بین 20 تا 200 سانتیمتر با توجه به گونه و شرایط محیطی متغیر است. باقلا (vicia faba) تنها گونه از این جنس است که به مصرف تغذیه انسان می رسد . و دارای رشد ایستاده است . در مجموع مقاومت زیادی به سرمای زمستان ندارد و در مناطق سرد به عنوان گیاهی یکساله تابستانه و در مناطق گرمتر در پاییز قابل کشت است. البته برخی از گونه ها از جمله vicia villosa مقاومت زیادی به سرمای زمستان داشته و تا حدود 18 درجه سانتیگراد زیر صفر را تحمل میکند برای کشت پاییزه مناسب است.
در ماشکها از هر بوته 4 تا 5 ساقه اصلی خارج می شود و در هر ساقه اصلی انشعابات فرعی وجود دارد . برگها متقابل و یا متناوب اما به هر صورت شانه ای هستند. درانتها برگ مرکب اغلب پیچکهای ساده ویا چند شاخه ای وجود دارد. که بوته ها توسط آنها به یکدیگر می چسبند. البته برخی از گونه ها از جمله vicia fabaو vicia ervilia فاقد پیچک بوده و یا دارای پیچک کوچکی می باشند. برگچه ها که به اشکال مختلف مستطیلی، تخم مرغی، نوک تیز و یا نوک فرو رفته هستند و شناسایی گونه نقش دارند. ساقه گل دهنده از قاعده به دمبرگ اصلی متصل است و معمولا 15 ساقه گل دهنده در هر بوته وجود دارد. گلها به صورت خوشه ای بوده و در محل انشعاب برگ ظاهر می شود و به رنگ سفید تا بنفش و صورتی هستند . میوه، نیام کرک دار و یا بدون کرک می باشد و دارای 1 تا 10 دانه می باشد. خصوصیات دانه و غلاف در گونه ها متفاوت است خصوصیات دانه و غلاف در گونه ها متفاوت است اما به طور کلی دانه ها تا حدودی گرد و یا بیضی شکل و غلافها طویل و فشرده هستند. روی دانه ناف وجود دارد. و وضعیتآن مشخص کننده گونه است. وزن هزار دانه به طور متوسط 28 گرم است. تشخیص برخی از گونه های موشک در مرحله رشد رویشی از یکدیگر بسیار مشکل است و تنها در مرحله زایشی توسط دانه و غلاف قابل تمیز هستند. دانه ها در گونه های مختلف دارای رنگهای مختلفی است. ماشکها دارای ریشه های عمیق و افشان می باشد.
به طور کلی با توجه به شکل برگچه، وضعیت برگها، غلاف، شکل دانه و وضعیت ناف نوع گونه رامی توان تشخیص داد. طرز تشخیص این جنس از جنس لاتیروس (lathyrus) که مشابه هستند عبارتند از: 1- در ماشکها در انتهای برگ مرکب پیچک وجود دارد. 2- در ماشکها گلبرگها در یک پایه جمع شده در حالی که در لاتیروس گلبرگها آزاد هستند.
خصوصیات اکولوژیکی
پراکندگی این گیاه در جهان قابل توجه می باشد. از جزایر هاوائی و قناری گرفته تا قسمتهای زیادی از قاره آمریکا، کانادا، حوزه مدیترانه، آسیا و خاورمیانه و قسمت کمی از اروپا مشاهده می شود.
ماشکها به آب و هوای سرد جهت رشد احتیاج دارند. در مناطقی با زمستانهای معتدل سرد رویشی خود را طی پاییز و زمستان و اوائل بهار انجام داده و در اخر بهار و یا ابتدای تابستان غلافها می رسند. در مناطق که تیغیرات درجه حرارت زمستانه شدید نباشد و یا در زمستان دارای برق هستند. برخی از گونه ها زراعی می توانند سرمای زمستان را تحمل کنند. (v.villosa, v.ervillia) اما بدون پوشش توسط برف هیچ یک از گونه های زراعی قادر نیستند حرارت زیر صفر درجه سانتیگراد را تحمل نمایند.(البته گونه های وحشی توانایی تحمل سرمای شدید زمستان را دارند.
این گیاه اغلب در ارتفاع 2000 تا 3000 متر از سطح دریا با بارندگی حدود 400 میلیمتر در مراتع و دیم زارها مشاهده می شود البته در ارتفاعات پایین تر به صورت طبیعی مشاهده و نیز کشت می گردند.
عملکرد ماشکها در شرایط دیم در ارتباط با میزان بارندگی سالیانه است. اما به طور کلی عملکرد آنها در مناطقی با بارندگی کمتر از 350 میلیمتر کاهش می یابد. امابه هر حال در این شرایط رشد خوبی نخواهند داشت.
این گیاه در دیمزارها به صورت تراکم موضعی تا حالت پوشش وسیع وجود دارد. مسئله ای که در این رابطه مورد توجه می باشد و عامل اصلی بقا این گیاه علیرغم شخم عمیق در بعضی نقاط در دیمزارها می باشد این است که ظاهرا بوته ها در سطح زمین جدا از یکدیگر قرار دارند اما در زیر زمین در عمقهای مختلف به تدریج به هم پیوسته و تشکیل ریشه واحدی را می دهند که هر چه از پایین به طرف سطح خاک می رویم ریشه های گیاهان مچاور از یکدیگر متمایزتر خواهند بود. چنین سیستم ریشه ای باعث بوجودآمدن اجتماعات موضعی متراکم گردیده است.
عملیات زراعی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
عملیات حرارتی چدن نشکن
خلاصه: مهمترین عملیات حرارتی که روی چدن نشکن انجام می شود و هدف از انجام آنها : عملیات حرارتی که در دمای پایین برای کاهش یا آزاد کردن تنش های داخلی باقی مانده پس از ریخته گری انجام می شود. ● آنیل کردن عملیات حرارتی که برای بهبود انعطاف پذیری و چقرمگی ، کاهش سختی و حذف کاربیدها انجام می شود. ● نرماله کردن عملیات حرارتی که به منظور بهبود استحکام به همراه کمی انعطاف پذیری انجام می شود . ● سخت کردن و تمپر کردن عملیات حرارتی که به منظور افزایش سختی یا بهبود استحکام و بالا بردن نسبت تنش (تنش تسلیم) انجام می شود . ● آستمپر کردن عملیات حرارتی که به منظور بدست آمدن ساختاری با استحکام بالا به همراه کمی انعطاف پذیری و مقاومت به سایش عالی انجام می شود
. ● سخت کردن سطحی به وسیله ی القاء ، شعله یا لیزر عملیات حرارتی که به منظور مقاوم به سایش ساختن و سخت کردن موضعی سطح انتخاب شده انجام می شود . در این مقاله عملیات آنیلینگ ، نرماله کردن ، آستمپر کردن ، کونچ کردن و تمپر کردن چدن نشکن شرح داده می شود. آستنیته کردن چدن نشکن هدف معمول آستنیته کردن این است که تا حد امکان زمینه ی آستنیتی با مقدار کربن یکسان قبل از پروسه ى حرارتى تولید شود. به عنوان مثال در چدن نشکن هیپریوتکتیک برای آستنیته کردن باید از دماى بحرانى کمی بالاتر برویم به طورى که دماى آستنیته در منطقه ى دو فازى ( آستنیت و گرافیت ) باشد. دماى آستنیته کردن به وسیله ى عناصر آلیاژى موجود در چدن نشکن تغییر مى کند
با افزایش دمای آستنیته کردن می توان آستنیت تعادلی حاوى کربن که در حال تعادل با گرافیت است را افزایش داد. که این پارامتر قابل انتخاب است( در زمان محدود). کربن موجود در زمینه ی آستنیتی کنترل دمای آستنیته کردن را مهم ساخته که این دما به منظور جلو بردن واکنش به مقدار زیادی به کربن موجود در زمینه ی آستنیتی بستگی دارد ، این ساختار مخصوصاً برای آستمر کردن ساخته می شود ، سختی پذیری (قابلیت آستمپر کردن ) به میزان زیادی به کربن موجود در زمینه و در واقع به عناصر الیاژی موجود در چدن نشکن بستگی دارد ، میکرو ساختار اصلی و سطح مقطع قطعه تعیین کننده ی زمان مورد نیاز برای آستنیته کردن می باشند مراحل بعد از آستنیته کردن هنگامی که مورد اهمیت باشند عبارتند از : آنیل کردن ، نرماله کردن کونچ و تمپر کردن و آستمپر کردن . آنیلینگ چدن نشکن هنگامی که حداکثر انعطاف پذیری و قابلیت ماشینکاری عالی مورد نیاز باشد و استحکام بالا مورد نیاز نباشد ، عموماً چدن نشکن آنیل فریتی می شود . بدین گونه که میکروساختار به فریت متحول می شود و کربن اضافی به صورت می باشد، اگر ماشینکاری عالی مورد 60-40-18 نوع ASTM کروی رسوب می کند. این عملیات حرارتی ساخته ی نیاز باشد باید مقدار منگنز ، فسفر و عناصر آلیاژی از قبیل کرم و مولیبدن درحد امکان پایین باشد زیرا باعث آهسته کردن پروسه ی آنیل می شوند . نحوه ی آنیل کردن توصیه شده برای چدن نشکن آلیاژی و چدن نشکن با کاربید یوتکتیک و بدو ن کاربید یوتکتیک در پایین شرح داده شده است : آنیل کامل برای چدن نشکن با 2%-3% سیلیسیم و بدون کاربید یوتکتیک : گرم کردن تا دمای 870- 900 درجه ی سانتی گراد و نگهدار ی در این دما به مدت 1 ساعت در ازای هر اینچ ضخامت ،سپس سرد کردن در کوره با سرعت 55 درجه سانتی گراد در ساعت تا دمای 345 درجه ی سانتی گراد سپس سرد کردن در هوا. آنیل کامل در صورت وجود کاربید یوتکتیک : گرم کردن تا دمای900C-870C و نگهداری در این دما برای 2 ساعت و بیشتر از این زمان برای ضاخمت های زیاد ، سپس سرد کردن در کوره با سرعت 110C/hتا دمای 700Cو نگهداری در این دما برای 2 ساعت ، سپس سرد کردن در کوره تا دمای 345Cبا سرعت 55C/h ، سپس سرد کردن در هوا . آنیل کردن زیر منطقه ی بحرانی برای تبدیل پرلیت به فریت: گرم کردن قطعات تا دمای705C-720Cونگهداری در این دما به مدت 1 ساعت در ازای هر اینچ ضخانت ، سپس سرد کردن در کوره با سرعت55C/h تا دمای 345C و سپس سرد کردن در هوا . وقتی که در چدن نشکن عناصر آلیاژی وجود داشته باشد از سرد کردن سرتاسری قطعه جلوگیری می شود و کاهش درجه حرارت از نقطه ی بحرانی تا400C ادامه می یابد و سرعت سرد کردن از55C/h کمتر می باشد . به هر حال برخی عناصر در شکل کاربید خود اگر تجزیه ناپذیر باشند به شکل کاربید اولیه که بسیار سخت است می باشندکه این حالت بیشتر در کرم می باشد ، به عنوان مثال% 0.25 کرم باعث تشکیل کاربید اولیه ی بین نشینی می شود که در اثر عملیات حرارتی تا دمای 925C و نگهداری در مدت2h-20h حتی نیز از بین نمی رود . زمینه ی حاصل از رسوب پرلیت ، زمینه ی فریتی با کاربید می باشد که فقط 5% ازیاد طول دارد . نمونه های دیگری از عناصر که به شکل کاربید در چدن نشکن وجود دارند عبارتند از مولیبدن بیشتر از 0.3% و وانادیم وتنگستن در مقدیر بیش از 0. سختی پذیری چدن نشکن
سختی پذیری چدن نشکن یک پارامتر مهم تعیین کننده ی واکنش ثابت آهن برای نرماله کردن ، کونچ کردن و تمپرکردن یا آستنیته کردن می باشد. سختی پذیری معمولاً به وسیله ی آزمایش جامینی تعیین می شود ، که در آن از یک میله با اندازه ی استاندارد (قطر 1 اینچ و ارتفاع 4 اینچ) استفاده می شود که آن را آستنیته می کنند سپس یک سر آن را به وسیله ی آب سرد می کنند ، نوسان در سرعت سرد کردن باعث بی ثباتی (متفاوت بودن) در میکروساختار می شود که سختی آنها تغییر می کند سپس آنها را تعیین و ثبت