واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد نماز وارزش های معنوی 10 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 15 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

به نام خدا

 

محقق: علی رضا حیدری

آموزشگاه: شهید عالم بخش

پاییز 86

نماز چیست ؟

نمازمراسم مخصوصی است برای پرستش خداوند و راز و نیاز با او است که در آن جنبه های ارزنده و آموزنده خاصی در نظر گرفته شده و به همین جهت شکل مخصوصی به خود گرفته است .

نماز سرود توحید و یکتا پرستی و سرود فضیلت و پاکی است که باید فکر و روح ما را در برابر عوامل روزمره با آنها سرو کار داریم پاک و یکتا پرست نگه دارد.

کمتر کسی است که در زندگی روزانه تن و چهره و البسه ها یش مورد آلودگی قرار نگیرد و به تعویض و تمیز کردن آن می پردازد تا آن ظاهر ناپاک و آلوده را از خود دور گرداند روح ما نیز چنین است و به همین اندازه یا بیشتر در معرض آلودگی است آلودگی به خود خواهی ها و چشم و همچشمی ها و هوس‌ها ،‌ کینه و انتقام و . . . .

بنابراین همانطور که لباس و تن خود را شستشو می دهیم و پاکیزه می کنیم باید روح خود را نیز به سرچشمه پاکی و کمال نزدیک سازیم لحظاتی را به یاد خدا ، به نیایش با او و راز و نیاز با او بگذرانیم و روح آلوده را در چشمه صاف و زلال الهی شستشو دهیم .

این است نمازی که مسلمان روزی چند بار می خواند ـ نماز یکنوع وظیفه شناسی است .

شرایط ظاهری

طهارت یکی از این شروط است که عبارت است از غسل ، وضو ، تیمم و رفع آلودگی از بدن و لباس و حتی الامکان تمام محل نماز و دیگر احتراز از لباس ابریشم ، حریر و نیز طلا برای مردان و دوری جستن از پوست و پشم و کرک حیوانات حرام گوشت تهیه شده است .

شرط دیگر مراعات وقت نماز ، بخصوص اول وقت و ایستادن در محلی که کسانی یا چیزی از جلوی آدمی عبور نکند و دیگر قرار گرفتن به طرف قبله با تمام وجود و توجه به اینکه انسان می خواهد چه برنامه ای را اجرا کند و در برابر چه قدرت عظیمی ایستاده است و بسیاری از شرایط دیگر .

شرایط باطنی :

از جمله شرایط باطنی

حضور قلب : حضور قلب حقیقی است که از تمرکز در برنامه های نماز و توجه عمیق انسان به حق پدید می آید .چنانچه در نماز فکر انسان و حالات قلب مکلف ، میدان جولانی جز یاد محبوب داشته باشد ، حضور روی نخواهد داد و روی جان به جانب از عالم ملکوت کسب نور کند.



خرید و دانلود تحقیق در مورد نماز وارزش های معنوی 10 ص


تحقیق در مورد نفت و زغال سنگ 10 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 10 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

صنعت نفت ایران

صنعت نفت ایران از مهم‌ترین صنایع این کشور است. در سال ۲۰۰۰ (م.)، ایران چهارمین تولید کننده نفت خام جهان بود. ذخایر عظیم نفت در ایران، خلیج فارس، عراق، کویت، عربستان سعودی، قراردارد. حدود ۷۵ درصد از کل منابع نفت موجود جهان در خاورمیانه قراردارد.

پژوهش انجام شده با عنوان «نفت و یارانه‌های نفتی در اقتصاد ایران» نشان می دهد یارانه های پرداختی به سوخت در سال ٨٥ هزینه‌ای معادل ٣٨ هزار و ٧٨٨ میلیارد تومان (معادل ٨٩٩/٤٢ میلیارد دلار) را به اقتصاد ملی ایران تحمیل کرده است

پیشینه

اولین بار در سال 1901م/۱۲۸۰ش امتیاز بهره‏برداری از نفت ایران به یکی از اتباع انگلیسی به نام دارسی واگذار شد. این امتیاز که به «قرارداد دارسی» معروف است در اوایل کار از سوی طرفین قرارداد چندان جدی تلقی نشد و حتی پس از چند سال که از اقدامات بی‏نتیجه اکتشافی آن می‏گذشت امتیازداران درصدد برآمدند از ادامه کار صرفنظر کنند. اما بر اثر مساعدت و جسارت برخی از مدیران و مهندسان دارسی، پس از تلاشهای گسترده سرانجام در سال ۱۹۰۸م/ ۱۲۸۷ش در منطقه مسجدسلیمان یکی از چاهها به نفت رسید و این آغاز تحولی جدید در عرصه سیاسی، اقتصادی ایران و حتی جهان شد. پس از آن صاحبان امتیاز با قاطعیت بیشتری عملیات اکتشافی خود را ادامه دادند و با کشفیات جدید نفت سرمایه‏گذاریهای گسترده‏تری در این باره ضرورت یافت. نفت ایران هنگامی اهمیت بیشتری پیدا کرد که دولت انگلستان در پی محاسبات کارشناسان اقتصادی – سیاسی این کشور درصدد برآمد به طور مستقیم‏تری در این پروژه عظیم مشارکت نماید و آن خرید سهام دارسی بود این هدف تا جنگ جهانی اول حاصل شد و پس از آن دولت انگلستان خود مالک بی‌رقیب منابع نفتی عظیم ایران در بخش‌های جنوب و جنوب شرقی شد. از نقش قاطعی که نفت ایران در سراسر دوران جنگ اول جهانی در تأمین انرژی و سوخت لازم جهت ناوگان دریایی انگلستان داشت آگاهی داریم، به ویژه پس از جنگ اول جهانی بود که انگلستان درصدد برآمد نفوذ خود را در حوزه‏های نفتی ایران بیش از پیش مستحکم‏تر سازد و از ورود هر کشور و یا شرکت نفتی خارجی به این مناطق ممانعت به عمل آورد. با توجه به ثروت عظیمی که از کشف و صدور نفت ایران عاید انگلیس می‏شد خیلی زود بر محافل داخلی کشور آشکار شد که قرارداد پیشین دارسی نمی‏تواند حقوق اقتصادی دولت ایران را تأمین نماید، بنابراین زمزمه‏هایی به وجود آمد تا در مفاد این قرارداد تجدیدنظرهایی صورت بگیرد. مسئله دیگر به کشورها و شرکتهای نفتی مربوط می‏شد که با توجه به نتایج اکتشاف دولت انگلیس در حوزه‏های نفتی ایران، که پس از این با نام شرکت نفت ایران و انگلیس از آن یاد خواهد شد، درصدد برآمده بودند سهمی از این غنایم به دست آورند. شرکتهای نفتی آمریکایی از جمله این موارد بودند که، به ویژه از اواخر دوره سلطنت قاجارها در ایران فعالیت‏هایشان را در این زمینه آغاز کرده بودند. اما تلاش دولت شوروی در این باره اهمیت بیشتری پیدا کرده بود. این کشور که در سراسرهای شمالی با ایران هم‏‏مرز بود در یک روند رقابت‏آمیز با دولت انگلیس خواهان نفوذ در حوزه‏های نفتی ایران بود. هرچند هدف اصلی دولت شوروی به دست آوردن امتیاز بهره‏برداری از نفت شمال ایران بود، اما از طرف دیگر نفوذ و تسلط بلامنازع رقیبش دولت انگلیس را در حوزه‏های مهم نفتی ایران در جنوب کشور نیز برنمی‏تابید و پیوسته درصدد بود از دامنه اقتدار این کشور بر آن مناطق بکاهد. بنابر این تا دهه اول سلطنت رضاشاه، افکار عمومی داخلی و خارجی به دلایل عدیده یادشده و غیره درصدد کاستن از شدت تسلط و تملک انگلیس بر منابع نفتی ایران برآمده بودند. در واقع در پی چنین واکنش‏هایی بود که رضاشاه درصدد برآمد برای انحراف اذهان عمومی هم که شده باشد، قرارداد اولیه دارسی را بی اعتبار دانسته و ملغی اعلام دارد. پس از مذاکراتی چند در سال ۱۳۱۲ش/ ۱۹۳۳م میان دولت ایران و دولت انگلیس قرارداد دارسی با تغییراتی جزئی و نه چندان با اهمیت بار دیگر تجدید و تمدید شد و با توجه به اینکه این قرارداد پیش از آنکه آراء معترضین بر قرارداد پیشین دارسی را برآورده سازد به حفظ و استحکام هرچه بیشتر منافع دولت انگلیس معطوف بود، بنابر این از دید مخالفان، این قرارداد بیش از یک مانور سیاسی – اقتصادی تلقی نشد. بدین ترتیب از موضع مخالفت‏آمیز کشورهای ذی علاقه به نفت ایران نسبت به قرارداد جدید دارسی در سال ۱۳۱۲ش/ ۱۹۳۳م که بگذریم اعتراضات و مخالفت‏های محافل داخلی در بستر جدیدتری شکل گرفت. اما با توجه به جوّ سرکوب و خفقان‏آوری که بر ایران عصر رضاشاه حاکم بود این مخالفت‏های داخلی مجال چندانی برای ابراز نیافت. مضافاَ اینکه دولت انگلیس در موازات حکومت رضاشاه با بهره گیری از یاری مأموران اطلاعاتی بومی و خارجی‏اش در سرکوب مخالفان داخلی قرارداد تجدیدنظر شده دارسی سود می‏جست. بدین ترتیب این روند که بیشتر به نوعی آتش زیر خاکستر شباهت داشت تا پایان سلطنت رضاشاه تداوم یافت و دقیقاَ پس از عزل وی از سلطنت و جانشینی فرزندش محمدرضا پهلوی بود که آن خشم درونی نجات یافته از جو خشونت‏آمیز پیشین به ناگهان شعله‏ور شد و برنامه‏های گوناگون حکومت پیشین را به باد انتقاد گرفت که از مهم‌ترین این موارد مخالفت با فعالیت شرکت نفت ایران و انگلیس و غارت ثروت طبیعی کشور توسط دولت انگلستان بود. با این حال تا هنگامی که نیروهای اشغالگر متفقین و در رأس آنها انگلستان در ایران حضور داشتند مخالفت‏های داخلی چندان تزلزلی در فعالیت شرکت نفت ایران و انگلیس در حوزه‏های نفتی جنوب ایجاد نکرد، هرچند اعتراضات وجود داشت. از سوی دیگر کشورهای شوروی و آمریکا نیز هر یک به نوعی درصدد رخنه کردن در حوزه‏های نفتی ایران در بخش‏های مختلف کشور برآمده بودند و به ویژه فعالیت‏های گسترده نفتی انگلستان در جنوب ایران را مستمسک ورود خود و شرکت‏های نفتی‏شان در حوزه‏های دیگر نفتی ایران قرار می‏دادند و از آنجایی که نفوذ انگلیس در ایران سد راهی عظیم جهت ورود آنها به ایران بود درصدد بودند از هر وسیله ممکن منافع این کشور در ایران را محدود سازند. این دو کشور برای رسیدن به این هدف حداقل از دو شیوه پیروی کردند که راه اول همان تلاش برای سهیم شدن در دیگر حوزه‏های نفتی ایران، به استثنای حوزه‏های نفتی مربوط به شرکت نفت ایران و انگلیس بود. اما از آنجایی که این روش در شرایط تسلط انگلیس و شرکت نفت ایران و انگلیس بر بخش‏های مختلف ایران چندان کارآیی نشان نداد از روش دومی بهره گرفتند و آن توسل جستن به نیروهای بومی و ایرانی بود. بیشترین موضع‏گیریها در قبال مسئله نفت ایران و حوادثی که پیش روی آن قرار داشت در مجلس شورای ملی رخ نمود؛ هر چند در خارج از مجلس نیز آرایش نیرو و جناح‏بندیهای متعدد سیاسی، اقتصادی در حال شکل‏گیری بود که هر یک از جریان سیاسی مورد علاقه خود پیروی می‏کردند. پس از سقوط رضاشاه مجلس شورای ملی از شکل فرمایشی پیشین فاصله گرفته بود و تا حدّی آزادی عمل داشت. از جمله دلایل این امر شکسته شدن جوّ دیکتاتورمنشانه پیشین و موضع‏گیری جدّی کشورهای خارجی علاقه‌مند در امور سیاسی، اقتصادی ایران در مقابل همدیگر بود. بنابر این هر یک از این کشورها درصدد پیشی گرفتن بر رقیب بودند. از سوی دیگر مجلس شورای ملی پس از سقوط رضاشاه، دیگر فرزند و جانشین وی محمدرضا پهلوی را چندان مهم تلقی نمی‏کرد و جایگاه او را به حد فردی که لازم است فقط سلطنت کند، نه حکومت، تنزل داده بود. بنابر این مهم‌ترین ابزار اعمال سلطه انگلیس در شئون مختلف کشور، یعنی شخص شاه، قدرت در خور توجهی نداشت. به همین دلیل این کشور جهت تحکیم موقعیتش در ایران به قدرتیابی فائقه شاه در مقابل دیگر نیروهای دارای نفوذ و اقتدار داخلی نظیر هیأت دولت و به‌ویژه مجلس شورای ملی نیاز مبرم احساس می‏کرد. اما در مجلس شورای ملی که در واقع مرکز ثقل اصلی تحولات کشور به شمار می‏رفت و تصمیمات مهم و کلان کشور نظیر مسئله نفت در آن مکان حل و فصل می‏شد، نمایندگان آرایش یکدستی نداشتند. گروهی بدون وابستگی به کشورهای خارجی



خرید و دانلود تحقیق در مورد نفت و زغال سنگ  10 ص


تحقیق درباره هنر 10 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

 

((چکیده :

به تقریب همة دانش ها به طور کم و بیش از ریاضیات استفاده می کنند . قانون های دانش های پایه ، مکانیک ، نجوم ، فیزیک و تا اندازه زیادی شیمی به طور معمول به وسیله فرمول بیان می شود و نظریه های آنها زمانی پیشرفت می کند که از دستگاه های ریاضی به طور گسترده ای استفاده شود بدون ریاضیات پیشرفت این دانش ها ممکن نیست . علاوه بر این ریاضیات در هنر نقش اساسی دارد .

مقدمه :

سرچشمه زنده بودن ریاضیات در اینجاست که مفهوم ها و نتیجه های آن با همة انتزاعی بودنشان ناشی از واقعیت است و کابرد فراوانی در سایر دانش ها ، در صنعت و همة زمینه های مربوط به زندگی بشری پیدا می کند و این مهمترین مطلب برای درک ریاضیات است . با این وجود کم نیستند کسانی که ریاضیات را دانشی دشوار و دست نیافتنی و در ضمن خشک و خشن می پندارند و به همین مناسبت ، با یک ریاضی دان و معلم ریاضی با احتیاط برخورد می کنند . چرا که باید آدمی عبوس و بی احساس و بی ذوق باشد که دور از زندگی و جامعه و بی توجه به نیازهای مادی و معنوی روزگار خود در کنجی می‌نشیند و با نمادها و رابطه ها و شکل های ساخته خود ، هراسی شناخته در دل دیگران به وجود می آورد . بی تردید سخت گیری های بی جا یا به جای برخی از معلمان ریاضی و بی‌مضمونی و گاهی زشتی کتابهای درسی ریاضیات ، در این باره نقش جدی داشته باشد ولی دلیل اصلی این داوری های نادرست را باید در جای دیگر جستجو کرد .

بحثی در مورد زیبایی ریاضیات :

زیبایی ریاضیات فرعی بر آن نیست ، بلکه یک خصوصیت اصلی ریاضیات است می توانیم ملاکهایی بدست دهیم که اکثریت غریب به اتفاق ریاضی دانان برای تشخیص زیبا و زشت از یکدیگر به کار می برند . مهم ترین اینها عبارتند از : غیرمنتظره بودن (نظیر وجود تابعی از R به R که همه جا پیوسته است ولی هیچ جا مشتق پذیر نیست) قدرت ایجاد ارتباط بین شاخه های ریاضیات و توانایی نمایش مشابهت ها در ریاضیات (مانند گروه گالوای یک میدان) سادگی برهان (نظیر اینکه مجموعه اعداد اول نا متناهی است) اختصار در بیان ، کاربرد پذیری در علوم و مهندسی مانند (وجود یکتایی جواب معادلات دیفرانسیل با شرایط اولیه) عمق و کلیت به این معنا که مطلب مورد نظر تکیه گاه ساختارهای ریاضی مختلف و ایجاد کننده سؤالات جدید باشد یا در اثبات قضایای دیگر به کار رود و یا نمونه بارز دسته ای از قضایای شبیه به هم باشد . (2 ، صفحه 75)

یک سؤال اساسی این است که چگونه ریاضی دانان توانسته‌اند علمی زیبا را که عمیق ترین معرفت بشری شمرده می شود بیافرینند ؟

در پاسخ باید گفت سختگیری ، بدون بخشش کوچکترین خطاها ، در کنار روش و معیارهای منطقی آنها ، به همراه جدیت، خلاقیت ، به غایت اندیشیدن ، و نیز بلند پروازی و جسارت شکستن هر چه موجود است صرف نظر از تقدس مطلب یا ارجمندی صاحبان افکار ، عامل موفقیت ریاضی دانان در پرداختن به ریاضیات به عنوان علمی دقیق ، منسجم ، منظم ، قطعی و دارای بیانی صادق و هیجان انگیز بوده است . (1، صفحه 44)

ریاضیات انعکاس دنیای واقعی در ذهن ماست و ارائه مدل‌های مختلف ریاضی برای پدیده های گوناگون روشی برای ارائه تصویری از طبیعت است . (3 ، فصل هشتم)

ریاضیات در دوران باستان در بستگی با نیازهای طبیعی زندگی پدید آمد و بتدریج به دستگاهی از دانش های گوناگون تبدیل شد . ریاضیات نیز همچون سایر دانش ها بازتابی از قانون‌های طبیعت است و به عنوان صلاح نیرومندی برای شناخت طبیعت و پیروزی بر آن به کار می رود ولی از آنجا که ریاضیات بیش از اندازه انتزاعی و ذهنی است رشته های جدید آن برای کسانی که ویژه کار نیستند تا اندازه زیادی قابل دسترس نیست . همین ویژگی انتزاعی بودن ریاضیات ، از روزگاران باستان پندارهای ذهن گرایانه درباره بی ارتباطی آن با طبیعت به وجود آورد .

( ریاضیات و هنر :

امروزه بسیاری از هنرمندان برای ارائه دیدگاه هایی درباره نقش هنر ، عناصر و رابطه های ریاضی را مورد کاوش قرار داده اند . قانون های مناظر و مرایا که دشواری تجسم فضایی را در نقاشی به وجود می آورد ، به وسیله هنرمندان و ریاضی دانان در یک زمان حل شد .

دانش و هنر هر دو زاییده خلاقیت فکری و عملی انسان در طول زمان و در بستگی با نیازهای روحی و جسمی اوست . دانشمند و هنرمند هر دو انسانند و آفریده های آنها هم جز برای انسان و به خاطر انسان نیست . موسیقی و ریاضیات ، هر دو بازتابی از ذهن سنجیده و نظم پذیر آدمی است و باید سرانجام به هم بپیوندند و دانش واحدی را تشکیل دهند . (4، صفحه 83)

انسان در همان حال که با الهام از نغمه های طبیعی ، به موسیقی روی می آورد و به آن خوی می گیرد ، در مسیر شناخت قانون های حاکم بر موسیقی گام بر می دارد و ساختمان موسیقی را به صورت دانشی در می آورد که مانند هر دانش دیگری بر اصل ها و قانون مندی های منطقی (به ویژه ریاضیات) استوار است .

بستگی موسیقی به فیزیک و ریاضیات از دیر باز شناخته شده است . تجزیه موسیقی ، از نقطه نظر نغمه ها ، هماهنگی‌ها، وزن ها ، شکل ها و سرانجام سازمانی که در آن وجود دارد همیشه یکی از جدی ترین مساله ها در بررسی دانش موسیقی بوده است . برای رسیدن به این هدف می توان از شاخه های مختلف ریاضیات ، مثل آمار ، نظریه انفورماسیون و نظریه گروه‌ها استفاده کرد .

سؤال این است که چرا ریاضیات و هنر تا این اندازه به هم نزدیک اند ؟

اول به این دلیل که طبیعت ، سرچشمه زاینده و بی پایانی است برای انگیزه دادن به هنرمند و ریاضی دان البته دانش های تجربی هم ، از همین سرچشمه استفاده می کنند ولی آنها تنها رو به بیرون دارند و پدیده ها و روندهای طبیعی را همان گونه که وجود دارد بررسی می کنند و قانون مندی های حاکم بر آن را کشف می کنند ، بدون آنکه در اندیشه تغییر آن باشند در حالی که هنرمند و ریاضی دان از درون خود و از ایده ها سود می جویند و حقیقت را نه تنها آن گونه که مشاهده می شود و به تجربه در می آید ، بلکه آن طور که باید باشد و در تخیل و آرزوی آدمی است ، می بینند . هنرمند و ریاضی دان با مراجعه به احساس و تجربه درونی خود با دستگیره (معرفت شهودی) می خواهند به یاری جابه جایی ها و تبدیل ترکیب ها، (حقیقت موجود) را چه در عرصه طبیعت و چه در عرصه اجتماع و زندگی انسانی به صورت (حقیقت ایده آل) در آورند و به همین جهت بازتاب دهندة انسانی‌ترین جنبه های زندگی بشر هستند .

دوم به این دلیل که هنر و ریاضیات ، هر دو به غایت انسانی اند ، هر دو کمال و ایده آل را می جویند و هر دو شیفتگی و عشق را می ستایند . ریاضیات در عین حال به گونه شگفت انگیزی انسانی است و کمتر از هر جای دیگری ضرب المثل (دو دو تا چهار تاست) در آن صدق می کند . ریاضیات همیشه و همه جا بلندگوی این شعار است که فعالیت و استعداد آدمی بی پایان است و مرزی نمی شناسد .

در واقع نوعی شباهت واقعی ـ نه خیالی ـ بین کار ریاضی دان و هنرمند مثلاٌ نقاش وجود دارد . اولی بدون توانایی ارائه استدلال عمیق و دومی بدون مهارت‌های فنی نمی تواند یک ریاضی دان خوب یا یک نقاش خوب باشد.(2 ، صفحه 61)

نغمه ها و آواهای موجود در طبیعت ، الهام دهنده نخستین سازها و ترانه ها به موسیقی دانان عهد کهن بوده است و سپس با کشف قانون های ریاضی حاکم بر این نغمه ها و ترانه ها به وسیله ریاضی دانان و تلاش برای روشن کردن امکان هایی که در زمینه جابه جایی ، تغییر و ترکیب بر این قانون های ساده طبیعی وجود دارد ،گونه های بسیار متفاوت و دل انگیز موسیقی به وجود می آید . کسانی که با ریاضیات کار می کنند می دانند که برای بسیاری از مسأله ها راه حل های عادی و کلیشه ای وجود دارد . وقتی شما با چنین مسأله هایی روبرو هستید چه خودتان آنها را حل کنید و چه از زبان دیگری بشنوید یا در کتابی ببینید هیچ حالت خاصی در شما ایجاد نمی شود ولی گاه به مسأله ای بر می‌خورید که هم چون دری مستحکم در برابر شما پایداری می کند و از هر سمتی به آن حمله کنید ناکام می شوید ولی ناگهان جرقه ای ذهن شما را روشن می‌کند . عجب ! پس این طور ! چه زیبا ! و مسأله حل می‌شود .

در ریاضیات هر راه حلی که نامنتظره و در عین حال عینی‌تر ، قابل فهم تر ساده تر و کوتاه تر باشد ، زیباترین راه حل به شمار می آید و مگر در هنر چنین نیست ؟ هنر شاعر در این است که منظور خود را در چند واژه خوش آهنگ و به صورتی ملموس و قابل فهم و ساده به شما منتقل می کند اگر شعر ملموس بودن خود را از دست بدهد و معنای آن چنان پشت استعاره ها پنهان باشد و کسی از آن سر در نیارد ، شعر نیست ، بلکه بازی با کلمه هاست ، شعر وقتی زیباست که مانند راه حل زیبای یک مسأله ریاضی ، شگفتی آور و در عین حال ملموس ، قابل فهم ، ساده و کوتاه باشد . در ریاضیات بسیاری از معماها و چیستان ها راه حلی زیبا دارند همچنین مسأله های منطقی ، مسأله های مربوط به تقسیم یک مایع به دو قسمت مساوی به وسیله سه ظرف با حجم های مختلف و یا پیدا کردن سکه تقلبی در بین چند سکه با کمترین استفاده از ترازو می تواند راه حلی زیبا و هنری داشته باشد . در بین مسأله های نظری ریاضی هم چنین مسأله هایی وجود دارد . اینها مسأله هایی هستند که از راه و روش عادی با یک نوع الگوریتم نمی توانند حل شوند و برای حل آنها راهی ابتکاری اندیشید بنابراین حل مسأله هایی از این قبیل می تواند در بالا بردن درک هنری و اندیشه به فرد یاری رساند . (4 ، صفحه 16 و 17)

آیا به واقع ، خشکی و بی ذوقی و خشونت ، در ذات ریاضیات است ؟

اگر این را بپذیریم که تصور و خیال ، یکی از سرچشمه های آفرینش هنری است آن وقت ناچاریم قبول کنیم که در ریاضیات هم ، دست کم عنصرهای زیبایی و هنر وجود دارد چرا که مایة اصلی کشف های ریاضی همان تصور و خیال است .

باید بپذیریم که شهد ریاضیات به کام برخی تلخ و شرنگ می نماید ، گناهش بر عهده ما معلمان ریاضی است که کتاب ریاضی را (زشت و تلخ) مطرح می کنیم .

اگر با ابروانی درهم وارد کلاس می شویم لحنی مصنوعی و آمرانه به خود می گیریم ، پیوسته دشواری درس های ریاضی را به رخ دانش آموزان می کشیم ، درس های خود را بی هیچ مقدمه ای ، با شکل و دستور بی جان آغاز می کنیم و به احتمالی با خطی بد و نامرتب و شکل هایی درهم و با بیانی نارسا و کلیشه ای تخته سیاه را پی در پی پر و خالی می کنیم دانش آموزان را به حساب نمی آوریم و از آنها نظر نمی خواهیم ... آن وقت نباید انتظار داشته باشیم که دیگران نسبت به ریاضی نظری موافق داشته باشند . باید بپذیریم کتاب های درسی ریاضی ، اغلب به وسیله کسانی تنظیم شده اند که نه به روان شناسی اجتماعی توجه ای داشته اند و نه ذوق و استعداد و نیاز روحی جوانان را به حساب آورده اند و اینجا تنها معلم است که می تواند کمبودها و نارساییها را جبران کند ، زیبایی های دانش ریاضی را نشان دهد و حتی از طریق درس های ریاضی ذوق و استعداد هنری دانش آموزان را بارورتر کند . در واقع ، تمامی عرصه ریاضیات سرشار از زیبایی و هنر است ، زیبایی ریاضیات را می توان ، در شیوه بیان موضوع ، در طرز نوشتن و ارائه آن در استدلال های منطقی آن ، در رابطه آن با زندگی و واقعیت ، در سرگذشت پیدایش و تکامل آن و در خود موضوع ریاضیات مشاهده کرد.

درس های ریاضی می تواند نقش عمده ای در شکوفایی زیبا شناسی داشته باشد و معلم باتجربه می تواند ، از هر فرصتی برای تقویت درک هنری دانش آموزان استفاده کند و ظرافت بیشتری به روحیه زیبا شناسی آنها بدهد . کودکان و جوانان هر چه زیبا و جالب را دوست دارند و در ریاضیات ، موضوع های جالب و زیبا فراوان است .

ریاضیات دانشی است منطقی ، دقیق و قانع کننده و همه بخش های آن مثل حلقه های زنجیر به هم پیوسته اند . سرچشمه تأثیر احساسی و هنری ریاضیات را باید در قطعی بودن نتیجه گیری ها و عام بودن کاربردهای آن ، و همچنین در کامل بودن زبان ریاضیات و شاعرانه بودن تاریخ آن و در مسأله‌های معمایی و سرگرم کننده آن جستجو کرد .

( نتیجه گیری :

احساس دانش آموز تا حد زیادی ، به کار حافظه ای او مربوط می شود اگر تدریس معلم طوری باشد که دانش آموز نسبت به درس های ریاضی بی تفاوت نباشد و اگر موضوع درس علاقه او را جذب کند آنوقت می تواند هر چه را لازم باشد ، به موقع خود و بدون صرف نیروی زیادی به یاد آورد . حافظه انسان چیزی را که با احساس و تمایل او تطبیق نکند ، خیلی زود از دست می دهد . تنها در حالتی خاطره ای عمیق باقی می ماند که عقل و احساس ، هر دو بر آن صحه گذاشته باشد . خیلی خوب است که ضمن درس و متناسب با موضوع آن شعر مناسبی خوانده شود و یا با استفاده از تجربه سال های گذشته نمونه های از اشتباه دانش آموزان در قالبی طنزآلود به آنها یادآوری شود و یا با استناد به تاریخ پیش آمدهای جالب و مربوط به موضوع درس پیش کشیده شود ، ولی همة اینها باید به نحوی به خود مطلب ریاضی مورد بحث ، ارتباط داشته باشد و موجب بالا رفتن آگاهی دانش آموزان و توجه بیشتر آنها نسبت به آن مطلب باشد.

تأثیر احساسی بر دانش آموزان تا حد زیادی به نحوه تدریس معلم بستگی دارد . معلم باید با دقت و روشنی کامل شرح دهد ، با طرح پرسش ها و مسأله های به موقع ، دانش‌آموزان را به فکر وادارد ، مسیرهای درست را از مسیرهای نادرست احتمالی جدا کند ، کوتاه ترین و منطقی ترین (یعنی زیباترین) راه را نشان دهد و سرانجام ، فایده درس و کاربردهای آن را به صورت عینی و قابل لمس مشخص کند .

ادبیات ریاضی می تواند در این زمینه ها یاری زیادی به معلمان برساند . باید دانش آموزان را با مقاله ها و کتاب های خواندنی آشنا کرد کتابهایی که علاوه بر آشنایی دانش آموزان با شیوه کار دانشمندان ، راه درست زیستن و انسان بودن را هم ، به آنها می آموزد .

نظم در کار تأثیر تربیتی زیادی دارد ، معلم باید به دانش‌آموزان خود ، راه درست نوشتن ، پاکیزه نوشتن و منظم نوشتن را بیاموزند . اگر احساس کند دانش آموز معنای جمله یا واژه ای را نمی داند از او بخواهد تا مضمون ریاضی آن را شرح دهد و خود ، برای دقیق تر کردن آنها به او کمک کند .

واداشتن دانش آموزان به مطالعه کتاب ها یا مقاله هایی که به فلسفه ریاضیات یا سرگرمی ریاضی پرداخته اند می تواند برای بالا بردن اندیشه ریاضی و هم حس زیبا شناسی آنها بسیار مفید باشد . طبیعت سرچشمه بی پایانی برای درک موضوع های ریاضی است ، از این سرچشمه برای ایجاد انگیزه در دانش آموزان و برای ملموس کردن ریاضیات باید استفاده کرد . آگاهی ، ذوق و تسلط معلم می تواند هر موضوع ساده یا بغرنج ریاضی را ، به مضمونی برای درک بهتر قانون های موجود در طبیعت و در ضمن برای ظرافت بخشیدن به احساس هنری و زیبایی شناسی

که در هر انسانی وجود دارد تبدیل کند .

( منابع :

1ـ رنیی ، آلفرد ، گفت و شنودهایی در ریاضیات ، ترجمه سعید قهرمانی ، انتشارات خوارزمی ،تهران ، 1373

2ـ هاردی ، گ .ه ، دفاعیه یک ریاضیدان ، ترجمه سیامک کاظمی ، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی ، تهران ، 1373

3ـ رایشنباخ ، هانس ، پیدایش فلسفه علمی ، ترجمه موسی اکرمی ، انتشارات علمی و فرهنگی ،تهران ، 1371

4ـ شهریاری ، پرویز ، ریاضیات و هنر ، انتشارات پژوهنده ، تهران ، 1381

زیبایی و ریاضیات :

طبیعت ، سرچشمه زاینده و بیپایانی است برای انگیزه دادن به هنرمند و ریاضیدان. آنها از درون خود و از ایدهها سود میجویند و حقیقت را نه تنها آن گونه که مشاهده میشود، بلکه آن که باید باشد و آرزوی آدمی است، میبینند. هنر و ریاضیات هر دو کمال و ایدهآل را میجویند.

کم نیستند کسانی که ریاضیات را دانشی دشوار و دست نیافتنی و در ضمن خشک و خشن میپندارند و به همین مناسبت ، ریاضیدان و معلم ریاضی را فردی عبوس ، بیاحساس و بیذوق میپندارند و از اینکه کسی که سر و کار و رشتهاش ریاضیات است، اهل ذوق و هنر و شعر و موسیقی باشد و از آن لذت ببرد، متحیر میشوند. آیا به واقع هنر و ریاضیات ، یا به عبارت دیگر ، زیبایی و ظرافت و ریاضی دو مقوله متضاد و دور از هم و ناسازگارند؟ آیا علاقه به ریاضیات و تخصص داشتن در آن ، به معنای بیذوقی ، بیاحساسی و دور بودن از زندگی است؟ انسان ترکیبی از احساس ، عاطفه و تاثیر پذیری از یک طرف و اندیشه و خرد و داوری منطقی از طرف دیگر است.

در واقع انسان ، مجموعهای یگانه از جان و خرد است. احساس و منطق را با هیچ نیرویی نمیتوان از هم جدا کرد. به قول هوشنگ ابتهاج عشق بیفرزانگی ، دیوانگی است. هر انسانی از تماشای چشم انداز یک دامنه سر سبز آرامش مییابد و در عین حال به فکر فرو میرود.شاعر احساس درونی خود را با شعر و نقاش با قلم و بوم بیان میکند. گیاه شناس در پی گیاه مورد نظر خود و زبان شناس در پی یافتن ریشه نامگذاری گیاه و داروشناس در جستجوی ویژگیهای درمانی آن است و ریاضیدان نحوه قرار گرفتن برگ و گلبرگها یا اندازهها و شکلها را مورد مطالعه قرار میدهد. ولی هم گیاه عضوی یگانه است و هم انسان پس علت این گوناگونی در رابطه بین گیاه و انسان ، وجود جنبههای گوناگون و گسترده انسان و تجلی آنها در شرایط مختلفی است.

زیبایی و ریاضیات :طبیعت ، سرچشمه زاینده و بیپایانی است برای انگیزه دادن به هنرمند و ریاضیدان. آنها از درون خود و از ایدهها سود میجویند و حقیقت را نه تنها آن گونه که مشاهده میشود، بلکه آن که باید باشد و آرزوی آدمی است، میبینند. هنر و ریاضیات هر دو کمال و ایدهآل را میجویند.

کم نیستند کسانی که ریاضیات را دانشی دشوار و دست نیافتنی و در ضمن خشک و خشن میپندارند و به همین مناسبت ، ریاضیدان و معلم ریاضی را فردی عبوس ، بیاحساس و بیذوق میپندارند و از اینکه کسی که سر و کار و رشتهاش ریاضیات است، اهل ذوق و هنر و شعر و موسیقی باشد و از آن لذت ببرد، متحیر میشوند. آیا به واقع هنر و ریاضیات ، یا به عبارت دیگر ، زیبایی و ظرافت و ریاضی دو مقوله متضاد و دور از هم و ناسازگارند؟ آیا علاقه به ریاضیات و تخصص داشتن در آن ، به معنای بیذوقی ، بیاحساسی و دور بودن از زندگی است؟ انسان ترکیبی از احساس ، عاطفه و تاثیر پذیری از یک طرف و اندیشه و خرد و داوری منطقی از طرف دیگر است.

در واقع انسان ، مجموعهای یگانه از جان و خرد است. احساس و منطق را با هیچ نیرویی نمیتوان از هم جدا کرد. به قول هوشنگ ابتهاج عشق بیفرزانگی ، دیوانگی است. هر انسانی از تماشای چشم انداز یک دامنه سر سبز آرامش مییابد و در عین حال به فکر فرو میرود.شاعر احساس درونی خود را با شعر و نقاش با قلم و بوم بیان میکند. گیاه شناس در پی گیاه مورد نظر خود و زبان شناس در پی یافتن ریشه نامگذاری گیاه و داروشناس در جستجوی ویژگیهای درمانی آن است و ریاضیدان نحوه قرار گرفتن برگ و گلبرگها یا اندازهها و شکلها را مورد مطالعه قرار میدهد. ولی هم گیاه عضوی یگانه است و هم انسان پس علت این گوناگونی در رابطه بین گیاه و انسان ، وجود جنبههای گوناگون و گسترده انسان و تجلی آنها در شرایط مختلفی است.

تاریخچه ارتباط ریاضیات و هنر :



خرید و دانلود تحقیق درباره هنر 10 ص


تحقیق در مورد مکتب نگارگری اصفهان 10 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 9 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مکتب نگارگری اصفهان

از مرگ شاه اسماعیل دوم در سال 985 هـ . ق تا پادشاهی شاه عباس اول حدود 10 سال اوضاع سیاسی کشور دچار آشفتگی و نابسامانی بود . در این سالها حاکم اسمی حکومت محمد خدابنده بود . پس از وی شاه عباس 16 ساله وارث تاج و تخت گردید . از اولین اقدامات وی برای سامان دادن به این اوضاع جابجایی پایتخت از قزوین به اصفهان در سال 995 هـ . ق بود . کم کم اصفهان نماد قوت و ثبات سیاسی ایـــران گشت . او به رغم طغیان ها و مــــزاحمتهای ازبکان و عثمانی ها همواره به تحکیم سلطه خود می پرداخت و از حمایت هنرمندان و معماران دست بر نمی داشت و با کمک هنرمندان و معمـــاران خیابان ها عمارات و مساجد بزرگ و زیبایی بر پا داشت و شهر نه تنها مرکز حکومتی بلکه مرکز تجاری و نمادی از نظام جدید اجتماعی ایران شد .« آغاز مکتب اصفهان در نقاشی منتسب به اواخر سال 997 هـ . ق است ولی این نوع نگرش حداقل از 10 سال قبل آغاز شده بود » 1« بطور کلی در اکثر دوره حکومت شاه عباس هنر بسیار مورد حمایت بوده ، معماری منسوجات فرشها و سفالگری این دوره ستایشگران پرو پا قرصی داشت با این وجود با توسل به نقدی منصفانه تقریباً در تمام هنرهای این دوره میتوان انحطاطی در سرزندگی و خلاقیت یافت که به طرق گوناگون نمودار میشود .... در هنر نقاشی و نتایج کما بیش متفاوت بود . البتـــه این تا حدی بدین علت که در این زمان نقاشی تا اندازه ای مستقل از حمایت دربار بود ... روحیه تازه ای از اصالت دیده میشود .» 2« در نقاشی ایران تغییر و تحولات کلی بوجود آمد و هنرمندان به آزادی بیشتری نسبت به گذشته دست یافتند واز چهار چوب موضوعاتی که قبلاً هنرمندان روی آن کار کرده بودند فراتر رفت . نقاشی از درون صفحات کتابهای خطی بیرون آمد و نقاشی و طراحی به صورت تک ورقی رواج پیدا کرد ، بیشتر موضوع کار این نقاشان به تصویر کشیدن زندگی سنتی مردم و درباریان و تصویر کردن اشخاصی بود که لباسهای فاخر و الوان پوشیده اند و همچنین در همین زمان است که سبک طراحی به شیوه قلم گیـــری از اهمیت خاصی برخوردار میگردد .در مکتب اصفهان به علت کوشش وتوجه بیش از حد هنرمندان به نقاشی های ‹ تک چهره › نقاشی به شیوه قدیـــم که در آن تعـــداد زیادی پیکرهای انسانـــی کار شده از رونق می افتد . » 3« در کتابسازی رفته رفته همکاری نزدیک هنرها کم میشود . تصاویر آشکار تر از پیش خود را به حاشیه تحمیل میکنند . تذهیب کتابها نیز اغلب سرسری و سطحی است ، رنگها گاه کیفیت متوسطی دارند و تصاویر پیکره دار کاملاً عادی و فاقد هر گونه شکوه هستند . » 4از اواخر قرن 16 تاثیرات هنر اروپایی بر نقــاشی ایرانی بیشتر نمود پیدا میکند ، نقاشی پیکره های منفرد ، انجــام سایه پردازی ، رعایت پرسپکیتو و نقاشی های رنگ و روغن از جمله موارد تاثیر هنر اروپایی میباشد .« اگـرچه طراحــی های این دوره تــاریخ و امضاء دارند ولی انتساب آنها به نقاشان مشخصی بی نهایت دشوار است . » 5« 2 یا 3 نفر از هنرمندان کار آزموده سابق که در خـــدمت شاه طهماسب ، ابراهیم میرزا و اسماعیل دوم بودند ، بار دیگر در کتابخانه شاه عباس بکار گماشته شدند که برجسته ترین آنها صادقی بیک بود و در مقام رئیس کتابخانــه ابقا شد ولی شخصیت و طبع سرکش و مبتکر از وی فضای ناسالمی آفرید و از کار بــرکنار شد . اما نگارگـــری را همچنان پی گرفت ، افول او در نتیجه درخشش شهرت رضا پسر علی اصغر بود . » 6« رضا پسر علی اصغر که از نگار گران دربار شاه اسماعیل دوم بود و حدود سال 995 هـ . ق به جمع نگارگران شاه عباس پیوست . »7« این نقاش چیره دست جوان بتدریج سبکی را ابداع کرد که در عرض دو دهة آینده چهره نگار گری ایران را به کلی تغییر داد . کار و اثر او شامل طراحی بی عیب و نقش و در درجه اول رنگ آمیزی درخشان سبک عالی صفوی بود . اما با گذشت زمـــان چهره پیکره های جـوان او مملو از چشمان درشت ، بی لطافت ، طره های تکلف و گاهی هم چانه های پهن گردیـــد و همه آنها در زیر درخت بیــد تصویر شد که تاثیر کمتری در پی داشت . جدول رنگ آمیــزی او کم کم تغییـر یافـت و رنگهای زرد ، قهــــوه ای و ارغوانی جــای قرمز روشن و لاجــوردی آثــار اولیــه را گرفـت . او آثـــار متاخــر خود(که شاید منسوب بــه اوست ) به نام ‹‹ رضا ›› و یا ‹‹ آقا رضا ›› امضاء کرده ولی در اواخر قرن لقب افتخاری لقب ‹‹ عباسی ›› را نیز بـــدان افـــزود که احتمالاً از طرف شاه به او تفویض شده بود . سابقاً آقا رضا و رضا و رضا عباسی دو هنرمنــد مجزا و متفاوت فرض میشد ولی مرحوم دکتر بچوکین بالاخره توانست مردم را قانع سازد که هرسه اسم از یک نفر است. » 8« میتوان نتیجه گرفت که همه آثاری که به امضاء آقا رضا و رضا عباسی موجود است همگی از آثار یک هنرمند میباشد . در ابتدای جوانی بنام آقارضا آثارش را رقم می زده و سپس در اصفهان در دربار شاه عباسی عنوان عباسی را کسب کرده و به نام رضای عباسی آثارش را امضاء کرده . در اینجا باید به نام دو هنرمند دیگر بنام های آقا رضا جهانگیری و علیرضا عباسی که در بعضی از منابع به اشتباه آنان را با رضای عباسی یکی دانسته اند اشاره شود . در مکتب اصفهان علاوه بر هنرمندانی که قبلاً نام آنها ذکر شده نقاشان دیگری کار میکردند که مهمترین آنها حبیب ا.. مشهدی ، محمد رضا تبریزی ، محمد طاهر ، لطف ا.. ، محمد حسن ، ملک حسین اصفهــانی و محمد رضا عراقی هستنـــــد . » 9« در مـــورد خود رضا عباسی نکته گفتنی این که شباهت قابــل ملاحظه ای به شخصیت صادقی داشته است . یعنــی مشکل پسند و ســـر سخت و دارای استقلال عمـل شدیــــد دو مـــاخذ موجودی یعنی کتاب قاضی احمد و اسکند منشـــی ، هردو آنند که وی بـرایمــدت کوتاهی که فراتر از آغاز قرن یازدهم هـ .ق نرفته از هنر خود دست کشید و اختلاط با مردان و لوندان اوقات او را ضایع ساخت و میل تمام به تماشای کشتی گیران و وقوف در تعلیمات آن می یافت .چنین مینماید که او علیرغم دلجویی و احترام و ملاحظه دربار از حمایت آن مضطرب و دلگیر بود . از سال 1029 به بعد آثار باقیمانده او بسیار زیاد است و اما از نظر شیوه ودلچسبی چندان به پای سبک طراحی ها و نقاشی ها ی اوایل زندگیش نمی رسد . تقریباً همه آثار او تصاویری آلبومی است که حاوی یک پیکره منفرد و یا گاهی دو پیکره است بغیر از شاهنامه سترگی که با کمک صادقی بیک تهیه شد ، فقط سه نسخه مذهب از او در دست است . .... رضا عبــاسی حتی پس از مرگ شاه عباس در سال 1038 / 1629 بـــرای دربار کار میکرد .» 10« شاه عباس همچون نیکان خود در سفارش اجرای نسخه با شکوهی از شاهنامه هیچ درنگ نکرد .... در نگاره های زیبای این نسخه میتوان شاهکارهایی از استاد کهنه کار صادقی بیک نظیر زال و سیمـــرغ فریدون با فرزندان و زنانش و ترکیب بندی های با شکــوه رضا جوان ( همچون طهمورث و دیو ها و رستم و فیل ) را مشاهده کرد . » 11« شاهنامه شاه عباس در مجموعه اسپنسر از کتابخانه عمومی نیویورک موجود است. شاه عباس آنرا در سال 1019 هـ . ق شخصاً سفارش داد و حاوی چهل و چهار نگاره برگ است .



خرید و دانلود تحقیق در مورد مکتب نگارگری اصفهان  10 ص


تحقیق در مورد معرق کاری 10 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 9 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مُعَرَّق‌کاری

پیشینه

در دوران قبل از اسلام قطعات بزرگ چوبی به عنوان بخشی از ساختمان به کار می‌‌رفته است. در این دوره چوب به عنوان یکی از فراوان‌ترین مصالح طبیعی نقش مهمی در ساخت ابزار فنی و کشاورزی و حتی وسایل خانگی ایفا می‌‌کرده است. از دوره سلوکیان آثار چندانی در دست نیست و آثار چوبی دوره اشکانی نیز تا حد زیادی شباهت به دوره هخامنشی دارد. در دوره ساسانی استفاده از کلافهای چوبی در ساختمان متداول می‌شود. در این دوره نوعی رویه‌کوبی مربع‌های چوبی انجام می‌‌شده که نقش هندسی و انتزاعی داشته است. نقوش عبارت بودند از نقوش انتزاعی، گیاه و حیوان و انسان.

مهم‌ترین وسایل چوبی که ساخت آنها در قرون اولیه اسلامی متداول بوده عبارت‌اند از کلبه‌ها و ساختمان‌های چوبی، کلافهای ساختمانی، ستون چوبی سقف‌های کاذب چوبی قابدار، وسایل به ساختمان مثل درب و پنجره، وسایل کاربردی مثل منبر، ابزار آلات صنعتی و کشاورزی.

در آثار چوبی دوره میانی اسلامی که مربوط به حدود قرون پنجم تا دهم هجری است اجزای ساختمان‌های چوبی مثل ستون و سقف، وسایل متصل به ساختمان مثل در، پنجره، نرده به میزان زیادی به چشم می‌‌خورد ولی آثار کوچک‌تر مثل جعبه، قاب، رحل، وسایل خانگی، ابزار آلات، وسایل جنگی و شکار نیز کم و بیش وجود دارد. بیشترین نقوشی که در منبت این دوران می‌‌بینیم عبارت‌اند از: نقوش هندسی، شیارهای موازی، کتیبه، اسامی ائمه (ع)، شکل محرابی، لچک، ترنج، گل و بوته، ختایی و اسلیمی، شکوفه،برگ، نخل، شمسه، حیوان و انسان .

در اکثر آثار چوبی صفوی می‌توان تحولاتی از لحاظ نقش و شیوه‌های اجرایی ملاحظه کرد. صنایع دستی چوبی این دوره که مربوط به حدود قرن 10 و 12 می‌‌باشد از لحاظ فنی بسیار ظریف و بادوام و دارای عملکردی مفید و صحیح هستند و از لحاظ هنری بر اساس نقوش و فرهنگی ایرانی ساخته شده‌اند و از طرفی با دقت و نظم اجرا شده. آثار این دوره شامل ساختمان‌های چوبی و اجزای وابسته به آن مثل ستون و سقف و در و پنجره و همچنین شامل وسایل کاربردی مثل رحل، جعبه، قاب، صندلی و ابزار آلات صنعتی و کشاورزی و جنگی است. هنر معرق که از دوران قبلی آغاز شده و به طور ساده انجام می‌‌شد از این زمان تکامل بیشتری می‌‌یابد.

منبت کاری دوره میانه اسلامی در حدی بسیار ظریف و باروسازی و ریزه کاری فراوان دیده می‌شود و پرداخت آن نیز در حد اعلای خود مشاهده می‌شود. منبت این دوره بر اساس طرح‌های هندسی، شیارهای موازی، خط ثلث و نسخ، اسلیمی و ختایی به سبک ایرانی، نقوش انتزاعی گیاه و انسان و ترنج و محرابی مشاهده می‌شود.

هنرهای چوبی بعد از صفویه و به خصوص دوران قاجار نه تنها تکامل فنی نداشت بلکه با افت کیفیت فنی نیز روبرو بود. به طور کلی در آثار چوبی این دوره به دو سبک وجود دارد. بخشی که در آن سعی شده از روشها و نقوش دوران قبل پیروی شود و بخشی دیگر که از اصول فنی و هنری آثار چوبی اروپا الهام گرفته شده. در این دوره به دو نوع منبت بر می‌‌خوریم. یکی منبت به شیوه صفوی با عمق کم و طرح ایرانی که ندرتا" دیده می‌شود و دیگری منبت به شیوه فرنگی با عمق زیاد و با نقش پیچک اجرا شده که به میزان زیادتر وجود داشته

معرق

قرار گرفتن قطعات چوب‌های رنگی در کنار هم به وجود آوردن طرحی مشخص را معرق می‌گویند. گاه دیده می‌شود که در کنار چوب‌های رنگی از مصالحی چون عاج، صدف، فلزات و استخوان هم استفاده می‌شود. به طور کلی معرق به دو گروه اصلی تقسیم می‌گردد.

الف – معرق زمینه رنگ: اگر در هنر معرق، زمینه کار هم از چوب بریده شود، معرق زمینه چوب نامیده می‌شود. در واقع طرح اصلی توسط زمینه ایی از چوب احاطه می‌شود. معرق زمینه چوب به روشهای گوناگونی کار می‌شود که شامل معرق پازلی، معرق آجری، نازک بری در معرق منبت می‌‌باشد.

معرق زمینه جورچین (پازلی)

با همان شیوه معرق چوب کار می‌شود، فقط زمینه طرح یا کار را به قطعه‌های پازل مانند بریده، در کنار هم می‌‌چسبانند و سپس باز هم برای مراحل تکمیلی به کارگاه رنگ فرستاده می‌شود.

معرق زمینه آجری: با همان شیوه معرق زمینه چوب کار می‌شود، فقط تفاوت کار در این است که زمینه طرح به صورت آجری بریده و در کنار هم چیده می‌شود. آنگاه مراحل تکمیلی را به صورت رایج طی می‌کنند.

نازک بری در معرق: در این شیوه از معرق، ابتدا قطعات طرح مورد نظر معرق بریده می‌شود. آنگاه به وسیله اره مویی معمولی برش‌های بسیار ظریف و نزدیک به هم در تمامی قسمت‌های طرح داده می‌شود، برش‌هایی که به فاصله‌های میلیمتری در کنار هم داده می‌شود. سپس چوبهای شکل داده شده در کنار هم بر روی زمینه‌ای از تخته روکش شده و غالبا" بدون هیچ نوع تزئینی چسبانده می‌شود.

معرق منبت: معرقی که نقشهای آن برجسته است معرق منبت گفته می‌شود برای ساخت معرق منبت ابتدا همه قطعه‌ها را مانند معرق می‌‌برند و بعد آنها رابه طور مجزا به شیوه منبت کاری ساخت و ساز نموده، کنار یکدیگر جفت و جور می‌کنند. در پایان قطعه را رویزیر کار در محل مربوط نصب می‌کنند.

ابزار

ابزار کاری که در کارگاه معرق به کار می‌رود عبارت‌اند از:

اره دست – اره چوب بر – اره فلز – پرس دستی (پیچ دستی) – پیشکار – تیزک – چکش – سوهان تخت – سوهان چوب ساب – کمان اره – رنده دستی- سنگ نفت – گازانبر – لیسه – ماشین پرداخت – مته دستی – میخ



خرید و دانلود تحقیق در مورد معرق کاری 10 ص