لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 113
پیشگفتار
تهران که از سال1210 هـ .ق. آقا محمد خان قاجار آن را به پایتختی برگزید در طول حیات سیاسی- اجتماعی خود چنان رشد سریع و غافل گیرانه ای داشت که کمتر کسی چنین تصوری برایش ممکن بود. تهران امروز که به عنوان یکی از ابر شهرهای دنیا محسوب می شود و جمعیتی بالغ بر ده میلیون نفر را در خود جای داده است، متأسفانه از گذشتة نه چندان دور خود، نشانه های کمی سراغ دارد.
تاریخچه تهران و شهرداری
تا سال 1284 هـ .ق. شهر تهران همچنان در حصار کهن شاه تهماسبی قرار داشت، و به حداکثر گسترش خود رسیده بود. افزایش روزافزون جمعیت ، کمبود زمین برای خانه سازی ، ایجاد و گسترش باغها و خانه های مسکونی در خارج حصار شهر، و سرانجام نیاز به شهری که درخور پایتختی ایران باشد، ناصرالدین شاه قاجار را بر آن داشت تا اندیشة گسترش تهران را به مرحلة اجرا در آورد.
اجرای طرح توسعة تهران به عهدةمیرزا یوسف مستوفی الممالک صدراعظم و میرزا عیسی وزیر دارالخلافه گذاشته شد. دراین دوره بود که شهرداری معنا پیدا کرده و آغاز به کار کرد. که در دوران ناصرالدین شاه قاجار نام آن احتسابیه بوده و رییس آن نیز شخصی به نام محمد کریم خان مختار السطنه بوده است.
جمعی از معماران ایرانی و مهندسان خارجی زیر نظر یک مهندس فرانسوی به نام بهلر طرح توسعة شهر را مهیا ساختند برابر طرح تازه شهر تهران را حصاری هشت ضلعی با دوازده دروازه محصور می کرد.
کار توسعة شهر با ویران سازی با روی کهن، و پر کردن خندقهای دور شهر آغاز شد، و ایجاد باروی جدید و کندن خندقهای تازه به دور آن، و ساختن دروازه های نو بیش از ده سال به درازا کشید. تهران جدید یکباره از نظر وسعت چندین برابرشد. محیط شهر از سه کیلو متر به نوزده کیلومتر ، و وسعت آن از چهار میلیون متر مربع به بیش از هیجده میلیون مترمربع رسید. محله های قدیمی به تدریج توسعه یافت، و با گشایشی که با افزوده شدن زمینهای تازه در کار شهر پدید آمد معابر ، باغها و خانه های جدید ساخته شد. بخش شمالی شهر از نظر آبادانی پیشرفت و سرعتی روزافزون داشت، اما در بافت شهر کهنة تهران دگرگونی اساسی پدید نیامد. مشکلات بزرگی چون بی نظمی، تنگی و باریکی و پرپیچ و خمی کوچه ها و معابر، تاریک بودن آنها در شب، خاک آلود بودن در فصلهای خشک ، و پر گل بودن آنها درزمستان و مشکلات بسیار دیگر همچنان در بخش کهنة شهر تهران موجود بود. اما در بخش شمالی شهر ایجاد خیابانهای تاره چون لاله زار، علاءالدوله و مریضخانه و چراغ گاز و بنای ساختمانها وپارکها و میدانها ی جدید چون پارک ظل السطان و عمارت مسعودیه، پارک و عمارت اتابک ، پارک امین الدوله، باغ وعمارت بهارستان و میدانهای توپخانه و مشق به تدریج به تهران چهرة یک شهر تازه بخشید.
همزمان با توسعة شهر و در سالهای پس از آن ابنیة مهمی چون تکیة دولت، دروازة دولت (درشمال ارگ در جای دروازة ارگ) سر در الماسیه، موزه یا تالار سالم، ساختمان گالری، اندرون یا فرح آباد و… در داخل محوطة ارگ. عشرت آباد، سرخه حصار و کامرانیه نیز در خارج از تهران ساخته شد.
درفاصلة سالهای 1248 تا 1309 هـ . ق. جمعیت تهران از 160000 تن به 250000 تن افزایش یافت. در همین سال شمار خانه های تهران به 18000 باب رسید که از این تعداد 9000 باب آن در بخش جدید شهر ایجاد شده بود.
روند توسعة تهران در آغاز سدة چهاردهم هجری رو به آهستگی نها د تا جایی که در طول پادشاهی مظفر الدین شاه یعنی از سال 1313 تا 1324 هـ . ق. به جز ساختمان قصر فرح آباد آن هم در خارج از حصار شهر، بنای قابل توجه دیگری در نهران ساخته نشد. و از آن پس نیز تا پایان دورة سلطنت سلسلة قاجار به سبب ناپایداریهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ، تهران نه تنها روبه آبادانی و گسترش نداشت، بلکه آنچه در طول سدة سیزدهم واوایل سدة چهاردهم هجری ساخته شده بود، روبه ویرانی و فرسایش نهاد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 78
خواص و حالات روح در ظاهر و باطن انسان
١ - سوال : تفاوت خواص باطنی یا معنوی انسان با دیگر حیوانات چیست ؟
جواب : حیا و خجالت دو عامل خاص انسانست که در حالات معین و اماکن خاصه به پیش آمدهای دوست دارترین خود از حیا نمی بیند و می پرهیزد، که در این مختصر، حقیقت این کیفیت به خوبی نشاید قابل فهم باشد.
٢ - سوال : انسان کیست ؟
جواب : انسان موجودی که دارای صفاییت ظاهری و باطنی عالی است و از جمله خجالت و حیا نیز یکی از خواص معنوی عالی انسان بوده و در حال اقدام به کدام کار ممنوع از قوانین مدنی یا شرعی یا فامیلی، هرگاه تحت غرایز جنسی و نفس قرار گیرد و کسیکه بر امتناع آن قانون وارد باشد، بروی رسد و او را ببیند از خجالت، بدون مخالفت، خود را باطناً به نا آرامی شدید مواجه می بیند.
٣ - سوا ل : انسان کیست ؟
جواب : انسان موجودی که اگر از نگاه نفس یا روح تکامل کرده باشد باطناً بیست تا سی تا صد یا بالاتر مثل خود بزرگتر معلوم می شود (اما به دیدهء نیکان بشر، فرشتگان و شیاطین) – مولانا بلخی گوید: تن ز جان و جان ز تن مستور نیست
لیک کس را دید جان دستور نیست
٤ - سوال : انسان کیست ؟
جواب : یگانه موجودی که قسمتی از دید و وادیدهای نظری و معنوی خود را در خواب عیناً به کیف و شان کامل می بیند بعداً همه و یا پارهء از آن را پس از بیداری در بین موجوات روی زمین بازگو کرده می تواند، چرا و این چه کیفیت است که رخ میدهد چرا غور نمی نماید؟ آری! ثابت کنندهء حقیقت ماهیت روح نامکمل شده بشریت باشد.
٥ - سوال : اساساً انسان داری چه نیروی نامرئی است ؟
جواب : انسان موجودی است بین دو دستگاه نشراتی خیر و شر، که بی اراده و با اراده همواره مشغول خود و ماحول خویش است، تا کدامین غالب آید و وی را بدانسو کشد.
٦ - سوال : پس به چه صورت انسان به مقام اعلی رسیده و به چه کوایف پست می شود؟
جواب : هرگاه به پیروی از نفس، به حضیض ذلت و انتهای دنائت گراید، ظاهراً انسان اما باطناً حیوان درنده، بسیار نیرنگ باز و دغل پیشه است که به استفاده از مقام انسانیت بهره کشی های سوء می نماید، زیرا قوای روحانیش به مرتبهء روح حیوانی رسیده باشد. اما اینقدر تفاوت دارد که به همچو اشخاص بازهم با همین حالت، بازگشت به سوی خدا جل جلاله میسر است که اگر بکوشد دارای مقام و یا رتبهء کامل حقیقت انسانی گردد و نیز برعکس تا زمانیکه روح او مستشعر مقام جان نشود و نفسش به مطمئنه مبدل نگردد احتمال فیصد (٢٥ تا ٣٠) لغزش او ممکن باشد.
٧ - سوال : انسان کیست ؟
جواب : انسان موجودی که کلانی باطنی او را اکثراً نه او بیند و نه دیگران، خواه از نگاه نفس باشد یا از صفائیت روح، اما کلانی ظاهری او را به کدام تصرفی که یافت از قبیل علم، ثروت یا قدرت یا شهرت های صادق و کاذب که بی بقاست، هر کس دیده تواند.
٨ - سوال : دیگر از صفات معنوی عالی انسانی چیست ؟
جواب : اکثراً در حال حمله به دفاع قوای بالمثل، مانند دیگر حیوانات بنابر عقل سلیم پاسخ نمی دهد و می سنجد مگر که قدرت جانب بر او از کدام نگاه فزونی داشته و حیاتش به خطر باشد در صورتیکه خود را در مقابلش لاشی و بی قدرت بیند اینجاست که به الحاح یا وسیلهء دیگر دفاع معنوی پرداخته بدین ترتیب رقت قلب او را به خود متوجه می سازد.
٩ - سوال : اگر روشنی بیشتر اندازند ؟
جواب : بلی انسان های سلیم علاوه از احساس آلام جسم یا روح دیگران حمله را بر مال و شرف نیز بد می بینند که در چنین موارد پختگان شان به تأمل و عاجل طبیعتان شان بدون درنگ پاسخ داده دفاع می کنند.
١٠ - سوال : انسان کیست ؟
حواب :انسان موجودی که به حکم استیلای حب ریاست، بر جانداران دیگر که از خود ضعیف تر بیند و یا در مقام تصرف، خود را بر او غالب یابد بر وی حمله نکند و آزار ندهد و اگر برعکس او را رقیب خود یافت می کوشد تا به هر نوع شود وی را از پا بیاندازد و به مقام تسلیم آرد.
١١ - سوال : انسان کیست ؟
جواب : انسان موجودی دارای استعداد خدا داد که به هر پیمانه بخواهد می تواند در کار های نیک و بد به شکل نهائی از آن بهره گیری کرده و کارروائی کند.
١٢ - سوال : انسان کیست ؟
جواب : انسان موجودی است که به وضاحت تمام خورسندی خود را به خنده و غم و اندوه خویش را به گریه تمثیل می کند.
١٣ - سوال : این مهارت و تصرفش چه امتیازی را به وی ثابت می کند ؟
جواب : فقط نموداری و تثبیت لیاقت و کفایت عالی خدا داد خود را که از همه موجودات اضافه تر وکاملتر دارد نشان داده روشن می نماید.
١٤ - سوال : چرا همه موجودات را غیر انسان افقی خلق کردند؟
جواب : برای اینکه تا هرچه زودتر سر شان جانب زمین برای اکل و نوش برابر باشد لذا از عروج معنوی بی بهره گردیده اند.
٥ - سوال : چرا انسان را برعکس عمودی در بین همه جانداران روی زمین آفریدند ؟
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 125
مقدمه
اضطراب اجتماعی اضطرابی است که خصوصاً هنگام برخوردهای اجتماعی متقابل افراد با یکدیگر بوجود میآید افرادی که از اضطراب اجتماعی رنج میبرند با افزایش مسائل روانی، ناتوانی در تمرکز حواس و حالتهای عصبی روبرو هستند . اشخاص دچار اضطراب اجتماعی به منبع ناراحتی خود که برخوردهای اجتماعی است که اکنون یا بزودی با آن مواجه خواهند شد آگاه هستند.
اگر چه هر کسی گاهی حداقل کمی از مصاحبهای که قرار است در آن شرکت کند دچار حالت عصبی میشود. در واقع یعنی هر یک از ما در اضطراب اجتماعی قرار میگیریم ، اضطراب اجتماعی مانند خیلی از مسائلی است که روانشناسان و محققین ارتباطات در آن به تحقیق مشغول هستند.
اسامی که به این نظریهها داده میشود عبارتند از :
خجالتی بودن، اضطراب زمانی ، اضطراب ارتباطی، کمگویی، وحشت در اثر ظهور در مقابل دیگران.
اگر چه برخی از روانشناسان بین اضطراب اجتماعی و نظریههای فوق تفاوتی قایل هستند. اما بیشتر محققین امروزه اصطلاح اضطراب اجتماعی را با خجالتزدگی هم معنی بکار میبرند. نظریههای اضطراب زمانی، وحشت در اثر ظهور در مقابل دیگران اغلب به عنوان نمونه های خاص برای نظریه اضطراب اجتماعی عنوان میشود. علاوه بر این بررسیهای آماری نشان میدهد بین اضطراب اجتماعی و خجالتزدگی و دیگر نظریهها ارتباط همبستگی وجود دارد. بنابراین ما اصطلاح اضطراب اجتماعی و خجالتزدگی را میتوانیم در این مقاله بجای همدیگربکار ببریم.
به هر حال باید توجه داشت که اضطراب اجتماعی را نباید با درونگرایی همانند دانست. در حالیکه درونگراها اغلب بجای حضور در اجتماع با خودشان تنها هستند. بیشتر اشخاصی که دچار اضطراب اجتماعی هستند از خجالتزدگی متنفراند.
تقریباً دو سوم این اشخاص در یک تحقیق ، خجالتی بودن خود را یک مشکل واقعی بیان نمودند و یک چهارم این افراد تمایل خود را برای یافتن راهحل این مشکل بیان نمودند.
(PIKONIS, 1992 A)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 89
حقوق جزای عمومی
جلد دوم
دکتر محمدعلی اردبیلی
نشر میزان
چاپ شانزدهم ـ 1386
بزهکار و مسئولیت کیفری
در بینش نظامهای حقوقی کهن، بزهکار همواره در آینة افعال خویش شناخته میشد. زیرا، پیشینیان جرم را پدیدهای زیانآور و ناشی از افعال مادی صرف به شمار میآوردند و مسؤولیت را متوجه کسی میدانستند که از فعل او زیانی به دیگری میرسید. تفاوتی نمیکرد که این فعل از انسان یا حیوان یا نبات و حتی اشیاء بیجان صادر میشد. تنها تحقق جنبة موضوعی فعل و نتیجة خسارت بار آن مهم بود. از این رو، کودک و نوجوان به همان اندازه مسؤول افعال خویش شمرده میشدند که پیرو کلان. جرم چه به عمد و چه به خطا به یک میزان مسؤولیت داشت.
علاوه بر آن، در حقوق قدیم، مسؤولیت ناشی از جرم نه تنها بر فاعل مادی بلکه بر خویشان و بستگان او نیز بار میشد. زیرا، فرد در جامعههای باستانی جزء جداییناپذیر اجتماع خود به شمار میآمد و به یک معنی شخصیت مستقل نداشت. به این ترتیب، مسؤولیت جمعی در قبال جرم از سهم بزهکار به جبران عمل خود تا حدودی بسیار میکاست و او را به عنوان عامل انسانی و موضوع عدالت کیفری گمنام رها میساخت. تأثیر این نوع بینش از فعل مجرمانه را میتوان در بنیادهای حقوقی معاصر مانند ضمان عاقله که شاهد مثالی از مسؤولیت گروهی است به وضوح مشاهده کرد. بر این اساس، بسیاری از جرمشناسان در روزگار ما مدعیاند که حقوق کیفری کهن فقط جرم و مجازات را میشناخت و در مجموع از مجرم غافل بود. ادعای آنان را نباید به این دلیل که جرمشناسی امروز پدیده جنایی را واقعیتی انسانی و اجتماعی و روانشناسی بزهکار را فصلی از این دانش جدید میشناسد غفلت دیگران تلقی کرد. پیشینیان به بسیاری از آحاد نفسانی انسان وقوف داشتند و تأثیر آن را بر رفتار آدمی میشناختند. ولی بر خلاف جرمشناسان امروز که به شخصیت واقعی یا روانشناسی فردی و خلق و خوی خاص یکایک بزهکاران توجه دارند، نظر آنان به بزهکاران خصوصا از این جهت معطوف بود که بتوانند بر اساس ضوابط عینی یا برونی هر یک را در طبقه و تقسیمات پیشاپیش تعیین شده نظیر دیوانگان، صغار، تکرارکنندگان جرم جا دهند. به عبارت دیگر، شخصیت بزهکاران نه بر اساس شناسایی ذهنی که اکنون در روانشناسی جنایی معمول است بلکه بر مبنای شناسایی عینی تأویل میشد.
دستاوردهای جرمشناسی در یک سدة اخیر هر چند بزهکاران را بهتر به عدالت کیفری شناساند، ولی این معرفت در محدودة مقولات حقوقی کیفری کلاسیک همچنان باقی ماند. از دیدگاه حقوقی بزهکار کسی است که مرتکب جرم شده و یا در تحقق آن مداخله داشته است. این تعبیر با آنچه از شخصیت ناسازگار بزهکار در جرمشناسی تعریف میشود تفاوت معرفت شناختی دارد. از این رو در گفتار نخست به مفهوم بزهکار خواهیم پرداخت و در گفتار دوم موضوع مسؤولیت بزهکار را بررسی خواهیم کرد. زیرا، برای محکومیت به مجازات کافی نیست که کسی در ارتکاب جرم مباشرت یا معاونت داشته باشد، بلکه باید از نظر اخلاقی نیز قابل و سزاوار شناخته شود.
گفتار نخست
مفهوم بزهکار
در بینش قانونگذار ما مفهوم بزهکار با مفهوم بزه پیوندی نزدیک دارد. بزهکار یا مجرم در نظام کیفری ما کسی است که فعلی مغایر با اوامر و نواهی قانونگذار مرتکب شود. و چون برای تحقق جرم علاوه بر عنصر مادی محتاج به وجود عنصر دیگری یعنی عنصر روانی است، جرم از نظر قانونی هنگامی رخ داده است که افعال مادی تشکیل دهندة آن (عنصر مادی) از موجودی واجد ادراک و اختیار (عنصر روانی) صادر شده باشد. پس باید در این گفتار وضع بزهکار و نسبت او را یک بار با عنصر روانی و بار دیگر با عنصر مادی بسنجیم.
الف) بزهکار و عنصر روانی جرم
همچنانکه گفتیم، چون جرم با اجتماع عناصری از جمله عنصر روانی (قصد سوء و خطا) تحقق مییابد، در نتیجه برای ارتکاب جرم و بزهکار بودن باید پیش از همه از توانایی درک و اراده برخوردار بود. چنین کیفیاتی را در ظاهر باید در وجود انسانها یعنی اشخاص طبیعی جستجو کرد. در برابر اشخاص طبیعی اشخاص حقوقی که از اجتماع اشخاص حقیقی تشکیل یافتهاند نیز خود را واجد شخصیت میدانند. آیا اشخاص مذکور قادرند مرتکب جرم شوند و همانند اشخاص طبیعی مورد بازخواست قرار گیرند؟ پاسخ این پرسش را پس از شرحی که دربارة اشخاص طبیعی آوردهایم در جای خود خواهیم داد.
1- اشخاص طبیعی
شخص در اصطلاح حقوقی به موجود مختاری اطلاق میشود که اهلیت دارا شدن حقی را داشته باشد یا به تکلیفی ملتزم گردد. در طبیعت، انسان، یگانه موجودی است که دارای اراده است و میتواند ملزم به تکلیف گردد و یا از حقی برخوردار شود. نه اشیاء و نه جانوران هیچ یک در افعال خود اراده و درکی از آنچه میکنند ندارند
در جامعههای نخستین، برای تمام موجودات اعم از حیوان و جماد قائل به روح بودند. هر حرکت و جنبشی که از شیئی دیده میشد، آن را فعلی ارادی تصور میکردند. از این رو، اگر جانور یا شیء بیجان صدمهای به دیگری وارد میکرد مسؤول شناخته میشد و گاه طی مراسمی محکومیت مییافت و به کیفر میرسید. ولی در روزگار ما، شرط ادراک و اختیار مانع از آن است که هر جنبندهای مسؤول افعال خویش قلمداد گردد. زیرا، دستورهای قانونگذار یا خطابات شارع که عموما متضمن تکالیفی است همواره متوجه کسانی است که آن را میفهمند و در ایفای آن آزادند. پس با این فرض، تنها انسان ممکن است از دستور قانونگذار تخطی کند و مقصر شناخته شود. هر آینه منظور از انسان، انسان زنده است. زیرا انسان مرده فاقد اراده و شعور است.
اصطلاح شخص طبیعی که مقصود همان انسان است در یک سدة اخیر در برابر شخص حقوقی رایج شده است. شخص یا شخصیت حقوقی امروزه در نظامهای حقوقی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 77
موضوع تحقیق:
انعقاد قراردادهای الکترونیکی
قوانین← آیین نامه ی اجرایی فعالیتهای مشخص به منظور گسترش فن آوری اطلاعات 9/4/81
قانون برنامه ی پنج ساله ی دوم سوم چهارم توسعه
قانون آ.د.م دادگاههای عمومی و انقلاب
قانون تجارت
قانون تجارت الکترونیک
قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1356
قانون مدنی
مصوبه ی دولت الکترونیکی شورای عالی اداری 15/4/81
مقدمه:
انعقاد قراردادهای الکترونیکی
مبحث اول: اعتبار قراردادهای الکترونیکی
گفتار اول : انعقاد قراردادهای رضایی در محیط الکترونیکی
گفتار دوم : انعقاد قراردادهای تشریفاتی در محیط الکترونیکی
) اشکال تشریفات
( 1 -1 ) صراحت در بیان قصه
( 1 -2 ) شرط قبض مال موضوع قرارداد
( 1 - 3) کتبی بودن و امضاء شدن قرارداد
( 1 -4) تنظیم سند رسمی
) تأمین تشریفات با داده ی پیام
( 2- 1 ) شرط صراحت
( 2 -2 ) شرط قبض مال موضوع تعهد
( 2- 3 ) کتبی بودن و امضاء شدن اسناد
(2- 4) قیاس ساختاری نوشته و امضاء دستی با نوشته و امضاء الکترونیکی
( 2- 5) مواضع قانونی در موضوع برابری داده پیام با نوشته و امضاء دستی
مبحث دوم: شرایط تشریفات
زمان و مکان موضوع عقد
گفتار اول : سیستم های دارای نص خاص
گفتار دوم : سیستم های فاقد نص
مفهوم ارسال و وصول
( 1- 1 ) زمان دریافت
( 1 -2 ) مکان ارسال و دریافت
مبحث سوم : قواعد عمومی حاکم بر زمان و مکان وقوع عقد در حقوق ایران
گفتار اول : چگونگی اعمال قواعد عمومی در قرارداد الکترونیکی
گفتار دوم : ماهیت قراردادهای الکترونیکی
( 1- 1 ) ماهیت انعقاد قرارداد از طریق پست الکترونیکی
( 1 -2 ) ماهیت انعقاد قرارداد از طریق سرویس وب
انعقاد قراردادهای الکترونیکی
قراردادها را به اعتبار ابزار بیان قصد، می توان به قراردادهای الکترونیکی ، یعنی قراردادهایی که طرفین از سیستمهای مخابراتی ( الکترونیکی که نوری و مانند آن) وبه عبارت دیگر از(( داده پیام)) به منظور بیان قصد خویش استفاده می کنند و قراردادهای غیر الکترونیکی ، یعنی قراردادهایی که انعقاد آنها توسط روش های دیگر از جمله لفظ و نوشته صورت می گیرد تقسیم کرد.انعقاد قراردادهای الکترونیکی ، اصئلا تابع قواعد عمومی قراردادهاست.زیرا تنها وجه فارق این گونه عقود از سایر پیمانها ابزار بیان قصد است.بنابراین ، در بیان مباحث متعدد راجع به انعقاد قرارداد، باید به طرح مباحثی اکتفاکرد یابه نوعی باشیوه بیان قصد ارتباط پیدا می کنند یا به جهت ابعاد فنی موضوع ، چگونگی اجرای قواعد عمومی در هاله ای از ابهام بوده و یا تأمل در قئاعد عمومی جایز است. از این رو در فصل حاضر مباحث اصلی زیر را مورد بررسی قرار می دهیم:
1 ) حسب بند الف ماده 2 قانون تجارت الکترونیکی ایران (( داده پیام )) عبارت است از (( هر نمادی از واقعه ، اطلاعات یا مفهوم که با وسایل الکترونیکی ، نوری و یا فناوریهای جدید اطلاعات تولید ، ارسال ، دریافت، ذخیره ، یا پردازش می شود)).در اصطلاح قوانین دیگر نیز داده پیام عبارت است از اطلاعاتی که توسط ابزارهای الکترونیکی نوری