لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 87 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده
مقدمه
کارلایل
غرفه آرایی
مشاور بازرگانی (بازاریابی)
طراحی
انتقال اطلاعات لازم به واحد طراحی
گذری بر طراحی داخلی
مختصری بر نقش رنگ در معماری
دیوارها و پیش زمینههای روشن
پنجرهها و مبلمان با زمینه رنگ و سایز متوسط
ملحقات تیره
گرافیک محیطی چیست
گرافیک فضای باز
گرافیک محیطی فضای بسته
گرافیک محیطی و تاثیر آن بر جامعه
هدف از گرافیک محیطی
اصطلاحات
انواع غرفه
Vip
Cip
انباری
طراحی یک نمونه
نحوه چیدمان نوشتهها (font)
رنگ بندی
متریال
نور پردازی
برنامههای کاربردی
علی کوره چیان
اجرای یک غرفه
مجموعه مقررات و استانداردهای واحد غرفه آرایی
لوازم کرایه
مبلمان و میز و صندلی
LCD و سیستمهای صوتی و تصویری
ویترینهای ثابت و چرخان
گزارش کار
نتیجه گیری
منابع
چکیده:
در مجموعه فوق سعی شده است تا به هنر غرفه آرایی نگاهی نه چندان سطحی بلکه به بررسی مشکلات و کمیتها و کاستیها و چگونگی انجام فعالیتهای غرفه آرایی بپردازیم. با توجه به جامعه کنونی و وارد شدن آن به عرصه تکنولوژی و نوآوری شاهد این امر هستیم که هر روز محصول جدیدی در گوشهای از دنیا به جهانیان معرفی میشود و در این بازار و رقابت تنگاتنگ، ضرورت تبلیغات امری غیر قابل انکار است. یکی از این گزینهها برگزاری نمایشگاههای متعدد در سرتاسر این کره خاکی برای عرضه تکنولوژی نو و محصولات جدید و ارتباط مستقیم بین فروشنده و خریدار است. از طرفی برگزاری بسیار زیاد این گونه نمایشگاهها به امری عادی و تکراری در زندگی روزمره درآمده، نکتهای که قابل اهمیت که به این فعالیتها تنوع و فضایی تازه میبخشد عرصه تبلیغات بالاخص تبلیغات محیطی است که به نام غرفه آرایی در فرهنگ نمایشگاه جایگاه ویژهای برای خود باز کرده است و توجه به آن هر چند هم مختصر اما بدیهی است.
مطالب حاضر شامل اطلاعات شخصی که در طول سابقه کاری بدست آمده و به صورت تحقیقات و مراجعه به مرکز مربوطه و برخی سایتهای موجود جمع آوری شده است لذا پیشاپیش از اساتید و پیشکسوتان این حرفه و صنعت عذرخواهی کرده و جسارت و کوتاهی اینجانبان در ارائه مطالب مندرج خود مورد عفو قرار میدهند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
سوره المائده آیه 86
متن عربی آیه : وَالَّذِینَ کَفَرُواْ وَکَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا أُوْلَـئِکَ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ
شان نزول آیه
بسیارى از مفسران از جمله" طبرسى" در" مجمع البیان" و" فخر رازى" و نویسنده" المنار" در تفسیرهاى خود از مفسران پیشین نقل کردهاند که این آیات درباره نجاشى زمامدار حبشه در عصر پیامبر (صلی الله علیه و آله) و یاران او نازل شده است و در حدیثى که در تفسیر برهان نقل شده این موضوع مشروحا آمده است. آنچه از روایات اسلامى و تواریخ و گفتار مفسران در این زمینه استفاده مىشود چنین است: در سالهاى نخستین بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و دعوت عمومى او، مسلمانان در اقلیت شدیدى قرار داشتند، قریش به قبائل عرب توصیه کرده بود که هر کدام، افراد وابسته خود را که به پیامبر (صلی الله علیه و آله) ایمان آورده است تحت فشار شدید قرار دهند و به این ترتیب هر یک از مسلمانان از طرف قوم و قبیله خود سخت تحت فشار قرار داشت. آن روز تعداد مسلمانان براى دست زدن به یک "جهاد آزادیبخش" کافى نبود، پیامبر (صلی الله علیه و آله) براى حفظ این دسته کوچک، و تهیه پایگاهى براى مسلمانان در بیرون حجاز، به آنها دستور مهاجرت داد، و حبشه را براى این مقصد انتخاب فرمود و گفت:" در آنجا زمامدار صالحى است که از ستم و ستمگرى جلوگیرى مىکند، شما آنجا بروید تا خداوند فرصت مناسبى در اختیار ما بگذارد". منظور پیامبر (صلی الله علیه و آله) نجاشى بود (نجاشى اسم عامى بود همانند" کسرى" که به تمام سلاطین حبشه گفته مىشد، اما اسم نجاشى معاصر پیامبر (صلی الله علیه و آله) اصحمه که در زبان حبشى به معنى عطیه و بخشش است بود). یازده مرد و چهار زن از مسلمانان عازم حبشه شدند و از طریق دریا با کرایه کردن کشتى کوچکى راه حبشه را پیش گرفتند، و این در ماه رجب سال پنجم بعثت بود، و این مهاجرت، مهاجرت اول نام گرفت. چیزى نگذشت که" جعفر بن ابو طالب" و جمعى دیگر از مسلمانان به حبشه رفتند و هسته اصلى یک جمعیت متشکل اسلامى را که از 82 نفر مرد و عده قابل ملاحظهاى زن و کودک تشکیل مىشد به وجود آوردند. طرح این مهاجرت براى بت پرستان سخت دردناک بود، زیرا بخوبى مىدیدند چیزى نخواهد گذشت که با یک جمعیت متشکل نیرومند از مسلمانان که تدریجا اسلام را پذیرفته و به سرزمین امن و امان حبشه رفتهاند روبرو خواهند شد، براى بهم زدن این موقعیت دست به کار شدند، و دو نفر از جوانان باهوش و فعال و حیلهگر و پشت هم انداز یعنى" عمرو بن عاص" و" عمارة بن ولید" را براى بهم زدن موقعیت مسلمانان حبشه انتخاب کردند و با هدایاى فراوانى به حبشه فرستادند و با مقدماتى به حضور نجاشى بار یافتند، و قبلا با دادن هدایاى گرانبهایى به اطرافیان نجاشى موافقت آنها را جلب کرده و قول تایید و طرفدارى از آنان گرفته بودند. " عمرو عاص" سخنان خود را از اینجا شروع کرد، و با نجاشى چنین گفت: ما فرستادگان بزرگان مکهایم" تعدادى از جوانان سبک مغز در میان ما پرچم مخالفت برافراشتهاند و از آئین نیاکان خود برگشته و به بدگویى از خدایان ما پرداخته و آشوب و فتنه بپا کرده و در میان مردم تخم نفاق پاشیدهاند، و از موقعیت سرزمین شما سوء استفاده کرده و به اینجا پناه آوردند، ما از آن مىترسیم که در اینجا نیز دست به اخلالگرى زنند، بهتر این است که آنها را به ما بسپارید و به محل خود باز گردانیم ... این را گفتند و هدایایى را که با خود آورده بودند تقدیم داشتند. نجاشى گفت: تا من با نمایندگان این پناهندگان به کشورم تماس نگیرم نمىتوانم در این زمینه سخن بگویم، و از آنجا که این بحث یک بحث مذهبى است باید از نمایندگان مذهبى نیز در جلسهاى در حضور شما دعوت شود. روز دیگرى در یک جلسه مهم که اطرافیان نجاشى و جمعى از دانشمندان مسیحى و جعفر بن ابى طالب به عنوان نمایندگى مسلمانان، و نمایندگان قریش، حضور داشتند، نجاشى پس از استماع سخنان نمایندگان قریش رو به جعفر کرد و از او خواست که نظر خود را در این زمینه بیان کند. جعفر پس از اداى احترام چنین گفت: نخست از اینها بپرسید آیا ما جزو بردگان فرارى این جمعیتیم؟! عمرو گفت: نه شما آزادید. جعفر گفت: سؤال کنید آیا آنها دینى بر ذمه ما دارند که آن را از ما مىطلبند؟! عمرو: نه ما هیچگونه مطالبهاى از شما نداریم. جعفر: آیا خونى از شما ریختهایم؟ که آن را از ما مىطلبید؟! عمرو: نه چنین چیزى در کار نیست. جعفر: پس از ما چه مىخواهید که این همه ما را شکنجه و آزار دادید و ما از سرزمین شما که مرکز ظلم و بیدادگرى بود بیرون آمدیم؟! سپس جعفر رو به نجاشى کرد و گفت: ما جمعى نادان بودیم، بت پرستى مىکردیم، گوشت مردار مىخوردیم، انواع کارهاى زشت و ننگین انجام مىدادیم، قطع رحم مىکردیم و نسبت به همسایگان خویش بدرفتارى داشتیم، و نیرومندان ما ضعیفان را مىخوردند! ولى خداوند پیامبرى در میان ما مبعوث کرد که به ما دستور داده است هر گونه شبیه و شریک را از خدا دور سازیم و فحشا و منکرات و ظلم و ستم و قمار را ترک گوئیم، به ما دستور داده نماز بخوانیم، زکات بدهیم، عدالت و احسان پیشه کنیم و بستگان خود را کمک نمائیم. نجاشى گفت: عیساى مسیح نیز براى همین مبعوث شده بود! سپس از جعفر پرسید: آیا چیزى از آیاتى که بر پیامبر شما نازل شده است حفظ دارى؟ جعفر گفت: آرى و سپس شروع به خواندن سوره "مریم" کرد. حسن انتخاب جعفر، در مورد آیات تکان دهنده این سوره که مسیح و مادرش را از هر گونه تهمتهاى ناروا پاک مىسازد، اثر عجیبى گذاشت. تا آنجا که قطره هاى اشک شوق، از دیدگان دانشمندان مسیحى سرازیر گشت، و نجاشى صدا زد به خدا سوگند نشانههاى حقیقت در این آیات نمایان است! هنگامى که "عمرو" خواست در اینجا سخنى بگوید و تقاضاى سپردن مسلمانان را بدست وى کند، نجاشى دست بلند کرد، و محکم بر صورت عمرو کوبید و گفت: خاموش باش! به خدا سوگند اگر بیش از این سخنى در مذمت این جمعیت بگویى تو را مجازات خواهم کرد! این جمله را گفت و رو به مامورین کرد و صدا زد: هدایاى آنها را به آنان برگردانید و آنها را از حبشه بیرون کنید، و به جعفر و یارانش گفت: آسوده خاطر در کشور من زندگى کنید! این پیش آمد علاوه بر اثر تبلیغى عمیقى که در زمینه شناساندن اسلام به جمعى از مردم حبشه داشت، سبب شد که مسلمانان مکه جدا روى این پایگاه مطمئن حساب کنند، و مسلمانان تازه وارد را براى آن روز که قدرت کافى بیابند به آنجا روانه سازند. سالها گذشت، پیامبر (صلی الله علیه و آله) هجرت کرد و کار اسلام بالا گرفت، و عهدنامه" حدیبیه" امضا شد و پیامبر (صلی الله علیه و آله) متوجه فتح" خیبر" گشت، در آن روز که مسلمانان از فرط شادى به خاطر در هم شکستن بزرگترین کانون خطر یهود در پوست نمىگنجیدند، از دور شاهد حرکت دستجمعى عدهاى بسوى سپاه اسلام بودند، چیزى نگذشت که معلوم شد این جمعیت همان مهاجران حبشهاند که به آغوش وطن باز مىگردند در حالى که قدرتهاى اهریمنى دشمنان در هم شکسته شده و نهال اسلام به قدر کافى ریشه دوانیده است. پیامبر (صلی الله علیه و آله) با مشاهده "جعفر" و مهاجران حبشه، این جمله تاریخى را فرمود: لا ادرى انا بفتح خیبر اسر ام بقدوم جعفر؟!:" نمیدانم از پیروزى خیبر خوشحالتر باشم یا از بازگشت جعفر"؟ مىگویند: علاوه بر مسلمانان، هشت نفر از شامیان که در میان آنها یک راهب مسیحى بود و تمایل شدید به اسلام پیدا کرده بودند، خدمت پیامبر (صلی الله علیه و آله) رسیدند و پس از شنیدن آیات سوره یس، به گریه افتادند و مسلمان شدند و گفتند چقدر این آیات به تعلیمات راستین مسیح شباهت دارد. و طبق روایتى که در تفسیر المنار از سعید بن جبیر نقل شده نجاشى سى نفراز بهترین یاران خود را به عنوان اظهار علاقه به پیامبر (صلی الله علیه و آله) و آئین اسلام به مدینه فرستاد، و همانها بودند که با شنیدن آیات سوره یس گریستند و اسلام را پذیرفتند آیات فوق نازل شد و از این مؤمنان تجلیل کرد. این شان نزول منافات با آن ندارد که سوره مائده در اواخر عمر پیامبر (صلی الله علیه و آله) نازل شده باشد، زیرا این سخن مربوط به اکثریت آیات سوره است، هیچ مانعى ندارد که بعضى از آیات در حوادث قبل نازل شده باشد و بدستور پیامبر (صلی الله علیه و آله) به مناسبتهاى در این سوره قرار گیرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 3 صفحه
قسمتی از متن .doc :
سوره المائده آیه 86
متن عربی آیه : وَالَّذِینَ کَفَرُواْ وَکَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا أُوْلَـئِکَ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ
شان نزول آیه
بسیارى از مفسران از جمله" طبرسى" در" مجمع البیان" و" فخر رازى" و نویسنده" المنار" در تفسیرهاى خود از مفسران پیشین نقل کردهاند که این آیات درباره نجاشى زمامدار حبشه در عصر پیامبر (صلی الله علیه و آله) و یاران او نازل شده است و در حدیثى که در تفسیر برهان نقل شده این موضوع مشروحا آمده است. آنچه از روایات اسلامى و تواریخ و گفتار مفسران در این زمینه استفاده مىشود چنین است: در سالهاى نخستین بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و دعوت عمومى او، مسلمانان در اقلیت شدیدى قرار داشتند، قریش به قبائل عرب توصیه کرده بود که هر کدام، افراد وابسته خود را که به پیامبر (صلی الله علیه و آله) ایمان آورده است تحت فشار شدید قرار دهند و به این ترتیب هر یک از مسلمانان از طرف قوم و قبیله خود سخت تحت فشار قرار داشت. آن روز تعداد مسلمانان براى دست زدن به یک "جهاد آزادیبخش" کافى نبود، پیامبر (صلی الله علیه و آله) براى حفظ این دسته کوچک، و تهیه پایگاهى براى مسلمانان در بیرون حجاز، به آنها دستور مهاجرت داد، و حبشه را براى این مقصد انتخاب فرمود و گفت:" در آنجا زمامدار صالحى است که از ستم و ستمگرى جلوگیرى مىکند، شما آنجا بروید تا خداوند فرصت مناسبى در اختیار ما بگذارد". منظور پیامبر (صلی الله علیه و آله) نجاشى بود (نجاشى اسم عامى بود همانند" کسرى" که به تمام سلاطین حبشه گفته مىشد، اما اسم نجاشى معاصر پیامبر (صلی الله علیه و آله) اصحمه که در زبان حبشى به معنى عطیه و بخشش است بود). یازده مرد و چهار زن از مسلمانان عازم حبشه شدند و از طریق دریا با کرایه کردن کشتى کوچکى راه حبشه را پیش گرفتند، و این در ماه رجب سال پنجم بعثت بود، و این مهاجرت، مهاجرت اول نام گرفت. چیزى نگذشت که" جعفر بن ابو طالب" و جمعى دیگر از مسلمانان به حبشه رفتند و هسته اصلى یک جمعیت متشکل اسلامى را که از 82 نفر مرد و عده قابل ملاحظهاى زن و کودک تشکیل مىشد به وجود آوردند. طرح این مهاجرت براى بت پرستان سخت دردناک بود، زیرا بخوبى مىدیدند چیزى نخواهد گذشت که با یک جمعیت متشکل نیرومند از مسلمانان که تدریجا اسلام را پذیرفته و به سرزمین امن و امان حبشه رفتهاند روبرو خواهند شد، براى بهم زدن این موقعیت دست به کار شدند، و دو نفر از جوانان باهوش و فعال و حیلهگر و پشت هم انداز یعنى" عمرو بن عاص" و" عمارة بن ولید" را براى بهم زدن موقعیت مسلمانان حبشه انتخاب کردند و با هدایاى فراوانى به حبشه فرستادند و با مقدماتى به حضور نجاشى بار یافتند، و قبلا با دادن هدایاى گرانبهایى به اطرافیان نجاشى موافقت آنها را جلب کرده و قول تایید و طرفدارى از آنان گرفته بودند. " عمرو عاص" سخنان خود را از اینجا شروع کرد، و با نجاشى چنین گفت: ما فرستادگان بزرگان مکهایم" تعدادى از جوانان سبک مغز در میان ما پرچم مخالفت برافراشتهاند و از آئین نیاکان خود برگشته و به بدگویى از خدایان ما پرداخته و آشوب و فتنه بپا کرده و در میان مردم تخم نفاق پاشیدهاند، و از موقعیت سرزمین شما سوء استفاده کرده و به اینجا پناه آوردند، ما از آن مىترسیم که در اینجا نیز دست به اخلالگرى زنند، بهتر این است که آنها را به ما بسپارید و به محل خود باز گردانیم ... این را گفتند و هدایایى را که با خود آورده بودند تقدیم داشتند. نجاشى گفت: تا من با نمایندگان این پناهندگان به کشورم تماس نگیرم نمىتوانم در این زمینه سخن بگویم، و از آنجا که این بحث یک بحث مذهبى است باید از نمایندگان مذهبى نیز در جلسهاى در حضور شما دعوت شود. روز دیگرى در یک جلسه مهم که اطرافیان نجاشى و جمعى از دانشمندان مسیحى و جعفر بن ابى طالب به عنوان نمایندگى مسلمانان، و نمایندگان قریش، حضور داشتند، نجاشى پس از استماع سخنان نمایندگان قریش رو به جعفر کرد و از او خواست که نظر خود را در این زمینه بیان کند. جعفر پس از اداى احترام چنین گفت: نخست از اینها بپرسید آیا ما جزو بردگان فرارى این جمعیتیم؟! عمرو گفت: نه شما آزادید. جعفر گفت: سؤال کنید آیا آنها دینى بر ذمه ما دارند که آن را از ما مىطلبند؟! عمرو: نه ما هیچگونه مطالبهاى از شما نداریم. جعفر: آیا خونى از شما ریختهایم؟ که آن را از ما مىطلبید؟! عمرو: نه چنین چیزى در کار نیست. جعفر: پس از ما چه مىخواهید که این همه ما را شکنجه و آزار دادید و ما از سرزمین شما که مرکز ظلم و بیدادگرى بود بیرون آمدیم؟! سپس جعفر رو به نجاشى کرد و گفت: ما جمعى نادان بودیم، بت پرستى مىکردیم، گوشت مردار مىخوردیم، انواع کارهاى زشت و ننگین انجام مىدادیم، قطع رحم مىکردیم و نسبت به همسایگان خویش بدرفتارى داشتیم، و نیرومندان ما ضعیفان را مىخوردند! ولى خداوند پیامبرى در میان ما مبعوث کرد که به ما دستور داده است هر گونه شبیه و شریک را از خدا دور سازیم و فحشا و منکرات و ظلم و ستم و قمار را ترک گوئیم، به ما دستور داده نماز بخوانیم، زکات بدهیم، عدالت و احسان پیشه کنیم و بستگان خود را کمک نمائیم. نجاشى گفت: عیساى مسیح نیز براى همین مبعوث شده بود! سپس از جعفر پرسید: آیا چیزى از آیاتى که بر پیامبر شما نازل شده است حفظ دارى؟ جعفر گفت: آرى و سپس شروع به خواندن سوره "مریم" کرد. حسن انتخاب جعفر، در مورد آیات تکان دهنده این سوره که مسیح و مادرش را از هر گونه تهمتهاى ناروا پاک مىسازد، اثر عجیبى گذاشت. تا آنجا که قطره هاى اشک شوق، از دیدگان دانشمندان مسیحى سرازیر گشت، و نجاشى صدا زد به خدا سوگند نشانههاى حقیقت در این آیات نمایان است! هنگامى که "عمرو" خواست در اینجا سخنى بگوید و تقاضاى سپردن مسلمانان را بدست وى کند، نجاشى دست بلند کرد، و محکم بر صورت عمرو کوبید و گفت: خاموش باش! به خدا سوگند اگر بیش از این سخنى در مذمت این جمعیت بگویى تو را مجازات خواهم کرد! این جمله را گفت و رو به مامورین کرد و صدا زد: هدایاى آنها را به آنان برگردانید و آنها را از حبشه بیرون کنید، و به جعفر و یارانش گفت: آسوده خاطر در کشور من زندگى کنید! این پیش آمد علاوه بر اثر تبلیغى عمیقى که در زمینه شناساندن اسلام به جمعى از مردم حبشه داشت، سبب شد که مسلمانان مکه جدا روى این پایگاه مطمئن حساب کنند، و مسلمانان تازه وارد را براى آن روز که قدرت کافى بیابند به آنجا روانه سازند. سالها گذشت، پیامبر (صلی الله علیه و آله) هجرت کرد و کار اسلام بالا گرفت، و عهدنامه" حدیبیه" امضا شد و پیامبر (صلی الله علیه و آله) متوجه فتح" خیبر" گشت، در آن روز که مسلمانان از فرط شادى به خاطر در هم شکستن بزرگترین کانون خطر یهود در پوست نمىگنجیدند، از دور شاهد حرکت دستجمعى عدهاى بسوى سپاه اسلام بودند، چیزى نگذشت که معلوم شد این جمعیت همان مهاجران حبشهاند که به آغوش وطن باز مىگردند در حالى که قدرتهاى اهریمنى دشمنان در هم شکسته شده و نهال اسلام به قدر کافى ریشه دوانیده است. پیامبر (صلی الله علیه و آله) با مشاهده "جعفر" و مهاجران حبشه، این جمله تاریخى را فرمود: لا ادرى انا بفتح خیبر اسر ام بقدوم جعفر؟!:" نمیدانم از پیروزى خیبر خوشحالتر باشم یا از بازگشت جعفر"؟ مىگویند: علاوه بر مسلمانان، هشت نفر از شامیان که در میان آنها یک راهب مسیحى بود و تمایل شدید به اسلام پیدا کرده بودند، خدمت پیامبر (صلی الله علیه و آله) رسیدند و پس از شنیدن آیات سوره یس، به گریه افتادند و مسلمان شدند و گفتند چقدر این آیات به تعلیمات راستین مسیح شباهت دارد. و طبق روایتى که در تفسیر المنار از سعید بن جبیر نقل شده نجاشى سى نفراز بهترین یاران خود را به عنوان اظهار علاقه به پیامبر (صلی الله علیه و آله) و آئین اسلام به مدینه فرستاد، و همانها بودند که با شنیدن آیات سوره یس گریستند و اسلام را پذیرفتند آیات فوق نازل شد و از این مؤمنان تجلیل کرد. این شان نزول منافات با آن ندارد که سوره مائده در اواخر عمر پیامبر (صلی الله علیه و آله) نازل شده باشد، زیرا این سخن مربوط به اکثریت آیات سوره است، هیچ مانعى ندارد که بعضى از آیات در حوادث قبل نازل شده باشد و بدستور پیامبر (صلی الله علیه و آله) به مناسبتهاى در این سوره قرار گیرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 80
مقدمه:
گزارش کارآموزی خود را با نام او آغاز میکنم که خالق هستی است.
و شکر خدای را که در موقعیتی قرار گرفتم تا بتوانم با محیطی کاملاً صنعتی آشنا گردم و کاربرد رشتهی تحصیلیام را برای اولین بار، خارج از محیط بستهی آزمایشگاه تجربه کنم.
در این مدت علاوه بر شناخت لزوم علم شیمی در این صنعت مهم، توانستم طریقهی استفاده از آموختههایم را بیاموزم.
همزمان با حضور در کارخانه، تحولی اجتماعی که لازمهی زندگی هر دانشجویی برای وارد شدن به محیط کار است در من بوجود آمد:
با محیط کار و روابط اجتماعی خاص این محیط آشنا گردیدم، لزوم وقت شناسی و حضور بموقع را با تمام وجود دریافتم، و شناخت چگونه بودن در محیطی واحد و در ساعتی معین با انسانهای متفاوت برایم جالب بود.
گذر از تجربهی هر یک از این مراحل برایم دارای اهمیت و ارزش بسیار است و در اینجا لازم است مراتب قدردانی خویش را از همهی دست اندرکاران، سرپرستان و استادان خویش در این مجموعهی صنعتی بنمایم، بالاخص «آقای اخگری» سرپرست کارآموزیام که بی دریغ تجربیات خویش را در اختیارم نهادند و مرا به جرم بیتجربگی کاری از دانستن اندوختههای خویش محروم نساختند و همیشهی عمر ممنون ایشان خواهم بود. به نام خدا
ایران خودرو در یک نگاه
نام شرکت: ایرانخودرو (سهامی عام)
تاریخ تأسیس: مرداد 1341
میزان سرمایه: 5/1282 میلیارد ریال
نیروی انسانی: 12039 نفر
مساحت: 000/450/3 متر مربع
شرکت ایرانخودرو (سهامی عام) در 27 مرداد 1341 و با سرمایه اولیه یکصد میلیون ریال و با یک هزار سهم هزارریالی تاسیس شد و در شهریور همان سال تحت شماره 8352 در اداره ثبت شرکتهای تهران به ثبت رسید و از مهرماه سال 1342 فعالیت خود را با تولید اتوبوس آغاز کرد و پس از استقرار تجهیزات مربوطه به تولید آخرین مدل اتومبیل هیلمن با عنوان پیکان با ضرفیت اولیه سالانه 6 هزار دستگاه اولین اتومبیل سواری به تولید رسید.
شرکت ایران خودرو که فعالیت خود را با تولید سواری پیکان، اتوبوس و مینیبوس آغاز کرد و به مرور زمان به تنوع حجم تولیدات خود افزود به طوری که در سال 1379 به تولید 176000 دستگاه خودرو با شکستن رکورد و به میزان قابل توجهی کمیت و کیفیت محصولات خود افزایش دهد.
شرکت ایران خودرو با داشتن 70% از سهام تولید بازار بزرگترین تولید کننده خودرو در کشور است.
فعالیتهای شرکت را میتوان از بدون تاسیس به سه قسمت تقسیم کرد:
الف: 1342 تا 1357
در این سالها سیاست افزایش از طریق مونتاژ به صنعت خودرو در ایران خودرو بوده که روند افزایش داشته و انواع خودرو در این شرکت مونتاژ و به بازار عرضه شد.
ب: از سال 1358 تا 1368
در این سالها با محاصره اقتصادی که ناشی از جنگ تحمیلی باعث شد که در بازار با فراز و نشیبهائی برخوردار گردد.
پ: از سال 1369 به بعد
در این سالها شرکت با تحولات جدیدی وارد بازار شد که قانون خودرو به تصویب رسید.
سال نگاری از تولید سواری و وانت:
1348: وانت پیکان با حجم موتور 1600 سیسی
1369: سواری پیکان با نیروی محرکه پژو 504 با حجم موتور 1800 سیسی
1369: سواری پژو 405 در مدل های GLX , GL با حجم موتور 1600 سیسی
1374: سواری پژو 405 در دو مدل دندهای و اتوماتیک با حجم موتور 2000 سیسی
1375: آغاز طراحی سمند (خودروی ملی)
1376: سواری پژو 405 با قوای محرکه پیکان (پژو-آردی) با حجم موتور 1600 سیسی
1376: سواری تشریفاتی پژو 405 (لیموزین) با حجم موتور 2000 سیسی
1377: سواری استیشن پژو 405 با حجم موتوری 2000 سیسی
1378: پژو پارسی با حجم موتور 1800 سیسی (انژکتوری)
1370: پژو 206 با حجم موتور 1360 سیسی
1380: سمند (خودروی ملی) با حجم موتور 1800 سیسی (انژکتوری)
ایران خودرو و سازندگی:
ایران خودرو در سال 1373 وارد مرحله نوینی شد که با فعالیتهای سازمانی و شرایط بازار و رضایت مشتری، محیط اقتصادی، توقع مردم و رسالت ملی، مورد نظر گرفته شد. دستیابی به دانش فنی و طراحی و ساخت خودروهای جدید (خودکفائی) و قطعات یدکی و ورود به بازار جهانی از اهداف این شرکت است که با اهداف و برنامهریزی صدها طرح و پروژههای کوچک و بزرگ و اصلاح خطوط تولید و بازسازی و نوسازی ماشینآلات و تجهیزات و بالابردن تولید تنوع بخشیدن به محصولات بوده است که در سالهای اخیر این طرحها به بهرهبرداری رسید.
عواملی که باعث رشد و شکوفائی شرکت شد عبارتند از:
کیفیت در مدیریت و اشاعه فرهنگ رقابتی
کیفیت در محصولات و خدمات
بهبود مستمر در محصول و خدمات
بهبود مستمر در فرآیند با تاکید بر خودروساز شدن
کسب حداکثر کیفیت با حداقل هزینه
در ایران خودرو چندین مدیریت (سازمان) وجود دارد که با آنها آشنا میشویم:
مدیریت برش و پرس: این مدیریت که زیر نظر معاونت اجرائی سواری سازی مسئولیت تامین قطعات پرسی را بر عهده دارد که تمام قطعات سواری سازی را تامین میکند قطعات در این مجموعه تولید پرس و قالب و ماشینآلات بر اساس مدارک فنی و استاداردهای تعریف شده باعث شده که این مدیریت با دریافت گواهینامه ایزو 9002 شود که در ایران خودرو این مدیریت شامل بخشهای زیر است:
سالن پرس غرب و شرقی در کارخانه شمالی
سالن برش و خم و فرم پرس
سالن کویل بری
پروژه توسعه پرس شاپ
مدیریت بدنه سازی:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 80
مقدمه:
گزارش کارآموزی خود را با نام او آغاز میکنم که خالق هستی است.
و شکر خدای را که در موقعیتی قرار گرفتم تا بتوانم با محیطی کاملاً صنعتی آشنا گردم و کاربرد رشتهی تحصیلیام را برای اولین بار، خارج از محیط بستهی آزمایشگاه تجربه کنم.
در این مدت علاوه بر شناخت لزوم علم شیمی در این صنعت مهم، توانستم طریقهی استفاده از آموختههایم را بیاموزم.
همزمان با حضور در کارخانه، تحولی اجتماعی که لازمهی زندگی هر دانشجویی برای وارد شدن به محیط کار است در من بوجود آمد:
با محیط کار و روابط اجتماعی خاص این محیط آشنا گردیدم، لزوم وقت شناسی و حضور بموقع را با تمام وجود دریافتم، و شناخت چگونه بودن در محیطی واحد و در ساعتی معین با انسانهای متفاوت برایم جالب بود.
گذر از تجربهی هر یک از این مراحل برایم دارای اهمیت و ارزش بسیار است و در اینجا لازم است مراتب قدردانی خویش را از همهی دست اندرکاران، سرپرستان و استادان خویش در این مجموعهی صنعتی بنمایم، بالاخص «آقای اخگری» سرپرست کارآموزیام که بی دریغ تجربیات خویش را در اختیارم نهادند و مرا به جرم بیتجربگی کاری از دانستن اندوختههای خویش محروم نساختند و همیشهی عمر ممنون ایشان خواهم بود. به نام خدا
ایران خودرو در یک نگاه
نام شرکت: ایرانخودرو (سهامی عام)
تاریخ تأسیس: مرداد 1341
میزان سرمایه: 5/1282 میلیارد ریال
نیروی انسانی: 12039 نفر
مساحت: 000/450/3 متر مربع
شرکت ایرانخودرو (سهامی عام) در 27 مرداد 1341 و با سرمایه اولیه یکصد میلیون ریال و با یک هزار سهم هزارریالی تاسیس شد و در شهریور همان سال تحت شماره 8352 در اداره ثبت شرکتهای تهران به ثبت رسید و از مهرماه سال 1342 فعالیت خود را با تولید اتوبوس آغاز کرد و پس از استقرار تجهیزات مربوطه به تولید آخرین مدل اتومبیل هیلمن با عنوان پیکان با ضرفیت اولیه سالانه 6 هزار دستگاه اولین اتومبیل سواری به تولید رسید.
شرکت ایران خودرو که فعالیت خود را با تولید سواری پیکان، اتوبوس و مینیبوس آغاز کرد و به مرور زمان به تنوع حجم تولیدات خود افزود به طوری که در سال 1379 به تولید 176000 دستگاه خودرو با شکستن رکورد و به میزان قابل توجهی کمیت و کیفیت محصولات خود افزایش دهد.
شرکت ایران خودرو با داشتن 70% از سهام تولید بازار بزرگترین تولید کننده خودرو در کشور است.
فعالیتهای شرکت را میتوان از بدون تاسیس به سه قسمت تقسیم کرد:
الف: 1342 تا 1357
در این سالها سیاست افزایش از طریق مونتاژ به صنعت خودرو در ایران خودرو بوده که روند افزایش داشته و انواع خودرو در این شرکت مونتاژ و به بازار عرضه شد.
ب: از سال 1358 تا 1368
در این سالها با محاصره اقتصادی که ناشی از جنگ تحمیلی باعث شد که در بازار با فراز و نشیبهائی برخوردار گردد.
پ: از سال 1369 به بعد
در این سالها شرکت با تحولات جدیدی وارد بازار شد که قانون خودرو به تصویب رسید.
سال نگاری از تولید سواری و وانت:
1348: وانت پیکان با حجم موتور 1600 سیسی
1369: سواری پیکان با نیروی محرکه پژو 504 با حجم موتور 1800 سیسی
1369: سواری پژو 405 در مدل های GLX , GL با حجم موتور 1600 سیسی
1374: سواری پژو 405 در دو مدل دندهای و اتوماتیک با حجم موتور 2000 سیسی
1375: آغاز طراحی سمند (خودروی ملی)
1376: سواری پژو 405 با قوای محرکه پیکان (پژو-آردی) با حجم موتور 1600 سیسی
1376: سواری تشریفاتی پژو 405 (لیموزین) با حجم موتور 2000 سیسی
1377: سواری استیشن پژو 405 با حجم موتوری 2000 سیسی
1378: پژو پارسی با حجم موتور 1800 سیسی (انژکتوری)
1370: پژو 206 با حجم موتور 1360 سیسی
1380: سمند (خودروی ملی) با حجم موتور 1800 سیسی (انژکتوری)
ایران خودرو و سازندگی:
ایران خودرو در سال 1373 وارد مرحله نوینی شد که با فعالیتهای سازمانی و شرایط بازار و رضایت مشتری، محیط اقتصادی، توقع مردم و رسالت ملی، مورد نظر گرفته شد. دستیابی به دانش فنی و طراحی و ساخت خودروهای جدید (خودکفائی) و قطعات یدکی و ورود به بازار جهانی از اهداف این شرکت است که با اهداف و برنامهریزی صدها طرح و پروژههای کوچک و بزرگ و اصلاح خطوط تولید و بازسازی و نوسازی ماشینآلات و تجهیزات و بالابردن تولید تنوع بخشیدن به محصولات بوده است که در سالهای اخیر این طرحها به بهرهبرداری رسید.
عواملی که باعث رشد و شکوفائی شرکت شد عبارتند از:
کیفیت در مدیریت و اشاعه فرهنگ رقابتی
کیفیت در محصولات و خدمات
بهبود مستمر در محصول و خدمات
بهبود مستمر در فرآیند با تاکید بر خودروساز شدن
کسب حداکثر کیفیت با حداقل هزینه
در ایران خودرو چندین مدیریت (سازمان) وجود دارد که با آنها آشنا میشویم:
مدیریت برش و پرس: این مدیریت که زیر نظر معاونت اجرائی سواری سازی مسئولیت تامین قطعات پرسی را بر عهده دارد که تمام قطعات سواری سازی را تامین میکند قطعات در این مجموعه تولید پرس و قالب و ماشینآلات بر اساس مدارک فنی و استاداردهای تعریف شده باعث شده که این مدیریت با دریافت گواهینامه ایزو 9002 شود که در ایران خودرو این مدیریت شامل بخشهای زیر است:
سالن پرس غرب و شرقی در کارخانه شمالی
سالن برش و خم و فرم پرس
سالن کویل بری
پروژه توسعه پرس شاپ
مدیریت بدنه سازی: