واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

کار آموزی دامپزشکی در روستا 87 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 87

 

 

دانشگاه آزاد اسلامی

واحد گناباد

استاد راهنما :

جناب آقای دکتر دباغ

محقق :

مسعود گر جستانی

دانشجوی دامپزشکی

زمستان84

 

 

چشمه سار زلال معنویت زهرای مرضیه (ع)

به یگانه مولود کعبه علی (ع)

و به پیشگاه با عظمت و ملکوتی ثامن الحجج علی بن موسی الرضا (ع)

که تا به امروز آستان ملکوتیش مأوا ایمان و ضریح مطهرش

آمال و آرزوهایمان و خلوت منورش درمان دردهای ناپیدایمان بوده است.

 

که بعد از ذات پروردگار ، همه وجودم از آن ایشان است

و جمله توفیقاتم در زندگی مدیون فداکاریها و تشویقهای بی شائبه

و الطاف خالصانه و جبران ناپذیرشان می باشد.

باشد که با این اندک قطره ای از دریای زحمات آنها را ارج نهاده باشم .

 

جناب آقای دکتر دباغ

جناب آقای دکتر مختاریان

جناب آقای دکتر محمدی و سایر اساتید محترم

و تقدیر از اخلاق والای انسانی و رهنمودهای امید بخششان که همواره چون چراغی فروزان روشنگر زندگیم خواهند بود .



خرید و دانلود  کار آموزی دامپزشکی در روستا 87 ص


کار آموزی دامپزشکی در روستا 87 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 87

 

 

دانشگاه آزاد اسلامی

واحد گناباد

استاد راهنما :

جناب آقای دکتر دباغ

محقق :

مسعود گر جستانی

دانشجوی دامپزشکی

زمستان84

 

 

چشمه سار زلال معنویت زهرای مرضیه (ع)

به یگانه مولود کعبه علی (ع)

و به پیشگاه با عظمت و ملکوتی ثامن الحجج علی بن موسی الرضا (ع)

که تا به امروز آستان ملکوتیش مأوا ایمان و ضریح مطهرش

آمال و آرزوهایمان و خلوت منورش درمان دردهای ناپیدایمان بوده است.

 

که بعد از ذات پروردگار ، همه وجودم از آن ایشان است

و جمله توفیقاتم در زندگی مدیون فداکاریها و تشویقهای بی شائبه

و الطاف خالصانه و جبران ناپذیرشان می باشد.

باشد که با این اندک قطره ای از دریای زحمات آنها را ارج نهاده باشم .

 

جناب آقای دکتر دباغ

جناب آقای دکتر مختاریان

جناب آقای دکتر محمدی و سایر اساتید محترم

و تقدیر از اخلاق والای انسانی و رهنمودهای امید بخششان که همواره چون چراغی فروزان روشنگر زندگیم خواهند بود .



خرید و دانلود  کار آموزی دامپزشکی در روستا 87 ص


مقاله درباره سوره اعلى

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

سوره اعلى [87].

این سوره در ((مکه )) نازل شده و داراى 19 آیه است .

محتواى سوره :

این سوره در حقیقت از دو بخش تشکیل یافته , بخشى که در آن روى سخن به شخص پیامبر(ص ) است و دستوراتى را در زمینه تسبیح پروردگار, و اداى رسالت , به او مى دهد, و اوصاف هفتگانه اى از خداوند بزرگ دراین رابطه مى شمرد.و بـخـش دیـگـرى که از مؤمنان خاشع , و کافران شقى , سخن به میان مى آورد, و عوامل سعادت و شقاوت این دو گروه را بطور فشرده در این بخش بیان مى کند.

و در پـایان سوره اعلام مى دارد که این مطالب تنها در قرآن مجید نیامده است ,بلکه حقایقى است که در کتب و صحف پیشین , صحف ابراهیم و موسى , نیز بر آن تاکید شده است.

فضیلت تلاوت سوره

در حدیثى از پیغمبراکرم (ص ) مى خوانیم : ((هرکس سوره اعلى را بخواندخداوند به عدد هر حرفى که بر ابراهیم (ع ) و موسى (ع ) و محمد(ص ) نازل کرده ده حسنه به او عطا مى فرماید))

و در حـدیث دیگرى از امام صادق (ع ) مى خوانیم : ((کسى که سوره اعلى را درفرائض یا نوافل خود بخواند, روزقیامت به او گفته مى شود: از هریک از درهاى بهشت مى خواهى وارد شو ان شااللّه )).

از مـجـمـوعـه روایـاتـى که در این زمینه رسیده استفاده مى شود که این سوره ازاهمیت خاصى برخوردار است , تا آنجا که در حدیثى از على (ع ) مى خوانیم (این سوره محبوب پیغمبراکرم (ص ) بود)).

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر.

(آیه )ـ.

خداوند بزرگ را تسبیح گو!

ایـن سوره که در حقیقت عصاره مکتب انبیا و دعوت پیامبران است از تسبیح و تقدیس پروردگار شروع مى شود و در آغاز روى سخن را به پیامبر(ص ) کرده ,مى فرماید: ((منزه شمار نام پروردگار بلند مرتبه ات را))(سبح اسم ربک الا على ).یـعـنـى ;Š نـام خداوند در ردیف نام بتها قرار داده نشود, و ذات پاک او را ازهرگونه عیب و نقص , و صفات مخلوقها و عوارض جسم و جسمانیت , و هرگونه محدودیت و نقصان منزه بشماریم

تـعـبـیـر به ((اعلى )) بیانگر این حقیقت است که او از هرکس و هر چیز و هر چه تصور کنیم , و هر خیال و قیاس و گمان و وهم , و هرگونه شرک جلى و خفى برتر وبالاتر است

(آیه )ـ و بعد از این دو توصیف (رب , اعلى ) در توضیح آن پنج وصف دیگر را بیان مى کند که همگى شرح ربوبیت اعلاى پروردگار است , مى فرماید(همان خداوندى که آفرید و منظم کرد) (الذى خلق فسوى ).

نـظام عالم آفرینش ـکه از بزرگترین منظومه هاى آسمانى را شامل مى شود تاموضوعات ساده اى همچون خطوط سرانگشتهاى انسان که در آیه 4 سوره قیامت به آن اشاره شده بلى قادرین على ان نسوى بن انه ـ شاهد گویایى بر ربوبیت او, واثبات وجود پروردگار است

(آیـه )ـ بـعـد از مساله آفرینش و نظم بندى خلقت , به موضوع برنامه ریزى براى حرکت تکاملى , و هدایت موجودات در این مسیر پرداخته , مى افزاید: ((وهمان که اندازه گیرى کرد و هدایت نمود)) (والذى قدر فهدى ).

مـنـظـور از ((تـقـدیـر)) همان اندازه گیرى و تعیین برنامه هاى حرکت به سوى اهدافى است که موجودات به خاطر آن آفریده شده اند.

و منظور از ((هدایت )) همان هدایت تکوینى است که به صورت انگیزه ها وقوانینى بر هر موجودى حاکم ساخته ـ اعم از انگیزه هاى درونى و برونى.

فـى المثل از یکسو پستان مادر و شیر آن را براى تغذیه طفل آفریده و به مادرعاطفه شدید مادرى داده و از سـوى دیـگـر در طـفـل انـگیزه اى آفریده که او را به سوى پستان مادر مى کشاند, و این آمادگى و جاذبه دوجانبه در مسیر هدف , در همه موجودات دیده مى شود.

الـبـته در مورد انسان غیر از برنامه هدایت تکوینى , هدایت دیگرى وجوددارد که از طریق وحى و ارسـال انبیا صورت مى گیرد, و هدایت تشریعى نام دارد, وجالب این که هدایت تشریعى انسان نیز در تمام زمینه ها مکمل هدایت تکوینى اوست .(آیـه )ـ در مرحله بعد اشاره به گیاهان و مخصوصا مواد غذائى چهارپایان کرده , مى افزاید: ((و آن کسى که چراگاه را به وجود آورد)) واز دل زمین بیرون فرستاد (والذى اخرج المرعى)

(آیه )ـ و بعد مى افزاید: ((سپس آن را خشک و تیره قرار داد)) )فجعله غثااحوى ).

((غـثـا احـوى )) (گیاهان خشکیده تیره رنگ ) هم بازگوکننده فناى دنیاست و هم منافع زیادى دربردارد هم غذاى مناسبى است براى زمستان حیوانات , و هم وسیله اى است براى سوخت و سوز انسان , و هم کود مناسبى براى زمینها.(آیه )ـ در آیات گذشته سخن از ربوبیت و ((توحید)) پروردگار بود و به دنبال آن در اینجا سخن از قرآن و ((نبوت )) پیامبر(ص ) است , در آیات گذشته سخن از((هدایت عمومى )) موجودات بود, و در ایـنـجـا سـخـن از ((هدایت نوع انسان )) است , وبالاخره در آیات گذشته تسبیح پروردگار ((على اعلى )) آمده بود, و در اینجا از قرآن که بیانگر این تسبیح است سخن به میان مى آورد.

مى فرماید: ((ما به زودى (قرآن را) بر تو مى خوانیم و هرگز فراموش نخواهى کرد)) (سنقرئک فلا تنسى )بنابراین ;هنگام نزول وحى عجله مکن , و هرگز نگران فراموش کردن آیات الهى مباش , آن کس که این آیات بزرگ را براى هدایت انسانها بر تو فرستاده , هم اوحافظ و نگاهبان آنهاست .

در جـاى دیگر مى فرماید: ((براى خواندن قرآن پیش از آنکه وحى آن بر توتمام شود عجله مکن , و بگو: پروردگارا! علم مرا افزون کن )) (طه /114).

(آیه )ـ سپس براى اثبات قدرت خداوند و این که هر خیر و برکتى است ازناحیه اوست , مى افزاید: تو چـیـزى از آیـات الـهـى را فـرامـوش نـمى کنى ((مگر آنچه راخدا بخواهد که او آشکار و پنهان را مى داند)) (الا مـاشااللّه انه یعلم الجهر ومـایخفى )مـفهوم این تعبیر آن نیست که پیامبر(ص ) چیزى از آیات الهى از فراموش مى کند بلکه هدف بیان این حقیقت است که موهبت حفظ آیات الهى را سوى خداست , و لذا هر لحظه بخواهد مى تواند آن را از پیامبرش بگیرد.و ایـن یـکـى از مـعـجـزات پیغمبراسلام (ص ) است که آیات و سوره هاى طولانى را با یکبار تلاوت جبرئیل به خاطر مى سپرد, و همیشه به خاطر داشت , و چیزى رافراموش نمى کرد.

(آیه )ـ سپس پیامبر(ص ) را دلدارى داده , مى افزاید: ((و ما تو را براى هرکار خیر آماده مى کنیم )) (ونیسرک للیسرى ).و بـه تعبیر دیگر هدف بیان این حقیقت است که در راهى که تو در پیش دارى مشکلات و سختیها فـراوان است , هم در راه گرفتن وحى و حفظ آن , و هم در تبلیغ *رسالت و اداى آن , و هم در انجام کارهاى خیر و عمل به آن ما در تمام این امور(دریافت وحى و ابلاغ و نشر و تعلیم و عمل کردن به آن ) به تو یارى مى دهیم ومشکلات را بر تو آسان مى سازیم .(آیه )ـ بعد از بیان موهبت وحى آسمانى به پیغمبراکرم (ص ), و وعده توفیق و تسهیل امور براى او, بـه ذکر مهمترین وظیفه او پرداخته , مى فرماید: ((پس تذکر ده اگر تذکر مفید باشد)) (فذکر ان نفعت الذکرى ).

مـنـظـور این است که تذکر به هر حال سودمند است , و افرادى که به هیچ وجه از آن منتفع نشوند کمند, به علاوه حداقل موجب اتمام حجت بر منکران مى شود که این خود منفعت بزرگى است .

و لذا پیغمبراکرم (ص ) براى تبلیغات و تذکرات خود هیچ قید و شرطى قائل نبود و همگان را وعظ مى کرد و انذار مى نمود.(آیه )ـ سپس به عکس العمل مردم در برابر تذکر, وعظ و انذار پرداخته , وآنها را به دو گروه تقسیم مـى کند, مى فرماید: ((و به زودى کسى که از خدا مى ترسد (واحساس مسؤولیت مى کند) متذکر مى شود)) (سیذکر من یخشى ).آرى ! تا روح ((خشیت )) و ترس و یا به تعبیر دیگر روح ((حق طلبى )) و((حق جوئى )) که مرتبه اى از تـقـواسـت در انسان وجود نداشته باشد از مواعظ الهى وتذکرات پیامبران نفعى نمى برد, لذا در آغاز سوره بقره قرآن را مایه هدایت براى پرهیزگاران شمرده مى گوید: هدى للمتقین .

(آیـه )ـ و در ایـن آیـه بـه گـروه دوم پـرداخـتـه , مـى افزاید: ((اما بدبخت ترین افراد از آن دورى مى گزیند)) (ویتجنبها الا شقى )

(آیه )ـ در این آیه سرنوشت گروه اخیر را چنین بیان مى کند((همان کسى که در آتش بزرگ وارد مى شود)) (الذى یصلى النار الکبرى )

(آیـه )ـ ((سپس در آن آتش (براى همیشه مى ماند) نه مى میرد, و نه زنده مى شود))! (ثم لا یموت فیها ولا یحیى ).یـعـنـى ;Š نه مى میرد که آسوده گردد, و نه حالتى را که در آن است مى توان زندگى نام نهاد, بلکه دائما در میان مرگ و زندگى دست و پا مى زند, و این بدترین بلا ومصیبت براى آنهاست.

تـوصـیـف آتـش جـهـنم به ((کبرى )) در مقابل آتش ((صغرى )) یعنى آتشهاى این دنیا مى باشد, هـمـان گـونه که در حدیثى آمده که امام صادق (ع ) فرمود: ((این آتش شماجزئى از هفتاد جز از آتش دوزخ است , که هفتاد مرتبه با آب خاموش شده , بازشعله ور گردیده و اگر چنین نبود هیچ انسانى قدرت تحمل آن را نداشت ونمى توانست در کنار آن قرار گیرد.(آیـه )ـ در آیات قبل اشاره اى به مجازات سخت کفار معاند, و دشمنان حق شده بود, و در اینجا به نـجـات اهـل ایمان و عوامل این نجات اشاره کرده ,مى فرماید: ((به یقین کسى که پاکى جست (و خود را تزکیه کرد),



خرید و دانلود مقاله درباره سوره اعلى


مقاله درباره سوره اعلى

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

سوره اعلى [87].

این سوره در ((مکه )) نازل شده و داراى 19 آیه است .

محتواى سوره :

این سوره در حقیقت از دو بخش تشکیل یافته , بخشى که در آن روى سخن به شخص پیامبر(ص ) است و دستوراتى را در زمینه تسبیح پروردگار, و اداى رسالت , به او مى دهد, و اوصاف هفتگانه اى از خداوند بزرگ دراین رابطه مى شمرد.و بـخـش دیـگـرى که از مؤمنان خاشع , و کافران شقى , سخن به میان مى آورد, و عوامل سعادت و شقاوت این دو گروه را بطور فشرده در این بخش بیان مى کند.

و در پـایان سوره اعلام مى دارد که این مطالب تنها در قرآن مجید نیامده است ,بلکه حقایقى است که در کتب و صحف پیشین , صحف ابراهیم و موسى , نیز بر آن تاکید شده است.

فضیلت تلاوت سوره

در حدیثى از پیغمبراکرم (ص ) مى خوانیم : ((هرکس سوره اعلى را بخواندخداوند به عدد هر حرفى که بر ابراهیم (ع ) و موسى (ع ) و محمد(ص ) نازل کرده ده حسنه به او عطا مى فرماید))

و در حـدیث دیگرى از امام صادق (ع ) مى خوانیم : ((کسى که سوره اعلى را درفرائض یا نوافل خود بخواند, روزقیامت به او گفته مى شود: از هریک از درهاى بهشت مى خواهى وارد شو ان شااللّه )).

از مـجـمـوعـه روایـاتـى که در این زمینه رسیده استفاده مى شود که این سوره ازاهمیت خاصى برخوردار است , تا آنجا که در حدیثى از على (ع ) مى خوانیم (این سوره محبوب پیغمبراکرم (ص ) بود)).

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر.

(آیه )ـ.

خداوند بزرگ را تسبیح گو!

ایـن سوره که در حقیقت عصاره مکتب انبیا و دعوت پیامبران است از تسبیح و تقدیس پروردگار شروع مى شود و در آغاز روى سخن را به پیامبر(ص ) کرده ,مى فرماید: ((منزه شمار نام پروردگار بلند مرتبه ات را))(سبح اسم ربک الا على ).یـعـنـى ;Š نـام خداوند در ردیف نام بتها قرار داده نشود, و ذات پاک او را ازهرگونه عیب و نقص , و صفات مخلوقها و عوارض جسم و جسمانیت , و هرگونه محدودیت و نقصان منزه بشماریم

تـعـبـیـر به ((اعلى )) بیانگر این حقیقت است که او از هرکس و هر چیز و هر چه تصور کنیم , و هر خیال و قیاس و گمان و وهم , و هرگونه شرک جلى و خفى برتر وبالاتر است

(آیه )ـ و بعد از این دو توصیف (رب , اعلى ) در توضیح آن پنج وصف دیگر را بیان مى کند که همگى شرح ربوبیت اعلاى پروردگار است , مى فرماید(همان خداوندى که آفرید و منظم کرد) (الذى خلق فسوى ).

نـظام عالم آفرینش ـکه از بزرگترین منظومه هاى آسمانى را شامل مى شود تاموضوعات ساده اى همچون خطوط سرانگشتهاى انسان که در آیه 4 سوره قیامت به آن اشاره شده بلى قادرین على ان نسوى بن انه ـ شاهد گویایى بر ربوبیت او, واثبات وجود پروردگار است

(آیـه )ـ بـعـد از مساله آفرینش و نظم بندى خلقت , به موضوع برنامه ریزى براى حرکت تکاملى , و هدایت موجودات در این مسیر پرداخته , مى افزاید: ((وهمان که اندازه گیرى کرد و هدایت نمود)) (والذى قدر فهدى ).

مـنـظـور از ((تـقـدیـر)) همان اندازه گیرى و تعیین برنامه هاى حرکت به سوى اهدافى است که موجودات به خاطر آن آفریده شده اند.

و منظور از ((هدایت )) همان هدایت تکوینى است که به صورت انگیزه ها وقوانینى بر هر موجودى حاکم ساخته ـ اعم از انگیزه هاى درونى و برونى.

فـى المثل از یکسو پستان مادر و شیر آن را براى تغذیه طفل آفریده و به مادرعاطفه شدید مادرى داده و از سـوى دیـگـر در طـفـل انـگیزه اى آفریده که او را به سوى پستان مادر مى کشاند, و این آمادگى و جاذبه دوجانبه در مسیر هدف , در همه موجودات دیده مى شود.

الـبـته در مورد انسان غیر از برنامه هدایت تکوینى , هدایت دیگرى وجوددارد که از طریق وحى و ارسـال انبیا صورت مى گیرد, و هدایت تشریعى نام دارد, وجالب این که هدایت تشریعى انسان نیز در تمام زمینه ها مکمل هدایت تکوینى اوست .(آیـه )ـ در مرحله بعد اشاره به گیاهان و مخصوصا مواد غذائى چهارپایان کرده , مى افزاید: ((و آن کسى که چراگاه را به وجود آورد)) واز دل زمین بیرون فرستاد (والذى اخرج المرعى)

(آیه )ـ و بعد مى افزاید: ((سپس آن را خشک و تیره قرار داد)) )فجعله غثااحوى ).

((غـثـا احـوى )) (گیاهان خشکیده تیره رنگ ) هم بازگوکننده فناى دنیاست و هم منافع زیادى دربردارد هم غذاى مناسبى است براى زمستان حیوانات , و هم وسیله اى است براى سوخت و سوز انسان , و هم کود مناسبى براى زمینها.(آیه )ـ در آیات گذشته سخن از ربوبیت و ((توحید)) پروردگار بود و به دنبال آن در اینجا سخن از قرآن و ((نبوت )) پیامبر(ص ) است , در آیات گذشته سخن از((هدایت عمومى )) موجودات بود, و در ایـنـجـا سـخـن از ((هدایت نوع انسان )) است , وبالاخره در آیات گذشته تسبیح پروردگار ((على اعلى )) آمده بود, و در اینجا از قرآن که بیانگر این تسبیح است سخن به میان مى آورد.

مى فرماید: ((ما به زودى (قرآن را) بر تو مى خوانیم و هرگز فراموش نخواهى کرد)) (سنقرئک فلا تنسى )بنابراین ;هنگام نزول وحى عجله مکن , و هرگز نگران فراموش کردن آیات الهى مباش , آن کس که این آیات بزرگ را براى هدایت انسانها بر تو فرستاده , هم اوحافظ و نگاهبان آنهاست .

در جـاى دیگر مى فرماید: ((براى خواندن قرآن پیش از آنکه وحى آن بر توتمام شود عجله مکن , و بگو: پروردگارا! علم مرا افزون کن )) (طه /114).

(آیه )ـ سپس براى اثبات قدرت خداوند و این که هر خیر و برکتى است ازناحیه اوست , مى افزاید: تو چـیـزى از آیـات الـهـى را فـرامـوش نـمى کنى ((مگر آنچه راخدا بخواهد که او آشکار و پنهان را مى داند)) (الا مـاشااللّه انه یعلم الجهر ومـایخفى )مـفهوم این تعبیر آن نیست که پیامبر(ص ) چیزى از آیات الهى از فراموش مى کند بلکه هدف بیان این حقیقت است که موهبت حفظ آیات الهى را سوى خداست , و لذا هر لحظه بخواهد مى تواند آن را از پیامبرش بگیرد.و ایـن یـکـى از مـعـجـزات پیغمبراسلام (ص ) است که آیات و سوره هاى طولانى را با یکبار تلاوت جبرئیل به خاطر مى سپرد, و همیشه به خاطر داشت , و چیزى رافراموش نمى کرد.

(آیه )ـ سپس پیامبر(ص ) را دلدارى داده , مى افزاید: ((و ما تو را براى هرکار خیر آماده مى کنیم )) (ونیسرک للیسرى ).و بـه تعبیر دیگر هدف بیان این حقیقت است که در راهى که تو در پیش دارى مشکلات و سختیها فـراوان است , هم در راه گرفتن وحى و حفظ آن , و هم در تبلیغ *رسالت و اداى آن , و هم در انجام کارهاى خیر و عمل به آن ما در تمام این امور(دریافت وحى و ابلاغ و نشر و تعلیم و عمل کردن به آن ) به تو یارى مى دهیم ومشکلات را بر تو آسان مى سازیم .(آیه )ـ بعد از بیان موهبت وحى آسمانى به پیغمبراکرم (ص ), و وعده توفیق و تسهیل امور براى او, بـه ذکر مهمترین وظیفه او پرداخته , مى فرماید: ((پس تذکر ده اگر تذکر مفید باشد)) (فذکر ان نفعت الذکرى ).

مـنـظـور این است که تذکر به هر حال سودمند است , و افرادى که به هیچ وجه از آن منتفع نشوند کمند, به علاوه حداقل موجب اتمام حجت بر منکران مى شود که این خود منفعت بزرگى است .

و لذا پیغمبراکرم (ص ) براى تبلیغات و تذکرات خود هیچ قید و شرطى قائل نبود و همگان را وعظ مى کرد و انذار مى نمود.(آیه )ـ سپس به عکس العمل مردم در برابر تذکر, وعظ و انذار پرداخته , وآنها را به دو گروه تقسیم مـى کند, مى فرماید: ((و به زودى کسى که از خدا مى ترسد (واحساس مسؤولیت مى کند) متذکر مى شود)) (سیذکر من یخشى ).آرى ! تا روح ((خشیت )) و ترس و یا به تعبیر دیگر روح ((حق طلبى )) و((حق جوئى )) که مرتبه اى از تـقـواسـت در انسان وجود نداشته باشد از مواعظ الهى وتذکرات پیامبران نفعى نمى برد, لذا در آغاز سوره بقره قرآن را مایه هدایت براى پرهیزگاران شمرده مى گوید: هدى للمتقین .

(آیـه )ـ و در ایـن آیـه بـه گـروه دوم پـرداخـتـه , مـى افزاید: ((اما بدبخت ترین افراد از آن دورى مى گزیند)) (ویتجنبها الا شقى )

(آیه )ـ در این آیه سرنوشت گروه اخیر را چنین بیان مى کند((همان کسى که در آتش بزرگ وارد مى شود)) (الذى یصلى النار الکبرى )

(آیـه )ـ ((سپس در آن آتش (براى همیشه مى ماند) نه مى میرد, و نه زنده مى شود))! (ثم لا یموت فیها ولا یحیى ).یـعـنـى ;Š نه مى میرد که آسوده گردد, و نه حالتى را که در آن است مى توان زندگى نام نهاد, بلکه دائما در میان مرگ و زندگى دست و پا مى زند, و این بدترین بلا ومصیبت براى آنهاست.

تـوصـیـف آتـش جـهـنم به ((کبرى )) در مقابل آتش ((صغرى )) یعنى آتشهاى این دنیا مى باشد, هـمـان گـونه که در حدیثى آمده که امام صادق (ع ) فرمود: ((این آتش شماجزئى از هفتاد جز از آتش دوزخ است , که هفتاد مرتبه با آب خاموش شده , بازشعله ور گردیده و اگر چنین نبود هیچ انسانى قدرت تحمل آن را نداشت ونمى توانست در کنار آن قرار گیرد.(آیـه )ـ در آیات قبل اشاره اى به مجازات سخت کفار معاند, و دشمنان حق شده بود, و در اینجا به نـجـات اهـل ایمان و عوامل این نجات اشاره کرده ,مى فرماید: ((به یقین کسى که پاکى جست (و خود را تزکیه کرد),



خرید و دانلود مقاله درباره سوره اعلى


تحقیق درباره عرفان 87 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 87

 

مقدمه

توحید عرفان به معنی وحدت وجود موجود است ،که براساس آن تنهایک حقیقت وجود واقعی دارد و پدیده های دگر همه مظاهر و تعنیات آن حقیقت اند و با این حساب باید همه چیز خدا ، و خدا همه چیز بوده باشد . عارف کسی است که حق را درهمه چیز می بیند بلکه آن را عین همه چیز می داند و نیز عارف معتقد است جهان و هرچه در اوست الوهی است .

درمکتب عرفان عشق و جذبه نیروی حاکم بر همه عناصر واجزاء جهان است و همین جاذبه عشق ساری غیر مرئی است که عالم هستی را زنده و برنا نگه داشته و سلسله موجودات را به هم پیوسته است به طوریکه اگر در این پیوستگی و به هم بستگی سستی و خللی روی دهد رشته هستی گسیخته خواهد شد و قوام ودوام از نظام عالم وجود رخت برخواهد بست .

دور گردن ها ز موج عشق دان گر نبودی عشق بفسردی جهان

کی جمادی محو گشتی ، در نبات کی فدای روح گشتی ، نامیات

برای بیان این عشق تنها می توان این عبارت را بیان کرد

گفتم دل و جان برسرکارت کردم هرچیزکه داشتم نثارت کردم

گفتا ، توکه باشی که کنی یا نکنی این من بودم که بیقرارت کردم

عرفا نسبت به پیروان ادیان و مذاهب دیگر همیشه به دیده اغماض می نگریستند و معتقد بودند که معنی یکی است هرچند که عبارتهامختلف باشند و جانانه کعبه و بتخانه یکی است و حرم و دیر سبحه و پیمانه چندان فرقی ندارند در صورتی که اهل هر دین و مذهب یکی از اساسی ترین مسائل اعتقادی اش حقانیت دین و مذهب خاص خود و بطلان تمام ادیان و مذاهب دیگربود .

ابن عربی از عرفای قرن 6* می گوید «‌مبادا که تنها بعقیده ای خاص پایبند بوده و عقاید دیگر را کفر بدانی که در این صورت زیان می بری و بلکه علم به حیقیقت مسئله را از دست خواهی داد پس باطن خود را هیولا و ماده تمامی صورتهای اعتقادی بگردان از آن جهت که خدای تعالی برترو والاتر از آن است که در انحصار عقیده خاص واقع شود.»

عرفان نیز نمیتوانسته از تأثیر اسلام برکنار باشد در واقع زندگی و حالات و کمالات ومناجات رسول اکرم سرشار از شور و هیجان معنوی و مملو از بشارات عرفانی است . دعاهای رسول اکرم (ص) فراوان مورد استشهاد و استناد عرفا قرارگرفته است .

امیر المومنین علی(ع) که اکثریت قریب به اتفاق اهل عرفاو تصوف سلسله های خود را به ایشان می رسانند کلماتش الهام بخش معنویت و معرفت است .

دعاهای اسلامی مخصوصاً دعاهای شیعی گنجینه ای از معارف اسلامی است از قبیل دعای کمیل ، دعای ابو حمزة‌ثمالی ، مناجات شعبانیه ، دعاهای صحیفه سجادیه عالیترین اندیشه های معنوی در این دعاها است .آیا با وجود این همه منابع جای این است که ما در جستجوی یک منبع خارجی باشیم ؟ مستشرقین در جستجوی منبعی غیر از اسلام هستند که الهام بخش معنویت های عرفانی باشد و دریای عظیم را نادیده می گیرند .

در نهایت به بررسی اجمالی موارد زیر می پردازیم

علم عرفان

بررسی ارزش و اصالت عرفان اسلامی

ارتباط تصوف و اسلام*

ارتباط تصوف و عرفان اسلامی

عرفان و تصوف

یکی از علومی که در دامن فرهنگ اسلامی زاده شد و رشد یافت . تکامل پیدا کرد علم عرفان است . درباره عرفان از دو جنبه می توان بحث و تحقیق کرد : یکی از جنبه اجتماعی و دیگر از جنبه فرهنگی .

عرفان با سایر طبقات فرهنگی اسلامی از قبیل مفسرین . محدثین فقها ، متکلمین ، فلاسفه ادبا . شعرا … یک تفاوت مهم دارند و آن اینکه علاوه بر اینکه یک طبقه فرهنگی هستند و علمی به نام عرفان بوجود آوردند و دانشمندان بزرگی در میان آنها ظهور کردند و کتب مهمی تالیف کردند . یک فرقه اجتماعی در جهان اسلام بوجود آوردند با مختصاتی مخصوص به خود . بر خلاف سایر طبقات فرهنگی از قبیل فقها و حکما و غیره که صرفا طبقه ای فرهنگی هستند و یک فرقه مجزا از یکدیگر به شمار نمی روند .

اهل عرفان هر گاه با عنوان فرهنگی یاد شوند با عنوان « عرفا » و هر گاه با عنوان اجتماعی شا ن یاد شوند غالبا با عنوان « متصوفه » یاد می شوند .

عرفا و متصوفه هر چند یک انشعاب مذهبی دراسلام تلقی نمی شوند و خود نیز مدعی چنین انشعابی نیستند و در همه فرق و مذاهب اسلامی حضور دارند ، در عین حال یک گروه وابسته و بهم پیوسته اجتماعی هستند . یک سلسله افکار و اندیشه ها و حتی آداب مخصوص در معاشرتها و لباس پوشیدنها و احیانا آرایش سر و صورت و سکوت در خانقاهها و غیره به آنها به عنوان یک فرقه مخصوص فرهنگی و اجتماعی رنگ مخصوص داده و می دهد .

البته همواره - خصوصا در میان شیعه - عرفایی بوده و هستند که هیچ امتیاز ظاهری با دیگران ندارند و در عین حال عمیقا اهل سیر و سلوک عرفانی می باشند . و در حقیقت عرفانی حقیقی این طبقه اند ، نه گروههایی که صدها اداب از خود ایجاد کرده و بدعتها ایجاد کرده اند .

ما دراین درسها که درباره کلیات علوم اسلامی بحث می کنیم به جنبه تصوف عرفان کاری نداریم ، فقط از جنبه فرهنگی وارد بحث می شویم ، یعنی به عرفان به عنوان یک علم و یک شاخه از شاخه های فرهنگ اسلامی نظر داریم نه به عنوان یک روش و طریقه که فرقه اجتماعی پیرو آن هستند .



خرید و دانلود  تحقیق درباره عرفان  87 ص