لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
چکیده
مقاله پژوهشی حاضر با هدف بررسی نوع ارتباط میان پذیرش اجتماعی بدن و مدیریت بدن، رابطه معنادار میان این دو متغیر را به کمک روش پیمایشی مورد بررسی قرار داده است. حجم نمونه تحقیق400 نفر از زنان 18 تا 40 ساله ساکن در مناطق هشتگانه شهر شیراز بود که با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای و تصادفی ساده انتخاب شدند. چهارچوب نظری تحقیق براساس عقاید «اروینگ گــافــمن»، «بــوردیو»، «گیدنز» و «نظریه مبادله» شکل گرفته است. نتایج تحقیق با استفاده از آماره-های توصیفی و استنباطی نشان می¬دهد که میانگین مدیریت بدن برابر با 8/62 درصد است که حاکی از میزان بالای توجه زنان به بدن در همه وجوه آن اعم از آرایشی، مراقبت و... است. همچنین بین متغیرهای مصرف رسانهای، پذیرش اجتماعی بدن و پایگاه اقتصادی- اجتماعی با مدیریت بدن رابطه مستقیم و معنادار و بین متغیرهای دینداری و مدیریت بدن رابطه معکوس و معنادار وجود دارد.
کلید واژه
مدیریت بدن، زنان شیراز، جامعه مصرفی، پذیرش اجتماعی بدن
1) مقدمه
در سالهای اخیر بدن انسان به عنوان یک موضوع مهم مورد مطالعه جامعهشناسان معاصر قرار گرفته است. اهمیت بدن نه تنها در تحقیقات تجربی، بلکه در تئوریپردازیهای جامعه¬شناختی آشکار شده است (Howson & Inglis,2001: p1297) در میان جامعهشناسان پیشین، تنها «زیمل»[1] و «وبلن»[2] و بعدها «مارسل موس»[3] و «مید»[4] به میزان زیادی علاقهمند به بررسی این موضوع بودند. این دغدغة خاطر, امروزه در حوزه «جامعهشناسی بدن» قابل پیگیری است (Synnot,1990: pp 66-67). زیبایی و صورت تا آنجا که تجربه و تحقیقات علمی نشان میدهد نماد و نشانه قدرتمندی «خود» هستند (Ibid: p 61). «برایان ترنر»[5] بر این باور است که بدن در نظامهای اجتماعی مدرن زمینه اصلی فعالیت فرهنگی و سیاسی گردیده است. صنعت زیبایی، ضمن ارائه دانش و مهارتهای ویژه به کارفرمایان و اشخاص به اهـــمیت رو به رشد آن دسته از اشکال اجتماعی هویت بدنی که از نظر اجتماعی پذیرفته شده هستند، دامن میزند (Wellington,2001: p 933).
وضع بدن در جامعه مصرفی متضمن نوعی علاقه تجاری، نمایشی و آرایشی به آن است. در این جامعه، وضع بدن باید متناسب، لاغر وجوان نگاه داشته شود. در جامعه ما، فراگیرشدن پدیده آرایش دختران و زنان در عرصه زیست اجتماعی و استفاده از لباسهایی که در آنها سه خصوصیت چسبان، کوتاه و بدن نما بودن به وضوح قابل مشاهده است با آموزههای دینی و بافت اجتماعی، هنجاری، عرفی و قانونی جامعه که هر نوع کامجویی زن و مرد از یکدیگر را در چارچوب تشکیل خانواده تعریف می¬کند در تعارض آشکار است.
2) اهداف تحقیق
هدف کلی تحقیق، بررسی نوع ارتباط میان پذیرش اجتماعی بدن و مدیریت بدن در زنان میباشد. اهداف فرعی این پژوهش شامل بررسی رابطه هفت متغیرِ اصلیِ دینداری، سرمایه فرهنگی، پذیرش اجتماعی بدن، مصرف رسانهای، پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی، سن و تحصیلات با مدیریت بدن به عنوان متغیر وابسته است.
3) اهمیت و ضرورت
در ضرورت پرداختن به موضوع مقاله سه نکته قابل طرح است:
1- جمعیت قابل توجه دختران و زنان و نیز ضرورت مشارکت اجتماعی آنان در همه سطوح اجتماعی؛
2- توجه به برخی از پیامدهای منفی خودآرایی زنان در عرصه عمومی جامعه ایران مانند تشدید اختلالات هنجاری در فرهنگ رسمی جامعه؛
3- مصرفی شدن جامعه و پیامدهای منفی اقتصادی آن .
4) مروری برتحقیقات گذشته
1-4) تحقیقات داخلی
تاکنون تحقیقات مشابهای درباره موضوع مقاله به ثمر رسیده است که به نتایج برخی از آنها اشاره میشود. میزان پایبندی مردم به ارزش¬های مذهبی و از جمله حجاب در سال 1371 نسبت به سال 1365 کاهش داشته است. همچنین مردم درسال 1365 به خانمهای چادری بیشتر از سال 1371 احترام میگذاشتند (رفیع پور، 1376: ص166). حدود 54 درصد از زنان تهرانی دارای پوشش کم یا غیراسلامی و غیرقانونی در معابر عمومی هستند (رضایی،1384: ص47). عناصر اولویتدار و تعیینکننده در نوع حجاب دانشجویان دختر به ترتیب شامل خانواده، مد، اعتقادات مذهبی، آییننامه، دوستان، الگوهای رسانهای و اساتید میباشد (علی¬محمدزاده، 1384: ص89). بین زنان و مردان در مقوله مدیریت بدن تفاوت معناداری وجود دارد. زنان بیشتر از مردان به آرایش صورت یا اصلاح سر و صورت اهمیت میدهند. افراد سنتی و دیندار نسبت به افراد غیرسنتی و دیگران، نظارت و مدیریت کمتری را در تظاهرات بدنی خود اعمال میکنند (چاوشیان،1381: ص74). گرایش زنان به جراحیهای زیبایی در تهران متأثر از عقیده شوهران آنان است. تمایل صاحبان کار در بکارگیری افراد زیبا و خوشاندام برای تصدی برخی مشاغل در اعمال مدیریت بدن زنان مؤثر است (آقایاری،1382: ص193). 5/15درصد از زنان تهرانی بر ملاک تمایزبخش بودن لباس اصرار دارند و آن را مهمترین ملاک در انتخاب لباس میدانند (فرجی و حمیدی، 1384: ص16). جوانان مصرفگرا، محروم بودن از استفاده از لباسهای مورد علاقه با سایز کوچک را نوعی محرومیّت جدی تلقی میکنند (ذکایی، 1386: ص19).
2-4) تحقیقات خارجی
تحقیقات انجام شده پیرامون زیبایی و بدن در خارج از کشور در مقایسه با تحقیقات داخل کشور از حیث کیفیت و کمیت در مرتبه بالاتری قرار دارد. گروه تحقیقاتی داو[6] در سال 2004 در پژوهشی با عنوان « زیبایی نقادانه»[7] طی بررسی 3200 زن از 10 کشور جهان در گروه سنی 18 تا 64 سال که به صورت پیمایش تلفنی انتخاب شده بودند، دریافتند که 44 درصد از زنان بر این بـاور هـستند که زیـبـایی مـقولهای فراتر از ویژگـیهـای جسـمانی اسـت (Toni,2004:p19). یافتههای همین تحقیق نشان میدهد زنان، مفهوم زیبایی را به عنوان ویژگیهای جسمانی ذاتی، امری کهنه و منسوخ دانسته و در عوض، موقعیتها و تجربیات را به عنوان عامل توانمندساز در احساس زیبایی در نظر گرفتهاند. از دیگر نتایج تحقیق یاد شده این است که 21 درصد از زنان با خرید محصولات زیبایی و 17 درصد از زنان با نگاه کردن به مجلات مد، زیبایی را تجربه میکنند (Ibid: p 9). همچنین تحقیق یاد شده بیان میدارد «از آنجا که از یک سو دائماً در رسانههای جمعی مفهوم تقلیل یافته زیبایی مورد استعمال واقع میشود و به دیگر مؤلفههای آن نظیر خوشحالی، مهربانی، تعقل، عشق و درک خود، توجهی نمی¬گردد و از سوی دیگر آن کیفیت خاصی از زیبایی که در رسانهها مورد تأکید قرار میگیرد، پدیدهای غیرقابل دسترسی است، بیشتر زنان، خصوصاً زنان و دختران جوانتر که الگوهای خود را از فرهنگ عمومی اخذ میکنند، دچار نوعی افسردگی و خودکمبینی و اعتماد به نفس پایین میگردند» (Etcoff, 2004: p 47). از یافتههای دیگر این پژوهش، شناسایی میزان به کارگیری محصولات مختلف آرایشی از سوی زنان به منظور احساس جذابیت بیشتر جسمانی میباشد. بر این اساس، دئودورانت با بیش از 82 درصد بیشترین و محصولات روشنکننده پوست با 9 درصد کمترین میزان استفاده را به خود اختصاص دادهاند. محصولات مربوط به نگهداری مو، عطر و ادکلن، مرطوب کنندهها، محصولات مرتبط با نگهداشت صورت، محصولات رنگی و آرایشی، محـصولات مرتبط با نگـهداری ناخن، مـحصولات ضد آفتاب به ترتیب 75%، 74%، 70%، 68%، 57%، و 21% میزان استفاده را به خود اختصاص دادهاند (Ibid: p 31).
در پژوهش دیگری با عـنوان «زیبایی، نـماد منزلت»[8]، نتـایج به دست آمده نشان¬دهندة این نکته است که جذابیت صورت، تفاوتهای قابل پیشبینی را در ارتباطات عام و خاص ایجاد میکند و نیز تأثیرات و جذابیت چهره میتواند در ترکیب با ویژگیهای منزلتی دیگر دچار تغییر و تعدیل گردد p 140) (Webster,1983:.
در مطالعهای دیگر با عنوان «مردان واقعی هستند، درحالی که زنان آرایش میشوند[9]» زیبایی درمانی و ساخت زنانگی مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد. به لـحاظ روششناسی، تحقیق یاد شده بر پایه مصاحبه و مشاهده در یک دانشکده است که در آن زیبایی درمانی تدریس میشد (Black & Sharma,2001: p101). مصاحبه شوندگان، هشت نفر زن بودند که زیبایی درمانی به آنان آموزش داده میشد. برپایه مشاهدات انجام شده، محققان دریافتند که زیبایی درمانگرها نقش مشاور غیررسمی داشته و در حقیقت هم فعالیت عاطفی و هم فعالیتهای مرتبط با کار روی بدن انجام میدهند (Ibid: p110). نکته کلی به دست آمده در مورد مراجعه کنندگان به سالنهای زیبایی درمانی این بود که: «زنی که وارد این سالنها میشود، در پی فعالیتهای کاملاً اجتماعی است. نه تنها درمانگران، بلکه مشتریان، خودشان کاملاً به این امر مهم واقفند که رویههای عمل آنان باید منطبق با مقولات زنانی باشد که دائماً با آنها سروکار دارند» (Ibid).
در بررسی انجام شده دیگری با عنوان «پروژه بدن غایب[10]»، جراحی پلاستیک، پاسخی به چهرههای بدمنظر تلقی گردیده است. محقق در این بررسی، طی مدت 4 ماه با 20 نفر از زنانی که عمل جراحی آرایشی انجام دادهاند مصاحبه نموده است. همه مصاحبه شوندگان سفیدپوست و ساکن جنوب غرب انگلستان بودند. گروه سنی آنان بین 23 تا 50 سال بوده و همگی به صورت پاره وقت یا تمام وقت شاغل بودهاند (Gimlin,2006: p 704). نتایج به دست آمده از بررسی مذکور حاکی از آن است که توسل جستن به جراحی زیبایی پس از چندین مرتبه تلاش در به کارگیری رویکردهای عملی گوناگون به منظور از بین بردن تجربیات بدنی مشکلساز اتفاق افتاده است؛ بدین معنا که زنان پس از این که از اصلاحات مورد نظر در صورت و اندامهای خود ناامید گردیدهاند، تصمیم به انجام اعمال جراحی زیبایی گرفتهاند .(Ibid:p705) بسیاری از توصیفات صورت گرفته از سوی مصاحبهشوندگان منعکس¬کننده مفهوم «قیافه ناجور اجتماعی» میباشد که در نتیجه آن بین «خود» و «بدن» فاصله ایجاد میگردد (Ibid: p708). مصاحبهشوندگان در بررسی یاد شده بر این باورند که در نتیجه نوع نگاههای صورت گرفته به آنها و قضاوتهای اعمال شده نسبت به آنان، احساس تألم و ناراحتی نمودهاند. افراد یاد شده، احساس ناراحتی موجود در خود را نوعی «آگاهی از خود» تلقی نمودهاند. پژوهشگران در نهایت با جمعبندی نظرات مصاحبه شوندگان بیان میدارند: «بدنی که دارای ظاهری ناجور است به صورت «دیگری[11]» تجربه میشود و هر تلاشی برای از بین بردن ناسازگاری در قیافه را میتوان به عنوان کوششی در راستای اتحاد «بدن» و «خود» تفسیر نمود» (Ibid: p705).
بر مبنای تحقیقی از «جونز والاس»[12]، افرادی که به خاطر موانعی چون طبقه اجتماعی، فقر اقتصادی و ... قادر به تأمین چنین استانداردهایی نیستند، دچار بحران هویتی، عدم کفایت و ضعف اعتماد به نفس میشوند. فرهنگِ مصرفی، انسانها را تشـویق مـیکند تا پوست، مخـصوصاً پوست زنانه را به گـونهای تلـقی کننـد که لازم است هـمواره به منظور حفاظت در برابر گذر زمان روی آن کار مداوم صورت پذیرد تا بدین ترتیب، پوست بتواند ویژگی تفاوت جنسیتی خود را حفظ نماید (Ahmed,2001: p11). بدن نقش واسطی را بین مصرف و هویت فرد ایفاء میکند و به مکان اصلی نمایش تفاوتها تبدیل گردیده است. فرهنگ مصرفی، منابع فرهنگی و نمادین بسیاری را برای مدسازی شخصی در اختیار افراد قرار میدهد که بدن برای آنها اهمیت دارد (ذکایی، 1386: ص 123 به نقل از1996, Turner ).
5) چارچوب نظری تحقیق
چارچوب نظری تحقیق براساس نظریه «اروینگ گافمن»[13]، «بوردیو»[14]و «گیدنز»[15] درباره موقعیت و مدیریت بدن و نیز مکتب مبادله تنظیم شده است.
1-5) گافمن
از مکاتب جامعهشناسی که بدن را به عنوان موضوع مباحث خود قرار دادهاند میتوان از مکتب کنش متقابل نمادین و آثار جامعهشناس کاناداییتبار، اروینگ گافمن یاد کرد. گافمن بر این نکته تأکید میکند که بین «خود اجتماعی» و یا هویت اجتماعی با «خودِ واقعی» فاصله وجود دارد. وی برداشت از «خود» را با رهیافت نمایشیتشریح میکند. گافمن با رویکرد نمایشی خود، نقشهای اجتماعی و موقعیتهای اجتماعی را تنها نمایشهایی میبیند که در زندگی روزمره اجرا میشوند. به عقیده او، «خودِ» افراد به وسیله نقشهایی که در این موقعیتها اجرا میکنند، شکل میگیرد و معنا مییابد. گافمن ضمن استفاده از مفهوم «خود» تا اندازه زیادی به بدن فرد اشاره دارد. از دید او، عاملان بدنی یا جسمی نیز رأی جمعکنهایی هستند که با توسل به همه روشهای علامتدهی اجتماعی، سعی دارند نظر دیگران را به خود جلب کنند. این عاملان بدنی، «معرفهای تجسدیافته منش و منزلتاند» که میتوانند توسط دیگر کنشگران مورد تفسیر قرار گیرند (لوپز و اسکات، 1385: ص155).
گافمن، «خودی» را که باید در کنشهای متقابل زندگی روزمره در نقشهای گوناگون خلق شود، بسیار آسیبپذیر میداند؛ بنابراین برای محافظت از «خود» و اجراهای آن در زندگی روزمره مفهوم «مدیریت تأثیرگذاری»[16] را مطرح میکند. وی در پرداخت این مفهوم چنین ادعا میکند که افراد در هنگام کنش متقابل میکوشند جنبهای از «خود» را نمایش دهند که مورد پذیرش دیگران باشد؛ اما کنشگران حتی در حین انجام این عمل میدانند که تماشاچیان¬شان ممکن است در اجرای نقش آنها اختلال ایجاد کنند. به همین دلیل، کنشگران نیاز به نظارت بر تماشاچیان را احساس میکنند، به ویژه مراقبت از عناصری که ممکن است اخلالگر باشند. کنشگران امیدوارند «خودی» را که به ایشان نشان میدهند به اندازهای قدرتمند باشد که خودشان میخواهند نشان دهند. کنشگران همچنین امیدوارند که نمایش آنها تماشاچیان¬شان را وادار سازد تا داوطلبانه به دلخواه آنها عمل کنند. گافمن این علاقه اصلی را به عنوان «مدیریت تأثیرگذاری» مطرح نمود (ریتزر، 1374: ص296).
نادیده گرفتن صورت از نظر اجتماعی امری بسیار مشکل به نظر میرسد. صورت نشاندهنده سن، جنسیت، موقعیت اقتصادی- اجتماعی، سلامتی و حتی شخصیت افراد است. صورت منبع ارتباطات شفاهی و نیز روابط غیرکلامی است (Synnot,1988: p 606). از نظر گافمن، صورت در تعامل چهره به چهره و نیز در عملکردهای اجتماعی از اهمیت زیادی برخوردار است. صورت اجتماعی یک صـورت عمومی است و نیازمند تغییر دائمی نقاب موجود بر آن است. آرایش، وسیله¬ای برای بدست آوردن این نقاب است. تنها در شرایط احساسی شدید، تـــنهایـــی یا در حضور دوستان است که نقاب (آرایش) صورت کنار میرود و صورت خصوصی یا همان شخص واقعی ظاهر میگردد (Synnot,1990: p 61).
2-5) بوردیو
بوردیو، هدف مدیریت بدن را اکتساب منزلت، تمایز و پایگاه میداند. وی در تحلیل خود از بدن به کالایی شدن بدن در جوامع مدرن اشاره میکند که به صورت سرمایه فیزیکی ظاهر میگردد. بوردیو تولید این سرمایه فیزیکی را در گرو رشد و گسترش بدن می¬داند؛ به¬گونهای که بدن حامل ارزش در زمینههای اجتماعی گردد¬. از نظر بوردیو، بدن به عنوان شکل جامعی از سرمایه فیزیکی، در بردارنده منزلت اجتماعی و اشکال نمادین متمایز است (Shilling,1993: p127). تبدیل سرمایه فیزیکی در واقع به معنای ترجمه و تفسیر حضور بدنی بر حسب اشکال گوناگون سرمایه (اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) در میدان کار، فراغت و ... میباشد (Ibid : p 127). بوردیـو با در نظر گرفتن بـدن به عـنوان یک سـرمایه فیزیکی، هویتهای افـراد را با ارزشهـای اجتماعی منطبق با اندازه، شکل و ظاهـر بـدنی مـرتـبط مـیسـازد (Ibid: p14).
3-5) گیدنز
از نظر گیدنز: «خودآرایی و تزئین خویشتن با پویایی شخصیت مرتبط است. در این معنا پوشاک علاوه بر آن که وسیله مهمی برای پنهانسازی یا آشکارسازی وجوه مختلف زندگی شخصی است، نوعی وسیله خودنمایی نیز محسوب می¬شود؛ چرا که لباس آداب و اصول رایج را به هویت شخصی پیوند میزند» (گیدنز، 1385: ص 95).
به اعتقاد گیدنز، حالات چهره و دیگر حرکات بدن فراهمآورنده قرائن و نشانههایی است که ارتباطات روزمره ما مشروط به آنهاست. به عبارت دیگر، برای اینکه بتوانیم به طور مساوی با دیگران در تولید و بازتولید روابط اجتماعی شریک شویم، باید قادر باشیم نظارتی مداوم و موفقیتآمیز بر چهره و بدن خویش اعمال کنیم (همان: صص86-87). همچنین از نگاه وی: «واقعیت این است که ما بیش از پیش مسئول طراحی بدن خویش میشویم و هرچه محیط فعالیتهای اجتماعی ما از جامعه سنتی بیشتر فاصله گرفته باشد، فشار این مسئولیت را بیشتر احساس میکنیم» (همان: ص149).
4- 5) نظریه مبادله
بنا بر نظریه مبادله، پاسخهای فرد بر حسب اصل پاداش و مجازات صورت میگیرد؛ یعنی فرد به آن جنبههایی که پاداش دربردارد، پاسخ مساعد میدهد و از جنبههایی که به مجازات میانجامد، اجتناب میورزد (ادیبی و انصاری،1383: ص 254). یکی از اصول کلی در نظریه مبادله، وجود سود در انجام کنش است. در این معنا، کنش فرد در خلأ صورت نمیگیرد و هرکسی در ازای آنچه میگیرد چیزی باید بدهد. هزینه نیز کوششی است که در نتیجة یک انتخاب معین و کنار گذاشتن انتخابهای دیگر از دست رفته و به عبارت دیگر صرف حصول رضایت و پاداشهای بالقوه شده است (اسکید مور،1375: ص79).
در نظریه مبادله، تأیید اجتماعی عنوانی کلی است که میتواند وجه اشتراک همه پاداشهایی باشد که از یک کنش ناشی میشوند. مردم در زندگی خود در جستجوی مطلوب واقع شدن هستند و از آن در روابط اجتماعی خود لذت میبرند. تأیید میتواند صورتهای ملموس زیادی به خود بگیرد (همان: ص86). به عبارت دیگر، موجودات در هر وضعیتی، رفتاری از خود بروز میدهند که بیشترین پاداشها و کمترین مجازاتها را در بر داشته باشد (ادیبی و انصاری، 1383: ص 263).
6) مدل نظری تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
میزان وعلل نا هنجاریهای اجتماعی دانش اموزان
عنوان: میزان وعلل نا هنجاریهای اجتماعی دانش اموزان مقطع راهنمایی شهرستان ایذه و روشهای مقابله با آن
محقق:..................................
بیان مسئله:نا هنجا ریهای اجتماعی از جمله عواملی است که بتدریج نظم اجتماعی را مختل می سازد.بنابراین شناخت میزان و علل ناهنجاریها در هر اجتماعی می تواند در تصحیح روند جامعه پذیری و نظم اجتماعی موثر باشد.تحقیقات متعدد نشان دهنده این است که عوامل مختلف فردی و اجتماعی در بروز ناهنجاریها موثرند.از جمله این عوامل میتوان به موارد زیر اشاره کرد: به نقش هنجارهای فرهنگی ,روابط اجتماعی,گروههای همسالان,دیگران مهم,زندگی در خیابان,و وقت گذراندن در سر کوچه و محله,
تضعیف کنترل اجتماعی غبر رسمی,ارزوهای بی حد و حصر,تعارضات والدین و فرزندان,ناسازگاری والدین,پایگاه اجتماعی-اقتصادی و فرهنگی خانواده,سطح تحصیلات خانواده,دلبستگی جوانان به دوستان بزهکار خود,بیکاری و…
با توجه به این مطالب تحقیق حاضر بدنبال بررسی میزان ناهنجاریهای رفتاری نوجوانان در محیطهای اموزشی و غیر اموزشی بوده و نیز در پی شناخت ویژگیهای محیهای اجتماعی که نوجوانان با انها در ارتباط هستند,می باشد تا از این طریق به تبیین عوامل تـاثیر گذار بر ناهنجاریهای اجتماعی دانش اموزان بپردازد
اهداف تحقیق:
1-شناخت نا به هنجاریهای اجتماعی در میان نوجوانان مقطع راهنمایی شهر مشهد.
2-شناخت عوامل تاثیر گذار بر هنجاریهای دانش اموزان در مقطع راهنمایی شهر مشهد.
3-مقایسه نتایج تحقیق حاضر با سایر تحقیقان انجام شده و بررسی میزان انطباق ان با نظریه های فرهنگی,کنترل اجتماعی و فشار و تضاد در زمینه انحرافات اجتماعی.
4-ارائه راهکارهای متناسب با نتایج حاصل از تحقیق به منظور کاهش میزان نا بهنجاریهای رفتاری دانش اموزان.
سوالات تحقیق:
1-میزان نابهنجاریهای اجتماعی در میان نوجوانان دانش اموز مقطع راهنمایی چقدر است؟
2-عوامل موثر بر میزان نا بهنجاریهای اجتماعی در میان نوجوانان دانش اموز کدامند؟
3-راهکارهایی که میتواندموجب کاهش نابهنجاریهای اجتماعی نوجوانان گروه,کدامند؟
فرضیات تحقیق:
1-میزان نابهنجاریهای اجتماعی نوجوانان دانش اموز بر حسب جنسیت انان تفاوت معناداری وجود دارد.
2-بین میزان نابهنجاریهای اجتماعی نوجوانان دانش اموزوسن انان رابطه معناداری وجود دارد.
3-میزان نابهنجاریهای اجتماعی نوجوانان دانش اموز بر حسب ویژگیهای شخصیتی انان تفاوت معناداری وجود دارد.
4-میزان نابهنجاریهای اجتماعی نوجوانان دانش اموز بر حسب وضعیت جسمانی انان تفاوت معناداری وجود دارد.
5-بین میزان نابهنجاریهای اجتماعی دانش اموزان و میزان تقید مذهبی انان رابطه معناداری وجود دارد.
6-بین میزان ناهنجاریهای اجتماعی نوجوانان دانش اموز و میزان ناهنجاریهای رفتاری اعضای خانواده انان رابطه معناداری وجود دارد.
7-بین میزان ناهنجاریهای اجتماعی دانش اموزان و میزان تقید مذهبی اعضای خانواده رابطه معنادار و معکوسی وجود دارد.
8-بین میزان ناهنجاریهای اجتماعی دانش اموزان بر حسب سطح تحصیلات والدین تفاوت معناداری وجود دارد.
9-میزان نابهنجاریهای اجتماعی دانش اموزان بر حسب وضعیت اقتصادی خانواده انان تفاوت معناداری وجود دارد.
10-میزان نابهنجاریهای اجتماعی دانش اموزان بر حسب امکانات اموزشی و تربیتی محیطهای اموزشی انان تفاوت معناداری وجود دارد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 46
سایه روشنهایی از مسئولیت پذیریمسئولیت اجتماعی شرکتها
اشاره در نظرسنجی هزاره درباره مسئولیت اجتماعی شرکتها که در سپتامبر سال 1999 انجام شد، آمده است، «از هر سه شهروند، دو نفر مایلند شرکتها از نقش تاریخی شان که کسب سود، پرداخت مالیات، استخدام کارکنان و تبعیت از تمام قوانین است فراتر روند. یعنی میل دارند شرکتها در تحقق هدفهای اجتماعی گسترده تر نقش بسزایی داشته باشند».هر وجهـی از کسب و کار دارای یک بعـــد اجتماعی است. مسئولیت اجتماعی شرکتها (CORPORATE SOCIALL RESPONSIBILITY)(CSR ) یعنـی رویــــــه هـای باز و شفاف کسب و کار، یعنی روشهایی که مبتنی بر ارزشهای اخلاقی و احترام به کارکنان، جامعه و محیط زیست می باشد. مسئولیت اجتماعی شرکتها به این منظور برنامه ریزی می شود که برای جامعه به طورکلی و برای سهامداران حامل ارزش پایدار باشد. حوزه مربوط به روش یا رویه کسب و کار دربرگیرنده یکی از پویاترین و چالش پذیرترین موضوعهایی است که امروز رهبران شرکتها با آن روبرو هستند. برای مدیران امروز دیگر کافی نیست که وظایفی چون برنامه ریزی، سازماندهی و کنترل را انجام دهند و خود را اثربخش بنامند بلکه پاسخگویی به نیازهای جامعه و خواست شهروندان و مشتریان داخلی و خارجی سازمانهایشان از زمره وظایف بااهمیت تـــــر آنان محسوب می شود. می توان گفت همانگونه که مدیران نحوه انجام وظایف سنتی را می آموزند، باید از چگونگی انجام چنین وظایف جدید نیز آگاه شوند زیرا شرایط امروز جهان و فضاهای جدید کسب و کار ایجاب می کند تا رهبران و مدیران سازمانها و شرکتهای بزرگ که در بازارهای جهانـــــی یا بازارهای درحال جهانی شدن نقش فعال و موثر دارند، تمام تلاش خود را متوجه ایجاد ارزش برای تمامی ذینفعان خود کنند و نوعی تعادل میان بخشهای اجتماعــــی، اقتصادی و زیست محیطی کسب و کارشان ایجاد نمایند.به طورکلی می توان گفت مسئولیت اجتماعی شــــرکتها (CSR) به ارائه روشهایی می پردازد که سازمانها در فضاهای کسب و کار خود به آن عمل کنند و پاسخگوی توقعات جامعه، انتظارات تجاری، قانونی و اخلاقی اجتماعی آنان باشد. چرا که سازمانها مسئولیتهای بزرگـی در زمینه اجتماعی، اقتصادی و محیطی در قبال کارکنـــان، سهامداران، مشتریان، دولت، تامیـن کنندگان و تمامی ذینفعان خود برعهده دارند.آنچه که می تواند یک اعتماد و اطمینان دوجانبه را فراهم سازد و شرکتها و سازمانها را به انباشت سرمایه و سوددهی هدایت کند، وجود فضایی پر از اعتماد در تجارت و اقتصاد است و این قدم اول است برای پاسخگویی و حساب پـس دهی شرکتها در قبال عملکرد خویش، قدمی که اگرچه لازم است ولی برای مسئول بودن در قبال کلیه ذینفعان ازجمله پیمانکاران، شرکای تجاری، انجمنها و نهادهای مدنی، سازمانهای دولتی و درنهایت کل جامعه کافی نیست. چرا که شرکتها برای بقا و پایداریشان بایستی سوددهی و افزایش سرمایه را در فضای رقابتی باز همراه با عملکردی سالم تحقق بخشند.درنهایت پایبندی و عمل به مسئولیتهای اجتماعی نیازمند تمرین است و در این تمرین باید که دل را بپردازیم و با ناب ترین ویژگیهای انسانی درهم آمیزیم. باید که ارزشها را در درون باورهای کهنه و رایج اسیر نکنیم و در فضای تنگ و تاریک کج فهمی ها عبوسش نسازیم. مسئولیتهای اجتماعی شرکتها و ارزشهای محوری آنها را فلسفه ای نو، دلی نو، هوایی نو و فضایی نو باید. پایبندی به مسئولیتهای اجتماعی شرکتها و ارزشهای محوری، غفلتی آگاهانه از خویشتن را می طلبد، غفلتی فراجسته و اندیشیده.عوامل افزایش یا کاهش مسئولیت پذیری شرکتهــا، چگونگی پایش و اندازه گیری مسئولیت پذیری، نقش مدیران در گسترش مسئولیتهای شرکتها و دلایل روانشناختی مسئولیت پذیری یا عدم مسئولیت پذیری بسیاری از شرکتها درجهت احترام به ارزشهای واقعی جامعه، مشتریان خود، مسایل زیست محیطی و استانداردها، از موضوعات و اهداف مهم این گزارش می باشد که با افراد مصاحبه شونده درمیان گذاشته شده است.کارشناسانی که دعوت تدبیر را برای انجام مصاحبه پذیرفتند و نظریاتشان را درباره موضوع بسیار بااهمیت مسئولیت پذیری شرکتها در جامعه مطرح کردند، عبارتند از:- آقای دکتر یوسف حجت، معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست.- آقای دکتر محمود ساعتچی، استاد گروه مدیریت دولتی، دانشگاه علامه طباطبایی.- آقای مهندس محسن خلیلی، رئیس هیات مدیره کنفدراسیون صنایع ایران.- آقای مهندس حسین ساسانی، مدیر طرحهای استراتژیک شرکت صنعتی بوتان.- آقای مهندس محمدرضا بهزادیان، رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران و نایب رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران.رویکردی متعالی به کسب و کارمسئولیت اجتماعی سازمان، فراتر رفتن از چارچوب حداقل الزامات قانونی است که سازمان در آن فعالیت دارد. این تعریف، پاسخ نخستین پرسش ما از آقای مهندس خلیلی بود. از ایشان خواستیم تا تعاریفی از مسئولیت و مسئولیت پذیری ارائه دهند. وی در ادامه گفت: براســـــاس این
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
مراحل تحقیق علمی مسئله در تحقیقات اجتماعی
تحقیق : هر گونه فعالیت منظم در مطالعه موضوعی ، برای رسیدن به اصول کلی را تحقیق گویند.
مراحل هشتگانه تحقیق علمی :
( 1 ) مشخص کردن موضوع تحقیق :
(2 ) مشخص کردن مسئله تحقیقی:
( 3 ) نمونه گیری : به علت هزینه بالا و زمان زیاد از نمونه گیری استفاده می شود . با استفاده از روش های آماری میزان خطا در نمونه گیری مشخص می شود .
( 4 ) اندازه گیری : روشی که از طریق آن سمبل ها یا ارقام با عناصر قابل مشاهده ( نمادها ) از طریق جمع، تفریق درصد میانگین مورد دخل و تصرف منطقی ، ریاضی یا آماری قرار می گیرد.
ابزار پردازی : استفاده از ابزار یا وسیله اندازه گیری در تحقیق را گویند مثل پرسشنامه
( 5 ) گردآوری اطلاعات :
روش های مختلف جمع آوری اطلاعات :
1- استفاده از اسناد و مدارک ( کتابخانه ها و .... )
2- مشاهده
3- پیمایش ( تهیه پرسشنامه ها به صورت حضوری و غیر حضوری )
4 – آزمون یا تجربه ( آزمایشگاهی و غیر آزمایشگاهی )
( 6 ) تجزیه و تحلیل داده ها : داده های خام سازمان یابد و به صورت جدول نمودار درآید به تجزیه و تحلیل از طریق تحلیل آماری پرداخته شود.
( 7 ) تعبیر و تفسیر
( 8 ) ترکیب و تجمع یافته ها : تأثیر یافته های محقق و نتایج نظری آنها و کاربرد در حل مسائل دیگر.
مسئله در تحقیقات اجتماعی :
1- ضرورت طرح مسأله در تحقیقات اجتماعی : مهمترین و مشکلترین مراحل تحقیق تبدیل موضوع تحقیق به مسئله تحقیقی است .
2- ماهیت چند متغیر مسائل اجتماعی : تبین علمی حوادث ، مستلزم برشمردن متغیر های متعددی است و به ایجاد نظریه ای پیچیده در مورد این پدیده ها می انجامد .
3- روش های تحدید و تدقیق : الف ) ارائه فرضیه ب ) ارائه سوال ج ) تعیین اهداف تحقیق
4- کلیت و جزئیت مسأله
سوالات تستی :
1- استفادهاز وسیله اندازه گیری یا ابزار را در اندازه گیری چه می گویند ؟
الف ) نمونه گیری ب ) ابزار پردازی ج ) وسیله کاربردی د) هیچکدام
2- مراجعه به نوشته های پیشین در تجدید مسئله را چه گویند ؟
الف ) پیرایش ب ) تحقیق ج ) بررسی ادبیات د) گردآوری اطلاعات
فاطمه نادی
رشته جغرافیا
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 4 صفحه
قسمتی از متن .doc :
طرح امنیت اجتماعی؛ موافقان و مخالفان
خبرگزاری فارس: گروهی دیگر از مخالفان اذعان داشتهاند که با برخوردهای تند و خشن نمیتوان به مقابله با یک پدیده فرهنگی اجتماعی پرداخت. در جواب این گروه لازم است از آنان بپرسیم که چه کسی ادعا کرده است که باتندخویی و خشونت می توان نا امنی اخلاقی را زدود؟
از آن گذشته نیروی انتظامی بارها با واژگان سلیس فارسی و با صراحت و شفافیت کامل اذعان داشته است که در مقابله با افراد بد پوشش هرگز متوسل به خشونت و تندخویی نخواهد شد. درست از یک روز پس از اعلام اجرای مرحله اول طرح ارتقای امنیت اجتماعی شهروندان که آن را تعالی امنیت اخلاقی نام نهاده ایم، بسیاری از صاحبان قلم و بیان ، و اندیشمندان و محققان مختلف به داوری پیرامون آن پرداختند و نقد و واکاوی آن را وجهه همت خویش قرار دادند. برخی از آنان اجرای طرح را خوشآمد گفتند و خواهان استمرار و گسترش دامنه تحول آن در سراسر کشور شدند. اینان که تعدادشان بسی بیش از مخالفان طرح بود، در نوشتارها و گفتارهای خویش رهنمودها و راهکارهایی عرضه نمودند که به زعم آن به کار بستن آنها موجب بسط، تعمیق و استمرار آرامش و امنیت عمومی و اخلاقی جامعه می شود. به ویژه این گروه به درستی تأکید ورزیدند که امنیت اخلاقی به صورت عام و پوشش به صورت خاص یک پدیده چند بعدی و چند وجهی است و لاجرم برای ایجاد و استمرار آن نهادهای فرهنگی، آموزشی و اطلاع رسانی نیز باید به یاری پلیس بشتابند و ما نیز هنگامی که تدوین استراتژی گسترش امنیت اجتماعی را وجهه همت خویش قرار دادیم و به توفیق و تصریح اهداف، سیاستها و روشهای خود در این قلمرو همت گماشتیم از این واقعیت آگاه بودیم. از همین روی از همان آغاز اجرای طرح ، به رایزنی و گفتوگو با متولیان نهادهای فرهنگی، آموزش و اطلاع رسانی پرداختیم و از آنان درخواست نمودیم تا ارتقای امنیت اجتماعی را به منزله یک پروژه دائمی، و نه یک اقدام فصلی و موسمی، سرلوحه کار خویش قرار دهند. از آن گذشته، ما بخشهای پژوهشی و اجتماعی پلیس تهران بزرگ را مأمور نمودیم تا به کنکاش نظام مند پیرامون ابعاد مختلف این پدیده بپردازند، و در راستای اقدامات پیشگیرانه ناجا، ساز و کارها و روشهایی که آموزشی و فرهنگی مداخله در این پدیده را شناسایی و معرفی نمایند. اما گروهی از صاحبان قلم ، سخنرانان و سخنوران نیز به مخالفت با اجرای طرح امنیت اجتماعی و اخلاقی پرداختند. گرچه تعداد این گروه بسیار قلیلتر از گروه اول (موافقان طرح) بود اما باورها آراء و نظرات مخالفان نیز در خور تأمل و البته تقدیر است. به همین دلیل ما نظرات و نقادیهای این گروه را که اغلب نشان از دلسوزی و احساس مسئولیت آنان در برابر پدیدههای اجتماعی دارد مورد مداقه و امعان نظر قرار دادهایم. تأمل در نظرات مخالفان آشکار می سازد که آنان به چند دلیل به مخالفت با طرح ارتقای امنیت اخلاقی پرداختهاند برخی از آنان اذعان داشته اند که نیروی انتظامی بیشتر نیز چنین طرح هایی را به مرحله اجرا گذاشته است. آنان ادعا کردهاند که ناجا با اجرای طرح های پیشین خود نتوانسته است مشکل پوشش نابهنجار را به کل از میان ببرند به همین سبب اجرای دوباره چنان طرحهایی را خطا تلقی کردهاند. در پاسخ این گروه لازم است چنانکه یادآور شدم: اول، آنکه طرحهای پیشین ناجا نیز به موفقیتهایی دست یافتهاند. چه، اگر غیر از آن بود اینک میزان شیوع ناامنی اخلاقی بسیار بیش از وضع کنونی بود . دوم آنکه در داوری پیرامون اثر بخش بودن یا غیراثر بخش بودن یک طرح باید شرایط و جغرافیای فرهنگی و اجتماعی اجرای آن را مطمح نظر قرار داد . گروهی دیگر از مخالفان اذعان داشتهاند که با برخوردهای تند و خشن نمیتوان به مقابله با یک پدیده فرهنگی اجتماعی پرداخت. در جواب این گروه لازم است از آنان بپرسیم که چه کسی ادعا کرده است که باتندخویی و خشونت می توان نا امنی اخلاقی را زدود؟ از آن گذشته نیروی انتظامی بارها با واژگان سلیس فارسی و با صراحت و شفافیت کامل اذعان داشته است که در مقابله با افراد بد پوشش هرگز متوسل به خشونت و تندخویی نخواهد شد و از رنجاندن شهروندان محترم نیز به شدت اجتناب خواهد ورزید. تجربه یک ماه اخیر نیز درستی چنین ادعایی را نمایان کرده است. چه در بررسی نظرات کسانی که در این مدت به مراکز مشاوره نیروی انتظامی ارجاع داده شدهاند، مشخص شد که هیچ یک از آنان از شیوه رفتار و برخورد کارکنان عمل کننده ناخرسند و ناراضی نیستند. آشکار است که این نه بدان معناست که آنان از دستگیر شدن راضی و خرسندند بلکه بدان معنا است که افراد پلیس از هر نوع بدرفتاری و تندخویی با آنان اجتناب ورزیدهاند. سومین دلیلی که مخالفان اجرای طرح امنیت اخلاقی در مخالفت خود با این طرح بیان نمودهاند، در اولویت بودن سایر آسیبها و کژ رفتاریها و کژسازگاریهای اجتماعی است.اینان معتقدند: "در شرایط کنونی که جامعه ما با آسیبهایی نظیر اعتیاد، تعدی به اموال و نوامیس مردم، وجود اراذل و اوباش، توزیع مواد مخدر و سرقت اموال مردم توسط سارقان، دست به گریبان است، چه ضرورتی به مبارزه با پوشش ناهنجار و کژتابیهای اخلاقی است." در پاسخ این عده لازم است تأکید کنم که به شهادت آمار و ارقام و اطلاعاتی که پیوسته منتشر می شود و به اطلاع همگان می رسد، نیروی انتظامی به ویژه پلیس تهران بزرگ هرگز مقابله با این آسیبها را متوقف نساخته است. ثانیا بررسیها و مطالعات نظام مند و مستمر ما نشان داد که بسیاری از شهروندان عادی و کارشناسان و نخبگان جامعه بر این باورند که پوشش نابهنجار زمینه وقوع برخی کژرویها و آسیبهای اجتماعی دیگر را فراهم می سازد. از همین رو با از میان برداشتن آن هم میتوان میزان شیوع برخی جرایم و آسیبها را تقلیل داد و هم می توان بستر مقابله شدیدتر و گسترده تر با سایر آسیبها را فراهم نمود. گروهی دیگر از صاحبان قلم و نظر از آن رو با اجرای مرحله اول طرح ارتقای امنیت اجتماعی به مخالفت برخاستهاند که چنین اقدامی را فاقد مبنای تئوریک دانستهاند. آنان اذعان داشتهاند که "هیچ شاهد علمی دقیقی در دست نیست که آشکار سازد با تغییر رفتار میتوان زمینه را برای تغییر نگرش و نظرات شهروندان فراهم ساخت." بنده ،این گروه از نویسندگان را به کار پژوهشی عمیق و ژرف انگلهارت ارجاع می دهم. این نویسنده محقق در مطالعات و پژوهشهای فراگیر خود نشان داده است که در دنیای امروز پیش از آنکه تغییر نگرش صورت گیرد تغییر رفتار محقق می شود. او در تبیین یافتههای پژوهشی خویش از دو نظریه "ناهماهنگی شناختی فستینگر" و "خبرپردازی" بهره گرفته است. بنابراین ما نیز بر این باوریم که اگر بتوانیم با بهره جستن از شیوههای مطلوب و عاطفی افراد بدپوشش را ترغیب به اصلاح پوشش خود نماییم، حتما در بلندمدت نظرات و نگرشهای آنان پیرامون پوشش بهبود خواهد یافت. سرانجام گروهی از مخالفان طرح به مخالفت با نظرسنجیهای صورت گرفته پیرامون پدیده امنیت اخلاقی به ویژه پوشش پرداختهاند. آنان اذعان داشتند که اگر بدپوششی یک رفتار غیرقانونی است که برابر اصل 638 قانون مجازات اسلامی است دیگر چه لزومی به سنجش نظرات شهروندان در خصوص ضرورت اجرای این طرح است. طرفه آنکه این مخالفان خود به ارائه نظر در خصوص مقابله با بدحجابی پرداختهاند و اذعان داشتهاند که گرچه لازم است با بدپوششی مقابله شود، اما در حال حاضر انجام چنین اقدامی فاقد اولویت است بهتر است پس از مقابله با سایر آسیبهای اجتماعی به اجرای آن پرداخت. لازم است به اطلاع این گروه از نویسندگان محترم برسانیم که ما در نظرسنجی خود چگونگی اجرای طرح و اولویت داشتن یا نداشتن آن در شرایط کنونی را به نظرسنجی گذاشته ایم .و همانگونه که ما پیشتر نیز اعلام کردیم 87درصد پاسخ دهندگان اذعان داشتند که در حال حاضر اجرای چنین طرحی ضروری است، در حالی که 13 درصد آنها همانند مخالفانی که در سطور بالا از آنان یاد شده بر این باور بودند که در شرایط کنونی اجرای آن فاقد اولویت است. حاصل کلام! اجرای طرح امنیت اجتماعی از چنان اهمیتی برخوردار است که بسیاری از صاحبان فکر و قلم را برانگیخته است تا در موافقت یا مخالفت با آن به موضعگیری بپردازند. از نظر ما چنین موضع گیریهایی اعم از اینکه در موافقت با اقدامات ما اتخاذ شده باشند و یا در مخالفت باطرح ها و اقداماتمان نشان از دلسوزی، تعهد و احساس مسئولیت اصحاب جراید و صاحبان قلم دارد. از همین روی از آنان درخواست میکنیم تا در ادامه راه همچنان به داوری پیرامون اقدامات ما بنشینند. به ویژه به باور ما در مراحل بعدی اجرای طرح امنیت اجتماعی که سایر آسیبهای اجتماعی نیز همراه با بدپوششی آماج اقدامات پلیس قرار می گیرند، نظرات مشفقانه و نقادیهای عالمانه اهل قلم و نظر بیش از گذشته یاریگرمان خواهد بود.
بایدها و نبایدهای طرح امنیت اجتماعی
تاریخ و ساعت : ۷ خرداد ۱۳۸۶ - ۰:۵۴
کد خبر : 10872
- سیدمحمد حائری مطابق تعریف قانون کیفری ایران، هر فعل و ترک فعلی که در قانون برای آن مجازات تعیین شده باشد جرم محسوب میشود و برای جرائم ارتکابی توسط مجرمین و بزهکاران، مجازات بازدارنده تدوین گردیده است که این نوع اقدامات تنبیهی، مستفاد از ماده 17 قانون مجازات اسلامی، تأدیب و عقوبتی است... که از طرف حکومت و برای حفظ نظم و مراعات مصلحت اجتماع در قبال تخلف از نظامات حکومتی و مقررات وضعشده تعیین میگردد از قبیل حبس، جزای نقدی، تعطیلی محل کسب، لغو پروانه و... که به نظر میرسد مصادیق عنوانشده در ماده اخیرالذکر تمثیلی است نه حصری، چون حکومت میتواند برای جلوگیری از سلب آسایش عمومی و تنبیه بزهکاران و متجاوزان به نوامیس مردم و امنیت اجتماعی، اقدامات مقتضی دیگر را با حفظ مصلحت جامعه به مرحله اجرا درآورد. از طرفی برابر بند یک و هفت اصل سوم و اصل 22 قانون اساسی که ساختار سیاسی و حکومتی نظام بر پایه آن قانون استوار گردیده است، دولت موظف به تامین آزادی سیاسی و اجتماعی و امنیت جامعه و ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوا و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی و جلوگیری از تعرض به حیثیت، جان و حقوق اشخاص میباشد.بنا بر تعاریف مصرح در قوانین موضوعه و مواردی که فوقا اشاره شد، به نظر میرسد طرح تامین امنیت اجتماعی و تامین آسایش عمومی و مقابله جدی با رفتارهای مجرمانه و هنجارشکن و اعمال تبهکارانه مخل مبانی ایدئولوژیک و قابل قبول جامعه و باورهای دینی مردم، فارغ از اشکالات مترتب بر روشهای اجرایی آن، نهتنها امری منطبق بر مصلحت عامه مردم میباشد بلکه باید به شدت از آن حمایت شود. جرائم بر ضد عفت و اخلاق عمومی در همه اعصار و قرون مورد توجه ابنای بشر بوده و مکاتب الهی خصوصا مکتب اسلام با این نوع جرائم که مبانی و ریشههای خانواده بشریت را نشانه میگیرد، به شدت برخورد نموده است و قانون مجازات اسلامی مصوب 1370 کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی هم در مواد 637 ، 638 ، 639 ، 640 و 641 در این موارد برای مرتکبین، مجازاتهای قانونی را پیشبینی نموده است. تبصره ذیل ماده 638 قانون مجازات اسلامی میگوید <زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر میشوند به حبس از 10 روز تا دو ماه و یا از 50 هزار ریال تا 500 هزار ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد.> نکتهای که در این رابطه لزوما باید مورد توجه واقع شود این است که عنوان حجاب شرعی در تبصره ذیل ماده مذکور یک عنوان کلی محسوب میگردد و میتواند مورد تفسیر متضاد و متناقض ضابطین و قضات و حقوقدانان و سایر علما و مراجع ذیصلاح قرار گیرد و لازم است برای جلوگیری از تناقضگویی و تفسیر به رای در مورد حجاب اسلامی و اندازه و حدود آن، بررسی کارشناسی و شرعی و اقدام مقتضی به عمل آید. اگرچه به اعتقاد نگارنده، حجاب اسلامی موضوعی است مرتبط با باورهای دینی جامعه زنان مسلمان و تدوین قانون در این رابطه شاید لازم باشد ولی بههیچوجه کافی و وافی به مقصود نیست چون پیروی فرامین شرعی خصوصا در مساله حجاب باید منطبق با باور ایمانی جامعه به فرهنگ تبدیل شود. از این رو با نگرش همهجانبه به مساله حجاب و با توجه به اهمیت روش اجرایی برخورد با آن، باید در شرایط موجود نسبت به این مساله با حساسیت بیشتری برخورد نمود. در رابطه با طرح امنیت اجتماعی اگرچه در قانون تعریف خاصی از کلمات اراذل و اوباش وجود ندارد، لیکن تمامی اعمال و رفتارهای خلاف قانون که موجب رعب و وحشت و سلب آسایش مردم به هر شکل و به هر نوع و به هر وسیله، عدم امنیت اجتماعی، مزاحمت و تعرض به نوامیس مردم، تعدی و تجاوز به مرزهای اخلاق عمومی، آدمربایی، تجاهر و استعمال مشروبات الکلی و قماربازی، قدرتنمایی با سلاح گرم یا سرد، زورگیری، اختلاف در نظم عمومی و آسایش و آرامش مردم با هیاهو و جنجال و حرکات غیرمتعارف، ورود به حریم دیگران به عنف و ... میگردد تماما از نوع جرائم کیفری و قابل تعقیب از نقطهنظر جرم عمومی است. در کنار محاسن متعدد و غیرقابل انکار طرح تامین امنیت اجتماعی، در رابطه با برخورد با افرادی که در مظان اتهام و قانونشکنی میباشند، میبایست کلیه ضوابط مندرج در قانون آیین دادرسی کیفری رعایت شود. اصل 32 قانون، دستگیری افراد را منوط به حکم و ترتیبی که قانون معین میکند، کرده است. علیهذا چون فلسفه اصلی اقدامات تنبیهی و مجازاتهای بازدارنده، جهت بازگرداندن بزهکاران و مجرمان به آغوش جامعه میباشد، لذا مراعات مقررات موضوعه و حرمت اشخاص از دیدگاه اسلام امری بدیهی است و هرگونه افراط و تفریط در این مورد نهتنها ما را به سرمنزل مقصود نمیرساند بلکه میتواند موجب تجری بیشتر گردد. به هر حال طرح تامین امنیت اجتماعی برای داشتن جامعهای سالم و پاک و مبتنی بر اخلاقیات اسلامی و آسایش و آرامش روحی و روانی ، طرح قابل دفاعی بوده و نکتهای که در این رابطه باید مورد توجه واقع شود همانا حرکت و اقدام بر مدار
*سردار احمدرضا رادان فرمانده انتظامی تهران بزرگ