لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 37
استراتژی تولید: چگونه به کلاس جهانی می رسد؟
چکیده
اگر یکنفر بخواهد «کلاس جهانی» در تولید را در قالب ترکیب بهینه ای از ویژگیها تعریف کند، توضیح آن مشکل خواهد بود این به علت وجود راه حل های فراوان برای چالش های استراتژیکی که تولید کنندگان با آن روبرو هستند و همچنین وجود رویکرد و تکنولوژی های جدیدی است که هر روزه معرفی می شوند. البته بسیاری از «بهترین روشها» وجود دارد که ناظران آنرا به کلاس جهانی منتسب می کنند؛ ولی در خیلی از موارد این نمونه ها خاص شرکتها یا صنایع اند. ویژگیهای سیستم تولید شرکت هرآنچه که باشد، این بررسی با استفاده از مدلی مبتنی بر ارزش اقتصادی ارزیابی می کند که آیا سیستم تولید یک شرکت به طور قطع در کلاس جهانی قرار دارد یا خیر، در اینجا به این علت از این استاندارد استفاده شده که استراتژی تولید یک شرکت برای آنکه در سطح جهانی باشد باید نرخی بالاتر از نرخ بازار و صنعت در رسیدن به ایجاد ارزش اقتصادی داشته باشد. به همین منوال از آنجائیکه ارزش بازار تابعی از ارزش اقتصادی است، شرکتی که قادر باشد به طور مستمر نرخ ایجاد ارزش خود در صنعت و بازار را در سطح بالایی حفظ کند، باید در انتظار این باشد که پاسخگوی نیاز سرمایه گذاری کل بازار باشد. اینک در جایی قرار داریم که می توان آنرا «عصر ارزش اقتصادی» تعریف کرد و ارزش اقنصادی، معیاری است که هر استراتژی باید با آن سنجیده شود.
مقدمه
شون برگر در 1986 در نوشته ای استدلال کرد که اگر یک نظرسنجی در مورد اسامی بیست شرکت برتر تولیدی در جهان انجام شود، احتمالاً اکثر آنها، شرکت های ژاپنی خواهند بود. اگرچه نکتة اصلی این است که شرکتهای ژاپنی چگونه کار کردند که باعث چنین تحول شگرفی در توانایی شان در تولید دامنه وسیعی از محصولات با ارزش افزوده بالا و کیفیت مطلوب شد. بر اساس شواهد بدست آمده نکته ای که بسیار واضح است این است که موفقیت های ژاپنی ها نتیجة فرهنگشان نبوده، بلکه محصول جنبی روش متفاوت مفهوم سازی فرایند تولید و تحقق استراتژی تولید میباشد. با اینکه رویکرد ژاپنی ها متمایز بود، ولی درک، آموزش و تعلیم آن مشکل نبود. در حقیقت عاملی که آنها را با هم متحد می کرد سادگی در طرح محصولات، سیستم ها و فرایند تولید آنها، سرمایه گذاری قابل توجه برای توسعه سرمایه انسانی، استفاده گزینشی از تکنولوژی و تعهد تخطی ناپذیر در کیفیت برتر بود.
در حالیکه ژاپنی ها هنوز به خاطر نیروی تولید خود مورد احترام می باشند، احتمالاً نمی خواهند همانطور که دیگران از آنان می آموزند، آنان از دیگران بیاموزند. برای مثال، شرکت تویوتا که در خیلی از زمینه ها به عنوان استانداری برای قضاوت در مورد تولید کنندگان تلقی می گردد، به دیگران که در زمینه تولید جهانی موفقیتهای زیادی کسب کرده اند آموزش می دهد. در صورتیکه سطح کیفیت اخیر جی.دی.پاور را به عنوان شاخص در نظر بگیریم، این تویوتا و سایر خودروسازان ژاپنی هستند، که هم اکنون دارای یک خلاء کیفی هستند، که باید آنرا برطرف کنند. در میان 30 مورد اتومبیل فروش رفته عمده در سال 1998، سه مورد اول از لحاظ کیفیت کلی تولیدات فورد بودند در حالیکه تویوتا و هوندا در رتبة پائینی قرار داشتند و سایر تولیدکنندگان ژاپنی حتی از آنها هم پایینتر بودند. البته، سطح جی. دی پاور را به ندرت می توان به عنوان شاخصی تلقی کرد که بر مبنای آن دیگر ژاپنی ها در تولید برتری ندارند. بیش از هر چیز، این نتایج، علامت گستره ای می باشد که بقیة جهان خود را با آن وفق داده و در بعضی موارد مثل قطعات نیمه رسانا و تجهیزات تولید تراشهژاپنیها را در ردیف برترین تولید کنندگان جهانی قرار داده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
استراتژی جدید بوش در عراق
نوشته ی : آ. ک. گوپتا برگردان: همااحمدزاده- احمد جواهریان
بعد از آن همه مطالعه و بررسی و تحقیق برای تعیین استراتژی که انعکاس یک جنگ شکست خورده با صدها هزارکشته در انتخابات بود ، سیاست هیات حاکمهی بوش به این نتیجه رسیده است که باید بین نسل کشی عرب های سنی (این استراتژی به "راه حل 80 درصدی" معروف است) و یا برانگیختن دومین جنگ داخلی، یعنی این بار شیعه در مقابل شیعه -و شاید هم هردو- دست به انتخاب بزند.سیاست جدید کاخ سفید با انتخاب " یورش های خشونت بار" شروع میشود. در تلاش برای دفاع از شکست، هیات حاکمهی بوش تصمیم گرفته 30 هزار نفر و شاید هم بیشتر، نیرو به عراق گسیل دارد. انتقاد به این تصمیم از رسانههای ارتباط جمعی گرفته تا نظامیان و سیاسیون این است که بوش گسترش نظامی را وابسته به محدودهی استراتژی سیاسی نکرده است. در مورد وسایل ارتباط جمعی باید گفت که آن ها حتی گزارشهای خود را هم نادیده گرفتهاند. هیات حاکمهی بوش استراتژیای را درپیش گرفته که با وجود آشفته بودن، مدتها روی آن کارشده است. یادداشتهای مخفی مشاور امنیت ملی استفان هادلی که در نیویورک تایمز ماه نوامبر چاپ شده ، فاش میسازد که کاخ سفید درتلاش است مقتدا صدر یکی ازپایههای محکم نوریالمالکی نخست وزیر عراق را منزوی کند. آنطور که هادلی میگوید هیات حاکمهی بوش میخواهند که ائتلاف نوری المالکی بهصورتی دربیاید که نیازی به پشتیبانی 30 عضو مجلس وفادار به مقتدا صدر نباشد. متاسفانه این سیاست ممکن است منجر به شکاف در نیروهای امنیتی عراق و "آشوب در اکثریت شیعهی جنوب عراق" شود. هالی پیشنهاد میکند که آمریکا "با اضافه کردن نیرو از مالکی به نوعی حمایت کند" و این منطق خشونت است.هادلی این یادداشت را در هشتم نوامبر نوشت و اکنون این نقشه دارد پیاده می شود. این طرح از یک سو هدفی سیاسی را دنبال می کند: دور نگهداشتن نیروهای مقتدا صدر از مجمع ملی، و از طرف دیگر ارتش آمریکا تلاش میکند که نیروی نظامی صدر، جیش المهدی را از عراق بیرون براند. البته طرح های اقتصادیای نیز پیدا میشوند. برای مثال برنامهای برای ایجاد شغل تا لژیون بیکاران کاری به جز حمله به نیروهای آمریکایی هم داشته باشند. اما متاسفانه بعد از بهبارآمدن افتضاح در بازسازی، به نظر میآید این بسیار کم و بسیار دیراست.پیشبینی شده که حزب شیعهی مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق و سپاه بدر نیروی نظامی آن که پیمان دوستی با هیات حاکمهی بوش دارد، نیرویست که به عملیات سیاسی و نظامی علیه صدریها خواهد پیوست.در اینجاست که دورنمای جنگ داخلی دومی خود را نشان میدهد. ایجاد برخورد بین نیروهای شیعه، استراتژی بوش برای داشتن دست بالاست. از آنجا که نیروهای مختلف سیاسی و امنیتی عراق هم درسپاه بدر و هم در نیروی نظامی مهدی نفوذ کردهاند، نیروهای امنیتی منشعب میشوند، و به سوی جنگ شیعه با شیعه که تمام جنوب عراق را فراخواهد گرفت، کشیده خواهند شد. از آنجا که مجلس اعلا همواره در فکر ایجاد"منطقه ی برتر" شیعه درجنوب عراق بوده است، ایجاد درگیری سیاسی و نظامی بین شیعهها ممکن است ضربت مرگ آوری را به کشور وارد کند. این کشور ممکن است به سه منطقهی قومی که به دنبال ادعاها و اعمال نفوذ خود هستند، تقسیم شود، و مبدل به جرقهای برای ایجاد آتش سوزیای منطقهای تبدیل شود. ناظران این امکان و عواقب سوء وحشتناک آن را مد نظر قراردادهاند. رئول مارک گرچت مامور سابق سیا و فرد متخصص در موسسهی آمریکن انترپریز در21 دسامبر به نیویورک تایمز هشدارداد که "هر برخورد خشن بین ارتش مهدی و مجلس اعلا میتواند به هرج و مرج در کل منطقهی شیعهنشین عرب، از جمله شهرهای مقدس عراق و ناحیهی نفت خیز جنوب، دامن بزند. چنین ستیزه ای بین شیعه ها، میتواند تمام منطقهی عرب نشین عراق را فقرزده کرده و سطح زندگی مناطق غیرکردنشین را تا سطح زندگی افغانیها تنزل دهد. در چنین شرایطی، ما شاهد تشدید سریع رادیکالیزه شدن در شیعهها خواهیم بود، که از قبل هم در مقابل سرسختی و وحشیگری سنی های متمرد، ستیزه گر شدهاند. علاوه براین، هرچه ائتلاف و همبستگی ملی در میان سنیها و شیعههای میانهرو عرب باقی مانده، میتواند در حمام خون شیعه علیه شیعه از بین برود.این جنگ از قبل شروع شده و نیروهای آمریکایی حملهی خود به ارتش مهدی را از تابستان بیشترکردهاند، و درهمان دوره حداقل در سه شهر جنوبی عراق درگیریهای بزرگی بین سپاه بدر و ارتش مهدی صورت گرفته است. در برخی از موارد، نیروهای آمریکایی علیه طرفداران صدر از واحدهای سپاه بدر پشتیبانی بهعمل آوردهاند. افشای چنین برخوردهای پیچیدهای بهعنوان سیاست رسمی کاخ سفید، قطعا موجب میشود که این جنگ های کوچک به جنگی تمام عیار تبدیل شود. بهتر است پیش از بررسی استراتژی آمریکا و ارتباط آن با برانگیختن جنگ بین دو نیروی ستیزه گر شیعه، دینامیزم سیاسی انتخاب گزینهی خشونت و دلایل محکوم به شکست بودن آن را مورد بررسی قرار دهیم.انتخاب های محدود هیات حاکمهی بوش نه بهخاطر جلوگیری از شکست در جبهههای جنگ عراق- چرا که مدتهاست جنگ را باخته است- بلکه به خاطر شکست در جنگ قدرت آمریکا، سیاست خشونت را درپیش گرفته است. بوش نتیجهی مطالعات گروه بررسی عراق را به کل نادیده گرفته است. البته گزارش این گروه یک اثر داشت و آن اینکه این گزارش شرایط موجود را از منظر سیاسی غیرقابل دفاع کرد. کاخ سفید دیگر نمیتواند "به وضع موجود" ادامه دهد. آن ها باید تظاهرکنند که دارند کار متفاوتی میکنند. بنابراین، همانطور که لس آنجلس تایمز گفت: "آمریکا یا باید نیروهای خود را افزایش دهد- با شروع این بازی که نیروی ارتش می تواند تاحدی امنیت عراق را برقرارکند- و یا شروع به خارج کردن نیروهایش کند."کاخ سفید میخواهد به مردمش امید به پیروزی در عراق بدهد، در حالی که در عین حال، بر روی بازسازی خاورمیانه از کانال جنگ، تمرکز کرده است. به همین دلیل، این گزینه نمیتواند بیرون رفتن از عراق باشد. البته افزایش تدریجی شدت و وسعت جنگ نیز شکست این استراتژی محسوب می شود، و به همین دلیل است که پنتاگون با آن مخالف است. در عوض هیات حاکمهی بوش به عنوان پیشرو خشونت، نیازدارد که مقاومت در داخل هیات حاکمه و حکومت عراق را درهم بشکند. نخست وزیر عراق، نوری المالکی، با گفتن اینکه "به ژنرال های آمریکایی اجازه خواهد داد خود تصمیم بگیرند که کی و کجا خشونت لازم است"خیلی صریح نشان داد که به خوبی میداند توپهای جنگی در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 40 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
استراتژی در مدیریت
مقدمه
استراتژی ،یک بازی جدی ، دقیق و اغلب رویایی است که مدیران همه روزه به آن مشغولند. نوعی بازی که مدیران با دیگرگروه ها در سازمان خود یا دیگر سازمانها ویا با افراد درون یا بیرون سازمان انجام می دهند. کوچکترین بازیکنان این بازی را مدیران ، سهامداران ، بازرگانان ، و.... تشکیل می دهند وبزرگترین بازیکنان نیز از تیمهای قدرتمند مدیران ارشد در شرکتهای بین المللی و سازمانهای دولتی شکل می گیرد. برخی از بازیکنان داخلی ، بخشها و دیگر واحدهای تجاری و حتی سایر گروهها نامیده می شوندو برخی از بازیکنان خارجی را مشتریان، عرضه کنندگان وحتی رقبا قانونگذاران و سرمایه گذاران می نامند.
.
هوندا در برابر جنرال موتوروز
مثال بارز بازی استراژی ، ماجرای هوندا و جنرال موتوروز است. در اواخر دهه 1950، مدیران هوندا حرکتی در بازار موتور سیکلت های آمریکایی پدید آوردند ، آنها کوشیدند که نظرات وزارت بازرگانی ژاپن MITI را برای پشتیبانی از این اقدام جلب کنند:اما موفق نشدند . آتها با هدف فروش موتور سیکلتهای بزرگ در آمریکا فعالیت خود را آغازکردند ، ولی دریافتند که مشتریان بالقوه تمایلی به موتور سیکلتهای یاد شده ، ندارند . بنابراین کاگزاران هوندا از فروش موتور سیکلتهای کوچک به جای موتور سیکلتهای پیشین ، کار آفرینی هوندا را به نمایش گذاشتند .
مدیران جنرال موتورز توجهی به این حرکت نکردند . براستی ، چرا باید توجه می کردند! که آنها تولید خودرو بود ، نه موتور سیکلت . آنها با داشتن 50 درصد از سهام بازارهای آمریکا قویترین تولیدکننده و تسخیر کننده بازار در این زمینه بودند. از همین رو ،ورود موتورهای بسیار کوچک وارداتی ساحل غربی ، ارزش توجه جدی نداشت .
ولی به طور معمول ، رقیبان از زاویه ای غیر منتظره وارد استراتژی می شوند وهوندا با ایجاد تغییرات جزئی ، موجب تحول در بازار شد و نتایج مطلوبی دست یافت . هوندا در سال 1960 قابلیت ها و تواناییهای خود را در صنعت خودرو بدون آنکه از سویIT حمایت و پشتیبانی شود ، در آمریکا به معرض نمایش گذاشت ، تا آنجا که در سال 1970 موافق به صادر کردن خودرو به بازار آمریکا شد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 29 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
استراتژی تکنولوژی
تعریف استراتژی تکنولوژی
استراتژی تکنولوژی شرکت در یک افق مشخص ،مسیر های توسعه و پیشرفت فن آوری و همچنین کسب و بهره برداری از دانش های نو را مشخص می کند ( جعفرنژاد 1378 ). همچنین تکنولوژی مناسب را برای تولید محصول مناسب و با قیمت مناسب را تعیین کرده و مجموعه ای از اهداف و ابزارهای کنترل را برای رسیدن به آنها را در اختیار سازمان قرار می دهد ( براون 1998 (
استفاده از تکنولوژی و توسعه آن جهت دستیابی به مزایای رقابتی پایدار در شرکت را استراتژی تکنولوژی گویند.
اگر فرض کنیم همه تکنولوژیهای دنیا و کشور (چه در دسترس و چه نوظهور)در کاتالوگی معرفی شده اند،استراتژی تکنولوژی شرکت نشان می دهد که شرکت چه تکنولوژی هایی را از این کاتالوگ انتخاب و به اصطلاح سفارش داده است.استراتژی تکنولوژی شرکت چگونگی این سفارش را نیز تبیین می کند.
در برخی صنایع ،تکنولوژی تولیدی به عامل مسلط در رقابت پذیری تبدیل شده است.به عناون مثال در صنعت اتومبیل جایگاه رقابتی سازمان توسط تکنولوژی تولید و کیفیت،هزینه و قابلیت اطمینان تعیین می شود.
تولید ناب روشی است که شرکت تویوتا پیشتاز ان است.
هزینه تولید تراشه های سیلیکونی بوسیله تکنولوژی تولید که تعیین کننده ماحصل تولید و درصد ضایعات است تعیین می شود.
در صورتیکه اقدامات صحیح برای دسترسی به تکنولوژی مناسب برداشته نشود،اجرای برنامه های استراتژیک تقریبا غیر ممکن است.