لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
اشاره ای مختصر به تحول باستان شناسی در ایران
مقدمه
از زمان تشکیل اداره کل باستان شناسی که خود تغییر نام یافته اداره عتیقات بوده است و امروز به عنوان «مرکز باستان شناسی ایران» یکی از سازمان های تابع وزارت فرهنگ و آموزش عالی است بیش از نیم قرن نمی گذرد.
قدمت تأسیس گروه آموزشی باستانشناسی در دانشگاه تهران حتی به نیم قرن هم نمی رسد. این دو نهاد فرهنگی، تحقیقاتی و پژوهشی به عنوان دو تشکیلات سازمان یافته ایرانی به آن اندازه جدید هستند که احتمالاً تدوین تاریخ چگونگی تغییرات و تحولات آن نیاز به زمان بیشتری دارد تا مدارک و اسناد رویدادهای درون سازمانی آنها را بتوان به راحتی در اختیار داشت. به همین جهت می توان عنوان اشاره مختصر بر تحول تشکیلات باستان شناسی در ایران را برای این بررسی انتخاب نمود و هدف از چنین بررسی را نظری بر فعالیت های تحقیقاتی و پژوهشی در زمینه مطالعات باستان شناسی و تشیلاتی آن در ایران و توسط ایرانیان دانست. جدید بودن تشکیلات باستان شناسی در ایران با نهادهای مشابه در سایر نقاط جهان را با یک مقایسه ساده می توان روشن نمود. مثلاً «با مقایسه با موطه لوور (Luvro) در پاریس که در سال 1793 میلادی (برابر 1172هـ.ش) 4 سال بعد از پیروزی انقلاب کبیر فرانسه از طرف انقلابیون به ملت فرانسه اهدا شد و رسماً» موزه جمهوری فرانسه که گاهی نیز به نام موزه ملی فرانسه نامیده می شد افتتاح گردید، در ایران فکر تأسیس یک موزه ملی 123 سال بعد از آن پدید آمد. اگر در کشور انگلستان در سال 1882 میلادی لایحه حفظ میراث فرهنگی توسط یک بانکدار عضو پارلمان به نام جان لوباک به مجلس ارائه و از تصویب مجلس انگلستان گذشت در ایران مجلس شورای ملی در سال 1306 هـ . ش (برابر 1927 میلادی) موفق شد امتیاز انحصار حفاری و کاوش های باستانی در تمام ایران را که رسماً در سال 1900 میلادی (1279 هـ . ش) به دولت فرانسه واگذار شده بود فقط به طور مشروط لغو نماید (به این موضوع در آینده بیشتر خواهیم پرداخت).
در 1750 میلادی جان وینکلمن آلمانی وقتی کتاب معروف خود به عنوان «تاریخ هنر قدیم» را نوشت در آن میزان و ملاکی برای تغییر سبک های مختلف هنری ارائه نمود. به عنوان پدر علم باستانشناسی نامیده شد و یا هنگامی که جنس جاکوب آسموسن وارسا درس سال 1884 میلادی کتاب معروف خود را تحت عنوان «ادوارد باستانی دانمارک» منتشر نمود و در آن درباره تقسیم ادوار مختلف باستانی به سه گروه سنگ و برنز و آهن که قبلاً توسط استادش کریستین جورگنسن تامسن پیشنهاد ارائه شده بود مفصلاً توضیحاتی داد و ضمن آن برای جلوگیری از انهدام میراث فرهنگی ترقی را ارائه نمود رسماً به عنوان اولین باستانشناس در تاریخ مطالعات باستانی شناخته شد و بعدها به مقام استادی بخش باستان شناسی در دانشگاه دانمارک در کپنهاک رسید و همچنین مدرسه مطالعات و تحقیقات باستانی در پاریس که قسمتی از تشکیلات موزه لوور بود وبه نام مدرسه لوور در سال 1882 میلادی رسماً به کار آموزش باستانی و تربیت باستان شناسان پرداخت. اولین گروه دانشجویان باستانی دانشگاه تهران حدود سال 50 - 1949 میلادی فارق التحصیل شناخته شدند.
برای پیگیری چگونگی تکوین و تطور تکاملی تشکیلات باستان شناسی در ایران که گاهی با وقفه و سکته همراه بوده و زمانی نیز به طور طبیعی و جبری مسیر خود را طی می نموده است ابتدا به خلاصه ای از جدول زمان بندی تحولات سازمانی تشکیلات باستان شناسی نظر می افکنیم و سپس به شرح مختصری از نکات برجسته آن بسنده می نماییم.
توجه ایرانیان به میراث فرهنگی
قبل از ورود به بحث اصلی که چگونگی تکوین و تکامل تشکیلات باستانشناسی در ایران است، چگونه توجه ایرانیان را در ابتدای امر نسبت به میراث فرهنگی و آثار باستانی باید به اختصار مورد مطالعه قرار داد. بر اساس مدارک موجود چنین به نظر می رسد که در ابتدای توجه ایرانیان به آثار باستانی از حد یک تفنن زودگذر و موقت که اکثر اوقات با انهدام و ویرانی آنها نیز همراه بوده است تجاوز نمی شود. 1) در این باره بهترین شاهد مدعای اعترافات محمد حسن خان اعتماد السلطنه است که ضمن خاطرات روز شنبه 12 جمادی الاول سال 1303 هـ . ق که مطابق است با بهمن ماه 1264 هـ .ش چنین نوشته شده است:
« ... بعد از نهار خانه آمدم. تا عصر مشغول خواندن مسکوکات کهنه شدم. تازه به این خیال افتادم. سکه کهنه جمع می کنم» (اعتماد السلطنه 407)
« ضمن خاطرات روز دوشنبه 24 جمادی الاول همان سال می نویسد «صبح خواستم لباس نپوشم تمام روز خانه باشم، مشغول خواندن سکه کهنه که حالا به این خیال افتادم سکه کهنه جمع می کنم شوم باز نشد. خانه ظل السلطان رفتم. خیلی صحبت شد. به خانه آمدم. کاغذ سختی به نایب السلطنه (نوشتم) استعفا از احتساب نمودم. بعد تا عصر با شیخ مهدی و عارفخان سکه های قدیم را که تازه خریده ام خواندیم ... ) اعتماد السلطنه 413 .
این تفنن خرید و فروش آثار باستانی بیشتر در میان طبقه اعیان و اشراف جامعه در اواخر عهد ناصری رواج بوده است . آثار فرهنگ ایران به مرور و طریق مختلف وارد مجموعه های خصوصی می شده است. یکی از این راه های ورود اشیا به مجموعه های خصوصی به صورت هدیه بوده است که بهترین شاهد آن نوشته دکتر فووریه پزشک مخصوص ناصرالدین شاه قاجار است که بین سال های 1360 تا 1309 هـ . ق در ایران به سر می برد. خاطرات خود را در این مدت می نوشته است. دکتر فووریه می نویسد:
«اعتماد السلطنه در یکی از امامزاده های آهنگران کاشی های زیبایی به دست آورد که اگرچه جلای کاشی های طلایی را نداشتند ولی باز بی اهمیت نبودند سه عدد از آنها رابرداشت و به من هدیه داد ... (دکتر فووریه - 388) و ...
تأسیس نخستین موزه در ایران
شواهد ارائه شده فوق دال بر وجود آثار باستانی واشیاء عتیقه درمجموعه های تماماً ویا قسمتی از آنها دریک موزه عمومی حفاظت می شده اند هیچ گونه اطلاعی دردست نیست اما دراینکه بپذیریم که نوعی موزه اختصاصی درمجموعه بناهای سلطنتی قاجار دردوران سلطنت ناصر الدین شاه باید وجود داشته باشد شواهد ومدارک محدودی دردست است. قدیمی ترین سندی که دراین مورد دردست است عبارت اشاره آمیزی است به وجود نوعی موزه دربین بناهای کاخ سلطنتی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
درس اول
أشارهَ : اشاره کردن اِشتیاقَ : اشتیاق پیدا کردن ، مشتاق شد
أَلحَقَ : ملحق کرد ، رساند إلَیکَ : به سوی تو
الأ هل : شایسته
الجوانِح : جِ جانِحَه ، اعضای ( درونی ) بدن اُشدُدَ علی العزیمه جوانحی : اعضای بدن مرا برای برخورداری از عزمی راسخ ، استوار بدار ، یاری کن .
الحُکم : حکمت ، دانش
السابغ : فراخی دهنده یا سابغ النِّعَم : ای کسی که فراخی نعمت را به کمال داده است .
سَرَحَ ـَ شتافت شَدَّ ــ یَشُدُّ : نیرومند ساخت العزیمه : اراده قوی
عَیَّنَ : تعیین کرد قَوّی ــ یُقَوّی : توانمند کرد
المألوفه : روان ، سلیس المستوحشین : جِ مستوحِش ، وحشت زده
نَصَبَ ــِ : قرار داد النِّقَم : جِ نقمه ، بلا ، بدبختی
وَهَبَ ــ یَهَبُ : عطا کرد ، بخشید هَب لی : به من عطا کن
هَب : ← وَهَبَ
درس دوم
أسلَمَ : اسلام آورد أفرَغ : فرو ریخت أفرِغ علینا صبراً : صبری به ما عطا کن!
بعد قلیل : اندکی بعد تَفَضَّل : بفرما ! الجزیل : فراوان
شکراً جزیلاً : بسیار متشکرم ! حبیب : محبوب
ذات : صاحب ، دارنده ذات لیلهٍ : شبی الرِّعایه : توجه ، مراقبت
السّنینَ : جِ سَنه ، سال العَجوز : پیرزن
عفواً ! ببخشید ! فَتَّش : جستجو کرد
قَدِرَ ــِ : توانست قَرَن : نام قبیله ای در « یمن »
القَلِق : نگران ، مضطرب القَلیل : کم ، اندک
کَلَّمَ : صحبت کرد النَّصِ : متن
نَفِدَ ـَـ : تمام شد ، به پایان رسید نَهَضَ ـَـ برخاست
هنیئاً ! : گوارا باد ! یا لَلسعاده ! : چه سعادتی !
درس سوم :
آسِف : متأسف ، متأسفم اِلأَخذِیه : جِ حذاء ، کفش
اِستَقبَل : استقبال کرد ، به پیش باز رفت اِستیقَظَ : بیدار شد ، از خواب برخاست
الأُسوه : الگو ، نمونه أصبَحَ : شُد ، گردید
أقبَلَ : روی آورد ، جلو آمد اِنعَقَدَ : منعقد شد ، برگزار شد
اِنقلب ألی : برگشت ، رفت الأنیقَّه : زیبا ، شیک
البائع : فروشنده بائع الصُّحُفِ : روزنامه فروش الباهِظ : گران
البَشیر : بشارت دهنده ، مژده دهنده تأَمَّلَ : درنگ کرد ، اندیشید
تکاسَلَ : سستی به خرج داد ، تنبلی کرد التکریم : بزرگداشت
تَوَضَّأَ : وضو گرفت الثَمَن : قیمت ثَمَنُهُ باهِض : قیمتش گران است !
حَبَّبَ : محبوب گرداند ، خوشایند ساخت الحفاوَه : حرارت ، به گرمی
الحفلَه : جشن الرخیص : ارزان
السجّاده : قالی ، قالیچه عَرَفَ ــِ : شناخت ، دانست
الصُّحُف : جِ الصحیفه ، روزنامه الصحیفه المسائیّه : روزنامه ی عصر
عَلَّقَ : آویزان کرد ، آویخت العُنُق : گردن غَدَاً : فردا
مالَکَ ؟ : تو را چه می شود ؟ المثالیّ : نمونه ، الگو
المُحرقَه : سوزان مَرحَباً : خوش آمدید
المَساء : عصر المَسرحیَّه : نمایش نامه
المصافَحه : مصافحه کردن ، دست دادن مَنَحَ ــَ : بخشید ، هدیه کرد
الناجِح : قبول شده ، مُوَفّق النذیر : هشدار دهنده ، بیم دهنده
الوِسام : نشان ، مدل هَیَّأَ : مهیّا ساخت ، آماده کرد
درس چهارم :
اِبتَعَد : دور شد اِبتَلَع : بلعید الأجیال : جِ جیل ، نسل
الألیم : دردناک أنفَقَ : انفاق کرد تَضَرَّعَ : التماس کرد ، لابه کرد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 69
اشاره ای بر اصول نظری گسترش سیلاب
ویرانگری سیلها زاییدة سرعت زیاد آنها می باشد، چه مهمترین نیروی مخربة آب در حالت آرامش فشار ناشی از وزن آن است. چنانچه آب روان گردد، جرم پویای آن توانایی انجام کار را دارد، نیروی ضربه ای (و فشار منتجه از آن)، و کار مایة جنبشی دو ویژگی مهم آب روان و توابعی از سرعت آن می باشند. پیامدهای سیلها نه تنها خرابی ساختمانهایی چون خانه ها، پلها، جاده ها، اسکله ها، ...، بلکه فرسایش خاکهای زراعی و حمل آنها به اماکن ناخواسته، چون شهرها، کاریزها، کشتزارها و مخازن سدهاست.
نتایج مشاهدات و بررسیهایی بی شمار که دربارة علل فرسایش و بالأخص نیروی فرسایندگی آب و ظرفیت آن برای حمل رسوب صورت گرفته حاکی از آن است که سرعت آب عامل مهم شستگی و جابجایی خاک به شمار می رود. پژوهشگرانی چند نیز فرسایندگی آب پویا را با تنش برشی آن وابسته یافته اند، که این نیرو خود نیز تابعی مستقیم از ارتفاع جریان و شیب خط کار مایه می باشد، که همبستگی شیب و سرعت جریان نیز به ثبوت رسیده است. بنابراین، مهار سیلاب از طریق کاهش سرعت و ارتفاع، و افزایش سطح تأثیر میسر می گردد. شرحی کوتاه از این مطالب، نه به ترتیبی که در بالا یاد شده اند، در صفحات آینده خواهد آمد.
شستن خاک بستر رود و اراضی مجاور آن و انتقال رسوب از مهمترین زیانهای سیل به شمار می روند. دستاورد مشاهدات و پژوهشهای پرشمار محققین هیدرولیک حاکی از آن است که نیروی فرسایندگی آب و ظرفیت آن برای حمل رسوب، تابعی از سرعت جریان می باشند. Branson و همکاران (1972، ص 48، به نقل از Twenhofel ) برآنند که نیروی فرسایندگی و ظرفیت حمل رسوب آب به ترتیب با توانهای پنجم و سه و دودهم تا چهارم سرعت آن (V5 و V3.2-4 ) بستگی دارند. Bell (1983 ، ص ص 310 – 309) توانهای ششم و سوم را برای دو عامل مزبور پیشنهاد کرده است. نتایج بررسیهای Mavis (Schwab و همکاران، 1966، ص ص 170 – 169) در مورد آستانة فرسایش بسترها با استفاده از ذراتی دارای قطرهای مساوی (یکدست)، که قطر آنها، d ، و چگالی نسبی آنها، G ، به ترتیب بین 70/5-35/0 میلی متر، و 64/2-83/1 نوسان داشته اند، دلالت بر وجود رابطة تجربی زیرین سرعت آب و جدایی ذرات از بستر می کند.
که در آنVt سرعت آستانة فرسایش برحسب فوت بر ثانیه می باشد. Strand (1973، به نقل از Mavis و Laushey ) سرعت مزبور را 7/0 میانگین سرعت نهر دانسته است. به عقیدة Brater و King (1976، ص ص 27 – 23 : 7) ، پژوهشگرانی از این دست سرعت آب را عامل عمدة فرسایش به حساب آورده، و نقش ژرفای جریان را به هیچ شمرده اند؛ در حالی که، تنش برشی آب، که سبب جدایی ذرات از بستر می گردد، تابعی است از عمق جریان :
که در آن ( تنش برشی (نیوتن بر متر مربع) ، W ، وزن مخصوص واحد آب (نیوتن بر مترمکعب)، D عمق جریان (متر) و ( زاویة کف بستر نسبت به افق بوده، و از آن جا که سینوس و ثانژانت زاویای کوچک تقریباً برابرند، معمولاً ، tan( یعنی شیب کف، S، در رابطة فوق الذکر قرار می گیرد، بدین ترتیب، تنش برشی آب نیز تابعی از شیب بستر می باشد. Sandor (1983، ص 77 به نقل از Leopold و همکاران)، تنش برشی آب را عامل فرسایندگی ، و مقدار آن را متناسب با مجذور سرعت جریان دانسته است.
چنانچه از مطالب بالا و دیگر مطالعات مستفاد می شود، نیروی فرسایندگی آب تابعی است از سرعت و ارتفاع آن، و سرعت ، بر اساس رابطة مانینگ ()، خود تابعی است از : خشونت بستر n ، شیب نهر s ، و شعاع آبی آن، R ؛ بنابراین ، کاهش نیروی فرسایندگی آب از طریق افزایش ضریب خشونت و کاستن شیب، شعاع آبی و ارتفاع جریان میسر می گردد. این فرآیند در شبکه های گسترش سیلاب در حوضچه های آرامشی که، اصطلاحاً نهرهای آبرسانی گسترشی، و گسترشی نامیده می شوند، تحقق می یابد.
فرض کنیم سیلی به عمق D1 متر در آبراهه ای دارای دیواره های عمودی، و به عرض L1 متر، شیب S1 درصد و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
اشاره
تجربه هر نسل ، جهان ذهنی و افقهای آیندة آن را رقم میزند. بعد از انقلاب، به دلیل وقوع پدیدههای مختلف نظیر جنگ تحمیلی و دگرگونیهای عمده سیاسی اجتماعی، هر گروه سنی، تجربهای خاص از جهان پیرامون خود داشت که جهان ذهنی آنها را از دیگر گروههای سنی جدا میکرد. به ویژه اگر این مقایسه را میان جامعه قبل و بعد از انقلاب انجام دهیم، تفاوت این تجربه بیشتر خود را نشان میدهد. اکنون پرسش این است که آیا میان نسل جدید و قدیم تفاوتی مشاهده میشود؟ اگر چنین است این تفاوت بیشتر در چه زمینههایی است؟ مقالة حاضر بخشی از گزارش تحلیلی تحت عنوان «شکاف نسلها» است که به وسیلة آقای هادی جلیلی و به سفارش مؤسسه پژوهشهای آیندهنگری تهیه شده است. این گزارش با اتکاء به دادههای به دست آمده از پژوهش «بررسی آگاهیها، نگرشها و رفتارهای اجتماعی ـ فرهنگی در ایران» صورت گرفته است.
معرفی منابع گزارش:
آنچه که در اینجا بدان استناد میگردد نتایج حاصل از دو بررسی پیمایشی در سطح ملی یکی پیش ازانقلاب اسلامی ودیگری پس از آن میباشد. در این تحقیقات پاسخهای به دست آمده بر مبنای سن، جنس،تحصیلات، درآمد و وضع تأهل افراد طبقهبندی گردیده تا بتوانند عواملی را که در شکلگیری نگرشها و رفتارهای گوناگون اجتماعی ـ فرهنگی مؤثرند، بیابند، اما در اینجا بنا به ماهیت این گزارش به جز عامل سن به عوامل دیگر توجهی نشان ندادهایم. در حقیقت میتوان این گزارش را تحلیلی ثانوی از یافتههای پیمایشهای پیش و پس از انقلاب به شمار آورد.
تحقیق پیش از انقلاب از سوی دکتر اسدی و همکارانشان و تحت عنوان «گرایشهای فرهنگی و نگرشهای اجتماعی در ایران» انجام پذیرفته است. پس از انقلاب اسلامی دکتر محسنی و همکارانشان این تحقیق را میتوان «بررسی آگاهیها، نگرشها و رفتارهای اجتماعی ـ سیاسی در ایران» و (البته با تغییرات بسیار) مجدداً تکرار نمودند. تحقیق نخست در سال 1353 منتشر گردید، گزارش تحقیق بعدی نیز در سال 1375 منتشر گردید که بر مبنای اطلاعات جمعآوری شده در سال 1374 تهیه شده است.
مبنای این گزارش مقایسة پاسخهای ارائه شده در هر یکاز این گزارشها بر اساس گروههای سنی است. البته اگر چه ممکن است بررسی پاسخهای تمامی گروههای سنی به ظاهر امکان پذیر به نظر برسد، اما به جهت وضوح امر و سهولت نتیجه گیری و میسر ساختن امکان تعقیب تغییرات لازم بود که حداکثر اختلافات را در نظر بگیریم و از اغتشاشی که با طرح تمامی گروههای سنی پیش میآمد جلوگیری نمائیم.
بر همین اساس تنها دو گروه سنی مورد مقایسه قرار گرفتهاند که عبارتند از گروه سنی 15-24 و 55 و بیشتر. منظور از جوانان در این گزارش گروه سنی 15-24 ساله (در این تحقیق سال 1374 به صورت 16-24 ذکر گردیده) است به گروه سنی 55 و بیشتر به عنوان سالخورده اطلاق گردیده. البته در این تحقیق سال 53 گروههای سنی دقیقتر از سال 74 طبقهبندی شده و گروههای 55-64 ساله و 65 سال و بیشتر نیز وجود دارند. از آنجا که هماهنگی لازم میان این دو، طبقهبندی از شاخص سن وجود ندارد به اجبار دستهبندی سنی 55 و بیشتر را انتخاب کرده (طبقهبندی تحقیق سال 74) و میانگین پاسخهای دو گروه سنی 64-55 و 65 و بیشتر به عنوان پاسخ گروه سنی 55 و بیشتر در سال 1353 انتخاب شد.
البته این امکان به لحاظ نظری وجود دارد که پاسخگویان پیش از انقلاب را به عنوان نسل سالخوردهتر تلقی کرده و پاسخگویان به تحقیق سال 1374 را نسل جوانتر بشماریم. و علاوه بر مقایسة میان پاسخگویان جوان و سالخورده هر تحقیق مقایسهای نیز میان این دو نسل به عمل آوریم. اما از آنجا که این دو پیمایش با سئوالات متفاوتی طراحی شده بودند مقایسة قبل و بعد از انقلاب اسلامی تنها در موارد بسیار معدودی قابل انجام است. بنابراین علاوه بر مقایسة موارد مشترک سعی خواهیم کرد تا رویکردهای کلی مشترک را نیز با یکدیگر مقایسه نمائیم (اگر چه دارای سئوالات مشابهی نیستند).
گزارش مربوط به پیمایش سال 74 دارای سه بخش و چهارده فصل است . در میان این چهارده فصل هفت فصل که تناسب گردید که به ترتیب عبارتند از :
فصل دوم : نگرشها دربارة ازدواج و خانواده :هنجارها و ارزشها
فصل ششم : فرهنگ و جنسیت
فصل هفتم : رضایت اجتماعی
فصل نهم: عقاید و نگرشها دربارة نیروهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی
فصل دهم: ارزشهای اجتماعی
و فصل یازدهم : رفتارهای مذهبی
.
شکاف نسلها در سال 1374
شکاف نسلها را در این تحقیق میتوان از طریق بررسی پاسخهای دریافتی در فصلهای دوم، ششم، هفتم، نهم، دهم و یازدهم بهتر مورد ارزیابی قرار داد. بنابراین سئوالهایی که درهر فصل بیشتر از سایر سئوالات به موضوع این گزارش مربوط بودهاند مورد توجه قرار گرفتهاند و از ذکر تمامی سئوالات مطرح شده خودداری گردیده است.
لازم به ذکر است که اعداد تمامی جداول برای قابل مقایسه بودن به درصد ذکر گردیدهاند.
شکاف نسلها در «نگرشها دربارة ازدواج و خانوادهها : هنجارها و ارزشها»
این بخش که فصل دوم گزارش را تشکیل میدهد به دو امر ازدواج و خانواده پرداخته و یکی از بنیادیترین ارزشهای اجتماعی امروز ایران؛ خانواده را مورد بررسی قرار میدهد. با بررسی پاسخهای موجود به این نتیجه میرسیم که اجماع و توافق بسیار نزدیکی میان جوانان و سالخوردگان بر سر ارزشهای خانوادگی و روشهای تشکیل خانواده وجود دارد.
شکاف نسلها در «نگرش نسبت به جنسیت»
موضوع زنان، حقوق و میزان مشارکت مجاز آن در جامعه و نقش و کارکردهایشان از جمله مسائل مهمی است که میتواند نشانگر ایجاد تغییرات گسترده در یک جامعة سنتی باشد. در گذشته زنان تنها کارکردهای خانوادگی یا به عبارتی عاطفی را به عهده داشتند. اگر چه به یقین این نگرش تا حدودی تغییر یافته اما هنوز نشانههایی از آن باقی است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن .doc :
درس اول
أشارهَ : اشاره کردن اِشتیاقَ : اشتیاق پیدا کردن ، مشتاق شد
أَلحَقَ : ملحق کرد ، رساند إلَیکَ : به سوی تو
الأ هل : شایسته
الجوانِح : جِ جانِحَه ، اعضای ( درونی ) بدن اُشدُدَ علی العزیمه جوانحی : اعضای بدن مرا برای برخورداری از عزمی راسخ ، استوار بدار ، یاری کن .
الحُکم : حکمت ، دانش
السابغ : فراخی دهنده یا سابغ النِّعَم : ای کسی که فراخی نعمت را به کمال داده است .
سَرَحَ ـَ شتافت شَدَّ ــ یَشُدُّ : نیرومند ساخت العزیمه : اراده قوی
عَیَّنَ : تعیین کرد قَوّی ــ یُقَوّی : توانمند کرد
المألوفه : روان ، سلیس المستوحشین : جِ مستوحِش ، وحشت زده
نَصَبَ ــِ : قرار داد النِّقَم : جِ نقمه ، بلا ، بدبختی
وَهَبَ ــ یَهَبُ : عطا کرد ، بخشید هَب لی : به من عطا کن
هَب : ← وَهَبَ
درس دوم
أسلَمَ : اسلام آورد أفرَغ : فرو ریخت أفرِغ علینا صبراً : صبری به ما عطا کن!
بعد قلیل : اندکی بعد تَفَضَّل : بفرما ! الجزیل : فراوان
شکراً جزیلاً : بسیار متشکرم ! حبیب : محبوب
ذات : صاحب ، دارنده ذات لیلهٍ : شبی الرِّعایه : توجه ، مراقبت
السّنینَ : جِ سَنه ، سال العَجوز : پیرزن
عفواً ! ببخشید ! فَتَّش : جستجو کرد
قَدِرَ ــِ : توانست قَرَن : نام قبیله ای در « یمن »
القَلِق : نگران ، مضطرب القَلیل : کم ، اندک
کَلَّمَ : صحبت کرد النَّصِ : متن
نَفِدَ ـَـ : تمام شد ، به پایان رسید نَهَضَ ـَـ برخاست
هنیئاً ! : گوارا باد ! یا لَلسعاده ! : چه سعادتی !
درس سوم :
آسِف : متأسف ، متأسفم اِلأَخذِیه : جِ حذاء ، کفش
اِستَقبَل : استقبال کرد ، به پیش باز رفت اِستیقَظَ : بیدار شد ، از خواب برخاست
الأُسوه : الگو ، نمونه أصبَحَ : شُد ، گردید
أقبَلَ : روی آورد ، جلو آمد اِنعَقَدَ : منعقد شد ، برگزار شد
اِنقلب ألی : برگشت ، رفت الأنیقَّه : زیبا ، شیک
البائع : فروشنده بائع الصُّحُفِ : روزنامه فروش الباهِظ : گران
البَشیر : بشارت دهنده ، مژده دهنده تأَمَّلَ : درنگ کرد ، اندیشید
تکاسَلَ : سستی به خرج داد ، تنبلی کرد التکریم : بزرگداشت
تَوَضَّأَ : وضو گرفت الثَمَن : قیمت ثَمَنُهُ باهِض : قیمتش گران است !
حَبَّبَ : محبوب گرداند ، خوشایند ساخت الحفاوَه : حرارت ، به گرمی
الحفلَه : جشن الرخیص : ارزان
السجّاده : قالی ، قالیچه عَرَفَ ــِ : شناخت ، دانست
الصُّحُف : جِ الصحیفه ، روزنامه الصحیفه المسائیّه : روزنامه ی عصر
عَلَّقَ : آویزان کرد ، آویخت العُنُق : گردن غَدَاً : فردا
مالَکَ ؟ : تو را چه می شود ؟ المثالیّ : نمونه ، الگو
المُحرقَه : سوزان مَرحَباً : خوش آمدید
المَساء : عصر المَسرحیَّه : نمایش نامه
المصافَحه : مصافحه کردن ، دست دادن مَنَحَ ــَ : بخشید ، هدیه کرد
الناجِح : قبول شده ، مُوَفّق النذیر : هشدار دهنده ، بیم دهنده
الوِسام : نشان ، مدل هَیَّأَ : مهیّا ساخت ، آماده کرد
درس چهارم :
اِبتَعَد : دور شد اِبتَلَع : بلعید الأجیال : جِ جیل ، نسل
الألیم : دردناک أنفَقَ : انفاق کرد تَضَرَّعَ : التماس کرد ، لابه کرد