واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درباره اشاره ای بر اصول نظری گسترش سیلاب 68 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 68

 

اشاره ای بر اصول نظری گسترش سیلاب

ویرانگری سیلها زاییدة سرعت زیاد آنها می باشد، چه مهمترین نیروی مخربة آب در حالت آرامش فشار ناشی از وزن آن است. چنانچه آب روان گردد، جرم پویای آن توانایی انجام کار را دارد، نیروی ضربه ای (و فشار منتجه از آن)، و کار مایة جنبشی دو ویژگی مهم آب روان و توابعی از سرعت آن می باشند. پیامدهای سیلها نه تنها خرابی ساختمانهایی چون خانه ها، پلها، جاده ها، اسکله ها، ...، بلکه فرسایش خاکهای زراعی و حمل آنها به اماکن ناخواسته، چون شهرها، کاریزها، کشتزارها و مخازن سدهاست.

نتایج مشاهدات و بررسیهایی بی شمار که دربارة علل فرسایش و بالأخص نیروی فرسایندگی آب و ظرفیت آن برای حمل رسوب صورت گرفته حاکی از آن است که سرعت آب عامل مهم شستگی و جابجایی خاک به شمار می رود. پژوهشگرانی چند نیز فرسایندگی آب پویا را با تنش برشی آن وابسته یافته اند، که این نیرو خود نیز تابعی مستقیم از ارتفاع جریان و شیب خط کار مایه می باشد، که همبستگی شیب و سرعت جریان نیز به ثبوت رسیده است. بنابراین، مهار سیلاب از طریق کاهش سرعت و ارتفاع، و افزایش سطح تأثیر میسر می گردد. شرحی کوتاه از این مطالب، نه به ترتیبی که در بالا یاد شده اند، در صفحات آینده خواهد آمد.

شستن خاک بستر رود و اراضی مجاور آن و انتقال رسوب از مهمترین زیانهای سیل به شمار می روند. دستاورد مشاهدات و پژوهشهای پرشمار محققین هیدرولیک حاکی از آن است که نیروی فرسایندگی آب و ظرفیت آن برای حمل رسوب، تابعی از سرعت جریان می باشند. Branson و همکاران (1972، ص 48، به نقل از Twenhofel ) برآنند که نیروی فرسایندگی و ظرفیت حمل رسوب آب به ترتیب با توانهای پنجم و سه و دودهم تا چهارم سرعت آن (V5 و V3.2-4 ) بستگی دارند. Bell (1983 ، ص ص 310 – 309) توانهای ششم و سوم را برای دو عامل مزبور پیشنهاد کرده است. نتایج بررسیهای Mavis (Schwab و همکاران، 1966، ص ص 170 – 169) در مورد آستانة فرسایش بسترها با استفاده از ذراتی دارای قطرهای مساوی (یکدست)، که قطر آنها، d ، و چگالی نسبی آنها، G ، به ترتیب بین 70/5-35/0 میلی متر، و 64/2-83/1 نوسان داشته اند، دلالت بر وجود رابطة تجربی زیرین سرعت آب و جدایی ذرات از بستر می کند.

 

که در آنVt سرعت آستانة فرسایش برحسب فوت بر ثانیه می باشد. Strand (1973، به نقل از Mavis و Laushey ) سرعت مزبور را 7/0 میانگین سرعت نهر دانسته است. به عقیدة Brater و King (1976، ص ص 27 – 23 : 7) ، پژوهشگرانی از این دست سرعت آب را عامل عمدة فرسایش به حساب آورده، و نقش ژرفای جریان را به هیچ شمرده اند؛ در حالی که، تنش برشی آب، که سبب جدایی ذرات از بستر می گردد، تابعی است از عمق جریان :

 

که در آن ( تنش برشی (نیوتن بر متر مربع) ، W ، وزن مخصوص واحد آب (نیوتن بر مترمکعب)، D عمق جریان (متر) و ( زاویة کف بستر نسبت به افق بوده، و از آن جا که سینوس و ثانژانت زاویای کوچک تقریباً برابرند، معمولاً ، tan( یعنی شیب کف، S، در رابطة فوق الذکر قرار می گیرد، بدین ترتیب، تنش برشی آب نیز تابعی از شیب بستر می باشد. Sandor (1983، ص 77 به نقل از Leopold و همکاران)، تنش برشی آب را عامل فرسایندگی ، و مقدار آن را متناسب با مجذور سرعت جریان دانسته است.

چنانچه از مطالب بالا و دیگر مطالعات مستفاد می شود، نیروی فرسایندگی آب تابعی است از سرعت و ارتفاع آن، و سرعت ، بر اساس رابطة مانینگ ()، خود تابعی است از : خشونت بستر n ، شیب نهر s ، و شعاع آبی آن، R ؛ بنابراین ، کاهش نیروی فرسایندگی آب از طریق افزایش ضریب خشونت و کاستن شیب، شعاع آبی و ارتفاع جریان میسر می گردد. این فرآیند در شبکه های گسترش سیلاب در حوضچه های آرامشی که، اصطلاحاً نهرهای آبرسانی گسترشی، و گسترشی نامیده می شوند، تحقق می یابد.



خرید و دانلود  تحقیق درباره اشاره ای بر اصول نظری گسترش سیلاب 68 ص


تحقیق درمورد حاصل و خلاصه اى از غرض و مفاد سوره عنکبوت و اشاره به مکى بودن آن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

حاصل و خلاصه اى از غرض و مفاد سوره عنکبوت و اشاره به مکى بودن آن

از سیاق آیات این سوره و مخصوصا آیات اول سوره برمى آید که بعضى از کسانى که در مکه و قبل از هجرت ، به رسول خدا (صلى الله الیه و آله و سلم ) ایمان آورده بودند، از ترس فتنه اى که از ناحیه مشرکین تهدیدشان مى کرد، از ایمان خود برگشته بودند، چون مشرکین دست از سر مسلمانان برنمى داشتند، و مرتب آنان را دعوت مى کردند به اینکه از ایمان به آنجناب برگردند، و ضمانت مى دادند که اگر برگردید هر ضررى از این بابت دیدید ما جبران مى کنیم ، همچنان که اگر برنگردید بلا به سرتان مى آوریم ، و آن قدر شکنجه تان مى کنیم تا به کیش ما برگردید.

که آیهو قال الذین کفروا للذین آمنوا اتبعوا سبیلنا و لنحمل خطایاکم ... و آیه شریفهو من الناس من یقول آمنا بالله فاذا اوذى فى الله جعل فتنه الناس کعذاب الله ...)) متضمن این معانى است

و گویا از این عده که از ایمان خود رجوع کرده اند کسانى بوده اند که رجوعشان به خاطر مجاهدت و تهدید و تشویق پدر و مادرشان بوده ، مانند بعضى از فرزندان مشرکین که از آیه شریفهو وصینا الانسان بوالدیه حسنا و ان جاهداک لتشرک بى ما لیس لک به علم فلا تطعهما... این معنا استشمام مى شود، و این سوره درباره این عده نازل شده است

پس غرض سوره به طورى که از اول و آخرش و سیاق جارى در سراسرش استفاده مى شود، این است که : غرض خداى تعالى از ایمان مردم تنها این نیست که به زبان بگویند ایمان آوردیم ، بلکه غرض ، حقیقت ایمان است ، که تندباد فتنه ها آن را تکان نمى دهد، و دگرگونى حوادث ، دگرگونش نمى سازد، بلکه هر چه فتنه ها بیشتر فشار بیاورد، پا بر جا و ریشه دارتر مى گردد

پس غرض سوره اعلام این معنا است که مردم خیال نکنند به صرف اینکه بگویند ایمان آوردیم دست از سرشان برمى دارند، و در بوته آزمایش قرار نمى گیرند، نه ، بلکه حتما امتحان مى شوند، تا آنچه در دل نهان دارند ظاهر شود و معلوم شود ایمان است یا کفر،فلیعلمن الله الذین صدقوا و لیعلمن الکاذبین - پس خدا حتما باید معلوم کند آن کسانى راکه در دعوى ایمان راست مى گویند، و آنهایى که در این دعوى دروغگویند))

پس فتنه و محنت یکى از سنت هاى الهى است که به هیچ وجه و درباره هیچ کس از آن گذشت نمى شود، همان طور که در امت هاى گذشته از قبیل قوم نوح ، عاد، ثمود، قوم ابراهیم ، لوط، شعیب و موسى جریان یافت ، و جمعى استقامت ورزیده و جمعى دیگر هلاک شدند و در امت هاى حاضر و آینده نیز جریان خواهد داشت ، و خدا به کسى ظلم نکرده ، و نمى کند، این خود امت ها و اشخاصند که به خود ظلم مى کنندپس کسى که مى گوید من به خدا ایمان آوردم باید در برابر ایمانش صبر کند، و خداى یگانه را بپرستد و چون قیام به وظایف دینى برایش دشوار و یا غیر ممکن شد باید به دیارى دیگر مهاجرت کند، دیارى و سرزمینى که در آنجا بتواند به وظیفه هاى خود عمل کند، چون ، زمین خدا وسیع است

و هرگز نباید به خاطر ترس از گرسنگى و سایر امور زندگى از مهاجرت چشم بپوشد، براى اینکه رزق بندگان به عهده خدا است ،و کاین من دابه لا تحمل رزقها الله یرزقها و ایاکم - و چه بسیار جنبده که خودش ‍ متحمل رزقش نیست بلکه خدا است که رزق آنها و رزق شما را مى دهد

و اما مشرکین که مؤ منین را آزار مى کردند با اینکه مؤ منین بغیر از اینکه مى گفتند: پروردگار ما الله است ، هیچ جرمى مرتکب نشده بودند، آنها هم باید بدانند که با این رفتار خود خدا را عاجز نمى کنند، و به ستوه نمى آورند، و نمى توانند خواست خود را علیه خواست خدا به کرسى بنشانند، بلکه خود این آزارشان هم که گفتیم فتنه و آزمایش مؤ منین است ، فتنه و آزمایش خودشان نیز هست ، و چنان نیست که از علم و تقدیر الهى خارج باشد، بلکه این خدا است که آنان را در چنین بوته اى از آزمایش قرار داده ، و دارد علیه آنان ضبط مى کند، تا اگر خواست در همین دنیا به وبال آن گرفتارشان کند، و اگر خواست این عذاب را تاخیر انداخته در روزى که به سوى او برمى گردند، و دیگر راه گریزى ندارند، عذاب کند

و اما آن چه به عنوان حجت و دلیل براى خود درست کرده و دل بدان خوش کرده اند، سخن باطل و دلیل مردودى است که هیچ جا به دردشان نمى خورد، و حجت علیه آنان تمام است

این حاصل و خلاصه اى از غرض سوره مورد بحث است ، و مقتضاى این زمینه این است که سوره در مکه نازل شده باشد، و اینکه بعضى گفته اند: مدنى است که یا همه اش و یا بیشترش و یا قسمتى از آن در مدینه نازل شده - اقوالشان در بحث روایتى آینده از نظر خواننده خواهد گذشت - صحیح نیست ، چون مضامین آیات آن جز با روزگار عسرت و شدت قبل از هجرت وفق نمى دهد

کلمه «حسب» از ماده حسبان است که معناى پندار را مى دهد و جملهان یترکوا قائم مقام دو مفعول آن است ، (چون این ماده همیشه دو مفعول مى گیرد، همچنان که در فارسى هم مى گوییم : من فلانى را پسر فلانى پنداشتم )، و جملهان یقولوا با تقدیر باء سببیت (بان یقولوا) مى باشد و کلمهفتنه به معناى آزمایش ‍ است ، و چه بسا بر معناى مصیبت و عذاب اطلاق شود، که معناى اول با سیاق سازگارتر است ، و استفهام در آیه استفهام انکارى است

و معناى آن این است که : آیا مردم گمان کرده اند که به صرف اینکه بگویند ایمان آوردیم متعرضشان نمى شوند، و با بلاها و مصیبت ها آزمایش نمى گردند، آزمایشى که با آن آنچه در نهان دارند از صدق و کذب آشکار شود؟ بعضى از مفسرین در معناى آن گفته اند:و آیا مردم گمان کرده اند که به هیچ بلیه اى مبتلا نمى شوند چون که گفته اند ایمان آوردیم و خلاصه بلا و مصیبت مخصوص کفار است اما مؤ منین به خاطر آن کرامت و احترامى که نزد خدا دارند دچار هیچ مصیبتى نمى شوند؟

و لیکن این معنا از نظر سیاق آیات معناى بعیدى است

بیان سنت الهى مبنى بر امتحان و آزمایش امت ها

لام در دو کلمهفلیعلمن و ولیعلمن لام سوگند است ، و جملهو لقد فتنا الذین من قبلهم حال از کلمهناس در آیه قبلى است ، و یا حال از ضمیر جمعى است که در کلمهیفتنون است

بنا بر احتمال اول ، انکار و توبیخ متوجه به ظن و پندار ایشان است ، که گمان کرده بودند آزمایش نمى شوند، با اینکه سنت الهى بر آزمایش و امتحان خلق جریان دارد، و بنا بر احتمال دوم این سرزنش و توبیخ متوجه به این پندارشان است که سنت الهى درباره اقوام مختلف است ، چون که قومى را آزمایش مى کند، و قومى دیگر را آزمایش نمى کند، و بعید نیست احتمال اول با سیاق موافق تر باشدپس ظاهر این است که : مراد از جملهو لقد فتنا الذین من قبلهم، این است که فتنه و امتحان سنت جارى ما است که در امت هاى قبل از ایشان نیز جارى کردیم ، و تو هرگز تبدیل و دگرگونگى در سنت ما نخواهى یافت

علت فتنه و امتحان الهى : تمایز راستگویان از دروغ گویان در ادعاى ایمان

جملهفلیعلمن الله الذین صدقوا...، تعلیل مطلب قبل است ، و مراد از اینکه مى فرماید: تا خداوند بداند که چه کسانى راست مى گویند و چه کسانى دروغ گویند، این است که : آثار صدق و کذب آنان به وسیله امتحان در مقام عمل ظاهر شود، چون امتحان است که باطن انسانها را ظاهر مى کند، و لازمه این ظهور این است که : آنهایى که ایمان واقعى دارند، ایمانشان پاى برجاتر شود، و آنها که ایمانشان صرف ادعا است همان صرف ادعا هم باطل گردد

چون آن ثواب و سعادتى که وعده داده اند بر ایمان ایشان مترتب شود، بر ایمان واقعى و حقیقت ایمان مترتب مى شود، ایمانى که آثارش در هنگام شداید و نیز آنجا که پاى اطاعت خدا به میان مى آید ظاهر مى شود، یعنى صاحب چنین ایمانى در شداید صبر مى کند، و نیز در برابر دستورات الهى صبر نموده آنها را انجام مى دهد، و در برابر معصیت ها صبر نموده و از آنها چشم مى پوشد، چنین ایمانى آن سعادت و آن ثوابها را در پى دارد، نه ایمان ادعایى پس معلوم شد که مراد از دانستن خدا، ظاهر شدن نشانیهاى ایمان واقعى و ادعایى است ، ممکن هم هست مراد از دانستن خدا، علم فعلى خدا باشد، که همان نفس امر خارجى است ، چون که اعمال و امورى که از ما سر مى زند عینا یکى از مراتب علم خدا هستند، و گرنه علم ذاتى او احتیاجى به امتحان ندارد. (پس معناى آیه این مى شود که خدا سنت امتحان را در همه اقوام و همیشه جارى مى کند، تا علم فعلى او یعنى راست ها و دروغها ظهور پیدا کند)

و بنابراین معناى آیه مورد بحث این مى شود که : آیا مردم پنداشته اند که رها مى شوند، و در بوته آزمایش قرار نمى گیرند، و هر ادعایى بکنند از ایشان پذیرفته مى شود؟ در حالى که چنین نیست ، یکى از سنت هاى ما امتحان است که در امم قبل از ایشان نیز جریان داشت ، در این امت نیز باید جریان یابد، تا راستگویان از دروغگویان متمایز و جدا شوند، یعنى آثار راستگویى آنان و دروغگویى اینان ظاهر شود، و در نتیجه ایمان راستگویان پا برجاتر شده ، و ادعاى صورى و دروغى اینان نیز از دلهایشان بیرون شودحال ببینیم چرا تا کلمهفلیعلمن الله همه جا مى فرمود: ما چنین و چنان کرده و مى کنیم ، و چون به این کلمه رسید فرمود: تا خدا بداند، با اینکه جا داشت بفرماید: تا ما بدانیم ، نکته این التفات چیست ؟

بعضى از مفسرین گفته اند:براى این است که آیه شریفه در مقام تهدید دروغگویان است ، و آوردن اسم جلاله (الله ) در مهابت و هول انگیزى موثرتر است. ولى ظاهرا این التفات در امثال این مقام براى افاده تعلیل است ، و مى خواهد علت حکم را برساند، و بفرماید دعوت به ایمان و هدایت به سوى آن و ثواب یافتن از آن از آنجایى که مربوط به کسى است که نامشالله است یعنى همه عالم ابتداى خلقتش از اوست ، و قوام ذاتش به اوست ، و به سوى او هم بازگشت مى کند، پس لازم و واجب است که حقیقت ایمان از ایمان ادعایى متمایز



خرید و دانلود تحقیق درمورد حاصل و خلاصه اى از غرض و مفاد سوره عنکبوت و اشاره به مکى بودن آن