لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
انتظار بشر از دین
آیا باید پرسید: “انتظار بشر از دین چیست؟” یا: “انتظار دین از بشر چیست؟” چرا؟
استاد ملکیان دو پرسش “انتظار بشر از دین چیست؟” و “انتظار دین از بشر چیست؟” مانعةالجمع نیستند، تا سؤال کنیم که کدامیک از آن دو را باید پرسید .هر دو پرسش پرسیدنیاند و میتوان آنها را با هم پرسید.
در همین جا و قبل از این که به جواب سایر سؤالات بپردازم، تذکار این نکته را لازم میبینم که، با توجه به این که همه سؤالات دوازدهگانه شما حول محور “دین” میچرخد، ضرورت دارد که مراد از لفظ “دین” را تعیین کنیم .قصد ندارم که دین را تعریف کنم، که، از سویی، کاری است بسیار دشوار، بل مُحال، و، از سوی دیگر، کاری است غیرضروری، بیفایده، و حتی بیمعنا .اما عدول از تعریف دین، هر وجهی داشته باشد، به هیچ روی، ما را مُجاز نمیدارد که مراد خود را از لفظ “دین” تعیین نکنیم؛ چرا که این کار دوم، یعنی تعیین مراد، اگر صورت نپذیرد گفتوگو و دادوستد فکری ما در فضایی غبارآلود و مِهگرفته انجام میگیرد، که در آن نه هیچ اختلافِنظرِ ظاهریای دلالت بر اختلافنظرِ واقعی دارد و نه هیچ اتفاقنظرِ ظاهریای دال بر اتفاقنظرِ واقعی است؛ یعنی اصلاً گفتوگو و دادوستدی در میان نیست.
مراد من از “دین”، در جوابهایی که به سؤالات شما میدهم، مجموعه تعالیم و احکامی است که، بنا بر ادعایِ آورنده آن احکام و تعالیم و پیروان او، حاصل ذهن بشر نیست، بلکه، برعکس، دارای منشأ الهی است، خواه وَحیانی باشد (مانند اسلام) و خواه عرفانی (مانند آیین بودا) .بدین قرار، فیالمثل، کمونیزم، لیبرالیزم، و امانیزم که گاهی “دین” خوانده میشوند، با توجه به خاستگاه و گرایشهایشان و این که چیزی بیش از دستاورد فکر بشر نیستند، در مواضعه و اصطلاح ما “دین” نامیده نمیشوند (و البته این امر هیچ چیزی را، در عالم واقع، اثبات یا نفی نمیکند؛ زیرا قراردادهای زبانی نفیاً و اثباتاً به عالم واقع کاری ندارند.) اگر “دین” را به این معنا اخذ کنیم ادیان بزرگ روزگار ما عبارتند از: اسلام، مسیحیت، دین یهود، آیین هندو، آیین بودا، آیین دائو، شینتو، و زرتشتیگری؛ و میتوان گفت که در این سؤال و جوابها بیشتر به این هشت دین ناظریم.
آیا معتقدان به حقانیت متون مقدس دینی میتوانند جواب سؤالِ “انتظار بشر از دین چیست؟” را از متونِ مقدسِ دینی خود طلب کنند یا باید پاسخ را از غیر این طریق بجویند؟ چرا؟ اگر به غیر متون مقدس رجوع باید کرد آن غیر چیست؟
به نظر میرسد که معتقدان به حقانیتِ متونِ مقدسِ دینی نمیتوانند جواب سؤال “انتظار بشر از دین چیست؟” را از متونِ مقدس دینیِ خود طلب کنند؛ زیرا، به نحوِ پَسین و از طریق رجوع به متونِ مقدسِ ادیانِ مختلف، میدانیم که جواب این سؤال در هیچیک از آن متون نیامده است .وانگهی، حتی اگر جواب سؤال مذکور در متن مقدس دینیای هم آمده بود، باز آدمیان میبایست صحت و سقم آن جواب را با خویشتننگری و درونبینی معلوم میداشتند و، در این صورت، در واقع جواب را از خود طلب میکردند .ظاهراً باید پاسخ را از غیرِ طریقِ رجوع به متونِ مقدسِ جُست و یافت؛ و آن غیر هم، چنانکه به اشارت گذشت، خویشتننگری و درونبینی است: یکایک متدینان باید به خود رجوع کنند و دریابند که از تدین خود، یعنی از التزام همه جانبه به دین خود، انتظار و توقع حصول چه مطلوبی را دارند .البته از این که جواب سؤال مذکور را باید با خویشتننگری و درونبینی دریافت لزوماً استنتاج نمیشود که انتظار بشر از دین امری است خصوصی، بدین معنا که در آن جایی برای حجت و دلیل و نیز رد و تکذیب نیست، بلکه کاملاً امکان دارد که مشاهدات و گردآوری آمارها نشان دهد که همه یا اکثریت قریب به اتفاق یا بیشتر متدینان یا انسانها چشمداشتشان از دین امر واحدی است (که فعلاً با تعیین آن امر واحد کاری نداریم).
بلی، سؤال دیگری میتوان کرد، و آن این که: آیا نمیتوان با رجوع به متون مقدس پاسخ این پرسش را یافت که: “انتظار بشر از دین چه باید باشد؟” به تعبیر دیگر، اگر متون مقدس انتظار بشر از دین را گزارش نمیکنند، لااقل، به اصلاح و تصحیح آن نمیپردازند؟ و باز، به تعبیر سوم، آیا متون مقدس بیان نمیکنند که چه انتظاراتی از دین داشتن بجاست و چه انتظاراتی نابجا؟ بعید نیست که جواب این سؤال مثبت باشد، یعنی متون مقدس بیان کرده باشند که دین فقط چه انتظار یا انتظاراتی را برآورده میکند یا، به عبارت دیگر، چه وعده یا وعدههایی میدهد و، به عبارتی که اندکی مسامحهآمیز است، چه کارکرد یا کارکردهایی برای خود قائل است .اما اگر هم چنین باشد، باز، باید دانست که در صورتی بشر به دین اقبال میکند که وعدهای که دین میدهد در جای دیگری، به نحو بهتر یا لااقل به همان نحو، انجاز نشود.
آیا یافتن پاسخی برای پرسشِ “انتظار بشر از دین چیست؟” فقط نتیجه عملی دارد یا نتیجه نظری هم دارد؟ فیالمثل آیا در فهم متون مقدس هم تأثیری دارد یا نه؟ اگر بلی، چگونه؟
یافتن پاسخی برای پرسش “انتظار بشر از دین چیست؟” فقط نتیجه عملی ندارد، بلکه نتیجه نظری هم دارد و، فیالمثل، در فهم متون مقدس هم مؤثر است .اگر فهم احکام و تعالیم مندرج در متون مقدس را به معنای عام آن بگیریم که شامل علم به معنای احکام و تعالیم، علم به اهمیت نسبی هر یک از احکام و تعالیم در قیاس با سایر احکام و تعالیم، علم به علت و جهت (یا فلسفه وجودی) آنها، و تفسیر آنها بشود، با اندک تأمل، میتوان دریافت که انتظار هر فرد از دین در فهمی که وی از متون مقدس میتواند داشت تأثیر تام و قاطع دارد .البته نه به این معنا که هیچ گزارة دینی و مذهبیای نیست اِلا این که انتظار از دین در فهم آن اثر دارد؛ اما، به صورت موجبهای جزئیه، میتوان گفت که فهم بسیاری از گزارههای دینی و مذهبی بر تعیین انتظار از دین توقف دارد.
به نظر شما، انتظار ما انسانها از دین چیست؟
ما انسانها، در طی زندگی اینجهانی و دنیوی، همواره، خود را در اوضاع و احوالی نامطلوب مییابیم .این زندگی آگنده است از دردها و رنجهای جسمانی، روحی، فردی، و جمعی؛ و این واقعیت با چنان وضوح و بداهتی مشهود و معلومِ یکایکِ ما انسانهاست که کسی در آن چون و چرا ندارد و، در نتیجه، کسی هم خود را محتاج اقامه حجت و دلیل بر آن نمیبیند و حتی میتوان گفت که هر گونه شرح و بسط و تفصیل و اطناب در باب آن نه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 43
مقدمه
انتظار چیست؟ منتظر کیست؟
انتظار یک مقوله اعتقادی ـ اجتماعی است و منتظر فردی است که به خاطر اندیشهای که در دل دارد خود را به شناخت و انجام یک سلسله تعهدات ویژه، وظیفهدار احساس مینماید.
از اینکه انتظار مقولهای اعتقادی است پس باید ریشه در کتاب و سنت داشته باشد و از آنجا که جلوه اجتماعی دارد پس باید راه و رسم آن آموخته شود. آن زمینه ریشهای ـ یعنی تلاش فرهنگی در شناخت ابعاد انتظار ـ و این راه و رسم اجتماعی ـ یعنی تعهد در پیشگاه عمل ـ دو ویژگی عمدهای است که شخصیت والای منتظر را شکل میدهد گویی منتظر با دو بال اعتقاد و عمل در فضای جامعه پرگشوده، به پرواز در میآید و با دو دست اندیشه و کار، در ساختن، بر مبنای باوری درونی افتاده است. به همین مختصر باید روشن شده باشد که چنین انتظاری با عنایت به مفهوم اصیل آن، اساساً و از اصل با خمودی و سستی، بیکارگی و واگذاری مسئولیت، ناآگاهی و گیجی، بهم ریختگی و تنها منتظر ماندن برای آنکه دیگری بیاید و کار را اصلاح کند، بی آنکه او خود نقشی سازنده را عهدهدار شود، در تضاد و تعارض قطعی است و از آنجا که سازندگی با روح منتظر به هم در آمیخته از اینرو، انتظار، با تخریب به هر صورت و با هر توجیه به ظاهر موجه نمیسازد. در این صورت تقسیم انتظار به مثبت و منفی و ترسیم چهرهای از منتظر که به جای آبادانی و سازماندهی در کار خرابی و نابسامانی افتاده با تعریف اولیه این دو کلمه هیچگونه سازگاری ندارد و نشانه دور افتادن از مفهوم راستین این واژههاست؛ چرا که بنابر آنچه گفته شد روح انتظار از اصل با گرایشهای منفی در تضاد بوده و عمل منتظر تنها و تنها اصلاح و آبادانی را در جهت تعالی همه ابعاد طلب میکند.
پس انتظار در یک کلام یعنی آماده شدن و زمینهسازی برای رویارویی با وضعیتی نو و اعلام آمادگی برای پذیرش مسئولیت در شرایط نوینی است که از هر جهت با وضع موجودی که انسان در آن قرار دارد، متفاوت میباشد و چنین انتظاری را بحق میتوان مشحون از اعتراض به اوضاع موجود جوامع و زمینهساز برای اصلاحی بنیانی و تحولی چشمگیر در آن تلقی نمود.
(اللهم انا نرغب الیک فی دوله کریمه تعز بها الاسلام و اهله و تذل بها انفاق و اهله و تجعلنا فیها من الدعا الی طاعتک و القاده الی سبیلک و ترزقنا بها کرامه الدنیا و الاخره)
«خداوندا ما به تو روی میآوریم، در بر پایی دولت والایت که در آن اسلام و اسلامیان را عزت و سربلندی میبخشی و نفاق و دورویان را ذلت و خواری نصیب میگردانی، تو ما را در آن نظام در شمار آنانی قرار داده که دیگران را بر طاعت تو فراخوانده و راهنمای مردم به سوی تو میباشند و ـ سرانجام ـ ما را در پناه آن دولت، والایی و کرامت دنیا و آخرت نصیب فرما.»
در این بیان که به صورت دعا به پیشگاه پروردگار عرضه میشود از یک سو برپایی نظامی الهی، با ویژگیهای خاص خود مطرح است و از دیگر سوی، نشان از مسئولیت پذیری برای تمامی کسانی را به همراه دارد که آن آینده را انتظار میکشند و در پایان نیز این حقیقت، زندگی منتظر را به وسعت هر دو جهان زیر پوشش میگیرد، که از رهگذر چنین انتظار واقعگرایانهای؛ برخورداری از مواهب گسترده آن نظام ـ و در یک کلام ـ تعالی خود را در هر دو سرای در پناه آن حکومت الهی طلب نماید1.
احساس حضور
ای بستگان تن؛ به تماشای جان روید
زیرا رسول گفت: تماشا مبارک است
انسان به هر چیزی که انس و علاقه داشته باشد، از غیر آن سلب توجه خواهد نمود و هرچه شدت انس بیشتر باشد، کمال انقطاع آن، شفافتر، ظهور خواهد کرد. حال اگر کانون انس و توجه انسان، وجود نورانی حضرت ولی عصر (عج) باشد و کسب کمالات مصنوعی بسیار مهم و راهگشا خواهد بود.
برای انس یافتن با حضرت بقیهالله (عج) راههای مختلفی وجود دارد.
1ـ مطالعه در زندگی و احوال امام زمان (عج)، این امر باعث میشود تا عشق آن حضرت در دل احیاء و توجه انسان به وجود مبارکش جلب شود. زیرا آدمی تا چیزی را بخوبی نشناسد به او دل نمیدهد.
درباره امام زمان (عج) بیش از چهار هزار روایت به ما رسیده است در حالی که در مورد نماز به اندازه و نصف آن هم حدیث و روایت نداریم. حال براستی، چقدر از زندگی پر خیر و برکت امام عصر خود مطلع هستیم. (با وجود اینکه پیامبران گرامی اسلام میفرمایند:)
من مات و لم یعرف امام زمانهِ مات میته الجاهلیه.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
انتظار بشر از دین
آیا باید پرسید: “انتظار بشر از دین چیست؟” یا: “انتظار دین از بشر چیست؟” چرا؟
استاد ملکیان دو پرسش “انتظار بشر از دین چیست؟” و “انتظار دین از بشر چیست؟” مانعةالجمع نیستند، تا سؤال کنیم که کدامیک از آن دو را باید پرسید .هر دو پرسش پرسیدنیاند و میتوان آنها را با هم پرسید.
در همین جا و قبل از این که به جواب سایر سؤالات بپردازم، تذکار این نکته را لازم میبینم که، با توجه به این که همه سؤالات دوازدهگانه شما حول محور “دین” میچرخد، ضرورت دارد که مراد از لفظ “دین” را تعیین کنیم .قصد ندارم که دین را تعریف کنم، که، از سویی، کاری است بسیار دشوار، بل مُحال، و، از سوی دیگر، کاری است غیرضروری، بیفایده، و حتی بیمعنا .اما عدول از تعریف دین، هر وجهی داشته باشد، به هیچ روی، ما را مُجاز نمیدارد که مراد خود را از لفظ “دین” تعیین نکنیم؛ چرا که این کار دوم، یعنی تعیین مراد، اگر صورت نپذیرد گفتوگو و دادوستد فکری ما در فضایی غبارآلود و مِهگرفته انجام میگیرد، که در آن نه هیچ اختلافِنظرِ ظاهریای دلالت بر اختلافنظرِ واقعی دارد و نه هیچ اتفاقنظرِ ظاهریای دال بر اتفاقنظرِ واقعی است؛ یعنی اصلاً گفتوگو و دادوستدی در میان نیست.
مراد من از “دین”، در جوابهایی که به سؤالات شما میدهم، مجموعه تعالیم و احکامی است که، بنا بر ادعایِ آورنده آن احکام و تعالیم و پیروان او، حاصل ذهن بشر نیست، بلکه، برعکس، دارای منشأ الهی است، خواه وَحیانی باشد (مانند اسلام) و خواه عرفانی (مانند آیین بودا) .بدین قرار، فیالمثل، کمونیزم، لیبرالیزم، و امانیزم که گاهی “دین” خوانده میشوند، با توجه به خاستگاه و گرایشهایشان و این که چیزی بیش از دستاورد فکر بشر نیستند، در مواضعه و اصطلاح ما “دین” نامیده نمیشوند (و البته این امر هیچ چیزی را، در عالم واقع، اثبات یا نفی نمیکند؛ زیرا قراردادهای زبانی نفیاً و اثباتاً به عالم واقع کاری ندارند.) اگر “دین” را به این معنا اخذ کنیم ادیان بزرگ روزگار ما عبارتند از: اسلام، مسیحیت، دین یهود، آیین هندو، آیین بودا، آیین دائو، شینتو، و زرتشتیگری؛ و میتوان گفت که در این سؤال و جوابها بیشتر به این هشت دین ناظریم.
آیا معتقدان به حقانیت متون مقدس دینی میتوانند جواب سؤالِ “انتظار بشر از دین چیست؟” را از متونِ مقدسِ دینی خود طلب کنند یا باید پاسخ را از غیر این طریق بجویند؟ چرا؟ اگر به غیر متون مقدس رجوع باید کرد آن غیر چیست؟
به نظر میرسد که معتقدان به حقانیتِ متونِ مقدسِ دینی نمیتوانند جواب سؤال “انتظار بشر از دین چیست؟” را از متونِ مقدس دینیِ خود طلب کنند؛ زیرا، به نحوِ پَسین و از طریق رجوع به متونِ مقدسِ ادیانِ مختلف، میدانیم که جواب این سؤال در هیچیک از آن متون نیامده است .وانگهی، حتی اگر جواب سؤال مذکور در متن مقدس دینیای هم آمده بود، باز آدمیان میبایست صحت و سقم آن جواب را با خویشتننگری و درونبینی معلوم میداشتند و، در این صورت، در واقع جواب را از خود طلب میکردند .ظاهراً باید پاسخ را از غیرِ طریقِ رجوع به متونِ مقدسِ جُست و یافت؛ و آن غیر هم، چنانکه به اشارت گذشت، خویشتننگری و درونبینی است: یکایک متدینان باید به خود رجوع کنند و دریابند که از تدین خود، یعنی از التزام همه جانبه به دین خود، انتظار و توقع حصول چه مطلوبی را دارند .البته از این که جواب سؤال مذکور را باید با خویشتننگری و درونبینی دریافت لزوماً استنتاج نمیشود که انتظار بشر از دین امری است خصوصی، بدین معنا که در آن جایی برای حجت و دلیل و نیز رد و تکذیب نیست، بلکه کاملاً امکان دارد که مشاهدات و گردآوری آمارها نشان دهد که همه یا اکثریت قریب به اتفاق یا بیشتر متدینان یا انسانها چشمداشتشان از دین امر واحدی است (که فعلاً با تعیین آن امر واحد کاری نداریم).
بلی، سؤال دیگری میتوان کرد، و آن این که: آیا نمیتوان با رجوع به متون مقدس پاسخ این پرسش را یافت که: “انتظار بشر از دین چه باید باشد؟” به تعبیر دیگر، اگر متون مقدس انتظار بشر از دین را گزارش نمیکنند، لااقل، به اصلاح و تصحیح آن نمیپردازند؟ و باز، به تعبیر سوم، آیا متون مقدس بیان نمیکنند که چه انتظاراتی از دین داشتن بجاست و چه انتظاراتی نابجا؟ بعید نیست که جواب این سؤال مثبت باشد، یعنی متون مقدس بیان کرده باشند که دین فقط چه انتظار یا انتظاراتی را برآورده میکند یا، به عبارت دیگر، چه وعده یا وعدههایی میدهد و، به عبارتی که اندکی مسامحهآمیز است، چه کارکرد یا کارکردهایی برای خود قائل است .اما اگر هم چنین باشد، باز، باید دانست که در صورتی بشر به دین اقبال میکند که وعدهای که دین میدهد در جای دیگری، به نحو بهتر یا لااقل به همان نحو، انجاز نشود.
آیا یافتن پاسخی برای پرسشِ “انتظار بشر از دین چیست؟” فقط نتیجه عملی دارد یا نتیجه نظری هم دارد؟ فیالمثل آیا در فهم متون مقدس هم تأثیری دارد یا نه؟ اگر بلی، چگونه؟
یافتن پاسخی برای پرسش “انتظار بشر از دین چیست؟” فقط نتیجه عملی ندارد، بلکه نتیجه نظری هم دارد و، فیالمثل، در فهم متون مقدس هم مؤثر است .اگر فهم احکام و تعالیم مندرج در متون مقدس را به معنای عام آن بگیریم که شامل علم به معنای احکام و تعالیم، علم به اهمیت نسبی هر یک از احکام و تعالیم در قیاس با سایر احکام و تعالیم، علم به علت و جهت (یا فلسفه وجودی) آنها، و تفسیر آنها بشود، با اندک تأمل، میتوان دریافت که انتظار هر فرد از دین در فهمی که وی از متون مقدس میتواند داشت تأثیر تام و قاطع دارد .البته نه به این معنا که هیچ گزارة دینی و مذهبیای نیست اِلا این که انتظار از دین در فهم آن اثر دارد؛ اما، به صورت موجبهای جزئیه، میتوان گفت که فهم بسیاری از گزارههای دینی و مذهبی بر تعیین انتظار از دین توقف دارد.
به نظر شما، انتظار ما انسانها از دین چیست؟
ما انسانها، در طی زندگی اینجهانی و دنیوی، همواره، خود را در اوضاع و احوالی نامطلوب مییابیم .این زندگی آگنده است از دردها و رنجهای جسمانی، روحی، فردی، و جمعی؛ و این واقعیت با چنان وضوح و بداهتی مشهود و معلومِ یکایکِ ما انسانهاست که کسی در آن چون و چرا ندارد و، در نتیجه، کسی هم خود را محتاج اقامه حجت و دلیل بر آن نمیبیند و حتی میتوان گفت که هر گونه شرح و بسط و تفصیل و اطناب در باب آن نه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
انتظار بشر از دین
آیا باید پرسید: “انتظار بشر از دین چیست؟” یا: “انتظار دین از بشر چیست؟” چرا؟
استاد ملکیان دو پرسش “انتظار بشر از دین چیست؟” و “انتظار دین از بشر چیست؟” مانعةالجمع نیستند، تا سؤال کنیم که کدامیک از آن دو را باید پرسید .هر دو پرسش پرسیدنیاند و میتوان آنها را با هم پرسید.
در همین جا و قبل از این که به جواب سایر سؤالات بپردازم، تذکار این نکته را لازم میبینم که، با توجه به این که همه سؤالات دوازدهگانه شما حول محور “دین” میچرخد، ضرورت دارد که مراد از لفظ “دین” را تعیین کنیم .قصد ندارم که دین را تعریف کنم، که، از سویی، کاری است بسیار دشوار، بل مُحال، و، از سوی دیگر، کاری است غیرضروری، بیفایده، و حتی بیمعنا .اما عدول از تعریف دین، هر وجهی داشته باشد، به هیچ روی، ما را مُجاز نمیدارد که مراد خود را از لفظ “دین” تعیین نکنیم؛ چرا که این کار دوم، یعنی تعیین مراد، اگر صورت نپذیرد گفتوگو و دادوستد فکری ما در فضایی غبارآلود و مِهگرفته انجام میگیرد، که در آن نه هیچ اختلافِنظرِ ظاهریای دلالت بر اختلافنظرِ واقعی دارد و نه هیچ اتفاقنظرِ ظاهریای دال بر اتفاقنظرِ واقعی است؛ یعنی اصلاً گفتوگو و دادوستدی در میان نیست.
مراد من از “دین”، در جوابهایی که به سؤالات شما میدهم، مجموعه تعالیم و احکامی است که، بنا بر ادعایِ آورنده آن احکام و تعالیم و پیروان او، حاصل ذهن بشر نیست، بلکه، برعکس، دارای منشأ الهی است، خواه وَحیانی باشد (مانند اسلام) و خواه عرفانی (مانند آیین بودا) .بدین قرار، فیالمثل، کمونیزم، لیبرالیزم، و امانیزم که گاهی “دین” خوانده میشوند، با توجه به خاستگاه و گرایشهایشان و این که چیزی بیش از دستاورد فکر بشر نیستند، در مواضعه و اصطلاح ما “دین” نامیده نمیشوند (و البته این امر هیچ چیزی را، در عالم واقع، اثبات یا نفی نمیکند؛ زیرا قراردادهای زبانی نفیاً و اثباتاً به عالم واقع کاری ندارند.) اگر “دین” را به این معنا اخذ کنیم ادیان بزرگ روزگار ما عبارتند از: اسلام، مسیحیت، دین یهود، آیین هندو، آیین بودا، آیین دائو، شینتو، و زرتشتیگری؛ و میتوان گفت که در این سؤال و جوابها بیشتر به این هشت دین ناظریم.
آیا معتقدان به حقانیت متون مقدس دینی میتوانند جواب سؤالِ “انتظار بشر از دین چیست؟” را از متونِ مقدسِ دینی خود طلب کنند یا باید پاسخ را از غیر این طریق بجویند؟ چرا؟ اگر به غیر متون مقدس رجوع باید کرد آن غیر چیست؟
به نظر میرسد که معتقدان به حقانیتِ متونِ مقدسِ دینی نمیتوانند جواب سؤال “انتظار بشر از دین چیست؟” را از متونِ مقدس دینیِ خود طلب کنند؛ زیرا، به نحوِ پَسین و از طریق رجوع به متونِ مقدسِ ادیانِ مختلف، میدانیم که جواب این سؤال در هیچیک از آن متون نیامده است .وانگهی، حتی اگر جواب سؤال مذکور در متن مقدس دینیای هم آمده بود، باز آدمیان میبایست صحت و سقم آن جواب را با خویشتننگری و درونبینی معلوم میداشتند و، در این صورت، در واقع جواب را از خود طلب میکردند .ظاهراً باید پاسخ را از غیرِ طریقِ رجوع به متونِ مقدسِ جُست و یافت؛ و آن غیر هم، چنانکه به اشارت گذشت، خویشتننگری و درونبینی است: یکایک متدینان باید به خود رجوع کنند و دریابند که از تدین خود، یعنی از التزام همه جانبه به دین خود، انتظار و توقع حصول چه مطلوبی را دارند .البته از این که جواب سؤال مذکور را باید با خویشتننگری و درونبینی دریافت لزوماً استنتاج نمیشود که انتظار بشر از دین امری است خصوصی، بدین معنا که در آن جایی برای حجت و دلیل و نیز رد و تکذیب نیست، بلکه کاملاً امکان دارد که مشاهدات و گردآوری آمارها نشان دهد که همه یا اکثریت قریب به اتفاق یا بیشتر متدینان یا انسانها چشمداشتشان از دین امر واحدی است (که فعلاً با تعیین آن امر واحد کاری نداریم).
بلی، سؤال دیگری میتوان کرد، و آن این که: آیا نمیتوان با رجوع به متون مقدس پاسخ این پرسش را یافت که: “انتظار بشر از دین چه باید باشد؟” به تعبیر دیگر، اگر متون مقدس انتظار بشر از دین را گزارش نمیکنند، لااقل، به اصلاح و تصحیح آن نمیپردازند؟ و باز، به تعبیر سوم، آیا متون مقدس بیان نمیکنند که چه انتظاراتی از دین داشتن بجاست و چه انتظاراتی نابجا؟ بعید نیست که جواب این سؤال مثبت باشد، یعنی متون مقدس بیان کرده باشند که دین فقط چه انتظار یا انتظاراتی را برآورده میکند یا، به عبارت دیگر، چه وعده یا وعدههایی میدهد و، به عبارتی که اندکی مسامحهآمیز است، چه کارکرد یا کارکردهایی برای خود قائل است .اما اگر هم چنین باشد، باز، باید دانست که در صورتی بشر به دین اقبال میکند که وعدهای که دین میدهد در جای دیگری، به نحو بهتر یا لااقل به همان نحو، انجاز نشود.
آیا یافتن پاسخی برای پرسشِ “انتظار بشر از دین چیست؟” فقط نتیجه عملی دارد یا نتیجه نظری هم دارد؟ فیالمثل آیا در فهم متون مقدس هم تأثیری دارد یا نه؟ اگر بلی، چگونه؟
یافتن پاسخی برای پرسش “انتظار بشر از دین چیست؟” فقط نتیجه عملی ندارد، بلکه نتیجه نظری هم دارد و، فیالمثل، در فهم متون مقدس هم مؤثر است .اگر فهم احکام و تعالیم مندرج در متون مقدس را به معنای عام آن بگیریم که شامل علم به معنای احکام و تعالیم، علم به اهمیت نسبی هر یک از احکام و تعالیم در قیاس با سایر احکام و تعالیم، علم به علت و جهت (یا فلسفه وجودی) آنها، و تفسیر آنها بشود، با اندک تأمل، میتوان دریافت که انتظار هر فرد از دین در فهمی که وی از متون مقدس میتواند داشت تأثیر تام و قاطع دارد .البته نه به این معنا که هیچ گزارة دینی و مذهبیای نیست اِلا این که انتظار از دین در فهم آن اثر دارد؛ اما، به صورت موجبهای جزئیه، میتوان گفت که فهم بسیاری از گزارههای دینی و مذهبی بر تعیین انتظار از دین توقف دارد.
به نظر شما، انتظار ما انسانها از دین چیست؟
ما انسانها، در طی زندگی اینجهانی و دنیوی، همواره، خود را در اوضاع و احوالی نامطلوب مییابیم .این زندگی آگنده است از دردها و رنجهای جسمانی، روحی، فردی، و جمعی؛ و این واقعیت با چنان وضوح و بداهتی مشهود و معلومِ یکایکِ ما انسانهاست که کسی در آن چون و چرا ندارد و، در نتیجه، کسی هم خود را محتاج اقامه حجت و دلیل بر آن نمیبیند و حتی میتوان گفت که هر گونه شرح و بسط و تفصیل و اطناب در باب آن نه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 39
مسئله انتظار
پیغمبر اکرم (ص) می فرماید : افضل اعمال امتی انتظار الفرج
بهترین کارهای امت من انتظار فرج است.
انتظار از یک سم به معنای چشم به راه کسی یا چیزی بودن است و انتظار فرج یعنی چشم به راه امام زمان (عج) داشتن و آمادگی برای ظهور امام می باشد.
در سایه انتظار است که آینده ای روشن و جامعه ای که در آن نهایت عدالت رعایت می شود ، نوید بخش شخص منتظر است. شخص منتظر هم همواره در طول غیبت در راه زمینه سازی و تحقق جامعه مهدوی می کوشد او با تاریکی ها و ظلمتها و افراد سفیان صفت و دجالی می جنگد و محیط را برای ایجاد حکومت مهدوی که عاری از هر گونه انحراف می باشد آماده می کند. شخص منتظر آنچنان غرق در مولای خود در زمان غیبت می شود که تعجب همه را بر می انگیزد که این چه فردی است که نه پیغمبر (ص) را دیده و نه ائمه را ولی با یک نوشته به خدا و غیبت ایمان آورده و اینگونه مشتاق لقای دوست می باشد.
منتظر واقعی دو عملیات زمینه سازی مهم جهت منظور آقا را بر دوش خود دارد.
1 ـ خودسازی : مهیا نمودن روح و جسم برای ایثار در زمان ظهور حضرت او می کوشد تا دل و روح خود را آنچنان که شایسته خدمت به اسلام و آقا می باشد آماده ظهور نماید وی هرگونه ناپاکی و کدورت را از لوح دل خود می زداید تا جایی برای مهر و محبت امام عمرش باز نماید. زنگار از وجود خود می شوید و دل خود را صیقل می دهد تا به ظرفیت یاری حضرت مهدی (عج) برسد.
2 ـ جامعه سازی : منتظر آنگونه خود را ساخته و پرداخته نموده است برای ظهور مهدی همانگونه جامعه را نی ز می سازد. او این امر را که باید جامعه پذیرا و آماده استقبال از مهدی باشد احساس کرده و آن را به عنوان وظیفه خود می داند تا جامعه را از لوث هرگونه کوته نظری و پوچ نگری نجات دهد تا جامعه أی باشد که در راه امام مهدی همه چیزش را فدا کند نه مثل جامعه کوفه زمان علی و امام حسن و حسین (ع) تا یک موضعی موافق با امام باشد ولی از آن موضع به امام از پشت خنجر بزنند و او را تنها بگذارند . این شخص برای این کار ابتدا از اطرافیان خود و خانواده اش شروع می کند سپس دامنه زمینه سازی را گسترش می دهد تا این که جامعه را آماده حضرت مهدی نماید. او تر آینه ظهور را نزدیک می بیند و برای همین خود را همیشه در پیشگاه امام زمان (عج) می بیند و این امر باعث می شود تا کاری که مورد رضای خدا نیست انجام ندهد .
پس با انتظارات انسان به تکامل خود می رسد و از یک جایگاه بندگی حضرت حق در شخص منتظر نمایان می شود تا فرشتگان الهی نیز به این درجه غبطه بخورند.
تعریف گل واژه انتظار
انتظار یعنی پرچم مقاومت و ایستادگی
انتظار یعنی شعار عدالت خواهی و آزادگی
انتظار یعنی تبلور آیة فطرت و ره آورد حدیث کنز
انتظار یعنی قصة شوریدگی عاشقان حضرت دوست
انتظار یعنی پاسداشت شرافت و کمال انسانی
انتظار یعنی حماسه تبر ابراهیم و ذوالفقار علی
انتظار یعنی تفسیر خون نامة نینوا
انتظار یعنی ضمانت نامه پیروزی هابیلیان
انتظار یعنی دریچه ای رو به پایین سکوت
انتظار یعنی بهانه ای برای تپیدن قلب تاریخ
انتظار یعنی زورقی عرض پیما در گرداب شهوات و موج خیز هواهای نفسانی
انتظار یعنی واحة سبز معنی در برهوت
و بالاخره انتظار یعنی چکامة شورانگیز یکتا پرستی .
اعمال دورة انتظار
1 ـ تقویت ابعاد اسلام در وجود منتظر
شخص منتظر باید همة ابعاد دین مبین اسلام را در وجود خود پرورش دهد و سپس به عنوان یک فرد مسلمان دین اسلام را آنچنان که از طرف خداوند آمده به سایرین بشناساند.
2 ـ پیشه کردن تقوای الهی
همانگونه که قبلاً ذکر گردید انسان آخرالزمان برای از دین و اعتقادش مثل کسی است که آتشی را در دست نگه دارد پس در این دوران حساس و پر تلاطم انسان منتظر مولا باید تقوای الهی پیشه کند تا از طریق تقوای خود زمینه ساز ظهور حضرت حجت باشد. او باید آنچنان در راه تقوا به خود زحمت بدهد تا به راحتی از دین خود بر نگردد و هر چیزی را به هم عنوان دین قبول نکند . امام زمان (عج) خواهان یارانی است که ابتدا به ترتیب نفوس خود پرداخته اند و سپس آنچنان که اسلام واقعی را شناخته اند دینداران متقی دیگری تربیت نموده اند که آنها هم در راه امام زمان (عج) مجاهدت و ایثار می نمایند. پس تقوا یکی از وظایف منتظران مهدی می باشد که باید به نحو احسن آن را دارا بود.
3 ـ اجرای عدالت
اصولاً عدل در مقابل ظلم است و هر گاه و در هر جا سخن از عدالت به میان می آید در آن عدالت فرض می شود : الف ـ عدالت فردی ب ـ عدالت اجتماعی
الف ـ عدالت فردی : زیر بنا و اساس عدالت اجتماعی عدالت فردی است و عبارت است از این که شخص حتی در مورد خود نیز عدالت را رعایت نموده و آن را به اجرا در آورده . حال باید دید که این کار چگونه انجام می گیرد .
همانگونه که گفته شد عدالت در مقابل ظلم است ، یکی از کارهایی که انسان انجام می دهد و در مورد خودش عدالت را پایمال می نماید ارتکاب گناه می باشد . در واقع ارتکاب گناه یک نوع ظلم به نفس است. چرا انسان کاری کند که ضرر دنیوی و اخروی آن متوجه باشد . فرد منتظر کسی است که حتی در مورد خود نیز عدالت را به حد اعلای خود انجام می دهد و هیچ وقت عدالت را با انجام عملی که ضرر و زیان آن متوجه خودش و حتی دیگران است