لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 79
فصل اول
معنای گناه
گناه به معنی خلاف است و در اسلام هر کاری که برخلاف فرمان خداوند باشد گناه محسوب می شود.
تقسیم بندی گناهان در روایات
روایات متعددی از ائمه(ع) به ما رسیده که بیانگر تقسیم گناهان به کبیره و صغیره است و درکتاب اصول کافی یک باب تحت عنوان« باب الکبائر» به این موضوع اختصاص یافته که دارای 24 حدیث است. در روایت اول و دوم این باب تصریح شده که گناهان کبیره، گناهانی را گویند که خداوند دوزخ و آتش و جهنم را بر آنها مقرر نموده است.
در بعضی ازاین روایات( روایت سوم و هفتم) هفت گناه به عنوان گناه کبیره، و در برخی از روایات( روایت 24)نوزده گناه به عنوان گناهان کبیره، شمرده شده است.
گرچه گناهان چون مخالفت فرمان خدای بزرگ است سنگین و بزرگ می باشد ولی این موضوع منافات ندارد که بعضی از گناهان نسبت به خود و آثاری که دارد، بزرگتر از برخی دیگر باشد، و به گناهان بزرگ و کوچک تقسیم گردد.
میزان و معیار شناخت گناهان کبیره از صغیره
در اینکه معیار در شناخت گناهان کبیره از صغیره چیست بین علما و گفتگو و اختلاف فراوان شده که در مجموع 5 معیار را بیان کرده اند:
هر گناهی که خداوند در قرآن برای آن وعده عذاب داده باشد.
هر گناهی که شارع مقدس، برای آن حد تعیین کرده، مانند شرابخواری یا زنا و دزدی و مانند آن که تازیانه و کشتن و سنگسار از حدود آنها است و درقرآن به آن هشدار داده است.
هر گناهی که بیانگر بی اعتنایی به دین است.
هر گناهی که حرمت و بزرگ بودنش با دلیل قاطع ثابت شده است.
هر گناهی که در قرآن و سنت انجام دهنده آن، شدیداً تهدید شده است.
گناهان کبیره از دیدگاه امام خمینی
درکتاب تحریر الوسیله امام خمینی( قدس سره) در مورد معیار گناهان گبیره چنین آمده است:
گناهانی که درمورد آنها در قرآن یا روایات اسلامی و عده ی آتش دوزخ داده شده باشد.
از طرف شرع به شدت از آن نهی شده است.
دلیل، دلالت دارد که آن گناه بزرگتر از بعضی از گناهان کبیره است.
عقل حکم کند که فلان گناه، گناه کبیره است.
درذهن مسلمین پای بند به دستورات الهی چنین تثبیت شده که فلان گناه از گناهان بزرگ است از طرف پیامبر(ص) یا امامان(ع) در خصوص گناهی تصریح شده که از گناهان کبیره است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 42
بخش اول
1) معرفی امام مهدی:
پدرش امام حسن بن علی بن محمد بن موسئ بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب(درود خداوند بر تمامی انان باد) بودئمادرش کنیزی ترک و از سلاله پاکی بود که با اوصیای عیسئ بن مریم (ع) پیوند می یافت. نام این کنیز نر جس یا صیقل بود. او پیش از ازدواج با امام حسن (ع) در کشور خود، به خاطر خوابی که دیده بود، اسلام آورد وهنگامی که طلایه داران سپاه اسلام به دیارش هجوم بردند خود را تسلیم انان کرد تا تقدیر او را به خانه امام عسگری (ع) بیاورد و مام حجت خدا گردد.
2) میلاد امام مهدی‹‹عج››:
در شب نیمه شعبان سال 255 هجری ودر شهر سامراء پایتخت خلافت در روزگار معتصم عباسی، امام حجت (ع) چشم به جهان گشود.
ولادت او را شواهدی بود که نشان می داد خداوند برای این نوزاد با سعادت چه اثری بر زندگی بشری تقدیر کرده است.
با هم به سخنان حکیمه دختر امام محمد بن علی (ع) وعمه امام حسن (ع) گوش فرا داریم وماجرای ولادت ان حضرت را از زبان او بشنویم:
ابومحمد حسن بن علی (ع) مرا خواست وگفت : حکیمه! امشب نزد ما افطار کن. امشب نیمه شعبان است و خداوند تبارک و تعالئ حجت را دراین شب اشکار فرماید. او حجت خدا بر زمین است.
حکیمه گوید: پرسیدم مادراین نوزاد کیست؟ فرمود: نرجس. گفتم: فدایت گردم! نشانی ازحمل در نرجس نمی بینم. فرمود: همین است که با تو گفتم.
حکیمه گوید: به خامه آن حضرت آمده سلام دادم و نشستم. نرجس آمد کفش ازپای من دراورد وگفت :ای بانوی من وبانوی خانواده ام امشب چگونه ای؟ به او گفتم: تو بانوی من وبانوی خانواده منی گفت: چنین نیست. سپس کفت: عمه چه شده است ؟ به او گفتم: خداوند متعال امشب تو را فرزندی عطا خواهد کرد که در دنیا و آخرت سرور است... حکیمه گوید: نرجس از شنیدن این سخن خجل شد وشرم کرد. چون نمازرا گزاردم، افطار کردم به بستر رفته خوابیدم. شب برای خواندن نمازازجا برخاستم. نرجس خفته بود ونشانی ازوضع حمل نداشت. نمازگزاردم وبه تعقیبات نمازپرداختم وآنگاه دوباره خوابیدم. پس از لحظه ای مضطرب برخاستم واو را دیدم که خوابیده. سپس بر خاست و نماز گزارد و خوابید. حکیمه گوید؛ برای اینکه ببینم سپیده دمیده یا نه بیرون آمدم. دیدم که هنوز فجر اول است. نرجس خفته بود. درباره سخن ابومحمد(ع) دچار تردید شدم که ناگاه حضرت از جائی که نشسته بود با صدای بلند به من بانگ زد:‹‹عمه شتاب مکن! هنگام وعده نزدیک است››. حکیمه گوید: نشستم سورههای الم سجده ویاسین را قرائت کردم.
دراین حال بودم که ناگهان نرجس مضطرب از خواب بیدار شد. به طرف او جستم ونام خدا را بر او بردم وانگاه پرسیدم: ایا چیزی احساس می کنی؟ گفت :اری عمه. گفتم:روح و دل خویش را فراهم آر(دل قوی کن واستوار باش). این همان چیزی است که با تو گفته بودم. مرا سستی فرا گرفت واو را زایمان. ناگهان متوجه سرورم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
کتاب معادشناسی/ جلد اول/ قسمت اول: مقام انسان در میان موجودات، پست ترین عوالم، فرق مومن و کافر، آخرت باطن دنیا است، آسانی
بسـم الله الـرّحمن الـرّحیم
سپاس و حمد بیاندازه و قیاس از ویژگیهای حضرت ربّ ودود ذوالجلال و الاءکرام، خدای منّان است که بشر را بعد از آفرینش و هدایت تکوینیّه به خلعت حرکت بسوی کمال به هدایت تشریعیّه راهنمائی و مخلَّع فرمود؛ اللَهُ وَلِیُّ الَّذِینَ ءَامَنُوا یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَـ'تِ إِلَی النُّورِ. [1]
و پاکترین درود و تحیّت و اکرام بر پیامبران و برگزیدگان راه خدا و طریق هدایت بسوی معارف حقّة او باد، که با ارشاد خود بشر را از ظلمتکدة جهل به وادی ایمن انوار علم و دانش الهیّه رهبری نمودند، و از جمود و رکود به مقام سعة اطلاق و گشایش حقائق و واقعیّات به پرواز درآوردند.
خاصّه خاتم پیمبران حضرت سیّدالمرسلین محمّد بن عبدالله صلّی الله علیه وآله وسلّم و جانشینان او حضرت سیّد الوصیّین، أمیرالمؤمنین علیّ بن أبیطالب و یازده فرزند امجد او که یکی پس از دیگری عالم را به نور وجود خود منوّر، و با تحمّل أعباء خلافت و امانت الهی کاروان بشریّت را به میقات خدا و لقاء او رهنمون شدند، و صدای پر طنین جرس قافله را به گوش جهانیان رساندند.
در دلهای مردم از نفحات قدسیّه، نور و سرور و حبور وارد کرده، و آن دلها را به مقام عزّ خدا پیوستند. و راه عبور از عقبات مخوفه و کریوههای مهولة نفس را به راستی و درستی نشان داده، به مراحل و منازل واقعة در طیّ طریق آشنا نمودند. و انسان را به آخرین منزل خود که مقام مقرَّبین و صدّیقین و مخلَصین است به حرم امن و امان حضرت پروردگار جمیل و جلیل رهبری کردند؛ فَلِلّهِ دَرُّهُم و علَیه أجرُهم و سلامُه علَیهم أجمَعین. از آنجائی که توفیق الهی شامل حال این بندة ناچیز شد، تا در روزهای ماه مبارک رمضان از سنة 1396 و در شبهای این ماه از سنة 1399 هجریّة قمریّه با بسیاری از برادران ایمانی و اخلاّء روحانی بحث معاد که از جمله شریفترین و زیباترین بحثهای اعتقادی است مرتّباً و مسلسلاً بازگو شود؛ خداوند رحمن و رحیم را سپاسگزارم که با تأییدات بینهایت و تسدیدات بیدریغ خود باز بذل مرحمت و عنایت نمود تا مذاکرات را به رشتة تحریر آورده و به صورت مجالسی تدوین شود، و بالنّتیجه برای خود حقیر و برادران ایمانی عزیز و ارجمند موجب یادآوری گردد.
این مجالس که در حدود شصت و اندی خواهد بود، کیفیّت سیر و حرکت انسان را در دنیا و عالم غرور و اعتبار، و نحوة تبدّل نشأة غرور را به عالم حقائق و واقعیّات، و ارتحال او را بسوی خدا و غایة الغایات نشان میدهد؛ و در ابحاثی مرتّباً از عالم صورت و برزخ و نحوة ارتباط ارواح در آنجا با این عالم، و کیفیّت خلقت فرشتگان و وظائف آنها، و نفخ صور و مردن تمام موجودات و سپس زنده شدن همة آنها و قیام انسان در پیشگاه حضرت احدیّت، و عالم حشر و نشر و حساب و کتاب و جزاء و عرض و سؤال و میزان و صراط و شفاعت و أعراف و بهشت و دوزخ بحث مینماید. از آیات قرآن و اخبار معصومین و ادلّة عقلیّه و فلسفیّه و مطالب ذوقیّه و عرفانیّه به نحو أوفی و اوفر آمده، و از ذکر اخلاقیّات و مواعظ نیز در حدود امکان کوتاهی نشده است.
این مباحث در حدود ده مجلّد خواهد شد که قسمت «معادشناسی» از دورة علوم و معارف اسلام را تشکیل میدهد.
این دوره در سلسلة عقائد شامل سه دورة «الله شناسی» و «امامشناسی» و «معاد شناسی» است؛ و در قسمت احکام و مسائل شامل بحثهائی در پیرامون قرآن کریم و مسجد و دعا و نماز و روزه و اخلاق و برخی از مسائل دیگر است که به حول و قوّة الهی امید است به تدریج مورد استفادة عموم قرار گیرد.
وَ مَا تَوْفِیقِی´ إِلاَّ بِاللَهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ إِلَیْهِ أُنِیبُ.[2]
رَبَّنَا عَلَیْکَ تَوَکَّلْنَا وَ إِلَیْکَ أَنَبْنَا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ. [3]
و هُوَ المُستَعانُ و علَیهِ التُّکْلانُ
سیّد محمّد حسین حسینی طهرانی
بازگشت به فهرست
مجلس أوّل
حـقـائـق و اعـتـبـاریّـات
أعوذُ بِاللَهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم
بِـسْـمِ اللَهِ الـرَّحْمَـنِ الـرَّحـیم
الْحَمْدُ للَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ و الصَّلَوةُ و السَّلامُ عَلَی سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ و ءَالِهِ الطّاهِرینَ
و لَعْنَةُ اللَهِ عَلَی أعْدا´ئِهِمْ أجْمَعینَ مِنَ الاْ´نَ إلَی قیامِ یَوْمِ الدّینِ
و لا حَوْلَ و لا قُوَّةَ إلاّ بِاللَهِ الْعَلیِّ الْعَظیم[4]
قال اللهُ الحکیمُ فی کتابِه الکریم:
بِسْمِ اللَهِ الرَّحْمَـ'نِ الرَّحِیمِ * وَ التِّینِ وَ الزَّیْتُونِ * وَ طُورِ سِینِینَ * وَ هَـ'ذَا الْبَلَدِ الاْمِینِ * لَقَدْ خَلَقْنَا الاْءنسَـ'نَ فِی´ أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ * ثُمَّ رَدَدْنَـ'هُ أَسْفَلَ سَـ'فِلِینَ * إِلاَّ الَّذِینَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّـ'لِحَـ'تِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُونٍ * فَمَا یُکَذِّبُکَ بَعْدُ بِالدِّینِ * أَلَیْسَ اللَهُ بِأَحْکَمِ الْحَـ'کِمِینَ. خداوند در این سوره که نود و پنجمین سوره از قرآن کریم است سوگند یاد میکند به انجیر و زیتون که مراد[5] همان دو میوة معروف است، یا به دو درخت آنها، یا به کوه تین که شهر دمشق در دامنة آن واقع شده و کوه زیتون که شهر بیت المَقْدِس در دامنة آن است و محلّ پیدایش انبیاء و مرسلین میباشد؛ و سوگند یاد میکند به طور سینا که محلّ مناجات حضرت موسی کلیم الله علَی نبیِّنا وآله و علیهالسّلام بوده است، و به شهر مکّة مکرّمه که شهر امن و امان بوده م و خداوند آنرا مأمن قرار داده است که:
انسان را در بهترین [6] قوام وجودی و ماهُوِی و عالیترین طینت و سرشت و نیکوترین بنیاد و سازمان آفریدیم، و سپس او را به پائینترین درجه و منزله فرود آوردیم؛ مگر آن کسانیکه ایمان به خدا آورده و به کردار شایسته مشغول شوند، که برای آنها البتّه مزد و ثواب مستمرّ و همیشگی خواهد بود.
پس بنابراین روز جزا حقّ است و قابل تکذیب نیست، زیرا که بر اساس اختلاف حالات و درجات مردم، خداوند حاکم به حقّ که حکمش استوار و قائم به اصول متینه است بین آنها در روز بازپسین حکم خواهد فرمود.
به خواست خداوند متعال چنانچه توفیقات حضرتش شامل شود، در نظر آمد که یک دوره بحث معاد که متّخذ از آیات شریفة قرآن و أخبار ائمّة أهل البیت علیهم السّلام باشد بیان شود، و از خصوصیّاتی که انسان در حال سکرات مرگ پیدا میکند و کیفیّت عالم برزخ و انتقال از آن به قیامت کبری و اجتماع خلائق در حشر و نشر و سؤال و میزان و عرض و صراط و شفاعت و أعراف و کوثر و بهشت و دوزخ، بقدر وسع و گنجایش به ترتیب مفصّلاً ذکر شود.
در سورة مبارکة والتّین که در مطلع گفتار قرائت شد، خداوند موقعیّت انسان را از عالم بالا به عالم طبع و مادّه و حیات دنیا و منطق احساس بیان میفرماید که: ما او را در بهترین سرشت و قوام آفریدیم و سپس او را به پائینترین مرتبه از حدود و قیود و گرفتاری در ظلمات عالم حسّ و دور بودن از عالم اُنس و جمعیّت و معرفت نزول دادیم، تا خود به پای خود برگردد و با اختیار و اراده به اعلا درجات برسد، و بر ذروة عالی از مدارج و معارج مقام انسانیّت نائل آید؛ در این صورت در نزد خدای خود مقیم بوده و به اجر و پاداش غیر مقطوع خواهد رسید.
بازگشت به فهرست
مقام انسان در میان موجودات
در میان تمام موجودات از جماد و نبات و حیوان، انسان دارای یک شرافت و دارای یک خاصّهای است که او را از بقیّه متمایز نموده و در صفّ خاصّی قرار داده است؛ و آن همان قوای عاقله و ادراک کلّیّات و امکان عروج و صعود به عوالم اعلا و مجرّدات از نفوس قدسیّه عقلانیّه است.
گرچه علوم تجربی هنوز نتوانسته است برای جمیع موجودات حتّی نباتات و جمادات، اثبات شعور و قدرت بنماید ولی در فلسفة کلّیّة الهیّه به مرحلة ثبوت و برهان رسیده است که هر موجودی که بر آن نام موجود بتوان گذاشت حتّی یک پر کاه و یک ذرّة نامرئی، همه از نعمت حیات و علم و قدرت بهرمندند و «وجود» ملازم با این سه خاصیّت است؛ غایة الامر هر موجودی به حسب گنجایش ظرف وجودی خود دارای همان درجه از حیات و علم و قدرت است؛ موجودات مادّیّه بقدر گنجایش خود، نباتات و حیوانات بقدر توسعة ظروف وجودی آنها، انسان و ملائکه نیز بحسب قابلیّت خود دارای این خواصّ میباشند.
انسان در میان همة موجودات دارای قوای متضادّه و غرائز مختلفه و در گیر و قوسِ کشمکش امیال نفسانیّه و شهوات از طرفی و قوای عاقله و مجرّده از سوی دیگر است.
دائرة فعّالیّت حیوانات محدود، و اختیار و اراده و شعور آنها محدود است. و برای جلب منافع و دفع مضارّ خود بحرکت در میآیند؛ پرندگان در فضا به پرواز آمده، و حیوانات بحری در دریا برای طعمه و صید حرکت میکنند، و وحوش و جانوران برّی جز تمتّع حسّ و تولید مثل و إعمال غرائز محدود و بسیط خود قدمی فراتر نمینهند.
آنها غیر از یک طریق مشی محدود هیچ آرزو و هدفی ندارند، لذا اجتماع آنها بسیط و محدود است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 86
فصل اول
جدایی مسلمانان از قرآن کریم
غفلت مسلمانان از توصیة حکیمانه و آینده نگرانه پیامبر اکرم (ص) - لزوم تمسک و اعتصام به قرآن کریم و اهل بیت (ع) - سبب شد تا سالهای سال ، طواغیت و مستکبران ، با سلطة بر مسلمانان ، آنان را از پیشرفت های مادی و معنوی باز دارند و نیازمند غرب سازند . قرآن ، آنچه برای هدایت ، عزت و پیشرفت فردی و جمعی ، مادی و معنوی ، اساس و زیربنا محسوب می شود ، با وضوح در اختیار مسلمانان قرار داده است . حیله های شیاطین سبب شد تا قرآن از متن زندگی و جامعه و اداره امور ملتهای مسلمانان خارج ، و به حاشیه رانده شود . در سالهای اخیر ، کمونیستها با سر دادن «دین افیون ملتهاست» و لیبرال های غرب با تلقین «جدایی دین از سیاست» و «ناکارآمدی دین در اداره کشورها در عصر تکنولوژی و صنعت» ، مسلمانان را از این گوهر ناب و یکی از دو ثقل عظیمی که نبی اکرم (ص) به انس با آن توصیه فرموده بودند ، محروم نمود .
اقدام آن سیاستمدار انگلیسی در بلند کردن قرآن در مجلس عوام آن کشور و اعلام این که تا قرآن در میان مسلمانان زنده است و حضور دارد تسلط بر آنان ممکن نیست ، دقیقاً بر این مسأله تأکید دارد که قرآن ، کتاب زندگی و عزت است و برترین و ماندگارترین آثار حیات مادی و معنوی را در جوامع مسلمانان بر جای می گذارد .
«سالها غفلت مسلمین و مهجور ماندن قرآن سبب شد که دستهای تحریف بتوانند به نام دین ، هر سخن باطلی را در اذهان جای داده و بدیهیترین اصل دین خدا را منکر شوند و شرک را جامهی توحید پوشانده و مضمون آیات قرآن را بی دغدغه انکار کنند، و در حالی که قرآن اقامهی قسط را هدف از ارسال رسل می داند ؛ «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط» ، و در حالی که با خطاب «کونوا قوامین بالقسط شهداء لله» ، همهی مؤمنین را موظف به تلاش برای اقامة قسط می کند ، و در حالی که آیات کریمهی قرآن ، اعتماد به ستمگران را ممنوع می سازد و به پیروان خود می فرماید :«و لاترکنوا الی الذین ظلموا فتمسکم النار» ، و گردن نهادن به ظلم طاغوت را منافی با ایمان می شمرد و می گوید «الم تر الی الذین یزعمون انهم امنوا بما انزل الیک و ما انزل من قبلک یریدون ان یتحاکموا الی الطاغوت و قد امروا ان یکفروا به» ، و کفر به طاغوت را در کنار ایمان به خدا قرار می دهد ؛ «فمن یکفر بالطاغوت و یومن بالله فقداستمسک بالعروه الوثقی» ، و در حالی که نخستین شعار اسلام ، توحید ، یعنی نفی همة قدرتهای مادی و سیاسی و همة بتهای بی جان و باجان بود ، و در حالی که اولین اقدام پیامبر (ص) پس از هجرت ، تشکیل حکومت و ادارة سیاسی جامعه بود ، و یا دلایل و شواهد فراوان دیگری که بر پیوند دین و سیاست حکم می کند ، باز کسانی پیدا می شوند که بگویند دین از سیاست جداست ، و کسانی هم پیدا شدند که این سخن ضد اسلامی را از آنها بپذیرند .
سیاستمدارانی که دائماً دم ا جدایی دین و سیاست می زنند و کسانی که از مدعیان دینداری که به کمک آنان شتافته و همین سخن را تکرار می کنند ، آیا هرگز در آیات قرآن و تاریخ اسلام و احکام شریعت اندیشیده اند؟ آیا فکر کرده اند که اگر دین جدا از سیاست است ، پس چرا قرآن همة امور سیاسی را، یعنی حکومت را ، قانون را ، صف بندیهای زندگی را ، جنگ و صلح را ، تعیین دوست و دشمن را و دیگر مظاهر سیاست را ، همه و همه را به خدا و دین خدا و اولیای خدا مرتبط میکند؟
آیا در آیة «یا ایها الذین امنوا لاتتخذوا عدوی و عدوکم اولیاء» و «لاتطیعوا امرالمسرفین الذین یفسدون فی الارض و لایصلحون» ، آیا آیات معرفی حزباللهو حزب الشیطان ، یا آیات ولایت الله ، یا آیات حکم به غیر ما انزل الله ، اندیشیده و در آن تأمل کرده اند؟
آیا اعمال و رفتار سیاسی و اجتماعی انسانها که بیشترین بخش زندگی آنهاست ، بدون جزاست ؟ پس «و وجدوا ما عملوا حاضراً» و «وفیت کل نفس ما عملت» چیست و با کدامین میزان سنجیده می شود؟ آیا می توان گفت اسلام در دنیا به خوب و بد این گونه اعمال کاری ندارد و وظیفه ای مقرر نمی کند ؛ ولی در آخرت جزای آن داده می شود؟
آیا جهاد اسلامی که در صدها آیة قرآن و حدیث مسلم ، در زمرة برترین فرایض دینی قرار گرفته و ترک آن مایة ذلت و شقاوت دنیا وآخرت شناخته شده ، برای به دست آوردن چه چیز و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 110
فصل اول : مشخصات روتور توربین بخار E-Type
1-1 آشنایی :
این روتور دارای شفتی به طول mm6239 می باشد که برروی این شفت 31 ردیف بلید از نوعهای مختلف می نشینند.
بلیدهای روتور به 3 دسته تقسیم می شوند.
1-TX blades
2-F blades
3-ND blades
بلیدهای TX که 28 ردیف اول را شامل می شوند.
بلیدهای F فقط ردیف 29 را شامل می شوند.
Nd blades with fir-Tree Root هم ردیف 30 و 31 را شامل می شوند.
ردیف 1-24 روتور را پوسته inner casing پوشش می دهد که آن( High pressure) گفته می شود. (طبق گفته EMD به آن IP می گویند).
و ردیف 25 تا 29 را پوسته quide blade carrier شامل می شود که به آن IP (Instermediate pressure)می گویند.
و ردیف 30-31 را پوسته Stationary blade ring شامل می شود که به LP (Low pressure) تقسیم بندی می شود.
2-1- قسمت های روتور:
1)کاورسر شفت Turning gear
2) دندانه های محیطی سرشفت
جهت سنور دور روتور
3) محل قرار گرفتن یاتاقان
4) محل قرار گرفتن سینگمنت outer casing
5) محل قرار گرفتن سینگمنت innner casing (استوانه بالانس)
6)24 ردیف پره های قسمت HP روتور (high pressure)
7)سوراخهای بالانسینگ
8) 5 ردیف پره های قسمت IP روتور (Inter mediate pressure)
9) دو ردیف پره های قسمت Lp روتور (low pressure)
10) محل سوراخهای بالانسینگ
11)شفت سیل shaft casing
12) برینگ سیل bering Casing
13) انتهای شفت نشیمنگاه یاتاقان