واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد برخی نظریه های افلاطون

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 55

 

برخی نظریه های افلاطون

محقق: رضوانه فلاحتی

رشته: روانشناسی عمومی

منابع تحقیق:

حکمت یونان

سقراط و افلاطون

از افلاطون تا ناتو

چکیده ای از زندگی نامه:

افلاطون (427-347 ق.م) فرزند یکی از خانواده های سرآمد آتن بود و توقع می رفت سیاستمدار شود. اما او مسحور سقراط شد و حکم مرگ او سخت بر دلش اثر نهاد. پس دنیای سیاست را واگذاشت تا رسالت اصلاحگری سقراط را پی گیرد.

در حدود 40 سالگی آکادمی را در آتن بنیان نهاد تا جوانانی که می بایست در آینده زمام امور شهر های یونان را در دست گیرند. از تحصیلات عالی بهره مند شوند. در تقدیر افلاطون می توان گفت بسیاری از فلاسفه او را به بزرگترین فلیسوف می دانستند و می دانند و حکیم سهروردی بنیان گذار حکمت اشراق برای او احترام خاصی قائل بوده و او را امام الحکمه و پیشوای حکمای اشراق می دانسته است.

آثار افلاطون

لاخس، خارمیدس- لوسیس، کریتون- ائوتوفرون، دفاعیه

پروتاگوراس، گورگیاس، منون

ضیافت و فایدون

جمهوری و فایدروس

تئایتتوس (حدود 367 ق.م )، پارمنیدس، تیمایوس



خرید و دانلود تحقیق در مورد برخی نظریه های افلاطون


مقاله درباره سوره های قران و ترجمه برخی آیات

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

سوره نحل :

آیات 5 تا 18

وَ الاَنْعَمَ خَلَقَهَا لَکمْ فِیهَا دِف ءٌ وَ مَنَفِعُ وَ مِنْهَا تَأْکلُونَ(5)

وَ لَکُمْ فِیهَا جَمَالٌ حِینَ تُرِیحُونَ وَ حِینَ تَسرَحُونَ(6)

وَ تحْمِلُ أَثْقَالَکمْ إِلى بَلَدٍ لَّمْ تَکُونُوا بَلِغِیهِ إِلا بِشِقِّ الاَنفُسِ إِنَّ رَبَّکُمْ لَرَءُوفٌ رَّحِیمٌ(7)

وَ الخَْیْلَ وَ الْبِغَالَ وَ الْحَمِیرَ لِترْکبُوهَا وَ زِینَةً وَ یخْلُقُ مَا لا تَعْلَمُونَ(8)

وَ عَلى اللَّهِ قَصدُ السبِیلِ وَ مِنْهَا جَائرٌ وَ لَوْ شاءَ لهََدَامْ أَجْمَعِینَ(9)

هُوَ الَّذِى أَنزَلَ مِنَ السمَاءِ مَاءً لَّکم مِّنْهُ شرَابٌ وَ مِنْهُ شجَرٌ فِیهِ تُسِیمُونَ(10)

یُنبِت لَکم بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّیْتُونَ وَ النَّخِیلَ وَ الاَعْنَب وَ مِن کلِّ الثَّمَرَتِ إِنَّ فى ذَلِک لاَیَةً لِّقَوْمٍ یَتَفَکرُونَ(11)

وَ سخَّرَ لَکمُ الَّیْلَ وَ النَّهَارَ وَ الشمْس وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومُ مُسخَّرَت بِأَمْرِهِ إِنَّ فى ذَلِک لاَیَتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ(12)

وَ مَا ذَرَأَ لَکمْ فى الاَرْضِ مخْتَلِفاً أَلْوَنُهُ إِنَّ فى ذَلِک لاَیَةً لِّقَوْمٍ یَذَّکرُونَ(13)

وَ هُوَ الَّذِى سخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْکلُوا مِنْهُ لَحْماً طرِیًّا وَ تَستَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْیَةً تَلْبَسونَهَا وَ تَرَى الْفُلْک مَوَاخِرَ فِیهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِن فَضلِهِ وَ لَعَلَّکمْ تَشکُرُونَ(14)

وَ أَلْقَى فى الاَرْضِ رَوَسىَ أَن تَمِیدَ بِکمْ وَ أَنهَراً وَ سبُلاً لَّعَلَّکمْ تهْتَدُونَ(15)

وَ عَلَمَتٍ وَ بِالنَّجْمِ هُمْ یهْتَدُونَ(16)

أَ فَمَن یخْلُقُ کَمَن لا یخْلُقُ أَ فَلا تَذَکرُونَ(17)

وَ إِن تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تحْصوهَا إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ(18)

ترجمه :

5 - و چهار پایان را آفرید در حالى که براى شما در آنها وسیله پوشش و منافع دیگر است و از گوشت آنها میخورید.

6 - و در آنها براى شما زینت و شکوه است به هنگامى که به استراحتگاه شان باز میگردانید و هنگامى که (صبحگاهان ) آنها را به صحرا میفرستید.

7 - آنها بارهاى سنگین شما را به شهرى که جز با مشقت زیاد به آن نمیرسید حمل میکنند چرا که پروردگارتان رؤ ف و رحیم است .

8 - (و همچنین ) اسبها و استرها و الاغها را آفرید تا بر آنها سوار شوید و هم مایه زینت شما باشد و چیزها (وسائل نقلیه دیگرى ) مى آفریند که شما نمى دانید!

9 - و بر خداست که راه است را به بندگان نشان دهد، اما بعضى از راهها بیراهه است و اگر خدا بخواهد همه شما را (به اجبار) هدایت مى کند (ولى اجبار سودى ندارد).

10 - او کسى است که از آسمان آبى فرستاد که شرب شما از آن است ، و گیاهان و درختان که حیوانات خود را در آن به چرا مى برید نیز از آن است .

11 - خداوند با آن (آب باران ) براى شما زراعت و زیتون و نخل و انگور مى رویاند، و از همه میوه ها، مسلما در این نشانه روشنى است براى گروهى که تفکر مى کنند12 - او شب و روز و خورشید و ماه را مسخر شما ساخت ، و نیز ستارگان به فرمان او مسخر شمایند، در این نشانه هائى است (از عظمت خدا) براى گروهى که عقل خود را بکار مى گیرند.

12 - او شب و روز و خورشید و ماه را مسخر شما ساخت ، و نیز ستارگان به فرمان او مسخر شمایند، در این نشانه هائى است (از عظمت خدا) براى گروهى که عقل خود را بکار مى گیرند.

13 - (علاوه بر این ) مخلوقاتى را که در زمین آفریده نیز مسخر (فرمان شما) ساخت ، مخلوقاتى با رنگهاى مختلف در این نشانه روشنى است براى گروهى که متذکر مى شوند.

14 - او کسى است که دریا را مسخر (شما) ساخت تا از آن گوشت تازه بخورید و وسائل زینتى براى پوشش از آن استخراج نمائید، و کشتیها را مى بینید که سینه دریا را مى شکافند تا شما (به تجارت پردازید) و از فضل خدا بهره گیرید، شاید شکر نعمتهاى او را بجا آورید.

15 - و در زمین کوه هاى ثابت و محکمى افکند تا لرزش آنرا نسبت به شما بگیرد، و نهرها ایجاد کرد، و راههائى تا هدایت شوید.

16 - و (نیز) علاماتى قرار داد و (شب هنگام ) آنها بوسیله ستارگان هدایت مى شوند.17 - آیا کسى که مى آفریند همچون کسى است که نمى آفریند؟ آیا متذکر نمى شوید!!

17 - آیا کسى که مى آفریند همچون کسى است که نمى آفریند؟ آیا متذکر نمى شوید!!

18 - و اگر نعمتهاى خدا را بشمارید هرگز نمى توانید آنرا احصا کنید، خداوند غفور و رحیم است .

سوره الرحمان

آیات 5 تا 7

الشمْس وَ الْقَمَرُ بحُسبَانٍ(5)

وَ النَّجْمُ وَ الشجَرُ یَسجُدَانِ(6)

وَ السمَاءَ رَفَعَهَا وَ وَضعَ الْمِیزَانَ(7)

5 - خورشید و ماه بر طبق حساب منظمى مى گردند.

6 - و گیاه و درخت براى او سجده مى کن

7 - و آسمان را برافراشت و میزان و قانون (در آن ) گذاشت .



خرید و دانلود مقاله درباره سوره های قران و ترجمه برخی آیات


تحقیق: آشنایی با مفهوم صادرات و بازاریابی و برخی مفاهیم بازرگانی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

آشنایی با مفهوم

صادرات و بازاریابی

و

برخی اصطلاحات بازرگانی

مقدمه :

در برنامه سوم و چهارم ، صادرات به عنوان یک عنصر موثر و کلیدی در توسعه اقتصادی کشور محسوب شده است و بر آمادگی زیرساختهای فرهنگی و اجتماعی جهت بکارگیری استراتژی های صادراتی تأکید گردیده است .

توسعه صادرات و ورود صحیح به بازارهای جهانی و حفظ شرایط ماندگاری در آن حاصل نمی شود مگر با ایجاد یک راهبرد مشخص و پایدار صادراتی که بصورت قانون غیر قابل تغییر درآمده و هر کدام از دستگاههای اجرایی مرتبط با امر صادرات و همچنین اتحادیه ها و تشکلهای صادراتی و سازمانهای خدمات رسانی تجاری از قبیل بانکها ، بیمه ، حمل و نقل و . . . به وظایف خود به خوبی عمل نمایند و در جامعه نیز آمادگی فرهنگی تولید بهترین کالا برای صادرات بوجود آید .

در این گزارش بطور مختصر و مفید به مفهوم صادرات و بازاریابی می پردازیم با این شعار که :

« در دنیای آینده ، بازاریابی جهانی و جهان بازاری شدن ملاک عمل قرار می گیرد . »

تعریف صادرات :

صادرات عبارتست از ارتباط و کارکردن با بازارهای حرفه ای و حرفه ای های بازار در آن سوی مرزها .

صادرات نقطه آغاز ارتباط برقرار کردن با دیگران است . صادرات برای رشد و توسعه اقتصادی کشور است که از فروش تولیدات یا خدمات به کشورهای دیگر برای کسب درآمد ارزی حاصل می شود و در برقراری موازنه تجاری وایجاد تعادل اقتصادی کمک شایانی می نماید .

شرایط صادرات :

اولین شرط صادرات ، تسلط بر مهارتهای ارتباطی با انسانها و گروههای خارجی است .

دومین شرط صادرات کار کردن است – کار به مفهوم جهانی یعنی هدف گرا کار کردن .

سومین شرط صادرات ، پیکار نمودن در میدان رقابت است .

چهارمین شرط صادرات ، پشتکار داشتن در امر صادرات است .

اصول و قواعد صادرات

یکی از قواعد و مقررات صادرات شناخت اصول و ضوابط حرفه ای و بین المللی بازار است .

بازار سه اصل دارد :

هیچ چیز ثابت نیست .

هیچ کس کامل نیست .

هیچ چیز مطلق نیست .

حرفه ای های بازار پنج ویژگی دارند :

تخصص داشتن علمی ، اخلاقی ، رفتاری و کاری در امر صادرات

تعهد داشتن به صادرات

تعلق داشتن به صادرات

تداوم داشتن در امر صادرات

تحول داشتن در امر صادرات

صادرات نیازمند حرفه ای شدن است چون کل صادرات شکارگاهی است که به قدرت فرصتهایی بدست می آید برای شکار ، در بازارهای جهانی فرصتها به ندرت بدست می آید و به سرعت از بین می رود .

صادرات یعنی بازاریابی فرامرزی یعنی حرکت در آنسوی مرزهای ملی که از نظر فرهنگی ، اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی و اقلیمی با ما فرق دارند و لذا شیوه های برخورد ما هم باید متناسب با آن باشد .

اصول بازاریابی در تمام دنیا یکی است ولی شرایط محیطی و فرهنگی فرق دارد بنابراین

در بازاریابی جهانی نکات زیر را باید مورد توجه قرار داد :

تلاش برای متمایز ساختن محصول و شرکت

تولیدات انعطاف پذیر به جای تولیدات انبوه

سرعت و نوآوری در ارائه خدمات بهتر و بیشتر

بازار گرایی و توجه به نیازها و خواسته های روز بازار

تلاش برای ایجاد ارزش افزوده بیشتر نسبت به سایر محصولات رقبا

توجه به تشکل گرایی و هم گرائی در بازار

ارتباط نزدیک و دائمی با توزیع کنندگان و مشتریان

توجه به تحقیق و بررسی بازار به شکل های مختلف

حضور هدفمند در نمایشگاهها و انجام تبلیغات هدفمند

توجه به خدمات فراگیر ( خدمات قبل از فروش ، خدمات در جریان فروش و خدمات بعد از فروش )

مطالعه جدی در مورد بهره وری و مدیریت کیفیت و ا ستانداردهای بین المللی

آشنایی و استفاده از تکنیک های مدرن فروش از جمله E-Commerce



خرید و دانلود تحقیق: آشنایی با مفهوم صادرات و بازاریابی و برخی مفاهیم بازرگانی


تحقیق درباره مبارز باطنی (از دیدگاه تولتک

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

در برخی از کتب ارائه دهنده تعالیم باطنی مشاهده می‌شود که به کرات از کلماتی مانند جنگاور, مبارز, و... استفاده شده است, اما شاید به‌قدر کافی شفاف نشده که این مبارز با چه کسی یا چیزی مبارزه می‌کند؟ او از این مبارزه چه هدفی دارد؟ و اصولاً جایگاه این مبارزه در آموزش‌های باطنی چیست؟ هدف از مبارزه در حالت کلی، پیروزی بر دشمن است. نیرویی مخالف با سالک که اگر کنترل و دفع نشود برای وی مرگبار خواهد بود. این نابودی باطنی ممکن است که با نابودی ظاهری یا مرگ جسمی شخص همراه نباشد اما می‌تواند شرایطی بدتر از مرگ فیزیکی را برای وی مهیا کند. در پاسخ به این سؤال که «از دیدگاه باطنی بزرگترین دشمن انسان کیست؟»، تعالیم باطنی نظرات مشابهی را بیان می‌کنند. یکی از معلمین باطنی چنین می‌گوید: «بزرگترین دشمن ما خودبزرگ بینی ماست»1 که این جمله می‌تواند بیانگر محور «جهان بینی مبارز باطنی» در نظر گرفته شود.2 جهان یک حوزه اسراری است و انسان موجودی جادویی و وارث میراثی بزرگ و رازآمیز است. با این وجود انسان امروز از آن انسان آرمانی و کامل که از تمامی ظرفیت‌های درونی خود برای حرکت و زندگی استفاده می‌کند, فاصله زیادی دارد. این فاصله, فاصله‌ای از جنس آگاهی و انرژی است.بنابر دیدگاه‌های باطنی این فاصله توسط خودبزرگ‌بینی ایجاد شده است و بنابراین سالکی که می‌خواهد به وضعیت انسان آرمانی و کامل برسد ناگزیر از جنگیدن با این بزرگترین دشمن انسان و پیروزی بر آن است. برای طی این فاصله باید از موانعی که در این میان توسط خودبزرگ‌بینی تعبیه شده گذر کرد و با برداشتن هر یک از موانع آگاهی, می‌توان یک گام به‌وضعیت ایده‌آل نزدیک شد.

مروری کلی بر دیدگاه تولتک درباره مبارزه باطنیدر آموزه‌های تولتک، خودبزرگ‌بینی در هر یک از ابعاد زندگی انسان به اشکال گوناگونی حضور دارد و از این دیدگاه به هیولایی سه هزار سر توصیف شده است که هر یک از سرهای وی نماد نیرویی است که یک بعد از زندگی و حیات بشر را قبضه کرده و به تسخیر خویش درآورده است. انسان معرفت پیشه کسی است که با این هیولا مبارزه کرده و آن را شکست می‌دهد و در نتیجه به پیروزی بر آن و آزادی از خطر آن نائل می‌شود. دلسوزی به حال خود وخود را مهم دانستن, از ابعاد مهم خودبزرگ‌بینی‌اند که در این آموزش‌ها از آنها مستقیما یاد شده است.3  اما موانع و ضعف‌های درونی دیگری هم هستند که ابعادی از این خودبزرگ‌بینی محسوب و توسط آن تغذیه می‌شوند، مانند اسارت در قید عادت‌ها, عدم پذیرش مسئولیت اعمال خود, توهم جاودانه بودن, جهل, ... که در این آموزه‌ها از آنها مستقیماً به‌عنوان زیر مجموعه خودبزرگ‌بینی نام برده نشده است اما در واقع اشکال دیگری از آن هستند.هدف مبارزگر باطنی, شکست کامل خودبزرگ‌بینی است. نتیجه رسیدن به هدف این است که با برداشته شدن خودبزرگ‌بینی, سالک از ظرفیت‌های وجودی خود به‌طور طبیعی و در حالت حداکثر بهرمند می‌شود. جایگاه موضوع مبارزه در آموزه‌های معرفت‌پیشگان تولتک جایگاهی محوری است، به‌طوری که در تمامی آموزه‌های آن ردپای منش سالک مبارز را می‌توان یافت. درواقع همان‌طور که خودبزرگ‌بینی از وجوه گوناگونی سالک را در برگرفته و به او حمله می‌کند, سالک نیز می‌آموزد که از جوانب گوناگون به آن ضربه بزند. یک بعد از این آموزه‌ها، راه و روش رفتاری سالکان است که عبارت از رفتارهای انتخاب شده‌ای‌ است که تاثیر مستقیمی بر قدرتمند کردن سالک در مواجهه با این دشمن دارد. شیوه رفتاری و حالت روحی خاصی که به سالک انسجام درونی بالایی می‌بخشد و وی را در برابر دشمن تجهیز می‌کند. این انسجام درونی به‌قدرتی به نفع سالک و به ضرر دشمن تبدیل می‌شود که زمینه ساز محکمی برای مانورهای بعدی بر علیه آن است.برخی از این عناصر رفتاری عبارتند از «پذیرش مسئولیت اعمال خویش»،‌ «شکستن عادت‌ها»، «‌ناظر دانستن مرگ بر خودمان» ‌و «هر عملی را مانند آخرین عمل خویش انجام دادن» که هر یک به ‌عنوان یک عنصر لازم در نبرد با خودبزرگ‌بینی جایگاه ویژه‌ای دارند.این سالکان عقیده دارند سیالیت آگاهی (قابلیت حرکت دادن پیوندگاه یا نقطه تمرکز آگاهی که قلب تعالیم تولتک  است), نیاز به انرژی ذخیره شده بسیاری دارد که انسان عادی فاقد آن است. از سویی تنها چیزی که بیشترین انرژی را از انسان می‌گیرد و به‌هدر می‌دهد خودبزرگ‌بینی است و از این نظر جدال با خودبزرگ‌بینی نوعی نبرد آزادسازی سرمایه انرژی فرد نیز می‌تواند محسوب شود. آموزش‌های هنر کمین و شکار به نوعی و با سلاح‌هایی دیگر به جنگ این هیولا می‌رود. به‌طور مثال در فن مرور دوباره زندگی, سالک تمامی وقایع زندگی خود را دوباره به ‌یاد آورده و تجربه می‌کند. عقیده بر این است که همه وقایع زندگی انسان کنش واکنش‌هایی برای حفظ و تحکیم خودبزرگ‌بینی است. سالک به‌واسطه نوع خاصی از تنفس، انرژی‌هایی که در هر واقعه زندگی‌اش برای حفظ و تحکیم خودبزرگ‌بینی به‌کار برده را مجدداً به کالبد انرژی خود جذب می‌کند. در اصل انرژی‌ای را که از وی ربوده شده به‌سوی خود جذب کرده و به کالبد انرژی خود جذب  می‌کند.هنر رویابینی نیز به نوع دیگری در امتداد حمله به خودبزرگ‌بینی حرکت می‌کند. رویابینی با باطل کردن نظم خطی مطلقی که به خودبزرگ‌بینی تعلق دارد, به آن ضربه می‌زند, زیرا پایه خودبزرگ‌بینی بر نظم خطی و تکراری دقت اول است و رویابینی این امکان را به سالک می‌دهد که در برخی ابعاد این نظم خطی را درهم بشکند. مانور مواجهه با خرده ستمگر, بخشی از آموزه‌های تولتک است که به‌طور مستقیم به‌حمله کردن و ضربه زدن به پیکر خودبزرگ‌بینی می‌پردازد. خرده ستمگر شخصی است که دارای امکانات بسیاری در به‌سلطه کشیدن، آزار دادن و محدود کردن (ظاهری) سالک است و از این قدرت و سلطه عملاً نهایت استفاده را می‌برد. مواجهه با خرده ستمگر، خودبزرگ‌بینی را در شرایطی دشوار و وخیم قرار می‌دهد که تغذیه نفس ممکن نبوده و ناگزیر از تسلیم در برابر شرایطی است که توسط دیدگاه سالکانه تدبیر شده است. به این ترتیب خودبزرگ‌بینی تضعیف شده و غلبه سالک بر آن ممکن می‌شود. توقف دنیا آموزه دیگری است که به‌وجهی از خودبزرگ‌بینی ضربه می‌زند که در اسیر کردن انسان در محدوده کلمات و واژه‌ها فعال است. وجهی از خودبزرگ‌بینی که مانند جریانی از گفتگوی درونی است که هرگز پایان نمی‌گیرد. این گفتگوی درونی انسان مانند زنجیری از افکار است که آگاهی انسان را در حوزه محدود و معینی به اسارت می‌کشد. شاید کمتر کسی به گفتگوی درونی به ‌عنوان یک بعد از خودبزرگ‌بینی نگریسته باشد اما هر چیزی که انسان را به تحکیم خودپنداره‌های دروغین در وجودش وادارد می‌تواند بخشی از خودبزرگ‌بینی باشد و از این نظر گفتگوی درونی نقش بسیار تعیین‌کننده‌ای در تحکیم توهمات



خرید و دانلود تحقیق درباره مبارز باطنی (از دیدگاه تولتک


تحقیق درباره شأن نزول برخی آیات وسوره ها

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

شأن نزول برخی آیات وسوره ها

 

آنچه در مورد شأن نزول گفته میشود، مربوط به آیات است و در مورد سوره ها شأن نزول کمتر ذکر شده؛ زیرا معمولاً آیات در زمانها و موارد مختلف نزول شده است به خصوص آن که در بعضی از سوره هابعضی از آیات آن در مکه و برخی در مدینه نازل شدهاند؛ بنابراین چنین سورههایی اصولاً شأن نزول واحدندارند، مگر آن که از سوره های کوچک باشند که در یک زمان و به یکباره نازل شده باشند. در این صورت میتوان به دنبال شأن نزول بود. یا این که مقصود از شأن نزول سوره، شأن نزول آیات اولیه آن باشد

شأن نزول و محتوای سوره فجر

 

سورة فجر در مکه بر پیامبر نازل شده. این سوره دارای آیه هایی کوتاه اما تکان دهنده و با انذارهای بسیار می باشد.در ابتدای سوره به قسم های متعددی بر می خوریم که بی سابقه است. این نوع قسم ها مقدمه ای برای تهدید انذار طاغوتیان به عذاب الهی می باشد. بخش دیگری از این سوره به بعضی از اقوام عصیان گر پیشین، چون قوم عاد و ثمود و فرعون و انتقام شدید خداوند از آنان، اشاره کرده است، تا موجب عبرت دیگران شود.در بخش سوم آن اشارة کوچکی به امتحان و آزمایش انسان شده است و از کوتاهی او در اعمال نیک و خیر انتقاد می شود.بالاخره در قسمت انتهایی سوره سخن از معاد و سرنوشت کافران، نیز پاداش مؤمنانی است که به نفس مطمئنّه رسیده اند. پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود: کسی که سورة فجر را در شب های دهگانه (ده شب اوّل ذی الحجه) بخواند، خداوند گناهان او را می بخشد و کسی که در سایر بخواند، نور و روشنایی برای روز قیامتش خواهد بود.[1]سورة والفجر به خاطر دو مشخصه مورد سؤال قرار می گیرد:

شأن نزول آیه تطهیر

 

پیامبر اکرم(ص) روزی در مدینه به منزل حضرت فاطمه(س)تشریف برده، فرمودند: دخترم عبای مرا بر بدنم بینداز تا قدری استراحت کنمبعد از مدتی حضرت علی(ع)، امام حسن و حسین(ع)، فاطمه(س) کنار آنحضرت جمع شدند. جبرئیل از طرف خدا آیه تطهیر را بر آن حضرت آورد. خداوند در این آیه میفرماید: ای پیامبر! خداوند اداره کرده است تاپلیدی و ناپاکی و آلودگی ظاهری و باطنی(گناه) را از شما بردارد و شما را پاکو منزه قرار داده است. از این آیه استفاده میشود که آنان معصوم اند و در تمام عمر از هر گونه آلودگی و خطا پاک میباشند

در اهمیت شناخت اسباب نزول یا شان نزول باید گفت : همان گونه که می دانیم قرآن , تدریجی و در مـنـاسـبت های مختلف نازل شده است بر حسب اقتضا اگرحادثه ای پیش می آمد یا مسلمانان دچار مشکلی می شدند, یک یا چند آیه و احیانایک سوره برای رفع مشکل نازل می گردید پر واضح اسـت کـه آیـات نـازل شده در هرمناسبتی , به همان حادثه و مناسبت نظر دارد پس اگر ابهام یا اشـکـالـی در لـفـظ یـامعنای آیه پدید آید, با شناخت آن حادثه یا پیش آمد, رفع اشکال می کرد در نـتـیـجـه برای دانستن معنا و تفسیر کامل هر آیه , باید به شان نزول آن رجوع کرد تا کاملاموضوع روشن شود پس شان نزول می تواند قرینه ای باشد تا دلالت آیه را تکمیل کند و بدون آن , دلالت آیه نـاقص می ماند مثلا در مورد آیه «ان الصفا و المروة من شعائراللّه فمن حج البیت اواعتمر فلا جناح عـلیه ان یطوف بهما»[1] اشکال شده است که سعی میان دو کوه صفا و مروه در حج و عمره از ارکان است , چرا به لفظ «لاجناح »[2] تعبیر شده است ؟ معنای ظاهری آیه چنین است : گناهی نیست که میان آن دو کوه سعی نمایید این عبارت جواز را می رساند نه وجوب را ولی با مراجعه به شان نزول آیه روشن می شود که این عبارت برای رفع توهم گـنـاه آمـده است , زیرا پس از صلح حدیبیه درسال ششم هجری مقرر شد که پیامبر اکرم (ص ) و صحابه سال بعد برای انجام مراسم عمره به مکه مشرف شوند و در این قرار داد چنین آمده بود که به مدت سه روز مشرکان بت های خود را از اطراف بیت و هم چنین از روی کوه صفا و مروه بردارند تـا مسلمانان آزادانه مراسم طواف و سعی را انجام دهند پس از گذشت سه روز بت ها برگردانده شـد بـرخـی از مـسـلمانان به عللی هنوز مراسم سعی را انجام نداده بودند و با بازگرداندن بت ها, چـنـیـن گمان بردند که با وجود بت ها, سعی میان صفا و مروه گناه است آیه مذکور نازل شد تا مـسلمانان از سعی خودداری نکنند, زیرااساسا سعی از شعائر الهی است و وجود بت ها امر عارضی اسـت و بـه آن زیـان نـمـی رساند[3]لذا مفهوم این آیه با مراجعه به شان نزول کاملا واضح و روشن می شود و مساله جواز یا وجوب سعی در کار نیست , بلکه صرفا «دفع توهم منع» است یعنی با وجود بت ها منعی از انجام سعی نیست پس شناخت اسباب نزول نقش اساسی در فهم و پی بردن به معانی بسیاری از آیات ایفا می کند.[4] راه شـناخت و پی بردن به اسباب نزول بسی دشوار است , زیرا پیشینیان در این زمینه مطلب قابل تـوجـهـی ثبت و ضبط نکرده اند, جز اندکی که کاملا چاره سازنیست شاید یکی از علل عدم ضبط دقیق این بود که خود به وضع آشنا بودند ودیگر نیازی نمی دیدند که معلومات و مشاهدات خود را بـه عنوان سند برای آینده ثبت کنند بعدها روایاتی در این زمینه فراهم شد که بیش تر دارای ضعف سند و غیرقابل اعتماد بوده و احیانا اعمال غرض در کار وجود داشته است به ویژه در دوران تاریک حکومت بنی امیه که از روی غرض ورزی , آیات بی شماری با تنظیم شان نزول های ساختگی , طبق دل خـواه تفسیر و تاویل شده است از امام احمدبن حنبل دراین باره نقل شده : «سه چیز اصل و پایه درسـتـی نـدارد: روایـاتی که درباره جنگ های صدر اسلام ثبت شده , روایاتی که درباره فتنه های آخرالزمان گفته شده و روایاتی که درباره تفسیر و تاویل قرآن آورده اند» امام بدرالدین زرکشی از بـرخی محققین نقل می کند: «مقصود بیش ترین روایات در این باره قابل اعتماد نیست , نه این که هـمـه آن هـا قـابـل اعتماد نباشند»[5] معروف ترین کسی که در این باره روایاتی جمع آوری کرده است , ابوالحسن علی بن احمد واحدی نیشابوری (متوفای468 )است که جلال الدین سیوطی (مـتـوفای911 ) بر او خرده گرفته و می گوید که درفراهم کردن روایات ضعیف همت گماشته , صـحیح و سقیم را به هم آمیخته وبیش تر روایات خود را از طریق کلبی از ابی صالح از ابن عباس آورده اسـت کـه جـداواهـی و ضـعـیف است [6] سپس خود سیوطی در این زمینه رساله ای نـگـاشـتـه بـه نام لباب النقول (برگزیده های منقول ) که خود نیز در انتخاب روایات ازروایت های ضعیف , مصون نمانده است مثلا درباره آیه «و ان عاقبتم فعاقبوا بمثل ماعوقبتم به و لئن صبرتم لـهو خیر للصابرین , و اصبر و ما صبرک الا باللّه و لا تحزن علیهم و لاتک فی ضیق مما یمکرون , ان اللّه مـع الـذیـن اتقوا و الذین هم محسنون »[7] نوشته است که پیامبر(ص ) آن گاه که بر سر نـعـش حمزه ایستاد و او را بدان حالت زار یافت ,فرمود: «لامثلن بسبعین منهم مکانک , هرآینه با هـفـتـاد نفر از آنان (قریش ) همان کنم که با تو کردند ـ بریدن گوش و بینی و پاره کردن شکم » آن گاه جبرئیل این آیات رانازل نمود و او را از این کار منع کرد[8] در حالی که سوره نحل از سـوره هـای مـکـی است سال ها پیش از جنگ احد که در مدینه در سال چهارم هجرت اتفاق افتاد, نازل شده است به علاوه از مقام پیامبر(ص ) که تربیت شده آیین اسلام است و هم واره عدل و انصاف را در زنـدگـی خـود پیش گرفته , کاملا به دور است که چنین اندیشه ناعادلانه ای را به خود راه دهـد آری آیـات فـوق در مـکه موقعی که مسلمانان موردشکنجه کفار بودند نازل شد که هرگز تجاوز نکنید و بهتر است شکیبا باشید.[9] سبب نزول یا شان نزول . چـه فـرقی میان این دو عبارت وجود دارد؟ بیش تر مفسرین فرقی میان این دوقایل نشده اند و هر مـنـاسـبـتـی را کـه ایجاب کرده است آیه یا آیه هایی نازل شود, گاه سبب نزول و گاه شان نزول گفته اند در صورتی که میان این دو عبارت فرق است , ازاین جهت که شان نزول اعم از سبب نزول اسـت هرگاه به مناسبت جریانی درباره شخص و یا حادثه ای , خواه در گذشته یا حال یا آینده و یا دربـاره فـرض احـکـام , آیه یاآیاتی نازل شود همه این موارد را شان نزول آن آیات می گویند, مثلا مـی گـویـنـد کـه فـلان آیـه درباره عصمت انبیا یا عصمت ملائکه یا حضرت ابراهیم یا نوح یا آدم نازل شده است که تمامی این ها را شان نزول آیه می گویند اما سبب نزول , حادثه یاپیش آمدی است کـه مـتـعـاقـب آن , آیـه یا آیاتی نازل شده باشد و به عبارت دیگر آن پیش آمد باعث و موجب نزول گردیده باشد لذا سبب , اخص است و شان اعم . تنزیل و تاویل در اصـطلاح سلف , تنزیل بر مورد نزول گفته می شود این مورد می تواند یک واقعه خاص باشد که آن واقـعـه سبب نزول آیه شده است ولی تاویل مفهوم عامی است که از آیه برداشت می شود و قابل انـطـباق بر جریانات مشابه است در برخی تعابیر به این دو اصطلاح ظهر و بطن نیز گفته می شود کـه ظـهـر همان تنزیل و بطن همان تاویل است , زیرا ظاهر آیه همان مورد نزول را می رساند و در بـطن آیه مفهوم گسترده تری نهفته است فضیل بن یسار درباره حدیث معروف «مافی القرآن آیة الا ولها ظهر و بطن » که از پیامبر اکرم (ص ) نقل شده است , از امام صادق (ع ) سؤال کردحضرت در جـواب فـرمـود: «ظهره تنزیله و بطنه تاویله , منه ما قد مضی و منه مالم یکن , یجری کما تجری الـشمس و القمر,[10] ظهر همان مورد نزول آیه است و بطن تاویل آن (که موارد قابل انطباق را شـامل می شود) برخی در گذشته اتفاق افتاده و برخی هنوز نیامده است قرآن (پیوسته زنده و جـاویـد و قابل بهره گیری است و) مانند آفتاب و ماه در جریان است » در حدیث دیگر می فرماید: «ظـهـر القرآن الذین نزل فیهم و بطنه الذین عملوا بمثل اعمالهم ,[11] ظهر, کسانی را در بر مـی گـیـرد کـه آیه درباره آنان نازل شده است و بطن کسانی را شامل می شود که کرداری مانند کردارآنان داشته باشند». استفاده فقهی از شان نزول و تنزیل و تاویل . فـقها و دانش مندان اسلامی با توجه به سبب و شان نزول و ظهر و بطن آیات ,قاعده ای را به دست آورده انـد و بـا تـمـسک به آن قاعده , احکام را استنباط می کنندآن قاعده عبارت است از: «العبرة بعموم اللفظ لا بخصوص المورد, اعتبار به گستردگی لفظ است , نه خصوصیت مورد» یعنی یک فـقـیه دانا و توانا باید خصوصیات مورد راکنار بگذارد و از جنبه های عمومی لفظ بهره بگیرد البته جـنبه های خصوصی برای فهم دلالت کلام مفید است , ولی انحصار را نمی رساند, زیرا احکام الهی پـیـوسـتـه هـمگانی بوده و در همه زمان ها جریان دارند اینک دو نمونه از آیات را می آوریم که در روایات , جنبه کلی آن بررسی شده و مورد استفاده قرار گرفته است :. نمونه اول : در سوره بقره چنین آمده است : «و للّه المشرق و المغرب فاینما تولوافثم وجه اللّه ان اللّه واسـع عـلـیـم »[12] ایـن آیـه از آیاتی است که دارای ظهر و بطن (تنزیل و تاویل ) است که با راه نـمایی امام معصوم جنبه عمومی آن روشن شده است این آیه در ظاهر با آیاتی که ایجاب می کند حـتـمـا رو بـه کـعـبه نماز بخوانیدمنافات دارد, ولی با مراجعه به شان نزول , این تنافی بر طرف می شود. شان نزول آیه چنین است : یهودیان به مسلمانان اعتراض می کردند که اگر



خرید و دانلود تحقیق درباره شأن نزول برخی آیات وسوره ها