واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درمورد- نقش اخلاق پیامبر اسلام در زمان خود پیامبر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 54

 

نقش اخلاق پیامبر اسلام در زمان خود پیامبر

یکى از شاخصه هاى پر اهمیت در پیشرفت اسلام اخلاق نیک و کلام‏دلاویز و پرجاذبه پیامبر اکرم (ص) با انسان‏ها بود، این خلق نیکوتا بدان حدى بود که معروف شد سه چیز در پیشرفت اسلام نقش به‏سزایى داشت:1- اخلاق پیامبر ص2- شمشیر و مجاهدات حضرت على (ع)3- انفاق ثروت حضرت خدیجه (س)در قرآن مجید، به نقش اخلاق پیامبر (ص) درپیشرفت اسلام و جذب ‏دل‏ها تصریح شده است، آن جا که مى‏خوانیم: «فبما رحمة من الله‏لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک فاعف عنهم‏و استغفر لهم و شاورهم فى الامر; اى رسول ما! به خاطر لطف ورحمتى که از جانب خدا، شامل حال تو شده، با مردم مهربان‏گشته‏اى، و اگر خشن و سنگدل بودى، مردم از دور تو پراکنده‏مى‏شدند، پس آن‏ها را ببخش، و براى آن‏ها طلب آمرزش کن، و درکارها با آن‏ها مشورت فرما.» ازاین آیه استفاده مى‏شود که : 1- نرمش و اخلاق نیک، یک هدیه الهى است، کسانى که نرمش ندارند،از این موهبت الهى محرومند; 2- افراد سنگ‏دل و سخت‏گیر نمى‏توانند مردم‏دارى کنند، و به جذب‏نیروهاى انسانى بپردازند; 3- رهبرى و مدیریت صحیح با جذب و عطوفت همراه است; 4- باید دست‏شکست‏خوردگان در جنگ و گنهکاران شرمنده را گرفت وجذب کرد (با توجه به این که شان نزول آیه مذکور در موردندامت فراریان مسلمان در جنگ احد نازل شده است); 5- مشورت با مردم از خصلت‏هاى نیک و پیوند دهنده است که موجب‏انسجام مى‏گردد. پیامبر اسلام (ص) علاوه بر این که ارزش‏هاى اخلاقى را بسیار ارج‏مى‏نهاد، خود در سیره عملى‏اش مجسمه فضایل اخلاقى و ارزش‏هاى والاى‏انسانى بود، او در همه ابعاد زندگى با چهره‏اى شادان و کلامى‏دلاویز با حوادث برخورد مى‏کرد.به عنوان مثال، درتاریخ آمده‏است:در سال نهم هجرت هنگامى که قبیله سرکش طى بر اثر حمله‏قهرمانانه سپاه اسلام شکست ‏خوردند، عدى بن حاتم که از سرشناسان‏این قبیله بود به شام گریخت، ولى خواهر او که «سفانه‏» نام‏داشت‏ به اسارت سپاه اسلام درآمد.سفانه را همراه سایر اسیران به مدینه آوردند و آنان را درنزدیک مسجد در خانه‏اى جاى دادند، روزى رسول خدا (ص) از آن‏اسیران دیدن کرد، سفانه از موقعیت استفاده کرده و گفت: «یا محمد هلک الوالد و غاب الوافد فان رایت ان تخلى عنى، و لا تشمت ‏بى احیاء العرب، فان ابى کان یفک العانى، و یحفظ الجار، و یطعم‏الطعام، و یفشى السلام، و یعین على نوائب الدهر;اى محمد!پدرم (حاتم) از دنیا رفت، و نگهبان و سرپرستم (عدى) ناپدید شدو فرار کرد، اگر صلاح بدانى مرا آزاد کن، و شماتت و بدگویى‏قبیله‏هاى عرب‏ها را از من دور ساز، همانا پدرم (حاتم) بردگان‏را آزاد مى‏ساخت، از همسایگان نگهبانى مى‏نمود، و به مردم غذامى‏رسانید، و آشکارا سلام مى‏کرد، و در حوادث تلخ روزگار، مردم‏را یارى مى‏نمود.»پیامبر اکرم (ص) که به ارزش‏هاى اخلاقى، احترام شایان مى‏نمود، به‏سفانه فرمود: «یا جاریة هذه صفة المؤمنین حقا، لو کان ابوک مسلما لترحمناعلیه; اى دختر! این ویژگى‏هایى که برشمردى، از صفات مؤمنان‏راستین است، اگر پدرت مسلمان بود، ما او را مورد لطف و رحمت‏قرار مى‏دادیم.» آنگاه پیامبر (ص) به مسؤولین امر فرمود:«خلوا عنها فان اباها کان یحب مکارم الاخلاق; این دختر را به‏پاس احترامى که پدرش به ارزش‏هاى اخلاقى مى‏نمود، آزاد سازید.».آن گاه پیامبر (ص) لباس نو به او پوشانید، و هزینه سفر به شام‏را در اختیار او گذاشت، و او را همراه افراد مورد اطمینان به‏شام نزد برادرش رهسپار کرد. نمونه‏هایى از اخلاق پیامبر )ص(در سیره عملى پیامبر (ص) صدها نمونه از اخلاق نیک و زیبا وجوددارد که هر کدام نشانگر قطره‏اى از اقیانوس عظیم حسن خلق آن‏حضرت است، همان گونه که خداوند با تعبیر «و انک لعلى خلق‏عظیم; و همانا تو اخلاق عظیم و برجسته‏اى دارى‏» به این مطلب‏اشاره فرموده است.نظر شما را به چند نمونه از آن‏ها جلب‏مى‏کنیم: 1- عدى بن حاتم مى‏گوید: «هنگامى که خواهرم سفانه به اسارت‏سپاه اسلام درآمد و من به سوى شام گریختم، پس از مدتى خواهرم‏با کمال وقار و متانت ‏به شام آمد و مرا در مورد این که‏گریخته‏ام و او را تنها گذاشتم سرزنش کرد، عذرخواهى کردم، پس‏از چند روزى از او که بانویى خردمند و هوشیار بود، پرسیدم:«این مرد (پیامبر اسلام) را چگونه دیدى؟» گفت: «سوگند به‏خدا او را رادمردى شکوهمند یافتم، سزاوار است که به اوبپیوندى که در این صورت به جهانى از عزت و عظمت پیوسته‏اى‏».با خود گفتم به راستى که نظریه صحیح همین است، به عنوان پذیرش‏اسلام، به مدینه سفر کردم، پیامبر (ص) در مسجد بود، در آن جا به‏محضرش رسیدم، سلام کردم، جواب سلامم را داد و پرسید:کیستى؟ عرض کردم عدى بن حاتم هستم، آن حضرت برخاست و مرا به‏سوى خانه‏اش برد، در مسیر راه با این که مرا به خانه مى‏برد،بانویى سالخورده و مستضعف با او دیدار کرد، اظهار نیاز نمود،پیامبر (ص) به مدتى طولانى در آنجا توقف کرد و آن بانو را درمورد تامین نیازهایش راهنمایى فرمود. با خود گفتم:«سوگند به خدا این شخص پادشاه نیست.»سپس از آن جا گذشتیم وبه خانه رسول خدا (ص) وارد شدم، پیامبر (ص) از من استقبال وپذیرایى گرمى نمود، زیراندازى که از لیف خرما بود، نزدم آوردو به من فرمود: بر روى آن بنشین. گفتم: بلکه شما بر آن‏بنشینید. فرمود: نه، شما بر آن بنشین، خود آن حضرت بر روى‏زمین نشست، با خود گفتم: این نیز نشانه دیگر که آن حضرت،پادشاه نیست. سپس مطلبى از دینم را که راز پوشیده بود بیان‏فرمود، دریافتم که او بر رازها آگاهى دارد، و فهمیدم که‏پیامبر مرسل مى‏باشد، بیانات و پیشگوییها و مهربانى‏هایش مراشیفته‏اش کرده و همانجا مسلمان شدم.» 2- در جنگ خیبر که با حضور شخص پیامبر (ص) در سال هفتم هجرت‏رخ داد، پس از پیروزى سپاه اسلام بر سپاه کفر، جمعى از یهودیان‏به اسارت سپاه اسلام درآمدند، یکى از اسیران، صفیه دختر حى بن‏اخطب (دانشمند سرشناس یهود) بود.بلال حبشى، صفیه را به همراه زنى دیگر به اسارت گرفت و آن‏ها رابه حضور پیامبر (ص) آورد، ولى هنگام آوردن آن‏ها اصول اخلاقى رارعایت نکرد، و آن‏ها را از کنار جنازه‏هاى کشته‏شدگان یهود حرکت‏داد، صفیه وقتى که



خرید و دانلود تحقیق درمورد- نقش اخلاق پیامبر اسلام در زمان خود پیامبر


سیستم خود دفاعی مورچه کشف معجزه ای جدید در قرآن کریم 11 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

سیستم خود دفاعی مورچه کشف معجزه ای جدید در قرآن کریم

در کنار معجزات کلامی قرآن، که محمد صل الله علیه و آله به واسطه آن مشرکان را به مبارزه طلبید و از آن ها خواست که یک آیه مانند آن بیاورند و آن ها نتوانستند، قرآن کریم دربرگیرنده معجزات علمی زیادی است که خداوند برای محمد آن ها را بیش از هزار سال پیش آشکار کرد.این معجزات امروزه کشف شده اند و باعث تقویت ایمان ایمان آورندگان شده است و اثباتی برای الهی بودن قرآن کریم است. خانم Wadea Omranyکشف جدیدی علمی در قرآن کرده است. ایشان می گویند که ما در سوره نمل آیه 18کشف جدید علمی کرده ایم. این معجزه جدید چیزی است که مورچه در آیه 18 گفت و علم امروز نحوه ارتباط مورچه ها با یکدیگر را کشف کرد خصوصا زمانی که یک خطر محل زندگی مورچه ها را تهدید می کند.

 

ما تلاش می کنیم جملاتی که مورچه در قرآن کریم به زبان آورد را توضیح دهیم و سعی می کنیم آنچه را که او گفت با کشفیات جدید علمی ربط دهیم و مدرک پیشی گرفتن قرآن کریم به علم امروزی را رو می کنیم که این حقایق را بیش از هزار سال پیش بیان کرد.خداوند در سوره نمل آیه 18 می فرماید:} حَتَّى إِذَا أَتَوْا عَلَى وَادِ النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ یَا أَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاکِنَکُمْ لَا یَحْطِمَنَّکُمْ سُلَیْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ{ "تا چون به دره مورچه ها رسیدند، مورچه ای گفت: ای مورچه ها به لانه هایتان وارد شوید‌، مبادا سلیمان و لشگرش پایمالتان کنند و خود آگاه نباشند."در آیه بالا مورچه خطر قریب الوقوعی که در کمین مورچه ها است را در طی چهار مرحله متوالی به شرح زیر می گوید:1- "ای مورچه ها" این اولین اعلام خطری است که توسط مورچه داده می شود تا توجه دیگر مورچه ها را به سرعت جلب کند. مورچه های دیگر با گرفتن این پیام صبر می کنند تا دیگر پیام ها را توسط همان مورچه دریافت کنند.2- "به لانه ایتان وارد شوید‌" در این جا گوینده پیام، جملاتش را با دیگر پیام ها ادامه می دهد و به مورچه های دیگر می کوید که چه کار باید بکنند. ما این رابطه را که توسط علم امروزی کشف شده در قسمت دوم این نوشته می بینیم ( که در ارتباطات بین مورچه ها است.)3- " مبادا سلیمان و لشگرش پایمالتان کنند" در این جمله مورچه دلیل این خطر را به مخاطب خود می گوید و این آن چیزی است که ما امروزه توسط بررسی علمی اثبات می کنیم. 4- "و خود آگاه نباشند" مورچه ها، به عنوان عکس العملی در مقابل خطر قبلی، یک نوع دفاع مشخصی از خود بروز می دهند. در این چند جمله آخری،مورچه به مخاطبان خود می گوید که به منبع خطر حمله نکنید زیرا خطر از یک دشمن واقعی نیست- زیرا سلیمان و همراهانش از وجود لانه مورچه ها در سر راه خود خبر ندارند و قصد حمله به آن را نیز ندارند بنابراین مورچه ها آن ها را خطر واقعی نمی دانند.در کلمات آخر، مورچه پیام رسان، همراهانش را از رسیدن سلیمان با خبر کرد و این چیزی است که ما به صورت علمی و از طریق بررسی رمز های شیمیایی ارتباطی مورچه ها توضیح می دهیم.ما ترتیب دستورات مورچه ها را که به چهار مرحله تقسیم می شد- چهار مرحله شامل عبارات ها و علامت ها- نشان دادیم. علم در این زمینه چه می گوید؟ این مقاله را بخوانید:مورچه ها از ارتباط شیمیایی در موقعیت های اخطار و دفاعی و همچنین زمانی که تبادل سریع اطلاعات نیاز باشد و نیز زمانی که با خطری مواجه باشند استفاده می کنند.این اخطار معمولا توسط صدور علامت های شیمیایی دفاعی مشخص می شود. غده های دفاعی مسئول ایفای نقش اخطار و دفاع هستند. به عنوان مثال مورچه استرالیایی رادر نظر بگیرید. وقتی این مورچه ها با خطر مواجه می شوند، قطرات کوچکی را از غده دفاعی خود ترشح می کنند – این یک فرمان برای دیگر مورچه ها است تا فرار کنند و با شاخک های خود ارتعاشی ایجاد کنند که به معنای قرار گیری در موقعیت خطر است.اولین ماده که توسط مورچه ها شناسایی می شود aldehyde hexanal است و باعث جلب توجه و علاقه آن ها می شود.در نتیجه شاخک های خود را تکان می دهند و بالا می برند تا دیگر بوها را نیز بگیرند. وقتی که آن ها hexanol( اولین پیغام به شکل الکل بود) را دریافت می کنند موقعیت خطر به خود می گیرند و در تمامی جهت ها می دوند تا منبع مشکل را پیدا کنند. زمانی که undécanoneدریافت کنند، مورچه ها را به سمت منبع خطر می برد و آن ها را تحریک می کند تا تمام اشیا خارجی را گاز بگیرند. سپس در نهایت وقتی که به هدف نزدیک تر می شوند butyloctenalرا تشخیص می دهند که پرخاشگری و آمادگی آن ها را برای قربانی کردن خود افزایش می دهد. این مقاله می گوید که ارتباط شیمیایی مهم ترین روش ارتباط در زمان خطر و گزارش دادن این خطر است. در این فرایند مورچه ها انواع مختلف این مواد که هر کدام رمز تفاوتی دارد و بیانگر نوع خاصی از صحبت کردن است را استفاده می کنند. اگر انتشار موادی که توسط مورچه ای که آن خطر را اعلام کرد تعقیب کنیم می بینیم که کاری می باشد که مورچه مورد اشاره در آیه 18 سوره نمل آن را انجام داده.موادی که مورچه در موقعیت هایی مثل این از بدن خود ترشح می کند به چهار دسته تقسیم می شوند که هرکدام زبان و علامت مخصوص به خود را دارند.مراحل پی در پی عکس العمل مورچه ها:aldéhyde hexanalاولین ماده شیمیایی است که مورچه در صورت احساس خطر از خود ترشح می کند. و آن را می توان به عنوان آژیر خطر دانست. مورچه ها با دریافت این ماده شروع به جمع شدن در یک نقطه می کنند و منتظر رسیدن بقیه علامت ها می شوند و این شبیه اولین مرحله است که توسط مورچه در جمله "ای مورچه ها"گفته شد.سپس مورچه دومین ماده شییایی hexanol""را ترشح می کند.با دریافت این ماده مورچه ها شروع به دویدن در تمامی جهت ها می کنند تا منبع این ماده را پیدا کنند. مورچه ای که ماده شیمیایی را ترشح می کند باید مسیری را که بقیه مورچه ها باید از آن



خرید و دانلود  سیستم خود دفاعی مورچه کشف معجزه ای جدید در قرآن کریم 11 ص


تحقیق درمورد. افلاطون و هندسه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

افلاطون بر سردر آکادمی خود نوشت: «هرکس هندسه نمی داند وارد نشود.»

گذشته از این که هدف افلاطون از این گفته چه بود، یا حتی این ماجرا حقیقت است یا افسانه، این نکته بیانگر این حقیقت است که هندسه در دوران قدیم از اهمیت و اعتبار فوق العاده ای برخوردار بود و بیش از هر دانش دیگری مورد احترام بود، حتی یادگیری هندسه را برای آموختن فلسفه لازم می دانستند. شاید یک دلیل این نکته این مطلب باشد که هندسه بیش از هر دانش شناخته شده آن زمان نظری بود و بنابراین می توانست در زمانی که علوم دیگر به بیراهه می رفتند یا دوران طفولیت را طی می کردند، مستقلاً به راه خود ادامه دهد. از طرف دیگر هندسه کاربردی ترین علم زمان بود. قطعاً هندسه در ایجاد بناهای شکوهمند که میراث بشری محسوب می شود، از جمله اهرام شگفت انگیز مصر نقش بسزایی داشته است.تالس را پیشگام هندسه می شناسند، پس از وی نیز فیثاغورث، افلاطون، اقلیدس نیز هرکدام سهم شایان توجهی در گسترش و توسعه این شاخه از دانش ایفا کردند. تاریخ پربار فرهنگ و تمدن ایرانی نیز پر است از نام و چهره مشاهیر بسیار ارزنده ای که در طول چندین سده مشعل دار تحقیقات علمی جهان بودند. آنان با استفاده از دستاوردهای پیشینیان و تکیه بر سعی و تلاش خود، دانش بشری و علی الخصوص هندسه را به مدارج بسیار بالاتری رهنمون ساختند. چهره هایی از جمله خوارزمی، خیام، خواجه نصیر، ابوالوفای بوزجانی، جمشید کاشانی و بسیاری دیگر از جمله نام آورترین ریاضیدانان ایرانی هستند که در تاریخ ریاضیات جهان از مقام شامخ و جایگاه بسیار والایی برخوردارند. آنان توانستند با تشکیل زیج ها و انجام رصدهای دقیق تقویم جدیدی بر اساس سال خورشیدی ابداع کنند. با پایه گذاری قوانین حرکت، حفر قنات و استفاده از چرخ چاه را برای آبیاری کشترازها ممکن ساختند. با توسعه اخترشناسی به نیاز دریانوردان برای یافتن مسیر صحیح کشتی و نیاز مؤمنان برای یافتن جهت درست قبله پاسخ دادند. بدین ترتیب به همت این بزرگان، جواب پرسش هایی که در دوران شکوفایی دانش یونان حتی مطرح نشده بود، به دست آمد. بعدها نیز دانشمندانی نظیر دکارت، فرما، پاسکال، اویلر و گوس به توسعه همین دستاوردها پرداختند، به طوری که امروزه انواع مختلفی از هندسه برای حل انواع گونان مسئله ایجاد و گسترش یافته است. تا جایی که حتی پذیرش شاخه های جدیدی از هندسه همانند هندسه نا اقلیدسی که توسط لباچوفسکی و سایرین ابداع شده بود، برای بزرگترین ریاضیدانان زمان غیرممکن به نظر می آمد.هرچند که امروز ریاضیات بسیار گسترش یافته است اما باید دانست که هندسه هیچگاه اهمیت خود را از دست نداده است و همپای تحول سایر شاخه های دانش بشری، به تبدیل و تحول و نوزایی مدام دست زده است.بدیهی است هنگامی که به پشت سر خود نگاه کرده و تاریخ پرفراز و نشیب ریاضیات را مشاهده می کنیم، خود رادر مقابل اقیانوسی از دانش بشری می یابیم که گردآوری و تدوین عمده ترین دستاوردهای آن، برترین اراده ها را به هماوردی نابرابر می طلبد.اما محمدهاشم رستمی از دبیران با سابقه آموزش و پرورش موفق به انجام این کار سترگ شده است و طی بیش از چهل سال تحقیق دایره المعارف جامعی از هندسه تهیه کرده است که گفته می شود بالغ بر۲۰ جلد خواهد بود و تاکنون ۱۴ جلد آن به چاپ رسیده است. وی در این کتاب عمده ترین و برجسته ترین مفاهیم، قضیه ها، مسئله ها و تعریف ها را همراه با گوشه هایی از تاریخ هندسه و سرگذشت مشاهیر این شاخه تدوین کرده است، تا علاقه مندان به این شاخه از ریاضی با دسترسی به تمام مطالب مربوط به هر مبحث و حل و بررسی آنها به احاطه کامل بر آن مبحث دست یابند و احیاناً خود قضیه ها و مسئله ها را تعمیم داده و یا قضیه ها جدیدی را کشف کرده و مسئله های نویی را حل کنند.گروه علم ضمن آرزوی موفقیت برای این مؤلف، گفت وگویی را با وی ترتیب داده است که در زیر می آید.• آقای رستمی،  در ابتدا مختصری از خودتان بگویید.در سال ۱۳۱۸ در طبس متولد شدم. دیپلم ریاضی را در سال ۱۳۳۸ از دبیرستان ابومسلم مشهد و لیسانس ریاضی را در سال ۱۳۴۱ از دانشسرای عالی تهران دریافت کردم.• از فعالیت های خود در عرصه آموزش ریاضیات هم صحبت کنید.از سال ۱۳۴۱ به تدریس ریاضیات در دبیرستان ها، دانشسرای مقدماتی، مراکز تربیت معلم و دانشگاه پرداختم. از سال ۱۳۵۰ عضو شورای برنامه ریزی و تألیف کتب درسی (شاخه نظری) وزارت آموزش و پرورش هستم و در برنامه ریزی و تألیف چند کتاب درسی ریاضی در مقطع های دبستان و دبیرستان مشارکت داشتم که این فعالیت تاکنون ادامه دارد.چند سال عضو شورای ریاضی دفتر آموزش ضمن خدمت بوده ام که طرح آموزش مستمر دبیران ریاضی را با همکاری استادان دانشگاه و مراکز تربیت معلم و کارشناسان دفتر برنامه ریزی تهیه کردیم و در چهارمین کنفرانس آموزش ریاضی ایران ارائه دادیم. عضو گروه ریاضی انتشارات مدرسه،



خرید و دانلود تحقیق درمورد. افلاطون و هندسه


تحقیق درمورد- زندگی نامه قاریان قران مصری

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 40

 

زندگینامه خود نوشت استاد عبدالباسط

 زندگینامه

نمونه هایی از تلاوت استاد عبدالباسط  زندگینامه

متن حاضر گزیده ویرایش شده ای از یک مصاحبه با استاد عبدالباسط می باشد، که به صورت زندگینامه خود نوشت تنظیم شده است.

من" عبدالباسط محمد عبدالصمد" از قریه ارمنت که حالا مبدل به شهر شده از توابع استان قنا در جنوب مصراست؛ فاصله ارمنت با قاهره تقریباً 700 کیلومترمی باشد. من در سال 1349 هجری قمری،( 1307 هجری شمسی) به دنیا آمدم .

 

در ده سالگی قرآن را حفظ نمودم. عاشق قرآن بودم و از خدا آرزو می کردم که یک قاری مشهور بشوم. من برای شنیدن قرآن، مسافت زیادی را پیاده طی می کردم؛ چون در آن زمان در خانه ها رادیو وجود نداشت و فقط قهوه خانه ها رادیو داشتند.

شیخ رفعت و شیخ شعشاعی- دو نفری که در آن زمان مشهور بودند- در رادیو قرائت قرآن داشتند. شیخ رفعت دو بار در هفته روزهای دوشنبه و جمعه  تلاوت داشت. و ما سه کیلومتر راه را پیاده طی می کردیم تا به صدای شیخ رفعت گوش بسپاریم و برای استفاده از سایر قاریان در جلسات شبانه قرآن شرکت می کردیم . من در مکتبخانه های همان روستا قرآن را حفظ کردم . در آن زمان هنوز روستای ما مبدل به شهر نشده بود.

من به پدرم گفتم که می خواهم علم قرائات را فرا گیرم و قاری مشهور بشوم. پدرم مرا تشویق کرد. اما برادران بزرگترم به دانشگاه الأزهر رفتند و در علوم دیگری تحصیل کردند.

پدرم می خواست مرا به " طنطا" که ناحیه ای مشهور در علوم قرائات و تعلیم علوم قرآنی بود ببرد، اما شیخی از ناحیه شمال به روستای ما آمد و برای تعلیم علوم قرآنی و قرائات، مردم از او استقبال کردند، که من هم نزد او رفتم و قرائات سبع را یاد گرفتم. او احساس می کرد که من علاقمند هستم و توانایی دارم که قرائات سبع را یاد بگیرم، پس مرا در این امر تشویق می کرد . او قصد آموزش ده قرائت را داشت اما من به فراگیری هفت قرائت قانع بودم . معلم مرا با خود در جلسات شبانه قرآن همراه می برد و تقریباً مرا مثل فرزند خود حساب می کرد.

من قرآن را در ده سالگی و قرائات سبعه را در 12 سالگی و عشره را در 14 سالگی، یعنی همه قرائت های دهگانه را- الحمدلله- آموختم .  

ما علاوه بر حفظ قرآن، در کتاب ها معانی را هم فرا می گرفتیم. چون علم به معانی در رعایت وقف و دیگر قواعد لازم است.

گرچه در مصر دانشکده قرائات قرآنی ایجاد شده ولی هنوز هم چند مکتبخانه در مصر موجود است ولی مسئولین دوباره تشویق  شده اند تا مکتبخانه ها به وضع سابق خود برگردد.

البته مدرسه قرائات هم هست ولی این مخصوص کسانی است که قرآن را حفظ کرده اند و می خواهند قرائت ها را بیاموزند و این مدرسه وابسته دانشکده زبان ادبیات و عرب به دانشگاه الأزهر است. و قرائت های هفتگانه، دهگانه، چهارده گانه، قواعد قرآن و زبان عربی و به طور کلی علوم قرآنی و علوم وابسته به آن در آنجا تدریس می شود.

من تمام وقت خود را صرف قرآن کرده ام و تمام زندگی ام صرف تعلیم قرآن و جلسات دینی شده است. گرایش من بیشتر به قرائت قرآن و برگزاری لیالی قرآنی و دعوت های شخصی از کشورهای اسلامی و ضبط رادیویی و تلویزیونی و... است.

هنگامی که 19 سال داشتم در سال 1951 برای اولین بار به قاهره رفتم. و حافظ قرآن بودم و در منطقه"صعید" شهرتی داشتم.  به مناسبت میلاد پیامبر جشنی برپا بود. بعضی ها مرا می شناختند و تمایل داشتند من در بعضی از این مناسبت ها قرآن بخوانم. اما من به علت غربت، و حضور قاریان معروف تردید داشتم. یکی از علما که مرا می شناخت از من درخواست کرد که ده دقیقه قرآن بخوانم. من پذیرفتم که ده دقیقه قرآن بخوانم اما یک ساعت و نیم طول کشید. سبحان الله . توفیقی از جانب خداوند بود و مسجد پر شد از جمعیت، مرتباً از من می خواستند که باز هم بیشتر بخوانم و من همچنان تلاوت می کردم .

روز بعد باز از من خواستند بخوانم و من هم حاضر شدم. بعضی از مسئولین هم بودند که البته آنها را نمی شناختم. مرا خواستند و گفتند:" اهل کجا هستی"؟

گفتم:" اهل صعید هستم، از روستایی به نام ارمنت."

به من گفتند:" چرا به رادیو نمی آیی شهرت پیدا کنی؟"

گفتم:" من در صعید مشهور هستم."

گفتند:" به جای آن که در یک منطقه مشهور باشی، در همه دنیا شهرت پیدا می کنی."

گفتم که باید با دیگران و از جمله پدر مشورت کنم.

به من گفتند: لازم نیست، توکل بر خدا کن و به رادیو بیا. من نیز چون حس کردم که پیشرفتی برای من  در این کار هست، پذیرفتم . در آن زمان، شیخ الضباع مسئول جلسات قرآنی بود و کتاب هایی در زمینه قرائات و علوم قرآنی نوشته بود، او در علوم قرآنی و قرائت ها مرجع به حساب می آمد. شیخ پس از این که متوجه شد قرائات سبع را حفظ هستم؛ به من تبریک گفت و وعده داد که اوقاتی برای قرائت قرآن در رادیو برایم مشخص کند.

از آن پس هر یک ماه یا هر یک ماه و نیم یک بار، در رادیو تلاوت داشتم . نماز صبح را در مقام حضرت زینب(س) می خواندم و بیرون می رفتم و پیاده تا رادیو که در خیابان علوی بود می رفتم و ساعت 5/6 تا 7 صبح تلاوت قرآن داشتم.

در سال 52 بود که به حج مشرف شدم و برای اولین بار بود که در همین کشور تلاوت قرآن من روی نوار ضبط شد. البته در تلاوت از برخی قاریان از جمله شیخ مصطفی اسماعیل، مرحوم شیخ شعشاعی و شیخ رفعت نیز تاثیر داشته ام . این یک قاعده است که هرگاه  قرآن از دل خوانده شود، بر دل هم می نشیند و در خود خواننده هم تأثیر می گذارد. من روش خاصی در قرائت قرآن داشتم که از کسی هم اکتساب نکرده بودم. که البته شنیده ام این روش، هم اکنون در مصر، و در سایر کشورها، حتی در مالزی و اندونزی و جاهای دیگر دارای مقلدان فراوانی شده است. من خوشحالم که کسی از روش من تقلید می کند ولی در عین حال تقلید را تشویق و تأیید نمی کنم، چون عمر تقلید کوتاه است.



خرید و دانلود تحقیق درمورد- زندگی نامه قاریان قران مصری


مقاله درمورد: افلاطون و هندسه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

افلاطون بر سردر آکادمی خود نوشت: «هرکس هندسه نمی داند وارد نشود.»

گذشته از این که هدف افلاطون از این گفته چه بود، یا حتی این ماجرا حقیقت است یا افسانه، این نکته بیانگر این حقیقت است که هندسه در دوران قدیم از اهمیت و اعتبار فوق العاده ای برخوردار بود و بیش از هر دانش دیگری مورد احترام بود، حتی یادگیری هندسه را برای آموختن فلسفه لازم می دانستند. شاید یک دلیل این نکته این مطلب باشد که هندسه بیش از هر دانش شناخته شده آن زمان نظری بود و بنابراین می توانست در زمانی که علوم دیگر به بیراهه می رفتند یا دوران طفولیت را طی می کردند، مستقلاً به راه خود ادامه دهد. از طرف دیگر هندسه کاربردی ترین علم زمان بود. قطعاً هندسه در ایجاد بناهای شکوهمند که میراث بشری محسوب می شود، از جمله اهرام شگفت انگیز مصر نقش بسزایی داشته است.تالس را پیشگام هندسه می شناسند، پس از وی نیز فیثاغورث، افلاطون، اقلیدس نیز هرکدام سهم شایان توجهی در گسترش و توسعه این شاخه از دانش ایفا کردند. تاریخ پربار فرهنگ و تمدن ایرانی نیز پر است از نام و چهره مشاهیر بسیار ارزنده ای که در طول چندین سده مشعل دار تحقیقات علمی جهان بودند. آنان با استفاده از دستاوردهای پیشینیان و تکیه بر سعی و تلاش خود، دانش بشری و علی الخصوص هندسه را به مدارج بسیار بالاتری رهنمون ساختند. چهره هایی از جمله خوارزمی، خیام، خواجه نصیر، ابوالوفای بوزجانی، جمشید کاشانی و بسیاری دیگر از جمله نام آورترین ریاضیدانان ایرانی هستند که در تاریخ ریاضیات جهان از مقام شامخ و جایگاه بسیار والایی برخوردارند. آنان توانستند با تشکیل زیج ها و انجام رصدهای دقیق تقویم جدیدی بر اساس سال خورشیدی ابداع کنند. با پایه گذاری قوانین حرکت، حفر قنات و استفاده از چرخ چاه را برای آبیاری کشترازها ممکن ساختند. با توسعه اخترشناسی به نیاز دریانوردان برای یافتن مسیر صحیح کشتی و نیاز مؤمنان برای یافتن جهت درست قبله پاسخ دادند. بدین ترتیب به همت این بزرگان، جواب پرسش هایی که در دوران شکوفایی دانش یونان حتی مطرح نشده بود، به دست آمد. بعدها نیز دانشمندانی نظیر دکارت، فرما، پاسکال، اویلر و گوس به توسعه همین دستاوردها پرداختند، به طوری که امروزه انواع مختلفی از هندسه برای حل انواع گونان مسئله ایجاد و گسترش یافته است. تا جایی که حتی پذیرش شاخه های جدیدی از هندسه همانند هندسه نا اقلیدسی که توسط لباچوفسکی و سایرین ابداع شده بود، برای بزرگترین ریاضیدانان زمان غیرممکن به نظر می آمد.هرچند که امروز ریاضیات بسیار گسترش یافته است اما باید دانست که هندسه هیچگاه اهمیت خود را از دست نداده است و همپای تحول سایر شاخه های دانش بشری، به تبدیل و تحول و نوزایی مدام دست زده است.بدیهی است هنگامی که به پشت سر خود نگاه کرده و تاریخ پرفراز و نشیب ریاضیات را مشاهده می کنیم، خود رادر مقابل اقیانوسی از دانش بشری می یابیم که گردآوری و تدوین عمده ترین دستاوردهای آن، برترین اراده ها را به هماوردی نابرابر می طلبد.اما محمدهاشم رستمی از دبیران با سابقه آموزش و پرورش موفق به انجام این کار سترگ شده است و طی بیش از چهل سال تحقیق دایره المعارف جامعی از هندسه تهیه کرده است که گفته می شود بالغ بر۲۰ جلد خواهد بود و تاکنون ۱۴ جلد آن به چاپ رسیده است. وی در این کتاب عمده ترین و برجسته ترین مفاهیم، قضیه ها، مسئله ها و تعریف ها را همراه با گوشه هایی از تاریخ هندسه و سرگذشت مشاهیر این شاخه تدوین کرده است، تا علاقه مندان به این شاخه از ریاضی با دسترسی به تمام مطالب مربوط به هر مبحث و حل و بررسی آنها به احاطه کامل بر آن مبحث دست یابند و احیاناً خود قضیه ها و مسئله ها را تعمیم داده و یا قضیه ها جدیدی را کشف کرده و مسئله های نویی را حل کنند.گروه علم ضمن آرزوی موفقیت برای این مؤلف، گفت وگویی را با وی ترتیب داده است که در زیر می آید.• آقای رستمی،  در ابتدا مختصری از خودتان بگویید.در سال ۱۳۱۸ در طبس متولد شدم. دیپلم ریاضی را در سال ۱۳۳۸ از دبیرستان ابومسلم مشهد و لیسانس ریاضی را در سال ۱۳۴۱ از دانشسرای عالی تهران دریافت کردم.• از فعالیت های خود در عرصه آموزش ریاضیات هم صحبت کنید.از سال ۱۳۴۱ به تدریس ریاضیات در دبیرستان ها، دانشسرای مقدماتی، مراکز تربیت معلم و دانشگاه پرداختم. از سال ۱۳۵۰ عضو شورای برنامه ریزی و تألیف کتب درسی (شاخه نظری) وزارت آموزش و پرورش هستم و در برنامه ریزی و تألیف چند کتاب درسی ریاضی در مقطع های دبستان و دبیرستان مشارکت داشتم که این فعالیت تاکنون ادامه دارد.چند سال عضو شورای ریاضی دفتر آموزش ضمن خدمت بوده ام که طرح آموزش مستمر دبیران ریاضی را با همکاری استادان دانشگاه و مراکز تربیت معلم و کارشناسان دفتر برنامه ریزی تهیه کردیم و در چهارمین کنفرانس آموزش ریاضی ایران ارائه دادیم. عضو گروه ریاضی انتشارات مدرسه،



خرید و دانلود مقاله درمورد: افلاطون و هندسه