لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
احترام به خود چیست ؟
احترام به خود راباید از خود پنداره متمایز دانست . خود پنداره مجموعه ای مفاهیمی است که فرد برای توصیف خویش از آن ها استفاده می کند . کودک می تواند خود را به عنوان بازیگر خوب بیس بال ، دوست جو علاقه مند به داستانهای علمی ، دانش آموزی متوسط در نظر بگیرد که این موارد از جمله اجزاء خود پنداره ی وی به شمار می روند . احترام به خود ، ارزیابی اطلاعات تشکیل دهنده ی خود پنداره است ، و از احساسات کودک در مورد تمتم ابعاد وجودش ناشی می شود . اگر کودکی برای شاگرد اول شدن ارزش بسیاری قائل باشد ، در حالی که تنها دانش آموز متوسط یا ضعیفی است ، احترام به خود وی صدمه خواهد دید .
منظور از احترام به خود ضعیف یا قوی چیست ؟
احترام به خود قوی به عنوان دیدی « سالم » در مورد خود در نظر گرفته می شود یعنی فرد واقع بینانه کمبودهای خود را در نظر می گیرد و در عین حال دید اتقادی شدیدی نسبت به آن ها ندارند . فرد دارای احترام به خود مثبت خود را به شیوه ای مثبت ارزیابی می کند و در مورد نقاط قوت خود احساس خوبی دارد . احساس رضایت از بیشتر جنبه های خود بدین معنی نیست که فرد هیچ تمایلی به تغیرر آن ها ندارد ، بلکه بر عکس ، فرد دارای اعتماد به نفس اغلب در جهت بهبود نقاط ضعف خویش تلاش می کند اما در صورت نرسیدن به هدف هم خود را می بخشد .
چرا احترام به خود اهمیت دارد ؟
اغلب متخصصان احترام به خود مثبت را به عنوان عامل اصلی در سازگاری اجتماعی عاطفی در نظر می گیرند این دیدگاه بسیار گسترده است و تاریخچه ای طولانی دارد روان شناسان و جامعه شناسان مهمی از قبیل ویلیام جیمز ، جورج هربرت مید ، چارلز کولی از جمله اولین افرادی بودند که برای اهمیت احترام به خود مثبت تأکید داشتند . سال ها بعد نئوفرویدینها هم چون آدلر ، هورنانی ، همانند را جرز و فرام مفهوم خود پنداره را در نظرات خود پیرامون شخصیت وارد کردند . اخیراً روانشناسان علمی نظریه را با تحقیق تجربی در آمیخته اند و به این نتیجه رسیده اند که احتراماً به خود مثبت ، با عملکرد مناسب تر و مؤثر تر مرتبط است .
چگونه می توان متوجه شد که کودکی دارای احترام به خود ضعیف است ؟
در واقع همانطور که نمی توان به درستی از محتوای افکار و احساسات کودکان آگاه شد راهی برای اطمینان ، از این نکته که کودکی دارای احترام به خود ضعیف است وجود ندارد . برای رسیدن به « بهترین حدس » باید قضاوت تخصصی بر اساس مصاحبه با خود کودک ، والدین ، معلمان او ، مشاهده ی کودک در شرایط مختلف و احتمالاً اجزاءتست احترام به خود صورت می گیرد توصیفی کامل از چگونگی ارزیابی احترام به خود کودک به اطلاع شما رسید .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 66
سازمان آموزش وپرورش استان خراسان رضوی
مدیریت آموزش وپرورش ناحیه 7 مشهد
موضوع :
تهیه و تنظیم :
طاهره شهریاری
شماره پرسنلی: 30172136
مدرسه راهنمایی :
بی بی سلطنت قفلی
زمستان 1385
فهرست مطالب
عنوان صفحه
پیشگفتار
فصل اول :طرح تحقیق
موضوع تحقیق الف
معرفی مدارس شبانه روزی د
خود اتکایی مدارس راهنمایی تحصیلی شبانه روزی ه
فصل دوم:تاریخچه قارچ
قارچ یک غذای ارزشمند 1
تاریخ 5
فصل سوم:کشت وپرورش قارچ صدفی 12
پرورش قارچ صدفی 13
فضای مورد نیاز 13
محیط ونحوه کشت قارچ صدفی 14
بذر زنی 14
کنترل –دماونور قارچ صدفی 15
آبیاری-میزان تولید 15
کشت در قفسه یا تاقچه 18
کشت در بطری 18
کشت روی کنده درخت 19
عوامل مهم در کشت قارچ 19
اسپان 21
انواع محیط کشت 21
انواع بستر کشت 23
شراط محیطی مختلف برای انواع قارچ 25
شرایط رشد مطلوب برای انواع قارچ 27
کیت قارچ 31
روش نگهداری از قارچ صدفی 32
مشکلات احتمالی در پرورش قارچ 33
فصل چهارم:ارزش اقتصادی تولید قارچ 37
اهداف طرح وسیستم مدیریت در قارچ طلایی 38
کشت-فضاومحیط کاشت قارچ 40
بذر زنی 42
کنترل ودما 43
هزینه های تولیدی قارچ صدفی 44
کشت قارچ دکمه ای 47
فازهای کمپوست سازی 47
پنجه دوانی-برداشت-نظافت سالن 48
براورد هزینه های تولید قارچ دکمه ای 49
پیش بینی میزان تولید 52
فصل پنجم:پرورش قارچ در منزل 54
فصل کاشت 55
اطاق پرورش کاشت 55
نحوه اسکلت بندی 58
چکیده ی تحقیق 67
منابع ومآخذ 70
پیشگفتار
موضوع تحصیل فرزندان امروز یکی از دغدغه های مهم خانواده های کشورمان را تشکیل می دهد. این دغدغه بیشتر به دلیل وابستگی آینده ی فرزندان به میزان توفیق آنها در تحصیل و طی مراحل دوره ی موتوسطه و ورود به دانشگاه به وجود می آید.
اگر چه این دل نگرانی ها برای اعتلا و ارتقای تحصیلی فرزندان و در کل نظام آموزش وپرورش نقطه ای امید بخش و خوشایند است . در چهره ای دیگر نوعی اضطراب و تشویق برای خانواده ها و دانش آموزان فراهم می نماید که چنانچه فردی نتواند مراحل تحصیل را به شکلی موفق و با نمراتی عالی طی نماید و راهیابی او به دانشگاه دچار اشکال گردد دیگر نمی تواند فردی موفق و شهروندی مؤثر به لحاظ اجتماعی به شمار آید.
به نظر می رسد نظام تربیتی ما باید به گونه ای برنامه ریزی نماید که از سویی پیشرفت تحصیلی و کارآیی اموزشی را بالا ببرد و راه های مؤثر بر پیشرفت تحصیلی را برای اعتلای آموزشی در پیش گیرد واز دیگر سو نظام اجتماعی ما داشتن مدارک تحصیلی دانشگاهی را تنها ملاک شاخص برای توفیقات اجتماعی و شغل یابی مطمح نظر قرار ندهد بلکه شایستگیهای فردی ابتکارات انسانی و تلاشهای سازنده ی افراد را هم به عنوان ملاک های اعتباری برای شاخص های اجتماعی معیار های شغل یابی وتامین نیازمندی های شغلی مورد توجه قرار دهد.
اگر به متقاضیان ورود به دانشگاه ها بنگریم می بینیم که خیل عظیمی از مشتاقان آرزومند ومتقاضی راهیابی به دانشگاه هستند اما ظرفیت پذیرش دانشگاهها علی رغم توسعه ی فراوان آن در سالهای اخیر تنها قادر است بخش محدودی از این متقاضیان را جذب نماید. لذا بسیاری از افرادی که به دانشگاه راه نیافته اند با احساس خاص از عدم توفیق و نوعی شکست تصوری نامطلوب نسبت به آینده با خود همراه خواهند داشت. در صورتی که اگر واقع بینانه به موضوع بنگریم ما در جامعه ی خود به عده ی معدودی که دارای تحصیلات
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 54
نقش اخلاق پیامبر اسلام در زمان خود پیامبر
یکى از شاخصه هاى پر اهمیت در پیشرفت اسلام اخلاق نیک و کلامدلاویز و پرجاذبه پیامبر اکرم (ص) با انسانها بود، این خلق نیکوتا بدان حدى بود که معروف شد سه چیز در پیشرفت اسلام نقش بهسزایى داشت:1- اخلاق پیامبر ص2- شمشیر و مجاهدات حضرت على (ع)3- انفاق ثروت حضرت خدیجه (س)در قرآن مجید، به نقش اخلاق پیامبر (ص) درپیشرفت اسلام و جذب دلها تصریح شده است، آن جا که مىخوانیم: «فبما رحمة من اللهلنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک فاعف عنهمو استغفر لهم و شاورهم فى الامر; اى رسول ما! به خاطر لطف ورحمتى که از جانب خدا، شامل حال تو شده، با مردم مهربانگشتهاى، و اگر خشن و سنگدل بودى، مردم از دور تو پراکندهمىشدند، پس آنها را ببخش، و براى آنها طلب آمرزش کن، و درکارها با آنها مشورت فرما.» ازاین آیه استفاده مىشود که : 1- نرمش و اخلاق نیک، یک هدیه الهى است، کسانى که نرمش ندارند،از این موهبت الهى محرومند; 2- افراد سنگدل و سختگیر نمىتوانند مردمدارى کنند، و به جذبنیروهاى انسانى بپردازند; 3- رهبرى و مدیریت صحیح با جذب و عطوفت همراه است; 4- باید دستشکستخوردگان در جنگ و گنهکاران شرمنده را گرفت وجذب کرد (با توجه به این که شان نزول آیه مذکور در موردندامت فراریان مسلمان در جنگ احد نازل شده است); 5- مشورت با مردم از خصلتهاى نیک و پیوند دهنده است که موجبانسجام مىگردد. پیامبر اسلام (ص) علاوه بر این که ارزشهاى اخلاقى را بسیار ارجمىنهاد، خود در سیره عملىاش مجسمه فضایل اخلاقى و ارزشهاى والاىانسانى بود، او در همه ابعاد زندگى با چهرهاى شادان و کلامىدلاویز با حوادث برخورد مىکرد.به عنوان مثال، درتاریخ آمدهاست:در سال نهم هجرت هنگامى که قبیله سرکش طى بر اثر حملهقهرمانانه سپاه اسلام شکست خوردند، عدى بن حاتم که از سرشناساناین قبیله بود به شام گریخت، ولى خواهر او که «سفانه» نامداشت به اسارت سپاه اسلام درآمد.سفانه را همراه سایر اسیران به مدینه آوردند و آنان را درنزدیک مسجد در خانهاى جاى دادند، روزى رسول خدا (ص) از آناسیران دیدن کرد، سفانه از موقعیت استفاده کرده و گفت: «یا محمد هلک الوالد و غاب الوافد فان رایت ان تخلى عنى، و لا تشمت بى احیاء العرب، فان ابى کان یفک العانى، و یحفظ الجار، و یطعمالطعام، و یفشى السلام، و یعین على نوائب الدهر;اى محمد!پدرم (حاتم) از دنیا رفت، و نگهبان و سرپرستم (عدى) ناپدید شدو فرار کرد، اگر صلاح بدانى مرا آزاد کن، و شماتت و بدگویىقبیلههاى عربها را از من دور ساز، همانا پدرم (حاتم) بردگانرا آزاد مىساخت، از همسایگان نگهبانى مىنمود، و به مردم غذامىرسانید، و آشکارا سلام مىکرد، و در حوادث تلخ روزگار، مردمرا یارى مىنمود.»پیامبر اکرم (ص) که به ارزشهاى اخلاقى، احترام شایان مىنمود، بهسفانه فرمود: «یا جاریة هذه صفة المؤمنین حقا، لو کان ابوک مسلما لترحمناعلیه; اى دختر! این ویژگىهایى که برشمردى، از صفات مؤمنانراستین است، اگر پدرت مسلمان بود، ما او را مورد لطف و رحمتقرار مىدادیم.» آنگاه پیامبر (ص) به مسؤولین امر فرمود:«خلوا عنها فان اباها کان یحب مکارم الاخلاق; این دختر را بهپاس احترامى که پدرش به ارزشهاى اخلاقى مىنمود، آزاد سازید.».آن گاه پیامبر (ص) لباس نو به او پوشانید، و هزینه سفر به شامرا در اختیار او گذاشت، و او را همراه افراد مورد اطمینان بهشام نزد برادرش رهسپار کرد. نمونههایى از اخلاق پیامبر )ص(در سیره عملى پیامبر (ص) صدها نمونه از اخلاق نیک و زیبا وجوددارد که هر کدام نشانگر قطرهاى از اقیانوس عظیم حسن خلق آنحضرت است، همان گونه که خداوند با تعبیر «و انک لعلى خلقعظیم; و همانا تو اخلاق عظیم و برجستهاى دارى» به این مطلباشاره فرموده است.نظر شما را به چند نمونه از آنها جلبمىکنیم: 1- عدى بن حاتم مىگوید: «هنگامى که خواهرم سفانه به اسارتسپاه اسلام درآمد و من به سوى شام گریختم، پس از مدتى خواهرمبا کمال وقار و متانت به شام آمد و مرا در مورد این کهگریختهام و او را تنها گذاشتم سرزنش کرد، عذرخواهى کردم، پساز چند روزى از او که بانویى خردمند و هوشیار بود، پرسیدم:«این مرد (پیامبر اسلام) را چگونه دیدى؟» گفت: «سوگند بهخدا او را رادمردى شکوهمند یافتم، سزاوار است که به اوبپیوندى که در این صورت به جهانى از عزت و عظمت پیوستهاى».با خود گفتم به راستى که نظریه صحیح همین است، به عنوان پذیرشاسلام، به مدینه سفر کردم، پیامبر (ص) در مسجد بود، در آن جا بهمحضرش رسیدم، سلام کردم، جواب سلامم را داد و پرسید:کیستى؟ عرض کردم عدى بن حاتم هستم، آن حضرت برخاست و مرا بهسوى خانهاش برد، در مسیر راه با این که مرا به خانه مىبرد،بانویى سالخورده و مستضعف با او دیدار کرد، اظهار نیاز نمود،پیامبر (ص) به مدتى طولانى در آنجا توقف کرد و آن بانو را درمورد تامین نیازهایش راهنمایى فرمود. با خود گفتم:«سوگند به خدا این شخص پادشاه نیست.»سپس از آن جا گذشتیم وبه خانه رسول خدا (ص) وارد شدم، پیامبر (ص) از من استقبال وپذیرایى گرمى نمود، زیراندازى که از لیف خرما بود، نزدم آوردو به من فرمود: بر روى آن بنشین. گفتم: بلکه شما بر آنبنشینید. فرمود: نه، شما بر آن بنشین، خود آن حضرت بر روىزمین نشست، با خود گفتم: این نیز نشانه دیگر که آن حضرت،پادشاه نیست. سپس مطلبى از دینم را که راز پوشیده بود بیانفرمود، دریافتم که او بر رازها آگاهى دارد، و فهمیدم کهپیامبر مرسل مىباشد، بیانات و پیشگوییها و مهربانىهایش مراشیفتهاش کرده و همانجا مسلمان شدم.» 2- در جنگ خیبر که با حضور شخص پیامبر (ص) در سال هفتم هجرترخ داد، پس از پیروزى سپاه اسلام بر سپاه کفر، جمعى از یهودیانبه اسارت سپاه اسلام درآمدند، یکى از اسیران، صفیه دختر حى بناخطب (دانشمند سرشناس یهود) بود.بلال حبشى، صفیه را به همراه زنى دیگر به اسارت گرفت و آنها رابه حضور پیامبر (ص) آورد، ولى هنگام آوردن آنها اصول اخلاقى رارعایت نکرد، و آنها را از کنار جنازههاى کشتهشدگان یهود حرکتداد، صفیه وقتى که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 40
زندگینامه خود نوشت استاد عبدالباسط
زندگینامه
نمونه هایی از تلاوت استاد عبدالباسط زندگینامه
متن حاضر گزیده ویرایش شده ای از یک مصاحبه با استاد عبدالباسط می باشد، که به صورت زندگینامه خود نوشت تنظیم شده است.
من" عبدالباسط محمد عبدالصمد" از قریه ارمنت که حالا مبدل به شهر شده از توابع استان قنا در جنوب مصراست؛ فاصله ارمنت با قاهره تقریباً 700 کیلومترمی باشد. من در سال 1349 هجری قمری،( 1307 هجری شمسی) به دنیا آمدم .
در ده سالگی قرآن را حفظ نمودم. عاشق قرآن بودم و از خدا آرزو می کردم که یک قاری مشهور بشوم. من برای شنیدن قرآن، مسافت زیادی را پیاده طی می کردم؛ چون در آن زمان در خانه ها رادیو وجود نداشت و فقط قهوه خانه ها رادیو داشتند.
شیخ رفعت و شیخ شعشاعی- دو نفری که در آن زمان مشهور بودند- در رادیو قرائت قرآن داشتند. شیخ رفعت دو بار در هفته روزهای دوشنبه و جمعه تلاوت داشت. و ما سه کیلومتر راه را پیاده طی می کردیم تا به صدای شیخ رفعت گوش بسپاریم و برای استفاده از سایر قاریان در جلسات شبانه قرآن شرکت می کردیم . من در مکتبخانه های همان روستا قرآن را حفظ کردم . در آن زمان هنوز روستای ما مبدل به شهر نشده بود.
من به پدرم گفتم که می خواهم علم قرائات را فرا گیرم و قاری مشهور بشوم. پدرم مرا تشویق کرد. اما برادران بزرگترم به دانشگاه الأزهر رفتند و در علوم دیگری تحصیل کردند.
پدرم می خواست مرا به " طنطا" که ناحیه ای مشهور در علوم قرائات و تعلیم علوم قرآنی بود ببرد، اما شیخی از ناحیه شمال به روستای ما آمد و برای تعلیم علوم قرآنی و قرائات، مردم از او استقبال کردند، که من هم نزد او رفتم و قرائات سبع را یاد گرفتم. او احساس می کرد که من علاقمند هستم و توانایی دارم که قرائات سبع را یاد بگیرم، پس مرا در این امر تشویق می کرد . او قصد آموزش ده قرائت را داشت اما من به فراگیری هفت قرائت قانع بودم . معلم مرا با خود در جلسات شبانه قرآن همراه می برد و تقریباً مرا مثل فرزند خود حساب می کرد.
من قرآن را در ده سالگی و قرائات سبعه را در 12 سالگی و عشره را در 14 سالگی، یعنی همه قرائت های دهگانه را- الحمدلله- آموختم .
ما علاوه بر حفظ قرآن، در کتاب ها معانی را هم فرا می گرفتیم. چون علم به معانی در رعایت وقف و دیگر قواعد لازم است.
گرچه در مصر دانشکده قرائات قرآنی ایجاد شده ولی هنوز هم چند مکتبخانه در مصر موجود است ولی مسئولین دوباره تشویق شده اند تا مکتبخانه ها به وضع سابق خود برگردد.
البته مدرسه قرائات هم هست ولی این مخصوص کسانی است که قرآن را حفظ کرده اند و می خواهند قرائت ها را بیاموزند و این مدرسه وابسته دانشکده زبان ادبیات و عرب به دانشگاه الأزهر است. و قرائت های هفتگانه، دهگانه، چهارده گانه، قواعد قرآن و زبان عربی و به طور کلی علوم قرآنی و علوم وابسته به آن در آنجا تدریس می شود.
من تمام وقت خود را صرف قرآن کرده ام و تمام زندگی ام صرف تعلیم قرآن و جلسات دینی شده است. گرایش من بیشتر به قرائت قرآن و برگزاری لیالی قرآنی و دعوت های شخصی از کشورهای اسلامی و ضبط رادیویی و تلویزیونی و... است.
هنگامی که 19 سال داشتم در سال 1951 برای اولین بار به قاهره رفتم. و حافظ قرآن بودم و در منطقه"صعید" شهرتی داشتم. به مناسبت میلاد پیامبر جشنی برپا بود. بعضی ها مرا می شناختند و تمایل داشتند من در بعضی از این مناسبت ها قرآن بخوانم. اما من به علت غربت، و حضور قاریان معروف تردید داشتم. یکی از علما که مرا می شناخت از من درخواست کرد که ده دقیقه قرآن بخوانم. من پذیرفتم که ده دقیقه قرآن بخوانم اما یک ساعت و نیم طول کشید. سبحان الله . توفیقی از جانب خداوند بود و مسجد پر شد از جمعیت، مرتباً از من می خواستند که باز هم بیشتر بخوانم و من همچنان تلاوت می کردم .
روز بعد باز از من خواستند بخوانم و من هم حاضر شدم. بعضی از مسئولین هم بودند که البته آنها را نمی شناختم. مرا خواستند و گفتند:" اهل کجا هستی"؟
گفتم:" اهل صعید هستم، از روستایی به نام ارمنت."
به من گفتند:" چرا به رادیو نمی آیی شهرت پیدا کنی؟"
گفتم:" من در صعید مشهور هستم."
گفتند:" به جای آن که در یک منطقه مشهور باشی، در همه دنیا شهرت پیدا می کنی."
گفتم که باید با دیگران و از جمله پدر مشورت کنم.
به من گفتند: لازم نیست، توکل بر خدا کن و به رادیو بیا. من نیز چون حس کردم که پیشرفتی برای من در این کار هست، پذیرفتم . در آن زمان، شیخ الضباع مسئول جلسات قرآنی بود و کتاب هایی در زمینه قرائات و علوم قرآنی نوشته بود، او در علوم قرآنی و قرائت ها مرجع به حساب می آمد. شیخ پس از این که متوجه شد قرائات سبع را حفظ هستم؛ به من تبریک گفت و وعده داد که اوقاتی برای قرائت قرآن در رادیو برایم مشخص کند.
از آن پس هر یک ماه یا هر یک ماه و نیم یک بار، در رادیو تلاوت داشتم . نماز صبح را در مقام حضرت زینب(س) می خواندم و بیرون می رفتم و پیاده تا رادیو که در خیابان علوی بود می رفتم و ساعت 5/6 تا 7 صبح تلاوت قرآن داشتم.
در سال 52 بود که به حج مشرف شدم و برای اولین بار بود که در همین کشور تلاوت قرآن من روی نوار ضبط شد. البته در تلاوت از برخی قاریان از جمله شیخ مصطفی اسماعیل، مرحوم شیخ شعشاعی و شیخ رفعت نیز تاثیر داشته ام . این یک قاعده است که هرگاه قرآن از دل خوانده شود، بر دل هم می نشیند و در خود خواننده هم تأثیر می گذارد. من روش خاصی در قرائت قرآن داشتم که از کسی هم اکتساب نکرده بودم. که البته شنیده ام این روش، هم اکنون در مصر، و در سایر کشورها، حتی در مالزی و اندونزی و جاهای دیگر دارای مقلدان فراوانی شده است. من خوشحالم که کسی از روش من تقلید می کند ولی در عین حال تقلید را تشویق و تأیید نمی کنم، چون عمر تقلید کوتاه است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 66
سازمان آموزش وپرورش استان خراسان رضوی
مدیریت آموزش وپرورش ناحیه 7 مشهد
موضوع :
تهیه و تنظیم :
طاهره شهریاری
شماره پرسنلی: 30172136
مدرسه راهنمایی :
بی بی سلطنت قفلی
زمستان 1385
فهرست مطالب
عنوان صفحه
پیشگفتار
فصل اول :طرح تحقیق
موضوع تحقیق الف
معرفی مدارس شبانه روزی د
خود اتکایی مدارس راهنمایی تحصیلی شبانه روزی ه
فصل دوم:تاریخچه قارچ
قارچ یک غذای ارزشمند 1
تاریخ 5
فصل سوم:کشت وپرورش قارچ صدفی 12
پرورش قارچ صدفی 13
فضای مورد نیاز 13
محیط ونحوه کشت قارچ صدفی 14
بذر زنی 14
کنترل –دماونور قارچ صدفی 15
آبیاری-میزان تولید 15
کشت در قفسه یا تاقچه 18
کشت در بطری 18
کشت روی کنده درخت 19
عوامل مهم در کشت قارچ 19
اسپان 21
انواع محیط کشت 21
انواع بستر کشت 23
شراط محیطی مختلف برای انواع قارچ 25
شرایط رشد مطلوب برای انواع قارچ 27
کیت قارچ 31
روش نگهداری از قارچ صدفی 32
مشکلات احتمالی در پرورش قارچ 33
فصل چهارم:ارزش اقتصادی تولید قارچ 37
اهداف طرح وسیستم مدیریت در قارچ طلایی 38
کشت-فضاومحیط کاشت قارچ 40
بذر زنی 42
کنترل ودما 43
هزینه های تولیدی قارچ صدفی 44
کشت قارچ دکمه ای 47
فازهای کمپوست سازی 47
پنجه دوانی-برداشت-نظافت سالن 48
براورد هزینه های تولید قارچ دکمه ای 49
پیش بینی میزان تولید 52
فصل پنجم:پرورش قارچ در منزل 54
فصل کاشت 55
اطاق پرورش کاشت 55
نحوه اسکلت بندی 58
چکیده ی تحقیق 67
منابع ومآخذ 70
پیشگفتار
موضوع تحصیل فرزندان امروز یکی از دغدغه های مهم خانواده های کشورمان را تشکیل می دهد. این دغدغه بیشتر به دلیل وابستگی آینده ی فرزندان به میزان توفیق آنها در تحصیل و طی مراحل دوره ی موتوسطه و ورود به دانشگاه به وجود می آید.
اگر چه این دل نگرانی ها برای اعتلا و ارتقای تحصیلی فرزندان و در کل نظام آموزش وپرورش نقطه ای امید بخش و خوشایند است . در چهره ای دیگر نوعی اضطراب و تشویق برای خانواده ها و دانش آموزان فراهم می نماید که چنانچه فردی نتواند مراحل تحصیل را به شکلی موفق و با نمراتی عالی طی نماید و راهیابی او به دانشگاه دچار اشکال گردد دیگر نمی تواند فردی موفق و شهروندی مؤثر به لحاظ اجتماعی به شمار آید.
به نظر می رسد نظام تربیتی ما باید به گونه ای برنامه ریزی نماید که از سویی پیشرفت تحصیلی و کارآیی اموزشی را بالا ببرد و راه های مؤثر بر پیشرفت تحصیلی را برای اعتلای آموزشی در پیش گیرد واز دیگر سو نظام اجتماعی ما داشتن مدارک تحصیلی دانشگاهی را تنها ملاک شاخص برای توفیقات اجتماعی و شغل یابی مطمح نظر قرار ندهد بلکه شایستگیهای فردی ابتکارات انسانی و تلاشهای سازنده ی افراد را هم به عنوان ملاک های اعتباری برای شاخص های اجتماعی معیار های شغل یابی وتامین نیازمندی های شغلی مورد توجه قرار دهد.
اگر به متقاضیان ورود به دانشگاه ها بنگریم می بینیم که خیل عظیمی از مشتاقان آرزومند ومتقاضی راهیابی به دانشگاه هستند اما ظرفیت پذیرش دانشگاهها علی رغم توسعه ی فراوان آن در سالهای اخیر تنها قادر است بخش محدودی از این متقاضیان را جذب نماید. لذا بسیاری از افرادی که به دانشگاه راه نیافته اند با احساس خاص از عدم توفیق و نوعی شکست تصوری نامطلوب نسبت به آینده با خود همراه خواهند داشت. در صورتی که اگر واقع بینانه به موضوع بنگریم ما در جامعه ی خود به عده ی معدودی که دارای تحصیلات