لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
کلیاتی درباره مسأله معاد
بحث ما درباره مسأله معاد است . مسأله معاد از نظر اهمیت ، بعد از مسأله توحید مهمترین مسأله دینی و اسلامی است . پیغمبران ( و بالخصوص آنچه از قرآن درباره پیغمبر ما استفاده میشود ) آمدهاند برای اینکه مردم را به این دو حقیقت مؤمن و معتقد کنند : یکی به خدا ( مبدأ ) و دیگر به قیامت و یا فعلا به اصطلاح معمول ما معاد مسأله معاد چیزی است که برای یک مسلمان ایمان به آن لازم است ، یعنی چه ؟ یعنی در ردیف مسائلی نیست که چون از ضروریات اسلام است و ایمان به پیغمبر ضروری است ، پس ایمان به آن هم به تبع ایمان به پیغمبر ضروری است . ما بعضی چیزها داریم که باید به آنها معتقد بود ، به این معنا که اعتقاد به آنها از اعتقاد به پیغمبر منفک نیست ، " باید " به این معناست نه به معنی تکلیف ، به معنی این است که انفکاک پذیر نیست که انسان به پیغمبر و اسلام ایمان و اعتقاد داشته باشد ولی به این چیز ایمان نداشته باشد . مثلا روزه ماه رمضان ، میگویند که روزه ماه رمضان از ضروریات اسلام است . اگر کسی روزه نگیرد و بدون عذر روزه بخورد ، این آدم فاسق است ولی اگر کسی منکر روزه باشد ، از اسلام خارج است ، چرا ؟ برای اینکه اسلام ایمان به وحدانیت خدا و ایمان به پیغمبر است و امکان ندارد که کسی به گفته پیغمبر ایمان داشته باشد ولی روزه را منکر باشد ، چون اینکه در این دین روزههست از ضروریات و از واضحات است ، یعنی نمیشود انسان در ذهن خودش میان قبول گفتههای پیغمبر و منها کردن روزه تفکیک کند . ولی خود مسأله اعتقاد به روزه داشتن مستقلا موضوع ایمان و اعتقاد نیست ، یعنی در قرآن هیچ جا وارد نشده : " کسانی که به روزه ایمان میآورند " . اما گذشته از اینکه مسأله معاد و قیامت مثل روزه از ضروریات اسلام است ( یعنی نمیشود کسی معتقد به پیغمبر باشد ولی منکر معاد باشد ) در تعبیرات قرآن کلمه ایمان به قیامت ، ایمان به یوم آخر آمده است ، یعنی پیغمبر مسأله معاد را به عنوان یک چیزی عرضه کرده است که مردم همان طوری که به خدا ایمان و اعتقاد پیدا میکنند ، به آخرت هم باید ایمان و اعتقاد پیدا کنند ، که معنی آن این میشود که همین طوری که خداشناسی لازم است ( یعنی انسان در یک حدی مستقلا با فکر خودش باید خدا را بشناسد ) در مسأله معاد نیز انسان باید معادشناس باشد ، یعنی پیغمبر نیامده است که در مسأله معاد بگوید چون من میگویم معادی هست شما هم بگویید معادی هست ، مثل اینکه من گفتم روزه واجب است شما هم بگویید روزه واجب است . نه ، ضمنا افکار را هدایت و رهبری و دعوت کرده که معاد را بشناسند ، معرفت و ایمان به معاد پیدا کنند .
معاد ، جزء اصول دین
اینکه علمای اسلام معاد را از اصول دین قرار دادهاند ولی سایر ضروریات را از اصول دین قرار ندادهاند ، بر همین اساس است . چون خیلی اشخاص از ما این سؤال را میکنند ، میگویند شهادتین که انسان به آن مسلمان میشود دو چیز بیشتر نیست : " اشهد ان لا اله الا الله ، اشهد ان محمدا رسول الله " . دیگر چرا مسأله معاد را جزء اصول دین قرار دادهاند ؟ خوب ، آدمی که به پیغمبر ایمان داشته باشد ، به هر چه پیغمبر گفته ( اگر برایش ثابت شود که پیغمبر گفته ، مخصوصا اگر ثبوتش به حد ضرورت و بداهت برسد ) ایمان پیدا میکند ، پس ما باید بگوییم اصول دین دو چیز بیشتر نیست
( 1 ) : توحید ، نبوت ، معاد فرع و طفیلی نبوت است ، چون ما به نبوت اعتقاد داریم و پیغمبر از معاد خبر داده ، به معاد هم اعتقاد داریم ، همین طوری که چون پیغمبر گفتهاند نماز واجب است به نماز هم اعتقاد داریم ، نماز هم از ضروریات است ، روزه هم از ضروریات است ، حج هم از ضروریات است . این ایراد وارد نیست ، چون علت اینکه مسلمین معاد را جزء اصول دین قرار دادها ند این بوده که اسلام درباره معاد یک امر علاوهای از ما خواسته ، یعنی نخواسته ما فقط آن را به عنوان یکی از ضروریات اسلام ، به طفیل قبول نبوت قبول کرده باشیم ، خواسته که خود ما هم مستقلا به آن ایمان و اعتقاد داشته باشیم ، ولو مثلا ما به نبوت اعتقاد نداشته باشیم ، به معاد اعتقاد داشته باشیم . این که " ولو " میگویم نه اینکه از آن صرف نظر میکنم ، میخواهم بگویم یک مسألهای است که خواسته ما مستقلا به آن ایمان داشته باشیم و لهذا قرآن استدلال میکند بر قیامت ، استدلال نمیکند بر روزه ، میگوید روزه را پیغمبر گفته ، ولی استدلال میکند بر قیامت ، چه آن نوع استدلالی که پایه آن خود توحید است ، و چه آن استدلالی که پایه آن نظام خلقت است .
استدلالهای قرآن بر معاد
دو نوع استدلال در قرآن هست . یک نوع استدلال بر معاد ، بر اساس توحید است که قرآن میگوید ممکن نیست خدا خدا باشد ولی معادی نباشد ، یعنی اگر معاد نباشد خلقت عبث است . این خودش
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 41
نظر اسلام درباره سایر ادیان چیست ؟
پرسش:نظر اسلام درباره سایر ادیان چیست؟ ودر تقابل اسلام و سایر ادیان چه برتری هایی وجود دارد؟لطفا از آیات و روایات دلیل نیاورید.
پاسخ:پاسخ سوال شما را می توان از دو زاویه تبیین نمود: یکی از منظر درون دینی و با نگاه به معارف اسلامی، دیگری از منظر برون دینی و بدون نگاه به معارف اسلامی. ولی چون شما خواسته اید که از منظر برون دینی به شما پاسخ دهیم از همین منظر پاسخ شما را می دهیم. در این منظر نمی توان برای برتری دین اسلام به آیات قرآنی و روایات اسلامی تمسک نمود، چون که غیر مسلمان این ها را قبول ندارد، بلکه باید نخست حقّانیت اسلام را ثابت نمود. در قدم بعدی نوبت به این می رسد که دین بر حق تنها یک دین است، نه بیشتر. نمی شود پذیرفت هم اسلام بر حق است و هم ادیان دیگر چون پلورالیسم دینی و تکثّر گرایی در دنیا مردود است.. اگر در پی اثبات حقّانیت دین اسلام بر آییم، بحث به درازا می کشد که در این فرصت اندک نمی توان به طور مبسوط و کافی آن را بیان نمود از این رو به صورت مختصر به آن پرداخته میشود.برای پی بردن به حقّانیت اسلام و برتری آن بر سایر ادیان، راه هایی وجود دارد که یکی از آن ها بررسی ویژگی های اسلام در بُعد شناخت شناسی، جهان بینی، انسان شناسی، عقیده و مسائل اخلاقی و ارزشی است، سپس با معیار عقل و خِرَد ـ که اولین داور و معیار پذیرفته شده است ـ اگر در این زمینه خواهان بررسی هستید، توجه شما را جلب میکنیم به کتاب های شهید مطهری و کتاب های شهید محمد باقر صدر (به ویژه کتاب فلسفتنا که در فارسی به نام های "فلسفة ما"، جهان بینی ما" و "شناخت ما" ترجمه شده است). به عنوان نمونه ، شهید مطهری دربارة ویژگی های اسلام می نویسد: دیدگاه اسلام از نظر شناخت شناسی چنین است: 1ـ بشر میتواند جهان و حقایق آن را بشناسد و خود مشوق آن است... . 2ـ شناخت حقایق جهان از این راه ها ممکن است: طبیعت یا آیات آفاقی، انسان یا آیات انفسی، تاریخ یا سرگذشت اجتماعی اقوام و ملل و عقل... . 3ـ ابزار شناخت عبارتند از: حواس، قوه تفکر و استدلال، تزکیه و تصفیه نفس و مطالعه آثار علمی دیگران.4ـ موضوعات شناخت عبارتند از: خدا، جهان طبیعت، انسان با جامعه و زمان. از نظر جهان بینی و انسان شناسی عبارت است از: 1ـ جهان واقعیتش از خدا است. یعنی تمام واقعیتش انتساب به حق است. 2ـ واقعیتش و نسبتش به حق یکی است.
3ـ این واقعیت متغیر و متحرک است. 4ـ واقعیت های این جهان درجه تنزل یافته و مرتبه نازله واقعیات جهانی دیگر است که جهان غیب نامیده میشود. ـ این جهان ماهیت "به سوی اویی" دارد؛ یعنی همان طور که از اوست به سوی او هم هست... . 6ـ جهان دارای نظام متقن علّی و معلولی و سببی و مسببی است. فیض الهی و قضا و قدر او به هر موجودی تنها از مسیر علل و اسباب خاص خود او جریان می یابد... . ـ جهان یک واقعیت هدایت شده است. تمام ذرات جهان در هر مرتبه ای که هستند از نور هدایت برخوردارند.8ـ بعد از این جهان جهانی دیگر است... . 9ـ روح انسان حقیقتی جاودانه است. 10ـ انسان ها به حسب خلقت مساوی آفریده شده اند، تنها ملاک فضیلت، علم، جهاد و تقوا است.11ـ انسان ها به حسب اصل خلقت از یک سلسله استعدادهای فطری از جمله فطرت دینی و اخلاقی برخوردارند. 12ـ به حکم این که هر فردی بالفطره انسان متولد میشود. در هر انسانی استعداد توبه و بازگشت و پند پذیری هست... . 13ـ انسان ها همواره در عمق جانشان یک تضاد درونی (تضاد بین عقل و هوای نفس) دارند و مختار و آزادند، لذا مسئولیت دارند. 14ـ جهان زیر چتر اراده خداوند واحد است... . از نظر ایدئولوژی: ایدئولوژی اسلام همه جانبه،جامع و فراگیر است، در آن اجتهاد راه دارد، از سماحت و سهولت برخوردار است. زندگی گرا است(نه زندگی گریز)، اجتماعی است و مقررات اجتماعی دارد. در عین اجتماعی بودن، حقوق و آزادی فردی را محترم می شمارد... . با نگاه به این خصائصی که از اسلام بیان شد. می گوییم: این معارف را می توان با معارف دیگر مکاتب و مذاهب مقایسه کرد. زیرا مقایسه یکی از مهمترین معیارهای ارزیابی است. می توان در وهله نخست مکاتب را بر دو قسم تقسیم نمود، مادی و الهی با بطلان مکاتب عادی، اعم از مکتب مادی میکانیک و دیالکتیک، بحث در مکاتب الهی متمرکز میشود. مکاتب الهی هم بر دو قسم است: توحیدی و غیر توحیدی (شرک)، عقل سلیم توحید را می پذیرد، بنابراین بحث در ادیان توحیدی متمرکز میشود. در بین ادیان و مکاتب الهی و توحیدی سه دین مطرح
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
گفتاری درباره ماه رجب
رجب ماه هفتم از سال قمری است که مُضر نیز میگویند به سبب احترامی که آن قبیله به آن ماه قائل بودند و در اسلام رجب از ماههای حرام به شمار آمده است، بدین خاطر آن را رجب الفرد گویند، زیرا سه ماه از ماههای حرام به هم پیوستهاند و این ماه از آنها جدا و فرد است.(1)
فضیلت ماه رجب
این ماه همانند ماه شعبان و ماه رمضان از ماههای بسیار با شرافت و با فضیلت است که در روایات اسلامی بر آن تأکید و توصیه شده به طوری که ماه رجب شهر اللّه الأصب یعنی ماه (سرای خداوند) نامیده شده که رحمت خدا در آن بر بندگان سرازیر است پس شایسته است انسانهای با ایمان بسیار استغفار و توبه نمایند و به این ماه نیز «واصل»،(بی سر و صدا) گفته شده زیرا در آن از جنگ با مخالفان و مشرکان نهی شده است.(2)
در حدیث است که حضرت نوح(علیه السّلام) روز اول این ماه سوار بر کشتی شد و نجات یافت و فرمودند: کسانی که با او هستند روزه بدارند و هر که این روز را روزه بدارد آتش عذاب یک سال از او دور میشود(3) و نیز طبق سخن حضرت صادق(علیه السّلام) خواندن زیارت امام حسین(علیه السّلام) در روز اول این ماه مستحب و تأکید شده است.(4)
پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند: رجب برای امّت من ماه استغفار است پس در این ماه به محضر پروردگار از گناهان خویش پوزش طلبید که خداوند بخشندهای مهربان است.(5) امام صادق(علیه السّلام) فرمود: روزه بیست و هفتم رجب را از دست مده که آن روزی است که مقام نبوّت به محمّد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) داده شد و ثواب آن برای شما به اندازه ثواب شصت ماه است.(6)
از ثوبان غلام پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل شده که گفت: ما جمعی در خدمت پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) بجایی میرفتیم عبورمان به گورستانی افتاد، حضرت اندکی در میان قبرها بایستاد و سپس به راه افتاد. من عرض کردم توقف شما در قبرستان به چه خاطر بود؟ حضرت سخت گریه کرد و ما نیز محزون و گریه کردیم، سپس فرمود: ای ثوبان اینان در قبرهایشان معذّبند آنچنان که من ناله آنها را شنیدم و دلم به حالشان به رحم آمد و از خدا خواستم عذابشان را تخفیف دهد و خداوند اجابت فرمود و اگر اینها در ماه رجب روزه گرفته بودند، در قبرهایشان عذاب نمیشدند. عرض کردم: یا رسول اللّه روزه و عبادت در ماه رجب از عذاب قبر ایمنی میدهد؟ فرمود: آری سوگند به آنکه مرا به حق فرستاد هر مرد و زن مسلمانی که یک روز از رجب را روزه بدارد و یک شب آن را به عبادت برخیزد و جز رضای خدا نظری نداشته باشد عبادت هزار سال در نامه عملش ثبت گردد که روزهایش را روزه و شبهایش را به عبادت گذرانده باشد و...(7)
از امام صادق(علیه السّلام) آمده که هر کس در روز اول رجب امام حسین(علیه السّلام) را زیارت کند حتما آمرزیده گردد. بزنطی گوید: از حضرت رضا(علیه السّلام) پرسیدم: شما در چه ماهی امام حسین(علیه السّلام) را زیارت میکنید؟ فرمود: در نیمه رجب و نیمه شعبان. از ابان بن تغلب معنی «العجب ثم العجب بین الجمادی و الرجب» را پرسیدند گفت: ملاقات زندههاست «در زمان رجعت» با مردگان.(8)
در حدیث آمده که پیامبر اسلام(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند: رجب ماه خداست کسی که یک روز از این ماه را روزه بگیرد موجب خشنودی خدا گردد و غضب الهی از او دور شود و دری از درهای جهنّم به روی او بسته شود و نیز فرمود: رجب نام جویی است در بهشت از عسل شیرینتر و از برف سفیدتر هر که در این ماه یک روز، روزه بگیرد از آن جوی به او آب دهند.(9)
شیخ صدوق از سالم روایت کرده که میگفت: در اواخر ماه رجب حضور امام صادق(علیه السّلام) رسیدم به من فرمود: آیا روزه ماه رجب را گرفتهای؟ گفتم: نه! حضرت فرمود: واللّهای سالم آن قدر ثواب از تو فوت شده است که اندازه آن را به غیر خدا کسی نمیداند زیرا این ماهی است که خدای متعال بر ماههای دیگر فضیلت و برتری داده و حرمتش را بزرگ شمرده، روزه را در آن گرامی داشته سپس فرمود: ای سالم هر کس یک روز از آخر این ماه را روزه بدارد در امنیّت و آسایش خواهد بود از شدت سکرات مرگ و وحشت بعد از مرگ و نیز از عذاب قبر و هر کس دو روز آخر این ماه را روزه بدارد از صراط به آسانی میگذرد و از ترس و هراس قیامت و شدت آن نهراسد و از جهنم برائت جوید و سپس حضرت فرمود: هر کس نتواند روزه بگیرد چندبار سبحان اللّه بگوید.(10)
به هر حال اعمال و دعاهای زیادی در ماه رجب سفارش و توصیه شده که برای امور دنیایی و رهایی از مشکلات آخرتی انسان مفید است.
ماه رجب و دعا
یکی از چیزهایی که در ماه رجب پسندیده است دعا است، که مرحوم مجلسی و حاج شیخ عباس قمی آنها را در موارد مختلف گزارش کردهاند. از جمله این دعاها که بسیار هم سفارش شده است سید بن طاووس از محمد بن ذکوان که این مرد آن قدر در حال سجده گریه کرد که نابینا شد میگوید: به حضرت امام صادق(علیه السّلام) گفتم لطفاً برای ماه رجب مرا دعایی تعلیم دهید که از طرف خدای متعال به وسیله آن سود ببرم حضرت فرمود:در تعقیب نمازهای صبح و شام هر روز این ماه این دعا را بخوان: «یا من ارجوه لکلّ خیر و آمن سخطه عند کلّ شر یا من یعطی الکثیر بالقلیل یا من یعطی من سئله یا من یعطی من لم یسئله و من لم یعرفه تحنّنا منه و رحمة اعطنی بمسئلتی ایّاک جمیع خیر الدّنیا و جمیع خیر الآخرة و اصرف عنّی بمسئلتی ایّاک جمیع شرّ الدّنیا و شرّ الآخرة فأنّه غیر منقوصٍ ما اعطیت وزدنی من فضلک یا کریم، ای آنکه در هر چیزی به تو امید دارم و از خشمش در هر تسرّی و بدی ایمن هستم، ای آنکه در برابر اندک بسیار عطا کند، ای آنکه به هر کس که بخواهد عطاهای بسیار نماید، ای آنکه به کسی که از او چیزی نخواهد و کسیکه از راه مهرورزی و رحتمش او را نشناسد عطا میکند، خواهشی که از تو دارم همه خیر دنیا و همه خوبیهای آخرت را به من عطا کن، درخواست دیگرم از تو این است که بدیهای دنیا و بدی آخرت را از من دور کنی زیرا کاسته نشود هر آنچه عطا کنی و برای من از فضل و بخشش خودت بیفزا ای با کرامت.»
محمد بن ذکوان میگوید، سپس حضرت محاسن خود را به دست چپ گرفت و با حالت تضرّع و خشوع در حالی که انگشت سبّابه دست راست را حرکت میداد ادامه دعا را میخواند: «یا ذاالجلال و الأکرام یا ذالنّعماء و الجود یا ذالمنّ و الطّول حرّم شیبتی علی النّار؛ای صاحب جلال و کرم، ای صاحب نعمتها و بخششها، ای صاحب منّت وجودها، موی سفیدم را بر آتش دوزخ حرام کن.»(11)
در حدیثی دیگر از پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) گزارش شده که فرمود: هر کس در ماه رجب این عبارت را صدبار بگوید: «استغفر اللّه الّذی لا اله الّا هو وحده لاشریک له واتوب الیه؛و با صدقه این ماه را به پایان ببرد، پاداش صد شهید را دارد و اگر در ماه رجب از دنیا برود خدا از او راضی میباشد.»(12)
و نیز در حدیث دیگری آمده است که هر کسی دوست دارد که جایگاه خود را در بهشت ببیند و برای او نشان داده شود در ماه رجب یک روز روزه بگیرد و چهار رکعت نماز بخواند در رکعت اول صدبار قل هو اللّه احد، در رکعت دوم دویست بار قل هو اللّه احد بخواند. از اینگونه احادیث فراوان است که در فضیلت این ماه وارد شده است.
لیلة الرغائب
از جمله شبهای بزرگ و با عظمت ماه رجب شب جمعه اول این ماه است.معروف به لیلة الرغائب، اعمال مخصوصی در این شب ذکر شده که به واسطه آن اعمال برکات و پاداش فراوان بر انسان سرازیر میشود.
رغائب جمع رغیبه است به معنی«امرٌ مرغوب فیه عکاء کثیر» یعنی شبی که در آن عطاها و مواهب فراوان بدست میآید در حدیث است شب جمعه اول این ماه احیاء و بیداری و نیایش فضیلت ویژه دارد و موجب دستیابی به عطایای ارزشمند حضرت پروردگار است، در حدیث است که رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: ملائکه این شب را به این نام نهادند و محدثان در کتابهای دعا نمازی با کیفیت مخصوصی در این شب ذکر کردهاند که پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود:
« هر کس این نماز را در این شب انجام دهد ثواب این نماز به نیکوترین صورت با روی خندان و درخشان و با زبانی فصیح در شب اول قبر در حضور این فرد ظاهر شود و به او میگوید: ای دوست من مژده میدهم تو را که از هر شدّت و سختی نجات یافتی، نمازگزار میگوید: تو کیستی که من تاکنون چنین صورتی زیبا با چنین جلوهای ندیدم و سخنی شیرینتر از کلام تو نشنیدهام و بویی بهتر از بوی تو نبوئیدم در پاسخ میگوید: من همان نماز لیلة الرغائبم که شما انجام دادی. امشب آمدهام نزدت باشم تا حق را ادا کنم و مونس تنهایی تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود من در عرصه قیامت سایه بر سر تو خواهم افکند پس خوشحال باش که خیر از تو معدوم نخواهد شد.»
کیفیت نماز در مفاتیح الجنان ذکر شده است میتوانید مراجعه کنید.
سیزدهم ماه رجب
از جمله فضیلت ماه رجب آن است که ایام البیض در آن واقع شده یعنی روز سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم و اعتکاف برای خدا و روزهداری، در آموزههای دینی بر آن تأکید و سفارش شده است.
و نیز ولادت حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السّلام) در روز سیزدهم همین ماه واقع شده.
بیست و هفتم ماه رجب
روز بیست و هفتم ماه رجب روز مبعوث شدن پیامبر اسلام(صلّی الله علیه و آله و سلّم) به رسالت و پیامبری است و روزه گرفتن در این روز مستحب و ثواب ویژه دارد برای هر کدام از این شبها اعمال مخصوصی ذکر شده که جای توضیح آن نیست برای اطلاع بیشتر به مفاتیح الجنان مرحوم شیخ عباس قمی مراجعه نمایید.
ابن بطوطه در سفرنامه خود میگوید شب مبعث نزد مسلمانان عزیز است بخصوص نزد عراقیها و خراسانیها و بلاد فارس و روم که به لیلة المحیا معروف است مردم گرفتار آن دیار به کنار مضجع شریف مولایشان علی(علیه السّلام) در نجف اشرف میآیند و به شب زنده داری و اعتکاف مشغول میشوند و حاجات خود را با خواندن دعا و راز و نیاز از خداوند طلب میکنند.
هنوز نیمه شب تمام نمیشد، بیشتر گرفتاران از جمله مریضان و زمین گیر شدهگان شفا پیدا میکردند و راه منزل خود را میپیمودند در حالی که صحیح، سالم و تندرست بودند. ابن بطوطه در ادامه میگوید من در همان روزگار در یکی از مسافرخانههای شهر نجف در نزدیکی قبر شریف آن بزرگ مرد تاریخ سکنی اختیار کرده بودم که سه نفر را دیدم که فلج بودند و توانایی راه رفتن نداشتند. یکی از آنان رومی و دیگری اصفهانی و سومی اهل خراسان بود پرسیدم چرا خوب نشدهاید و اینجا ماندهاید؟ گفتند چون ما به شب بیست و هفتم ماه رجب کنار قبر حضرت امیرالمؤمنین(علیه السّلام) نرسیدیم که احیا و شب زنده دار باشیم ولی همین جا میمانیم تا شب بیست و هفتم ماه رجب سال آینده تا شفا بگیریم.»(13)
اعمال ام داوود
یکی از عبادتها و دعاهای معروف که در ماه رجب به انجام آن تأکید شده، اعمال امداوود است. در کتب حدیث نقل شده، جوانی در عراق که اهل معرفت بود به دست منصور دوانیقی به مدت طولانی در زندان او گرفتار شده بود که نامش داوود بود. مادرش تاب و توان خود را در فراق پسر از دست داده بود، روزی به خدمت امام صادق(علیه السّلام) رفت و داستان را نقل کرد و از آن حضرت چارهجویی نمود. حضرت فرمود:آیا میدانی این ماه، ماه رجب است و دعا در آن زود به اجابت میرسد آنچه را که میگویم دقیقاً انجام ده تا فرزندت از زندان رهایی یابد.
ابتدا سه روز، سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم رجب را روزهبدار و روز پانزدهم هنگام ظهر غسل کن و 8 رکعت نماز به جا بیاور. (کیفیت نماز در مفاتیح الجنان ذکر شده به آن مراجعه کنید). همین که نماز را خواند پس از مدّت کمی پسرش آزاد شد پس از آن ام داوود خدمت امام صادق(علیه السّلام) رسید و پس از عرض سلام خبر رهایی پسرش را به او رساند.
امام صادق(علیه السّلام) فرمود: منصور دوانیقی در یکی از شبها جدّم علی بن ابی طالب (علیه السّلام) را در خواب دید که به او هشدار داد: هرچه زودتر فرزندم داوود را آزاد کن و گرنه تو را در آتش میاندازم. منصور هنگامی که آتش را در مقابل خود دید دستور داد که داوود را آزاد کنند.
برای اطلاع بیشتر به کتابهای حدیث مانند امالی صدوق، بحار مجلسی و مفاتیح مراجعه کنید.
پینوشتها:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
درباره ی جدول تناوبی
جدول مندلیف در تنظیم و پایدار کردن جرم اتمی بسیاری از موارد مندلیفنادرست بودن جرم اتمی برخی از عناصر را ثابت و برخی دیگر را درست کرد .
مندلیف و لوتار میردر موردخواص عنصرهاو ارتباط انها بررسی های دقیق تری انجام دادندودر سال ۱۸۶۹م به این نتیجه رسیدند که خواص عنصرها تابعی تناوبی از جرم انهاست.به این معنا که اگر عنصرها را به ترتیب افزایش جرم اتمی مرتب شوند نوعی تناوب در انها اشکار میگرددوپس ازتعداد معینی از عنصرها عنصرهایی با خواص مشابه خواص پیشین تکرار می شوند .
مندلیف در سال ۱۸۶۹ بر پایه ی قانون تناوب جدولی از ۶۳عنصر شناخته شده ی زمان خود منتشر کرد .در فاصله ی بین سالهای ۱۸۶۹ تا ۱۸۷۱م مندلیف هم مانند لوتار میر با بررسی خواص عنصرها و ترکیب های انها متوجه شد که تغییرهای خواص شیمیایی عنصرها مانند خواص فیزیکی انها نسبت به جرم اتمی روند تناوبی دارد.از این رو جدول جدیدی در ۸ ستون و۱۲سطر تنظیم کرد.او با توجه به نارسایی های جدول نیو لندز ولوتار میر و حتی جدول قبلی خود جدولی تقریبابدون نقص ارایه دادکه فراگیر وماندنی شد.
● شاهکارهای مندلیف در ساخت شهرک عناصر :
▪ روابط همسایگی:
دانشمندان پیش از مندلیف در طبقه بندی عناصر هر یک را جداگانه و بدون وابستگی به سایر عناصر در نظر می گرفتند.اما مندلیف خاصیتی را کشف کرد که روابط بین عنصرها را به درستی نشان میدادو ان را پایه تنظیم عناصر قرار داد.
▪ وسواس وی:
او برخی از عناصر را دوباره بررسی کرد تا هر نوع ایرادی را که به نادرست بودن جرم اتمی از بین ببرد.در برخی موارد به حکم ضرورت اصل تشابه خواص در گروهها را بر قاعده افزایش جرم اتمی مقدم شمرد.
▪ واحدهای خالی:
در برخی موارد در جدول جای خالی منظور کردیعنی هر جا که بر حسب افزایش جرم اتمی عناصر باید در زیر عنصر دیگری جای می گرفت که در خواص به ان شباهتی نداشت ان مکان را خالی می گذاشتو ان عنصر را در جایی که تشابه خواص رعایت میشد جای داد.این خود به پیش بینی تعدادی ا زعنصرهای ناشناخته منتهی شد.
▪ استقبال از ساکنان بعدی:
مندلیف با توجه به موقعیت عنصرهای کشف نشده و با بهره گیری از طبقه بندی دوبرایزتوانستخواص انها را پیش بینی کند.برای نمونه مندلیف در جدولی که در سال ۱۸۶۹ تنظیم کرده بودمس و نقره وطلا را مانند فلزی قلیایی در ستون نخست جا داده بود اما کمی بعد عناصر این ستون را به دو گروه اصلی و فرعی تقسیم کرد.سپس دوره های نخست و دوم و سوم هر یک شامل یک سطر و هر یک از دوره های چهارم به بعد شامل دو سطر شده وبه ترتیب از دوره های چهارم به بعد دو خانه اول وشش خانه اخر از سطر دوم مربوط به عناصر اصلی ان دوره و هشت خانه باقی مانده ی سطر اول و دو خانه اول سطر دوم مربوط به عناصر فرعی بود
▪ ساخت واحد مسکونی هشتم:
مندلیف با توجه به این که عناصراهن وکبالت ونیکل وروتینیم ورودیم وپالادیم واسمیم وایریدیم وپلاتینخواص نسبتا با یکدیگر دارند این عناصر را در سه ردیف سه تایی و در ستون جداگانه ای جای دادو به جدول پیشین خود گروه هشتم ا هم افزود. در ان زمان گازهای نجیب شناخته نشده بوداز این رودر متن جدول اصلی مندلیف جایی برای این عناصر پیش بینی نشد. پس از ان رامسی و رایله در سال ۱۸۹۴ گاز ارگون را کشف کردند و تا سا ل ۱۹۰۸ م گازهای نجیب دیگرکشف شد و ظرفیت شیمیایی انها ۰ در نظر گرفته شدو به گازهای بی اثر شهرت یافتند.
▪ اسانسور مندلیفبه سوی اسمان شیمی :
جدول مندلیف در تنظیم و پایدار کردن جرم اتمی بسیاری از موارد مندلیفنادرست بودن جرم اتمی برخی از عناصر را ثابت و برخی دیگر را درست کرد .جدول تناوبی نه تنها به کشف عنصرهای ناشناخته کمک کرد بلکه در گسترش و کامل کردن نظریه ی اتمی نقش بزرگی بر عهده داشت و سبب اسان شدن بررسی عناصر و ترکیب های انها شد.
● مجتمع نیمه تمام:
جدول تناوبی با نارسایی هایی همراه بود که عبارتند از :
۱) جای هیدروژن در جدول بطور دقیق مشخص نبود .گاهی ان را بالا ی گروه فلزهای قلیایی و گاهی بالای گروه های گروه هالوژن ها جا میداد.
۲) در نیکل و کبالت که جرم اتمی نزدیک به هم دارند خواص شیمیایی متفاوت است و با پایه قانون تناوبی ناسازگاری دارد.
۳) کبالت را پیش از نیکل و همچنین تلور را پیش از ید جای داد که با ترتیب صعودی جرم اتمی هم خوانی نداشت .با پیش رفت پژوهش ها و با کشف پرتوایکس و عنصرهاو بررسی دقیق طیف انها عدد اتمی کشف و اشکار شد و عناصر بر حسب افزایش عدد اتمی مرتب و نار سایی های جزیی موجود در جدول مندلیف از بین رفت .زیرا تغییرات خواص عناصر نسبت به عدد اتمی از نظم بیشتری برخوردارست تا جرم اتمی انها .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
به نام خدا
عملکرد سازمان ملل در قبال جنگ ایران و عراق
قطعنامه های در طول جنگ ایران و عراق و خصوصیت ها ی ان ها
2 سپتامبر ۱۹۸۰ میلادی (۳۱\۶\۵۹) تهاجم سازمان یافته و همهجانبه جمهوری بعث عراق از زمین و هوا و دریا علیه مرزهای بینالمللی جمهوری اسلامی ایران آغاز شد. فرودگاههای نظامی و غیرنظامی از هوا، بنادر جنوبی ایران از دریا و مرزهای غرب و جنوب غرب کشور نیز با استعداد بیش از ۶ لشگر مکانیزه و پیاده مورد تهاجم ارتش بعث عراق قرار گرفت.
فارغ از اوضاع حساس و متلاطم منطقه خاورمیانه در دهه 70 و اوایل دهه 80 میلادی به دلیل وقوع انقلاب اسلامی ایران، وضعیت در اشغال افغانستان، بحران فلسطین و لبنان و کودتای پیدرپی عراق، جهان هنوز هم پس از خاتمه جنگ دوم جهانی بوی جنگهای منطقهیی را حس میکرد. انقلابهای امریکای لاتین، نزاع انگلیس و آرژانتین بر سر جزایر فالکلند، جنگ ویتنام، جنگ اعراب و اسراییل در صحرای سینا، اوضاع متشنج کشورهای اروپای شرقی و در نهایت صفآرایی نمایندگان سوسیالیسم و کاپیتالیسم به جهان چهرهیی خشن و جنگطلبانه بخشیده بود.
از این رو شاید حمله عراق به مرزهای ایران و رویای تصرف ایران در چشم به هم زدنی! یا در موضع حداقلی جدا کردن خوزستان و مناطق نفتخیز و انضمام آنها به عراق توسط اعمال زور، بازتابی در عرصه جهانی نداشت و اگر هم بازتابی داشت به پروندهیی نظیر اشغال اراضی مسلمین توسط یهودیان صهیونیست در فلسطین تبدیل میشد.
به بیان دیگر هدف کشورهای حامی عراق در سرعت بخشیدن به تصرف حداقل قسمتهایی چشمگیر از خاک ایران گم کردن اخبار جنگ شاید چند هفتهیی عراق علیه ایران در میان اخبار جریان جهانی اطلاعات بود. زیرا جهان در آن روزگار در کورانی از تحولات و جنگها و تنشها و منازعات جهانی و منطقهیی قرار داشت از این رو جنگی دیگر در منطقه پرتنش خاورمیانه و میان کشوری که دو سال قبل انقلابی همهجانبه در همه شئون جامعه را به خود دیده بود با کشوری که طی چند دهه به وجود آمدن درگیر کودتاهای خونینی بود شاید به چشم نیاید!
اما محاسبات غلط از آب درآمد، مقاومت جانانه نسلی که میگویند هر هزار سال یک بار سر بر میآورد باعث شد لشگرهای تا به دندان مسلح ارتش عراق در سال اول جنگ در مناطق اشغالشده زمینگیر شده و چندی بعد توسط رزمندگان دلاور ایرانی به داخل عراق کوچانده شوند. تا در موقع مناسب و بنا به دلایل استراتژیک و گرفتن دست بالا در پای میز مذاکره عاقبت به دروازههای بصره برسند.
مجال سخن این نوشتار پیگیری اوضاع و احوال جنگ در داخل مرزهای ایران نیست. بلکه هدف آن نگاهی گذرا به اقدامات و واکنشهای سازمان ملل به عنوان نهاد پاسدار صلح جهانی از آغاز جنگ تا پایان آن است.
همچنین به قطعنامه 598 و بندهای آن و نیز علل پذیرش آن از سوی ایران نیز اشاره یی میشود.
در 22 سپتامبر 1980 (31\6\59) دبیرکل وقت سازمان ملل متحد به دو طرف پیشنهاد کرد مساعی وی را با هدف کمک به حل منازعه از طرق مسالمتآمیز بپذیرند. طی روزهای 23 و 25 سپتامبر همان سال هم تلاشهای دبیرکل صرفا در سخنانی صلح جویانه مطرح بود تا اینکه در 28 سپتامبر (6\7\59) قطعنامه 479 توسط شورای امنیت تصویب شد. در این قطعنامه از دو طرف خواسته شده بود در اسرع وقت از استفاده بیشتر زور اجتناب کنند و مناقشه خود را از طریق صلح آمیز حل و فصل نمایند.
از این تاریخ تا 12 جولای 1982 (21\4\61) اقدامات این سازمان و دبیرکل سازمان ملل در این موارد خلا صه میشود:
1_رفع توقیف کشتیهای در محاصره قرار گرفته شده در شطالعرب با تشریک مساعی سازمان ملل، ایران و عراق.
2_انتصاب اولاف پالمه به عنوان نماینده ویژه دبیرکل در مورد جنگ دو کشور ایران و عراق.
3_دیدار پالمه وهیات او از تهران و بغداد در چند نوبت و مذاکره با طرفین.
4_و در نهایت مبادله عده ای از اسرای طرفین منازعه در قبرس.
تا این تاریخ عراق هزاران کیلومتر مربع از سرزمینهای ایران را به اشغال درآورده بود در حالی که سازمان ملل حتی در قطعنامههای صادرهی خود تا سال 1987 از به کار بردن لفظ منازعه اکراه داشت و صرفا از لغط".وضعیت ایران و عراق" استفاده می کرد!
در 12 جولای 1981 (21\4\61) شورای امنیت قطعنامه 514 را صادر کرد. آتش بس فوری و عقب نشینی نیروها به مرزهای شناخته شده بینالمللی در کنار اعزام ناظران سازمان ملل جهت نظارت و تایید آتش بس از موارد ذکر شده این قطعنامه بود. همچنین در بندی از این قطعنامه از سایر کشورها خواسته شده بوداز اقداماتی که به ادامه درگیری کمک میکند اجتناب کنند.
14 اکتبر همان سال (12\7\61) قطعنامه 522 در تایید اجرای قطعنامه 514 صادر شد. 22 اکتبر (30\7\61) هم قطعنامه 3\37 در ادامه قطعنامههای قبلی صادر شد بدون آنکه مواردی اصلی همچون مسوولیت منازعه، تعیین خسارت، تنبیه متجاوز و تضمین پرداخت غرامت را که از خواستههای ابتدایی و اصلی ایران بود برآورده کرده باشد.
چه حتی در قطعنامه واژه منازعه (جنگ) نیز هنوز به کار گرفته نشده بود. از این رو در عرف قانون بینالملل هیچ ضمانت اجرایی در این باره وجود نداشت.
سال 1983 با برتری نظامی ایران آغاز شد. در این سال هدف گرفتن اهداف غیرنظامی سبب شد هر دو کشور ضمن اتهام بر دیگری خواستار اعزام نمایندگان سازمان ملل برای تعیین خسارتهای وارده به مناطق مسکونی شوند.
در 31 اکتبر 1983 (9\8\62) قطعنامه 540 صادر شد در این قطعنامه نقض حقوق انسانی محکوم و توقف کلیه عملیاتهای نظامی علیه اهداف غیرنظامی درخواست شده بود. این قطعنامه نیز فارغ از درخواست برای حفظ و محترم شمردن حقوق آزادی دریانوردی و درخواست از کشورهای دیگر در عدم خودداری از کمک و تشدید درگیری چیز دیگری در بر نداشت.
سال 1984 نکتهای تازه در جنگ ایران و عراق رؤبتشد و آن حملات شیمیایی عراق علیه نقاط غیرنظامی و نظامیبود که خلاف کنوانسیون 1925 ژنو بود. در این سالها قدرتهای غربی از قبل امریکا و آلمان، انگلیس و فرانسه ضمن تسلیح عراق به جنگافزارهای مدرن دست این کشور را در استفاده از عوامل شیمیایی باز گذاشتند. رامسفلد طی دیداری از عراق در سال 1984 این چراغ سبز غرب به صدام را به او ابلاغ کرد!
اول ژوئن 1984 (11\3\63) به ابتکار اعضای شواری همکاری خلیج فارس قطعنامه 552 شورای امنیت صادر شد. این قطعنامه از کلیه کشورها خواسته بود که به حقوق آزادی دریانوردی احترام گذاشته و از حمله به کشتیهای تجاری در مسیر کویت و عربستان سعودی جلوگیری کنند. فارغ از این قطعنامه، تلاشهای دبیرکل سازمان ملل را در این سال میتوان چنین برشمرد:
1_اعزام هیات کارشناسی برای بازدید از مناطق مسکونی مورد حمله
2_اعزام هیات کارشناسی برای بررسی اتهام کاربرد سلاح های شیمیایی توسط عراق
3_گزارش هیات اعزامی پیرامون ادعای ایران در مورد استفاده عراق از سلاح های شیمیایی و تایید آن به همراه اظهار تاسف دبیرکل سازمان مللااز کاربرد سلاح های شیمیایی!
4_تعهد دو دولت بنا به درخواست دبیرکل سازمان ملل و مذاکره با هیات کارشناسی سازمان ملل مبنی بر خودداری از حمله به مناطق مسکونی.
5_اعزام دو هیات "الف" و "ب" به دو کشور جهت بررسی اتهامهای دو کشور مبنی بر حمله به مناطق مسکونی سال 1985 (سال رهگیری و حمله به کشتیهای تجاری در خلیجفارس) با بازدید هیات سازمان ملل از اردوگاههای اسرای جنگی دو کشور آغاز شد.
6_همچنین درخواست دوباره دبیرکل سازمان ملل از طرفین برای عدم نقض تعهدات طرفین مبنی بر حمله به نقاط مسکونی، گزارش سفر دبیرکل سازمان ملل از دیدارش از دو کشور در 7 و 8 آوریل (18 تا 19 فروردین 64)، محکوم کردن کاربرد سلاحهای شیمیایی و گزارش دبیرکل مبنی بر 61 مورد رهگیری و حمله به کشتیهای تجاری در خلیج فارس از دیگر فعالیتهای اصلی سازمان ملل بود.
7_سال 1986 (1365و1364) سال اوج استفاده سلاح های شیمیایی از جانب عراق علیه نیروهای نظامی و غیرنظامی ایران بود.
در 24 فوریه همین سال (5\12\64) شورای امنیت قطعنامه 582 را صادر کرد.
در این قطعنامه ضمن ابراز تاسف از استفاده ی سلاح های شیمیایی در جنگ، برقراری آتش بس فوری، عقب نشینی کلیه ی نیروها به مرزهای شناخته شده بینالمللی، مبادله کامل اسرای جنگ و حل و فصل درگیری از طریق راههای صلحآمیز خواسته شده است.