واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درمورد- بهداشت روانی دوران بلوغ

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

بهداشت روانی دوران بلوغ :

خلاصه : دراین مقاله با رفتارهایی که از نوجوان در سنین بلوغ سر میزند،اخلاقهایی که پیدا میکند و رفتارهایی که باید با او داشت آشنا میشوید

متن کل خبر : نوجوانی یکی از مهمترین و پرارزشترین دوران زندگی هر فرد محسوب می‌شود زیرا سر آغاز تحولات و دگرگونی‌های جسمی و روانی در اوست و بلوغ نقطه عطفی در گذر زندگی او از مرحله کودکی به بزرگسالی است. بر اساس تعریف سازمان جهانی دوره نوجوانی به گروه سنی 10 تا 19 سالگی اطلاق می‌شود و در اکثر کشورهای جهان به خصوص کشورهای درحال توسعه بخش قابل توجهی از جمعیت را نوجوانان تشکیل می‌دهند. با توجه به این واقعیت که نوجوانان، پدران و مادران فردا هستند پرداختن به مسائل بهداشتی‌شان (به خصوص بهداشت روان آنان) نه فقط برای خود آنها بلکه برای خانواده‌ها، جامعه و نسل آینده سودمند است و در برنامه توسعه هر کشوری می‌بایست به مسائل آنها توجه خاص شود. آشنا شدن با پدیده‌های جدید در زندگی، ‌انسان را از بار هیجانی همراه آن پدیده که غالبا اضطراب و آشفتگی است می‌رهاند، مطالعات روانشناختی نشان داده است که تاثیر منفی عوامل استرس‌زا که همراه با آگاهی قبلی است بسیار کمتر از زمانی است که عوامل استرس‌زا ناگهان و بدون مقدمه به انسان وارد می‌شوند. در زمینه برخورد با پدیده بلوغ جنسی و تغییرات جسمانی و روانی متعاقب آن هر اندازه آگاهی نوجوانان ما بیشتر باشد نتایج مبحث این مرحله از زندگی در مسیر آینده نوجوان بیشتر است. آگاهی نداشتن و یا عدم آگاهی کامل و صحیح، نوجوانان را گیج و سردرگم می‌کند و این حالات نتایج منفی و زیانباری بدنبال خواهد داشت. والدین و مربیان وظیفه دارند اطلاعات کافی در خصوص تغییراتی که در طول و به دنبال بلوغ جنسی در نوجوان اتفاق می‌افتد به تدریج و با استمرار ارائه کنند. عدم ارائه اطلاعات کافی و صحیح در مورد بلوغ باعث می‌شود که نوجوان از منابع دیگر که معمولا انحرافی است، اطلاعات کسب کند و این اطلاعات غلط می‌تواند او را به انحراف کشاند. والدین و مربیان از یک تا دو سال قبل از بلوغ کامل نوجوان می‌بایستی اقدامات زیر را انجام دهند. - او را آماده کنند که به زودی و بتدریج تغییراتی را در جسم و روان خود احساس خواهد کرد. - به طرق مختلف او را مطمئن کنند که تغییرات ایجاد شده طبیعی است. - از اینکه این تغییرات در او شروع شده به او تبریک بگویند و خاطرنشان کنند که دوره جدیدی در زندگی او آغاز شده است. - به او یادآوری نمایند که این تغییرات در جهت تکامل فردی و قدمی بسوی اجتماعی شدن اوست به همین دلیل وظایف فردی و اجتماعی جدیدی برای او منظور شده است. - خاطرنشان کنند که این تغییرات قطعا شروع می‌شود اما زمان دقیق و مشخصی ندارد؛ بنابراین اگر دیرتر از دیگران هم شروع شود یک امر طبیعی است . - به او بگویند که تغییرات جسمانی همراه با تغییرات روانی خواهد بود این تغییرات روانی در سه بعد هیجانی، خلقی و رفتاری اتفاق می‌افتد. نکته مهم در دوره بلوغ برقراری ارتباط صحیح با نوجوان است. کودک دلبند دیروز شما با تغییراتی که درجسم و روانش روی می‌دهد پا به دوران بزرگسالی می‌نهد. او اینکه می‌خواهد هویت جدیدی را برای خودش به دست آورد، طبیعی است که در برقراری رابطه با او مشکلاتی برای شما بوجود آید. برای این که روابط شما والدین و مربیان با فرزند یا دانش‌آموز نوجوانشان صمیمانه‌تر و گرمتر باشد، لازم است که به نکات زیر توجه کنید. پذیرش نوجوانان: گام اول برای ایجاد و تحکیم یک رابطه دوستانه و صمیمی با نوجوان این است که او را با همه کمی‌ها و کاستی‌هایش قبول داشته باشید. کاستی‌های رفتاری او را همچون نقاط قوت و توانایی‌هایش بپذیرد و او را به عنوان فردی که دارای استقلال، سلیقه‌های خاص و عقاید قابل ارائه است،‌ نگاه کنید. احساساتش را پذیرفته و اعتماد به نفس او را با کم اهمیت جلوه دادن اشتباهات و تقدیر از کارهای پسندیده‌اش بالا ببرید. نوجوانانتان را درک کنید: درک و برداشت از زندگی و مسائل آن متفاوت از برداشتی است که نوجوان دارد. او زندگی را به ساده‌ترین وجه ممکن می‌نگرد، بطوری که عقایدش برای شما پوچ و مسخره است. نسبت به عقایدش بی‌اهمیت نباشید وی را مورد تمسخر قرار ندهید. چرا که این استهزاء به تداوم رابطه عاطفی با فرزندان لطمه می‌زند. ارتباط را دو طرفه کنید: در بسیاری از اوقات و به دلایل گوناگون ممکن است شما والدین و مربیان به نوجوان بگویید که چه بکند و چه نکند و از او توقع حرف‌ شنوی نیز داشته باشید. این برخورد با نوجوان که حاکی از ارتباط یک طرفه، معیوب و غیر قابل دوام است، منجر به سرکشی و عصیان نوجوان در برابر دستورات شما می‌شود و به رابطه عاطفی و صمیمانه بین شما و او لطمه می‌زند. در این مواقع بهترست در برخورد با نوجوان، هر زمان که سخنی را گفتید از او نیز سخنی بشنوید و نظر او را نسبت به وظایف محوله‌اش جویا شوید. از دادن پند و اندرز مستقیم خودداری کنید: نوجوانان از شنیدن نصیحت و اندرز مستقیم و اینکه آنها را یکجا ارائه کنید و اشکالات رفتاری و گفتاری‌شان را تذکر بدهید گریزان هستند. نوجوانان اعمال خود را بی‌نقص می‌دانند و تحمل شنیدن پند و اندرز از جانب شما را ندارند. جهت اصلاح رفتار، آنها را بطور غیر مستقیم نسبت به اعمال و رفتار نادرست‌شان آگاه کنید و خودتان الگویی برای آنها باشید تا با پیروی از رفتار و گفتار شما روش صحیح برخورد را فرا گیرند. آزادی عمل به نوجوانتان بدهید همچنان که به کودک نوپا اجازه می‌دهیم تا گاهی خود به تنهایی راه رفتن را امتحان کند و دفعاتی هم به زمین افتد، باید به نوجوان هم اجازه داد که تا حدودی پیامدهای رفتارهایش را تجربه کند و طعم برخی سختیها را چشیده و برای زندگی مقاوم شود. برای ارتباط با نوجوان وقت کافی بگذارید: نوجوانان نیازمند توجه هستند، آنها می‌خواهند صحبت کنند. اعتراض کنند و از هیجانات و اتفاقاتی که در مدرسه می‌افتد و یا از دوستانشان می‌شنوند، حرف بزنند؛ هر چه زمان این ارتباط با شما به عنوان مادر، پدر و یا مربی بیشتر باشد خرسندی آنها بیشتر شده و امکان ارتباط نادرست و غلط آنها کمتر خواهد شد. توجه به تاثیر مشکلات اجتماعی: مشکلات اجتماعی تاثیرات ناخوشایندی بر نوجوانان دارد. عدم مداخله شما والدین و مربیان در بهبود شرایط اجتماعی، تاثیر تلاش‌هایتان را در خانه و مدرسه کمرنگ می‌کند. انرژی سرشار نوجوانان نیاز به تخلیه دارد: در این سنین نوجوان دارای انرژی فراوان جسمانی است، بخشی از این انرژی در غریزه جنسی نهفته است که در شروع دوران نوجوانی به طریق مقبول اجتماع قابلیت ندارد. نوجوان مقادیر دیگری از انرژی جسمانی خود را به صورت رفتارهای پرخاشگرانه مبارزه طلبی، حادثه‌جویی و .. تخلیه می‌کند. تشویق نوجوانان به انجام ورزشهای مختلف، شرکت در فعالیتهای الگوسازی برای آنان و تحریک آنها بر همانندسازی با آن الگوها باعث می‌شود تا آنها انرژی خود را به طریق منطقی تخلیه کنند. وضعیت تحصیلی نوجوان را پیگیری کنید: در این سنین ممکن است که فرزند شما نسبت به درس اظهار بی‌علاقگی نماید و به اموری مثل افراط در ورزش کردن، رسیدگی به سر و وضع خود و ... بپردازد، چنانکه می دانید پند، اندرز، سرزنش و مقایسه با دیگران کارساز نیست.. لذا علت بی‌توجهی او را نسبت به درس جستجو کرده و سعی در برطرف نمودن مشکل کنید. آموزش مهارت در برقراری روابط اجتماعی: نوجوانان در دوره بحران بلوغ نسبت به تعلق داشتن خود در گروه کودکان و یا بزرگسالان سردرگم می‌شوند و ممکن است که در میان جمع خانواده یا دوستان و آشنایان، رفتارهای بزرگتر از سن و یا گاهی کودکانه از خود بروز داده و روابط اجتماعی پسندیده‌ای برقرار نکنند، که با شرکت دادن فرزند نوجوانتان در جمع دوستان و آشنایان مهارت روابط اجتماعی او را افزایش دهید؛ مثلا با فرزند نوجوان خود به گردشهای دو نفره بروید و در بسیاری از روابط اجتماعی نظیر آشنا شدن با دیگران، خرید کردن از مغازه، پیدا کردن نشانی یک موسسه و درخواست انجام کاری از یک اداره با وی تمرین عملی کنید. استقلال طلبی نوجوان: نوجوان می‌خواهد از قید و بندهای دوران کودکی که او را به خانواده‌اش متصل کرده است، جدا شود و الگوهای جدیدی را جایگزین آنان کند. از طرفی نیز شدیدا به خانواده وابسته است و می‌خواهد که توقعاتش را برآورده کنند. لذا حس استقلال‌طلبی خود را با مخالفت، مقاومت کردن و لجبازی با والدین و مربیان نشان می‌دهد و این نیاز نوجوان برای شما مشکل‌آفرین می‌شود. برای برخورد با این رفتار نوجوان، بهترست همیشه با او به لحنی صحبت کنید که احساس نکند برایش تصمیم‌گیری می‌کنید آزادی را به تدریج و متناسب با سنی که دارد به او عطا کنید و نظارت غیر مستقیم داشته باشید و اگر زمانی دریافتید که از آزادی شما، سوء استفاده کرده به او تذکر داده و او را متوجه اعمالش بکنید. بدانید که حذف آزادی، برای یک مدت کوتاه می‌تواند برایش آموزنده باشد .

نوجوان و استقلال از والدین

مهمترین ویژگی که می بایست بدان توجه خاصی داشت استقلال از سوی خانواده است. خانواده می تواند مهمترین منبع تأمین کننده استقلال فرد باشد، یا می تواند نوجوان را در رسیدن به حس فردیت و استقلال دچار تزلزل سازد. نوجوان در این دوران خود را برای مرحله جدیدی از زندگی اش آماده می سازد. او سعی بر آن دارد که بر رفتار کودکانه اش غلبه نماید. آمادگی دارد مسئولیت رفتارش را بر عهده گیرد و حتی آمادگی این را دارد که مسئولیت کارهای دیگران را نیز بر عهده گیرد.

در متون اسلامی در این رابطه سفارشات فراوانی شده است که نوجوان را در این دوران آزاد گذارند و به آنها استقلال و مسئولیت لازم بدهند.

 البته اینها بدان معنی نیست که نوجوان به طور ناگهانی خود را به طور کامل از قید خانواده رها سازد. نوجوان در این دوران دچار نوعی کشمکش درونی است؛ از یک سو تمایل ندارد از دوران کودکی اش پا فراتر نهد که از هر سو در محبت است و از سوی دیگر داشتن آزادی عمل در کارهایش و استقلال را در لوح آرزوهایش می بیند. پس هر گامی که نوجوان به سوی استقلال بر می دارد ترس  و تشویش درونش بیشتر می شود. بنابراین او چندان تمایل ندارد تا پیوندهای خانوادگی را کاملاً قطع نماید. نیاز به حمایت والدین را در هر حال احساس می نماید و همواره در جست و جوی روش هایی است که این حمایت را کسب نماید. یکی از مهمترین مسائلی که نوجوان را در راه رسیدن به استقلال دائماً تهدید می نماید سرزنش و ملامت از سوی والدین است. نوجوان به این رفتار والدین با دیده تحقیر و بغض و خشم توجه می نماید. نوجوانی که از سوی والدینش تحقیر می شود عکس العمل های گوناگون از خود نشان می دهد برخی اوقات دچار «حقارت نفس» می شود. برخی از محیط خانواده گریزان می شوند و برخی به پرخاشگری و زیان رساندن به خانواده و دیگران می پردازند.

نکته دیگری که باید والدین بدان توجه داشته باشند داشتن سوء ظن نسبت به نوجوان است که می تواند او را دچار تزلزل سازد. برخی خانواده ها نوجوان را در اتخاذ تصمیم های مربوط به خودش آزاد می گذارند اما این کار را از روی بی میلی یا سوءظن انجام می دهند. این والدین هرگز به نوجوان خود اعتماد نمی کنند و به ندرت فرصت هایی را ایجاد می نمایند تا نوجوانشان تصمیم بگیرد . حال اگر فرصتی هم ایجاد شود نوجوان  بر اثر سوءظن و عدم اطمینان والدین دچار اضطراب  می گردد و با شکست مواجه می شود و گاه والدین با تردیدها و نگرانی های خود در مورد نوجوانشان قضاوت های ناصحیح در پیش می گیرند که این خود موجب ایجاد فاصله میان والدین و فرزندان می شود.

سالهاست که نوجوانی دورانی دشوارتر از دوران کودکی محسوب می شود. البته مفهوم نوجوانی تا اواخر قرن نوزدهم به عنوان مرحله ای که با پیچیدگی روانی توام و قابل مطالعه علمی است قلمداد نمی شد.

قبل از هر چیز دوران تغییرات سریع جسمانی، جنسی، روانی، شناختی و اجتماعی است. تغییرات جسمانی بلوغ، از جمله بلوغ جنسی و جهش نموی نوجوانی از طریق افزایش کارکرد هورمونهای فعالی که به کمک غده هیپوفیز مترشح می شود آغاز می شود. این هورمونها سایر غدد مترشحه داخلی را تحریک می کند و این غدد هورمونهای مربوط به رشد و جنسیت را که شامل آندروژن، استروژن و پروژسترون است تولید می کند. سن شروع و دوران جهش نموی نوجوانی در قد و وزن در میان کودکان بهنجار فرق می کند. سن متوسط شروع این دوران در دختران یازده سالگی و در پسران 13 سالگی است، میزان رشد یک سال بعد از این به اوج خود می رسد. سن شروع بلوغ جنسی نیز در نوجوانان متفاوت است. در پسری که درحد متوسط است، بلوغ جنسی با افزایش میزان رشد بیضه ها و کیسه بیضه و ظاهر شدن موهای زهاری و به دنبال آن بزرگ شدن آلت جنسی مردانه، رشد موهای بدن و صورت، بم شدن صدا، تولید اسپرم و احتلام شبانه و نیز مردانه تر شدن ساخت بدن آغاز می شود. در دخترها شروع رشد پستان معمولا اولین علامت قابل مشاهده بلوغ جنسی است. موهای زهاری ظاهر می شود و رحم، واژن، فرج، وکلیتوریس بزرگ می شود. شروع قاعدگی در چرخه رشد نسبتا دیرتر است. معمولا در سن 13 سالگی است و البته در افراد مختلف فرق می کند. معمولا تا یک سال بعد از قاعدگی احتمال باروری وجود ندارد. تغییرات سریع جسمانی دوران بلوغ باعث می شود که نوجوان به دشواری بتواند به یک احساس ثبات درونی دست یابد، و زمان لازم است تا نوجوان این تغییرات را به صورت یک احساس هویت فردی انسجام دهد. از نظر یک دختر نوجوان قاعدگی نشانه بلوغ جنسی وزن شدن است. از آنجا که ممکن است واکنش های دختران نوجوان به قاعدگی به طور گسترده ای عمومیت پیدا کند، این موضوع اهمیت اساسی دارد که اولین تجارب آنان با قاعدگی تا جای ممکن مطلوب باشد. تعداد بسیار زیادی از دختران یا دیدی منفی نسبت به قاعدگی دارند یا به آن بی اعتنا هستند. تا حدودی ممکن است این نگرش نتیجه ناراحتی جسمانی و تاثیر هورمونها در خلق و خو باشد، ولی ظاهرا تا حدود زیادی ناشی از نگرش های منفی اجتماعی است. همانطور که شروع قاعدگی ممکن است دختران نوجوان را نگران کند، نعوظ غیر قابل کنترل و اولین انزال (احتلام شبانه) هم ممکن است بعضی از پسران نوجوان را نگران کند. پسران نوجوانی که دیر بالغ می شوند در مقایسه با آنهایی که زودتر بالغ می شوند یا بلوغشان به موقع و معمولی است دچار مشکلات اجتماعی و روانی بیشتری می شوند. در میان دختران نوجوان تاثیرات روانی بلوغ زودرس و دیررس به طور قابل ملاحظه ای کمتر است، هر چند که آن هایی که زودتر بالغ می شوند تا حدودی آرامترند و در مقایسه با آن هایی که دیر بالغ می شوند اعتماد به نفس بیشتری دارند و کمتر مضطرب اند . ارائه رشد شناختی که شامل آغاز مرحله عملیات صوری است ( مطابق با تئوری پیازه)، به نوجوان این امکان را می دهد که انتزاعی تر فکر کند، فرضیه ها را فرمول بندی و آزمایش کند و بتواند به جای اینکه صرفا آنچه را وجود دارد در نظر داشته باشد احتمال را نیز در نظر بگیرد. این تواناییها معمولا نوجوانان را به انتقاد از ارزش های والدین و ارزشهای اجتماعی سوق می دهد. تفکر و رفتار نوجوان نیز ممکن است خود مدارانه باشد. نوجوانان در این مرحله ممکن است چنین نتیجه گیری کنند که دیگران هم به اندازه خود آنها به رفتار و ظاهر شان توجه می کنند. رشد شناختی نوجوانان نیز در رشد شخصیت و شکل گیری احساس هویتی روشن، نقش مهمی دارد.

استقلال از خانواده از تکالیف نوجوانان است. والدین قاطع و اطمینان بخش که برای خودمختاری و رفتار منضبط به یکسان ارزش قایلند برای نوجوان توضیح می دهند که چرا از او انتظاراتی دارند و یا   او را از کارهایی منع می کنند و با این کار احساس استقلال را در او پرورش می دهند. نوجوانانی که والدین خودکامه و مستبد دارند و صرفا به فرزندان می گویند که چه باید بکنند و نیز فرزندان والدین سهل گیر، بی بندوبار ، مساوات طلب و یا والدین بی اعتنا که غیر مسئول و بی توجه هستند به مشکلات بسیاری دچار می شوند.

از آنجا که پیوند نوجوانان با والدینشان به تدریج ضعیف تر می شود همسالان در رشد روانی آنان نقش حساسی می یابند. همسالان امکاناتی برای یادگیری مهارتهای اجتماعی، کنترل رفتار و درمیان گذاشتن مشکلات و احساسات



خرید و دانلود تحقیق درمورد- بهداشت روانی دوران بلوغ


تحقیق درباره. بهداشت روانی دوران بلوغ

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

بهداشت روانی دوران بلوغ :

خلاصه : دراین مقاله با رفتارهایی که از نوجوان در سنین بلوغ سر میزند،اخلاقهایی که پیدا میکند و رفتارهایی که باید با او داشت آشنا میشوید

متن کل خبر : نوجوانی یکی از مهمترین و پرارزشترین دوران زندگی هر فرد محسوب می‌شود زیرا سر آغاز تحولات و دگرگونی‌های جسمی و روانی در اوست و بلوغ نقطه عطفی در گذر زندگی او از مرحله کودکی به بزرگسالی است. بر اساس تعریف سازمان جهانی دوره نوجوانی به گروه سنی 10 تا 19 سالگی اطلاق می‌شود و در اکثر کشورهای جهان به خصوص کشورهای درحال توسعه بخش قابل توجهی از جمعیت را نوجوانان تشکیل می‌دهند. با توجه به این واقعیت که نوجوانان، پدران و مادران فردا هستند پرداختن به مسائل بهداشتی‌شان (به خصوص بهداشت روان آنان) نه فقط برای خود آنها بلکه برای خانواده‌ها، جامعه و نسل آینده سودمند است و در برنامه توسعه هر کشوری می‌بایست به مسائل آنها توجه خاص شود. آشنا شدن با پدیده‌های جدید در زندگی، ‌انسان را از بار هیجانی همراه آن پدیده که غالبا اضطراب و آشفتگی است می‌رهاند، مطالعات روانشناختی نشان داده است که تاثیر منفی عوامل استرس‌زا که همراه با آگاهی قبلی است بسیار کمتر از زمانی است که عوامل استرس‌زا ناگهان و بدون مقدمه به انسان وارد می‌شوند. در زمینه برخورد با پدیده بلوغ جنسی و تغییرات جسمانی و روانی متعاقب آن هر اندازه آگاهی نوجوانان ما بیشتر باشد نتایج مبحث این مرحله از زندگی در مسیر آینده نوجوان بیشتر است. آگاهی نداشتن و یا عدم آگاهی کامل و صحیح، نوجوانان را گیج و سردرگم می‌کند و این حالات نتایج منفی و زیانباری بدنبال خواهد داشت. والدین و مربیان وظیفه دارند اطلاعات کافی در خصوص تغییراتی که در طول و به دنبال بلوغ جنسی در نوجوان اتفاق می‌افتد به تدریج و با استمرار ارائه کنند. عدم ارائه اطلاعات کافی و صحیح در مورد بلوغ باعث می‌شود که نوجوان از منابع دیگر که معمولا انحرافی است، اطلاعات کسب کند و این اطلاعات غلط می‌تواند او را به انحراف کشاند. والدین و مربیان از یک تا دو سال قبل از بلوغ کامل نوجوان می‌بایستی اقدامات زیر را انجام دهند. - او را آماده کنند که به زودی و بتدریج تغییراتی را در جسم و روان خود احساس خواهد کرد. - به طرق مختلف او را مطمئن کنند که تغییرات ایجاد شده طبیعی است. - از اینکه این تغییرات در او شروع شده به او تبریک بگویند و خاطرنشان کنند که دوره جدیدی در زندگی او آغاز شده است. - به او یادآوری نمایند که این تغییرات در جهت تکامل فردی و قدمی بسوی اجتماعی شدن اوست به همین دلیل وظایف فردی و اجتماعی جدیدی برای او منظور شده است. - خاطرنشان کنند که این تغییرات قطعا شروع می‌شود اما زمان دقیق و مشخصی ندارد؛ بنابراین اگر دیرتر از دیگران هم شروع شود یک امر طبیعی است . - به او بگویند که تغییرات جسمانی همراه با تغییرات روانی خواهد بود این تغییرات روانی در سه بعد هیجانی، خلقی و رفتاری اتفاق می‌افتد. نکته مهم در دوره بلوغ برقراری ارتباط صحیح با نوجوان است. کودک دلبند دیروز شما با تغییراتی که درجسم و روانش روی می‌دهد پا به دوران بزرگسالی می‌نهد. او اینکه می‌خواهد هویت جدیدی را برای خودش به دست آورد، طبیعی است که در برقراری رابطه با او مشکلاتی برای شما بوجود آید. برای این که روابط شما والدین و مربیان با فرزند یا دانش‌آموز نوجوانشان صمیمانه‌تر و گرمتر باشد، لازم است که به نکات زیر توجه کنید. پذیرش نوجوانان: گام اول برای ایجاد و تحکیم یک رابطه دوستانه و صمیمی با نوجوان این است که او را با همه کمی‌ها و کاستی‌هایش قبول داشته باشید. کاستی‌های رفتاری او را همچون نقاط قوت و توانایی‌هایش بپذیرد و او را به عنوان فردی که دارای استقلال، سلیقه‌های خاص و عقاید قابل ارائه است،‌ نگاه کنید. احساساتش را پذیرفته و اعتماد به نفس او را با کم اهمیت جلوه دادن اشتباهات و تقدیر از کارهای پسندیده‌اش بالا ببرید. نوجوانانتان را درک کنید: درک و برداشت از زندگی و مسائل آن متفاوت از برداشتی است که نوجوان دارد. او زندگی را به ساده‌ترین وجه ممکن می‌نگرد، بطوری که عقایدش برای شما پوچ و مسخره است. نسبت به عقایدش بی‌اهمیت نباشید وی را مورد تمسخر قرار ندهید. چرا که این استهزاء به تداوم رابطه عاطفی با فرزندان لطمه می‌زند. ارتباط را دو طرفه کنید: در بسیاری از اوقات و به دلایل گوناگون ممکن است شما والدین و مربیان به نوجوان بگویید که چه بکند و چه نکند و از او توقع حرف‌ شنوی نیز داشته باشید. این برخورد با نوجوان که حاکی از ارتباط یک طرفه، معیوب و غیر قابل دوام است، منجر به سرکشی و عصیان نوجوان در برابر دستورات شما می‌شود و به رابطه عاطفی و صمیمانه بین شما و او لطمه می‌زند. در این مواقع بهترست در برخورد با نوجوان، هر زمان که سخنی را گفتید از او نیز سخنی بشنوید و نظر او را نسبت به وظایف محوله‌اش جویا شوید. از دادن پند و اندرز مستقیم خودداری کنید: نوجوانان از شنیدن نصیحت و اندرز مستقیم و اینکه آنها را یکجا ارائه کنید و اشکالات رفتاری و گفتاری‌شان را تذکر بدهید گریزان هستند. نوجوانان اعمال خود را بی‌نقص می‌دانند و تحمل شنیدن پند و اندرز از جانب شما را ندارند. جهت اصلاح رفتار، آنها را بطور غیر مستقیم نسبت به اعمال و رفتار نادرست‌شان آگاه کنید و خودتان الگویی برای آنها باشید تا با پیروی از رفتار و گفتار شما روش صحیح برخورد را فرا گیرند. آزادی عمل به نوجوانتان بدهید همچنان که به کودک نوپا اجازه می‌دهیم تا گاهی خود به تنهایی راه رفتن را امتحان کند و دفعاتی هم به زمین افتد، باید به نوجوان هم اجازه داد که تا حدودی پیامدهای رفتارهایش را تجربه کند و طعم برخی سختیها را چشیده و برای زندگی مقاوم شود. برای ارتباط با نوجوان وقت کافی بگذارید: نوجوانان نیازمند توجه هستند، آنها می‌خواهند صحبت کنند. اعتراض کنند و از هیجانات و اتفاقاتی که در مدرسه می‌افتد و یا از دوستانشان می‌شنوند، حرف بزنند؛ هر چه زمان این ارتباط با شما به عنوان مادر، پدر و یا مربی بیشتر باشد خرسندی آنها بیشتر شده و امکان ارتباط نادرست و غلط آنها کمتر خواهد شد. توجه به تاثیر مشکلات اجتماعی: مشکلات اجتماعی تاثیرات ناخوشایندی بر نوجوانان دارد. عدم مداخله شما والدین و مربیان در بهبود شرایط اجتماعی، تاثیر تلاش‌هایتان را در خانه و مدرسه کمرنگ می‌کند. انرژی سرشار نوجوانان نیاز به تخلیه دارد: در این سنین نوجوان دارای انرژی فراوان جسمانی است، بخشی از این انرژی در غریزه جنسی نهفته است که در شروع دوران نوجوانی به طریق مقبول اجتماع قابلیت ندارد. نوجوان مقادیر دیگری از انرژی جسمانی خود را به صورت رفتارهای پرخاشگرانه مبارزه طلبی، حادثه‌جویی و .. تخلیه می‌کند. تشویق نوجوانان به انجام ورزشهای مختلف، شرکت در فعالیتهای الگوسازی برای آنان و تحریک آنها بر همانندسازی با آن الگوها باعث می‌شود تا آنها انرژی خود را به طریق منطقی تخلیه کنند. وضعیت تحصیلی نوجوان را پیگیری کنید: در این سنین ممکن است که فرزند شما نسبت به درس اظهار بی‌علاقگی نماید و به اموری مثل افراط در ورزش کردن، رسیدگی به سر و وضع خود و ... بپردازد، چنانکه می دانید پند، اندرز، سرزنش و مقایسه با دیگران کارساز نیست.. لذا علت بی‌توجهی او را نسبت به درس جستجو کرده و سعی در برطرف نمودن مشکل کنید. آموزش مهارت در برقراری روابط اجتماعی: نوجوانان در دوره بحران بلوغ نسبت به تعلق داشتن خود در گروه کودکان و یا بزرگسالان سردرگم می‌شوند و ممکن است که در میان جمع خانواده یا دوستان و آشنایان، رفتارهای بزرگتر از سن و یا گاهی کودکانه از خود بروز داده و روابط اجتماعی پسندیده‌ای برقرار نکنند، که با شرکت دادن فرزند نوجوانتان در جمع دوستان و آشنایان مهارت روابط اجتماعی او را افزایش دهید؛ مثلا با فرزند نوجوان خود به گردشهای دو نفره بروید و در بسیاری از روابط اجتماعی نظیر آشنا شدن با دیگران، خرید کردن از مغازه، پیدا کردن نشانی یک موسسه و درخواست انجام کاری از یک اداره با وی تمرین عملی کنید. استقلال طلبی نوجوان: نوجوان می‌خواهد از قید و بندهای دوران کودکی که او را به خانواده‌اش متصل کرده است، جدا شود و الگوهای جدیدی را جایگزین آنان کند. از طرفی نیز شدیدا به خانواده وابسته است و می‌خواهد که توقعاتش را برآورده کنند. لذا حس استقلال‌طلبی خود را با مخالفت، مقاومت کردن و لجبازی با والدین و مربیان نشان می‌دهد و این نیاز نوجوان برای شما مشکل‌آفرین می‌شود. برای برخورد با این رفتار نوجوان، بهترست همیشه با او به لحنی صحبت کنید که احساس نکند برایش تصمیم‌گیری می‌کنید آزادی را به تدریج و متناسب با سنی که دارد به او عطا کنید و نظارت غیر مستقیم داشته باشید و اگر زمانی دریافتید که از آزادی شما، سوء استفاده کرده به او تذکر داده و او را متوجه اعمالش بکنید. بدانید که حذف آزادی، برای یک مدت کوتاه می‌تواند برایش آموزنده باشد .

نوجوان و استقلال از والدین

مهمترین ویژگی که می بایست بدان توجه خاصی داشت استقلال از سوی خانواده است. خانواده می تواند مهمترین منبع تأمین کننده استقلال فرد باشد، یا می تواند نوجوان را در رسیدن به حس فردیت و استقلال دچار تزلزل سازد. نوجوان در این دوران خود را برای مرحله جدیدی از زندگی اش آماده می سازد. او سعی بر آن دارد که بر رفتار کودکانه اش غلبه نماید. آمادگی دارد مسئولیت رفتارش را بر عهده گیرد و حتی آمادگی این را دارد که مسئولیت کارهای دیگران را نیز بر عهده گیرد.

در متون اسلامی در این رابطه سفارشات فراوانی شده است که نوجوان را در این دوران آزاد گذارند و به آنها استقلال و مسئولیت لازم بدهند.

 البته اینها بدان معنی نیست که نوجوان به طور ناگهانی خود را به طور کامل از قید خانواده رها سازد. نوجوان در این دوران دچار نوعی کشمکش درونی است؛ از یک سو تمایل ندارد از دوران کودکی اش پا فراتر نهد که از هر سو در محبت است و از سوی دیگر داشتن آزادی عمل در کارهایش و استقلال را در لوح آرزوهایش می بیند. پس هر گامی که نوجوان به سوی استقلال بر می دارد ترس  و تشویش درونش بیشتر می شود. بنابراین او چندان تمایل ندارد تا پیوندهای خانوادگی را کاملاً قطع نماید. نیاز به حمایت والدین را در هر حال احساس می نماید و همواره در جست و جوی روش هایی است که این حمایت را کسب نماید. یکی از مهمترین مسائلی که نوجوان را در راه رسیدن به استقلال دائماً تهدید می نماید سرزنش و ملامت از سوی والدین است. نوجوان به این رفتار والدین با دیده تحقیر و بغض و خشم توجه می نماید. نوجوانی که از سوی والدینش تحقیر می شود عکس العمل های گوناگون از خود نشان می دهد برخی اوقات دچار «حقارت نفس» می شود. برخی از محیط خانواده گریزان می شوند و برخی به پرخاشگری و زیان رساندن به خانواده و دیگران می پردازند.

نکته دیگری که باید والدین بدان توجه داشته باشند داشتن سوء ظن نسبت به نوجوان است که می تواند او را دچار تزلزل سازد. برخی خانواده ها نوجوان را در اتخاذ تصمیم های مربوط به خودش آزاد می گذارند اما این کار را از روی بی میلی یا سوءظن انجام می دهند. این والدین هرگز به نوجوان خود اعتماد نمی کنند و به ندرت فرصت هایی را ایجاد می نمایند تا نوجوانشان تصمیم بگیرد . حال اگر فرصتی هم ایجاد شود نوجوان  بر اثر سوءظن و عدم اطمینان والدین دچار اضطراب  می گردد و با شکست مواجه می شود و گاه والدین با تردیدها و نگرانی های خود در مورد نوجوانشان قضاوت های ناصحیح در پیش می گیرند که این خود موجب ایجاد فاصله میان والدین و فرزندان می شود.

سالهاست که نوجوانی دورانی دشوارتر از دوران کودکی محسوب می شود. البته مفهوم نوجوانی تا اواخر قرن نوزدهم به عنوان مرحله ای که با پیچیدگی روانی توام و قابل مطالعه علمی است قلمداد نمی شد.

قبل از هر چیز دوران تغییرات سریع جسمانی، جنسی، روانی، شناختی و اجتماعی است. تغییرات جسمانی بلوغ، از جمله بلوغ جنسی و جهش نموی نوجوانی از طریق افزایش کارکرد هورمونهای فعالی که به کمک غده هیپوفیز مترشح می شود آغاز می شود. این هورمونها سایر غدد مترشحه داخلی را تحریک می کند و این غدد هورمونهای مربوط به رشد و جنسیت را که شامل آندروژن، استروژن و پروژسترون است تولید می کند. سن شروع و دوران جهش نموی نوجوانی در قد و وزن در میان کودکان بهنجار فرق می کند. سن متوسط شروع این دوران در دختران یازده سالگی و در پسران 13 سالگی است، میزان رشد یک سال بعد از این به اوج خود می رسد. سن شروع بلوغ جنسی نیز در نوجوانان متفاوت است. در پسری که درحد متوسط است، بلوغ جنسی با افزایش میزان رشد بیضه ها و کیسه بیضه و ظاهر شدن موهای زهاری و به دنبال آن بزرگ شدن آلت جنسی مردانه، رشد موهای بدن و صورت، بم شدن صدا، تولید اسپرم و احتلام شبانه و نیز مردانه تر شدن ساخت بدن آغاز می شود. در دخترها شروع رشد پستان معمولا اولین علامت قابل مشاهده بلوغ جنسی است. موهای زهاری ظاهر می شود و رحم، واژن، فرج، وکلیتوریس بزرگ می شود. شروع قاعدگی در چرخه رشد نسبتا دیرتر است. معمولا در سن 13 سالگی است و البته در افراد مختلف فرق می کند. معمولا تا یک سال بعد از قاعدگی احتمال باروری وجود ندارد. تغییرات سریع جسمانی دوران بلوغ باعث می شود که نوجوان به دشواری بتواند به یک احساس ثبات درونی دست یابد، و زمان لازم است تا نوجوان این تغییرات را به صورت یک احساس هویت فردی انسجام دهد. از نظر یک دختر نوجوان قاعدگی نشانه بلوغ جنسی وزن شدن است. از آنجا که ممکن است واکنش های دختران نوجوان به قاعدگی به طور گسترده ای عمومیت پیدا کند، این موضوع اهمیت اساسی دارد که اولین تجارب آنان با قاعدگی تا جای ممکن مطلوب باشد. تعداد بسیار زیادی از دختران یا دیدی منفی نسبت به قاعدگی دارند یا به آن بی اعتنا هستند. تا حدودی ممکن است این نگرش نتیجه ناراحتی جسمانی و تاثیر هورمونها در خلق و خو باشد، ولی ظاهرا تا حدود زیادی ناشی از نگرش های منفی اجتماعی است. همانطور که شروع قاعدگی ممکن است دختران نوجوان را نگران کند، نعوظ غیر قابل کنترل و اولین انزال (احتلام شبانه) هم ممکن است بعضی از پسران نوجوان را نگران کند. پسران نوجوانی که دیر بالغ می شوند در مقایسه با آنهایی که زودتر بالغ می شوند یا بلوغشان به موقع و معمولی است دچار مشکلات اجتماعی و روانی بیشتری می شوند. در میان دختران نوجوان تاثیرات روانی بلوغ زودرس و دیررس به طور قابل ملاحظه ای کمتر است، هر چند که آن هایی که زودتر بالغ می شوند تا حدودی آرامترند و در مقایسه با آن هایی که دیر بالغ می شوند اعتماد به نفس بیشتری دارند و کمتر مضطرب اند . ارائه رشد شناختی که شامل آغاز مرحله عملیات صوری است ( مطابق با تئوری پیازه)، به نوجوان این امکان را می دهد که انتزاعی تر فکر کند، فرضیه ها را فرمول بندی و آزمایش کند و بتواند به جای اینکه صرفا آنچه را وجود دارد در نظر داشته باشد احتمال را نیز در نظر بگیرد. این تواناییها معمولا نوجوانان را به انتقاد از ارزش های والدین و ارزشهای اجتماعی سوق می دهد. تفکر و رفتار نوجوان نیز ممکن است خود مدارانه باشد. نوجوانان در این مرحله ممکن است چنین نتیجه گیری کنند که دیگران هم به اندازه خود آنها به رفتار و ظاهر شان توجه می کنند. رشد شناختی نوجوانان نیز در رشد شخصیت و شکل گیری احساس هویتی روشن، نقش مهمی دارد.

استقلال از خانواده از تکالیف نوجوانان است. والدین قاطع و اطمینان بخش که برای خودمختاری و رفتار منضبط به یکسان ارزش قایلند برای نوجوان توضیح می دهند که چرا از او انتظاراتی دارند و یا   او را از کارهایی منع می کنند و با این کار احساس استقلال را در او پرورش می دهند. نوجوانانی که والدین خودکامه و مستبد دارند و صرفا به فرزندان می گویند که چه باید بکنند و نیز فرزندان والدین سهل گیر، بی بندوبار ، مساوات طلب و یا والدین بی اعتنا که غیر مسئول و بی توجه هستند به مشکلات بسیاری دچار می شوند.

از آنجا که پیوند نوجوانان با والدینشان به تدریج ضعیف تر می شود همسالان در رشد روانی آنان نقش حساسی می یابند. همسالان امکاناتی برای یادگیری مهارتهای اجتماعی، کنترل رفتار و درمیان گذاشتن مشکلات و احساسات



خرید و دانلود تحقیق درباره. بهداشت روانی دوران بلوغ


تحقیق درباره دوران پیغمبری عیسی 16ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

دوران پیغمبری عیسی

عیسی مانند کودکان دیگر نشو و نما کرد و همچون پسران دیگر بحدجوابی رسید ، ذولی نور فضیلت در سیمایش میدرخشید ، و آثار نبوت در رفتار و کردارش نمودار بود ، از جمله آنکه چون با همسایگان و همگنان خود ببازی می پرداخت ایشان را از آنچه می خورند و در خانه های خود ذخیره می کنند خبر می داد ، و چون نزد معلم دهکده می رفت و در حضورش می نشست سلوکش با شاگردان دیگر متفاوت بود ، بلکه با توجه مخصوص و اهتمام تمام بسخنش گوش فرا می داد و پیش از آنکه معلم درسی را آغاز کند درباره آن درس سخن می گفت ، و مسائلی در آن خصوص از او می پرسید ، و هیچ نکته را از یاد نمی برد و هیچ مسئله را از نظر دور نمی داشت .

عیسی هنوز از سن دوازده ، یالگی در نگذشته بود که همراه مادرش به بیت المقدس رهسپار شد . ولی اوضاع شهر و جمعیتهای گوناگون و مناظر با شکوه ، و اوضاع فریبنده اجتماع او را شیفته و مفتون نمی ساخت ، و با وجود آنکه حد عمرش بر حسب عادات مستلزم بازی و کارهای کودکانه بود ، از بازی چشم می پوشید ، و در حوزه های درس و علم وارد می شد و از سر چشمه معرفت و منبع حکمت می نوشید و پیوسته وقت خود را با دانشمندان ، و بشنیدن سخنان ایشان می گذرانید .

عیسی چون بحلقه علماء بنی اسرائیل در آمد ، با دقت تمام سخنان کاهنان را ضبط می کرد ، و آراء افکارشان را بخاطر می سپرد همچنین ایشان نیز در سخنان و آراء افکار او توجه و دقت می کردند ، تا کار بجائی کشید که چون عیسی لب بگفتار می گشود ، سخنش را تصدیق می کردند و با افکار و آرائش میگرویدند و در حضورش چنان ساکت می نشستند که گوئی مژه بر هم نمی زنند .

طلولی نکشید که عیسی با قوم بحتجاج پرداخت و در برابر عقائد باطلشان تیغ حق از نیام بر آورد . و این جرات و شجاعت ، کینه و خشم بعضی از قوم را برانگیخت و علماء بنی اسرائیل چون در برابر دانش و حجتش فروماندند بدشمنی و آزارش برخاستند زیرا پیش از آن سابقه نداشت که احدی بمناظره و احتجاجشان اقدام کند یا شنونده ای در حضورشان لب بچون و چرا بگشاید .

عیسی از خشم و کینه قوم نیندیشید بلکه سوالات مشکل ومسائل معضل خود را مانند باران بر سرشان می بارید و عرصه را برایشان تنگ می ساخت یکروز احتجاج و مناظره عیسی با علمای بنی اسرائیل چنان او را سر گرم و شیفته کرد که او را از یاد صرف طعام و نوشیدن آب منصرف ساخت مادرش مدتی در انتظار بماند ولی عیسی برنگشت پس در همه جا از او جستجو کرد ولی اثری از او ندید و سرانجام با یاس و نومیدی بقرگشت .

چون مریم از زحمت جستجو خسته و آزرده شد فکر کرد که شاید عیسی همراه یکی از خویشن و آشنایان بدهکده باز گشته ، پس در پی او بدهکده رفت ، وهر سو بتفحص پرداخت و از حال و کارش جستجو کرد ولی هیچ خبر و اثری از او نیافت ، پس بناچار به بیت المقدس بازگشت تا دوباره در آنجا کاوش و تفحص کند ، و با دقت بیشتری بجستجو پردازد .

این دفعه مریم کار تحقیق و تفحص را کامل ساخت و از همه جا خبر گرفت و در همان حال که از اینسو به آن سو و از این کو به آن کو به سراغ فرزندش می رفت ، او را بدید که در سلک علماء و زمره دانشمندان در آمده و در دریای بحث و احتجاج و مناظره و محاوره غوطه ور است و قوم را زیر ساعقه بیان و در میان طوفان حجت و برهان خود قرار داده است مریم از دیدن آن منظره مدهوش و متعجب شد ، و او را پیش خود خواند و از علت بخانه نیامدنش بپرسید و بر غیبت بیسابقه توبیخش کرد ، و شرح پریشانی خود را برایش توضیح داد ، و چون توبیخ و مواخذه را بپایان برد عیسی در جواب گفت : من شیفته مناظره و سرگرم مجادله با علماء بودم و از تو پوزش می طلبم .

پس از آن همراه مادرش بناصره برگشت ، و چون سی سال از عمرش بگذشت ، فرشته وحی بر او نازل شد ، و دوره نبوت و مرحله رسالتش آغاز گشت . سپس انجیل را که مصدق تورات بود از پروردگار دریافت کرد ، و پیغمبری خود را بر مردم اعلام نمود و ایشان را بشریعت خود



خرید و دانلود تحقیق درباره دوران پیغمبری عیسی 16ص


تحقیق درباره دوران کودکی محمد 19 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 38

 

دوران کودکی

محمدبن‌عبدالله (ص) یک رنجبر به تمام معنای واقعی بود در بین مشاهیری که در دوره طفولیت و آغاز جوانی رنج برده‌اند هیچکس را نمی‌توان یافت که باندازه پیغمبر اسلام در کودکی و جوانی رنج برده باشد.

من تصور می‌کنم یکی از علل اینکه در قرآن بدفعات توصیه شده نسبت به یتیمان و مساکین ترحم نمایند و از آنها دستگیری کنند همین بود که محمد‌بن‌عبدالله(ص) دورة کودکی را با یتیمی گذرانید و در آ‎غاز جوانی بسیار بی‌بضاعت بود.

وقتی پیغمبر مسلمین چشم بدنیا گشورد پدرش از دار دنیا رحلت کرده بود و با اینکه محمد(ص) از طائفه مزبور در مکه احترام داشتند مادر محمد(ص) مجبور شد که بمدینه نزد خویشاوندان خود برود که شاید بتواند فرزندش را در آنجا و با کمک خویشاوندان بزرگ نماید زیرا بعد از مرگ عبدالله پدر محمد آن طفل یتیم و مادرش از مال دنیا هیچ نداشتند.

بعد از اینکه مادر و فرزند بمدینه رسیدند مادر محمد(ص) موسوم به آمنه که جوان بود با سرودن شعر خود را از اندوه مرگ شوهر و تنهائی و تهی‌دستی تسلی می‌داد.

در آن موقع عده‌ای از زنهای طبقات محترم در عربستان شعر می‌سرودند.

سه نفر از مورخین اسلام باسم سیوطی- ابن‌سعد- حمیدالله- می‌گویند بعد از اینکه محمد(ص) بمدینه رسید واقعه‌ای برایش پیش آمد که جهت آن طفل تازگی داشت.

واقعة مزبور این بود که محمد(ص) بعد از رسیدن بمدینه برای اولین بار توانست که در یک برکه که از آب غوص نماید و از هر طرف بدن خود را از آب محاط ببیند.

در مکه آب و آذوقه کم بود و برکه‌ای وجود نداشت که اطفال بتوانند بخصوص در روزهای گرم تابستان در آن آب‌تنی کنند ولی در مدینه برکه وجود داشت و کودکان در فصل تابستان لباس خود را از تن بیرون می‌آوردند و وارد آب می‌شدند و احساس خنکی می‌کردند و محمد(ص) نیز مثل کودکان مدینه ولی برای مرتبه اول در آب برکه آب‌تنی کرد.

خویشاوندان( آمنه) بعد از ورود او و پسرش به بیوة جوان مرحوم عبدالله کمک ‌کردند ولی افسوس که اندکی بعد از ورود به مدینه مادر محمد(ص) بیمار شد و بزودی حال زن جوان طوری وخیم گردید که همه دانستند خواهد مرد.

رسم اعراب این بود که وقتی حس می‌کردند که شخصی در حال احتضار است خویشاوندان اطرافش را می‌گرفتند و دائم با او حرف می‌زدند تا محتضر در آستانة مرگ خود را تنها نبیند و بیم نداشته باشد.

آنهائی که اطراف آمنه را گرفته بودند پیوسته حرف میزدند که آنزن جوان متوحش نشود و آمنه گاهی چیزی زیر لب می‌گفت.

یکوقت محمدخردسال دید که دیگر مادرش جواب نمی‌دهد و خود را روی سینة مادر انداخت و شیون‌کنان گفت مادر… مادر… چرا جواب نمی‌دهی؟

ولی روح از کالبد مادر جوان پرواز کرده بود.

زنهائی که خویشاوندان آمنه بودند او را عریان کردند و بدنش را شستند و بعد محمد دید که کفن بر مادرش ‌پوشانیدند و او را بردند و در قبرستان موسوم به( ابوا) دفن کردند.

در عربستان رسم نبود که مرده را با تابوت دفن کنند برای اینکه بمناسبت کمیابی چوب ساختن تابوت خیلی گران تمام می‌شد و ( آمنه)را مثل سایر اموات بدون تابوت بخاک سپردند. بعد از اینکه قبر را پوشاندند و خویشاوندان مراجعت کردند دیدند که محمد نیست و برگشتند و مشاهده نمودند محمد روی قبر مادر نشسته و او را صدا



خرید و دانلود تحقیق درباره دوران کودکی  محمد 19 ص


تحقیق درباره دوران شیرخوارگی وکودکی پیامبر(ص) 28 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 28

 

دوران شیرخوارگی وکودکی پیامبر(ص):

گویند پیامبر (ص) فقط سه روز – یا به نقلی هفت روز- از مادر گرامیشان حضرت آمنه (س) شیر خورده اند و پس از آن طبق رسم بزرگان عرب برای ایشان دایه انتخاب کردند.در تاریخ این دایه ها را دوتن گفته اند که به ترتیب زیر می باشند :   

 

1-     ثُوُیبِه َاسلَمیه ؛که مدتی به پیامبر(ص)شیر داد. به خاطر این امر او تا آخر عمرش مورد احترام رسول خدا(ص) و همسر گرامیشان حضرت خدیجه(س) بود و رسول خدا از شنیدن خبر فوت او متاثر گشتند. 

 

2-     حُلیمه سُعدیه ؛ دختر ابو ذُؤیب که سه فرزند داشته و یکی از فرزندان او هم از پیامبر(ص) پرستاری کرده است.

 اعراب به چند منظور فرزندان خود را به دایه ها می سپردند:

 اولا اینکه فرزندان آنها در محیط صحرا پرورش یابند و در هوای پاک آنجا بدنشان سالم وقوی شود.

 ثانیا از آنجائیکه مردم صحرا کمتر با ملتها و زبانهای دیگر برخورد و اختلاط داشتند زبان خالص عربی را به خوبی ودرستی یاد بگیرند.

 ثالثا اینکه ازبیماریها از جمله وبا که گاه وبیگاه در مکه شایع میشد،در امان بمانند.

 بعد از 4 ماه ازولادت پیامبر(ص) ، دایه های قبیله بنی سعد به مکه آمدند و از آنجائیکه پیامبر(ص) فقط از سینه حلیمه شیر خورد، ایشان را به حلیمه دادند.

 حلیمه می گوید از روزیکه پیامبر(ص) به خانه او رفتند، خیر و  برکت هم ، به خانه او آمد و روز به روز بیشتر شد و گله و دارایی اش فزونی یافت .با وجود اینکه صحرا ها وشهرها را خشکسالی فرا گرفته بود، گوسفندان آنها فربه و سیر بوده،شیر داشتند. همچنین درختان خشکیده خانه آنها سرسبز وبا طراوت شدند و شتر آنها که شیرش خشک شده بود، شیر بسیاری داشت.

 همینطور بیمارانی که به نزد آنها میرفتند به برکت پیامبر(ص) شفا می یافتند.

 مدت پنج(یا شش سال) پیامبر(ص) در میان قبیله بنی سعد بوده و رشد و نمو کافی نمودند و در این مدت حلیمه دو یا سه بار ایشان را نزد مادرشان برده ودر مرتبه آخر نیز ایشان را برای همیشه به آمنه(س) بازگردانید.

 گفته می شود، هنگامی که پیامبر (ص) با خدیجه (س) ازدواج نمودند، حلیمه نزد آنها رفته و از خشکسالی نزد ایشان شکایت نمود.آن حضرت نیز تعدادی گوسفند و شتر به حلیمه دادند و او نزد خانواده اش بازگشت. همچنین بعد از بعثت پیامبر(ص) بود که حلیمه نزد ایشان آمد وخود و همسرش اسلام آوردند.

 دوران نوجوانی:

هنگامی که پیامبر (ص) شش ساله شدند، مادر گرامیشان تصمیم گرفتند که ایشان رابرای دیدن اقوام و خویشان، همچنین زیارت قبر پدر، به یثرب ببرند . آنها یکماه در یثرب ماندند.

در هنگام بازگشت به مکه، حضرت آمنه(س)بیمار شده و در بین راه در گذشتند. پس از مرگ مادر، عُبّدالمطلّب، جد ایشان که بزرگ قریش بوده، شکوه پادشاهان و هیبت پیامبران را داشت، سرپرستی رسول خدا(ص)را به عهده گرفت. گویند در کنار کعبه برای عبدالمطلب فرشی را می گستردند که به احترام او هیچکس برروی آن جز خود او نمی نشست، و فرزندانش در کنار او می ایستادند . اما هنگامی که محمد خردسال(ص) به جمع نزدیک میشد ، عبدالمطلب او را درکنار خود روی فرش جای میداد و میگفت : به خدا سوگند که او مقامی بس بزرگ و والا دارد.گویی میبینم که روزی میرسد که او سرور شما خواهد شد.

 هنگامی که پیامبر(ص)هشت ساله شدند ،عبدالمطلب نیز از دنیا رفت که رسول خدا (ص) از این واقعه بسیار اندوهگین شدند.

 پس از آن سرپرستی پیامبر(ص) به ابوطالب (ع) عموی گرامی ایشان و بزرگ قریش رسید. ابوطالب (ع)نیز پیوسته مراقب و مواظب ایشان بود.با اینکه ابوطالب(ع)وضع مالی نسبتا خوبی نداشت ، خود و همسر گرامیشان فاطمه بنت اسد (مادر گرامی حضرت علی(ع)) در خدمت ونگهداری ایشان کوشا بودند.

 حضور پیامبراکرم(ص) در خانه عمو عادی نبود.آنجا نیز نشانه های بزرگی ایشان همه جا دیده میشد وخیر و برکت به خانه ابوطالب(ع) آمده بود. فاطمه بنت اسد میگوید از زمانی که پیامبر(ص) به خانه آنها آمده بود ، درختی که سالیان سال خشک بود،سبز شده و میوه میداد. 

 همچنین ازابوطالب (ع) نقل است در شبها ازآن حضرت، سخنان ودعاها و مناجاتهایی می شنیدند ورسم عرب نبود که در هنگام غذا خوردن و آشامیدن نام خدا را ببرند ، اما برخلاف آنها پیامبر(ص)ازهمان سنین طفولیت عادت داشتندکه تا نام خدا را نمی برند، نمی خوردند و نمی آشامیدند و هنگامی که از طعام دست میکشیدند، شکر خدا را می کردند.

سفر به سوی شام:



خرید و دانلود تحقیق درباره دوران شیرخوارگی وکودکی پیامبر(ص)   28 ص