لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 53
چکیده:
این مقاله به بررسی ارتباط سبب شناختی بین ایذاء در دوران کودکی از سوی والدین و بروز جرم شرارت در دوره های بعدی زندگی این کودکان می پردازد. بر مبنای نظریه برکوئیتس که معتقد به یادگیری مشاهده ای خشونت در دوران کودکی است و همچنین یادگیری مشاهده ای بندورا طرح مقاله و ساخت آزمون طراحی گردید.
جامعه پژوهشی این بررسی شامل کلیه مجرمین بزه شرارت و خشونت در زندانهای خوزستان در سال 1384 می باشد که با نمونه گیری تصادفی 80 نفر از آنها انتخاب و آزمون کودک آزاری در مورد آنها اجراء و پرونده محکومیتی و مددکاری آنها مورد مطالعه قرار گرفت. فرضیه اصلی پژوهش، معناداری و هماهنگی سبب شناختی بین این دو پدیده را تایید کرد. رابطه معناداری بین سواد والدین، ساخت خانواده تک والدی و طلاق زود هنگام با کودک آزاری آنها مشاهده شد. همچنین با کاهش سن و سواد مجرمان شدت جرم شرارت درآنها گسترش می یابد. بدلیل شرایط خاص اجتماعی و اهمیت دهی والدین به موقعیت دختران، بخش اعظم نمونه ها مرد بودند. 90درصد نمونه ها گزارش کردند والدین (بویژه پدران) کم یا بیسواد، آنها را طی دوران کودکی آزار و اذیت نموده اند که بیشتر از نوع آزار جسمانی بوده است. در مجموع میانگین درصدی نمره آزمون کودک آزاری در میان آزمودنی ها بالاتر از سطح میانه(60%) بود. مصادیق کودک آزاری شامل تنبیه بدنی، سوء استفاده جنسی، غفلت از فرزندان و محرومیت از غذا و تفریح می باشد. ضریب پایایی پرسشنامه کودک آزاری والدین به روش زوج و فرد 82/0 محاسبه گردید. راهکارها و پیشنهادات؛ در پایان نیز چندین پیشنهاد از جمله ایجاد یک ساختار مددکاری گسترده با اهرمهای قدرتمند قانونی-قضایی برای پیشگیری و درمان موارد کودک آزاری، ثبت وقعات کودک آزاری والدین و خانواده، طراحی و ارائه واحد درسی آشناسازی با مصادیق آزار کودکان برای دانش آموزان ارائه گردید.
مقدمه :
سیر جرایم در جامعه روند پرشتابی به خود گرفته است و انجام اقداماتی برای پیشگیری در این زمینه را اجتنابناپذیر مینماید. نخستین گام در این ارتباط شناخت شرایط موجود است. هدف این بررسی تعیین الگوی ساختاری شدت جرم شرارت و ارتباط آن با الگوی ساختاری کودک آزاری دوران کودکی مجرمین است که میتواند در زمینه پیشگیری از این جرم راهگشا باشد. خشونت میتواند با برهم زدن امنیت جامعه و نظم جامعه در روند کلی فعالیتهای اجتماعی اخلال ایجاد کرده و زمینهساز بروز ناامنی و اساس فقدان امنیت در جامعه باشد. کودک آزاری نیز میتواند در زندگی آینده کودک آزار دیده زمینهساز آسیبهای روانی زیاد گردد. این پژوهش سعی در شناسایی وجود یک رابطه همبستگی بین کودکآزاری در دوران کودکی مجرمین با جرائم شرارت و خشونت آنها و از این طریق جلب توجه مسئولین امور پرورش و تربیت کودکان و خانوادهها از یک سو و نهادهای قضایی و کیفری از سوی دیگر به زمینۀ جرمزای این پدیدۀ متأسفانه متداول در برخی ازخانوادههای ایرانی و خوزستانی دارد. کودکآزاری در خانوادهها وخشونت در اجتماع به دو الگوی ساختاری مجرمانه شایع در خوزستان تبدیل شده است. جامعه آماری این بررسی مجرمین شرارت زندانهای خوزستان هستند که در سال 1384 دستگیر شدهاند. به درخواست اداره کل زندانهای خوزستان به لحاظ رعایت جنبههای امنیتی و حفاظتی و جلوگیری از هرگونه آثار سوء، در بیان آمارهای مربوط به جرایم شرارت از آمارۀ فراوانی درصدی استفاده گردید.
طرح مسأله و بیان موضوع
بروز جرایم خشونتبار شرارت و رشد تصاعدی آن در مقایسه با سایر جرایم و عناوین مجرمانه در خوزستان به یک چالش و مسأله اجتماعی بدل شده است. میزان 27% این بزه در میان سایر جرایم مسألهزا و سؤالبرانگیز میباشد؛ بطوریکه دومین الگوی مجرمانه را از لحاظ حجم درصدی در نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت خوزستان(18%) بعد از سرقت تشکیل می دهد.(آمارنامه زندانهای خوزستان 1384) با توجه به اهمیت این الگوی بزهکارانه بررسی سابقه فردی و شخصیتی این گروه از مجرمان لازم است. بررسی حاضر این هدف مهم را بررسی می کند که آیا سابقه ایذاء در خانواده و خشونت های اجرا شده توسط والدین طی دوران کودکی و نوجوانی رابطه معناداری با سطح سواد و آموزش مجرمین و والدین آنها، نوع شغل والدین، ساختار خانواده و سن خاص و جنسیت مجرمین شرارت دارد؟
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
دیابت دوران بارداری، ضریب هوشی را کاهش می دهد
آسیبهای مغزی و کاهش ضریب خوشی در سنین بالا، ناشی از عوارض دیابت در دوران بارداری است. دکتر محسن خوش نیست، فوق تخصص غدد و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران با بیان این مطلب، اظهار کرد: مهمرتین عارضه دیابت در دوران بارداری، افزایش وزن جنین یا ماکروزومی است، که با وزن بیش از 4 هزار گرم در هنگام تولد همراه است و متعاقب آن احتمال ضربات و تروماهای زایمانی شامل در رفتگی شانه، آسیب اعصاب اندام های فوقانی و فلج شبکه های عصبی اندام فوقانی افزایش می یابد.
وی تاکید کرد:مرگ ناگهانی چنین در ماههای آخر بارداری، از دیگر عوارض قند خون کنترل نشده در دوران باردری است. میزان شیوع دیابت در دوران بارداری در جوامع مختلف تا 14 درصد گزارش شده، و به دلیل آن که با عوارض زیادی برای مادر و جنین همراه است، امروزه توصیه می شود همه زنان در دوران بارداری از نظر قند خون آزمایش شوند. عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران یادآور شد:دیابت در دوران بارداری با علایم ظاهری همراه نیست؛ بنابراین برای تشخیص این بیماری، تست قند خون در هفته های 24 تا 28 بارداری ضروری است. در این تست پس از مصرف 50 گرم گلوکز، قند خون ارزیابی می شود؛ در صورتی که قند خون بالاتر از 130 گزارش شود، تستهای تکمیلی تر همچون تست تحمل گلوکز به عمل می آید و پس از اثبات دیابت، به درمان آن مبادرت می ورزند.
دکتر خوش نیت تصریح کرد: داروی مجاز در دوران بارداری «انسولین» است و زنان باردار، مجاز به استفاده از قرصهای خوراکی نیستند.در صورتی که زنان باردار پیش از لقاح، قند خون کنترل نشده داشته باشند، احتمال بروز ناهنجاری های جنین در سیستم قلبی و عروقی، عصبی و اسکلتی وجود دارد.
به گفته وی، مادران چاق و ارادی که سابقه فامیلی دیابت در بستگان درجه اول خود دارند و نیز کسانی که سابقه جنین درشت، دوبار سقط و مرده زایی دارند، بیشتر در معرض ابتلا به دیابت دوران بارداری قرار دارند. به دلیل عوارضی مظیر چاقی، دیابت نوجوانان و عوارض مامایی در حین تولد و پس از آن ضروری است دیابت بارداری خیلی سریع تشخیص داده شود و به طور دقیق درمان گردد.
دتر خوش نیت در خاتمه خاطرنشان کرد: علت دیابت در دوران بارداری ، ناشی از یک نارسایی خفبف در لوزالمعده است. در این دوران، هورمون های زیادی ترشح می شوند که ضد انسولین هستند، در صورتی که لوزالمعده مادر نتواند به مقدار زیاد انسولین ترشح کند، قند خون افزایش می یابد.
دوشنبه 4 خرداد 1383-4ربیع الثانی 1425-شماره2388
دیابت و آلزایمر
محققان مرکز طب دانشگاه «راشل» در شیکاگو با مطالعه بیش از 800 نفر در یک دوره پنج ساله به این نتیجه رسیدند که ابتلا به دیابت خطر بروز آلزایمر را تا 65 درصد افزایش می دهد. متخصصان انگلیسی اعلام کردند که برای شناسایی نحوه ارتباط میان دیابت و افزایش خطر بروز آلزایمر مطالعات بیستری باید انجام گیرد.
در طول این پژوهش ها 151 بیمار مبتلا به آلزایمر شناسایی شدند که از این میان 31نفر به دیابت مبتلا بودند.
به گفته این محققان ابتلا به دیابت با افت فعالیت برخی از سیستم های درکی مغز رابطه مستقیم دارد. همچنین همزمان با سایر حالت ها فشار خون بالا و کلسترول خون بالا از فاکتورهای اصلی افزایش احتمال بروز آلزایمر محسوب می شوند.
گرد آورنده:الهام زمانیان
نشانه ها و تشخیص های دیابت نوع 1
نشانه ها، علائم دیابت نوع یک با افزایش مقدار گلوکز در خون ارتباط دارد، یک شرایطی، که منجر به هیپرگلیسمی می شود. بیشتر افرادی که دچار دیابت نوع یک هستند نشانه هایی دارند که آنفا را مجبور می کند توجهات پزشکی را جستجو کنند.
معمولترین نشانه های دیابت نوع یک مثال:
افزایش ادرار
افزایش تشنگی
از دست دادن وزن علی رغم افزایش اشتها
نشانه های دیگر شامل خستگی افزایش مستعد ابتلا به عفونتها
چگونه دیابت نوع یک را تشخیص دهیم؟
بیشترین افرادی که دچار دیابت نوع یک هستند تشخیص داده می شوند با پیشرفت نشانه ها در یک ماه. با عنوان نمونه زمانیکه نشانه ها مبهم می شوند، ان ممکن است طول بکشد در تشخیص دیابت نوع یک. آزمایش برای دیابت مثال نمونه خون و نشانه های جاری و اندازه گیری سطح گلوکز (قند) خون.
آزمایشهایی که برای تشحیص دیابت نوع یک در دسترس هستند شامل:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
وقایع دوران خلافت عمر
در این دوران حوادث و وقایعی اتفاق افتاد که اهم آنها در ذیل فهرست میشوند.
1 ـ فتوحات که عمر را در کل دوران خلافتش به خود مشغول کرد و ما در عنوان جداگانهای بدان میپردازیم.
2 ـ ایجاد دیوان: یکی از مهمترین اقدامات اداری در دوره خلیفه دوم، ایجاد دیوان در سال 51 بود، زمانی که غنائم و درآمدهای دولت زیاد شده و راه مصرفی برای آنها وجود نداشت، صحبت از تقسیم آنها میان مردم شد.برخی اعتراض کردند که تقسیم این پولها مردم را تنبل میکند.اما عمر گفت چارهای جز این ندارد، چون فیء زیاد شده و راه مصرفی ندارد.تشکیل دیوان برای کنترل درآمدها، دخل و خرج دولت، شمارش لشکر و معین ساختن حقوق آنان از خمس غنایم و سایر درآمدهایی بود که به دولت میرسید.اصل دیوان از ایرانیان بود و دستگاه خلافت با استفاده از خود ایرانیها و نیز خط و زبان پهلوی آن را به راه انداخت.این خط و زبان تا زمان عبد الملک بن مروان، زبان رسمی دیوان بود و پس از آن عربی شد.
در دیوان نام قبایل و افراد نوشته شده و بر حسب موقعیت قبیلهای حقوقی به آنها تعلق میگرفت.این حقوق معمولا از خمس غنایم جنگ ـ که سهم دولت بود ـ و سایر درآمدهای عمومی مانند جزیه و ...پرداخت میشد.ایجاد چنین روشی برای مراقبت از مسایل مالی، به احتمال برگرفته از تجربههایی بود که در ایران و شام در کار بوده است.
در این دیوان، سپاهی عرب بر سپاهی عجم، عرب قحطان بر عرب عدنان، عرب مضر برعرب ربیعه، قریش بر غیرقریش وبنی هاشم بر بنی امیه تقدم داشت وحقوق گروه اول بیش از حقوق گروه دوم بود. تاریخنویسان معروفی مانند ابن اثیر ویعقوبی وجرجی زیدان، در تاریخهای خود نمونه ای از ارقام متفاوت مقرریهای سپاهیان وکارمندان دولت اسلامی را ذکر کردهاند. (1) اختلاف ارقام حقوق بهت آور است.حقوق عباس بن عبد المطلب، سرمایه دار معروف، در سال 12000 درهم بود، در حالی که حقوق یک سپاهی مصری در سال از 300 درهم تجاوز نمیکرد. حقوق سالانه هر یک از زنان رسول خدا 6000 درهم بود، در حالی که حقوق یک سپاهی یمنی در سال به 400 درهم نمیرسید. حقوق سالانه معاویه وپدر او ابوسفیان در سال 5000 درهم بود، در حالی که حقوق یک فرد عادی مکی که مهاجرت نکرده بود 600 درهم بود.
خلیفه، با این عمل، تبعیض نژادی را که از جانب قرآن وپیامبر صلی الله علیه و آله و سلم محکوم شده بود، بار دیگر احیا نمود وجامعه اسلامی را دچار اختلاف طبقاتی ناصحیح کرد .
چیزی نگذشت که در جامعه اسلامی شکاف هولناکی بروز کرد وزر اندوزان ودنیا پرستان، در تحت حمایت خلیفه، به گرد آوری سیم وزر پرداختند واستثمار کارگران وزحمتکشان آغاز شد .
با اینکه خلیفه وقت اموال گروهی از فرمانداران ودنیا پرستان، مانند سعد وقاص، عمرو عاص، ابو هریره و... را مصادره کرد وپیوسته میکوشید که فاصله طبقاتی بیش از حد گسترش پیدا نکند، ولی متأسفانه چون از نخست نظرات واقدامات اقتصادی او غلط وبر اساس برتریهای بی وجه استوار بود، مصادره اموال سودی نبخشید وکاری از پیش نبرد وکار را برای زمامدار آینده، که روحا نژادپرست بود، سهلتر کرد ودست او را در تبعیض بیشتر باز گذاشت.
زراندوزان جامعه آن روز، بر اثر بالا رفتن قدرت خرید، بردگان را میخریدند، وآنان را به کار وا میداشتند ومجبور میکردند که هم زندگی خود را اداره کنند وهم روزانه یا ماهانه مبلغی به اربابان خود بپردازند.وبیچاره برده، از بام تا شام میدوید وجانش به لب میآمد تا مقرری مالک خود را بپردازد.
ثبت نام افراد در دیوان بر دو پایه بود: یکی نسب قبیلهای افراد، و دیگر پیشینه آنان در زمان اسلام آوردن و شرکت در جنگهای صدر اسلام.بدین ترتیب نوعی تفاوت و گاه تبعیض میان مردم اعمال میشد.سیاست مزبور تا پایان دوره خلافت خلیفه سوم اجرا میشد.اما در دوره خلافت امام علی ـ ع ـ اموال مزبور به طور مساوی میان افراد تمامی قبایل بدون ملاحظه سوابق، نوع قبیله و حتی عرب و غیر عرب تقسیم شد.گفتهاند که خلیفه دوم نیز در لحظههای پایانی زندگی گفته بود، اگر زنده بماند، سیاست تساوی را پیشه خواهد گرفت.پیش از او ابوبکر نیز اموال مزبور را به صورت مساوی تقسیم میکرد.
البته در اینجا بیمناسبت نیست که از سازمان مالی آن دوره مطلع گردیم:
از نظر مالی چند منبع درآمد برای مسلمانان وجود داشت:
در درجه اول زکات به عنوان یک منبع رسمی مالیات اسلامی بود که اجرای آن از سال نهم هجری آغاز شد.این زکات، مربوط به برخی از اموال مردم بود که در شرایطی و به طور سالانه گرفته میشد.بیشتر اموالی که زکات شامل آنها میشد، عبارت از شتر، اسب، گاو و گوسفند و...بود .موارد مصرف زکات در قرآن مشخص شده بود.عمومیترین مصرف آن، زدودن فقر و فاقه از میان مردم، انجام کارهای خیر و فی سبیل الله بود.
منبع دیگر درآمد غنایم جنگی بود.این غنایم به پنج قسمت تقسیم میشد، چهار قسمت آن سهم جنگجویان و یک پنجم نصیب حکومت میشد.توسعه فتوحات، منجر به فراوانی غنایم شد.سهم حکومت در خزانه جمع میشد و همراه درآمدهای دیگر میان مردم تقسیم میگردید.این تقسیم در زمان عمر بر اساس دیوانی عملی گردید که پیشتر به آن اشاره کردیم.در درجه نخست، کسانی بیشتر میگرفتند که به پیامبر ـ ص ـ نزدیکتر بودند.عایشه دوازده هزار درهم در سال میگرفت و این بالاترین مبلغ بود.پس از آن از بنی هاشم و دیگران، سپس مهاجران و بعد انصار و همین طور زنان و موالی و غیره که سالانه دویست درهم میگرفتند.
اموال مزبور به اندازهای فراوان بود که حکومت، مصرفی جز قسمت میان مردم برای آن نمیشناخت .با همه ملاحظاتی که در سالهای نخست برای رعایت عدالت میشد، تفاوتهایی که به برخی از آنها اشاره کردیم، وجود داشت.با کمال تأسف در دوره خلیفه سوم این تبعیضها بیشتر شد و کسانی که باید از آنان به عنوان اشراف قریش یاد کرد، سهم بیشتری بردند.عنایت خلیفه و بذل و بخششها عامل عمده این توزیع ناروا بود.
درآمد دیگر از زمینهایی بود که طی فتوحات به دست مسلمانان افتاده بود.خلیفه دوم تصمیم گرفت تا زمینها را دردست صاحبان اصلی آن نگاه دارد و آنان بخشی از درآمد آن را به عنوان خراج به دولت تحویل دهند.این امر، علاوه بر جلب رضایت مردم، درآمد ثابتی را برای دولت به همراه داشت.به علاوه، سپردن آنها به دست جنگجویان با توجه به مشکلات فراوان آن ـ که یکی از آنها ناآشنایی اعراب با زراعت بود ـ به هیچ روی به مصلحت دولت نبود.زمینها در دست مسلمانان و اهل ذمه بود و همه آنها به تناسب مساحت زمینی که دراختیار داشتند، خراج میپرداختند.
جزیه یکی دیگر از منابع مالی دولت اسلامی بود که از اهل کتاب گرفته میشد.اهل کتاب شامل نصارا، یهود، و زرتشتیانی بود که در سایه حکومت اسلامی زندگی کرده به جای زکات که مسلمانان پرداخت میکردند، جزیه میدادند.این مالیات به طور سرانه ـ یعنی تعداد افراد، گرفته شده و در زمانها و مکانها، مقداری که گرفته میشد، متفاوت بود.از ثروتمندان چهار دینار در سال، از طبقاتمتوسط دو دینار و از طبقات پایین یک دینار به طور نقد و یک جا دریافت میشد.
عشریه یا ده یک، مالیات دیگری بود که از تجار غیر مسلمان که وارد کشور اسلامی میشدند، گرفته میشد.زمانی که خلیفه دوم شنید کفار از تجار مسلمان چنین مالیاتی دریافت میکنند، دستور داد تا از مال التجاره آنان ده یک اخذ شود.گفته شده که کفار برخی از مناطق خود پیشنهاد تجارت در بلاد مسلمین را با پرداخت ده یک داشتهاند و این امر کم کم به صورت مالیات رسمی برای دولت اسلامی درآمد.
در دوره خلفای نخست، به جز سالهای کوتاهی از خلافت خلیفه سوم، نظارت مالی شدیدی بر اموال بیت المال وجود داشت و از حیف و میل شدن آن به شدت جلوگیری میشد.تنها باید گفت سیاست موجود در دیوان که میان سابقهداران دیگران و نیز مهاجر و انصار با سایر قبایل، تفاوتهایی گذاشته میشد، اثرات نامطلوبی را بر دورهها و رخدادهای بعدی گذاشت.
3 ـ از کارهایی که در زمان عمر توسط او انجام شد، جلوگیری از خروج اصحاب پیامبر (ص) از مدینه بود.
از مهمترین مسائل در مورد انتخاب خلیفه، عدم استفاده از بزرگان اصحاب پیامبر (ص) است .یکبار وقتی از او علت اینکار پرسیده شد گفت: نمیخواهم آنها را به کار و عمل آلوده سازم، (2) چنانچه وقتی پرسیدند که چرا «ابی بن کعب» را بر سر کار نمینهد گفت نمیخواهد او را بکار آلوده سازد. (3) از او پرسیدند که چرا از اهل بدر در جریان امور بهره نمیگیرد؟ پاسخ او همان عدم آلوده نمودن آنها به کار بوده است. (4) ابن اثیر نیز عدم استفاده از آنها در امور ولایات را اشاره میکند، (5) اما آنچه شعبی یکی از تابعین معروف توضیح میدهد چیزدیگری است، او میگوید: عمر قصد داشت تا از خروج صحابهئی که خود وزنههای مهمی بودند و امکان داشت اگر خارج از مدینه بروند محور مستقلی شوند، جلوگیری کند.عمر فتنه آنها را میدانست و لذا آنها را در مدینه محصور کرده بدانها گفت بدترین چیزی که من از آن هراس دارم انتشار شما در شهرهاست. (6)
هنگامی که «زبیر بن العوام» از او خواست تا برای جنگ بیرون رود عمر بدو گفت: من نمیگذارم اصحاب محمد (ص) در میان مردم متفرق شده و آنها را به ضلالت بکشند. (7) وقتی از او پرسیده شد که چرا امثال یزید بن ابو سفیان، معاویه، سعید بن العاص و فلان و فلان از طلقاء و فرزندان آنها را بر سر کار مینهی، اما عباس، زبیر و طلحه را بر کنار نهادهئی، عمر گفت اگر اینان در بلاد پراکنده شوند ایجاد فساد میکنند. (8)
حسن بصری نیز در علت جلوگیری از خروج مهاجرین از قریش از مدینه جز با اجازه گرفتن و تعیین مدت معین برای بیرون از مدینه بودن، میگوید: این بدان جهت بوده که عمر نسبت به آنان بدگمان بوده که مبادا فسادی بر پا کنند (9) احمد امین مصری میگوید چون مدینه اهمیت داشته عمر از خروج آنها ممانعت کرده، (10) اما این یکنوع تحریف قضایای تاریخی است.
4 ـ مشاطره اموال:
ابن سعد میگوید: عمر هر کس را به ولایتی میفرستاد اموال او را مینوشت و پس از بازگشت هر چه داشت دو نیمه میکرده نیمی را برای بیت المال برمیداشت و نیمی را به او پس میداد (این مشاطره اموال است) ابن سعد میافزاید عمر بعضی از اصحاب پیامبر (ص) همچون، سعد بن ابی وقاص ابو هریره، عمر بن العاص، معاویه و...را سر کار مینهاد اما کسانی را که از آنها برتر بودند همچون عثمان، علی (ع)، طلحه، زبیر، ابن عوف، و...را رها میکرد چرا که آن افراد قوت بر کار داشتند و نسبت به امور بیناتر بودند (11) ؟ ؟ این مشاطره اموال در حقیقت به معنای آنست که والی اموالی را که از بیت المال بوده دزدیده است و باید از او پس گرفت: عمرو بن العاص از جمله کسانی است که اموال او مشاطره شده است (12) ، خلیفه شنید که عامل او در شهر حمص خانههائی ساخته و در بانی نیز بر آن نهاده کس را بفرستاد تا درب خانه او آتش زنند و باز پس از چندی او را بکارش گمارد (13) خلیفه شخصی را به بادیهای فرستاد تا هر کس قرآن نمیخواند او را تأدیب کند او نیز شخصی را آنقدر کتک زد تا مرد (14) در حقیقت این قوت اوست؟ ؟ و اموال ابو هریره را که والی در بحرین بود مشاطره کرده و او را متهم به دزدی از بیت المال نمود (15).
همچنین اموال «ابو موسی اشعری» و «حارث بن کعب» نیز مورد مشاطره قرار گرفته است «عتبه بن ابو سفیان» که مسئول جمع آوری زکات در طائف بود اموالش مورد مشاطره قرار گرفت (16). «ابو بکرة» نیز از جمله والیان خلیفه بود وقتی عمر اموال او را مشاطره میکرد ابو بکرة میگفت اگر همه این مال از آن خداست چرا همه را نمیگیری و اگر از ماست پس چرا آنرا میگیری (17).
عین همین اعتراض نیز از علی (ع) در مورد عمر نقل گردیده و اضافه شده که تعجب از آنجاست که خلیفه آنها را باز بر سر کارهای اولیه میفرستد، وقتی والی خلیفه از یمن برگشت و لباسی زیبا بر تن داشت عمر گفت تا لباس او را در آوردند و باز او را به محل کارش اعزام داشت (18).
ابو هریره بعدها وقتی باز برای کار مورد پیشنهاد قرار میگرفت گفت که نمیرود چرا که آبرویش ریخته شده اموالش گرفته شده و بر پشت او نیز زده شده است (19) از جمله کسانی که اموالشان مشاطره شد سعد بن ابی وقاص است (20) همان کسی که مردم کوفه نیز از او نزد عمر شکایت کرده و گفتند که نیکو نماز نمیخواند (21) بلاذری اسامی کسانی که اموالشان مورد مشاطره قرار گرفته ذکر کرده است! ابو بکره، نفیع بن الحرث، نافع بن الحرث، جز بن معاویه، بشر بن المحتفر که درجندیشاپور بوده خالد بن حرث که بر بیت المال اصبهان بوده، قیس بن عاصم، سمرة بن جندب که بر بازار اهواز بود همان بن عدی، مجاشع بن مسعود، که بر زمین بصره و صدقات آن بوده، شبل بن معبد که مأمور رسیدگی به غنائم بوده و ابو مریم بن محرش که در رامهرمز بوده است (22) این مشاطره هیچ مفهومی جز اینکه اینان در نظر خلیفه دزد بیت المال بودهاند ندارد.
5 ـ متعه در زمان عمر تحریم شد.
گفتاری از دکتر تیجانی سماوی پیرامون متعه و اینکه متعه در زمان عمر تحریم شد:
نکاح متعه یا ازدواج موقت مدتدار، مانند ازدواج دائمی، منعقد نمیشود مگر با عقدی که مشتمل بر قبول و ایجاب است به این معنی که زن به مرد بگوید: خودم را در ازدواج تو درآوردم با مهریهای که مقدارش این قدر و این مقدار است و به فلان مدت، سپس مرد بگوید: قبول کردم یا رضایت دادم.
این ازدواج را شرایط و احکامی است که در کتابهای فقهی امامیه وارد شده است، مانند لزوم تعیین مهر و مدت که به هر چه دو طرف رضایت دهند، صحیح است، و حرام بودن این نوع ازدواج با محارم همچنانکه در ازدواج دائم نیز چنین است.وعده نگه داشتن زن صیغهای پس از تمام شدن مدت به اندازه دیدن دو حیض و یا گذشتن چهار ماه و ده روز در حال وفات همسر میباشد .
و بر دو طرف متعه هیچ ارث و نفقهای نیست، پس نه زن از مرد ارث میبرد و نه مرد از زن و اما فرزندی که از ازدواج متعه بدست میآید، مانند فرزند ازدواج دائم است چه در حقوق و میراث و نفقه و چه در تمام حقوق مادی و معنوی، و ملحق به پدرش است.
این حکم متعه است با شرایط و حدودش، و خود میبینی که هیچ ارتباطی با زنا ندارد چنانکه برخی از جنجال برانگیزانمیپندارند.و اهل سنت نیز مانند برادرانشان از شیعیان متفق القولاند بر تشریع این ازدواج از سوی خداوند متعال که در سوره نساء ـ آیه 24 آمده است :
«فما استمتعتم به منهن فآتوهن أجورهن فریضة و لا جناح علیکم فیما تراضیتم به من بعد الفریضة، ان الله کان علیما حکیما» .
پس چنانکه شما از آنها بهرهمند شدید (متعه کنید) مهر معین که مزد آنها است واجب است به آنها بپردازید، و باکی نیست بر شما که پس از تعیین مهر به چیزی رضایت دهید و همانا خدا دانا و آگاه است.
و همه قبول دارند که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم متعه را جایز دانسته و اجازه دادند و اصحاب در دوران حضرت، تمتع کردند.ولی اختلافشان در این است که آیا این حکم نسخ شده یا نشده است.اهل سنت معتقدند که نسخ شده و حرام شده در حالی که قبلا حلال بوده است، و نسخ در سنت رخ داده است، نه در قرآن ولی شیعیان معتقدند که این حکم نسخ نشده و تا روز قیامت، حلال است.
بنابراین، بحث فقط مربوط میشود به نسخ شدن یا نشدن آن.و با بررسی کردن سخنان هر دو گروه، حق برای خواننده روشن میشود و بیگمان هر جا حق باشد، بدون هیچ تعصب و عاطفهای، از آن پیروی خواهد شد.
دلیل شیعیان که معتقدند این حکم نسخ نشده و تا قیامت پا بر جا است این است که میگویند : برای ما ثابت نشده که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از آن نهی کرده باشد و ائمه ما که از عترت طاهره پیامبرند نیز قائل به حلال بودن آن هستند، و اگر نسخی ازسوی پیامبر صورت گرفته بود، قطعا ائمه اهل بیت و در رأس آنان حضرت علی آن را میدانستند چرا که اهل بیت از آنچه در درون بیت میگذرد آگاهتر از دیگراناند.ولی آنچه نزد ما ثابت شده این است که خلیفه دوم عمر بن خطاب آن را نهی کرد و به اجتهاد خودش که علمای اهل سنت نیز بر آن شهادت میدهند، تحریم نمود.و ما بهر حال حکم خدا و رسولش را به خاطر رأی و نظر شخصی و اجتهاد عمر، رها نمیکنیم و تغییر نمیدهیم.این است خلاصه سخنان شیعیان در مورد حلال بودن متعه.و این سخن بحقی است زیرا تمام مسلمانان مأمور به پیروی از احکام خدا و رسولش هستند و هر که خلاف خدا و رسولش حکم کرد، هر قدر هم درجهاش بالا باشد، مردود است زیرا در اجتهادش مخالفت صریح با نصوص قرآن و سنت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نموده است.
اما اهل سنت و جماعت معتقدند که متعه حلال بوده و قرآن آن را تأیید کرده و پیامبر به آن اجازه داده و اصحاب هم انجام دادهاند ولی پس از این، نسخ شده و در نسخ کنندهاش اختلاف دارند.
برخی میگویند که پیامبر پیش از وفاتش آن را نسخ کرد و برخی معتقدند که عمر بن خطاب آن را تحریم نمود و میگویند که: سخن او حجت است زیرا پیامبر فرمود: «بر شما باد به سنت من و سنت خلفای راشدین پس از من...» .
آنان که متعه را تحریم میکنند به این دلیل که عمر آن را حرام کرده و کار او لازم الاجرا است، ما با اینها بحثی نداریم زیرا فقط از راه تعصب چنین میگویند وگرنه چطور میشود مسلمانی سخن خدا و رسولش را رها کند و با آنها مخالفت نماید و دنبالهروی ازانسانی کند که اشتباهش زیاد است.تازه این نوع اجتهاد در موردی ممکن است پذیرفته شود که سخن صریحی از کتاب و سنت نباشد، ولی اگر نصی و سخن صریحی بود، هیچ کس حق انتخاب از پیش خود ندارد «و ما کان لمؤمن و لا مؤمنة اذا قضی الله و رسوله أمرا أن یکون لهم الخیرة من أمرهم، و من یعص الله و رسوله فقد ضل ضلالا مبینا» (23).هیچ مرد مؤمن و هیچ زن مؤمنهای در کاری که خدا و رسولش حکم کردهاند را اراده و اختیاری نیست و هر کس مخالفت کند، به گمراهی سختی افتاده است.
و هر که این اصل را قبول ندارد، لازم است که در معلومات خود تجدید نظر کند و مفاهیم شرع را فرا گیرد و قرآن و سنت را بیاموزد چرا که قرآن در همین آیهای که گذشت و در آیات زیاد دیگری اعلام کفر و گمراهی کسی که به قرآن و سنت تمسک نجوید کرده است.
و اما دلیل از سنت نبوی، این هم بسیار است.و به این سخن پیامبر اکرم بسنده میکنیم که فرمود: «حلال محمد حلال الی یوم القیامة و حرامه حرام الی یوم القیامة» ـ حلال محمد (ص) حلال است تا روز قیامت و حرام او حرام است تا روز قیامت.
به آنان که میخواهند ما را قانع کنند به اینکه کارهای خلفای راشدین و اجتهادهای آنان برای ما لازم الاجراء است میگوئیم:
«أتحاجوننا فی الله و هو ربنا و ربکم و لنا أعمالنا و لکم أعمالکم و نحن له مخلصون» (24).
شما با ما در مورد خداوند جدال و بحث میکنید، حال آنکه او پروردگارما و پروردگار شما است و ما مسئول اعمال خود و شما مسئول اعمال خویشتن هستید و ما به خدایمان اخلاص داریم .
و بهر حال آنان که این دلیل را میآورند، با ادعای شیعه موافقت میکنند و خود دلیلی علیه برادرانشان از اهل سنت میباشند.بنابراین، ما فقط با آن گروه که معتقدند رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم خود، این حکم را تحریم کرد و قرآن را با حدیث نسخ نمود، بحث داریم.و اینان در سخنان و استدلالهای خود سراسیمهاند و اثباتهایشان تو خالی است که بر هیچ اساس محکمی، استوار نمیباشد و اگر مسلم در صحیحش، نهی از این حکم را آورده است، برای این است که اگر نهی و منعی از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آمده بود، اصحابی که در زمان ابو بکر و قسمتی از زمان شخص عمر، به این حکم، عمل کردند ـ که در صحیح مسلم نیز آمده است (25) قطعا آن را نادیده نگرفته و به آن نهی پایبند میشدند.
عطاء گوید: جابر بن عبد الله برای عمره آمده بود، ما به منزلش رفتیم و دوستان سئوالهائی از او کردند، سپس نام «متعه» به میان آمد.جابر گفت: آری! ما در دوران رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و ابو بکر و عمر، به متعه عمل کردیم.
پس اگر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از متعه نهی کرده بود، اصحاب نمیتوانستند در دوران ابو بکر و عمر متعه کنند، همانطور که ملاحظه کردید.
بنابراین، حقیقت این است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از آن نهی نکرده و آن را تحریم ننموده است و این نهی فقط از جانبعمر بن خطاب بوده، چنانکه در صحیح بخاری آمده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 2 صفحه
قسمتی از متن .doc :
عصر و دوران ما، عصر قدرت یابى مسلمانان معرفى شده است. نامى که برخى از متفکران بر هزاره سوم نهاده اند تحت عنوان«قرن مسلمانان» هر روز که مى گذرد اعتبار و درستى خود را بیشتر نمایان مى سازد. ۱۹ سال پس از فروپاشى شوروى و ۷ سال پس از واقعه ۱۱ سپتامبر، دو رویدادى که جهان پیرامون ما را دگرگون کردند، در همه محافل سیاسى سخن مسلمانان یا حکایت کشمکش ها و حوادث سرزمین هاى جهان اسلام جارى است. هنوز نظر سنجى ها و برآوردهاى مراکز تحقیقى مى گوید که بیشترین سهم خبرها و گزارش هاى رسانه هاى مغرب زمین را مسائل کشورهاى اسلامى تشکیل مى دهد. و پرواضح است که ایران در مرکز و مصدر مسائل جهان اسلام قرار دارد. آمیختگى و پیوند نام ایران با موج اسلام خواهى آن چنان است که دنیاى رسانه و دیپلماسى در هر مواجهه خویش با جریان هاى اسلامى گوشه نگاهى به ایران دارد.
از دید دنیاى غرب امروز، ایران زادگاه جنبش نوین اسلام خواهى به حساب مى آید و اغلب گروه ها و نیروهایى که پرچم احیاى مذهب یا استقرار نظامات دینى را در دست گرفته اند به طور ملموس و یا نامحسوس از منشأ فکرى انقلاب ایران و تفکرات بنیانگذار این نهضت الهام گرفته اند.
بنابراین موقعیت ما مسلمانان در این عصر و دوران، موقعیتى کاملاً استثنایى است. شرایطى که آحاد ایرانیان همچون سایر مسلمانان با آن روبه رو هستند با هیچ کشور و ملتى قابل قیاس نیست. این دوران وظایف وتکالیف تازه اى بر دوش تابعان دین ابراهیم حنیف قرار مى دهد. آفت ها وتهدیدات تازه اى گریبان جوامع اسلامى را گرفته است. به نظر مى آید که مراقبت حریم مذهب یا آنچه که «اقتدار و عزت مسلمانى» مى خوانیم به تدارک ها و تمهیدات تازه اى نیازمند است. شاید شرط نخست موفقیت در این میدان این باشد که آحاد شهروندان مسلمان و ایرانى شناختى دقیق از موقعیت سیاسى خویش در جهان امروز و آسیب هاى پیش رو داشته باشند. به عبارتى لازمه گذار موفق از گرداب تهدید ها و مشکلات امروز این است که براى پرسش هاى مهمى که در این راستا مطرح است پاسخى دقیق یافت شود. پرسش هایى از این دست که جدى ترین خطرها و تهدیدات علیه کیان اعتقادى مسلمانان چیست واز کدام روش ها و ابزارها مى توان براى دفع این موج تهدید ها و آسیب ها بهره گرفت نیروهاى رقیب یا مخالف مسلمانان از نقطه ضعف هایى براى پیشبرد طرح هاى تهاجمى خویش بهره مى گیرند اکنون و در عصر پویایى اسلامى چه ضعف هایى دامنگیر دولت هاى اسلامى است شاید براى ملموس تر شدن این بحث یادآورى چند نمونه از اتفاقات دنیاى اسلام لازم باشد. اولین و تازه ترین حادثه به ماجراى ترویج دوباره کاریکاتورهاى موهن علیه پیامبر عظیم الشأنمان ( ص) در کشور اروپایى دانمارک برمى گردد. حادثه اى که همه ما گمان مى کردیم فیصله یافته و تکرار نخواهد شد اما انتشار دوباره این ورق پاره هاى زشت واقعیت هاى جدیدى را براى آحاد شهروندان مسلمان در ایران و خاورمیانه روشن ساخت از جمله اینکه جریان اسلام ستیزى هنوز در اروپا و غرب عقب ننشسته است و به محض این که فضا را مساعد ببیند تاخت و تاز دوباره خویش را علیه مرزهاى عقیدتى مسلمانان از سر خواهد گرفت.
و صد البته که این نیروى مهاجم از ضعف و مماشات دولت هاى اسلامى بیشترین بهره را براى ادامه نقشه هاى خویش مى برد. اتفاق دوم در نطق اخیر سراسقف نامدار انگلیس، روان ویلیامز رقم خورد. او که به عنوان چهره اى اندیشمند در محافل دانشگاهى و رسانه اى غرب مطرح است شاید اولین رجل مسیحى بود که از لندن به عنوان مرکز جهان سرمایه دارى خواست تا قوانین اسلامى را به رسمیت بشناسد. سخن کشیش ویلیامز تلاطمى در فضاى سیاسى غرب افکند. گفته هاى او از یک سو مهر تأیید تاریخى بر نفوذ عمیق اسلام و مسلمانان در مغرب زمین بود واز طرف دیگر بایکوت وتحریم نظریه او از جانب طیف وسیعى از دولت ها و احزاب متعصب اروپا وآمریکا روشن ساخت که نظرات آزادى خواهانه و مستقل با چه موانعى روبرو هستند. اتفاق سوم که شاید شکلى متفاوت از دو رویداد نخست دارد در نقطه تلاقى مرز مصر و فلسطین «گذرگاه رفح» رخ نمود. حادثه شکستن دیوار محاصره غزه توسط بیش از یک میلیون فلسطینى ساکن این سرزمین که مدت ها است با بى غذایى و مرگ دست و پنجه نرم مى کنند. اتفاق اخیر غزه نیز هم نشانى از حماسه داشت که در آن جوانان فلسطینى در تصمیمى تاریخى همه تدابیر نظامى رژیم صهیونیستى و متحدان آن را در هم ریختند، هم این که این حادثه افکار عمومى جهان را با واقعیات تازه اى از غائله ۶۰ ساله جهان اسلام (فلسطین) آشنا ساخت.
این رویدادهاى سه گانه را بازگو کردیم از این جهت که حاوى درس هاى مشترک هستند و هر کدام زاویه اى از نقاط ضعف دولت هاى اسلامى را آشکار ساختند. عجیب ترین مسئله در فرداى انتشار کاریکاتورهاى موهن، نطق کشیش ویلیامز و شکستن حصر غزه، سکوت توأم با مماشاتى است که برخى دولت هاى اسلامى پیش مى گیرند. در حالى که همه محافل جهانى این وقایع را به عنوان سه نماد رویارویى جبهه صهیونیسم و صلیبیون متعصب با مسلمانان تعقیب مى کنند اغلب مراکز قدرت عربى به سادگى چشم بر این تحولات بستند.
* ریشه هاى یک رویارویى
در این که چه اندیشه هایى موجب شد که جهان اسلام دستخوش این همه نزاع وکشمکش شود و علت این همه تضاد و ستیز با مسلمانان را کجا باید جست وجو کرد سؤالى است که شاید بیش از دو دهه است که ذهن همه متفکران و صاحبنظران در شرق وغرب به آن مشغول شده است. همچنان که برخى منشأ آن را واقعه ۱۱ سپتامبر خوانده و تأکید مى کنند که این حادثه با دو جنگى که در سرزمین هاى اسلامى برافروخت جهان اسلام را در مسیر مبارزه اى بى انتها با آمریکا و شرکاى آن قرار داد. یا آن که عده اى دیگر پدیده اى به نام برخورد تمدن ها را سرچشمه این نزاع مى دانند و بر این باورند که پشت این درگیرى هایى که در اقصى نقاط جهان میان جبهه مسلمانان ودولت هاى غربى جریان دارد نوعى رقابت و مبارزه جویى تمدن هاى شناخته شده جهان بویژه دو تمدن اسلام و مسیحیت براى اثبات برترى بر جهان جریان دارد. این عده در تأیید دیدگاه خویش به گفته هاى بوش در فرداى ۱۱ سپتامبرو تألیفات اندیشمند آتشین مزاج آمریکایى، ساموئل هانتینگتون استناد مى کنند که هر دو به نحوى نوید شروع نبرد جدید صلیبى علیه مسلمانان را داده اند.
اما واقعیت این است استارت مقابله با جریان هاى اسلامى یک دهه پیشتر از آنکه بوش در اتاق فرمان کاخ سفید بیانیه دوجنگ عراق وافغانستان را امضا کند یا کتاب جنگ تمدن هاى هانتینگتون روانه بازار شود زده شده بود.
این رویارویى درست از سپیده دم تولد جهان پس از جنگ سرد آغاز شد، یعنى از آن هنگام که حریف بزرگ سرمایه دارى، سوسیالیسم فروپاشید واسلام به عنوان تنها ایدئولوژى جایگزین و آلترناتیو عرض اندام کرد. به باور اغلب متفکران سیاسى، هیچ اتفاقى به اندازه خلأ ایدئولوژى چپ و حرکتى که براى پرکردن این خلأ با خروش مسلمانان آغاز شد غرب را نگران نساخت. بنابراین اسلام امروز در چشم عموم سیاستمداران غرب یک رقیب است، رقیبى که همه امیدهاى آنان براى جهانى سازى اندیشه لیبرالیسم را ناکام نهاده است. در این وضعیت هر جنبش تازه اسلامى که جوانه بزند در نگاه دولت هاى غربى تهدیدى تازه براى حیات مکتب فکرى آنها محسوب خواهد شد. درست از همینجاست که پدیده «اسلام هراسى» در محافل دیپلماسى و رسانه اى غرب پدیدار مى شود.
تصور «اسلام هراسى» مصدر و سرچشمه همه سیاست هاى سازمان یافته اى است که امروز براى منکوب کردن مسلمانان جریان دارد. سیل کمک هایى که دولتها و محافل غرب سخاوتمندانه تقدیم رژیم اسرائیل مى کنند از این اندیشه نشأت مى گیرد که غرب مى پندارد که قویترین بازوهاى رشد اسلام گرایى در مرزهاى فلسطین و لبنان جریان دارد و موفقیت دو جنبش پرآوازه اسلامى یعنى حزب الله و حماس خون تازه اى در کالبد کشورهاى عربى و اسلامى دمیده است. کارناوال مبارزه اى که بوش هشت سال است با عنوان تعقیب تروریسم والقاعده به راه انداخته است این هدف را دنبال مى کند که با مترادف قراردادن تروریسم و اسلام چهره این دین را در نظر خیل مشتاقان آن مخدوش کند و بالاخره اگر در سال ۲۰۰۸ کتاب آیات شیطانى و کاریکاتورهاى موهن دانمارکى همچنان روانه بازار نشر مى شوند ازآن روست که همه نظر سنجى هاى مؤسسات غرب مسیحى گواهى مى دهند که حضرت محمد(ص) و قرآن کریم در میان ادیان و مذاهب محبوبترین نام ها و کتاب ها شناخته شده اند.
* کدام راه و روش ها کارساز است
اکنون که بیش از دو دهه از رویارویى سازمان یافته جهان غرب و اسلام مى گذرد، متفکران مسلمان روش هاى بسیارى را در این میدان مبارزه آزموده اند. هنوز این بحث که در برابر موج برخوردها و تهاجمات غرب چه باید کرد مسئله اصلى جهان اسلام است. بى گمان تصمیمگیران و نخبگان ایران به دلیل آن که کشورما آماج اصلى این هجمه سیاسى - فکرى است بیش از همه رسالت چاره جویى براى مسائل را دارند.
آنچه روشن است دروهله نخست باید به تحکیم مبانى انقلاب و تفکر امام راحل تلاش کرد یعنى همان چیزى که چاشنى موج بیدارى اسلامى واقع شده است. حضرت امام(ره) به وضوح یک نقشه راه براى حاکمیت اسلام ارائه کرده است، توسعه و تثبیت این میراث فکرى نیازمند دو حرکت جدى است: نخست این که باید مراقب بود که در تفسیرها و تحلیل ها این عناصر و اصول فکرى بنیانگذار نهضت دستخوش تحریف و تأویل نشود و دوم این که با نگاهى هوشیارانه مى بایست براى پیاده کردن این اندیشه ها در رفتار کارگزاران جامعه اعم از مسئولان سیاست داخلى و خارجى اهتمام ورزید.
مسئله دیگرى که موقعیت انقلاب اسلامى و موج نوین اسلام گرایى را تهدید مى کند نحله ها و فرقه هاى مجهول الهویه اى است که به صورت نیروى موازى در جهان اسلام سر برآورده اند. این فرقه ها که اغلبشان از دامن سلفیون برخاسته اند دستور کار اصلى خویش را سوار شدن برموج اسلام خواهى قرار داده اند. ضربه اى که از ناحیه این جریان بویژه در ۷ سال پس از ۱۱ سپتامبر برپیکره اسلام وارد شد کمتر از زخم حملات بوش و آمریکا نبود. در این وضعیت ارائه تصویر شفاف از اسلام و اصول جهادى آن لازم است تا منطق نیرومند این مذهب در مبارزه با جریان سلطه از مدعیات سلفیون القاعده تفکیک شود. و این امر، امروز رسالت مهم و آنى آحاد نخبگان ایرانى است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 25 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تحولات دوران کودکی
زمان های انتقال در زمان عبور و گذر کودک در یک فعالیت، فعالیت بالاتر رخ می دهد. ورود به مدرسه و ترک کردن آن زمان گذراست. رفتن به بستر خواب یک زمان گذر است و این گونه از عصر دوچرخه به قرن هنر پای می گذارد. اکثر تحولات در حین گذر از گروه ها رخ می دهد، مثلاً حرکت از یک گروه بزرگ به یک گروه کوچک. اکثر معلمان کودکان را به فعالیت هایی طی روز وادار می کنند. امروزه در اکثر مدارس بچههای جوان کار خود را جهت گذر از یک فعالیت به فعالیت دیگر انجام می دهند و منتظر عبور زمان و دوره های عمر هستند. روش فعلی بهینه از انتظار و برای گذر عمر حمایت نمی کند. این فرصت ها و زمان ها یک فرصتی برای کارآموزی هستند. توصیههای عمومی برای تسهیل و آسان کردن عبور سالم از این مراحل شامل تقسیم بندی کودکان به گروه های کوچک تر، وجود معیارهای مرسوم روزانه و به کارگیری توصیه ها و اجتناب از خطرات دوران مختلف می باشد. دوره گذرJenn Felman بعضی کارهای متفاوت را انجام دهید و بازی های دوران قبل از مدرسهGrace، فعالیت های دوران گذر برای کلاس های قبل از مدرسه شما 2 کتاب است که ایده های متغیری برای بهینه کردن دوران گذار برای شما مهیا می کند، یک آهنگ گوش کنید، محاسبه کنید، دست هایتان را حرکت دهید یا چهره خود را تغییر دهد یا از راه های متفاوتی برای عبور از یک محل به محل دیگر استفاده کنید. تحولات فرصت مناسبی برای کار و بهبود مهارت های زبانی و کلامی ایجاد می کنند. سئولات باز و گسترده ای از کودکان در مورد طرح بازی های آنها، ؟؟ آنها یا هر کار دیگری بپرسید.
تأخیرهای تکاملی:
کودکان دارای تأخیر تکاملی نیاز به زمان طولانی تر و توجه بیشتر و کمک جهت عبور از این زمان های گذر دارند. این کودکان اغلب نیاز به چند دقیقه وقت اضافی تر قبل از انجام کارها دارند یا منتظر بمانند تا کودکان دیگر ابتدا این کار را انجام دهند و یا منتظر پیشنهاد معلم خود هستند. اکثر اوقات شما باید این مسأله را تنها یادآوری مختصری کنید: “مایکل لطفاً به لیزا کمک کن تا این مهره ها را داخل بسته قرار دهد. این نمونه ویژه ای است، کلمات عمومی تو نیزبه کار می رود مانند الآن نوبت تمیز کردن است. اکثر کودکان دارای تأخیر متوسط تا شدید از نظارت مستقیم و الگو برداری معلم خود سود می برند. زمانی که یک کودک با تأخیر تکاملی تازه وارد مدرسه یا کار جدیدی میشود روزها یا حتی هفته های بیشتری برای تطابق با محیط نیاز دارد و باید قبل از اینکه او را جهت فعالیت های عادی و روزمره از کودکان دیگر ؟؟ دانست به وی فرصت بیشتری داد. حتی زمانی که کودک متوجه تأخیر خود می شود گاهی ممکن است رفتاهای نابهنجاری از خود بروز دهد. بعضی روزها کودک احساس بیهودگی می کند چرا که نمی تواند به خوبی و به طور مستقل فعالیت های خود را انجام دهد. در بعضی روزها کودک احساس بیهودگی می کند چرا که نمی تواند به خوبی و به طور مستقل فعالیت های خود را انجام دهد. در بعضی روزها کودک حتی ممکن است10 قدم بزرگ به عقب بردارد. به عنوان مثال کودکی را در نظر بگیرید که قادر است لباس خود را به تنهایی بیرون آورد و ناگهان قادر به انجام این کار نباشد، ممکن است اضطراب و نگرانی کودکان در لباس پوشیدن برای یک عمل خارج از منزل گیج کننده و نگران کننده باشد یا ممکن است بعضی جزئیات در زندگی روزمره آنها تغییر کند و کودک را کاملاً مأیوس و نا امید کند. به ایندلیل کودک احتیاج به مقادیر کمک بیشتری از یک روز به روز دیگر جهت انجام کارهای خود بدون کمک دارد. اصلاحات زیر برای کودکان دچار تأخیر تکاملی در ذهن آنها ذکر می شود، گرچه اغلب برای کودکانPOD، اوتیسم، ADHO و یا اشکالات رفتاری مفید باشد. سعی کنید فعالیت های پوشیدن و بیرون آوردن لباس در زمان مشابهی انجام شود. نظارت بیشتری بر کودک در حین انجام کارهایش داشته باشید. جسیکا ابتدا دستکش هایش را بیرون می آورد. او به خوبی دستکش هایش را بیرون آورد. سپس جسیکا کلاه خود را بیرون می آورد او به خوبی کلاهش را بیرون می آورد. از روش هایی برای کمک استفاده کنید تا او بیرون آوردن و لباس پوشیدن مستقل لباس را بیاموزد. در روش سلسله های پیشین از کودک خواسته می شود تمام مراحل را به جز مرحله آخر به طور کامل انجام دهد. سپس مرحله آخر را با نظارت و کمک بیشتری انجام دهد. زمانی که کودک تواسن تبه طور مستقل مرحله آخر را انجام دهد سپس وارد مرحله بعدی می شود. این روش را تا زمانی که کودک قادر به انجام مستقل تمام مراحل پوشیدن و بیرون آوردن لباس باشد ادامه دهید.
در مورد کودکی که مهارت های کلامی محدود شده ای دارد پوشیدن لباس در خارج از منزل ممکن است مشابه زمان انجام آن در منزل باشد. از عکس هایی استفاده کنید تا کودک معنا و مفهوم دوره گذار را متوجه شود. به عنوان مثال عکسی از اتوبوس مدرسه یا مینی بوس نشانگر زمان رفتن به منزل است در حالی که تصویری از زمین بازی یا تصویری از وسایل بازی نشانگر این است که وقت رفتن به بیرون جهت بازی می باشد. از لباس هایی