واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درباره زنده شدن مردگان در روز رستاخیز

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

زنده شدن مردگان در روز رستاخیز

عـقـیـده بـه رسـتـاخـیـز و زنـده شـدن مـردگـان ، اصل خدشه ناپذیرى است که از اصول دین شمرده شده است و تصور نمى کنم هیچ فردى ، مسلمان و مؤ من به قرآن و اسلام باشد و آنگاه با وجود صدها آیه قرآن و صدها روایت و دلایل مسلم عقلى ، باز هم به رستاخیز و مساءله معاد ایمان نیاورد.

ما اینک در اندیشه طرح بحث ((معاد)) نیستیم بلکه تنها به نکات مهم و خدشه ناپذیرى از آن براى ورود به بحث ((رجعت )) اشاره مى کنیم :

1 ـ واقـعـیـت ایـن اسـت کـه تـمـامـى مـسـلمـانـان از هـر مـذهـب و گـروهـى کـه بـاشند، در این اصـل ، اتـفـاق نظر دارند که خداوند، تمامى بندگان خویش را از آغاز تا فرجام گیتى ، همه و همه ، حتى جنینهاى سقط شده را، در روز رستاخیز زنده مى سازد.

قرآن شریف در این مورد مى فرماید:

((وَ حَشرْناهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنهُمْ أَحَداً.)) (35)

یعنى : و همه را براى حسابرسى گرد مى آوریم و یک تن از ایشان را رها نخواهیم ساخت .

شـایـد بـسـیـارى از دیـن بـاوران و پـیـروان مـذاهـب نـیـز در ایـن اصل با مسلمانان هم عقیده و همگام باشند؛ چرا که زنده شدن مردگان به فرمان خدا و اراده او در روز رسـتـاخـیـز از دیـدگـاه مـسـلمـانـان از مسایل قطعى و تردیدناپذیر است و اگر دیـگـران آن را بـعید بشمارند هیچ مسلمانى آن را نمى تواند دور از انتظار شمرده و بدان تردید ورزد.

آرى ! مـشـرکان و مادیگرایان ، برانگیخته شدن در روز رستاخیز و حساب و کتاب را انکار نموده و مى گویند:

((أَ اِذَا مِتْنَا وَ کُنّا تُرَاباً وَ عِظاماً أَ اِنّا لَمَبْعُوثُونَ .)) (36)

یعنى : آیا هنگامى که ما مردیم و تبدیل به خاک و استخوان شدیم ما را زنده خواهند ساخت ؟

مـا در ایـنـجـا، در فـکـر پـاسـخ گفتن به این پندار مادیگرایان نیستم بلکه تنها این سؤ ال را طـرح مـى کـنـیـم کـه زنـده شـدگـان مـردگـان در روز رسـتـاخـیـز، یـک اصل قطعى اسلامى است . اینک ، آیا خداوند قبل از رستاخیز نیز کسى را زنده ساخته است ؟

واقـعیت این است که : هر کس ایمان به معاد دارد و باور مى کند که خداوند در روز رستاخیز تـمـامـى انـسـانـهـا را زنـده مـى سـازد، بـر چـنـیـن انـسـان بـا ایـمـانـى ، مشکل نیست که ایمان بدین واقعیت نیز بیاورد که خداوند بر هرکارى تواناست و مى تواند برخى از بندگانش را بیافریند همانگونه که بر آفرینش دگرباره همگى آنان در روز رستاخیز تواناست .

نه خرد و اندیشه این واقعیت را ناممکن مى شمارد و نه کتاب و سنت .

قرآن و....

قـرآن بـیانگر این واقعیت است که نه تنها احیاى مردگان پیش از معاد ممکن است ، بلکه بـارهـا انـجـام شده است . اینک از آیاتى که براى منصفان بسنده است ، نمونه هایى را مى آوریـم و حـق سـتـیزان هم که به بیان قرآن : هر آیه و معجزه اى که بنگرند، بدان ایمان نمى آورند:

((.... وَ إِن یَرَوْا کلّ ءَایَةٍ لا یُؤْمِنُوا بهَا...)) (37)

نمونه آیات

1ـ قرآن در این مورد مى فرماید:

((... وَ إِذْ قَتَلْتُمْ نَفْساً فَادّارَأْتُمْ فِیهَا وَ اللّهُ مخْرِجٌ مّا کُنتُمْ تَکْتُمُونَ * فَقُلْنَا اضرِبُوهُ بِبَعْضِهَا کَذَلِک یُحْىِ اللّهُ الْمَوْتى وَ یُرِیکمْ آیاتِهِ لَعَلّکُمْ تَعْقِلُونَ . )) .(38)

یـعـنـى : و بـه یاد آورید هنگامى را که کسى را کشتید و درباره او با یکدیگر به ستیزه برخاستید در حالى که خدا آنچه را پنهان مى کردید آشکار ساخت . پس گفتیم پاره اى از آن مـقـتـول بـزنـیـد، خـدا مـردگان را اینگونه زنده مى سازد و نشانه هاى قدرت خویش را اینگونه به شما مى نمایاند.

در آیه شریفه ، روى سخن با بنى اسرائیل است ، چرا که یکى از آنان در زندگى خویش فـردى از نـزدیـکـانـش را کـشـت آنـگـاه پـیکر او را بر سر راه گروهى از گروههاى بنى اسرائیل افکند و سپس همان قاتل فریبکار خودش آمد و خونخواهى نمود.

مـردم از مـوسـى پـرسـیـدنـد کـه : ((قـاتـل ایـن بـنـده خـدا کـیـسـت کـه در مـورد قاتل آن اختلاف مى کنند؟))

مـوسـى فـرمـود گـاوى را بـکـشـنـد و بـا جـزئى از اجـزاى آن ، مـقـتـول را بـزنـنـد و آنـگـاه کـه بـه دسـتـور آن حـضـرت عمل کردند مرده زنده شد و قاتل خویش را معرفى کرد و بار دیگر از دنیا رفت .

قـرآن پس از ترسیم این داستان شنیدنى مى فرماید: ((خداوند اینگونه مردگان را زنده مى سازد.))

از آیـه شـریـفـه ، ایـن واقـعـیـت دریـافـت مـى گـردد کـه خـداونـد، مـقـتـول بنى اسرائیل را در همین جهان و پیش از روز رستاخیز زنده ساخت . این نمونه اى از رجعت یا بازگشت به دنیا.

2ـ (( أَ لَمْ تَرَ إِلى الّذِینَ خَرَجُوا مِن دِیارِهِمْ وَ هُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللّهُ مُوتُوا ثُمّ أَحْیاهُمْ إِنّ اللّهَ لَذُو فَضلٍ عَلى النّاسِ وَ لَکِنّ أَکثرَ النّاسِ لا یَشکرُونَ .)) (39)

یـعـنـى : آیـا آن هزاران تن را ندیده اى که از بیم مرگ از خانه هاى خویش بیرون رفتند؟ سپس خدا به آنان گفت : بمیرید! آنگاه همه را زنده ساخت . خداوند به مردم نعمت مى دهد اما بیشتر مردم ، سپاس نعمتهاى خدا را بجا نمى آورند.

تفسیر آیه :

ایـن آیـه شـریـفـه در مـورد گـروهـى از بـنـى اسـرائیـل سـخـن مـى گـویـد. آنـان دسـتـه اى بـودنـد کـه از بـیمارى کشنده طاعون که در سرزمینشان پدیدار شد، از آنجا گریختند. مفسران در



خرید و دانلود تحقیق درباره  زنده شدن مردگان در روز رستاخیز


تحقیق درباره روز قیامت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

روز قیامت

روز قیامت پروردگار متعال اعمال و رفتار افراد بشر را با معیار عدل و یا فضل خود بررسی می کند و به آنان برطبق آنچه انجام داده اند کیفر و پاداش می دهد و این مسأله به قدری مهم است که در آیات و روایات از روز رستاخیز به «یوم الحساب» تعبیر شده است. ولی برخی از مردم به مقتضای حکمت بالغه الهی و فضل عظیمش بی حساب به بهشت قدم می گذارند از جمله افرادی که اعمال آنان بررسی نمی شود و اهل نجات هستند انسان های بردبارند.

امام باقر(ع) در این مورد می فرمایند: هرکس هنگام دلدادگی، و به گاه ترس و زمان خشم بر خود چیره باشد خدا پیکرش را بر آتش حرام فرماید. امام صادق نیز در همین باره می فرماید: هرکس خشم خویش را از مردم باز دارد خداوند هم عذاب روز قیامت را از او باز می دارد.

علائم قیامت

هنگامی که موئمنان به بهشت, نزدیک می شوند درهای آن گشوده می شود و فرشتگان رحمت به استقبال آنان میآیند و با سلام و احترام, مژده سعادت ابدی به ایشان می دهند.

از قرآن کریم استفاده می شود که بر پایی جهان آخرت, تنها به زنده شدن مجدد انسانها نیست بلکه اساساً نظام این جهان, دگرگون می شود و جهان دیگری با ویژگیهای دیگری بر پا می گردد, جهانی که برای ما قابل پیش بینی نیست و طبعاً شناخت دقیقی هم از ویژگیهای آن نمی توانیم داشته باشیم. و آنگاه همه انسانها از آغاز تا پایان خلقت با هم, زنده می شوند و به نتایج اعمالشان می رسند و جاودانه در نعمت یا عذاب می مانند.

و چون آیات مربوط به این بحث, فراوان است و بررسی آنها به درازا می کشد از این رو, تنها به ذکر فشرده مضامین آنها بسنده می کنیم .

● وضع زمین و دریاها و کوهها

در زمین, زلزله عظیمی پدید میآید۱ و آنچه در اندرون آن است بیرون می ریزد۲ و اجزای آن, متلاشی می گردد,۳ و دریاها شکافته می شوند,۴ و کوهها به حرکت در میآیند۵ و درهم کوبیده می شوند۶ و مانند تل شنی می گردند۷ و سپس به صورت پشم حلاجی شده در میآیند۸ و آنگاه در فضا, پراکنده می شوند۹ و از سلسله کوههای سر به آسمان کشیده, جز سرابی باقی نمی ماند.۱۰

● وضع آسمان و ستارگان

ماه۱۱ و خورشید۱۲ و ستارگان عظیمی که بعضی از آنها میلیونها بار از خورشید ما بزرگتر و پر فروغتر است به تیرگی و خاموشی می گرایند,۱۳ و نظم حرکت آنها به هم می خورد,۱۴ و از جمله ماه و خورشید به هم می پیوندند۱۵ و آسمانی که هم چون سقف محفوظ و محکمی بر این جهان, احاطه کرده است سست و متزلزل می شود۱۶ و می شکافد و از هم می درد۱۷ و طومار آن درهم می پیچد,۱۸ و اجرام آسمانی به صورت فلز مذابی در میآید۱۹ و فضای جهان پر از دود و ابر می شود.۲۰

● شیپور مرگ

در چنین اوضاع و احوالی است که شیپور مرگ, نواخته می شود و همه موجودات زنده می میرند۲۱ و در جهان طبیعت, اثری از حیات نمی ماند, و وحشت و اضطراب بر جانها سایه می افکند۲۲ مگر کسانی که از حقایق و اسرار هستی, آگاهند و دلهایشان غرق معرفت و محبت الهی است .

● شیپور حیات و آغاز رستاخیز

سپس جهان دیگری که قابلیت بقا و ابدیت داشته باشد, بر پا می شود,۲۳ و صحنه گیتی با نور الهی روشن می گردد,۲۴ و شیپور حیات به صدا در میآید۲۵ و همه انسانها (بلکه حیوانات نیز)۲۶ در یک لحظه, زنده می شوند۲۷ و سراسیمه و هراسان۲۸ همانند ملخها و پروانگانی که در هوا منتشر می شوند۲۹ با سرعت,۳۰ به سوی محضر الهی روانه می گردند و همگی در صحنه عظیمی فراهم میآیند۳۲ و غالباً می پندارند که توقفشان در عالم برزخ به اندازه یک ساعت یا یک روز و یا چند روز بوده است .۳۳

● ظهور حکومت الهی و انقطاع سببها و نسبها

در آن عالم, حقایق آشکار می شود۳۴ و حکومت و سلطنت الهی, ظهور تام می یابد۳۵ و چنان هیبتی بر خلایق, سایه می افکند که هیچ کس را یاری بلند سخن گفتن نیست,۳۶ و هر کسی به فکر سرنوشت خویش است و حتی فرزندان از پدر و مادر; و خویشان و نزدیکان از یکدیگر, فرار می کنند,۳۷ و اساساً رشته نسبها و سببها می گسلد۳۸ و دوستیهایی که بر پایه منافع و معیارهای دنیوی و شیطانی بوده تبدیل به دشمنی می گردد,۳۹ و حسرت و پشیمانی از تقصیرهای گذشته, دلها را فرا می گیرد.۴۰

● محکمه عدل الهی

آنگاه دادگاه عدل الهی, تشکیل می شود و اعمال همه بندگان حاضرمی گردد۴۱ و نامه های اعمال, توزیع می شود۴۲ و انتساب هر کاری به فاعل آن, چنان آشکار است که دیگر نیازی نیست که از کسی بپرسند چه کرده ای؟۴۳

در این دادگاه, فرشتگان و پیامبران و برگزیدگان خدا به عنوان شهود, حضور دارند۴۴ و حتی دست و پا و پوست بدنها گواهی می دهد۴۵ و حساب همه مردم به دقت, رسیدگی و با میزان الهی, سنجیده می شود۴۶ و براساس عدل و قسط درباره ایشان داوری می گردد,۴۷ و هر کس نتیجه سعی و کوشش خود را می یابد,۴۸ و به نیکوکاران, ده برابر پاداش داده می شود,۴۹ و هیچ کس بار دیگری را نمی کشد,۵۰ اما کسانی که دیگران را گمراه کرده اند علاوه بر گناهان خودشان, معادل گناهان گمراه شدگان را نیز بر دوش می کشند.۵۱ (بدون اینکه از گناهان آنان کاسته شود) هم چنین عوض و بدلی ازکسی پذیرفته نمی شود۵۲ و شفاعت کسی مقبول نمی گردد۵۳ مگر شفاعت کسانی که از طرف خدای متعال, ماذون باشند و براساس معیارهای مرضی خدا شفاعت کنند.۵۴

● بسوی اقامتگاه ابدی

سپس حکم الهی اعلام شده۵۵ نیکوکاران و تبهکاران از یکدیگر جدا می شوند۵۶ و موئمنان, روسفید و شاد و خندان بسوی بهشت ۵۷; و کافران و منافقان, روسیاه و



خرید و دانلود تحقیق درباره روز قیامت


تحقیق درباره روز قامت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

بررسی، تجسم اعمال در روزقیامت

اخلاق و تربیت اسلامی

استاد سرداری

محمد اکبریان

خرداد 1387

آیا تجسم اعمال در قیامت از نظر علمی ثابت می شود و اینکه انسانها به صورت حیوانها ظاهر می شوند ؟قیامت روز ظاهر شدن سیرت هاست (یوم تبلی السرائر) و صورت هر کس در قیامت متناسب با سیرت و باطن حقیقی او و اعمالی است که در دنیاانجام داده است . بنابراین انسان های آلوده به گناه و فساد به صورت حیوانات و شیاطین محشور می گردند و تنها اهل ایمان و عمل صالح صورت حقیقی انسانی و سیمای نورانی و زیبا دارند. از نظرسنی نیز قیافه هاتابع همان مساله است.متون دینی دلالت برآن دارند که زمین پیش از قیامت مانند جنین انسان هاست و بدن ها درآن شکل گرفته و در هنگامه قیامت آنها را از خود بیرون می راند; یعنی انسان ها تولدی جدید یافته و به زودی رشد می کنند. کفار و اهل معاصی و مفاسد از شدت هراس آن روز به سرعت پیر و سالخورده می گردند: »یوما یجعل الولدان شیبا« (مزمل آیه 17) ولی مؤمنان وصالحان برای همیشه جوان و خوش سیما باقی مانده و با زیباترین صورت ها وارد بهشت می گردند. »وقاناالله من شرذلک الیوم «.برای آگاهی بیشتر ر.ک : 1-گذشته و آینده جهان ، بی آزار شیرازی2-معاد، مکارم شیرازی 3- معاد شناسی، علامه طهرانیپاداش و مجازات آخرت، تجسم یافتن عمل انسان است. نعیم و عذاب آنجا، همین اعمال نیک و بد است که وقتى پرده کنار رود، تجسم و تمثل پیدا مى‏کند. تلاوت قرآن صورتى زیبا پیدا مى‏یابد و در کنار انسان قرار مى‏گیرد. غیبت و رنجانیدن مردم به صورت خورش سگان، جهنم در مى‏آید و...به عبارت دیگر اعمال ما صورتى، مُلکى دارد که فانى و موقت است و آن همان است که در این جهان، به صورت سخن یا عملى دیگر ظاهر مى‏شود و صورت و وجهه‏اى ملکوتى دارد که پس از صدور از ما، هرگز فانى نمى‏شود و از توابع و لوازم و فرزندان جدا ناشدنى ما است.اعمال ما از وجهه ملکوتى و چهره غیبى باقى است و روزى، ما به آن اعمال خواهیم رسید و آنها را با همان وجهه و چهره مشاهده خواهیم کرد. اگر زیبا و لذت‏بخش است، نعیم ما خواهد بود و اگر زشت و کریه است، آتش و جحیم ما خواهد بود.در حدیث است: که زنى براى مسأله‏اى به حضور رسول اکرم(ص) مشرف شد. وى کوتاه قد بود، پس از رفتنش عایشه کوتاه قدى وى را با دست خویش تقلید کرد. رسول اکرم(ص) به وى فرمود: خلال کن، عایشه گفت: مگر چیزى خوردم یا رسول اللّه؟ حضرت فرمود: خلال کن. عایشه خلال کرد و پاره گوشتى از دهانش افتاد. در حقیقت حضرت با تصرف ملکوتى، واقعیت ملکوتى و اخروى غیبت را در همین جهان به عایشه ارائه فرمود. (بحار الانوار، ج 15، ص 188.)قرآن کریم درباره غیبت مى‏فرماید: (و لا یغتب بعضکم بعضاً، أیحب أحدکم أن یأکل لحم اخیه میتاً فکرهتموه»؛ «مسلمانان از یکدیگر غیبت نکنند، آیا کسى دوست مى‏دارد که گوشت برادر خویش را در وقتى که مرده است،بخورد؟ نه، از این کار تنفر دارید». آیات ذیل تصریح بر تجسم اعمال دارد: «یومئذ یصدر الناس اشتاتاً لیروا اعمالهم فمن یعمل مثقال ذرة خیراً یره ومن یعمل مثقال ذرة شراً یره؛ در آن روز مردم به صورت گروه‏هاى مختلف از قبرها خارج مى‏شوند تا اعمالشان به آنها نشان داده شود پس هر کس به اندازه سنگینى ذره‏اى کار خیر انجام داده آن را مى‏بیند و هر کس به اندازه ذره‏اى کار بد کرده آن را مى‏بیند» (زلزال (99)، آیه 6-8.)غیر از این، آیات متعدد دیگرى نیز بر تجسم اعمال اشاره دارند. (بقره (2)، آیه 272؛ کهف (18)، آیه 49؛ آل عمران (3)، آیه 30 و 180؛ زمر (39)، آیه 47 و 70؛ تکویر (81)، آیات 12 - 14.)



خرید و دانلود تحقیق درباره روز قامت


تحقیق درباره دعای هر روز پیامبر (ص) 11 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

فهـرست مطالب

عنــوان صفحه

مقدمه 1

دعای هر روز پیامبر (ص) 2

وضو و غسل پیامبر (ص) 3

نماز پیامبر (ص) 3

نمازهای مستحبی پیامبر (ص) 3

نماز جماعت پیامبر (ص) 4

قرآن خواندن پیامبر (ص) 4

گریه و ذکر پیامبر (ص) 4

پیامبر (ص) و اولین نماز جماعت 6

رمز استجابت دعا از دیدگاه پیامبر (ص) 6

پیامبر (ص) و حج 7

احرام و تلبیه 8

ادب طواف 8

منابع و مآخذ 1

مقدمه

آدمی در فراز و نشیب زندگی و حادثه های تلخ و شیرین گاهی چنان دچار آزردگی می شود که با هیچ وسیله مادی آرامش نمی یابد. در چنین حالتی گاهی انسان به سراغ بهترین دوست و نزدیکترین کس می رود تا با او راز دل گوید ؛ و تنها راه درمان و آرامش را انس با محبوب و باز کردن سفره دل نزد معشوق می داد که رو به سوی بارگاه حق نموده و دستان پر از نیاز خود را به سوی او دراز می کند و با او زمزمه می کند. آری دعا عمق احساس انسان نسبت به بندگی خویش و طنین آهنگ روح انسان از قرب الهی است.‌

مگر می توان در نوشته ای اندک ، اخلاق کسی را منعکس کرد که خدا درباره اش فرموده است : « انک لعلی خلق عظیم » تو بر خلق بزرگی هستی .

او کسی است که تولدش شعله های آتشکده فارس را خاموش کرده و بعثتش شعله های فساد را. تولدش پایه های کاخ کسری را تکان داد و بعثتش قلب و مغز افراد آماده را.

کسی است که از یک سو به معراج رفت و مهمان خدا شد و از سوی دیگر اگر برده ای او را برای غذای ساده ای در فاصله دوری دعوت می کرد ، می پذیرفت.

پیامبر اکرم (ص) از همان دوران کودکی مشغول عبادت پروردگار بودند. از آن بزرگوار سئوال می کنند که شما قبل از رسالت تابع کدام دین بوده اید که حضرت در پاسخ می فرمایند : « کنت نبیا آدم بین الماء و الطین» ؛ یعنی قبل از اینکه حضرت آدم (ع) بین آب و گل باشد، من پیغمبر بودم . یعنی لیاقت ذاتی را خداوند تبارک و تعالی از بدو خلقت در وجود من قرار داده بود. عبادت پیامبر (ص) قبل از بعثت ، می تواند یک الگو و اسوه باشد برای ما که پیرو آن حضرت هستیم.

دعا به تعبیر برخی از بزرگان ، قرآن صاعد است که معصومین در خلوت خویش می خوانده اند .

پیامبر (ص) فرمود : جبرئیل به من دستور داد که قرآن را ایستاده بخوانم و حمد او را در حال رکوع و تسبیح او را در حال سجود به جای آورم و نشسته دعا بخوانم.

پیامبر (ص) دستان خود را هنگام دعا بلند می کرد و مانند فقیری که غـذا درخواست می کند دعا می کرد.

دعای هر روز پیامبر (ص)

حضرت رسول گرامی (ص) فرمود : فرزند آدم سیصد و شصت رگ دارد که صدوهشتاد عدد از آن متحرک و صدو هشتاد عدد آن ساکن هستند. پس اگر رگ های متحرک ساکن و یا رگهای ساکن متحرک شوند ، انسان نمی تواند بخوابد و پیامبر بامداد و شامگاه سیصد و شصت مرتبه می فرمود :

« الحمدلله رب العالمین کثیراً علی کل حال »

« ستایش خدای عالمیان را بسیار زیاد در هر حال »

عبادت و عبودیت رمز عظمت و برگزیدگی هر پیامبر و به ویژه پیامبر اعظم (ص) است که هم در قرآن به آن اشاره شده و هم به عنوان مهمترین ویژگی حضرت برای سفر آسمانی مطرح شده است.

شب سرشار از سکوت و آرامش بود و بر مخمل سیاه آسمان ستاره ها چنان درشت به نظر می رسیدند که گویی از هر زمان دیگری به زمین نزدیک تر شده اند.

در پایین کوه ، شهر مکه با چراغهای اندکی که سوسو می زد ، هویدا بود و همین منظره حکایت از آن داشت که مردم شهر خسته از کار روزانه ، تن به خواب سپرده اند.

اما بر فراز کوه ، مردی چهل ساله غرق در اندیشه های بلند خویش بود و چشمهایش با خواب بیگانه ، او بارها به تنهایی به این نقطه از کوه صعود کرده بود و در کنار غار کوچکی به نام «حرا» که یک نفر بیشتر در آن جا نمی گرفت برای خود خلوتی آسمانی فراهم کرده بود و با خدای خود راز و نیاز می کرد .

وضو و غسل پیامبر (ص)

پیامبر (ص) برای هر عمل واجب و هر نمازی ، وضوی خود را تجدید می فرمود .

امام صادق فرمود :

مضمغه و استنشاق از سنت پیامبر (ص) است .

پیامبر (ص) فرمود : ما دستور داریم که وضو را کامل بگیریم.

پیامبر (ص) با ده سیر آب وضو می گرفت و با سه کیلو آب غسل می کرد.

نماز پیامبر (ص)

عایشه در خصوص نماز پیامبر (ص) گفت : وقتی که پیامبر (ص) با ما صحبت می کرد و در همان وقت نماز فرا می رسید ، آنگاه مثل این بود که ما او را نمی شناسیم و او نیز ما را نمی شناسد.

پیامبر (ص) قبل از قرائت در نماز می فرمود : اعوذ بالله من الشیطان الرجیم .

پیامبر (ص) در رکوع به اندازه أی خم می شد که اگر قطره أی آب روی پشتش می ریختند ثابت می ماند.

پیامبر (ص) وقتی که با مردم نماز می خواند (بسم الله الرحمن الرحیم ) را بلند می گفت .

نمازهای مستحبی پیامبر (ص)

پیامبر (ص) دو برابر نمازهای واجب نماز مستحبی به جا می آورد ایشان هنگام اذان ظهر هشت رکعت نافله ، چهار رکعت نماز ظهر سپس هشت رکعت نافله و چهار رکعت نماز عصر می خواند.

و سه رکعت مغرب و سپس چهار رکعت نافله و چهار رکعت عشا و هشت رکعت نماز شب و سه رکعت وتر (2 رکعت شفع و یک رکعت وتر) و دو رکعت نافله صبح و دو رکعت صبح به جای می آورد.

نماز جماعت پیامبر (ص)

لقمان می گوید : پیامبر (ص) صفوف ما را منظم می کرد که گویا مانند چوب های تیر هیچگونه کجی نداشت و گاهی که می دید ما غفلت داریم تذکر می داد و لذا روزی هنگام تکبیره الاحرام متوجه مردی شد که سینه اش جلوتر از دیگران است فرمود : بندگان خدا صفوف خود را منظم کنید و گر نه بین دلهایتان اختلاف و تفرقه خواهد افتاد.

پیامبر (ص) در نماز دست به شانه های ما می گذارد و می فرمود منظم و صاف بایستید وگرنه دلهایتان دچار تفرقه خواهد شد.

قرآن خواندن پیامبر (ص)

هیچ چیز جز جنابت مانع قرآن خواندن پیامبر (ص) نبود.

پیامبر (ص) وقتی که سوره اعلی را می خواند می فرمود : سبحان ربی اله علی .

پیامبر (ص) نمی خوابید مگر آنکه سوره های حدید و حشر و صف و جمعه و تغابن را می خواند .



خرید و دانلود تحقیق درباره دعای هر روز پیامبر (ص) 11 ص


تحقیق درباره روز مباهله

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

روز مباهله

معنای لغوی و اصطلاحی مباهله

مباهله در اصل از «بَهل» به معنی رها کردن و برداشتن قید و بند از چیزی است. اما مباهله به معنای لعنت کردن یکدیگر و نفرین کردن است. کیفیت مباهله به این گونه است که افرادی که درباره مسئله مذهبی مهمی گفتگو دارند در یک جا جمع شوند و به درگاه خدا تضرّع کنند و از او بخواهند که دروغ گو را رسوا سازد و مجازات کند.

شرح مختصر واقعه مباهله

مباهله پیامبر با مسیحیان نجران، در روز بیست وچهارم ذی الحجّه سال دهم هجری اتفاق افتاد. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم طی نامه ای ساکنان مسیحی نجران را به آیین اسلام دعوت کرد. مردم نجران که حاضر به پذیرفتن اسلام نبودند نمایندگان خود را به مدینه فرستادند و پیامبر آنان را به امر خدا به مباهله دعوت کرد. وقتی هیئت نمایندگان نجران، وارستگی پیامبر را مشاهده کردند، از مباهله خودداری کردند. ایشان خواستند تا پیامبر اجازه دهد تحت حکومت اسلامی در آیین خود باقی بمانند.

موقعیت جغرافیایی

بخش با صفای نجران، با هفتاد دهکده تابع خود، در نقطه مرزی حجاز و یمن قرار گرفته است. در آغاز طلوع اسلام این نقطه، تنها نقطه مسیحی نشین حجاز بود که مردم آن به عللی از بت پرستی دست کشیده و به آیین مسیح علیه السلام گرویده بودند.

دعوت به اسلام

پیامبر اکرم، حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم برای گزاردن رسالت خویش و ابلاغ پیام الهی، به بسیاری از ممالک و کشورها نامه نوشت یا نماینده فرستاد تا ندای حق پرستی و یکتاپرستی را به گوش جهانیان برساند. هم چنین نامه ای به اسقف نجران، «ابوحارثه»، نوشت و طی آن نامه ساکنان نجران را به آیین اسلام دعوت فرمود.

نامه حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم به اسقف نجران

مشروح نامه پیامبر به اسقف نجران چنین بود: «به نام خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب. [این نامه ایست] از محمد، پیامبر خدا، به اسقف نجران. خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب را ستایش می کنم و شما را از پرستش بندگان به پرستش خدا فرا می خوانم. شما را دعوت می کنم که از ولایت بندگان خدا خارج شوید و در ولایت خداوند درآیید و اگر دعوت مرا نپذیرفتید باید به حکومت اسلامی مالیات (جزیه) بپردازید [تا در برابر این مبلغ، از جان و مال شما دفاع کند] و در غیر این صورت به شما اعلام خطر می شود».

عکس العمل نجرانی ها

نمایندگان پیامبر که حامل نامه دعوت به اسلام از جانب پیامبر بودند، وارد نجران شدند و نامه را به اسقف نجران دادند. او نیز شورایی تشکیل داد و با آنان به مشورت پرداخت. یکی از آنان که به عقل و درایت مشهور بود گفت: «ما بارها از پیشوایان خود شنیده ایم که روزی منصب نبوت از نسل اسحاق به فرزندان اسماعیل انتقال خواهد یافت و هیچ بعید نیست که محمد ـ که از اولاد اسماعیل است ـ همان پیامبر موعود باشد». بنابراین شورا نظر داد که گروهی به عنوان هیئت نمایندگان نجران به مدینه بروند تا از نزدیک با محمد صلی الله علیه و آله وسلم تماس گرفته، دلایل نبوت او را بررسی کنند.

گفتگوی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم با هیئت نجرانی

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در مذاکره ای که با هیئت نجرانی در مدینه به انجام رسانید آنان را به پرستش خدای واحد دعوت کرد. امّا آنان بر ادعای خود اصرار داشتند و دلیل الوهیت مسیح را، تولد عیسی علیه السلام بدون واسطه پدر می دانستند. در این هنگام فرشته وحی نازل شد و این سخن خدا را بر قلب پیامبر جاری ساخت: «به درستی که مَثَل عیسی نزد خداوند مانند آدم است که خدا او را از خاک آفرید». در این آیه، خداوند، با بیان شباهت تولد حضرت عیسی علیه السلام و حضرت آدم علیه السلام ، یادآوری می کند که آدم را با قدرت بی پایان خود، بدون این که دارای پدر و مادری باشد، از خاک آفرید و اگر نداشتن پدر گواه این باشد که مسیح فرزند خداست، پس حضرت آدم برای این منصب شایسته تر است؛ زیرا او نه پدر داشت و نه مادر. اما با وجود گفتن این دلیل، آنان قانع نشدند و خداوند به پیامبر خود، دستور مباهله داد تا حقیقت آشکار و دروغ گو رسوا شود.

مباهله، آخرین حربه

خداوند پیش از نازل کردن آیه مباهله، در آیاتی چند به چگونگی تولد عیسی علیه السلام می پردازد و مسیحیان را با منطق عقل و استدلال روبرو می کند و از آنان می خواهد که عاقلانه به موضوع بنگرند. بنابراین پیامبر، در ابتدا سعی کرد با دلایل روشن و قاطع آنان را آگاه کند، اما چون استدلال موجب تنبّه آنان نشد و با لجاجت و ستیز آنان مواجه گشت، به امر الهی به مباهله پرداخت. خداوند در آیه 61 سوره آل عمران می فرماید: «هرگاه بعد از دانشی که به تو رسیده، کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو بیایید فرزندانمان و فرزندانتان و زنانمان و زنانتان، و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم؛ سپس مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغ گویان قرار دهیم».

دیدگاه بزرگان نجران درباره مباهله

در روایات اسلامی آمده است که چون موضوع مباهله مطرح شد، نمایندگان مسیحی نجران از پیامبر مهلت خواستند تا در این کار بیندیشند و با بزرگان خود به شور بپردازند. نتیجه مشاوره آنان که از ملاحظه ای روان شناسانه سرچشمه می گرفت این بود که به افراد خود دستور دادند اگر مشاهده کردید محمد با سر و صدا و جمعیت و جار و جنجال به مباهله آمد با او مباهله کنید و نترسید؛ زیرا در آن صورت حقیقتی در کار او نیست که متوسل به جاروجنجال شده است و اگر با نفرات بسیار محدودی از نزدیکان و فرزندان خردسالش به میعادگاه آمد، بدانید که او پیامبر خداست و از مباهله با او بپرهیزید که خطرناک است.

سرانجام مباهله

ابوحارثه، بزرگ گروه، به خدمت حضرت آمد و گفت: «ای ابوالقاسم، از مباهله با ما درگذر و با ما مصالحه کن بر چیزی که قدرت بر ادای آن داشته باشیم». پس حضرت با ایشان مصالحه نمود که هرسال دوهزار حُلّه بدهند که قیمت هر حلّه چهل درهم باشد و بر آنان که اگر جنگی روی دهد، سی زره و سی نیزه و سی اسب به عاریه بدهند.

مباهله، سند عظمت اهل بیت

مفسران و محدثان شیعه و اهل تسنّن تصریح کرده اند که آیه مباهله در حق اهل بیت پیامبر نازل شده است و پیامبر تنها کسانی را که همراه خود به میعادگاه برد فرزندانش حسن و حسین و دخترش فاطمه و دامادش علی علیهم السلام بودند. بنابراین منظور از «اَبْنائَنا» در آیه منحصرا حسن و حسین علیهماالسلام هستند، همان طور که منظور از «نِساءَنا» فاطمه علیهاالسلام و منظور از «اَنْفُسَنا» تنها علی علیه السلام بوده است. این آیه هم چنین به این نکته لطیف اشاره دارد که علی علیه السلام در منزلت جان و نفس پیامبر است.

دو روایت در شأن اهل بیت

در کتاب عیون اخبار الرّضا درباره مجلس بحثی که مأمون در دربار خود تشکیل داده بود، چنین آمده است: امام علی بن موسی الرضا علیه السلام فرمودند: «خداوند پاکان بندگان خود را در آیه مباهله مشخص ساخته است و به دنبال نزول این آیه، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ، علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را با خود به مباهله برد. این مزیّتی است که هیچ کس در آن بر اهل بیت پیشی نگرفته و فضیلتی است که هیچ انسانی به آن نرسیده و شرفی است که قبل از آن، هیچ کس از آن برخوردار نبوده است».

در کتاب غایة المرام به نقل از صحیح مسلم آمده است: روزی معاویه به سعد بن ابی وقاص گفت: چرا ابوتراب را دشنام نمی گویی؟ گفت: از آن وقت که به یاد سه چیز افتادم که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم درباره علی فرمود، از این کار صرف نظر کردم. یکی آن بود که وقتی آیه مباهله نازل شد پیغمبر تنها از فاطمه و حسن و حسین و علی دعوت کرد و سپس فرمود: «اللهم هؤلاء اهلی؛ خدایا، اینها خاصّان منند»...



خرید و دانلود تحقیق درباره روز مباهله