لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
نکاتی دربارهی دعای رجبیه
یکی از اعمالی که در ماه شریف رجب، پس از هر نماز واجب، معمولا انجام میگیرد،دعای «یامن ارجوه ...» است. دربارهی این دعا، چند مطلب قابل دقت است که در این مقاله به آنها خواهیمپرداخت.
در ابتدا، اصل دعا را نقل میکنیم. ماخذ اصلی دعای «یامن ارجوه» کتاباقبال سیدبن طاووس است. در آنجا آورده است:
و من الدعوات کل یوم من رجب، ماذکرهالطرازی ایضا، فقال: دعاء علمهابوعبدالله(علیه السّلام) محمدا السجاد -و هو «محمدبن ذکوان» یعرف بالسجاد.قالوا: سجدو بکی فی سجوده حتی عمی.- روی ابوالحسن علی بن محمدالبرسی،(رحمهماالله )، قال: اخبرناالحسین بن احمدبنشیبان،
قال: حدثنا حمزهبن القاسم العلویالعباسی، قال: حدثنا محمدبن عبدالله بن عمرانالبرقی، عن محمدبن علیالهمدانی،
قال: اخبرنی محمد بن سنان، عن محمدالسجاد فی حدیث طویل،
قال: قلت لابی عبدالله(علیه السّلام): جعلت فداک! هذا رجب. علمنی فیه دعاءا ینفعنی الله به.
قال: فقال لی ابوعبدالله(علیه السّلام): اکتب «بسماللهالرحمانالرحیم»! وقل فی کل یوممن رجب صباحاو مساءو فی اعقاب صلواتک فی یومک ولیلتک: «یامن ارجوه...».
قال: ثممر ابوعبدالله(علیه السّلام) یدهالیسری، فقبض علی لحیته و دعا بهذا الدعاء و هویلوذ بسبابته الیمنی، ثم قال بعد ذلک: «یا ذالجلال والاکرام...».
و فی حدیث آخر: ثم وضع یده علی لحیته و لم یرفعها الا و قد امتلاظهر کفه دموعا. (1)
این روایت را، علامهی مجلسی و محدث قمی، به گونه زیر ترجمه کردهاند:
1 - علامه مجلسی:
به سند معتبر، منقول است که محمدبن ذکوان به خدمتحضرت صادق(علیه السّلام) عرض کرد که:
فدای تو شوم! این، ماه رجب است. مرا دعایی تعلیم نما که حق تعالی، مرا، به آننفع ببخشد. حضرت فرمودند که: «در هر روز ماه رجب، در صبح و شام و بعد ازنمازها در شب[بخوان]: «یا من ارجوه لکل خیر...». پس، حضرت محاسن مبارک خودرا به دست چپ گرفتند و انگشتسبابهی دست راستخود را به جانب چپ و راستحرکتمیدادند و با انکسار تمام، این دعا را حضرت میخواندند: «یا ذالجلال ...» ودست از ریش مبارک خود بر نداشت تا از آب دیدهی مبارکاش، تر شد. (2)
2 - محدثقمی:
سیدبن طاووس، روایت کرده است از محمدبن ذکوان -که معروف به سجاد است ،برای آن که آنقدر سجده کرده و گریست در سجود، که نابینا شد- که گفت: عرض کردمبه حضرت صادق(علیه السّلام): فدای تو شوم! این، ماه رجب است. تعلیم نما مرا دعایی در آن،تا حقتعالی، مرا، به آن، نفع بخشد. حضرت فرمود: بنویس«بسماللهالرحمانالرحیم»! و بگو در هر روز از رجب، در صبح و شام و در عقبنمازهای روز و شب: «یامن ارجوهلکل خیر...».
راوی گفت: پس گرفتحضرت، محاسن شریف خود را در پنجهی چپ خود و خواند این دعارا به حال التجاو تضرع به حرکت دادن انگشتسبابهی دست راست. پس گفتبعد از آن:
یا ذالجلال والاکرام... .
محمد بن ذکوان کیست؟
راوی این دعا، «محمدبن ذکوان» ملقب به «سجاد» است.
وضع او، از نظر رجالی، مشخص نیست. مرحوم مامقانی مینویسد:
ولیس له فی کلمات اصحابناالرجالیین اثر اصلا. ولم اقف فیه الا علیروایهالسید رضیالدین بن طاووس(رضوان الله علیهم) ، فیالاقبال، دعاء شهر رجب.
به نظر ما، احتمال تصحیف، در نام این راوی، وجود دارد. توضیح اینکه، ممکن استراوی این حدیثیا «محمدبن زیاد» باشد -زیرا، اردبیلی در جامعالرواه، از«محمدبن زیاد» با لقب «سجاد» نام برده و گفته: «محمدبن سنان از وی روایتنقل میکند.» و در اینجا هم، روایتگر، محمدبن سنان است- و یا «محمدبن زیدشحام است; زیرا، وی، دعای «یامن ارجوه» را به گونهی دیگری نقل کرده است.
البته، احتمال این که «محمدبن ذکوان»، تصحیف «محمدبن زیاد السجاد» باشد،بیشتر است.
نکاتی دربارهی قرائت این دعا
1 - «بسماللهالرحمان الرحیم» جزو دعا نیست،بلکه ذکر آن، به جهت استحباب شروع هرکار ارزشمندی با بسمله است.
2 - این دعا، در هر موقع از روز و شب و بعد از هر نماز - چه واجب و چه مستحبمیتوان خواند. از این سفارش، اهمیت دعای مذکور، معلوم میشود.
3 - لفظ «جمیع» در قبل از «شر» در عبارت و شر الاخره» -هرچند به عنواننسخهی بدل- وجود دارد.
4 - دربارهی زمان به دست گرفتن محاسن ، دو احتمال وجود دارد:
احتمال نخست این است که از ابتدای دعا، باید محاسن را به دست چپ گرفت، یعنی،منظور از «الدعاء» در «...و دعابهذا الدعاء»، همان «یا منارجوه...» تاپایان دعا باشد و نه دعای «یاذالجلال و الاکرام ...».
احتمال دوم، این است که مقصود از «الدعاء» را در «دعا بهذاالدعاء»، قسمت«یاذالجلال والاکرام... میباشد و «ذلک» را در «ثم قال بعد ذلک» به در دستگرفتن محاسن» برگردانیم.
علامهی مجلسی، رضواناللهعلیه، همان طوری که ترجمهاش نشان میدهد، احتمال دوم راقبول دارد. و ظاهرا همین احتمال دوم درستتر باشد.
انتهای دعا; یعنی،«حرم شیبتی علیالنار» نیز موید درستی احتمال دوم است.
5 - از مجموع روایت استفاده میشود که، «محاسن را به دست گرفتن» و «انگشتسبابهی دست راست را حرکت دادن حالتی بوده است که در آن هنگام، به حضرت امامصادق(علیه السّلام) دست داده است و نه این که جزئی از دعای «یامنارجوه» باشد.
البته، اگر کسی، با دقت و تامل، در محتوای این دعا بنگرد، چه بسا، از او نیزاین حالت، سر زند.
در اینجا، مناسب استیادآور شویم که این، یکی از حالتهای دعا کننده است. اگربه کتاب «الدعاء»ی کافی مراجعه کنیم، حالتهای دیگری را نیز برای شخص دعاکننده خواهیم یافت. برای نمونه، به این روایت توجه فرمایید:
عده من اصحابنا، عن احمدبن محمدبن خالد، عن ابیه، عن فضاله عنالعلاء، عنمحمدبن مسلم، قال: سمعت اباعبدالله(علیه السّلام) یقول:
مر بی رجل و انا ادعو فی صلاتی بیساری فقال: یا عبدالله! بیمینک. فقلت:
یاعبدالله! انلله، تبارک و تعالی، حقاعلی هذه کحقه علی هذه». و قال:
«الرغبه، تبسط یدیک و تظهر باطنهما و الرهبه، تبسط یدیک و تظهر ظهرهما. والتضرع، تحرک السبابه الیمنی یمینا و شمالا. والتبتل، تحرک السبابهالیسریترفعها فیالسماء رسلا و تضعها. و الابتهال، تبسط یدیک و ذراعیک الیالسماء. والابتهال، حین تری اسباب البکاء.
امام صادق (علیه السّلام) فرمود:
«مردی به من گذر کرد و من در نمازم دست چپ را برای دعا بلند کرده بودم.
پس گفت: یا عبدالله! با دست راستات دعا کن، من گفتم: ای بندهی خدا! راستی کهخداوند تبارک و تعالی، براین هم حقی دارد، مانند حق او بدان. » و فرمود: «دررغبت، هر دو دست را بگشایی و باطن آنها را بنمایی. و در رهبت ، هر دو دست رابگشایی و پشت آنها را عیان داری. و در تضرع، انگشتسبابهی راست را به راست وچپ بجنبانی. و در تبتل، انگشتسبابهی چپ را بجنبانی و به آرامی آن را به بالا وپایین ببری و بیاوری. و ابتهال، این است که هر دو دست و هر دو ذراع را به سویآسمان فرازداری. ابتهال، وقتی است که موجبات گریه فراهم شده است. (3)
لیلهالرغائب
در انتهای این مقاله، شایسته استبحث مختصری هم دربارهی«لیلهالرغائب» -بهدلیل اهمیت آن- داشته باشیم.
در زمان «لیلهالرغائب» اختلاف وجود دارد. برخی، معتقدند که لیلهالرغائب، شبجمعهای از ماه مبارک رجب است که پنجشنبهی آن هم، از ماه مبارک رجب باشد.
و بعضی دیگر، میگویند که شب نخستین جمعهی ماه مبارک رجب، لیلهالرغائباست، چهپنجشنبهی آن، از ماه مبارک رجب باشد و چه نباشد.
برای روشن شدن مطلب، ابتدا، عبارت سید را از اقبالاش (4) نقل میکنیم:
فصل 10: فی مانذکره من عمل اول جمعه من شهر رجب. اعلم! ان مقتضیالاحتیاطللعباده و طلب الظفر بالسعاده، اقتضی ان نذکر، عمل هذهاللیله الجمعه فی اوللیله من هذاالشهرالشریف، لجواز ان یکون اول لیله منه، الجمعه.
فیکون قد اذکرناک فی اول الشهربها الی حین حضور اول لیله جمعه منه لتعملبها.
وجدنا ذلک فی کتب العبادات مرویا عنالنبی(صلّی الله علیه و آله و سلّم) و نقلته انا من بعض کتباصحابنا،رحمهمالله، فقال فی جمله الحدیث عنالنبی(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فی «ذکر فضل شهر رجب»،ماهذا لفظه:
« ولکن لا تغفلوا عن اول لیله جمعه منه! فانها لیله تسمیها الملائکه«لیلهالرغائب». و ذلک انه اذامضی ثلث اللیل، لم یبق ملک فیالسماوات والارض،الا یجتمعون فیالکعبه و حوالیها و یطلعالله علیهم اطلاعه فیقول لهم: «یاملائکتی! سلونی ماشئتم!». فیقولون: «ربنا! حاجتنا الیک ان تغفر لصوامرجب.». فیقول اللهتعالی:«قد فعلت ذلک.».
ثم قال رسولالله(صلّی الله علیه و آله و سلّم): «مامن احد صام یومالخمیس اول خمیس من رجب، ثم یصلیبین العشاء و العتمه...» الحدیث.
همان طور که مشاهده میکنید، تامل در عبارت سید، میرساند که «لیلهالرغائب»یک مطلب است و روزه و نماز آن دوازده رکعتبین نماز مغرب و عشا، مطلبی دیگر.
توضیح اینکه، شب نخستین جمعه از ماه مبارک رجب، لیلهالرغائب است چه پنجشنبهیآن جزء ماه مبارک رجب باشد و چه نباشد و آن روزه و نماز، مربوط به نخستینپنجشنبهی ماه مبارک رجب است.
به عبارت دیگر، رابطهی منطقی بین این دو مطلب، عام و خاص من وجه است. درنتیجه، مثلا اگر جمعهای، ابتدای ماه مبارک رجب بود، شب آن، «لیلهالرغائب»است، اما زمان انجام دادن آن نماز و روزه نیست و پنجشنبهای را که میآید، بایدروزه داشتو آن نماز را خواند.
حال، اگر کسی بپرسد: «درآن شب، چه اعمالی را باید انجام داد؟» خواهیم گفتکه احیای آن شب، همراه با دعا و قرائت قرآن و ... پسندیده است.
البته، این احتمال را هم میتوان داد که اگر پنجشنبه، جزء ماه مبارک رجب نبود،ولی روز بعد از آن -که جمعه باشد- ابتدای ماه مبارک رجب باشد، روزهی پنجشنبه،ساقط میشود، ولی آن دوازده رکعت نماز پابرجا است و باید بین دو نماز مغرب وعشا خوانده شود و آن شب هم، «لیلهالرغائب» است.
عارف کامل، جناب آقای حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، در کتاب مراقباتاشفرموده است:
والجمود علیالظاهر، انما یقتضی ان یقال: ان العمل بذلک فی ما اذا لم یکناولالشهر جمعه. و اما اذا کان الاول جمعه، یکون العمل للجمعهالثانیه ولولمینطبق بلیلهالرغائب. و لیس فیالروایه تصریح باشتراط ذلک بلیلهالرغائب.
و لکن الذی یقوی فیالنفس، ان یکونالعمل للجمعه الاولی و لکن بالغاءالصوم اذااتفقت الجمعه فی اولالشهر او بالغاء قید رجب من صوم خمیس فی هذهالصوره. (5)
همانطور که مشاهده میکنید، این بزرگوار، احتمال دیگری را تقویت کردهاند و نظرمبارک شان این است که اگر جمعه، نخستین روز ماه مبارک رجب باشد، بدون روزهگرفتن پنجشنبه، آن دوازده رکعت نماز، خوانده میشود و آن شب هم «لیلهالرغائب»است.
پینوشتها:
1- الاقبال، ج3، ص211.
2- زادالمعاد، تصحیح میرزا علی آقا شیرازی، صص 8-9.
3- اصول کافی، کتاب الدعاء، باب الرغبه والرهبه...، ح4.
4- الاقبال، ج3، ص 185-186 .
5- المراقبات، ص46.
منبع: http://www.hawzah.net
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
معنی دعای کمیل
خدایا از تو درخواست می کنم به آن رحمت بی انتهایت که همه موجودات را فراگرفته است و به توانائی بی حدت که بر همه چیز مسلط و قاهر است و همه اشیاء مطیع اوست و تمام عزت ها در مقابلش ذلیل است و به بزرگیت که سراسر عالم را محشون کرده است و به پادشاهیت که بر تمام قوای عالم برتری دارد و به ذات پاکت که پس از فنای همه موجودات باقی، ابدی است و به نام های مبارکت که در همه ارکان تجلی کرده است و به علمت که بر تمام موجودات محیط است و به نور تجلی ذاتت که همه عالم را روشن ساخته است، ای نور حقیقی و ای منزه از توصیف، ای پیش از همه سلسله و ای بعد از همه موجودات پسین.
خدایا، ببخش آن گناهانی که پرده عصمتم را می درد، خدای، ببخش، آن گناهانی که بر من کیفر عذاب نازل می کند، خدای، ببخش، آن گناهانی را که در نعمتت را به روی من می بندد، خدای، ببخش ، آن گناهانی را که مانع قبول دعاهایم می شود، خدایا، ببخش آن گناهانی را که بر من بلا می فرستد.
خدایا، هر گناهی که مرتکب شده ام و هر خطائی که از من سرزده همه را ببخش . ای خدا، من با یاد تو به سوی تو تقرب می جویم و تو را سوی تو شفیع می آورم و از درگاه وجود و کرمت مسئلت می خواهم که مرا به مقام قرب خود نزدیک سازی و شکر و سپاست را به من بیاموزی و ذکر و توجه حضرتت را بر من الهام کنی.
خدایا، از تو مسئلت می خواهم با سوالی از روی خضوع و ذلت و خشوع که کاربر من آسان گیر و به حالم ترحم کنی و مرا به قسمت مقدر خود خشنود و قانع سازی و در هر حال مرا متواضع گردانی.
خدایا، من از تو مانند سائلی درخواست می کنم که در شدت فقر و بیچارگی باشد و تنها به درگاه تو در سختی های عالم عرض حاجت کند و شوق و رغبتش به نعم ابدی که حضور توست باشد.
ای خدا پادشاهی تو بسیار با عظمت است و مقامت بسی بلند است و فکر و تدبیرت در امور پنهان است و فرمانت در جهان هویدا است و سطوت و قهرت بر همه غالب است و قدرتت در همه عالم نافذ است و کسی از قلمرو حکومت تو فرار نتوان کرد.
خدایا، من کسی را که گناهانم را ببخشد و بر اعمال زشتم پرده پوشد و کارهای بدم به کار نیک بدل کند، جز تو نمی یابم، خدایی جز تو نیست ای ذات پاک و منزه و ستایش مخصوص توست، و من به عصیان بر خود ستم کردم و از نادانی بر نافرمانی تو جرات یافتم و دلم آرام و خاطرم آسوده به این بود که همیشه مرا یاد کردی و بر من لطف و احسان فرمودی.
ای خدای ای مولای من، چه بسیار کارهای زشتم مستور کردی و چه بسیار بلاهای سخت از من دور بگردانیدی و چه بسیار از لغزش ها که مرا نگاه داشتی و چه بسیار مکروه و ناپسند ها که از من دور کردی و چه بسیار ثنای نیکو که من لایق آن نبودم و تو از من بر زبان ها منتشر ساختی .ای خدا، غمی بزرگ در دل دارم و حالی بسیار ناخوش و اعمالی نارسا.
زنجیرهای علایق مرا در بند کشیده و آرزوهای دور و دراز دنیوی از هر سودی مرا بازداشته و دنیا به خدعه و غرور و نفس به جنایت مرا فریب داده است. ای خدای بزرگ و سید من، به عزت و جلالت قسم که عمل بد و اعمال زشت من دعای مرا از اجابتت منع نکند و به قبایح پنهانم که تنها تو بر آن آگاهی مرا مفتضح و رسوا نگردانی و بر آنچه از اعمال بد و ناشایسته در خلوت به جا آورده ام و تقصیر و نادانی و کثرت اعمال غفلت و شهوت که کرده ام زود مرا به عقوبت مگیر.
ای خدا، به عزت و جلالت سوگند که با من در همه حال رافت و رحمت فرما و در جمیع امور, عطوفت و مهربانی کن. ای خدا, ای پروردگار، جز تو من که را دارم تا از او درخواست کنم که غم و رنجم را برطرف سازد و به حالم از لطف توجه کند، این خدا، ای مولای من، تو بر من حکم و دستوری مقرر فرمودی و من در آن به نافرمانی وپیرو هوای نفس گردیدم و خود را از وسوسه دشمن که معصیت ها را در نظرم جلوه گر ساخته و فریبم داد، خود را حفظ نکردم و قضای آسمانی نیز مساعدت کرد تا آنکه من در این رفتار از بعضی حدود و احکامت قدم بیرون نهادم و در بعضی اوامرت راه مخالفت پیمودم ، حال در تمام این امور، تو را ستایش می کنم.
و حال آنکه مدت آن عذاب طولانی است و زیست در آن همیشگی است و هیچ بر اهل عذاب در آن جا تخفیفی نیست، چنانچه آن عذاب تنها از قهر و غضب و انتقام توست که هیچکس از اهل آسمان و زمین تاب و طاقت آن را ندارد.
ای سید من ، پس من بنده ناتوان و ذلیل و حقیر و فقیر و دورمانده تو چگونه تاب آن عذاب را دارم؟ ای خدای من ای پروردگار من و سید و مولای من ، از کدامین سختی های امورم به سوی تو شکایت کنم؟ و از کدام یک به درگاهت بنالم و گریه کنم؟
از دردناکی عذاب آخرت بنالم یا از طول مدت آن بلای سخت زاری کنم؟ پس تو مرا با دشمنانت اگر به انواع عقوبت مغرب گردانی و با اهل عذابت همراه کنی و از جمع د وستان و خاصانت جداسازی در آن حال در آتش عذاب تو قرار گیرم.
ای خدای من و سید و مولای من و پروردگار من ، صبوری کنم؟ چگونه بر فراق تو صبر توانم کرد و گیرم آنکه بر حرارت آتشت شکیبا باشم، چگونه چشم از لطف و کرمت توانم پوشید یا چگونه در آتش دوزخ آرام گیرم با این امیدواری که به عفوت دارم، باری به عزتت ای سید و مولای من به راستی سوگند می خورم که اگر مرا با زبان گویا گذاری من در میان اهل آتش مانند دادخواهان ناله همی کنم و بسی فریاد می زنم و مانند آنکه عزیزی گم کرده بر تو زار زار می گریم و به صدای بلند تو را می خوانم ، که ای یاور اهل ایمان و ای منتهای آرزوی عارفان و ای فریاد رس فریاد خواهان و ای دوست دل های راستگویان و ای خدای عالمیان .
آیا درباره تو ای خدای منزه وستوده صفات، گمان می توان کرد که بشنوی در آتش فریاد بنده مسلمی را که به نافرمانی در دوزخ زندانی شده و سختی عذابت را به کیفر گناه می چشد و میان طبقات جهنم به جرم و عصیان محبوس گردیده و ناله اش با چشم انتظار و امیدواری به رحمت به سوی تو بلند است و به زبان اهل توحید تو را می خواند و به ربوبیت تو متوسل می شود باز چگونه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
معنی دعای کمیل
خدایا از تو درخواست می کنم به آن رحمت بی انتهایت که همه موجودات را فراگرفته است و به توانائی بی حدت که بر همه چیز مسلط و قاهر است و همه اشیاء مطیع اوست و تمام عزت ها در مقابلش ذلیل است و به بزرگیت که سراسر عالم را محشون کرده است و به پادشاهیت که بر تمام قوای عالم برتری دارد و به ذات پاکت که پس از فنای همه موجودات باقی، ابدی است و به نام های مبارکت که در همه ارکان تجلی کرده است و به علمت که بر تمام موجودات محیط است و به نور تجلی ذاتت که همه عالم را روشن ساخته است، ای نور حقیقی و ای منزه از توصیف، ای پیش از همه سلسله و ای بعد از همه موجودات پسین.
خدایا، ببخش آن گناهانی که پرده عصمتم را می درد، خدای، ببخش، آن گناهانی که بر من کیفر عذاب نازل می کند، خدای، ببخش، آن گناهانی را که در نعمتت را به روی من می بندد، خدای، ببخش ، آن گناهانی را که مانع قبول دعاهایم می شود، خدایا، ببخش آن گناهانی را که بر من بلا می فرستد.
خدایا، هر گناهی که مرتکب شده ام و هر خطائی که از من سرزده همه را ببخش . ای خدا، من با یاد تو به سوی تو تقرب می جویم و تو را سوی تو شفیع می آورم و از درگاه وجود و کرمت مسئلت می خواهم که مرا به مقام قرب خود نزدیک سازی و شکر و سپاست را به من بیاموزی و ذکر و توجه حضرتت را بر من الهام کنی.
خدایا، از تو مسئلت می خواهم با سوالی از روی خضوع و ذلت و خشوع که کاربر من آسان گیر و به حالم ترحم کنی و مرا به قسمت مقدر خود خشنود و قانع سازی و در هر حال مرا متواضع گردانی.
خدایا، من از تو مانند سائلی درخواست می کنم که در شدت فقر و بیچارگی باشد و تنها به درگاه تو در سختی های عالم عرض حاجت کند و شوق و رغبتش به نعم ابدی که حضور توست باشد.
ای خدا پادشاهی تو بسیار با عظمت است و مقامت بسی بلند است و فکر و تدبیرت در امور پنهان است و فرمانت در جهان هویدا است و سطوت و قهرت بر همه غالب است و قدرتت در همه عالم نافذ است و کسی از قلمرو حکومت تو فرار نتوان کرد.
خدایا، من کسی را که گناهانم را ببخشد و بر اعمال زشتم پرده پوشد و کارهای بدم به کار نیک بدل کند، جز تو نمی یابم، خدایی جز تو نیست ای ذات پاک و منزه و ستایش مخصوص توست، و من به عصیان بر خود ستم کردم و از نادانی بر نافرمانی تو جرات یافتم و دلم آرام و خاطرم آسوده به این بود که همیشه مرا یاد کردی و بر من لطف و احسان فرمودی.
ای خدای ای مولای من، چه بسیار کارهای زشتم مستور کردی و چه بسیار بلاهای سخت از من دور بگردانیدی و چه بسیار از لغزش ها که مرا نگاه داشتی و چه بسیار مکروه و ناپسند ها که از من دور کردی و چه بسیار ثنای نیکو که من لایق آن نبودم و تو از من بر زبان ها منتشر ساختی .ای خدا، غمی بزرگ در دل دارم و حالی بسیار ناخوش و اعمالی نارسا.
زنجیرهای علایق مرا در بند کشیده و آرزوهای دور و دراز دنیوی از هر سودی مرا بازداشته و دنیا به خدعه و غرور و نفس به جنایت مرا فریب داده است. ای خدای بزرگ و سید من، به عزت و جلالت قسم که عمل بد و اعمال زشت من دعای مرا از اجابتت منع نکند و به قبایح پنهانم که تنها تو بر آن آگاهی مرا مفتضح و رسوا نگردانی و بر آنچه از اعمال بد و ناشایسته در خلوت به جا آورده ام و تقصیر و نادانی و کثرت اعمال غفلت و شهوت که کرده ام زود مرا به عقوبت مگیر.
ای خدا، به عزت و جلالت سوگند که با من در همه حال رافت و رحمت فرما و در جمیع امور, عطوفت و مهربانی کن. ای خدا, ای پروردگار، جز تو من که را دارم تا از او درخواست کنم که غم و رنجم را برطرف سازد و به حالم از لطف توجه کند، این خدا، ای مولای من، تو بر من حکم و دستوری مقرر فرمودی و من در آن به نافرمانی وپیرو هوای نفس گردیدم و خود را از وسوسه دشمن که معصیت ها را در نظرم جلوه گر ساخته و فریبم داد، خود را حفظ نکردم و قضای آسمانی نیز مساعدت کرد تا آنکه من در این رفتار از بعضی حدود و احکامت قدم بیرون نهادم و در بعضی اوامرت راه مخالفت پیمودم ، حال در تمام این امور، تو را ستایش می کنم.
و حال آنکه مدت آن عذاب طولانی است و زیست در آن همیشگی است و هیچ بر اهل عذاب در آن جا تخفیفی نیست، چنانچه آن عذاب تنها از قهر و غضب و انتقام توست که هیچکس از اهل آسمان و زمین تاب و طاقت آن را ندارد.
ای سید من ، پس من بنده ناتوان و ذلیل و حقیر و فقیر و دورمانده تو چگونه تاب آن عذاب را دارم؟ ای خدای من ای پروردگار من و سید و مولای من ، از کدامین سختی های امورم به سوی تو شکایت کنم؟ و از کدام یک به درگاهت بنالم و گریه کنم؟
از دردناکی عذاب آخرت بنالم یا از طول مدت آن بلای سخت زاری کنم؟ پس تو مرا با دشمنانت اگر به انواع عقوبت مغرب گردانی و با اهل عذابت همراه کنی و از جمع د وستان و خاصانت جداسازی در آن حال در آتش عذاب تو قرار گیرم.
ای خدای من و سید و مولای من و پروردگار من ، صبوری کنم؟ چگونه بر فراق تو صبر توانم کرد و گیرم آنکه بر حرارت آتشت شکیبا باشم، چگونه چشم از لطف و کرمت توانم پوشید یا چگونه در آتش دوزخ آرام گیرم با این امیدواری که به عفوت دارم، باری به عزتت ای سید و مولای من به راستی سوگند می خورم که اگر مرا با زبان گویا گذاری من در میان اهل آتش مانند دادخواهان ناله همی کنم و بسی فریاد می زنم و مانند آنکه عزیزی گم کرده بر تو زار زار می گریم و به صدای بلند تو را می خوانم ، که ای یاور اهل ایمان و ای منتهای آرزوی عارفان و ای فریاد رس فریاد خواهان و ای دوست دل های راستگویان و ای خدای عالمیان .
آیا درباره تو ای خدای منزه وستوده صفات، گمان می توان کرد که بشنوی در آتش فریاد بنده مسلمی را که به نافرمانی در دوزخ زندانی شده و سختی عذابت را به کیفر گناه می چشد و میان طبقات جهنم به جرم و عصیان محبوس گردیده و ناله اش با چشم انتظار و امیدواری به رحمت به سوی تو بلند است و به زبان اهل توحید تو را می خواند و به ربوبیت تو متوسل می شود باز چگونه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 1 صفحه
قسمتی از متن .doc :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
فهـرست مطالب
عنــوان صفحه
مقدمه 1
دعای هر روز پیامبر (ص) 2
وضو و غسل پیامبر (ص) 3
نماز پیامبر (ص) 3
نمازهای مستحبی پیامبر (ص) 3
نماز جماعت پیامبر (ص) 4
قرآن خواندن پیامبر (ص) 4
گریه و ذکر پیامبر (ص) 4
پیامبر (ص) و اولین نماز جماعت 6
رمز استجابت دعا از دیدگاه پیامبر (ص) 6
پیامبر (ص) و حج 7
احرام و تلبیه 8
ادب طواف 8
منابع و مآخذ 1
مقدمه
آدمی در فراز و نشیب زندگی و حادثه های تلخ و شیرین گاهی چنان دچار آزردگی می شود که با هیچ وسیله مادی آرامش نمی یابد. در چنین حالتی گاهی انسان به سراغ بهترین دوست و نزدیکترین کس می رود تا با او راز دل گوید ؛ و تنها راه درمان و آرامش را انس با محبوب و باز کردن سفره دل نزد معشوق می داد که رو به سوی بارگاه حق نموده و دستان پر از نیاز خود را به سوی او دراز می کند و با او زمزمه می کند. آری دعا عمق احساس انسان نسبت به بندگی خویش و طنین آهنگ روح انسان از قرب الهی است.
مگر می توان در نوشته ای اندک ، اخلاق کسی را منعکس کرد که خدا درباره اش فرموده است : « انک لعلی خلق عظیم » تو بر خلق بزرگی هستی .
او کسی است که تولدش شعله های آتشکده فارس را خاموش کرده و بعثتش شعله های فساد را. تولدش پایه های کاخ کسری را تکان داد و بعثتش قلب و مغز افراد آماده را.
کسی است که از یک سو به معراج رفت و مهمان خدا شد و از سوی دیگر اگر برده ای او را برای غذای ساده ای در فاصله دوری دعوت می کرد ، می پذیرفت.
پیامبر اکرم (ص) از همان دوران کودکی مشغول عبادت پروردگار بودند. از آن بزرگوار سئوال می کنند که شما قبل از رسالت تابع کدام دین بوده اید که حضرت در پاسخ می فرمایند : « کنت نبیا آدم بین الماء و الطین» ؛ یعنی قبل از اینکه حضرت آدم (ع) بین آب و گل باشد، من پیغمبر بودم . یعنی لیاقت ذاتی را خداوند تبارک و تعالی از بدو خلقت در وجود من قرار داده بود. عبادت پیامبر (ص) قبل از بعثت ، می تواند یک الگو و اسوه باشد برای ما که پیرو آن حضرت هستیم.
دعا به تعبیر برخی از بزرگان ، قرآن صاعد است که معصومین در خلوت خویش می خوانده اند .
پیامبر (ص) فرمود : جبرئیل به من دستور داد که قرآن را ایستاده بخوانم و حمد او را در حال رکوع و تسبیح او را در حال سجود به جای آورم و نشسته دعا بخوانم.
پیامبر (ص) دستان خود را هنگام دعا بلند می کرد و مانند فقیری که غـذا درخواست می کند دعا می کرد.
دعای هر روز پیامبر (ص)
حضرت رسول گرامی (ص) فرمود : فرزند آدم سیصد و شصت رگ دارد که صدوهشتاد عدد از آن متحرک و صدو هشتاد عدد آن ساکن هستند. پس اگر رگ های متحرک ساکن و یا رگهای ساکن متحرک شوند ، انسان نمی تواند بخوابد و پیامبر بامداد و شامگاه سیصد و شصت مرتبه می فرمود :
« الحمدلله رب العالمین کثیراً علی کل حال »
« ستایش خدای عالمیان را بسیار زیاد در هر حال »
عبادت و عبودیت رمز عظمت و برگزیدگی هر پیامبر و به ویژه پیامبر اعظم (ص) است که هم در قرآن به آن اشاره شده و هم به عنوان مهمترین ویژگی حضرت برای سفر آسمانی مطرح شده است.
شب سرشار از سکوت و آرامش بود و بر مخمل سیاه آسمان ستاره ها چنان درشت به نظر می رسیدند که گویی از هر زمان دیگری به زمین نزدیک تر شده اند.
در پایین کوه ، شهر مکه با چراغهای اندکی که سوسو می زد ، هویدا بود و همین منظره حکایت از آن داشت که مردم شهر خسته از کار روزانه ، تن به خواب سپرده اند.
اما بر فراز کوه ، مردی چهل ساله غرق در اندیشه های بلند خویش بود و چشمهایش با خواب بیگانه ، او بارها به تنهایی به این نقطه از کوه صعود کرده بود و در کنار غار کوچکی به نام «حرا» که یک نفر بیشتر در آن جا نمی گرفت برای خود خلوتی آسمانی فراهم کرده بود و با خدای خود راز و نیاز می کرد .
وضو و غسل پیامبر (ص)
پیامبر (ص) برای هر عمل واجب و هر نمازی ، وضوی خود را تجدید می فرمود .
امام صادق فرمود :
مضمغه و استنشاق از سنت پیامبر (ص) است .
پیامبر (ص) فرمود : ما دستور داریم که وضو را کامل بگیریم.
پیامبر (ص) با ده سیر آب وضو می گرفت و با سه کیلو آب غسل می کرد.
نماز پیامبر (ص)
عایشه در خصوص نماز پیامبر (ص) گفت : وقتی که پیامبر (ص) با ما صحبت می کرد و در همان وقت نماز فرا می رسید ، آنگاه مثل این بود که ما او را نمی شناسیم و او نیز ما را نمی شناسد.
پیامبر (ص) قبل از قرائت در نماز می فرمود : اعوذ بالله من الشیطان الرجیم .
پیامبر (ص) در رکوع به اندازه أی خم می شد که اگر قطره أی آب روی پشتش می ریختند ثابت می ماند.
پیامبر (ص) وقتی که با مردم نماز می خواند (بسم الله الرحمن الرحیم ) را بلند می گفت .
نمازهای مستحبی پیامبر (ص)
پیامبر (ص) دو برابر نمازهای واجب نماز مستحبی به جا می