واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درباره شهادت آیت الله سید عبدالحسین دستغیب

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

شهادت آیت الله سید عبدالحسین دستغیب، سومین شهید محراب (1360)

این عالم عارف و الگوی تقوا و فضیلت در سال 1288 هجری شمسی در شیراز متولد شد و پس از پرورش صحیح  و خواندن ادبیات و سطوح به نجف اشرف کنار قبر امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه السلام شهید محراب  مهاجرت نمود و در آنجا از محضر ایات عظام استفاده نمود و با دریافت اجازات عدیده اجتهاد و غیره به شیراز مراجعت ودر مسجد جامع (عتیق) به اقامه جماعت و تبلیغ دین پرداخت.

حضرت آیت الله شهید دستغیب رئیس حوزه علمیه فارس و نمایندگی امام خمینی را در آن آستان به عهده داشت.

 

تالیفات شهید دستغیب:

1-    کتاب قلب سلیم در رشته اخلاق که بسیار زیبا نوشته شده است.

2-    حقایقی از قرآن.

3-    معراج.

4-    ماه خدا.

5-    صدیقه کبری.

6-    کتاب داستانهای شگفت.

7-    هشتاد و دو پرسش.

8-    گناهان کبیره در دو جلد.

9-    سوره نجم.

10-   سیدالشهدا علیه السلام.

11-    معاد.

12-   صلوه الخاشعین.

13-   قلب قرآن.

14-   شرح حاشیه بررسایل شیخ مرتضی  ( چاپ نشده ) .

 

با شروع نهضت روحانیت در سال 1341 مبارزه ایشان با رژیم شاه که از زمان رضاخان ادامه داشت، علنی وآشکار گردید و شب های جمعه پس از دعای کمیل سخنرانی سیاسی و تهییج کننده ایشان تا نیمه خرداد 42 در جمع انبوه شنوندگان نقش بزرگی در پیشبرد انقلاب داشت و نوار سخنرانی های ایشان تا اقصی نقاط ایران منتشر می گردید. در خرداد 42 بازداشت و به تهران اعزام گردیدند و پس  از آزادی اززندان مدتی نیز تبعید و در سال 43 نیز مجددا زندانی و تبعید گردیدند و در سال 56 نیز مدتی زندانی و یا در منزل محاصره و تحت نظر بودند و با تمام این فشارها حاضر به مذاکره و  مصالحه با رژیم پهلوی نشدند و پرچم مبارزات مردم فارس را در این مدت پانزده ساله بر دوش داشتند.

پس از پیروزی انقلاب به نمایندگی اول فارس در مجلس خبرگان انتخاب شده و همزمان به درخواست اهالی شیراز و فرمان امام خمینی امامت جمعه را عهده دار شدند و مشغول خدمت به مردم مستضعف بودند که در تاریخ بیستم آذرماه 1360 مطابق با 14 صفرالخیر 1402 هنگامی که عازم نماز جمعه بود به دست منافقین از خدا بی خبر به درجه رفیع شهادت نایل گردید و به اجداد طاهرینش پیوست.

  

پیام بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره)

به مناسبت شهادت حضرت آیت الله سید عبدالحسین دستغیب

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 انالله و انا الیه راجعون

شهادت برای فرزندان اسلام و ذریه پیامبر عظیم الشان صلی الله علیه و اله و اولاد فاطمه علیها السلام و یادگاران حسین سلام الله علیه در راه هدف و اسلام عزیز و قرآن کریم چیزی غیرعادی و پدیده غیرمعهود نیست. ملت بزرگ اسلام از محراب مسجد کوفه تا صحرای افتخارآمیز کربلا و در طول تاریخ پرارزش سرخ تشیع قربانیانی ارزشمند به اسلام عزیز تقدیم نموده و ایران شهادت طلب هم این پدیده سعادتمند مستثنی نیست و انقلاب اسلامی گوش و چشمش پر از این شهیدان حسین گونه است. ملت عزیز ما در روز رستاخیز با سرافرازی در پیشگاه مقدس خدای بزرگ و پیامبران و اولیای عظیم الشان؛ صف های طولانی از شهیدان در راه دفاع از حق عرضه می دارد؛ از علمای اعلام و ائمه جمعه و جماعت تا فداکاران و سربازان در جبهه های دفاع از حریم مقدس اسلام. مطمئن هستیم که پیامبر بزرگ اسلام مباهات می کند بر امم  دیگر به سبب فداکاری این عزیزان در جبهه و پشت جبهه و این عزیزان محراب و منبر و در صف جماعات و در داخل مسجدها و بیمارستانها مباهات می فرماید و چه بهتر و گواراتر که با شهادت این فرزندان اسلام و ذریه طاهره بر افتخارات آن بزرگوار در روز عرضه اعمال هر چه بیشتر بیفزاییم. عزیزان و نورچشمان ما در جبهه های جنوب و غرب هر روز با سرکوبی اشرار امریکایی و عقب سازی و به جهنم فرستادن جنود شیطان سربلندی و عظمت برای اسلام خلق می نمایند؛ به طوری که تاب تحمل این پیروزی ها را ازامریکاییان خارج و داخل، منافق و منحرف سلب نموده و بر جنون و و حشی گریهای آنان افزوده است. شما فرضا شهید بهشتی را گناه کار بدانید شهدای دیگر مثل شهید مدنی و شهید دستغیب که جز تربیت محرومان و هدایت مردم گناهی نداشته اند را با چه انگیزه شهید می کنید شما در زعم خود اگر اینان را به جرم وفاداری به اسلام و طرفداری از محرومان و مظلومان مستحقق قتل می دانید، اطفال معصومی که در گهواره جای دارند و زبان باز نکرده اند چه گناهی دارند، جز آنکه اطفال مسلمانی هستند که مخالف سلطه امریکا به جان و مالشان می باشند. امروز روز جمعه و نماز و عبادت، با دست جنایتکار امریکاییان، یک شخصیت ارزشمند که مربیی بسزا و عالمی عامل که گناهش فقط تعهد به اسلام بود، از دست ملت ایران و اهالی محترم فارس گرفت و حوزه های علمیه و اهالی ایران را به سوگ نشاند. حضرت حجه الاسلام و المسلمین شهید حاج سید عبدالحسین دستغیب را که معلم اخلاق و مهذب نفوس و متعهد به اسلام و جمهوری اسلامی بود با جمعی از همراهانشان به شهادت رساندند و خدمت خود را به ابرقدرت و ابر جنایتکار زمان ایفا کردند، به گمان آنکه به ملت رزمنده ایران آسیب رسانند و آنان را در راه اهداف به سستی بکشند. این کوردلان نمی بینند که در هر شهادتی و در هر جنایتی ملت متعهد به اسلام و کشور مصم تر و حاضرتر در صحنه می شوند. اینان پس از بمباران شهر دزفول و آن قتلهای فجیع ندیدند فریاد جنگ جنگ تا پیروزی را؛ اینان  نمی بینند که ملت وفادار شهادت را در راه خداوند با آغوش باز پذیرا هستند یا میخواهند شکستهای لشکر کفر را و آتشی که به جان دوستان و اربابانشان از پیروزی رزمندگان ایران افتاده با خون این مردان خدا فرو نشانند. اینک سزاوار است اصحاب نظر و ارباب تحلیل در این شرارتها و جنایتها فکر کنند که انگیزه آنکه در هر پیروزی و دنبال هر شکست به حزب بعث امریکایی یک جنایت بزرگ از این منافقان و منحرفان واقع می شود، چه است؟ از باب اتفاق نمی شود باشد که در دنبال پیروزی آبادان جنایتی واقع و دنبال فتح بستان باز جنایتی و امروز به دنبال فتح عظیم در غرب و شکست مفتضحانه دشمنان اسلام این جنایت بزرگ واقع   شد. آیا اینها همه من باب اتفاق است یا حساب شده و دیکته شده عمل می شود؟ آیا ما این بزرگان علما و معلمان ارزشمند را برای جبران شکست امریکا در منطقه و صدام امریکایی در جبهه ها از دست می دهیم؟ رحمت خداوند براین مجاهدان عظیم الشان که شهادتشان پیروزی اسلام را بیمه می کند و ننگ و نفرت بر امریکای جنایتکار و دست نشاندگان و هواداران آن. اینجانب این ضایعه بزرگ و فاجعه اسفناک را بر حضرت مهدی (عج) و ملت شجاع ایران و اهالی معظم استان فارس تسلیت می دهم و به پیشگاه مقدس پیامبر اسلام این فداکاریهای ملت اسلام و مجاهدات قشرهای مختلف ایران را تبریک عرض می کنم و برای خاندان این شهید پر افتخار از خداوند تعالی توفیق صبر و بردباری و سلامت طلب می نمایم. سلام بر مجاهدان بزرگوار اسلام؛ درود بر رزمندگان جنوب و غرب و تهنیت بر نیروهای نظامی و مردمی پیروزی آفرین در جبهه غرب؛ از خداوند تعالی پیروزی نهایی لشگر اسلام را بر قدرتهای شیطانی مسئلت می نمایم.

 

والسلام علی عبادالله الصالحین

روح الله الموسوی الخمینی

صفحه اصلی     ارتباط با ما     درباره ما     نظرات    ابتدای صفحه    English



خرید و دانلود تحقیق درباره شهادت آیت الله سید عبدالحسین دستغیب


تحقیق: سید حسن مد رس

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

تولد و جوانی در سال ۱۲۷۸ هجری قمری (حدود ۱۲۴۰ خورشیدی) در روستای کچوی اردستان به دنیا آمد. در جوانی به قمشه و اصفهان رفت و به حوزه علمیه وارد شد. بعد به نجف رفت و هفت سال در درس ملامحمدکاظم خراسانی و سیدمحمد کاظم یزدی حاضر شد. پس از بازگشت به اصفهان در مدرسه «جده کوچک» فقه و اصول تدریس کرد. مشروطه در جنبش مشروطه به مشروطه خواهان پیوست و از موسسان «انجمن ملی» در اصفهان بود. در دوره دوم مجلس شورای ملی که پس از استبداد صغیر برپا شد، به عنوان یکی از پنج مجتهد طراز اول به نمایندگی از علما شرکت کرد. قرارداد ۱۹۱۹ مدرس در جریان مطرح شدن قرارداد ۱۹۱۹ به شدت با این قرارداد مخالفت کرد. ولی در جریان بحث اعتبارنامه نصرت‌الدوله که از امضا کننذگان آن قرارداد و متهم به رشوه گیری از انگلیس بود از او دفاع کرد. رضاشاه او، همراه دکتر مصدق، از معدود نمایندگان مجلس پنجم بود که با انقراض سلسله قاجاریه و شاه شدن رضاخان مخالفت کرد. اما وقتی رضاشاه به سلطنت رسید سعی کرد با او مدارا کند. به همین دلیل در مجلس ششم هم به نمایندگی از مردم تهران شرکت کرد. اما در پایان این دوره مجلس رضا شاه که انتخابات با نظر او انجام می‌شد، مدرس را از نمایندگی محروم کرد. اعتراض او به جایی نرسید و کمی پس از گشایش مجلس هفتم دستگیر و تبعید شد. مرگ روز ۱۰ آذر ۱۳۱۶ در تبعید گاه خود در کاشمر درگذشت. او از مهر ماه ۱۳۰۷ در بازداشت و تبعید حکومت رضاشاه بود. گفته می‌‌شد گروهی از ماموران نظمیه، مدرس را به دستور مقامات شهربانی به قتل رسانده اند. این گروه پس از سقوط رضاشاه در دادگاهی که برای رسیدگی به اتهامات رئیس و ماموران نظمیه تشکیل شد، به قتل مدرس اعتراف کردند. با این‌همه جرئیات و انگیزه این قتل هنوز معلوم نیست.

آیت‌الله سیدحسن مدرس از علما و نمایندگان برجسته، مبارز و ضد استبدادی مجلس شورای ملی ایران در قرن چهاردهم هجری بود که یاد مبارزات و پایمردی های او در مقابل استبداد و استعمار خصوصا رضاخان پهلوی جاودان مانده است. روز ده آذر سالروز شهادت این بزرگمرد تاریخ معاصر به دستور رضاخان است. این نوشتار نگاهی دارد به زندگینامه شهید سید حسن مدرس. شهید مدرس و عده ای از نمایندگان اقلیت مجلس پنجم شورای ملی آیت‌الله سیدحسن مدرس از علما و نمایندگان برجسته، مبارز و ضد استبدادی مجلس شورای ملی ایران در قرن چهاردهم هجری در 1287 ق در سرابه اردستان به دنیا آمد.

پدرش سید اسماعیل از سادات طباطبایی بود. در شش سالگی به همراه پدرش به قمشه رفت و نزد پدر بزرگش میر عبدالباقی درس خواند و پس از درگذشت میر عبدالباقی در شانزده سالگی برای ادامه تحصیلات به اصفهان رفت.

بعد از گذراندن مقدمات، به فراگیری دروس سطح پرداخت و در ضمن معقول را نزد میرزا جهانگیر‌خان قشقایی آموخت. دروس خارج فقه و اصول را نیز نزد استادانی چون شیخ مرتضی ریزی و آقا سیدمحمدباقر درچه‌ای خواند و سپس برای تکمیل تحصیلات خود در 1311 ق عازم نجف‌اشرف گردید و در مدرسه صدر ساکن شد. سیدحسن مدرس در طول دوران تحصیل در نجف روزهای پنجشنبه و جمعه کارگری می‌کرد و از آن راه امرار معاش می‌نمود. وی به مدت هفت سال از محضر درس آخوند خراسانی و سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی استفاده کرد و به درجه اجتهاد نایل شد و در 1324 ق، در سی ‌و هفت سالگی از راه اهواز و بختیاری، به اصفهان وارد شد و در آن شهر در منزلی محقر سکونت گزید.

مدرس به زودی در میان مردم اصفهان مشهور گردید. بزرگترین عامل اشتهار وی، ساده‌زیستی، صراحت کلام و مبارزه آشتی‌ناپذیر وی با متنفذان و مالکان بزرگ اصفهان بود که همواره منافع خود را بر همه چیز ترجیح می‌دادند. او در جریان جنبش مشروطیت به حمایت از آن برخاست و در دوران استبداد صغیر با کمک حاج آقا نورالله اصفهانی، انجمنی مخفی بر ضد مستبدان تشکیل داد و با مشروطه‌خواهان بختیاری مخفیانه در تماس بود و همکاری داشت.با دعوت و همکاری مدرس، نیروهای مشروطه‌خواه بختیاری به رهبری صمصام‌السلطنه، قوای دولتی را در اصفهان شکست دادند و حکومت آن شهر را در دست خود گرفتند و به‌عنوان غرامت خسارات خود، در صدد گرفتن مالیات از مردم برآمدند که این امر با انتقاد و اعتراض شدید مدرس مواجه شد. صمصمام السلطنه نیز وی را دستگیر و تبعید نمود اما به خاطر اعتراض علما و مردم او را به شهر بازگرداند و در وضع مالیات تجدید‌نظر نمود، اما آنان همچنان توطئه می‌کردند و دوبار به او سوءقصد نمودند که مدرس از آنها جان سالم به در برد. همزمان با تشکیل دوره دوم مجلس شورای ملی، مدرس از سوی آخوند خراسانی و شیخ عبدالله مازندرانی ـ مطابق اصل دوم متمم قانون اساسی ـ به‌عنوان یکی از مجتهدان طراز اول به مجلس شورای ملی معرفی گردید و از سوی مجلس نیز پذیرفته شد و به ناچار اصفهان را به قصد تهران ترک گفت. در ذیحجه 1329 ق دولت روسیه تزاری به بهانة حضور شوستر امریکایی ـ که امور مالیه کشور را برعهده داشت ـ به دولت ایران اولتیماتوم داد و متعاقب آن، قشون روس وارد بندر انزلی شد و تا قزوین پیشروی کرد. گرچه دولت این اولتیماتوم را پذیرفت لکن مجلس تحت‌تأثیر چهره‌هایی مانند مدرس به شدت با آن مخالفت کرد. در رمضان 1332 ق که جنگ جهانی اول شروع شد، دولت ایران رسماً اعلام بی‌طرفی کرد اما قوای روسیه، انگلیس و عثمانی، بدون توجه به این بی‌طرفی وارد کشور شدند به زدوخورد با یکدیگر پرداختند. در محرم 1334 ق بیست‌وهفت نفر از نمایندگان مجلس و گروهی از رجال سیاسی و مردم عادی به منظور مقابله با تجاوزات روس و انگلیس به ایران، به طرف قم حرکت کردند و در آن شهر «کمیته دفاع ملی» را تشکیل دادند و یک هیأت چهار نفری را برای اداره امور برگزیدند که مدرس یکی از آنان بود. قوای روس، مهاجران را تعقیب کردند و آنان ناگزیر به غرب کشور رفته و از راه کرمانشاه، کرند و قصر‌شیرین خود را به اسلامبول رساندند. در همه مسیرهای داخل ایران، نیروهای روس مهاجران را تعقیب می‌کردند و زدوخوردهایی نیز میان آنان در می‌گرفت. مهاجران در تبعید، دولتی به ریاست نظام‌السلطنه تشکیل دادند که در آن مدرس، وزیر عدلیه و اوقاف بود. مدرس در اسلامبول، در مدرسه ایرانیان آن شهر به تدریس پرداخت و اعضای دولت در تبعید نیز با سلطان عثمانی ملاقات کردند. در شعبان 1336 ق و با پایان یافتن جنگ جهانی اول، مدرس به همراه دیگر مهاجران به تهران بازگشت و در مدرسه دینی سپهسالار ـ که نیابت تولیت آن را داشت ـ به تدریس پرداخت و در نظام اداری و آموزشی آن، تحولی به وجود آورد.در ذیقعده 1337 ق، وثوق‌الدوله قرارداد ننگین 1919 را با انگلستان منعقد ساخت که براساس آن اختیار امور مالی و نظامی دولت ایران در دست مستشاران انگلیسی قرار می‌گرفت. وثوق‌الدوله تصمیم داشت تا این قرارداد را در مجلس به وسیله طرفداران و دست‌نشاندگان خود به تصویب برساند اما براثر مخالفت‌های مدرس در مجلس و افکار عمومی، مجلس قرارداد مذکور را رد کرد و وثوق‌الدوله به ناچار از کار برکنار گردید. پس از کودتای سوم اسفند 1299 که توسط رضاخان و سید ضیاءالدین طباطبایی صورت گرفت، بسیاری از آزادیخواهان دستگیر شدند. از جمله آنان



خرید و دانلود تحقیق: سید حسن مد رس


تحقیق: سید احمد خمینی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

مقدمه:

حاج احمدآقا در طول مبارزات ملت ایران دربرابر نظام ستم شاهی به سرحلقه اصلی پیوند امام و یاران آن بزرگ مرد و امت وفا دار تبدیل شد، نقشی که تا آخرین لحظات حیات پدر آن را ادامه داد.

مرحوم حجت‌الاسلام سید احمد خمینی در24 اسفند 1324 دومین فرزند ذکور امام خمینی (ره) درشهر مقدس قم پا به عرصه وجود نهاد،‌ دوره‌های تحصیل ابتدایی و متوسطه را در قم به پایان رساند، در دوره جوانی نیز به دلیل علاقه خاص به ورزش حتی در تیم های دسته دوم فوتبال آن زمان هم به بازی حرفه ای پرداخت.

پس از طی دوره مقدماتی و متوسطه حوزه، ‌سطوح عالی را نزد استاتید بزرگی همچون آیت‌الله سلطانی (‌پدر همسر مکرشان)،‌ آیت‌الله حاج مرتضی حائری و ایت‌الله شبیری زنجانی سپری کرد.

سالهای پایانی دوره دبیرستان سید احمد خمینی مصادف با قیام تاریخی 15 خرداد شد و همین قیام، مسیر زندگی وی را تغییر داد، پس از تبعید امام (ره) به ترکیه و عراق در سال 1343، حاج احمد آقا دوسال مخفیانه در ایران زندگی کرد و در سال 1345 مخفیانه برای دیدار پدر عازم نجف شد و در همان جا به دست امام راحل، به لباس روحانیت درآمد.

سید احمد خمینی گره گشای مشکلات انقلاب و حلقه وصل امام و امت

حاج احمد خمینی(ره) از بدو خروج از ایران به سرحلقه اصلی پیوند امام و یاران امام و امت تبدیل شد، نقشی که تا آخرین لحظات حیات پدر آن را ادامه داد، در سال 1356،‌ برخی از همرزمان ایشان توسط ساواک دستگیر شده و ارتباط آنان با وی آشکار شد، فاجعه رحلت برادر بزرگوار ایشان آیت‌الله سید مصطفی خمینی در همین سال به وقوع پیوست که باعث شد نقش حاج احمد آقا در تحولات سیاسی بعدی پررنگ تر شود.

پیام تاریخی رهبر معزز انقلاب

حفظ سلامت امام و مراقبت همه جانبه از جان بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی وظیفه ای بود که فقط از مرحوم حاج احمد آقا برمی آمد؛ سرانجام پس از تحمل چند سال غم جانکاه دوری پدر که مهلک‌ترین خبر به جسم و روح ایشان بود،‌ در شامگاه 25 اسفند 1373 ندای حق را لبیک گفت، رهبر معظم انقلاب پیامی را به مناسبت ارتحال یادگار امام (ره) صادر کردند که خود گویای نقش بارز مرحوم سیداحمد خمینی است، متن این پیام تاریخی بدین شرح است :

" سرانجام پس از هفته‏اى اندوهبار و سرشار از اضطراب و نگرانى، بار سنگین مصیبت فرود آمد و دل‏ امت وفادار دستخوش طوفان غم و محنت‏ شد، یادگار امام و فرزند دلبند و عزیزترین کس او دنیاى فانى راوداع گفت و چهره محبوب و آشناى مردم و غمخوار کشور و انقلاب و خدمتگزارى صدیق براى هدفهاى‏امام عظیم راحل و اندیشه‏اى روشن و چشمى تیزبین در خدمت نظام اسلامى، کشور و ملت و دوستان ودوستداران خود را ترک کرد و ایران اسلامى را به عزاى خویش نشانید.

در دوران پر حادثه انقلاب مرحوم حجة‏الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینى یکى از مؤثرترین‏عناصر در جریانات کلى کشور و انقلاب بود، او براى رهبر کبیر انقلاب فرزندى مهربان و در عین حال ‏مشاورى امین و یارى دیرین و سربازى فداکار و مریدى گوش بفرمان و کارگزارى لایق و کارآمد بود.

امام بزرگ ما بارها محبت پرشور و اعتماد عمیق و تحسین قلبى خود نسبت‏به این فرزند خاضع و مطیع‏ خود را بر زبان آورده بود و نزدیکترین‏ها گواهى صادق آن چنان پدرى را در حق پسر یگانه‏اش ازآن زبان پرهیزگار شنیده بودند.

در طول سالهاى انقلاب چه بسیار گره‏ها که به دست او گشوده شد و چه بسیار کارهاى بزرگ که به تدبیراو انجام گشت از اینها برتر نقش این عنصر پرتلاش و پرتوان در حراست عاشقانه از سلامتى جسمى وآرامش خاطر امام بزرگوار بود، بى‏شک سلامت‏و توان جسمى و قدرت کارى آن قائد عظیم‏الشان دردوران پر مخاطره ده ساله با وجود کهولت‏سنى و بیمارى قلبى در میان عوامل و اسباب عادى از همه بیشتر به ابتکار و مراقبت و پى‏گیرى دلسوزانه این فرزند مهربان وابسته بود، ملت ایران از این بابت ‏بسى مدیون ‏این عزیز فقید است.

تاریخچه خدمات ارزنده آن مرحوم به دوران پس از پیروزى منحصر نمى‏شود، نقش ایشان در دوران‏مبارزات ملت ایران نیز برجسته و فراموش نشدنى است و هر چه زمان به مقطع پیروزى انقلاب اسلامى‏نزدیکتر مى‏شود این نقش و سهم، صاحب آن بزرگتر و روشن‏تر مى‏گردد و چون فاصله زمانى میان فقدان ‏فاجعه‏آمیز مرحوم آیت‏الله حاج سید مصطفى خمینى فرزند بزرگ و نام‏آور امام و روزهاى بازگشت رهبرکبیر انقلاب به کشور فرا مى‏رسد نقش مرحوم حاج سید احمد خمینى در قضایاى انقلاب وضعى استثنایى ومنحصر بفرد مى‏یابد.

بى‏شک در آخرین ماههاى دوران نهضت هیچکس در رابطه با امام بزرگوار نقشى تا بدین حد بزرگ ومؤثر از خود بروز نداده است. تلاش بى‏وقفه و پروانه‏وار ایشان در کنار مشعل فروزان وجود امام عزیز(رضوان‏الله علیه) بسى برکات را منشا گشته و بسى دشوارها را آسان نموده است.

اکنون این یادگار امام از میان ما رفته و ما را در فقدان خود مهموم و مغموم برجا گذاشته است. شکوه این غم جانکاه را به پیشگاه صاحب و مولاى خود حضرت بقیة‏الله الاعظم مى‏بریم و از او دعا براى صبر و تسلى مى‏طلبیم و در عین حال نخستین تسلیت را هم به او مى‏گوییم.

تسلیت‏بعدى به مادر داغدار و محنت کشیده‏اى است که بار سنگین مصائب بزرگ بر دل او سنگینى‏مى‏کند و نیز همسر گرامى و فداکار ایشان و نیز به خانواده معظم و بیت معزز حضرت امام راحل بویژه‏ فرزندان گرامى این عزیز و بالاخص به یادگار برومندش جناب حجة‏الاسلام حاج سید حسن خمینى و نیز به‏عموى بزرگوارشان جناب حجة‏الاسلام والمسلمین آقاى پسندیده و دیگر خاندانهاى وابسته و به همه ملت‏بزرگ ایران و به همه مسلمانان جهان تسلیت مى‏گویم. "

وصیت نامه حاج سید احمد خمینی

مرحوم حاج سید احمد خمینی در سالهای پایانی عمر به ریاضت و سیر و سلوک عرفانی روی آورده بود و با چله نشینی های مدام سعی در تزکیه نفس داشت، وصیت نامه ای که ایشان دوسال قبل از ارتحال آن را نوشته اند حاکی از همین حالات معنوی است:

با امید به رحمت واسعه حضرت حق جل جلاله و ایمان به حقانیت آنچه حضرت خاتم الانبیاء محمدمصطفى(‏صلى الله علیه وآله) آورده است و با اقرار به تبعیت محض از معصومین بزرگوار بخصوص مولاى متقیان‏ امیرمؤمنان و خلیفه بلافصل رسول اکرم(‏صلى الله علیه وآله).

اینجانب احمد خمینى فرزند حضرت امام خمینى‏قدس سره در تاریخ 30 شهریور 71 هجرى شمسى مطابق‏با 23 ربیع‏الاول 1413 قمرى چند سطرى به عنوان وصیت مى‏نویسم تا به این اصل اسلامى عمل کرده‏باشم.



خرید و دانلود تحقیق: سید احمد خمینی


مقاله درمورد. سید احمد خمینی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

مقدمه:

حاج احمدآقا در طول مبارزات ملت ایران دربرابر نظام ستم شاهی به سرحلقه اصلی پیوند امام و یاران آن بزرگ مرد و امت وفا دار تبدیل شد، نقشی که تا آخرین لحظات حیات پدر آن را ادامه داد.

مرحوم حجت‌الاسلام سید احمد خمینی در24 اسفند 1324 دومین فرزند ذکور امام خمینی (ره) درشهر مقدس قم پا به عرصه وجود نهاد،‌ دوره‌های تحصیل ابتدایی و متوسطه را در قم به پایان رساند، در دوره جوانی نیز به دلیل علاقه خاص به ورزش حتی در تیم های دسته دوم فوتبال آن زمان هم به بازی حرفه ای پرداخت.

پس از طی دوره مقدماتی و متوسطه حوزه، ‌سطوح عالی را نزد استاتید بزرگی همچون آیت‌الله سلطانی (‌پدر همسر مکرشان)،‌ آیت‌الله حاج مرتضی حائری و ایت‌الله شبیری زنجانی سپری کرد.

سالهای پایانی دوره دبیرستان سید احمد خمینی مصادف با قیام تاریخی 15 خرداد شد و همین قیام، مسیر زندگی وی را تغییر داد، پس از تبعید امام (ره) به ترکیه و عراق در سال 1343، حاج احمد آقا دوسال مخفیانه در ایران زندگی کرد و در سال 1345 مخفیانه برای دیدار پدر عازم نجف شد و در همان جا به دست امام راحل، به لباس روحانیت درآمد.

سید احمد خمینی گره گشای مشکلات انقلاب و حلقه وصل امام و امت

حاج احمد خمینی(ره) از بدو خروج از ایران به سرحلقه اصلی پیوند امام و یاران امام و امت تبدیل شد، نقشی که تا آخرین لحظات حیات پدر آن را ادامه داد، در سال 1356،‌ برخی از همرزمان ایشان توسط ساواک دستگیر شده و ارتباط آنان با وی آشکار شد، فاجعه رحلت برادر بزرگوار ایشان آیت‌الله سید مصطفی خمینی در همین سال به وقوع پیوست که باعث شد نقش حاج احمد آقا در تحولات سیاسی بعدی پررنگ تر شود.

پیام تاریخی رهبر معزز انقلاب

حفظ سلامت امام و مراقبت همه جانبه از جان بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی وظیفه ای بود که فقط از مرحوم حاج احمد آقا برمی آمد؛ سرانجام پس از تحمل چند سال غم جانکاه دوری پدر که مهلک‌ترین خبر به جسم و روح ایشان بود،‌ در شامگاه 25 اسفند 1373 ندای حق را لبیک گفت، رهبر معظم انقلاب پیامی را به مناسبت ارتحال یادگار امام (ره) صادر کردند که خود گویای نقش بارز مرحوم سیداحمد خمینی است، متن این پیام تاریخی بدین شرح است :

" سرانجام پس از هفته‏اى اندوهبار و سرشار از اضطراب و نگرانى، بار سنگین مصیبت فرود آمد و دل‏ امت وفادار دستخوش طوفان غم و محنت‏ شد، یادگار امام و فرزند دلبند و عزیزترین کس او دنیاى فانى راوداع گفت و چهره محبوب و آشناى مردم و غمخوار کشور و انقلاب و خدمتگزارى صدیق براى هدفهاى‏امام عظیم راحل و اندیشه‏اى روشن و چشمى تیزبین در خدمت نظام اسلامى، کشور و ملت و دوستان ودوستداران خود را ترک کرد و ایران اسلامى را به عزاى خویش نشانید.

در دوران پر حادثه انقلاب مرحوم حجة‏الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینى یکى از مؤثرترین‏عناصر در جریانات کلى کشور و انقلاب بود، او براى رهبر کبیر انقلاب فرزندى مهربان و در عین حال ‏مشاورى امین و یارى دیرین و سربازى فداکار و مریدى گوش بفرمان و کارگزارى لایق و کارآمد بود.

امام بزرگ ما بارها محبت پرشور و اعتماد عمیق و تحسین قلبى خود نسبت‏به این فرزند خاضع و مطیع‏ خود را بر زبان آورده بود و نزدیکترین‏ها گواهى صادق آن چنان پدرى را در حق پسر یگانه‏اش ازآن زبان پرهیزگار شنیده بودند.

در طول سالهاى انقلاب چه بسیار گره‏ها که به دست او گشوده شد و چه بسیار کارهاى بزرگ که به تدبیراو انجام گشت از اینها برتر نقش این عنصر پرتلاش و پرتوان در حراست عاشقانه از سلامتى جسمى وآرامش خاطر امام بزرگوار بود، بى‏شک سلامت‏و توان جسمى و قدرت کارى آن قائد عظیم‏الشان دردوران پر مخاطره ده ساله با وجود کهولت‏سنى و بیمارى قلبى در میان عوامل و اسباب عادى از همه بیشتر به ابتکار و مراقبت و پى‏گیرى دلسوزانه این فرزند مهربان وابسته بود، ملت ایران از این بابت ‏بسى مدیون ‏این عزیز فقید است.

تاریخچه خدمات ارزنده آن مرحوم به دوران پس از پیروزى منحصر نمى‏شود، نقش ایشان در دوران‏مبارزات ملت ایران نیز برجسته و فراموش نشدنى است و هر چه زمان به مقطع پیروزى انقلاب اسلامى‏نزدیکتر مى‏شود این نقش و سهم، صاحب آن بزرگتر و روشن‏تر مى‏گردد و چون فاصله زمانى میان فقدان ‏فاجعه‏آمیز مرحوم آیت‏الله حاج سید مصطفى خمینى فرزند بزرگ و نام‏آور امام و روزهاى بازگشت رهبرکبیر انقلاب به کشور فرا مى‏رسد نقش مرحوم حاج سید احمد خمینى در قضایاى انقلاب وضعى استثنایى ومنحصر بفرد مى‏یابد.

بى‏شک در آخرین ماههاى دوران نهضت هیچکس در رابطه با امام بزرگوار نقشى تا بدین حد بزرگ ومؤثر از خود بروز نداده است. تلاش بى‏وقفه و پروانه‏وار ایشان در کنار مشعل فروزان وجود امام عزیز(رضوان‏الله علیه) بسى برکات را منشا گشته و بسى دشوارها را آسان نموده است.

اکنون این یادگار امام از میان ما رفته و ما را در فقدان خود مهموم و مغموم برجا گذاشته است. شکوه این غم جانکاه را به پیشگاه صاحب و مولاى خود حضرت بقیة‏الله الاعظم مى‏بریم و از او دعا براى صبر و تسلى مى‏طلبیم و در عین حال نخستین تسلیت را هم به او مى‏گوییم.

تسلیت‏بعدى به مادر داغدار و محنت کشیده‏اى است که بار سنگین مصائب بزرگ بر دل او سنگینى‏مى‏کند و نیز همسر گرامى و فداکار ایشان و نیز به خانواده معظم و بیت معزز حضرت امام راحل بویژه‏ فرزندان گرامى این عزیز و بالاخص به یادگار برومندش جناب حجة‏الاسلام حاج سید حسن خمینى و نیز به‏عموى بزرگوارشان جناب حجة‏الاسلام والمسلمین آقاى پسندیده و دیگر خاندانهاى وابسته و به همه ملت‏بزرگ ایران و به همه مسلمانان جهان تسلیت مى‏گویم. "

وصیت نامه حاج سید احمد خمینی

مرحوم حاج سید احمد خمینی در سالهای پایانی عمر به ریاضت و سیر و سلوک عرفانی روی آورده بود و با چله نشینی های مدام سعی در تزکیه نفس داشت، وصیت نامه ای که ایشان دوسال قبل از ارتحال آن را نوشته اند حاکی از همین حالات معنوی است:

با امید به رحمت واسعه حضرت حق جل جلاله و ایمان به حقانیت آنچه حضرت خاتم الانبیاء محمدمصطفى(‏صلى الله علیه وآله) آورده است و با اقرار به تبعیت محض از معصومین بزرگوار بخصوص مولاى متقیان‏ امیرمؤمنان و خلیفه بلافصل رسول اکرم(‏صلى الله علیه وآله).

اینجانب احمد خمینى فرزند حضرت امام خمینى‏قدس سره در تاریخ 30 شهریور 71 هجرى شمسى مطابق‏با 23 ربیع‏الاول 1413 قمرى چند سطرى به عنوان وصیت مى‏نویسم تا به این اصل اسلامى عمل کرده‏باشم.



خرید و دانلود مقاله درمورد. سید احمد خمینی


مقاله . سید احمد خمینی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

مقدمه:

حاج احمدآقا در طول مبارزات ملت ایران دربرابر نظام ستم شاهی به سرحلقه اصلی پیوند امام و یاران آن بزرگ مرد و امت وفا دار تبدیل شد، نقشی که تا آخرین لحظات حیات پدر آن را ادامه داد.

مرحوم حجت‌الاسلام سید احمد خمینی در24 اسفند 1324 دومین فرزند ذکور امام خمینی (ره) درشهر مقدس قم پا به عرصه وجود نهاد،‌ دوره‌های تحصیل ابتدایی و متوسطه را در قم به پایان رساند، در دوره جوانی نیز به دلیل علاقه خاص به ورزش حتی در تیم های دسته دوم فوتبال آن زمان هم به بازی حرفه ای پرداخت.

پس از طی دوره مقدماتی و متوسطه حوزه، ‌سطوح عالی را نزد استاتید بزرگی همچون آیت‌الله سلطانی (‌پدر همسر مکرشان)،‌ آیت‌الله حاج مرتضی حائری و ایت‌الله شبیری زنجانی سپری کرد.

سالهای پایانی دوره دبیرستان سید احمد خمینی مصادف با قیام تاریخی 15 خرداد شد و همین قیام، مسیر زندگی وی را تغییر داد، پس از تبعید امام (ره) به ترکیه و عراق در سال 1343، حاج احمد آقا دوسال مخفیانه در ایران زندگی کرد و در سال 1345 مخفیانه برای دیدار پدر عازم نجف شد و در همان جا به دست امام راحل، به لباس روحانیت درآمد.

سید احمد خمینی گره گشای مشکلات انقلاب و حلقه وصل امام و امت

حاج احمد خمینی(ره) از بدو خروج از ایران به سرحلقه اصلی پیوند امام و یاران امام و امت تبدیل شد، نقشی که تا آخرین لحظات حیات پدر آن را ادامه داد، در سال 1356،‌ برخی از همرزمان ایشان توسط ساواک دستگیر شده و ارتباط آنان با وی آشکار شد، فاجعه رحلت برادر بزرگوار ایشان آیت‌الله سید مصطفی خمینی در همین سال به وقوع پیوست که باعث شد نقش حاج احمد آقا در تحولات سیاسی بعدی پررنگ تر شود.

پیام تاریخی رهبر معزز انقلاب

حفظ سلامت امام و مراقبت همه جانبه از جان بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی وظیفه ای بود که فقط از مرحوم حاج احمد آقا برمی آمد؛ سرانجام پس از تحمل چند سال غم جانکاه دوری پدر که مهلک‌ترین خبر به جسم و روح ایشان بود،‌ در شامگاه 25 اسفند 1373 ندای حق را لبیک گفت، رهبر معظم انقلاب پیامی را به مناسبت ارتحال یادگار امام (ره) صادر کردند که خود گویای نقش بارز مرحوم سیداحمد خمینی است، متن این پیام تاریخی بدین شرح است :

" سرانجام پس از هفته‏اى اندوهبار و سرشار از اضطراب و نگرانى، بار سنگین مصیبت فرود آمد و دل‏ امت وفادار دستخوش طوفان غم و محنت‏ شد، یادگار امام و فرزند دلبند و عزیزترین کس او دنیاى فانى راوداع گفت و چهره محبوب و آشناى مردم و غمخوار کشور و انقلاب و خدمتگزارى صدیق براى هدفهاى‏امام عظیم راحل و اندیشه‏اى روشن و چشمى تیزبین در خدمت نظام اسلامى، کشور و ملت و دوستان ودوستداران خود را ترک کرد و ایران اسلامى را به عزاى خویش نشانید.

در دوران پر حادثه انقلاب مرحوم حجة‏الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینى یکى از مؤثرترین‏عناصر در جریانات کلى کشور و انقلاب بود، او براى رهبر کبیر انقلاب فرزندى مهربان و در عین حال ‏مشاورى امین و یارى دیرین و سربازى فداکار و مریدى گوش بفرمان و کارگزارى لایق و کارآمد بود.

امام بزرگ ما بارها محبت پرشور و اعتماد عمیق و تحسین قلبى خود نسبت‏به این فرزند خاضع و مطیع‏ خود را بر زبان آورده بود و نزدیکترین‏ها گواهى صادق آن چنان پدرى را در حق پسر یگانه‏اش ازآن زبان پرهیزگار شنیده بودند.

در طول سالهاى انقلاب چه بسیار گره‏ها که به دست او گشوده شد و چه بسیار کارهاى بزرگ که به تدبیراو انجام گشت از اینها برتر نقش این عنصر پرتلاش و پرتوان در حراست عاشقانه از سلامتى جسمى وآرامش خاطر امام بزرگوار بود، بى‏شک سلامت‏و توان جسمى و قدرت کارى آن قائد عظیم‏الشان دردوران پر مخاطره ده ساله با وجود کهولت‏سنى و بیمارى قلبى در میان عوامل و اسباب عادى از همه بیشتر به ابتکار و مراقبت و پى‏گیرى دلسوزانه این فرزند مهربان وابسته بود، ملت ایران از این بابت ‏بسى مدیون ‏این عزیز فقید است.

تاریخچه خدمات ارزنده آن مرحوم به دوران پس از پیروزى منحصر نمى‏شود، نقش ایشان در دوران‏مبارزات ملت ایران نیز برجسته و فراموش نشدنى است و هر چه زمان به مقطع پیروزى انقلاب اسلامى‏نزدیکتر مى‏شود این نقش و سهم، صاحب آن بزرگتر و روشن‏تر مى‏گردد و چون فاصله زمانى میان فقدان ‏فاجعه‏آمیز مرحوم آیت‏الله حاج سید مصطفى خمینى فرزند بزرگ و نام‏آور امام و روزهاى بازگشت رهبرکبیر انقلاب به کشور فرا مى‏رسد نقش مرحوم حاج سید احمد خمینى در قضایاى انقلاب وضعى استثنایى ومنحصر بفرد مى‏یابد.

بى‏شک در آخرین ماههاى دوران نهضت هیچکس در رابطه با امام بزرگوار نقشى تا بدین حد بزرگ ومؤثر از خود بروز نداده است. تلاش بى‏وقفه و پروانه‏وار ایشان در کنار مشعل فروزان وجود امام عزیز(رضوان‏الله علیه) بسى برکات را منشا گشته و بسى دشوارها را آسان نموده است.

اکنون این یادگار امام از میان ما رفته و ما را در فقدان خود مهموم و مغموم برجا گذاشته است. شکوه این غم جانکاه را به پیشگاه صاحب و مولاى خود حضرت بقیة‏الله الاعظم مى‏بریم و از او دعا براى صبر و تسلى مى‏طلبیم و در عین حال نخستین تسلیت را هم به او مى‏گوییم.

تسلیت‏بعدى به مادر داغدار و محنت کشیده‏اى است که بار سنگین مصائب بزرگ بر دل او سنگینى‏مى‏کند و نیز همسر گرامى و فداکار ایشان و نیز به خانواده معظم و بیت معزز حضرت امام راحل بویژه‏ فرزندان گرامى این عزیز و بالاخص به یادگار برومندش جناب حجة‏الاسلام حاج سید حسن خمینى و نیز به‏عموى بزرگوارشان جناب حجة‏الاسلام والمسلمین آقاى پسندیده و دیگر خاندانهاى وابسته و به همه ملت‏بزرگ ایران و به همه مسلمانان جهان تسلیت مى‏گویم. "

وصیت نامه حاج سید احمد خمینی

مرحوم حاج سید احمد خمینی در سالهای پایانی عمر به ریاضت و سیر و سلوک عرفانی روی آورده بود و با چله نشینی های مدام سعی در تزکیه نفس داشت، وصیت نامه ای که ایشان دوسال قبل از ارتحال آن را نوشته اند حاکی از همین حالات معنوی است:

با امید به رحمت واسعه حضرت حق جل جلاله و ایمان به حقانیت آنچه حضرت خاتم الانبیاء محمدمصطفى(‏صلى الله علیه وآله) آورده است و با اقرار به تبعیت محض از معصومین بزرگوار بخصوص مولاى متقیان‏ امیرمؤمنان و خلیفه بلافصل رسول اکرم(‏صلى الله علیه وآله).

اینجانب احمد خمینى فرزند حضرت امام خمینى‏قدس سره در تاریخ 30 شهریور 71 هجرى شمسى مطابق‏با 23 ربیع‏الاول 1413 قمرى چند سطرى به عنوان وصیت مى‏نویسم تا به این اصل اسلامى عمل کرده‏باشم.



خرید و دانلود مقاله . سید احمد خمینی