واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

مقاله . سید حسن مد رس

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

تولد و جوانی در سال ۱۲۷۸ هجری قمری (حدود ۱۲۴۰ خورشیدی) در روستای کچوی اردستان به دنیا آمد. در جوانی به قمشه و اصفهان رفت و به حوزه علمیه وارد شد. بعد به نجف رفت و هفت سال در درس ملامحمدکاظم خراسانی و سیدمحمد کاظم یزدی حاضر شد. پس از بازگشت به اصفهان در مدرسه «جده کوچک» فقه و اصول تدریس کرد. مشروطه در جنبش مشروطه به مشروطه خواهان پیوست و از موسسان «انجمن ملی» در اصفهان بود. در دوره دوم مجلس شورای ملی که پس از استبداد صغیر برپا شد، به عنوان یکی از پنج مجتهد طراز اول به نمایندگی از علما شرکت کرد. قرارداد ۱۹۱۹ مدرس در جریان مطرح شدن قرارداد ۱۹۱۹ به شدت با این قرارداد مخالفت کرد. ولی در جریان بحث اعتبارنامه نصرت‌الدوله که از امضا کننذگان آن قرارداد و متهم به رشوه گیری از انگلیس بود از او دفاع کرد. رضاشاه او، همراه دکتر مصدق، از معدود نمایندگان مجلس پنجم بود که با انقراض سلسله قاجاریه و شاه شدن رضاخان مخالفت کرد. اما وقتی رضاشاه به سلطنت رسید سعی کرد با او مدارا کند. به همین دلیل در مجلس ششم هم به نمایندگی از مردم تهران شرکت کرد. اما در پایان این دوره مجلس رضا شاه که انتخابات با نظر او انجام می‌شد، مدرس را از نمایندگی محروم کرد. اعتراض او به جایی نرسید و کمی پس از گشایش مجلس هفتم دستگیر و تبعید شد. مرگ روز ۱۰ آذر ۱۳۱۶ در تبعید گاه خود در کاشمر درگذشت. او از مهر ماه ۱۳۰۷ در بازداشت و تبعید حکومت رضاشاه بود. گفته می‌‌شد گروهی از ماموران نظمیه، مدرس را به دستور مقامات شهربانی به قتل رسانده اند. این گروه پس از سقوط رضاشاه در دادگاهی که برای رسیدگی به اتهامات رئیس و ماموران نظمیه تشکیل شد، به قتل مدرس اعتراف کردند. با این‌همه جرئیات و انگیزه این قتل هنوز معلوم نیست.

آیت‌الله سیدحسن مدرس از علما و نمایندگان برجسته، مبارز و ضد استبدادی مجلس شورای ملی ایران در قرن چهاردهم هجری بود که یاد مبارزات و پایمردی های او در مقابل استبداد و استعمار خصوصا رضاخان پهلوی جاودان مانده است. روز ده آذر سالروز شهادت این بزرگمرد تاریخ معاصر به دستور رضاخان است. این نوشتار نگاهی دارد به زندگینامه شهید سید حسن مدرس. شهید مدرس و عده ای از نمایندگان اقلیت مجلس پنجم شورای ملی آیت‌الله سیدحسن مدرس از علما و نمایندگان برجسته، مبارز و ضد استبدادی مجلس شورای ملی ایران در قرن چهاردهم هجری در 1287 ق در سرابه اردستان به دنیا آمد.

پدرش سید اسماعیل از سادات طباطبایی بود. در شش سالگی به همراه پدرش به قمشه رفت و نزد پدر بزرگش میر عبدالباقی درس خواند و پس از درگذشت میر عبدالباقی در شانزده سالگی برای ادامه تحصیلات به اصفهان رفت.

بعد از گذراندن مقدمات، به فراگیری دروس سطح پرداخت و در ضمن معقول را نزد میرزا جهانگیر‌خان قشقایی آموخت. دروس خارج فقه و اصول را نیز نزد استادانی چون شیخ مرتضی ریزی و آقا سیدمحمدباقر درچه‌ای خواند و سپس برای تکمیل تحصیلات خود در 1311 ق عازم نجف‌اشرف گردید و در مدرسه صدر ساکن شد. سیدحسن مدرس در طول دوران تحصیل در نجف روزهای پنجشنبه و جمعه کارگری می‌کرد و از آن راه امرار معاش می‌نمود. وی به مدت هفت سال از محضر درس آخوند خراسانی و سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی استفاده کرد و به درجه اجتهاد نایل شد و در 1324 ق، در سی ‌و هفت سالگی از راه اهواز و بختیاری، به اصفهان وارد شد و در آن شهر در منزلی محقر سکونت گزید.

مدرس به زودی در میان مردم اصفهان مشهور گردید. بزرگترین عامل اشتهار وی، ساده‌زیستی، صراحت کلام و مبارزه آشتی‌ناپذیر وی با متنفذان و مالکان بزرگ اصفهان بود که همواره منافع خود را بر همه چیز ترجیح می‌دادند. او در جریان جنبش مشروطیت به حمایت از آن برخاست و در دوران استبداد صغیر با کمک حاج آقا نورالله اصفهانی، انجمنی مخفی بر ضد مستبدان تشکیل داد و با مشروطه‌خواهان بختیاری مخفیانه در تماس بود و همکاری داشت.با دعوت و همکاری مدرس، نیروهای مشروطه‌خواه بختیاری به رهبری صمصام‌السلطنه، قوای دولتی را در اصفهان شکست دادند و حکومت آن شهر را در دست خود گرفتند و به‌عنوان غرامت خسارات خود، در صدد گرفتن مالیات از مردم برآمدند که این امر با انتقاد و اعتراض شدید مدرس مواجه شد. صمصمام السلطنه نیز وی را دستگیر و تبعید نمود اما به خاطر اعتراض علما و مردم او را به شهر بازگرداند و در وضع مالیات تجدید‌نظر نمود، اما آنان همچنان توطئه می‌کردند و دوبار به او سوءقصد نمودند که مدرس از آنها جان سالم به در برد. همزمان با تشکیل دوره دوم مجلس شورای ملی، مدرس از سوی آخوند خراسانی و شیخ عبدالله مازندرانی ـ مطابق اصل دوم متمم قانون اساسی ـ به‌عنوان یکی از مجتهدان طراز اول به مجلس شورای ملی معرفی گردید و از سوی مجلس نیز پذیرفته شد و به ناچار اصفهان را به قصد تهران ترک گفت. در ذیحجه 1329 ق دولت روسیه تزاری به بهانة حضور شوستر امریکایی ـ که امور مالیه کشور را برعهده داشت ـ به دولت ایران اولتیماتوم داد و متعاقب آن، قشون روس وارد بندر انزلی شد و تا قزوین پیشروی کرد. گرچه دولت این اولتیماتوم را پذیرفت لکن مجلس تحت‌تأثیر چهره‌هایی مانند مدرس به شدت با آن مخالفت کرد. در رمضان 1332 ق که جنگ جهانی اول شروع شد، دولت ایران رسماً اعلام بی‌طرفی کرد اما قوای روسیه، انگلیس و عثمانی، بدون توجه به این بی‌طرفی وارد کشور شدند به زدوخورد با یکدیگر پرداختند. در محرم 1334 ق بیست‌وهفت نفر از نمایندگان مجلس و گروهی از رجال سیاسی و مردم عادی به منظور مقابله با تجاوزات روس و انگلیس به ایران، به طرف قم حرکت کردند و در آن شهر «کمیته دفاع ملی» را تشکیل دادند و یک هیأت چهار نفری را برای اداره امور برگزیدند که مدرس یکی از آنان بود. قوای روس، مهاجران را تعقیب کردند و آنان ناگزیر به غرب کشور رفته و از راه کرمانشاه، کرند و قصر‌شیرین خود را به اسلامبول رساندند. در همه مسیرهای داخل ایران، نیروهای روس مهاجران را تعقیب می‌کردند و زدوخوردهایی نیز میان آنان در می‌گرفت. مهاجران در تبعید، دولتی به ریاست نظام‌السلطنه تشکیل دادند که در آن مدرس، وزیر عدلیه و اوقاف بود. مدرس در اسلامبول، در مدرسه ایرانیان آن شهر به تدریس پرداخت و اعضای دولت در تبعید نیز با سلطان عثمانی ملاقات کردند. در شعبان 1336 ق و با پایان یافتن جنگ جهانی اول، مدرس به همراه دیگر مهاجران به تهران بازگشت و در مدرسه دینی سپهسالار ـ که نیابت تولیت آن را داشت ـ به تدریس پرداخت و در نظام اداری و آموزشی آن، تحولی به وجود آورد.در ذیقعده 1337 ق، وثوق‌الدوله قرارداد ننگین 1919 را با انگلستان منعقد ساخت که براساس آن اختیار امور مالی و نظامی دولت ایران در دست مستشاران انگلیسی قرار می‌گرفت. وثوق‌الدوله تصمیم داشت تا این قرارداد را در مجلس به وسیله طرفداران و دست‌نشاندگان خود به تصویب برساند اما براثر مخالفت‌های مدرس در مجلس و افکار عمومی، مجلس قرارداد مذکور را رد کرد و وثوق‌الدوله به ناچار از کار برکنار گردید. پس از کودتای سوم اسفند 1299 که توسط رضاخان و سید ضیاءالدین طباطبایی صورت گرفت، بسیاری از آزادیخواهان دستگیر شدند. از جمله آنان



خرید و دانلود مقاله . سید حسن مد رس


تحقیق درباره زندگینامه آیت الله سید مصطفی خمینی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 32

 

زندگینامه آیت الله سید مصطفی خمینی

روز اول آبان سالگرد شهادت آیت الله حاج سید مصطفی خمینی اولین فرزند حضرت امام خمینی (ره) است

شهید مصطفی خمینی‌ در 21 آذر 1309 ه‍ ش برابر با 21 رجب 1349 ه‍ ق در محله الوندیه شهرستان قم در منزل اجاره‌ای متولد شد. به مناسبت نام پدر بزرگ پدری‌اش «شهید سیدمصطفی موسوی‌» او را نیز مصطفی نامیدند. مادر گرامی‌اش خانم خدیجه ثقفی در انتخاب این اسم برای فرزندش می‌گوید

«من خیلی دوست داشتم که نامش مصطفی باشد و نمی‌دانم آقا چه دوست داشتند، ولی من ایشان را راضی کردم و گفتم که چون نام پدرتان مصطفی بوده است‌، بسیار مناسب است و آقا هم راضی شدند و اسمش را محمد گذاشتیم‌، لقبش را مصطفی و کنیه‌اش را ابوالحسن گذاشتیم‌، ابوالقاسم نگذاشتیم که هر سه مشابه حضرت رسول (ص‌) نشود.2» سید مصطفی دیرتر از کودکان دیگر زبان باز کرد، به‌گونه‌ای که تا چهار سالگی فقط چند کلمه را می‌توانست بگوید؛ اما دیری نپایید، او را به مکتب‌خانه‌ای در نزدیکی منزلشان گذاشتند. این اقدام تأثیر فراوانی در حرف زدن وی بر جای گذاشت و نگرانی اطرافیانش برطرف شد.3

او در دامن مادری با تقوا و پدری دانشمند و در محیطی آکنده از معنویت و عرفان رشد کرد. گرچه در بسیاری از رفتارهای فردی و اجتماعی مانند سایر کودکان بود، ولی گه‌گاه با رفتار و کردارش که از نبوغ و استعدادی سرشار حکایت می‌کرد، دیگران را به شگفتی وا می‌داشت‌. مصطفی کودکی لاغر اندام ولی شجاع و جسور بود. پس از طی دوران کودکی راهی دبستان شد. تا پنجم ابتدایی در دبستان «باقریه‌» و «سنایی‌» قم به تحصیل پرداخت‌.4 در چهارده سالگی به تحصیل مقدمات علوم و معارف دینی پرداخت‌. او دارای نبوغ و هوش سرشاری بود و بدین جهت به سرعت از همردیفان خود پیشی گرفت‌. آیة‌الله حاج شیخ جعفر سبحانی از اساتید بنام حوزه علمیه قم و یکی از مراجع تقلید درباره نبوغ او چنین می‌گوید:

«از جمله خصوصیات ایشان در درس‌، در درجة اول استعداد قویشان بود؛ حافظه‌ای قوی هم داشت‌. بیشتر اشخاص خوش فهم و خوش فکر، از حافظه‌ای قوی برخوردار نیستند؛ ولی ایشان در عین حال که فهمی خوب و دقتی بسیار داشت‌، دارای حافظه خوبی هم بود؛ به همین دلیل با اصرار من ؛ ایشان همة الفیة ابن مالک را حفظ کرد و نه تنها حفظ می‌کرد، بلکه خوب هم می‌خواند. گاهی که من مطلبی درباره زندگی علما نقل می‌کردم‌، ایشان علاقه‌مند شد که آن بخش از کتاب نخبة‌المقال را (کتابی در موضوع تراجم و رجال‌) که راجع به علما بود، حفظ کند. بعدها که معقول را نزد دیگران می‌خواندند، قسمتی از اشعار منظومه را هم حفظ کرده بودند و می‌خواندند. هم عمق فکری و هم ذکاوت داشت و در کنار این دو، دارای حافظه‌ای قوی بود. یکی از مواهبی که ایشان داشت‌، فکر زایا بود. گاهی در یک مسأله‌، اگر طرف مقابل هم مثل ایشان حال و حوصله داشت‌، شاید یک ساعت و نیم بحث می‌کردند. ایشان می‌توانست مسأله را به صورت ممتد با طرف مقابل بحث کند.5» به علت علاقه و استعداد درخشان توانست طی مدت دو سال و چند ماه کتابهای سیوطی‌، حاشیه ملاعبدالله، معالم‌الاصول‌، شمسیه‌، مطول و بخشی از شرح لمعه را به پایان برساند. در هفده سالگی‌، پس از پایان دوره مقدمات حوزه معمم شد خانم فریده مصطفوی‌، خواهر ایشان در این مورد می‌گوید: «... به یاد دارم در روزی که ایشان ملبس شد، حضرت امام در یک مجلس مهمانی‌، عده‌ای از دوستان را برای ناهار دعوت کردند تا ایشان تشویق شود و با تشریفات خاصی عمامه بر سر ایشان گذاشتند. این برای ما یک خاطره جالبی بود که می‌دیدیم‌، او با شادی و خوشحالی زیادی با لباس جدید از مهمانها پذیرایی می‌کند.»7 دوره سطح حوزه را به مدت پنج سال نزد حضرات آیات‌: مرتضی حائری یزدی‌، محمدجواد اصفهانی‌،شهید محمد صدوقی و سیدمحمدباقر سلطانی فرا گرفت‌. ضمن اشتغال به فراگیری فقه و اصول‌، فلسفه را نیز نزد آیة‌الله سید رضا صدر آغاز کرد و منظومه حکمت سبزواری را نزد وی فرا گرفت و خود نیز به تدریس آنها در مدرسه حجتیه قم پرداخت‌. پس از آن جهت فراگیری «اسفار» به حوزه درس آیة‌الله سیدابوالحسن رفیعی قزوینی و علامه سیدمحمدحسین طباطبایی روی آورد

سید مصطفی در بیست و یک سالگی در درس خارج آیات عظام سیدحسین طباطبایی بروجردی‌، و سیدمحمد حجت کوه‌کمری حضور یافت‌. نزدیک به سیزده سال فقه و اصول را نزد والد گرامی‌اش فرا گرفت‌. از محضر درس آیة‌الله سیدمحمد داماد نیز بهره گرفت‌.9 در آن زمان مرحوم آیة‌الله العظمی بروجردی امتحانی را در سطح طلاب شاخص حوزه علمیه قم گذاشته بودند که پس از اعلام نتایج‌، حاج آقا مصطفی یکی از چهار نفر طلبه ممتازی بود که معرفی شد.

برفراز کرسی اجتهاد حاج آقا مصطفی پس از تلاش فراوان در 27 سالگی به درجه اجتهاد نائل آمد، اجازه اجتهاد او از طرف امام خمینی (ره‌) بود. عارف واصل آیة‌الله حاج سیدرضا بهأالدینی که سالیان طولانی با ایشان حشر و نشر داشت‌، در خصوص مقام علمی او چنین می‌نویسد: «بسمه تعالی‌. الحاج مصطفی آیة‌الله جمع بین‌المعقول و المنقول و السیاسة الاسلامیة و الدینیه فی شبابه و بلغ مابلغ من نوادر زماننا بل من نوادر الاعصار و الازمان‌ «آیت‌الله حاج آقا مصطفی دانش‌های عقلی و نقلی‌، سیاست اسلامی و دینی را در جوانی کسب کرد و به آن مراتبی که باید برسد، رسید. او از نخبگان زمان ما بود، بلکه از شخصیت‌های برجسته روزگار به شمار می‌آمد» در مدت توقف دوازده ساله در حوزه نجف سیدمصطفی خمینی به بهره‌گیری از حضور آیات عظام و مراجع تقلید حوزة علمیه نجف‌اشرف آقایان‌: سیدابوالقاسم خویی‌، سیدمحمود شاهرودی و سیدمحسن حکیم پرداخت‌. از محضر درس آیة‌الله سیدحسن بجنوردی نیز استفاده کرد. مرحوم آیة‌الله سیدعباس خاتم یزدی در این باره می‌گوید: «مرحوم بجنوردی تعبیر فوق‌العاده‌ای در خصوص آقا مصطفی داشت و آن این بود که‌: من از ایشان استفاده می‌کنم ؛ درست همان حرفی که مرحوم نراقی در مورد شاگرد خود، شیخ انصاری دارد.12» سیدمصطفی در سال 1340 ش در مدرسه حجتیه قم به تدریس اصول‌، فقه و فلسفه (منظومه سبزواری ) پرداخت‌.13 و اسفار ملاصدرا را برای جمعی از طلاب تدریس نمود و حاشیه‌ای نیز بر آن نوشت‌.14 آیة‌الله العظمی خامنه‌ای در خصوص حوزة تدریس حاج آقا مصطفی می‌فرمایند: «او یک مدرس معروف بود. فلسفه درس می‌داد، فقه درس می‌داد و به‌عنوان یک چهره برجسته در میان طلاب حوزه و فضلا و مدرسین معروف بود.15» در دوران تبعید، پس از انتقال از ترکیه به عراق‌، در نجف‌اشرف بخشی از وقت خود را به تدریس خارج اصول اختصاص داد. حجة‌الاسلام سیدعلی‌اکبر محتشمی‌پور می‌گوید: «در سال 1346 ش‌، عده‌ای از طلاب مبرز و فضلای سرشناس حوزه نجف از جمله مرحوم حجة‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ علی‌اصغر طاهری (کنی‌) و حجج‌اسلام آقایان علی‌پور، سجادی‌، روحانی‌، برقعی و... و اینجانب با توجه به اینکه جای درس و بحث اصول فقه حضرت امام در حوزه علمیه نجف‌، خالی بود و با عنایت به فوق‌العادگی‌ِ مراتب علمی و سیطره و تسلط کامل آیة‌الله حاج آقا مصطفی خمینی به علوم و مباحث عقلی و همچنین فقه و اصول و شناخت دقیق ایشان از مبانی ارزندة حضرت امام و سایر فرهیختگان حوزه تصمیم گرفتیم تا در کنار حضور در محفل درس فقه حضرت امام‌، از حاج آقا مصطفی درخواست کنیم تا درس خارج اصول را در نجف برای طلاب و فضلا شروع کنند که این درخواست مورد اجابت معظم‌له قرار گرفت و از آن تاریخ تا پایان عمر شریف و پر برکتشان به مدت ده سال‌، یک دورة اصول فقه را با سبک تحقیقی نوین‌، تدریس فرمودند که درخشش علمی ایشان بیشتر روشن گردید و محصول آن‌، مجلدات کتاب «تحریرات فی‌الاصول‌» است‌. تألیفات با اینکه حاج آقا مصطفی هنوز جوان بود، ولی دیری نپایید که در زمینه‌های تحقیق و تألیف نیز توجه همگان را به خود جلب نمود. مرور اجمالی بر تألیفات ایشان‌، بهترین گواه بر نبوغ و فقاهت پویای آن محقق و فقیه فرزانه است‌.17 1ـ القواعد الحکمیه (حاشیه براسفار ملاصدرا2ـ حاشیه بر شرح هدایه ملاصدرا

3ـ حاشیه بر مبدأ و معاد ملاصدرا

4ـ کتاب البیع (این کتاب در سه جلد بوده‌؛ ولی در حال حاضر فقط جلد اول و بحث ولایت فقیه از جلد دوم آن موجود است‌) 5ـ کتاب الاجاره

6ـ مستند تحریرالوسیله

7ـ الحاشیة علی‌العروة الوثقی

8ـ کتاب الخیارات

9ـ المکاسب المحرمه

10ـ الواجبات فی‌الصلاة

11ـ کتاب الصوم

12ـ تحریرات فی‌الاصول (8 جلد(

13ـ کتاب الطهارة

14ـ القواعدالرجالیه

15ـ حاشیه بر مستدرک مرحوم میرزاحسین نوری

16ـ شرح زندگانی ائمه معصومین

17ـ تطبیق هیئت جدید بر هیئت و نجوم اسلامی

18ـ تفسیرالقرآن الکریم (4 جلد(

19ـ الفوائد و العوائد



خرید و دانلود تحقیق درباره  زندگینامه آیت الله سید مصطفی خمینی


طرح توجیهی مصاحبه با سید محمد هاشمی: شرکت  کاچیران (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

مصاحبه با سید محمد هاشمی: شرکت  کاچیران

نام و نام خواندگی: سید محمد هاشمی

نام محصول: انواع مختلف چرخ خیاطی

شرکت: کاچیران

تحصیلات: لیسانس اقتصاد

 

در سال 1326 در اراک به دنیا آمدم. تحصیلات ابتدایی را در اراک گذراندم و سپس با خانواده به تهران آمدم.

 

در دوران کودکی سر کش و لجباز بودم. هر چیزی که از لحاظ خودم انجام دادنش درست بود روی آن پا فشاری می کردم خیلی حساس بودم و طبیعتاً زود هم عصبی می شدم.

 

اصولاً آدم خاصی بودم. زمانی که درس می خواندم افکاری در ذهنم بود که همیشه نسبت به سنم طبیعی نبوده یعنی اگر 15 ساله بودم افکاری داشتم که آن زمان مرا از سایرین جدا می کرد و همین باعث می شد که در حین تحصیل با وجود اینکه وضع خانواده ام خوب بود همیشه در حال کار و فعالیت بودم و دوست داشتم وجود خودم را اثبات کنم و برای موفقیت از دیگران کمک نگیرم.

 

دوران دانشگاه را در رشته اقتصاد در دانشگاه ملی آن زمان گذراندم.

 

در دوران تحصیل، برای نیاز مالی کار نمی کردم و بیشتر برای تجربه به فعالیت می پرداختم. ویزیتور بودم و در زمینه ی تحقیقات بازاریابی هم مدارکی داشتم و همیشه سعی می کردم با افراد موفق تماس داشته باشم و به عنوان ویزیتور نظراتشان را می پرسیدم و همین باعث موفقیتم شد.

 

بعد از اتمام درس به علت اینکه تنها پسر خانواده بودم و سن پدرم بالای 60 سال بود از خدمت سربازی معاف شدم لذا خیلی زود شروع به کار کردم و سرمایه ای جمع نمودم و در سن 24 سالگی ازدواج کرده و مستقل شدم.

 

در جوانی مدتی را در انگلیس گذراندم و بعد به ایران آمدم. پدر یکی از دوستانم کارش واردات لوازم خانگی و چرخ خیاطی بود به همین خاطر دوستم به من پیشنهاد کرد که این کار را ادامه دهیم و ما شروع کار واردات چرخ خیاطی و لوازم خانگی کردیم در آن زمان سرمایه نداشتیم ولی نیروی کار داشتیم.

 

با شروع جنگ تصمیم گرفتم با تأسیس یک شرکت که خودم عضو هیئت مدیره آن بودم این پروژه را پیاده کنم.

 

در موفقیت من دو عامل وجود داشت یکی عامل علمی که تلاش کردیم تکنولوژی را از یک شرکت آلمانی خریدای کنیم و بر مبنای این تکنولوژی، ماشین آلات و سخت افزار این طرح را آماده کردیم و علت ایمان و اغتقاد به خدا بود که به ما کمک کرد در برابر مشکلات و سختی ها مقاومت کنیم.

 

ما مشکل Finance داشتیم و به همین دلیل بانکها پول و تهسیلات لازم در اختیار ما قرار نمی دادند و می خواستند جلوی اعتبارات ما را بگیرند ولی به هر حال ما شروع به کار کردیم و توانستیم بدون کمک از آنها، تولید را راه اندازی کنیم و به سطح بالایی برسانیم و به خود کفایی برسیم به طوری که 90% از قطعات چرخ خیاطی را خودمان بسازیم که کیفیت آن برابر با کیفیت تولیدات آلمان باشد.

 

در کار ما کیفیت محصولات بالا بود ولی قیمت آن ارزان نبود. ما سعی کردیم محصولاتی را تولید کنیم که هم کیفیت بالا داشته باشد و هم ارزان قیمت باشد و توانستیم به این هدف دست یابیم.

 

ما توانستیم از تجربیات دیگران استفاده کنیم. ما از کار مهندسی معکوس بسیار نتیجه گرفتیم و زمان را کشتیم.

 

من تنها کاری که در مهندسی معکوس می کنم این است که قطعات را بهینه می کنم یعنی قطعات چرخ خیاطی که پنج سال پیش ساخته شده را باز می کنم و این قطعات را بهینه سازی می نمایم.

 

ما باید در کوتاه مدت برنامه ریزی کنیم و زمان را از دست ندهیم. طرح بلند مدت را به دلیل اینکه تکنولوژی روز به روز در حال تغییراست نمی پسندم، چون اگر ایده ای دارید که تا 4 سال آینده جواب می دهد ایده مطلوبی نیست زیرا تا آن زمان تحولات صنعتی گسترش می یابد و همه چیز عوض می شود. در کار صنعتی زمان باید کوتاه و به سرعت باشد.

 

من بارها در جوانی با شکست مالی مواجه شدم ولی مقاومت کردم و موفق هم شدم.

 

کارخانه ی ما ده سال است که راه اندازی شده و تا به حال یک ریال سود به شرکایش نداده است و هر چه سود داشتیم در خودش ذخیره شده سرمایه را برای ادامه ی کار بالا برده است. شاید فقط یک سال 10% سود به شرکاء دادیم ولی خیلی سالها پول هم از آنها گرفته ایم و علت موفقیت ما هم در این است که بخش خصوصی است و سود تقسیم نمی شود.



خرید و دانلود طرح توجیهی مصاحبه با سید محمد هاشمی: شرکت  کاچیران (word)


طرح توجیهی مصاحبه شغلی (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

مصاحبه با سید محمد هاشمی: شرکت  کاچیران

نام و نام خواندگی: سید محمد هاشمی

نام محصول: انواع مختلف چرخ خیاطی

شرکت: کاچیران

تحصیلات: لیسانس اقتصاد

 

در سال 1326 در اراک به دنیا آمدم. تحصیلات ابتدایی را در اراک گذراندم و سپس با خانواده به تهران آمدم.

 

در دوران کودکی سر کش و لجباز بودم. هر چیزی که از لحاظ خودم انجام دادنش درست بود روی آن پا فشاری می کردم خیلی حساس بودم و طبیعتاً زود هم عصبی می شدم.

 

اصولاً آدم خاصی بودم. زمانی که درس می خواندم افکاری در ذهنم بود که همیشه نسبت به سنم طبیعی نبوده یعنی اگر 15 ساله بودم افکاری داشتم که آن زمان مرا از سایرین جدا می کرد و همین باعث می شد که در حین تحصیل با وجود اینکه وضع خانواده ام خوب بود همیشه در حال کار و فعالیت بودم و دوست داشتم وجود خودم را اثبات کنم و برای موفقیت از دیگران کمک نگیرم.

 

دوران دانشگاه را در رشته اقتصاد در دانشگاه ملی آن زمان گذراندم.

 

در دوران تحصیل، برای نیاز مالی کار نمی کردم و بیشتر برای تجربه به فعالیت می پرداختم. ویزیتور بودم و در زمینه ی تحقیقات بازاریابی هم مدارکی داشتم و همیشه سعی می کردم با افراد موفق تماس داشته باشم و به عنوان ویزیتور نظراتشان را می پرسیدم و همین باعث موفقیتم شد.

 

بعد از اتمام درس به علت اینکه تنها پسر خانواده بودم و سن پدرم بالای 60 سال بود از خدمت سربازی معاف شدم لذا خیلی زود شروع به کار کردم و سرمایه ای جمع نمودم و در سن 24 سالگی ازدواج کرده و مستقل شدم.

 

در جوانی مدتی را در انگلیس گذراندم و بعد به ایران آمدم. پدر یکی از دوستانم کارش واردات لوازم خانگی و چرخ خیاطی بود به همین خاطر دوستم به من پیشنهاد کرد که این کار را ادامه دهیم و ما شروع کار واردات چرخ خیاطی و لوازم خانگی کردیم در آن زمان سرمایه نداشتیم ولی نیروی کار داشتیم.

 

با شروع جنگ تصمیم گرفتم با تأسیس یک شرکت که خودم عضو هیئت مدیره آن بودم این پروژه را پیاده کنم.

 

در موفقیت من دو عامل وجود داشت یکی عامل علمی که تلاش کردیم تکنولوژی را از یک شرکت آلمانی خریدای کنیم و بر مبنای این تکنولوژی، ماشین آلات و سخت افزار این طرح را آماده کردیم و علت ایمان و اغتقاد به خدا بود که به ما کمک کرد در برابر مشکلات و سختی ها مقاومت کنیم.

 

ما مشکل Finance داشتیم و به همین دلیل بانکها پول و تهسیلات لازم در اختیار ما قرار نمی دادند و می خواستند جلوی اعتبارات ما را بگیرند ولی به هر حال ما شروع به کار کردیم و توانستیم بدون کمک از آنها، تولید را راه اندازی کنیم و به سطح بالایی برسانیم و به خود کفایی برسیم به طوری که 90% از قطعات چرخ خیاطی را خودمان بسازیم که کیفیت آن برابر با کیفیت تولیدات آلمان باشد.

 

در کار ما کیفیت محصولات بالا بود ولی قیمت آن ارزان نبود. ما سعی کردیم محصولاتی را تولید کنیم که هم کیفیت بالا داشته باشد و هم ارزان قیمت باشد و توانستیم به این هدف دست یابیم.

 

ما توانستیم از تجربیات دیگران استفاده کنیم. ما از کار مهندسی معکوس بسیار نتیجه گرفتیم و زمان را کشتیم.

 

من تنها کاری که در مهندسی معکوس می کنم این است که قطعات را بهینه می کنم یعنی قطعات چرخ خیاطی که پنج سال پیش ساخته شده را باز می کنم و این قطعات را بهینه سازی می نمایم.

 

ما باید در کوتاه مدت برنامه ریزی کنیم و زمان را از دست ندهیم. طرح بلند مدت را به دلیل اینکه تکنولوژی روز به روز در حال تغییراست نمی پسندم، چون اگر ایده ای دارید که تا 4 سال آینده جواب می دهد ایده مطلوبی نیست زیرا تا آن زمان تحولات صنعتی گسترش می یابد و همه چیز عوض می شود. در کار صنعتی زمان باید کوتاه و به سرعت باشد.

 

من بارها در جوانی با شکست مالی مواجه شدم ولی مقاومت کردم و موفق هم شدم.

 

کارخانه ی ما ده سال است که راه اندازی شده و تا به حال یک ریال سود به شرکایش نداده است و هر چه سود داشتیم در خودش ذخیره شده سرمایه را برای ادامه ی کار بالا برده است. شاید فقط یک سال 10% سود به شرکاء دادیم ولی خیلی سالها پول هم از آنها گرفته ایم و علت موفقیت ما هم در این است که بخش خصوصی است و سود تقسیم نمی شود.



خرید و دانلود طرح توجیهی مصاحبه شغلی (word)


تحقیق در مورد سید جماالدین 14 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 14 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

 

مقدمه

درتاریخ تحولات اجتماعی وسیاسی اسلام نام سید جمال الدین اسدآبادی در طلیۀ پایه گذاران آزادی برابری درخشندگی خاصی دارد هر کتاب، رساله، ومقاله ای که در این باره به زبان های زندۀ دنیا منتشر شده و می شود نقش سید و پیروان و شاگردان مدرسۀ وی را در جنبشهای شرق اسلامی نمودار می نماید.

شخصیت انسانی، هر اندازه بزرگ باشد، تأثیراتش در اجتماع و تاریخ بیشتر می شود، به همان نسبت دامنۀ شهرتش گسترده میگردد، آرای موافق و مخالف بسیار گویند و نویسند آن قهرمان را به صورت افسانه ای جلوه گر سازند؛چنانچه در خصوص سید هم همین کارراکردند،هر یک به زبان و حالی دربارۀ او سخن گفتند.

مشخصات محقق

نام ونام خانوادگی: جواد سالاری

نام مدرسه: دبرستان غیر انتفاهی سما3.

کلاس 041

فصل اوّل

بیان اهمیّت و ضرورت موضوع

محیط برای نقش شخصیت بزرگان عامل مؤثری است.هیچ گاه نباید از تأثیر اوضاع واحوال زمانه غافل گشت. سید از مردان انگشت شماری بود که برای بیداری مسلمانان، هر کجا را مناسب می دید بدان سو می شتافت تا در راه عظمت اسلام فداکاری و جانبازی نماید. آنجا که نمی توانست قدمی یا قلمی برای مسلمانان بردارد، به کشورهای دیگر رهسپار می شد تا بتواند پایه هایی استوار و اساسی برای اتحاد اسلام پی ریزی کند .

آری سید تا آخرین نفس به نام «لا اله الا الله محمداً رسول الله » پیرو راه و رسم قهرمانان اسلام بود، و بنابه مصلحت وقت وسیاست روز برای آسایش و زندگی بهتر جامعة اسلامی کوشش کرد.

هرگاه آنچه در شرح احوال و آثار سید و همکارانش چاپ و منتشر شده فراهم شود ،کتابخانۀ بزرگی به زبانهای مختلف تشکیل خواهد شد ؛شایسته است که چنین کتابخانه ای در کنار آرامگاه سید یا در زادگاهش تأسیس کنند .



خرید و دانلود تحقیق در مورد سید جماالدین 14 ص