واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درباره خمینی، سید روح‏اللَّه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

خمینی، سید روح‏اللَّه

( ملیت: ایرانی  قرن:14)

رهبر و بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران، فقیه، عارف. تولد: 30 شهریور 1281(20 جمادى‏الثانى 1320 ق. 24 سپتامبر 1902)، خمین. درگذشت: 14 خرداد 1368، تهران، بیمارستان قلب. روح‏الله مصطفوى مشهور به موسوى خمینى، فرزند سید مصطفى موسوى از علماى آن زمان، در پنج ماهگى پدرش را از دست داد. خوانین تحت حمایت عمال حکومت وقت پدرش را در مسیر خمین به اراک به شهادت رساندند. بستگان وى براى اجراى حکم الهى قصاص به تهران (دارالحکومه وقت) رهسپار شدند و بر اجراى عدالت اصرار ورزیدند تا قاتل قصاص گردید. دوران کودکى را تحت سرپرستى مادرش (بانو هاجر) از نوادگان آیت‏الله خوانسارى (صاحب زبدة التصانیف)، و نزد عمه‏اش (صاحبه خانم) سپرى کرد، ولى در پانزده سالگى هم مادر و همه عمه‏اش را از دست داد. از نوجوانى به تحصیل معارف روز و علوم مقدماتى و سطح حوزه‏هاى دینیه و از جمله ادبیات عرب، منطق و فقه و اصول پرداخت و نزد معلمین و علماى منطقه (نظیر میرزا محمود افتخارالعلماء حاج میرزا نجفى خمینى، آیت‏الله شیخ على‏محمد بروجردى، آیت‏الله شیخ محمد گلپایگانى و آیت‏الله عباس اراکى و بیش از همه نزد برادر بزرگترش آیت‏الله سید مرتضى پسندیده) فراگرفت و در سال 1298 عازم حوزه‏ى علمیه‏ى اراک شد. پس از تحصیلات بسیارى از دروس در اراک، عازم حوزه‏ى علمیه‏ى قم شد. در قم در علوم فلسفه و اخلاق استادان او آیت‏الله محمدعلى شاه‏آبادى و آقا سید ابوالحسن حکیم قزوینى و حاج میرزا جواد آقاى ملکى تبریزى بودند و علم منقول و فقه و اصول را از محضر آیت‏الله عبدالکریم حائرى یزدى و آقا میر سید على کاشانى فراگرفت. ایشان در همان اوان در دروس فقه و اصول آیت‏الله عبدالکریم حائرى یزدى و آیت‏الله یثربى حضور و به مراتب فقه و اصول احاطه یافت و به اجتهاد رسید. در سال 1339 ق. که آیت‏الله عبدالکریم حائى یزدى درگذشت، آیت‏الله العظمى خمینى دیگر خود یکى از فضلاى و مدرسین حوزه علمیه قم به ویژه در رشته فلسفه، تهذیب نفس و اخلاق گردیده بود که بعدها در تدریس فقه و اصول فقه نیز نام‏آور شد. ایشان که در همان زمان با محافل و شخصیت‏هاى ضد دربارى ارتباط کامل داشت، در مبارزه علیه حکومت رضاخان در حد اقتضاى سن خود کوشش نمود. ایشان علیه رژیم فرزند رضاخان نیز مبارزه و افشاگرى مى‏کرد و بعد از رحلت آیت‏الله عبدالکریم حائرى یزدى، آیت‏الله حسن بروجردى را در حد امور و مسائل یارى رساند. بعد از درگذشت آیت‏الله بروجردى حوزه علمیه قم و محافل روحانى دیگر او را به عنوان «آیت‏الله خمینى» شناختند. درسال 1340 با تشکیل انجمن‏هاى ایالتى و ولایتى و طرح لوایح شش گانه شاه، امام خمینى مخالفت قاطع خود را علیه رژیم آغاز کرد. با پیش آمدن واقعه خونین 15 خرداد ایشان به دنبال نطقى که علیه رژیم ایراد نمود، دستگیر و به پادگان عشرت آباد تهران منتقل شد. یک سال پس از آزادى، مجددا در مخالفت با «کاپیتولاسیون» سخنرانى ایراد کرد که منجر به تبعید ایشان در سیزده آبان سال 1344 به ترکیه شد. پانزده سال به حالت تبعید در نجف اشرف به سر برد. سرانجام پس از شهادت پسرشان- آیت‏الله سید مصطفى خمینى- به دست رژیم و پس از آن که از عراق به پاریس رفت و با فرار شاه، در 12 بهمن 1357 با ورودشان به خاک میهن، استقلال، آزادى و جمهورى اسلامى را براى مردم ایران به ارمغان آوردند و در 22 بهمن ماه 1357 با حمایت توده‏هاى میلیونى مردم رژیم شاهنشاهى در ایران را سرنگون ساخت و براى نخستین بار در ایران حکومت جمهورى اسلامى را برقرار ساخت و به عنوان «امام» همه مسلمانان جهان به رسمیت شناخته شد. امام خمینى ده سال پس از تأسیس جمهورى اسلامى در ایران و هدایت انقلاب اسلامى در این مدت در چهاردهم خرداد سال 1368 در تهران درگذشت. از آثار ایشان میتوان به این عنوان‏ها اشاره نمود: شرح دعاى سحر (به عربى، ترجمه سید احمد فهرى)، شرح حدیث رأس الجالوت (تألیف 1348)، حاشیه امام بر شرح حدیث رأس الجالوت، حاشیه بر شرح فوائد الرضویه، شرح حدیث جنود عقل و جهل، مصباح‏الهدایة الى الخلافة والولایة، حاشیه بر شرح فصوص الحکم، حاشیه بر مصباح‏الانس، شرح چهل حدیث (اربعین حدیث)، سر الصلوة (صلاة العارفین و معراج السالکین)، آداب نماز (یا آداب الصلوة)، رسالة لقاءالله، حاشیه بر اسفار، کشف الاسرار (در اسرار هزار ساله حکمى‏زاده، چاپ سوم 1363 ق.)، انوار الهدایة فى التعلیقة على الکفایة، بدایع الدرر فى قاعدة نفى الضرر، رسالة الاستصحاب، رسالة فى التعادل و التراجیع، رسالة الاجتهاد و التقلید، مناهج الوصول الى علم الاصول (دو جلد)، رسالة فى الطلب و الارادة، رسالة فى التقیة، رسالة فى قاعدة من ملک، رسالة فى تعیین الفجر فى الیالى المقمره، کتاب الطهارة (چهار جلد)، تعلیقه على العروة الوثقى، مکاسب محرمه (دو جلد) تعلیقة على وسیلة النجاة، رسالة نجاةالعباد)، حاشیه بر رساله ارث، تقریرات درس اصول آیت‏الله العظمى بروجردى، توضیح المسائل (رساله عملیة)، مناسک حج، تحریر الوسیله (دو جلد)، کتاب البیع (پنج جلد)، تقریرات دروس امام خمینى، کتاب الخلل فى الصلوة، حکومت اسلامى یا ولایت فقیه، جهاد اکبر یا مبارزه با نفس، تفسیر سوره حمد، استفتائات، دیوان شعر، نامه‏هاى عرفانى، پیامها، سخنرانیها، مصاحبه‏ها و احکام و نامه‏ها (بیست و دو جلد)، وصیت‏نامه‏ى سیاسى الهى، المکاسب المحرمة (عربى، 1381 ق.)، تهذیب الاصول (عربى، دو جلد تقریر امام و تحریر جعفر سبحانى، 1380 -1375 ق.). حضرت آیةاللَّه العظمى امام سید روح‏اللَّه موسوى خمینى 20 جمادى الثانى 1320 (ه.ق.) در خمین در یک خانواده روحانى به دنیا آمد. والدایشان- آیةاللَّه سید مصطفى خمینى- در اواخر 1320 در سن 47 سالگى به وسیله فئودالها شهید شد. امام، تحت تربیت عمه و مادر دلسوز و مراقبت‏هاى برادر بزرگوارش آیةاللَّه پسندیده رشد کرد. و پس از تحصیلات مقدماتى در خمین در 1339 عازم حوزه علمیه اراک شد و سپس در 1340 در محضر آیةاللَّه العظمى حاج شیخ عبدالکریم حائى به قم عزیمت کرد. او در 1345 ه.ق. سطوح عالیه را طى کرده و در محضر درس مؤسس حوزه- آیةاللَّه حائرى حضور یافت. پس از رحلت مرحوم حائرى در 1355، به عنوان استادى گرانقدر و مجتهدى عالم در حوزه درخشید. وى در کنار فقه و اصول به تحصیل پرداخت و از محضر آیةاللَّه شیخ محمد على شاه‏آبادى عارف کامل، بهره‏هاى روحى فراوانى برد. آوازه شهرت وى به عنوان یک استاد مسلم و صاحب شیوه تدریس و تعلیم، طلاب بیشمارى را گرد او جمع کرد. درس اخلاق و روش تدریس و تعلیم وى که موجد روح فداکارى و شجاعت و تعهد و تقوى در طلاب میشد، موجب تحول عظیمى در حوزه و منجر به تعطیلى درسش از طرف دیکتاتور وقت- رضاخان- گردید. پس از سقوط رضاخان، این درس مجددا در فیضیه آغاز گشت. در سال 1364 ه.ق. همزمان با ورود آیت‏اللَّه بروجردى، بزرگترین کرسى تدریس حوزه علمیه به وى اختصاص یافت. مسجد سلماسى و مدرسه فیضیه شاهد حضور انبوهى از مشتاقان معرفت و دهها مجتهد اصولى، ادیب و مفسر در محضرش گشت. او در مسند اجتهاد و فتوى نشست و میلیونها تن به عنوان مقلد و پیرو، سر به فرمانش نهادند و در انتظار صدور حکم و فتوایش نشستند. در سال 1340 ه.ش. با تشکیل انجمنهاى ایالتى و ولایتى و طرح لوایح ششگانه شاه- که خود وسیله‏اى براى تثبیت حکومت امریکا در ایران بود- مخالفت جدى و قاطع نمود. حادثه 15 خرداد 1341 پیش آمد که هزاران نفر از مسلمانان انقلابى آماج گلوله‏هاى سفاکان پهلوى گشتند و خود ایشان به دنبال نطقى کوبنده در مدرسه فیضیه به پادگان عشرت‏آباد منتقل و زندانى شد. ولى پس از یک سال آزاد و هنگام بازگشت به قم در مخالفت با کاپیتولاسیون سخنرانى رسوا کننده‏اى در مسجد اعظم ایراد کرد که منجر به تبعیدش در 13 آبان 1342 به ترکیه گردید. پس از مدتى به نجف منتقل و قریب 15 سال اجبارا در حوزه نجف اقامت گزید. و از همانجا عهده‏دار رهبرى



خرید و دانلود تحقیق درباره  خمینی، سید روح‏اللَّه


مقاله درباره اندیشه سیاسی سید قطب و تأثیر آن بر جنبشهای اسلامی معاصر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 47

 

بسمه تعالی

پیشگفتار:

انسان بدون تعریف،تنها پوچی و از خود بیگانگی را تجربه می کند اما یک فرد مسلمان با یک پشتوانه فکری قوی ،بدون شک از خود تعریف دارد،تعریفی جامع و کامل که او را هدفمند می سازد .تعریفی که برای او چارچوب ارائه می دهد و راه کمال وسعادت را فرا راه او می گشاید،و او را به سوی هدف متعالی رهنمون می سازد.مشکل جوامع اسلامی امروزه آن است که وابسته به فرهنگهای بیگانه هستند و چرا خود را باور ندارند،به نظر نگرنده ناشی از همان فقدان (تعریف)می باشد. نه به این معنی که در اسلام تعریفی لز انسان وجود ندارد بلکه این فرد مسلمان است که تعریف خود را از خویشتن نمی داند،و همانطور که گفته شد،انسانی که از خود تعریف ندارد ، ناچار تعریف دیگران را بر خود پذیرفته و در چارچوبی خلاف ادعای خویش گام بر خواهد داشت.همه ادعای مسلمانی دارند اما همه به اسلام عمل نمی کنند بنابراین ملتهای مسلمان قبل از هر اقدامی وظیفه دارند ،تکلیف خود را ذست کم با خود رو شن کنند ،واین سئوال مهم را بی جواب نگذارند که آیا واقعا همانگونه که ادعا می کنند،هستند یا خیر؟و اگر نیستند ،آیا می خواهند بر طبق ادعای خویش عمل کنند یا نه؟بدون جواب به این سئوال ،انتظار هرگونه پیشرفت و کمال ،خیال خام واندیشه باطل بیش نخواهد بود.

مقدمه (طرح تحقیقاتی)

1- طرح موضوع:

به دنبال کاهش نفوذ استعمار غرب در اوایل قرن بیستم و گسترش موج استقلال طلبی در جهان سوم ، دیدگاههای متفاوتی نیز در مورد دین و سیاست در بین ملل اسلامی ظهور کرد. گروهی که مشحون پیشرفت غرب شده بودند اینگونه تصور می کردند که دین عامل عقب ماندگی مسلمانان است.در مقابل گروهی نیز عقب ماندگی ملل مسلمان را نه به خاطر اسلام، بلکه ناشی از عدم اجرای شریعت اسلام ،دور شدن از اسلام واقعی و روی آوردن به مکاتب بیگانه می دانستند.این طرز تفکر ایشان را وا داشت تا اسلام را دوباره به عنوان یک دین کامل و جهان شمول معرفی کرد و در کنار آن نیز برای بر قراری حاکمیت تعالیم شریعت واسلام بر زندگی سیاسی و اجتماعی خود وارد عمل شوند. تلاش این متفکران اصول گرا را می توان در جنبشهایی همچون اخوان المسلمین در مصر، جماعت اسلامی پاکستان و برخی جنبشهای اسلامی در ایران و دیگر کشورهای اسلامی مشاهده کرد.از جمله این متفکران می توان به حسن البناء، مودودی ،سیدقطب، امام خمینی و دکتر شریعتی اشاره کرد که نقش رهبری فکری و عملی این جنبشها را بر عهده گرفتند.

از طرف دیگر امروزه مساله بنیاد گرایی اسلامی و جنبشهای اصول گرایی اسلامی،نه تنها یک موضوع منطقه ای، یا مربوط به جهان اسلام نمی باشد بلکه موضوعی است جهانی و به خصوص بعد از وقایع یازدهم سپتامبر و حمله آمریکا به افغانستان و عراق،روزی نیست که خبری از آن در رسانه های گروهی جهان منتشر وپخش نگردد.ریشه های بنیاد گرایی اسلامی امروزی را بایذ در اندیشهه های اخوان المسلمین مشاهده کنیم.سید قطب رهبری تبدیل بنیاد گرایی محافظه کارانه اخوان المسلمین به افراط گرایی جوان سازمان آزادی بخش اسلامی (التکفیروالهجره)وسازمان (الجهاد)را بر عهده داشته است.بنابراین شاید بتوان ادعا کرد که شناخت اندیشه های وی تا حدودی راه شناخت جنبشهای نوین اسلامی دهه 70به بعد راهموار می سازد.

علل انتخاب موضوع:



خرید و دانلود مقاله درباره اندیشه سیاسی سید قطب و تأثیر آن بر جنبشهای اسلامی معاصر


تحقیق در مورد شهید سید ابراهیم موسوی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 23 صفحه

 قسمتی از متن .docx : 

 

شهید سید ابراهیم موسوی

شهید بزرگوار به سال 1346 در روستای گوراب و در خانواده ای محروم به دنیا آمد. وی در حالی که دوران خردسالی را طی می کرد ، شاهد مشکلات و محرومیت هایی بود که خانواده اش با آن مواجه بودند،تا این که در 8-9 سالگی به دلیل درک دشواری های زندگی. مبادرت به انجام کارهای طاقت فرسا نمود تا اینکه باری از مشکلات عدیده یخانواده اش را به دوش بکشد. سال ها سختی و مشقت در جبهه ی کار و تلاش از او مردی ساخت که به خوبی می توانست حق را از ناحق تشخیص بدهد. این گل از گلستان سادات در سال 1366 با حضور در حوضه ی نظام وظیفه به جبهه ی جنگ حق علیه باطل اعزام شد و به صفوف مجاهئان و مبارزان پیوست و با حضور کوتاهی که در میادین جهاد داشت، رشادت های کم نظیری از خود نشان داد. وی پس از قریب به یک سال مبارزه، در تاریخ 21/1/1367در منطقه ی (پنجوین) کردستان به شهادت رسید، ولی بر اثر آتش سنگین نیروهای بعثی، پیکر مطهرش به دست نیامد. آرامگاه او قلب مومنان و شیفتگانی است که به یاد شهید موسوی و شهدای اسلام و دفاع مقدس می تپد.

شهید سید نصرالله موسوی

مجاهد شهید سید نصرالله موسوی در سال 1344 در روستای گوراب دهستان سوسن از توابع شهر(ایذه) چشم به جهان گشود و با تربیت در خانواده ای ساده و متین روستایی مراحل مختلف رشد روحی و معنوی را طی کرد و در همان جا دوران دبستان و راهنمایی را با موفقیت سپری نمود. وی پس از رسیدن به سن بلوغ به دلیل کمبود امکانات تحصیلی از ادامه ی تحصیل باز ماند و برای کمک به تامین نیازهای زندگی خانواده و به منظور کار و تامین مایحتاج خانواده اش روانه ی شهرستان( ایذه) شد.با توجه به روحیه ی ظلم ستیزی و حق طلبی که در وجود شهید بود، در سنین جوانی به جمع مجاهدین انقلابی پیوست و فعالیت های ضد ژیمی خود را آغازکرد.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز به عضویت سپاه در امد،تا در راه حفظ نظام اسلامی گام بردارد. وی در سال 1362 به عنوان پاسدار در جبهه حضور پیدا کرد. همنشینی با شهیدانی،چون : بهروز محمدی، کرمعلی داوریان و سید یار محمد موسوی ونیز فضای حاکم در میدان جنگ، او را از نظر روحی به حد کمال رساند. همین امر باعــث شد که ایشان به عنوان الگو در بین دوستانش شناخته شود.

سید نصرالله موسوی پس از سه سال حضور در جبهه و مجاهدت در راه خدا، در تاریخ29/2/1365 طی عملیات (قادر) که به منظورآ زاد سازی حاج عمران انجام شد، به شهادت رسید.

مزار مطهر مین شهید در بهشت آباد شهر ایذه می باشد

خاطراتی از شهید

چند خاطره از شهید نصرالله موسوی را که به خط خود شهید در دفترچه یادداشت کوچکش نوشته است:

در تاریخ 8/11/64 در حال ماموریت،دشمن ما را زیر تیر بار گرفت. به طوری که فقط صدای ناله و ذکر خداوند عزوجل بود.[شنیده می شد] چندی بعد یکی از برادران به نام (م.ش) تیر کالیبر به زیر قلب او رفته بود به طوری که ناله جان سوز مجروح به گوش می رسید.

عملیات والفجر 8 در تاریخ 21/11/64 در کنار اروند رود شروع شدو منجر به آزادسازی فاو شد. مبارک باد

در تاریخ 1/2/65 به حضور مقدس حضرت امام خمینی رسیدیم و خداوند عزوجل می داند چقدر خوشحال شدیم [که] قلبهای ما را روشن کرد. انشاءالله سایه ی پر برکت آن قلب امت را از سر ما کوتاه ننماید.

بسمه تعالی یا الله یا الله یا محمد یا علی

بعد از عملیات والفجر 8 در تاریخ 15/1/65 در یک عملیات که می خواستیم ضربه ای به دشمن وارد کنیم، قبل از آنکه ما آنها را ببینیم،آنها ما را دیدند، ولی با خواندن یک آیه (و جعلنا...) آنها کور گردیدند، فقط ما را تماشا می کردند و ضربه ای کاری بر جسم دشمن زبون وارد گردید و ما نیز بدون هیچ تلفاتی به پایگاه خود بازگشتیم. لازم به ذکر است که نیروهای دشمن چندین برابر ما بودند. الا بذکر الله [تطمئن القلوب].

بعد از عملیات والفجر 8 که منجر به آزاد سازی فاو شد،نیروهای غواص به عنوان نیروهای خط شکن، اولین نیروهایی بودند که وارد فاو شدند. یک دستگاه جیپ عراقی را برداشتیم، من راننده بودم بعد از کمی حرکت وارد خیابانی شدیم،به یکباره چند سرباز عراقی با اسلحه که هر کدام یک پتو روی دوش داشتند، جلوی ما را گرفتند و با ادا از سرسختی نیروهای ایرانی شکایت می نمودند. ما چون لباس نظامی سربازان عراقی را بر تن داشتیم ما را با نیروی خودی اشتباه گرفتند. یکی از همر زمان من به زبان عربی مسلط بود شروع به صحبت کردن با آنها کرد. در حالی که آن همرزم با زبان عربی آنها را سرگرم کرده بود، من و دیگر همرزمم قرار گذاشتیم که در یک آن من ترمز بگیرم و او با استفاده از پتوهایی که خودشان داشتند آنها را به اسارت در آورد و همین طور هم شد.

شهید اشکبوس نادری

شهید اشکبوس نادری،در سال 1339 در روستای ده شیخ بخش سوسن از توابع شهرستان ایذه متولد گردید.

در سال 1342 به قریه ی ثریا نقل مکان کرد و از سن هفت سالگی شروع به درس خواندن نمود پس از اتمام دوران ابتدایی جهت ادامه تحصیل به شهرستان ایذه روانه گردید و در سال 1358 دوران راهنمایی را به پایان رسانید.

این جهادگر شهید بعد از اتمام دروس در کار کشاورزی به کمک دیگر اعضای خانواده از این طریق تامین می شد. وی درسال 1358 پس از دریافت مدرک سیکل به کار جوشکاری مشغول گردید.

شهید اشکبوس نادری با شروع انقلاب اسلامی همراه سایر امت حزب الله در تمام صحنه های انقلاب فعالانه حضور داشت و اوایل سال 59 جهت گذراندن دوران سربازی اش در پایگاه نیروی دریایی شهر سیر جان مشغول انجام وظیفه شد ؛ هنوز شش ماه از خدمت مقدس سربازیش نگذشته بود که جنگ تحمیلی آغاز شد. در همان لحظه های اول داوطلبانه به جبهه اعزام شد و در محل کوت شیخ خرمشهر با سایر رزمندگان بر علیه متجاوزان بعثی جنگید و بدین ترتیب ایام سربازی اش به طور داوطلبانه در اکثر جبهه ها به پایان رسانید. پس از اتمام دوران سربازی اش به( ایذه) باز گشت

و مجددا به کار جوشکاری روی آورد.

اوایل سال63 به عنوان جوشکار در جهاد سازندگی استان مشغول گردید و بعد از مدتی با تغییر شغل

از جوشکاری به قسمت مهندسی رزمی رفته و پس از اتمام دوره ی آموزشی رانندگی دستگاهای راهسازی به منطقه جنگی اعزام گردید.

از همرزمان این شهید میتوان از شهیدان: محمد جان محمدی، یعقوب لیموچی ، امیری و حاجع عبدلعلی مرادی نام برد.

این سنگر ساز بی سنگر، در ایامی که در جبهه حضور داشت چندین بار مجروح و شیمیایی گردید

وی از مدتی که در صحنه ی جنگ حضور داشت هر زمان به مرخصی می رفت به خانواده اش سفارش می کرد که مبادا یک لحظه از یاد خدا غافل شوید. مبادا لحظه ای از دعا کردن برای امامت

و امت و ظهور امام زمان (عج) و پیروزی رزمندگان اسلام کوتاهی کنید. چون هر چه داریم از آنهاست.

از افتخارات این شهید عزیز میتوان از حضور فعالانه و شجاعانه ی وی در عملیات هایی چون: بدر، والفجر8 و کربلای یک نام برد. سرانجام در تاریخ 23/11/65 در منطقه ی عملیاتی فاو بر

اثر اصابت ترکش بر پیشانی و دست راست مجروح گردید و درتاریخ 15/2/65 در بیمارستان نمازی شیراز به لقاء الله پیوست.

هم اکنون پل سوسن و نیز خیابانی به این نام مبارک مزین شده است.

روحش شاد و راهش پر رهرو باد

انشاالله

شهید ابوالمحمد محمودی

شهید ابولمحمد محمودی در سال 1304 در یکی از روستا های دور افتاده به نام (ده کهنه) دهستان سوسن از توابع شهرستان (ایذه) متولد شد.

وی در محیط روستا و در کمال سادگی دوران کودکی خود را پشت سر گذاشت و به همراه پدر به حرفه ی مقدس کشاورزی همت گماشت. از آنجا که روحیه ی خدا جویی ازدوران کودکی در باطن آن بزرگوار ریشه دوانده بود، از همان اوایل فعالیت امام خمینی(ره) پیگیری مساﺋل اجتماعی بود.

دو سال از پیروزی انقلاب نگذشته بودو در حالی که شهید محمودی و سایر آزادگان ایران

از این پیروزی شادمان بودند،این بار استکبار جهانی دستان خود را ازآستین عراق به سوی

منافع ملت ایران دراز کرد. او از عواقب حضوربیگانگان آگاه بود، از همین رو با توجه به روحیه ی مبارزه طلبی که داشت و نیز با لبیک به فتوای پیشوای خویش امام خمینی(ره)فرموده بودند: (جبهه رفتن برهر کاردیگری مقدم است) دست از کار کشید وبه

جمع بسیجیان از خود گذشته پیوست تا تداعی گر آیه در ذهن جوانان باشد. وی به دلیل اخلاق خوب و سن بالایی که داشت. توانست روحیه ظلم ستیزی را بین بسیجیان افزایش دهد.

شهید محمودی به تاریخ18/8/1361 در عملیات و الفجر که هدف این عملیات انهدام نیرو های دشمن و آزاد سازی نوار مرزی بود، در منطقه ی جنوب جزیره ی (مجنون)در درگیری به نیرو های دشمن شهید شدو تا کنون جسد آن بزرگوار به خانواده اش نرسیده است.

وصیت نامه شهید ابولمحمد محمودی

(ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عندریهم یرزقون)؛

گمان مبرید آنان که در راه خدا کشته شدند مرده اند، بلکه زنده اند و نزد خدایشان روزی میخورند.

با سلام و درود بر پیغمبر اکرم(ص)و خاندان او و با درود بررهبرکبیر انقلاب اسلامی

امام خمینی و سلام و درود بر ملت شهید پرور با سلام و درود به ارواح پاک شهیدان

راه خدا از صدر اسلام تا کربلای ایران این جانب ابوالمحمد محمودی از روستای بخش سوسن توابع شهرستان ایذه در مورخه18/8/61 از طرف بسیج مسجد سلیمان با تمام شورو شوق اعزام به جبهه اسلام شدم و لبیک گویان به پیام امام امت آن امام عزیز خمینی بت شکن تا در جبهه حق علیه صدام، صدامیان کافر دوش به دوش برادران رزمنده بجنگم

به توفیق خداوند بزرگ و با یاری امام زمان و با امدادهای غیبی تا اینکه آن بعثیان مزدور



خرید و دانلود تحقیق در مورد شهید سید ابراهیم موسوی


مقاله درباره نقش مسجد سید عزیزالله در قیام 15 خرداد 42

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 1

 

نقش مسجد سید عزیزالله در قیام 15 خرداد 42

نویسنده: نیلوفر کسری

مسجد سید عزیزالله واقع در بازار چهارسوق جنب بازار بزرگ تهران از بناهای تاریخی عصر قاجاری است که توسط سید عزیزالله در زمان فتحعلی شاه قاجار بنا شد. معماری این مسجد از اعصار گذشته نشات گرفته و دارای کاشی‌کاریهای زیبا، چهار ایوان و گنبد دو پوششی است که با سردر مسجد، جلوخانه، هشتی، صحن و شبستان کامل می‏گردد. مکان سوق‌‏الجیشی این مسجد و نزدیکی آن به بازار بزرگ از همان ابتدا موجب اهمیت آن شد، چرا که در تهران قدیم رسم بر این بود که داروغه شهر که حافظ و نگهبان شهر بود در محلی به نام چهارسوق اقامت می‏کرد و به نظارت امور شهری می‏پرداخت. داروغگان از ساعت 8 بعدازظهر در میدان ارگ که نزدیک بازار چهارسوق قرار داشت به نواختن طبل می‏پرداختند و کسبه بازار با شنیدن صدای طبل می‏دانستند که یک ساعت بعد می‏بایست بازار را تخلیه کنند و سر ساعت 9 محل را تحویل داروغگان دهند. بازار چهارسوق علاوه بر موقعیت استراتژیک محافظت از بازار، از کاخ شاه و نواحی اطراف آن نیز محافظت می‏نمود. بدین ترتیب مسجد سید عزیزالله در قطب سیاسی و اقتصادی شهر تهران قرار داشت و همواره در فعالیت‏های سیاسی مربوط به بازار فعال بود. این فعالیت‏ها از زمان کودتای 28 مرداد 1332 و استقرار حکومت دیکتاتوری در ایران افزایش یافت، چرا که کودتای 28 مرداد 1332 علاوه بر آنکه به مثابه سرکوب نیروهای ملی به رهبری دکتر مصدق بود، سرکوب نیروهای مذهبی به رهبری آیت‏الله کاشانی هم بود. فضای بازی که پس از شهریور 1320 پدید آمده بود مردم مسلمان و مبارز را به دور یکدیگر جمع کرده بود و بار دیگر رهبران مذهبی هسته‌‏های مبارزاتی تشکیل داده بودند که مکان این هسته ‏ها در مساجد قرار داشت. کودتای 28 مرداد 1332 و ایجاد دستگاه مخوف ساواک به دستور امریکاییان بار دیگر فضای کشور را سنگین نمود وبه تدریج هسته‌‏ها و گروههای مبارزاتی را پراکنده ساخت، اما محرم و یاد حسین (ع) این گروهها را جمع می‏‏نمود و مساجد را به محل تجمع مبارزان و تبادل افکار و آراء هیئتهای مذهبی مبدل می‏ساخت. این هسته‌های مذهبی در ابتدا تنها جهت آشنایی جوانان با مسائل مذهبی تشکیل شده بود اما به تدریج با حضور علما به هسته‌‏های مبارزاتی بر ضد رژیم پهلوی مبدل شد.

در این بین مساجد سید عزیزالله، شیخ علی، امین‌الدوله، شاه، ارک و آذربایجانی‏ها اهمیت ویژه ‏ای داشتند و مرکز ارتباط روحانیان و بازاریان بودند. نقطة عطف مبارزات این هیئتهای مذهبی با روی کار آمدن اسدالله علم و اجرای طرح انجمنهای ایالتی و ولایتی آغاز شد و به مبارزه علنی علما، بازاریان، مردم با رژیم پهلوی مبدل گشت. به دنبال سخنرانی امام خمینی در خرداد 1342، در مسجد سید عزیزالله مراسم دعا و نیایش برگزار شد و در پی آن علمای وقت آیت‏الله خوانساری، بهبهانی و تنکابنی در این مسجد متحصن شدند.

در پی این اقدام، مساجد دیگر نیز وارد عمل شدند و مبارزات مردمی در کشور افزایش یافت و سخنرانی‏هایی در مساجد فوق به تاسی از آیت‌الله خمینی توسط آیت‌الله خوانساری، حجت‌‏الاسلام فلسفی و حجت‌‏الاسلام تنکابنی برگزار شد. به طوری که عمال رژیم پهلوی در خرداد 1342 مسجد سید عزیزالله را تعطیل کردند، اما شدت مبارزات مردمی به حدی بود که اسدالله علم، نخست‌‏وزیر وقت ناچار به لغو تصویبنامه انجمن‏های ایالتی و ولایتی گشت.

مسجد سید عزیزالله همچنان جایگاه خود را در مبارزه بر ضد رژیم پهلوی حفظ نمود و در سالهای 1346 الی 1350 همچنان محل موعظه حجت‌الاسلام فلسفی و از مراکز تجمع مبارزان و مجاهدان اسلامی بود.



خرید و دانلود مقاله درباره نقش مسجد سید عزیزالله در قیام 15 خرداد 42


تحقیق در مورد سید حسن مد رس 7 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 7 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

تولد و جوانی در سال ۱۲۷۸ هجری قمری (حدود ۱۲۴۰ خورشیدی) در روستای کچوی اردستان به دنیا آمد. در جوانی به قمشه و اصفهان رفت و به حوزه علمیه وارد شد. بعد به نجف رفت و هفت سال در درس ملامحمدکاظم خراسانی و سیدمحمد کاظم یزدی حاضر شد. پس از بازگشت به اصفهان در مدرسه «جده کوچک» فقه و اصول تدریس کرد. مشروطه در جنبش مشروطه به مشروطه خواهان پیوست و از موسسان «انجمن ملی» در اصفهان بود. در دوره دوم مجلس شورای ملی که پس از استبداد صغیر برپا شد، به عنوان یکی از پنج مجتهد طراز اول به نمایندگی از علما شرکت کرد. قرارداد ۱۹۱۹ مدرس در جریان مطرح شدن قرارداد ۱۹۱۹ به شدت با این قرارداد مخالفت کرد. ولی در جریان بحث اعتبارنامه نصرت‌الدوله که از امضا کننذگان آن قرارداد و متهم به رشوه گیری از انگلیس بود از او دفاع کرد. رضاشاه او، همراه دکتر مصدق، از معدود نمایندگان مجلس پنجم بود که با انقراض سلسله قاجاریه و شاه شدن رضاخان مخالفت کرد. اما وقتی رضاشاه به سلطنت رسید سعی کرد با او مدارا کند. به همین دلیل در مجلس ششم هم به نمایندگی از مردم تهران شرکت کرد. اما در پایان این دوره مجلس رضا شاه که انتخابات با نظر او انجام می‌شد، مدرس را از نمایندگی محروم کرد. اعتراض او به جایی نرسید و کمی پس از گشایش مجلس هفتم دستگیر و تبعید شد. مرگ روز ۱۰ آذر ۱۳۱۶ در تبعید گاه خود در کاشمر درگذشت. او از مهر ماه ۱۳۰۷ در بازداشت و تبعید حکومت رضاشاه بود. گفته می‌‌شد گروهی از ماموران نظمیه، مدرس را به دستور مقامات شهربانی به قتل رسانده اند. این گروه پس از سقوط رضاشاه در دادگاهی که برای رسیدگی به اتهامات رئیس و ماموران نظمیه تشکیل شد، به قتل مدرس اعتراف کردند. با این‌همه جرئیات و انگیزه این قتل هنوز معلوم نیست.

آیت‌الله سیدحسن مدرس از علما و نمایندگان برجسته، مبارز و ضد استبدادی مجلس شورای ملی ایران در قرن چهاردهم هجری بود که یاد مبارزات و پایمردی های او در مقابل استبداد و استعمار خصوصا رضاخان پهلوی جاودان مانده است. روز ده آذر سالروز شهادت این بزرگمرد تاریخ معاصر به دستور رضاخان است. این نوشتار نگاهی دارد به زندگینامه شهید سید حسن مدرس. شهید مدرس و عده ای از نمایندگان اقلیت مجلس پنجم شورای ملی آیت‌الله سیدحسن مدرس از علما و نمایندگان برجسته، مبارز و ضد استبدادی مجلس شورای ملی ایران در قرن چهاردهم هجری در 1287 ق در سرابه اردستان به دنیا آمد.

پدرش سید اسماعیل از سادات طباطبایی بود. در شش سالگی به همراه پدرش به قمشه رفت و نزد پدر بزرگش میر عبدالباقی درس خواند و پس از درگذشت میر عبدالباقی در شانزده سالگی برای ادامه تحصیلات به اصفهان رفت.

بعد از گذراندن مقدمات، به فراگیری دروس سطح پرداخت و در ضمن معقول را نزد میرزا جهانگیر‌خان قشقایی آموخت. دروس خارج فقه و اصول را نیز نزد استادانی چون شیخ مرتضی ریزی و آقا سیدمحمدباقر درچه‌ای خواند و سپس برای تکمیل تحصیلات خود در 1311 ق عازم نجف‌اشرف گردید و در مدرسه صدر ساکن شد. سیدحسن مدرس در طول دوران تحصیل در نجف روزهای پنجشنبه و جمعه کارگری می‌کرد و از آن راه امرار معاش می‌نمود. وی به مدت هفت سال از محضر درس آخوند خراسانی و سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی استفاده کرد و به درجه اجتهاد نایل شد و در 1324 ق، در سی ‌و هفت سالگی از راه اهواز و بختیاری، به اصفهان وارد شد و در آن شهر در منزلی محقر سکونت گزید.

مدرس به زودی در میان مردم اصفهان مشهور گردید. بزرگترین عامل اشتهار وی، ساده‌زیستی، صراحت کلام و مبارزه آشتی‌ناپذیر وی با متنفذان و مالکان بزرگ اصفهان بود که همواره منافع خود را بر همه چیز ترجیح می‌دادند. او در جریان جنبش مشروطیت به حمایت از آن برخاست و در دوران استبداد صغیر با کمک حاج آقا نورالله اصفهانی، انجمنی مخفی بر ضد مستبدان تشکیل داد و با مشروطه‌خواهان بختیاری مخفیانه در تماس بود و همکاری داشت.با دعوت و همکاری مدرس، نیروهای مشروطه‌خواه بختیاری به رهبری صمصام‌السلطنه، قوای دولتی را در اصفهان شکست دادند و حکومت آن شهر را در دست خود گرفتند و به‌عنوان غرامت خسارات خود، در صدد گرفتن مالیات از مردم برآمدند که این امر با انتقاد و اعتراض شدید مدرس مواجه شد. صمصمام السلطنه نیز وی را دستگیر و تبعید نمود اما به خاطر اعتراض علما و مردم او را به شهر بازگرداند و در وضع مالیات تجدید‌نظر نمود، اما آنان همچنان توطئه می‌کردند و دوبار به او سوءقصد نمودند که مدرس از آنها جان سالم به در برد. همزمان با تشکیل دوره دوم مجلس شورای ملی، مدرس از سوی آخوند خراسانی و شیخ عبدالله مازندرانی ـ مطابق اصل دوم متمم قانون اساسی ـ به‌عنوان یکی از مجتهدان طراز اول به مجلس شورای ملی معرفی گردید و از سوی مجلس نیز پذیرفته شد و به ناچار اصفهان را به قصد تهران ترک گفت. در ذیحجه 1329 ق دولت روسیه تزاری به بهانة حضور شوستر امریکایی ـ که امور مالیه کشور را برعهده داشت ـ به دولت ایران اولتیماتوم داد و متعاقب آن، قشون روس وارد بندر انزلی شد و تا قزوین پیشروی کرد. گرچه دولت این اولتیماتوم را پذیرفت لکن مجلس تحت‌تأثیر چهره‌هایی مانند مدرس به شدت با آن مخالفت کرد. در رمضان 1332 ق که جنگ جهانی اول شروع شد، دولت ایران رسماً اعلام بی‌طرفی کرد اما قوای روسیه، انگلیس و عثمانی، بدون توجه به این بی‌طرفی وارد کشور شدند به زدوخورد با یکدیگر پرداختند. در محرم 1334 ق بیست‌وهفت نفر از نمایندگان مجلس و گروهی از رجال سیاسی و مردم عادی به منظور مقابله با تجاوزات روس و انگلیس به ایران، به طرف قم حرکت کردند و در آن شهر «کمیته دفاع ملی» را تشکیل دادند و یک هیأت چهار نفری را برای اداره امور برگزیدند که مدرس یکی از آنان بود. قوای روس، مهاجران را تعقیب کردند و آنان ناگزیر به غرب کشور رفته و از راه کرمانشاه، کرند و قصر‌شیرین خود را به اسلامبول رساندند. در همه مسیرهای داخل ایران، نیروهای روس مهاجران را تعقیب می‌کردند و زدوخوردهایی نیز میان آنان در می‌گرفت. مهاجران در تبعید، دولتی به ریاست نظام‌السلطنه تشکیل دادند که در آن مدرس، وزیر عدلیه و اوقاف بود. مدرس در اسلامبول، در مدرسه ایرانیان آن شهر به تدریس پرداخت و اعضای دولت در تبعید نیز با سلطان عثمانی ملاقات کردند. در شعبان 1336 ق و با پایان یافتن جنگ جهانی اول، مدرس به همراه دیگر مهاجران به تهران بازگشت و در مدرسه دینی سپهسالار ـ که نیابت تولیت آن را داشت ـ به تدریس پرداخت و در نظام اداری و آموزشی آن، تحولی به وجود آورد.در ذیقعده 1337 ق، وثوق‌الدوله قرارداد ننگین 1919 را با انگلستان منعقد ساخت که براساس آن اختیار امور مالی و نظامی دولت ایران در دست مستشاران انگلیسی قرار می‌گرفت. وثوق‌الدوله تصمیم داشت تا این قرارداد را در مجلس به وسیله طرفداران و دست‌نشاندگان خود به تصویب برساند اما براثر مخالفت‌های مدرس در مجلس و افکار عمومی، مجلس قرارداد مذکور را رد کرد و وثوق‌الدوله به ناچار از کار برکنار گردید. پس از کودتای سوم اسفند 1299 که توسط رضاخان و سید ضیاءالدین طباطبایی صورت گرفت، بسیاری از آزادیخواهان دستگیر شدند. از جمله آنان



خرید و دانلود تحقیق در مورد سید حسن مد رس 7 ص