لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 4 صفحه
قسمتی از متن .doc :
سید مصطفی خمینی
سید مصطفی خمینی فرزند بزرگ سید روحالله خمینی که در ۱ آبان ۱۳۵۶ مرد.
فهرست مندرجات
۱ زندگی
۲ فعالیتهای سیاسی
۳ تبعید به عراق
۴ مرگ
۵ منابع
زندگی
او در آذر ۱۳۰۹، در قم متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسههای باقریه و سنایی به پایان رساند. در سال ۱۳۲۵ به تحصیل علوم اسلامی پرداخت و در سال ۱۳۳۰ سطح را به پایان رساند و در درس خارج سید روحالله خمینی و سید حسین طباطبائی بروجردی حضور یافت.[۱] مصطفی علاوه بر اجتهاد در فقه و اصول، در علوم معقول و منقول نیز مهارت داشت.
فعالیتهای سیاسی
خمینی همراه مصطفی خمینی
از همان روزهای نخستین فعالیتهای سیاسی خمینی بر ضد حکومت پهلوی، در کنار او به فعالیت سیاسی پرداخت و در پیشبرد حرکت اسلامی نقش بسزایی داشت.[۲] خمینی در روز ۴ آبان ۱۳۴۳ علیه لایحه کاپیتولاسیون و انقلاب سفید، دولت وقت ایران سخنرانی کرد. در ۱۳ آبان همان سال خمینی، شبانه دستگیر و به ترکیه تبعید شد.
پس از این ماجراها، نیروهای امنیتی ایران، مصطفی خمینی را دستگیر و سپس به ترکیه و عراق تبعید کردند. سید مصطفی خمینی، در نجف به مبارزه بر ضد حکومت پهلوی پرداخت و بر ادعای مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مشاور برجستهای برای سید روحالله خمینی بود.[۳]
سید مصطفی خمینی همراه پدرش در کنار آیت الله مرعشی نجفی
ساواک که از سابقه مبارزاتی مصطفی خبر داشت در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ دستور جلب اورا به شهربانی قم صادر کرد. ماموران زمانی که مصطفی در خانه آیت الله العظمی مرعشی نجفی مشغول صحبت با ایشان بود، به آن جا یورش بردند و او را دستگیر کردند و مدت ۵۷ روز در زندان قزل قلعه و در سلول انفرادی زندانی کردند.[۴]
در ۸ دی ۱۳۴۳ او را از زندان آزاد کرده و در ۱۳ دی که تنها ۵ روز از آزادی اش میگذشت به دنبال استقبال چشمگیر مردم، ماموران حکومتی به خانه او در قم حمله کردند و بار دیگر مصطفی را دستگیر و به تهران اعزام میکنند.[۵][۶]
مصطفی خمینی یک سال در شهر بورسای ترکیه به حالت تبعید ماند اما باز سعی در بازگشت به ایران کرد و با رئیس سازمان امنیت بورسا در این زمینه اقدام به گفتگو کرد تا در مورد بازگشتش به ایران با نعمتالله نصیری گفتگو کند. نصیری شرط حضور مصطفی خمینی را ماندن در خانهای روستایی و عدم ارتباط با انقلابیون اعلام کرد که با عدم موافقت مصطفی، وی به همراه خمینی در تبعید ماند.
تبعید به عراق
در ۱۳ مهر ۱۳۴۴ خمینی و سید مصطفی از ترکیه به عراق برده شدند و در ۲۳ مهر در نجف ساکن شده و بحث را آغاز کردند و مصطفی علاوه بر حضور در درس خمینی، شروع به تدریس کردند.[۸]
مصطفی در عراق نیز از مبارزه دست نکشید و به دنبال اوج گیری نهضت رهایی بخش فلسطین، تلاش کرد که روحانیون خارج از کشور به پایگاههای فلسطین بروند و در آن جا دوره ببینند، وی حتی خود تحت آموزشهای نظامی قرار گرفت. فعالیتهای او سبب شد که در ۲۱ خرداد ۱۳۴۸ رئیس جمهور وقت عراق، حسن البکر، او را تهدید به برخورد کرد.[۹]
[ویرایش] مرگ
سرانجام سید مصطفی خمینی در ۱ آبان ۱۳۵۶ در ۴۷ سالگی به طرز مشکوکی درگذشت. او که از آغاز فعالیتهای سیاسی همواره مورد تهدید نیروهای امنیتی قرار داشت و با توجه به تلاش گسترده او در نهضت خمینی در ایران و عراق، از سوی مقامات ایرانی و عراقی شدیداً مورد تهدید قرار داشت. به همین دلیل هنگام انتشار درگذشت او، برای هیچ یک از انقلابیون قابل قبول نبود که فوت وی به صورت طبیعی اتفاق افتاده باشد، علاوه بر اینکه تا آن زمان نشانی از بیماری جدی در او دیده نمیشد.[۱۰]
بعد از مرگش سید روحالله خمینی در پیامی کوتاه چنین نوشت:
انا لله و انا الیه راجعون
در روز یکشنبه نهم ذی القعده الحرام ۱۳۹۷ مصطفی خمینی، نور بصرم و مهجه قلبم دار فانی را وداع کرد و به جوار رحمت حق تعالی رهسپار شداللهم ارحمه واغفر له واسکنه الجنه بحق اولیائک الطاهرین علیهم الصلوه والسلام[۱۱].
نماز را سید ابوالقاسم خوئی برای مصطفی خمینی اقامه کـرد و پس از تشییع جسدش، وی را در حرم علی پسر ابوطالب و در کنار قبر محمد حسین اصفهانی کمپانی خاک کردند.
منابع
↑ «مصطفی» ذخیره اسلام بود. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
↑ «مصطفی» ذخیره اسلام بود. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
↑ محمد حسن تشیع. چهره سیاسی شهید آیتالله سید مصطفی خمینی. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
↑ محمد حسن تشیع. چهره سیاسی شهید آیتالله سید مصطفی خمینی. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
↑ «مصطفی» ذخیره اسلام بود. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
↑ محمد حسن تشیع. چهره سیاسی شهید آیتالله سید مصطفی خمینی. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
↑ «مصطفی» ذخیره اسلام بود. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
↑ «مصطفی» ذخیره اسلام بود. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
↑ «مصطفی» ذخیره اسلام بود. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
↑ «مصطفی» ذخیره اسلام بود. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
↑ «مصطفی» ذخیره اسلام بود. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 4 صفحه
قسمتی از متن .doc :
سید مصطفی خمینی
سید مصطفی خمینی فرزند بزرگ سید روحالله خمینی که در ۱ آبان ۱۳۵۶ مرد.
فهرست مندرجات
۱ زندگی
۲ فعالیتهای سیاسی
۳ تبعید به عراق
۴ مرگ
۵ منابع
زندگی
او در آذر ۱۳۰۹، در قم متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسههای باقریه و سنایی به پایان رساند. در سال ۱۳۲۵ به تحصیل علوم اسلامی پرداخت و در سال ۱۳۳۰ سطح را به پایان رساند و در درس خارج سید روحالله خمینی و سید حسین طباطبائی بروجردی حضور یافت.[۱] مصطفی علاوه بر اجتهاد در فقه و اصول، در علوم معقول و منقول نیز مهارت داشت.
فعالیتهای سیاسی
خمینی همراه مصطفی خمینی
از همان روزهای نخستین فعالیتهای سیاسی خمینی بر ضد حکومت پهلوی، در کنار او به فعالیت سیاسی پرداخت و در پیشبرد حرکت اسلامی نقش بسزایی داشت.[۲] خمینی در روز ۴ آبان ۱۳۴۳ علیه لایحه کاپیتولاسیون و انقلاب سفید، دولت وقت ایران سخنرانی کرد. در ۱۳ آبان همان سال خمینی، شبانه دستگیر و به ترکیه تبعید شد.
پس از این ماجراها، نیروهای امنیتی ایران، مصطفی خمینی را دستگیر و سپس به ترکیه و عراق تبعید کردند. سید مصطفی خمینی، در نجف به مبارزه بر ضد حکومت پهلوی پرداخت و بر ادعای مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مشاور برجستهای برای سید روحالله خمینی بود.[۳]
سید مصطفی خمینی همراه پدرش در کنار آیت الله مرعشی نجفی
ساواک که از سابقه مبارزاتی مصطفی خبر داشت در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ دستور جلب اورا به شهربانی قم صادر کرد. ماموران زمانی که مصطفی در خانه آیت الله العظمی مرعشی نجفی مشغول صحبت با ایشان بود، به آن جا یورش بردند و او را دستگیر کردند و مدت ۵۷ روز در زندان قزل قلعه و در سلول انفرادی زندانی کردند.[۴]
در ۸ دی ۱۳۴۳ او را از زندان آزاد کرده و در ۱۳ دی که تنها ۵ روز از آزادی اش میگذشت به دنبال استقبال چشمگیر مردم، ماموران حکومتی به خانه او در قم حمله کردند و بار دیگر مصطفی را دستگیر و به تهران اعزام میکنند.[۵][۶]
مصطفی خمینی یک سال در شهر بورسای ترکیه به حالت تبعید ماند اما باز سعی در بازگشت به ایران کرد و با رئیس سازمان امنیت بورسا در این زمینه اقدام به گفتگو کرد تا در مورد بازگشتش به ایران با نعمتالله نصیری گفتگو کند. نصیری شرط حضور مصطفی خمینی را ماندن در خانهای روستایی و عدم ارتباط با انقلابیون اعلام کرد که با عدم موافقت مصطفی، وی به همراه خمینی در تبعید ماند.
تبعید به عراق
در ۱۳ مهر ۱۳۴۴ خمینی و سید مصطفی از ترکیه به عراق برده شدند و در ۲۳ مهر در نجف ساکن شده و بحث را آغاز کردند و مصطفی علاوه بر حضور در درس خمینی، شروع به تدریس کردند.[۸]
مصطفی در عراق نیز از مبارزه دست نکشید و به دنبال اوج گیری نهضت رهایی بخش فلسطین، تلاش کرد که روحانیون خارج از کشور به پایگاههای فلسطین بروند و در آن جا دوره ببینند، وی حتی خود تحت آموزشهای نظامی قرار گرفت. فعالیتهای او سبب شد که در ۲۱ خرداد ۱۳۴۸ رئیس جمهور وقت عراق، حسن البکر، او را تهدید به برخورد کرد.[۹]
[ویرایش] مرگ
سرانجام سید مصطفی خمینی در ۱ آبان ۱۳۵۶ در ۴۷ سالگی به طرز مشکوکی درگذشت. او که از آغاز فعالیتهای سیاسی همواره مورد تهدید نیروهای امنیتی قرار داشت و با توجه به تلاش گسترده او در نهضت خمینی در ایران و عراق، از سوی مقامات ایرانی و عراقی شدیداً مورد تهدید قرار داشت. به همین دلیل هنگام انتشار درگذشت او، برای هیچ یک از انقلابیون قابل قبول نبود که فوت وی به صورت طبیعی اتفاق افتاده باشد، علاوه بر اینکه تا آن زمان نشانی از بیماری جدی در او دیده نمیشد.[۱۰]
بعد از مرگش سید روحالله خمینی در پیامی کوتاه چنین نوشت:
انا لله و انا الیه راجعون
در روز یکشنبه نهم ذی القعده الحرام ۱۳۹۷ مصطفی خمینی، نور بصرم و مهجه قلبم دار فانی را وداع کرد و به جوار رحمت حق تعالی رهسپار شداللهم ارحمه واغفر له واسکنه الجنه بحق اولیائک الطاهرین علیهم الصلوه والسلام[۱۱].
نماز را سید ابوالقاسم خوئی برای مصطفی خمینی اقامه کـرد و پس از تشییع جسدش، وی را در حرم علی پسر ابوطالب و در کنار قبر محمد حسین اصفهانی کمپانی خاک کردند.
منابع
↑ «مصطفی» ذخیره اسلام بود. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
↑ «مصطفی» ذخیره اسلام بود. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
↑ محمد حسن تشیع. چهره سیاسی شهید آیتالله سید مصطفی خمینی. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
↑ محمد حسن تشیع. چهره سیاسی شهید آیتالله سید مصطفی خمینی. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
↑ «مصطفی» ذخیره اسلام بود. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
↑ محمد حسن تشیع. چهره سیاسی شهید آیتالله سید مصطفی خمینی. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
↑ «مصطفی» ذخیره اسلام بود. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
↑ «مصطفی» ذخیره اسلام بود. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
↑ «مصطفی» ذخیره اسلام بود. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
↑ «مصطفی» ذخیره اسلام بود. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
↑ «مصطفی» ذخیره اسلام بود. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 4 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دکتر مصطفی معین
زندگی نامه دکتر معین :
دکتر مصطفی معین در یازدهم فروردین ماه 1330 در خانوادهای مذهبی در نجفآباد به دنیا آمد. فضای مساعد خانواده و مدرسه و ارتباط با رهبران دینی و انقلابی شهر باعث آشنایی وی با مسایل فرهنگی اجتماعی و مبارزاتی و شرکت در اعتراضات مردمی نسبت به دستگیری امام خمینی گردید. او آموزش ابتدایی و متوسطه را در زادگاه خود و دوره متوسطه را در دبیرستان سعدی اصفهان گذراند. و در زمره دانشجویان ممتاز در سال 1348 به دانشگاه شیراز راه یافت. دکتر مصطفی معین تحصیلات عالی را با برخورداری از بورس دانشگاه در دوره پزشکی عمومی و سپس با کارورزی مستقیم و به عنوان دستیار ارشد در دوره تخصصی بیماریهای کودکان ادامه داد. او در دوران دانشجویی و در مراحل مختلف شکلگیری و گسترش مبارزات ضد استبدادی و پیروزی انقلاب اسلامی حضوری فعال داشت که در مواردی به بازداشت و تعقیب او منجر شد. او در عرصههای اجتماعی مانند آموزش و کمک به دانشآموزان یتیم و خانوادههای محروم و انجام خدمات بهداشتی و فرهنگی در حلبیآباد حاشیه شیراز فعالیت میکرد.
با پیروزی انقلاب و اتمام دوره تخصصی کودکان (1358)، سمینار طب ملی و مردمی در خرداد ماه 1358 با هدف تحقق عدالت در بهداشت و درمان کشور از سوی ایشان طراحی و برگزار گردید، و پس از آن سرپرستی طرح طب روستایی را با همکاری دانشگاه اصفهان، جهاد سازندگی و وزارت بهداری آن زمان در جهت محرومیت زدایی فرهنگی، آموزشی، پژوهشی و بهداشتی درمانی در مناطق محروم استان اصفهان به عهده گرفت. او در سال 1360 با تشکیل شورای برنامهریزی بهداشت و درمان استان فارس، مسئولیت آن را عهدهدار گردید و سپس بإ؛ مشارکتی فعال و مستمر، مسئولیتهای مختلفی را در بخشهای علمی و دانشگاهی، فرهنگی و اجتماعی، سیاستگذاری و مدیریت اجرایی طی سالهای بعد پذیرا شد که از آن میان به موارد زیر اشاره میشود:
* رییس دانشگاه شیراز (1360-61)
* نماینده مردم شیراز در نخستین دوره مجلس (1361-63)
* دبیر شورای مرکزی جهاد دانشگاهی (1361-64)
* سرپرست گروه برنامهریزی پزشکی ستاد انقلاب فرهنگی (1361-63)
* عضویت در ستاد و شورای عالی انقلاب فرهنگی به نمایندگی از امام امت و رهبری (1382-1362)
* نماینده مردم تهران در سومین دوره مجلس (1368-67)
* وزیر فرهنگ و آموزش عالی در دولت اکبر هاشمی رفسنجانی (1372-68)
* بازگشت به فعالیتهای علمی و دانشگاهی، مطالعه و تحقیق در دوره فوق تخصصی ایمونولوژی و آلرژی (1375-72)
*نماینده مردم اصفهان در پنجمین دوره مجلس (1376)
* وزیر فرهنگ و آموزش عالی در دولت محمد خاتمی(1379-76)
* وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در دولت محمد خاتمی (1382-79)
* مشاور رییس جمهور (1382 تاکنون)
تشکیل هیأتهای امنای دانشگاهها و مراکز پژوهشی، تأسیس و توسعه دانشگاهها در مناطق محروم کشور، ارتقای کیفیت آموزش و پژوهش، گسترش تحصیلات تکمیلی، طراحی و اجرای نظام آموزشهای علمی و کاربردی (دانشگاه جامع)، برنامهریزی و گسترش آموزشهای نیمه حضوری و از راه دور (دانشگاه پیام نور)، تأسیس و گسترش مراکز رشد علم و فنّاوری و پارکها و شهرکهای تحقیقاتی، توسعه و تقویت انجمنهای علمی و تخصصی، تقویت مجلات و نشریات علمی و تخصصی، تنوع بخشی به خدمات و منابع درآمدی آموزش عالی، برنامهریزی تقویت بنیه علمی ایثارگران و فرزندان شهیدان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، پیگیری و تأسیس فرهنگستان علوم و زبان و ادب فارسی، جذب و پرورش استعدادهای درخشان آموزش عالی، گسترش ارتباطات و همکاریهای علمی ملی و بینالمللی، قانونمند و نهادینه کردن فعالیتهای علمی و فرهنگی و اجتماعی دانشگاهی، پیگیری ایجاد تحول ساختاری در مدیریت علم و فنّاوری کشور و تأسیس وزارت علوم و تحقیقات و فنّاوری، تمرکززدایی و تقویت آزادی علمی و استقلال سازمانی دانشگاه، تقویت همکاریهای علمی و پژوهشی دانشگاه با صنعت، برنامهریزی رشد پرشتاب و مستمر تولید علمی ایران طی 14 سال گذشته، دفاع همه جانبه از کیان دانشگاه و حقوق دانشگاهیان و دانشجویان، مطالعه و تدوین برنامههای ملی توسعه فنّاوری و توسعه زیست فنّاوری و توسعه علمی کشور از جمله دستاوردهای مدیریت دکتر معین در آموزش عالی ایران است.
دوره دوم و سوم وزارت دکتر معین با بحرانهای متعددی روبرو بود که بالصراحه، دانشگاه و دانشجویان را به عنوان نهاد فکری و نیروی پیشاهنگ اصلاحات هدف قرار داده بود. نقطه اوج بحران با هجوم گروههای فشار و ورود غیر قانونی افراد مسلح در 18 و 20 تیرماه 1378 به کوی دانشگاه تهران و دانشگاه تبریز و ضرب و جرح دانشجویان شکل گرفت که با اعتراض و استعفای وزیر در دفاع از حریم دانشگاه و مظلومیت دانشجویان مواجه شد. در خردادماه 1381 نیز هشدار دکتر معین نسبت به پیامدهای بلند مدت فکری، اجتماعی و فرهنگی حکم اعدام برای دکتر آقاجری استادیار دانشگاه تربیت مدرس، تظاهرات غیرقانونی و اشغال ساختمان وزارتخانه از سوی افراد تحریک شده و ارائه طرح استیضاح از سوی گروه اقلیت مجلس شورای اسلامی را در پی داشت که استقبال و اعلام آمادگی وزیر برای پاسخگویی، موجب بازپسگیری طرح استیضاح گردید. در تابستان سال 1382 با توجه به بنبست رسیدن تصویب نهایی قانون جدید وزارت علوم، تحقیقات و فنّاوری در شورای نگهبان - که بر پایه انسجام آموزش عالی و تحول در ساختار مدیریت علم و فنّاوری و بر اساس مطالعه و کارشناسی علمی چندین ساله تنظیم شده و به تصویب دولت و مجلس شورای اسلامی رسیده بود و اعتراض به دخالت نهادهای موازی در آموزش عالی و دانشگاهها و بیحرمتی نسبت به دانشگاه و دانشگاهیان را در متن خود داشت - دکتر معین استعفای دوم خود را تقدیم کرد که سرانجام مورد پذیرش قرار گرفت.
دکتر معین هماکنون ریاست انجمن آسم و آلرژی و مرکز تحقیقات ایمونولوژی، آسم و آلرژی را بر عهده دارد. ایشان عضو هیأتهای امنا، شوراهای علمی و پژوهشی، مجامع، آکادمیها و انجمنهای علمی، فرهنگی و دانشگاهی مختلف است و به عنوان استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران به تدریس و تحقیق مشغول است. انتشار بیش از 140 مقاله علمی در نشریات و همایشهای معتبر در سطوح ملی و بینالمللی، انتشار 18 عنوان تألیف، ترجمه و یا ویرایش علمی و نیز ارائه صدها سخنرانی در دانشگاهها، مراکز پژوهشی و مجامع آموزشی و فرهنگی در ایران و سایر کشورها از جمله دستاوردهای علمی و فرهنگی او است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
زندگینامه آیت الله سید مصطفی خمینی
روز اول آبان سالگرد شهادت آیت الله حاج سید مصطفی خمینی اولین فرزند حضرت امام خمینی (ره) است
شهید مصطفی خمینی در 21 آذر 1309 ه ش برابر با 21 رجب 1349 ه ق در محله الوندیه شهرستان قم در منزل اجارهای متولد شد. به مناسبت نام پدر بزرگ پدریاش «شهید سیدمصطفی موسوی» او را نیز مصطفی نامیدند. مادر گرامیاش خانم خدیجه ثقفی در انتخاب این اسم برای فرزندش میگوید
«من خیلی دوست داشتم که نامش مصطفی باشد و نمیدانم آقا چه دوست داشتند، ولی من ایشان را راضی کردم و گفتم که چون نام پدرتان مصطفی بوده است، بسیار مناسب است و آقا هم راضی شدند و اسمش را محمد گذاشتیم، لقبش را مصطفی و کنیهاش را ابوالحسن گذاشتیم، ابوالقاسم نگذاشتیم که هر سه مشابه حضرت رسول (ص) نشود.2» سید مصطفی دیرتر از کودکان دیگر زبان باز کرد، بهگونهای که تا چهار سالگی فقط چند کلمه را میتوانست بگوید؛ اما دیری نپایید، او را به مکتبخانهای در نزدیکی منزلشان گذاشتند. این اقدام تأثیر فراوانی در حرف زدن وی بر جای گذاشت و نگرانی اطرافیانش برطرف شد.3
او در دامن مادری با تقوا و پدری دانشمند و در محیطی آکنده از معنویت و عرفان رشد کرد. گرچه در بسیاری از رفتارهای فردی و اجتماعی مانند سایر کودکان بود، ولی گهگاه با رفتار و کردارش که از نبوغ و استعدادی سرشار حکایت میکرد، دیگران را به شگفتی وا میداشت. مصطفی کودکی لاغر اندام ولی شجاع و جسور بود. پس از طی دوران کودکی راهی دبستان شد. تا پنجم ابتدایی در دبستان «باقریه» و «سنایی» قم به تحصیل پرداخت.4 در چهارده سالگی به تحصیل مقدمات علوم و معارف دینی پرداخت. او دارای نبوغ و هوش سرشاری بود و بدین جهت به سرعت از همردیفان خود پیشی گرفت. آیةالله حاج شیخ جعفر سبحانی از اساتید بنام حوزه علمیه قم و یکی از مراجع تقلید درباره نبوغ او چنین میگوید:
«از جمله خصوصیات ایشان در درس، در درجة اول استعداد قویشان بود؛ حافظهای قوی هم داشت. بیشتر اشخاص خوش فهم و خوش فکر، از حافظهای قوی برخوردار نیستند؛ ولی ایشان در عین حال که فهمی خوب و دقتی بسیار داشت، دارای حافظه خوبی هم بود؛ به همین دلیل با اصرار من ؛ ایشان همة الفیة ابن مالک را حفظ کرد و نه تنها حفظ میکرد، بلکه خوب هم میخواند. گاهی که من مطلبی درباره زندگی علما نقل میکردم، ایشان علاقهمند شد که آن بخش از کتاب نخبةالمقال را (کتابی در موضوع تراجم و رجال) که راجع به علما بود، حفظ کند. بعدها که معقول را نزد دیگران میخواندند، قسمتی از اشعار منظومه را هم حفظ کرده بودند و میخواندند. هم عمق فکری و هم ذکاوت داشت و در کنار این دو، دارای حافظهای قوی بود. یکی از مواهبی که ایشان داشت، فکر زایا بود. گاهی در یک مسأله، اگر طرف مقابل هم مثل ایشان حال و حوصله داشت، شاید یک ساعت و نیم بحث میکردند. ایشان میتوانست مسأله را به صورت ممتد با طرف مقابل بحث کند.5» به علت علاقه و استعداد درخشان توانست طی مدت دو سال و چند ماه کتابهای سیوطی، حاشیه ملاعبدالله، معالمالاصول، شمسیه، مطول و بخشی از شرح لمعه را به پایان برساند. در هفده سالگی، پس از پایان دوره مقدمات حوزه معمم شد خانم فریده مصطفوی، خواهر ایشان در این مورد میگوید: «... به یاد دارم در روزی که ایشان ملبس شد، حضرت امام در یک مجلس مهمانی، عدهای از دوستان را برای ناهار دعوت کردند تا ایشان تشویق شود و با تشریفات خاصی عمامه بر سر ایشان گذاشتند. این برای ما یک خاطره جالبی بود که میدیدیم، او با شادی و خوشحالی زیادی با لباس جدید از مهمانها پذیرایی میکند.»7 دوره سطح حوزه را به مدت پنج سال نزد حضرات آیات: مرتضی حائری یزدی، محمدجواد اصفهانی،شهید محمد صدوقی و سیدمحمدباقر سلطانی فرا گرفت. ضمن اشتغال به فراگیری فقه و اصول، فلسفه را نیز نزد آیةالله سید رضا صدر آغاز کرد و منظومه حکمت سبزواری را نزد وی فرا گرفت و خود نیز به تدریس آنها در مدرسه حجتیه قم پرداخت. پس از آن جهت فراگیری «اسفار» به حوزه درس آیةالله سیدابوالحسن رفیعی قزوینی و علامه سیدمحمدحسین طباطبایی روی آورد
سید مصطفی در بیست و یک سالگی در درس خارج آیات عظام سیدحسین طباطبایی بروجردی، و سیدمحمد حجت کوهکمری حضور یافت. نزدیک به سیزده سال فقه و اصول را نزد والد گرامیاش فرا گرفت. از محضر درس آیةالله سیدمحمد داماد نیز بهره گرفت.9 در آن زمان مرحوم آیةالله العظمی بروجردی امتحانی را در سطح طلاب شاخص حوزه علمیه قم گذاشته بودند که پس از اعلام نتایج، حاج آقا مصطفی یکی از چهار نفر طلبه ممتازی بود که معرفی شد.
برفراز کرسی اجتهاد حاج آقا مصطفی پس از تلاش فراوان در 27 سالگی به درجه اجتهاد نائل آمد، اجازه اجتهاد او از طرف امام خمینی (ره) بود. عارف واصل آیةالله حاج سیدرضا بهأالدینی که سالیان طولانی با ایشان حشر و نشر داشت، در خصوص مقام علمی او چنین مینویسد: «بسمه تعالی. الحاج مصطفی آیةالله جمع بینالمعقول و المنقول و السیاسة الاسلامیة و الدینیه فی شبابه و بلغ مابلغ من نوادر زماننا بل من نوادر الاعصار و الازمان «آیتالله حاج آقا مصطفی دانشهای عقلی و نقلی، سیاست اسلامی و دینی را در جوانی کسب کرد و به آن مراتبی که باید برسد، رسید. او از نخبگان زمان ما بود، بلکه از شخصیتهای برجسته روزگار به شمار میآمد» در مدت توقف دوازده ساله در حوزه نجف سیدمصطفی خمینی به بهرهگیری از حضور آیات عظام و مراجع تقلید حوزة علمیه نجفاشرف آقایان: سیدابوالقاسم خویی، سیدمحمود شاهرودی و سیدمحسن حکیم پرداخت. از محضر درس آیةالله سیدحسن بجنوردی نیز استفاده کرد. مرحوم آیةالله سیدعباس خاتم یزدی در این باره میگوید: «مرحوم بجنوردی تعبیر فوقالعادهای در خصوص آقا مصطفی داشت و آن این بود که: من از ایشان استفاده میکنم ؛ درست همان حرفی که مرحوم نراقی در مورد شاگرد خود، شیخ انصاری دارد.12» سیدمصطفی در سال 1340 ش در مدرسه حجتیه قم به تدریس اصول، فقه و فلسفه (منظومه سبزواری ) پرداخت.13 و اسفار ملاصدرا را برای جمعی از طلاب تدریس نمود و حاشیهای نیز بر آن نوشت.14 آیةالله العظمی خامنهای در خصوص حوزة تدریس حاج آقا مصطفی میفرمایند: «او یک مدرس معروف بود. فلسفه درس میداد، فقه درس میداد و بهعنوان یک چهره برجسته در میان طلاب حوزه و فضلا و مدرسین معروف بود.15» در دوران تبعید، پس از انتقال از ترکیه به عراق، در نجفاشرف بخشی از وقت خود را به تدریس خارج اصول اختصاص داد. حجةالاسلام سیدعلیاکبر محتشمیپور میگوید: «در سال 1346 ش، عدهای از طلاب مبرز و فضلای سرشناس حوزه نجف از جمله مرحوم حجةالاسلام والمسلمین حاج شیخ علیاصغر طاهری (کنی) و حججاسلام آقایان علیپور، سجادی، روحانی، برقعی و... و اینجانب با توجه به اینکه جای درس و بحث اصول فقه حضرت امام در حوزه علمیه نجف، خالی بود و با عنایت به فوقالعادگیِ مراتب علمی و سیطره و تسلط کامل آیةالله حاج آقا مصطفی خمینی به علوم و مباحث عقلی و همچنین فقه و اصول و شناخت دقیق ایشان از مبانی ارزندة حضرت امام و سایر فرهیختگان حوزه تصمیم گرفتیم تا در کنار حضور در محفل درس فقه حضرت امام، از حاج آقا مصطفی درخواست کنیم تا درس خارج اصول را در نجف برای طلاب و فضلا شروع کنند که این درخواست مورد اجابت معظمله قرار گرفت و از آن تاریخ تا پایان عمر شریف و پر برکتشان به مدت ده سال، یک دورة اصول فقه را با سبک تحقیقی نوین، تدریس فرمودند که درخشش علمی ایشان بیشتر روشن گردید و محصول آن، مجلدات کتاب «تحریرات فیالاصول» است. تألیفات با اینکه حاج آقا مصطفی هنوز جوان بود، ولی دیری نپایید که در زمینههای تحقیق و تألیف نیز توجه همگان را به خود جلب نمود. مرور اجمالی بر تألیفات ایشان، بهترین گواه بر نبوغ و فقاهت پویای آن محقق و فقیه فرزانه است.17 1ـ القواعد الحکمیه (حاشیه براسفار ملاصدرا2ـ حاشیه بر شرح هدایه ملاصدرا
3ـ حاشیه بر مبدأ و معاد ملاصدرا
4ـ کتاب البیع (این کتاب در سه جلد بوده؛ ولی در حال حاضر فقط جلد اول و بحث ولایت فقیه از جلد دوم آن موجود است) 5ـ کتاب الاجاره
6ـ مستند تحریرالوسیله
7ـ الحاشیة علیالعروة الوثقی
8ـ کتاب الخیارات
9ـ المکاسب المحرمه
10ـ الواجبات فیالصلاة
11ـ کتاب الصوم
12ـ تحریرات فیالاصول (8 جلد(
13ـ کتاب الطهارة
14ـ القواعدالرجالیه
15ـ حاشیه بر مستدرک مرحوم میرزاحسین نوری
16ـ شرح زندگانی ائمه معصومین
17ـ تطبیق هیئت جدید بر هیئت و نجوم اسلامی
18ـ تفسیرالقرآن الکریم (4 جلد(
19ـ الفوائد و العوائد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 20 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
حضرت محمد مصطفی (ص)
ولادت
حضرت رسول صلی الله علیه و آله در سالی که معروف به عام الفیل است دیده به جهان گشود. پدرش عبدالله در بازگشت از شام در شهر یثرب (مدینه ) چشم از جهان فرو بست و به دیدار کودکش محمد نایل نشد. همسر عبدالله ، مادر «محمد» آمنه دختر وهب بن عبد مناف بود.
بنابر رسم خانواده های بزرگ مکه «آمنه» پسر عزیزش ، محمد را به دایه ای به نام حلیمه سپرد تا در بیابان گسترده و پاک و دور از آلودگیهای شهر پرورش یابد.
در سن 12 سالگی بود که عمویش ابوطالب او را همراهش به سفر تجارتی به شام برد. در همین سفر در محلی به نام «بصری» که از نواحی شام، ابوطالب به «راهبی» مسیحی که نام وی «بحیرا» بود برخورد کرد.
حضرت محمد (ص) در سن بیست و پنج سالگی با حضرت خدیجه که از زنان پاکدامن و محترم و بزرگوار بود ازدواج کرد . حضرت فاطمه (س) بانوی بزرگ اسلام و جهان، از ثمرات این ازدواج مبارک می باشند.
بعثت
پیامبر اسلام (ص) ، قبل از شب 27 رجب در غار حرا به عبادت خدا و راز و نیاز با
آفریننده جهان می پرداخت و در آن شب بزرگ جبرئیل فرشته وحی مامور شد آیاتی از قران را بر محمد (ص) بخواند و او را به مقام پیامبری مفتخر سازد. سن محمد (ص) در این هنگام چهل سال بود.
پیامبر اسلام (ص) دعوت به اسلام را از خانه اش آغاز کرد ابتدا همسرش خدیجه و پسر عمویش علی به او ایمان آوردند . سپس افراد دیگری نیز به دین اسلام گرویدند. دعوتهای نخست بسیار مخفیانه بود. پس از سه سال فرود آمد که : «آنچه را بدان ماموری آشکار کن و از مشرکان روی بگردان.»
پیامبر اسلام (ص) پس از بیست و سه سال مبارزه و تبلیغ دین خدا (13 سال در مکه و 10 سال در مدینه) و برقرار کردن حکومت اسلامی و تعیین حضرت علی (ع) به عنوان وصی و جانشین پس از خود ، به ویژه در « حجه الوداع و در محل غدیر خم » در 28 صفر سال یازدهم هجری در سن 63 سالگی رحلت نمود. مرقد مطهر رسول خدا (ص) در مدینه منوره قرار دارد.
حدیثی از پیامبر گرانقدر اسلام (ص) نقل شده است که:
من در میان شما دو چیز گرانبها می گذارم ، تا از آن دو پیروی نمایید، هرگز گمراه نمی شوید. این دو چیز گرانبها عبارتند از : کتاب خدا(قرآن ) و عترتم (اهل بیت من).
حضرت علی (ع)
ولادت
امام علی (ع) در سال سی هم عام الفیل ، (سالی که ابرهه به خانه خدا لشکر کشید) یعنی ده سال پیش از بعثت ، در سیزدهم رجب، در درون کعبه خانه خدا به دنیا آمد . پدر گرامی اش ابوطالب عموی پیامبر (ص) و مادرش فاطمه بنت اسد بود.
هنوز پنج سال از عمر او نگذشته بود که پیامبر( ص) او را به خانه برد و تربیت او را به عهده گرفت.
هشت ویژگی خاص
روزی پیامبر(ص) به فاطمه(س) فرمود : علی (ع) دارای هشت ویژگی است و هیچ کس از گذشتگان و آیندگان دارای این مقام نیست .
1- او برادر من در دنیا و آخرت است و هیچ کس دارای این مقام نیست.
2- تو ای فاطمه! سرور بانوان بهشت، همسر او هستی.
3- و دو سبط رحمت، دو سبط من ، پسران او هستند.
4- برادر علی (ع) (یعنی جعفر طیار) به دو بال آرایش شده و در بهشت همراه فرشتگان به پرواز درآید و هرجا که بخواهد پرواز کند.
5-علم گذشتگان و آیندگان نزد اوست.
6- او نخستین فردی است که به من ایمان آورد.
7- او آخرین فردی است که با من هنگام مرگ دیدار نماید.
8-او وصی من و وارث همه اوصیا است.
شهادت امام علی علیه السلام
صبحگاه 19 رمضان سال چهلم هجری، هنگامی که امام علی (ع) برای نماز صبح به مسجد آمده و در حال نماز بود توسط عبدالرحمن بن ملجم که یکی از خوارج بود با شمشیر زهر آلود ضربت خورد و دو روز بعد در شب 21 رمضان، در سن 63 سالگی به شهادت رسید.
حضرت علی (ع) پس از این ضربت بر روی فرق مبارکش فرمود: «فزت و رب الکعبه- به خدای کعبه که رستگار شدم » .
امام علی در روز 21 ماه مبارک رمضان سال چهلم هجری در حالی که عمر شریفش شصت و سه سال بود جان به جان آفرین تسلیم کرد و پیکر مطهر آن حضرت را بنا به وصیت حضرت به نجف اشرف بردند و به خاک سپردند.
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
تولد حضرت زهرا (س) آنچنان پیامبر را خشنود ساخت که زبان به مدح و ثنای پروردگار گشود و زبان بدخواهان که او را «ابتر» (یعنی بریده نسل) می خواندند برای همیشه کوتاه گردید و خداوند مژده این تولد را در سوره کوثر به پیامبرش داد.