لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
مروری بر وضعیت بیوتکنولوژی در جهان
ترویج توانمندیهای فناوری زیستی و ایجاد بسترهای فرهنگی لازم در جامعه، در کنار برنامهریزی هدفمند و سرمایهگذاری کافی، از جمله برنامهها و اقداماتی است که باید برای توسعة این علم و فناوری در کشور صورت گیرد. در مقالة زیر سعی شده است وضعیت این فناوری نوین از نظر شاخصهایی چون سرمایهگذاری، بازده اقتصادی، فرآوردههای تجاری و اشتغالزایی، در سطح جهانی مورد بررسی قرار گیرد:
مقدمه تعریف فناوری زیستی پیشینه بیوتکنولوژی ساختار اقتصادی و سرمایهگذاری بازار فرآوردههای بیوتکنولوژی
مقدمه:
رشد سریع جمعیت و محدودیت منابع، نسل بشر را با خطر گرسنگی و کمبود امکانات بهداشتی مواجه نموده است. بر اساس گزارشات سازمان ملل، 800 میلیون نفر از جمعیت جهان (14 درصد) دچار فقر غذایی هستند که تا سال 2020 به یک میلیارد نفر خواهند رسید. اما تحولات گسترده علمی و تکنولوژیک جهان در قرن بیستم، به خصوص در حوزه فناوری زیستی (بیوتکنولوژی)، امروزه امیدهای فراوانی را در دل دولتمردان کشورهای جهان ایجاد کرده است. بیوتکنولوژی و فناوری ژن با ارایه مسیرهای راهبردی، این امید را بهوجود آوردهاند که میتوان جهان را از کابوس فقر و گرسنگی رها ساخت و امنیت غذایی و بهداشتی را برای جهانیان به ارمغان آورد. بر اساس پیشبینیهای بسیاری از متخصصین و صاحبنظران از جمله انجمن بینالمللی علم و توسعه، جمعیت جهان در سال 2050 به 11 میلیارد نفر خواهد رسید و میزان تولیدات غذایی باید در آن زمان به سه برابر مقدار کنونی افزایش یابد که بدون فناوری زیستی میسر نخواهد بود (رجوع شود به: ضرورت بکارگیری فناوریهای نوین در تأمین غذایی). دستاوردها و تحولات بزرگی که طی نیمه دوم قرن بیستم (از اواسط دهه 1970 میلادی) در حوزه علوم زیستی بوقوع پیوست، نویدبخش توانمندیهای جدیدی در این عرصه بود. فناوری زیستی و از جمله مهندسی ژنتیک یا فنون دیانآی نوترکیب، میتواند در جهت بهرهوری بیشتر از منابع زیستی، حفظ محیطزیست و در نتیجه توسعه پایدار مؤثر واقع شود. بسیاری از صاحبنظران معتقدند سده بیست و یکم، قرن حاکمیت و شکوفایی فناوری زیستی است. به مدد این فناوری نوین، پتانسیل قابل توجهی در علوم زیستشناسی پایه، صنایع کشاورزی، فرآوری غذایی، دارو و صنایع شیمیایی پدید آمده است. بیوتکنولوژی یک علم نوین و صنعت استراتژیک، کلیدی و سریعالحصول میباشد که میتواند به صورت گسترده در جهت نیل به هدف توسعه پایدار ملی و بینالمللی استفاده شود. بسیاری از کشورهای صنعتی و در حال توسعه جهان و از جمله آمریکا، ژاپن، کانادا، آلمان، انگلیس، فرانسه، ژاپن، کرهجنوبی، هند، چین، تایوان و کوبا از اوایل دهه 1980 میلادی، این فناوری را بهعنوان اولویت ملی و یکی از چند مورد فعالیتهای استراتژیک شناختهاند و برای حمایت و گسترش آن، برنامه ملی تدوین نمودهاند و بیوتکنولوژی را محور توسعه نوین قلمداد کردهاند. این کشورها با درک صحیح از توانمندیهای فناوری زیستی توانستهاند سیاستهای اصولی و برنامهریزی مناسب برای سرمایهگذاری جدی در جهت تحقیق و توسعه هدفمند این فناوری انجام دهند. اکنون بسیاری از این کشورها از توانمندیها و ارزش افزوده بسیار بالای این فناوری در اقتصاد خود بهرهبرداری مینمایند. آمریکا، ژاپن و کانادا از بزرگترین سرمایهگذاران در تحقیقوتوسعه صنعتی بیوتکنولوژی به شمار میآیند و ژاپن از رقبای اصلی آمریکا در این زمینه محسوب میشود. حتی کشورهای جنوب صحرای آفریقا که از محرومترین کشورهای جهان هستند، طرحها و برنامههایی را برای استفاده از این فناوری آغاز کردهاند. به هر حال بیوتکنولوژی به دلایل متعدد از جمله ارزش افزودة زیاد، فراگیرشدن سریع، ایجاد موقعیتهای برجسته اقتصادی و علمی، دانشمحور بودن و کم بودن شکاف تکنولوژیک بین کشورهای پیشرفته و درحالتوسعه، به عنوان یک فناوری مطلوب و ابزاری کارآمد، پویا و تعیینکننده در جهت تولید و توسعه ملی و کاهش وابستگی این کشورها به شدت مورد توجه اقتصادهای در حال توسعه قرار گرفته است. از سوی دیگر، در دنیای امروز مجهز شدن و پیشرو بودن در فناوریهای نوین و دستیابی به جدیدترین یافتههای علمیـ پژوهشی، یکی از عوامل بسیار مؤثر در معرفی و کسب اعتبار جهانی برای هر کشور میباشد. بنابراین کشورهای در حال توسعه باید خود را به این فناوری مجهز کرده و از نتایج اقتصادی ـ اجتماعی آن بهره گیرند. همگام با تحولات نوین بیوتکنولوژی، بسیاری از کشورهای غنی و فقیر دنیا، سیاستها و برنامههای ویژهای را برای توسعه فعالیتهای خود در زمینه بیوتکنولوژی اتخاذ کردهاند. برخی از این کشورها برای تسریع در توسعه این فناوری، ساختارهای ویژهای را بنا نهادهاند و به نتایج قابلتوجهی نیز دست یافتهاند. این فناوری هنوز تا حدودی در مراحل اولیة رشد خود قرار دارد و بسیاری از سرمایهگذاران این صنعت، به مرحلة بازگشت سرمایهگذاریهای تحقیقاتی خود نرسیدهاند. بنابراین متأخرانی مانند کشورهای جهان سوم، هنوز هم میتوانند سوار بر قطار بیوتکنولوژی شده و تواناییهای بالقوة خود را به مرحلة ظهور برسانند. ترویج توانمندیهای بیوتکنولوژی در جامعه و ایجاد بسترهای فرهنگی لازم برای توسعة آن در کنار توجه خاص به برنامهریزی هدفمند و سرمایهگذاری کافی، از جمله برنامهها و اقداماتی است که کشورهای در حال توسعه جهان و به خصوص کشورهایی نظیر ایران که تا حدودی از قافله این علم عقب ماندهاند باید به آن توجه ویژه داشته باشند.
تعریف فناوری زیستی (بیوتکنولوژی (
تعاریف مختلفی برای بیوتکنولوژی ارائه شده است که میتوان به چند مورد زیر اشاره نمود: - کاربرد اصول علمی و مهندسی در عملآوری مواد به وسیله سازوارههای (ارگانیسمهای بیولوژیکی) زیستی در راستای تهیه کالاها و خدمات. - تلفیق ژنتیک مولکولی، بیوشیمی، میکروبیولوژی و فناوری جهت استفاده از ریزسازوارهها (میکروارگانیسمها)، سلولها، بافتها و یا قسمتی از سلول یا موجود زنده بهمنظور تولید کالاها و ارایه خدمات. - استفاده از موجودات زنده، سلولها، بافتها و قسمتهایی از سلول (اندامکها) و همچنین مولکولها که در تغییرات زیستشناختی (بیولوژیکی)، شیمیایی و فیزیکی تأثیر میگذارند. - استفاده از فرآیندهای سلولی و مولکولی برای حل مشکلات یا ایجاد فرآوردهها در خدمت رفاه بشری. تعریف جامع بیوتکنولوژی توسط دولت آمریکا چنین عنوان شده است: بیوتکنولوژی (با مفهوم قدیم و جدید) در برگیرنده هر گونه فن و روشی است که از موجودات زنده و یا بخشهایی از آنها استفاده کند تا فرآوردههایی را تولید، اصلاح و یا تغییر دهد و به بهینهسازی گیاهان و جانوران بپردازد و یا ریزسازوارههایی را برای کاربردهای ویژه تولید کند. بیوتکنولوژی در مفهوم جدید به کاربرد صنعتی دی-ان-ای نوترکیب، همجوشی سلولی و فنون فراورش نوین زیستی گفته میشود. به عبارتی استفاده صنعتی از دی-ان-ای و دیگر فرآیندهای زیستی یا بهرهگیری از پروتئین و یا دی-ان-ای نوترکیب و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
مروری بر وضعیت بیوتکنولوژی در جهان
ترویج توانمندیهای فناوری زیستی و ایجاد بسترهای فرهنگی لازم در جامعه، در کنار برنامهریزی هدفمند و سرمایهگذاری کافی، از جمله برنامهها و اقداماتی است که باید برای توسعة این علم و فناوری در کشور صورت گیرد. در مقالة زیر سعی شده است وضعیت این فناوری نوین از نظر شاخصهایی چون سرمایهگذاری، بازده اقتصادی، فرآوردههای تجاری و اشتغالزایی، در سطح جهانی مورد بررسی قرار گیرد:
مقدمه تعریف فناوری زیستی پیشینه بیوتکنولوژی ساختار اقتصادی و سرمایهگذاری بازار فرآوردههای بیوتکنولوژی
مقدمه:
رشد سریع جمعیت و محدودیت منابع، نسل بشر را با خطر گرسنگی و کمبود امکانات بهداشتی مواجه نموده است. بر اساس گزارشات سازمان ملل، 800 میلیون نفر از جمعیت جهان (14 درصد) دچار فقر غذایی هستند که تا سال 2020 به یک میلیارد نفر خواهند رسید. اما تحولات گسترده علمی و تکنولوژیک جهان در قرن بیستم، به خصوص در حوزه فناوری زیستی (بیوتکنولوژی)، امروزه امیدهای فراوانی را در دل دولتمردان کشورهای جهان ایجاد کرده است. بیوتکنولوژی و فناوری ژن با ارایه مسیرهای راهبردی، این امید را بهوجود آوردهاند که میتوان جهان را از کابوس فقر و گرسنگی رها ساخت و امنیت غذایی و بهداشتی را برای جهانیان به ارمغان آورد. بر اساس پیشبینیهای بسیاری از متخصصین و صاحبنظران از جمله انجمن بینالمللی علم و توسعه، جمعیت جهان در سال 2050 به 11 میلیارد نفر خواهد رسید و میزان تولیدات غذایی باید در آن زمان به سه برابر مقدار کنونی افزایش یابد که بدون فناوری زیستی میسر نخواهد بود (رجوع شود به: ضرورت بکارگیری فناوریهای نوین در تأمین غذایی). دستاوردها و تحولات بزرگی که طی نیمه دوم قرن بیستم (از اواسط دهه 1970 میلادی) در حوزه علوم زیستی بوقوع پیوست، نویدبخش توانمندیهای جدیدی در این عرصه بود. فناوری زیستی و از جمله مهندسی ژنتیک یا فنون دیانآی نوترکیب، میتواند در جهت بهرهوری بیشتر از منابع زیستی، حفظ محیطزیست و در نتیجه توسعه پایدار مؤثر واقع شود. بسیاری از صاحبنظران معتقدند سده بیست و یکم، قرن حاکمیت و شکوفایی فناوری زیستی است. به مدد این فناوری نوین، پتانسیل قابل توجهی در علوم زیستشناسی پایه، صنایع کشاورزی، فرآوری غذایی، دارو و صنایع شیمیایی پدید آمده است. بیوتکنولوژی یک علم نوین و صنعت استراتژیک، کلیدی و سریعالحصول میباشد که میتواند به صورت گسترده در جهت نیل به هدف توسعه پایدار ملی و بینالمللی استفاده شود. بسیاری از کشورهای صنعتی و در حال توسعه جهان و از جمله آمریکا، ژاپن، کانادا، آلمان، انگلیس، فرانسه، ژاپن، کرهجنوبی، هند، چین، تایوان و کوبا از اوایل دهه 1980 میلادی، این فناوری را بهعنوان اولویت ملی و یکی از چند مورد فعالیتهای استراتژیک شناختهاند و برای حمایت و گسترش آن، برنامه ملی تدوین نمودهاند و بیوتکنولوژی را محور توسعه نوین قلمداد کردهاند. این کشورها با درک صحیح از توانمندیهای فناوری زیستی توانستهاند سیاستهای اصولی و برنامهریزی مناسب برای سرمایهگذاری جدی در جهت تحقیق و توسعه هدفمند این فناوری انجام دهند. اکنون بسیاری از این کشورها از توانمندیها و ارزش افزوده بسیار بالای این فناوری در اقتصاد خود بهرهبرداری مینمایند. آمریکا، ژاپن و کانادا از بزرگترین سرمایهگذاران در تحقیقوتوسعه صنعتی بیوتکنولوژی به شمار میآیند و ژاپن از رقبای اصلی آمریکا در این زمینه محسوب میشود. حتی کشورهای جنوب صحرای آفریقا که از محرومترین کشورهای جهان هستند، طرحها و برنامههایی را برای استفاده از این فناوری آغاز کردهاند. به هر حال بیوتکنولوژی به دلایل متعدد از جمله ارزش افزودة زیاد، فراگیرشدن سریع، ایجاد موقعیتهای برجسته اقتصادی و علمی، دانشمحور بودن و کم بودن شکاف تکنولوژیک بین کشورهای پیشرفته و درحالتوسعه، به عنوان یک فناوری مطلوب و ابزاری کارآمد، پویا و تعیینکننده در جهت تولید و توسعه ملی و کاهش وابستگی این کشورها به شدت مورد توجه اقتصادهای در حال توسعه قرار گرفته است. از سوی دیگر، در دنیای امروز مجهز شدن و پیشرو بودن در فناوریهای نوین و دستیابی به جدیدترین یافتههای علمیـ پژوهشی، یکی از عوامل بسیار مؤثر در معرفی و کسب اعتبار جهانی برای هر کشور میباشد. بنابراین کشورهای در حال توسعه باید خود را به این فناوری مجهز کرده و از نتایج اقتصادی ـ اجتماعی آن بهره گیرند. همگام با تحولات نوین بیوتکنولوژی، بسیاری از کشورهای غنی و فقیر دنیا، سیاستها و برنامههای ویژهای را برای توسعه فعالیتهای خود در زمینه بیوتکنولوژی اتخاذ کردهاند. برخی از این کشورها برای تسریع در توسعه این فناوری، ساختارهای ویژهای را بنا نهادهاند و به نتایج قابلتوجهی نیز دست یافتهاند. این فناوری هنوز تا حدودی در مراحل اولیة رشد خود قرار دارد و بسیاری از سرمایهگذاران این صنعت، به مرحلة بازگشت سرمایهگذاریهای تحقیقاتی خود نرسیدهاند. بنابراین متأخرانی مانند کشورهای جهان سوم، هنوز هم میتوانند سوار بر قطار بیوتکنولوژی شده و تواناییهای بالقوة خود را به مرحلة ظهور برسانند. ترویج توانمندیهای بیوتکنولوژی در جامعه و ایجاد بسترهای فرهنگی لازم برای توسعة آن در کنار توجه خاص به برنامهریزی هدفمند و سرمایهگذاری کافی، از جمله برنامهها و اقداماتی است که کشورهای در حال توسعه جهان و به خصوص کشورهایی نظیر ایران که تا حدودی از قافله این علم عقب ماندهاند باید به آن توجه ویژه داشته باشند.
تعریف فناوری زیستی (بیوتکنولوژی (
تعاریف مختلفی برای بیوتکنولوژی ارائه شده است که میتوان به چند مورد زیر اشاره نمود: - کاربرد اصول علمی و مهندسی در عملآوری مواد به وسیله سازوارههای (ارگانیسمهای بیولوژیکی) زیستی در راستای تهیه کالاها و خدمات. - تلفیق ژنتیک مولکولی، بیوشیمی، میکروبیولوژی و فناوری جهت استفاده از ریزسازوارهها (میکروارگانیسمها)، سلولها، بافتها و یا قسمتی از سلول یا موجود زنده بهمنظور تولید کالاها و ارایه خدمات. - استفاده از موجودات زنده، سلولها، بافتها و قسمتهایی از سلول (اندامکها) و همچنین مولکولها که در تغییرات زیستشناختی (بیولوژیکی)، شیمیایی و فیزیکی تأثیر میگذارند. - استفاده از فرآیندهای سلولی و مولکولی برای حل مشکلات یا ایجاد فرآوردهها در خدمت رفاه بشری. تعریف جامع بیوتکنولوژی توسط دولت آمریکا چنین عنوان شده است: بیوتکنولوژی (با مفهوم قدیم و جدید) در برگیرنده هر گونه فن و روشی است که از موجودات زنده و یا بخشهایی از آنها استفاده کند تا فرآوردههایی را تولید، اصلاح و یا تغییر دهد و به بهینهسازی گیاهان و جانوران بپردازد و یا ریزسازوارههایی را برای کاربردهای ویژه تولید کند. بیوتکنولوژی در مفهوم جدید به کاربرد صنعتی دی-ان-ای نوترکیب، همجوشی سلولی و فنون فراورش نوین زیستی گفته میشود. به عبارتی استفاده صنعتی از دی-ان-ای و دیگر فرآیندهای زیستی یا بهرهگیری از پروتئین و یا دی-ان-ای نوترکیب و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 50
مروری گذرا بر تاریخچه تلویزیون دیجیتال و مزایای آن
1- سخن آغازین
«تلویزیون دیجیتال» عبارتی ست که در چند سال اخیر در مجامع کارشناسی جهانی و سمینارهای تخصصی در حوزه های مخابرات و پخش تلویزیونی در سطحی گسترده مطرح شده است، اما این عبارت واقعا چیست و اشاره به کدام فن آوری دارد؟ این تلویزیون چه تفاوت مهمی با تلویزیون موجود فعلی (آنالوگ) دارد؟ چه نیازی برای حرکت به سمت آن احساس می شود؟ آیا واقعاً برای ما یک مفهوم بدیع و ناشناخته است؟ راستی، آیا تا کنون تصاویر دریافتی از گیرنده های ماهواره ای دیجیتال را بر صفحه ی تلویزیون های خانگی دیده اید؟ میزان شفافیت، وضوح، خالی از نویز و برفک بودن این تصاویر چه قدر رضایت بخش است؟ به راستی رمز رسیدن به این درجه از کیفیت تصویری چیست؟ این ها سؤالاتی هستند که امیدواریم در صفحات بعدی به آن ها پاسخ مناسبی داده شود.
شصت سال پس از تولد و معرفی تلویزیون آنالوگ (در ابتدا سیاه و سفید) و سی سال پس از تولد و ظهور رنگ در تصاویر تلویزیونی، «تلویزیون» در آستانه ی یک مهاجرت و حرکت بنیادی قرار گرفت : گذار و انتقال از تلویزیون آنالوگ به تلویزیون دیجیتال.
اما چرا دیجیتال را انتخاب کرده ایم؟ شاید این سیر تکاملی و جایگزین شدن تلویزیون دیجیتال به جای آنالوگ، یادآور تکراری باشد که در برخی از رویدادهای تاریخ رخ می دهد! هنگامی که یونانیان باستان به رهبری اسکندر بر مصر مسلط شدند، به تدریج زبان و الفبای یونانی جایگزین زبان مصر باستان گشت و از سویی زبان هیروگیلف ناپدید شد. تنها پس از کشفیات و حفاری های باستان شناسی دو هزار سال بعد (در سال 1799) این خط باستانی مجدداً آشکار شد. یک پاسخ احتمالی برای علت ناپدید شدن آن شاید این باشد : در حالی که در خط و نگارش مصر باستان از هفتصد نشانه ی نمادین متفاوت برای بیان مفاهیم استفاده می شد، نگارش یونانی بر مبنای الف با شکل گرفته بود. به عبارتی، استفاده از تعدادی نماد محدود و معین که وظیفه ی بیان تمام مفاهیم زبانی را بر عهده دارند.
سیستم آنالوگ درواقع نوعی هیروگلیف الکترونیکی است! برای مثال، یک شکل موج جریان الکتریکی متناظر با یک موج صوتی ست و با تغییر فشار صوتی، شکل موج نیز کاملا دگرگون خواهد شد. در مقابل، سیستم دیجیتال از امتیاز استفاده از کدهای سمبولیک دقیق (نظیر حروف الفبا) برای نمایش هر کدام از شکل موج های متغیر تصویر و صدای آنالوگ (نظیر شکل های هیروگلیف) بهره می برد. طبیعتاً هنگامی که ارسال اطلاعات از فرستنده یا کدکننده، با تعداد سمبل های محدود و معین انجام شود، در صورت بروز خطا در سیگنال، گیرنده یا کدگشا باز هم می تواند به کار خود ادامه دهد، به ویژه چنانچه از ابتدا کدهای ویژه ای به همراه سیگنال اصلی ارسل گردند، گیرنده می تواند خطا را کشف و حتی تصحیح کند. برای مثال، در یک گیرنده ی تلویزیون آنالوگ، چنانچه به دلیل جرقه های موتور یک اتومبیل یک جریان پالسی مزاحم در سیگنال دریافتی از آنتن تداخل کند، چون گیرنده ی آنالوگ قادر به شناخت و جداسازی این قبیل سیگنال های ناخواسته از سیگنال دریافتی نیست، پالس های تداخلی به صورت نقاط پراکنده ی سیاه و سفید بر صفحه ی لامپ تصویر ظاهر می شوند. در حالی که در پردازش دیجیتال، امکان شناخت سیگنال های ناخواسته و حذف خطای مزاحم وجود دارد و به همین دلیل تصاویر دریافتی شفاف تر و خالی از نویز هستند.
در شرایطی که جهان وارد قرن بیست و یکم شده، تلویزیون دیجیتال یکی از اجزاء مهم بزرگ راه های اطلاعاتی برشمرده می شود. زیرا این فن آوری، قابلیت ارسال مقادیر فراوانی از اطلاعات را به بیشترین تعداد کاربر با هزینه ی کم داراست. تلویزیون دیجیتال، با تبدیل تصاویر و صدا به مقادیر و کدهای دودویی (0و1) چنین قابلیتی را یافته است.
اینک برنامه های تلویزیونی (شامل تصاویر و صدا) که در حالت اولیه ی خود به قالب آنالوگ هستند، دیجیتال شده و پس از ترکیب با اطلاعات و داده های دیگر از طریق شبکه های مخابراتی به ایستگاه های فرستنده ی پخش امواج ارسال می شوند. این برنامه ها هم چنین قابلیت ذخیره شدن ابتدایی بر دیسک سخت کامپیوتر و سپس ارسال را برای بیننده های خاص (دارای حق اشتراک) دارند. امکان فراهم آوری مجموعه ی چند رسانه ای (صدا، تصویر، داده) به عنوان منبع برنامه ی تولید شده، با قابلیت ذخیره سازی حتی در رایانه های خانگی، سبب انقلابی در مقایسه با زنجیره ی مراحل تولید و پخش تلویزیون آنالوگ شده است.
مرور بر مفاهیم پایه : بررسی ساختار یک سیستم مخابرات دیجیتال
از آنجا که تلویزیون دیجیتال، نوعی از سیستم مخابرات دیجیتال است، طبیعتاً از الگوی کلی چنین سیستمی، تبعیت می کند. بنابراین ضروری ست قبل از ادامه ی بحث، در ابتدا تعاریف اولیه را به طور خلاصه مرور کنیم.
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟جای شکل
تصویر 1-1 اجزاء اصلی یک سیستم ارتباطی دیجیتال را شامل طبقات فرستنده، گیرنده و هم چنین کانال ارتباطی معرفی می کند.
طبق تصویر، ابتدا منبع اولیه ی اطلاعات که در حالت طبیعی پیوسته است توسط تراگردان ورودی به سیگنال الکتریکی آنالوگ تبدیل می شود، مانند سیگنال ویدیوئی دوربین تلویزیونی یا سیگنال صدای تولید شده توسط میکروفن.
لازم است تا این سیگنال الکتریکی آنالوگ توسط یک مدار A/D از حالت آنالوگ به دیجیتال تبدیل شود، یعنی رشته ای از ارقام دودویی صفر و یک. هم چنین ممکن است که منبع اطلاعات، نظیر داده های مربوط به یک فایل درون حافظه ی رایانه، از ابتدا ذاتا دیجیتال باشد. در هر صورت، به دنبال شکلی از ارائه ی سیگنال دودویی هستیم تا سیگنال با حداکثر بازدهی، بدون زواید و با حداقل تعداد بیت در دسترس قرار گیرد. این همان تعبیر کدگذاری منبع اطلاعات است که طی این فرآیند افزونگی های ذاتی و آماری در سیگنال اولیه حذف می شود. به تعبیر دیگر، این عمل فشرده سازی داده ها نامیده می شود و پردازشی ویژه برای استفاده ی بهینه از پهنای باند فرکانسی کانال ارتباطی ست. طبیعی ست که هر چه حجم داده های تولیدی کم تر باشد، ارسال آن ها با سرعت انتقال کم تر و با اشغال پهنای باند کم تر امکان پذیر است.
سپس سیگنال کد شده در طبقه ی کد گذار یا کد کننده ی منبع وارد طبقه ی کدگذار کانال ارتباطی می شود. این