لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
نقش عوامل اجتماعی در افت تحصیلی
نهاد آموزش و پرورش به عنوان یک نهاد اجتماعی ، دارای کارکردهای متنوعی است که مهمترین کارکرد آشکار آن، ایجاد زمینه مناسب جهت پرورش استعداد و توانائیهای افراد می باشد.
● مقدمه:
نهاد آموزش و پرورش به عنوان یک نهاد اجتماعی ، دارای کارکردهای متنوعی است که مهمترین کارکرد آشکار آن، ایجاد زمینه مناسب جهت پرورش استعداد و توانائیهای افراد می باشد. کارکرد آشکار دیگر انتقال مواریث فرهنگی و نظام ارزشی جامعه، به دانشآموزان و جامعه پذیر کردن آنهاست. همچنین آموزش و پرورش را می توان یکی از نهادهای تعیین کنندهی بنیانهای فرهنگی و اخلاقی یک جامعه دانست که پیشرفت جوامع به مقدار قابل ملاحظهای در گرو آن است.
آموزش و پرورش سوق دهنده هر جامعه از رکود و انحطاط و توسعه دهنده آن در جهت پیشرفت و ترقی است. لذا هر گونه اختلال در فلسفه ، محتوی ، هدف ، روش ، مدیریت ، سازمان و ... آموزش و پرورش تأثیر شگرفی در سایر نهادهای اجتماعی و در کل اجتماع ایجاد میکند. همچنین آموزش و پرورش هر جامعه در واقع سرمایهگذاریی است که در دراز مدت باعث تولید نیروی انسانی متخصص و ماهر شده و در واقع نیروی انسانی سایر نهادها را تأمین میکند. لذا هر عاملی که بتواند مانعی در وصول به اهداف این نظام باشد، نوعی اُفت قلمداد خواهد شد.
یکی از آفتهای بزرگ نظام آموزش و پرورش هر جامعه که هر ساله به میزان بسیار زیادی امکانات ، منابع و استعدادهای بالقوهی انسانی و امکانات مادی را تلف می کند و به دنبال خود ، اثرات ناگواری را بر پیکر اجتماع وارد میسازد «اُفت تحصیلی» می باشد که در واقع بازده کار مدرسه و خانواده و جامعه را در رسیدن به اهداف آموزش و پرورش مختل میسازد. و چنانچه هزینهی آن محاسبه گردد ، ارقام سرسام آور خواهد شد. پس یکی از ملاکهای عدم موفقیت هر نظام آموزشی را میزان اُفت تحصیلی میدانند.
شناخت هر چه بهتر عوامل موجد و یا افزایش دهنده اُفت تحصیلی از ضروریات هر نظام آموزشی است که باعث جلوگیری از به هدر رفتن منابع مادی و معنوی و نجات انسانهایی میگردد که بسیاری از آنها پس از شکست تحصیلی زمینه مساعدی را برای بزهکاریهای اجتماعی پیدا می کنند جلوگیری از این امر یا کاهش مردودین نظام آموزش، موجب خواهد شد که نظام آموزشی بتواند به موفقیت های تحصیلی بیشتری برسد.
چنانچه کیفیت آموزشی بهبود یابد و یا منابع را در اختیار بهبود برنامههای تربیت معلم و مواد آموزشی و غیره قرار دهد (که ضعف و کمبود آنها، خود از عوامل اُفت تحصیلی بشمار می آید.) موجب ارتقاء سایر نهادهای اجتماعی و نهایتاً پیشرفت جامعه خواهد گردید.
● بیان مسأله:
یکی از مسائل مهمی که گریبانگیر نظامهای آموزشی ، به خصوص نظام آموزش و پرورش در کشورهای جهان سوم است، مسئله اُفت تحصیلی می باشد که هر سال مبالغ قابل توجهی از بودجه کشور و نیز منابع انسانی را به هدر میدهد و آثار ناگواری بر حیات افراد و پیکر جامعه وارد میسازد. با در نظر گرفتن اینکه منابع و امکانات کشورهای مزبور، اندک بوده ، لزوم صرفه جوئی و دقت در مصرف و تخصیص این منابع به بخشهای مختلف اقتصادی و اجتماعی بیشتر از پیش احساس میشود . از طرفی با توجه به رشد فزاینده جمعیت در کشورهای فوقالذکر و جوانی هرم سنی آنها و نیاز روز افزون آنها به فضای آموزشی، با اشغال فضای آموزشی در کلاسها توسط دانشآموزان اُفت کرده، مشکل باز هم حادتر میگردد .
بنابراین توجه روز افزون به معضل افت تحصیلی، بالاخص در کشورهای در حال توسعه نظیر کشور ما که هنوز هم درگیر این مشکل میباشد، ضروری است کوششها گرچه فراوان صورت گرفته است، ولی هنوز نیاز اساسی به توجه مسئولان به این مسئله عمیقاً احساس میشود تا از طریق شناسائی عوامل مؤثر در اُفت تحصیلی ، راههای کاهش آن ارائه گردد.
● اهداف تحقیق:
هدفهای این تحقیق را تحت عناوین کلی و جزئی میتوان بیان کرد :
▪ هدف کلی :
شناسایی نقش عوامل اجتماعی و خانوادگی و اقتصادی ( قشربندی اجتماعی ) در پیدایش اُفت تحصیلی .
▪ اهداف جزئی :
الف) شناسایی رابطه میان قشر بندی اجتماعی با اُفت تحصیلی .
ب) شناسایی رابطه میان میزان تحصیلات والدین با اُفت تحصیلی .
ج) شناسایی رابطه میان تک والدینی با افت تحصیلی .
د) شناسایی رابطه بین نوع نگرش دانش آموزان به تحصیل با اُفت تحصیلی .
هـ) شناسایی رابطه میان بعد خانواده با اُفت تحصیلی .
و) شناسایی رابطه میان اختلافات خانوادگی با اُفت تحصیلی .
● سوالهای تحقیق:
۱) آیا میان نظام قشر بندی اجتماعی با اُفت تحصیلی رابطهای وجود دارد ؟
۲) آیا میزان تحصیلات والدین با اُفت تحصیلی فرزندشان رابطهای هست؟
۳) آیا بین تک والدینی و اُفت تحصیلی فرزندان رابطهای است ؟
۴) آیا میان نوع نگرش دانش آموزان به تحصیل و اُفت تحصیلی رابطهای وجود دارد ؟
۵) آیا میان بعد خانوار ( تعداد فرزندان خانواده ) با اُفت تحصیلی رابطه وجود دارد ؟
۶) آیا بین اختلافات و کشمکش های خانوادگی با اُفت تحصیلی رابطهای وجود دارد ؟
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 67
عنوان تحقیق :
تهیه و تنظیم :
ربابه نیک رفتار
آموزش و پرورش ناحیه 5 مشهد
مدرسه راهنمایی سمانه بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله الذى جعل الکتاب هدى للمتقین، و الصلوة و السلام على من هو افضلالانبیاء و المرسلین، و على اهل بیته الطیبین الطاهرین.
اهمیت تقوا
یکى از امورى که در فرهنگ اسلامى و متون دینى از اهمیت فوق العادهاىبرخوردار است و بلکه به حق مىتوان گفت اساس تمام کمالات و ترقیاتروحانى و معنوى انسان است، تقوا و پرهیزکارى و دورى از آلودگىها و گناهاناست، زیرا آدمى اگر بخواهد به راه راست و صراط مستقیم راه یابد و از تعالیمآسمانى و معارف قرآنى بهرهمند شود، اساس آن تقواست که: ذلک الکتاب لا ریبفیه هدى للمتقین (1) ، و اگر بخواهد نزد پروردگار از کرامت و احترام بیشترىبرخوردار شود، معیار و زیربناى آن، تقواى برتر است، که ان اکرمکم عند اللهاتقیکم (2) ، و اگر بخواهد در کوران حوادث و بحرانها و ظلمتهاى اوهام، حقرا از باطل تشخیص داده و این دو را-در هر لباس و پوششى-از یک دیگر باز شناسد، مایه آن تقواست که: ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا (3) ، و اگر بخواهد ازاغواهاى شیطانى و وساوس نفسانى و تنگناهاى این جهان رهایى یابد و از شر اینهمه، جان سالم به در برد، پایه آن تقواست که: و من یتق الله یجعل له مخرجا (4) ;و اگر بخواهد از ارزاق خداوندى-چه مادى و چه معنوى-بهره و نصیبى داشتهباشد، راه آن تقواست که: و من یتق الله...و یرزقه من حیث لا یحتسب (5) ;و اگربخواهد اعمال خویش را از بیهودگى و بىحاصلى در آورده و به مرحله قبولبرساند، طریق آن تقواست که: انما یتقبل الله من المتقین (6) ;و در نهایت اگربخواهد در درگاه خدا محبوب و عزیز باشد و عاقبتش ختم به خیر شود، ریشهاشتقواست که: ان الله یحب المتقین (7) ; و العاقبة للمتقین (8) .
بنابر این در بعد عمل، تقوا و پرهیز از گناه، اجتناب و دورى از محرمات، اساس هر خیر و زیر بناى هر سعادتى است و به همین دلیل، بر هر عملى مقدم استو انسان سالک پیش از آن که در انجام اعمال کوشش کند باید بر دورى از گناهاهتمام ورزد.رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم خطاب به ابوذر-علیه الرحمة-مىفرماید:
یا اباذر کن بالتقوى اشد اهتماما منک بالعمل ; (9) اى ابوذر!باید کوششى که درمراعات تقوا اعمال مىکنى از کوششى که در انجام سایر اعمال به خرج مىدهىبیشتر باشد.»
نیز بر همین اساس است که امیر مؤمنان على بن ابى طالب علیه السلام مىفرماید: اجتناب السیئات اولى من اکتساب الحسنات ; (10) دورى از بدىها بر کسبخوبىها مقدم است».
پس اى عزیز!بدان همان گونه که فرد مریض بدون مراعات پرهیز، روىصحت و سلامتى را نمىبیند-گر چه از قوىترین و مؤثرترین داروها استفاده کند-شخص دور افتاده از حقایق و بیگانه با معنویات نیز، بدون مراعات تقوا روىمعرفت و سعادت را نخواهد دید، هر چند پر مشقتترین و مشکلترین اعمال راانجام دهد.از رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم روایت است که آن حضرت فرمود:
انکم لو صلیتم حتى تکونوا کالحنایا، و صمتم حتى تکونوا کالاوتار، ماینفعکم ذلک الا بورع ; (11) به درستى که اگر از کثرت نماز همچون کمان خمیده ودر اثر زیاد روزه گرفتن همچون زه کمان، باریک شوید، به حالتان مفید نخواهندبود مگر آن که تقوا پیشه کنید و از محرمات دورى کنید.»
مولوى گوید:
ما در این انبار گندم مىکنیم گندم جمع آمده گم مىکنیم مىنیندیشیم آخر ما به هوش کین خلل در گندم است از مکر موش موش تا انبار ما حفره زدست و زفنش انبار ما ویران شدست اول اى جان، دفع شر موش کن و آنگهان در جمع گندم جوش کن بشنو از اخبار آن صدر صدور لا صلوة تم الا بالحضور گرنه موشى دزد در انبار ماست گندم اعمال چل ساله کجاست؟ ریزه ریزه صدق هر روزه چرا جمع مىناید درین انبار ما (12)
طبق ابیات فوق، مثل کسى که بدون اجتناب از معاصى، در به جا آوردن اعمال عبادى مىکوشد، مانند کسى است که بدون دفع شر موش دزد، گندمها راذره ذره انبار مىکند، لذا همان طور که جمع
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
موضوع اول
عوامل پیشرفت مسلمین در زمان گذشته ومعاصر
عوامل پیشرفت وگسترش اسلام در اواسط قرن چهارم هجری که منشا گرفته از نظر اخلاقی ،علمی،عقلانی ، آزاد منشی دین اسلام بوده است
اگرنقشه سیاسی اروپا ، آفریقا ،آسیای غربی را در اواسط قرن چهارم هجری ترسیم نمائیم و جغرافیای تاریخی این دوره را بررسی کنیم متوجه میشویم که بزرگترین بخش جهان مسکون راکه یونانیان آن رااویکومین می نامیدندتشکیل میدادند که بوسیله مسلمانان اداتره می شد دارای تمدن اسلامی بودکه این قسمت دارای تبعه حکومتی واحد وسیع می دانستند ظهور و گسترش سریع اسلام در این منطقه بزرگ جهان تنها درسه قرن صورت گرفت ودین اسلام زمانی دین اصلی ویا حد اقل دین اکثریت قاطع بخشی از جهان بوده که بیش ازنیمی از جهان متمدن را در سه قاره آسیا ، آفریقاو اروپا فرا می گرفت و منطقه بین سلسله جبال پیرنهوسیبریه از غرب وشمال اروپا تا دورترین نقطه آسیا تا چین وگینه جدید از طرف شرق واز مراکش در شمال آفریقا تا آخرین نقطه جنوبی در آقریقا بیش از دو سوم قاره آفریقا را در بر داشت واگر مقاومت شدید فرانک هادر فرانسه در قرن دوم هجری مانع نشده بود محتملاًاسلام سراسر اروپا رافرا گرفته بود دین اسلام مانند یک بنای موزون مجلل وکامل است تمام بخشهای آن بطور هماهنگ یکدیگر را تحکیم و تکمیل کمیل می نمایدو هیچ عیب ونقصی درآن وجود ندارد ودر نتیجه اسلام دارای کمال وتمامیت ، جامعیت ، تعادل ، استحکام است . تمام تعالیم و ارزشها ودستورات وقوانین و احکام تاسلامی در جای مناسب خود قرار دارد و ارزنده است یک دین علمی و عقلانی است و این عوامل نیز باعث پذیرش اندیشمندان تازه مسلمان در زمان معاصر نیز میباشد .وپذیرش دسته جمعی انسانها به اسلام موجب انتشار وسیع اسلام وافزایش سریع تعداد مسلمانان در طول تلریخ اسلام بوده است شور و عشق و علاقه مسلمانان به حق وحقیقت آنان را بر آن می داشت که تنها به درک ووصول به حق وحقیقت قناعت ننمایند بلکه آن رابه دیگران نیز معرفی نمایند و از این جهت می کوشیدند که اسلام را به دیگران معرفی کنند وبه مردم و سرزمینهای دیگران بشناسانند ولی بررسی اسلام بطور کلی و بررسی تاریخ و چگونگی گسترش آن مارا بهاین حقیقت رهبری می کند که عوامل متعدد علل مختلف وشرایط اجتماعی ،اقتصادی ،اموزشی ،فرهنگی ،معنوی ،سیاسی وتاریخی وجغرافیایی گوناگون وغیره همه
به علاقمندی افراد به اسلام وگسترش آن در سرزمینهای مختلف ودر بین پیروان ادیان مختلف در آسیا ،آفریقا ،اروپا ،ودر زمان حاضر به کل جهان کمنک نماید وامر به معروف ونهی منکر نیز در گسترش اسلام وپیشرفت آن سهم بهسزایی داشته است وآزاد منشی دینی ،عدالت خواهی ،تعادل که سیاست های مسلبمانان بود وسرزمینهایی که فتح می کردند ودر آن اجرا می کردند عامل گسترش وپیشرفت اسلام بود .
2-آزاد منشی دینی ،ازادی دینی ،احترام به ادیان دیگر (اهل کتاب ) واعتراف نویسندگان غربی
جالب توجه است که در ادبیات ومنابع کلامی ومناظرات دینی قرن چهارم هجری که در حقیقت شکوفاترین دوره ادبیات اسلامی وعربی است هیچ گونه اثری حاکی از وجود تعصب ومحدودیت دینی علیه غیر مسلمانان مشاهده نمی شود گاه اهل مناظره وشرکت کنندگان در مجادلات دینی که از قدرت ومقام برخوردار بودند هرگز تعصب مذهبی راتأیید ننموده اند وهمواره آزادی دینی را دراثار خود محترم شمردهاند .مسلمانان به دانشمندان واندیشمندان غیر مسلمان به عنوان طبقه واجب الاحترام می نگریستد
این مطلبی است که بوسیله یکی از همین نویسندگان متعصب غرب تأیید شده است ومسلمالنان از ابتدااز ادیان الهی وآسمانی وپیروان آنهارا (اهل کتاب ) در حمایت خود گرفتند ودفاع از آنها راوظیفه شرعی خود دانستند واین عوامل آزادی دینی ،تعادل ،عدم تعصب باعث شدکه مسیحیان ویهودیان هم دین اسلام را بردین های یهودی ومسیحی ترجیح دهند
3- وجود استفاده از قدرت در مسیحیا ن وعدم استفاده از قدرت در اسلام
مسیحیان درراه تحمیل مسیحیت خود قدرت رابکار گرفتند وهمواره فکر می کردند که راه قدرت در راه خدمت به مسیحیت صحیح بوده است واین کار را ستوده اند ولی اسلا م ناب محمدی برای دعوت خویش از ابتدای دعوت خود به کاری غیر مشروع ونادرست دست نزد ومسیحیان در قثرن اول میلادی که از قدرت محروم بودند آنرا کاری ناشایست وخیانت می دانستند ولی درقرن چهارم میلاد یآن را پسندیده وقانئنی شده دانستند پس چگونه می شود چیزی درابتدا غیرمشروع وناپسند وسپس مشروع وپسندیده باشد آیا خداوند قانونی در قرن اول میلادی وضع ودر قرت چهارم تقض کرده است مسیحیان در ابتدا معجزه پیشرفت را عمل خداوند می دانستند ولی زمانی که خود مسیحیان به قدرت رسیدند نقش امپراطوری را بر عهده گرفتند وپس از کسب قدرت بر علیه غیر مسیحیان سوئ استفاده کردند حتی اختلاف بین مسیحیان ،ایجادفرقه مسیحی وجنگها بین آنان بوجود آوردند بهمین دلیل این کار باعث ضعف دین مسیحیت شد وبیشتر مردمی که به اسلام روی می آوردند آنان قبلا مسیحی ویهودی بودند
4- عوامل گسترش وپیشرفت اسلام در اوایل قرن سیزدهم به دلیل عدم تبعیض نژادی وتکیه بر برادری وبرابری در اسلام.
اسلام در سالهای اخیر مانند قدرتی عظیم به جنب وجوش آمده است اسلام در آسیا وآفریقا با تکیه بر برابری نژادی وبرادری وعدالت ومبارزه با هرگونه تبعیض در برابر ادیان مختلف محلی ومخصوصا مسیحیت که گذشته وتاریخ آن همواره با استعمار وامپریالیسم در آمیخته است جذابیت وسیعی را کسب نموده است ودر موارد مناطق وشرایطی که اسلام ومسیحیت رقابت دارند وهر یک می کوشند تا پیروان جدید را بدست اورند مسلمانان محروم از وسایل تبلیغاتی در برابر هر یک نفر که بوسیله دستگاههای مجهز مسیحی مسیحیت را می پذیرند موفق می شوند ده نف ر را به اسلام معرفی نمایند وده برابر تازه مسلمان نمایند
5)وجود حضرت محمد (ص) و خلوص نیت و صفای او بوده است حضرت محمد (ص) بدون شک بزرگترین مصلح دو.ره خود در سرزمین خود بوده است مصلح دینی ، اخلاقی ،سیاسی ولی به تدریج که دین وی از مرزهای سرزمینی که در آن ظهور کرده بود و در آنجا بزرگترین معمای بشریت گشته بود علت اصلی موفقیت اسلام و گستر ش آن در تمام سرزمینهایی که به آنها راه یافت آن است که اسلام دینی کامل است و اسلام تمنها به آن اندازه از ارزش برخوردار است که میتواند مانع گسترش نظام دینی بهتری باشد و اسلام ذاتاً دینی پسندیده و کامل م قابل قبول و ارزنده است
6) اطاعت و تسلیم انسانها از خداوند است معنی اسلام کلمه( اسلام)اسم فعل است و از مصدر مسلم ( س ل م ) مشتق است که به معنی پذیرش اطاعت و تسلیم است .تسلیم در برابر خدا واطاعت از وی قرآن کریم سوره 3آیه 7و79 سوره 5آیه 5 سوره 6 آیه 125 سوره 39آیه 23 سوره61 آیه 71 کلمه دیگر که از همین ریشه گرفته شده است .مسلم است و بر کسانی اطلاق می شود که خود را تسلیم و مطیع می دانند قرآن کریم سوره 22 آیه 77 سوره 33 آیه 35 سوره 49 آیه 14 اسلام به معنی یک تحرک است اسلام به معنی تسلیم اراده خدا پذیرش رضایت لطف و سعادت خداوندی است اسلام در حقیقت قبول مثبت و فعالانه (آمادگی و شیفتگی و عشق است ) 7)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
سه عامل یاد شده در زیر، در پیدایش این قیام و نهضت اثر داشت:
1- درخواست بیعت از امام حسین (ع) براى یزید و وارد آوردن فشار به آن حضرت به این منظور؛
2- دعوت مردم کوفه از امام حسین (ع) به عراق؛
3- عامل امر به معروف و نهى از منکر که امام حسین (ع) از روز نخست از مدینه با این شعار حرکت کرد.
وصیت نامه اعتقادى - سیاسى امام
امام حسین (ع) پیش از حرکت از مدینه، وصیتنامهاى خطاب به برادرش «محمد حنفیه» نوشت و طى آن علت قیام و نهضت خود را اصلاح امور امت اسلامى و امر به معروف و نهى از منکر، و زنده کردن سیره جدش پیامبر و پدرش على معرفى کرد. امام در این وصیتنامه پس از بیان عقیده خویش درباره توحید و نبوت و معاد، چنین نوشت: «...من، نه از روى خودخواهى و سرکشى و هوسرانى (از مدینه) خارج مىگردم، و نه براى ایجاد فساد و ستمگرى، بلکه هدف من از این حرکت، اصلاح مفاسد امت جدم و منظورم امر به معروف و نهى از منکر است و مىخواهم سیره جدم (پیامبر) و پدرم على بن ابی طالب را در پیش گیرم. هر کس در این راه به پاس احترام حق از من پیروى کند، راه خود را در پیش خواهم گرفت، تا خداوند میان من و این قوم داورى کند که او بهترین داوران است...»
چنانکه مىبینیم امام در این وصیتنامه، انگیزه قیام خود را چهار چیز اعلام مىکند:
1- اصلاح امور امت؛
2- امر به معروف؛
3- نهى از منکر؛
4- پیروى از سیره جدش پیامبر و پدرش على (ع) و زنده کردن سیره آن دو بزرگوار
پیام آوران قیام کربلا
هر قیام و نهضتى عمدتا از دو بخش«خون» و«پیام» تشکیل مى گردد.
مقصود از بخش خون، مبارزات خونین و قیام مسلحانه است که مستلزم کشتن و کشته شدن و جانبازى در راه آرمان مقدس است.
مقصود از بخش پیام نیز، رساندن و ابلاغ پیام انقلاب و بیان آرمانها و اهداف آن است.
در پیروزى یک انقلاب اهمیت بخش دوم کمتر از بخش اول نیست، زیرا اگر اهداف و آرمانهاى یک انقلاب در سطح جامعه تبیین نشود، انقلاب از حمایت و پشتیبانى مردم برخوردار نمىگردد و در کانون اصلى خود به دست فراموشى سپرده مىشود و چه بسا گرفتار تحریفها و دگرگونیها توسط دشمنان انقلاب مى گردد.
با بررسى قیام مقدس امام حسین - علیهالسلام - این دو بخش کاملا در آن به چشم مى خورد، زیرا انقلاب امام حسین - علیهالسلام - تا عصر عاشورا مظهر بخش اول یعنى بخش خون و شهادت و ایثار خون بود و رهبر و پرچمدار آن نیز خود حسین بن على - علیهالسلام - در حالى که بخش دوم آن از عصر عاشورا آغاز گردید و پرچمدار آن امام زین العابدین و زینب کبرى - علیهما السلام - بودند که پیام انقلاب و شهادت سرخ آن حضرت و یارانش را با سخنان آتشین خود به اطلاع افکار عمومى مى رساندند و طبل رسوایى حکومت پلید اموى را به صدا در آوردند.
در مقام تبلیغ و واقع ، حرکت امام حسین(ع) براى اقامهى حق و عدل بود: «انّما خرجت لطلبالاصلاح فى امّة جدّى ارید ان امر بالمعروف وانهى عنالمنکر ...». در زیارت اربعین که یکى از بهترین زیارات است، مىخوانیم: «و منحالنّصح و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک منالجهالة و حیرةالضّلاله». آن حضرت در بین راه، حدیث معروفى را که از پیامبر(ص) نقل کردهاند، بیان مىفرمایند: «ایهاالنّاس انّ رسولاللَّه صلّىاللَّه علیه و اله و سلّم قال: من رأى سلطانا جائرا مستحلّا لحرماللَّه ناکثا لعهداللَّه مخالفا لسنة رسولاللَّه صلّىاللَّه علیه و اله و سلم یعمل فى عباداللَّه بالاثم والعدوان فلم یغیّر علیه بفعل و لاقول کان حقّا علىاللَّه ان یدخله مدخله».
تمام آثار و گفتار آن بزرگوار و نیز گفتارى که دربارهى آن بزرگوار از معصومین رسیده است، این مطلب را روشن مىکند که غرض، اقامهى حق و عدل و دین خدا و ایجاد حاکمیت شریعت و برهم زدن بنیان ظلم و جور و طغیان بوده است. غرض، ادامهى راه پیامبر اکرم(ص) و دیگر پیامبران بوده است که: «یا وارث ادم صفوةاللَّه یا وارث نوح نبىّاللَّه ...» و معلوم است که پیامبران هم براى چه آمدند: «لیقومالنّاس بالقسط». اقامهى قسط و حق و ایجاد حکومت و نظام اسلامى.
آنچه که نهضت ما را جهت مىداد و امروز هم باید بدهد، دقیقاً همان چیزى است که حسینبن على(علیهالسّلام) در راه آن قیام کرد. ما امروز، براى شهداى خود که در جبهههاى گوناگون و در راه این نظام و حفظ آن، به شهادت مىرسند، با معرفت عزادارى مىکنیم. آن شهید و جوانى که یا در جنگ تحمیلى و یا در برخورد با انواع و اقسام دشمنان و منافقان و کفار به شهادت رسیده، هیچ شبههیى براى مردم ما وجود ندارد که این شهید، شهید راه همین نظام است و براى نگهداشتن و محکم کردن ستونهاى همین نظام و انقلاب، به شهادت رسیده است؛ در حالى که وضع شهداى امروز، با شهداى کربلا که در تنهایى و غربت کامل قیام کردند و هیچکس آنها را به پیمودن این راه تشویق نکرد، بلکه همهى مردم و بزرگان وجوه اسلام، آنها را منع مىکردند، متفاوت است. در عین حال، ایمان و عشقشان آنچنان لبریز بود که رفتند و غریبانه و مظلومانه و تنها به شهادت رسیدند. وضع شهداى کربلا، با شهدایى که تمام دستگاههاى تبلیغى و مشوقهاى جامعه به آنها مىگوید بروید و آنها هم مىروند و به شهادت مىرسند، فرق دارد. البته این شهید، شهید والامقامى است؛ اما او چیز دیگرى است.
در زیارتى از زیارتهاى امام حسین(علیهالسّلام) که در روز اربعین خوانده مىشود، جملهیى بسیار پُرمعنا وجود دارد و آن، این است: «و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک منالجهالة». فلسفهى فداکارى حسینبنعلى(علیهالسّلام) در این جمله گنجانده شده است. زایر به خداى متعال عرض مىکند که این بندهى تو - این حسین تو - خون خود را نثار کرد، تا مردم را از جهالت نجات بدهد. «وحیرةالضّلالة»؛ مردم را از سرگردانى و حیرتى که در گمراهى است، نجات بدهد. ببینید، این جمله چهقدر پُرمغز و داراى چه مفهوم مترقى و پیشرفتهیى است.
امام حسین علیهالسّلام هدفِ اوّل خود را این قرار مىدهد: «لنرى المعالم من دینک و نظهر الاصلاح فى بلادک»؛ در میان کشهدف این است که مردمان مستضعف جامعه و انسانهاى ضعیف - در هر سطحى و در هر جایى - امنیت پیدا کنند: ور اسلامى، فساد را ریشه کن کنیم و اصلاح بهوجود آوریم. هدف این است که مردمان مستضعف جامعه و انسانهاى ضعیف - در هر سطحى و در هر جایى - امنیت پیدا کنند: امنیت حیثیّتى، امنیت مالى، امنیت قضایى؛ همینى که امروز در دنیا نیست. امام حسین علیهالسّلام درست نقطه مقابل آن چیزى را مىخواست که در زمان سلطه طواغیت در آن روز بود. امروز هم در سطح دنیا که نگاه مىکنید، مىبینید همین است؛ پرچمهاى دین را وارونه مىکنند، بندگان مظلوم خدا را مظلومتر مىکنند و ستمگران، پنجهشان به خون مظلومان بیشتر فرو مىرود.
ببینید در دنیا چه خبر است! ببینید با مسلمانان کوزوو چگونه عمل مىکنند! پانصدهزار انسان - بلکه بیشتر - بچه، بزرگ، زن، مرد و مریض، در بیابانها، در مرزها؛ آن هم نه مرزها و بیابانهاى مهربان که در بین دشمن، زیر فشار دشمنى که راه را در مقابلشان مینگذارى مىکند و پشت سرشان گلوله مىاندازد. هدف این است که اینها را تار و مار کنند. هدف از هر قیامى، هدف از هر انقلابى، هدف از هر قدرت اسلامىاى و اصلاً هدف از حاکمیت دین خدا، رسیدگى به وضع «مظلومون» و عمل به فرایض، احکام و سنن الهى است. امام حسین علیهالسّلام مىدانست که اگر این حرکت را نکند، این امضاى او، این سکوت او، این سکون او، چه بر سر اسلام خواهد آورد. وقتى قدرتى همه امکانات جوامع و یا یک جامعه را در اختیار دارد و راه طغیان پیش مىگیرد و جلو مىرود، اگر مردان و داعیهداران حق در مقابل او اظهار وجود نکنند و حرکت او را تخطئه نکنند، با این عمل، کار او را امضا کردهاند؛ یعنى ظلم به امضاى اهل حق مىرسد، بدون اینکه خودشان خواسته باشند. این گناهى بود که آن روز بزرگان و آقازادگان بنىهاشم و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 41
عوامل وحدت بخش در قرآن و حدیث
سید محمد علی ایازی
چکیده:
گفتگو درباره عوامل و عناصر تشکیل دهنده وحدت، یکی از مبرم ترین نیازهای جامعه اسلامی است که باید هم مفهوم از وحدت و هم مراد از عوامل و اهمیت و اهداف آن را در قرآن و روایات توضیح داد.بی گمان قرآن کریم در پیش از پنجاه آیه به مسئله وحدت و عواملی که فراهم آورنده اختلاف، پرداخته و راههای رسیدن به وحدت را نشان داده است.از این راهها می توان به رفتار مسالمت آمیز با مخالفان، پرهیز ازطرح مسائل اختلاف برانگیز و بی ثمر مذهبی، جلوگیری از تحریک احساسات و توهین به مقدسات، پرهیز از تکفیر صاحبان فرقه های اسلامی، رعایت حقوق اجتماعی، رعایت اصول اخلاقی، و تعامل علمی میان دانشمندان و فرهیختگان مسلمان اشاره کرد و تأثیر این عوامل را در تحقق وحدت نشان داد. چنانکه اگر این اصول از سوی هر یک از عالمان و صاحبان مذاهب رعایت شود، دشمنان اسلام و کسانی که آب به آسیاب آنها می ریزند دیگر نمی توانند جنگ و خون ریزی در میان مسلمانان راه بیاندازد و این گونه جهان اسلام را پراکنده و دسته دسته مانند لشکر شکست خورده سازند تا جایی که بتوانند جهان اسلام را تحقیر و به مقدسات و شخصیت پیامبر گرامی و قرآن توهین کنند و کشورهای مسلمان را در این گوشه و آن گوشه جهان اشغال و تصاحب کنند.
کلید واژه : وحدت، عوامل وحدت، اختلاف، نزاع، گفتگو، تعامل مذهبی.
مقدمه
وحدت اسلامی در شرایطی از مبرم ترین نیازهای جامعه اسلامی مطرح می شود که جدایی ها و ظهور جریاناتی آتشین کیان جهان اسلام را تهدید می کند.تقریب مذاهب اسلامی ،پیش از دوره اخیر در نتیجه تلاش و پایمردی مصلحان بزرگ و آرزومند وحدت اسلامی مطرح گردید.بی گمان اگر جدایی و تفرقه ای وجود نداشت و خطر تفرقه و نزاع و آتش تعصب های مذهبی نبود، و اگر ضرورتی عینی و سرنوشت ساز و سوء استفاده دشمنان نبود این عالمان آگاه و دلسوز موضوع تقریب را مطرح نمی کردند. درباره تقریب سخن های بسیار گفته شده،اما آنچه امروز طرح آن بایسته به نظر می رسد،طرح عوامل وحدت بخش، راه بردهایی که می تواند به وحدت و یکپارچگی جهان اسلام بینجامد و زمینه های تحریک، درگیری و جنگ های فرقه ای را خنثی کند.در قرآن مجید سخن از وحدت و مذمت اختلاف به میان آمده و خطرات آن بازگو شده است. با بررسی این آیات به خوبی عوامل وحدت بخش را می توان به دست آورد. زادگاه اختلاف از نظر قرآن در میان حاملان دین و از سوی برخی عالمان بسته اندیش است، آنان هستند که گاه به جای فروکاهش دادن اختلاف ها و نزدیک کردن افکار و اندیشه، زمینه های رویارویی را فراهم می سازند و با سطحی نگری، طرح موضوعات سست وبی پایه،برگزاری جلسات موهن ،استنادبه احادیث ضعیف ، همواره هیزم اختلاف راانباشته می سازند،وبه تعبیرقرآن: ما تَفَرَّقُوا إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ وَ لَوْ لا کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ.( شوری /۱۴)، باآگاهی به اختلاف دامن می زنند.
به همین دلیل کسانی مانند علامه طباطبایی اختلاف در میان فرقه های دینی را بر خلاف فطرت و برخاسته از روح تجاوزگری می داند.(المیزان ،ج۲،ص ۲۴-۱۲۲). تشویق به وحدت و پرهیز از اختلاف در صورتی موثر است ،که عوامل اختلاف شناسایی شود و با راه حل های مثبت در جهت وحدت گام برداشته شود.
مراد از وحدت
منظور از وحدت یکی کردن مذاهب، شیعی کردن سنیان و یا سنی کردن شیعیان نیست.منظور حصر مذاهب به یک مذهب و یا حتی گرفتن مشترکات مذاهب و طرد مفترقات آنها نیست. بلکه منظور از وحدت و یکپارچگی این است که با توجه به مشترکاتی که بین همه طوایف و فرقه های اسلامی وجود دارد و همگی اعتقاد به خداوند یگانه، پیامبر اسلام و کتاب الهی و قبله مشترک و اعتقاد به معاد و احکام اسلامی مثل نماز، روزه، حج و زکات دارند، با همدلی بایکدیگرهمکاری کنند.
اختلاف در بعضی از اعتقادات و احکام واختلاف منابع،که نتیجه طبیعی اجتهاد و تفکر آزاد است، نباید موجب جدایی و دوری قلبهای مسلمانان از یکدیگر شود، بلکه باید همه فرقه های اسلامی با کمال شرح صدر و وسعت نظر عقاید و افکار یکدیگر را درک و تحمل نمایند و در عین حال که در صحنه کاوش و تحقیق و بحث و استدلال در فضای علمی تلاش می کنند، در عرﺻﮥ زندگی اجتماعی و تعامل با توجه به مصالح تمام امت اسلامی با سماحت یکدیگر را درک و به عناصر مهم تشکیل دهنده وحدت توجه و در راه تحقق آن بکوشند.
بنابراین مراد از وحدت، برداشتن موانع مصنوعی و پیشگیری از اموری است که باعث جدایی،کینه و دشمنی میان مسلمانان می گردد. از یک طرف دست دشمنان اسلام بر آنان دراز و از طرف دیگر در درون خود گرفتار و از حرکت و پیشرفت و رفع فقر، وجهل وحل مشکلات جامعه بازمانده و به خود مشغول می گردند، عقل دینی وخردجمعی می گوید،حفظ آرمانهای اصلی مهم ترازنزاع های بخشی نگراست.
مراد از عوامل وحدت بخش
مراد از این عنوان،عناصری است که تشکیل دهنده وحدت هستند. این عناصر، اموری هستند که یا به صورت ایجابی به تقریب و همکاری و تعامل علمی میان مسلمانان می انجامد و یا به صورت سلبی باعث کاهش اختلافات می گردد و جدایی و کینه و متهم کردن یکدیگر را از بین می برد و موجب طرد هر نوع بدبینی و تعصب می شود، عناصری که وحدت بخش هستند و یا در رفع ضدیت بکار گرفته می شوند، از سوی کسانی آگاهانه یا ناآگاهانه نقض می شود و برخی از آنان را به گفتن و نوشتن سخنان نسنجیده، غیرمنطقی، غیرواقعی، غیر فراگیر، تند و زننده درباره یکدیگر وادار ساخته و فاصله میان مسلمین را بس زیاد می کند.
طرح عوامل وحدت بخش و بررسی ضرورت بکارگیری آن در میان جوامع مسلمان، موجب می شود که به خودآگاهی واقع بینانه برسیم واندیشه وحدت را نهادینه کنیم وصورت عملی ببخشیم و فرصت را ازکسانی که آب به آسیاب دشمن می ریزند و زمینه گسترش اختلاف را فراهم می سازند، بگیریم، ودیگرنتوانند به روش گذشته خود ادامه دهند و در انزوا قرار گیرند.
اهمیت وحدت در قرآن
۱- بی گمان نخستین منادی وحدت و امت واحده شدن قرآن کریم است که می فرماید:
إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ (انبیاء/۹۱)این دین شما و این امت شماست، دین یگانه و من پروردگار شمایم، پس مرا بپرستید.