لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
قرآن معجزة جاوید پیامبر (ص)
از آنجا که قرآن پام و سخن خدا و راهبردهای الهی برای ادارة صحیح جامعة انسانی است ، بایستی از سوی مسلمانان با توجه جدی رو به رو شود . این که امام صادق (ع) فرموده است : قرآن عهد خداست با خلقش ، پس پسندیده است که هر فرد مسلمان هر روز در آن بنگرد که خدای با او چه می گوید ، تأکید بر این نکته است . انس با قرآن و تدبر در آن ، انسانها را با عمق کلام الهی و گوهرهای این گنجینة بزرگ و راه و راهروی آشنا می سازد . قرآن دلها را منقلب می کند و آشنایی با مفاهیم و حکمتهای آن دل را زنده می سازد و حیات واقعی می بخشد .
امروز امت اسلام بویژه ملت بزرگ ایران ، برای تداوم انقلاب اسلامی ، نیازمند انس و عمل به قرآن کریم است .
به خاطر قرآن ، تو را بخشیدم !
«امیرالمومنین ، وقتی کسی که یکی از گناهان را انجام داده است - دزدی - نزد او آمد ؛ حضرت فرمود : چقدر قرآن بلدی؟ آیة قرآن خواند . حضرت گفت : «قد وهبت یدک بسوره البقره» . دست تو را که باید قطع می کردم ، به سورهی بقره بخشیدم ؛ برو .
این تمایز بیجا نیست ؛ این امتیاز ، به خاطر سورهی بقره و به خاطر قرآن است . امیرالمومنین (ع) در ملاحظه ای اصول و ارزشها و معیارها ، هیچ ملاحظه از کسی نمیکرد . آنجا آن آدم را که فسق و فجور ورزیده است، به خاطر فسق و فجورش حد شرعی می زند و ملاحظة این که او به حال من خیری دارد ، نمی کند . اما اینجا به خاطر قرآن ، از حد دزدی صرف نظر می کند . امیرالمؤمنین این است . یعنی صد در صد بر اساس معیارها و ارزشهای الهی - و نه چیز دیگر - حرکت می کند . این ، عدل امیرالمؤمنین است.»
انس با قرآن یعنی چه؟
«انس با قرآن ، معرفت اسلامی را در ذهن ما قویتر و عمیقتر می کند . بدبختی جوامع اسلامی ، به خاطر دوری از قرآن و حقایق و معارف آن است . آن کسانی از مسلمانان که معانی قرآن را نمی فهمند و با آن انس ندارند ، وضعشان معلوم است . حتی کسانی هم که زبان قرآن ، زبان آنهاست و آن را می فهمند ، به خاطر عدم تدبر در آیات قرآنت ، با حقایق قرآنی آشنا نمی شوند و انس نمی گیرند . می بینید که آیة «لن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلاً» - یعنی خداوند مؤمنین را زیردست و زبون کفار قرار نداده است - در کشورهای عربی و به وسیلهی مردم عرب زبان در دنیا خوانده می شود ، اما به آن عمق نمی گردد . در آیات قرآن ، توجه و تنبه و تدبر نیست ؛ لذا کشورهای اسلامی عقب مانده اند .
انس با قرآن ، یعنی قرآن را خواندن و بازخواندن و باز خواندن و در مفاهیم قرآنی تدبر کردن و آنها را فهمیدن . فارسی زبانها می توانند از ترجمهی قرآن استفاده کنند و کلمات قرآنی را به طور تقریب بفهمند و مضامین آیات قرآن را دریابند و در آنها تفکر و تأمل کنند.»
امت اسلام ، باید خود را با شاخصهای قرآنی اندازه گیری نماید
«آنچه من همیشه اصرار دارم به همه - بخصوص به شما جوانها - عرض کنم ، این است که قرآن مجموعهی معارف اسلامی و پرچم بلند اسلام است ؛ این پرچم را باید همیشه مسلمانان بر سر دست بگیرند و خود رااز آن جدا نکنند ؛منتها نکته اینجاست که تمسک به قرآن ، فقط تلاوت قرآن نیست ؛ قرآن باید در عمل و زندگی و رفتار و منش ما و حرکت عمومی امت اسلام تجسم پیدا کند . انس با قرآن ، تلاوت قرآن و حفظ قرآن لازم است ؛ اما هدف نهایی ، تمسک به قرآن است ؛ آن هم در متن زندگی .
امت قرآن باید خود را با شاخصهی قرآنی اندازه گیری کنند ؛ اگر دیدند با این شاخصها فاصله دارند ، سعی کنند این فاصله را کم کنند و پیش بروند . قرآن ، کتاب علم و حکمت است . امت اسلامی باید عالم ، حکیم و فرزانه باشد و روز به روز بر علم و حکمت خود بیفزایید . قرآن کتاب توحید است ؛ یعنی خضوع در مقابل خداوند و عدم تسلیم در مقابل کسانی که در مقابل قدرت الهی برای خود قدرتی قائلند . قرآن درس می دهد : «ان اعبدوا الله واجتنبوا الطاغوت» . یعنی عبودیت خدا با اجتناب از طاغوت همراه است . طاغوت کیست ؟ کسی که طغیانگر است و علیه بشریت و فضیلتهای بشری سرکشی می کند . در همه دوره های تاریخ هم بوده اند، امروز هم هستند؛نمونه اش امریکای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
قرآن
یک جلد از قدیمیترین نسخههای موجود از کتاب قرآن که به خط کوفی نگاشته شده است. این کتاب هماینک در گنجینه موزه بریتانیا قرار دارد.
تصویر سوره فاتحه. خطاط حتات عزیز افندی (درگشتهٔ ۱۹۳۴)
قرآن (نام پارسی: نِبی[۱])، کتاب دینی اسلام و یکی از ثقلین است. قرآن که از ریشهٔ «قرء» گرفته شدهاست، معنی لغوی آن «جمع نمودن، فراهم آوردن، سال و همچنین خواندن» است. در سوره علق به این معنی اشاره میشود.
در باور مسلمانان، این کتاب در یک دورهٔ ۲۳ ساله از جانب خدا و از طریق فرشتهٔ وحی جبرئیل بر پیامبر خدا حضرت محمد، که آخرین پیامبر میخوانندش، فروفرستاده شدهاست. مجموع این فروفرستادهها (وحی) به گونهٔ کتابی گردآوری شده که قرآن نام دارد. قرآن دارای ۳۰ جزء، ۱۱۴ سوره و ۶۲۳۶(عدد کوفی)=۶۲۲۶(عدد شامی)=۶۲۱۴(عدد مدنی)=۶۲۰۴(عدد بصری) آیه است.
مسلمانان قرآن را کتاب مقدس دین خود میدانند و از آن با القابی چون «کریم» و «مجید» یاد میکنند. برای ایشان، این کتاب بازآفرینی زمینی از مفاهیم اصلی آسمانیست که ابدی و ازلی هستند. قرآن خود را به عنوان «لوح حفاظتشده» («اللَوح المحفوظ»[۲]) میخواند.[۱]
ساختار
آیه
آیه در واژه به معنی نشانهاست و در اصطلاح کوچکترین واحد تقسیم قرآن است. این کلمه در قرآن به همین معنای خاص نیز به کار رفتهاست. یک آیه میتواند چند حرف، چند کلمه، یک یا چند جمله و یا یک یا چند بند (پاراگراف) باشد. طبق محاسبهٔ کامپیوتری تعداد کل آیات قرآن ۶۲۳۶عدد است. (رامیار، تاریخ قرآن:۵۷۰) برخی آیات نظیر آیهٔ نور (نور، ۳۵)، آیه الکرسی[۳]، آیهٔ تطهیر (احزاب، ۳۳) و آیهٔ حجاب (نور، ۳۰ و ۳۱) با نامهای خاصی مشهورند.
مسلمانان باور دارند ترتیب آیات قرآن توسط محمد طبق وحی تنظیم شدهاست.[نیازمند منبع] عدهای از دانشمندان مسلمان معتقدند که برخی آیات نظیر آیهٔ «اکمال دین» (مائده، ۳) به هنگام گردآوری و تدوین از جای اصلی خود خارج شدهاند.[۴][۵][۶] متن قرآن به ظاهر فاقد آغاز، میانه و پایان است. ساختار آن غیرخطی و مانند یک تار عنکبوت است.[۴] شماری از منتقدین همچنین به موارد حشو، فقدان پیشزمینه و استمرار در آیههای قرآن اشاره کردهاند.[۷][۸]
سوره
سوره در لغت به معنای «بُریده شده» است و در اصطلاح واحدی است دربرگیرندهٔ گروهی مستقل از آیات قرآن که مَطلَع «بسم الله الرحمن الرحیم» و مقطعی دارد. به اعتقاد شیعیان هر سورهٔ قرآن - جز سورهٔ توبه - با آیه «به نام خداوند بخشندهٔ مهربان» آغاز میشود. و اهل سنت «بسم الله» را جزء سوره نمیدانند. در قرآن کلمهٔ «سوره» به همین معنا به کار رفتهاست؛ مثلاً در آیهٔ تحدی (مبازره طلبی)[۹].
قرآن ۱۱۴ سوره دارد. هر سوره یک یا دو نام دارد، که معمولاً از کلمهای از آن سوره گرفته شدهاست. برخی معتقدند ترتیب سورهها توسط پیامبر تعیین شده و برخی بر این باورند که آنها به هنگام گردآوری در زمان عثمان کما بیش به ترتیب طول مرتب شدهاند. سورههای قرآن به دو دستهٔ مکی (فروفرستاده شده در مکه) و مدنی (فروفرستاده شده در مدینه) تقسیم میشوند. سورهها لزوماً وحدت موضوعی ندارند. نام رایج و تعداد آیات هر یک در انتهای این مقاله آمدهاست. برای مشاهده فهرست نام سورهها و تعداد آیات آنها به مقاله سوره رجوع کنید.
دیگر تقسیمبندیها
قرآن به ۳۰ بخش تقریباً مساوی به نام جزء تقسیم شدهاست. هر جزء از دو قسمت مساوی به نام حزب تشکیل شدهاست و احزاب به نصف و ربع حزب تقسیم میشوند (برخی نیز هر جزء را به چهار حزب تقسیم میکنند و در این صورت ۱۲۰ حزب داریم).
فارسیزبانان یک ربع از قرآن را هفتک و یکهفتم آن را هفتیک مینامیدند.[۱۰] در برخی مکتبهای قدیم، کودکان نخست هفتک (از ۱ تا ۷) قرآن را بدون دانستن معنی حفظ میکردند و بعد به بقیه امور حفظی و معانی میرسیدند.[۱۱]
سبک
سبک آیات قرآن با زمان پیدایش و نیز محتوای آنها متناسب است. سورههای مکی از سورههای مدنی مسجعترند. همچنین آیاتی که به حوادث
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
قرآن کریم نوشته چه کسی است؟
با توجه به حقایق تاریخی زمان نزول قرآن، سه منبع برای قرآن می توان برشمرد: 1- اعراب، 2- محمد(ص)، 3- خداوند. درباره منبع اول بررسی خواهیم کرد که آیا نویسنده قرآن می توانسته عرب زبان نباشد یا نه و بعد بررسی خواهیم کرد که آیا غیر از محمد(ص) کسی دیگر می توانسته مدعی قرآن باشد؟ منبع دوم محمد(ص) است که بررسی آن مشکلتر از قبلی است و گستردهتر در موردش خواهیم گفت و پس از نتیجهگیری سراغ منبع سوم خواهیم رفت. با بررسی این سه منبع مشخص خواهد شد که نمیتوان هیچ منبع دیگری را به این جمع افزود.
در دورهای که قرآن نازل شد زبان عربی از نظر فصاحت، وسعت، دامنه لغات و ارزش شعری در اوج خودش بود و در مقایسه با قرآن هیچ شاعر کلاسیک عرب (هنگامی که قرآن نازل شد) نتوانسته از لحاظ گستردگی و فصاحت متنی مانند آن به زبان عربی بیاورد. تنها یک عرب زبان میتوانسته قرآن را نوشته باشد که از سبک، لغت، فصاحت و شیوههای بیان به نحو احسن مطلع باشد و با کل شبه جزیره عربستان در تماس بوده و حتی از اوضاع مردم کره زمین نیز مطلع باشد.
در قرن هفتم میلادی که قرآن نازل شد، زبان عربی از نظر بلاغت و فصاحت به اوج خود رسید که در طول تاریخ عرب بیسابقه بوده است ولی با به اوج رسیدن زبان عربی و وجود بهترین نویسندگان و شاعران، بازهم غیرممکن بود که هیچ عرب زبانی اینقدر آگاهیهای گوناگون داشته باشد و بتواند کتابی به وسعت قرآن بیاورد.
1- اعراب قرآن را نوشتهاند؟
آموزههای قرآن دقیقاً برخلاف فرهنگ، مذهب و بتهای اعراب مشرکی است که هم عصر با نزول قرآن زندگی می کردند. قرآن پرستش و عبادت بتها را محکوم می کند، قرآن مقام زنان را بالا می برد ولی اعراب با زنان مثل حیوان رفتار می کردند. اعراب جرات نداشتند چیزی برخلاف مهمترین اعتقادات خود که پرستش بتها بود بنویسند. ولی قرآن نه تنها برعلیه بتها بود، بلکه برخلاف مهمترین عادات اجتماعی (غیبت، تهمت و…) حکم می دهد. مثلاً اعراب یکدیگر را با اسامی مستعاری چون ابوجهل (پدر نادانیها) می نامیدند. قرآن ربا و سود پول را محکوم می کند، در حالیکه اعراب سودهای کلانی از تجارت، وام و قرضها به جیب می زدند. اعراب بسیار افراطی شراب مینوشیدند ولی قرآن نوشیدن الکل و مشروب را حرام می داند، در حالیکه برخی اعراب زبردستترین قماربازان بودند، قرآن قمار و قماربازی را نفی می کند. اگر اعراب نویسنده قرآن بودند، آیا ممکن بود برخلاف عرف اجتماعی و اعتقادات مذهبیشان این همه مطلب بیان کنند؟ و آیا از عواقب آن نمیترسیدند؟
شاید این موضوع به ذهن بیاید که گروهی از اعراب قدرتمند با نظریات و تفکرات گوناگون تصمیم گرفتند قرآن را بنویسیند؛ که البته پاسخ این هم «منفی» است، زیرا هرگاه کسی کتابی مینویسد، نام خود را برآن مینهد و آن را شرح و توضیح میدهد، و در طول تاریخ تنها محمد(ص) ادعا کرده که قرآن را آورده و تنها او بوده که مجهولات قرآن را توضیح داده است. حضرت محمد(ص) تنها عربزبانی بود که برای اولین بار قرآن را تبلیغ کرد و دشمنی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
قرآن کریم کتاب زندگی است. کتابی که بی شک در هر زمان و مکانی می تواند به عنوان مشاوری امین و متخصص مورد استفاده قرار گیرد.
قرآن کریم کتاب زندگی است اما زندگی ها قرآنی نیست و این همان نکته مبهمی است که قابل تأمل و توجه است. ناهنجاری های اجتماعی، رفتارهای نادرست و معضلات فرهنگی همه و همه ناشی از دورشدن انسان ها، خانواده ها و در نهایت جامعه از بطن و اصل قرآن است. وقتی که اصول اخلاقی تأیید شده در قرآن رعایت نشود و مبانی دینی نادیده گرفته شود جامعه دچار معضلی می شود که روزبه روز فراگیرتر و گسترده تر می شود و تا زمانی که زاویه زندگی با قرآن کم نشود از معضلات گریبانگیر شده کاسته نخواهد شد.
اما از سویی باید با نگاه دقیق تری به ترویج فرهنگ قرآن نگاه کرد. در سال های اخیر میزان توجه به قرآن کریم بیشتر شده است و نهادها و سازمان های بسیاری سعی دارند تا در امر ترویج قرآن سهم داشته باشند و همه به سهم خود در این امر می کوشند اما لزوم توجه به دو نکته در این باره ضروری است؛
۱ـ مدیریت کلان فعالیت های قرآنی از یک منبع و مرجع خاص، که عدم توجه به این نکته موجب بروز ناهماهنگی و احیاناً موازی کاری های کم فایده می شود و از میزان بهره وری کاسته می شود و در این میان نیروی انسانی و بودجه مصرف شده به اموری اختصاص یافته که در صورت مدیریت نظام مند بهره بسیار بیشتر از آن به دست خواهد آمد.
۲ـ توجه و تدبر در بطن و روح قرآن و نگاه کاربردی به این متن الهی است که می تواند سلامت جامعه را تضمین نماید. گرچه بی شک قرائت، تلاوت و حفظ آیات قرآن کریم مورد تأیید و تأکید اولیاء قرار دارد اما نباید در این نقطه توقف کرد چرا که فراگیری روخوانی، روانخوانی، تلاوت زیبا و حتی حفظ قرآن، همه راهی به سوی فهم قرآن می باشند و رسیدن به عمق کلام الهی و در نهایت عمل به آیات نورانی قرآن به عنوان هدف اصلی باید مورد توجه بیشتر قرار گیرد.
آنچه به نظر می رسد این است که در حال حاضر توجه بیشتر فعالیت های قرآنی به روانخوانی و حفظ منحصر شده است و کمتر به محوریت درک مفاهیم قرآنی توجه شده است.
شاید یک مدیریت واحد با آسیب شناسی های دقیق و مکرر بتواند نقاط کم رنگ فعالیت های قرآنی را روشن نماید و برنامه ها را به آن سو هدایت کند و جامعه مسلمان ایران را به سمت برپایی و اداره زندگی های قرآنی در پرتو کتاب زندگی سوق دهد. نباید تردیدی به خود راه داد که راهکار درمان دردهای اجتماعی و فرهنگی امروز غوطه ور شدن در بحر بیکران معارف قرآنی است.
چکیده:
این نوشتار به نقش تربیتى مادران در نهاد خانواده پرداخته و در بخش درآمدى نقشهاى سه گانه طبیعى زنان: دختر، همسر و مادر خانواده را به بحث نشسته و به این نتیجه رسیده است که قرآن بیشترین ستایش را از زنان در نقش مادرى داشته و در تقسیم وظایف میان زن و شوهر کار تربیت فرزندان را به مادران سپرده است. رهیافت به این وظیفه سپارى از سوى قرآن به باور نویسنده از دو راه میسر است. دستورات صریح قرآن در واگذارى تربیت فرزندان به مادر و ارائه الگوهاى موفق مادران مربى که در این میسر به سه نمونه از مادران الگوى قرآنى اشاره شده است: مادر مریم، مادر عیسى(ع) و مادر موسى(ع).در پایان پژوهش، نویسنده به اثبات این مدعا پرداخته است که راز ستایش قرآن از مادران، نقش عمده و سرنوشتساز آنان در تربیت فرزندان و نسل آینده اجتماع است.
کلید واژهها: خانواده، نقشهاى زنان، نقش دختران، نقش همسران، همسر ابراهیم(ع)، نقش مادران، تربیت فرزندان، وظایف خانواده، مادران الگو، مادر مریم، مریم، مادر عیسى(ع)، مادر موسى(ع)، ستایش مادران. خانواده، هسته نخستین جامعه و از عوامل اصلى انتقال فرهنگ، اندیشه، اخلاق و سنتها و عواطف به نسلى پس از نسل دیگر است. در میان اعضاى خانواده بیشترین سهم تأثیرگذارى بر فرزند از آن مادران است؛ به ویژه در خانوادههایى که شیوهاى زیستطبیعى، و مطابق با الگوها و سنتاسلامى دارند؛ که براساس آن شیر مادر بهترین غذاى کودک و آغوش مادر بهترین جایگاه براى تربیت و پرورش کودکان شناخته مىشود.
بر پاىبست همین نگرش، بارزترین و والاترین نقشى که در کلام وحیانى قرآن، براى زنان ترسیم و مورد ستایش قرار گرفته شده نقش مادرى و عهدهدارى تربیت فرزندان از سوى آنان است.
نقشهاى طبیعى سهگانه زنان
زنان به حکم طبیعت و دستگاه آفرینش در سه نقش طبیعى ابراز وجود مىکنند: نقش دخترى، نقش همسرى و نقش مادرى. از میان این هر سه نقش آن چه جایگاه و منزلت ویژه و شایسته تعظیم و تکریم به زن مىدهد، منزلت و جایگاه مادرى است.
نقش زن در جایگاه دختر خانواده
قرآن کریم از هر سه نقش پیشین سخن گفته است، اما نه به یک پیمانه و ارزشگذارى برابر و همسان؛ سخن قرآن از زن در نقش دختر خانواده، به سه ساحت برمىگردد .
یک: دفاع از منزلت انسانى دختران و زنان
قرآن کریم نسبت به جایگاه دختران و زنان توجّه داشته و همواره رفتار ظالمانه و ستمگرانه و تحقیرآمیز علیه آنان را که در بسیارى از فرهنگها از جمله عربجاهلى رایج بوده است، مورد نکوهش قرار داده است. قرآن در آیات و شیوههاى بیانى مختلف، نگاه فرودستانه به دختران و زنان را نکوهش کرده و چنان نگرهاى را با ارزشهاى انسانى و باورهاى توحیدى ناسازگار دانسته است:
«و لا تقتلوا اولادکم خشیة إملاق نحن نرزقهم و ایّاکم إنّ قتلهم کان خطأً کبیراً» (اسراء / 31)«و فرزندانتان را از ترس فقر نکشید، ما آنها و شما را روزى مىدهیم، مسلماً کشتن آنها گناه بزرگى است.»«و اذا الموءودة سئلت بأىّ ذنبٍ قتلت» (تکویر / 8 و 9)«و در آن هنگام که از دختران زنده به گور شده سؤال شود: به کدامین گناه کشته شدند.»
دو: تأیید رهیافتهاى شخصیتشناختى و روان شناسانه دختران.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
قرآنشناسی از دیدگاه امام خمینی(ره)
قرآن شناسان تاکنون قرآن را از زاویههای مختلف نگاه کردهاند. همچنین افکار و اندیشههای امام خمینی (ره) به عنوان یک قرآن شناس برجسته و تأثیرگذار بر مسلمانان از جهات گوناگون بررسی و تحقیق شده است. نویسنده مقاله حاضر کوشیده است تا قرآنشناسی امام را از نظر راه و رسم برخورداری از قرآن طرح و شرح کند. ما امیدواریم که این مقاله از یک سو فتح بابی باشد برای قرآنشناسی دیگران و از سوی دیگر، گامی هرچند کوچک در فراخوانی از همه آنان که مایلند در ویژهنامه قرآنشناسی امام خمینی ما را یاری رسانند. این کتاب بزرگ الهی که از عالم غیب الهی و قرب ربوبی نازل شده... از بزرگترین مظاهر رحمت مُطلقه الهیه است. این مطلبی است که امام خمینی در کتاب آداب الصلواة عنوان کردهاند. قرآن شریف به قدری جامع لطایف و حقایق و سرایر و دقایق توحید است که عقول اهل معرفت در آن حیران میماند. این، اعجاز بزرگ این صحیفه نورانیه آسمانی است، نه فقط حسن ترکیب و لطف بیان و غایت فصاحت و نهایت بلاغت و کیفیت دعوت و اخبار از مغیبات و اِحکام اَحکام و اتقان تنظیم عایله و امثال آن، که هر یک مستقلاً اعجازی فوق طاقت و خارق عادت است. بلکه میتوان گفت این که قرآن شریف معروف به فصاحت شد و این اعجاز در بین سایر معجزات مشهور آفاق شد، برای این بود که در صدر اول اعراب را این تخصص بود و فقط این جهت از اعجاز را درک میکردند و جهات مهمتری که در آن موجود بود و جهت اعجازش بالاتر و پایه ادراکش عالیتر بود اعراب آن زمان درک نکردند. الآن نیز آنهایی که هم افق آنها هستند، جز ترکیبات لفظیه و محسنات بدیعیه و بیانیه چیزی از این لطیفه الهیه ادراک نکنند.1
قرآن یک سفره گستردهای است که همه از آن استفاده میکنند، منتها هر کس به وضعی استفاده میکند.2 آن برای رشد جهانیان و نقطه جمع همه مسلمانان بلکه عایله بشری از مقام شامخ احدیت به کشف تام محمدی (ص) تنزل کرد که بشریت را به آنچه باید برسند، برساند. این صحیفه الهیه، کتاب احیای قلوب به حیات ابدی علم و معارف الهیه است. این کتاب خداست و به شؤون الهیه جل و علا دعوت میکند.4 اهداف و مقاصد نزول قرآن
ما باید مقصود از تنزیل این کتاب را قطع نظر از جهات برهانی، که خود به ما مقصد را میفهماند، از خود کتاب خدا اخذ کنیم. صاحب کتاب مقصد خود را بهتر میداند. اکنون به فرمودههای این مصنف راجع به شؤون قرآن نظر میکنیم، میبینیم خود میفرماید: "ذالک الکتاب لاریب فیه هدی" للمتقین". این کتاب را کتاب هدایت خوانده است. میبینیم در یک سوره کوچک چندین مرتبه میفرماید: "ولقد یسرنا القرآن للذکر فهل من مذکر" میبینیم میفرماید "وانزلنا الیک الذکر تبین للناس ما نزل الیهم و لعلهم یتفکرون". میفرماید: "کتاب انزلناه مبارک لیدبروا آیاته و لیتذکر اولوالالباب". (سوره ص آیه29)
بدان که این کتاب شریف، چنانچه خود بدان تصریح فرموده، کتاب هدایت و راهنمای سلوک انسانیت و مربی نفوس و شفای امراض قلبیه و نوربخش سیر الی الله است. بالجمله، خدای تبارک و تعالی به واسطه سعه رحمت بر بندگان، این کتاب شریف را از مقام قرب و قدسی خود نازل فرموده و بر حسب تناسب عوالم تنزل داده تا به این عالم ظلمانی و سجن طبیعت رسیده و به کسوه الفاظ و صورت حروف درآمده، برای استخلاص مسجونین در این زندان تاریک دنیا رهایی مغلولین در زنجیرهای آمال و امانی و رساندن آنها از حضیض نقص و ضعف و حیوانیت به اوج کمال و قوت و انسانیت.5، مقصد قرآن، چنانچه خود آن صحیفه نورانیه میفرماید: هدایت به سبل سلامت است و اخراج از همه مراتب ظلمات است به عالم نور و هدایت به طریق مستقیم است. باید انسان به تفکر در آیات شریفه مراتب سلامت را از مرتبه دانیه آن، که راجع به قوای ملکیه است تا منتهی النهایه آن که حقیقت قلب سلیم است... بهدست آورد. و سلامت قوای ملکیه و ملکوتیه گم شده قاری قرآن باشد، که در این کتاب آسمانی این گم شده موجود است و باید با تفکر آنرا استخراج کند.6 هیچ جا بهتر از قرآن نیست. هیچ مکتبی بالاتر از قرآن نیست. این قرآن است که ما را هدایت می کند به مقاصد عالیه که در باطن ذاتمان توجه به او هست و خودمان نمیدانیم. 7 اتصال معنویت به مادیات و انعکاس معنویت در همه جهات مادیت از خصوصیات قرآن است که افاضه فرموده است. قرآن در عین حالی که یک کتاب معنوی، عرفانی و آنطوری است که به دست ماها، به خیال ماها، به خیال جبرییل امین هم نمیرسد، در عین حال یک کتابی است که تهذیب اخلاق میکند، استدلال هم میکند، حکومت هم میکند، و وحدت را هم سفارش میکند و قتال را هم سفارش میکند