لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
فعالیت ها و اهداف انجمن اولیاء و مربیان در مدارس
مقدمه:
مسأله تربیت مسأله حیات وسرنوشت فردوملت است وهدف ومقصود آن سازندگی وآفرینندگی مداوم وایجادتعدیل وتعادل درامرنیازهاومقاصد واندیشه آدمی است.
علمی است عمدی وآگاهانه دارای هدف وطرح ونقشه،به منظورتکمیل وتکامل انسان.
تربیت دارای جنبه سازندگی وآفرینندگی است،موجدتحول آفرینی درفردوسبب هدایت هاوروشنگری هاست.
ابعادوجودی انسان درسایه آن ساخته وپرورده می شود وآدمی ازجنبه حیوانی نجات یافته وبه اوج مقام انسانیت رسیده ومتعالی می گردد.
تربیت انسان را،کتابی،گشوده می سازد.شخصیت واستعدادهای اوراآشکاروبرملامی گرداند.چه بسیارنداستعدادهای بالقوه وویژگی هایی که براثرتربیت درانسان وجودآمده ویازائل می شوند(صدری،سیدضیاءالدین ،1367).
حال باتوجه به سخنانی که گفته شدبایدبدانیم فلسفه وجودی انجمن اولیاءومربیان چه بایدباشد؟اگرآنچه راکه هست بافلسفه وجودی انجمن تطبیق بدهیم،می بینیم که همخوانی چندانی ندارد.
چون خوشبختی لازم نسبت به انجمن اولیاءومربیان درحدمطلوب نیست.
یعنی همه تصورمی کنندکه انجمن اولیاءومربیان برای این تشکیل می شودکه ازخانواده هاکمک مالی دریافت کندوبه مسائل تعمیراتی مدرسه ومانندآن بپردازد.
حال آنکه درپشت این هدف،هدف عالی تری نهفته است وآن این است که،ازطریق انجمن اولیاءومربیان مدرسه رابه جامعه وجامعه رابه مدرسه پیوندبدهیم،تامحصلینی که ازمدرسه هاواردجامعه میشوند،باجامعه بیگانه نباشند.
برای جمع بندی این بحث نکاتی راکه اشاره شد مرورمی کنیم که عمده ترین آن تعدیل مسائل مادی وانجمن اولیاءومربیان وخوشایندکردن جلسات انجمن است.
کارشناسان تربیتی معتقدندبرای اینکه این گونه مسائل به وجودنیاید،بهتراست قبل ازتشکیل انجمن،یک جلسه سیاست گذاری باشرکت متخصصان رشته های مختلف درمدرسه و به دعوت مدیرمدرسه تشکیل شودکه دراین جلسه،افراد صاحب نظردرزمینه روان شناسی اجتماعی،جامعه شناسی وتعلیم وتربیت ونماینده خانواده حضورداشته باشند.آنان باید دراین جلسه بگویندکه بهتراست چه سیاستی برای انجمن داشته باشیم وطبق آن سیاست،انجمن راتشکیل دهند. (معاونت تأمین وتربیت نیروی انسانی-مدیریت درآموزش وپرورش-تهران،سال اول شماره 3،تابستان 1372)
تاریخچه انجمن های اولیاومربیان درجهان:
ضرورت تشکیل انجمن اولیاومربیان:
تدوین قانون اساسی پس ازانقلاب مشروطیت ومتاقب آن تصویب قانون معارف درسا ل 1290هجری شمسی موجب شدتحصیلات عمومی درسطح کشوراجباری شده وبه عنوان یکی ازوظایف دولت تلقی شود،زیراموارد3و4و22قانون مزبورمقررمی دارد:"تعلیمات ابتدائیه برای عموم ایرانیان اجباری است.هرکس مکلف است اطفال خودراازسن هفت سالگی به تحصیل معلومات ابتدائیه وادارد.
را دارنومخارج آنهاازمحل مالیاتی که درهرمحل دریافت خواهدشد، تأمین می گردد"(وزارت آ.پ،1373،ص6وص7).
تصویب واجرای این قوانین تحولی اساسی دروضعیت تعلیم وتربیت بوجودآورده وآموزش وپرورش راباافزایش تقاضای آموزش مواجه ساخت وروندثبت نام در آموزشگاهها رابه سرعت گسترش داد،اماتقاضای عمومی برای آموزش تبعاتی رانیزدرپی داشت،ازجمله آن که موجب شدهزینه های آموزشی موردنیازبرای گسترش فضاهای آموزشی،توسعه وتجهیزوتهیه ی امکانات آموزشی وتأمین واستخدام وتربیت معلمان موردنیازنیزبه شدت افزایش یابدو درنتیجه فشارسنگینی رابرمنابع محدوددولت واردنماید.این امرمسئولین آموزش وپرورش رابه اتخاذراهکارهای لازم به منظوربهره گیری مناسب ازکلیه ی امکانات ترغیب نموده،به طوری که آنان بازنگری درروش هاوساختار آموزش وبررسی ومطالعه نظام های آموزشی سایرکشورها رادردستورکارخودقراردادندوحتی به منظوررفع کمبودنیروی متخصص موردنیازنظام آموزشی،قوانینی نیزجهت اعزام دانشجوبه خارج ازکشورتصویب وبه مورد اجرادرآوردند.این اقدامات به روندشکل گیری نظام آموزشی سرعت بخشید.
همزمان باافزایش تقاضابرای آموزش،گسترش همکاری عمومی برای پیشبردامرآموزش وپرورش نیزموردتوجه قرارگرفت ودراین راستامشارکت خانه ومدرسه درتعلیم وتربیت به عنوان یک راهبرداساسیانتخاب شد.به این ترتیب،تشکیل انجمن اولیاومربیان ازطرح های مقدماتی دولت درزمینه واگذاری تعلیم وتربیت به مردم قلمدادگردید، به طوری که وزیرفرهنگ وقت دراین موردمی نویسد"در سال 1326بازهم برای دخالت دادن مردم درامرتعلیم و تربیت انجمن همکاری خانه ومدرسه راتأمین کردیم،به طوری که تشکیل انجمنهای خانه ومدرسه کاربسیارمفیدی دردخالت دادن مردم بکارکه به آن علاقه دارند،بوده است"(صدیق اعلم،1349،ص6).
می توان گفت به طورکلی افزایش تقاضای اجتماعی برای تسهیل،تبادل افکاروتجارب فرهنگی میان کشورهای مختلف ووضعیت اقتصادی وسیاسی کشور،زمینه های فرهنگی، اجتماعی وسیاسی لازم برای شکل گیری وفعالیت انجمن های خانه ومدرسه درآموزشگاه هارابوجود آورد.
آموزش وپرورش وانجمن اولیا ومربیان:
جایگاه انجمن اولیاومربیان درآموزش وپرورش:
آموزش وپرورش همواره تلاش نموده است بااجرای برنامه های مناسب آموزشی،به پیشبردمطلوبی دروضعیت تحصیلی دانش آموزان نایل آید.اولیانیزبه طورروزافزون بربهبود درروندتحصیلی وتربیتی فرزندان خودتوجه دارند. این خواست مشترک،زمینه های لازم برای فعالیت انجمن اولیا ومربیان رابوجودآوردوتشکیل آن درهرآموزشگاهی این امکان رافراهم ساخت که همکاری معلمان ووالدین به طور انسجام یافته ای انجام پذیرد تابدین وسیله ارتباط و هماهنگی بیشترخانه ومدرسه محقق گردد.به همین دلیل، انجمن ازجایگاهی خاص درآموزش وپرورش برخوردار شده است.این جایگاه اززوایای مختلف قابل بررسی می باشد که اهم آنهاعبارت است از:
1- جایگاه تربیتی:
فراگیری کودکان،به خصوص درسالهای اولیه ی زندگی، عمدتاً درمحیط خانواده صورت می گیرد وحتی احتمال حضورمداوم دانش آموزان درمدرسه ونیزمقاومت وپایداری آنان تافارغ التحصیلی ازمدارس به طورقابل ملاحظه ای متأثراززمینه های خانوادگی ومحیطی خانه ی آنهاست.به همین دلیل،فعالیت های آموزشی وتربیتی مدارس بدون جلب توجه وهمکاری اولیای دانش آموزان نتایج مطلوبی نخواهد داشت،زیراتأثیرپذیری کودک ازعامل خانواده بیش ازسایر عوامل است وباید برای تعلیم وتربیت بهترکودکان ازاین قابلیت خانواده به نحو احسن استفاده نموده وازموقعیت ویژه واستثنائی آنان برای بهبودآموزش نیزبهره جست.باتوجه به اینگونه موارد،اصولاً هدف ازتشکیل انجمن اولیا ومربیان این است که ازسویی اولیا ومربیان باهم آشنا شوند وازسوی دیگراولیا ازروش هاوطرزکارمعلمان ونیزپیشرفت واحیانا ًمشکلات تحصیلی وتربیتی فرزندخودمطلع گردند.چنین جایگاهی درآموزش وپرورش ازآن جهت حائزاهمیت است که دانشآموزان رامتوجه می سازد بین خانه ومدرسه جدایی نیست وتضادودوگانگی بین روشهای تربیتی این دومحیط وجودندارد ودرواقع همگان تلاش دارندتاعلاقه،توجه،تشویق وتقویت رابه فرآیند یادگیری دانش آموزان منتقل سازند. همگام باخانواده مدرسه ازعوامل مهم تربیتی وسازندگی معیارها وارزشهای ذهنی وراه وروش کودکان درجامعه به شمارمی رود.اما یادگیری کودکان حتی درمدرسه،می بایست باهمکاری ومشارکت خانواده انجام گیرد،این ارتباط وهمکاری والدین ومربیان ازچنان اهمیتی برخورداراست که برخی ازدانشمندان اعتقاد دارند"ازجمله عواملی که درمدرسه می تواندباعث انحراف ویاسلامت کودکان باشد، عدم تماس دائم میان مربیان وخانواده هاست"(احدی،1372، ص272).
در این میان،انجمن های اولیا و مربیان با فراهم آوردن زمینه ها وشرایط مناسب برای ارتباط وتبادل نظر بیشتر میان مربیان وخانواده ها توانسته است نقش تربیتی مؤثری را درآموزش وپرورش ایفا نماید وبدین وسیله از جایگاه خاصی بهره مند باشد.
شرایط ویژه اولیا ایجاب می کندکه آنان درموقعیت های مختلف زندگی بافرزندان خود درارتباط باشند،بنابراین آنها می توانند ازنحوه ی رفتاروچگونگی پیشرفت تحصیلی وتربیتی آنان ارزیابی نسبتاًدرستی ارائه نمایندوحتی اقداماتی رادرجهت استمرارفعالیت آموزشی ورفع نواقص احتمالی به انجام رساندتافرآیندیادگیری آنان به طورکامل انجام گیرد بررسی های به عمل آمده دراین خصوص توسط سازمان "یونسکو"منجربه ارائه ی توصیه ای بدین مضمون گردیده که "بایدساختارهایی درمدارس به وجود آید که با افزایش همکاری بین والدین ومعلمان وفراگیران،توسعه فرآیند ارزشیابی واجرای آن به نحوبهتری انجام گیرد"(وفادار، جوان بخت اول،ص1383، ص92).
انجمن های اولیا ومربیان،کانون چنین ساختارهایی درهر مرکز آموزشی می باشند ونقشی فعا ل دراستمرارفراگیری دانش آموزان نیزهمسویی روشهای تربیتی خانه ومدرسه و بهره گیری از ظرفیت های تربیتی خانواده رابه عهده دارند.
2- جایگاه مشارکتی-حمایتی:
لازمه دستیلبی به پیشرفتی چشمگیردرآموزش وپرورش، عملکردهماهنگ ومستمرکلیه ی نهادها درنظام تعلیم وتربیت است.دراین کوشش مشارکت جویانه وهماهنگ برای فراگیری دانش آموزان،خانواده مسئول حمایت ازنقش مدرسه فراهم آوردن یک محیط عاطفی سالم برای کودک
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
فعالیت ها و اهداف انجمن اولیاء و مربیان در مدارس
مقدمه:
مسأله تربیت مسأله حیات وسرنوشت فردوملت است وهدف ومقصود آن سازندگی وآفرینندگی مداوم وایجادتعدیل وتعادل درامرنیازهاومقاصد واندیشه آدمی است.
علمی است عمدی وآگاهانه دارای هدف وطرح ونقشه،به منظورتکمیل وتکامل انسان.
تربیت دارای جنبه سازندگی وآفرینندگی است،موجدتحول آفرینی درفردوسبب هدایت هاوروشنگری هاست.
ابعادوجودی انسان درسایه آن ساخته وپرورده می شود وآدمی ازجنبه حیوانی نجات یافته وبه اوج مقام انسانیت رسیده ومتعالی می گردد.
تربیت انسان را،کتابی،گشوده می سازد.شخصیت واستعدادهای اوراآشکاروبرملامی گرداند.چه بسیارنداستعدادهای بالقوه وویژگی هایی که براثرتربیت درانسان وجودآمده ویازائل می شوند(صدری،سیدضیاءالدین ،1367).
حال باتوجه به سخنانی که گفته شدبایدبدانیم فلسفه وجودی انجمن اولیاءومربیان چه بایدباشد؟اگرآنچه راکه هست بافلسفه وجودی انجمن تطبیق بدهیم،می بینیم که همخوانی چندانی ندارد.
چون خوشبختی لازم نسبت به انجمن اولیاءومربیان درحدمطلوب نیست.
یعنی همه تصورمی کنندکه انجمن اولیاءومربیان برای این تشکیل می شودکه ازخانواده هاکمک مالی دریافت کندوبه مسائل تعمیراتی مدرسه ومانندآن بپردازد.
حال آنکه درپشت این هدف،هدف عالی تری نهفته است وآن این است که،ازطریق انجمن اولیاءومربیان مدرسه رابه جامعه وجامعه رابه مدرسه پیوندبدهیم،تامحصلینی که ازمدرسه هاواردجامعه میشوند،باجامعه بیگانه نباشند.
برای جمع بندی این بحث نکاتی راکه اشاره شد مرورمی کنیم که عمده ترین آن تعدیل مسائل مادی وانجمن اولیاءومربیان وخوشایندکردن جلسات انجمن است.
کارشناسان تربیتی معتقدندبرای اینکه این گونه مسائل به وجودنیاید،بهتراست قبل ازتشکیل انجمن،یک جلسه سیاست گذاری باشرکت متخصصان رشته های مختلف درمدرسه و به دعوت مدیرمدرسه تشکیل شودکه دراین جلسه،افراد صاحب نظردرزمینه روان شناسی اجتماعی،جامعه شناسی وتعلیم وتربیت ونماینده خانواده حضورداشته باشند.آنان باید دراین جلسه بگویندکه بهتراست چه سیاستی برای انجمن داشته باشیم وطبق آن سیاست،انجمن راتشکیل دهند. (معاونت تأمین وتربیت نیروی انسانی-مدیریت درآموزش وپرورش-تهران،سال اول شماره 3،تابستان 1372)
تاریخچه انجمن های اولیاومربیان درجهان:
ضرورت تشکیل انجمن اولیاومربیان:
تدوین قانون اساسی پس ازانقلاب مشروطیت ومتاقب آن تصویب قانون معارف درسا ل 1290هجری شمسی موجب شدتحصیلات عمومی درسطح کشوراجباری شده وبه عنوان یکی ازوظایف دولت تلقی شود،زیراموارد3و4و22قانون مزبورمقررمی دارد:"تعلیمات ابتدائیه برای عموم ایرانیان اجباری است.هرکس مکلف است اطفال خودراازسن هفت سالگی به تحصیل معلومات ابتدائیه وادارد.
را دارنومخارج آنهاازمحل مالیاتی که درهرمحل دریافت خواهدشد، تأمین می گردد"(وزارت آ.پ،1373،ص6وص7).
تصویب واجرای این قوانین تحولی اساسی دروضعیت تعلیم وتربیت بوجودآورده وآموزش وپرورش راباافزایش تقاضای آموزش مواجه ساخت وروندثبت نام در آموزشگاهها رابه سرعت گسترش داد،اماتقاضای عمومی برای آموزش تبعاتی رانیزدرپی داشت،ازجمله آن که موجب شدهزینه های آموزشی موردنیازبرای گسترش فضاهای آموزشی،توسعه وتجهیزوتهیه ی امکانات آموزشی وتأمین واستخدام وتربیت معلمان موردنیازنیزبه شدت افزایش یابدو درنتیجه فشارسنگینی رابرمنابع محدوددولت واردنماید.این امرمسئولین آموزش وپرورش رابه اتخاذراهکارهای لازم به منظوربهره گیری مناسب ازکلیه ی امکانات ترغیب نموده،به طوری که آنان بازنگری درروش هاوساختار آموزش وبررسی ومطالعه نظام های آموزشی سایرکشورها رادردستورکارخودقراردادندوحتی به منظوررفع کمبودنیروی متخصص موردنیازنظام آموزشی،قوانینی نیزجهت اعزام دانشجوبه خارج ازکشورتصویب وبه مورد اجرادرآوردند.این اقدامات به روندشکل گیری نظام آموزشی سرعت بخشید.
همزمان باافزایش تقاضابرای آموزش،گسترش همکاری عمومی برای پیشبردامرآموزش وپرورش نیزموردتوجه قرارگرفت ودراین راستامشارکت خانه ومدرسه درتعلیم وتربیت به عنوان یک راهبرداساسیانتخاب شد.به این ترتیب،تشکیل انجمن اولیاومربیان ازطرح های مقدماتی دولت درزمینه واگذاری تعلیم وتربیت به مردم قلمدادگردید، به طوری که وزیرفرهنگ وقت دراین موردمی نویسد"در سال 1326بازهم برای دخالت دادن مردم درامرتعلیم و تربیت انجمن همکاری خانه ومدرسه راتأمین کردیم،به طوری که تشکیل انجمنهای خانه ومدرسه کاربسیارمفیدی دردخالت دادن مردم بکارکه به آن علاقه دارند،بوده است"(صدیق اعلم،1349،ص6).
می توان گفت به طورکلی افزایش تقاضای اجتماعی برای تسهیل،تبادل افکاروتجارب فرهنگی میان کشورهای مختلف ووضعیت اقتصادی وسیاسی کشور،زمینه های فرهنگی، اجتماعی وسیاسی لازم برای شکل گیری وفعالیت انجمن های خانه ومدرسه درآموزشگاه هارابوجود آورد.
آموزش وپرورش وانجمن اولیا ومربیان:
جایگاه انجمن اولیاومربیان درآموزش وپرورش:
آموزش وپرورش همواره تلاش نموده است بااجرای برنامه های مناسب آموزشی،به پیشبردمطلوبی دروضعیت تحصیلی دانش آموزان نایل آید.اولیانیزبه طورروزافزون بربهبود درروندتحصیلی وتربیتی فرزندان خودتوجه دارند. این خواست مشترک،زمینه های لازم برای فعالیت انجمن اولیا ومربیان رابوجودآوردوتشکیل آن درهرآموزشگاهی این امکان رافراهم ساخت که همکاری معلمان ووالدین به طور انسجام یافته ای انجام پذیرد تابدین وسیله ارتباط و هماهنگی بیشترخانه ومدرسه محقق گردد.به همین دلیل، انجمن ازجایگاهی خاص درآموزش وپرورش برخوردار شده است.این جایگاه اززوایای مختلف قابل بررسی می باشد که اهم آنهاعبارت است از:
1- جایگاه تربیتی:
فراگیری کودکان،به خصوص درسالهای اولیه ی زندگی، عمدتاً درمحیط خانواده صورت می گیرد وحتی احتمال حضورمداوم دانش آموزان درمدرسه ونیزمقاومت وپایداری آنان تافارغ التحصیلی ازمدارس به طورقابل ملاحظه ای متأثراززمینه های خانوادگی ومحیطی خانه ی آنهاست.به همین دلیل،فعالیت های آموزشی وتربیتی مدارس بدون جلب توجه وهمکاری اولیای دانش آموزان نتایج مطلوبی نخواهد داشت،زیراتأثیرپذیری کودک ازعامل خانواده بیش ازسایر عوامل است وباید برای تعلیم وتربیت بهترکودکان ازاین قابلیت خانواده به نحو احسن استفاده نموده وازموقعیت ویژه واستثنائی آنان برای بهبودآموزش نیزبهره جست.باتوجه به اینگونه موارد،اصولاً هدف ازتشکیل انجمن اولیا ومربیان این است که ازسویی اولیا ومربیان باهم آشنا شوند وازسوی دیگراولیا ازروش هاوطرزکارمعلمان ونیزپیشرفت واحیانا ًمشکلات تحصیلی وتربیتی فرزندخودمطلع گردند.چنین جایگاهی درآموزش وپرورش ازآن جهت حائزاهمیت است که دانشآموزان رامتوجه می سازد بین خانه ومدرسه جدایی نیست وتضادودوگانگی بین روشهای تربیتی این دومحیط وجودندارد ودرواقع همگان تلاش دارندتاعلاقه،توجه،تشویق وتقویت رابه فرآیند یادگیری دانش آموزان منتقل سازند. همگام باخانواده مدرسه ازعوامل مهم تربیتی وسازندگی معیارها وارزشهای ذهنی وراه وروش کودکان درجامعه به شمارمی رود.اما یادگیری کودکان حتی درمدرسه،می بایست باهمکاری ومشارکت خانواده انجام گیرد،این ارتباط وهمکاری والدین ومربیان ازچنان اهمیتی برخورداراست که برخی ازدانشمندان اعتقاد دارند"ازجمله عواملی که درمدرسه می تواندباعث انحراف ویاسلامت کودکان باشد، عدم تماس دائم میان مربیان وخانواده هاست"(احدی،1372، ص272).
در این میان،انجمن های اولیا و مربیان با فراهم آوردن زمینه ها وشرایط مناسب برای ارتباط وتبادل نظر بیشتر میان مربیان وخانواده ها توانسته است نقش تربیتی مؤثری را درآموزش وپرورش ایفا نماید وبدین وسیله از جایگاه خاصی بهره مند باشد.
شرایط ویژه اولیا ایجاب می کندکه آنان درموقعیت های مختلف زندگی بافرزندان خود درارتباط باشند،بنابراین آنها می توانند ازنحوه ی رفتاروچگونگی پیشرفت تحصیلی وتربیتی آنان ارزیابی نسبتاًدرستی ارائه نمایندوحتی اقداماتی رادرجهت استمرارفعالیت آموزشی ورفع نواقص احتمالی به انجام رساندتافرآیندیادگیری آنان به طورکامل انجام گیرد بررسی های به عمل آمده دراین خصوص توسط سازمان "یونسکو"منجربه ارائه ی توصیه ای بدین مضمون گردیده که "بایدساختارهایی درمدارس به وجود آید که با افزایش همکاری بین والدین ومعلمان وفراگیران،توسعه فرآیند ارزشیابی واجرای آن به نحوبهتری انجام گیرد"(وفادار، جوان بخت اول،ص1383، ص92).
انجمن های اولیا ومربیان،کانون چنین ساختارهایی درهر مرکز آموزشی می باشند ونقشی فعا ل دراستمرارفراگیری دانش آموزان نیزهمسویی روشهای تربیتی خانه ومدرسه و بهره گیری از ظرفیت های تربیتی خانواده رابه عهده دارند.
2- جایگاه مشارکتی-حمایتی:
لازمه دستیلبی به پیشرفتی چشمگیردرآموزش وپرورش، عملکردهماهنگ ومستمرکلیه ی نهادها درنظام تعلیم وتربیت است.دراین کوشش مشارکت جویانه وهماهنگ برای فراگیری دانش آموزان،خانواده مسئول حمایت ازنقش مدرسه فراهم آوردن یک محیط عاطفی سالم برای کودک
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
بررسی تاثیر ارتباط مستمر اولیا و مربیان در پیشرفت تحصیلی دانشآ مو ز ا ن
بهطور کلی اکثر پدران و مادران به فعالیتهای آموزشی فرزندان خود علاقهمند بوده و در فراهم ساختن امکانات و تسهیلات لازم برای تحصیلات موفقیتآمیز فرزندان خود از هیچ کوششی فروگذار نمیکنند. در واقع هر پدر و مادری خواهان موفقیت فرزندان خویش است
بر مبنای یک احساس و سنت دیرین مشخصترین مسوولیت خانواده در قبال زیست و رفاه فرزند خویش در تامین غذا، پوشاک، مسکن، بهداشت و تربیت خلاصه شده است. غذا و پوشاک و مسکن در چهارچوب تسهیلاتی که خانواده برای خود فراهم میکند تامین میشود. در این سه زمینه فرزندان خانوادهها در کنار دیگر افراد خانواده از امکاناتی که نیازهای آنها را رفع میکنند بهرهمند میشوند.
بهداشت فرزندان خانواده در دو بعد مراقبت و پیشگیری و درمان یکی با مسوولیت و کوشش خانواده و دیگری با مباشرت پزشک و سازمانهای درمانی شکل میگیرد. پدر و مادر به انگیزه علاقهای که به حیات و سلامت فرزند خویش دارند، به فراخور امکانات اجتماعی و اقتصادی خود برای حفظ سلامت فرزند خویش اهتمام دارند.
در مساله تربیت، بهویژه از لحاظ جنبههای عمومی اغلب نقش خانواده کمتر از آن است که انتظار میرود.
شرایط اجتماعی امروز وضعی پیش آورده است که در مجموع کوششهای پدر و مادر، آن تلاش عمدهای که به هدف مشخص تربیتی متوجه باشد تقریبا جایی ندارد و دستخوش اغماض و بیتوجهی است. اولیای بعضی از خانوادهها هنوز تصور میکنند که وظیفه پدر و مادر تهیه امکانات مالی و مادی و تامین نیازهای اولیه فرزندان است و کار تربیتی را بایستی به مدارس واگذار کرد و با این نقطه دید که مساله تربیت به مدرسه محول است از مهمترین نیازهای دوره رشد فرزندان خویش بیتوجه میگذرند و احتمالا به محض مشاهده رفتار نابهنجار در فرزندان خود مدرسه و معلم و دیگر عوامل تربیتی مدارس را مقصر میپندارند.
در جامعه امروز مدرسه عملکرد تربیت کودکان را در چارچوب هدفها و برنامههای مشخص تربیت عمومی عهدهدار میباشد. آموزش و پرورش عمومی به نیازهای تربیتی هرگروه در قالب هدفهای کلی تربیتی و رشد، کم و بیش پاسخ میدهد اما طبیعت هر فرد را ویژگیهایی است که در قالب برنامههای عمومی نمیگنجد و به چارهجویی و اعمال روشهای خاص نیاز دارد.
هدفها و سیاستهای آموزش عمومی به شرایط طبیعی و متوسط هر گروه سنی متوجه است و مدرسه را معمولا مجال آن نیست که ضرورتها و نیازهای تربیتی فرد را نیز تشخیص دهد و به صورت مطلوب دنبال کند.
مجموعه این نگرشهای اولیای دانشآموزان و مسوولان مدارس، شرایطی را فراهم میسازد که دانشآموزان تحت تاثیر برخی عوامل مخرب در فاصله بین خانه و مدرسه قرار گیرند. این عوامل در برخی مواقع چنان تاثیر عمیقی بر شخصیت، رفتار و امور آموزشی دانشآموزان بر جای میگذارد که کلیه تلاشها و زحمات اولیا و مربیان و معلمان را بیثمر میسازد. اینک در شرایط دشوار حاضر در هنگامه ورود به دوره تحولات فرهنگی و سیاسی جدید، به نظر میرسد که اولیا و متولیان دستگاه تعلیم و تربیت بیش از هر زمان دیگر کلیه عوامل تاثیرگذار بر رشد و شخصیت کودکان و نوجوانان را شناسایی و نسبت به کنترل عوامل بازدارنده اقدام کنند.
تربیت صحیح کودکان و نوجوانان کوشش و همکاری متقابل خانواده و مدرسه را برای شناخت و چارجویی مسائل روزمره تربیتی ایجاب میکند. بهطوری که امروزه پیوند مستمر خانه و مدرسه و ارتباط متقابل اولیا و مربیان به عنوان یکی از مهمترین ارکان تعلیم و تربیت مطرح است.آنجا که پدر و مادر مسوولیت تربیت فرزند خویش را یکجا به مدرسه محول میکنند و از آن نیازها و ضرورتهای تربیتی فرزند خویش که در چارچوب تربیت عمومی و رسمی نمیگنجد، فارغ هستند و به انتظار نتایج تربیت رسمی، فرصتها را از دست میدهند دشواریها و کمبودهایی پدید میآید که همکاری و همفکری خانواده و مدرسه بهموقع و بهسادگی میتواند در جهت رفع آنها موثر باشد.
مدرسه معمولا به ضرورتهای تربیت فردی کمتر برخورد میکند و کمتر میرسد. چه بسیار ضرورتها که در ارتباط با نیاز تربیتی یکایک کودکان و نوجوانان درخور توجه هستند و مربی و معلم به آنها برخورد نمیکند. بهطوری که آنها را نمیشناسد و تشخیص نمیدهد یا از آنها با چشمپوشی و اغماض میگذرد و این خانواده است که در مقیاس محدود مراقبت یا در اثر تماس بیشتر و مستقیمتر روزانه با ویژگیهای فرزند، به این نیازها برخورد میکند و فرزند خود را بهتر میشناسد.
خانوادهها اغلب از هدفها و رئوس آموزش و پرورش رسمی و ابعاد آن بیاطلاعند و بنابراین ممکن است از نظر مسائل تربیتی مخالف با تربیت رسمی مدرسهای عمل کنند. این شیوه زمانی تعدیل میشود که بین مدرسه و خانواده تبادل اطلاع و تجربه معمول باشد و جنبه فردی تربیت را با همفکری متقابل شناسایی کنند و به چارهجویی نقصها و کمبودها بپردازند.
همکاری خانه و مدرسه معلم را در شناخت مسائل یاری میدهد و جنبه کلی روشها و مقاصد تربیت عمومی را با ضرورتهای عینی تربیت فرد هماهنگ میکند. شناسایی کودکان و نوجوانان مستلزم آگاه بودن مربی به آن خصوصیات فکری و عاطفی و رفتاری کودک است که در مدرسه ظاهر نمیشوند و از شرایط خانوادگی نشأت میگیرند یا فقط در خانه و در ارتباط با محیط خانوادگی مجال ظهور و رشد دارند. برای مربی و معلمنیز در مساله تربیت و تعلیم گاه و بیگاه مسائلی پیش میآید که چارهجویی آنهامستلزم آگاهی از علتهایی است که از شرایط خانوادگی ناشی میشوند.
در انجمنهای امروزه سعی بر این ست که گروه متجانستری که دید و نظر تربیتی وسیعتر دارند به عنوان اعضای انجمن برگزیده شوند و کار سالانه انجمنها بیش از آنکه با نحوه اداره و تجهیز مدرسه و تهیه وسایل در ارتباط باشد با مسائل تربیتی و دشواریهایی که مربی و معلم در جریان کار روزانه تعلیم و تربیت با آنها برخورد میکنند پیوند داده شود، سعی میشود همکاری و همفکری مستمر اولیا و مربیان به منظور چارهجویی دشواریهای روزمره و در جستوجوی روش بهتر و موثرتر تربیتی برای حل مسائل خاصی باشد که در مجموعه روشهای تربیتی پیشبینی نشدهاند و برای آنها از تجربههای قبلی و مکتوب الگو و علاج مشخص به دست نیامده است. هنوز هم در این زمینه تا حصول مقصود فاصله بسیار است.
از طرفی پیگیری توصیهها و تصمیمهای انجمنها تا حصول نتیجه نهایی و احساس اینکه بررسیها و بحثها و نتیجهگیریها عملا سودبخش بوده است، بر قوام و دوام کار انجمنها میافزاید و ادامه آن تدریجا انجمنها را در جهت مطلوب قرار میدهد. یکی از عمومیترین و موثرترین روشها برای جذب مشارکت والدین و اولیای مدرسه، توسعه انجمنهای اولیا و مربیان در مدارس است. این نشستها و گردهماییها باید محتوای آموزشی داشته باشد.
خلاصه کلام آنکه نظارت، هدایت و حمایت مستمر والدین میتواند موجبات رشد شخصیت و پیشرفت مطلوب تحصیلی فرزندانشان را فراهم آورد. معذلک خیلی از اولیای دانشآموزان به علل گوناگون از کار خود سر باز میزنند و این امر را فقط برعهده خود مدرسه و مربیانش میگذارند.
نکاتی برای جذب اولیای دانشآموزان
انجمن اولیا و مربیان در جذب اولیا نکات زیر را توصیه مینماید:
1 -مدیران مدارس و مسوولان انجمنها با کرامت انسانی و اخلاقی اسلامی با تمام اولیا برخورد نمایند.
2 -در هنگام مراجعه اولیا اگر به علت نداشتن جا از ثبتنام فرزندش معذور هستید این معذوریت را با دلیل و منطق برای آنان اثبات کنید و در عین حال نسبت به ثبتنام فرزندش در آموزشگاههای همجوار او را راهنمایی نمایید. چون در همه حال مردم از ما انتظار یاری دارند.
3 -هر زمان پدر و مادری جهت کاری به مدرسه مراجعه مینمایند از آنها با خوشرویی استقبال و حتیالمقدور نسبت به انجام تقاضایش با وی همکاری نمایید.
4 -عدم توجه اولیا به مدارس را به حساب فرزندشان منظور نکنید. مبادا خدای ناکرده دانشآموزی به علت عدم توجه پدر یا مادرش به مدرسه مورد سرزنش یا تنبیه قرار گیرد.
5 -از نوشتن نامه تند و کنایهزدن به اولیایی که نسبت به تعلیم و تربیت فرزندانشان کوتاهی میکنند شدیدا خودداری کنید.
به امید آن که مدیران محترم آموزشگاههای کشور با رعایت حداقل این نکات بتوانند بیش از پیش اولیا را به کنون باصفای مدرسه فراخوانند و با تعاون و همکاری آنان رسالت خود را که تعلیم و تربیت آیندهسازان این مملکت اسلامی بهتر انجام دهند.
نتیجهگیری
با توجه به مطالبی که بیان شد نتایج بهدستآمده به شرح ذیل اعلام میگردد:
1 -تماس اولیا و شناسایی دانشآموزان محروم از محبت والدین (فوت یا متارکه والدین) به میزان زیادی بر پیشرفت تحصیلی اینگونه دانشآموزان اثر دارد.
2 -رابطه نزدیک و تنگاتنگ والدین و مربیان میتواند به مقدار قابلتوجهی بر آگاهسازی والدین در پیشگیری از اختلالات عاطفی دانشآموزان کمک کند و در بهبود فرآیند آموزش و پیشرفت تحصیلی موثر باشد.
3 -تماس اولیا با معلمین به منظور شناخت علل ناسازگاری و برخورد مناسب با دانشآموزان به میزان زیادی بر رشد شخصیتی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان تاثیرگذار است.
4 -دایر نمودن کلاسهای تقویتی و جبرانی از سوی انجمن برای دانشآموزان ضعیف از نظر درسی در پیشرفت تحصیلی آنان به میزان قابل توجهی موثر است.
5 -تبادل نظر علمی، حرفهای، فرهنگی و اجتماعی والدین با دبیران در معرفی مشاغل اجتماعی به دانشآموزان دوره راهنمایی میتواند بر تقویت انگیزه تحصیلی دانشآموزان بینجامد.
6 -توجه به آموزش خانوادهها توسط کارشناسان علوم تربیتی و علوم اجتماعی و روحانیون محترم تا میزان زیادی میتواند به حل مشکلات و مسائل خانوادهها و سرانجام پیشرفت تحصیلی فرزندان آنان بینجامد.
7 -اتخاذ شیوههای رفتاری متناسب با دانشآموزان از قبیل تنبیه، تشویق، انتظار متناسب با تواناییها از طریق آگاهسازی والدین توسط مربیان مدارس بر بهبود روند آموزش و یادگیری موثر است.
8 -وجود تضاد در شیوههای آموزشی و تربیتی میان اولیا و مربیان تا حد بسیار زیادی بر روند آموزش و یادگیری و در نهایت بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان اثر نامطلوب میگذارد.
9 -کمک مالی و فکری اولیای دانشآموزان در غنیسازی اوقات فراغت بر تداوم امر خطیر آموزش و پیشرفت تحصیلی تاثیر بهسزایی دارد.
10 -شناسایی دانشآموزان دارای مشکل اقتصادی و اعطای کمک از سوی انجمن به آنان تا حد زیادی اینگونه دانشآموزان را به تلاش و کوشش واداشته و انگیزه آنان برای ادامه تحصیل تقویت شده و در نهایت بر بهبود روند آموزش و پیشرفت تحصیلی آنان تاثیرگذار است.
11 -شناسایی دانشآموزان دارای مشکل جسمی نظیر ضعف شنوایی، ضعف بینایی، کلامی و... و جلوگیری از گسترش این عارضهها سلامت روان و شخصیت دانشآموزان مذکور را به مخاطره نمیاندازد و به نسبت بر پیشگیری از مشکلات و مفاسد میکاهد و بر پیشرفت تحصیلی آنان موثر است.
12 -قبول پیشنهادات و طرحهای مفید آموزش که از سوی انجمن ارائه میشود توسط مربیان و اولیای مدرسه میتواند سبب افزایش بازدهی مدرسه و پیشرفت روند امر آموزش در مدرسه گردد.
پیشنهادات
1 -شناخت دانشآموزان محروم از محبت والدین به طور محرمانه صورت گیرد تا دانشآموزان دیگر مطلع نشوند.
2 -مربیان در برخورد با اولیا اخلاق اسلامی را رعایت و اولیا را تنها هنگامی که از فرزند آنها خطایی سر زده است به آموزشگاه دعوت نکنند تا موجب سرافکندگی و خجالت آنان گردد. بلکه باید بهگونهای رفتار کنند که اولیا هر ماه حداقل یکبار برای جویا شدن از وضعیت تحصیلی فرزندان خود به مدرسه مراجعه کنند و به تبادلنظر در این زمینه با مربیان بپردازند.
3 -به امر آموزش خانواده و تشکیل کلاسهای آموزش خانواده توجه و عنایت بیشتری صورت گیرد.
4 -به برگزاری هفته مشاغل در مدارس اهمیت بیشتری داده شود.
5 -پر کردن اوقات فراغت به وسیله والدین و با نظارت و هماهنگی مدرسه انجام پذیرد.
6 -اعطای کمکهای مالی از سوی انجمن به دانشآموزان مستمند بیشتر گردد. البته بهتر است که اینگونه کمکها به صورت محرمانه و حتی بدون اطلاع خود دانشآموز باشد.
7 -برخورد مناسب و محترمانهای با دانشآموزان دارای مشکل جسمی مانند آنهایی که ضعف بینایی و شنوایی و کلامی دارند بشود تا مورد تسمخر دیگر دانشآموزان قرار نگیرند.
8 -مدرسه در حل مشکلات خود از والدین کمک و یاری طلبد و روی آنها حساب باز کند.
9 -نشریه پیوند را برای اولیای دانشآموزان ارسال کنیم.
فهرست منابع و مآخذ
1 -آییننامه انجمن اولیا و مربیان واحدهای آموزشی، وزارت آموزش و پرورش
2 -پیوند: نشریه ماهانه آموزشی - تربیتی، انتشارات انجمن اولیا و مربیان، شماره 271
3 -نگاه: نشریه خبری آموزشی - تربیتی، وزارت آموزش و پرورش، سال پنجم، شماره 61
4 -جهانگرد، یدالله، آشنایی با انجمن اولیا و مربیان، انتشارات دفتر انجمن اولیا و مربیان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
بررسی تاثیر ارتباط مستمر اولیا و مربیان در پیشرفت تحصیلی دانشآ مو ز ا ن
بهطور کلی اکثر پدران و مادران به فعالیتهای آموزشی فرزندان خود علاقهمند بوده و در فراهم ساختن امکانات و تسهیلات لازم برای تحصیلات موفقیتآمیز فرزندان خود از هیچ کوششی فروگذار نمیکنند. در واقع هر پدر و مادری خواهان موفقیت فرزندان خویش است
بر مبنای یک احساس و سنت دیرین مشخصترین مسوولیت خانواده در قبال زیست و رفاه فرزند خویش در تامین غذا، پوشاک، مسکن، بهداشت و تربیت خلاصه شده است. غذا و پوشاک و مسکن در چهارچوب تسهیلاتی که خانواده برای خود فراهم میکند تامین میشود. در این سه زمینه فرزندان خانوادهها در کنار دیگر افراد خانواده از امکاناتی که نیازهای آنها را رفع میکنند بهرهمند میشوند.
بهداشت فرزندان خانواده در دو بعد مراقبت و پیشگیری و درمان یکی با مسوولیت و کوشش خانواده و دیگری با مباشرت پزشک و سازمانهای درمانی شکل میگیرد. پدر و مادر به انگیزه علاقهای که به حیات و سلامت فرزند خویش دارند، به فراخور امکانات اجتماعی و اقتصادی خود برای حفظ سلامت فرزند خویش اهتمام دارند.
در مساله تربیت، بهویژه از لحاظ جنبههای عمومی اغلب نقش خانواده کمتر از آن است که انتظار میرود.
شرایط اجتماعی امروز وضعی پیش آورده است که در مجموع کوششهای پدر و مادر، آن تلاش عمدهای که به هدف مشخص تربیتی متوجه باشد تقریبا جایی ندارد و دستخوش اغماض و بیتوجهی است. اولیای بعضی از خانوادهها هنوز تصور میکنند که وظیفه پدر و مادر تهیه امکانات مالی و مادی و تامین نیازهای اولیه فرزندان است و کار تربیتی را بایستی به مدارس واگذار کرد و با این نقطه دید که مساله تربیت به مدرسه محول است از مهمترین نیازهای دوره رشد فرزندان خویش بیتوجه میگذرند و احتمالا به محض مشاهده رفتار نابهنجار در فرزندان خود مدرسه و معلم و دیگر عوامل تربیتی مدارس را مقصر میپندارند.
در جامعه امروز مدرسه عملکرد تربیت کودکان را در چارچوب هدفها و برنامههای مشخص تربیت عمومی عهدهدار میباشد. آموزش و پرورش عمومی به نیازهای تربیتی هرگروه در قالب هدفهای کلی تربیتی و رشد، کم و بیش پاسخ میدهد اما طبیعت هر فرد را ویژگیهایی است که در قالب برنامههای عمومی نمیگنجد و به چارهجویی و اعمال روشهای خاص نیاز دارد.
هدفها و سیاستهای آموزش عمومی به شرایط طبیعی و متوسط هر گروه سنی متوجه است و مدرسه را معمولا مجال آن نیست که ضرورتها و نیازهای تربیتی فرد را نیز تشخیص دهد و به صورت مطلوب دنبال کند.
مجموعه این نگرشهای اولیای دانشآموزان و مسوولان مدارس، شرایطی را فراهم میسازد که دانشآموزان تحت تاثیر برخی عوامل مخرب در فاصله بین خانه و مدرسه قرار گیرند. این عوامل در برخی مواقع چنان تاثیر عمیقی بر شخصیت، رفتار و امور آموزشی دانشآموزان بر جای میگذارد که کلیه تلاشها و زحمات اولیا و مربیان و معلمان را بیثمر میسازد. اینک در شرایط دشوار حاضر در هنگامه ورود به دوره تحولات فرهنگی و سیاسی جدید، به نظر میرسد که اولیا و متولیان دستگاه تعلیم و تربیت بیش از هر زمان دیگر کلیه عوامل تاثیرگذار بر رشد و شخصیت کودکان و نوجوانان را شناسایی و نسبت به کنترل عوامل بازدارنده اقدام کنند.
تربیت صحیح کودکان و نوجوانان کوشش و همکاری متقابل خانواده و مدرسه را برای شناخت و چارجویی مسائل روزمره تربیتی ایجاب میکند. بهطوری که امروزه پیوند مستمر خانه و مدرسه و ارتباط متقابل اولیا و مربیان به عنوان یکی از مهمترین ارکان تعلیم و تربیت مطرح است.آنجا که پدر و مادر مسوولیت تربیت فرزند خویش را یکجا به مدرسه محول میکنند و از آن نیازها و ضرورتهای تربیتی فرزند خویش که در چارچوب تربیت عمومی و رسمی نمیگنجد، فارغ هستند و به انتظار نتایج تربیت رسمی، فرصتها را از دست میدهند دشواریها و کمبودهایی پدید میآید که همکاری و همفکری خانواده و مدرسه بهموقع و بهسادگی میتواند در جهت رفع آنها موثر باشد.
مدرسه معمولا به ضرورتهای تربیت فردی کمتر برخورد میکند و کمتر میرسد. چه بسیار ضرورتها که در ارتباط با نیاز تربیتی یکایک کودکان و نوجوانان درخور توجه هستند و مربی و معلم به آنها برخورد نمیکند. بهطوری که آنها را نمیشناسد و تشخیص نمیدهد یا از آنها با چشمپوشی و اغماض میگذرد و این خانواده است که در مقیاس محدود مراقبت یا در اثر تماس بیشتر و مستقیمتر روزانه با ویژگیهای فرزند، به این نیازها برخورد میکند و فرزند خود را بهتر میشناسد.
خانوادهها اغلب از هدفها و رئوس آموزش و پرورش رسمی و ابعاد آن بیاطلاعند و بنابراین ممکن است از نظر مسائل تربیتی مخالف با تربیت رسمی مدرسهای عمل کنند. این شیوه زمانی تعدیل میشود که بین مدرسه و خانواده تبادل اطلاع و تجربه معمول باشد و جنبه فردی تربیت را با همفکری متقابل شناسایی کنند و به چارهجویی نقصها و کمبودها بپردازند.
همکاری خانه و مدرسه معلم را در شناخت مسائل یاری میدهد و جنبه کلی روشها و مقاصد تربیت عمومی را با ضرورتهای عینی تربیت فرد هماهنگ میکند. شناسایی کودکان و نوجوانان مستلزم آگاه بودن مربی به آن خصوصیات فکری و عاطفی و رفتاری کودک است که در مدرسه ظاهر نمیشوند و از شرایط خانوادگی نشأت میگیرند یا فقط در خانه و در ارتباط با محیط خانوادگی مجال ظهور و رشد دارند. برای مربی و معلمنیز در مساله تربیت و تعلیم گاه و بیگاه مسائلی پیش میآید که چارهجویی آنهامستلزم آگاهی از علتهایی است که از شرایط خانوادگی ناشی میشوند.
در انجمنهای امروزه سعی بر این ست که گروه متجانستری که دید و نظر تربیتی وسیعتر دارند به عنوان اعضای انجمن برگزیده شوند و کار سالانه انجمنها بیش از آنکه با نحوه اداره و تجهیز مدرسه و تهیه وسایل در ارتباط باشد با مسائل تربیتی و دشواریهایی که مربی و معلم در جریان کار روزانه تعلیم و تربیت با آنها برخورد میکنند پیوند داده شود، سعی میشود همکاری و همفکری مستمر اولیا و مربیان به منظور چارهجویی دشواریهای روزمره و در جستوجوی روش بهتر و موثرتر تربیتی برای حل مسائل خاصی باشد که در مجموعه روشهای تربیتی پیشبینی نشدهاند و برای آنها از تجربههای قبلی و مکتوب الگو و علاج مشخص به دست نیامده است. هنوز هم در این زمینه تا حصول مقصود فاصله بسیار است.
از طرفی پیگیری توصیهها و تصمیمهای انجمنها تا حصول نتیجه نهایی و احساس اینکه بررسیها و بحثها و نتیجهگیریها عملا سودبخش بوده است، بر قوام و دوام کار انجمنها میافزاید و ادامه آن تدریجا انجمنها را در جهت مطلوب قرار میدهد. یکی از عمومیترین و موثرترین روشها برای جذب مشارکت والدین و اولیای مدرسه، توسعه انجمنهای اولیا و مربیان در مدارس است. این نشستها و گردهماییها باید محتوای آموزشی داشته باشد.
خلاصه کلام آنکه نظارت، هدایت و حمایت مستمر والدین میتواند موجبات رشد شخصیت و پیشرفت مطلوب تحصیلی فرزندانشان را فراهم آورد. معذلک خیلی از اولیای دانشآموزان به علل گوناگون از کار خود سر باز میزنند و این امر را فقط برعهده خود مدرسه و مربیانش میگذارند.
نکاتی برای جذب اولیای دانشآموزان
انجمن اولیا و مربیان در جذب اولیا نکات زیر را توصیه مینماید:
1 -مدیران مدارس و مسوولان انجمنها با کرامت انسانی و اخلاقی اسلامی با تمام اولیا برخورد نمایند.
2 -در هنگام مراجعه اولیا اگر به علت نداشتن جا از ثبتنام فرزندش معذور هستید این معذوریت را با دلیل و منطق برای آنان اثبات کنید و در عین حال نسبت به ثبتنام فرزندش در آموزشگاههای همجوار او را راهنمایی نمایید. چون در همه حال مردم از ما انتظار یاری دارند.
3 -هر زمان پدر و مادری جهت کاری به مدرسه مراجعه مینمایند از آنها با خوشرویی استقبال و حتیالمقدور نسبت به انجام تقاضایش با وی همکاری نمایید.
4 -عدم توجه اولیا به مدارس را به حساب فرزندشان منظور نکنید. مبادا خدای ناکرده دانشآموزی به علت عدم توجه پدر یا مادرش به مدرسه مورد سرزنش یا تنبیه قرار گیرد.
5 -از نوشتن نامه تند و کنایهزدن به اولیایی که نسبت به تعلیم و تربیت فرزندانشان کوتاهی میکنند شدیدا خودداری کنید.
به امید آن که مدیران محترم آموزشگاههای کشور با رعایت حداقل این نکات بتوانند بیش از پیش اولیا را به کنون باصفای مدرسه فراخوانند و با تعاون و همکاری آنان رسالت خود را که تعلیم و تربیت آیندهسازان این مملکت اسلامی بهتر انجام دهند.
نتیجهگیری
با توجه به مطالبی که بیان شد نتایج بهدستآمده به شرح ذیل اعلام میگردد:
1 -تماس اولیا و شناسایی دانشآموزان محروم از محبت والدین (فوت یا متارکه والدین) به میزان زیادی بر پیشرفت تحصیلی اینگونه دانشآموزان اثر دارد.
2 -رابطه نزدیک و تنگاتنگ والدین و مربیان میتواند به مقدار قابلتوجهی بر آگاهسازی والدین در پیشگیری از اختلالات عاطفی دانشآموزان کمک کند و در بهبود فرآیند آموزش و پیشرفت تحصیلی موثر باشد.
3 -تماس اولیا با معلمین به منظور شناخت علل ناسازگاری و برخورد مناسب با دانشآموزان به میزان زیادی بر رشد شخصیتی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان تاثیرگذار است.
4 -دایر نمودن کلاسهای تقویتی و جبرانی از سوی انجمن برای دانشآموزان ضعیف از نظر درسی در پیشرفت تحصیلی آنان به میزان قابل توجهی موثر است.
5 -تبادل نظر علمی، حرفهای، فرهنگی و اجتماعی والدین با دبیران در معرفی مشاغل اجتماعی به دانشآموزان دوره راهنمایی میتواند بر تقویت انگیزه تحصیلی دانشآموزان بینجامد.
6 -توجه به آموزش خانوادهها توسط کارشناسان علوم تربیتی و علوم اجتماعی و روحانیون محترم تا میزان زیادی میتواند به حل مشکلات و مسائل خانوادهها و سرانجام پیشرفت تحصیلی فرزندان آنان بینجامد.
7 -اتخاذ شیوههای رفتاری متناسب با دانشآموزان از قبیل تنبیه، تشویق، انتظار متناسب با تواناییها از طریق آگاهسازی والدین توسط مربیان مدارس بر بهبود روند آموزش و یادگیری موثر است.
8 -وجود تضاد در شیوههای آموزشی و تربیتی میان اولیا و مربیان تا حد بسیار زیادی بر روند آموزش و یادگیری و در نهایت بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان اثر نامطلوب میگذارد.
9 -کمک مالی و فکری اولیای دانشآموزان در غنیسازی اوقات فراغت بر تداوم امر خطیر آموزش و پیشرفت تحصیلی تاثیر بهسزایی دارد.
10 -شناسایی دانشآموزان دارای مشکل اقتصادی و اعطای کمک از سوی انجمن به آنان تا حد زیادی اینگونه دانشآموزان را به تلاش و کوشش واداشته و انگیزه آنان برای ادامه تحصیل تقویت شده و در نهایت بر بهبود روند آموزش و پیشرفت تحصیلی آنان تاثیرگذار است.
11 -شناسایی دانشآموزان دارای مشکل جسمی نظیر ضعف شنوایی، ضعف بینایی، کلامی و... و جلوگیری از گسترش این عارضهها سلامت روان و شخصیت دانشآموزان مذکور را به مخاطره نمیاندازد و به نسبت بر پیشگیری از مشکلات و مفاسد میکاهد و بر پیشرفت تحصیلی آنان موثر است.
12 -قبول پیشنهادات و طرحهای مفید آموزش که از سوی انجمن ارائه میشود توسط مربیان و اولیای مدرسه میتواند سبب افزایش بازدهی مدرسه و پیشرفت روند امر آموزش در مدرسه گردد.
پیشنهادات
1 -شناخت دانشآموزان محروم از محبت والدین به طور محرمانه صورت گیرد تا دانشآموزان دیگر مطلع نشوند.
2 -مربیان در برخورد با اولیا اخلاق اسلامی را رعایت و اولیا را تنها هنگامی که از فرزند آنها خطایی سر زده است به آموزشگاه دعوت نکنند تا موجب سرافکندگی و خجالت آنان گردد. بلکه باید بهگونهای رفتار کنند که اولیا هر ماه حداقل یکبار برای جویا شدن از وضعیت تحصیلی فرزندان خود به مدرسه مراجعه کنند و به تبادلنظر در این زمینه با مربیان بپردازند.
3 -به امر آموزش خانواده و تشکیل کلاسهای آموزش خانواده توجه و عنایت بیشتری صورت گیرد.
4 -به برگزاری هفته مشاغل در مدارس اهمیت بیشتری داده شود.
5 -پر کردن اوقات فراغت به وسیله والدین و با نظارت و هماهنگی مدرسه انجام پذیرد.
6 -اعطای کمکهای مالی از سوی انجمن به دانشآموزان مستمند بیشتر گردد. البته بهتر است که اینگونه کمکها به صورت محرمانه و حتی بدون اطلاع خود دانشآموز باشد.
7 -برخورد مناسب و محترمانهای با دانشآموزان دارای مشکل جسمی مانند آنهایی که ضعف بینایی و شنوایی و کلامی دارند بشود تا مورد تسمخر دیگر دانشآموزان قرار نگیرند.
8 -مدرسه در حل مشکلات خود از والدین کمک و یاری طلبد و روی آنها حساب باز کند.
9 -نشریه پیوند را برای اولیای دانشآموزان ارسال کنیم.
فهرست منابع و مآخذ
1 -آییننامه انجمن اولیا و مربیان واحدهای آموزشی، وزارت آموزش و پرورش
2 -پیوند: نشریه ماهانه آموزشی - تربیتی، انتشارات انجمن اولیا و مربیان، شماره 271
3 -نگاه: نشریه خبری آموزشی - تربیتی، وزارت آموزش و پرورش، سال پنجم، شماره 61
4 -جهانگرد، یدالله، آشنایی با انجمن اولیا و مربیان، انتشارات دفتر انجمن اولیا و مربیان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
بررسی تاثیر ارتباط مستمر اولیا و مربیان در پیشرفت تحصیلی دانشآ مو ز ا ن
بهطور کلی اکثر پدران و مادران به فعالیتهای آموزشی فرزندان خود علاقهمند بوده و در فراهم ساختن امکانات و تسهیلات لازم برای تحصیلات موفقیتآمیز فرزندان خود از هیچ کوششی فروگذار نمیکنند. در واقع هر پدر و مادری خواهان موفقیت فرزندان خویش است
بر مبنای یک احساس و سنت دیرین مشخصترین مسوولیت خانواده در قبال زیست و رفاه فرزند خویش در تامین غذا، پوشاک، مسکن، بهداشت و تربیت خلاصه شده است. غذا و پوشاک و مسکن در چهارچوب تسهیلاتی که خانواده برای خود فراهم میکند تامین میشود. در این سه زمینه فرزندان خانوادهها در کنار دیگر افراد خانواده از امکاناتی که نیازهای آنها را رفع میکنند بهرهمند میشوند.
بهداشت فرزندان خانواده در دو بعد مراقبت و پیشگیری و درمان یکی با مسوولیت و کوشش خانواده و دیگری با مباشرت پزشک و سازمانهای درمانی شکل میگیرد. پدر و مادر به انگیزه علاقهای که به حیات و سلامت فرزند خویش دارند، به فراخور امکانات اجتماعی و اقتصادی خود برای حفظ سلامت فرزند خویش اهتمام دارند.
در مساله تربیت، بهویژه از لحاظ جنبههای عمومی اغلب نقش خانواده کمتر از آن است که انتظار میرود.
شرایط اجتماعی امروز وضعی پیش آورده است که در مجموع کوششهای پدر و مادر، آن تلاش عمدهای که به هدف مشخص تربیتی متوجه باشد تقریبا جایی ندارد و دستخوش اغماض و بیتوجهی است. اولیای بعضی از خانوادهها هنوز تصور میکنند که وظیفه پدر و مادر تهیه امکانات مالی و مادی و تامین نیازهای اولیه فرزندان است و کار تربیتی را بایستی به مدارس واگذار کرد و با این نقطه دید که مساله تربیت به مدرسه محول است از مهمترین نیازهای دوره رشد فرزندان خویش بیتوجه میگذرند و احتمالا به محض مشاهده رفتار نابهنجار در فرزندان خود مدرسه و معلم و دیگر عوامل تربیتی مدارس را مقصر میپندارند.
در جامعه امروز مدرسه عملکرد تربیت کودکان را در چارچوب هدفها و برنامههای مشخص تربیت عمومی عهدهدار میباشد. آموزش و پرورش عمومی به نیازهای تربیتی هرگروه در قالب هدفهای کلی تربیتی و رشد، کم و بیش پاسخ میدهد اما طبیعت هر فرد را ویژگیهایی است که در قالب برنامههای عمومی نمیگنجد و به چارهجویی و اعمال روشهای خاص نیاز دارد.
هدفها و سیاستهای آموزش عمومی به شرایط طبیعی و متوسط هر گروه سنی متوجه است و مدرسه را معمولا مجال آن نیست که ضرورتها و نیازهای تربیتی فرد را نیز تشخیص دهد و به صورت مطلوب دنبال کند.
مجموعه این نگرشهای اولیای دانشآموزان و مسوولان مدارس، شرایطی را فراهم میسازد که دانشآموزان تحت تاثیر برخی عوامل مخرب در فاصله بین خانه و مدرسه قرار گیرند. این عوامل در برخی مواقع چنان تاثیر عمیقی بر شخصیت، رفتار و امور آموزشی دانشآموزان بر جای میگذارد که کلیه تلاشها و زحمات اولیا و مربیان و معلمان را بیثمر میسازد. اینک در شرایط دشوار حاضر در هنگامه ورود به دوره تحولات فرهنگی و سیاسی جدید، به نظر میرسد که اولیا و متولیان دستگاه تعلیم و تربیت بیش از هر زمان دیگر کلیه عوامل تاثیرگذار بر رشد و شخصیت کودکان و نوجوانان را شناسایی و نسبت به کنترل عوامل بازدارنده اقدام کنند.
تربیت صحیح کودکان و نوجوانان کوشش و همکاری متقابل خانواده و مدرسه را برای شناخت و چارجویی مسائل روزمره تربیتی ایجاب میکند. بهطوری که امروزه پیوند مستمر خانه و مدرسه و ارتباط متقابل اولیا و مربیان به عنوان یکی از مهمترین ارکان تعلیم و تربیت مطرح است.آنجا که پدر و مادر مسوولیت تربیت فرزند خویش را یکجا به مدرسه محول میکنند و از آن نیازها و ضرورتهای تربیتی فرزند خویش که در چارچوب تربیت عمومی و رسمی نمیگنجد، فارغ هستند و به انتظار نتایج تربیت رسمی، فرصتها را از دست میدهند دشواریها و کمبودهایی پدید میآید که همکاری و همفکری خانواده و مدرسه بهموقع و بهسادگی میتواند در جهت رفع آنها موثر باشد.
مدرسه معمولا به ضرورتهای تربیت فردی کمتر برخورد میکند و کمتر میرسد. چه بسیار ضرورتها که در ارتباط با نیاز تربیتی یکایک کودکان و نوجوانان درخور توجه هستند و مربی و معلم به آنها برخورد نمیکند. بهطوری که آنها را نمیشناسد و تشخیص نمیدهد یا از آنها با چشمپوشی و اغماض میگذرد و این خانواده است که در مقیاس محدود مراقبت یا در اثر تماس بیشتر و مستقیمتر روزانه با ویژگیهای فرزند، به این نیازها برخورد میکند و فرزند خود را بهتر میشناسد.
خانوادهها اغلب از هدفها و رئوس آموزش و پرورش رسمی و ابعاد آن بیاطلاعند و بنابراین ممکن است از نظر مسائل تربیتی مخالف با تربیت رسمی مدرسهای عمل کنند. این شیوه زمانی تعدیل میشود که بین مدرسه و خانواده تبادل اطلاع و تجربه معمول باشد و جنبه فردی تربیت را با همفکری متقابل شناسایی کنند و به چارهجویی نقصها و کمبودها بپردازند.
همکاری خانه و مدرسه معلم را در شناخت مسائل یاری میدهد و جنبه کلی روشها و مقاصد تربیت عمومی را با ضرورتهای عینی تربیت فرد هماهنگ میکند. شناسایی کودکان و نوجوانان مستلزم آگاه بودن مربی به آن خصوصیات فکری و عاطفی و رفتاری کودک است که در مدرسه ظاهر نمیشوند و از شرایط خانوادگی نشأت میگیرند یا فقط در خانه و در ارتباط با محیط خانوادگی مجال ظهور و رشد دارند. برای مربی و معلمنیز در مساله تربیت و تعلیم گاه و بیگاه مسائلی پیش میآید که چارهجویی آنهامستلزم آگاهی از علتهایی است که از شرایط خانوادگی ناشی میشوند.
در انجمنهای امروزه سعی بر این ست که گروه متجانستری که دید و نظر تربیتی وسیعتر دارند به عنوان اعضای انجمن برگزیده شوند و کار سالانه انجمنها بیش از آنکه با نحوه اداره و تجهیز مدرسه و تهیه وسایل در ارتباط باشد با مسائل تربیتی و دشواریهایی که مربی و معلم در جریان کار روزانه تعلیم و تربیت با آنها برخورد میکنند پیوند داده شود، سعی میشود همکاری و همفکری مستمر اولیا و مربیان به منظور چارهجویی دشواریهای روزمره و در جستوجوی روش بهتر و موثرتر تربیتی برای حل مسائل خاصی باشد که در مجموعه روشهای تربیتی پیشبینی نشدهاند و برای آنها از تجربههای قبلی و مکتوب الگو و علاج مشخص به دست نیامده است. هنوز هم در این زمینه تا حصول مقصود فاصله بسیار است.
از طرفی پیگیری توصیهها و تصمیمهای انجمنها تا حصول نتیجه نهایی و احساس اینکه بررسیها و بحثها و نتیجهگیریها عملا سودبخش بوده است، بر قوام و دوام کار انجمنها میافزاید و ادامه آن تدریجا انجمنها را در جهت مطلوب قرار میدهد. یکی از عمومیترین و موثرترین روشها برای جذب مشارکت والدین و اولیای مدرسه، توسعه انجمنهای اولیا و مربیان در مدارس است. این نشستها و گردهماییها باید محتوای آموزشی داشته باشد.
خلاصه کلام آنکه نظارت، هدایت و حمایت مستمر والدین میتواند موجبات رشد شخصیت و پیشرفت مطلوب تحصیلی فرزندانشان را فراهم آورد. معذلک خیلی از اولیای دانشآموزان به علل گوناگون از کار خود سر باز میزنند و این امر را فقط برعهده خود مدرسه و مربیانش میگذارند.
نکاتی برای جذب اولیای دانشآموزان
انجمن اولیا و مربیان در جذب اولیا نکات زیر را توصیه مینماید:
1 -مدیران مدارس و مسوولان انجمنها با کرامت انسانی و اخلاقی اسلامی با تمام اولیا برخورد نمایند.
2 -در هنگام مراجعه اولیا اگر به علت نداشتن جا از ثبتنام فرزندش معذور هستید این معذوریت را با دلیل و منطق برای آنان اثبات کنید و در عین حال نسبت به ثبتنام فرزندش در آموزشگاههای همجوار او را راهنمایی نمایید. چون در همه حال مردم از ما انتظار یاری دارند.
3 -هر زمان پدر و مادری جهت کاری به مدرسه مراجعه مینمایند از آنها با خوشرویی استقبال و حتیالمقدور نسبت به انجام تقاضایش با وی همکاری نمایید.
4 -عدم توجه اولیا به مدارس را به حساب فرزندشان منظور نکنید. مبادا خدای ناکرده دانشآموزی به علت عدم توجه پدر یا مادرش به مدرسه مورد سرزنش یا تنبیه قرار گیرد.
5 -از نوشتن نامه تند و کنایهزدن به اولیایی که نسبت به تعلیم و تربیت فرزندانشان کوتاهی میکنند شدیدا خودداری کنید.
به امید آن که مدیران محترم آموزشگاههای کشور با رعایت حداقل این نکات بتوانند بیش از پیش اولیا را به کنون باصفای مدرسه فراخوانند و با تعاون و همکاری آنان رسالت خود را که تعلیم و تربیت آیندهسازان این مملکت اسلامی بهتر انجام دهند.
نتیجهگیری
با توجه به مطالبی که بیان شد نتایج بهدستآمده به شرح ذیل اعلام میگردد:
1 -تماس اولیا و شناسایی دانشآموزان محروم از محبت والدین (فوت یا متارکه والدین) به میزان زیادی بر پیشرفت تحصیلی اینگونه دانشآموزان اثر دارد.
2 -رابطه نزدیک و تنگاتنگ والدین و مربیان میتواند به مقدار قابلتوجهی بر آگاهسازی والدین در پیشگیری از اختلالات عاطفی دانشآموزان کمک کند و در بهبود فرآیند آموزش و پیشرفت تحصیلی موثر باشد.
3 -تماس اولیا با معلمین به منظور شناخت علل ناسازگاری و برخورد مناسب با دانشآموزان به میزان زیادی بر رشد شخصیتی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان تاثیرگذار است.
4 -دایر نمودن کلاسهای تقویتی و جبرانی از سوی انجمن برای دانشآموزان ضعیف از نظر درسی در پیشرفت تحصیلی آنان به میزان قابل توجهی موثر است.
5 -تبادل نظر علمی، حرفهای، فرهنگی و اجتماعی والدین با دبیران در معرفی مشاغل اجتماعی به دانشآموزان دوره راهنمایی میتواند بر تقویت انگیزه تحصیلی دانشآموزان بینجامد.
6 -توجه به آموزش خانوادهها توسط کارشناسان علوم تربیتی و علوم اجتماعی و روحانیون محترم تا میزان زیادی میتواند به حل مشکلات و مسائل خانوادهها و سرانجام پیشرفت تحصیلی فرزندان آنان بینجامد.
7 -اتخاذ شیوههای رفتاری متناسب با دانشآموزان از قبیل تنبیه، تشویق، انتظار متناسب با تواناییها از طریق آگاهسازی والدین توسط مربیان مدارس بر بهبود روند آموزش و یادگیری موثر است.
8 -وجود تضاد در شیوههای آموزشی و تربیتی میان اولیا و مربیان تا حد بسیار زیادی بر روند آموزش و یادگیری و در نهایت بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان اثر نامطلوب میگذارد.
9 -کمک مالی و فکری اولیای دانشآموزان در غنیسازی اوقات فراغت بر تداوم امر خطیر آموزش و پیشرفت تحصیلی تاثیر بهسزایی دارد.
10 -شناسایی دانشآموزان دارای مشکل اقتصادی و اعطای کمک از سوی انجمن به آنان تا حد زیادی اینگونه دانشآموزان را به تلاش و کوشش واداشته و انگیزه آنان برای ادامه تحصیل تقویت شده و در نهایت بر بهبود روند آموزش و پیشرفت تحصیلی آنان تاثیرگذار است.
11 -شناسایی دانشآموزان دارای مشکل جسمی نظیر ضعف شنوایی، ضعف بینایی، کلامی و... و جلوگیری از گسترش این عارضهها سلامت روان و شخصیت دانشآموزان مذکور را به مخاطره نمیاندازد و به نسبت بر پیشگیری از مشکلات و مفاسد میکاهد و بر پیشرفت تحصیلی آنان موثر است.
12 -قبول پیشنهادات و طرحهای مفید آموزش که از سوی انجمن ارائه میشود توسط مربیان و اولیای مدرسه میتواند سبب افزایش بازدهی مدرسه و پیشرفت روند امر آموزش در مدرسه گردد.
پیشنهادات
1 -شناخت دانشآموزان محروم از محبت والدین به طور محرمانه صورت گیرد تا دانشآموزان دیگر مطلع نشوند.
2 -مربیان در برخورد با اولیا اخلاق اسلامی را رعایت و اولیا را تنها هنگامی که از فرزند آنها خطایی سر زده است به آموزشگاه دعوت نکنند تا موجب سرافکندگی و خجالت آنان گردد. بلکه باید بهگونهای رفتار کنند که اولیا هر ماه حداقل یکبار برای جویا شدن از وضعیت تحصیلی فرزندان خود به مدرسه مراجعه کنند و به تبادلنظر در این زمینه با مربیان بپردازند.
3 -به امر آموزش خانواده و تشکیل کلاسهای آموزش خانواده توجه و عنایت بیشتری صورت گیرد.
4 -به برگزاری هفته مشاغل در مدارس اهمیت بیشتری داده شود.
5 -پر کردن اوقات فراغت به وسیله والدین و با نظارت و هماهنگی مدرسه انجام پذیرد.
6 -اعطای کمکهای مالی از سوی انجمن به دانشآموزان مستمند بیشتر گردد. البته بهتر است که اینگونه کمکها به صورت محرمانه و حتی بدون اطلاع خود دانشآموز باشد.
7 -برخورد مناسب و محترمانهای با دانشآموزان دارای مشکل جسمی مانند آنهایی که ضعف بینایی و شنوایی و کلامی دارند بشود تا مورد تسمخر دیگر دانشآموزان قرار نگیرند.
8 -مدرسه در حل مشکلات خود از والدین کمک و یاری طلبد و روی آنها حساب باز کند.
9 -نشریه پیوند را برای اولیای دانشآموزان ارسال کنیم.
فهرست منابع و مآخذ
1 -آییننامه انجمن اولیا و مربیان واحدهای آموزشی، وزارت آموزش و پرورش
2 -پیوند: نشریه ماهانه آموزشی - تربیتی، انتشارات انجمن اولیا و مربیان، شماره 271
3 -نگاه: نشریه خبری آموزشی - تربیتی، وزارت آموزش و پرورش، سال پنجم، شماره 61
4 -جهانگرد، یدالله، آشنایی با انجمن اولیا و مربیان، انتشارات دفتر انجمن اولیا و مربیان