واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد نهضت مشروطه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 18 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

تجزیه و تحلیل اندیشه هایی که از غرب به سوی ایران سرازیر شده بود، احتیاج به زمان داشت. برای درک آنچه برای این مرز و بوم مناسب و با فرهنگ آن سازگار است نیاز به بررسی عمیق داشت؛ کاری که نیاز به زمان داشت و زمانه و سیر تحولات این وقت را در اختیار ملتی که سالها و شاید قرنها از تفکر و تعقل مناسب با زمان پرهیز کرده است نمی گذارد...نهضت مشروطه بدون تردید برگی نو در تاریخ است و تفاوت های اساسی با جنبش های پیش از خود دارد این نهضت برای ایجاد یک نظم نوین اجتماعی و سیاسی صورت گرفت که حاکمان بعدی در ایران هرگز نتوانستند-اگر چه به ظاهر-دست آوردهای آن را نادیده بگیرند.عوامل پیدایش نهضت مشروطه و نهضت نفت و مقایسه بین آن دو عوامل پیدایش نهضت مشروطه: دوره سلطنت قاجار به علت قدرت گیری بی سابقه روسیه و کشورهای اروپایی به سبب برخورداری از فن آوری جدید و تلاش آنها برای دست یابی به مستعمرات و جلوگیری از خطرات احتمالی که مستعمرات را تهدید می کرد و همچنین بی خبری و جهالت شاهان قاجار و بی میلی آنها برای ایجاد تحول مناسب دوره ای خاص و منحصر به فرد را برای ایران رقم زد.ورود افکار و اندیشه های جدید و انتشار آنها در جامعه ایران سبب ایجاد نیازهای جدید شد. این افکار در ابتدا بوسیله تحصیل کنندگانی که از جانب عباس میرزا به اروپا فرستاده شدند، وارد ایران شد و سپس با تاسیس دارالفنون به ابتکار میرزا تقی خان امیر کبیر گسترش یافت و با تاسیس انجمن های مخفی چون فراموش خانه و مدارس جدید و مطبوعات و کتب به سطحی از تاثیر و گستردگی دست یافت که توانست در تحولات سیاسی ایران موثر واقع شود عوامل موثر در پیدایش نهضت مشروطیت را به طور کلی می توانیم به دو دسته تقسیم کنیم: عوامل داخلی که موارد زیر را شامل می شود: 1: نیروی مذهب در ایران: مذهب همیشه در تاریخ ایران دارای نیروی بسیار زیادی بوده و تحولات سیاسی تحت تاثیر این نیرو بوده است اما در نهضت مشروطیت ما نیروی مذهب را بیش از هر چیز در توان آن برای گرد آوری مردم و ایجاد اعتماد نسبت به رهبران فکری و ایجاد نفرت از استبداد و استعمار مشاهده می کنیم در این مرحله کمتر شاهد ایجاد یک تحول فکری از جانب نیروهای مذهبی هستیم؛ حتی طرح عد التخانه که می توانست یک تحول را سازماندهی کند بسیار ناقص و مبهم ارایه شد. 2-نو گرایی در ایران آن روز: افرادی که مستقیما تحت تاثیر اندیشه های غربی قرار گرفته بودند و همچنین کسانی دیگر که متاثر از آنها شده بودند، مدارس جدید، مطبوعات، آثار مکتوب و انجمن های سری از جمله وسایل انتشار نو گرایی بودند. عوامل خارجی: رویداد انقلاب های مشروطه در کشور های اروپایی شکست روسیه از ژاپن که سبب آن را حاکمیت مشروطه ی ژاپن در مقابل حاکمیت استبدادی روسیه می دانستند و رقابت روسیه و انگلیس برای کسب منافع بیشتر از عواملی بودند که در ایجاد مشروطیت موثر بودند.وجود مهاجران بسیار زیادی که در باکو، استانبول، مصر و هند زندگی می کردند نیز از جمله عوامل موثر در بروز مشروطیت بود.عوامل پیدایش نهضت ملی شدن نفت: سقوط رضا شاه در شهریور 132. سبب شد تا نیروهای زیادی در کشور آزاد گردند؛ نیروهایی که زیر استبداد رضا شاهی امکان بروز و ظهور نیافته بودند. نقش استعمار انگلیس در ایجاد سلسله ی پهلوی و اشغال ایران توسط انگلیس و روسیه در جنگ جهانی دوم سبب تقویت ناسیونالیسم ایرانی شد، که در مبارزه برای از بین بردن سلطه بریتانیا بر حیات سیاسی و اقتصادی تجلی یافت. ناخشنودی مردم از اوضاع داخلی که همراه با شورش علیه هیات حاکمه بود بیشتر متوجه شرکت نفت(ایران و انگلیس) گردید. در نتیجه قیام علیه نظام سیاسی موجود تبدیل به خواسته رهایی از سلطه ی کاذب یا واقعی خارجی گردید. چنین تحولی کاملا غیر منتظره نبود؛ چرا که اشغال ایران در دوران جنگ جهانی دوم، وحدت ملی را به خطر انداخته و غرور ملی ایرانیان را جریحه دار کرده بود. شکست کابینه های پی در پی در اجرای برنامه اصلاحی-که جنبه ی ملی این منظور را بر آورده سازد-انجام هر اقدامی در راستای دفاع از حیثیت ملی از راه های دیگر تقریبا بی حاصل به نظر می رسید. در این رهگذر قرعه فال به نام صنایع نفتی بریتانیا(شرکت نفت ایران و انگلیس) در آمد. البته هدف اصلی کاستن از سلطه ی حیثیت سیاسی و اقتصادی بریتانیا بود به بیان دیگر مشکل ماهیت قدرت سیاسی همچنان اساس نهضت ملی را تشکیل می داد در حالی که شرکت نفت ایران و انگلیس به صورت مظهر پایداری خارجیان در برابر مبارزه ملی برای ایجاد تحول اجتماعی اقتصادی ترقی خواهانه در آمد.شرکت نفت مسیری را برای خود انتخاب نموده بود که ادامه آن ممکن نبود. بطور کلی علت اعتراضات داخل ایران به این شرکت به چند امر بستگی داشت: 1-کمی در آمد ایران؛ در حالی که شرکت های امریکایی با سعودی ها قرارداد 5.-5. بسته بودند اما ایران در میان کشورهای منطقه کمترین در آمد را داشت 2-بهای فراورده های نفت در ایران 3-غفلت شرکت در ربط دادن صنعت نفت با اقتصاد عمومی کشور 4-سازمان اداری شرکت 5-رفتاری که شرکت با کارکنان خود می نمود: رفتار تبعیض آمیز شرکت که با اندیشه تفوق نژادی انگلیسی ها همراه بود، حتی تحصیل کردگان ایرانی را که با هزینه شرکت در دانشگاههای انگلیسی درس خوانده بودند، از کار در شرکت فراری می داد؛ وضع کارگران بسیار بد بود و از حداقل امکانات بر خوردار نبودند!6-صرفه جویی بسیار در هزینه ها: شرکت تلاش می کرد تا هزینه ها از حداقل تجاوز نکند و حتی از قبول هزینه های ضروری هم اجتناب می کرد. 7-اطمینان شرکت به پشتیبانی طبقه حاکمه: شرکت در حسابهای خود سه اشتباه مهم کرد: اول آنکه حاضر نشد سهم نا چیز دولت ایران را بطرز پسندیده ای افزایش دهد تا طبقه حاکمه را راضی نگه دارد. هنگامی که بیلان سالهای اخیر شرکت منتشر شد و معلوم گشت که در آمد دولت ایران کمتر از مالیاتی بود که دولت انگلستان از شرکت می گرفت، طبقه حاکمه ایران واردار به اعتراض شد. دوم اینکه شرکت تصور نمی کرد زمزمه هایی از طرف رقبای آن در ایران آغاز گردد و در گوشه و کنار کسانی پیدا شوند که بگویند عذر شرکت را بخواهید! شرکت با تمام بند و نسبت هایی که با کارتل نفت داشت باور نمی کرد که چنین رقبایی در ایران پیدا کند و برای اقدامات شرکت های نفت خارج از کارتل ارزشی قایل نبود. سوم اینکه: مردم ایران و تقاضاها یشان را به حساب نمی آورد و نمی دانست که دیر یا زود روزی خواهد آمد که طبقه حاکمه هم مصلحت خود را درین ببیند که با مردم هم صدا شده و بر ضدّ شرکت اقدام نماید. 8-بی اعتنایی شرکت به احساسات عمومی موارد فوق علت های اصلی هستند؛ اما برخی



خرید و دانلود تحقیق در مورد نهضت مشروطه


تحقیق در مورد انقلاب مشروطه 6 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 8 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

جنبش مشروطه ایران

جنبش مشروطه ایران مجموعه کوشش‌ها و رویدادهائی است که در دوره مظفرالدین‌شاه قاجار و سپس در دوره محمدعلی‌شاه قاجار برای تبدیل حکومت استبدادی به حکومت مشروطه رخ داد و منجر به تشکیل مجلس شورای ملی و تصویب اولین قانون اساسی ایران شد.

پیشینه

از اوائل سلطنت ناصرالدین شاه قاجار نارضایتی مردم از ظلم وابستگان حکومت رو به رشد بود. تأسیس دارالفنون و آشنائی تدریجی ایرانیان با تغییرات و تحولات جهانی اندیشه تغییر و لزوم حکومت قانون و پایان حکومت استبدادی را نیرو بخشید. نوشته‌های روشنفکرانی مثل حاج زین‌العابدین مراغه‌ای و عبدالرحیم طالبوف و میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا ملکم خان و میرزا آقاخان کرمانی و سید جمال‌الدین اسدآبادی و دیگران زمینه‌های مشروطه‌خواهی را فراهم آورد. سخنرانی‌های سیدجمال واعظ و ملک‌المتکلمین توده مردم مذهبی را با اندیشه آزادی و مشروطه آشنا می‌کرد. نشریاتی مانند حبل‌المتین و چهره‌نما و حکمت و کمی بعد ملانصرالدین که همه در خارج از ایران منتشر می‌شدند نیز در گسترش آزادی‌خواهی و مخالفت با استبداد نقش مهمی داشتند.

کشته شدن ناصرالدین‌شاه به دست میرزا رضای کرمانی که آشکارا انگیزه خود را قطع ریشه ظلم و نتیجه تعلیمات سیدجمال‌الدین دانسته بود، کوشش بیشتر در روند مشروطه خواهی را سبب شد.

عدالتخانه

اگر چه از مدتی قبل شورش‌ها و اعتراضاتی در شهرهای ایران علیه مظالم حکومت رخ داده بود اما شروع جنبش را معمولاً از ماجرای گران شدن قند در تهران ذکر می‌کنند. علاءالدوله حاکم تهران هفده نفر از بازرگانان و دونفر سید را به جرم گران کردن قند به چوب بست. این کار که با تائید عین‌الدوله صدراعظم مستبد انجام شد اعتراض بازاریان و روحانیان و روشنفکران را برانگیخت. اینان در مجالس و در مسجدها به سخنرانی ضد استبداد و هواداری از مشروطه و تأسیس عدالت‌خانه یا دیوان مظالم پرداختند. خواست برکناری عین‌الدوله و عزل مسیو نوز بلژیکی و حاکم تهران به‌میان آمد و اعتصاب در تهران فراگیر شد.

عده‌ای از مردم و روحانیان به‌صورت اعتراض به حضرت عبدالعظیم رفتند. مظفرالدین‌شاه وعده برکناری صدراعظم و تشکیل عدالت‌خانه را داد. هنگامی که به وعده خود عمل نکرد علما از جمله آقا سید محمد طباطبائی و آقا سیدعبدالله بهبهانی به قم رفتند و تهدید کردند که کشور را ترک می‌کنند و به عتبات عالیات خواهند رفت. عده‌ای هم در سفارت انگلیس متحصن شدند.

عین‌الدوله با گسترش ناآرامی‌ها در شهرهای دیگر استعفا کرد و میرزا نصرالله‌خان مشیرالدوله صدراعظم شد.

فرمان مشروطیت

بالاخره مظفرالدین شاه فرمان مشروطیت را امضا کرد. علما و دیگرانی که به حضرت عبدالعظیم و قم رفته بودند بازگشتند و تحص در سفارت انگلیس پایان یافت. مردم صدور فرمان مشروطیت را جشن گرفتند.

مجلس اول

مجلس اول در ۱۸ شعبان ۱۳۲۴ (۱۴ میزان ۱۲۸۵‏/۷ اکتبر ۱۹۰۶) در تهران گشایش یافت. نمایندگان به تدوین قانون اساسی پرداختند و در آخرین روزهای زندگی مظفرالدین‌شاه این قانون نیز به امضای او رسید.

محمدعلی‌شاه

پس از مرگ مظفرالدین‌شاه، ولیعهد او محمدعلی میرزا شاه شد و از همان ابتدا به مخالفت با مشروطه و مجلس پرداخت. او در مراسم تاجگذاری خود نمایندگان مجلس را دعوت نکرد. میرزاعلی‌اصغرخان امین‌السلطان (اتابک اعظم) را که سال‌ها صدراعظم دوره استبداد بود از اروپا به ایران فراخواند و او را صدراعظم کرد. از امضای قانون اساسی سر باز زد. پس از اعتراضات مردم به ویژه در تبریز، ناچار دستخطی صادر کرد و قول همراهی با مشروطه را داد. ولی هم شاه و هم اتابک اعظم همچنان به مخالفت با مشروطه و مشروطه خواهان مشغول بودند. اتابک اعظم را جوانی به‌نام عباس‌آقا تبریزی با تیر زد و کشت.

نشریه هفتگی صوراسرافیل در این دوران منتشر می‌شد و نقش مهمی در تشویق مردم به آزادی‌خواهی و مقابله با شاه و ملایان طرفدارش داشت.

با توجه به ناقص بودن قانون اساسی که با عجله تهیه شده بود مجلس متمم قانون اساسی



خرید و دانلود تحقیق در مورد  انقلاب مشروطه 6 ص


تحقیق: بمناسبت یک صدمین سالگرد انقلاب مشروطه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

بمناسبت یک صدمین سالگرد انقلاب مشروطه

 

یکصد سال از امضای فرمان مشروطیت میگذرد،که خود پی آمد حرکات انقلابی گسترده ای بودکه با زمزمهِ "تأسیس عدالت خانه" از طرف علمای تهران آغاز شده و با جانفشانی مردم آذربایجان به بزرگترین رویداد تاریخ معاصر ایران فرارویید و در روند خود، مترقی ترین و سرآمدترین افکار دموکراتیک و انسانی عصر خودرا فراروی خود قرار داد. از سنگلاخ قهرمانی و ایثارگری گذشت و به پیروزی رسید. پیروزیی که به بهای خیلی گران بدست آمد. پیروزیی که درهرگام آن، خون پرطپش عاشق ترین آزادیخواهان زمان برزمین ریخته شد. پیروزیی که در تحقق آن مردم رنجهای بسیار برده و دردهای زیادی کشیدند

انقلاب مشروطه، مثل هر انقلاب دیگری بر بستر زمینه های معین اجتماعی بوقوع پیوست: بحران مالی فئودالیسم و اشرافیت حاکم، تضاد این سیستم فرتوت با مناسبات رو به گسترش سرمایه داری، غلبهِ نظام پولی و شکستن روابط کهنهِ توزیع و مبادلهِ کالا، تشدید ستم ملاکین، خشونت و زورگویی فراشان و تفنگچی های مزدور در برابر مردم، واگذاری امتیازات استعماری به امپریالیستها، بیماریهای اجتماعی مثل عدم امنیت، قتل، غارت و چپاول و... وبه پی آمد همه آنها، بدبختی و فلاکت دهقانان ودیگر زحمتکشان.

از اواسط قرن نوزدهم زمینه های ذهنی جنبش دقیقا" بر بستر زمینه های عینی فوق شکل گرفت. نیروی اندیشمند جامعه با وجود لمس فجایع موجود نمی توانست تنها نظاره گر ساده وقایع باشد. روشنفکران جامعهِ آن روز ایران، بیش از همه بدنبال آن بودند، بهرطریق ممکن به حکومت مطلقه و استبدادی پایان داده، مجلس ملی را بوسیلهِ مردم تشکیل دهند و در آن قوانین مترقی و متناسب با زمان به تصویب رسانند. و با نقطهِ پایان گذاشتن به زورگوییها، قلدریها وعدم امنیت، جامعه را بشکل عادلانه و متمدنانه اداره کنند.

تبریز ولیعهدنشین در واقع امر، دومین شهر ایران بشمار میرفت. ویژگیهایی چند ازجمله قرار داشتن در مسیر راه روسیه و عثمانی و به تبع آن جذب افکار و اندیشه های نو از طریق رفت و آمد، اقامت و اشتغال بخشی از ساکنان خود در آن نواحی، تبریز را در مرکز اهمیتی فراتر از یک ولیعهدنشینی قرار میداد. بطوریکه تبریز اولین شهری بود که مدارس به سبک نوین (دبستان) در آن ایجاد و دومین شهر بعد از تهران بود که در آن روزنامه منتشر شد. در دوره ولیعهدی محمد علی میرزا تبریز در منگنهِ بیرحمی ها و ستم پیشه گیهای این مرد خودخواه و ستمگر قرار داشت و هنگامی که مشروطه خواهی در ایران بصدا درآمد، اهالی تبریز اولین کسانی بودند که به مبارزه روی آورده و به صف آرایی و تجمع نیروها برخواستند. درحالیکه در تهران مظفرالدین شاه فرمان مشروطیت را امضاء کرده بود، از امضای نظامنامه انتخابات طفره میرفت و در نتیجه حالت ایستایی به نهضت مشروطیت داده بود. این پدیده مبارزان تهران را دچار بلاتکلیفی و سردرگمی کرده بود اما وقتی در تبریز انعکاس یافت حرکت دیگری را سبب شد و آن تحصن گروهی از مشروطه خواهان در کنسولگری انگلیس بود که ثمرهِ آن تلگراف شاه به محمدعلی میرزا ولیعهد بود که تشکیل مجلس شورای ملی و نظامنامهِ آنرا بشارت میداد. مبارزان تبریزی منتظر وصول نظامنامه و دستور انتخابات از تهران نماندند. حاصل گفتگوها به تشکیل “انجمن تبریز” انجامید و در طی مدت زمان کوتاهی نفوذ و اعتبار انجمن چنان بالا گرفت که به ارگان انتخابی و غیر رسمی قدرت بدل شد و ولیعهد و حاکم آذربایجان ناچار به شناسایی آن شدند و یک دوره حکومت دوگانه در تبریز برقرار شد. انجمن که یک تشکیلات علنی بود، بوسیلهِ “مرکز غیبی” که خود با سوسیال دموکراتهای قفقاز ارتباط داشت، بوجود آمد. “مرکز غیبی”، پیش از صدور فرمان مشروطیت، توسط علی موسیو و با دستیاری حیدرخان عمو اوغلو و شرکت تنی چند از آگاهترین و مترقی ترین افراد تشکیل یافته بود. انجمن تبریز خیلی زود تبدیل به مکتبی مهم در تربیت مبارزان و فعالان و رهبرانی گردیدکه ستارخان یکی از آنها بود.

انقلاب مشروطیت به پایمردی و از خودگذشتگی این مردان فولادین به پیروزی رسید ولی اهداف آن که در وهلهِ نخست عبارت از برچیدن استبداد و خودکامگی و برقراری حکومت قانون بود، در نیمه راه متوقف شد و بدست گرگهایی که به لباس گوسفند درآمده بودند و ارتجاعیونی که لباس مشروطیت بتن کرده بودند، راه انحراف در پیش گرفت و حکومتی روی کار آمد که درآن ملاکان بزرگی چون سرداراسعد(1)، سپهدار تنکابنی(2)،عین الدوله(3) و.. دوله ها و.. سلطنه ها، دست بالا را داشتند. و همین ها چنان عرصه را بر انقلابیون واقعی تنگ کردند که، مجاهدان انقلابی آذربایجان بویژه ستارخان و باقرخان بغیر از مشتی تعریف و تمجیدهای ظاهری در اوایل کار و خواری، محاصره، خلع سلاح و سرکوب در روزهای بعدی نصیبی نبردند و بدینسان از رژیم مشروطهِ ایران جز اسمی باقی نماند و حوادث بعدی نشان داد که دوباره همان مرتجعین کشور را عرصهِ تاخت و تاز خود قرار دادند. رهبران حقیقی انقلاب، که انقلاب در حال اضمحلال به پایمردی و جانفشانی آنها نیرو گرفته و کاخ ظلم را ویران کرده بودند، جز خاکسترنشینی ره بجایی نبردند. و بدینگونه انقلابی که در نوع خود مشعلدار مبارزات آزادیخواهانهِ ملل شرق بود، سیر قهقرایی خود را آغاز کرد.

در طی 57 سال حکومت جبارانه پهلوی ها، تمامی آماجهای انقلابیون صادق مشروطه به شکست کشیده شد. با لگدمال کردن قوانین مصوبه صدر مشروطیت، جامعه چند ملیتی ایران را بیش از پیش بحران وسیعی فراگرفت و بر بستر آن هیولای جمهوری اسلامی از اعماق قرون سر برآورد.

و طنز تاریخ اینکه امروز بعد از اینهمه نابسامانی که جامعه ما از عدم اجرای قوانین توسط شاهان پهلوی گرفتار آن شده است، این آقایان (سلطنت طلب ها و طرفداران مشروطه سلطنتی) خود را تنها مدافعان مشروطه قلمدادکرده و برای آن سالگرد پشت سالگرد می گیرند. انگار که پیشقراولان مشروطیت، علی مسیو ها، حیدر عمواوغلو ها، امیر خیزی ها و ستارخان ها وباقرخان ها و... نبودند که از سلاله انقلابیون بودند نه از اعقاب مستبدین و ارتجاعیون!!

و تراژدی تاریخ اینکه امروز ما، بعد از گذشت 100 سال، هنوز بخاطر تحققِ همان شعارها و افکاری مبارزه می کنیم که در100 سال پیش پدران ما برای رسیدن به آنها از ایثار خونشان دریغ نورزیدند و این بیش از همه سیر قهقرایی جامعهِ ما را در هردو دورهِ استبدادی (رژیم پهلوی و رژیم اسلامی) بروشنی نشان میدهد. امروز هم "آزادی" و „عدالت اجتماعی" مثل 100 سال پیش، در رأس تمام خواسته های ما قرار دارد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

(1) ــ سرداراسعد از خوانین ایل بختیاری آدم بسیار فرصت طلبی بود، این سخنان منسوب به اوست: “هرگاه مشروطه خواهان غلبه کردند، بیرق مشروطه را بدوش کشیده، همه قسم استعداد دارم، خدمت به دولت مشروطه بکنم. اگر استبداد استیلاء یافت که ما خود اول مستبد خواهیم بود.(بخشی از تاریخ مشروطیت،علی دیوسالار،ص 46

(2) ــ محمد ولیخان تنکابنی“نصرالسلطنه” که بعدها به سپهدار ملقب شد، از فئودالهای گیلان بود که در نقش بازوی سرکوبگر امین السلطان “اتابک” و سپس عین الدوله دربرابر مردمی که ابتدا “عدالتخانه” وسپس “مشروطه” میطلبیدند، اسلحه کشیده و بسیاری را کشت. او در محاصره تبریز توسط ارتجاع حاکم نیز، ازطرف محمدعلی شاه با عنوان “رئیس کل نظام آذربایجان” برای



خرید و دانلود تحقیق: بمناسبت یک صدمین سالگرد انقلاب مشروطه


مقاله درباره: بمناسبت یک صدمین سالگرد انقلاب مشروطه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

بمناسبت یک صدمین سالگرد انقلاب مشروطه

 

یکصد سال از امضای فرمان مشروطیت میگذرد،که خود پی آمد حرکات انقلابی گسترده ای بودکه با زمزمهِ "تأسیس عدالت خانه" از طرف علمای تهران آغاز شده و با جانفشانی مردم آذربایجان به بزرگترین رویداد تاریخ معاصر ایران فرارویید و در روند خود، مترقی ترین و سرآمدترین افکار دموکراتیک و انسانی عصر خودرا فراروی خود قرار داد. از سنگلاخ قهرمانی و ایثارگری گذشت و به پیروزی رسید. پیروزیی که به بهای خیلی گران بدست آمد. پیروزیی که درهرگام آن، خون پرطپش عاشق ترین آزادیخواهان زمان برزمین ریخته شد. پیروزیی که در تحقق آن مردم رنجهای بسیار برده و دردهای زیادی کشیدند

انقلاب مشروطه، مثل هر انقلاب دیگری بر بستر زمینه های معین اجتماعی بوقوع پیوست: بحران مالی فئودالیسم و اشرافیت حاکم، تضاد این سیستم فرتوت با مناسبات رو به گسترش سرمایه داری، غلبهِ نظام پولی و شکستن روابط کهنهِ توزیع و مبادلهِ کالا، تشدید ستم ملاکین، خشونت و زورگویی فراشان و تفنگچی های مزدور در برابر مردم، واگذاری امتیازات استعماری به امپریالیستها، بیماریهای اجتماعی مثل عدم امنیت، قتل، غارت و چپاول و... وبه پی آمد همه آنها، بدبختی و فلاکت دهقانان ودیگر زحمتکشان.

از اواسط قرن نوزدهم زمینه های ذهنی جنبش دقیقا" بر بستر زمینه های عینی فوق شکل گرفت. نیروی اندیشمند جامعه با وجود لمس فجایع موجود نمی توانست تنها نظاره گر ساده وقایع باشد. روشنفکران جامعهِ آن روز ایران، بیش از همه بدنبال آن بودند، بهرطریق ممکن به حکومت مطلقه و استبدادی پایان داده، مجلس ملی را بوسیلهِ مردم تشکیل دهند و در آن قوانین مترقی و متناسب با زمان به تصویب رسانند. و با نقطهِ پایان گذاشتن به زورگوییها، قلدریها وعدم امنیت، جامعه را بشکل عادلانه و متمدنانه اداره کنند.

تبریز ولیعهدنشین در واقع امر، دومین شهر ایران بشمار میرفت. ویژگیهایی چند ازجمله قرار داشتن در مسیر راه روسیه و عثمانی و به تبع آن جذب افکار و اندیشه های نو از طریق رفت و آمد، اقامت و اشتغال بخشی از ساکنان خود در آن نواحی، تبریز را در مرکز اهمیتی فراتر از یک ولیعهدنشینی قرار میداد. بطوریکه تبریز اولین شهری بود که مدارس به سبک نوین (دبستان) در آن ایجاد و دومین شهر بعد از تهران بود که در آن روزنامه منتشر شد. در دوره ولیعهدی محمد علی میرزا تبریز در منگنهِ بیرحمی ها و ستم پیشه گیهای این مرد خودخواه و ستمگر قرار داشت و هنگامی که مشروطه خواهی در ایران بصدا درآمد، اهالی تبریز اولین کسانی بودند که به مبارزه روی آورده و به صف آرایی و تجمع نیروها برخواستند. درحالیکه در تهران مظفرالدین شاه فرمان مشروطیت را امضاء کرده بود، از امضای نظامنامه انتخابات طفره میرفت و در نتیجه حالت ایستایی به نهضت مشروطیت داده بود. این پدیده مبارزان تهران را دچار بلاتکلیفی و سردرگمی کرده بود اما وقتی در تبریز انعکاس یافت حرکت دیگری را سبب شد و آن تحصن گروهی از مشروطه خواهان در کنسولگری انگلیس بود که ثمرهِ آن تلگراف شاه به محمدعلی میرزا ولیعهد بود که تشکیل مجلس شورای ملی و نظامنامهِ آنرا بشارت میداد. مبارزان تبریزی منتظر وصول نظامنامه و دستور انتخابات از تهران نماندند. حاصل گفتگوها به تشکیل “انجمن تبریز” انجامید و در طی مدت زمان کوتاهی نفوذ و اعتبار انجمن چنان بالا گرفت که به ارگان انتخابی و غیر رسمی قدرت بدل شد و ولیعهد و حاکم آذربایجان ناچار به شناسایی آن شدند و یک دوره حکومت دوگانه در تبریز برقرار شد. انجمن که یک تشکیلات علنی بود، بوسیلهِ “مرکز غیبی” که خود با سوسیال دموکراتهای قفقاز ارتباط داشت، بوجود آمد. “مرکز غیبی”، پیش از صدور فرمان مشروطیت، توسط علی موسیو و با دستیاری حیدرخان عمو اوغلو و شرکت تنی چند از آگاهترین و مترقی ترین افراد تشکیل یافته بود. انجمن تبریز خیلی زود تبدیل به مکتبی مهم در تربیت مبارزان و فعالان و رهبرانی گردیدکه ستارخان یکی از آنها بود.

انقلاب مشروطیت به پایمردی و از خودگذشتگی این مردان فولادین به پیروزی رسید ولی اهداف آن که در وهلهِ نخست عبارت از برچیدن استبداد و خودکامگی و برقراری حکومت قانون بود، در نیمه راه متوقف شد و بدست گرگهایی که به لباس گوسفند درآمده بودند و ارتجاعیونی که لباس مشروطیت بتن کرده بودند، راه انحراف در پیش گرفت و حکومتی روی کار آمد که درآن ملاکان بزرگی چون سرداراسعد(1)، سپهدار تنکابنی(2)،عین الدوله(3) و.. دوله ها و.. سلطنه ها، دست بالا را داشتند. و همین ها چنان عرصه را بر انقلابیون واقعی تنگ کردند که، مجاهدان انقلابی آذربایجان بویژه ستارخان و باقرخان بغیر از مشتی تعریف و تمجیدهای ظاهری در اوایل کار و خواری، محاصره، خلع سلاح و سرکوب در روزهای بعدی نصیبی نبردند و بدینسان از رژیم مشروطهِ ایران جز اسمی باقی نماند و حوادث بعدی نشان داد که دوباره همان مرتجعین کشور را عرصهِ تاخت و تاز خود قرار دادند. رهبران حقیقی انقلاب، که انقلاب در حال اضمحلال به پایمردی و جانفشانی آنها نیرو گرفته و کاخ ظلم را ویران کرده بودند، جز خاکسترنشینی ره بجایی نبردند. و بدینگونه انقلابی که در نوع خود مشعلدار مبارزات آزادیخواهانهِ ملل شرق بود، سیر قهقرایی خود را آغاز کرد.

در طی 57 سال حکومت جبارانه پهلوی ها، تمامی آماجهای انقلابیون صادق مشروطه به شکست کشیده شد. با لگدمال کردن قوانین مصوبه صدر مشروطیت، جامعه چند ملیتی ایران را بیش از پیش بحران وسیعی فراگرفت و بر بستر آن هیولای جمهوری اسلامی از اعماق قرون سر برآورد.

و طنز تاریخ اینکه امروز بعد از اینهمه نابسامانی که جامعه ما از عدم اجرای قوانین توسط شاهان پهلوی گرفتار آن شده است، این آقایان (سلطنت طلب ها و طرفداران مشروطه سلطنتی) خود را تنها مدافعان مشروطه قلمدادکرده و برای آن سالگرد پشت سالگرد می گیرند. انگار که پیشقراولان مشروطیت، علی مسیو ها، حیدر عمواوغلو ها، امیر خیزی ها و ستارخان ها وباقرخان ها و... نبودند که از سلاله انقلابیون بودند نه از اعقاب مستبدین و ارتجاعیون!!

و تراژدی تاریخ اینکه امروز ما، بعد از گذشت 100 سال، هنوز بخاطر تحققِ همان شعارها و افکاری مبارزه می کنیم که در100 سال پیش پدران ما برای رسیدن به آنها از ایثار خونشان دریغ نورزیدند و این بیش از همه سیر قهقرایی جامعهِ ما را در هردو دورهِ استبدادی (رژیم پهلوی و رژیم اسلامی) بروشنی نشان میدهد. امروز هم "آزادی" و „عدالت اجتماعی" مثل 100 سال پیش، در رأس تمام خواسته های ما قرار دارد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

(1) ــ سرداراسعد از خوانین ایل بختیاری آدم بسیار فرصت طلبی بود، این سخنان منسوب به اوست: “هرگاه مشروطه خواهان غلبه کردند، بیرق مشروطه را بدوش کشیده، همه قسم استعداد دارم، خدمت به دولت مشروطه بکنم. اگر استبداد استیلاء یافت که ما خود اول مستبد خواهیم بود.(بخشی از تاریخ مشروطیت،علی دیوسالار،ص 46

(2) ــ محمد ولیخان تنکابنی“نصرالسلطنه” که بعدها به سپهدار ملقب شد، از فئودالهای گیلان بود که در نقش بازوی سرکوبگر امین السلطان “اتابک” و سپس عین الدوله دربرابر مردمی که ابتدا “عدالتخانه” وسپس “مشروطه” میطلبیدند، اسلحه کشیده و بسیاری را کشت. او در محاصره تبریز توسط ارتجاع حاکم نیز، ازطرف محمدعلی شاه با عنوان “رئیس کل نظام آذربایجان” برای



خرید و دانلود مقاله درباره: بمناسبت یک صدمین سالگرد انقلاب مشروطه


تحقیق. ادبیات مشروطه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

ادبیات مشروطه

  ادبیات مشروطه، به ادبیات دوره‌ای گفته می‌شود که در آن شاعران، نویسندگان و اصحاب هنر، ادبیات را وسیله‌ای برای بیان اهداف سیاسی و اجتماعی خود، از جمله تنریر افکار مردم، آزادی و استقرار مشروطیت، قرار داده بودند؛ که از نظر زمانی بین سالهای 1240 تا 1299 هـ.ش. را دربرمی‌گیرد.

  ایرانیان دوره مشروطه، در اثر آشنایی با اروپا و کشورهای دیگر به عقب ماندگی های خود در زمینه ساختار های اقتصادی و سیاسی پی برده و مشکل اساسی را در نبود قانون و وجود حکومت استبدادی دریافتند، لذا برای حاکم شدن بر سرنوشت خود – دمکراسی – و ایجاد قانون و آزادی خواستار مشروطه شدند و این خواست‌ها را در بستر شعر، طنز، داستان، نمایش‌نامه و ...گسترش دادند.

  متفکران مشروطه دریافتند که برای بیدار کردن مردم و آگاه کردن آنان نسبت به پیشرفت جامعه، باید با کهنه‌ها جنگید و هر چه بیشتر راه را برای «نو» گشود. بنابراین، ادبیات مشروطه در جریان جدال با ادبیات کهنه، شکل و جان می‌گیرد و به همین دلیل از همه جهت- چه از نظر شکل و چه از نظر محتوا- نو و سنت شکن است. میرزا فتحعلی آخوندزاده، یکی از قدیمی‌ترین متفکران مشروطه می‌گوید:« به هر چه دست می‌زنی ایجاب می‌کند که از آن انتقاد شود. بنابراین دو جنبۀ اساسی ادبیات مشروطه، نقد ادبیات گذشته و طرح ادبیات نو است. این نقد و طرح، در عرصۀ زبان، اسلوب، شیوه بیان و محتوا مطرح می‌شود.

  در عرصه محتوا، شاعر و نویسنده با دیدگاهی انتقادی به مضامین و موضوعات ادبی گذشته می‌نگرد و در پی موضوعات جدید است. موضوعاتی نظیر «وطن»، «آزادی» و «قانون». «فرهنگ نو و تعلیم و تربیت جدید»، «ستایش علوم جدید»، «زن و مسئله برابری او با مرد»، «انتقاد از اخلاقیات سنتی» و «مبارزه با خرافات مذهبی (و گاهی خود مذهب)» از موضوعات برجستۀ دیگر ادب مشروطه است؛ به طوری که انتقاد از سنت‌ها، گاه حالت افراطی داشته و به گونه‌ای تعمدی یا سهل‌انگارانه مابین سنت‌های قدسی و تعالیم دینی از یکسو، و رسوم  متحّجر و غلط، و ساختار فرتوت استبداد کلاسیک ایران از سوی دیگر، تفاوتی نگذارد و تحت لوای مبارزه با مظاهر فساد و انحطاط قاجاری، به سنت ستیزی، دین گریزی و ...روی آورد.

  در عرصه زبان، ورود مضامین و موضوعاتی از این دست به قلمرو ادبیات  پارسی به جست وجوی زبانی ‌انجامید که در خور رویارویی با این گونه مفاهیم و اندیشه‌ها باشد. هدف متفکران مشروطه وارد کردن مردم – توده مردم- به اجتماع و سیاست بود، بنابراین باید با زبان آنها، با ایشان سخن گفته می‌شد. بدین سان نثر و شعر فارسی برای برآوردن یک نیاز اجتماعی عمیق به زبان کوی و برزن نزدیک می‌شود. واژگان بازاری و عوام در شعر و نثر جاری می‌شود.

  در اسلوب و شیوۀ نگارش نیز تحول رخ داد. تمام نویسندگان و متفکران مشروطه، در تمام زمینه‌های ادبی به نوعی رئالیسم برهنه معتقد بودند. آنان چه در شعر و چه در نثر،  معتقد به افادۀ رئالیستی مطالب بودند و هر نوع شیوۀ غیر رئالیستی در آثار آنان مطرود بود.

  شعر دورۀ مشروطه ویژگی‌هایی متفاوت با شعر سنتی دارد. در حوزۀ محتوا و اهداف، شعر، دربار را ترک می‌گوید و به کوی و برزن می‌آید و سرشار از خون و فریاد، گرمی زندگی و آرمان است.

  تمام موضوعاتی که در بالا به آنها اشاره شد، در قالب شعر مطرح و ارائه گردید. زبان شعر نیز بسیار ساده و عامیانه شد، واژه‌های غربی نیز به درون آنها راه یافت. در حوزۀ‌ صور خیال، شعر مشروطه آنقدر پر شور و ترفند بود که جایی برای صور خیال باقی نگذاشت. شاعران این دوره به نوآوری در حیطۀ صور خیال اهمیتی نمی‌دهند. و در عرصه شکل و قالب شعر، شکل شعر، همان قالب‌های سنتی فارسی است با تفاوت‌هایی از جمله اینکه: در این دوره قالب مستزاد بسیار رواج پیدا می‌کند، قصیده از مقبولیت عام برخوردار نیست، غزل هم در این دوره کمتر سروده می‌شود؛ در مقابل «تصنیف» یکباره شکوفا شده، رواج بسیار می‌یابد.

  از شاعران این دوره می‌توان به ملک الشعرای بهار، ایرج میرزا، میرزاده عشقی، فرخی یزدی، اشرف الدین گیلانی، (نسیم شمال) و ...اشاره کرد.

  دربارۀ نثر دورۀ مشروطه باید گفت، روزنامه‌نویسی، نثر فارسی را از اوج تصنع بی‌ارزش و متکلفانه، به زندگی روزانه و زبان مردم کوچه و بازار فرود آورد. نویسندگان ضمن انتقاد تند و صریح از متکلف نویسان گذشته، نویسندگان را ملزم به استفاده از نثری ساده و روان کردند و همین کوشش‌ها بود که طلیعۀ نخستین داستان نویسی به شمار می‌رود. آثار کسانی چون دهخدا –چرند و پرند- ؛ زین العابدین مراغه‌ای در حاجی بابا اصفهانی و...نثر را به سوی سادگی و روانی پیش راند. در این دوره، نوشتن مقاله‌های سیاسی و اجتماعی و انتقادی در روزنامه‌ها بسیار متداول شد و نثری پدید آمد به عنوان نثر مقاله‌نویسی، که بهترین نمونۀ آن را می‌توان در نثر محمد علی فروغی یافت.

 

 مرورى کوتاه بر ادبیات مشروطیت

اگرچه ریشه انقلاب مشروطه را باید از هنگام شکست عباس میرزا نایب السلطنه از روس ها و انعقاد قراردادهاى ننگین گلستان و ترکمانچاى جست وجو کرد ولى پایه اصلى انقلاب، همانا در واقعه رژى و تحریم تنباکو و فتواى تاریخى آیت الله میرزاى شیرازى نهاده شد و با کشته شدن ناصرالدین شاه به دست میرزارضا کرمانى که از تربیت یافتگان مکتب سیدجمال الدین اسدآبادى بود، پیروزى آن تسریع شد.

اگرچه ریشه انقلاب مشروطه را باید از هنگام شکست عباس میرزا نایب السلطنه از روس ها و انعقاد قراردادهاى ننگین گلستان و ترکمانچاى جست وجو کرد ولى پایه اصلى انقلاب، همانا در واقعه رژى و تحریم تنباکو و فتواى تاریخى آیت الله میرزاى شیرازى نهاده شد و با کشته شدن ناصرالدین شاه به دست میرزارضا کرمانى که از تربیت یافتگان مکتب سیدجمال الدین اسدآبادى بود، پیروزى آن تسریع شد. عوامل مهمى که در ایجاد این نهضت نقش داشتند علاوه بر بى کفایتى شاهان نالایق قاجار، عبارتند از: نقش بیدارکنندگى روحانیت مبارز شیعه به ویژه چهره هایى چون سیدجمال الدین اسدآبادى، سیدجمال الدین واعظ اصفهانى، آیت الله طباطبایى و آیت الله بهبهانى، وجود نویسندگان روشنفکرى مانند طالبوف، زین العابدین مراغه اى، آقاخان کرمانى، میرزا ملکم خان و میرزا على اکبر دهخدا، تاسیس مدرسه دارالفنون توسط امیرکبیر، انتشار روزنامه هایى در داخل و خارج از ایران مانند روزنامه قانون (لندن)، عروه الوثقى (پاریس)، حبل المتین (کلکته)، اختر (استانبول)، ثریا (قاهره)، صوراسرافیل (تهران) و نسیم شمال (رشت) که البته دو روزنامه اخیر در دوران استبداد صغیر درخشیدند. به هر صورت مجموعه این عوامل به صدور فرمان مشروطیت در سال ۱۲۸۵ ه ش منجر شدند، به طورى که مظفرالدین شاه در همان سال مجلس یکم را در کاخ گلستان گشود و ده روز پس از امضاى قانون اساسى (۵۱ اصل)، درگذشت. محمدعلى شاه در بامداد روز سه شنبه سال ۱۲۸۷ مجلس را به توپ بست. گروهى از آزادیخواهان منجمله میرزا جهانگیر شیرازى مدیر روزنامه صوراسرافیل و ملک المتکلمین واعظ معروف را در باغ شاه به دار کشید و بدین ترتیب دوران استبداد صغیر آغاز شد. ولى آزادیخواهان از توپ و تشر شاه خودکامه نهراسیدند، مردم تبریز به رهبرى ستارخان و باقرخان، مردم اصفهان به رهبرى سردار اسعد و مردم رشت به فرماندهى ولى خان تنکابنى قیام کردند و در سال ۱۲۸۸ تهران را فتح کرده، شاه خیره سر را به سفارت روس در «زرگنده» راندند. از آن پس دولت هاى ضعیفى در ایران تشکیل شد که هیچ کدام نتوانستند و یا نخواستند گامى به نفع ملت بردارند.انگلیسى ها چون که از دولت هاى ضعیفى که در تهران روى کار مى آمدند راضى نبودند، در سوم اسفندماه ۱۲۹۹ ه. ش با کودتاى (سیدضیاء- رضاخان) انتقام خود را از آزادیخواهان ایران گرفتند رضاخان پس از آنکه جمهورى پیشنهادى پوشالى اش به نتیجه نرسید در آذرماه ۱۳۰۴ه ش سلسله قاجار را منقرض و حکومت دیکتاتورى پهلوى را تاسیس کرد. نویسندگان، شاعران و روشنفکران مسئول مشروطه خواه که مى خواستند افکار خود را به کمک بخش عظیمى از مردم علیه استبداد حاکم به کار گیرند، به ناچار در سروده ها و مقالات خود از طنزهاى عوامانه و ضرب المثل هاى رایج بین مردم استفاده کردند مثلاً سروده هاى طنزآلود سیداشرف الدین گیلانى (نسیم شمال) و على اکبر دهخدا،



خرید و دانلود تحقیق. ادبیات مشروطه