واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد نهضت مشروطه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 18 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

تجزیه و تحلیل اندیشه هایی که از غرب به سوی ایران سرازیر شده بود، احتیاج به زمان داشت. برای درک آنچه برای این مرز و بوم مناسب و با فرهنگ آن سازگار است نیاز به بررسی عمیق داشت؛ کاری که نیاز به زمان داشت و زمانه و سیر تحولات این وقت را در اختیار ملتی که سالها و شاید قرنها از تفکر و تعقل مناسب با زمان پرهیز کرده است نمی گذارد...نهضت مشروطه بدون تردید برگی نو در تاریخ است و تفاوت های اساسی با جنبش های پیش از خود دارد این نهضت برای ایجاد یک نظم نوین اجتماعی و سیاسی صورت گرفت که حاکمان بعدی در ایران هرگز نتوانستند-اگر چه به ظاهر-دست آوردهای آن را نادیده بگیرند.عوامل پیدایش نهضت مشروطه و نهضت نفت و مقایسه بین آن دو عوامل پیدایش نهضت مشروطه: دوره سلطنت قاجار به علت قدرت گیری بی سابقه روسیه و کشورهای اروپایی به سبب برخورداری از فن آوری جدید و تلاش آنها برای دست یابی به مستعمرات و جلوگیری از خطرات احتمالی که مستعمرات را تهدید می کرد و همچنین بی خبری و جهالت شاهان قاجار و بی میلی آنها برای ایجاد تحول مناسب دوره ای خاص و منحصر به فرد را برای ایران رقم زد.ورود افکار و اندیشه های جدید و انتشار آنها در جامعه ایران سبب ایجاد نیازهای جدید شد. این افکار در ابتدا بوسیله تحصیل کنندگانی که از جانب عباس میرزا به اروپا فرستاده شدند، وارد ایران شد و سپس با تاسیس دارالفنون به ابتکار میرزا تقی خان امیر کبیر گسترش یافت و با تاسیس انجمن های مخفی چون فراموش خانه و مدارس جدید و مطبوعات و کتب به سطحی از تاثیر و گستردگی دست یافت که توانست در تحولات سیاسی ایران موثر واقع شود عوامل موثر در پیدایش نهضت مشروطیت را به طور کلی می توانیم به دو دسته تقسیم کنیم: عوامل داخلی که موارد زیر را شامل می شود: 1: نیروی مذهب در ایران: مذهب همیشه در تاریخ ایران دارای نیروی بسیار زیادی بوده و تحولات سیاسی تحت تاثیر این نیرو بوده است اما در نهضت مشروطیت ما نیروی مذهب را بیش از هر چیز در توان آن برای گرد آوری مردم و ایجاد اعتماد نسبت به رهبران فکری و ایجاد نفرت از استبداد و استعمار مشاهده می کنیم در این مرحله کمتر شاهد ایجاد یک تحول فکری از جانب نیروهای مذهبی هستیم؛ حتی طرح عد التخانه که می توانست یک تحول را سازماندهی کند بسیار ناقص و مبهم ارایه شد. 2-نو گرایی در ایران آن روز: افرادی که مستقیما تحت تاثیر اندیشه های غربی قرار گرفته بودند و همچنین کسانی دیگر که متاثر از آنها شده بودند، مدارس جدید، مطبوعات، آثار مکتوب و انجمن های سری از جمله وسایل انتشار نو گرایی بودند. عوامل خارجی: رویداد انقلاب های مشروطه در کشور های اروپایی شکست روسیه از ژاپن که سبب آن را حاکمیت مشروطه ی ژاپن در مقابل حاکمیت استبدادی روسیه می دانستند و رقابت روسیه و انگلیس برای کسب منافع بیشتر از عواملی بودند که در ایجاد مشروطیت موثر بودند.وجود مهاجران بسیار زیادی که در باکو، استانبول، مصر و هند زندگی می کردند نیز از جمله عوامل موثر در بروز مشروطیت بود.عوامل پیدایش نهضت ملی شدن نفت: سقوط رضا شاه در شهریور 132. سبب شد تا نیروهای زیادی در کشور آزاد گردند؛ نیروهایی که زیر استبداد رضا شاهی امکان بروز و ظهور نیافته بودند. نقش استعمار انگلیس در ایجاد سلسله ی پهلوی و اشغال ایران توسط انگلیس و روسیه در جنگ جهانی دوم سبب تقویت ناسیونالیسم ایرانی شد، که در مبارزه برای از بین بردن سلطه بریتانیا بر حیات سیاسی و اقتصادی تجلی یافت. ناخشنودی مردم از اوضاع داخلی که همراه با شورش علیه هیات حاکمه بود بیشتر متوجه شرکت نفت(ایران و انگلیس) گردید. در نتیجه قیام علیه نظام سیاسی موجود تبدیل به خواسته رهایی از سلطه ی کاذب یا واقعی خارجی گردید. چنین تحولی کاملا غیر منتظره نبود؛ چرا که اشغال ایران در دوران جنگ جهانی دوم، وحدت ملی را به خطر انداخته و غرور ملی ایرانیان را جریحه دار کرده بود. شکست کابینه های پی در پی در اجرای برنامه اصلاحی-که جنبه ی ملی این منظور را بر آورده سازد-انجام هر اقدامی در راستای دفاع از حیثیت ملی از راه های دیگر تقریبا بی حاصل به نظر می رسید. در این رهگذر قرعه فال به نام صنایع نفتی بریتانیا(شرکت نفت ایران و انگلیس) در آمد. البته هدف اصلی کاستن از سلطه ی حیثیت سیاسی و اقتصادی بریتانیا بود به بیان دیگر مشکل ماهیت قدرت سیاسی همچنان اساس نهضت ملی را تشکیل می داد در حالی که شرکت نفت ایران و انگلیس به صورت مظهر پایداری خارجیان در برابر مبارزه ملی برای ایجاد تحول اجتماعی اقتصادی ترقی خواهانه در آمد.شرکت نفت مسیری را برای خود انتخاب نموده بود که ادامه آن ممکن نبود. بطور کلی علت اعتراضات داخل ایران به این شرکت به چند امر بستگی داشت: 1-کمی در آمد ایران؛ در حالی که شرکت های امریکایی با سعودی ها قرارداد 5.-5. بسته بودند اما ایران در میان کشورهای منطقه کمترین در آمد را داشت 2-بهای فراورده های نفت در ایران 3-غفلت شرکت در ربط دادن صنعت نفت با اقتصاد عمومی کشور 4-سازمان اداری شرکت 5-رفتاری که شرکت با کارکنان خود می نمود: رفتار تبعیض آمیز شرکت که با اندیشه تفوق نژادی انگلیسی ها همراه بود، حتی تحصیل کردگان ایرانی را که با هزینه شرکت در دانشگاههای انگلیسی درس خوانده بودند، از کار در شرکت فراری می داد؛ وضع کارگران بسیار بد بود و از حداقل امکانات بر خوردار نبودند!6-صرفه جویی بسیار در هزینه ها: شرکت تلاش می کرد تا هزینه ها از حداقل تجاوز نکند و حتی از قبول هزینه های ضروری هم اجتناب می کرد. 7-اطمینان شرکت به پشتیبانی طبقه حاکمه: شرکت در حسابهای خود سه اشتباه مهم کرد: اول آنکه حاضر نشد سهم نا چیز دولت ایران را بطرز پسندیده ای افزایش دهد تا طبقه حاکمه را راضی نگه دارد. هنگامی که بیلان سالهای اخیر شرکت منتشر شد و معلوم گشت که در آمد دولت ایران کمتر از مالیاتی بود که دولت انگلستان از شرکت می گرفت، طبقه حاکمه ایران واردار به اعتراض شد. دوم اینکه شرکت تصور نمی کرد زمزمه هایی از طرف رقبای آن در ایران آغاز گردد و در گوشه و کنار کسانی پیدا شوند که بگویند عذر شرکت را بخواهید! شرکت با تمام بند و نسبت هایی که با کارتل نفت داشت باور نمی کرد که چنین رقبایی در ایران پیدا کند و برای اقدامات شرکت های نفت خارج از کارتل ارزشی قایل نبود. سوم اینکه: مردم ایران و تقاضاها یشان را به حساب نمی آورد و نمی دانست که دیر یا زود روزی خواهد آمد که طبقه حاکمه هم مصلحت خود را درین ببیند که با مردم هم صدا شده و بر ضدّ شرکت اقدام نماید. 8-بی اعتنایی شرکت به احساسات عمومی موارد فوق علت های اصلی هستند؛ اما برخی



خرید و دانلود تحقیق در مورد نهضت مشروطه


تحقیق در مورد مشروطه خاوهی 33 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 42 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

اشاره

این مقاله، منعکس کننده دیدگاهى خاص درباره نهضت مشروطیت ایران است. از نظر نویسنده، مشروطه از اساس، نهضتى با مبانى غربى و غیر بومى بوده که مانند زلزله اى ویران گر، بنیان هاى سیاسى، فرهنگى و اجتماعى ایرانِ آن عصر را هدف قرار داد. در نتیجه به هیچ وجه نمى توان نگاه مثبتى بدان نهضت و نظام داشت. از آن جا که این دیدگاه در جامعه علمى کشور نیز طرفدارانى دارد، مناسب دیده شد که در این مجموعه مقالات، به محققان و علاقه مندان مباحث مشروطه و تاریخ معاصر ایران عرضه شود; هر چند این حق را براى خود محفوظ مى دانیم که در پاورقى، به برخى نقاط محل تأمل این دیدگاه اشاره کنیم. آموزه

مقدمه

در این مقاله پرسش اساسى آن است که آیا مى توان مشروطیت را تهى از رکن اساسى اش، یعنى قانون بررسى نمود و تأیید و یا تکذیبش کرد؟ آیا خردورزانه است با برداشت هاى خودمحورانه و بى پایه، تمثال مقدسى از مشروطه رسم کرد؟ پاسخ منفى این پرسش ها، علت ناهماهنگى، تعارض و تضاد «قانون محورى» مشروطه را با «شریعت» متجلى مى کند. «آزادى» و «برابرى» نیز، ارکان دیگر مشروطیت هستند که بدون تأمل هاى علمى و غورهاى سیاسى با عملکرد خود گویاى بسیارى ناگفته ها مى باشند.

این محورها، همراه با اندیشه بنیادین مشروطه و اندیشه گران، مروّجان و مجریان حاکمیّت مشروطه سبب شد تا آن چه درباره مشروطه از این قلم به نگارش درمى آید، به نحوى «شریعت بر دار» را بنماید; از این رو نگارنده بر آن شد تا نوشته حاضر را نیز «شریعت بر دار» نام گذارد; هر چند مباحثى درباره تحلیل مفهومى مشروطه است.

مشروطیت چیست؟

مشروطیت شاید نخستین واژه بیگانه با بار سیاسى خاص باشد که با ورود خود به ایران، مسیرى هدفمند را ترسیم و هموار کرد. «مشروطه» واژه اى جذاب و محبوب! در تاریخ ایران است که خون هاى بسیارى را طلبید و پیامدهاى هولناکى از خود به جاى گذارد! مشروطه واقعیتى است که فداکارى مسلمانان ایران زمین را در پى داشت و شهیدانى نیز به یغما برد؟! «مشروطیت» طریقى گشود تا مکرر واژگان وارداتى با محتواى غرضمند بر این ملت یورش برند; اما هر بار چون گذشته، محبوب واقع شوند، جذاب گردند، پرطرفدار باشند و عصر و نسلى را زیر سلطه دوست داشتنى خود قرار دهند!!

آیا تفکر پوپولیستى دلیل رویکرد مشتاقانه جامعه به واژگانى مى شود که با قالب و محتوایى ویژه، مقصود نهفته اى را دنبال مى کنند؟ اگر چنین است، عرض اندام تمام عیار راهبران و خواص در این میدان چگونه ارزیابى مى شود؟ آیا دل سوزان جامعه با آگاهى از هدفمندى این واژه ها، پیش قراول توده ها مى گردند؟ آیا مى توان تمام پیش گامان را به عدم امانتدارى از حسن نیت و خلوص فداکارانه مردم متهم کرد، که در خیزش هاى سیاسى مورد سوء استفاده قرار مى گیرند؟

هر یک از گمانه هاى مطرح شده در پرسش ها، مى تواند دست مایه یک تحلیل در نگارش مقاله و یا کتاب باشد; اما انتخاب گزینه نزدیک به واقعیت که همه جانبه نگرى را در عین تعمق مد نظر قرار داده باشد، خردمندانه تر خواهد بود.

نگاه واقع بین، «مشروطیت» را نقطه آغاز زمان و مسیرى مى نگرد که ساختار فرهنگى و اجتماعى ایران اسلامى را دگرگون کرد تا «سیاست» خاصى را حاکمیّت بخشد. بنابراین «مشروطه» تنها ایجاد یک رژیم پارلمانتیسم قانونمند نبود؟ به تحدید استبداد صرف محدود نمى شد؟ حکومت مردم را پى نمى گرفت؟ و... آرى; اما وراى این ظواهر که گذار تاریخ باطن آن را بیش از شعارهایش نمایاند، «مشروطه» بنیادى فرهنگى ـ سیاسى بود که استیلاى اجانب را در سراى اسلامى حاکمیّت بخشید. مشروطه خواهى در عثمانى، فروپاشى خلافت را در برداشت که با «اصلاح طلبى» آغاز شده بود، و از آن امپراطورى عظیم و به هر حال اسلامى، ترکیه لائیک آتاتورکى را بر جاى گذارد.

أ) مشروطیت در ایران اسلامى

تبریز نام مشروطه را نشنیده و تا آن روز نام مشروطه در میان نبود. سخن از آزادى خواهى و عدالت طلبى مى رفت; لیکن شبانه کنسول انگلیس که از پیش آمدهاى تهران نیک آگاه مى بود، چگونگى را بازگفت و نام مشروطه از آن جا به میان آمد.2

«کسروى» زمان انجام این مهم را پس از صدور فرمان مشروطه مى داند، که به علت آن که آگاهى هاى درستى از تهران نرسیده بود، مردم تبریز از وقوع آن مطلع نبودند. این اعتراف دستاورد بزرگ مشروطه را حداقل در شهر تبریز، برون آمده از کنسول گرى انگلیس مى خواند; تبریز، دومین شهر پرجوش و خروش ایران در مشروطه خواهى!!

در چنین سندى میزان آگاهى مردم از مشروطه، حتى پس از صدور فرمان آن در تهران روشن مى شود; اما چگونه این بنیاد و واژه ناآشنا و نوظهور شورى زایدالوصف پدید مى آورد و تا آخرین هدف ها را در مى نوردد؟ پرسشى است که پاسخ آن در کندوکاوهایى در خصوص «اندیشه»، «اندیش گران»، «ابزار» و «کارکردهاى» مشروطه قابل حصول است.

گذار از یک سده پس از حاکمیّت مشروطه، پیش قراولان تئورى پرداز مشروطه را طلایه داران اندیشه غربزدگى معرفى کرده است. از همین زاویه مى توان نگاه جامع تر و گسترده ترى داشت تا باطن «مشروطه» اگر نه آن چنان که واقعیت آن بود، بلکه بدان گونه که در ایران اسلامى ظهور کرد و رشد یافت، بررسى شود.

یکى از پژوهش گران چنین نتیجه گیرى مى کند که واژه مشروطه در ترکیه و ایران، معادل «کنستیتوشنالیزم» انگلیسى; یعنى حکومتى بر شالوده قانون اساسى و نظام پارلمانى به کار برده شد. در کشورهاى عربى واژه «دستور» و در هند و پاکستان لغت «آیین»، معادل همان کلمه انگیسى بود.

«سعدالدوله»، از رهبران مشروطه خواه، مى نویسد: لغت مشروطه به معناى چیزى است که مشروط به شرطى باشد، و این برگردانى نادرست از لفظ فرانسوى «کنستیتوسیون» است.

در این حال «حسن تقى زاده»، «رضازاده شفق» شاهدان عینى مشروطه ایران، مشروطه را واژه اى جدا شده از نقطه فرانسوى «لاشارت» مى دانند; نه از واژه عربى شرط.

اندیشه گر مؤثر در مشروطیت «طالبوف» هویت مشروطه را این گونه به معرض قضاوت مى گذارد: فضیلت این بناى مقدس; یعنى مشروطه نمودن حقوق پادشاهان، تاج افتخار ملت انگیس است که اول مجلس مبعوثان را تشکیل داده اند. اندیشه گرى دیگر در مقام یک آزادى خواه سکولاریست به معناى غربى آن روز اروپا، «آخوندزاده» است که پشتیبان گسترش تمدن و اصول پارلمانى غربى در ایران آن روز بوده است.

«احمد کسروى» از جایگاه یک مدافع مشروطه و کسى که به واقع مبانى مشروطه را درک نموده، در ارزیابى از مشروطه خواهى ایران، چنین تصویرى را ارایه داده است:

مشروطه یک چیز تازه اى بود از اروپا رسیده، و هر کسى باید در پى یاد گرفتن و دانستن فنى آن باشد.8

این واقعیت متأسفانه از سوى دین مداران به درستى انجام نگرفت; بلکه هر فرد یا گروه با خوش بینى و ساده انگارى به دفاع پرداخته و براى این دفاع، دفاعیه اى با محتواى خارج از واقعیت نوشتند.

نویسنده کتاب «تشیع و مشروطیت» مى نویسد:

علماى ایرانى ساکن عراق مشروطه را از ریشه شرط گرفتند و به عنوان یک رژیم ضد استبدادى معنا کردند.

در رویه دیگر این سکّه، حضرت «شیخ فضل الله نورى» مى درخشد که ترسیمى چنین از مشروطه براى همه تاریخ و اندیشمندان حقیقت یاب به یادگار مى گذارد:

منشأ این فتنه، فرق جدید و طبیعى مشرب ها بودند که از همسایه ها اکتساب نمودند و آن را به صورت بسیار خوشى اظهار داشتند که قهراً هر کس فریفته این عنوان و طالب این مقصد باشد.

بهتر است حسن ختام این برداشت ها را منظرى قرار داد که انقلاب مشروطه را نمایان گر نخستین رویارویى مستقیم در ایران نو، بین فرهنگ اسلامى سنتى و فرهنگ غرب ارزیابى کرده است.

بنابر آن چه گذشت «مشروطیت» در ایران اسلامى با چنین ویژگى هایى در نخستین نگاه ها مشاهده مى شود:



خرید و دانلود تحقیق در مورد   مشروطه خاوهی 33 ص


مقاله درباره.. انقلاب مشروطه و مقوله آزادی درایران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

انقلاب مشروطه و مقوله آزادی درایران

با همه ی خرده هائی که می توان به نهضت مشروطه خواهی داشت، در این که برای جامعة استبداد زده ایران، این نهضت نماد قدمی سترگ در راستای درستی بود تردیدی نیست. ای کاش رهبران نهضت اندکی هوشمندانه تر عمل می کردند و مستبدان حاکم نیز برمنافع دراز مدت خویش ادراک گسترده تر وعمیق تری داشتند و نهال نو پای مشروطه طلبی در ایران به بار می نشست. واقعیت تاریخی این است که این گونه نشد. اگر بخشی از این شکست نتیجة توطئه های نیروهای برون ساختاری باشد، نقش معاندان ایرانی را در این عدم توفیق نباید دست کم گرفت.

بطور کلی مشکل جامعة ایرانی ما در سالهای اولیه قرن بیستم، گذشته از وضعیت فلاک بار اقتصادی این بود که نه جامعه ای دینی بود و نه جامعه ای سکولار. در آن دوره ای که به مشروطیت منتهی می شود، نه قوانین مدون داشتیم و نه جامعه به باورهای دینی خود پای بندی نشان می داد. به گفتة بست نشینان سفارت انگلیس، « عمده مقصود ما تحصیل امنیت و اطمینان از آینده است که از مال و جان وشرف و عرض و ناموس خودمان در امان باشیم». مشروطه اگر چه کوششی برای جایگزینی حکومتی اختیاری با حکومتی قانونی بود ولی به دلایل گوناگون در این مهم موفق نشد. با این همه همین جا بگویم و بگذرم که در بسیاری از پژوهش هائی که در بارة این نهضت در دست داریم، خواننده با تصویر متفاوتی روبرو می شود که با واقعیت مشروطه به آن صورتی که به گمان من بود، هم خوان نیست. .

برای نمونه آقای دکتر آدمیت ادعا کرده است که « با ایجاد مشروطة پارلمانی حاکمیت به مجلس ملی تعلق گرفت و دستگاه مجلس در گردش بود. حقوق آزادی ( آزادی بیان و قلم و اجتماعات و انجمن های سیاسی و تظاهرات) شناخته شدند و قلمرو عملی داشتند. آزادی به آنجا رسید که « اعلان کشتن رئیس دولت را در روزنامه منتشر کردند، اما نه متعرض روزنامه نویس گشتند و نه انجمنی که آن اعلان به نام او انتشار یافت ».[i] از سوی دیگر، « مجلس که قطب اصلی سیاست ملی بود ، از سرشت طبقاتی اش عمده طبقات جامعه را در بر می گرفت »[ii]

در هر دو مورد این ادعاها پذیرفتنی نیستند. اگر چه شماری از مورخین ما با ارزیابی غیر مسئولانه و ناثواب خویش روزنامه های عصر مشروطه را بعنوان « فحش نامه » و یا روزنامه هائی کم مایه که« هنرشان در درشتگوئی و ناهنجار نویسی است » نفی می کنند[iii] ولی واقعیت این بود که این روزنامه ها « متعرض » فراوان داشتند و در موارد مکرر توقیف شدند. استاد دهخدا و سلطان العلمای خراسانی را حتی به مرگ تهدید کردند . در یکی از این دفعات که نشریه توقیف شد، « صوراسرافیل » از عموم برادران وطنی « که در موقع توقیف روزنامه اظهار همراهی فرموده اند کمال امتنان را حاصل نموده ....... ولی همانطور که کتبا و تلگرافا خدمت همه معروض داشته ایم چون حکم از مجلس مقدس شوری صادر شده بود و امر مجلس عجالتا در حکم قانون است مخالفت با آن با تقوای دورة آزادی مبانیت دارد و حب قانون و وطن خواهی راهی برای تشبثات مخالفان نمی گذارد ». بعلاوه و در همین راستا ، هنوزمُرکّب شمارة اول صوراسرافیل خشک نشده بود که سردبیرش به « دارالفنون » دعوت شد تا در بارة مندرجات شمارة‌اول « توضیحات » لازم را به عرض وزیر معارف دولت مشروطه برساند چون به قول آن وزیر « من دیروز رفتم بمجلس شورای ملی و در خصوص جریدة صوراسرافیل صحبت کردم وقرارشدشما را سیاست کنم». در همین نشست همان وزیر، صوراسرافیل را به توقیف تهدید می کند و دیری نمی گذرد که روزنامه توقیف می شود. « روح القدس » و « مساوات » هم از این محدودیت ها و توقیف ها در امان نبودند. به این داستان باز خواهم گشت.

در مورد دوم ، ادعای اینکه مجلس اول از نظر سرشت طبقاتی « عمده طبقات جامعه » را در بر می گرفت ، ادعای خنکی است که به دشواری می تواند جدی گرفته شود . گفتن دارد اما که منظور از « سرشت طبقاتی » کاملا روشن نیست ولی از دوحا ل خارج نیست. یا منظور ترکیب طبقاتی نمایندگان است و یا عملکرد طبقاتی آن نمایندگان. هر کدام که مورد نظر باشد این ادعا با واقعیت مجلس مشروطه درتناقض قرار می گیرد. این درست که انتخابات مجلس مشخصا « طبقاتی » بود ولی نه چنین بود و نه قرار بود چنین باشد و نه می توانست چنین باشد که همة طبقات را در بر بگیرد. تا آنجا که من دیده وخوانده ام هیچ یک از نمایندگان مجلس هم چنین ادعائی نکرده است. واقعیت این است که در حول و حوش مشروطه ، حدودا 80 در صد جمعیت ایران روستائیان بودند که در مجلس به هیچ شکل و صورتی حضور نداشتند. اگر چه این روزها مد شده است که تحلیل طبقاتی را بر نمی تابیم ولی عملکرد مجلس اول هم در این راستا به خوبی نشان دهندة جهت گیری طبقاتی آن بود. این را می دانیم که مجلس « پیشنهادهای جدید را در بستن مالیات مستقیم بر ملاکان نپذیرفت ». بعلاوه، « قضیه تعدیل سهم مالک و زارع نیز مطرح نگشت ». اگرچه شماری از مورخین ما الغای رسم تیول را یکی از بزرگترین دست آوردهای مجلس اول می دانند ولی به قول همین آقای آدمیت « سیاست مجلس در قضیه الغای رسم تیول و اصلاح وضع خالصجات هم تاثیری در میزان سهم زارع از محصول زمین نداشت. هیچکس نگفت که بیاییم و املاک تیول و خالصة دیوانی را به همان برزگران که آنجا به زراعت مشغول اند بسپاریم یا حداقل به خودآنان اجاره دهیم .» ایشان در یک کتاب دیگر خویش نوشت ، « اما در مسائل اساسی اجتماعی چون تعدیل مالکیت زمین زیر کشت ،‌یا افزایش سهم دهقان از محصول زمین قدمی بر نداشت. حتی گروه تند روان مجلس اشارة معقولی به آن مسائل نکردند. گوئی افسون مالکیت زبان مجلسیان را یکسره بسته بود. صدای نحیف احسن الدوله هم ندائی بود در برهوت » [ix]. زنان نیز در مجلس مشروطه حضور نداشتند و بهمین نحو شهر نشینان بی چیز. برای دفاع از مجلس و ترجیح دادن همین مشروطة نیم بند بر حکومت استبدادی اصلا لازم نیست تاریخ را بازسازی کنیم . با همة کمبودها و ضعف ها، وجود همان مجلس نشانة جهشی سترگ در زندگی سیاسی ایران استبداد زده بود. نه ضرورتی دارد که در خصوص آزادی های برآمده از نهضت مشروطه طلبی اغراق کنیم و نه نیازی که از مجلس



خرید و دانلود مقاله درباره.. انقلاب مشروطه و مقوله آزادی درایران


مقاله. بمناسبت یک صدمین سالگرد انقلاب مشروطه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

بمناسبت یک صدمین سالگرد انقلاب مشروطه

 

یکصد سال از امضای فرمان مشروطیت میگذرد،که خود پی آمد حرکات انقلابی گسترده ای بودکه با زمزمهِ "تأسیس عدالت خانه" از طرف علمای تهران آغاز شده و با جانفشانی مردم آذربایجان به بزرگترین رویداد تاریخ معاصر ایران فرارویید و در روند خود، مترقی ترین و سرآمدترین افکار دموکراتیک و انسانی عصر خودرا فراروی خود قرار داد. از سنگلاخ قهرمانی و ایثارگری گذشت و به پیروزی رسید. پیروزیی که به بهای خیلی گران بدست آمد. پیروزیی که درهرگام آن، خون پرطپش عاشق ترین آزادیخواهان زمان برزمین ریخته شد. پیروزیی که در تحقق آن مردم رنجهای بسیار برده و دردهای زیادی کشیدند

انقلاب مشروطه، مثل هر انقلاب دیگری بر بستر زمینه های معین اجتماعی بوقوع پیوست: بحران مالی فئودالیسم و اشرافیت حاکم، تضاد این سیستم فرتوت با مناسبات رو به گسترش سرمایه داری، غلبهِ نظام پولی و شکستن روابط کهنهِ توزیع و مبادلهِ کالا، تشدید ستم ملاکین، خشونت و زورگویی فراشان و تفنگچی های مزدور در برابر مردم، واگذاری امتیازات استعماری به امپریالیستها، بیماریهای اجتماعی مثل عدم امنیت، قتل، غارت و چپاول و... وبه پی آمد همه آنها، بدبختی و فلاکت دهقانان ودیگر زحمتکشان.

از اواسط قرن نوزدهم زمینه های ذهنی جنبش دقیقا" بر بستر زمینه های عینی فوق شکل گرفت. نیروی اندیشمند جامعه با وجود لمس فجایع موجود نمی توانست تنها نظاره گر ساده وقایع باشد. روشنفکران جامعهِ آن روز ایران، بیش از همه بدنبال آن بودند، بهرطریق ممکن به حکومت مطلقه و استبدادی پایان داده، مجلس ملی را بوسیلهِ مردم تشکیل دهند و در آن قوانین مترقی و متناسب با زمان به تصویب رسانند. و با نقطهِ پایان گذاشتن به زورگوییها، قلدریها وعدم امنیت، جامعه را بشکل عادلانه و متمدنانه اداره کنند.

تبریز ولیعهدنشین در واقع امر، دومین شهر ایران بشمار میرفت. ویژگیهایی چند ازجمله قرار داشتن در مسیر راه روسیه و عثمانی و به تبع آن جذب افکار و اندیشه های نو از طریق رفت و آمد، اقامت و اشتغال بخشی از ساکنان خود در آن نواحی، تبریز را در مرکز اهمیتی فراتر از یک ولیعهدنشینی قرار میداد. بطوریکه تبریز اولین شهری بود که مدارس به سبک نوین (دبستان) در آن ایجاد و دومین شهر بعد از تهران بود که در آن روزنامه منتشر شد. در دوره ولیعهدی محمد علی میرزا تبریز در منگنهِ بیرحمی ها و ستم پیشه گیهای این مرد خودخواه و ستمگر قرار داشت و هنگامی که مشروطه خواهی در ایران بصدا درآمد، اهالی تبریز اولین کسانی بودند که به مبارزه روی آورده و به صف آرایی و تجمع نیروها برخواستند. درحالیکه در تهران مظفرالدین شاه فرمان مشروطیت را امضاء کرده بود، از امضای نظامنامه انتخابات طفره میرفت و در نتیجه حالت ایستایی به نهضت مشروطیت داده بود. این پدیده مبارزان تهران را دچار بلاتکلیفی و سردرگمی کرده بود اما وقتی در تبریز انعکاس یافت حرکت دیگری را سبب شد و آن تحصن گروهی از مشروطه خواهان در کنسولگری انگلیس بود که ثمرهِ آن تلگراف شاه به محمدعلی میرزا ولیعهد بود که تشکیل مجلس شورای ملی و نظامنامهِ آنرا بشارت میداد. مبارزان تبریزی منتظر وصول نظامنامه و دستور انتخابات از تهران نماندند. حاصل گفتگوها به تشکیل “انجمن تبریز” انجامید و در طی مدت زمان کوتاهی نفوذ و اعتبار انجمن چنان بالا گرفت که به ارگان انتخابی و غیر رسمی قدرت بدل شد و ولیعهد و حاکم آذربایجان ناچار به شناسایی آن شدند و یک دوره حکومت دوگانه در تبریز برقرار شد. انجمن که یک تشکیلات علنی بود، بوسیلهِ “مرکز غیبی” که خود با سوسیال دموکراتهای قفقاز ارتباط داشت، بوجود آمد. “مرکز غیبی”، پیش از صدور فرمان مشروطیت، توسط علی موسیو و با دستیاری حیدرخان عمو اوغلو و شرکت تنی چند از آگاهترین و مترقی ترین افراد تشکیل یافته بود. انجمن تبریز خیلی زود تبدیل به مکتبی مهم در تربیت مبارزان و فعالان و رهبرانی گردیدکه ستارخان یکی از آنها بود.

انقلاب مشروطیت به پایمردی و از خودگذشتگی این مردان فولادین به پیروزی رسید ولی اهداف آن که در وهلهِ نخست عبارت از برچیدن استبداد و خودکامگی و برقراری حکومت قانون بود، در نیمه راه متوقف شد و بدست گرگهایی که به لباس گوسفند درآمده بودند و ارتجاعیونی که لباس مشروطیت بتن کرده بودند، راه انحراف در پیش گرفت و حکومتی روی کار آمد که درآن ملاکان بزرگی چون سرداراسعد(1)، سپهدار تنکابنی(2)،عین الدوله(3) و.. دوله ها و.. سلطنه ها، دست بالا را داشتند. و همین ها چنان عرصه را بر انقلابیون واقعی تنگ کردند که، مجاهدان انقلابی آذربایجان بویژه ستارخان و باقرخان بغیر از مشتی تعریف و تمجیدهای ظاهری در اوایل کار و خواری، محاصره، خلع سلاح و سرکوب در روزهای بعدی نصیبی نبردند و بدینسان از رژیم مشروطهِ ایران جز اسمی باقی نماند و حوادث بعدی نشان داد که دوباره همان مرتجعین کشور را عرصهِ تاخت و تاز خود قرار دادند. رهبران حقیقی انقلاب، که انقلاب در حال اضمحلال به پایمردی و جانفشانی آنها نیرو گرفته و کاخ ظلم را ویران کرده بودند، جز خاکسترنشینی ره بجایی نبردند. و بدینگونه انقلابی که در نوع خود مشعلدار مبارزات آزادیخواهانهِ ملل شرق بود، سیر قهقرایی خود را آغاز کرد.

در طی 57 سال حکومت جبارانه پهلوی ها، تمامی آماجهای انقلابیون صادق مشروطه به شکست کشیده شد. با لگدمال کردن قوانین مصوبه صدر مشروطیت، جامعه چند ملیتی ایران را بیش از پیش بحران وسیعی فراگرفت و بر بستر آن هیولای جمهوری اسلامی از اعماق قرون سر برآورد.

و طنز تاریخ اینکه امروز بعد از اینهمه نابسامانی که جامعه ما از عدم اجرای قوانین توسط شاهان پهلوی گرفتار آن شده است، این آقایان (سلطنت طلب ها و طرفداران مشروطه سلطنتی) خود را تنها مدافعان مشروطه قلمدادکرده و برای آن سالگرد پشت سالگرد می گیرند. انگار که پیشقراولان مشروطیت، علی مسیو ها، حیدر عمواوغلو ها، امیر خیزی ها و ستارخان ها وباقرخان ها و... نبودند که از سلاله انقلابیون بودند نه از اعقاب مستبدین و ارتجاعیون!!

و تراژدی تاریخ اینکه امروز ما، بعد از گذشت 100 سال، هنوز بخاطر تحققِ همان شعارها و افکاری مبارزه می کنیم که در100 سال پیش پدران ما برای رسیدن به آنها از ایثار خونشان دریغ نورزیدند و این بیش از همه سیر قهقرایی جامعهِ ما را در هردو دورهِ استبدادی (رژیم پهلوی و رژیم اسلامی) بروشنی نشان میدهد. امروز هم "آزادی" و „عدالت اجتماعی" مثل 100 سال پیش، در رأس تمام خواسته های ما قرار دارد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

(1) ــ سرداراسعد از خوانین ایل بختیاری آدم بسیار فرصت طلبی بود، این سخنان منسوب به اوست: “هرگاه مشروطه خواهان غلبه کردند، بیرق مشروطه را بدوش کشیده، همه قسم استعداد دارم، خدمت به دولت مشروطه بکنم. اگر استبداد استیلاء یافت که ما خود اول مستبد خواهیم بود.(بخشی از تاریخ مشروطیت،علی دیوسالار،ص 46

(2) ــ محمد ولیخان تنکابنی“نصرالسلطنه” که بعدها به سپهدار ملقب شد، از فئودالهای گیلان بود که در نقش بازوی سرکوبگر امین السلطان “اتابک” و سپس عین الدوله دربرابر مردمی که ابتدا “عدالتخانه” وسپس “مشروطه” میطلبیدند، اسلحه کشیده و بسیاری را کشت. او در محاصره تبریز توسط ارتجاع حاکم نیز، ازطرف محمدعلی شاه با عنوان “رئیس کل نظام آذربایجان” برای



خرید و دانلود مقاله. بمناسبت یک صدمین سالگرد انقلاب مشروطه


تحقیق در مورد مظفرالدین شاه و مشروطه 10ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 12 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مظفرالدین شاه و مشروطه

متن فرمان تشکیل مجلس که مظفرالدین شاه روز ۱۳ مرداد ۱۲۸۵ صادر کرد، در «مطبعه مبارکه شاهنشاهى» چاپ شد و به دیوارهاى شهر، از جمله دیوار سفارت انگلستان که عده زیادى از بازرگانان، بازاریان و مردم در آن تحصن کرده بودند، چسبانده شد. این روز، با سالروز تولد شاه مصادف شد و چون بازارها بسته بود، خیابان علاءالدوله و نزدیک سفارت انگلیس را چراغانى و تزئین کرده بودند. اما هنگامى که متن فرمان شاه را به دیوارها زدند، گروهى از مردم و گردانندگان تحصن را خوش نیامد به طورى که آن را از دیوارها کندند. به نوشته ناظم الاسلام کرمانى بخشى از سوء تفاهم به عبارت «به موقع اجرا گذارده شود» در فرمان شاه مربوط مى شد، آنجا که نوشته شده بود: «... مصمم شدیم که مجلسى از منتخبان شاهزادگان، علما، قاجاریه، اعیان، اشراف، ملاکان، تجار و اصناف به انتخاب طبقه مرقومه... تشکیل و تنظیم شود که در موارد لازمه... مشاوره و مداقه لازمه را به عمل آورده و... عقاید خودشان را... به توسط شخص اول دولت به عرض برسانند که به صحه مبارکه موشح و به موقع اجرا گذارده شود.» ناظم الاسلام کرمانى در «تاریخ بیدارى ایرانیان» نوشته است: ««به موقع اجرا» لفظى است مرکب از مضاف که لفظ «به موقع» باشد و مضاف الیه که لفظ «اجرا» است... ولى مردم عوام معنى آن را نفهمیده و گفتند یعنى «در موقعى و محلى که ما صلاح دانیم» و شاید دولتیان صلاح ندانند و به این جهت و جهات دیگر اکثریت آرا با عوام شد و این دستخط را قبول نکردند به چند جهت: یکى لفظ موقع، یعنى هر وقت که موقع باشد. خواص هم به واسطه آنکه شاید یک زمانى همین جزیى، کلى شود و بهانه به دست مستبدان افتد متابعت عوام را نمودند. دوم آنکه باز «توسط شخص اول» در کار است. ثالثاً آنکه شاید بعد از این، این دستخط هم مانند دستخط هاى سابق گردد و ایفا به مضمون آن نکنند، بلکه باید وزیرمختار انگلیس ضمانت اجراى آن را بنماید...» روز بعد، پانزدهم مرداد، سیدمحمدصادق طباطبایى (پسر سیدمحمد طباطبایى)، آقا سیدعلاءالدین (داماد سیدعبدالله بهبهانى) و آقا سیدمطهر از سوى علماى مهاجر قم براى بررسى اوضاع به تهران آمدند و در کاخ صاحبقرانیه مذاکراتى انجام دادند. هدف آنها کسب اطمینان از تأسیس مجلس، گرفتن امان براى متحصنان در سفارت و اطمینان یافتن از عدم بازگشت علاءالدوله (حاکم مستبد پیشین تهران) بود که به آن دست یافتند. پس از این دیدار بود که مظفرالدین شاه دستخط دیگرى به این شرح منتشر کرد: «جناب اشرف صدر اعظم! در تکمیل دستخط سابق خودمان به تاریخ چهاردهم جمادى الاخر ۱۳۲۴ که امر و اجازه صریحه در تأسیس مجلس منتخبان فرموده بودیم، مجدداً براى اینکه عموم اهالى و افراد ملت از توجهات کامله همایونى ما واقف باشند، امر و مقرر مى داریم که مجلس مزبور را به شرح دستخط سابق صحیحاً دایر نموده بعد از انتخاب اعضاى مجلس، فصول و شرایط نظامنامه مجلس شوراى اسلامى را موافق تصویب و امضاى منتخبان به طورى که موجب اصلاح عموم مملکت و اجراى قوانین شرع مقدس [شود] مرتب نمایند که به شرف عرض و امضاى همایونى ما موشح و مطابق نظامنامه مزبور این مقصود مقدس صورت و انجام پذیرد.» مردم این دستخط را پذیرفتند، علما به تهران باز گشتند و تحصن در سفارت انگلستان پایان یافت. روز ۲۶ مرداد، جلسه اى با حضور علما، اشراف، بازرگانان و نمایندگان اصناف به دعوت مظفرالدین شاه برپا شد و مرتضى قلى خان صنیع الدوله، میرزا حسن خان مشیرالملک، میرزا حسین خان مؤتمن الملک، مهدى قلى خان مخبرالسلطنه و میرزا حسن خان محتشم السلطنه براى تنظیم نظامنامه مجلس انتخاب شدند. مطابق نظامنامه اى که این هیأت تهیه کردند، شاهزادگان و قاجاریه، علما، طلاب، اعیان و اشراف، تجار، مالکان، زارعان و اصناف به شرطى که دست کم ۲۵ سال سن داشته باشند، رعیت ایران باشند و معروفیت محلى داشته باشند مى توانستند به عنوان انتخاب کننده در انتخابات شرکت کنند (این حق تنها شامل مالک یا زارعى مى شد که ملکى به قیمت هزار تومان داشته باشد. اصناف هم مى بایست داراى دکانى مى بودند که کرایه اش به اندازه حد وسط کرایه محلى باشد). اما «طایفه نسوان»، اشخاصى که به قیم شرعى محتاج بودند، افراد معروف به فساد عقیده، ورشکستگان به تقصیر، متهمان به قتل و سرقت و نظامیان از حق انتخاب کردن محروم بودند. انتخاب شوندگان نیز مى بایست فارسى زبان و باسواد، تبعه ایران، داراى معروفیت محلى و واجد بصیرت در امور مملکتى باشند، بین سى تا هفتاد سال سن داشته باشند و مشغول خدمت دولتى نباشند. مظفرالدین شاه این نظامنامه را تأیید کرد و انتخابات مجلس مطابق آن انجام شد. نخستین مجلس شوراى ملى روز ۱۴ مهر ۱۲۸۵ در کاخ گلستان تهران توسط شاه گشایش یافت. او در نطق افتتاحیه خود گفت: «منت خداى را که آنچه سال ها در نظر داشتیم امروز به عون الله تعالى از قوه به فعل آمد و به انجام آن مقصود مهم به عنایات الهیه موفق شدیم. زهى روز مبارک و میمون که روز افتتاح مجلس شوراى ملى است. مجلسى که رشته هاى امور دولتى و مملکتى را به



خرید و دانلود تحقیق در مورد مظفرالدین شاه و مشروطه 10ص