واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درباره مقام انسانی زن از نظر قرآن 25 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 43

 

مقام انسانی زن از نظر قرآن

اسلام زن را چگونه موجودی می داند؟ آیا از نظر شرافت و حیثیت انسانی او را برابر با مرد می داند و یاد او را جنس پست تر می شمارد؟ این پرسشی است که اکنون می‌خواهیم به پاسخ آن بپردازیم.

فلسفه خاص اسلام دربارة حقوق خانوادگی

اسلام در مورد حقوق خانوادگی زن و مرد فلسفه خاصی دارد که با آنچه در چهارده قرن پیش می گذشته و با آنچه در جهان امروز می گذرد مغایرت دارد. اسلام برای زن و مرد در همه موارد یک نوع حقوق و یک نوع وظیفه و یک نوع مجازات قائل نشده است.

پاره ای از حقوق و تکالیف و مجازاتها را برای مرد مناسبتر دانسته و پاره ای از آنها را برای زن. و در نتیجه در مواردی برای زن و مرد وضع مشابه و در موارد دیگر وضع نامشابهی در نظر گرفته است.

چرا؟ روی چه حسابی؟ آیا بدان جهت است که اسلام نیز مانند بسیاری از مکتبهای دیگر نظریات تحقیر آمیزی نسبت به زن داشته و زن را جنس پست تر می شمرده است و یا علت و فلسفه دیگری دارد؟

مکرر در نطقها و سخنرانیها و نوشته های پیروان سیسمتهای غربی شنیده و خوانده اید

که مقررات اسلامی را در مورد مهر و نفقه و طلاق و تعدد زوجات و امثال اینها به عنوان تحقیر و توهینی نسبت به جنس زن یاد کرده اند. چنین وانمود می کنند که این امور هیچ دلیلی ندارد جز اینکه فقط جانب مرد رعایت شده است.

می گویند:تمام مقررات و قوانین جهان قبل از قرن بیستم بر این پایه است که مرد جنساً شریف تر از زن است و زن برای استفاده و استمتاع مرد آفریده شده است، حقوق اسلامی نیز بر محور مصالح و منافع مرد دور می زند.

می گویند اسلام دین مردان است و زن را انسان تمام عیار نشناخته و رأی او حقوقی که برای یک انسان لازم است وضع نکرده است، اگر اسلام زن را انسان تمام عیار می‌دانست تعدد زوجات را تجویز نمی کرد، حق طلاق را به مرد نمی داد، شهادت دو زن را با یک مرد برابر نمی کرد، ریاست خانواده را به شوهر نمی داد، ارث زن را مساوی با نصف مرد نمی کرد، برای زن قیمت به نام مهر قائل نمی شد، به زن استقلال اقتصادی و اجتماعی می داد و او را جیره خوار و واجب النفقه مرد قرار نمی داد. اینها می رساند که اسلام نسبت به زن نظریات تحقیرآمیزی داشته است و او را وسیله و مقدمه برای مرد می دانسته است می گویند: اسلام با اینکه دین مساوات است و اصل مساوات را در جاهای دیگر رعایت کرده است در مورد زن و مرد رعایت نکرده است.

می گویند اسلام برای مردان امتیاز حقوقی و ترجیح حقوقی قائل شده است، و اگر

امتیاز و ترجیح حقوقی برای مردان قائل نبود مقررات بالا را وضع نمی کرد.

اگر بخواهیم به استدلال این آقایان شکل منطقی ارسطوئی بدهیم به این صورت در می‌آید: اگر اسلام زن را انسان تمام عیار می دانست حقوق مشابه و مساوی با مرد برای او وضع می کرد، لکن حقوق مشابه و مساوی برای او قائل نیست. پس زن را یک انسان واقعی نمی شمارد.

مقام زن در جهان بینی اسلامی

اما قسمت اول: قرآن تنها مجموعه قوانین نیست، محتویات قرآن صرفاً یک سلسله مقررات و قوانین



خرید و دانلود تحقیق درباره مقام انسانی زن از نظر قرآن 25 ص


تحقیق در مورد مقام صبر 4 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 4 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

(مقام صبر(

صبر درآئین برگزیده اسلام و کیش انسان ساز شیعه، جایگاهی بس والا و بالا دارد . دژی بسیار محکم است که اهل ایمان و یقین را امان از آفات زمان و مکان است شماره زیادی از آیات شریفه قرآن عظیم با واژه صبر و مشتقات آن ختم می گردند و صفت صابری در نزد پروردگار صبار و شکور پیوسته ستوده شده است. آن گونه که یگانه مهربان ، همواره بندگان مؤمن خویش را به صبر دعوت نموده و صالحان را از صابران می داند.

در سور مبارکه بقره آیه شریفه (249) چنین می خوانیم :

« کم من فئه قلیله غلبت فئه کثیره باذن الله و الله مع الصابرین »

چه بسا گروه اندکی که بر گروه بسیار غلبه یافتند، به اذن پروردگار و خدواند با صبر پیشگان است. صبر در لغت به معنای شکیبایی و بردباری ، بویژه در برابر گرفتاریها و ناگواریهاست و در اصطلاح عرفا عبارتست از : ترک شکایت از سختی بلاء نزد خدا . برخی از عارفان را عقیده بر اینست که حقیقت صبر حبس نفس است از جزع ، در موقع فرود آمدن بلاها و مصیبتهای عظیم .1

البته صبر از دشوارترین منزلها در راه محبت الهی است و ناخوشآیند ترین آنها در ره توحید حضرت متعال. و برای سالکی که هنوز خود را با سختی های ریاضیت توانمند نساخته گاه صورت وحشتناکی بخود می گیرد.

درجات صبر 2

اولین درجه صبر: از منظر نظر خواجه انصاری صبر بر ارتکاب گناه و معاصی ، نخستین درجه از درجات صبر است. او بیان می دارد که سالک پیوسته وعیدهای خداوند متعال را در ارتباط با ارتکاب گناه در نظر می دارد و این بدان سبب است که ایمانش باقی بماند .

درجه دوم صبر : صبر بر طاعت است و اینکه سالک، پیوسته بر عبادت و بزرگی حضرت حق محافظت و پایدار ی کند و اخلاص در طاعت را کاملاً رعایت نماید . صبر بر طاعت مستلزم صبر بر معصیت است از این رو بالاتر و برتر از آن به شمار میرود.

....................................................................................................................................................................

فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی /ص 521.

منازل السائرین /ص 111 و 112.

10

چنانکه خدای متعال می فرماید:

« ان الصلوه تنها عن الفحشا و المنکر : نماز انسان را از زشتی و گناه باز می دارد.1

درجه سوم صبر : بر بلا و معاصی و شدائد زندگی است به این گونه که سالک جزای نیکویی را که خداوند در قرآن برای صابران وعده داده است ، ملاحظه کند و همواره آن را مورد توجه قرار دهد و در انتظار گشایش از جانب پروردگار باشد .2 چرا که: ان مع العسر یسرا. 3

و از آن تعابیر، به صحت این قول می رسیم که صبر یعنی انتظار کشیدن برای فرج و گشایش از ناحیه حق تعالی در سوره مبارکه آل عمران آیه شریفه 200 آمده است .

« یا ایها الذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقوالله لعلکم تفلحون »

و به نوعی ناظر بر همین درجات سه گانه صبر است . اصبرو یعنی در بلا شکیبا باشید و صابرو یعنی در برابر ارتکاب گناه صبر کنید و رابطوا هم به معنای صبوری بر طاعت است . درباره درجات صبر سخنان ازرشمند بسیاری نقل گردیده که برای نمونه می توان به روایتی در کتاب وزین اصول کافی باب کفر و ایمان اشاره نمود. رسول خدا (ص) فرموده اند :

« صبر سه گونه است ، صبر نزد مصیبت و صبر بر طاعت و صبر از معصیت . کسی که صبر کند بر مصیبت تا آنکه برگرداند مصیبت و شدت آن را به نیکویی ، در عوض آن خداوند برای او سیصد درجه مابین هر درجه تا درجه مثل مابین آسمان و زمین ، منظور فرماید و کسی که صبر نماید بر اطاعت ، بنویسد خدا از برای او ششصد درجه ، میانه هر درجه تا درجه چون میانه قعر زمین تا عرش و کسی که صبر کند بر معصیت ، بنویسد خدواند برای او نهصد درجه ؛ میانه هر درجه تا درجه دیگر همانند فاصله منتهای زمین تا منتهای عرش»

در واقعه جان سوز کربلا، زیباترین جلوه های صبر را در نهایت کمال آن شاهد هستیم . مظاهر مصفایی از صبر و پایداری در راه عقیده و تحمل مشکلات مبارزه در طریق حق که سبب ماندگاری آن حماسه و پیروزی ابدی آن واقعه گردیده است .

صبر بانوی پیام آور کربلا ، صبری مثال زدنی است . او پرورش یافته علی (ع ) است که می فرمود :

«الصبر یهون الفجیعه » صبر و شکیبایی فاجعه سخت را آسان می کند.4

و صبر بیکران حسین بن علی (ع) که در خطبه های پیش از حرکت به سوی عراق و در سخنان شریفش هنگام اقامت در سرزمین نینوا تا ظهر خون فشان عاشورا همگی ، حاکی از صبری پایان ناپذیر است .

« نصبر علی بلائه و یوفینا اجرالصابرین »: برآزمون اوصبر می کنیم او نیز پاداش صابران را به ما عطا خواهد کرد.5

.....................................................................................................................................................................

1)سوره عنکبوت / آیه 45 . 2) منازل السائرین /ص 112

3) سوره انشراح / آیه 5 4) فرهنگ عاشورا /ص 267.

5) لهوف / ص 60 .

11

در جای دیگر امام (ع) خطاب به همراهان و هم سفران خویش چنین می فرماید :

« ایها الناس ، فمن کان منکم یصبر علی حد السیف وطعن الاسنه فلیقم معنا»

ای مردم ! هر کدام شما که بر تیزی شمشیر و ضربت نیزه ها صبر و تحمل دارید با ما بمانید.

در خطاب به زنان مکرمه حرم خویش می فرماید : اگر من کشته شدم ، صوت نخراشید و گریبان چاک نکنید بلکه صبور باشید .

آخرین کلمات نور دیده زهرای اطهر (س) در گودی قتلگاه چنین است :

« صبراً علی قضائک » الهی بر قضای تو صبر می کنم .

اما زینب (س) این والاپیامدار نهضت سرخ حسینی ؛ از اوان کودکی در وقایع شهادت مادر و ضربت خوردن پدر و از دست رفتن حسن بن علی (ع) به زهر، بسیار صابری کرده است، اما صبر او در واقعه طف و تحمل مصائب و مشکلات بانوان و دختران و کودکان بی پناه حسین (ع) شگفت ترین راز هستی زینب (س) است. او بر شهادت فرزندان خویش مویه نمی کند و چنان هم دلی و همراهی با برادر معزز خویش دارد که مثال زدنی است .

او اگر چه بر سر و صورت می زند و امحمداه ، وا علیاه ، وا اماه ! میگوید اماعجز و لابه نمی کند هر ابتلائی را به جان می خرد ، تا مواریث حسین بن علی (ع) را تا آنجاکه قضای الهی اجازه می دهد به سلامت به مدینه برساند.

او صبور است و جز او چه کسی می تواند شرط وفا و صبوری را به انجام رساند. تشنه تر از همه حرم و دردمندتر از همگان ،که او حسین (ع) یادگار عزیز مادر و در یک کلام جان خویش را از دست می دهد، اما در جستجوی صابرانه اطفال حرم و در پناه دادن ایشان و استماع ناله های دردمندانه شان لحظه ای کوتاهی نمیکند. امان از دل زینب! که خون شددل زینب .

کسی باید تسلای دل داغدیده و سر و جان زخم دیده او باشد اما او پناه اهل حرم است و محافظ جان یادگار امام حسین (ع) ؛ پس از برادر . علی بن حسین (ع) سخت بیمار است آنگونه که توان ایستادن ندارد و این قامت قیامت زینب است که ستون امن تکیه فرزند برادر می شود و پاسبان جان مبارک سید سجاد می گردد.

او یک جا نوحه می خواند و در جمع بانوان عقده از دل می گشاید و جای دیگر چنان محتشم خطبه می خواند که گویی اقیانوس صبر او را موجا موجی نیست .

و سلام بر بانویی که دشمن خونی را که از زیر معجرش بر زمین راه گرفته بود دید ؛ اما تضرع زینب (س) را ندید و چون مشاهده هتک حرمت حرم رسول خدا(ص) را می دید و سر بریده برادر عزیزش را که آنگونه بر نی ، مورد بی حرمتی واقع می شد، سر به ستون محمل زد و خطاب به سر برادر گفت :

.....................................................................................................................................................................

12

یا اخی ! این صبری و مهجتی قد اذیبت بمصائب علی الجلیل جلیل.1

زینب (س) در مجلس ابن زیاد ملعون چنان با شجاعت و متانت و در کمال صبوری و هوشمندی سخن می گفت، که آن ملعون رو به جانب حاضران گردانید و گفت :

« هذه شجاعه و لقد کان ابوها سجاعاً شاعراً » این زن فصیح است ، عجب فصیح و بلیغ سخن می گوید ، پدر او علی (ع ) نیز فصیح و بلیغ بود و نیکو انشاء اشعار می کرد .

و زینب (س) با کمال جرأت فرمود : ای پسر زیاد ؛ مرا با آن همه داغ و درد که در سینه دارم مجال سجع و قافیه نیست . و برما جز صبر و شکیبایی نیست .2

.....................................................................................................................................................................

1) از مدینه تا مدینه / ص 837 و 838 .

13



خرید و دانلود تحقیق در مورد مقام صبر 4 ص


تحقیق در مورد مقام و منزلت زن در قرآن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 5 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مقام و منزلت زن در قرآن

آنچه در زیر از نظر می گذرد خلاصه ای است از دیدگاه مکتب رهائی بخش اسلام در مورد جایگاه زن که با توجه به بخشی از سور و آیات قرآن کریم تنظیم شده است .

مقام زن در اسلام چنان است که در قرآن کریم سومین سوره مفصل به نام "النساء" نامیده شده است و در ده سوره دیگر مسائلی مربوط به حقوق و منزلت زنان است و همه جا در خطابات عام آنان مورد خطابند و همچنین می توان از بسیاری از مفاهیم قرآن می توان نکات مهمی را در این رابطه استنباط کرد و می توان این ادعای دروغ را که اسلام برای زن ارزشی قائل نیست بدینوسیله بطور کلی منتفی دانست .

اسلام زن را بعنوان مسئله مهم زندگی و متمم حیات انسانی در مسائل اجتماعی ، اخلاقی و قانونی خود جا داده و او را به عنوان عضو موثر جامعه دانسته است .

پیامبر اکرم صلوات الله علیه و اله آنگاه که از زنان بیعت گرفت به آنان  اعلام کرد شما از عناصر اصلی اجتماع و ارکان بنیادی جامعه هستید و برای حفظ و سلامت آن باید به میزان سهم خود از آن پاسداری نمائید .

یا ایها النبی اذا جاءک المومنات یبایعنک ....

ای پیامبر اگر زنان مومنه آمدند تا با تو بیعت کنند ، (اینکه) با خداوند شریک نگیرند و دزدی نکنند ، و زنا نکنند ، و فرزندان خود را نکشند (سقط جنین نکنند ) و تهمتی نسازند ، از آنچه میان دست و پای ایشان است ( فرزند غیر را به شوی خود نسبت ندهند ) و در نیکوکاری ها از تو پیروی کنند ، با ایشان بیعت کن و برای ایشان از خداوند آمرزش خواه ، بدرستی که خداوند آمرزنده و مهربان است .  سوره ممتحنه آیه 12

زن بعنوان موجودی زیبا ، ظریف ، مستقل ، آرامی بخش ، با تقدس دختری ، همسری ، خواهری و مادری در مسیر تکامل جامعه است و تا ارزش خود را نشناسد و یا جامعه از موهبت او محروم باشد، انحطاط قطعی آن جامعه را بدنبال خواهد داشت .

و الله جعل لکم من انفسکم ازواجا و جعل لکم من ازواجکم بنین و حفده و رزقکم من الطیبات افبالباطل یؤمنون و بنعمت الله یکفرون  سوره نحل آیه 27       

بسیاری از تکالیف مشخص شده برای زنان و مردان یکسان بوده و تفاوت های موجود مربوط به نقش ، ظرفیت و لیاقت هریک بوده و حقوق آنان نیز بر این اساس  معین شده است .

یا ایها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحده و خلق منها زوجها و بثّ منهما رجالا کثیرا و نساء و اتقوا الله الذی تسائلون  به و الارحام ان الله کان علیکم رقیبا   -  نساء آیه 1

ای مردم پروا کنید از خداوندی که شما را از نفس و ریشه واحد و یگانه آفرید پس از آن از همان ریشه همسرش را آفرید و از آن دو مردان و زنان فراوانی را پدید آورد و پروا کنید از خداوندی که به او همدیگر را سوگنند می دهید و پروا کنید از خویشاوندان ، بدرستی که خداوتد بر شما ناظر و رقیب است .

ان فی خلق السموات و الارض و اختلاف اللیل و النهار لایات لاولی الالباب * الذین یذکرون الله قیاما و قعودا و علی جنوبهم و یتفکرون فی خلق السموات و الارض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانک و قنا عذاب النار * ... فاستجاب لهم ربهم  انی لا اضیع عمل عامل منکم من ذکر او انثی بعضکم من بعض فالذین هاجروا و اخرجوا من دیارهم و اوذوا فی سبیلی و قاتلوا و قتلوا لاکفرن الله سئیاتهم و لادخلنهم جنات تجری من تحتها الانهار ثوابا من عند الله و الله عنده حسن الثواب -  آل عمران آیات 190 تا 195

یوم تری المومنین و المومنات یسعی نورهم بین ایدیهم و بایمانهم بشریکم الیوم جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها ذلک هو الفوز العظیم  - حدید آیه 12

بنابراین زن و مرد در بهره مندی از کسب و سعی و تلاش و پاداش عبادت و الزلم به وظایف و مسئولیت ها مساویند .

و لا تمنوا ما فضل الله به بعضکم علی بعض للرجال نصیب مما کسبوا و للنساء نصیب مما اکتسبن واسئلوا الله من  فضله ان الله  کان بکل شیء علیما   _  نساء 32

هر کس متناسب با شرایط خلقت خود از خزانه بی پایان الهی بهره ای دارد که باید از فضل و احسان خداوند آنرا جستجو کند و تمنای بی جا نیز نداشته باشد و مرد و زن هر کدام وظایف محوله را از نظر فردی و اجتماعی ایفا نمایند .

و لهن مثل الذی علیهن بالمعروف و للرجال علیهن درجه و الله عزیز حکیم   _ بقره آیه 228   

درجه خاص مرد بر زن امتیازی است که از نظر مرد بودن و قدرت ، کفالت و رعایت و ...مسئولیت های اجتماعی داراست و باید در جهت حفظ و آرامش و رفاه خانواده و جامعه صرف گردد و هرگز نشانه کرامت بیشتر او نسبت به زن قلمداد نمی شود زیرا :

ان اکرمکم عند الله اتقیکم

زن نیز به نوبه خود با توجه به آیه فوق امتیازات خاصی را داراست که منحصر به وجود او و متناسب با خاصه های وجودی و تکوینی اش می باشد .

در قرآن کریم مردان و زنان با القاب مساوی و همسان یاد شده اند که بر نقش و جایگاه هر یک در جامعه  و مساوی بودن آنان در اصل تکلیف تاکید دارد .

ان المسلمین و المسلمات و المؤمنین و المؤ منات والقانتین و القانتات و الصادقین و الصادقات و الصابرین و الصابرات و الخاشعین و الخاشعات و المتصدقین و المتصدقات و الصائمین و الصائمات و الحافظین لفروجهم و الحافظات و الذاکرین الله کثیرا و الذاکرات اعدّ لهم مغفره و اجرا عظیما   - احزاب آیه 35

ان المصدقین و المصدقات و اقرضوا الله قرضا حسنا یضاعف لهم و لهم اجر کریم - حدید 18

در بعضی از آیات قرآن می توان به برتری زن بر مرد استنباط نمود که این امر وظایف آنان را نسبت به جامعه سنگین تر می نماید.

اذ قالت امرأه عمران رب انی نذرت لک ما فی بطنی محررا فتقبل منی انک انت السمیع العلیم * فلما و ضعتها قالت رب انی وضعته انثی و الله اعلم بما وضعت و لیس الذکر کالانثی و انی سمیتها مریم و انی اعیذها بک و ذریتها من الشیطان الرجیم  - آل عمران آیات 35 و 36

در ادامه این گفتگو خداوندد می فرماید : فتقبلها ربها بقبول حسن و انبتها نباتا حسنا ....

 در آیه فوق ( لیس الذکر کالانثی )  به برتری زن بر مرد اشاره دارد که از نظر قرب و نزدیکی او به بارگاه لطف و احسان پروردگار عالم است .

اما در مورد اختلافات حقوقی زن و مرد دلایل متعددی ذکر شده که از جمله آن روایت زیر است :

از امام محمد باقر علیه السلام پرسیدند چرا زن ضعیف و مسکین یک سهم از ارث می برد و مرد دو سهم ؟

حضرت فرمودند : زیرا بر زن جهاد و نفقه و خونبها نیست و اینها همه بر عهده مرد است

حق هر کس باید متناسب با توجه به مسئولیت و نقش او در جامعه تعیین شود و جامعه ای که زن را  به تلاش برای کسب در آمد چون مردان از خانه به بیرون کشانده ، سِمَت مادری و زن بودن و نقش های اساسی تربیتی و مدیریتی او را نادیده بگیرد  ، اجتماع کامل و ایده آلی نیست . اسلام برای این نقش اهمیت فوق العاده ای قائل شده و جنبه های معنوی تربیتی را عمدتا به او سپرده است .

و وصینا الانسان بوالدیه احسانا حملته امه کرها و وضعته کرها و حمله و فصاله ثلثون شهرا حتی اذا بلغ اشده و بلغ اربعین سنه قال رب اوزعنی ان اشکر نعمتک التی انعمت علی و علی والدی و ان اعمل صالحا ترضیه و اصلـــح لی فی ذریتـی انی تبت الیک و انی من المسلمین   - احقاف آیه 15

امام رضا علیه السلام می فرمایند :

"و بدان حق مادر ، لازم ترین حقوق  و واجب ترین آنهاست زیرا او باری را برداشته که هیچ کس بر نمی دارد و فرزند را حفظ کرد ، با گوش و چشم و سایر اندامها ، در حالی که به این کار شاد و خوشرو بود ، با همه دشواریهایی که هیچ کس بر آن تاب و و شکیبائی ندارد  فرزند خود را حمل کرد ، راضی شد که خود گرسنه بماند و او سیر شود ، و خود تشنه بماند و او سیراب گردد ، و خود برهنه بماند و اورا بپوشاند و خود در آفتاب بماند و او را سایه دهد ، پس باید شکر از او و نیکوئی به او ، به این اندازه باشد ، هر چند طاقت ادای کمترین حق او را ندارید ، مگر به یاری خداوند "    

   وجوه اختلافات حقوقی بین زن و مرد بواسطه شرایط روحی و تکوینی او و در راستای نقش او در جامعه  است و این به معنای بها ندادن و کم ارزش قلمداد کردن او نیست . چنانچه



خرید و دانلود تحقیق در مورد مقام و منزلت زن در قرآن


تحقیق درباره معاد و آْخرت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

کتاب معادشناسی/ جلد اول/ قسمت اول: مقام انسان در میان موجودات، پست ترین عوالم، فرق مومن و کافر، آخرت باطن دنیا است، آسانی

بسـم‌ الله‌ الـرّحمن‌ الـرّحیم‌ 

سپاس‌ و حمد بی‌اندازه‌ و قیاس‌ از ویژگیهای‌ حضرت‌ ربّ ودود ذوالجلال‌ و الاءکرام‌، خدای‌ منّان‌ است‌ که‌ بشر را بعد از آفرینش‌ و هدایت‌ تکوینیّه‌ به‌ خلعت‌ حرکت‌ بسوی‌ کمال‌ به‌ هدایت‌ تشریعیّه‌ راهنمائی‌ و مخلَّع‌ فرمود؛ اللَهُ وَلِیُّ الَّذِینَ ءَامَنُوا یُخْرِجُهُم‌ مِّنَ الظُّلُمَـ'تِ إِلَی‌ النُّورِ. [1]

 و پاکترین‌ درود و تحیّت‌ و اکرام‌ بر پیامبران‌ و برگزیدگان‌ راه‌ خدا و طریق‌ هدایت‌ بسوی‌ معارف‌ حقّة‌ او باد، که‌ با ارشاد خود بشر را از ظلمتکدة‌ جهل‌ به‌ وادی‌ ایمن‌ انوار علم‌ و دانش‌ الهیّه‌ رهبری‌ نمودند، و از جمود و رکود به‌ مقام‌ سعة‌ اطلاق‌ و گشایش‌ حقائق‌ و واقعیّات‌ به‌ پرواز درآوردند.

 خاصّه‌ خاتم‌ پیمبران‌ حضرت‌ سیّدالمرسلین‌ محمّد بن‌ عبدالله‌ صلّی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ وسلّم‌ و جانشینان‌ او حضرت‌ سیّد الوصیّین‌، أمیرالمؤمنین‌ علیّ بن‌ أبی‌طالب‌ و یازده‌ فرزند امجد او که‌ یکی‌ پس‌ از دیگری‌ عالم‌ را به‌ نور وجود خود منوّر، و با تحمّل‌ أعباء خلافت‌ و امانت‌ الهی‌ کاروان‌ بشریّت‌ را به‌ میقات‌ خدا و لقاء او رهنمون‌ شدند، و صدای‌ پر طنین‌ جرس‌ قافله‌ را به‌ گوش‌ جهانیان‌ رساندند.

 در دلهای‌ مردم‌ از نفحات‌ قدسیّه‌، نور و سرور و حبور وارد کرده‌، و آن‌ دلها را به‌ مقام‌ عزّ خدا پیوستند. و راه‌ عبور از عقبات‌ مخوفه‌ و کریوه‌های‌ مهولة‌ نفس‌ را به‌ راستی‌ و درستی‌ نشان‌ داده‌، به‌ مراحل‌ و منازل‌ واقعة‌ در طیّ طریق‌ آشنا نمودند. و انسان‌ را به‌ آخرین‌ منزل‌ خود که‌ مقام‌ مقرَّبین‌ و صدّیقین‌ و مخلَصین‌ است‌ به‌ حرم‌ امن‌ و امان‌ حضرت‌ پروردگار جمیل‌ و جلیل‌ رهبری‌ کردند؛ فَلِلّهِ دَرُّهُم‌ و علَیه‌ أجرُهم‌ و سلامُه‌ علَیهم‌ أجمَعین‌. از آنجائی‌ که‌ توفیق‌ الهی‌ شامل‌ حال‌ این‌ بندة‌ ناچیز شد، تا در روزهای‌ ماه‌ مبارک‌ رمضان‌ از سنة‌ 1396 و در شب‌های‌ این‌ ماه‌ از سنة‌ 1399 هجریّة‌ قمریّه‌ با بسیاری‌ از برادران‌ ایمانی‌ و اخلاّء روحانی‌ بحث‌ معاد که‌ از جمله‌ شریف‌ترین‌ و زیباترین‌ بحث‌های‌ اعتقادی‌ است‌ مرتّباً و مسلسلاً بازگو شود؛ خداوند رحمن‌ و رحیم‌ را سپاسگزارم‌ که‌ با تأییدات‌ بی‌نهایت‌ و تسدیدات‌ بی‌دریغ‌ خود باز بذل‌ مرحمت‌ و عنایت‌ نمود تا مذاکرات‌ را به‌ رشتة‌ تحریر آورده‌ و به‌ صورت‌ مجالسی‌ تدوین‌ شود، و بالنّتیجه‌ برای‌ خود حقیر و برادران‌ ایمانی‌ عزیز و ارجمند موجب‌ یادآوری‌ گردد.

 این‌ مجالس‌ که‌ در حدود شصت‌ و اندی‌ خواهد بود، کیفیّت‌ سیر و حرکت‌ انسان‌ را در دنیا و عالم‌ غرور و اعتبار، و نحوة‌ تبدّل‌ نشأة‌ غرور را به‌ عالم‌ حقائق‌ و واقعیّات‌، و ارتحال‌ او را بسوی‌ خدا و غایة‌ الغایات‌ نشان‌ می‌دهد؛ و در ابحاثی‌ مرتّباً از عالم‌ صورت‌ و برزخ‌ و نحوة‌ ارتباط‌ ارواح‌ در آنجا با این‌ عالم‌، و کیفیّت‌ خلقت‌ فرشتگان‌ و وظائف‌ آنها، و نفخ‌ صور و مردن‌ تمام‌ موجودات‌ و سپس‌ زنده‌ شدن‌ همة‌ آنها و قیام‌ انسان‌ در پیشگاه‌ حضرت‌ احدیّت‌، و عالم‌ حشر و نشر و حساب‌ و کتاب‌ و جزاء و عرض‌ و سؤال‌ و میزان‌ و صراط‌ و شفاعت‌ و أعراف‌ و بهشت‌ و دوزخ‌ بحث‌ می‌نماید. از آیات‌ قرآن‌ و اخبار معصومین‌ و ادلّة‌ عقلیّه‌ و فلسفیّه‌ و مطالب‌ ذوقیّه‌ و عرفانیّه‌ به‌ نحو أوفی‌ و اوفر آمده‌، و از ذکر اخلاقیّات‌ و مواعظ‌ نیز در حدود امکان‌ کوتاهی‌ نشده‌ است‌.

 این‌ مباحث‌ در حدود ده‌ مجلّد خواهد شد که‌ قسمت‌ «معادشناسی‌» از دورة‌ علوم‌ و معارف‌ اسلام‌ را تشکیل‌ می‌دهد.

 این‌ دوره‌ در سلسلة‌ عقائد شامل‌ سه‌ دورة‌ «الله‌ شناسی‌» و «امام‌شناسی‌» و «معاد شناسی‌» است‌؛ و در قسمت‌ احکام‌ و مسائل‌ شامل‌ بحث‌هائی‌ در پیرامون‌ قرآن‌ کریم‌ و مسجد و دعا و نماز و روزه‌ و اخلاق‌ و برخی‌ از مسائل‌ دیگر است‌ که‌ به‌ حول‌ و قوّة‌ الهی‌ امید است‌ به‌ تدریج‌ مورد استفادة‌ عموم‌ قرار گیرد.

 وَ مَا تَوْفِیقِی‌´ إِلاَّ بِاللَهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ إِلَیْهِ أُنِیبُ.[2]

 رَبَّنَا عَلَیْکَ تَوَکَّلْنَا وَ إِلَیْکَ أَنَبْنَا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ. [3]

 و هُوَ المُستَعانُ و علَیهِ التُّکْلانُ

 سیّد محمّد حسین‌ حسینی‌ طهرانی‌

بازگشت به فهرست

مجلس أوّل 

حـقـائـق‌ و اعـتـبـاریّـات‌

 

 أعوذُ بِاللَهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم‌

 بِـسْـمِ اللَهِ الـرَّحْمَـنِ الـرَّحـیم‌

 الْحَمْدُ للَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ و الصَّلَوةُ و السَّلامُ عَلَی‌ سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ و ءَالِهِ الطّاهِرینَ

 و لَعْنَةُ اللَهِ عَلَی‌ أعْدا´ئِهِمْ أجْمَعینَ مِنَ الاْ´نَ إلَی‌ قیامِ یَوْمِ الدّینِ

 و لا حَوْلَ و لا قُوَّةَ إلاّ بِاللَهِ الْعَلیِّ الْعَظیم[4]‌

 

 قال‌ اللهُ الحکیمُ فی‌ کتابِه‌ الکریم‌:

 بِسْمِ اللَهِ الرَّحْمَـ'نِ الرَّحِیمِ * وَ التِّینِ وَ الزَّیْتُونِ * وَ طُورِ سِینِینَ * وَ هَـ'ذَا الْبَلَدِ الاْمِینِ * لَقَدْ خَلَقْنَا الاْءنسَـ'نَ فِی‌´ أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ * ثُمَّ رَدَدْنَـ'هُ أَسْفَلَ سَـ'فِلِینَ * إِلاَّ الَّذِینَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّـ'لِحَـ'تِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُونٍ * فَمَا یُکَذِّبُکَ بَعْدُ بِالدِّینِ * أَلَیْسَ اللَهُ بِأَحْکَمِ الْحَـ'کِمِینَ. خداوند در این‌ سوره‌ که‌ نود و پنجمین‌ سوره‌ از قرآن‌ کریم‌ است‌ سوگند یاد می‌کند به‌ انجیر و زیتون‌ که‌ مراد[5] همان‌ دو میوة‌ معروف‌ است‌، یا به‌ دو درخت‌ آنها، یا به‌ کوه‌ تین‌ که‌ شهر دمشق‌ در دامنة‌ آن‌ واقع‌ شده‌ و کوه‌ زیتون‌ که‌ شهر بیت‌ المَقْدِس‌ در دامنة‌ آن‌ است‌ و محلّ پیدایش‌ انبیاء و مرسلین‌ می‌باشد؛ و سوگند یاد می‌کند به‌ طور سینا که‌ محلّ مناجات‌ حضرت‌ موسی‌ کلیم‌ الله‌ علَی‌ نبیِّنا وآله‌ و علیه‌السّلام‌ بوده‌ است‌، و به‌ شهر مکّة‌ مکرّمه‌ که‌ شهر امن‌ و امان‌ بوده‌ م‌ و خداوند آنرا مأمن‌ قرار داده‌ است‌ که‌:

انسان‌ را در بهترین‌ [6] قوام‌ وجودی‌ و ماهُوِی‌ و عالیترین‌ طینت‌ و سرشت‌ و نیکوترین‌ بنیاد و سازمان‌ آفریدیم‌، و سپس‌ او را به‌ پائین‌ترین‌ درجه‌ و منزله‌ فرود آوردیم‌؛ مگر آن‌ کسانیکه‌ ایمان‌ به‌ خدا آورده‌ و به‌ کردار شایسته‌ مشغول‌ شوند، که‌ برای‌ آنها البتّه‌ مزد و ثواب‌ مستمرّ و همیشگی‌ خواهد بود.

 پس‌ بنابراین‌ روز جزا حقّ است‌ و قابل‌ تکذیب‌ نیست‌، زیرا که‌ بر اساس‌ اختلاف‌ حالات‌ و درجات‌ مردم‌، خداوند حاکم‌ به‌ حقّ که‌ حکمش‌ استوار و قائم‌ به‌ اصول‌ متینه‌ است‌ بین‌ آنها در روز بازپسین‌ حکم‌ خواهد فرمود.

 به‌ خواست‌ خداوند متعال‌ چنانچه‌ توفیقات‌ حضرتش‌ شامل‌ شود، در نظر آمد که‌ یک‌ دوره‌ بحث‌ معاد که‌ متّخذ از آیات‌ شریفة‌ قرآن‌ و أخبار ائمّة‌ أهل‌ البیت‌ علیهم‌ السّلام‌ باشد بیان‌ شود، و از خصوصیّاتی‌ که‌ انسان‌ در حال‌ سکرات‌ مرگ‌ پیدا می‌کند و کیفیّت‌ عالم‌ برزخ‌ و انتقال‌ از آن‌ به‌ قیامت‌ کبری‌ و اجتماع‌ خلائق‌ در حشر و نشر و سؤال‌ و میزان‌ و عرض‌ و صراط‌ و شفاعت‌ و أعراف‌ و کوثر و بهشت‌ و دوزخ‌، بقدر وسع‌ و گنجایش‌ به‌ ترتیب‌ مفصّلاً ذکر شود.

 در سورة‌ مبارکة‌ والتّین‌ که‌ در مطلع‌ گفتار قرائت‌ شد، خداوند موقعیّت‌ انسان‌ را از عالم‌ بالا به‌ عالم‌ طبع‌ و مادّه‌ و حیات‌ دنیا و منطق‌ احساس‌ بیان‌ می‌فرماید که‌: ما او را در بهترین‌ سرشت‌ و قوام‌ آفریدیم‌ و سپس‌ او را به‌ پائین‌ترین‌ مرتبه‌ از حدود و قیود و گرفتاری‌ در ظلمات‌ عالم‌ حسّ و دور بودن‌ از عالم‌ اُنس‌ و جمعیّت‌ و معرفت‌ نزول‌ دادیم‌، تا خود به‌ پای‌ خود برگردد و با اختیار و اراده‌ به‌ اعلا درجات‌ برسد، و بر ذروة‌ عالی‌ از مدارج‌ و معارج‌ مقام‌ انسانیّت‌ نائل‌ آید؛ در این‌ صورت‌ در نزد خدای‌ خود مقیم‌ بوده‌ و به‌ اجر و پاداش‌ غیر مقطوع‌ خواهد رسید.

بازگشت به فهرست

مقام‌ انسان‌ در میان‌ موجودات‌

 در میان‌ تمام‌ موجودات‌ از جماد و نبات‌ و حیوان‌، انسان‌ دارای‌ یک‌ شرافت‌ و دارای‌ یک‌ خاصّه‌ای‌ است‌ که‌ او را از بقیّه‌ متمایز نموده‌ و در صفّ خاصّی‌ قرار داده‌ است‌؛ و آن‌ همان‌ قوای‌ عاقله‌ و ادراک‌ کلّیّات‌ و امکان‌ عروج‌ و صعود به‌ عوالم‌ اعلا و مجرّدات‌ از نفوس‌ قدسیّه‌ عقلانیّه‌ است‌.

 گرچه‌ علوم‌ تجربی‌ هنوز نتوانسته‌ است‌ برای‌ جمیع‌ موجودات‌ حتّی‌ نباتات‌ و جمادات‌، اثبات‌ شعور و قدرت‌ بنماید ولی‌ در فلسفة‌ کلّیّة‌ الهیّه‌ به‌ مرحلة‌ ثبوت‌ و برهان‌ رسیده‌ است‌ که‌ هر موجودی‌ که‌ بر آن‌ نام‌ موجود بتوان‌ گذاشت‌ حتّی‌ یک‌ پر کاه‌ و یک‌ ذرّة‌ نامرئی‌، همه‌ از نعمت‌ حیات‌ و علم‌ و قدرت‌ بهرمندند و «وجود» ملازم‌ با این‌ سه‌ خاصیّت‌ است‌؛ غایة‌ الامر هر موجودی‌ به‌ حسب‌ گنجایش‌ ظرف‌ وجودی‌ خود دارای‌ همان‌ درجه‌ از حیات‌ و علم‌ و قدرت‌ است‌؛ موجودات‌ مادّیّه‌ بقدر گنجایش‌ خود، نباتات‌ و حیوانات‌ بقدر توسعة‌ ظروف‌ وجودی‌ آنها، انسان‌ و ملائکه‌ نیز بحسب‌ قابلیّت‌ خود دارای‌ این‌ خواصّ می‌باشند.

 انسان‌ در میان‌ همة‌ موجودات‌ دارای‌ قوای‌ متضادّه‌ و غرائز مختلفه‌ و در گیر و قوسِ کشمکش‌ امیال‌ نفسانیّه‌ و شهوات‌ از طرفی‌ و قوای‌ عاقله‌ و مجرّده‌ از سوی‌ دیگر است‌.

 دائرة‌ فعّالیّت‌ حیوانات‌ محدود، و اختیار و اراده‌ و شعور آنها محدود است‌. و برای‌ جلب‌ منافع‌ و دفع‌ مضارّ خود بحرکت‌ در می‌آیند؛ پرندگان‌ در فضا به‌ پرواز آمده‌، و حیوانات‌ بحری‌ در دریا برای‌ طعمه‌ و صید حرکت‌ می‌کنند، و وحوش‌ و جانوران‌ برّی‌ جز تمتّع‌ حسّ و تولید مثل‌ و إعمال‌ غرائز محدود و بسیط‌ خود قدمی‌ فراتر نمی‌نهند.

 آنها غیر از یک‌ طریق‌ مشی‌ محدود هیچ‌ آرزو و هدفی‌ ندارند، لذا اجتماع‌ آنها بسیط‌ و محدود است‌.



خرید و دانلود تحقیق درباره معاد و آْخرت


تحقیق در مورد مقام و منزلت معلم 0525

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 20 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مقدمه :

از روزی که انسان بدنیا آمد خداوند تبارک و تعالی هزاران پیامبر و امام را بر انگیخته تا وسیله ی هدایتی برای انسان باشند و او را از مسیر ضلالت و گمراهی و تاریکی به مسیر نور، پاکی و هدایت الهی راهنمایی کنند.

معلمهایی که برای بیان دستورات الهی سختی ها و مشکلات و... را به جان خریدند و همه سختی ها را متحمل شدند تا آخرین فرستاده ی الهی حضرت محمد (ص) از طرف خداوند متعال بر انگیخته شد زمانی به ابلاغ رسالت خود پرداخت که کعبه مرکز بت های بزرگ و کوچک مردم حجاز بود و آداب جاهلی و رسوم خرافی در بین آنها وجود داشت و پیامبر اکرم (ص) با آنها به مبارزه کرد و به اصلاح جامعه پرداخت و هدف او فلاح و رستگاری و هدایتشان بود تا آنچه را که نمی دانند به آنها آموزش و یاد دهد.

از همین جا نقش و جایگاه (معلم) مشخص می شود که وظیفه ای بس سنگین و خطیر بر عهده دارد که باید بتواند از آن به خوبی بیرون بیاید و گرنه در پیشگاه خداوند مسئول است و باید جواب پس بدهد.

برای یک معلم دینی ویژگیهای زیادی را می توان برشمارد که بعضی از آنها عبارتند از:

مقام و منزلت معلم، امانتداری، رافت و مهربانی، اخلاص، عبادت، سعه صدر (صبوری) تقوا، وجدان اخلاقی، تخصص و تعهد، امر به معروف و نهی از منکر، آداب و رسوم اجتماعی و.... که ما در اینجا مطالبی در این زمینه ها بین می کنیم:

مقام و منزلت معلم:

معلم باید قدر خود را بداند و منزلت خویش را بشناسد یعنی مواظب باشد و احساس مسئولیت کند. که مسئولیت سنگین بر عهده ی او است.

از نظر خداوند متعال کار معلم کار خداست و نقش او در جامعه نقش پیامبر اکرم (ص) است.

اولین سوره ای که بر پیغمبر اکرم (ص) نازل شده است سوره ی علق است.

(اقرا باسم ربک الذی خلق، خلق الانسن من علق، اقرا و ربک الاکرم، الذی علم بالقلم)

قرآن را به نام پروردگارت که خدای آفریننده عالم است به خلق قرائت کن، آن خدائی که آدمی را از خون بسته بیافرید، بخوان قرآن را و پروردگار کریم ترین عالم است، آن خدائی که بشر را علم نوشتن به قلم آموخت.

این آیات در همان ابتدای رسالت بر پیامبر اکرم (ص) نازل شد و در این آیات پروردگار عالم خود را معلم بیان می کند، معلم توانایی انجام کارهای بزرگی را دارد و قادر است افراد صالح به اجتماع عرضه نماید. تلاوت قرآن کریم و توسل و دعا باید از سوی معلمین مورد توجه فراوان قرار گیرد.

نباید معلم درجه ی والا و مقام رفیع خود را با مادیات دنیوی عوض کنند و بلکه مقام او در پیش خداوند متعال بس رفیع و والا است که خداوند متعال در قرآن کریم بالاترین درجات را برای معلم بیان نموده است.

معلم باید قدر و منزلت خود را بداند با بچه ها خوب کار کند و از کلماتی نظیر عزیزم، جانم و... با آنها سخن بگوید در عین اینکه ابهت معلمی حفظ شود و در کلاس جاذبه داشته باشد اگر یک کلاس دینی تشکیل شود در روایات می خوانیم که ملائکه می آیند و بالهایشان را پهن می کنند تا افراد روی آنها بنشینند بعد به آسمان می روند و افتخار می کنند که بال آنها فرش جلسه تعلیم و تعلم شده است.

معلم اگر بتواند آلوده ای را پاک کند و یک مسلمان متعهد تحویل جامعه بدهد مانند این است که جهان را زنده کرده است.

امانتداری:

معلم امانتی بزرگ و پر ارزش را در اختیار دارد و باید امانتدار باشد. مانند پدر و مادر فقط با این تفاوت که پدر و مادر یک، دو امانت دار ولی یک معلم حداقل صد، صد و پنجاه امانت داشته باشد که بعد از درس خواندن وارد اجتماع شوند که امانتها از هر دری گرانبهاتر هستند. اسلام در مقابل مکاتب مغرب زمین برای انسان ارزش بسیاری قائل است البته اگر انسان، انسان باشد.

امیرالمومنین (ع) در نهج البلاغه می فرماید: (مومن حرمتش از حرمت کعبه بیشتر و از ملائک مقرب بالاتر است) دنیای غرب ارزش انسانی را تا پایین ترین درجات مادی آورده است. اگر به شما یک چیز گرانبها، الماسی را به امانت بسپارند تا از آن نگهداری کنید شب خواب به چشم شما نمی آید چون آن امانت بسیار گرانبها است که مبادا از بین برود. الماس هر چند گرانبهاست ولی سنگی بیش نیست پس جوان و نوجوان هزاران برابر آن ارزش دارد. سعادت و شقاوت نسلهای بعد بعهده ی معلم امانتدار است و اگر خدا ناخواسته امانتدار نباشد و در آن خیانت کند نسلی را به خطر افکنده است و اگر هم امانتدار باشد ثواب نسل های بعدی برای اوست.

امانتی که در دست معلم است پر قیمت، ظریف و حساس است و بر ما معلمان دینی است که بسیار، بسیار مواظب این امانات باشیم و گرنه در پیشگاه خداوند مسئول هستیم. اگر یک چیز به امانت به شما بسپارند و در آن خیانت کنید، تنها یک گناه خواهد بود اما خیانت در تربیت دانش آموزان گناهی مستمر است که فرهنگ امروز نسل آینده را خواهد ساخت. سعادت و شقاوت نسلهای بعد مرهون معلم است و اگر العیاذ باالله امانتدار نباشد و در آن خیانت کند نسلی را به خطر افکنده است و اگر امانتدار باشد ثواب نسل های پیاپی برای اوست.

عبادت:

در اسلام خدمت به خلق خدا برترین عبادت است. حتی جبهه و خط مقدم با آن همه نورانیت با آنکه معلم اخلاق است. کار معلم ثوابش بالاتر است حتی از حج و نماز شب هم بالاتر است.

امام موسی بن جعفر (ع) نیز فرمودند: (قاضی حاجت المومن یعدل سبعین حج المقبول) اگر گره از کار کسی گشودی، ثواب آن معادل هفتاد حج قبول است خدمت به مردم دو قسم است یکی مربوط به مادیات مانند دادن قرض به کسی که مقروض است و دیگری مربوط به معنویات که خدمت علمی و فرهنگی به نسل حال و آینده است و معنویات بالاتر از مادیات است.

یک معلم باید آنچه برای فرزندان خود می خواهد، برای دیگران هم آن را بخواهد و آنچه را برای فرزندان خود نمی پسندی برای فرزندان مردم هم نپسند. اگر دانش آموز یک سوال نمی داند باید آن را با سعد صدر به او آموزش و



خرید و دانلود تحقیق در مورد مقام و منزلت معلم 0525